Telegram Web Link
این مذاکـرات یکی از ده‌ها کارِ وزارت خارجه‌ست. اشتباهِ دوران برجام تکرار نشود! همهٔ تخم‌مرغ‌ها در سبدِ مذاکره با غرب چیده نشود! فرصت‌های مغتنمِ متنوعِ داخلی و خارجی سوزانده نشود. عقب‌گرد نشود!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا در هر توافقِ احتمالی؛ باید از «تجربهٔ برجام» عبرت گرفت؟
رهبری در لابه‌لایِ سخنرانیِ مورخ ۱۴۰۳/۱۱/۱۹ گفتند «در مورد سازمان‌ملل هم یک استخوانی لای‌زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالا سر ایران وجود داشته باشد...» خیلی از کارشناس‌ها منظور از این استخوانِ لای‌زخم رو همون مکانیسمِ ماشه‌ای بیان کردند که اقای ظریف زمانی می‌گفت در برجام وجود نداره، و این استخوانِ لایِ‌زخم یکی از ده‌ها تجربهٔ عبرت‌آموزِ برجامه که باید مرور کرد. بهانه‌ای که مثلِ چماق بر سر منافع‌ملی‌ست؛ و آقایانِ مسئولِ‌وقت نسبت به چراییِ پذیرشِ اون توضیحی ارائه ندادند!

پ.ن:
این ویدیو مقاصدِ سیاسی-جناحی نداره؛ بلکه یک یادآوریِ تاریخی‌ست که مرورِ اون دلخواهِ حامیانِ «توافق به هر‌قیمت» نیست!
بنابراین چراییِ تخریب‌هایِ هدفمندِ ضدِوفاقِ جریانِ خوش‌خیالِ غرب‌گرا که دور از واقعیت‌هایِ میدانی، در دنیایِ فانتزی خودشون محصورند؛ نسبت به بقیه هم واضحه! تخریب‌هایی که حالا از سطحِ رقبای ‌انتخاباتی هم فراتر رفته و تو تیترِ روزنامه‌هاشون علیهِ «حملاتِ دلاورانِ یمن به قلبِ سرزمین‌های‌اشغالی» دیده می‌شه! بیچاره‌هایِ غرب‌زده‌ای که نمادِ سندروم استکهلم‌اند!
من بعنوان یک ایرانیِ آذری‌زبان عرض می‌کنم که یک سانت از خاکِ ایران می‌ارزه به هزاران اجنبی و اجنبی‌پرستِ تجزیه‌طلبی که تحت لوایِ نخاله‌های خارج‌نشین -و احیاناً پادوهای داخلی‌شون- برای تجزیهٔ ایرانِ اسلامی دم تکون می‌دن تا بلکه یه تیکه استخوانی از جانبِ اجنبی‌هایی که نون‌شون در باد کردنِ تعصباتِ قومی/مذهبی و نهایتاً تجزیه و تیکه‌پاره کردنِ ایرانه؛ جلوشون انداخته بشه. کُرد و آذری و لر و بلوچ و فارس و … حول یک محورِ مشترک بنام «ایران» جمعیم و بدونِ اون اساساً از هویت تهی‌ایم. ایران چارچوب و خانهٔ تمامِ اقوامِ ایرانیه و تفاوت‌ لهجه و گویش و آداب و رسوم هم از زیبایی‌هایِ همین خاکه. و هیچ‌کدوم دلیلِ برتری بر دیگری نیست؛ که این هم از آموزه‌ها و شاخصه‌هایِ «اسلامی بودن»ِ ایرانه. إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ‌اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ. یک پرچمِ سه‌ رنگِ مزین بنام مقدسِ الله داریم و برایِ بالا موندن‌ و بالا بردن‌ش باج به گرگ و شغال نمی‌دیم؛ لذا این‌که جماعتی همیشه لاشخور بخواد از نامِ آذری‌زبان‌ها کره بگیره برای اهدافِ ابلهانهٔ تجزیه‌طلبانه و نژادپرستانه‌ش؛ نهایتاً حکایت همون پنبه و خوابِ شتر و این‌هاست. روی ما برایِ تعبیرِ اون پنبه‌دانه‌هایی که این‌روزها با ویراژِ پرچم‌هایِ جعلی تو خواب‌های وارونه‌تون می‌بینید حساب نکنید. این‌جا ایرانه. ایرانِ‌اسلامی. جمهوری‌اسلامیِ ایران.
ببخش پسرم.
که دلِ‌ این جهان برای اشک‌هایِ تو نلرزید و از غم‌هایِ تو تکانی نخورد. برای دلهرهٔ هر روزه‌ات از صدای بمباران. برایِ دردِ یتیمی‌ات. برایِ آنکه نمی‌دانی آیا فردا را زنده می‌مانی؟ برایِ خیسیِ غمگینِ چشم‌هایت. برایِ آن‌که کودکی‌ات را به تماشایِ تکه‌های بدنِ دوستان‌ت گذراندی که بر در و دیوار مانده. برایِ حافـظه‌‌هایی که «تاریخ» را فراموش کرده؛ دهه‌ها نسل‌کشی را. نسل‌هایِ پیش از تو را. برایِ آن‌که می‌بینی و می‌شنوی موجوداتِ دوپایی را که به زبانِ آدمی سخن می‌گویند؛ اما هرکدام به توجیهِ خودشان پیش‌پایِ حامیانِ ویرانیِ آبادی‌ات، و قاتلانِ پدر و مادرت دُم تکان می‌دهند. برایِ آن‌که تو را می‌کُشند، خانه‌ات را ویران می‌کنند، سرزمین‌ات را می‌دُزدند، عزیزان‌ت را ترور می‌کنند، گرسنگی‌ات می‌دهند و آب به رویَت می‌بندند و آخرش هم تو را تروریست می‌خوانند. آن‌هایی که پشتِ بلندگوها دروغِ صلح و حقوق‌بشر سر می‌دهند و دست‌شان به خونِ عالَمی آلوده‌ست؛ و احمق‌هایی که برای‌شان غش و ضعف می‌روند. ببخش..
#فلسطین.
آدم‌هایی مثل دکتر زادبر برام محترمن. سال‌ها پیش از اینستاگرام با ایشون و صفحهٔ ایشون آشنا شدم و به اندازهٔ خودم تاجایی‌که می‌شد تو پیج‌م -که مخاطب قابل‌توجهی داشت- به بقیه معرفی‌شون کردم؛ این‌جا هم همین‌طور. خودم از هم کلاس‌های جریان‌شناسیِ سیاسیِ ایشون بهرهٔ بسیار بردم.
آدم‌های شایسته‌ای که علم‌شون تنها تو مغزشون مسکوت نمی‌مونه؛ بلکه تلاش می‌کنن بجایِ غر زدن و نِق زدن که خیلی مد شده؛ علم‌شون رو به صحنهٔ عمل هم بیارن. چه با نشـرِ معلـوماتِ مستدل و مستندشون و آگاه‌سازیِ مخاطب نسبت به مسائل پیچیدهٔ روز در بستری بنام «تاریخ»؛ و چه با ایجاد بستری جهادی برایِ کم کردنِ بار رو دوش مردم!
کانال‌ و پیج‌ ایشون رو که احتمالا دارید، پیشنهاد می‌کنم کانال گروه جهادی‌شون رو هم داشته باشید و برایِ باز شدن گرهِ کار مردم، همراهی‌شون کنید.

کانال‌ خودشون.
•کانالِ گروه جـهادی‌.
•کانالِ برنامهٔ جریان.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آسوشیتدپرس: ترامپ ‌دنبال تغییر نام خلیج‌ فارس به خلیج عربی‌ست!
حتما باید این ادعا مطرح می‌شد تا عده‌ای بفهمن ما با یک طرفِ متمدن، عاقل و صلح‌جو طرف نیستیم که لابه‌لایِ مصاحبه‌ها با ذره‌بین دنبالِ حسن‌نیتش باشیم و از ترسِ اخم و قهرش؛ به خودی‌ها بتازیم؟ تایید بشه یا نه؛ از طرفِ بدعهد و زورگویِ امریکایی بعید نیست! طرفی که نه‌تنها به هیچ قاعده و تعهدی پایبند نیست؛ بلکه بعنوان اولین مجرمِ اتمیِ‌جهان پس از سال‌ها جنگ در عراق و افغانستان و لیبی و … حالا در سودایِ کانادا، منابعِ اوکراین، پاناما، خلیج مکزیک، غزه و …ست.
«تمدن‌ و اصالت‌» تعارف‌پذیر نیست که بابتِ ترس از اخمِ قلدرها بر سرش چانه بزنید و با تحلیل‌هایِ آبکی دنبالِ تطهیرِ زیاده‌خواهی‌های سابقه‌دار دشمن‌تون‌ باشید.
گرچه احتمالاً افرادی پیدا می‌شن که برایِ رضایت قبلهٔ ‌آمال‌شون، بر سر هویت و اصالت و ریشه‌ها هم چانه بزنن. کمااین‌که در دورهٔ قاجار؛ با حیلهٔ انگلیس؛ به زعمِ این دسته نفت مادهٔ سیاهِ‌بدبوی به‌دردنخوری بود که «بگذارید بردارند بروند!» امروز هم انرژی‌‌هسته‌ای و حقِ غنی‌سازی، بعدتر صنایع دفاعی و موشکی، بعدتر تمامیت‌ ارضی، و بعدتر تمدن، ریشه و اصالت‌ها.
🇵🇸•كآفِه رَحيـــٓــمی•🇮🇷 pinned ««نگویم ز جنگِ بداندیـش ترس در آوازهٔ صــلح، از او بیش ترس بسا کَس به‌روز آیتِ صلح خواند چو شب شد سِپَه بر سرِ خُفته راند..» - سعدی.»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
رضا‌‌ پهلوی دربارهٔ گنده‌گویی‌ها نسبت به خلیج‌ فارس گفته «میراثِ‌ ملی قابل مذاکره نیست!» می‌خواستم از بذل و بخششِ نقاطِ مهمِ خاکِ ایران توسطِ پدر و پدربزرگش بنویسم و مقداری تاریخ مرور کنیم؛ اما بنظرم همین عکس کافیه.
تو حتی اندازهٔ همون پدر و پدربزرگت هم حفظِ ظاهر بلد نیستی! این حرف‌ها به هرکی بیاد، به تو نمیاد. موجودِ اضافیِ آویزون.
دلِ‌ من گُم شد
اگر پیـــدا شد؛
بسپارید اماناتِ رضا(ع)..
و اگر از تَپش افتاد دلم؛
ببریدَش
ملاقاتِ‌رضا(ع)..
در میـلاد امام‌رضا(ع) هشتُمین رئیس‌جمهـور شدی، رئیس که نه! خادمِ‌جمهور شدی. در میلادِ امام‌رضا(ع) شهید‌جمهور شدی. هشت صبح؛ با صدای صلواتِ‌ خاصهٔ حضرتِ ‌رضا(ع)؛ باورمان شد که رفتی. سوختی و خاکستر شدی. در روزهایِ ناامیدی آمدی و در امیدواری رفتی. به آسمان. در حوالیِ ورزقان! در آن فرودِ سخت. میانِ مه و باران.
عمری خادم‌الرضا بودی؛ حالا همسایهٔ امام‌رضا(ع) شدی، و میزبانِ حسرت و دل‌تنگیِ ما. تو‌ هم هرچه گرفتی؛ از مهرِ رضا(ع) گرفتی..
تولدِ بهترین رفیقمه. پناهگاهِ تنهایی‌هام. سنگِ صبورم. اونی‌که خستگی‌هامو با یه استکان چایِ چای‌خونه دَر می‌کنه. اونی‌که زمزمهٔ زیرلبیِ خادم‌هایِ خونه‌ش ریتمِ ضربان قلب‌مه. اونی‌که کبوترهایِ حیاطِ خونه‌ش ازم نمی‌ترسن، کنارم می‌شینن، تیکه‌هایِ نون‌های کف دستم رو نوک می‌زنن و ازشون نمی‌ترسم. اونی‌که اکسیژن پاشیدن لایِ اسپندهایِ تو دست خادم‌هاش. اونی‌که صبح می‌رم پیشش و شب برمی‌گردم؛ به خونه نرسیده بُغضِ دل‌تنگی می‌شینه تو گلوم. اونی‌که صدایِ نقاره‌هایِ خونه‌ش هم برام صدایِ ملائکه. عزیزِ من. اونی‌که خسته و دل‌شکسته و غمگین جلوش زانو می‌زنم و به هق‌هق میفتم و می‌دونم وقتی دست می‌ذارم رو زانوهام و بلند می‌شم؛ تِکونده همهٔ غم‌هایِ دلمو. اونی‌که اگه ازش دورم، براش نامه می‌نویسم و می‌دونم می‌خونه. اونی‌که اگه نداشتم‌ش چقدر بیچاره بودم. چقدر تنها بودم، تنهاتر. تولدِ رفیقمه. تولدِ سلطان، آقا، جان. جانِ جانان…

دل‌تنگِ شمام، همیشه! حتی وقتیِ خنکیِ هوای غروبِ حرم‌تون می‌خوره به صورتم و طلاییِ گنبدتون جلو چشمِ منه و هرچی فکر می‌کنم که باید چی می‌گفتم؟ یادم نمیاد و فقط نگاتون می‌کنم. دل‌تنگِ شمام. به‌خدا.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/05 19:23:47
Back to Top
HTML Embed Code: