نام کتاب: #فرهنگ_ساختن_فرهنگ
نویسنده : #بن_هاروویتز
مترجم: #سعید_قدوسی_نژاد
انتشارات : #آریانا_قلم

«فرهنگ سازمانی چیست ؟»
به لطف موج استارتاپی دهه اخیر حجم مطالب حوزه نوآوری، رشد تصاعدی داشته و با بررسی اجمالی در کتب خوش رنگ و لعاب، فرهنگ سازمانی با محوریت فرهنگ سیلیکون ولی و آمازون و گوگل و .... تعریف شده است که معمولا یک فضای باز و بزرگ رو به تصویر میکشند که همه صندلی ها مشابه یکدیگر هستند، اتاقی وجود ندارد، صبح تا شب کار میکنند و لذت می‌برند یا اگر کتاب مرتبط به فضای نوآوری و استارتاپی نباشه، غالبا کتاب‌هایی نازیبا و منتشر شده توسط سازمان مدیریت صنعتی، دانشگاه x و ... است که با یک تعریف سه خطی از فرهنگ سازمانی شروع می‌شود و در ادامه به راهکارها و راه حل‌های ایجاد یک فرهنگ سازمانی خوب می‌پردازد و در نهایت هم بایدها و نبایدهای فرهنگ سازمانی را بیان میدارد.

راستش وقتی جلد کتاب رو دیدم پیش خودم گفتم حتما میخواد واسه ما از فرهنگ گوگل بگه و اینکه چقد زیباست همه چی. تهشم به خودم میام و میبینیم در گوگل کار نمیکنم و بالطبع هم به کارم نمیاد و هیچی به هیچی ، اما وقتی مقدمه و فهرست رو نگاه کردم(قبل از خرید کتاب) دیدم همون اول نوشته «راستش هیچ فرهنگ ایده‌ئالی وجود ندارد» و چقدر به دلم نشست. همینکه نویسند این ابتدا اذعان داره که قرار نیست دستورالعملی ارائه کنم تا فرهنگ سازمانی خوبی داشته باشین.

بن هاروویتز پایه کتاب را تشریح، نقد و بررسی چهار روایت تاریخی-اجتماعی-سیاسی میگذارد، این چهار روایت شامل:ماجرای انقلاب برده‌های هائیتی علیه ارتش فرانسه(تنها انقلاب پیروز برده‌ها طبق گفته نویسنده)، داستان زندگی چنگیزخان مغول و کشورگشایی وی، طریقت سامورایی‌های ژاپن و یک سیاهپوست حبس ابدی و قاتلی که در زندان دار و دسته شکست ناپذیری تشکیل داده، می‌باشد. به قول مترجم نقطه اشتراک این چهار روایت دست خالی بودن رهبران آن است ک با سلاح فرهنگ توانستند کارهای بزرگی کنند. بن هاروویتز در پایان هر روایت به بررسی موشکافانه و مقایسه داستان هرکدام با دنیای امروزی ب استخراج مفاهیم کاربردی برای مجموعه‌ها، شرکت‌ها و تیم‌های فناور و نوآور می‌پردازد که بسیار کاربردی و زیباست.
در پایان لازم به ذکر است که بگویم مفهوم فرهنگ سازمانی لزوما برای سازمان‌ها یا شرکت‌ها نیست بلکه هر جامعه‌ای ولو کوچک در حد خانواده یا جمع دوستان دارای یک فرهنگ ‌می‌باشد.(منظورم این بود بدرد تمامی اقشار میخوره)

🆔 @bookclubir
ما که هستیم؟ سوال سهل ممتنع؛ شما همان کسی هستید که آدم ها پشت سرتان توصیفش می کنند. شما ارزش هایی که روی دیوار ردیف کرده اید، نیستید. حرف هایی که در جلسه همگانی می زنید نیستید. شما حتی عقایدتان هم نیستید. شما اعمالتان هستید.

#برشی_از_کتاب
#فرهنگ_ساختن_فرهنگ

🆔 @bookclubir
👍1
تو از صدای غربت، از فریادِ قدرت و از رنگ مرگ میترسی؟
هلیا! برای دوست داشتن هر نَفَس زندگی، دوست داشتن هر دم مرگ را بیاموز و برای ساختن هر چیز نو، خراب کردن هر چیز کهنه را
و برای عاشقِ عشق بودن عاشق مرگ بودن را.

#بار_دیگر_شهری_که_دوست_میداشتم
#نادر_ابراهیمی

🆔 @bookclubir
یک بار یکی از اساتید در کلاس خاطره‌ای از فایمن برایمان تعریف کرد او مهارت زیادی در تدریس دارد فیزیک را چرخ می‌کند و با ادبیات ساده ای سرخ می‌کند و به خورد دانشجویان می‌دهد از این لحاظ شهرت زیادی برای خود دست و پا کرده است فایمن روزی برای سخنرانی دانشگاه آرژانتین دعوت می‌شود در حین سخنرانی از دانشجوها می‌پرسد« شما چرا همان کاری را می‌کنید که ما در آمریکا انجام می‌دهیم وضعیت کشور ما طوری است که باید روی لبه علم حرکت کنیم اما شما که کشورتان مشکلات متعددی دارد بروید و مشکلات خودتان را حل کنید نه اینکه به علومی بپردازی که شاید ۱۰۰ سال آینده هم به دردتان نخورد.»

#پست_ارسالی
#آرزوهای_دست_ساز

🆔 @bookclubir
👍6
همان طور که پیتر دراکر گفته است ظرف چند صد سال وقتی تاریخ دورانمان از چشم اندازی دور نوشته شود احتمالا مهمترین رویدادی که مورخان متوجهش خواهند شد. نه فناوری نه اینترنت و نه تجارت الکترونیک بلکه تغییری بی سابقه در اوضاع بشر خواهد بود برای اولین بار به معنای واقعی کلمه افراد زیادی که تعدادشان هم هر روز رو به افزایش است انتخابهای زیادی در اختیار دارند برای اولین بار مجبور میشوند خودشان را مدیریت کنند و جامعه اصلا آمادگی این کار را ندارد.

#اصل_گرایی
#برشی_از_کتاب

🆔 @bookclubir
2👍1
استبداد علم
پل فایرابند
پگاه روزگار نو
۱۳۹۹
2
باشگاه کتاب
استبداد علم پل فایرابند پگاه روزگار نو ۱۳۹۹
هنگام مطالعه‌ی این کتاب ابدا نمی‌دانید که چه چیزی در حال وقوع است؛ آیا گزارشی از چند سخنرانی درباره‌ی علم و فلسفه‌ی علم است یا بررسی تاریخ و فرهنگ یونان باستان؟ حمله‌ای تمام عیار به ساحت علم است یا تلاشی متواضعانه برای نشان دادن بدیل‌های عقلانی دیگر؟ نخواهید دانست که با چه چیزی طرفید اما در انتها درمی‌یابید که بیش از پیش به تکثر قائلید.
او به معنای واقعی آنارشیست است اما این پراکنده‌گویی‌ها و نامرتبط بافی‌هایش در انتها معنادار می‌شوند. قطعات پازلی که در بادی امر مربوط به دو پازل متفاوت(مثلا فلسفه و ادبیات) می‌نمایند اما پس از چیده شدن قطعات کنار هم و با ظاهر شدن تصویر نهایی، نادرستی تصور اولیه‌تان را درمی‌یابید. بنابراین حتی شاید با این اثر آبرویی برای آنارشیسم هم خریده باشد.
او چنان که ‌به وی نسبت می‌دهند دشمن علم نیست بلکه دشمن علم‌زدگی است و این کار را نه با انکار اهمیت و توفیق علم بلکه با نشان دادن تکثرها و ناپیوستگی‌های روشی و عقلی به نمایش می‌گذارد. علم چسبیدن به یک روش و مکتب نیست بلکه بهره‌گیری خلاقانه(و شاید مستانه) از همه‌ی ظرفیت‌های انسانی برای شناخت است؛ خواه شناخت عملی و خواه شناخت نظری؛ چه ابژه‌ی شناخت در دسترس و قابل شناخت باشد و چه پنهان و مستور از قوای شناختی. حاصل فعالیت‌های دانش‌مندان نیز امر واحدی نیست و لزوما در قالب آثار مکتوب و فرمول‌بندی شده جای نمی‌گیرد. فایرابند در پی فراهم آوردن ردیه‌ای هنرمندانه بر ایده‌ی وحدت علوم است، وحدت پوچی که علم‌زدگان ترجیح می‌دهند آن را ترویج و تبلیغ کنند و شک و تردید درباره‌ی آن‌ را از اذهان و اعیان محو کنند.
با اینکه مترجم دانشجوی دکترای فلسفه علم است اما معادل‌گذاری انجام شده توسط ایشان برای برخی اصطلاحات عجیب و نامعمول می‌نماید. مثلا speculation به نظریه‌پردازی برگردانده شده و نه نظرورزی؛ fact به پدیده‌های طبیعی تعبیر شده نه امر واقع و behaviour کنش است نه رفتار و ده‌ها مورد دیگر. به نظر می‌رسد مترجم منتقل کردن معنای کلی عبارات را مهم‌تر از دقت در واژه‌گزینی عبارات تخصصی می‌دانسته؛ رویه‌ای که همچون رویه‌ی فایرابند آنارشیستی است و احتمالا چندان مورد تأیید مترجمان چیره‌دست نیست. با این حال گستره‌ی موضوعی سخنان فایرابند که از فیزیک تا ادبیات و تا تاریخ و فرهنگ یونان باستان کشیده شده ترجمه‌ی چنین اثری را تبدیل به امری طاقت‌فرسا کرده است. بنابراین می‌توان از ایرادات دیگر ترجمه چشم‌پوشی کرد و به سرانجام رساندن ترجمه‌ی این اثر را اتفاق میمون و مبارکی قلمداد کرد. استبداد علم اثر اصلی فایرابند نیست و برای فهم عمیق و دقیق او باید به آثار دیگرش نظیر «علیه روش» نیز مراجعه کرد اما مطالعه‌ی این کتاب که چندان هم سخت و طاقت‌فرسا نیست شاید برای آشنایی ابتدایی با ایده‌های او گزینه‌ی مفید و معقولی باشد.
4
قسم میخورم آقایان، که آگاهیِ بیش از حد نوعی بیماری است؛‌ بیماری ای واقعی و تمام عیار. برای احتیاجات روزمره، آگاهی معمولی انسانی هم بیش از حدِ کفایت است.

یادداشت‌های زیرزمینی
فئودور داستایفسکی
ص۳۴
👍4👎2
یک میلیون پول از کفِت بپره,راحت تر برمیگرده تا یه حرف که ازدهنت پریده.

چشم‌اندازی از پل
آرتور میلر
ص۲۵
2👍2🔥2👎1
زرد: کسی که فقط پیشِ پاشو ببینه از دیدن دور عاجزه، اما دوراندیشی که جلوی پاش رو نبینه ممکنه با سر بخوره زمین.

نمایشنامه چهار صندوق
بهرام بیضایی
ص۱۴
2
من قطعاً فعالیت‌های خلاقانه‌ام را در معرض خطر قرار داده‌ام. روانشناسان مدت هاست که می‌دانند خلاقیت در زمان های بی‌برنامه، موقع بازی، موقع تفکر واگرا و در گردش های بی هدف شکوفا می‌شود...

در ستایش اتلاف وقت
آلن لایتمن
ص۱۷
3👍1
در زمان ما کار سیاست پایان یافته است؛ اکنون جهان توسعه‌یافته با تکنیک اداره می‌شود و جهان توسعه‌نیافته با قهر.

گسست تاریخی و شرق‌شناسی
رضا داوری اردکانی
ص۱۴
👍2👎2
من آنقدر بزرگوار نبودم که از اهانت‌ها بگذرم، اما سرانجام فراموش می‌کردم. و آن‌که گمان می‌برد از او بیزارم مبهوت‌ میشد، آن‌گاه که می‌دید لبخند زنان به او سلام می‌کنم، برحسب سرشتش عظمت روحم تحسینش را برمی‌انگیخت یا خفت منشم را خوار می‌شمرد، غافل از این‌که علت رفتارم ساده‌تر از این حرف‌ها بود: من حتی نامش رافراموش کرده بودم...

سقوط
آلبر کامو
ص۲۹
3👍2
عنصر اساسی اندیشه ی مدرنیته این باور است که تقدیر هرچیزی آن است که سرعت بگیرد، زایل شود، جایگزین شود، تغییر کند و شکلی دیگر به خود بگیرد.

درآمدی بر فهم جامعه مدرن
برم گیبن
ص۳۳
👍2
سرشت انسان طوری است که هر توانایی را که بیشتر بپرواند و از او کار بکشد، قوی و زبده‌ می‌شود و مابقی عناصر وجودش می‌فسرد و می‌پژمرد؛ بر این اساس دیوانگی در کمین فرازانگانی است که کار مداوم از ذهن خویش می‌کشند و جسم خویش را وا نهاده‌اند.

تاریخ جنون
میشل فوکو
ص۲۱۹
🔥3
🎯 ضدکتابخانه چیست؟
— کتاب جدید بخرید، حتی اگر کلی کتاب نخوانده دارید

🔴 ویدئوی کوتاهی از اومبرتو اکو به جا مانده است که در آن، نویسندۀ مشهور ایتالیایی، پشت به دوربین، در کنار کتابخانۀ عظیم شخصی‌اش راه می‌رود. تمام دیوارهای خانۀ بزرگ او، تا سقف، پر از کتاب است. بعد در طول مصاحبه‌ای دربارۀ کتاب‌هایش می‌گوید: کسانی که کتابخانۀ مرا می‌بینند، دو دسته می‌شوند: یک‌دسته بازدیدکنندگانی هستند که می‌گویند «وای! چقدر کتاب دارید! چندتا از آن‌ها را خوانده‌اید؟» و بقیه، که اقلیت بسیار کوچکی هستند، می‌دانند که این کتاب‌ها نشان‌دهندۀ چیزهایی که من می‌دانم نیست، بلکه بحثی است دربارۀ آینده.

🔴 اکو با این دسته‌بندی به یکی از پرچالش‌ترین بحث‌ها میان «آدم‌های کتابی» و بقیه اشاره می‌کند: اینکه آیا فقط باید کتاب‌هایی را بخریم که قصد داریم آن‌ها را بخوانیم؟

🔴 نسیم نیکولاس طالب، در کتاب مشهور خود، قوی سیاه، مفهومی را معرفی می‌کند که برای فهم این موقعیت به ما کمک می‌کند: «ضدکتابخانه». طالب می‌گوید ضدکتابخانه مجموعۀ کتاب‌هایی است که خریده‌اید اما نخوانده‌اید. اگر در مسیر یادگیری و دانشوری قدم بردارید، هر چقدر جلوتر می‌روید، ضدکتابخانۀ شما هم بزرگتر خواهد شد. در این نگاه، کتاب‌هایی که خوانده‌اید به مراتب بی‌ارزش‌تر از کتاب‌هایی هستند که هنوز نخوانده‌اید. ضدکتابخانۀ شما بهترین انگیزه‌بخش ادامۀ مسیر یادگیری است.

🔴 مفهوم «ضدکتابخانه» به موضوع گسترده‌تری در تحقیقات روان‌شناختی اشاره می‌کند که می‌گوید تصور فرد از میزان نادانسته‌هایش، نشانۀ دقیقی از روحیه و رویکرد علمی اوست. هرچقدر فرد دانش گسترده، انتقادی و موشکافانه‌تری داشته باشد، بهتر می‌داند که «چقدر نمی‌داند».

🔴 در عصر مصرف‌گرایی، کتاب خریدن هم می‌تواند مثل خریدن بسیاری چیزهای دیگر که واقعاً نیازی به آن‌ها نداریم، به رفتاری بی‌معنا تبدیل شود. بااین‌حال، مصرف‌گراییِ کتابی فواید خاص خودش را هم دارد. فوایدی که از قضا، از مدت‌ها پیش از دوران تولید انبوه، شناخته‌شده بودند. مفهوم ژاپنی تسوندوکو اشاره به وضعیتی دارد که در آن فرد در نزدیکی خودش، مقدار زیادی کتابِ نخوانده نگه می‌دارد، در حالی که می‌داند به این زودی فرصت و موقعیتی برای خواندن آن‌ها نخواهد داشت. اما صرف حضور آن‌ها باعث فروتنی و اشتیاق فرد به دانستن می‌شود.

🔴 این حالتی است که خیلی‌ها هنگام حضور در کتابخانه‌های بزرگ احساس می‌کنند. تحقیقی در این باره می‌گوید: صرف حضور در کنار قفسه‌های تمام‌نشدنی کتاب، شوق خواندن را در دل بسیاری از افراد زنده می‌کند.

🔴 علاوه‌برآن، بسیاری از کتاب‌ها، مثل دایره‌المعارف‌ها یا لغت‌نامه‌ها اصلاً به این منظور طراحی نشده‌اند که خواننده از ابتدا یا انتهای آن‌ها را بخواند. آن‌ها راهنماهایی برای تحقیق هستند که به وقت نیاز به آن‌ها مراجعه می‌کنید. کتاب خریدن هم چنین چیزی است. وقتی می‌خواهید کتابی بخرید، شاید بهتر باشد به جای اینکه از خودتان بپرسید: «آیا وقت می‌کنم آن را بخوانم؟» از خودتان بپرسید: «دلت می‌خواهد آن را بخوانی؟»

📌 آنچه خواندید خلاصه و مروری است بر این چند مطلب: Umberto Eco’s Antilibrary: Why Unread Books Are More Valuable to Our Lives than Read Ones نوشتۀ ماریا پوپوا، منتشر شده در وبسایت مارجینالیان؛ All Those Books You’ve Bought but Haven’t Read? There’s a Word for That، نوشتۀ کوین میمز، منتشر شده در نیویورک تایمز و گزارشی از تحقیقی در دانشگاه پنسیوانیا دربارۀ آثار روان‌شناختی حضور در کتابخانه، با عنوان The psychology behind the well-being benefits of libraries، منتشر شده در وب‌سایت دانشگاه پنسیلوانیا.

@tarjomaanweb
1👍1
ولادیمیر پوتین ادعا می‌کند که مردی باخداست، حامی بزرگ کلیسای ارتدکس روسیه. اگر این‌طور باشد، حتماً هر شب قبل از خواب حین دعا از خدا می‌پرسد: «چرا در اوکراین کوه نیافریدی؟»

اگر خداوند در اوکراین کوهستانی خلق کرده بود، گسترۀ دشتی که به نام دشت اروپای شمالی می‌شناسیم صحنه مساعد حمله‌های پیاپی به روسیه نمی‌شد. در حال حاضر، پوتین چاره‌ای ندارد: باید نهایت کوشش را بکند که دست‌کم کنترل دشت غربی را به دست بگیرد. موقعیت‌های جغرافیایی همران را زندانی و انتخاب‌هایشان را محدود می‌کند. جا برای ابتکار عمل کمتر از آنی است که انتظارش را دارید. هر ملت بزرگ یا کوچک دیگر هم در همین شرایط است. همین وضعیت برای امپراتوری آتن و ایران و بابل و حتی پیش از آن هم صدق می‌کند. برای هر فرمانده‌ای که برای دفاع از قبیله‌اش به دنبال موقعیت دست بالا است.

#جبر_جغرافیا
#تیم_مارشال
#برشی_از_کتاب

🆔 @bookclubir
👍2
طالب می‌گوید که حمله پیش‌دستانه (که ظاهراً قرار است از وقوع خطر جلوگیری کند) در عمل اغلب نتیجه‌ی معکوس دارد، چون در یک سیستم پویا (مثل روابط انسانی، سیاست یا اقتصاد) واکنش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی و زنجیرواری رخ می‌دهد.
یکی از خانواده‌های مافیایی معروف نیویورک به نام Gambino family. در اینجا طالب با کنایه می‌گوید که این گروه از ترورهای پیش‌دستانه استفاده کردند، ولی در نهایت همین کار منجر به فروپاشی کامل‌شان شد.

طالب هشدار می‌دهد که در سیستم‌های پیچیده (چه اجتماعی، چه سیاسی، چه اقتصادی)، اقدامات تهاجمی زودهنگام نه‌تنها ممکن است مفید نباشند، بلکه ممکن است موجب خودنابودی شوند. این حرف در ادامه‌ی نگاه او به پایداری در برابر عدم قطعیت (antifragility) است؛ یعنی چیزهایی که باید در برابر تنش رشد کنند، نه با واکنش‌های شتاب‌زده منهدم شوند.

#نسیم_نیکلاس_طالب
#برشی_از_کتاب
#پادشکننده

🆔 @bookclubir
👍2
در اوایل انقلاب می‌گفتند که کشاورزی محور توسعه است. بنده زمانی که بعد از وزارت، در سازمان برنامه و بودجه بودم، همیشه مخالفت می‌کردم. می‌گفتم کشورهایی که محور توسعه‌شان کشاورزی است، کشورهای آفریقایی هستند. بروید و ببینید که اقتصاد آن‌ها چگونه است. سی چهل درصد GDP آن‌ها از کشاورزی است؛ ولی در آمریکا و کشورهای صنعتی، دو سه درصد از GDP کشاورزی است و دنیا را هم غذا می‌دهد.

کشاورزی برای قوت مردم است، نه برای توسعه اقتصادی؛ چون اگر تو مرغ را گران کنی، فردا صدای همه در می‌آید. ولی مثلا اگر شیشه را گران کنی، کسی نمی‌فهمد. بنابراین باید ثروت‌اندوزی کرد. پول را باید از جای دیگری مثل خدمات و صنعت و معدن به دست آورد و خرج توسعه کرد. البته باید از کشاورزی هم حمایت شود.

امروزه فکر می‌کنم، سهم کشاورزی در GDP زیر ۱۰ درصد آمده است. در اوایل انقلاب بیست و هفت، هشت درصد بود. آیا امروز تولید کشاورزی بیشتری داریم یا در اوایل انقلاب؟ حالا داریم. این عدد باید به زیر ۱۰ درصد برسد، ولی تولید آن بیشتر شود. سهم غیر از حجم مطلق، تناژ و مقدار است. من دیدم که در آنجا چنین چیزهایی خیلی مخلوط شده است و گفته‌اند صنایع بومی را دخیل کنیم. مثلا می‌خواهید با حصیربافی آنجا را آباد کنید؟ از آن باید حمایت و تشویق کنید. این‌ها برای گردشگری خیلی خوب است؛ ولی صنعتی نیست که بتوان از آن پول درآورد. اگر می‌شد، ما سالی دوازده میلیارد می‌توانستیم از اینجا صادرات کنیم.

#برشی_از_کتاب
#مک_ایران

🆔 @bookclubir
2025/10/19 03:57:16
Back to Top
HTML Embed Code: