Telegram Web Link
چرا هزینه جرم سارقان خیابانی پایین است؟

👈مصاحبه با دکتر شیرین ولی پوری،جرم شناس
🆔🍀 @criminalsociology

کمتر کسی است که خود یا اطرافیانش قربانی سرقت گوشی موبایل در خیابان‌ها و پیاده‌روها نشده باشد. کار به حدی بالا گرفته است که صحبت با گوشی در مکان‌های عمومی نظیر پیاده‌رو یا در کنار خیابان نوعی بی‌احتیاطی به حساب می‌آید و معمولا کسی جرات انجام چنین کاری را ندارد.

مشروح گزارش در لینک زیر:👇


https://jamejamonline.ir/fa/news/1372302
متن کامل این مصاحبه در دو قسمت در لینک ذیل موجود است:
https://instagram.com/farhangesadid_ir?igshid=YmMyMTA2M2Y=

🆔🍀 @criminalsociology
💢ضرورت تحول در برنامه‌های درسی فقه و حقوق حوزه‌های علمیه

✍️ حجت‌الاسلام احمدحسین شریفی

بدون تردید دانش‌ فقه از عمیق‌ترین و دقیق‌ترین علوم اسلامی است. موشکافی‌ها و دقت‌نظرها و فروعاتی که در این دانش به صورتی ضابطه‌مند و روشمند انجام گرفته است، در میان سایر شاخه‌های دانشی بی‌نظیر است.
🆔🍀 @criminalsociology

اما مع الاسف در سده‌های اخیر متناسب با تحولاتی که در نظامات اجتماعی و حقوقی و فرهنگی و همچنین پیشرفت‌هایی که در علوم انسانی و اجتماعی ایجاد شد، تحول خاصی در منابع و متون فقهی و حقوقی حوزه‌های علمیه نیستیم. به همین دلیل، عموم فقیهان حوزه‌های علمیه نه تنها زبان گفتگو با نظامات حقوقی و فقهی دنیای مدرن را ندارند؛ بلکه توانایی گفتگو و دفاع از منطق علمی خویش را حتی در میان دانشگاهیان مسلمان هم ندارند.

ده‌ها مکتب حقوقی و اقتصادی و قضایی و تقنینی معارض با فقه و حقوق و اقتصاد و تقنین اسلامی در دنیای جدید مطرح شده است؛ اما حتی اگر فقهای ما از آنها مطلع هم باشند، این اطلاع و آگاهی هیچ نقشی در دروس و متون آموزشی و غیرآموزشی فقه متعارف در حوزه‌های علمیه نداشته است.

واضح است که برای دفاع از قدرت و قوت و استحکام عقلانی و روشی فقه و حقوق اسلامی چاره‌ای جز مواجهه آکادمیک و عالمانه و روش‌مند با نظامات فقهی و حقوقی و قضایی رقیب نداریم. در رقابت‌های علمی است که قوت‌ها و ضعف‌های نظریات مختلف نمایان می‌شود.

بنده با آگاهی و اطمینان می‌گوییم که در یک مطالعه تطبیقی میان فقه و حقوق و قضای اسلامی با نظامات و اندیشه‌های رقیب نه تنها نقاط قوت و ظرفیت‌های نهفته و مطوی در منابع و متون فقهی و حقوقی اسلامی برجسته می‌شوند؛ بلکه افق‌های نو و تازه‌ای در مطالعات فقهی و حقوقی و قضایی در مراکز علمی دنیا گشوده می‌شود.

کمترین انتظاری که از دانشکده‌های پرشمار فقه و حقوق و اقتصاد و همچنین علوم قضایی در دانشگاه‌های مختلف کشور و صدها و هزاران عضو هیئت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی این دانشکده‌ها می‌رود، این است که با انجام مطالعاتی تطبیقی و در فضایی گفتگویی و پژوهشی و به دور از هیاهوهای سیاسی و ژورنالیستی در این حوزه‌ها، و در ارتباطی تنگاتنگ با فقهای بزرگ در حوزه‌های علمیه، ضمن شناخت ظرفیت‌ها و قوت‌های فقه و حقوق اسلامی،‌ زمینه‌ساز گفتگوهای بین‌المللی میان فقیهان برجسته و حقوق‌دانان شناخته شده مکاتب و نظامات حقوقی مدرن باشند. این کار می‌تواند خدمتی بی‌بدیل به مطالعات فقهی و حقوقی و قضایی باشد.

🆔🍀 @criminalsociology
*خطای کنکورد؛ چرا به اشتباهات خود ادامه می‌دهیم؟*
🆔🍀 @criminalsociology
🖊️الهام حمیدی 
*نشر:* گاهنامه مدیر
بخش اول:
■کمیته هواپیماهای مافوق صوت انگلستان در سال ۱۹۵۶ تصمیم گرفت تولید نوع جدیدی از هواپیما را آغاز کند. نام این پروژه کنکورد بود و اهداف بلندپروازانه آن فرانسه را نیز ترغیب کرد تا در سال ۱۹۶۲ به آن ملحق شود. بودجه‌ای که برای ساخت کنکورد پیش‌بینی شده بود رقمی معادل ۱۰۰ میلیون دلار (تقریباً معادل ۱/۵ میلیارد دلار امروز) بود.

□بلافاصله پس از شروع ساخت، کاملاً مشخص بود که هزینه‌های رو به افزایش این پروژه از درآمدهای آن بسیار بیشتر خواهد بود. به دلیل هزینه سرسام‌آور، فقط ۲۰ هواپیمای کنکورد تولید شد. قبل از اولین پرواز تجاری آن در سال ۱۹۷۶، شرکت کنکورد با افزایش هزینه‌های سرسام‌آور دست‌وپنجه نرم می‌کرد. با این حال این پروژه ادامه پیدا کرد و علت آن هم این بود که دولت‌ها و سرمایه‌گذاران تا همان زمان هم وقت، انرژی و سرمایه زیادی را به راه‌اندازی و پیشرفت پروژه اختصاص داده بودند و تصور این بود که توقف تولید به هدر رفتن میلیون‌ها دلار سرمایه‌گذاری منجر می‌شود.
🆔🍀 @criminalsociology
●پس از مدتی مشخص شد که خطوط هواپیمایی نیز تمایلی به خرید این هواپیما ندارند. با وجود اینکه کنکورد طول زمان پرواز ۷/۵ ساعته از لندن تا نیویورک را به ۳/۵ ساعت کاهش می‌داد، هزینه بلیت آن ۳۰ برابر گران‌تر از ارزان‌ترین بلیت موجود در آن زمان بود. همچنین به دلیل صدای زیاد، کنکورد فقط مجاز به پرواز بر فراز دریا بود. علاوه بر آن، بالا بودن هزینه‌های نگهداری و نگرانی‌هایی در زمینه ایمنی این هواپیما از محبوبیت آن به شدت کاست. در نهایت کنکورد آخرین پرواز خود را در سال ۲۰۰۳ انجام داد و تنها دستاورد ماجراجویی مالی انگلیس و فرانسه درس مهمی در عالم تجارت و سپس روانشناسی بود که از آن به نام «خطای کنکورد» یاد می‌شود.

○چرا دولت‌های فرانسه و انگلستان با وجود ایرادهای آشکار، بیش از ۳۰ سال پروژه کنکورد را ادامه دادند؟ اکنون می‌دانیم که تنها دلیل چنین رفتار لجوجانه‌ای وجود خطای شناختی در انسان‌هاست که به موجب آن در فرآیند تصمیم‌گیری‌شان هزینه‌های دیروز بر تصمیم‌گیری امروزشان تاثیرگذار می‌شود. اگر دولت‌های فرانسه و انگلستان در آن زمان درک درستی از *خطای هزینه‌های هدررفته* (Sunk Cost Fallacy) یا خطایی که بعدها به کنکورد معروف شد داشتند، به‌طور قطع اجازه اتلاف بیشتر هزینه را نمی‌دادند فقط به این امید که شاید سرمایه هدر رفته به نوعی جبران شود. اکنون همه می‌دانیم که اگر ساخت این هواپیما را زودتر متوقف می‌کردند، زیان کمتری به سرمایه‌گذاران تحمیل می‌شد. از آنجا که دولت‌ها گاهی از پول مالیات‌دهندگان برای ادامه پروژه‌های زیانده استفاده می‌کنند عملاً تعهد آنها به ادامه چنین پروژه‌هایی یعنی تحت تاثیر قرار دادن همه مردم و اتلاف سرمایه‌های یک کشور.

■واژه «خطای کنکورد» به رفتار لجوجانه‌ای در انسان‌ها اشاره می‌کند که همان پافشاری بر تکرار یک اشتباه در سیاست، تجارت و حتی تصمیم‌های روزمره است. این در حالی است که گاهی اصرار بر اجرای تصمیم‌های اشتباه هزینه بیشتری نسبت به رها کردن آن تصمیم دارد.

□همان‌طور که چهار قرن قبل از کنکورد ویلیام شکسپیر درباره اهمیت تصمیم‌گیری می‌گوید: «بهترین بخش شجاعت، قدرت تصمیم‌گیری است» و قدرت تصمیم‌گیری فقط محدود به شروع انجام کار نمی‌شود، بلکه رها کردن کار زیانده نیز به قدرت و اراده زیادی نیاز دارد.

●«ریچارد تیلر» یکی از پایه‌گذاران علم رفتارشناسی، خطای ذهنی «هزینه هدررفته» را در سال ۱۹۸۰ مطرح کرد. ولی یکی از جالب‌ترین مطالعات در این زمینه را دو روانشناس به نام‌های «هال آرکاس» و «کاترین بلومر» انجام دادند. آنها در مطالعه خود پرسش‌نامه‌ای تهیه کردند که در آن شرکت‌کنندگان باید میان دو تور گردشگری اسکی یک تور را انتخاب می‌کردند. توری با هزینه ۱۰۰ دلار به میشیگان و تور دیگری با هزینه ۵۰ دلار به ویسکانسین. در این پرسش‌نامه قید شده بود که قرار است سفر ویسکانسین که ارزان‌تر نیز هست، اوقات بهتر و مفرح‌تری برایشان فراهم کند. شرایط نیز این‌گونه برای آنها تعریف شده بود که فرض کنند بدون توجه به تاریخ، هر دو تور اسکی را خریداری کرده‌اند و پس از اطلاع از اینکه این تورها در یک روز برگزار می‌شوند، مجبور به انتخاب فقط یک مقصد برای اسکی هستند. از شرکت‌کنندگان خواسته شده بود انتخاب کنند که کدام تور را لغو می‌کنند؟ در کمال تعجب نتایج این مطالعه نشان داد که ۵۴ درصد شرکت‌کنندگان گفتند که سفر ویسکانسین را که قرار بود سفر مفرحی نیز باشد لغو کرده و به میشیگان می‌روند. آرکاس و بلومر با مشاهده نتایج این مطالعه این‌گونه نتیجه گرفتند که برای شرکت‌کنندگان هزینه بیشتری که برای سفر میشیگان انجام داده بودند بر لذت سفر ویسکانسین اولویت داشت.
عملاً آنها حاضر بودند فقط به این دلیل که هزینه بیشتری پرداخت کرده‌اند، به سفری بروند که ممکن بود حتی کمتر به آنها خوش بگذرد.

○جمله‌ای است که می‌گوید، «غرور پرچمدار ویرانی است». آنچه پروژه کنکورد را متوقف نکرد غرور ملی کشورهای انگلستان و فرانسه در ساخت این هواپیما بود. قبول شکست می‌توانست برای این دولت‌ها انبوهی از شرمساری به همراه داشته باشد. تصور کنید دو قدرت بزرگ دنیا با همکاری هم نتوانند پروژه ساخت یک هواپیما را به اتمام برسانند. در پروژه‌های کوچک‌تر نیز غرور می‌تواند هم انگیزه‌ای برای تولید و هم عاملی برای شکست باشد.

■عامل دیگری که بروز خطای کنکورد را تشدید می‌کند، غیرمنطقی بودن و احساسی بودن انسان‌هاست. وقتی انتخابی کرده‌ایم، تصمیمی گرفته‌ایم و در انتخاب خود سرمایه‌گذاری کرده‌ایم، انصراف از تصمیم گرفته‌شده ما را به ورطه عذاب وجدان و افسوس می‌کشاند. به زبان دیگر، بسیاری از ما مبتلا به سوگیری تعهد هستیم که به چسبندگی ما به تصمیم‌های قبلی منجر شده، حتی اگر راهی که در پیش گرفته‌ایم منافع ما را تامین نکند و مسیرمان اشتباه باشد. ذهن ما با وجود دریافت سیگنال‌هایی از اشتباه بودن تصمیم، این‌گونه پیام می‌دهد که همه زمان، انرژی و پولی که هزینه شده است به هر حال جبران خواهد شد و انصراف از مسیر پیش‌رو عذاب‌آور و به معنی تجربه شکست است. این همان *سوگیری «زیان‌گریزی»* است که تصور ذهنی رنج‌آوری از شکست نسبت به پیروزی در ما ایجاد می‌کند و ما را بر آن می‌دارد از ترس شکست در سرمایه‌گذاری، همچنان متعهد به آن باقی بمانیم و منافع احتمالی حاصل از رها کردن را قربانی تعهد بی‌منطق خود کنیم.
🆔🍀 @criminalsociology
بخش دوم:
در نتیجه به جای اینکه تصمیم‌های ما بر اساس منافع و هزینه‌های حال و آینده شکل گیرد، از هزینه‌هایی که در گذشته انجام دادیم تاثیر می‌پذیرند. هرچه بیشتر روی یک پروژه یا یک شخص سرمایه‌گذاری مالی و حتی عاطفی کنیم، رها کردن آن سخت‌تر می‌شود. مغز، ما را طوری فریب می‌دهد که تصور کنیم ارزش هر چیزی به میزان انرژی که برای آن صرف می‌کنیم بستگی دارد.

●استارت‌آپ‌ها از جمله کسب‌وکارهایی هستند که می‌توانند در دام خطای کنکورد گرفتار شوند. گاهی محصول یا خدمات ارائه‌شده در یک استارت‌آپ می‌تواند بسیار ناقص یا زیانده باشد، و صاحبان استارت‌آپ‌ها سعی می‌کنند به جای اینکه همه چیز را از نو شروع کنند، شرایط را با محصول یا خدمات معیوب خود سازگار کنند. استدلال‌هایی از این دست که «اگر بیشتر تلاش کنیم همه چیز درست می‌شود» یا «زمان بیشتر مشکل را حل خواهد کرد» عملاً لحظه از برق کشیدن پروژه و توقف آن را به عقب انداخته و زیان انباشته را بیشتر می‌کند.

○«جیم بلسینگام» مجری برنامه رادیویی «کسب‌وکارهای کوچک» در مقاله‌ای در سایت فوربس می‌نویسد، گاهی باید از خود آن سوال سخت کنکورد را بپرسیم. اینکه آیا ما واقعاً روزنه امیدی برای موفقیت داریم یا فقط به باز شدن روزنه‌ای امید بسته‌ایم؟

■«دنیلی بئر» در مقاله خود «خطای کنکورد: چرا نمی‌توانیم مبارزه شکست‌خورده را رها کنیم؟» در توضیح ادامه غیرمنطقی جنگ عراق این‌گونه می‌نویسند: «قماربازان بی‌تجربه به آسانی گرفتار این تله می‌شوند. آنها می‌گویند که درست است که ۱۰ دست گذشته را باخته‌ام اما اگر همین الان بازی را رها کنم همه چیز را قطعاً از دست می‌دهم. باید تلاش کنم همه آنچه باخته‌ام را پس بگیرم.» این توهم که پولی که باخته‌ایم هنوز روی میز است بدین معنی است که باور داریم قبول اشتباه و ترک بازی یعنی شکست جبران‌ناپذیر. خطای کنکورد ما را گرفتار یک چرخه شیطانی می‌کند که در آن هرچه بیشتر سرمایه در کاری خرج کنیم، تعهدمان بیشتر و در نتیجه انگیزه‌مان برای سرمایه‌گذاری مجدد بیشتر می‌شود.

□خطای کنکورد یک استراتژی کاربردی: یک آژانس مسافرتی در اقدامی بی‌سابقه تصمیم گرفت مبلغ پیش‌پرداخت تورهای مسافرتی خود را به یک دلار کاهش دهد. این در حالی بود که مبلغ پیش‌پرداخت همه آژانس‌های مسافرتی حداقل صدها دلار بود. یک دلار مبلغ ناچیزی است اما این آژانس با این اقدام هوشمندانه در تلاش بود که با جذب کمترین سرمایه ممکن از مشتریان، آنها را متعهد به سفری کند که شاید هرگز در برنامه آنها گنجانده نشده بود. از نگاه تجاری، تشویق یک نفر به اختصاص اندکی از وقت یا اندکی از انرژی یا پول احتمال ادامه سرمایه‌گذاری از جانب آنها را بسیار افزایش می‌دهد.

●با این استراتژی حتی می‌توان یک سخنرانی خوب را نیز پیش برد. برای شروع یک سخنرانی کافی است آن را با جذاب‌ترین بخش شروع کنید، این‌گونه مانند قلابی توجه مخاطب را جلب می‌کنید و پس از آن می‌توانید با ارائه جزئیات همچنان مخاطب را درگیر و متمرکز نگه دارید. بسیاری از فیلمنامه‌نویسان نیز در روایت داستانی خود از همین استراتژی استفاده می‌کنند.
مخاطب را با شروعی متفاوت جذب فیلم می‌کنند و با این روش حتی اگر از کسالت و یکنواختی فیلم در سالن سینما خسته شده باشند، معمولاً حاضر به ترک سالن سینما نمی‌شوند.

○بی‌اثر کردن خطای کنکورد: در تئوری‌های اقتصاد کلان اتخاذ هر تصمیمی ملزم به ارزیابی انتخاب‌های موجود و منافع پیش‌رو است. تنها گزینه‌ای که در تصمیم‌گیری از هیچ اهمیتی برخوردار نیست گزینه‌هایی است که بر اساس روایت‌هایی از گذشته یا منافع فرضی که محقق نشدند، توجیه شوند. وقتی دستاورد کاری، کمتر از انرژی و سرمایه مصرفی برای آن باشد، ادامه آن غیرمنطقی و به دور از عقلانیت است.

■چرخه بیمارگونه «ادامه زیان به امید رسیدن به سود» گاهی از جایی آغاز می‌شود که برای شروعی جدید، تجربه‌ای نو و سرمایه‌گذاری در حوزه‌ای ناآشنا به خود می‌گوییم «امتحانش ضرری ندارد». این منطق می‌تواند انگیزه خوبی برای شروع باشد ولی به‌محض اینکه قدم در این مسیر می‌گذاریم، برگشت به نقطه صفر برایمان دشوار می‌شود. هرچه از نقطه شروع دورتر می‌شویم، برگشت، ناممکن‌تر به نظر می‌رسد. در چشم برهم زدنی وقت، انرژی و گاهی همه منابع خود را صرف هدفی کرده‌ایم که قرار بود فقط «امتحانش ضرری نداشته باشد».
🆔🍀 @criminalsociology
□تجسم واقعی این پدیده در زندگی روزمره را می‌توان در فرصت‌های شغلی دید که با علایق ما سازگار نیستند، ولی تصمیم می‌گیریم آنها را برای مدت کوتاهی امتحان کنیم. پیشنهاد کار جدید را قبول می‌کنیم، دوره آموزشی آن را گذرانده و هزینه‌هایی می‌کنیم که کناره‌گیری از کار جدید را هر روز برایمان دشوارتر می‌کند.

●تنها راه فرار از چنین چرخه‌ای مشخص کردن حد زیان و تعیین زمانی برای پایان دادن کاری بیهوده است. برای مثال اگر ۲۰ دقیقه از فیلمی گذشت و نظر شما را جلب نکرد از دیدن ادامه آن منصرف شوید. اگر ۱۰ صفحه از کتابی را خواندید و به نظرتان جالب نبود، ادامه ندهید. حتی اگر به رستوران می‌روید و به خاطر هزینه‌ای که کرده‌اید در خوردن افراط می‌کنید، همان ابتدا یک ظرف از رستوران بگیرید که یادتان باشید مجبور به آسیب رساندن به خود برای پولی که هزینه کرده‌اید نیستید. اگر می‌خواهید کار جدیدی را شروع کنید، یک مرز زمانی مثلاً شش‌ماهه برای زیاندهی شرکت خود تعریف کنید.

○تصمیم‌گیری منطقی نیازمند ارزیابی صحیحی از منافع و زیان‌های آینده است؛ نه آنچه در گذشته اتفاق افتاده، کوچک‌ترین کاربردی دارد و نه احساسات و عواطف شما. پس باید هنگام تصمیم‌گیری احساسات و پیوندهای عاطفی خود را کلاً نادیده بگیرید. هیچ ابایی نداشته باشید که هر زمان لازم بود جلوی ضرر و زیان خود را بگیرید. همان‌طور که «وارن بافت» می‌گوید، وقتی خود را داخل یک چاه می‌بینید، بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که کندن چاه را متوقف کنید. 
🆔🍀 @criminalsociology
*منبع:* هفته نامه تجارت فردا
دوستان مشتاق دست یابی به آرامش ذهنی- روحی ،بالاخص در این ایام مشوش، این کارگاه را از دست ندهید.
🆔🍀 @criminalsociology
💢مذاق شارع تا به مصادیق میدانی نرسد دقیق‌ نخواهد شد

✔️استاد عبدالحمید واسطی:


🔹فرضیه ما این است که مذاق شارع را از باب تراکم قرائن منجر به ظن اطمینانی پیگیری می‌کنیم و مبنای اهل سنت مورد نظر ما نیست که آن را دلیل مستقل در نظر می‌گیرند. در این مسیر فرضیه ما این است که باید چهار مرحله طی شود؛

1. یکی اینکه موضوعی که می‌خواهیم حکمش را به دست بیاوریم به اشباه و نظائرش ارجاع داده شود، البته نباید منجر به قیاس شود.

2. دوم اینکه موضوع به آیات الاحکام و قواعد فقهی ارجاع شود و تک تک آیات و قواعد مرتبط با آن موضوع بررسی شود و میزان تناسب به دست بیاید.

3. سوم باید موضوع به مقاصد شریعت و اهداف دین عرضه شود و همچنین به مصالح و مفاسد ارجاع شود، آن هم بر مبنای شیعی.

4. چهارمین مورد هم عرضه به اولویات است یعنی آن چیزهایی که در شریعت اولویت‌دار هستند.

🔸مذاق شارع برآیند فهم فقیه از شبکه‌ای از گزاره‌های دال بر نظام معرفتی دین، مقاصد شریعت، مجموعه آیات احکام و قواعد فقه، اولویت‌های شارع و مصحلت‌ها، اشباه و نظائر حکم و مجموعه احکام تعیین‌کننده مرزها و مجموعه احکام تعیین‌کننده پسندهای شارع است. برای کشف مذاق هم گزاره‌های توصیف و هم تجویزی باید دیده شود؛ این شاکله اصلی بحث است.

🔹بحث مذاق شارع مفهومی عام و کلی تلقی شده است تا به مصادیق میدانی نرسد دقیق‌سازی نخواهد شد. به این خاطر تلاش شد به میدان آمدن و تبدیل فضای انضمامی به عمل کاملا به رویت برسد.

👈گزارش کرسی «روش‌شناسی کشف مذاق شارع» + سخنان استاد ناقد: http://ijtihadnet.ir/?p=70018

🆔🍀 @criminalsociology
#فوری_فوری_فوری

متوسطه اداره ناحیه ۴
⚠️ترس برادر مرگ است!
🆔🍀 @criminalsociology

پیام مهم و روشنگر آقای صمدی رئیس سابق دفتر پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قم و رئیس کمیته پیوند اعضا در خصوص موضوع مسمومیت در مدارس:

با سلام و احترام

پس از اعلام EOC دانشگاه مبنی بر مسمومیت گروهی دانش آموزان چند مدرسه ، بنده امروز به عنوان تیم درمانی با همراهی دونفر از همکاران محترم (پزشک عمومی و پرستار ) در دو دبیرستان دخترانه حاضر شدیم و با تعداد زیادی از دانش آموزانی که ادعا می نمودند تنگی نفس ، سرگیجه ، فلج اندام‌ها ، سردرد شدید ، تهوع و... دارند روبرو شدیم . شرح حال دقیق و درصد اکسیژن و علایم حیاتی تک تک دانش آموزان را گرفتیم همگی نرمال بود. و با توضیحاتی که برای تک تک دانش آموزان می دادیم و می گفتیم، نگران نباشید، خطری شما را تهدید نمی کند، شما هیچ علایمی دال بر مسمومیت ندارید، استرس ‌‌و نگرانی زیاد باعث شده این علایم را داشته باشید و ...
اکثر کسانی که تظاهر می کردند که فلج شدند و در حال خفه شدن هستند و از ترس و وحشت گریه می کردند، آرام آرام به حالت طبیعی بر میگشتند و به کلاس درس خود می رفتند. جالب‌تر اینکه، دختر خانمی ۱۷ ساله ای که از همه بدحالتر بود و بیشتر جرع و‌فزع میکرد و عنوان مینمود که در حال خفه شده هست و فلج اندام تحتانی دارد و قادر به حرکت دادن آنها نیست، با کمی صحبت و دلداری بعد از حدود نیم ساعت که من ایشان را از دور تحت نظر داشتم ، یواش یواش بلند شد و با حال عمومی خوب به کلاس درس خود رفت...
چند پیشنهاد:👇👇👇
- دانش آموزانی که ادعا میکنند علایم دارند را باید از سایر دانش آموزان جدا کرده ودر محیطی کاملا گرم و آرام تحت نظر گرفت.
دانش آموزان رفتار همدیگر را به شدت تقلید می کنند و به یک باره محیط مدرسه غیرقابل کنترل می شود. و همه حرفها و علایم بالینی همدیگر را بازگو میکنند. در محیط مدرسه ای که من امروز حضور داشتم خیلی سرد بود. هم‌ ما و‌هم‌ دانش آموزان از سرما می لرزیدیم و خیلی ها همین لرز از سرما را بیماری تلقی می کردند.

- به هیچ‌ عنوان خانواده ها نباید در مدرسه حاضر شوند، چون حضور آنان جو‌ را به شدت متشنج می نماید.و دانش آموزان به شدت تمارض میکنند. با حضور یک مادر و پدر مضطرب در حیاط مدرسه و با سر و صدای آنها ۳۰ نفر به یکباره فلج شدند و به زمین افتادند.
- اضطراب مسری است ، برخی از معلمان باعث اضطراب شدید دانش آموزان می شوند و جو را متشنج می نمایند.باید در این خصوص آموزش ببینند.
- اگر معلمی وانمود می نماید که ایشان هم‌ علایم بیماری دارد و مسموم شده است. باید مخفیانه ایشان را از دانش آموزان جدا کنند و در محیطی کاملا ایزوله نگهداری کنند ، حضورشان در جمع دانش آموزان باعث الگو برداری ار رفتار ایشان و وخامت حال دانش آموزان می شود.
- معلمان و پرسنل درمانی باید صبور و با حوصله باشند و نباید جملاتی مبنی بر تایید مسمومیت و جملات ناامید کننده به دانش آموزان و‌خانواده ها بزنند. باید دقیق و با حوصله معاینه کنند و با اطمینان کامل بگویند شما هیچ علایمی دال بر مسمومیت ندارید.
اگر مشکل اضطراب دانش آموز حل نشد به بیمارستان منتقل کنند.
- برخی از دانش آموزان بیماری و مشکل زمینه ای دارند( دیابت ، آسم کودکی ، کم‌ خونی و...) قرار گرفتن این دانش آموزان در محیط پر استرس مدرسه باعث تشدید وخامت حالشان می شود. باید تحت نظر باشند.
- مسیر جداگانه برای انتقال دانش آموزان به بیمارستان در نظر گرفته شود.
- به نظر من حضور اتوبوس آمبولانس و آمبولانس جو را به شدت آشفته می نماید. دانش آموزان علایم دال بر تهدید حیات ندارند امکان انتقال با وسیله نقلیه معمولی نیز هست( خودرو ون معمولی )
- قبل از انتقال به مرکز درمانی از مدرسه با خانواده ها مبنی بر بدحال شدن دانش آموز تماس نگیرند.
- اکثر دانش آموزانی که من امروز ویزیت کردم از ضعف و بی حالی رنج می بردند در صورت امکان نوشیدنی مقوی و گرم در صورتیکه منع خوردن ندارند بهشون داد.
وفقکم الله لطب مرضاته
با احترام: ولی الله صمدی

◀️ لطفاً نشر گسترده تا نگرانی ها برطرف شود و آموزش حضوری و موثر فرزندان ما تعطیل نشود

🆔🍀 @criminalsociology
بعداز گمانه زنی های متعدد، این هم یکی از آخرین نتایج که دوست و برادر اندیشه ورزم جناب آقای دکتر کریمی نیا، مشاور و دستیار ریاست سازمان پدافند غیرعامل کشور، اعلام نموده اند‌.
هرچند به عنوان یک پژوهشگر،هنوز هم بر این باورم ابعاد گسترده ای از این مصیبت در هاله ای از ابهام است و آنچه در این مصاحبه ها مطرح شد، پاسخی برای چرایی وقوع نیست و فقط چگونگی علمی وقوع و عوارض فیزیکی آتی آن( آنهم باتوجه به دانش کنونی)، مطرح شد.
هنوز چرایی و علل پیشگیری های آتی سیاسی مطرح نشده است که امیدوارم سیاستمداران به این مباحث ورود نمایند.

🆔🍀 @criminalsociology
*دو یادداشت؛ دو دیدگاه پیرامون دزدی، ریاکاری و فساد*

🆔🍀 @criminalsociology
*چرا مردم دزد و ریاکار می شوند؟*

■آزمایشگر (دن آریلی) در یک رستوران به عده‌ای از مشتریان چند سوال میدهد تا در ازای گرفتن ۵ دلار به آن سوالات پاسخ دهند امّا هنگام دادن پول به آنها بجای ۵ دلار ۹ دلار میدهد و تظاهر می‌کند که حواسش نیست و اشتباهاً ۹ دلار داده است.

□برخی از مشتریان صادقانه ۴ دلار اضافه را برمیگردانند ولی برخی هم به روی مبارک نیاورده و ۹ دلار را در جیب می‌گذارند و رستوران را ترک می‌کنند!

●در آزمایش دیگری همین کار تکرار می‌شود با این تفاوت که آزمایشگر در هنگام گفت‌و‌گو با مشتریان تلفن همراهش زنگ میخورد و چند دقیقه‌ای با تلفن صحبت می‌کند و پس از قطع کردن، از مشتری‌ها برای اینکه وسط گفت‌و‌گو با آنها به تلفنش را جواب داده عذرخواهی نمی‌کند و به نوعی بی‌احترامی میکند ... در این آزمایش تعداد کسانی که ۴ دلار اضافه را برمی‌گردانند تنها یک نفر است. یعنی وقتی مشتریان احساس میکنند فردی وقت آنها را بدون عذرخواهی گرفته درصدد انتقام بر آمده و پول بیشتری که اشتباهاً به آنها داده شده را باز نمی‌گردانند.

○این آزمایش حاوی نکتۀ جالبی‌ست که می‌توان از آن برای توجیه اینکه چرا در بعضی مناطق جهان آمار بالایی از ریاکاری و دزدی و ناهنجاری وجود دارد استفاده کرد: مردم زمانی که حس می‌کنند به آنها از سوی حکومت ظلم میشود یا حق‌شان در جایی خورده شده، هر کجا که دستشان برسد سعی خواهند کرد با ریاکاری و دزدی این حق خورده شده را جبران کنند.

■در واقع، این سطح از دزدی و ریاکاری و ناهنجاری در همۀ جوامع به نوع تعاملِ حکومت‌ با مردم بازمی‌گردد و رفتار دولت‌ها بشدت روی شکل‌گیری اخلاق در جامعه تأثیرگذار است و حتی می‌تواند مرزهای اخلاق را جابه‌جا کند.

□در صورتی که الگوهای رفتاری حاکمیت به شکلی باشد که مردم احساس ظلم کنند آنان هم خود را مُحق به نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی خواهند دانست و ریاکاری و دزدی و تقلّب در جامعه پررنگ شده و بعد از یک دورۀ زمانی از اخلاق، تنها نامی باقی خواهد ماند...
🆔🍀 @criminalsociology
*آیا من استعداد دزدی و فساد دارم؟!*

■هنگامی که در رستوران یا هتل هستید و شکر، شیر یا چای خود را بیشتر از مقداری که در خانه مصرف می کردید، مصرف می کنید بیانگر این است که شما زمینه فساد را دارید.

□وقتی که در رستوران یا اماکن عمومی هستید و مقدار زیادی دستمال کاغذی، صابون یا عطر استفاده می کنید، در حالی که در منزل خودتان این گونه نیستید، بدین معنا است که اگر شرایط اختلاس برای شما فراهم شود اختلاس می کنید.

●اگر در جشن ها و بوفه های مفتوح زیاد می خورید در حالی که می دانید شخص دیگری آن را حساب می کند، بدین معناست که اگر فرصت خوردن مال دیگران را  پیدا کنید این کار را انجام خواهید داد.

○اگر معمولاً هنگامی که در صف ‌هستید و حقوق در صف بودن را رعایت نمی کنید، پس شما زمینه این را دارید که برای رسیدن به هدف خود از کول دیگران هم بالا بروید.

■اگر بر این باور هستید که هر چه را در خیابان پیدا کردید حقّ شما است در حالی که مال دیگران بوده است، پس قابلیّت دزدی در شما وجود دارد.

□اگر جزء کسانی هستید که نام خانوادگی دیگران بیشتر از اسم آن ها برای شما اهمیّت دارد، یعنی این که در شما زمینه نژاد پرستی وجود دارد و احتمال دارد که تنها با توجه به اصل و نَسَب دیگران به آن ها کمک کنید. هم چنین، ایده و افکار دیگران برای شما مهم نیست بلکه تنها خود شخص، برای شما اهمیّت دارد.

●هنگامی که به قوانین راهنمایی و رانندگی توجهی ندارید و به آن اعتنایی نمی کنید، بیانگر این است که شما زمینه تجاوز و سرکشی را دارید حتی اگر قرار باشد اشخاص بی گناهی هم در این بین صدمه ببینند.

○هنگامی که این پیام را خواندید و از  خود سوال کردید که این مسائل ضروری نیستند، یعنی این که شما مصلحت خود را بر مصلحت جمع ترجیح می دهید.
*_... مبارزه با دزدی و فساد را از خودمان شروع کنیم.
*گاهنامه مدیر
جامعه شناسي جنايي+ فقه الاجتماع
🆔🍀 @criminalsociology
یک وحدت رویه جدید
به قلم دکتر علی خالقی👇👇

🆔🍀 @criminalsociology

🟩  تعيين مجازات مناسب براى متهمى كه بزهكارى او ثابت مى شود، مرحله اى بسيار مهم و سرنوشت ساز از سوى دادگاه در رسيدگى به پرونده كيفرى به شمار مى رود. از سال ١٣٩٩ و با الحاق يك تبصره توسط قانون كاهش مجازات حبس تعزيرى به ماده ١٨ قانون مجازات اسلامى، اصل بر اين است كه در جرائمى كه مجازات آنها «حبس تعزيرى» است، دادگاه بايد حكم به حداقل مجازات قانونى بدهد و تعيين مجازاتى بيش از آن جنبه استثنايى دارد و بايد مستند به يكي از بندهاي آن ماده و يا ساير جهات قانونى و با ذكر علت آن باشد. اين تبصره، عدم رعايت اين امر از سوى دادگاه را تخلف انتظامى دانسته است.

🟩  خيلى زود اين ابهام پيش آمد كه اگر دادگاه بدون رعايت شرايط فوق، حكم به مجازات حبس بيش از حداقل صادر نمايد، آيا اين امر صرفاً يك تخلف انتظامى به شمار مى رود يا اينكه از جهات نقض در مرجع تجديدنظر نيز محسوب مى شود كه پاسخ من با توجه به ماده ٤٥٧ ق.آ.د.ك اصلاح حكم در آن مرجع و تذكر به دادگاه نخستين بود.

🟩  مدتي بعد، ابهام به مرحله پس از قطعيت حكم سرايت كرد و اين سوال مطرح شد كه در صورت عدم رعايت نكته فوق و قطعيت حكم، آيا اين امر مى تواند مستند به بند «چ» ماده ٤٧٤ ق.آ.د.ك از جهات اعاده دادرسي محسوب شود يا خير. به نظرم پاسخ مثبت است، چرا كه پس از الحاق تبصره مذكور به ماده ١٨، مجازات مقرر قانونى را بايد اصولاً حداقل مجازات حبس تعيين شده در قانون دانست و در بند «چ» ماده ٤٧٤ نيز از  صدور حكم به «بيش از مجازات مقرر قانوني» صحبت شده است، نه صدور حكم به «بيش از حداكثر مجازات مقرر قانونى».
🟩  امروز ٢٤ مرداد ١٤٠٢ هيأت عمومي ديوان عالى كشور در مورد اختلاف شعب ١٧ و ٣٨ ديوان در خصوص اين موضوع تشكيل جلسه داد و با صدور رأى وحدت رويه جديد، بر اساس تصميم اكثريت اعضاء، نظر شعبه ٣٨ مبني بر انطباق موضوع با قسمت اخير بند «چ» ماده ٤٧٤ و تجويز اعاده دادرسي را پذيرفت.
🟩  به نظر مى رسد كه بدين ترتيب، دادگاه هاى تجديدنظر استان هم راه خود را در صورت مواجهه با احكامى اينچنين كه از سوي دادگاه هاى بدوى صادر مى شوند، بيابند و ديگر با ابهامي روبرو نباشند.

🆔🍀 @criminalsociology
2024/05/15 02:41:05
Back to Top
HTML Embed Code: