Forwarded from سفرنامه های قاسم حلاجیان و دوستان (قاسم حلاجیان)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💬« مادر فریده » ۷۸ ساله : خوشبخت ترین زن ایرانی
تنهایی های ناب و حرف های بسیار حکیمانه ی ایشون رو بشنویم در مسیر « درکه » تهران . سبک زندگی جالب بعد از بازنشستگی 👏👏
🆔 @safar_chehelsalegi
@chehel_salegi
تنهایی های ناب و حرف های بسیار حکیمانه ی ایشون رو بشنویم در مسیر « درکه » تهران . سبک زندگی جالب بعد از بازنشستگی 👏👏
🆔 @safar_chehelsalegi
@chehel_salegi
❤71👍10💋5👏2
Forwarded from سفرنامه های قاسم حلاجیان و دوستان (قاسم حلاجیان)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤82💋8😁4🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💬 من چقدر گذشتهام!
ذوق و زحمت: #امیرعلی_رادی
متن و اجرا: #باران_نیکراه🍏
لینک چندین اجرای زیبا از ایشون 👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/25952
🆔 @safar_chehelsalegi
ذوق و زحمت: #امیرعلی_رادی
متن و اجرا: #باران_نیکراه🍏
لینک چندین اجرای زیبا از ایشون 👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/25952
🆔 @safar_chehelsalegi
👏13❤11💔3
📸 این عکس (تصویر زیر متن) را کسی برایم فرستاده بود. تعجب کردم.
نوشتم: «چرا از بچه نمره کم کرده؟»
جواب داد: ...
✅ قبل از اینکه پاسخ را بخوانید، یکبار دیگر به عکس نگاه کنید و حدس بزنید چرا؟
⏺ شاید معلم، مرد بوده و از زاویهای مردسالارانه و سنتی خواسته به دانشآموز یاد بدهد که کار خانه وظیفه زن است، نه مرد.
⏺ شاید معلم زن بوده و حس کرده دانشآموز نباید نقش مادر را فراموش کند.
⏺ شاید معلم خواسته بهانهای پیدا کند تا نمره ۲۰ ندهد.
یا شاید...
✅ اما جواب پدر آدرین:
این یک جور سوگواری یا چاشنی هنر بود، از جانب من، در فراق همسرم. به کمک دیکتهی پسری که هنوز منتظر است مادرش از سفر برگردد ...
مچکوب شدم و در توی ذهنم همان نگاه و باورم به زندگی تکرار شد که:
ما هیچوقت نمیدانیم در زندگی هرکس چه میگذرد. نه دردش را میدانیم، نه رنجی که ما نه میبینیم، نه میدانیم چقدر سنگین است.
آدمها زیر پوستشان یک شهر دارند. یک کشور، یک کهکشان ... گاهی اصلاً شبیه آن نیستند که از دور میبینیم. بعضیها یک آفریقای سوختهی برهوت را زیر پوستشان پنهان کردهاند که از دور به سرسبزی اروپاست. بعضی دیگر، زیر نقابی به شکل قطب جنوب، یک آمریکای لاتین پنهان دارند؛ گرم، پرشور، طناز، دلفریب و رمنده ...آدمها از دور معمولاً خوشبختتر از آن چیزی به نظر میرسند که واقعاً هستند.
احسان محمدی🍏
@chehel_salegi
نوشتم: «چرا از بچه نمره کم کرده؟»
جواب داد: ...
✅ قبل از اینکه پاسخ را بخوانید، یکبار دیگر به عکس نگاه کنید و حدس بزنید چرا؟
⏺ شاید معلم، مرد بوده و از زاویهای مردسالارانه و سنتی خواسته به دانشآموز یاد بدهد که کار خانه وظیفه زن است، نه مرد.
⏺ شاید معلم زن بوده و حس کرده دانشآموز نباید نقش مادر را فراموش کند.
⏺ شاید معلم خواسته بهانهای پیدا کند تا نمره ۲۰ ندهد.
یا شاید...
✅ اما جواب پدر آدرین:
این یک جور سوگواری یا چاشنی هنر بود، از جانب من، در فراق همسرم. به کمک دیکتهی پسری که هنوز منتظر است مادرش از سفر برگردد ...
مچکوب شدم و در توی ذهنم همان نگاه و باورم به زندگی تکرار شد که:
ما هیچوقت نمیدانیم در زندگی هرکس چه میگذرد. نه دردش را میدانیم، نه رنجی که ما نه میبینیم، نه میدانیم چقدر سنگین است.
آدمها زیر پوستشان یک شهر دارند. یک کشور، یک کهکشان ... گاهی اصلاً شبیه آن نیستند که از دور میبینیم. بعضیها یک آفریقای سوختهی برهوت را زیر پوستشان پنهان کردهاند که از دور به سرسبزی اروپاست. بعضی دیگر، زیر نقابی به شکل قطب جنوب، یک آمریکای لاتین پنهان دارند؛ گرم، پرشور، طناز، دلفریب و رمنده ...آدمها از دور معمولاً خوشبختتر از آن چیزی به نظر میرسند که واقعاً هستند.
احسان محمدی🍏
@chehel_salegi
💔67❤16👏8😢4😁1
آرامش (چهلسالگي)...
🌻عادتهای خوب سی و چهلسالگی آدم هر چه سنش بالاتر میرود، تغییر عادتها برایش دشوارتر میشود. اما در دهه ۳۰ سالگی، هنوز زمان برای کسب عادتهای جدید و مثبت وجود دارد. در ادامه ۷ عادت پیشنهادی کاربران سایت Quora را میخوانیم: 1.یاد بگیر به خودت بخندی. خندیدن…
💬زندگی خیلی شبیه رستورانه!
در آستانه ۴۰ سالگی یچیزی راجع به سِن بگم،شما هم نظرتونو بگید..
زندگی خیلی شبیه رستورانه!
دیدین یکی هنوز براش منو نیاوردن، یکی غذاشو خورده منتظر دسر بیارن و ...؟
(یکی میدونسته چی میخواد، یکی رندوم سفارش داده، یکی با اداش حال کرده، یکی با طعمش، یکی با هم نشینش، هزارتا مثال میشه زد. بشقاب هرکسی، جلوی میزش و .. رو هم نگاه کنی سبکش دستت میاد).
ولی هیچوقت موقع بیرون رفتن از رستوران به حال کسی که تازه داره میاد افسوس خوردی؟ اگر درست زندگی کرده باشی، قطعا نه !
@chehel_salegi
در آستانه ۴۰ سالگی یچیزی راجع به سِن بگم،شما هم نظرتونو بگید..
زندگی خیلی شبیه رستورانه!
دیدین یکی هنوز براش منو نیاوردن، یکی غذاشو خورده منتظر دسر بیارن و ...؟
(یکی میدونسته چی میخواد، یکی رندوم سفارش داده، یکی با اداش حال کرده، یکی با طعمش، یکی با هم نشینش، هزارتا مثال میشه زد. بشقاب هرکسی، جلوی میزش و .. رو هم نگاه کنی سبکش دستت میاد).
ولی هیچوقت موقع بیرون رفتن از رستوران به حال کسی که تازه داره میاد افسوس خوردی؟ اگر درست زندگی کرده باشی، قطعا نه !
@chehel_salegi
👍44❤15😭10🕊4👏3
💬حرف بزن برام .... نریز توی خودت !
دخترکم دیروز ظهر که از مدرسه اومد خیلی پریشون بود منو برد تو اتاق و گفت که خانم امروز دعوام کرد ماجرا رو گفت و متوجه شدم معلم دچار سوءتفاهم شده، ازش پرسیدم برای معلم توضیح دادی؟ گفت نه دعوا کرد و رفت....بهش گفتم باید بهش ویس بدی و براش توضیح بدی اشتباه فهمیده.
@chehel_salegi
بچم ویسو که داد دلش سبک شد، تا قبل از خواب هی میگفت خانم جواب نداد؟ گفتم نه هنوز.... الان معلمش جواب داده و کلی ازش تعریف کرد..... ده درصد ازچیزایی که به این بچه یاد میدم رو خودم تو زندگیم انجام بدم نصف مشکلاتم حل میشه.آموزه ی امروز: هر مشکلی پیش اومد باید در موردش حرف بزنی اگر اون زمان نشد بعدش حرف بزن🍏
@mosbatnewsfeed
@chehel_salegi
دخترکم دیروز ظهر که از مدرسه اومد خیلی پریشون بود منو برد تو اتاق و گفت که خانم امروز دعوام کرد ماجرا رو گفت و متوجه شدم معلم دچار سوءتفاهم شده، ازش پرسیدم برای معلم توضیح دادی؟ گفت نه دعوا کرد و رفت....بهش گفتم باید بهش ویس بدی و براش توضیح بدی اشتباه فهمیده.
@chehel_salegi
بچم ویسو که داد دلش سبک شد، تا قبل از خواب هی میگفت خانم جواب نداد؟ گفتم نه هنوز.... الان معلمش جواب داده و کلی ازش تعریف کرد..... ده درصد ازچیزایی که به این بچه یاد میدم رو خودم تو زندگیم انجام بدم نصف مشکلاتم حل میشه.آموزه ی امروز: هر مشکلی پیش اومد باید در موردش حرف بزنی اگر اون زمان نشد بعدش حرف بزن🍏
@mosbatnewsfeed
@chehel_salegi
👍69❤17👏14💔5
آرامش (چهلسالگي)...
💬 پیامک صبح شمبه (۴۶۸) نزدیک شو تا ببوسیم همدیگه رو .... بذار فاصلهی احتیاط برای ترسوها باشه! من و تو حتّی اگر زخمی بودیم با هم مداوا میشیم. ترجمه : فاطمه بهارمست🍏 @chehel_salegi ............................................. خدایا شکرت 🙏 بابت…
💬 پیامک صبح شمبه (۴۶۹)
تو بخند تا به همه ثابت کنم که یک دیوونه درمانش با قرص نیست!فقط بوسه هست.💋
@chehel_salegi
..................................................
امیدوارم همون خیالی رو که بافتیم، بپوشیم...🙏🙏
ارادتمند: قاسم حلاجیان🍏
تو بخند تا به همه ثابت کنم که یک دیوونه درمانش با قرص نیست!فقط بوسه هست.💋
@chehel_salegi
..................................................
امیدوارم همون خیالی رو که بافتیم، بپوشیم...🙏🙏
ارادتمند: قاسم حلاجیان🍏
❤45💋6🙏3🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬ایراد گرفتن مداوم؛ چه بلایی سر اطرافیان مون میاره؟
چرا و چطوری بچه های زرنگ ؛ یهویی خنگ میشن؟
در روابط زناشویی هم این ایرادگرفتنهای زیاد ؛ بلایی سر رابطه میاره که گفتنی نیست 🍏
@chehel_salegi
چرا و چطوری بچه های زرنگ ؛ یهویی خنگ میشن؟
در روابط زناشویی هم این ایرادگرفتنهای زیاد ؛ بلایی سر رابطه میاره که گفتنی نیست 🍏
@chehel_salegi
👍34😢10💔5👏3❤2
آرامش (چهلسالگي)...
☘ پول چایی را هدفمند کنیم ! اگر کارتان به یکی از ادارات افتاده باشد، احتمالا حاضر بودهاید چندین برابر هزینۀ دولتی آن خدمات را بپردازید ولی فقط کارتان زودتر راه بیافتد و یا تکلیفتان زودتر مشخص شود. بنابراین، برخی از پیشکسوتان مراجعه به ادارات، حتما…
.
💬دیگه بنده خدا درخواست کتبی داده !
یه مشتری خوش مشربی داریم چندتا وام براش انجام دادم. برای خانمش وام ریختم. برای دوستش ریختم. کلا خیلی باهاش راه اومدم و کاراشونو راه انداختم. چندوقت پیش بهم گفت عصر بهم زنگ بزنین کارتون دارم. یه هدیه میخوام بهتون بدم. خب بدیهیه که من زنگ نزدم.
امروز مشغول کارام بودم، اومد جلو باجه ام نشست گفت سلام خانم بانکدار! بیزحمت یه برگه سفید بدین یه درخواست میخوام بنویسم. منم در حال تلفن حرف زدن و مشتری جواب دادن یه کاغذ بهش دادم.
چنددقیقه بعد بهم داد گفت بفرمایید. خوندم. نوشته بود:
@chehel_salegi
بسمه تعالی
سرکارخانم بانکدار
باسلام
احتراما"؛ اینجانب آقای مهدی س، کدملی ۱۲۳۴۵۶۷۸ خواهشمندم جهت تشکر و قدردانی از زحمات بی شائبه شما در انجام امور وامهای اینجانب، عصر بامن هماهنگ فرمایید تا مقداری کره گاوی از محصولات کارگاه خودمان، خدمتتان پیشکش بیاورم.
باتشکر و لبخند.
😂😂😂😂
امضا هم زده بود. بعدم کاغذو ازم گرفت و تاکید کرد حتما تماس بگیرین.....حالا سوال اینجاست که آیا تماس بگیرم؟ 😂کره گاوی هم خیلی گرونه.
از کانال خانم بانکدار 🍏
@chehel_salegi
💬دیگه بنده خدا درخواست کتبی داده !
یه مشتری خوش مشربی داریم چندتا وام براش انجام دادم. برای خانمش وام ریختم. برای دوستش ریختم. کلا خیلی باهاش راه اومدم و کاراشونو راه انداختم. چندوقت پیش بهم گفت عصر بهم زنگ بزنین کارتون دارم. یه هدیه میخوام بهتون بدم. خب بدیهیه که من زنگ نزدم.
امروز مشغول کارام بودم، اومد جلو باجه ام نشست گفت سلام خانم بانکدار! بیزحمت یه برگه سفید بدین یه درخواست میخوام بنویسم. منم در حال تلفن حرف زدن و مشتری جواب دادن یه کاغذ بهش دادم.
چنددقیقه بعد بهم داد گفت بفرمایید. خوندم. نوشته بود:
@chehel_salegi
بسمه تعالی
سرکارخانم بانکدار
باسلام
احتراما"؛ اینجانب آقای مهدی س، کدملی ۱۲۳۴۵۶۷۸ خواهشمندم جهت تشکر و قدردانی از زحمات بی شائبه شما در انجام امور وامهای اینجانب، عصر بامن هماهنگ فرمایید تا مقداری کره گاوی از محصولات کارگاه خودمان، خدمتتان پیشکش بیاورم.
باتشکر و لبخند.
😂😂😂😂
امضا هم زده بود. بعدم کاغذو ازم گرفت و تاکید کرد حتما تماس بگیرین.....حالا سوال اینجاست که آیا تماس بگیرم؟ 😂کره گاوی هم خیلی گرونه.
از کانال خانم بانکدار 🍏
@chehel_salegi
😁68👍22❤11👌5👏2
آرامش (چهلسالگي)...
🌿تو فقط " بیا " ! یه چیزی یادم اومد حالمو خوب کرد !تو بچه گی ، بچه های محل میومدند دم در خونه مون. صداشونو مینداختن توی دالون خونه مون و داد میزدند : میای خال خاله بازی؟ رضاااا، میای الک دولک ؟ جوااااااد ، میای بریم فلکه دوچرخه سواری؟ میای بریم به آب…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باران را در آغوش کشیده ام. آسمان را نوشیده ام
آفتاب را در با غچه ی قلبم کاشته ام
آینه ها را دستپاچه ام ...
آه بانو!
کجای این جهان خاکی زیسته ای
که واژه ها وقت شنیدن
نامت چنین لذت می برند از صنعت بی قراری !
معصومه قنبری🍏
@chehel_salegi
دوقاب، دو قصه... : زیبایی «خاتون» و «سووشون» وقتی کنار هم میان🤩
آفتاب را در با غچه ی قلبم کاشته ام
آینه ها را دستپاچه ام ...
آه بانو!
کجای این جهان خاکی زیسته ای
که واژه ها وقت شنیدن
نامت چنین لذت می برند از صنعت بی قراری !
معصومه قنبری🍏
@chehel_salegi
دوقاب، دو قصه... : زیبایی «خاتون» و «سووشون» وقتی کنار هم میان🤩
❤22🔥3👏3
آرامش (چهلسالگي)...
زندگى بالا داره كه پايين رو فراموش نكنى ! رابطه تموم میشه كه تو خودت رو شروع كنى! و عشق ماندگاره اگه بجاى گذشته، گذشت روياد بگيریم ! "فرهاد نجفى"🍎 @chehel_salegi
💬بیا زندگی کنیم !
شاید هدف از « زندگی » فقط زندگی کردنه ... نه موفق شدن ؛ نه خاص بودن !
از کتاب « کتابخانه نیمه شب »🍏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
شاید هدف از « زندگی » فقط زندگی کردنه ... نه موفق شدن ؛ نه خاص بودن !
از کتاب « کتابخانه نیمه شب »🍏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
👏27😢6👌4❤3🙈1
آرامش (چهلسالگي)...
🌿آلزایمر هم حریفش نشد ! " مارتا گونزالز" بالریَن مشهور «بالهی نیویورک» در سالهای ۶۰میلادی با آلزایمر زندگی میکنه ! ببینید اندامش چطور نسبت به قطعهای از موسیقیِ چایکوفسکی واکنش نشون میدن !🍎 @chehel_salegi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬مامان جون ! من دخترت هستم 😔❤️
از همه ی دوستان عضو کانال @chehel_salegi پوزش میخوام برای اینکه شاید مکدر بشن و بشدت احساساتی 🌹😔
اما کلیپ جالب و دیدنی هست مث اینا👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/28803
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32073
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32942
از همه ی دوستان عضو کانال @chehel_salegi پوزش میخوام برای اینکه شاید مکدر بشن و بشدت احساساتی 🌹😔
اما کلیپ جالب و دیدنی هست مث اینا👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/28803
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32073
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32942
😭37❤25💔16😢3
Asheghaneh
Radio Bonbast
💬خوشم به بند تو
صیدت رها ز دام مکن ... #حسین_منزوی
خوانش و موسیقی: محمدابراهیم جعفری | دوستت دارم، علیرضا قربانی
خوانش: شمس لنگرودی
موسیقی: دریاچه نور | عارف
فیلم: یک عاشقانه ساده | مهناز افشار، مصطفی زمانی
موسیقی: ای عشق | فرامرز اصلانی، داریوش
خوانش: محبوبِ من | محمد صالح علا
موسیقی: عاشقانه | گروه رادیو تهران
فیلم: قایقهای من | علی مصفّا، لیلا حاتمی
موسیقی: مهتاب تو فانوس | رضا یزدانی
خوانش: محمدرضا فخار | متن از صابر ابر | موزیک Yann Tiersan
موسیقی: قلبم مال تو | محمد فتحی
فیلم: نیمه شب اتفاق افتاد | حامد بهداد
موسیقی: سوغاتی | هایده
خوانش: احمدرضا احمدی
موسیقی: بعد برو | ماکان اشگواری
فیلم: ناگهان درخت | پانتهآ پناهیها، پیمان معادی
موسیقی: کریستف رضاعی
خوانش: محمدابراهیم جعفری
موسیقی: سوز نهان | پرویز مقصدی
فیلم: در دنیای تو ساعت چند است ؛قایقهای من ؛ چیزهایی هست که نمیدانی | لیلا حاتمی، علی مصفّا
عاشقانه اپیزود ۶ از پادکست رادیو بنبست🍏
@chehel_salegi
💬خوشم به بند تو
صیدت رها ز دام مکن ... #حسین_منزوی
خوانش و موسیقی: محمدابراهیم جعفری | دوستت دارم، علیرضا قربانی
خوانش: شمس لنگرودی
موسیقی: دریاچه نور | عارف
فیلم: یک عاشقانه ساده | مهناز افشار، مصطفی زمانی
موسیقی: ای عشق | فرامرز اصلانی، داریوش
خوانش: محبوبِ من | محمد صالح علا
موسیقی: عاشقانه | گروه رادیو تهران
فیلم: قایقهای من | علی مصفّا، لیلا حاتمی
موسیقی: مهتاب تو فانوس | رضا یزدانی
خوانش: محمدرضا فخار | متن از صابر ابر | موزیک Yann Tiersan
موسیقی: قلبم مال تو | محمد فتحی
فیلم: نیمه شب اتفاق افتاد | حامد بهداد
موسیقی: سوغاتی | هایده
خوانش: احمدرضا احمدی
موسیقی: بعد برو | ماکان اشگواری
فیلم: ناگهان درخت | پانتهآ پناهیها، پیمان معادی
موسیقی: کریستف رضاعی
خوانش: محمدابراهیم جعفری
موسیقی: سوز نهان | پرویز مقصدی
فیلم: در دنیای تو ساعت چند است ؛قایقهای من ؛ چیزهایی هست که نمیدانی | لیلا حاتمی، علی مصفّا
عاشقانه اپیزود ۶ از پادکست رادیو بنبست🍏
@chehel_salegi
❤12👍2👏2
آرامش (چهلسالگي)...
💬قصه های اعضای کانال آرامش چهلسالگی !(۴۷) خانه یکی از دوستان بودیم و برای شام از یکی از رستورانهای مرکز شهر تعدادی ساندویچ سفارش دادیم اما چون مقصد، خارج از محدوده رستوران بود، خودمان پیک گرفتیم. چند دقیقه پس از رسیدن پیک به رستوران، پیامک آمد که سفر شما…
هر سال وقتی روز پرستار میشه وسط ذوق و شوق و خوشحالیم یهو یه بغضی میشینه تو گلوم.بچه که بودم پدرم همیشه دوست داشت من پرستار شم از همون بچگی وقتی قربون صدقه ام میرفت منو تو لباس پرستاری توصیف میکرد و لذت عجیبی میبرد که باعث شد بدون اینکه به شغل دیگه ای فکر کنم وقتی کنکور دادم فقط تو انتخاب رشته ام پرستاری رو انتخاب کردم و شدم پرستار .
@chehel_salegi
ولی افسوس وقتی اولین بار فرم پرستاریم رو میپوشیدم پدری نبود که منو با اون لباس ببینه و خوشحال شه یا وقتی اولین حقوقم رو گرفتم پدری نبود که برا قدر دانی از زحماتش براش یه کادو بخرم و این شد بزرگترین حسرت زندگیم.خیلی با خودم کلنجار رفتم تا بتونم از قلب دلتنگم پل بزنم به قلب مهربون پدری که خیلی ساله تو آسمونهاست ..آخرشم یاد گرفتم به جای پدر نداشته ام تو بیمارستان به هر مریضی که هم سن وسال پدرمه با جون و دل بگم حاج بابا و هر کار کنم که تو تخت بیمارستان بتونم کمی از درد اون بیمار کم کنم و وقتی دعای خیر از ته دل مریضها رو میشنوم بی اختیار دلم پر میزنه برای پدرم ..ما به همهی مریضهای رو تخت بیمارستان به چشم عزیزانمون نگاه کنیم .
دمتون گرم. روزتون مبارک مهربونا🍏
@chehel_salegi
ولی افسوس وقتی اولین بار فرم پرستاریم رو میپوشیدم پدری نبود که منو با اون لباس ببینه و خوشحال شه یا وقتی اولین حقوقم رو گرفتم پدری نبود که برا قدر دانی از زحماتش براش یه کادو بخرم و این شد بزرگترین حسرت زندگیم.خیلی با خودم کلنجار رفتم تا بتونم از قلب دلتنگم پل بزنم به قلب مهربون پدری که خیلی ساله تو آسمونهاست ..آخرشم یاد گرفتم به جای پدر نداشته ام تو بیمارستان به هر مریضی که هم سن وسال پدرمه با جون و دل بگم حاج بابا و هر کار کنم که تو تخت بیمارستان بتونم کمی از درد اون بیمار کم کنم و وقتی دعای خیر از ته دل مریضها رو میشنوم بی اختیار دلم پر میزنه برای پدرم ..ما به همهی مریضهای رو تخت بیمارستان به چشم عزیزانمون نگاه کنیم .
دمتون گرم. روزتون مبارک مهربونا🍏
❤92💔33👏9🕊4👍3
آرامش (چهلسالگي)...
🪴دختر ایرانی : میخوام همیشه خوب باشم ! یکی از مشکلاتی که اکثر دخترهای ایرانی گرفتارشن «سندروم دختر خوب» هست که تعریفش به طور کلی ذهنیتیه که زن داره که تلاش کنه که همیشه خوب، شایسته و پاکدامن به نظر برسه. اگه دقت کنین توی متولدهای دهه هشتاد و نود این مشکل…
💬یک نمونه از دختران ۱۷ساله امروزی ما!
هنگامی که ۱۷ سالگی خودم را با ۱۷ سالگی نسل امروزی مقایسه می کنم از این همه اختلاف تعجب می کنم.بگذارید خاطره ای که دو ماه پیش در تابستان افتاد برایتان بگویم.
تابستان طبق معمول یک ماهی رفته بودیم مراغه و روستایمان....از فرصت استفاده کردیم بچه ها را بردیم برای بازدید از رصدخانه و بناهای تاریخی و از جمله مقبره اوحدی مراغه ای تا با بناهای تاریخی شهرشان آشنا شوند.
همه جا را گشتیم اما وقتی به مقبره اوحدی مراغه ای رسیدیم هر کاری کردیم دختر ۱۷ ساله ام داخل مقبره نشده و بیرون ایستاد! علت داخل نشدنش را پرسیدیم گفت شما بروید، بعدا می گویم!....من و خانم ام و پسرم رفتیم پس از عرض ادب و احترام به اوحدی مراغه ای و فاتحه برای مرحوم کریمی که آنجا دفنش کرده اند بیرون آمدیم، دیدیم دخترمان آن بیرون همچنان منتظر ما ایستاده...پرسیدیم برای چی داخل نشدی؟! پاسخ اش غافگیر کننده بود!
@chehel_salegi
گفت: مگر خودت در جدیدترین کتاب که به من و دختران ایران تقدیم کرده ای ننوشته ای که این اوحدی مراغه ای که اینجا خوابیده یکی از ضد زن ترین شاعران ایران بوده است؟!
منظورش کتاب دستنوشته و چاپ نشده ام «فشرده ای از زن ستیزی و زن ستیزان در تاریخ ایران» بوده که تعطیلات تابستان داده بودم تایپ اش کند....گفت: مگر ننوشته ای که این اوحدی مراغه ای مخالف تحصیل زنان بوده، حتی تحصیل زنان را مسخره کرده و گفته: كاغذ او كفن، دواتش، گور!
و گفته:زن مانند مار زهراگین است که باید بر سرش زد؟!
مگر خودت ننوشته ای که همین اوحدی مراغه ای گفته است: زن چو بيرون رود بزن سختش!
و حالا ما بیرون آمده ایم باید ما را بزنید؟!
مگر نگفته: رخ نپوشد كفن بپوشانش! ..حالا من رخم را نپوشانده ام باید کفن بپوشانی...؟!
با اینهمه توهین چکار کنیم؟!
من و خانم ام هاج و واج مانده بودیم فقط خشم او را از پشتِ تک تک کلماتش که مثل رگبار می بارید نگاهش می کردیم! البته کم آورده بودیم! چون نمی توانستیم توجیهی، تاویلی هرمنوتیکی، تفسیری یا معاذیری...!
فقط توانستم بگویم آن زمان کل دنیا چنان بوده، یعنی نگرش کل دنیا و آدمها به زنان و دختران اشتباه بوده...
آن لحظه فکر کردم تاریخِ مذکرِ هزاران ساله ی ما واقعا دیگر در حالِ تَرَک برداشتن است
و جریانی از درون جامعه و از درون خانه های مان چون جویباری آرام و روان در حال ظهور و نمود است!...من در آنجا یکبار دیگر، کلاهم را به احترام و خوش آمدِ آن جویبار روان و زنانه، بالا بردم....ما گرفتارِ تاریخِ هزاران ساله ی مردانه و مذکر به هر دری زدیم نتوانستیم خود را نجات دهیم، دنیا را چه دیده ای! شاید آن جویبار زنانه توانست ما مردان را از دست خودِ ما نجات دهد...! و دیگر خیلی دیر شده بود باید مقبره مرحوم اوحدی و نگاهِ سنتی اش به دختران و زنان را ترک می کردیم...
علی مرادی مراغه ای🍏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
هنگامی که ۱۷ سالگی خودم را با ۱۷ سالگی نسل امروزی مقایسه می کنم از این همه اختلاف تعجب می کنم.بگذارید خاطره ای که دو ماه پیش در تابستان افتاد برایتان بگویم.
تابستان طبق معمول یک ماهی رفته بودیم مراغه و روستایمان....از فرصت استفاده کردیم بچه ها را بردیم برای بازدید از رصدخانه و بناهای تاریخی و از جمله مقبره اوحدی مراغه ای تا با بناهای تاریخی شهرشان آشنا شوند.
همه جا را گشتیم اما وقتی به مقبره اوحدی مراغه ای رسیدیم هر کاری کردیم دختر ۱۷ ساله ام داخل مقبره نشده و بیرون ایستاد! علت داخل نشدنش را پرسیدیم گفت شما بروید، بعدا می گویم!....من و خانم ام و پسرم رفتیم پس از عرض ادب و احترام به اوحدی مراغه ای و فاتحه برای مرحوم کریمی که آنجا دفنش کرده اند بیرون آمدیم، دیدیم دخترمان آن بیرون همچنان منتظر ما ایستاده...پرسیدیم برای چی داخل نشدی؟! پاسخ اش غافگیر کننده بود!
@chehel_salegi
گفت: مگر خودت در جدیدترین کتاب که به من و دختران ایران تقدیم کرده ای ننوشته ای که این اوحدی مراغه ای که اینجا خوابیده یکی از ضد زن ترین شاعران ایران بوده است؟!
منظورش کتاب دستنوشته و چاپ نشده ام «فشرده ای از زن ستیزی و زن ستیزان در تاریخ ایران» بوده که تعطیلات تابستان داده بودم تایپ اش کند....گفت: مگر ننوشته ای که این اوحدی مراغه ای مخالف تحصیل زنان بوده، حتی تحصیل زنان را مسخره کرده و گفته: كاغذ او كفن، دواتش، گور!
و گفته:زن مانند مار زهراگین است که باید بر سرش زد؟!
مگر خودت ننوشته ای که همین اوحدی مراغه ای گفته است: زن چو بيرون رود بزن سختش!
و حالا ما بیرون آمده ایم باید ما را بزنید؟!
مگر نگفته: رخ نپوشد كفن بپوشانش! ..حالا من رخم را نپوشانده ام باید کفن بپوشانی...؟!
با اینهمه توهین چکار کنیم؟!
من و خانم ام هاج و واج مانده بودیم فقط خشم او را از پشتِ تک تک کلماتش که مثل رگبار می بارید نگاهش می کردیم! البته کم آورده بودیم! چون نمی توانستیم توجیهی، تاویلی هرمنوتیکی، تفسیری یا معاذیری...!
فقط توانستم بگویم آن زمان کل دنیا چنان بوده، یعنی نگرش کل دنیا و آدمها به زنان و دختران اشتباه بوده...
آن لحظه فکر کردم تاریخِ مذکرِ هزاران ساله ی ما واقعا دیگر در حالِ تَرَک برداشتن است
و جریانی از درون جامعه و از درون خانه های مان چون جویباری آرام و روان در حال ظهور و نمود است!...من در آنجا یکبار دیگر، کلاهم را به احترام و خوش آمدِ آن جویبار روان و زنانه، بالا بردم....ما گرفتارِ تاریخِ هزاران ساله ی مردانه و مذکر به هر دری زدیم نتوانستیم خود را نجات دهیم، دنیا را چه دیده ای! شاید آن جویبار زنانه توانست ما مردان را از دست خودِ ما نجات دهد...! و دیگر خیلی دیر شده بود باید مقبره مرحوم اوحدی و نگاهِ سنتی اش به دختران و زنان را ترک می کردیم...
علی مرادی مراغه ای🍏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
👏49❤30
آرامش (چهلسالگي)...
💬بدن ما تحمل سرکوب و نگه داشتن احساسات توی خودش رو نداره اما اغلب این کار رو انجام میدیم ! یکی از بینظیرترین مطالبی که خوندم نوشته Yolanda Renteria تراپیست و استاد روانشناسی دانشگاه آریزونا بود که می گفت اگه بخوام به عنوان یه روانشناس فقط یه توصیه به شما…
💬از کجا بدونم که آدم بالغیام!
#دوباتن میگه زمانی میشه گفت به بلوغ رسیدی که؛
🔸۱. یاد گرفتی خواستههات رو واضح بگی!
+ در نتیجه؛ دیگه انتظار نداری کسی ذهن تو رو بخونه و یاد گرفتی که آروم و روشن بگی چی میخوای و چی نمیخوای!، از چی خوشت میاد و از چی خوشت نمیاد! و کجا راحتی و کجاها راحت نیستی...
🔸۲. یاد گرفتی که دیگه همه چیز رو به خودت نگیری! مدتهاست که متوجه شدی، بیشتر رفتارهای بد آدما از ترسها و نگرانیها و افکار و برداشتهای مسئلهدار خودشونه و تو مسئول برداشتهای اونها نیستی. در نتیجه خودت رو محور همه اتفاقها نمیدونی...
🔸۳. خود آسیبپذیرت رو همینطور که هستی میپذیری! چون متوجه شدی که دیگران هم به اندازه تو میترسن و و حس گم شدگی دارن و هرکسی چالههای خودش رو داره. پس واسه داشتن اعتمادبهنفس لازم نیست کامل و بینقص باشی و خودت رو از جایی که هستی میپذیری، نه جایی که دوست داری باشی...
🔸۴. مدتهاست یاد گرفتی که؛ لازم نیست جواب همه رو بدی!متوجه شدی؛ تو بعضی چیزها کوتاه اومدن از پختگیه نه ضعف چون؛ یاد گرفتی که همیشه قرار نیست ببری! و یه وقتهایی بردن عین باخته.
🔸۵. این روزها؛ دیگه سختتر و دیرتر عاشق میشی! قبلاً راحت دل میباختی اما الان متوجه شدی که هر فرد به شدت جذاب و دوست داشتنیای، یه روی سخت و دوست نداشتنی هم داره و دنبال آدمی میگردی که چالهش با چالهت بخونه.
@chehel_salegi
🔸۶. قبول داری که زندگی با تو هم اونقدرا هم آسون نیست! نگاه رمانتیک و کامل بودن خودت رو کنار گذاشتی و متوجه شدی اونقدرام آدم بینقصی نیستی و گاهی سختی و گاهی اذیت میکنی و صادقانه به آدمها میگی که کجاها ممکنه اذیتشون کنی.
🔸۷. مدتهاست که دماسنج احساسی خودت رو کشف کردی! متوجه شدی که چیزهایی مثل خستگی، گرسنگی، استرس، قند خون و الکل چطور روی حال و احوالت تاثیر میذارن و یاد گرفتی بحثهای مهم رو بذاری واسه وقتی که میدونی میتونی دیوونگیهات رو کنترل کنی.
🔸۸. این روزها؛ خودت رو راحتتر میبخشی؛
یاد گرفتی که غرق شدن تو حس شرم و گناه فقط یه چرخه بیفایده اتلاف عمره و یاد گرفتی با خودت مثل یه والد دلسوز رفتار کنی. آره یه وقتهایی همچنان رفتارهای سادهلوحانه ازت سر میزنه اما؛ هنوز هم دوست داشتنی هستی.
🔸۹. قبول داری که تو هم اشتباه میزنی!
مدتهاست که فهمیدی گاهی واقعا اشتباه میکنی!، و با شجاعت اولین قدمهای لرزونت واسه معذرتخواهی رو برمیداری و دیگه معذرتخواهی برات سنگین نیست!.
🔸و ۱۰؛ در نهایت الان؛ کمتر نگران حرف بقیهای...”چون میدونی ذهن آدما شلوغ و پر از قضاوته و هرکاری کنی، اونها تصویر مورد نظر خودشون رو میسازن، نه تصویر دلخواه تو رو...“
#دکتر_امانی🍏
@chehel_salegi
#دوباتن میگه زمانی میشه گفت به بلوغ رسیدی که؛
🔸۱. یاد گرفتی خواستههات رو واضح بگی!
+ در نتیجه؛ دیگه انتظار نداری کسی ذهن تو رو بخونه و یاد گرفتی که آروم و روشن بگی چی میخوای و چی نمیخوای!، از چی خوشت میاد و از چی خوشت نمیاد! و کجا راحتی و کجاها راحت نیستی...
🔸۲. یاد گرفتی که دیگه همه چیز رو به خودت نگیری! مدتهاست که متوجه شدی، بیشتر رفتارهای بد آدما از ترسها و نگرانیها و افکار و برداشتهای مسئلهدار خودشونه و تو مسئول برداشتهای اونها نیستی. در نتیجه خودت رو محور همه اتفاقها نمیدونی...
🔸۳. خود آسیبپذیرت رو همینطور که هستی میپذیری! چون متوجه شدی که دیگران هم به اندازه تو میترسن و و حس گم شدگی دارن و هرکسی چالههای خودش رو داره. پس واسه داشتن اعتمادبهنفس لازم نیست کامل و بینقص باشی و خودت رو از جایی که هستی میپذیری، نه جایی که دوست داری باشی...
🔸۴. مدتهاست یاد گرفتی که؛ لازم نیست جواب همه رو بدی!متوجه شدی؛ تو بعضی چیزها کوتاه اومدن از پختگیه نه ضعف چون؛ یاد گرفتی که همیشه قرار نیست ببری! و یه وقتهایی بردن عین باخته.
🔸۵. این روزها؛ دیگه سختتر و دیرتر عاشق میشی! قبلاً راحت دل میباختی اما الان متوجه شدی که هر فرد به شدت جذاب و دوست داشتنیای، یه روی سخت و دوست نداشتنی هم داره و دنبال آدمی میگردی که چالهش با چالهت بخونه.
@chehel_salegi
🔸۶. قبول داری که زندگی با تو هم اونقدرا هم آسون نیست! نگاه رمانتیک و کامل بودن خودت رو کنار گذاشتی و متوجه شدی اونقدرام آدم بینقصی نیستی و گاهی سختی و گاهی اذیت میکنی و صادقانه به آدمها میگی که کجاها ممکنه اذیتشون کنی.
🔸۷. مدتهاست که دماسنج احساسی خودت رو کشف کردی! متوجه شدی که چیزهایی مثل خستگی، گرسنگی، استرس، قند خون و الکل چطور روی حال و احوالت تاثیر میذارن و یاد گرفتی بحثهای مهم رو بذاری واسه وقتی که میدونی میتونی دیوونگیهات رو کنترل کنی.
🔸۸. این روزها؛ خودت رو راحتتر میبخشی؛
یاد گرفتی که غرق شدن تو حس شرم و گناه فقط یه چرخه بیفایده اتلاف عمره و یاد گرفتی با خودت مثل یه والد دلسوز رفتار کنی. آره یه وقتهایی همچنان رفتارهای سادهلوحانه ازت سر میزنه اما؛ هنوز هم دوست داشتنی هستی.
🔸۹. قبول داری که تو هم اشتباه میزنی!
مدتهاست که فهمیدی گاهی واقعا اشتباه میکنی!، و با شجاعت اولین قدمهای لرزونت واسه معذرتخواهی رو برمیداری و دیگه معذرتخواهی برات سنگین نیست!.
🔸و ۱۰؛ در نهایت الان؛ کمتر نگران حرف بقیهای...”چون میدونی ذهن آدما شلوغ و پر از قضاوته و هرکاری کنی، اونها تصویر مورد نظر خودشون رو میسازن، نه تصویر دلخواه تو رو...“
#دکتر_امانی🍏
@chehel_salegi
❤27👏10👍8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬امید .... امید ... امید !
چقدر این مهمان جدید برنامه طبیب سرگذشت عجیبی داره .خانمی که با معلولیت ۹۰ درصد امید خودش از دست نداده بود و امروز کسب و کار خودش با ۷۰ کارمند رو داره
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
چقدر این مهمان جدید برنامه طبیب سرگذشت عجیبی داره .خانمی که با معلولیت ۹۰ درصد امید خودش از دست نداده بود و امروز کسب و کار خودش با ۷۰ کارمند رو داره
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
👏29❤7👍3
آرامش (چهلسالگي)...
💬 حکایت شیرین بخیل و مهمان😬😄! آورده اند که بخیلی به مهمانی دوستش که او نیز از بخیلان بود رفت. به محض این که مهمان وارد شد بخیل پسرش را صدا زد و گفت: پسرم امروز مهمان عزیزی داریم، برو و نیم کیلو از بهترین گوشتی که در بازار است برای او بخر. پسر رفت و بعد از…
.
💬حسود حسود .... هرگز نیاسود !
به نظرم یکی از معیارهای سنجش انسانیت این است که ببینیم از رشد و پیشرفت دیگران خوشحال میشویم یا نه؟ اگر زمینه و وسایل پیشرفت دیگران را فراهم کنیم که فبها.
مثلاً یکی از همکاران سختکوش و خوشخُلق ما هیئتعلمی شده و با جعبهی شیرینی آمده دانشگاه. طبیعتاً همه تبریک گفتند و ابراز خوشحالی و آرزوی موفقیت کردند برایش. ظهر که رفته بودم وضو بگیرم در دستشویی اساتید، یکی از همکاران را دیدم و خوشوبش کردیم. وسط حرفهایمان گفت: «فهمیدی فلانی هیئتعلمی شد؟» گفتم: «آره ماشالا. خیلی خوشحال شدم براش. حقش بود. البته سطحش از این دانشگاه بالاتره به نظرم.»
چهرهاش در هم رفت و گفت: «بعععله. هرکس اینجور با مردا لاس بزنه موفق میشه.» گفتم: «اتفاقاً ایشون خیلی اخلاقمدارن.» گفت: «پس چرا موقع استراحتا نمیاد قسمت زنونه بشینه و با مردا میگه و میخنده؟» گفتم: «مگه هیئته که زنونه مردونه داشتهباشه؟ منم خیلی وقتا اون قسمت میشینم و با همکاران آقا معاشرت میکنم. بعضی چیزا آداب اجتماعی محسوب میشه و به ادب و شخصیت افراد ربط داره.» گفت: «فکر نمیکردم اینقدر ازش طرفداری کنی. لابد تو هم به فکر هیئتعلمی شدنی.» همینقدر بخیل و کوتهفکر! 🍏
@mahboubeman
🆔 @safar_chehelsalegi
💬حسود حسود .... هرگز نیاسود !
به نظرم یکی از معیارهای سنجش انسانیت این است که ببینیم از رشد و پیشرفت دیگران خوشحال میشویم یا نه؟ اگر زمینه و وسایل پیشرفت دیگران را فراهم کنیم که فبها.
مثلاً یکی از همکاران سختکوش و خوشخُلق ما هیئتعلمی شده و با جعبهی شیرینی آمده دانشگاه. طبیعتاً همه تبریک گفتند و ابراز خوشحالی و آرزوی موفقیت کردند برایش. ظهر که رفته بودم وضو بگیرم در دستشویی اساتید، یکی از همکاران را دیدم و خوشوبش کردیم. وسط حرفهایمان گفت: «فهمیدی فلانی هیئتعلمی شد؟» گفتم: «آره ماشالا. خیلی خوشحال شدم براش. حقش بود. البته سطحش از این دانشگاه بالاتره به نظرم.»
چهرهاش در هم رفت و گفت: «بعععله. هرکس اینجور با مردا لاس بزنه موفق میشه.» گفتم: «اتفاقاً ایشون خیلی اخلاقمدارن.» گفت: «پس چرا موقع استراحتا نمیاد قسمت زنونه بشینه و با مردا میگه و میخنده؟» گفتم: «مگه هیئته که زنونه مردونه داشتهباشه؟ منم خیلی وقتا اون قسمت میشینم و با همکاران آقا معاشرت میکنم. بعضی چیزا آداب اجتماعی محسوب میشه و به ادب و شخصیت افراد ربط داره.» گفت: «فکر نمیکردم اینقدر ازش طرفداری کنی. لابد تو هم به فکر هیئتعلمی شدنی.» همینقدر بخیل و کوتهفکر! 🍏
@mahboubeman
🆔 @safar_chehelsalegi
❤19😁15👀5👍4🤷4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬ذهنمون عادت کرده نداشتهها رو بزرگ کنه!
گاهی فقط باید دستت رو بذاری رو سرت.شاید عینکت هنوز اونجاست.ما خیلی وقتها دنبال چیزایی میگردیم که از قبل داشتیم :آرامش، فرصت، عشق، حتی حال خوب.ولی ذهنمون عادت کرده نداشتههارو بزرگ کنه و داشتههارو نادیده بگیره.برای همینه که میگن شکرگزاری فقط دعا نیست، درمانه.
وقتی مینویسی چی داری،ذهنِت یادش میافته زندگی اونقدرم خالی نیست.گاهی فقط باید مَکث کنی و ببینی چی داری که مدتهاست نمیبینیش.همونجا آرامش شروع میشه🍏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
گاهی فقط باید دستت رو بذاری رو سرت.شاید عینکت هنوز اونجاست.ما خیلی وقتها دنبال چیزایی میگردیم که از قبل داشتیم :آرامش، فرصت، عشق، حتی حال خوب.ولی ذهنمون عادت کرده نداشتههارو بزرگ کنه و داشتههارو نادیده بگیره.برای همینه که میگن شکرگزاری فقط دعا نیست، درمانه.
وقتی مینویسی چی داری،ذهنِت یادش میافته زندگی اونقدرم خالی نیست.گاهی فقط باید مَکث کنی و ببینی چی داری که مدتهاست نمیبینیش.همونجا آرامش شروع میشه🍏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
❤11👏2🕊1
Forwarded from تبادلات فرهنگی پیشرفت via @chToolsBot
