Forwarded from هشتگ تبلیغ تخصصی
🟢 مناسب کلیه رشتهها و استخدام در #ایران
🟢 مناسب برای مهاجرت شغلی یا تحصیلی به #آمریکا، #اروپا و #استرالیا
👈 آموزش #آنلاین و با موردکاویهای واقعی و پروژه
⭐️ مخاطبان:
⏺️ دانشجویان کلیه رشتههای تحصیلی
⏺️ علاقمندان به تحلیلگری داده و کسب و کار
⏺️ مدیران و کارشناسان شرکتها در تمامی لایه ها
🏛 موسسه توسعه
➖➖➖➖
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹 نظریه یادآوری (Memory-based theory) دربارهی تجربههای نزدیک به مرگ (NDE) | چرا این فرضیه با دادههای واقعی سازگار نیست؟
یکی از مهمترین پرسشها در مطالعات علمی تجربههای نزدیک به مرگ این است: آیا تجربههایی که افراد حین ایست قلبی توصیف میکنند، واقعاً در همان لحظههای ناپاسخبودن مغز رخ میدهند؟ یا مربوط به قبل یا بعد از آن است؟
🔸 بر پایهی «نظریه یادآوری»، NDEها محصول فعالیت مغز در یکی از این چند زماناند:
1. پیش از شروع ایست قلبی (CA)
2. درست قبل از از دست رفتن هوشیاری
3. پس از احیای مغز بهواسطهی CPR
4. بلافاصله پس از بازگشت هوشیاری
5. در زمان ریکاوری کامل پس از بحران
اما پژوهشگران مقالهی اخیر — شامل بروس گریسون، پیم ون لومل و برونو آنجلی — در بررسی روشمند خود، نشان میدهند که این فرضیه با شواهد تجربی و فیزیولوژیکی ناسازگار است:
🔬 ۱. زمانِ خاموشی مغز با محتوای NDE نمیخواند
مطالعات EEG نشان داده که پس از ایست کامل قلب، تنها در حدود ۶.۵ ثانیه فعالیتهای الکتریکی قشر مغز — بهویژه امواج آلفا و بتا که با آگاهی مرتبطاند — ناپدید میشوند. پس از حدود ۱۰ تا ۳۰ ثانیه، مغز به وضعیت isoelectricity میرسد؛ یعنی هیچ سیگنال ثبتشدنی ندارد.
با این حال، محتوای بسیاری از NDEها با دقتی روایت میشوند که نشان از آگاهی و پردازش دقیق حسی دارد — آن هم در زمانی که مغز بهطور فیزیولوژیک نمیتواند چنین پردازشی داشته باشد.
---
🔬 ۲. اگر تجربهها پیش از ایست قلبی بودند، باید شاهد «نشانههای بیرونی» میبودیم
فرضیه یادآوری میگوید که NDEها قبل از خاموششدن مغز آغاز میشوند. اما اغلب بیماران اصلاً از آغاز ایست قلبی یا وقایع اطرافشان در آن زمان خبری ندارند.
نویسندگان مقاله میپرسند: اگر تجربه حین هوشیاری بوده، چرا اکثر افراد هیچ یادی از اتفاقاتی که همزمان با آن بوده (مثلاً مکالمه پزشکان یا صدای دستگاهها) ندارند؟ و چرا NDEها اغلب بدون هیچ زمینهی زمانی شروع میشوند؟
---
🔬 ۳. نمونههای مستند تجربی با EEG ایزوالکتریک
در چند مورد خاص، مانند پروندهی معروف «پم رینولدز»، ثبت EEG تخت (مغز کاملاً بدون فعالیت الکتریکی) و بیپاسخبودن ساقه مغز همزمان با تجربهی آگاهی گزارش شده است. در این حالت، فرضیه یادآوری نمیتواند این تجارب را به فعالیت مغزی نسبت دهد.
او در طول عمل جراحی مغزی با دمای پایین و ایست قلبی القاشده، محتوایی از تجربهی خود تعریف میکند که با گزارش پزشکان و پرستاران حاضر تطابق دارد — در حالی که نه تنها مغزش بیفعالیت بوده، بلکه صداهایی مانند کلیکهای تست شنوایی را هم بههیچوجه گزارش نکرده است (درحالیکه اگر گوشش فعال بود، باید میشنید).
---
🔬 ۴. مطالعههای گسترده روی زمانمندی NDEها
مطالعههایی مانند پژوهش گریسون روی ۱۶۰۰ بیمار قلبی نشان میدهد که NDE بیشتر در کسانی رخ داده که واقعاً ایست قلبی را تجربه کردهاند، نه فقط بیماری شدید قلبی. این افراد نیز معمولاً خود را در وضعیت «بیهوشی کامل» توصیف کردهاند، نه «هوشیاری مختل» یا «حالت خوابمانند».
در مطالعهی هولدن (2009)، ۹۲٪ از تجربههای توصیفشده از صحنهی احیا و اتاق عمل توسط منابع بیرونی تأیید شدند — درحالیکه این افراد در آن لحظه بهظاهر کاملاً بیهوش بودهاند.
---
🧠جمعبندی: چرا نظریه یادآوری رد میشود؟
نویسندگان مقاله نتیجه میگیرند که:
1. دادههای فیزیولوژیک (مانند خاموشی سریع EEG)
2. دادههای پدیدارشناختی (روایت دقیق و منسجم NDE)
3. دادههای تجربی (مطالعههای موردی با تأیید مستقل)
همگی نشان میدهند که NDEها نه قبل و نه بعد از ایست قلبی، بلکه در همان لحظاتِ ناپاسخبودن مغز رخ میدهند.
این یافتهها چالش جدی برای دیدگاه رایج «مغز بهعنوان تولیدکنندهی آگاهی» ایجاد میکنند — و شاید ما را به سمت دیدگاههای بدیل مانند مغز بهعنوان فیلتر یا گیرندهی آگاهی سوق دهند.
📚 منبع: Angeli-Faez, Greyson & van Lommel (2025). Near-death experience during cardiac arrest and consciousness beyond the brain: a narrative review. International Review of Psychiatry.
@cognitive_science_iran
یکی از مهمترین پرسشها در مطالعات علمی تجربههای نزدیک به مرگ این است: آیا تجربههایی که افراد حین ایست قلبی توصیف میکنند، واقعاً در همان لحظههای ناپاسخبودن مغز رخ میدهند؟ یا مربوط به قبل یا بعد از آن است؟
🔸 بر پایهی «نظریه یادآوری»، NDEها محصول فعالیت مغز در یکی از این چند زماناند:
1. پیش از شروع ایست قلبی (CA)
2. درست قبل از از دست رفتن هوشیاری
3. پس از احیای مغز بهواسطهی CPR
4. بلافاصله پس از بازگشت هوشیاری
5. در زمان ریکاوری کامل پس از بحران
اما پژوهشگران مقالهی اخیر — شامل بروس گریسون، پیم ون لومل و برونو آنجلی — در بررسی روشمند خود، نشان میدهند که این فرضیه با شواهد تجربی و فیزیولوژیکی ناسازگار است:
🔬 ۱. زمانِ خاموشی مغز با محتوای NDE نمیخواند
مطالعات EEG نشان داده که پس از ایست کامل قلب، تنها در حدود ۶.۵ ثانیه فعالیتهای الکتریکی قشر مغز — بهویژه امواج آلفا و بتا که با آگاهی مرتبطاند — ناپدید میشوند. پس از حدود ۱۰ تا ۳۰ ثانیه، مغز به وضعیت isoelectricity میرسد؛ یعنی هیچ سیگنال ثبتشدنی ندارد.
با این حال، محتوای بسیاری از NDEها با دقتی روایت میشوند که نشان از آگاهی و پردازش دقیق حسی دارد — آن هم در زمانی که مغز بهطور فیزیولوژیک نمیتواند چنین پردازشی داشته باشد.
---
🔬 ۲. اگر تجربهها پیش از ایست قلبی بودند، باید شاهد «نشانههای بیرونی» میبودیم
فرضیه یادآوری میگوید که NDEها قبل از خاموششدن مغز آغاز میشوند. اما اغلب بیماران اصلاً از آغاز ایست قلبی یا وقایع اطرافشان در آن زمان خبری ندارند.
نویسندگان مقاله میپرسند: اگر تجربه حین هوشیاری بوده، چرا اکثر افراد هیچ یادی از اتفاقاتی که همزمان با آن بوده (مثلاً مکالمه پزشکان یا صدای دستگاهها) ندارند؟ و چرا NDEها اغلب بدون هیچ زمینهی زمانی شروع میشوند؟
---
🔬 ۳. نمونههای مستند تجربی با EEG ایزوالکتریک
در چند مورد خاص، مانند پروندهی معروف «پم رینولدز»، ثبت EEG تخت (مغز کاملاً بدون فعالیت الکتریکی) و بیپاسخبودن ساقه مغز همزمان با تجربهی آگاهی گزارش شده است. در این حالت، فرضیه یادآوری نمیتواند این تجارب را به فعالیت مغزی نسبت دهد.
او در طول عمل جراحی مغزی با دمای پایین و ایست قلبی القاشده، محتوایی از تجربهی خود تعریف میکند که با گزارش پزشکان و پرستاران حاضر تطابق دارد — در حالی که نه تنها مغزش بیفعالیت بوده، بلکه صداهایی مانند کلیکهای تست شنوایی را هم بههیچوجه گزارش نکرده است (درحالیکه اگر گوشش فعال بود، باید میشنید).
---
🔬 ۴. مطالعههای گسترده روی زمانمندی NDEها
مطالعههایی مانند پژوهش گریسون روی ۱۶۰۰ بیمار قلبی نشان میدهد که NDE بیشتر در کسانی رخ داده که واقعاً ایست قلبی را تجربه کردهاند، نه فقط بیماری شدید قلبی. این افراد نیز معمولاً خود را در وضعیت «بیهوشی کامل» توصیف کردهاند، نه «هوشیاری مختل» یا «حالت خوابمانند».
در مطالعهی هولدن (2009)، ۹۲٪ از تجربههای توصیفشده از صحنهی احیا و اتاق عمل توسط منابع بیرونی تأیید شدند — درحالیکه این افراد در آن لحظه بهظاهر کاملاً بیهوش بودهاند.
---
🧠جمعبندی: چرا نظریه یادآوری رد میشود؟
نویسندگان مقاله نتیجه میگیرند که:
1. دادههای فیزیولوژیک (مانند خاموشی سریع EEG)
2. دادههای پدیدارشناختی (روایت دقیق و منسجم NDE)
3. دادههای تجربی (مطالعههای موردی با تأیید مستقل)
همگی نشان میدهند که NDEها نه قبل و نه بعد از ایست قلبی، بلکه در همان لحظاتِ ناپاسخبودن مغز رخ میدهند.
این یافتهها چالش جدی برای دیدگاه رایج «مغز بهعنوان تولیدکنندهی آگاهی» ایجاد میکنند — و شاید ما را به سمت دیدگاههای بدیل مانند مغز بهعنوان فیلتر یا گیرندهی آگاهی سوق دهند.
📚 منبع: Angeli-Faez, Greyson & van Lommel (2025). Near-death experience during cardiac arrest and consciousness beyond the brain: a narrative review. International Review of Psychiatry.
@cognitive_science_iran
Forwarded from کارگاه های آموزشی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
📣 دانشگاه شهید بهشتی با همکاری دپارتمان طرحواره درمانی برگزار میکند:
💢وبینار رایگان توانمند سازی روانشناسان
مداخلات روانشناختی در شرایط جنگی💢
🧑🏫با حضور دکتر :سید مهدی طباطبائی فر
رئیس دپارتمان طرحواره درمانی
📌محل برگزاری : گوگل میت
📌 برگزاری وبینار یکشنبه ۲۲تیر ماه
🔰با ارایه مدرک از دانشگاه شهید بهشتی و دپارتمان طرحواره درمانی .
✔️برای ثبت نام در وبینار وارد لینک زیر شوید.👇
https://survey.porsline.ir/s/LwnCUvkq#?ref=te
📩جهت ثبتنام و مشاوره:
09307634682
09027665729
09334339540
@SBUshabani
@SBUSalimi
@SBU_esmaeilzadeh
اینستاگرام:
instagram.com/sbu.psychacademy
تلگرام:
www.tg-me.com/sbupsychacademy
گروه رسمی :
https://www.tg-me.com/sbu_psychacademy
#دانشگاه_شهیدبهشتی #طرحواره_درمانی #دپارتمان_طرحواره_درمانی
💢وبینار رایگان توانمند سازی روانشناسان
مداخلات روانشناختی در شرایط جنگی💢
🧑🏫با حضور دکتر :سید مهدی طباطبائی فر
رئیس دپارتمان طرحواره درمانی
📌محل برگزاری : گوگل میت
📌 برگزاری وبینار یکشنبه ۲۲تیر ماه
🔰با ارایه مدرک از دانشگاه شهید بهشتی و دپارتمان طرحواره درمانی .
✔️برای ثبت نام در وبینار وارد لینک زیر شوید.👇
https://survey.porsline.ir/s/LwnCUvkq#?ref=te
📩جهت ثبتنام و مشاوره:
09307634682
09027665729
09334339540
@SBUshabani
@SBUSalimi
@SBU_esmaeilzadeh
اینستاگرام:
instagram.com/sbu.psychacademy
تلگرام:
www.tg-me.com/sbupsychacademy
گروه رسمی :
https://www.tg-me.com/sbu_psychacademy
#دانشگاه_شهیدبهشتی #طرحواره_درمانی #دپارتمان_طرحواره_درمانی
Audio
موضوع سخنرانی:
از منظری تکاملی و شناختی چگونه میتوان از احتمال بروز جنگ کاست؟
هشتمین همایش سالانه انجمن علمی مطالعات صلح ایران
۹ اسفند ۱۴۰۳
خلاصه: سخنرانی کوتاهی است که در دو بخش، برمبنای دو نگاه تکاملی و شناختی، از دو دعوی در جهت کاهش احتمال جنگ دفاع میشود.
دعوی نخست. مطابق شواهد تجربی، افزایش انسجام درون گروهی از یکسو، و کاهش بیش از حد آن از سوی دیگر، راه را بر جنگ هموار میکند. به خلاف تصور شایع، افزایش انسجام عموما مطلوب نیست. تنوع موتور محرک تکامل است.
راهحل تکاملی: افزایش عبور و مرور میان کشورهای همسایه، مثلا از راه تجارت یا توریسم.
دعوی دوم. در سطح گروه تصمیمگیری نیز انسجام بالا مطلوب نیست. یکدستی زیاد در اطاقهای تصمیمگیری، رسیدن به تصمیماتی یکسویه را تسریع میکند.
راه حل مبتنی بر نظریه شناخت بدنمند: افزایش تنوع شناختی گروه با حضور زنان، اقلیتها، و معلولان و افزایش دادن تنوع سنی افراد حاضر در جلسه. همچنین آرایش نشستن یا ایستادن افراد در اطاق بر نوع تصمیم نهایی موثر است و نباید همفکران کنار هم بنشینند. محیط فیزیکی اطاق نیز بر تصمیم نهایی اثر دارد.
۱۴ دقیقه
هادی صمدی
@ipsan
@evophilosophy
از منظری تکاملی و شناختی چگونه میتوان از احتمال بروز جنگ کاست؟
هشتمین همایش سالانه انجمن علمی مطالعات صلح ایران
۹ اسفند ۱۴۰۳
خلاصه: سخنرانی کوتاهی است که در دو بخش، برمبنای دو نگاه تکاملی و شناختی، از دو دعوی در جهت کاهش احتمال جنگ دفاع میشود.
دعوی نخست. مطابق شواهد تجربی، افزایش انسجام درون گروهی از یکسو، و کاهش بیش از حد آن از سوی دیگر، راه را بر جنگ هموار میکند. به خلاف تصور شایع، افزایش انسجام عموما مطلوب نیست. تنوع موتور محرک تکامل است.
راهحل تکاملی: افزایش عبور و مرور میان کشورهای همسایه، مثلا از راه تجارت یا توریسم.
دعوی دوم. در سطح گروه تصمیمگیری نیز انسجام بالا مطلوب نیست. یکدستی زیاد در اطاقهای تصمیمگیری، رسیدن به تصمیماتی یکسویه را تسریع میکند.
راه حل مبتنی بر نظریه شناخت بدنمند: افزایش تنوع شناختی گروه با حضور زنان، اقلیتها، و معلولان و افزایش دادن تنوع سنی افراد حاضر در جلسه. همچنین آرایش نشستن یا ایستادن افراد در اطاق بر نوع تصمیم نهایی موثر است و نباید همفکران کنار هم بنشینند. محیط فیزیکی اطاق نیز بر تصمیم نهایی اثر دارد.
۱۴ دقیقه
هادی صمدی
@ipsan
@evophilosophy
Forwarded from علوم شناختی
نظریه بارشناختی جان سوئلر
مهدی دزفولی
نظریه بار شناختی (Cognitive Load Theory - CLT) توسط جان سوئلر (John Sweller)، روانشناس تربیتی، در اواخر دهه 1980 مطرح شد. این نظریه بر اساس محدودیتهای حافظه فعال (working memory) انسان بنا شده و پیشنهاد میکند که طراحی آموزشی میتواند برای کاهش بار شناختی در یادگیرندگان و در نتیجه به حداکثر رساندن یادگیری مؤثر باشد.
مفاهیم کلیدی نظریه بار شناختی شامل این مفاهیم هستند:
حافظه فعال (Working Memory): سوئلر بر این نکته تأکید میکند که حافظه فعال ظرفیت محدودی برای پردازش اطلاعات جدید در هر لحظه دارد. در واقع، بسیاری از محققان بر این باورند که انسانها تنها میتوانند بین 3 تا 7 قطعه اطلاعات را به طور همزمان در حافظه فعال خود نگه دارند. اگر این ظرفیت بیش از حد بارگذاری شود، یادگیری مختل میشود.
حافظه بلندمدت (Long-term Memory): بر خلاف حافظه فعال، حافظه بلندمدت ظرفیت تقریباً نامحدودی برای ذخیره اطلاعات به صورت "طرحواره" (schemas) دارد. طرحوارهها ساختارهای دانش سازمانیافتهای هستند که به ما کمک میکنند اطلاعات پیچیده را درک کرده و بازیابی کنیم. هدف اصلی یادگیری، انتقال اطلاعات از حافظه فعال به حافظه بلندمدت و ساخت این طرحوارهها است.
بار شناختی (Cognitive Load): به میزان تلاش ذهنی مورد نیاز برای پردازش اطلاعات اشاره دارد. سوئلر سه نوع بار شناختی را شناسایی میکند:
بار شناختی ذاتی (Intrinsic Cognitive Load): این بار به سختی ذاتی محتوای آموزشی برمیگردد. هرچه موضوع پیچیدهتر و دارای تعاملات بیشتری بین عناصر باشد، بار شناختی ذاتی آن بیشتر است. این نوع بار عمدتاً غیرقابل تغییر است، اما میتوان با شکستن مفاهیم پیچیده به بخشهای کوچکتر و منطقیتر آن را مدیریت کرد.
بار شناختی بیرونی (Extraneous Cognitive Load): این بار ناشی از نحوه ارائه اطلاعات و طراحی مواد آموزشی است. این نوع بار مستقیماً به یادگیری محتوا کمک نمیکند و باید تا حد امکان کاهش یابد. به عنوان مثال، ارائه اطلاعات نامربوط، طراحی نامنظم، یا توضیحات طولانی و پیچیده میتواند بار شناختی بیرونی را افزایش دهد.
بار شناختی ژرمن (Germane Cognitive Load): این بار به تلاشهای ذهنی مرتبط با فرآیند یادگیری فعال و ساخت طرحوارهها در حافظه بلندمدت اشاره دارد. این نوع بار شناختی "خوب" است، زیرا مستقیماً به درک و ذخیره اطلاعات جدید کمک میکند. استراتژیهایی که باعث تشویق یادگیرنده به ایجاد ارتباط بین دانش جدید و موجود، تجزیه و تحلیل، و ساخت مدلهای ذهنی میشوند، بار شناختی ژرمن را افزایش میدهند.
هدف نظریه بار شناختی:
هدف اصلی این نظریه، طراحی آموزشی به گونهای است که:
بار شناختی بیرونی را به حداقل برساند.
بار شناختی ذاتی را مدیریت کند (با شکستن مفاهیم پیچیده).
بار شناختی ژرمن را به حداکثر برساند تا یادگیری مؤثرتری اتفاق بیفتد.
کاربردهای نظریه بار شناختی در آموزش هم شامل این موارد میباشد:
این نظریه تأثیرات گستردهای بر طراحی آموزشی و روشهای تدریس داشته است. برخی از کاربردهای عملی آن عبارتند از:
آموزش صریح (Explicit Instruction): به ویژه برای مبتدیان، آموزش مستقیم و واضح (به جای کشف یا ساخت دانش توسط خود دانشآموز) مؤثرتر است، زیرا بار شناختی را کاهش میدهد.
مثالهای حلشده (Worked Examples): ارائه مثالهای حلشده کامل به جای درخواست از دانشآموزان برای حل مسائل از ابتدا، میتواند بار شناختی را به شدت کاهش دهد و به آنها اجازه میدهد بر روی طرحوارههای حل مسئله تمرکز کنند.
کاهش اطلاعات نامربوط: حذف اطلاعات اضافی، تصاویر نامربوط یا شلوغیهای بصری در مواد آموزشی.
ارائه اطلاعات به صورت "بخشبندی شده" (Chunking): تقسیم اطلاعات به قطعات کوچک و قابل هضم.
استفاده از اصول طراحی چندرسانهای: مانند پرهیز از "اثر توجه تقسیم شده" (Split-Attention Effect) که در آن یادگیرنده مجبور است اطلاعات مرتبط را از منابع مختلف (مثلاً متن و تصویر جدا از هم) ترکیب کند.
تنظیم دشواری مطالب: معلمان باید سطح پیچیدگی مطالب را با دانش قبلی دانشآموزان تطبیق دهند.
برنامهریزی دقیق درس: ارائه مطالب جدید در مراحل کوچک و منطقی و فراهم کردن فرصتهای مکرر برای مرور و کاربرد.
ترویج طرحوارهسازی: تشویق دانشآموزان به ایجاد ارتباطات بین دانش جدید و دانش قبلی.
به طور خلاصه، نظریه بار شناختی جان سوئلر چارچوبی قدرتمند برای درک نحوه یادگیری انسان و طراحی محیطهای آموزشی بهینه فراهم میکند. با در نظر گرفتن محدودیتهای حافظه فعال و مدیریت انواع بار شناختی، میتوانیم یادگیری را کارآمدتر و مؤثرتر کنیم.
@cognitive_science_iran
مهدی دزفولی
نظریه بار شناختی (Cognitive Load Theory - CLT) توسط جان سوئلر (John Sweller)، روانشناس تربیتی، در اواخر دهه 1980 مطرح شد. این نظریه بر اساس محدودیتهای حافظه فعال (working memory) انسان بنا شده و پیشنهاد میکند که طراحی آموزشی میتواند برای کاهش بار شناختی در یادگیرندگان و در نتیجه به حداکثر رساندن یادگیری مؤثر باشد.
مفاهیم کلیدی نظریه بار شناختی شامل این مفاهیم هستند:
حافظه فعال (Working Memory): سوئلر بر این نکته تأکید میکند که حافظه فعال ظرفیت محدودی برای پردازش اطلاعات جدید در هر لحظه دارد. در واقع، بسیاری از محققان بر این باورند که انسانها تنها میتوانند بین 3 تا 7 قطعه اطلاعات را به طور همزمان در حافظه فعال خود نگه دارند. اگر این ظرفیت بیش از حد بارگذاری شود، یادگیری مختل میشود.
حافظه بلندمدت (Long-term Memory): بر خلاف حافظه فعال، حافظه بلندمدت ظرفیت تقریباً نامحدودی برای ذخیره اطلاعات به صورت "طرحواره" (schemas) دارد. طرحوارهها ساختارهای دانش سازمانیافتهای هستند که به ما کمک میکنند اطلاعات پیچیده را درک کرده و بازیابی کنیم. هدف اصلی یادگیری، انتقال اطلاعات از حافظه فعال به حافظه بلندمدت و ساخت این طرحوارهها است.
بار شناختی (Cognitive Load): به میزان تلاش ذهنی مورد نیاز برای پردازش اطلاعات اشاره دارد. سوئلر سه نوع بار شناختی را شناسایی میکند:
بار شناختی ذاتی (Intrinsic Cognitive Load): این بار به سختی ذاتی محتوای آموزشی برمیگردد. هرچه موضوع پیچیدهتر و دارای تعاملات بیشتری بین عناصر باشد، بار شناختی ذاتی آن بیشتر است. این نوع بار عمدتاً غیرقابل تغییر است، اما میتوان با شکستن مفاهیم پیچیده به بخشهای کوچکتر و منطقیتر آن را مدیریت کرد.
بار شناختی بیرونی (Extraneous Cognitive Load): این بار ناشی از نحوه ارائه اطلاعات و طراحی مواد آموزشی است. این نوع بار مستقیماً به یادگیری محتوا کمک نمیکند و باید تا حد امکان کاهش یابد. به عنوان مثال، ارائه اطلاعات نامربوط، طراحی نامنظم، یا توضیحات طولانی و پیچیده میتواند بار شناختی بیرونی را افزایش دهد.
بار شناختی ژرمن (Germane Cognitive Load): این بار به تلاشهای ذهنی مرتبط با فرآیند یادگیری فعال و ساخت طرحوارهها در حافظه بلندمدت اشاره دارد. این نوع بار شناختی "خوب" است، زیرا مستقیماً به درک و ذخیره اطلاعات جدید کمک میکند. استراتژیهایی که باعث تشویق یادگیرنده به ایجاد ارتباط بین دانش جدید و موجود، تجزیه و تحلیل، و ساخت مدلهای ذهنی میشوند، بار شناختی ژرمن را افزایش میدهند.
هدف نظریه بار شناختی:
هدف اصلی این نظریه، طراحی آموزشی به گونهای است که:
بار شناختی بیرونی را به حداقل برساند.
بار شناختی ذاتی را مدیریت کند (با شکستن مفاهیم پیچیده).
بار شناختی ژرمن را به حداکثر برساند تا یادگیری مؤثرتری اتفاق بیفتد.
کاربردهای نظریه بار شناختی در آموزش هم شامل این موارد میباشد:
این نظریه تأثیرات گستردهای بر طراحی آموزشی و روشهای تدریس داشته است. برخی از کاربردهای عملی آن عبارتند از:
آموزش صریح (Explicit Instruction): به ویژه برای مبتدیان، آموزش مستقیم و واضح (به جای کشف یا ساخت دانش توسط خود دانشآموز) مؤثرتر است، زیرا بار شناختی را کاهش میدهد.
مثالهای حلشده (Worked Examples): ارائه مثالهای حلشده کامل به جای درخواست از دانشآموزان برای حل مسائل از ابتدا، میتواند بار شناختی را به شدت کاهش دهد و به آنها اجازه میدهد بر روی طرحوارههای حل مسئله تمرکز کنند.
کاهش اطلاعات نامربوط: حذف اطلاعات اضافی، تصاویر نامربوط یا شلوغیهای بصری در مواد آموزشی.
ارائه اطلاعات به صورت "بخشبندی شده" (Chunking): تقسیم اطلاعات به قطعات کوچک و قابل هضم.
استفاده از اصول طراحی چندرسانهای: مانند پرهیز از "اثر توجه تقسیم شده" (Split-Attention Effect) که در آن یادگیرنده مجبور است اطلاعات مرتبط را از منابع مختلف (مثلاً متن و تصویر جدا از هم) ترکیب کند.
تنظیم دشواری مطالب: معلمان باید سطح پیچیدگی مطالب را با دانش قبلی دانشآموزان تطبیق دهند.
برنامهریزی دقیق درس: ارائه مطالب جدید در مراحل کوچک و منطقی و فراهم کردن فرصتهای مکرر برای مرور و کاربرد.
ترویج طرحوارهسازی: تشویق دانشآموزان به ایجاد ارتباطات بین دانش جدید و دانش قبلی.
به طور خلاصه، نظریه بار شناختی جان سوئلر چارچوبی قدرتمند برای درک نحوه یادگیری انسان و طراحی محیطهای آموزشی بهینه فراهم میکند. با در نظر گرفتن محدودیتهای حافظه فعال و مدیریت انواع بار شناختی، میتوانیم یادگیری را کارآمدتر و مؤثرتر کنیم.
@cognitive_science_iran
Forwarded from هشتگ تبلیغ تخصصی
🔸 مناسب کلیه رشتهها و استخدام در #ایران
🔸 مناسب برای مهاجرت شغلی یا تحصیلی به #آمریکا، #اروپا و #استرالیا
👈 آموزش #آنلاین و با موردکاویهای واقعی و پروژه
⭐️ مخاطبان:
🏛 موسسه توسعه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM