Forwarded from چشموچراغ
👨🏽🦽➡️روز ملی پاراالمپیک
واژهٔ «پارالیمپیک» (Paralympic) ترکیبی است از «پارا»، کوتاهشدهٔ paraplegia بهمعنای «فلج اندام تحتانی»، و «المپیک» (Olympic)، برگرفته از «المپیا»، که نام دشتی است که براساس اسطورههای یونان باستان جایگاه معبد «زئوس» (Zeus)، خدای خدایان، بود و ورزشکاران به افتخار او در آنجا مسابقه میدادند. در زبان فارسی بسیاری این واژه را بدون حذف هجای ابتداییِ المپیک «پارااُلمپیک» میخوانند. کارگروه واژهگزینی #ورزش در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سالهای گذشته، پس از بررسی، ترجیح داد واژهٔ «بازیهای المپیک معلولان» را در کنار واژهٔ «پاراالمپیک» تصویب کند.
#واژه_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
واژهٔ «پارالیمپیک» (Paralympic) ترکیبی است از «پارا»، کوتاهشدهٔ paraplegia بهمعنای «فلج اندام تحتانی»، و «المپیک» (Olympic)، برگرفته از «المپیا»، که نام دشتی است که براساس اسطورههای یونان باستان جایگاه معبد «زئوس» (Zeus)، خدای خدایان، بود و ورزشکاران به افتخار او در آنجا مسابقه میدادند. در زبان فارسی بسیاری این واژه را بدون حذف هجای ابتداییِ المپیک «پارااُلمپیک» میخوانند. کارگروه واژهگزینی #ورزش در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سالهای گذشته، پس از بررسی، ترجیح داد واژهٔ «بازیهای المپیک معلولان» را در کنار واژهٔ «پاراالمپیک» تصویب کند.
#واژه_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
😐8👍4
👨🏻⚕️سالگرد در گذشت دکتر سیروس اصانلو (۱۲۸۹ - ۲۵ مهر ۱۳۸۴)، نخستین جراح پلاستیک ایران و پایهگذار بخش جراحی پلاستیک در دانشگاه تهران
🔪 پلاستیک و جراحی پلاستیک
😷 وقتی اصطلاح «جراحی پلاستیک» را برای نخستین بار شنیدیم چه تصوری کردیم؟ «پلاستیک» از واژۀ یونانی plastikos، بهمعنی «شکل دادن» و «قالب دادن»، گرفته شده و جراحی پلاستیک هم بهمعنی شکل دادن یا ترمیم اعضای بدن با جراحی است؛ مادۀ پلاستیک نیز، که در ساخت محصولات گوناگون کاربرد دارد، بهدلیل شکلپذیری بالا به این نام نامیده شده است. فرهنگستان دوم (۱۳۴۹–۱۳۵۸) برای پلاستیک برابر «دِشتار» (مانند «گفتار»؛ ستاک گذشته + «-ار») و برای جراحی پلاستیک برابر «دِشتاری» را پیشنهاد کرده بود. «دِشتَن» صورت دیگری از «دیسیدن» (مانند «رشتن» و «ریسیدن») بهمعنی «شکل دادن» است. جراحی پلاستیک همیشه با هدف زیبایی نیست، بلکه گاه بهمنظور بهبود کارکرد یا بازسازی اعضای آسیبدیده است.
🔹با سپاس از آقای دکتر #رضا_عطاریان، دندانپزشک و پژوهشگر ارشد گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
✍🏻 سمانه ملکخانی
#واژه_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
🔪 پلاستیک و جراحی پلاستیک
😷 وقتی اصطلاح «جراحی پلاستیک» را برای نخستین بار شنیدیم چه تصوری کردیم؟ «پلاستیک» از واژۀ یونانی plastikos، بهمعنی «شکل دادن» و «قالب دادن»، گرفته شده و جراحی پلاستیک هم بهمعنی شکل دادن یا ترمیم اعضای بدن با جراحی است؛ مادۀ پلاستیک نیز، که در ساخت محصولات گوناگون کاربرد دارد، بهدلیل شکلپذیری بالا به این نام نامیده شده است. فرهنگستان دوم (۱۳۴۹–۱۳۵۸) برای پلاستیک برابر «دِشتار» (مانند «گفتار»؛ ستاک گذشته + «-ار») و برای جراحی پلاستیک برابر «دِشتاری» را پیشنهاد کرده بود. «دِشتَن» صورت دیگری از «دیسیدن» (مانند «رشتن» و «ریسیدن») بهمعنی «شکل دادن» است. جراحی پلاستیک همیشه با هدف زیبایی نیست، بلکه گاه بهمنظور بهبود کارکرد یا بازسازی اعضای آسیبدیده است.
🔹با سپاس از آقای دکتر #رضا_عطاریان، دندانپزشک و پژوهشگر ارشد گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
✍🏻 سمانه ملکخانی
#واژه_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤8👍6👏3
🏃🏻♂️ به مناسبت روز تربیتبدنی و ورزش
🏢 چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
🚴🏼♀️ چرخماهور: BMX, bicycle motocross
نوعی دوچرخه سواری در مسیر طراحیشده و آمادۀ غیرکوهستانی شبیه به مسیر موتورماهور
🥋 تنرزم: Bodycombat
مجموعه تمرینهای آمادگی جسمانی که برگرفته از هنرهای رزمی است و در آن به حریف فرضی مشت و لگد میزنند
🤛🏼 تک: attack
حرکت تهاجمی که با راست شدن دست آغاز میشود و در آن هدف حریف بهطور مداوم تهدید میشود
🦶🏼پاکوب: appel (fr.)
کوبیدن سینۀ پای پیشین به زمین با هدف تحریک حریف یا متوقف کردن موقت بازی
🥊 پامشت: kick boxing (مترادف: پامشتزنی، مشتزنی تایلندی Thai boxing)
نوعی مشتزنی که در آن ورزشکاران مجازند هم با دستهای دستکشدار و هم با پاهای برهنه ضربه بزنند
🏊🏼♂️ پایار: fin, flipper, swim fin, bifin, sterefin
نوعی کفش پلاستیکی یا لاستیکی تخت و بزرگ شبیه به پای اردک که از آن برای غواصی و در مواردی برای شنا استفاده میشود
🏀 پسگام: drop step
در بسکتبال، گام کوتاهی که برای جا گذاشتن مدافع تیم حریف به عقب برداشته میشود
🦵🏼پلهورزی: stepping
انجام نرمشهای موزون با استفاده از پله و سکو
⛹🏻♂️ تاخت زدن: switch
در بسکتبال، حرکتی که در آن دو مدافع بازیکنان مهاجمی را که تحت پوشش دارند با هم عوض میکنند
🔴 اعضای گروه واژهگزینی تخصصی #ورزش که در دورههای گوناگون با فرهنگستان زبان و ادب فارسی همکاری کردهاند: دکتر خسرو ابراهیم، حمیدرضا افتخاری، دکتر توراندخت امینیان، دکتر علی توفیق خطاب، دکتر حمید رجبی، دکتر ماندانا رسولی، مرحوم پرویز زاهدی، محمدحسین سروش، دکتر معصومه شجاعی، بهروز عبدلی، رضا عموزادۀ خلیلی، دکتر شهرام فرجزاده، دکتر علیاصغر فلاحی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر عباس گائینی، فتحالله مسیبی، دکتر سید محمدکاظم واعظ موسوی، مهندس سید مصطفی هاشمیطبا، جمال یزدانی
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
🏢 چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
🚴🏼♀️ چرخماهور: BMX, bicycle motocross
نوعی دوچرخه سواری در مسیر طراحیشده و آمادۀ غیرکوهستانی شبیه به مسیر موتورماهور
🥋 تنرزم: Bodycombat
مجموعه تمرینهای آمادگی جسمانی که برگرفته از هنرهای رزمی است و در آن به حریف فرضی مشت و لگد میزنند
🤛🏼 تک: attack
حرکت تهاجمی که با راست شدن دست آغاز میشود و در آن هدف حریف بهطور مداوم تهدید میشود
🦶🏼پاکوب: appel (fr.)
کوبیدن سینۀ پای پیشین به زمین با هدف تحریک حریف یا متوقف کردن موقت بازی
🥊 پامشت: kick boxing (مترادف: پامشتزنی، مشتزنی تایلندی Thai boxing)
نوعی مشتزنی که در آن ورزشکاران مجازند هم با دستهای دستکشدار و هم با پاهای برهنه ضربه بزنند
🏊🏼♂️ پایار: fin, flipper, swim fin, bifin, sterefin
نوعی کفش پلاستیکی یا لاستیکی تخت و بزرگ شبیه به پای اردک که از آن برای غواصی و در مواردی برای شنا استفاده میشود
🏀 پسگام: drop step
در بسکتبال، گام کوتاهی که برای جا گذاشتن مدافع تیم حریف به عقب برداشته میشود
🦵🏼پلهورزی: stepping
انجام نرمشهای موزون با استفاده از پله و سکو
⛹🏻♂️ تاخت زدن: switch
در بسکتبال، حرکتی که در آن دو مدافع بازیکنان مهاجمی را که تحت پوشش دارند با هم عوض میکنند
🔴 اعضای گروه واژهگزینی تخصصی #ورزش که در دورههای گوناگون با فرهنگستان زبان و ادب فارسی همکاری کردهاند: دکتر خسرو ابراهیم، حمیدرضا افتخاری، دکتر توراندخت امینیان، دکتر علی توفیق خطاب، دکتر حمید رجبی، دکتر ماندانا رسولی، مرحوم پرویز زاهدی، محمدحسین سروش، دکتر معصومه شجاعی، بهروز عبدلی، رضا عموزادۀ خلیلی، دکتر شهرام فرجزاده، دکتر علیاصغر فلاحی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر عباس گائینی، فتحالله مسیبی، دکتر سید محمدکاظم واعظ موسوی، مهندس سید مصطفی هاشمیطبا، جمال یزدانی
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍6❤4👏1
🧕🏻 به مناسبت هفتۀ ملی سلامت بانوان
🏢 چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
بارمندی: gravidity
تعداد بارداریهای یک زن بدون توجه به نتیجۀ بارداری
باروری: fertility
۱. امکان تولیدمثل فرزند زنده ۲. در جمعیتنگاری (demography)، تولید واقعی فرزند زنده که در محاسبۀ آن مردهزایی و سقط در نظر گرفته نمیشود
پسآبستنی: postconception
مربوط به بعد از آبستنی
فرآگاهی: mindfulness
آگاهی کامل فرد از حالتهای درونی و پیرامون خود
برونتنی: in vitro (متـرادف: درونشیشهای، درشیشه)
ویژگی آزمایشهای مربوط به فرایندهای زیستی در محیط آزمایشگاهی
درونتنی: in vivo (متـرادف: درونزیوهای، درزیوه)
ویژگی آزمایشهایی که در درون بدن موجود زنده انجام میشود
پیمایش: survey
جمعآوری اطلاعات کمّی مربوط به متغیرها در یک جمعیت
کارآزمایی: trial
مطالعۀ تجربی آیندهنگر و تحلیلی مبتنی بر دادههای اولیۀ جمعآوریشده از افراد یا گروهها
🔴 اعضای گروه واژهگزینی تخصصی #پزشکی، شاخۀ #علوم_سلامت: دکتر سید علی آذین، دکتر علیرضا احمدوند، دکتر حسن رفیعی، دکتر ژیلا صدیقی، دکتر آزیتا گشتاسبی، دکتر فرشید مرادیان، مرحوم دکتر ابوالحسن ندیم، دکتر کورش هلاکویی نایینی
گروههای واژهگزینی #علوم_سلامت، #علوم دارویی و #روان_شناسی
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
🏢 چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
بارمندی: gravidity
تعداد بارداریهای یک زن بدون توجه به نتیجۀ بارداری
باروری: fertility
۱. امکان تولیدمثل فرزند زنده ۲. در جمعیتنگاری (demography)، تولید واقعی فرزند زنده که در محاسبۀ آن مردهزایی و سقط در نظر گرفته نمیشود
پسآبستنی: postconception
مربوط به بعد از آبستنی
فرآگاهی: mindfulness
آگاهی کامل فرد از حالتهای درونی و پیرامون خود
برونتنی: in vitro (متـرادف: درونشیشهای، درشیشه)
ویژگی آزمایشهای مربوط به فرایندهای زیستی در محیط آزمایشگاهی
درونتنی: in vivo (متـرادف: درونزیوهای، درزیوه)
ویژگی آزمایشهایی که در درون بدن موجود زنده انجام میشود
پیمایش: survey
جمعآوری اطلاعات کمّی مربوط به متغیرها در یک جمعیت
کارآزمایی: trial
مطالعۀ تجربی آیندهنگر و تحلیلی مبتنی بر دادههای اولیۀ جمعآوریشده از افراد یا گروهها
🔴 اعضای گروه واژهگزینی تخصصی #پزشکی، شاخۀ #علوم_سلامت: دکتر سید علی آذین، دکتر علیرضا احمدوند، دکتر حسن رفیعی، دکتر ژیلا صدیقی، دکتر آزیتا گشتاسبی، دکتر فرشید مرادیان، مرحوم دکتر ابوالحسن ندیم، دکتر کورش هلاکویی نایینی
گروههای واژهگزینی #علوم_سلامت، #علوم دارویی و #روان_شناسی
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍4❤3
Forwarded from چشموچراغ
📚دکتر #علی_اشرف_صادقی (۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۰)
#گزین_گویه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
#گزین_گویه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤11👌3
📜 بزرگداشت #ابوالفضل_بیهقی و روز نثر فارسی
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤14
👓 به مناسبت سالروز درگذشت #ابوالقاسم_حالت (۱۲۹۳ – ۳ آبان ۱۳۷۱)، شاعر، مترجم و طنزپرداز
آقای واژهپرست، که به لغات صحیحالنسب علاقه داشت، خواب دید که میخواهد لغات گمشده را بقاپد؛ زیرا عقیده داشت که برای اصلاح زبان فارسی باید لغات پاک و شستهورفته را بیرون کشید. در خواب به مطبخ رفت. دید ماهیتابه دهن باز کرده و گفت: آقا جان، فقط باید در من ماهی سرخ کنی نه تخممرغ؛ چون مرا ماهیتابه میخوانی نه تخممرغتابه! واژهپرست به وحشت افتاد. خیال کرد مطبخ جن دارد... . خواست اصلاح کند و راه بیفتد. ناگاه خودتراش گفت: حالا که مرا خودتراش صدا میکنی، برو بنشین به خیال اینکه من میتوانم خودم ریشت را بتراشم! ماهوتپاککن هم گفت: هروقت کتوشلوار ماهوت به تن کردی، بیا تا لباست را پاک کنم! واژهپرست خواست اسباب خود را در یخدان بگذارد؛ یخدان گفت: یا من یخدانم یا یخهدان. چیز دیگر قبول نمیکنم. ورود افراد بیگانه ممنوع! ناچار تصمیم گرفت اسباب خود را در چادرشب بپیچد. وقتی چادرشب را پهن کرد، هرکدام از گلهای چادرشب بهصورت دهنی شد و شروع کرد به دهنکجی کردن. از تمام این دهنها یک جمله بیرون میآمد: تو اسم مرا چادرشب گذاشتهای. چادرشب را مخصوصاً موقع شب باید سر کرد، نه روز. اگر میخواهی مرا سرت کنی، شب بیا. اگر هم کار دیگری داری از انجامش معذرت میخواهم! با شکم گرسنه و پای پیاده عازم شد. ... چشمش به یک قهوهخانه افتاد. از قهوهچی آبگوشت و چای خواست. قهوهچی گفت: اینجا قهوهخانه است نه آبگوشتخانه و چایخانه! ... خودنویس را درآورد که بنویسد. قلم هم به حرف آمد و گفت: از جان من چه میخواهی؟ اگر من خودنویس هستم باید خودم بنویسم. ولم کن و به انتظار این که خودم برایت بنویسم خمیازه بکش! ... خودکار هم دم درآورده بود که: من اگر خودکار هستم باید خودم کار کنم نه با دست تو و میل تو! فریادی کشید و از خواب پرید. شرمنده شد و به وحشت افتاد که دید واژهها اگر اعتصاب کنند و از انجام خدمات طفره روند، او و امثال او گرفتار چه مصیبتی خواهند شد.
برگرفته از: ابوالقاسم حالت، مقالهٔ «اعتصاب واژهها»، مجلهٔ یغما، سال بیستوششم، بهمن ۱۳۵۲، شمارهٔ ۱۱ (پیاپی ۳۰۵)، ص ۶۸۳–۶۸۵.
#طنز
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
آقای واژهپرست، که به لغات صحیحالنسب علاقه داشت، خواب دید که میخواهد لغات گمشده را بقاپد؛ زیرا عقیده داشت که برای اصلاح زبان فارسی باید لغات پاک و شستهورفته را بیرون کشید. در خواب به مطبخ رفت. دید ماهیتابه دهن باز کرده و گفت: آقا جان، فقط باید در من ماهی سرخ کنی نه تخممرغ؛ چون مرا ماهیتابه میخوانی نه تخممرغتابه! واژهپرست به وحشت افتاد. خیال کرد مطبخ جن دارد... . خواست اصلاح کند و راه بیفتد. ناگاه خودتراش گفت: حالا که مرا خودتراش صدا میکنی، برو بنشین به خیال اینکه من میتوانم خودم ریشت را بتراشم! ماهوتپاککن هم گفت: هروقت کتوشلوار ماهوت به تن کردی، بیا تا لباست را پاک کنم! واژهپرست خواست اسباب خود را در یخدان بگذارد؛ یخدان گفت: یا من یخدانم یا یخهدان. چیز دیگر قبول نمیکنم. ورود افراد بیگانه ممنوع! ناچار تصمیم گرفت اسباب خود را در چادرشب بپیچد. وقتی چادرشب را پهن کرد، هرکدام از گلهای چادرشب بهصورت دهنی شد و شروع کرد به دهنکجی کردن. از تمام این دهنها یک جمله بیرون میآمد: تو اسم مرا چادرشب گذاشتهای. چادرشب را مخصوصاً موقع شب باید سر کرد، نه روز. اگر میخواهی مرا سرت کنی، شب بیا. اگر هم کار دیگری داری از انجامش معذرت میخواهم! با شکم گرسنه و پای پیاده عازم شد. ... چشمش به یک قهوهخانه افتاد. از قهوهچی آبگوشت و چای خواست. قهوهچی گفت: اینجا قهوهخانه است نه آبگوشتخانه و چایخانه! ... خودنویس را درآورد که بنویسد. قلم هم به حرف آمد و گفت: از جان من چه میخواهی؟ اگر من خودنویس هستم باید خودم بنویسم. ولم کن و به انتظار این که خودم برایت بنویسم خمیازه بکش! ... خودکار هم دم درآورده بود که: من اگر خودکار هستم باید خودم کار کنم نه با دست تو و میل تو! فریادی کشید و از خواب پرید. شرمنده شد و به وحشت افتاد که دید واژهها اگر اعتصاب کنند و از انجام خدمات طفره روند، او و امثال او گرفتار چه مصیبتی خواهند شد.
برگرفته از: ابوالقاسم حالت، مقالهٔ «اعتصاب واژهها»، مجلهٔ یغما، سال بیستوششم، بهمن ۱۳۵۲، شمارهٔ ۱۱ (پیاپی ۳۰۵)، ص ۶۸۳–۶۸۵.
#طنز
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤7👍3😁2
