Telegram Web Link
آب را پس زد و رو کرد به دنیا، سقّـا!
گفت:
لب‌های مرا، آبِ روان است حسین..

دستِ خود داد؛
ولی دست به طاغوت نداد!

به امان‌نامـه چنین گفت:
«امـان است، حســـین..»
آنانکه در حقانیت مسلم شک کردند، بی‌آنکه بخواهند حکم قتلِ امام حسین (ع) را امضا کردند، لبیک یاحسین، لبیک به امامِ عصر و زمانِ ماست…

•استوری‌ | اینستاگرام
بی‌وطن‌ها یکی یکی برای ویدیوی دوربین مداربسته از حملهٔ اسرائیل به تجریش توجیه می‌آورند. یکی می‌گوید هوش‌مصنوعی است! یکی می‌گوید اصلا تقصیرِ‌مردم است! پشتِ چراغ‌قرمز چه می‌کردند؟ یکی می‌گوید شهروندان با موشک برخورد داشته‌اند! یکی می‌گوید جی‌پی‌اسِ موشک‌ها ایراد پیدا کرده!

این جنایت‌ها آنقـدر کثـیف است که بی‌وطـن‌های آویزانِ صهیونیست را به توجیه و ماله‌کشی وادار کرده! همان‌هایی که برای بمبارانِ چندبارهٔ بیمارستان المعمدانیِ غزه هم مزخرف می‌بافتند. یعنی فکر می‌کردید اسرائیلِ بیمارستانِ المعمدانیِ غزه؛ با اسرائیلِ میدان تجریش فرق می‌کند؟!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر هنوز گوشهٔ قلبتان جایی برای مظلومانِ عالم نیست، اگر در هیئت‌هایتان هنوز نشانی از مبارزهٔ تمامِ جبههٔ حق؛ با تمامِ جبههٔ باطل پیدا نمی‌شود، اگر دین‌دارید و آزاده؛ اما در راهِ مبارزه با یزیدیانِ زمانه‌تان سکوت کرده و گوشه‌کنارها نشسته‌اید، اگر هنوز نمی‌دانید قیامِ حسینی تا همیشهٔ تاریخ جاری‌ست، اگر محرمِ امسال را گذراندید بی‌آنکه بدانید فریادِ «هل من ناصر ینصرنی؟» سوالی از فردای تاریخ بشریت است، از آینده است، و از تمامِ ماست؛ از خودتان بپرسید، آنچه را که علی‌ شریعتی پرسید:
آنها که تَن به هر ذلتی می‌دهند تا زنده بمانند، مُرده‏‌هایِ خاموش و پلیدِ تاریخ‌اند. و ببینید آیا کسانی ‌که سخاوتمندانه با حسین(ع) به قتلگاهِ خویش آمده‌اند و مرگِ‌خویش انتخاب کرده‌اند -در‌حالى که صدها گریزگاه براى ماندن‌شان بود و صدها توجیهِ شرعی براى زنده‌ماندن‌شان- توجیه ‌و تأویل نکرده‌ و به‌ پیشوازِ مرگ رفته‌اند، این‌ها زنده هستند؟ آیا آنها که براى ماندن‏شان تن به ذلّت و پستی، رها کردنِ حسین(ع) و تحمل‌کردنِ یزید دادندکدام هنوز زنده‌اند؟!
حسین‌ع دیگر هیــچ نداشت كه فدا كند،
جز «جان» كه میان او و ادایِ امانت اَزَلی،
فاصله بود..

فتحِ‌خون
ممنونم اگر امشب به یادِ من هم باشید…
جلوی عکسِ علمدارها می‌ایستم و ساعت‌ها بی‌هیچ کلامی نگاهشان می‌کنم، از حاج‌قاسم و ابومهدی، تا سیدحسن و سیدابراهیم. از شهید امیرعبداللهیان تا سردار‌باقری، سلامی، حاجی‌زاده. تا تمامِ صاحبانِ عکس‌هایی که این‌روزها دیوار برایشان کم است. دلم اندازهٔ دنیا گرفته، سنگینیِ امشب از عرش معلوم است. آسمان هم گرفته و تار است. بغض‌م آنقدر تیز است که دیواره‌های گلویم را خراش می‌دهد. این دل قصدِ آرام‌شدن ندارد انگار. نگاه‌شان می‌کنم، زیرِ لب -طوری که کسی نشنود- می‌گویم: کاش جایی، به کسی می‌گفتید که اخرین شبِ عاشورا با امام(ع) چه گفتید؟ چه گفتید که غم‌تان با غمِ ارباب این‌طور گره خورد؟ بغض‌م می‌شکند. اما دلم سبک نمی‌شود. چه محرمی شد امسال. حاج‌آقا می‌گوید «امشب، قلبِ مبارکِ امام‌زمان در فشار است، صدقه بدهید هرچقدر می‌توانید..» یادم می‌آید که نباید یادم برود، صاحب‌مان امشب هرآنچه را که ما می‌شنویم، می‌بیند. دلم می‌ترکد، بغض‌م می‌ترکد، که نمی‌دانم کجا روضه گرفته‌ست، نمی‌دانم کجا اشک می‌ریزد. نمی‌دانم، نمی‌دانم برایش چه قدمی برداشته‌ام. نمی‌دانم پاهایم چقدر بخاطرِ او خسته شده‌اند، چشم‌هایم چقدر چشم‌انتظارش بوده‌اند. دلِ من یک دنیا، از خودم گرفته. چقدر سنگینم…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به قربانِ قدم‌هات حضرتِ ماه…
والله ماتَرکناکَ یابن‌الحیـــدر!


راست گفتند:
اگر تورا نداشتیم، هیچ‌وقت نمی‌دانستیم اجدادِ طاهرت چطور در برابرِ بنی‌امیه و یهود ایستادند. اگر تورا نداشتیم؛ نمی‌فهمیدیم شجاعتِ حیدری یعنی چه! تو به ما یاد دادی روضهٔ سیدالشــهدا تعطیل‌شدنی نیست؛ حالا که آمدی، انگار ماه طلوع کرد…

خدایِ حســین(ع) حافظِ تو باشد حضرتِ ماه!
ای عشقِ دل‌افروز، ای مایهٔ دل‌گرمیِ ما…
«اللّهُمَّ اجْعَلْ زَعیمَــنا في دِرعِــکَ الْحَصینَةِ الَّتي تَجعَلُ فیها مَن تُریدُ»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رهبر انقلاب امشب، خطاب به حاج‌محمود کریمی: اگر خسته نمی‌شوی «ای ایران» بخوان!

۱۲ روز جنگِ با دنیا را مستقیماً و شخصاً فراماندهی کرد. همه می‌گفتند چطور در کمتر از یک روز؛ همهٔ فرماندهان را جایگزین کرد؟! در همان ۱۲ روز، سه‌بار در پیامِ تلویزیونی خطاب به ملتِ ایران؛ دل‌هایِ امّت را آرام کرد. خبر پیچید مراسمِ روضهٔ حسینیه هم پابرجاست! ولیّ‌امرِ ما، به ما پیغام می‌دهد و می‌گوید حواس‌تان باشد؛ روضهٔ اباعبدالله(ع) تعطیل نمی‌شود. ما هرچه داریم از خداست؛ از اهلِ‌بیت است. خدایِ ما، از همهٔ دم و دستگاهِ کفر بزرگتر است. امشب با آمدنش باز هم معادلات را به‌هم زد! او همیشه به موقع می‌آید. امشب «ای‌ایران» را طلب می‌کند… حتی حواسش بود که چطور به دوگانهٔ ملّت‌گرایی و امّت‌گرایی این‌روزها پایان بدهد. راست گفت آقا روح‌الله(ره)! اگر کلِ تاریخ را بگردید کسی را پیدا نمی‌کنید که مثلِ سیدعلی خامنه‌ای متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار؛ و بنای قلبی‌اش بر این باشد به این ملّت خدمت کند. پیدا نمی‌کنید!


به‌خدا قسم اگر هزاران بار بمیریم و زنده شویم و باز بمیریم، تورا رها نخواهیم کرد. امشب، شبِ تجدیدِ بیعت است. یاحسین(ع).
کاش آوینی دوباره زاده می‌شد و قلم به دست می‌گرفت و می‌نوشت این‌روزها را. کاش تاریخ بداند این‌روزها را. کاش همهٔ قلم به‌دست‌ها، آوینی می‌شدند و روایت می‌کردند این روزها را.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🇵🇸•كآفِه رَحيـــٓــمی•🇮🇷 pinned «جلوی عکسِ علمدارها می‌ایستم و ساعت‌ها بی‌هیچ کلامی نگاهشان می‌کنم، از حاج‌قاسم و ابومهدی، تا سیدحسن و سیدابراهیم. از شهید امیرعبداللهیان تا سردار‌باقری، سلامی، حاجی‌زاده. تا تمامِ صاحبانِ عکس‌هایی که این‌روزها دیوار برایشان کم است. دلم اندازهٔ دنیا گرفته،…»
این‌ نوایِ حیدر حیدر. این ذوق و اشکِ شوق که با اشکِ احیاگرِ عزای سیدالشهدا تلفیق شد. این سر از پا نشناختن از دیدارِ رویِ ماه! این صدباره مرورِ فیلم لحظهٔ ورودِ اقا به حسینیهٔ امام. این «شب دهم وسطِ روضه دیدمت آقا، میانِ گریه چه بی‌اختیار خندیدم». این حضورِ ناگهانی. این وعدهٔ صادقِ ۴. این فریادِ هیهات‌منّ‌الذّله. این نمادِ عزت و شجاعت. این برهم‌زدنِ معادلاتِ خناسان و این آرامش‌بخشِ قلوبِ آزادگان. این بی‌عصا به میدان آمدنِ منافق‌سوز. این لُکنتِ کلماتِ ناتوان در توصیفِ حضورش. این عزادارِ حسینی. این ادیبِ آداب‌بلدِ حیدری…
نوشته بود: «از خبرِ آمدن نائبِ امام(عج) این‌طور سر از پا نشناخته‌ایم، خوشا آنروز که خبرِ آمدنِ امام(عج) در دنیا بپیچد…»
خدایا! می‌شود دیدارِ خورشیدِ موعود، این آرزویِ وعده‌داده‌شدهٔ تمام انبیاء و اولیاء را نصیبمان کنی؟ تجدیدِ‌بیعتِ عاشوراییِ ما را با مُسلمِ زمان از ما بپذیری و ما را به مَهدی(عج) برسانی؟ تا سراپا گوش شویم و جان بسپاریم به آن‌لحظه که ندا می‌آید:

«الا یا اهل العالم، انا امام‌القائم
انَّ جدّی‌الحسین قَتلوه عطشانا…»
آسمان‌ها!
همه در آتشِ دل دود شوید
آن‌چنان ناله برآرید، که نابود شوید

وقتِ آن است که از جســمِ جهان
جان برود
ناله بر عرش،
ز هر آیهٔ قرآن برود…
گودال می‌برند،
که قربانی‌ات کنند..
در تیرهایِ حَرمله؛
زندانی‌ات کنند..
لب‌تشنه جان سپُردی و،
این ابرهایِ تار؛
حسرت به دل شدند
که بارانی‌ات کنند..
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/07 05:37:34
Back to Top
HTML Embed Code: