آرامش (چهلسالگي)...
🪻حکایت های جدی و طنز بابام 😂😬! پدرِ من عادت داره خودش رو ابراهیم پور صدا بزنه! ....شوخی هم در کار نیست.مثلا اگه بهش بگی بیا بریم بیرون، جواب میده: ابراهیم پور حوصله نداره! یا مثلا میگه: ابراهیم پور چایی میخواد! سابقا که دورِ هم جمع بودیم و با هم غذا میخوردیم،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬بهترین کلیپ این هفته: پیشکش شما !
میان خاطراتت آنچنان بر سینه میکوبم
که ثابت میکند یک دست هم گاهی صدا دارد...
۵۸ ثانیه ای که حال آدمو جا میاره و نسیم خنک عشق و ارادت « پدر و دختر » رو در جان و روح آدم به حرکت درمیآره ! 🍏
لینک چن مطلب که در مورد پدر نوشتم👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/29750
@chehel_salegi
میان خاطراتت آنچنان بر سینه میکوبم
که ثابت میکند یک دست هم گاهی صدا دارد...
۵۸ ثانیه ای که حال آدمو جا میاره و نسیم خنک عشق و ارادت « پدر و دختر » رو در جان و روح آدم به حرکت درمیآره ! 🍏
لینک چن مطلب که در مورد پدر نوشتم👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/29750
@chehel_salegi
آرامش (چهلسالگي)...
Voice message
💬 میخوام به آرامش برسم !
گفت ببین برای آرامش خودت باید یه «دایره ی اعتماد»درست کنی!
گفتم«دایره ی اعتماد»دیگه چیه؟؟
گفت برای اینکه اونایی که مهم هستن رو بزاری داخل اون دایره؛کم اهمیت ترهارو بزار روی خط های دایره و اونایی که هم جز هیچ کدوم از دو تا دسته ی بالا نیستن رو بیرون دایره فرض کن!
@chehel_salegi
هر وقت هر کسی حرفی زد که اذیت شدی یا کاری کرد که خواستی عصبانی شی و روحتو خسته کنی؛ببین کجای دایره ات هستن؟ببین جز افراد مهم تو هستن یا نه فقط صرفا آدم هایی هستن که میشناسی!؟ببین اصلا ارزش داره که حتی یه لحظه بخاطرشون ناراحت بشی و خودتو اذیت کنی یا نه؟این دایره فرضی رو داشته باش و هر وقت نیاز بود اصلاحش کن این دایره همیشه تا ابد یه راز آرامشت میمونه🍏
لینک پیام صوتی خودم در این زمینه 👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/14948
گفت ببین برای آرامش خودت باید یه «دایره ی اعتماد»درست کنی!
گفتم«دایره ی اعتماد»دیگه چیه؟؟
گفت برای اینکه اونایی که مهم هستن رو بزاری داخل اون دایره؛کم اهمیت ترهارو بزار روی خط های دایره و اونایی که هم جز هیچ کدوم از دو تا دسته ی بالا نیستن رو بیرون دایره فرض کن!
@chehel_salegi
هر وقت هر کسی حرفی زد که اذیت شدی یا کاری کرد که خواستی عصبانی شی و روحتو خسته کنی؛ببین کجای دایره ات هستن؟ببین جز افراد مهم تو هستن یا نه فقط صرفا آدم هایی هستن که میشناسی!؟ببین اصلا ارزش داره که حتی یه لحظه بخاطرشون ناراحت بشی و خودتو اذیت کنی یا نه؟این دایره فرضی رو داشته باش و هر وقت نیاز بود اصلاحش کن این دایره همیشه تا ابد یه راز آرامشت میمونه🍏
لینک پیام صوتی خودم در این زمینه 👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/14948
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مدتیه دارم زندگی آهسته و پیوسته رو تمرین میکنم. مثلا قبل ازینکه بخوام چای رو بنوشم گرماشو تو دستام حس میکنم ، عطر چای رو بو میکنم .خوب نگاهش میکنم و مزه مزه میکنم تا طعمشو تا عمق وجودم حس کنم.
@chehel_salegi
زیر بارون تک تک قطرات بارون رو بدنم حسش میکنم ،دون دون شدن پوستم از سرما رو ، با یه نفس عمیق وجودمو با عطر بارون پر میکنم …
زندگی توصیف همین لحظه های نابیه که ما به سادگی ازش رد میشیم🍏
کانال دیگه من در مورد سفر و گردشگری 👇
🆔 @safar_chehelsalegi
@chehel_salegi
زیر بارون تک تک قطرات بارون رو بدنم حسش میکنم ،دون دون شدن پوستم از سرما رو ، با یه نفس عمیق وجودمو با عطر بارون پر میکنم …
زندگی توصیف همین لحظه های نابیه که ما به سادگی ازش رد میشیم🍏
کانال دیگه من در مورد سفر و گردشگری 👇
🆔 @safar_chehelsalegi
آرامش (چهلسالگي)...
🪻خاطره ی شیرین از خرید لباس شب عید مددجوهای خیریه مون! شب گذشته برای دو خانواده مددجو خرید البسه نوروزی انجام دادیم...پرستش جان گفت :از سال گذشته تا حالا هیچ لباسی نخریده و خوشحاله که سال جدید مانتو و شلوار نو برای کلاسهای دانشگاه میپوشه. ستایش جان:مادرش…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬 عشق، یعنی بخشیدن چیزی که نداریم، به کسی که در طلبش نیس!
#ژاک_لاکان
اگه خدا بهت داد ؛ دیوارت رو بلند نکن! بجاش سفره ی خودت رو بزرگتر کن...
اگه تمایل به مشارکت در کار خیر در خیریه ای رو دارین که ۱۸ خانواده یتیم رو تحت پوشش داره، لطفا به بنده پیام بدین👈@ghasemhalajian
#ژاک_لاکان
اگه خدا بهت داد ؛ دیوارت رو بلند نکن! بجاش سفره ی خودت رو بزرگتر کن...
اگه تمایل به مشارکت در کار خیر در خیریه ای رو دارین که ۱۸ خانواده یتیم رو تحت پوشش داره، لطفا به بنده پیام بدین👈@ghasemhalajian
💬 ذات خوب !
اومد فیلتر یخچال رو عوض کنه، پای تلفن گفت میشه ۴۵۰تومن. موقع تعویض فیلتر گفت فیلتر خودتون که هنوز اوکیه، سهماه دیگه زنگ بزن دوباره میام برات عوض میکنم. گفتم خب این فیلتری که برای ما خریدی چی؟ گفت میرم جای دیگه نصب میکنم.
@chehel_salegi
چشمش افتاد به ماشینلباسشویی، گفت اینو بلدی وصل کنی؟ گفتم بخدا من یه لامپو بلد نیستم عوض کنم! رفت از تو ماشینش آچار آورد وصلش کرد.
گفتم دم شما گرم. چقدر واریز کنم؟ گفت هیچی برای پدرم یه فاتحه بخون. گفتم باشه دوتا میخونم اصن! حداقل هزینهی رفت و آمدتو بگیر. گفت نمیخوام، اون فاتحه رو سهتاش کن! ..... رفت ! 🍏
اومد فیلتر یخچال رو عوض کنه، پای تلفن گفت میشه ۴۵۰تومن. موقع تعویض فیلتر گفت فیلتر خودتون که هنوز اوکیه، سهماه دیگه زنگ بزن دوباره میام برات عوض میکنم. گفتم خب این فیلتری که برای ما خریدی چی؟ گفت میرم جای دیگه نصب میکنم.
@chehel_salegi
چشمش افتاد به ماشینلباسشویی، گفت اینو بلدی وصل کنی؟ گفتم بخدا من یه لامپو بلد نیستم عوض کنم! رفت از تو ماشینش آچار آورد وصلش کرد.
گفتم دم شما گرم. چقدر واریز کنم؟ گفت هیچی برای پدرم یه فاتحه بخون. گفتم باشه دوتا میخونم اصن! حداقل هزینهی رفت و آمدتو بگیر. گفت نمیخوام، اون فاتحه رو سهتاش کن! ..... رفت ! 🍏
آرامش (چهلسالگي)...
💬 بغل ؛ مغل ؛ بوغاله (۱۸۰) مثلا بغلم کنی و کنار گوشم آهسته بگویی: بیخیالِ تقویم ها نازخاتونم! دامن گلدارت را که بپوشی بهار می شود... روسریِ آبیت را که سر کنی، بهارتر! مثلا سر روی شانه ات بگذارم و با ناز بگویم: فروردین و مهر و اسفندش چه فرقی دارد وقتی بهار…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬 بغل ؛ مغل ؛ بوغاله (۱۸۱)
رنجهای زمانه از حد گذشتهاند؛ اگر میتوانی قدری بغل بیاور که حرفهای زیبا دیگر اثر نمیکنند!
#فاطمه_اندربای🍏
@chehel_salegi
در نهضت عظیم دو بازویش؛ من گریهام گرفته که آخر چرا پرنده به دنیا نیامدم؟
#رضا_براهنی🍏
رنجهای زمانه از حد گذشتهاند؛ اگر میتوانی قدری بغل بیاور که حرفهای زیبا دیگر اثر نمیکنند!
#فاطمه_اندربای🍏
@chehel_salegi
در نهضت عظیم دو بازویش؛ من گریهام گرفته که آخر چرا پرنده به دنیا نیامدم؟
#رضا_براهنی🍏
آرامش (چهلسالگي)...
💬 پیامک صبح شمبه (۲۴۵) بهشت را دو بار دیدم : بارِ اول در چشمانش بارِ دوم در لبها و بوسه اش دیوار نوشته عربی🍏 @chehel_salegi ............................................. امیدوارم بزودی رها بشیم از چیزهایی که تابحال در مورد اونها با کسی حرف نزدیم🙏…
💬 پیامک صبح شمبه (۲۴۶)
از سینما آریای رامسر ؛ خاطره زیاد دارم.یکبار رفتیم دیدن فیلمفارسی؛صحنه بوسیدن داشت خیلی غلیظ و طولانی !یکدفعه صدایی از بالکن توی اون سکوت محض پیچید : کیل باقر خاش وگیتتره 😄😄
( کربلایی باقر که استاد استخوان گیری بود زمانی که استخوان در گلوی کسی ، عمدتا بچه ها گیر میکرد با روش دهان به دهان؛ فوت کرده ، استخوان رو راهی معده میکرد !)
خاطره جالب خانم مریم خداپرست ( موسس مدرسه چیستای رامسر)
@chehel_salegi
.............................................
خدایا ! کمک کن تا ما نترسیم از رها کردنِ چیزایی که باید از دست بدیم 🙏
ارادتمند: حلاجیان 🍏
از سینما آریای رامسر ؛ خاطره زیاد دارم.یکبار رفتیم دیدن فیلمفارسی؛صحنه بوسیدن داشت خیلی غلیظ و طولانی !یکدفعه صدایی از بالکن توی اون سکوت محض پیچید : کیل باقر خاش وگیتتره 😄😄
( کربلایی باقر که استاد استخوان گیری بود زمانی که استخوان در گلوی کسی ، عمدتا بچه ها گیر میکرد با روش دهان به دهان؛ فوت کرده ، استخوان رو راهی معده میکرد !)
خاطره جالب خانم مریم خداپرست ( موسس مدرسه چیستای رامسر)
@chehel_salegi
.............................................
خدایا ! کمک کن تا ما نترسیم از رها کردنِ چیزایی که باید از دست بدیم 🙏
ارادتمند: حلاجیان 🍏
آرامش (چهلسالگي)...
💬 بازخوردهای پیامک صبح شنبه(۱۳) لینک پیام 👇 https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32475 پاسخهای محبت آمیز رفقا در واتساپ 👇 پدرت در خیابان انقلاب کرد ! تو ، در دلم ... نیما معماریان🍏 ............................................... سلام صبح شمبت بخیر حلاج جان...…
💬 بازخوردهای پیامک صبح شنبه(۱۴)
لینک پیام 👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32544
پاسخهای محبت آمیز رفقا در واتساپ 👇
سلام صبح بخیر قاسم جان عزیز
دعایت می کنم همیشه سلامت و پایدار باشی از این که هر شنبه صبح انرژی مثبت ارسال می کنی ممنونم🙏🌹
البته امروز بوس کم داشت 🤣
.................................
سلام. البته این صحنه ها را کم و بیش در بلوار کازینو ؛ من هم دیدم که داشتند خاش می گرفتند😘
.............................
کاش توکربلایی باقربودی..
ومن کودکی که استخوان درگلویش گیرکرده🌹🌹🌹💋
ایضا بالعکس هم اگه بود بازم قابل قبول بود😊😊😊💋
......................................
سولام
ایشللع تره خاش دومعسع
بیشی کل ه باقر ور تره لب بعیرع د هوس موچوی صب شمبه ناکنی
....................................................
درود و سپاس قاسم عزیز
سپاس
داستان جالبی بود
صدای خنده حاضرین در سالن رو میتونم تصور کنم😁
...................
سلام صبح شنبتون بوسه باران
چرا صحنه نداشت بوسه این هفته
اینقدر سنگین رنگین
خدا این هفته رو بخیر کته
................................
قبول نیست استاد
بی بوسه نمیشه
این استعاره بوسه داشت
..............................
در گلو گیر است بغض خفته ام
تا تو را بینم بگویم گفته ام
تا تورا دیدم و آن بوس قشنگ
غصه دیگر رفت نور دیده ام
قاسم جان نور مهربانی حق مهمان دل مهربانت
................................
آمیییییییین
رها کردن آدمهای اشتباهی که وارد زندگیمون کردن
و ۲۵ سااااااله که داریم این استخون لای زخمو تحمل میکنیم
....................................
سلام جناب آقای حلاجیان عزیز
صبح شما هم بخیرر و شادی و تندرستی
پیامک صبح شمبه امروز شما، خییییلی عالی بود، لذت بردم.
دست گلت درد نکنه از پیامک زیبای امروزتان🙏🌹
.............................
سلام و ارادت
خدا بیامرز دکتر عباد خلعتبری خاش گیر لیماک را ازمایش کرد
یه سفره تمیز پهن کرد و بیمار و خاش گیر را روی ان نشاند بعد هردو رامعاینه و چک کرد ودید دهان هر دو خالیه
بعد خاش گیر موفق شد خاش را از حلق بچه خارج کنه
و از امتحان موفق بیرون امد
بعدها یه بار دختر خودشو برد خاشگیران
.......................
دوست عزیز، خواندن خاطرهای که خانم خداپرست روایت کردهاند، برایم بسیار دلنشین بود! فضای نوستالژیک و حس صمیمیت آن دوران را کاملاً به تصویر کشیده. ممنون از اینکه این لحظه شیرین از سینما آریا را با من به اشتراک گذاشتی. همچنین دعا و آرزوی پایانیات بسیار تأثیرگذار بود—رهایی از آنچه باید پشت سر گذاشت، همیشه نیازمند شهامت و اعتماد به مسیر زندگی است. امیدوارم همیشه در آرامش و موفقیت باشی
شهرام . سنگاپور
................
@chehel_salegi
لینک پیام 👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32544
پاسخهای محبت آمیز رفقا در واتساپ 👇
سلام صبح بخیر قاسم جان عزیز
دعایت می کنم همیشه سلامت و پایدار باشی از این که هر شنبه صبح انرژی مثبت ارسال می کنی ممنونم🙏🌹
البته امروز بوس کم داشت 🤣
.................................
سلام. البته این صحنه ها را کم و بیش در بلوار کازینو ؛ من هم دیدم که داشتند خاش می گرفتند😘
.............................
کاش توکربلایی باقربودی..
ومن کودکی که استخوان درگلویش گیرکرده🌹🌹🌹💋
ایضا بالعکس هم اگه بود بازم قابل قبول بود😊😊😊💋
......................................
سولام
ایشللع تره خاش دومعسع
بیشی کل ه باقر ور تره لب بعیرع د هوس موچوی صب شمبه ناکنی
....................................................
درود و سپاس قاسم عزیز
سپاس
داستان جالبی بود
صدای خنده حاضرین در سالن رو میتونم تصور کنم😁
...................
سلام صبح شنبتون بوسه باران
چرا صحنه نداشت بوسه این هفته
اینقدر سنگین رنگین
خدا این هفته رو بخیر کته
................................
قبول نیست استاد
بی بوسه نمیشه
این استعاره بوسه داشت
..............................
در گلو گیر است بغض خفته ام
تا تو را بینم بگویم گفته ام
تا تورا دیدم و آن بوس قشنگ
غصه دیگر رفت نور دیده ام
قاسم جان نور مهربانی حق مهمان دل مهربانت
................................
آمیییییییین
رها کردن آدمهای اشتباهی که وارد زندگیمون کردن
و ۲۵ سااااااله که داریم این استخون لای زخمو تحمل میکنیم
....................................
سلام جناب آقای حلاجیان عزیز
صبح شما هم بخیرر و شادی و تندرستی
پیامک صبح شمبه امروز شما، خییییلی عالی بود، لذت بردم.
دست گلت درد نکنه از پیامک زیبای امروزتان🙏🌹
.............................
سلام و ارادت
خدا بیامرز دکتر عباد خلعتبری خاش گیر لیماک را ازمایش کرد
یه سفره تمیز پهن کرد و بیمار و خاش گیر را روی ان نشاند بعد هردو رامعاینه و چک کرد ودید دهان هر دو خالیه
بعد خاش گیر موفق شد خاش را از حلق بچه خارج کنه
و از امتحان موفق بیرون امد
بعدها یه بار دختر خودشو برد خاشگیران
.......................
دوست عزیز، خواندن خاطرهای که خانم خداپرست روایت کردهاند، برایم بسیار دلنشین بود! فضای نوستالژیک و حس صمیمیت آن دوران را کاملاً به تصویر کشیده. ممنون از اینکه این لحظه شیرین از سینما آریا را با من به اشتراک گذاشتی. همچنین دعا و آرزوی پایانیات بسیار تأثیرگذار بود—رهایی از آنچه باید پشت سر گذاشت، همیشه نیازمند شهامت و اعتماد به مسیر زندگی است. امیدوارم همیشه در آرامش و موفقیت باشی
شهرام . سنگاپور
................
@chehel_salegi
آرامش (چهلسالگي)...
🌻عاشقانه ها من محالم ! تو به ممکن شدنم فکر نکن...🙏🏻 علیرضا آذر 🌺 https://www.tg-me.com/chehel_salegi @GHASEMHALAJIAN
شاید روزی کتابی بنویسم
و به پسرم هدیه کنم
که اگر همان یک مرد هم
بخواندش برای من کافیست
مینویسم از اینکه
زن ها را چگونه باید لمس کند
همچون گل رز سرخ
مینویسم از اینکه
زن ها را چگونه باید نگاه کند
زن ها را باید از پنجره یک باغ
سرسبز میان دو قرنیه چشمانش ببیند
@chehel_salegi
آری مینویسم برایش
زن ها را باید صدا کرد
همچون صدای باران
بنویسم از عشق
که عشق نه عرفان است
نه گل نه شراب است
عشق یک زن است ؛ که اگر نباشد
چیزی کم است برای وجودش
برای زنده بودنش
برای نفس کشیدنش
آری مینویسم که زن ها را باید
دوست داشته باشد
همانند لالایی های کودکی اش
همانند بوی نارنج
همانند بوی نان تازه یا بوی نم خاک
مینویسم که زن ها
از هزاران قرص برای خواب برای آرامش
بهترینند بدون تشخیص فرا زمینی
دردت را در مان میکنند
با یک بوسه؛ یک اغوش
آری مینویسم
که اگر دل زنی را شکست
هیچ چسبی بند نمیزند به هم آن چینی شکسته را و هزاران خط شاید بنویسم
تا بفهمد یک زن را باید پرستید
همین برای من کافیست تا بعد از نبودنم
یک مرد بداند باید زن هارا پرستید..
بهراد سعادتی🍏
و به پسرم هدیه کنم
که اگر همان یک مرد هم
بخواندش برای من کافیست
مینویسم از اینکه
زن ها را چگونه باید لمس کند
همچون گل رز سرخ
مینویسم از اینکه
زن ها را چگونه باید نگاه کند
زن ها را باید از پنجره یک باغ
سرسبز میان دو قرنیه چشمانش ببیند
@chehel_salegi
آری مینویسم برایش
زن ها را باید صدا کرد
همچون صدای باران
بنویسم از عشق
که عشق نه عرفان است
نه گل نه شراب است
عشق یک زن است ؛ که اگر نباشد
چیزی کم است برای وجودش
برای زنده بودنش
برای نفس کشیدنش
آری مینویسم که زن ها را باید
دوست داشته باشد
همانند لالایی های کودکی اش
همانند بوی نارنج
همانند بوی نان تازه یا بوی نم خاک
مینویسم که زن ها
از هزاران قرص برای خواب برای آرامش
بهترینند بدون تشخیص فرا زمینی
دردت را در مان میکنند
با یک بوسه؛ یک اغوش
آری مینویسم
که اگر دل زنی را شکست
هیچ چسبی بند نمیزند به هم آن چینی شکسته را و هزاران خط شاید بنویسم
تا بفهمد یک زن را باید پرستید
همین برای من کافیست تا بعد از نبودنم
یک مرد بداند باید زن هارا پرستید..
بهراد سعادتی🍏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬 کوهنورد معروف با دوپای مصنوعی در مسیر قله توچال
سجاد سالاروند نخستین ایرانی هست که با ۲ پای مصنوعی موفق به پیمایش مسیر کمپ اصلی اورست شده و عشق به ایران و امیدبخشی به معلولین رو انگیزه اصلی برای این پیمایش عنوان میکنه !
ویدئو از علی زکایی🍏
سجاد سالاروند نخستین ایرانی هست که با ۲ پای مصنوعی موفق به پیمایش مسیر کمپ اصلی اورست شده و عشق به ایران و امیدبخشی به معلولین رو انگیزه اصلی برای این پیمایش عنوان میکنه !
ویدئو از علی زکایی🍏
آرامش (چهلسالگي)...
💬 یاد شیرین مرگ (۱۱۰) « سوگ » با ما چیکار میکنه ؟ دردی که باهاش زندگی میکنی، ممکنه هیچوقت کامل خوب نشه، ولی اگه بپذیریش، میتونه ازت یه آدم عمیقتر، انسانیتر بسازه… درد، بخشی از زندگیه، نه دشمنش. @chehel_salegi جناب فیروزان( بنیانگذار شهر کتاب ) اخیرا…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬 یاد شیرین مرگ (۱۱۱)
قدر زندگی رو بدونیم
نقدی که یکی از اعضای محترم کانال مطرح کردن و پاسخ خودم 👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32559
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
قدر زندگی رو بدونیم
نقدی که یکی از اعضای محترم کانال مطرح کردن و پاسخ خودم 👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32559
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
💬 رسم وفا (۱۲۲)
یکم، آقای منیر نصرویی نقاش ساختمان بود و خانم شیلا ابانا توی رستوران کار میکرد. مرد از مراکش و زن از گینه استوایی،در اسپانیا با هم آشنا و ازدواج کرده بودند .ولی زندگی با نقاشی و کارگری به سختی میگذشت. مهاجرین گرفتار پرداخت اجاره خانه بودند که دو نفر به فریاد رسیدند و اجارهها رو براشون پرداخت کردند. اسم اون دو نفر لامین و یامال بود. پسر اول خانواده که به دنیا اومد، منیر و شیلا میدونستن اسمش رو چی بذارند: لامین یامال نصرویی ابانا.
دوم؛ توی شهر قدم میزنم. امروز بازی ال کلاسیکو بین رئال مادرید و بارسلوناست. پیرهن لامین یامال تن نصف آدمهای شهر است. عکسهایش توی مغازهها. فکر میکنم بچگی است که نقش ژن و شانس و مدیر استعدادیابی باشگاه بارسلونا و هزار چیز دیگر رو نادیده بگیری، اما قصه این دو نفر رو هم نباید نادیده گرفت. خود لامین یامال قصه را نادیده نگرفته و هر بار که گل میزند با دستهایش کد پستی محله بچگی را نشان میدهد: لامین یامال هستم، هفده ساله، از محله روکافاندای شهر ماتارو، و شهر بارسلون به لطف نیکی آن دو نفر اسمشان را تا سالها فریاد خواهد زد🍏
@Farnoudian
🆔 @safar_chehelsalegi
یکم، آقای منیر نصرویی نقاش ساختمان بود و خانم شیلا ابانا توی رستوران کار میکرد. مرد از مراکش و زن از گینه استوایی،در اسپانیا با هم آشنا و ازدواج کرده بودند .ولی زندگی با نقاشی و کارگری به سختی میگذشت. مهاجرین گرفتار پرداخت اجاره خانه بودند که دو نفر به فریاد رسیدند و اجارهها رو براشون پرداخت کردند. اسم اون دو نفر لامین و یامال بود. پسر اول خانواده که به دنیا اومد، منیر و شیلا میدونستن اسمش رو چی بذارند: لامین یامال نصرویی ابانا.
دوم؛ توی شهر قدم میزنم. امروز بازی ال کلاسیکو بین رئال مادرید و بارسلوناست. پیرهن لامین یامال تن نصف آدمهای شهر است. عکسهایش توی مغازهها. فکر میکنم بچگی است که نقش ژن و شانس و مدیر استعدادیابی باشگاه بارسلونا و هزار چیز دیگر رو نادیده بگیری، اما قصه این دو نفر رو هم نباید نادیده گرفت. خود لامین یامال قصه را نادیده نگرفته و هر بار که گل میزند با دستهایش کد پستی محله بچگی را نشان میدهد: لامین یامال هستم، هفده ساله، از محله روکافاندای شهر ماتارو، و شهر بارسلون به لطف نیکی آن دو نفر اسمشان را تا سالها فریاد خواهد زد🍏
@Farnoudian
🆔 @safar_chehelsalegi
درود آقای حلاجیان !
من محتوای کانال شما را خیلی می پسندم و هر روز مطالب رو میخونم.تنها موردی که هروقت کانال شما رو باز میکنم و قلبم ریش ریش میشه در مورد یاد شیرین مرگ و سنگ قبرهایی که در کانال میذارید👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32554
با توجه به انبوه و تنوع مشکلات و اخبار ناراحت کننده ؛هدف« شیرین کردن یاد مرگ» چیست ؟ما هر روز داریم اون رو مشاهده میکنیم با اتفاقهای که رخ میده.
بهتر نیست به جای یاد شیرین مرگ ؛به یاد شیرین زندگی بپردازید.مرتب حوادث تلخ در حال رخ دادن هست.ما به زندگی و امید بیشتر محتاجیم. مرگ رو به انواع مختلف تجربه کردیم
با سپاس🍏
من محتوای کانال شما را خیلی می پسندم و هر روز مطالب رو میخونم.تنها موردی که هروقت کانال شما رو باز میکنم و قلبم ریش ریش میشه در مورد یاد شیرین مرگ و سنگ قبرهایی که در کانال میذارید👇
https://www.tg-me.com/chehel_salegi/32554
با توجه به انبوه و تنوع مشکلات و اخبار ناراحت کننده ؛هدف« شیرین کردن یاد مرگ» چیست ؟ما هر روز داریم اون رو مشاهده میکنیم با اتفاقهای که رخ میده.
بهتر نیست به جای یاد شیرین مرگ ؛به یاد شیرین زندگی بپردازید.مرتب حوادث تلخ در حال رخ دادن هست.ما به زندگی و امید بیشتر محتاجیم. مرگ رو به انواع مختلف تجربه کردیم
با سپاس🍏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬چن ثانیه از زندگی یک ایرانی با اصالت !
از مردونگی آقا رضای فلافل فروش سر ایستگاه مفتح هر چی بگم، کم گفتم.
کسب و کارت پر برکت ایرانیِ بااصالت🍏
اگه تمایل به مشارکت در کار خیر در خیریه ای رو دارین که ۱۸ خانواده یتیم رو تحت پوشش داره، لطفا به بنده پیام بدین👈@ghasemhalajian
از مردونگی آقا رضای فلافل فروش سر ایستگاه مفتح هر چی بگم، کم گفتم.
کسب و کارت پر برکت ایرانیِ بااصالت🍏
اگه تمایل به مشارکت در کار خیر در خیریه ای رو دارین که ۱۸ خانواده یتیم رو تحت پوشش داره، لطفا به بنده پیام بدین👈@ghasemhalajian
آرامش (چهلسالگي)...
🌻عاشقانه های حس چهلسالگی باد ، زلف خوبرویان را پریشان خواسته زلف را آشفته تر کن ؛ روسری بی فایده است ناصر حامدی🌺 https://www.tg-me.com/chehel_salegi
💬 یه جمله و .... تمام !
قویترین دارویی که برای انسان وجود داره فرد یا افراد مورد علاقشه🍏
الهی که توی هر مقطعی ( خانواده ؛ تحصیل ؛ کار ؛ بازنشستگی و ...) از این رفقا و دوستان امن رو هستی و کاینات به ما هدیه کنه 🙏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
قویترین دارویی که برای انسان وجود داره فرد یا افراد مورد علاقشه🍏
الهی که توی هر مقطعی ( خانواده ؛ تحصیل ؛ کار ؛ بازنشستگی و ...) از این رفقا و دوستان امن رو هستی و کاینات به ما هدیه کنه 🙏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
💬آدم در روزمرگی گم میشود!
مثلا دوسال بعد فکر میکند ای بابا، قرار بود با فلانی برویم قطعه هنرمندان بهشتزهرا، قرار بود برویم درکه، قرار بود برویم کنسرت، قرار بود زیاد برقصیم، قرار بود برویم آن هاستل vip....یادت میآید با فلانی قرار سفر داشتی، هتل سرچ کرده بودی، غذاها را بررسی کرده بودی.شیراز، قزوین، تبريز، رشت.
یادت میآید قرار بود یک روز بروید جیگرکی مثلا.قرار بود یک روز بروید نمایشگاه فلان آدم و نشد.
@chehel_salegi
همینجاست که روزمرگی یقهات را میچسبد. مریضی نگذاشت، مشکلات نگذاشت، حتی بیپولی نگذاشت، هزار موضوع قرار گرفت وسط راه و راه منتهی شد به یک کتابفروشی وسط شهر، به قدم زدن در نارمک، به نشست در کافهی خیابان آبان.
و آنقدر از دوام زندگی مطمئن بودی که میدانستی تمام این برنامهها را پیاده میکنید.کاش مثلا در سال یک ماه بود با نام " انجام تمام پلنها با رفیق" و دیر نمیشد.
#آلماتوکل🍏
مثلا دوسال بعد فکر میکند ای بابا، قرار بود با فلانی برویم قطعه هنرمندان بهشتزهرا، قرار بود برویم درکه، قرار بود برویم کنسرت، قرار بود زیاد برقصیم، قرار بود برویم آن هاستل vip....یادت میآید با فلانی قرار سفر داشتی، هتل سرچ کرده بودی، غذاها را بررسی کرده بودی.شیراز، قزوین، تبريز، رشت.
یادت میآید قرار بود یک روز بروید جیگرکی مثلا.قرار بود یک روز بروید نمایشگاه فلان آدم و نشد.
@chehel_salegi
همینجاست که روزمرگی یقهات را میچسبد. مریضی نگذاشت، مشکلات نگذاشت، حتی بیپولی نگذاشت، هزار موضوع قرار گرفت وسط راه و راه منتهی شد به یک کتابفروشی وسط شهر، به قدم زدن در نارمک، به نشست در کافهی خیابان آبان.
و آنقدر از دوام زندگی مطمئن بودی که میدانستی تمام این برنامهها را پیاده میکنید.کاش مثلا در سال یک ماه بود با نام " انجام تمام پلنها با رفیق" و دیر نمیشد.
#آلماتوکل🍏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬 انگار هر کسی به درون خود تبعید شده!
به قول حافظ: "حضور خلوت انس است و دوستان جمعند... و آن یکاد بخوانید و در فراز کنید..." حالا اما این فراز دورهمیها در ناز فردیتهای فربه شده فراموش شده... هر چه گذشت، جمعهایی چنین مانوس به سادگی و صفا به خلوت مایوس با کابوسها بدل شد و به زلف پریشانی گره خورد تا مصداق این سخن مولانا شود: تا زلف ترا به جان و دل بنده شدیم/ چون زلف بس جمع و پراکنده شدیم...
@chehel_salegi
آدمها چقدر به بهانههای ساده خوشبختی، دور سفرهای ساده که ردی از تجمل و تفاخر در آن نبود، جمع میشدند و به آوازی جمعی، محفل دلنشین میساختند... بی هیچ ادا و ادعایی... حالا اما به قول احمدرضا احمدی باید بگذاریم بشینیم آه بکشیم... که نای آوازی نمانده... چقدر شادی ساده بود و چه ساده شادی میکردند... حال خوش ناگهان ناپدید شد و حالا ماضی بعید است... حسرتی که به حسرت بدل شد... حالا انگار هیچ بهانهای برای شادی افاقه نمیکند که افادهها به شکوفههای شادی آفت زده... حالا انگار هر کسی به درون خود تبعید شده تا توان تنهاییاش را بسنجد... حالا این ترانه را اینطور میخوانند: منو تنها نذار... رو قلبم پا نذار!🍏
به قول حافظ: "حضور خلوت انس است و دوستان جمعند... و آن یکاد بخوانید و در فراز کنید..." حالا اما این فراز دورهمیها در ناز فردیتهای فربه شده فراموش شده... هر چه گذشت، جمعهایی چنین مانوس به سادگی و صفا به خلوت مایوس با کابوسها بدل شد و به زلف پریشانی گره خورد تا مصداق این سخن مولانا شود: تا زلف ترا به جان و دل بنده شدیم/ چون زلف بس جمع و پراکنده شدیم...
@chehel_salegi
آدمها چقدر به بهانههای ساده خوشبختی، دور سفرهای ساده که ردی از تجمل و تفاخر در آن نبود، جمع میشدند و به آوازی جمعی، محفل دلنشین میساختند... بی هیچ ادا و ادعایی... حالا اما به قول احمدرضا احمدی باید بگذاریم بشینیم آه بکشیم... که نای آوازی نمانده... چقدر شادی ساده بود و چه ساده شادی میکردند... حال خوش ناگهان ناپدید شد و حالا ماضی بعید است... حسرتی که به حسرت بدل شد... حالا انگار هیچ بهانهای برای شادی افاقه نمیکند که افادهها به شکوفههای شادی آفت زده... حالا انگار هر کسی به درون خود تبعید شده تا توان تنهاییاش را بسنجد... حالا این ترانه را اینطور میخوانند: منو تنها نذار... رو قلبم پا نذار!🍏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬 من به تو افتخار میکنم ... !
گاهی فقط یک نگاه متفاوت و جمله ای عالی میتونه دلی رو قرص و محکم کنه .....دلیل تسلیم شدن کسی نباشیم...🍏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
گاهی فقط یک نگاه متفاوت و جمله ای عالی میتونه دلی رو قرص و محکم کنه .....دلیل تسلیم شدن کسی نباشیم...🍏
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
@safar_chehelsalegi
آرامش (چهلسالگي)...
🪻شعر طنز ! چون در این دنیا بفکر بیوه زنها بوده ای در میان حوریان ؛ فردا سرت دعواست شیخ! شعر زیبا و شنیدنی مسلم حسنشاهی، شاعر خوش ذوق کرمانی که ارزش بارها گوش کردن داره کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻 @chehel_salegi …
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬شعر طنز از مسلم حسنشاهی!
زمان جنگ تحمیلی کجا بودی چه میکردی
به غیر از اینکه پشت جبهه ها بودی چه میکردی
کسی از نسل امروزی نمی داند درآن تاریخ
کدامین نقطه ی جغرافیا بودی چه میکردی
چرا یک قطره خون از بینی ات حتی نشدجاری
ولی با آنکه اصل ماجرا بودی چه میکردی
دم از جمهوری و جمع و جماعت میزنی
اما همیشه از صف ملت جدا بودی چه میکردی
@chehel_salegi
به حکم کدخدایی کفر ملت را در آوردی
خدا داند اگر روزی خدا بودی چه میکردی
بدون هیچ آگاهی شتر را میخوری با بار
اگر با کامپیوتر آشنا بودی چه میکردی
تو که یک روضه ی عباس مجانی نمی خوانی
نمی دانم اگر در کربلا بودی چه میکردی
غم تحریم و بیم قحط و جریانی چنین حاکم
برادر جان شما شاعر ،شما بودی چه میکردی🍏
زمان جنگ تحمیلی کجا بودی چه میکردی
به غیر از اینکه پشت جبهه ها بودی چه میکردی
کسی از نسل امروزی نمی داند درآن تاریخ
کدامین نقطه ی جغرافیا بودی چه میکردی
چرا یک قطره خون از بینی ات حتی نشدجاری
ولی با آنکه اصل ماجرا بودی چه میکردی
دم از جمهوری و جمع و جماعت میزنی
اما همیشه از صف ملت جدا بودی چه میکردی
@chehel_salegi
به حکم کدخدایی کفر ملت را در آوردی
خدا داند اگر روزی خدا بودی چه میکردی
بدون هیچ آگاهی شتر را میخوری با بار
اگر با کامپیوتر آشنا بودی چه میکردی
تو که یک روضه ی عباس مجانی نمی خوانی
نمی دانم اگر در کربلا بودی چه میکردی
غم تحریم و بیم قحط و جریانی چنین حاکم
برادر جان شما شاعر ،شما بودی چه میکردی🍏