Telegram Web Link
در فرستۀ گذشته دربارۀ هوباکتری‌ها (eubacteria) خواندیم و توضیح دربارۀ پیشوند «هو-» را به این فرسته واگذار کردیم. «هو-» در برابر «-eu» گذاشته شده است و این دو ریشۀ مشترک دارند؛ مشتق از هندواروپایی sū-/*su*، به‌معنای «خوش»، «خوب»، و «درست/واقعی». به‌نظر می‌رسد انتخاب «هو-» (همچنین «بهْ-») در برابر «-eu» نخستین بار از کتاب واژه‌نامۀ زیست‌شناسی (چاپ ۱۳۷۱)، تألیف دکتر #حسن_ابراهیم_‌زاده، دکتر حسن دیانت‌نژاد، دکتر #داریوش_فرهود، و دکتر محمود کرمی آغاز شد. در نگارش این کتاب از حضور استادانی چون دکتر #حسین_داوری_آشتیانی (۱۳۲۲-۱۳۷۲)، زبان‌شناس، نیز، که سابقۀ همکاری با فرهنگستان زبان ایران (۱۳۴۹–۱۳۵۸) را داشت، بهره برده‌ بودند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به‌ویژه در دوره‌ای که از حضور دکتر ابراهیم‌زاده در گروه #زیست_شناسی برخوردار بود، شماری از واژه‌های این کتاب، ازجمله برخی اصطلاحات ساخته‌شده با «هو-» و «بهْ-» را پذیرفت و تصویب کرد و از این پیشوندها و موارد مشابه دیگر در سایر حوزه‌ها هم استفاده کرد. در ادامه نمونه‌هایی از این مصوبات را می‌بینیم:

هوهسته‌‏ای: eukaryote/ eucaryote, eukaryon
جانداری که یاخته‌‏های آن هستۀ واقعی و غشا دارد

خوش‌وجه: euhedral، مترادف: خودریخت idiomorphic, automorphic
ویژگی دانه‌ای که دارای وجوه بلوری کامل است

روآب‌زی واقعی: euneuston
گونه‌ای روآب‌زی که در تمام شبانه‌روز در سطح یا نزدیک به سطح آب زندگی می‌کند

تام‌گُرده: eunotum
تمام سختینه‌های دربرگیرندۀ بالِ حشرات که در جلوی پسین‌گُرده قرار می‌گیرند

بِه‏‌گویی: euphemism¹
کاربرد واژه‌‏ای خوشایند به‌جای واژه‏‌ای که دارای معنای ضمنی ناخوشایند است

سُتاوند حقیقی: eustele
نوعی سُتاوند، ویژۀ دولپه‌ای‌ها، متشکل از چند دستۀ آوندی در یک یا دو حلقه در اطراف مغز (pith) که در آن، بافت آبکش در یک یا دو سوی بافت چوبی قرار دارد

فشار روانی مثبت: eustress
حالت هیجانی خوشایندی که تحت فشارهای نشاط‌انگیز به‌وجود می‌آید

دریاچۀ بیش‌پرورد: eutrophic lake
دریاچه‌ای کم‌عمق با مواد مغذی بسیار که موجب تولید جلبک و کمبود ماهی و اکسیژن محلول می‌شود

گروه‌های واژه‌گزینی #زمین_‌شناسی، #زبان_شناسی، #اقیانوس‌_شناسی، #حشره‌_شناسی، #روان_‌شناسی، #علوم_گیاهی، #مهندسی شاخۀ #محیط‌_زیست_و_انرژی

🔹با سپاس از آقای دکتر #رضا_عطاریان، دندانپزشک و پژوهشگر ارشد گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی

✍🏻 سمانه ملک‌خانی

#واژه_‌شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍76😁3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏87👍5😁2😐1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
10👍5😁3👏2😐2
‍ ‍ 🌳 درخت کهن یا آلوی نقره‌فام؟

سال‌ها پیش «کهن‌دار» در گروه علوم گیاهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای گیاه ginkgo تصویب شد و تیرۀ آن نیز «کهن‌داریان» نام گرفت. «دار» به‌معنی «درخت» است و کهن‌دار یعنی «درخت کهن»؛ چراکه این گیاه تباری بسیار دیرینه دارد، چنانکه آن را «فسیل زنده» لقب داده‌‌اند. جالب است بدانید که ریشۀ کلمۀ جینکو/ جینگو/ ژینگو در زبان ژاپنی به‌معنی «زردالوی نقره‌ای» است. بر همین اساس، نخست، به‌شیوۀ گرده‌برداری، واژۀ «سیمالو» (و تیرۀ «سیمالویان»)، از «سیم» به‌معنی «نقره» + «آلو»، برای این گیاه پیشنهاد شده بود، اما نامگذاری دقیقی نبود، زیرا هالۀ گَردمانند نقره‌فام در میوه‌های دیگری مانند آلوی سیاه هم دیده می‌شود. کهن‌دار، که ساختی همانند «سپیدار» (سپید + دار: درخت سپید) دارد، با استقبال روبه‌رو و تصویب شد و اکنون در منابع تخصصی گیاه‌شناسی به‌کار می‌رود.

🔹با سپاس از آقای دکتر #رضا_عطاریان، دندانپزشک و پژوهشگر ارشد گروه واژه‌گزینی فرهنگستان

🔴 اعضای گروه‌ واژه‌گزینی تخصصی علوم گیاهی که در دوره‌های گوناگون با فرهنگستان زبان و ادب فارسی همکاری کرده‌اند: دکتر عبدالکریم چهرگانی‌راد، دکتر محمدرضا رحیمی‌نژاد، دکتر شاهین زارع، صدف سلامی، دکتر سعید شیرزادیان، مرحوم دکتر محمد صانعی، دکتر مرتضی عطری، دکتر فرخ قهرمانی‌نژاد، دکتر ولی‌الله مظفریان، دکتر علی‌اصغر معصومی، دکتر وحید نیکنام

✍🏻 سمانه ملک‌خانی

#واژه_شناسی
گروه واژه‌گزینی #زیست_شناسی شاخۀ #علوم_گیاهی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍8👏4😁32
⚫️ به مناسبت درگذشت استاد #موسی_اسوار، عضو پیوسته و مدیر گروه ادبیات تطبیقی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
🔗 پیام #تسلیت رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در وبگاه فرهنگستان
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
💔214😁2😐1
Forwarded from چشم‌و‌چراغ
⚗️ به مناسبت بزرگداشت حکیم #محمد_زکریای_رازی و روز داروسازی

💊 شما هم فکر می‌کنید Pharmacy به‌معنی داروخانه است؟

بله و خیر! چون «داروخانه» فقط یکی از سه مفهوم این واژه را نشان می‌دهد. در معنای دیگر، واژهٔ انگلیسی به شاخه‌ای از علوم سلامت اشاره دارد که موضوع آن نحوهٔ استفادهٔ ایمن و مؤثر از فراورده‌های دارویی است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل «داروپزشکی» را برای این مفهوم انتخاب کرده‌ است. این واژه در معنای سوم به دانش تهیهٔ فراورده‌های دارویی اطلاق می‌شود که آن را «داروسازی» خوانده‌اند. واژه‌گزینی برمبنای اصول علمی واژه‌شناسی نیاز به دقت در معانی و وجوه مختلف واژه دارد.

#واژه‌_شناسی
گروه واژه‎گزینی #علوم_دارویی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍14😁2😐1
👨🏻‍⚕️‍ به مناسبت زادروز دکتر حبیب‌الله هدایت
🏢 چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی

🍝 بدگواری (مترادف: سوءِهاضمه): maldigestion
ناتوانی بدن در گوارش کامل مواد غذایی

🍝 دُش‌گواری: dyspepsia
هرگونه درد یا ناراحتی ناشی از غذا خوردن

🍝 پرهیزانه (مترادف: رژیم غذایی): diet , regime , regimen
مجموعه‌‏ای محدود و معین از مواد غذایی که فرد در شرایط ویژه‏ای مانند بیماری یا برای کاهش وزن به‌طور روزانه می‏خورد

🍝 چربی‌کاه: lipotropic
مادۀ دارای خاصیت چربی‌کاهی

🍝 سنگین‌خواری: gorging
مصرف یک یا دو وعدۀ غذایی مفصل با کلسترول زیاد به‌جای سه وعدۀ اصلی

🍝 شکم‌غُره: borborygmus

صدای ناشی از حرکت گاز در روده

🍝 کژچشایی (مترادف: دُش‌چشایی): allotriogeustia, parageusia, dysgeusia
تغییر احساس مزه یا احساس طعمی بد در دهان

🍝 کژخواری: allotriophagy, cissa
خوردن غذاهای غیرطبیعی و غیرعادی

🍝 کم‌چشایی: hypogeusia, amblygeusia, hypogeusesthesia, gustatory hypoesthesia
کم‌ شدن توانایی چشیدن و تشخیص طعم

🍝 گوارنده: digestive, digestant
ویژگی ماده‌ای که فرایند گوارش را تسهیل یا تشدید کند

🍝 واپایش وزن: weight control
دست ‌یافتن به وزن ایده‌آل و حفظ آن با خوردن غذاهای مقوی و انجام فعالیت‌های بدنی مناسب

🔴 اعضای گروه واژه‌گزینی تغذیه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی: دکتر سهیل اسکندری، دکتر زهرا امام‌جمعه، دکتر نسرین امیدوار، مهندس آزاده امین‌پور، دکتر دالی بنداریان‌زاده، مهندس مژگان پورمقیم، دکتر سید ابوالقاسم جزایری، دکتر مجید حاجی‌فرجی، دکتر رضا راست‌منش، دکتر آرش رشیدی، دکتر پروین زندی، دکتر محمدعلی سحری، دکتر فریدون سیاسی، دکتر محمد شاهدی، دکتر فروغ اعظم طالبان، دکتر سعید قوام‌زاده، مرحوم دکتر سید مسعود کیمیاگر، دکتر حسن لامع، دکتر محمدرضا وفا

گروه‌های واژه‎گزینی #تغذیه، #علوم_پایه_پزشکی، #گردشگری_و_جهانگردی
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍117😁2😐1
Forwarded from چشم‌و‌چراغ
فکلی به فارسی ندانستن خود می‌بالد، ولیکن این نقص را از فرنگی پوشیده می‌دارد، چراکه در فرنگ نخستین شرطِ تربیت دانستن زبان مادری‌ست... یک روز به شعر فارسی بد می‌گوید و روز دیگر به خط و زبان فارسی... . از کار کردن حرف می‌زند و در سراسر تاریخ ایران بیکاره‌تر از او کسی نیست، و دیوانه آن است که به عقاید او تن دردهد. اگر خط را عوض کنید خواهد گفت تا فارسی خالص نگردد مستعد بیان افکار دقیق من نخواهد بود... و اگر چنین شود باز بهانه‌ای دیگر خواهد تراشید... او را بیازمایید تا عجایب نادانی را ببینید. نام بزرگترین علما و نویسندگان فرنگ و تاریخ مهم‌ترین وقایع را از او بپرسید... بیست خط از ساده‌ترین کتب فرانسه یا انگلیسی را بخوانید تا بنویسد؛ آنگاه بارانِ غلط را تماشا کنید... بگویید راجع به هر موضوعی که می‌پسندد یک مقالهٔ سی‌خطی به زبان فرنگی بنویسد؛ و چون عاجز آید و باز از مشکلات فارسی و آسانی زبان فرنگی سخن بگوید، وی را فکلی، یعنی نادان شیاد، بخوانید و هم‌وطنان خود را آگاه کنید.

دکتر سید #فخرالدین_شادمان، تسخیر تمدن فرنگی، تهران: چاپخانهٔ مجلس، ۱۳۲۶، ص ۵۳ و ۵۴.
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👏195😐3👍2🔥1💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍18😁5😐1
📞 به مناسبت سالگرد درگذشت دکتر حمید نطقی
🏢 چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی

وابینی ارتباطات: communication audit

بررسی جامع فعالیت‌های ارتباطی درون‌سازمانی و برون‌سازمانی و تطبیق آنها با سیاست‌ها و مقررات و معیارهای سازمان

نیم‌رخ رسانه: media profile
سندی درون‌سازمانی که کارسپار را برای یک مصاحبه آماده می‌کند و شامل فهرستی از مشخصات رسانه و سؤالات بالقوه و نکات مهم گفت‌وگو و گرایش‌های گزارشگر و رسانه است

گشت رسانه‌ای: media tour
مجموعه‌ای از رویدادهای رسانه‌ای زمان‌بندی‌شده که برای یک کارسپار، مثلاً روابط‌عمومی یک سازمان، در نظر گرفته می‌شود تا در ضمن دیدار با اعضای یک رسانه در فضایی نسبتاً رسمی، روابط کاری مناسبی برقرار کند، و احیاناً موفق شود جای‌گذاری مناسب مطالب رسانه‌ای سازمان متبوعش را تضمین کند

سخنگو: spokesperson, spokesman, spokeswoman
فردی که برای سخن گفتن از جانب سازمان یا نهادی تعیین می‌شود

سخن‌پرداز: conversationalist
فردی که به اشاعۀ اطلاعات مربوط به نمانام یا محصول یا شرکت، ازطریق بحث کردن دربارۀ موضوعی که مستقیم یا غیرمستقیم به موضوعات یادشده ربط دارد، می‌پردازد

رشته‌خبر: news feed
رشته‌ای از اقلام خبری که سامانۀ رایانه‌ای خبررسانی برای مشترکان، مانند رسانه‌ها و وبگاه‌ها، ارسال می‌کند و به‌صورت خودکار در فاصله‌های زمانی منظم به‌روز می‌شود

رسانه‌زدگی: media fatigue
مواجهۀ بیش‌ازحد کاربران با رسانه‌ها که موجب فرسودگی و خستگی و نوعی بیزاری مخاطبان از رسانه می‌شود

خوش‌رسانه: mediagenic

ویژگی فردی که حضورش در رسانه‌ها خواننده یا بیننده یا شنونده را جلب می‌کند

خبر نرم: soft news
خبری که به‌طور غیررسمی و شاخ‌وبرگ‌دار تدوین می‌شود

خبرشایان: newsworthy
مطلبی که گمان می‌رود جذابیت کافی را برای بازتاب در رسانه‌ها داشته باشد

پیشانه: above the fold
۱. بخش بالایی روزنامه که بیشتر در معرض دید خواننده است ۲. قسمت بالای صفحۀ اینترنتی که با ورود به صفحه و بدون کلیک در معرض دید بازدیدکنندۀ صفحۀ وب قرار دارد

بهنگام: timely
ویژگی اطلاعات یا موضوعی که در دورۀ زمانی مناسب منتشر یا مطرح می‌شود

اشاعۀ فراپوش: blanket dissemination, spray and pray
رویکردی نامطلوب در ارسال مطلب خبری هدفمند برای مخاطبان گسترده به این امید که مخاطبان هدف نیز در میان آنها باشند

🔴 اعضای گروه واژه‌گزینی #روابط‌_عمومی_و_تبلیغات_بازرگانی: دکتر محمود اسعدی، دکتر داوود زارعیان، علی فروزفر، دکتر مسعود کوثری، مهندس محمدرضا محمدی‌فر
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍93😁3😐1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍9😁31🍓1
«رسانه» و «همایش» طوری رواج دارند که مخالفت با آن‌ها عجیب به‌نظر می‌رسد؛ اما در گذشته‌ای نه‌چندان دور دیدگا‌ه‌هایی تند و منفی درباره‌شان وجود داشت. چنانکه در تصویر می‌بینیم، در مجلۀ راهنمای کتاب (۱۳۵۷)، کتابی با نام پیرامون ساخت و نقش رسانه‌ها (جمشید اکرمی، ۱۳۵۶) معرفی شده بود که در عنوان و مقالات آن این واژه‌ها به‌کار رفته و با انتقاد تند معرف کتاب روبه‌رو شده‌‌اند. نویسندۀ این جملات مشخص نیست (سردبیر؟)؛ ولی با گذشت سال‌ها و همت فارسی‌دوستان در کاربرد این واژه‌ها (که منجر به رواج یافتن و عادی شدنشان شده)، وضعیت وارونه شده و اکنون احتمالاً این ما هستیم که تصور می‌کنیم این منتقد، به‌قول خودش، چقدر بی‌سلیقه و بی‌ذوق بوده است.
این نمونه‌ها ازآن‌رو درخور توجه‌اند که بدانیم متأسفانه واژه‌گزینی در ایران فرایندی سخت و طولانی دارد و با مقاومت زیاد همراه است. خوب است این‌ موارد را به یاد داشته باشیم تا اشتباهات را تکرار نکنیم و به‌سادگی و به بهانه‌ها و اشکال‌تراشی‌های واهی، واژه‌های فارسی را به لشکر واژه‌های بیگانه نسپاریم.

✍🏻 سمانه ملک‌خانی

#نوواژه_ستیزی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
16👏9👍4😎3😁1
🏷 مفاهیم مربوط به علامت‌گذاری کالا و مالکیت معنوی آن، در متون، اسناد و مکاتبات تجاری ایران، با واژه‌های «مارقه»، «مارک» و «داغ» بازتاب یافته است. این شواهد، که عمدتاً به دورۀ قاجار تعلق دارد، نه‌تنها نشان‌دهندۀ قدمت استفاده از علائم تمایزدهندۀ کالا در بازرگانی ایران است، بلکه بیانگر آشنایی تدریجی با مفاهیم حقوقی و اقتصادی مرتبط با مالکیت این علائم نیز است... .
از نخستین مستندات، می‌توان به مکاتبات تجار اشاره کرد. مثلاً «مارقه»، که ظاهراً صورت دیگر «مارک» است، در نامه‌ای خطاب به آقا محمدحسن مقیم اصفهان آمده است: «... و قالب مارقه که از شما خواسته‌ام چرا نمی‌فرستید...» و در نامه‌ای، به حاجی ابوالقاسم اصفهانی مقیم استانبول، به «علامت» روی بسته‌بندی کالا اشاره شده است: «... این چائی‌های سفید که علامت 8 دارد نسبت به آن صندوق‌های دیگر بهتر است...».
نمونۀ دیگر در ستون فارسی یک روزنامۀ انگلیسی (نسخۀ آوریل ۱۷۸۶) که در هندوستان منتشر می‌شد، به چشم می‌خورَد: «چون بیست قلاده آهوی مادۀ داغدار مطلوب است، لهذا اشتهار داده می‌شود...». در اینجا اصطلاح «داغدار» به کالایی اطلاق شده که دارای نشان یا علامت باشد و کارکردی معادل «ویژند» (برند) امروزی داشته است.
در برخی اسناد واژۀ «مارک» در معنای علامت اختصاصی مؤسسه به‌کار رفته که نشان می‌دهد مفهوم علامت تجاری از حوزۀ بازرگانی فراتر رفته و به قلمرو حقوقی وارد شده است: «هیأت مؤسسه مُهر و مارک مخصوصی نخواهد داشت و تمام تصمیمات آن به نام شورای اقتصادی خواهد بود.». ردپای این تحول در مطبوعات هم دیده می‌شود؛ مثلاً در روزنامۀ اختر (۲۴ رجب ۱۲۹۸ قمری) صراحتاً به رابطۀ میان کالا و علامت تجاری اشاره شده‌ است: «مارک‌ها که در روی مال‌هاست مارک موکل من است و بقاعدۀ تجارت مال تابع مارک است».

نسرین خردمند (پژوهشگر گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، بخشی از پژوهش در دست چاپ. منابع: ۲۳۰ سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی‌زبان؛ اسناد تجارت ایران در سال ۱۲۸۷ قمری؛ اسناد تجاری ادوار اول تا پنجم مجلس شورای ملی (۱۲۸۵–۱۳۰۴ ه‍.ش).

🔴 در فرستۀ آینده به توضیح دربارۀ واژۀ «ویژند»، مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، خواهیم پرداخت.
#آگهی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍95😁1
2025/10/25 15:13:56
Back to Top
HTML Embed Code: