بر اساس پژوهش ویگوتسکی در زمینه آموزش، در عین حال که کودکان نیاز دارند به جای دریافت مستقیم اطلاعات فعالانه در امر آموزش مشارکت کرده و بیاموزند، معلمان نیز میبایست آنها را در رسیدن به سطوح بالاتر ادراک یاری کنند.
همچنین پیش از آموزش یک مفهوم به کودکان لازم نیست صبر کنیم که کودکان به مرحله مشخصی از رشد ذهنی دست یابند. برای مثال، معلمان میتوانند مفهومی پیچیده را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنند تا کودک بتواند آن را درک کند. همسالان و کودکان بزرگتر نیز میتوانند در یادگیری کودکان موثر باشند.
طبق یافتههای یک پژوهش، هنگامی که کودکی مترقی به کودکی دیگر مطالبی را میآموزد که خود به تازگی آموخته است، میتواند بسیار موثر باشد؛ چراکه چنین کودکی از موانع درک آن مفهوم آگاهی دارد…
بنا بر تحقیقات انجام گرفته، کودکانی که با انجام کار گروهی و مداخله بزرگسالان مطالب را میآموزند، در مقایسه با کودکانی که خود به تنهایی به کشف امور میپردازند، یادگیری سریعتری دارند. با این حال، کودکان به جای دریافت منفعلانه اطلاعات، یقینا نیاز دارند در یادگیری خود مشارکت فعال داشته باشند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
همچنین پیش از آموزش یک مفهوم به کودکان لازم نیست صبر کنیم که کودکان به مرحله مشخصی از رشد ذهنی دست یابند. برای مثال، معلمان میتوانند مفهومی پیچیده را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنند تا کودک بتواند آن را درک کند. همسالان و کودکان بزرگتر نیز میتوانند در یادگیری کودکان موثر باشند.
طبق یافتههای یک پژوهش، هنگامی که کودکی مترقی به کودکی دیگر مطالبی را میآموزد که خود به تازگی آموخته است، میتواند بسیار موثر باشد؛ چراکه چنین کودکی از موانع درک آن مفهوم آگاهی دارد…
بنا بر تحقیقات انجام گرفته، کودکانی که با انجام کار گروهی و مداخله بزرگسالان مطالب را میآموزند، در مقایسه با کودکانی که خود به تنهایی به کشف امور میپردازند، یادگیری سریعتری دارند. با این حال، کودکان به جای دریافت منفعلانه اطلاعات، یقینا نیاز دارند در یادگیری خود مشارکت فعال داشته باشند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
| همانندسازی کودکان با خصوصیات منفی والدین |
درونیسازی و یکی شدن با خصوصیات منفی والدین، چیزی است که اغلب اوقات برای بسیاری از کودکان رخ میدهد. یکی از دلایل مهم درونی کردن خصوصیات منفی والد، این است که با این کار احساس گناه کودک آرام میگیرد. کودک که از والدش به دلیل داشتن آن خصیصههای منفی عصبانی است، حالا با درونی کردن آن ویژگی در خویشتن، خشمش اندکی فروکش خواهد کرد و امنیت بیشتری را تجربه میکند.
مثلا کودک از عصبی بودن والد، وسواسهای او یا خساستش عصبانی است و در فانتزیهای ناخودآگاهش خشم شدیدی را به او تجربه میکند. این خشم منجر به احساس گناه کودک میشود. او سعی میکند خودش هم عصبی، وسواس و یا خسیس باشد تا به این شیوه اندکی آرامش پیدا کند. انگار با خودش بگوید: «اگر مامان وسواسیه یا بابا خسیسه، خب من خودمم همینجوریام».
اما دلیل دیگر این نوع درونیسازی، انتقام از والدین هم میتواند باشد. کودکی با پدر عصبی و پرخاشگر، خودش هم عصبی و پرخاشگر میشود تا با تداوم این چرخه، طعم تلخ رفتار پدر را به او بچشاند. کودکی با مادر وسواسی، خودش هم به شدت روی نظم اتاق یا تمیزی دستها و صورتش حساس میشود یا هر لباسی را تن نمیکند چون بدنش را میخاراند تا بدین شکل به مادر بفهماند که رفتارهای وسواسگونه او تا چه حد برای کودک عذابآور بوده است.
پس میبینیم که درونیسازی خصوصیات منفی والدین کارکرد بسیار مهم و عمیقی دارد و رابطه را در یک سیکل منفی نگاه میدارد. هر چند این سیکل بسیار آسیبرسان است، اما انگار همهی اعضای خانواده را راضی نگاه میدارد. شاید در سطح خودآگاه شاکی باشند، اما آنچه باعث تداوم چرخه میشود، رضایت و لذتمندی در سطح ناخودآگاه است.
والد در ناخودآگاهش راضی است، چراکه عذابوجدانش از پرخاشی که به فرزندش میکند کم میشود، چون کودکش هم به خاطر هر چیزی کوچکی داد میزند و قشقرق راه میاندازد. یا مادر کودکی را میبیند که با وسواسهایش او را درمانده کرده؛ پس خودش هم با عذابوجدان کمتری به رفتارهای وسواسگونهاش ادامه میدهد. کودک هم متقابلاً در سطح ناخودآگاه از انتقامی که میگیرد لذت میبرد و احساس گناهش نیز تا حد زیادی فروکش خواهد کرد.
👶 @childrentherapy
درونیسازی و یکی شدن با خصوصیات منفی والدین، چیزی است که اغلب اوقات برای بسیاری از کودکان رخ میدهد. یکی از دلایل مهم درونی کردن خصوصیات منفی والد، این است که با این کار احساس گناه کودک آرام میگیرد. کودک که از والدش به دلیل داشتن آن خصیصههای منفی عصبانی است، حالا با درونی کردن آن ویژگی در خویشتن، خشمش اندکی فروکش خواهد کرد و امنیت بیشتری را تجربه میکند.
مثلا کودک از عصبی بودن والد، وسواسهای او یا خساستش عصبانی است و در فانتزیهای ناخودآگاهش خشم شدیدی را به او تجربه میکند. این خشم منجر به احساس گناه کودک میشود. او سعی میکند خودش هم عصبی، وسواس و یا خسیس باشد تا به این شیوه اندکی آرامش پیدا کند. انگار با خودش بگوید: «اگر مامان وسواسیه یا بابا خسیسه، خب من خودمم همینجوریام».
اما دلیل دیگر این نوع درونیسازی، انتقام از والدین هم میتواند باشد. کودکی با پدر عصبی و پرخاشگر، خودش هم عصبی و پرخاشگر میشود تا با تداوم این چرخه، طعم تلخ رفتار پدر را به او بچشاند. کودکی با مادر وسواسی، خودش هم به شدت روی نظم اتاق یا تمیزی دستها و صورتش حساس میشود یا هر لباسی را تن نمیکند چون بدنش را میخاراند تا بدین شکل به مادر بفهماند که رفتارهای وسواسگونه او تا چه حد برای کودک عذابآور بوده است.
پس میبینیم که درونیسازی خصوصیات منفی والدین کارکرد بسیار مهم و عمیقی دارد و رابطه را در یک سیکل منفی نگاه میدارد. هر چند این سیکل بسیار آسیبرسان است، اما انگار همهی اعضای خانواده را راضی نگاه میدارد. شاید در سطح خودآگاه شاکی باشند، اما آنچه باعث تداوم چرخه میشود، رضایت و لذتمندی در سطح ناخودآگاه است.
والد در ناخودآگاهش راضی است، چراکه عذابوجدانش از پرخاشی که به فرزندش میکند کم میشود، چون کودکش هم به خاطر هر چیزی کوچکی داد میزند و قشقرق راه میاندازد. یا مادر کودکی را میبیند که با وسواسهایش او را درمانده کرده؛ پس خودش هم با عذابوجدان کمتری به رفتارهای وسواسگونهاش ادامه میدهد. کودک هم متقابلاً در سطح ناخودآگاه از انتقامی که میگیرد لذت میبرد و احساس گناهش نیز تا حد زیادی فروکش خواهد کرد.
👶 @childrentherapy
بنابر یکی از نظریهها، وجود یا نبود پدر در سنین خردسالی، پدید مهمی است که بر روند رشد جنسی افراد تاثیر میگذارد.
مطابق این نظریه، کودکانی که در پنج سال نخست زندگیشان از پدر محروم باشند، به این نتیجه میرسند که حمایت والدین همیشگی و پایدار نیست. همچنین، از نظر آنها، روابط صمیمانه افراد بزرگسال نیز موقتی و زودگذر است. این افراد معمولا زود به بلوغ جنسی میرسند روابط جنسی خود را در سنین پایین آغاز میکنند، و شرکای جنسی متعددی دارند - راهبردی که هدف آن، افزایش تعداد فرزندان است. ممکن است ویژگیهای شخصیتی برونگرایی و تکانشی بودن هم با این شرایط همراه شوند و آن را سهولت بخشند. این افراد دیگران را غیرقابل اعتماد و روابط میان فردی را موقتی و گذرا میدانند. آنها فرصتطلبانی هستند که در روابط جنسی گذرای خود با دیگران، فقط به فکر منافع خودشان هستند.
برعکس، افرادی که در پنج سال نخست زندگیشان از موهبت پدری مهربان و فداکار برخوردارند دیدگاه کاملا متفاوتی در مورد دیگران پیدا میکنند. از نظر آنها، دیگران قابل اعتمادند و روابط میان فردی همیشگی و پایدارند. این تجارب محیطی اولیه افراد را به سمت داشتن همسری دائمی سوق میدهند. چنین افرادی دیر به بلوغ جنسی میرسند؛ روابط جنسی خود را در سنین بالاتری آغاز میکنند؛ در پی برقراری روابط بلندمدت و صمیمانهای با دیگران هستند؛ و تعداد معدودی فرزند دارند که تمام هم و غمشان را صرف آنها میکنند.
شواهد تجربی چندی در تایید این نظریه وجود دارد، مثلا، شیوع بیبندوباری جنسی در میان فرزندان طلاق بیشتر از سایر کودکان است. افزون بر این، دخترانی که بدون پدر بزرگ میشوند، زودتر از دخترانی که پدر دارند، به بلوغ جنسی میرسند. البته، این یافتهها جنبه همبستگی دارند و نمیتوان بر اساس آنها در مورد روابط علت و معلولی نتیجهگیری کرد.
رندی لارسن و دیوید باس، از کتاب روانشناسی شخصیت، ترجمه فرهاد جُمهری و همکاران
👶 @childrentherapy
مطابق این نظریه، کودکانی که در پنج سال نخست زندگیشان از پدر محروم باشند، به این نتیجه میرسند که حمایت والدین همیشگی و پایدار نیست. همچنین، از نظر آنها، روابط صمیمانه افراد بزرگسال نیز موقتی و زودگذر است. این افراد معمولا زود به بلوغ جنسی میرسند روابط جنسی خود را در سنین پایین آغاز میکنند، و شرکای جنسی متعددی دارند - راهبردی که هدف آن، افزایش تعداد فرزندان است. ممکن است ویژگیهای شخصیتی برونگرایی و تکانشی بودن هم با این شرایط همراه شوند و آن را سهولت بخشند. این افراد دیگران را غیرقابل اعتماد و روابط میان فردی را موقتی و گذرا میدانند. آنها فرصتطلبانی هستند که در روابط جنسی گذرای خود با دیگران، فقط به فکر منافع خودشان هستند.
برعکس، افرادی که در پنج سال نخست زندگیشان از موهبت پدری مهربان و فداکار برخوردارند دیدگاه کاملا متفاوتی در مورد دیگران پیدا میکنند. از نظر آنها، دیگران قابل اعتمادند و روابط میان فردی همیشگی و پایدارند. این تجارب محیطی اولیه افراد را به سمت داشتن همسری دائمی سوق میدهند. چنین افرادی دیر به بلوغ جنسی میرسند؛ روابط جنسی خود را در سنین بالاتری آغاز میکنند؛ در پی برقراری روابط بلندمدت و صمیمانهای با دیگران هستند؛ و تعداد معدودی فرزند دارند که تمام هم و غمشان را صرف آنها میکنند.
شواهد تجربی چندی در تایید این نظریه وجود دارد، مثلا، شیوع بیبندوباری جنسی در میان فرزندان طلاق بیشتر از سایر کودکان است. افزون بر این، دخترانی که بدون پدر بزرگ میشوند، زودتر از دخترانی که پدر دارند، به بلوغ جنسی میرسند. البته، این یافتهها جنبه همبستگی دارند و نمیتوان بر اساس آنها در مورد روابط علت و معلولی نتیجهگیری کرد.
رندی لارسن و دیوید باس، از کتاب روانشناسی شخصیت، ترجمه فرهاد جُمهری و همکاران
👶 @childrentherapy
نکتهای که نباید از یاد ببرید این است که پدر و مادر نمیتوانند افراد کاملی باشند، همانطور که فرزندتان هم موجود کاملی نیست. بعضی از والدین در مورد فوقالعاده بودن فرزند خود زیاد صحبت میکنند، برای مثال میگویند بچه ما زودتر از حد معمول راه افتاده یا شروع به صحبت کرده است اما به این حرفها اهمیت ندهید.
زیرا اگر از نزدیک به زندگی آنان نگاه کنید تازه متوجه مسائل و دردسرهای آنها خواهید شد. بهترین خانوادهها هم مسائل و دردسرهایی مربوط به خود را دارند و در حقیقت وجود مشکل در خانواده چندان حائز اهمیت نیست بلکه مسئله مهم و کلیدی چگونگی رفتار اعضای خانواده در برخورد با این مشکلات است.
جی فراست، از کتاب مادر کافی، ترجمه مهبد ابراهیمی
👶 @childrentherapy
زیرا اگر از نزدیک به زندگی آنان نگاه کنید تازه متوجه مسائل و دردسرهای آنها خواهید شد. بهترین خانوادهها هم مسائل و دردسرهایی مربوط به خود را دارند و در حقیقت وجود مشکل در خانواده چندان حائز اهمیت نیست بلکه مسئله مهم و کلیدی چگونگی رفتار اعضای خانواده در برخورد با این مشکلات است.
جی فراست، از کتاب مادر کافی، ترجمه مهبد ابراهیمی
👶 @childrentherapy
| آرمانگرایی و انتقاد در نوجوانان |
توانایی نوجوان به فکر کردن درباره احتمالات باعث فکر کردن به دنیای آرمانی میشود. اعتقاد به دنیای آرمانی و بینقص باعث انتقاد و عیبجویی از بزرگسالان میشود که به آن «شکاف بین دو نسل» میگوییم. طبق فرضیه طرد آیین، نوجوان با تمام اصول قراردادی نسل قبل مخالفت میکند که شورش علیه شورش خوانده میشود. با اینحال آرمانگرایی و انتقاد برای نوجوان مفید است. دیدن دیگران به عنوان کسانی که هم نقاط ضعف هم نقاط قوت دارند به ایجاد تغییر اجتماعی و برقرار کردن روابط مناسب و بادوام کمک میکند.
👶 @childrentherapy
توانایی نوجوان به فکر کردن درباره احتمالات باعث فکر کردن به دنیای آرمانی میشود. اعتقاد به دنیای آرمانی و بینقص باعث انتقاد و عیبجویی از بزرگسالان میشود که به آن «شکاف بین دو نسل» میگوییم. طبق فرضیه طرد آیین، نوجوان با تمام اصول قراردادی نسل قبل مخالفت میکند که شورش علیه شورش خوانده میشود. با اینحال آرمانگرایی و انتقاد برای نوجوان مفید است. دیدن دیگران به عنوان کسانی که هم نقاط ضعف هم نقاط قوت دارند به ایجاد تغییر اجتماعی و برقرار کردن روابط مناسب و بادوام کمک میکند.
👶 @childrentherapy
به محض اینکه فرزندانمان شروع میکنند به مدرسه رفتن، اگر خوب درس بخوانند ما بلافاصله قول میدهیم به آنها پول جایزه بدهیم. این کار اشتباه است. ما به این ترتیب پول را که چیز بیاصالتی است با چیزی قابل تحسین و با ارزش که همان تحصیل و لذت از آگاهی است میآمیزیم.
پولی را که به فرزندانمان میدهیم باید بدون موردی داده شود. باید با بیتفاوتی داده شود، تا یاد بگیرند با بیتفاوتی دریافتش کنند. و باید داده شود نه برای اینکه یاد بگیرند دوستش داشته باشند؛ بلکه یاد بگیرند که دوستش نداشته باشند و خصلت واقعیاش را و اهمیتش را برای برآوردن واقعیترین آرزوهایی که جنبه روحانی دارد درک کنند.
👶 @childrentherapy
پولی را که به فرزندانمان میدهیم باید بدون موردی داده شود. باید با بیتفاوتی داده شود، تا یاد بگیرند با بیتفاوتی دریافتش کنند. و باید داده شود نه برای اینکه یاد بگیرند دوستش داشته باشند؛ بلکه یاد بگیرند که دوستش نداشته باشند و خصلت واقعیاش را و اهمیتش را برای برآوردن واقعیترین آرزوهایی که جنبه روحانی دارد درک کنند.
👶 @childrentherapy
به عقیده کاگان، بچههای بسیار کمرو یا معاشرتی، نوعی فیزیولوژی را به ارث میبرند که آنها را به سمت سبک خُلقوخوی خاصی سوق میدهد. با این حال، پژوهش توارثپذیری نشان میدهد که ژنها فقط اندکی در کمرویی و معاشرتی بودن مشارکت دارند. تجربه نیز تاثیر قدرتمندی دارد.
روشهای فرزندپروری بر احتمال اینکه بچهای که از لحاظ هیجانی واکنشپذیر است کودکی ترسو شود تاثیر میگذارند. فرزندپروری صمیمانه و حمایتکننده، واکنش فیزیولوژیکی شدید نوباوگان و کودکان پیشدبستانی به رویدادهای جدید را کاهش میدهد، در حالی که فرزندپروری سرد و بدون محبت، اضطراب را افزایش میدهد.
و اگر والدین از نوباوگانی که رویدادهای جدید را دوست ندارند در برابر استرسهای جزئی محافظت کنند، این باعث میشود که کودک به سختی بتواند بر میل به عقبنشینی چیره شود. والدینی که از بچه خود میخواهند به تجربیات تازه نزدیک شود به او در غلبه کردن بر ترس کمک میکنند.
در صورتی که کمرویی ادامه یابد به احتیاطکاری زیاد، عزتنفس پایین و تنهایی منجر میشود. در نوجوانی، کمرویی خطر اضطراب شدید مخصوصا فوبی اجتماعی را افزایش میدهد. فوبی اجتماعی ترس شدید از تحقیر شدن در موقعیتهای اجتماعی است. برای اینکه کودکان کمرو مهارتهای اجتماعی موثری را اکتساب کنند، فرزندپروری باید با خُلقوخوی آنها تنظیم شود.
لورا برک، از کتاب روانشناسی رشد، ترجمه یحیی سیدمحمدی
👶 @childrentherapy
روشهای فرزندپروری بر احتمال اینکه بچهای که از لحاظ هیجانی واکنشپذیر است کودکی ترسو شود تاثیر میگذارند. فرزندپروری صمیمانه و حمایتکننده، واکنش فیزیولوژیکی شدید نوباوگان و کودکان پیشدبستانی به رویدادهای جدید را کاهش میدهد، در حالی که فرزندپروری سرد و بدون محبت، اضطراب را افزایش میدهد.
و اگر والدین از نوباوگانی که رویدادهای جدید را دوست ندارند در برابر استرسهای جزئی محافظت کنند، این باعث میشود که کودک به سختی بتواند بر میل به عقبنشینی چیره شود. والدینی که از بچه خود میخواهند به تجربیات تازه نزدیک شود به او در غلبه کردن بر ترس کمک میکنند.
در صورتی که کمرویی ادامه یابد به احتیاطکاری زیاد، عزتنفس پایین و تنهایی منجر میشود. در نوجوانی، کمرویی خطر اضطراب شدید مخصوصا فوبی اجتماعی را افزایش میدهد. فوبی اجتماعی ترس شدید از تحقیر شدن در موقعیتهای اجتماعی است. برای اینکه کودکان کمرو مهارتهای اجتماعی موثری را اکتساب کنند، فرزندپروری باید با خُلقوخوی آنها تنظیم شود.
لورا برک، از کتاب روانشناسی رشد، ترجمه یحیی سیدمحمدی
👶 @childrentherapy
کابوسهای کودکان اغلب ناشی از اضطرابهای روزانه آنهاست. کودکی نوپا ممکن است اضطراب جدایی از شما را داشته باشد، کودکی سه ساله ممکن است اضطراب آموزش توالت رفتن و کودک بزرگتر ممکن است اضطراب امیال پرخاشگرانه یا جنسی را داشته باشد. قلدری در مدرسه، جدایی والدین یا عزادار شدن نیز از دلایل بروز کابوسها هستند.
هنگامی که کودکی کابوس میبیند، ضروری است والدین تسکین و آرامش زیادی به او بدهند. در این مواقع چراغها را به مدت پنج دقیقه روشن کنید یا برای مدت کوتاهی کنار او دراز بکشید. با این وجود، چراغهای اتاق را روشن نگذاشته و تمام مدت شب را با او نگذرانید زیرا کودک باید بداند که اتفاق بدی نخواهد افتاد. به او اطمینان دهید که کابوس تمام شده و آنها سلامت خواهند بود.
میتوانید در اتاق کودک را باز بگذارید یا چراغی را در راهرو روشن نگه داشته یا از چراغ خواب استفاده کنید. در طول روز به دنبال علت اضطراب فرزند خود باشید. هنگامی که علت را یافتید، سعی کنید درباره آن با جزئیات گفتگو کنید. از قراردادن کودک در معرض برنامههای تلویزیونی خشن یا ترسناک یا فیلمها، بازیهای رایانهای یا کتابهایی از این دست خودداری کنید زیرا ترسهای ناشی از این مسائل به کابوسها تسری مییابند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
هنگامی که کودکی کابوس میبیند، ضروری است والدین تسکین و آرامش زیادی به او بدهند. در این مواقع چراغها را به مدت پنج دقیقه روشن کنید یا برای مدت کوتاهی کنار او دراز بکشید. با این وجود، چراغهای اتاق را روشن نگذاشته و تمام مدت شب را با او نگذرانید زیرا کودک باید بداند که اتفاق بدی نخواهد افتاد. به او اطمینان دهید که کابوس تمام شده و آنها سلامت خواهند بود.
میتوانید در اتاق کودک را باز بگذارید یا چراغی را در راهرو روشن نگه داشته یا از چراغ خواب استفاده کنید. در طول روز به دنبال علت اضطراب فرزند خود باشید. هنگامی که علت را یافتید، سعی کنید درباره آن با جزئیات گفتگو کنید. از قراردادن کودک در معرض برنامههای تلویزیونی خشن یا ترسناک یا فیلمها، بازیهای رایانهای یا کتابهایی از این دست خودداری کنید زیرا ترسهای ناشی از این مسائل به کابوسها تسری مییابند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
بر اساس پژوهش ویگوتسکی در زمینه آموزش، در عین حال که کودکان نیاز دارند به جای دریافت مستقیم اطلاعات فعالانه در امر آموزش مشارکت کرده و بیاموزند، معلمان نیز میبایست آنها را در رسیدن به سطوح بالاتر ادراک یاری کنند.
همچنین پیش از آموزش یک مفهوم به کودکان لازم نیست صبر کنیم که کودکان به مرحله مشخصی از رشد ذهنی دست یابند. برای مثال، معلمان میتوانند مفهومی پیچیده را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنند تا کودک بتواند آن را درک کند. همسالان و کودکان بزرگتر نیز میتوانند در یادگیری کودکان موثر باشند.
طبق یافتههای یک پژوهش، هنگامی که کودکی مترقی به کودکی دیگر مطالبی را میآموزد که خود به تازگی آموخته است، میتواند بسیار موثر باشد؛ چراکه چنین کودکی از موانع درک آن مفهوم آگاهی دارد…
بنا بر تحقیقات انجام گرفته، کودکانی که با انجام کار گروهی و مداخله بزرگسالان مطالب را میآموزند، در مقایسه با کودکانی که خود به تنهایی به کشف امور میپردازند، یادگیری سریعتری دارند. با این حال، کودکان به جای دریافت منفعلانه اطلاعات، یقینا نیاز دارند در یادگیری خود مشارکت فعال داشته باشند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
همچنین پیش از آموزش یک مفهوم به کودکان لازم نیست صبر کنیم که کودکان به مرحله مشخصی از رشد ذهنی دست یابند. برای مثال، معلمان میتوانند مفهومی پیچیده را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنند تا کودک بتواند آن را درک کند. همسالان و کودکان بزرگتر نیز میتوانند در یادگیری کودکان موثر باشند.
طبق یافتههای یک پژوهش، هنگامی که کودکی مترقی به کودکی دیگر مطالبی را میآموزد که خود به تازگی آموخته است، میتواند بسیار موثر باشد؛ چراکه چنین کودکی از موانع درک آن مفهوم آگاهی دارد…
بنا بر تحقیقات انجام گرفته، کودکانی که با انجام کار گروهی و مداخله بزرگسالان مطالب را میآموزند، در مقایسه با کودکانی که خود به تنهایی به کشف امور میپردازند، یادگیری سریعتری دارند. با این حال، کودکان به جای دریافت منفعلانه اطلاعات، یقینا نیاز دارند در یادگیری خود مشارکت فعال داشته باشند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
نکتهای که نباید از یاد ببرید این است که پدر و مادر نمیتوانند افراد کاملی باشند، همانطور که فرزندتان هم موجود کاملی نیست. بعضی از والدین در مورد فوقالعاده بودن فرزند خود زیاد صحبت میکنند، برای مثال میگویند بچه ما زودتر از حد معمول راه افتاده یا شروع به صحبت کرده است اما به این حرفها اهمیت ندهید.
زیرا اگر از نزدیک به زندگی آنان نگاه کنید تازه متوجه مسائل و دردسرهای آنها خواهید شد. بهترین خانوادهها هم مسائل و دردسرهایی مربوط به خود را دارند و در حقیقت وجود مشکل در خانواده چندان حائز اهمیت نیست بلکه مسئله مهم و کلیدی چگونگی رفتار اعضای خانواده در برخورد با این مشکلات است.
جی فراست، از کتاب مادر کافی، ترجمه مهبد ابراهیمی
👶 @childrentherapy
زیرا اگر از نزدیک به زندگی آنان نگاه کنید تازه متوجه مسائل و دردسرهای آنها خواهید شد. بهترین خانوادهها هم مسائل و دردسرهایی مربوط به خود را دارند و در حقیقت وجود مشکل در خانواده چندان حائز اهمیت نیست بلکه مسئله مهم و کلیدی چگونگی رفتار اعضای خانواده در برخورد با این مشکلات است.
جی فراست، از کتاب مادر کافی، ترجمه مهبد ابراهیمی
👶 @childrentherapy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نکته: «هیچکدام ازین علایم جز علایم اصلی اوتیسم نیست»
تشخیص زودهنگام علایم اوتیسم میتونه تأثیر زیادی روی درمان و مدیریت این اختلال داشته باشه. اگرچه این علائم الزاما به معنای اوتیسم نیستن، اما درصورت تکرار، بهتره بررسی بشن. اوتیسم معمولاً با رفتارهای تکراری و ارتباطات محدود شناخته میشه. برای مثال، بچهها ممکنه پرش کنن، دستشون رو تکون بدن، یا اشیاء رو بچرخونن. همچنین، ممکنه به محیط اطرافشون توجه نکنن.
اهمیت تشخیص زودهنگام اینه که با شناسایی سریع، میتونیم از پیشرفت مشکلات جلوگیری کنیم و به بچهها کمک کنیم. این کار نه تنها به بهبود زندگی خودشون کمک میکنه، بلکه خانوادهها رو هم در درک و مدیریت شرایط فرزندشون یاری میده. بنابراین، توجه به این علائم و رفتارها میتونه تفاوت زیادی تو زندگی بچههای مبتلا به اوتیسم و خانوادههاشون ایجاد کنه.
👶 @childrentherapy
تشخیص زودهنگام علایم اوتیسم میتونه تأثیر زیادی روی درمان و مدیریت این اختلال داشته باشه. اگرچه این علائم الزاما به معنای اوتیسم نیستن، اما درصورت تکرار، بهتره بررسی بشن. اوتیسم معمولاً با رفتارهای تکراری و ارتباطات محدود شناخته میشه. برای مثال، بچهها ممکنه پرش کنن، دستشون رو تکون بدن، یا اشیاء رو بچرخونن. همچنین، ممکنه به محیط اطرافشون توجه نکنن.
اهمیت تشخیص زودهنگام اینه که با شناسایی سریع، میتونیم از پیشرفت مشکلات جلوگیری کنیم و به بچهها کمک کنیم. این کار نه تنها به بهبود زندگی خودشون کمک میکنه، بلکه خانوادهها رو هم در درک و مدیریت شرایط فرزندشون یاری میده. بنابراین، توجه به این علائم و رفتارها میتونه تفاوت زیادی تو زندگی بچههای مبتلا به اوتیسم و خانوادههاشون ایجاد کنه.
👶 @childrentherapy
بر اساس پژوهش ویگوتسکی در زمینه آموزش، در عین حال که کودکان نیاز دارند به جای دریافت مستقیم اطلاعات فعالانه در امر آموزش مشارکت کرده و بیاموزند، معلمان نیز میبایست آنها را در رسیدن به سطوح بالاتر ادراک یاری کنند.
همچنین پیش از آموزش یک مفهوم به کودکان لازم نیست صبر کنیم که کودکان به مرحله مشخصی از رشد ذهنی دست یابند. برای مثال، معلمان میتوانند مفهومی پیچیده را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنند تا کودک بتواند آن را درک کند. همسالان و کودکان بزرگتر نیز میتوانند در یادگیری کودکان موثر باشند.
طبق یافتههای یک پژوهش، هنگامی که کودکی مترقی به کودکی دیگر مطالبی را میآموزد که خود به تازگی آموخته است، میتواند بسیار موثر باشد؛ چراکه چنین کودکی از موانع درک آن مفهوم آگاهی دارد…
بنا بر تحقیقات انجام گرفته، کودکانی که با انجام کار گروهی و مداخله بزرگسالان مطالب را میآموزند، در مقایسه با کودکانی که خود به تنهایی به کشف امور میپردازند، یادگیری سریعتری دارند. با این حال، کودکان به جای دریافت منفعلانه اطلاعات، یقینا نیاز دارند در یادگیری خود مشارکت فعال داشته باشند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
همچنین پیش از آموزش یک مفهوم به کودکان لازم نیست صبر کنیم که کودکان به مرحله مشخصی از رشد ذهنی دست یابند. برای مثال، معلمان میتوانند مفهومی پیچیده را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنند تا کودک بتواند آن را درک کند. همسالان و کودکان بزرگتر نیز میتوانند در یادگیری کودکان موثر باشند.
طبق یافتههای یک پژوهش، هنگامی که کودکی مترقی به کودکی دیگر مطالبی را میآموزد که خود به تازگی آموخته است، میتواند بسیار موثر باشد؛ چراکه چنین کودکی از موانع درک آن مفهوم آگاهی دارد…
بنا بر تحقیقات انجام گرفته، کودکانی که با انجام کار گروهی و مداخله بزرگسالان مطالب را میآموزند، در مقایسه با کودکانی که خود به تنهایی به کشف امور میپردازند، یادگیری سریعتری دارند. با این حال، کودکان به جای دریافت منفعلانه اطلاعات، یقینا نیاز دارند در یادگیری خود مشارکت فعال داشته باشند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
همه ما دو زندگی موازی داریم: یکی همین زندگی کنونیمان و دیگری همان که حس میکنیم باید میداشتیم یا هنوز هم ممکن است داشته باشیمش. با وجود تمام تلاشی که صَرف زیستن در لحظه میکنیم، آن زندگیِ نازیسته به حضوری گریزناپذیر میماند، به سایهای که گویی قدمبهقدم ما را دنبال میکند؛ و همین ممکن است تبدیل شود به داستان زندگی ما: مرثیهای در سوگ نیازهای برآوردهنشده و میلهای قربانیشده. افسانه استعدادهایمان ما را افسون میکند؛ این افسانه که میتوانیم چهجور آدمی شویم و چهها کنیم. و این میتواند زندگی ما را به یک ناکامی همیشگی و بیپایان تبدیل کند.
آدام فیلیپس
از کتاب حسرت در ستایش زندگی نازیسته
ترجمه میثم سامانپور
In the Distance, Shelby McQuilkin
👶 @childrentherapy
آدام فیلیپس
از کتاب حسرت در ستایش زندگی نازیسته
ترجمه میثم سامانپور
In the Distance, Shelby McQuilkin
👶 @childrentherapy