Telegram Web Link
👆اطلاعات لازم ،اگر مایل به تهیه نشریه بودید.
Forwarded from ایرانِ مانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کودکی و مانایی ایران
کودکی و مانایی محیط‌زیستی ایران
(گزيدهٔ برنامه)


امروز ۲۰ نوامبر برابر با ۲۹ آبان‌ماه #روز_جهانی_کودک است. کودکی یکی از مهمترین و در عین‌حال فراموش‌شده‌ترین حوزه‌های اثرگذار بر وضعیت آيندهٔ ‌ایران است.

بر این اساس #ایران_مانا در ادامهٔ اهداف و برنامه‌های #ایران_پایدار ‌در بخش #کودکی_و_مانایی_ایران در تلاش است تا ضمن برجسته نمودن اهمیت دوران کودکی در آيندهٔ این سرزمین، دانش دربارهٔ این حوزهٔ مهم را عمومی نماید.

در نخستین برنامهٔ این بخش، میزبان #عبدالحسین_وهاب‌_زاده ایده‌پرداز مدارس طبیعت و #محمد_درویش، سردبیر بخش محیط‌زیست ایران مانا بودیم و با آنها در مورد اهمیت دوران کودکی در پایداری محیط‌زیستی ایران گفتگو کرديم. گزیده‌ای از برنامه را می‌توانید در این فایل مشاهده نمایید.

نسخهٔ شنیداری کامل برنامه


#ایران_مانا
#ایران_شناسی
#کودکی
#محیط‌_زیست
#عبدالحسین_وهاب_زاده 
#محمد_درویش

برای حمایت مالی از ایران مانا، می‌توانید در تلگرام به آی دی زیر پیام دهید
@Iranemaanaa

⭕️ ایرانِ مانا، بنیادی است برای ایران‌شناسی، مانایی ایران و شادی ايرانيان.

https://www.tg-me.com/iranemana_official
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📍ابهت دیدنی قوچ اوریال در جنگل گلستان

📌این گوسفند وحشی، بزرگ‌ترین قوچ ایران است. نرها شاخ‌های بلندی دارند (بلندترین شاخ که مربوط به پارک ملی گلستان است و رکورد جهانی محسوب می‌شود ۱۱۳ سانتی‌متر طول دارد)، شاخ‌ها حلزونی شکلند و به طرف پهلوی صورت و روبه جلو خمیدگی دارند. سطح جلویی شاخ‌ها پهن، با زاویه‌ای تند به طرف لبه پشتی است، به طوری که مقطع شاخ‌ها مثلثی به نظر می‌رسند. ماده‌ها نیز شاخ‌های کوتاهی دارند. از ویژگی‌های دیگر این قوچ‌ها وجود موهای بلند و سفید رنگی در ناحیه زیر گردن و سینه است. موهای پشت، در تابستان کوتاه به رنگ زرد شنی، و در زمستان بلند و قهوه‌ای رنگ است. زیر شکم و کفل‌ها سفیدند. در برخی از مناطق به خصوص در جنوب و غرب محدوده پراکندگی، بعضی از قوچ‌ها دارای موهای فلفل نمکی در زیر گردن و سینه و شاخ‌هایی کوتاه‌تر هستند که به آنها قوچ مورچه می‌گویند.
این پستاندار که مانند بقیه گوسفندها، جنس نر آن قوچ و جنس ماده آن میش نامیده می‌شود، به چندین زیرگونه تقسیم می‌شود که در ایران، افغانستان، پاکستان، کشمیر، شمال غربی هند و بخش‌های غربی آسیای میانه زندگی می‌کنند.

#منهای_مطالعات‌کودک‌وطبیعت
📌به کودکانمان اجازه دهیم یلگی کنند
📍تیم گیل | ترجمه محمد عظیمی
👇
📌به کودکانمان اجازه دهیم یلگی کنند
📍تیم گیل |ترجمه محمد عظیمی

🔺وب سایت اکولوژیست

ترس از مخاطرات رفت‌و آمد و « غریبه» فرزندانمان را اسیر خانه کرده است. برای پاسخ به نیازهای تکوینی و رشد و سلامت همه جانبه کودکان و پایداری اکوسیستمی که روزی باید این کودکان حافظ آن باشند، ما باید مسیر حضور آنها به طبیعت را هموار کنیم.
من نویسنده وقایع اجتماعی هستم و پیش از شروع، درخواستی غیرعادی از شما دارم: خواهش می‌کنم خواندن این مقاله را متوقف کنید و بجای آن چند ثانیه وقت بگذارید و مکان مورد علاقه بازی دوران کودکی خود را به یاد آورید. آن مکان خاص کجا بود؟ چه شکلی بود؟ چه عطر و بویی داشت؟ تا زمانی که این مکان را به وضوح در ذهن خود تصور نکرده‌اید، به خواندن ادامه ندهید.
خوب... الان برای خواندن ادامه مطلب آماده‌اید؟ چند پیش‌بینی در باره سوالاتی که مطرح کردم، وجود دارد: مکان مورد علاقه دوران کودکی شما جای بازی کردن شما در بیرون از خانه بوده است؛ دور از بزرگسالان. و این یک مکان «وحشی » بوده است - شاید واقعاً وحشی نبوده است، اما نامرتب، کثیف و احتمالاً کمی خوفناک بوده است. چگونه می‌توانم اینقدر از پیش‌بینی‌هایم مطمئن باشم؟ زیرا در طول سال‌ها این سوال را از بسیاری از بزرگ‌ترها پرسیده‌ام – مسئولان کلیسای محلی، کارمندان ارشد دولتی، شاغلان در مهدکودک، دانشجویان معماری منظر، مقامات شورا، جنگل‌بانان، سیاستمداران، معلمان - و همه آنها همین را گفته‌اند! اگر شک دارید، دفعه بعد حین خوردن قهوه در زمان استراحتتان یا در مهمانی با دوستان و آشنایان موضوع را مطرح کنید و ببینید چه پیش می‌آید.

دوباره به خاطرتتان برگردید تا کمی بیشتر آنها را مرور کنیم: آنجا، در آن نقطه مرموز و جادویی چه می‌کردید؟ شاید قایم-موشک بازی می‌کردید یا مشغول گِل قالب زدن بودید و یا لانه می‌ساختید. مطمئناً با بهترین دوستان خود در حال معاشرت بوده‌اید؛ البته شاید هم به تنهایی گاهی در آنجا نیز وقت گذرانده‌باشید. ترجیحات شما در بازی و مکان‌ها احتمالاً فارغ از فرهنگ، طبقه یا نسلی که شما به آن تعلق داشته‌اید، برای کودکان در سراسر جهان و در طول تاریخ مشترک بوده است.
به نظر می‌رسد انسان‌ها اگر فرصت داشته باشند، در سال‌های میانی کودکی عاشق مخفیگاهی سری هستند که ‌بتوانند خودشان بسازند: معمولاً مکانی که با دقت انتخاب می‌شود تا خارج از تیررس دیداری و شنیداری والدین باشد.( والدین نتوانند به راحتی آنها را ببینند یا صدای آنها را بشنوند)
بله، حتی نسل فعلی بریتانیا که انگار در ماشین‌های جوجه‌کشی پرورش‌یافته و له شده‌اند، و تحت تاثیر افراد مشهور زندگی کرده‌اند، و به نوعی معتاد به فنآوری هستند، اگر برای آنها فرصت مهیا شود، ترجیح می‌دهند در بیرون از خانه رفقای خود را ملاقات کنند و بدوبیراه بار هم کنند تا اینکه در داخل خانه گیر بیفتند و در حال ولگردی در اینترنت باشند. والدین هم اذعان می‌کنند مایل هستند فرزندانشان بتوانند بیشتر در فضای بیرون بازی کنند. با این حال، کودکان با چنان سرعتی از فضای باز ناپدید شده‌اند که اگر آنها را از اعضای قلمرو حیوانات به شمار می‌آوردیم، باید نام آنها را در سر لیست گونه‌های در حال انقراض از محیط بیرون ثبت می‌کردیم! آیا اینکه بچه‌ها این روزها زیاد در بیرون بازی نمی‌کنند، نگران کننده نیست؟
بیایید با موضوع سلامتی و مشخصا مورد چاقی در دوران کودکی شروع کنیم. در این باره توافق عمومی وجود دارد: بازی کردن بچه‌ها را لاغرتر نگه می‌دارد. حتی در گزارش دقیق و رسمی سلامت عمومی که اخیرا منتشر شده است دولت پذیرفته است که از دست رفتن فرصت‌ بازی‌های خود انگیخته کودکان در فضای باز یکی از دلایل اصلی چاقی کودکان است. دکتر ویلیام دیتز ، کارشناس برجسته دولت فدرال ایالات متحده در زمینه تغذیه و فعالیت بدنی، ادعا می‌کند که بازی ممکن است «نوشداروی سحر‌آمیز » - راه حل درمانی بسیار سریع و فوری - باشد که کارشناسان در جستجوی آن بوده‌اند. او در سرمقاله مجله پزشکی بریتانیایی می‌گوید « فرصت بازیِ خودانگیخته ممکن است تنها نیاز کودکان خردسال برای افزایش فعالیت بدنی آنها باشد».
وجود مزایای جسمانی برای بازی کودکان در فضاهای بیرون تعجب‌آور نیست . آنچه در خور توجه است، وجود شواهد فزاینده‌ای است که از افزایش سلامت روانی و بهزیستی عاطفی کودکان به دلیل حضور در فضای باز حکایت می‌کنند، و به نظر می‌رسد که حضور در محیط‌های طبیعی از اثرهای ترمیمی و تقویت کننده بسیار قوی برخوردار است.
@cnstudy| مطالعات کودک و طبیعت
مطالعات انجام شده در آزمایشگاه تحقیقاتی انسان - محیطِ دانشگاه ایلینویز بر روی کودکان مبتلا به اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی (ADHD) نشان داده است که فضاهای بیرونی سبز نه تنها باعث برانگیختن بازیِ خلاق و بهبود تعامل با بزرگسالان می‌شود، بلکه علائم این اختلال را نیز تسکین می‌دهد. اگرچه تحقیقات درباره اهمیت تعامل با طبیعت در دوران کودکی هنوز مراحل ابتدایی خود را طی می‌کند، اما محققان درباره عمق ارتباط کودکان و محیط متقاعد شده‌اند و ادعا می‌کنند که تماس با طبیعت ممکن است به اندازه تغذیه خوب و خواب کافی برای کودکان مهم باشد.
نکته مهم درخصوص بسیاری از مکان‌های طبیعی این است که آنها محیط‌های مطلوب و بی‌نظیری برای کاوش کودکان هستند و به آنها فرصت می‌دهد افق‌های خود را گسترش و اعتماد به نفس خود را افزایش دهند و در عین حال با خطرات مواجه شوند و شیوه مدیریت مخاطرات را از طریق تجربه یاد بگیرند. این مکان‌ها غیرقابل پیش‌بینی و دائماً در حال تغییر هستند. وقوع‌ تغییرات در طبیعت و آب‌وهوا، غیرمترقبه و دارای ابهام است. اما این ماجرا نه تنها مشکلی ایجاد نمی‌کند بلکه عدم قطعیت و تنوع ذاتی در محیط‌های طبیعی، بخشی از چیزی است که در وهله اول ما را به سمت آنها جذب می‌کند. در واقع از نظر تکاملی، این توانایی بی‌نظیر انسان‌های خردمند برای سازگاری با تغییرات زیستگاهی باعث شده است تا-متاسفانه یا خوشبختانه- ما به گونه‌ای مسلط روی زمین بدل کند.
این بدان معناست که اندکی مخاطره و عدم اطمینان در واقع برای ما خوب است. معمار دانمارکی منظره حله نبلونگ - خالق برخی از فضاهای عمومی طبیعی شگفت‌انگیز در کپنهاگ – دلیل بازگرداندن مخاطره و عدم اطمینان به بازی کودکان را، اینگونه بیان می‌کند:
« من متقاعد شده‌ام که استاندارد کردن وسایل و تجهیزات بازی امری بسیار خطرناک است. وقتی فاصله بین تمام پله‌های تورهای مشبک یا نردبانی که کودکان با آنها بازی می‌کنند دقیقاً یکسان باشد، کودک نیازی به تمرکز روی جایی که پاهایش را می‌گذارد ندارد. تسلط بر عمل در محیط‌ها و کار با وسایلی که متقارن هستند چه کمکی می‌تواند به ما بکند وقتی با شکل‌های نامتقارن در طول زندگی مواجه ‌می‌شویم.»
اما بازی در فضای باز چیزی بیشتر از یادگیری و سلامتی است. لانه‌سازی، شکار حشرات و غوطه‌ور شدن در برکه، شورمندی رابطه کودکان با طبیعت را نمایان می‌کند. این فعالیت‌های اولیه نه تنها نشان می‌دهند که حواس ما چقدر با عملکرد جهان طبیعی هماهنگ است، بلکه از پیوند معنوی عمیق‌تری با چشم‌اندازها و موجودات زنده سخن می‌گوید؛ به همین دلیل کسانی که (چه با انتخاب یا اجبار) بیشتر زمان زندگی خود را در داخل خانه می‌گذرانند، دچار بی‌نوایی می‌شوند . ریچارد لوو ، روزنامه‌نگار و متخصص امریکایی در حوزه رشد و پرورش کودک، در کتاب اخیرش «آخرین کودک جنگل: نجات بچه‌هایمان از اختلال کمبود طبیعت» استدلال می‌کند که بی‌واسطگی، عمق و بی‌کرانی بازی بدون ساختار در فضای باز است که بیشترین معنا را درتعامل طبیعت با کودک مهیا می‌کند در حالیکه فعالیت‌های آموزشی بزرگسال محور در بهترین حالت در رتبه بسیار پائینی به لحاظ کیفیت از آن فعالیت‌های ساختار نیافته در بستر طبیعت قرار می‌گیرند. نشستن پای تلویزیون و بازی‌های اینترنتی با کیفت نازل‌تری رتبه های بعدتر جا می‌گیرند.
@cnstudy| مطالعات کودک و طبیعت
🔺فرهنگ ترس
دلیل واقعی کاهش تجربیات کودکان در فضای باز چیست ؟ علت ریشه‌ای این امر از دست رفتنِ چشمگیرِ آزادی کودکان، در تغییر ساختار زندگی آنها در 30 سال گذشته نهفته است. رشد تصاعدی ترافیک جاده‌ای، در کنار برنامه‌ریزی ضعیف شهری و تغییر در آرایش و ریتم‌های روزمره خانواده‌ها و جوامع، باعث شده است که کودکان مکان‌های کمتری برای رفتن داشته باشند و باچهره‌های یاریگر کمتری در صورت نیاز به کمک مواجه می‌شوند:آغوشی برای نوازش، لیوانی آب برای نوشیدن یا حتی یک دستشویی ساده رفتن. این تغییرات مصادف شد با رشد چیزی که فرانک فوردیِ جامعه‌شناس آن را «فرهنگ ترس» می‌نامد. البته برخی می‌گویند این تغییرات خود باعث ایجاد این فرهنگ شده است. فرهنگ ترسْ اضطرابی عمومی درباره انواع خطراتی است که کودکان را تهدید می‌کند و بین خانواده‌ها در دوران معاصر به شدت زمینه پیدا کرده است؛ حتی اگر آمار نشان دهد در حال حاضر از هر زمان دیگری در تاریخ بشر کودکان از آسیب در امان هستند. در کتاب درسیِ نمایش سازوکارهای بازار، این تغییرات فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی و ترس‌ها، توسط تولیدکنندگان و تبلیغ‌کنندگان مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند: از یک سو محصولات و پیام‌های آنها منطق زندانی نگه‌داشتن کودکان را تقویت می‌کند و از سوی دیگر ما را مجبور می‌کند تا وضعیتی که کودکان در آن گرفتارند را جبران کنیم. (فرهنگ جبران خسارت) چه راهی برای افرادی که پول دارند ولی وقت ندارند به نظرتان می‌رسد: خرج کردن پول برای کودکان.
دولت‌ها نیز یکی از پی دیگری، باید به علت ترویج سیاست‌های برنامه‌ریزی‌شان که در آنها بی‌امان خودروها را بر روابط اجتماعی، و سود را بر افراد ترجیح می‌دهند، بخشی از تقصیر را برای گرفتاری‌های کودکان به دوش بکشند. اما هنگامی که به دنبال شواهدی برای این مجرمیت سیاسی هستید، به سرنوشت بسیار ناگوار زمین‌های بازی توجه زیادی نخواهید کرد. از قضا، این زمین‌های بازی به شدت تحت مراقبت هستند؛ شاید اگر هر نوع کاربری دیگری داشتند اینقدر از آنها محافظت نمی‌شد. در هر صورت، این زمین‌های بازی همیشه برای مردان ورزشکار که آنها را در انحصار خود داشته‌اند بیشتر دارای ارزش بوده است تا کودکان؛ زیرا وقتی به لیست محبوبترین فضاهای بیرون مراجعه می‌کنیم این فضاهای ساختارمند در رده‌های پایین لیست قرار دارند. مطالعات نشان داده‌اند کودکان زمان بیشتری را صرف بازی در بین بوته‌ها، بالای درختان و گودال‌های اطراف اینگونه زمین‌های بازی می‌کردنند تا در تک‌کشت‌های سبز مسطح که به علت حفظ وضعیتشان تحت حفاظت هم بوده‌اند. دوباره خاطرات کودکی را مرور کنید.
برای بسیاری از ما، زمین‌های بازی جایی بود که در مراسم تحقیرآمیزی به نام ورزش مدرسه شرکت می‌کردیم و اگر جرأت دیدار دوستان را در اوقات فراغت خود دوباره در آن فضاها داشتیم، بزرگ‌سالانی جنگ‌جو ما را بدرقه می‌کردند و مصمم بودند اجازه ندهند تا لگدبازی‌های خارج از برنامه‌ریزی‌ما، زمین بازی مقدس آنها را خراب کند! نه، جنایات برنامه‌ریزی واقعی در جای دیگری نهفته است: در خیابان‌هایی که پیست مسابقه هستند، در شهرک‌های خالی از پارک‌ها و فضاهای سبز جذاب، و در طرح‌های شهری که خانواده‌ها را تا ابدالاباد به عقد دایم ماشین‌هایشان در می‌آورد. شکی نیست که خطر ترافیک، بر خلاف خطر غریبه، یک تهدید واقعی برای کودکان و یک نگرانی مشروع برای والدین است. سالانه حدود 100 کودکِ عابر پیاده جان خود را از دست می‌دهند، رقمی که بریتانیا را به قعر جدول ایمنی جاده‌ای برای کودکان در اروپا نزدیک می‌کند. جای تعجب نیست که ارقام دولتی نشان دهنده کاهش مداوم پیاده‌روی کودکان یا دوچرخه‌سواری آنها در فضاهای بیرون در بیست سال گذشته( یا حتی بیشتر از بیست سال گذشته)باشد؛ در حالی که بیش از 90 درصد بچه‌ها دوچرخه دارند، فقط دو درصد با دوچرخه به مدرسه می‌روند.
نتیجه این سیاست‌ها، که هرگز به نیازهای کودکان فکر نمی‌کنند، به دام انداختن آن‌ها (کودکان) در سلول‌هایی است که هر روز مجهزتر می‌شوند؛ کودکانی که کاملاً به خدمات تاکسی‌وار والدین وابسته هستند و آن‌ها مانند مصرف‌کنندگان اسیرِ سرگرمی، دایما در داخل خانه هستند؛ هرگونه سرگرمی که خودشان یا والدینشان بتوانند تصور کنند قابل تهیه است. متخصصان بهداشت حتی یک کلمه جدید به نام «چاقی‌زا» برای توصیف جنبه‌هایی از زندگیمان که ما را چاق می‌کنند ابداع کرده‌اند و در راس این لیستِ توصیفی، طراحی خیابان‌ها و شهرک‌ها و شهرها است.
@cnstudy| مطالعات کودک و طبیعت
مطمئناً زمان برای کسانی که می‌خواهند دوباره کودکان را با فضای باز درگیر کنند رو به اتمام است. ارقام رسمی دولت می‌گوید که بیش از 30 درصد از کودکان 8 تا 10 ساله، بدون اینکه بزرگسالی مراقب آنها باشد، هرگز بیرون از خانه بازی نمی‌کنند. تحقیقات مایر هیلمن و همکارانش در مؤسسه مطالعات سیاستگذاری نشان می‌دهد که در طی یک نسل، «زیستگاه خانگی » یک کودک هشت ساله معمولی - منطقه‌ای که کودکان می‌توانند به تنهایی در آن سفر کنند - به یک نهم مساحت قبلی‌اش کاهش یافته است. در واقع، این بین سال‌های 1971 تا 1990 بوده است، اما آیا فکر می‌کنید که از آن زمان اوضاع برای کودکان بهتر شده است؟ من که فکر نمی‌کنم بهتر شده باشد. در چشم‌انداز پیش‌رو ما با نسلی از کودکان روبه‌رو هستیم که در بهترین حالت نسبت به دنیای بیرون از خانه خود بی‌تفاوت و در بدترین حالت در مواجه با آن وحشت‌زده خواهند بود و در بزرگسالی ترس خود از فضای باز را به فرزندان خودشان منتقل خواهند کرد؛ همانطور که ریچارد لوو در عنوان کتاب خود به وضوح آنرا بیان می کند.
🔺بازی طبیعی
چگونه می‌توان از این آینده تلخ جلوگیری کرد؟ ممکن است غیرواقعی باشد فکر کنیم ما می‌توانیم دوران کودکی آزادانه‌ای مانند آنچه نسل من از آن لذت برده است را تمام و کمال به کودکان بازگردانیم؛ با اینحال ما می‌توانیم برای کاهش محدودیت‌ها و گسترش قلمرو آنها اقداماتی انجام دهیم. برنامه اقدام من برای بازی در فضای باز با فضاها و مکان‌هایی که کودکان هر روز به آنجا می‌روند شروع می‌شود: زمین‌های بازی، پارک‌ها، مدارس و خیابان‌ها. اگرچه حضور دائم همراه با بازی آزادانه توام با سرخوشی در بستر طبیعت؛ بدن، ذهن و روح کودکان را به بهترین شکل تقویت می‌کند، فعالیت‌های مهیا شده باید با غریزه بازی آنها همسو و همراه باشد. لازم است تلاش خود را برای ایجاد فضاهایی در محله‌ها به کار گیریم که کودکان در آنها فرصت زمین‌خوردن و کثیف شدن داشته باشند: فضاهای باز، در دسترس و رایگان که همه‌روزه کودکان می‌توانند به آنجا بروند.
این دقیقاً همان کاری است که مقامات شهری در فرایبورگ انجام داده‌اند. فرایبورگ شهری آلمانی برخودار از پشتوانه محیطی سبز است که بر لبه جنگل سیاه واقع شده است. اکنون بیش از یک دهه است که اداره امور پارک‌های فرایبورگ راه‌اندازی زمین‌های بازی بی‌حاصل مملو از لوله‌های فولادی، ادوات پلاستیکی از پیش رنگ شده و روکش‌های لاستیکی گران قیمت را متوقف کرده است و در عوض «زمین‌های بازی طبیعت » را ایجاد کرده است که کمی خاکی‌تر هستند. معماری منظر این فضاها عرصه‌های متنوعی از تپه‌ها، خندق‌ها، کُنده‌ها، درختان افتاده، تخته‌سنگ، بوته‌ها، گل‌های وحشی و خاک و گِل است. این عرصه‌ها پر از گوشه‌های قابل اختفا و موقعیت‌های مکانی مرموز مانند فضاهای وحشی در خاطرات کودکی ما هستند. با این حال، مقامات مامورِ اداره این فضاها، استانداردهای ایمنی زمین‌های بازی موجود در سراسر اروپا را رعایت می‌کنند چنانکه ما در بریتانیا رعایت می‌کنیم.
با فرسودگی مکان‌های بازی عمومی موجود در فرایبورگ، مقامات اداره پارک‌ها با مشارکت کودکان و بزرگسالان محلی این زمین‌های بازی را به سبک جدید (زمین بازی طبیعی) طراحی و راه‌اندازی می‌کنند. بیش از 40 عرصه تا کنون بازطراحی و راه‌اندازی شده است؛ فضاهایی که برای عمری دائمی طراحی شده‌اند. درختان، بوته‌ها و گیاهان گلدار با دقت انتخاب می‌شوند تا شکاف‌ها و برآمدگی‌های سرزنده‌ای برای جذب حشرات و پرندگان ایجاد کنند، که با رشد و گسترش گیاهان و درختان با گذشت سال‌ها این مکانها از راز و غنا برخوردار شوند.
مدل شیوه‌های احداث عرصه‌های طبیعی بازی در فرایبورگ در مقایسه با ساخت زمین‌های بازی معمولی که از مواد خام( با فرآیندهای صنعتی سنگین همراه با انتشار کربن) در احداث آنها استفاده می‌شود از پایداری محیطی برخوردار است. اگر استدلال‌های زیبایی‌شناختی و پایداری محیطی شما را متقاعد نکرده است، شاید مقایسه برچسب قیمت تجهیزات راه اندازی و احداث زمین های بازی معمولی در مقایسه با زمین‌های بازی طبیعی شما را متقاعد کند. با فرض یکسان بودن مساحت زمین‌ها، هزینه احداث فضاهای بازی طبیعی در فرایبورگ معمولاً نیمی از هزینه لازم برای احداث فضای بازی معمولی با تجهیزات ثابت است. این کاهش هزینه (حدود 50 درصد)صرفاً به دلیل قیمت بالای لوله‌های فولادی، پلاستیک‌های رنگی و روکش‌های لاستیکی غیرضروری دارای فناوری پیشرفته است. برتری رویکرد زمین‌های بازی طبیعی نسبت به زمین‌های بازی معمولی، پس از تحقیقات در دانشگاه شهر فرایبورگ ارائه شد که نشان داد صرفا داشتن فضای سبز خوب در نزدیکی خانه‌های کودکان، آنها را تشویق می‌کند از خانه بیان بیرون و از تلویزیون دور باشند. این زمین‌های بازی در سطح جهانی جلب توجه کرده است؛ جای تعجب نیست که کودکان نیز آنها را دوست داشته باشند.
انگلستان چندین سال نوری از فرایبورگ و کپنهاگ عقب است - و خیلی بیشتر از شمال اروپا. درحالیکه در اینجا، چیزی که می‌توان آن را «جنبش برای بازی واقعی » نامید، در حال گسترش است. در نیوکاسل، ساکنان محلی برای بهبود پارک نمایشگاهی، رویدادی با عنوان «روز کمینگاه » ترتیب دادند تا کودکان را با لذت ساختن سرپناه آشنا کنند. یکی از پسربچه‌ها در پاسخ به این سوال که نظرش درباره آن روز چیه، گفت: «من عاشقش هستم، واقعا میشه کثیف کثیف شد!» در حالی که دختری پاسخ داد: «اگر می‌توانستم هر روز در این رویداد شرکت می‌کردم، این روز( روز کمینگاه) بی‌نظیر است!» در اسکاتلند، شورای استرلینگ از حله نبلونگ الهام گرفته است تا فضاهای بازی طبیعی را در سراسر منطقه تحت نفوذش ایجاد کند. در حالی که بخشی از زمین بازی طبیعی در حال ساخت و احداث بود، بچه‌ها از فرصت استفاده کردنند و در گل و لای مهیا شده برای کار ساخت و ساز شروع به کشتی گرفتن کردنند؛ مادران با دیدن این صحنه شورا را متقاعد کردند که مناطق گل‌آلود را برای همیشه در زمین‌های بازی طبیعی برای کودکان حفظ کنند.
در جنوب غربی انگلستان، پروژه «Wild About Play»، که درباره بازی‌های محیطی است، از صدها بازی‌ساز و مربیان آموزش محیطی برای به اشتراک گذاشتن ایده‌های بانشاط و سرزنده مرتبط با فعالیت‌های خارج از منزل حمایت می‌کند. کودکان به این مدیران پروژه گفته‌اند آنچه که بیشتر از همه می‌خواهند در فضای باز انجام دهند، برافروختن آتش و پختن غذا است؛ آنها از جمع‌آوری و خوردن غذاهای وحشی نیز به عنوان فعالیت‌های جذاب یاد کرده‌اند. پروژه زیست‌محیطی دیگری به نام«Greenstart» در نورث‌آمبرلند فعال است؛ هدف این برنامه نشان دادن مزایای تماس با فضاهای سبز برای کودکان خردسال حین اجرای برنامه‌های فعالیت‌محور در فضاهای بیرونیِ محلی است. یک پسر پنج ساله که در رویداد خانوادگی کاشت درخت شرکت داشته است، می‌گوید: «من نمی‌توانم صبر کنم تا وقتی برگشتم، درختم را ببینم.» در کمبریج، بث و هارینگی و جاهای دیگر، پارک‌بان‌ها (که در حال انقراض و ناپدید شدن هستند!) در فرم و شکل جدیدی ظاهر شده‌اند: رنجرهای بازی . این افراد تعلیم دیده‌اند که فعالیت‌های تفریحی و سرخوشانه‌ای را در زمان‌های خاصی برگزار کنند تا به بازدید کننده‌ها کمک کنند از این فضاها (پارک‌ها) بهترین استفاده رو ببرند و با این محیط‌ها اُخت و آشنایی پیدا کنند و در پایان برنامه حس خانه به آنها دست دهد وقتی آنجا هستند. مدارس جنگلی – که در آن معلمان به طور منظم یک روز کامل کلاس‌های خود را در جنگل برگزار می‌کنند – در بسیاری از مناطق جنگلی راه اندازی می‌شوند که در سطح ملی از حمایت اتحادیه‌ای از خیریه‌های حفاظت از محیط زیست، فدراسیون تجارت چوب و کمیسیون جنگلداری برخوردار هستند. موسسه خیریه یادگیری از طریق مناظر به مدارس سراسر کشور کمک می‌کند تا زمین‌های بازی طبیعی خوبی ایجاد کنند.
کمیسیون جنگل‌داری در انگلستان فقط به مدارس جنگلی و زمین‌های بازی سنتی بسنده نمی‌کند، آنها با من همکاری می‌کنند تا راه‌های دیگری برای جذب و مشارکت کودکان و جوانان در جنگل‌ها را بررسی کنیم. ما اخیراً از زمین‌های بازی طبیعی فرایبورگ بازدید کردیم و از آنچه دیدیم الهام گرفتیم. با درک این موضوع که ماجراجویی یکی از ویژگی‌های ضروری هر بازدید جنگلی‌ است، به فکر راه‌هایی افتاده‌ایم که به کودکان - و والدینشان - اعتماد به نفس بدهیم تا از تماس صمیمی‌تر و بی‌قاعده‌تر با حیات وحش و مناظر جنگلی لذت ببرند. در برخی ازعرصه‌ها، ما به معنای واقعی کلمه به کنار زدن حصارهای بین مناطق بازی و جنگل‌های آنسوی فنس‌ها فکر می‌کنیم.
در برخی عرصه‌های دیگر، ما می‌خواهیم به کودکان این پیام را بدهیم که آنها نه تنها مجاز به ساختن لانه و سد بر روی نهرها هستند، بلکه به نحو ایجابی تشویق شوند تا این کار را انجام دهند. اگر فکر می‌کنید این فعالیت‌ها بی‌ملاحظه‌گی به نظر می‌رسد، به یاد داشته باشید: کودکان در مدیریت خطرات در محیط‌های طبیعی بهتر از آن هستند که ما فکر می‌کنیم. بالاخره در یک ساحل، دریا جای امنی نیست، اما آیا تا به حال کسی حصاری بین خود و خط ساحلی دیده‌است؟
محیط‌های مهیجِ بیرونی همگی بسیار خوب هستند، اما کودکان باید به آنها دسترسی داشته باشند.اگرچه خیابان‌ها نقطه شروع بسیاری از ماجراجویی‌های مستقل کودکان در فضای باز هستند، و با افزایش ترافیک هر سال، چشم‌انداز بازپس‌گیری آن‌ها ممکن است تیره و تار به نظر برسد؛ اما شاخه‌های سبز امید در میان تاریکی می‌رویند.
@cnstudy| مطالعات کودک و طبیعت
برخلاف آنچه روزنامه‌نگاران عاشق خودرو می‌گویند، بسیاری از گروه‌های اجتماعی خواهان خیابان‌های امن‌تر با با رعایت سرعت کمتر و ترافیک کمتر هستند. سازمان‌های‌ فعال در حوزه محیط‌زیست، ایمنی جاده‌ها و کودکان که همسویی و اتحاد رو به رشدی داشته‌اند، فراخوانی برای محدودیت سرعت استاندارد 20 مایل در ساعت در مناطق مسکونی امضا کرده‌اند. برخی از گروهای اجتماعی حتی فراتر رفته‌اند و با شوراهای محلی برای ایجاد «مناطق خانگی » کار کرده‌اند: خیابان‌های دوستدار مردم بر اساس طرح‌های قاره‌ای ، که در آن فضای خیابان از یک راهرو برای ماشین به یک فضای اجتماعی مشترک تبدیل می‌شود که مردم می‌توانند آنجا یکدیگر را ملاقات کنند، کودکان می‌توانند بازی کنید و رانندگان ماشین‌ها، مهمانند. من که یک دهه پیش بخشی از کمپین اصلی معرفی مناطق خانگی به بریتانیا بودم، اخیراً حدود 40 طرح را بررسی کردم تا تأثیر آنها را بیابم. بیش از نیمی از کودکان بیشتر در خیابان پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری و بازی می‌کنند. جالب اینجاست که برخی از طرح‌ها همچنین شاهد کاهش نرخ جرم و افزایش سطح فعالیت‌های اجتماعی در قالب جمع‌آوری زباله، جشنواره‌ها و مهمانی‌های خیابانی بوده‌اند.
🔺اصول راهنما برای والدین
ما والدین همچنین این قدرت را داریم که در برابر اغوای مصرف‌گرایی مقاومت کنیم و در بازگرداندن برخی از آزادی‌هایی که در دوران جوانی خودمان بدیهی انگاشته می‌شد، برای کودکانمان نقشی داشته باشیم. می‌توانیم کمی بیشتر نه بگوییم، صفحه‌نمایش را خاموش کنیم و چشم‌های کنجکاو فرزندانمان را به مناظر کاملاً وسیع‌تری هدایت کنیم. در انجام این کار، ما باید با ترس‌های خود روبرو شویم و اضطراب‌های بی‌دلیلی که می‌تواند به راحتی ما را درگیر کند، از بین ببریم. برخی از تهدیدها - به عنوان مثال ترافیک - واقعی هستند و در نهایت فقط می‌توانند توسط دولت‌ها از طریق فشار سیاسی رفع شوند. اما تهدیدهای دیگر باید دید که چه هستند: روان رنجوری اجتماعی به علت از دست رفتن اعصاب جمعی .
به عنوان مثال، در بریتانیا ما درباره تهدید کودکان از جانب غریبه‌ها کاملاً پارانوئید شده‌ایم. هر سال کمتر از یک کودک در یک میلیون توسط غریبه‌ها کشته می‌شود. این ارقام از زمان جنگ جهانی دوم کاهش یافته است. بیش از ده برابر بیشتر، کودکان توسط اتومبیل کشته می‌شوند و حدود پنج برابر بیشتر، توسط والدین یا بستگان خود کشته می‌شوند. با این حال، در موارد نادری که بدترین اتفاق می‌افتد، سرخط اخباری که با آن مواجه می‌شویم این است: «هیچ کودکی در امان نیست». به عنوان یک پدر و مادر، فکر می‌کنم زمان آن فرا رسیده است که به طور دسته‌جمعی برخیزیم ونشان دهیم این هراس افکنی به چه دلیل است: تحریک ترس. رسانه‌ها مقصر اصلی می‌باشند. به نظر می‌رسد داستان‌های هیجان‌انگیز آن‌ها به طرز بی‌رحمانه‌ای برای ترساندن ما ساخته شده‌اند و هر تلاشی از سوی خوانندگان و بینندگان برای ایجاد تعادل بین مصلحت‌اندیشی معقول درباره مصیبت‌های انسانی و ارزیابی واقع‌بینانه از خطرات را تضعیف می‌کنند. مصیبت واقعی این است که نگرانی‌ها و محدودیت‌ها باعث ایجاد ترس از فضای باز می شود که به راحتی به «خطر غریبه» تبدیل می‌شود.
جرم‌شناسان مدت‌هاست که می‌دانند در خیابان‌ها، پارک‌ها و زمین‌های بازی ایمنی به مقدار زیادی وجود دارد. از طرف دیگر خیابان‌های متروک، پارک‌های کم استفاده و زمین‌های بازی خالی را می‌بینید که در دوری باطل از ترس، خرابکاری، سوءاستفاده و فرسودگی گرفتار شده‌اند. بنابراین به هر پدر و مادری می‌گوییم، بیدار شوید و هوای تازه را استشمام کنید: فرزندتان را به پارک محلی خود ببرید و به نجات سیاره کمک کنید. بهتر از آن، چرا قرارهای بازی در فضای باز را با والدین دیگر ترتیب ندهیم؟
شما به گسترش آن حال و هوای مکانی فضای باز کمک خواهید کرد، کودک شما دو برابر لذت خواهد برد و چه کسی می‌داند، حتی ممکن است خودتان هم لذت ببرید.
ممکن است فکر کنید که ریسک‌گریزی، همراه با فرزندان قانونی آن، فرهنگ جبران خسارت ، همه جا وجود دارد. به سختی هفته‌ای می‌گذرد که رسانه‌ها برخی یا سایر دستورات مزخرف بهداشتی و ایمنی را که گفته می‌شود از بالا صادر شده است، گزارش ندهند. شاه بلوط هندی، محوطه‌های حیوانات خانگی، جعبه‌های تخم مرغ، حتی دسته گل مروارید برای فرزندان ما خطری بیش از حد تلقی شده‌اند.
@cnstudy| مطالعات کودک و طبیعت
پاسخ من بار دیگر این است: از عقل سلیم خود استفاده کنید و گرفتار هجمه‌های تبلیغاتی نشوید. ایمنی نازی‌وار و فرهنگ جبران خسارت، اگر کاملاً افسانه نباشند، قطعا ببرهای کاغذی هستند. در اینجا یک نقل قول وجود دارد: «یک بخش اساسی از فرآیند بزرگسالی کودک، نیاز و تمایل به کشف محدودیت‌ها و آزمایش تجربیات جدید است.» این نقل قول را دوباره بخوانید و درباره آن فکر کنید. منبع آن ممکن است شما را شگفت‌زده کند. این از شاخه جوانان باشگاه ورزشهای مخاطره‌آمیز نیست. این برگرفته از آژانس استانداردهای ایمنی پیشرو در اروپا است.
به عنوان بیانیه‌ای درباره آنچه کودکان شایسته آن هستند، نمی‌توانید چیزی واضح‌تر آرزو کنید. چیزی که بیشتر از آنکه به والدین کمک کند تا خود را از اضطراب خطر کردن کودکانشان برهاند، به آنها پیام‌های اطمینان‌بخش و حمایتی منتقل می‌کنند؛ صداهای بیشتری که می‌گویند: « شما می‌توانید پدر و مادر خوبی باشید و همچنان فرزندانتان را از طعم آزادی بهره‌مند کنید.»
با مراجعه به احکام صادره در دادگاه‌ها، واقعیت این است که آنها امروز بیشتر از ده، بیست یا صد سال پیش، احکام بدی صادر نمی‌کنند. به عنوان مثال، در حکمی که اخیرا صادر شده است، شرکت سهامی لندن مجبور شده است به شناگران اجازه دسترسی به برکه‌های هایگیت را حتی زمانی که نجات غریق‌ها در آنجا حضور ندارند، بدهد. جانت پاراسکوا، مدیر اجرایی انجمن حقوق، می‌گوید: «در سال‌های اخیر، شکایت‌های مربوط به تصادفات، نه تنها افزایش نداشته است که ثابت ماندند؛ حتی در سال گذشته 9.5 درصد کاهش یافته است.» تاکید می‌کنم، وظیفه هر یک از ما این است که این افسانه «فرهنگ جبران خسارت» را به چالش بکشیم و قدری تعادل را احیا کنیم.
بسیاری از کودکان زمان زیادی از اوقات خود را جلوی صفحه نمایش می‌گذرانند، زمانی بیشتر از مقداری که زندانیان روی کاناپه می‌نشینند. بسیاری از خیابان‌هایی که کودکان در آن زندگی می‌کنند قلمرو اختصاصی خودروها شده است. برای مدت طولانی عرصه‌های بازی کودکان در فضای باز تحت تاثیر شبح همجنسگرایان یغماگر و دیدگاه‌های متعصبانه سلامت و ایمنی، خالی از سکنه بوده است. بسیاری از والدین دوران کودکی خود را فراموش می‌کنند و به ندای عقل سلیم خود گوش نمی‌کنند؛ زیرا از یک سو تحت تأثیر پوشش خبری رسانه‌های اغراق‌آمیز و از سوی دیگر تبلیغات اغواکننده هستند.
همچنین این احتمال وجود دارد کودکان «یکجور رشد یافته » وقتی بزرگ شدند اعتماد به نفس نداشته باشند و در برابر قلدری آسیب‌پذیرتر باشند. محققان اعتقاد دارند بین کودکانی که قربانی قلدری می‌شوند و حمایت والدینشان ارتباطی پیدا کرده‌اند. سال 1999، در گزارش آینده‌های روشن: ارتقای سلامت روانی کودکان و نوجوانان از بنیاد سلامت روان درباره خطرات محافظت بیش از حد از کودکان و جلوگیری از ایجاد مکانیسم‌های مقابله‌ای توسط خود آن‌ها هشدار داده شده است. همه اینها برای هر کسی که می‌خواهد آزادی، ماجراجویی و طبیعت را به چرخه روزمره زندگی کودکان بازگرداند، فاجعه‌بار است. مطمئناً زمان آن فرا رسیده است که همه ما ارزش اجازه دادن به کودکان برای اینکه واقعاً با اشکال پر از برآمدگی و نامتقارن دنیای طبیعی کنار بیایند را درک کنیم؛ همانطور که همه ما در جوانی عمل می‌کردیم.
راه اندازی کارزار
برای موفقیت در بازگرداندن فضای باز به عنوان قلمرو قانونی دوران کودکی ، جنبش بازی واقعی باید کاری بیش از ایجاد پروژه‌های روی زمین انجام دهد، هر چند این پروژه‌ها می‌توانند الهام‌بخش باشند. ما به کمپینی پرمخاطب با اهداف روشن و مدافعان قدرتمند که در قلب آن چنین چشم‌اندازی برای کودکان قابل تصور باشد نیاز داریم: مطالبه مجدد جایگاه واقعی کودکان در فضای بیرون و غوطه‌ور بودن در طبیعت.
🔺آنچه ما نیاز داریم:
✔️برنامه‌ای ملی برای ارتقای هزاران پارک و مکان‌های بازی عمومی که در غیر این صورت انجمن‌های شهرداری بسیاری از آنها را در معرض فرسودگی و انهدام قرارخواهند داد.
@cnstudy| مطالعات کودک و طبیعت
✔️سازندگان مسکن طبق قانون ملزم به ایجاد فضاهای سبز جذاب و سرگرم کننده باشند که در دسترس کودکان و خانواده‌ها باشد و اطمینان حاصل شود که خیابان‌ها به عنوان مناطق مسکونی طراحی شوند.
✔️ این پیام به گوش سیاستمداران برسد که محدودیت سرعت «20» در خیابان‌هایی که کودکان در آن زندگی می‌کنند واقعا سرعت «زیادی» است.
✔️به دولت گفته شود که ساخت مدارس با زمین‌های بازی به اندازه یک تمبر پستی و عاری از فضای سبز، یا تلمبار کردن کودکان در مهدکودک‌های بدون فضای باز قابل قبول نیست.
✔️مشارکت دادن خود کودکان در طراحی، ساخت و نگهداری فضاهای بازی؛ به نظرات آنها توجه شود تا نسبت به نتایج حاصله احساس مالکیت کنند.
همه اینها ممکن است جاه‌طلبانه به نظر برسد، اما کارزارهای عمومی هنوز هم می‌توانند تغییر ایجاد کنند. هیچ‌کس در دولت به وعده‌های غذایی مدرسه فکر نکرد تا اینکه جیمی الیور غذاساز خود را روشن کرد و حقیقت «غذایی» را که ما به بچه‌های کشور ارائه می‌دادیم به ما نشان داد. تصور کنید، مثلاً جی کی رولینگ ، اگر اعلام کند که وقتی نوبت به تقویت روحیه شجاعت و قهرمانی در کودکان می‌رسد، زمین‌های بازی کشور پرهیز از ماجراجویی را پیشنهاد می‌کنند که شایسته هیچیک از کودکان مشتاق هری پاتر (که می‌خواهند مانند او شجاع، باهوش و قهرمان باشند) نیست.
تصور کنید که اگر دیوید آتنبرو استدلال کند کودکانی که بیرون از خانه به سر می‌برند به اندازه ماهی قزل‌آلای وحشی( به علت کیفیت زیستگاه‌شان) مستحق محافظت هستند، چه تاثیری خواهد داشت!
منبع : وب سایت اکولوژیست | https://theecologist.org/2005/sep/23/let-our-children-roam-free
2025/07/10 22:16:35
Back to Top
HTML Embed Code: