Telegram Web Link
باب (53)

289ـ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ : أَنَّ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ ، خَرَجَا مِنْ عِنْدِ النَّبِيِّ  فِي لَيْلَةٍ مُظْلِمَةٍ، وَمَعَهُمَا مِثلُ الْمِصْبَاحَيْنِ، يُضِيئَانِ بَيْنَ أَيْدِيهِمَا، فَلَمَّا افْتَرَقَا صَارَ مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا وَاحِدٌ، حَتَّى أَتَى أَهْلَهُ.

( #بخارى_465)


ترجمه: انس ابن مالك  روايت مي كند كه: دو تن از ياران رسول ‏الله  در شبي تاريك از مجلس رسول خدا  (به قصد خانه هايشان )برخاستند. و دو چيز شبيه چراغ، همراه آنها بود كه راهشان را روشن مي كرد. هنگامي كه از يكديگر جدا شدند، آن روشني، با هر يك از آنها تا رسيدن به خانه اش همراه بود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌻 حدیث نبوی
باب (54):

#باز_كردن_درب_و_پنجره_به_مسجد


290ـ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ  قَالَ: خَطَبَ النَّبِيُّ  فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ خَيَّرَ عَبْدًا بَيْنَ الدُّنْيَا وَبَيْنَ مَا عِنْدَهُ فَاخْتَارَ مَا عِنْدَ اللَّهِ». فَبَكَى أَبُو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ . فَقُلْتُ فِي نَفْسِي: مَا يُبْكِي هَذَا الشَّيْخَ؟ إِنْ يَكُنِ اللَّهُ خَيَّرَ عَبْدًا بَيْنَ الدُّنْيَا وَبَيْنَ مَا عِنْدَهُ، فَاخْتَارَ مَا عِنْدَ اللَّهِ، فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ  هُوَ الْعَبْدَ، وَكَانَ أَبُو بَكْرٍ أَعْلَمَنَا، قَالَ: «يَا أَبَا بَكْرٍ لا تَبْكِ، إِنَّ أَمَنَّ النَّاسِ عَلَيَّ فِي صُحْبَتِهِ وَمَالِهِ أَبُو بَكْرٍ، وَلَوْ كُنْتُ مُتَّخِذًا خَلِيلا مِنْ أُمَّتِي لاتَّخَذْتُ أَبَا بَكْرٍ، وَلَكِنْ أُخُوَّةُ الإسْلامِ وَمَوَدَّتُهُ، لا يَبْقَيَنَّ فِي الْمَسْجِدِ بَابٌ إِلا سُدَّ، إِلا بَابُ أَبِي بَكْرٍ».


( #بخارى_466)


ترجمه: از ابوسعيد خدري  روايت است كه رسول ‏الله  ضمن ايراد خطبه، فرمود: «خداوند به بنده اي اختيار داد تا از ميان دنيا و آخرت، يكي را انتخاب نمايد. آن بنده، آخرت را انتخاب نمود». ابوبكر پس از شنيدن اين سخن، به گريه افتاد. راوي مي گويد: با خود ‏گفتم: چرا ابوبكر با شنيدن اين سخن، به گريه افتاد؟! بعد دانستم كه آن بنده ، رسول ‏الله  مي باشد و چون ابوبكر از همة ما داناتر بود، زودتر مطلب را دريافت. پيامبر  خطاب به ابوبكر فرمود: «اي ابوبكر! گريه نكن». سپس افزود: همانا ابوبكر بيشتر از همة مردم، با مال و جانش بر من منت نهاده است و اگر من از ميان امتم، كسي را بعنوان دوست صميمي، انتخاب مي‏كردم، حتما ابوبكر را انتخاب ميكردم. اما دوستي و اخوت اسلامي، كافي است». آنحضرت  در پايان، فرمود: «تمام درهايي را كه به مسجد باز شده اند، ببنديد جز دروازة خانه ابوبكر را».

291ـ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ الله عَنْهُمَا قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ  فِي مَرَضِهِ الَّذِي مَاتَ فِيهِ، عَاصِباً رَأْسَهُ بِخِرْقَةٍ، فَقَعَدَ عَلَى الْمِنْبَرِ، فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثنَى عَلَيْهِ، ثمَّ قَالَ: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنَ النَّاسِ أَحَدٌ أَمَنَّ عَلَيَّ فِي نَفْسِهِ وَمَالِهِ مِنْ أَبِي بكْرِ بْنِ أَبِي قُحَافَةَ، وَلَوْ كُنْتُ مُتَّخِذًا مِنَ النَّاسِ خَلِيلا لاتَّخَذْتُ أَبَا بَكْرٍ خَلِيلاً، وَلَكِنْ خُلَّةُ الإِسْلامِ أَفْضَلُ، سُدُّوا عَنِّي كُلَّ خَوْخَةٍ فِي هَذَا الْمَسْجِدِ غَيْرَ خَوْخَةِ أَبِي بَكْرٍ».

( #بخارى_467)


ترجمه: ابن عباس رضي الله عنهما مي گويد: رسول الله  در بيماري وفات، در حالي كه پارچه اي به سرش بسته بود، وارد مسجد شد و بر منبر نشست. و پس از حمد و ثناي خداوند، فرمود: «اي مردم! همانا ابوبكر بيشتر از همة مردم، با مال و جانش بر من منت نهاده است و اگر من از ميان شما، كسي را بعنوان دوست خالص، انتخاب مي‏كردم، حتماً ابوبكر را برمي گزيدم. اما دوستي اسلامي از هر گونه دوستي ديگر، بهتر است». و افزود: «همة دريچه هايي را كه به مسجد باز مي شود، ببنديد جز دريچة خانه ابوبكر را».
🌻 حدیث نبوی
باب (55):

#قفل_و_دروازة_خانه_كعبه_و_مساجد_ديگر


292ـ عَنْ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا: أَنَّ النَّبِيَّ  قَدِمَ مَكَّةَ، فَدَعَا عُثمَانَ بْنَ طَلْحَةَ، فَفَتَحَ الْبَابَ، فَدَخَلَ النَّبِيُّ  وَبِلالٌ، وَأُسَامَةُ بْنُ زَيْدٍ، وَعُثمَانُ بْنُ طَلْحَةَ، ثمَّ أَغْلَقَ الْبَابَ، فَلَبِث فِيهِ سَاعَةً، ثمَّ خَرَجُوا، قَالَ ابْنُ عُمَرَ: فَبَدَرْتُ فَسَأَلْتُ بِلالا، فَقَالَ: صَلَّى فِيهِ، فَقُلْتُ: فِي أَيٍّ؟ قَالَ: بَيْنَ الاسْطُوَانَتَيْنِ، قَالَ ابْنُ عُمَرَ: فَذَهَبَ عَلَيَّ أَنْ أَسْأَلَهُ كَمْ صَلَّى.


( #بخارى_468)

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما مي‏گويد: پس از اينكه رسول‏ الله  وارد مكه شد، عثمان بن طلحه (كليد دار كعبه) را بحضور طلبيد. او آمد و در را گشود. رسول‏ الله  باتفاق بلال، اسامه و عثمان بن طلحه وارد كعبه شد و در را بست. و پس از ساعتي درنگ، بيرون آمدند. ابن عمر رضي الله عنهما مي‏گويد: بلافاصله، از بلال پرسيدم: رسول ‏الله  داخل كعبه چه كار كرد؟ بلال  گفت: نماز خواند. پرسيدم: در چه نقطه‏اي از آن؟ بلال پاسخ داد: ميان دو ستون. راوي مي گويد: امّا فراموش كردم كه بپرسم چند ركعت نماز خواند.
🌻 حدیث نبوی
باب (55):

#قفل_و_دروازة_خانه_كعبه_و_مساجد_ديگر


292ـ عَنْ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا: أَنَّ النَّبِيَّ  قَدِمَ مَكَّةَ، فَدَعَا عُثمَانَ بْنَ طَلْحَةَ، فَفَتَحَ الْبَابَ، فَدَخَلَ النَّبِيُّ  وَبِلالٌ، وَأُسَامَةُ بْنُ زَيْدٍ، وَعُثمَانُ بْنُ طَلْحَةَ، ثمَّ أَغْلَقَ الْبَابَ، فَلَبِث فِيهِ سَاعَةً، ثمَّ خَرَجُوا، قَالَ ابْنُ عُمَرَ: فَبَدَرْتُ فَسَأَلْتُ بِلالا، فَقَالَ: صَلَّى فِيهِ، فَقُلْتُ: فِي أَيٍّ؟ قَالَ: بَيْنَ الاسْطُوَانَتَيْنِ، قَالَ ابْنُ عُمَرَ: فَذَهَبَ عَلَيَّ أَنْ أَسْأَلَهُ كَمْ صَلَّى.

( #بخارى_468)


ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما مي‏گويد: پس از اينكه رسول‏ الله  وارد مكه شد، عثمان بن طلحه (كليد دار كعبه) را بحضور طلبيد. او آمد و در را گشود. رسول‏ الله  باتفاق بلال، اسامه و عثمان بن طلحه وارد كعبه شد و در را بست. و پس از ساعتي درنگ، بيرون آمدند. ابن عمر رضي الله عنهما مي‏گويد: بلافاصله، از بلال پرسيدم: رسول ‏الله  داخل كعبه چه كار كرد؟ بلال  گفت: نماز خواند. پرسيدم: در چه نقطه‏اي از آن؟ بلال پاسخ داد: ميان دو ستون. راوي مي گويد: امّا فراموش كردم كه بپرسم چند ركعت نماز خواند.
🔹مؤمنان بین هم اینگونه هستند:

- عن أبی موسی الاشعری قال: رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:« الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ کَالْبُنْیَانِ یَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا‌«

[بخاری (2446) مسلم (2585)].


یعنی:«از ابوموسی روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: مؤمن نسبت به مؤمن، مانند ساختمان است که برخی قسمتها، قسمتهای دیگر را محکم می‌کند».
📚جامع الاحادیث الصحیح
┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
🌺
باب (57):

#دراز_كشيدن_در_مسجد

294ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَزِيْدَ : أَنَّهُ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ  مُسْتَلْقِيًا فِي الْمَسْجِدِ، وَاضِعًا إِحْدَى رِجْلَيْهِ عَلَى الأُخْرَى.

( #بخارى_475)

ترجمه: عبدالله بن زيد انصاري  مي‏گويد: رسول الله  را در مسجد ديدم در حالي كه به پشت، دراز كشيده و يكي از پاهايش را روي پاي ديگرش، گذاشته بود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلسله‌ احادیث سه‌گانه! ( 7
باب(58):

#نماز_خواندن_در_مسجد_بازار


295ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ  عَنِ النَّبِيِّ  قَالَ: «صَلاةُ الْجَمِيعِ تَزِيدُ عَلَى صَلاتِهِ فِي بَيْتِهِ وَصَلاتِهِ فِي سُوقِهِ خَمْسًا وَعِشْرِينَ دَرَجَةً، فَإِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الوضُوءَ، وَأَتَى الْمَسْجِدَ لا يُرِيدُ إِلا الصَّلاةَ، لَمْ يَخْطُ خَطْوَةً إِلا رَفَعَهُ اللَّهُ بِهَا دَرَجَةً، وَحَطَّ عَنْهُ خَطِيئَةً حَتَّى يَدْخُلَ الْمَسْجِدَ، وَإِذَا دَخَلَ الْمَسْجِدَ، كَانَ فِي صَلاةٍ مَا كَانَتْ تَحْبِسُهُ، وَتُصَلِّي ـ يَعْنِي عَلَيْهِ الْمَلائِكَةُ ـ مَا دَامَ فِي مَجْلِسِهِ الَّذِي يُصَلِّي فِيهِ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ، مَا لَمْ يُحْدِث فِيه».

( #بخارى_477)


ترجمه: ابوهريره  روايت مي كند كه رسول اكرم  فرمود: «نماز جماعت بر نماز خانه و بازار، بيست و پنج درجه، برتري دارد. زيرا اگر شما درست وضو بگيريد و به مسجد برويد و هيچگونه انگيزه‏اي بجز نماز نداشته باشيد، با هر قدمي كه برمي‏دارد، يك درجه به درجات شما افزوده مي شود و گناهي از گناهان شما كاسته مي گردد تا اينكه وارد مسجد شويد. و پس از ورود به مسجد، تا زماني كه در انتظار نماز نشسته ايد، بحساب نماز منظور مي گردد. و ماداميكه در جاي نماز نشسته باشيد، فرشتگان براي شما دعاي خير مي كنند و مي گويند: خدايا ! او را مغفرت كن و بر او رحم فرما. و تا زماني كه وضو داشته باشيد، همچنان فرشتگان براي شما دعاي خير مي كنند».
سلسله‌ احادیث سه‌گانه! ( 8
باب (59):


#داخل_كردن_انگشتان_در_يكديگر_در_مسجد_و_بيرون_از_مسجد


296ـ عَنْ أَبِي مُوسَى  عَنِ النَّبِيِّ  قَالَ: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ، يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا». وَشَبَّكَ أَصَابِعَهُ.

( #بخارى_481)


ترجمه: از ابوموسي اشعري  روايت است كه رسول اكرم  فرمود: «مؤمن براي مؤمن، بمنزلة يك ساختمان است كه هر قسمت آن، موجب تقويت قسمت ديگر آن مي شود». و (براي نشان دادن حالت آن،) انگشتان دستهاي خود را تشبيك كرد. (يعني: تو در تو نمود).
297ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ  قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ  إِحْدَى صَلاتَيِ الْعَشِيِّ، فَصَلَّى بِنَا رَكْعَتَيْنِ ثمَّ سَلَّمَ، فَقَامَ إِلَى خَشَبَةٍ مَعْرُوضَةٍ فِي الْمَسْجِدِ، فَاتَّكَأَ عَلَيْهَا كَأَنَّه غَضْبَانُ، وَوَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى عَلَى الْيُسْرَى، وَشَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ، وَوَضَعَ خَدَّهُ الأيْمَنَ عَلَى ظَهْرِ كَفِّهِ الْيُسْرَى، وَخَرَجَتِ السَّرَعَانُ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ، فَقَالُوا: قَصُرَتِ الصَّلاةُ؟ وَفِي الْقَوْمِ أَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ، فَهَابَا أَنْ يُكَلِّمَاهُ، وَفِي الْقَوْمِ رَجُلٌ فِي يَدَيْهِ طُولٌ، يُقَالُ لَهُ ذُو الْيَدَيْنِ، قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنَسِيتَ أَمْ قَصُرَتِ الصَّلاةُ؟ قَالَ: «لَمْ أَنْسَ وَلَمْ تُقْصَرْ». فَقَالَ: «أَكَمَا يَقُولُ ذُو الْيَدَيْنِ؟» فَقَالُوا: نَعَمْ. فَتَقَدَّمَ فَصَلَّى مَا تَرَكَ، ثمَّ سَلَّمَ، ثمَّ كَبَّرَ، وَسَجَدَ مِثلَ سُجُودِهِ أَوْ أَطْوَلَ، ثمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَكَبَّرَ، ثمَّ كَبَّرَ وَسَجَدَ مِثلَ سُجُودِهِ أَوْ أَطْوَلَ، ثمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَكَبَّرَ ثمَّ سَلَّمَ.

( #بخارى_482)


ترجمه: ابو هريره  مي گويد: رسول ‏الله  يكي از نمازهاي بعد از زوال (ظهر يا عصر)را دو ركعت خواند و سلام گفت: سپس بسوي چوبي كه در مسجد بود، رفت. و مانند كسي كه عصباني باشد، بر آن تكيه زد. و دست راستش را روي دست چپ گذاشت و انگشتانش را تو در تو نمود و گونه راستش را بر پشت دست چپ نهاد. كسانيكه عجله داشتند از مسجد خارج شدند و گفتند: نماز كوتاه شده است؟ ابوبكر و عمر رضي الله عنهما نيز كه در ميان جمعيت بودند از ترس، چيزي نگفتند. در آن ميان، شخصي كه دست‏هايش دراز بود و او را ذواليدين مي ناميدند،پرسيد: اي رسول خدا! نماز تخفيف يافته يا شما دچار فراموشي شديد؟ آنحضرت  فرمود: «نه نماز تخفيف يافته و نه من دچار فراموشي شدم». سپس رسول خدا  از حاضرين پرسيد: «آيا چنين است كه ذواليدين مي‏گويد»؟ همه گفتند: بلي. آنگاه رسول‏الله  جلو آمد و باقيمانده نماز را كامل كرد و سلام داد. بعد تكبير گفت و به سجده رفت و مانند سجدة نماز يا طولاني تر از آن ، سجده نمود. سپس سرش را بلند كرد و دوباره تكبير گفت و مانند نوبت اول، به سجده رفت . در پايان، سرش را بلند كرده، تكبير گفت و سلام داد.
🌻 حدیث نبوی
باب(60):
#مساجدي_كه_در_راه_مكه_و_مدينه_قرار_دارند_و_اماكني_كه_رسول_الله_در_آنجانماز_خوانده_است

298ـ عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا: أَنَّهُ كَانَ يُصَلِّي فِي أَمَاكِنَ مِنَ الطَّرِيْقِ وَيَقُوْلُ: أَنَّهُ رَأَى النَّبِيَّ  يُصَلِّي فِي تِلْكَ الأمْكِنَةِ.

( #بخارى_483)

ترجمه: نقل شده است كه عبد الله بن عمر رضي الله عنهما در مكانهاي متعددي كه در مسير راه (مكه و مدينه) قرار دارند، نماز مي‏خواند و مي‏فرمود: من رسول ‏الله  را ديدم كه در اين مكانها نماز مي خواند.

299ـ وعَنْهُ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ  كَانَ يَنْزِلُ بِذِي الْحُلَيْفَةِ حِينَ يَعْتَمِرُ، وَفِي حَجَّتِهِ حِينَ حَجَّ، تَحْتَ سَمُرَةٍ فِي مَوْضِعِ الْمَسْجِدِ الَّذِي بِذِي الْحُلَيْفَةِ، وَكَانَ إِذَا رَجَعَ مِنْ غَزْوٍ كَانَ فِي تِلْكَ الطَّرِيقِ أَوْ حَجٍّ أَوْ عُمْرَةٍ هَبَطَ مِنْ بَطْنِ وَادٍ، فَإِذَا ظَهَرَ مِنْ بَطْنِ وَادٍ أَنَاخَ بِالْبَطْحَاءِ الَّتِي عَلَى شَفِيرِ الْوَادِي الشَّرْقِيَّةِ، فَعَرَّسَ ثمَّ حَتَّى يُصْبِحَ لَيْسَ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الَّذِي بِحِجَارَةٍ، وَلا عَلَى الأَكَمَةِ الَّتِي۵ عَلَيْهَا الْمَسْجِدُ، كَانَ ثمَّ خَلِيجٌ يُصَلِّي عَبْدُاللَّهِ عِنْدَهُ، فِي بَطْنِهِ كُثبٌ، كَانَ رَسُولُ اللَّهِ  ثمَّ يُصَلِّي، فَدَحَا السَّيْلُ فِيهِ بِالْبَطْحَاءِ، حَتَّى دَفَنَ ذَلِكَ الْمَكَانَ، الَّذِي كَانَ عَبْدُاللَّهِ يُصَلِّي فِيهِ.

(بخارى:484)

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما روايت مي كند كه رسول الله  در سفرهاي حج و عمره در ذوالحليفه، زير درخت سمره، جايي كه مسجد ذوالحليفه قرار دارد، توقف مي كرد. و هنگام بازگشت از جنگلي كه مسيرش آنجا بود و يا پس از اتمام حج يا عمره، از داخل رودخانه مي گذشت و وقتيكه از آن خارج مي شد، در كناره شرقي آن رودخانه، توقف مي نمود وشب را در آنجا سپري مي كرد. نه در كنار مسجد سنگي و نه روي تپه اي كه مسجد بر آن بنا شده بود. در آنجا دره عميقي وجود داشت كه مملو از تپه هاي شني بود و رسول خدا روي آنها نماز مي خواند كه عبدالله بن عمر نيز هنگام عبور از آنجا، در همان مكان، نماز مي خواند. البته بعداً سيل آمد و تپه هاي شني را با خود برد و جايي را كه عبد الله آنجا نماز ميخواند، معدوم ساخت.

300ـ وَحَدَّث عَبْدُاللَّهِ : أَنَّ النَّبِيَّ  صَلَّى حَيْث الْمَسْجِدُ الصَّغِيرُ، الَّذِي دُونَ الْمَسْجِدِ الَّذِي بِشَرَفِ الرَّوْحَاءِ، وَقَدْ كَانَ عَبْدُاللَّهِ يَعْلَمُ الْمَكَانَ الَّذِي كَانَ صَلَّى فِيهِ النَّبِيُّ ، يَقُولُ: ثمَّ عَنْ يَمِينِكَ، حِينَ تَقُومُ فِي الْمَسْجِدِ تُصَلِّي، وَذَلِكَ الْمَسْجِدُ عَلَى حَافَةِ الطَّرِيقِ الْيُمْنَى، وَأَنْتَ ذَاهِبٌ إِلَى مَكَّةَ، بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْمَسْجِدِ الأَكْبَرِ رَمْيَةٌ بِحَجَرٍ، أَوْ نَحْوُ ذَلِكَ.

( #بخارى_485)

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما ميگويد: پيامبر اكرم  در جاي مسجد كوچك، قبل از مسجدي كه در بلندي روحاء قرار دارد، نماز خواند. و عبد الله بن عمر جايي را كه رسول الله  در آن نماز خوانده بود، مي دانست و مي گفت: هنگامي كه در مسجد، نماز ميخواني، جاي حقيقي نماز آنحضرت ، سمت راست تو واقع مي شود. آن مسجد، سمت راست و كنار راهي كه به مكه مي رود، قرار دارد. فاصله اين مسجد تا مسجد بزرگ، باندازة پرتاب سنگ يا چيز ديگري است.


301ـ وَكَانَ عَبْدُاللَّهِ بْنُ عُمَرَ يُصَلِّي إِلَى الْعِرْقِ الَّذِي عِنْدَ مُنْصَرَفِ الرَّوْحَاءِ، وَذَلِكَ الْعِرْقُ انْتِهَاءُ طَرَفِهِ عَلَى حَافَةِ الطَّرِيقِ، دُونَ الْمَسْجِدِ الَّذِي بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْمُنْصَرَفِ، وَأَنْتَ ذَاهِبٌ إِلَى مَكَّةَ، وَقَدِ ابْتُنِيَ ثمَّ مَسْجِدٌ، فَلَمْ يَكُنْ عَبْدُاللَّهِ ابْنُ عُمَرَ يُصَلِّي فِي ذَلِكَ الْمَسْجِدِ، كَانَ يَتْرُكُهُ عَنْ يَسَارِهِ وَوَرَاءَهُ، وَيُصَلِّي أَمَامَهُ إِلَى الْعِرْقِ نَفْسِهِ، وَكَانَ عَبْدُاللَّهِ يَرُوحُ مِنَ الرَّوْحَاءِ، فَلا يُصَلِّي الظُّهْرَ حَتَّى يَأْتِيَ ذَلِكَ الْمَكَانَ، فَيُصَلِّي فِيهِ الظُّهْرَ، وَإِذَا أَقْبَلَ مِنْ مَكَّةَ، فَإِنْ مَرَّ بِهِ قَبْلَ الصُّبْحِ بِسَاعَةٍ أَوْ مِنْ آخِرِ السَّحَرِ، عَرَّسَ حَتَّى يُصَلِّيَ بِهَا الصُّبْحَ.

( #بخارى_486)

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما در رودخانه اي كه آخر دهكده روحاء قرار داشت، نماز مي خواند. بخش پاياني آن رودخانه، به كنار جاده منتهي مي شود قبل از مسجدي كه در مسير مكه ساخته اند. عبد الله در آن مسجد نماز نمي خواند. بلكه هنگام نماز، نزديك آن، طوري مي ايستاد كه مسجد سمت چپ و پشت سر او قرار مي گرفت. او هر وقت از روستاي روحاء حركت مي كرد نماز ظهر را آنجا مي خواند و در بازگشت از مكه، اگر قبل از صبح يا سحر به آنجا مي رسيد، براي اداي نماز صبح، آنجا توقف مي كرد.
302ـ وَحَدَّث عَبْدُ اللَّهِ : أَنَّ النَّبِيَّ  كَانَ يَنْزِلُ تَحْتَ سَرْحَةٍ ضَخْمَةٍ، دُونَ الرُّوَيْثةِ، عَنْ يَمِينِ الطَّرِيقِ وَوِجَاهَ الطَّرِيقِ، فِي مَكَانٍ بَطْحٍ سَهْلٍ، حَتَّى يُفْضِيَ مِنْ أَكَمَةٍ دُوَيْنَ بَرِيدِ الرُّوَيْثةِ بِمِيلَيْنِ، وَقَدِ انْكَسَرَ أَعْلاهَا فَانْثنَى فِي جَوْفِهَا، وَهِيَ قَائِمَةٌ عَلَى سَاقٍ، وَفِي سَاقِهَا كُثبٌ كَثيرَةٌ.

( #بخارى_487)

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما مي گويد: پيامبر  زير درخت بزرگي كه قبل از قريه رويثه قرار دارد، توقف مينمود. آن درخت، سمت راست و كنار راه، درجاي وسيع و همواري در دامنة تپه اي كه در دو ميلي روستاي رويث بود، قرار داشت. قسمت بالاي درخت، شكسته وبه روي درخت افتاده بود. با وجود اين، تنة درخت، همچنان استوار بود و در پايين آن، شن زيادي جمع شده بود.

303ـ وَحَدَّث عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا: أَنَّ النَّبِيَّ  صَلَّى فِي طَرَفِ تَلْعَةٍ مِنْ وَرَاءِ الْعَرْجِ، وَأَنْتَ ذَاهِبٌ إِلَى هَضْبَةٍ، عِنْدَ ذَلِكَ الْمَسْجِدِ قَبْرَانِ أَوْ ثلاثةٌ، عَلَى الْقُبُورِ رَضَمٌ مِنْ حِجَارَةٍ عَنْ يَمِينِ الطَّرِيقِ، عِنْدَ سَلَمَاتِ الطَّرِيقِ، بَيْنَ أُولَئِكَ السَّلَمَاتِ، كَانَ عَبْدُاللَّهِ يَرُوحُ مِنَ الْعَرْجِ، بَعْدَ أَنْ تَمِيلَ الشَّمْسُ بِالْهَاجِرَةِ، فَيُصَلِّي الظُّهْرَ فِي ذَلِكَ الْمَسْجِدِ.

( #بخارى_488)

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما ميگويد: رسول الله  در سراشيبي رودي كه آن سوي روستاي عرج، قرار دارد، همان جايي كه بسوي بلندي مي رود، نماز خواند. سمت راست آن جاده و در كنار مسجد، دو يا سه قبر وجود دارد كه چند قطعه سنگ بزرگ روي آنها گذاشته اند. مسجد، در ميان چند راه فرعي كه از راه اصلي، جدا مي شوند، واقع شده است. عبد الله بن عمر پس از زوال خورشيد، از روستاي عرج حركت مي كرد و نماز ظهر را در آن مسجد مي خواند.

304ـ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ  نَزَلَ عِنْدَ سَرَحَاتٍ عَنْ يَسَارِ الطَّرِيقِ، فِي مَسِيلٍ دُونَ هَرْشَى، ذَلِكَ الْمَسِيلُ لاصِقٌ بِكُرَاعِ هَرْشَى، بَيْنَهُ وَبَيْنَ الطَّرِيقِ قَرِيبٌ مِنْ غَلْوَةٍ. وَكَانَ عَبْدُاللَّهِ يُصَلِّي إِلَى سَرْحَةٍ، هِيَ أَقْرَبُ السَّرَحَاتِ إِلَى الطَّرِيقِ، وَهِيَ أَطْوَلُهُنَّ.


( #بخارى_489)


ترجمه: عبد الله بن عمر  مي گويد: رسول الله  زير درختان بزرگي كه سمت چپ راه و در سراشيبي قبل از روستاي هرشي قرار دارند، توقف مي نمود. سراشيبي مذكور به روستاي هرشي متصل است. فاصله اين مكان و جادة اصلي، حدود يك ميل است. عبدالله زير يكي از آن درختها كه به راه نزديكتر واز بقيه آنها بزرگتر بود، نماز مي خواند.

305 ـ وَ يَقُوْلُ: إِنَّ النَّبِيَّ  كَانَ يَنْزِلُ فِي الْمَسِيلِ الَّذِي فِي أَدْنَى مَرِّ الظَّهْرَانِ، قِبَلَ الْمَدِينَةِ، حِينَ يَهْبِطُ مِنَ الصَّفْرَاوَاتِ، يَنْزِلُ فِي بَطْنِ ذَلِكَ الْمَسِيلِ عَنْ يَسَارِ الطَّرِيقِ، وَأَنْتَ ذَاهِبٌ إِلَى مَكَّةَ، لَيْسَ بَيْنَ مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ  وَبَيْنَ الطَّرِيقِ إِلا رَمْيَةٌ بِحَجَرٍ.

( #بخارى_490)

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما مي گويد: رسول الله  هنگاميكه از منطقه صفراوات سرازير مي شد، در سراشيبي رودخانة مرالظهران كه به مدينه نزديكتر است پياده مي شد. يعني در نهايت سراشيبي و سمت چپ راهي كه به مكه مي رود، توقف مي كرد . فاصلة راه و جايي كه آنحضرت  در آن جا، استراحت مي كرد، به اندازة مسافت پرتاب يك سنگ بود.

306 ـ قَالَ: وَكَانَ النَّبِيُّ  يَنْزِلُ بِذِي طُوًى وَيَبِيتُ حَتَّى يُصْبِحَ، يُصَلِّي الصُّبْحَ حِينَ يَقْدُمُ مَكَّةَ، وَمُصَلَّى رَسُولِ اللَّهِ  ذَلِكَ عَلَى أَكَمَةٍ غَلِيظَةٍ، لَيْسَ فِي الْمَسْجِدِ الَّذِي بُنِيَ ثمَّ، وَلَكِنْ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِكَ عَلَى أَكَمَةٍ غَلِيظَةٍ.

( #بخارى_491)

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما روايت مي كند كه رسول الله  هنگامي كه به منطقة ذي طوي( نزديك مكه) ميرسيد، شب را در آنجا توقف مي كرد و نماز صبح را نيز آنجا مي خواند. سپس بسوي مكه حركت مي كرد. جايي كه رسول الله  در آنجا نماز خواند پائين تر از مسجد و روي تپه ي شني سختي، قرار داشت نه جايي كه اكنون مسجد بنا شده است.
307 ـ وَأَنَّ عَبْدَاللَّهِ بْنَ عُمَرَ يُحَدِّث: أَنَّ النَّبِيَّ  اسْتَقْبَلَ فُرْضَتَيِ الْجَبَلِ، الَّذِي بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجَبَلِ الطَّوِيلِ نَحْوَ الْكَعْبَةِ، فَجَعَلَ الْمَسْجِدَ الَّذِي بُنِيَ ثمَّ يَسَارَ الْمَسْجِدِ بِطَرَفِ الأَكَمَةِ، وَمُصَلَّى النَّبِيِّ  أَسْفَلَ مِنْهُ عَلَى الأَكَمَةِ السَّوْدَاءِ، تَدَعُ مِنَ الأَكَمَةِ عَشَرَةَ أَذْرُعٍ أَوْ نَحْوَهَا، ثمَّ تُصَلِّي مُسْتَقْبِلَ الْفُرْضَتَيْنِ مِنَ الْجَبَلِ الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَ الْكَعْبَةِ.

( #بخارى_492)

ترجمه: عبدالله بن عمر رضي الله عنهما مي گويد: نبي اكرم  بسوي دهانه كوهي ايستاد كه در ميان دو كوهي قرار دارد كه رشتة بزرگتر آن بسوي كعبه است. اكنون مسجدي آنجا بنا شده است. جاي نماز خواندن آنحضرت ، پائين تر از مسجد و روي تپه سياهي بوده است كه سمت چپ آن قرار دارد . اگر خواستي آنجا نماز بخواني، چيزي حدود ده متر جلوتر، رو به سوي دهانه كوهي كه بين تو و كعبه است، قرار بگير و نماز بخوان.
❤️رسول الله صلى الله عليه و آله سلم مي فرمايند:

🔹زنی که نماز پنجگانه خویش را بخواند، ماه رمضان را روزه بگیرد، عورت خود را از حرام نگه بدارد، و شوهر خود را فرمانبرداری نماید، پس داخل بهشت میشود، از هر دروازه ای که میخواهد.

رواه أبو نعيم في الحياه.

📮 @bukhari9
2024/05/29 09:13:50
Back to Top
HTML Embed Code: