اگه تنها دستاورد یه آدم از تمام زندگیش، داشتن بچهست؛ پس چرا انسان از غار اومد بیرون و متمدن شد؟ همین بچهای که میآرن رو هم جوری «تربیت» میکنن که وقتی بزرگ شد، باید کلی هزینه کنه و سالها بره تراپی تا مگر قسمتی از تراماهایی که والدین براش ایجاد کردن، درمان شه. چه بسا توی غار و کنار والدین نئاندرتال کمتر آسیب میدید. بعد انسان امروزی به خاطر بچهای که هنوز داره به روش نیاکانش «تربیتش» میکنه به خودش مفتخره. جالبْ واقعاً.
"نعیمه بخشی"
👶 @childrentherapy
"نعیمه بخشی"
👶 @childrentherapy
نکتهای که نباید از یاد ببرید این است که پدر و مادر نمیتوانند افراد کاملی باشند، همانطور که فرزندتان هم موجود کاملی نیست. بعضی از والدین در مورد فوقالعاده بودن فرزند خود زیاد صحبت میکنند، برای مثال میگویند بچه ما زودتر از حد معمول راه افتاده یا شروع به صحبت کرده است اما به این حرفها اهمیت ندهید.
زیرا اگر از نزدیک به زندگی آنان نگاه کنید تازه متوجه مسائل و دردسرهای آنها خواهید شد. بهترین خانوادهها هم مسائل و دردسرهایی مربوط به خود را دارند و در حقیقت وجود مشکل در خانواده چندان حائز اهمیت نیست بلکه مسئله مهم و کلیدی چگونگی رفتار اعضای خانواده در برخورد با این مشکلات است.
جی فراست، از کتاب مادر کافی، ترجمه مهبد ابراهیمی
👶 @childrentherapy
زیرا اگر از نزدیک به زندگی آنان نگاه کنید تازه متوجه مسائل و دردسرهای آنها خواهید شد. بهترین خانوادهها هم مسائل و دردسرهایی مربوط به خود را دارند و در حقیقت وجود مشکل در خانواده چندان حائز اهمیت نیست بلکه مسئله مهم و کلیدی چگونگی رفتار اعضای خانواده در برخورد با این مشکلات است.
جی فراست، از کتاب مادر کافی، ترجمه مهبد ابراهیمی
👶 @childrentherapy
گوش دادن نقش اصلی را در حل مسائل بازی میکند. ما والدین اغلب بیش از حد مشتاقیم که پند و اندرز بدهیم و از «خرد» خود بهره و نصیب ببخشیم. فرض ما بر این است که مشکل را میفهمیم و میدانیم که چگونه آن را حل کنیم. این اشتباه فاحشی است که میتواند ارتباط را تضعیف کند. بچهها مانند هرکس دیگر دلشان میخواهد که دیگران حرفشان را بشنوند و درکشان کنند. این نیازی اساسی است.
میتوانید تصور کنید که اگر فقط یک روز احساس میکردید دیگران شما را درک نمیکنند زندگی به چه صورت میشد؟ برای مثال، فرقی نمیکرد چه بگویید، حرفتان را بد میفهمیدند یا به آن اعتنایی نمیکردند؟ با مدنظر قرار دادن این موضوع، باید به خاطر داشته باشیم که قبل از اقدام به جستجو و تعیین راهحل، به صحبتهای کودک گوش بدهیم. گوش سپردن کار سادهای نیست. این فعالیتی است که به توجه کامل و همدلی ما نیاز دارد.
آرتور روشن، از کتاب قصهگویی، ترجمه بهزاد یزدانی و مژگان عماد
👶 @childrentherapy
میتوانید تصور کنید که اگر فقط یک روز احساس میکردید دیگران شما را درک نمیکنند زندگی به چه صورت میشد؟ برای مثال، فرقی نمیکرد چه بگویید، حرفتان را بد میفهمیدند یا به آن اعتنایی نمیکردند؟ با مدنظر قرار دادن این موضوع، باید به خاطر داشته باشیم که قبل از اقدام به جستجو و تعیین راهحل، به صحبتهای کودک گوش بدهیم. گوش سپردن کار سادهای نیست. این فعالیتی است که به توجه کامل و همدلی ما نیاز دارد.
آرتور روشن، از کتاب قصهگویی، ترجمه بهزاد یزدانی و مژگان عماد
👶 @childrentherapy
باور این مسئله که باید کودک را مسئول جزئیات زندگی خود بدانیم برای ما یک انقلاب فکری است. هنوز به یاد دارم که مادربزرگم چه تحسینآمیز در مورد همسایهمان میگفت «او بهترین مادر دنیاست. چه کارهایی که برای فرزند خود نکرده است!» من با این باور بزرگ شدهام که مادر خوب همه کار برای فرزند خود میکند. البته من پا از محدوده خود فراتر نهادهام. نهتنها برای آنها همه کار میکنم، بلکه به جای آنها فکر هم میکنم. نتیجه؟ هر روز بر سر هر مسئله جزئی جدالهای اعتقادی پیش خواهد آمد و با احساس بدی به پایان خواهد رسید.
هنگامی که سرانجام آموختم مسئولیتی را که حق مسلم فرزندان من است به آنها بسپارم، اوضاع همه بهتر شد. آنچه به من کمک کرد این بود: هرگاه احساس کردم که برای دخالت در مسئلهای تحت تاثیر قرار گرفتهام، از خود میپرسم «آیا من اینجا حقی دارم؟... باید خود را مسئول بدانم؟... آیا بهتر نیست فرزندانم را مسئول خودشان بدانم؟»
ادل فایبر و الیان مازلیش، از کتاب چگونه با فرزند خود گفتگو کنیم، ترجمه لاله دهقانی
👶 @childrentherapy
هنگامی که سرانجام آموختم مسئولیتی را که حق مسلم فرزندان من است به آنها بسپارم، اوضاع همه بهتر شد. آنچه به من کمک کرد این بود: هرگاه احساس کردم که برای دخالت در مسئلهای تحت تاثیر قرار گرفتهام، از خود میپرسم «آیا من اینجا حقی دارم؟... باید خود را مسئول بدانم؟... آیا بهتر نیست فرزندانم را مسئول خودشان بدانم؟»
ادل فایبر و الیان مازلیش، از کتاب چگونه با فرزند خود گفتگو کنیم، ترجمه لاله دهقانی
👶 @childrentherapy
کابوسهای کودکان اغلب ناشی از اضطرابهای روزانه آنهاست. کودکی نوپا ممکن است اضطراب جدایی از شما را داشته باشد، کودکی سهساله ممکن است اضطراب آموزش توالت رفتن و کودک بزرگتر ممکن است اضطراب امیال پرخاشگرانه یا جنسی را داشته باشد.
قلدری در مدرسه، جدایی والدین یا عزادار شدن نیز از دلایل بروز کابوسها هستند. هنگامی که کودکی کابوس میبیند، ضروری است والدین تسکین و آرامش زیادی به او بدهند. در این مواقع چراغها را به مدت پنج دقیقه روشن کنید یا برای مدت کوتاهی کنار او دراز بکشید.
با این وجود، چراغهای اتاق را روشن نگذاشته و تمام مدت شب را با او نگذرانید؛ زیرا کودک باید بداند که اتفاق بدی نخواهد افتاد به او اطمینان دهید که کابوس تمام شده و آنها سلامت خواهند بود. میتوانید در اتاق کودک را باز بگذارید یا چراغی را در راهرو روشن نگه داشته یا از چراغ خواب استفاده کنید.
در طول روز به دنبال علت اضطراب فرزند خود باشید. هنگامی که علت را یافتید سعی کنید درباره آن با جزئیات گفتگو کنید. از قراردادن کودک در معرض برنامههای تلویزیونی خشن یا ترسناک یا فیلمها، بازیهای رایانهای یا کتابهایی از این دست خودداری کنید؛ زیرا ترسهای ناشی از این مسائل به کابوسها تسری مییابند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
قلدری در مدرسه، جدایی والدین یا عزادار شدن نیز از دلایل بروز کابوسها هستند. هنگامی که کودکی کابوس میبیند، ضروری است والدین تسکین و آرامش زیادی به او بدهند. در این مواقع چراغها را به مدت پنج دقیقه روشن کنید یا برای مدت کوتاهی کنار او دراز بکشید.
با این وجود، چراغهای اتاق را روشن نگذاشته و تمام مدت شب را با او نگذرانید؛ زیرا کودک باید بداند که اتفاق بدی نخواهد افتاد به او اطمینان دهید که کابوس تمام شده و آنها سلامت خواهند بود. میتوانید در اتاق کودک را باز بگذارید یا چراغی را در راهرو روشن نگه داشته یا از چراغ خواب استفاده کنید.
در طول روز به دنبال علت اضطراب فرزند خود باشید. هنگامی که علت را یافتید سعی کنید درباره آن با جزئیات گفتگو کنید. از قراردادن کودک در معرض برنامههای تلویزیونی خشن یا ترسناک یا فیلمها، بازیهای رایانهای یا کتابهایی از این دست خودداری کنید؛ زیرا ترسهای ناشی از این مسائل به کابوسها تسری مییابند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
ترومای روانی
یک اتفاق وحشتناک و غیرقابل کنترل، روان زخم نامیده می شود. ضربه یا ترومای روانی به تأثیرات پس از یک رویداد وحشتناک مثل تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طبیعی بر روی روان انسان گفته میشود. واکنشهای اولیه به ضربهٔ روانی معمولاً به صورت شوک و انکار هستند.
ترومای روانی نتیجه حوادث فوق العاده استرس زاست که احساس امنیت شما را از بین می برد. هر وضعیتی که احساس خشم و انزوا را از خود نشان دهد، می تواند دردناک باشد، حتی اگر آسیب فیزیکی نباشد.
ترومای روانی (یا روان زخم) میتواند به عنوان یک اتفاق بد تعریف شود، چنانکه نمیتوانیم آن را درک و تحلیل کنیم. رویه منفی تروما آن است که نمیتوانیم آن را به درستی به خاطر بیاوریم یا مطابق اثری که بر ما میگذارد، به آن واکنش نشان دهیم. تروما در ما می ماند، اما از ما مخفی میماند و تنها از طریق برخی نشانهها و دردها حضور خود را نشان میدهد.
*ترومای دوران کودکی
جای تعجب نیست که بسیاری از تروماهای زندگی در کودکی اتفاق میافتد. بچهها نسبت به تجربه تروما بسیار حساسند، چون نمیتوانند دنیای اطراف خود را درک کنند و مجبورند تا حد زیادی بر پدر و مادرشان که چندان بالغ، صبور یا متعادل نیستند تکیه کنند. یک کودک ممکن است از سوی والدین، دچار تروما شود: مثلا از سوی مادری که پس از تولد نوزاد، دچار افسردگی پس از زایمان شده است، یا ممکن است کودک به خاطر خشونت والدین دچار تروما شود.
یک کودک ممکن است دچار ترومایی شود که روانشناسان آن را "ترومای غفلت" مینامند. معنای این تروما این است که کودک در سنین حساسی، بین تولد تا پنج سالگی (به ویژه در ۱۸ ماه اول زندگی)، به اندازه کافی نوازش دریافت نکند و احساس آرامش و محبت نبیند، به عبارت دیگر عشق دریافت نکند.
تروماهای دوران کودکی می تواند از هر چیزی که ایمنی کودک را مختل کند، اتفاق بیافتد، از جمله :
*محیط بی ثبات و ناامن
*جدایی از والدین
*بیماری جدی
*سو استفاده جنسی، فیزیکی
*سو استفاده کلامی
*خشونت خانگی
*بی توجهی
تجربه تروما در دوران کودکی می تواند یک اثر شدید و طولانی مدت داشته باشد؛ زمانی که ترومای دوران کودکی حل نشود، احساس ترس و بی کفایتی به بزرگسالی ادامه می یابد.
گبور_مته نویسنده کتاب "افسانه عادی بودن پزشک مجارستانی کانادایی است. او با سابقه در خانواده درمانی علاقه خاصی به رشد و تروما زخم روانی در دوران کودکی و تأثیرات بالقوه مادام العمر آن بر بهداشت روانی و جسمی، از جمله در بیماری خود ،ایمنی ،سرطان اختلال بیش فعالی و نقص توجه اعتیاد و طیف گسترده ای از موارد دیگر
👶 @childrentherapy
یک اتفاق وحشتناک و غیرقابل کنترل، روان زخم نامیده می شود. ضربه یا ترومای روانی به تأثیرات پس از یک رویداد وحشتناک مثل تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طبیعی بر روی روان انسان گفته میشود. واکنشهای اولیه به ضربهٔ روانی معمولاً به صورت شوک و انکار هستند.
ترومای روانی نتیجه حوادث فوق العاده استرس زاست که احساس امنیت شما را از بین می برد. هر وضعیتی که احساس خشم و انزوا را از خود نشان دهد، می تواند دردناک باشد، حتی اگر آسیب فیزیکی نباشد.
ترومای روانی (یا روان زخم) میتواند به عنوان یک اتفاق بد تعریف شود، چنانکه نمیتوانیم آن را درک و تحلیل کنیم. رویه منفی تروما آن است که نمیتوانیم آن را به درستی به خاطر بیاوریم یا مطابق اثری که بر ما میگذارد، به آن واکنش نشان دهیم. تروما در ما می ماند، اما از ما مخفی میماند و تنها از طریق برخی نشانهها و دردها حضور خود را نشان میدهد.
*ترومای دوران کودکی
جای تعجب نیست که بسیاری از تروماهای زندگی در کودکی اتفاق میافتد. بچهها نسبت به تجربه تروما بسیار حساسند، چون نمیتوانند دنیای اطراف خود را درک کنند و مجبورند تا حد زیادی بر پدر و مادرشان که چندان بالغ، صبور یا متعادل نیستند تکیه کنند. یک کودک ممکن است از سوی والدین، دچار تروما شود: مثلا از سوی مادری که پس از تولد نوزاد، دچار افسردگی پس از زایمان شده است، یا ممکن است کودک به خاطر خشونت والدین دچار تروما شود.
یک کودک ممکن است دچار ترومایی شود که روانشناسان آن را "ترومای غفلت" مینامند. معنای این تروما این است که کودک در سنین حساسی، بین تولد تا پنج سالگی (به ویژه در ۱۸ ماه اول زندگی)، به اندازه کافی نوازش دریافت نکند و احساس آرامش و محبت نبیند، به عبارت دیگر عشق دریافت نکند.
تروماهای دوران کودکی می تواند از هر چیزی که ایمنی کودک را مختل کند، اتفاق بیافتد، از جمله :
*محیط بی ثبات و ناامن
*جدایی از والدین
*بیماری جدی
*سو استفاده جنسی، فیزیکی
*سو استفاده کلامی
*خشونت خانگی
*بی توجهی
تجربه تروما در دوران کودکی می تواند یک اثر شدید و طولانی مدت داشته باشد؛ زمانی که ترومای دوران کودکی حل نشود، احساس ترس و بی کفایتی به بزرگسالی ادامه می یابد.
گبور_مته نویسنده کتاب "افسانه عادی بودن پزشک مجارستانی کانادایی است. او با سابقه در خانواده درمانی علاقه خاصی به رشد و تروما زخم روانی در دوران کودکی و تأثیرات بالقوه مادام العمر آن بر بهداشت روانی و جسمی، از جمله در بیماری خود ،ایمنی ،سرطان اختلال بیش فعالی و نقص توجه اعتیاد و طیف گسترده ای از موارد دیگر
👶 @childrentherapy
هنگامیکه کودک بودهایم، به ما گفته شده که نگران نباشیم، گریه نکنیم، غمگین، عصبانی نباشیم، حتی اگر این حسها واکنشهای بسیار معمولی به شرایط آن لحظه بودهاند.
این پیشنهادها با حسن نیت از طرف بزرگترها به کودکان داده میشوند و کودکان فکر میکنند که یک فرد بالغ باید افکار و احساساتش را تحت کنترل کامل خود داشته باشد.
این طرز فکر تا هنگامی که کودکان در ظاهر آرام و خوشحال به نظر میرسند در درون خود دارای مشکل هستند. حتی خوشحالترین و متعادلترین افراد نمیتوانند افکار و احساسات را کاملا کنترل کنند.
روث بایر، از کتاب تمرینهای برای شادکامی بر اساس ذهنآگاهی، ترجمه لؤلؤ شقاقی
👶 @childrentherapy
این پیشنهادها با حسن نیت از طرف بزرگترها به کودکان داده میشوند و کودکان فکر میکنند که یک فرد بالغ باید افکار و احساساتش را تحت کنترل کامل خود داشته باشد.
این طرز فکر تا هنگامی که کودکان در ظاهر آرام و خوشحال به نظر میرسند در درون خود دارای مشکل هستند. حتی خوشحالترین و متعادلترین افراد نمیتوانند افکار و احساسات را کاملا کنترل کنند.
روث بایر، از کتاب تمرینهای برای شادکامی بر اساس ذهنآگاهی، ترجمه لؤلؤ شقاقی
👶 @childrentherapy
کودکانی که به اندازه کافی میخوابند، انرژی و انگیزه فعالیت دارند. کودکان دو تا پنجساله به ۱۱ ساعت خوابه شبانه و خواب کوتاه نیمروزی نیاز دارند و عموما در حدود پنجسالگی از خواب نیمروزی بینیاز میشوند. برای بیشتر کودکان هشت ساعت خواب کافی است. خوابآلودگی بیش از حد کودکان در طی روز، مشکلاتی در قدرت تمرکز و توجه آنها ایجاد میکند که این میتواند بر عملکرد کودک در مدرسه تاثیر بگذارد. کودکانی که کمبود خواب دارند، ممکن است در طی روز دمدمی مزاج، تحریکپذیر و یا بیشفعال شوند.
دلورس هافمن و همکاران، از کتاب راهنمای جامع پزشکی، ترجمه پوریا صرامی فروشانی
👶 @childrentherapy
دلورس هافمن و همکاران، از کتاب راهنمای جامع پزشکی، ترجمه پوریا صرامی فروشانی
👶 @childrentherapy
والدینی که رابطه زناشویی صمیمانه و باملاحظه دارند، فرزندان خود را بیشتر تحسین و تحریک میکنند. در مقابل، والدینی که روابط زناشویی آنها خصمانه است کمتر به نیازهای فرزندان خود پاسخ میدهند و به احتمال بیشتری عیبجویی میکنند، عصبانی میشوند و تنبیه میکنند. کودکانی که بهطور مزمن در معرض تعارض خصمانه و حلنشده والدین قرار دارند دچار مشکلات هیجانی جدی هستند. اینها درونی کردن مشکلات (مخصوصا در بین دخترها)، مانند احساس نگرانی و ترس و سعی در اصلاح کردن رابطه والدین، و برونی کردن مشکلات (مخصوصا در بین پسرها)، مانند خشونت کلامی و جسمانی را شامل میشوند. این مشکلات کودک میتوانند رابطه زناشویی والدین را بیشتر خراب کنند.
لورا برک، از کتاب روانشناسی رشد، ترجمه یحیی سیدمحمدی
👶 @childrentherapy
لورا برک، از کتاب روانشناسی رشد، ترجمه یحیی سیدمحمدی
👶 @childrentherapy
والدین ممکن است نگران دلبستگی بیش از حد کودکشان به عروسک خرسی یا هر وسیله آرامشبخش دیگری نظیر یک پتو باشند. آنها ممکن است کودک خود را تصور کنند که در زمان مدرسه آن را با خود میبرد و به همین دلیل نگران اتکای بیش از حد کودک به آن اقلام هستند.
با این حال طبق پژوهشهای انجام گرفته، پتوهای امنیتی (پتو یا هر شی دیگری که کودک در موقعیتهای خاص یا زمان خواب به عنوان منبع آرامشدهنده نزد خود نگه میدارد) و خرسهای عروسکی در روند حرکت از دلبستگی به استقلال سودمندند.
لیت، دریافت کودکانی که از پتوهای امنیتی یا عروسک خرسی استفاده میکردند، دارای استقلال و اعتمادبهنفس بیشتری بودند. کودکان زمانی از این اشیا استفاده میکنند که احساس اضطراب یا ناراحتی کنند؛ بنابراین این اشیا وسایل مفیدی هستند.
علاوه بر این، پتوهای امنیتی و عروسکهای خرسی در زمان جدایی کودک از والدین به آنها آرامش داده و در زمان خوابیدن، در به خواب رفتن و تسکینِ خود به کودک کمک میکنند. در واقع برخی از والدین تمایل دارند با قراردادن عروسک خرسی یا هر شی نرم دیگر در تختخواب فرزندشان، داشتن دلبستگی به اشیا آرامشدهنده را در او تشویق کنند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
با این حال طبق پژوهشهای انجام گرفته، پتوهای امنیتی (پتو یا هر شی دیگری که کودک در موقعیتهای خاص یا زمان خواب به عنوان منبع آرامشدهنده نزد خود نگه میدارد) و خرسهای عروسکی در روند حرکت از دلبستگی به استقلال سودمندند.
لیت، دریافت کودکانی که از پتوهای امنیتی یا عروسک خرسی استفاده میکردند، دارای استقلال و اعتمادبهنفس بیشتری بودند. کودکان زمانی از این اشیا استفاده میکنند که احساس اضطراب یا ناراحتی کنند؛ بنابراین این اشیا وسایل مفیدی هستند.
علاوه بر این، پتوهای امنیتی و عروسکهای خرسی در زمان جدایی کودک از والدین به آنها آرامش داده و در زمان خوابیدن، در به خواب رفتن و تسکینِ خود به کودک کمک میکنند. در واقع برخی از والدین تمایل دارند با قراردادن عروسک خرسی یا هر شی نرم دیگر در تختخواب فرزندشان، داشتن دلبستگی به اشیا آرامشدهنده را در او تشویق کنند.
فِی کارلیسِل، از کتاب روانشناسی برای والدین، ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
وینیکات اصطلاح جالب «مادر رضایتبخش» را برای توصیف یکی از کارکردهای مادرانه ابداع کرد. این کارکرد عبارت است از تامین نیازهای کودک بهقدری که او زندگی را خوب شروع کند. مادر رضایتبخش آنچه را کودک در روابطش با مادر در یک دوره از رشد خود نیاز دارد، به قدر کافی فراهم میآورد. او متناسب با نیازهای متغیر کودکش خود را دگرگون و سازگار میکند، تا آنکه بهتدریج در میزان وابستگی کودک در حال رشد کاهشی به وجود میآید.
وینیکات برای تاکید بر دگرگونیهایی که از مادر انتظار میرود، اصطلاح «دلمشغولی مادرانه اولیه» را بر اشتغال خاطر مادر به نیازهای کودک که در آغاز همچون بخشی از خود به او به نظر میرسد، اطلاق میکند. نمو کودک با حصول مجدد استقلال مادر متناظر است. بهتدریج و با رشد و نمو نوزاد، تغییراتی در روابط رخ میدهد، بدین شکل که هرقدر کودک مستقلتر میشود توقعاتش از مادر کاهش مییابد. مادر رضایتبخش در سازگاری موفقیتآمیز با نوزاد خود، احساس قدرت مطلق نوزاد را پاسخ میدهد و توهمات حسی او را به واقعیت بدل میکند.
این کار احساس قدرت مطلق را در نوزاد تقویت میکند و نوزاد کمکم وجود واقعیتی بیرونی را به تصور میآورد که جادویی و تحت کنترل او جلوه میکند. کمکم در نوزاد این ظرفیت شکل میگیرد که چیزی را که در دسترس است به شیوهای جادویی احضار کند و مادر رضایتبخش نیز بایستی همچنان امکان چنین تجربهای را که برای حس قدرت نارسیستیک نوزاد لازم است، برقرار نگه دارد. در این صورت نوزاد میتواند با خاطری آسوده از توهم خلاقیت و اختیار نامحدود لذت ببرد.
مایکل سنت کلر، از کتاب درآمدی بر روابط موضوعی و روانشناسی خود، ترجمه علیرضا طهماسب و حامد علیآقایی
👶 @childrentherapy
وینیکات برای تاکید بر دگرگونیهایی که از مادر انتظار میرود، اصطلاح «دلمشغولی مادرانه اولیه» را بر اشتغال خاطر مادر به نیازهای کودک که در آغاز همچون بخشی از خود به او به نظر میرسد، اطلاق میکند. نمو کودک با حصول مجدد استقلال مادر متناظر است. بهتدریج و با رشد و نمو نوزاد، تغییراتی در روابط رخ میدهد، بدین شکل که هرقدر کودک مستقلتر میشود توقعاتش از مادر کاهش مییابد. مادر رضایتبخش در سازگاری موفقیتآمیز با نوزاد خود، احساس قدرت مطلق نوزاد را پاسخ میدهد و توهمات حسی او را به واقعیت بدل میکند.
این کار احساس قدرت مطلق را در نوزاد تقویت میکند و نوزاد کمکم وجود واقعیتی بیرونی را به تصور میآورد که جادویی و تحت کنترل او جلوه میکند. کمکم در نوزاد این ظرفیت شکل میگیرد که چیزی را که در دسترس است به شیوهای جادویی احضار کند و مادر رضایتبخش نیز بایستی همچنان امکان چنین تجربهای را که برای حس قدرت نارسیستیک نوزاد لازم است، برقرار نگه دارد. در این صورت نوزاد میتواند با خاطری آسوده از توهم خلاقیت و اختیار نامحدود لذت ببرد.
مایکل سنت کلر، از کتاب درآمدی بر روابط موضوعی و روانشناسی خود، ترجمه علیرضا طهماسب و حامد علیآقایی
👶 @childrentherapy