تاریخ فرهنگی و جهان اسلام: تفکر استراتژیک (His.myth.theo) middle east studies
Photo
۵. از هر امیدی دست بشوی ... ژیژک

لزوم بازنگری پراگماتیستی در اصول
بخش اول :
https://www.tg-me.com/cultureforhumiliated/3796
کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
👍1
آنتونیو نگری

آنتونیو نِگری (ایتالیایی: Antonio "Toni" Negri؛ زادهٔ ۱ اوت ۱۹۳۳ – درگذشتهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۳) فیلسوف مارکسیست اسپینوزیست، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پاریس و دانشگاه پادووا در رم بود. او از رهبران جنبش‌های چپ رادیکال و ضد جهانی شدن بود. نگری در ایتالیا رهبری جنبش نیروی کارگر را بر عهده داشت که برخی از اعضای آن به مبارزه مسلحانه روی آوردند و خودِ نگری نیز متهم به ۱۰ قتل نفر و همکاری در آدم‌ربایی و قتل آلدو مورو، نخست‌وزیر وقت ایتالیا و رهبر حزب دموکرات مسیحی ایتالیا شد. او سال‌ها در زندان بود و پس از آن به فرانسه پناهنده شد.

مهمترین مفاهیم او: مالتیتود، کارگران اجتماعی و امپراتوری ست.
مهمترین کتب او: امپراتوری، اسمبلی و ثروت مشترک است...

این مستندی درباره اوست:
https://youtu.be/lAgm8982gtA?si=6tAFX4SeBWWtxRqr

کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
تاریخ فرهنگی و جهان اسلام: تفکر استراتژیک (His.myth.theo) middle east studies
آنتونیو نگری آنتونیو نِگری (ایتالیایی: Antonio "Toni" Negri؛ زادهٔ ۱ اوت ۱۹۳۳ – درگذشتهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۳) فیلسوف مارکسیست اسپینوزیست، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پاریس و دانشگاه پادووا در رم بود. او از رهبران جنبش‌های چپ رادیکال و ضد جهانی شدن بود. نگری در…
👈لحظاتی اندیشیدن با آنتونیو نگری، فیلسوف ایتالیایی : امکان رهایی و مقاومت در جهان پست مدرن/سرمایه‌داری متأخر

یکی از مهمترین مفهوم های نگری_هارت، مالتیتود/طبقه پریم Class´ است.

طبقه پریم به این معنا است که، فرودستان فقط کارگران صنعتی نیستند بلکه،
حاشیه نشینان‌ی که به معنای سنتی پرولتاریا و کارگرصنعتی نیستند، پریکاریا،  مهاجران بی نام و نشان و بی دولت و ... را هم شامل می‌شود.

در طبقه پریم تا انجا که ما میدانیم، صحبت این است که اتفاقا کارگران صنعتی ، با مهاجران، حاشیه نشینان، رنگین پوستان و ملت های تحت استعمار و ... ائتلاف بیافرینند.
همان طور که نرروهای نئولیبرال_امپریالیست در جهان با یکدیگر ائتلاف آفریده‌اند!

👈نکته بعدی در باره مفهوم امپراتوری است:
در واقع امپراتوری، در نظر هارت و نگری، این است که ، گمان نکنید که مثلا فقط آمریکابه مثابه قدرت سیاسی نظامی، امپریالیست است و با صرف مبارزه نظامی می توان با آن برخورد کرد...
بلکه گویا تا آن جا که ما متوجه شده ایم، میخواهند بگویند امپریالیسم یک وضعیت تاریخی وجودی جهان است: "وضعیت امپراتوریایی":

شبکه ای از ائتلاف دولت های امپریالیستی، شرکت های فراملی، مافیاها، بانک‌ها ، نظام دانایی و دیسکورس ها و خلاصه از نظر آنان کل Bios ( زیست سیاست) تحت سلطه امپراتوری ست!

به این معنا بلی: باید برای مبارزه با امپریالیسم بیرونی همزمان با نیروهای او در زمین زیست روزمره خود مبارزه کنیم،
به این معنا این امر سیاست زدایی نیست، اتفاقا سیاسی کردن تمام زندگی ست.

کاری به سوء فهم و سوء استفاده چپ نئولیبرال از این موارد در چپ فارسی‌زبان ایرانی نداریم، بلی انان در واقع سیاست زدوده شده اند
اما
نتیجه های دیگری از  بحث نگری و بعضی پست سوسیالیست ها میتوان گرفت : نه سیاست زدودگی بلکه اوردن سیاست در متن زندگی است.

👈مثال:( مناقشه نیست)
اگر جمهوری اسلامی ایران( یا حتی شوروی یا چین) نتوانست در برابر امپریالیسم بیرونی بایستد،
به این علت است که بایوس خودش(زیست سیاست ش: نظام دانایی ، فرهنگ و...) تحت سلطه امپراتوری ست!

لااقل این اندیشه دریچه هایی باز کرده که قبلتر توجه نکرده بودیم.

👈هارت و نگری و گاتاری و... با به رسمیت شناختن جهان و سرمایه داری پست مدرن، به امکانات مبارزه در و علیه آن می‌اندیشند؛
کسی که از پست مدرنیسم و پساساختارگرایی میترسد،
در واقع از خود تغییر و دموکراسی و آشوب و انقلاب مدام (تعبیر مارکسی ازسرمایه داری در مانیفست) میترسد، به دنبال چسبیدن به نظم است... .

ما اگر میخواهیم جهان جدید را درک کنیم و کنش ورزی کنیم، باید:
تفاوت های مدرنیته  قرن ۱۸ و ۱۹ را با مدرنیته متاخر ( پست مدرنیته) پس از جنگ سرد را دریابیم:

دگرگونی های استعمار
دگرگونی های دولت ملت ها
تلویزیون و ماهواره و اینترنت
خرده فرهنگ ها
فروپاشی های مدام
منطق آشوبناک سیاسی جهان
آزاد شدن مرزهای جنسی
تکه تکه شدن هویت ها
پست اومانیسم
پست کلونیالیسم
بازار مالی و ...

این موارد همه و همه، محل توضیح نظریه هایی بوده اند که به نامِ پساساختارگرایی، پست کلونیالیسم و پست سوسیالیسم خوانده میشوند.

نگری و هارت در کنار آگامبن، بدیو، ژیژک، طلال اسد، سعید و هومی بابا... همه در دغدغه‌های بالا مشترک هستند.

توضیحات با توجه به کتاب امپراتوری پس از بیست سال ، نگاشته شده اند که به فارسی هم ترجمه شده است.

نگارنده: محسن.غ

کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
1
سوشال مدیایِ دلال و رانتیر: فرهنگ و دانشِ دست دهم

بعضی دوستان، گمان می‌کنند، مرتب با فوروارد کردن پیام ها از کانالهای دیگر درباره فلسطین، اسرائیل و وضعیت ایران، اتفاقی می افتد!
و مثلا درحال کنشگری سیاسی و علمی هستند!
نه خیر، ما از دانشجوی سال اول و دوم لیسانس انتظاری نداریم، ولی از خیل دانشجویان ارشد و دکتری و دانشجویان سال اخر رشته های علوم اجتماعی و علوم سیاسی انتظار داریم که حداقل هر کدام، ماهی، سالی، یک بار، 5 خط، با استدلال و تحیلیل و رفرنس، تفسیر و تبیین خود را از وضعیتِ جامعه، فرهنگ، سیاستِ ایران، خاورمیانه و جهان بنویسند! این میزان از دلّالیِ «پست های تلگرامی/اینستاگرامی»، با توهّمِ «علم ورزی»، تأسف برانگیز است.

البته عصرِ سوشال مدیا، همین است!

👈منتها یک فلاکت دیگر ما ، گیر افتادن در «زبان فارسیِ مرکزنشین ها» ست ، لااقل اگر کتاب و مقاله نمیخوانیم، بد نبود که از شبکه های اجتماعیِ انگلیسی، روسی، ترکی و عربی و چینی ... نقل می آوردیم! ولی ما در زندانِ « زبانِ فارسی تهرانی» ، گیر افتاده ایم، سوشال مدیای مان هم از سوشال مدیایِ جهانیان متفاوت است( تلگرام)، زبان مان هم از زبان مردم منطقه ( عربی و ترکی) بیگانه است، و حتی همان «فارسی» را هم محدود به ایران و آن هم تهران، میدانیم، حداقل از آن برای ارتباط با فرهنگ و سیاست و جامعه ی تاجیکستان و افغانستان استفاده نمیکنیم! خوب، زبان فارسی "اصیل" مال ماست و آن ها اصلا چه میگویند؟!


👈
_  100 کانال و گروه تلگرامی ، دست 50 انتلکت/روزنامه نگار/بلاگر فارسی زبان ساکن تهران/لس آنجلس/لندن، مرتب پیام ها را از این کانال به آن کانال، ازین گروه به آن گروه رد و بدل می کنند!
نیمی از این کانال ها و گروه ها هم ، رانتیر( منظور از رانتیر، فقط ریش و عمامه و اسلام گرایی نیست!)  و بسته و  جریان اصلی هستند.

و یا زیر نظر ارگان‌های دولتی و امنیتیِ کم‌سواد و محافظه‌کار که نهایتا این کم‌سوادی و سطحی بودن و ترسنده‌طبعی‌شان ، موجب میشود باز هم در همان سطح "جریان اصلی رسانه" باقی بمانند.

اگر کانال/گروه متفاوتی هم درین میانه سر برآورد، با «تحریم»، «تهدید» و بلاک و اخراج و ریموو و نهایتا «پرونده سازی»، آن کانال/گروه، را تعطیل میکنند... .
نتیجه:
و ما می مانیم و انبوهی از پست ها، تحلیل ها و مدیاهایِ تکراری، جریان اصلی مبتذل، ملال‌آور برای هژمون کردن/شدنِ «فرهنگِ سلطه جهانی/داخلی»...


کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جنگ و علوم اجتماعی: دانشگاه

🔷با موضوع چرا دانشگاه در جنگِ ضد امپریالیستی اخته است؟

«خوانشی پسااستعماری از دانشگاه ایرانی» بخش اول


👤میهمان: دکتر عبدالله کریم‌زاده
فارغ التحصیل مطالعات فرهنگی از دانشگاه توبینگن، استادِ ادبیات مقاومت و پسااستعماری در دانشگاه علامه و تهران

🔶این گفت‌وگو در چند بخش انجام شده است

کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود» 
               🇵🇸🇮🇷

════════════════ 
🆔 @Cultureforhumiliated
باگِ موضع‌گیری چپ‌/محورمقاومتی فلسطینی‌گرای ایرانی
بخش اول

۱. انتقاداتی که توسطِ یک چند، بر مواضع مدافعان فلسطین از موضع چپ (و البته محور مقاومت) مطرح شده، وارد است!
گرچه این انتقادات غالبا با نیت و انگیزه‌ی پروامپریالیستی و  بی‌اعتبار کردن مقاومتِ‌ مردمِ ستمدیده‌یِ خاورمیانه در برابر رژیم استعماری_نظامیِ " اسرائیل" و البته با کینه‌های شتری از ج.ا همراه بوده و به نحوی بسیار سیاست زده و سطحی عنوان میشوند.
اما علی‌ای‌حال مدافعان چپ/محورمقاومتی‌ای که دو ویژگی گفتاری( discoursive)  زیر را دارند، در معرض انتقاداتِ " استانداردهای دوگانه" هستند. این دو ویژگی:

اول، به خیالِ علمی بودن، هنجار/ethics های تصمیم گیری سیاسی خود را منکر می شوند و دست به دامان رئال پلیتیک میشوند.

دوم، مبارزه مردم فلسطین را از مبارزات سایر ملت های تحت ستم ، از ایران تا اوکراین و بنگلادش و اویغور ها، جدا میکنند!

۲. اما انتقادات چه بوده؟
خلاصه:
موضع‌گیری مدافعان محورمقاومتی ( چه شیعه و چه چپ) و حتی سایر مارکسیست‌_لنینیست ها( مثل کانال s.p.o.v نقطه نظرات اشتراکی) ، در برابر رنج سیاسی انسان های تحت ستم و جنگ زده از اُیغورهای چین، تا بنگلادش و تا مردم اوکراین تحت اشغال و تجاوز روسیه و..." و مردم فلسطین ،گزینشی و به مثابه سوخت دعواهای سیاسی مصرف میشود!
حتی مدافعان هژمونیک وطنی فلسطین، نسبت به رنج و سرکوب ملت‌ها و قومیت‌های داخلی ایران، هم بی اعتنایند! ولی دم از آزادسازی ملت‌ی در فرسنگ ها آن سوتر میزنند؟!
۳. در طی این چند سال و چند ماه اخیر، مرتبا کانال و شورای ما، متوجه و ملتفت این اِشکال اساسی بوده است و به انحاء گوناگون از نوشته‌های بلند تئوریک تا نوشته‌های کوتاه و پست‌ها ، به این مطلب پرداخته👇👇

https://www.tg-me.com/cultureforhumiliated/3123
https://www.tg-me.com/cultureforhumiliated/3547

۴. و باز همینجا اعلام میداریم که:
به گمان ما، رفع تبعیض سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نسبت به قومیت‌ها و ملیت‌ها، گزینشی نیست!
منطق سلطه و سرکوب از سرکوب‌های دولت چین یا روسیه نسبت به مسلمانان ساکن آن کشورها و ویرانی چچن یا تجاوز به اوکراین توسط روسیه، یا سرکوب مسلمانان در هند، سرکوب کردها در خاورمیانه، و سرکوب اخوان المسلمین و جنبش‌های مدنی آزادی‌خواه در دوره حافظ و بشاراسد در سوریه، سُنی‌ستیزی و سرکوب قومیت‌های عرب و بلوچ و ترک در ایران و سرکوب و قتل عام مردم عرب فلسطین توسط اسرائیل از ۱۹۴۸ تا ۲۰۲۵ ، تحت منطق‌ و سیستم های مشترک و مشابه کار میکند،
👈گرچه به لحاظ مقیاس و کارکرد‌های خاص، فوریت‌ها و وسعت و سابقه نسل کشی،
هیچ جا با " فلسطین" قابل مقایسه نیست!
و در مراحل بعدی ،شاید ترکستان شرقی و اویغورهای چینی، مسلمانان هندی/بنگلادشی و بعضی کشورهای افریقایی( سودان...) و...

👈در واقع مسئله، فوریت، وسعت و دهشتناکی این پروژه های سرکوب و نسل کشی قومی ملی است! و نه اصل مکانیسم و منطق آن!

۵. اما آن منطق مشترک همه این سرکوب‌ها: ترجیح بالمره منافع خود به قیمت نگون‌بختیِ "همسایه" است!
اگر چه این ترجیح در دوران های مختلف تاریخی وجود داشته اما در دوران حاضر: با تعبیر فنی زیر قابل بیان است:
" اگوئیسم/راسیسم رشنالیستی و (نئو)لیبرال/فاشیستی سوژه مدرن/پست مدرن
به زبان ساده تر:
یعنی در ساز و کارهای سرمایه داری نئولیبرال، دولت‌های مرکزی با همراهی شرکت ‌های فراملیتی ولی با بنیادِ "هنوز" اروپایی_آمریکایی، به نفع طبقه خاصی( بورژوازی: ایلان ماسک و...) و همچنین به نفع طبقه_نژاد/فرقه‌های خاص( بورژوازی صهیونیستی/هندو/ الیگارشی روسی) ، حاضر است بر مبنای عقلانیت سیاسی_اقتصادی خاصی که از دل " روشنگری" درآمده، ۹۰ درصدِ مردم جهان و همسایگانش در آتش جنگ و قحطی و فقر و نسل کشی بسوزند، ولی خودش به تصویر فانتزی " خوشبختی" نزدیک شود!
این عقلانیت، شامل  ترجیح منافع فرد بر جامعه و دولت ( لیبرالیسم)، ترجیح منافع دولت_ملت خود بر سایر دولت ملت ها (ماکیاوللی)، تصور خاصی از انسان ( گرگ منش بودنش) سودمحوری به مثابه والاترین ارزش
و به لحاظ اخلاقی بر دون پایه بودنِ انسانِ شرقی، غیرمسیحی، غیرسفید و کارگر نسبت به انسان غربی، مسیحی، سفید و بورژوا و... مبتنی است!

👈در مدرنیته‌_سرمایه‌داری‌های غیراروپایی ، ارزش‌گذاری بالا به نحو زیر ترجمه میشود:
هر انسانی که با تصویر و منافع بورژوازی غربی، در تماس و مشابه و هماهنگ  باشد، در ردیف انسان والا و متمدن و صاحب حق
و هر انسانی که رابطه کمتری با منافع و ارزشهای آن " عالَمیتِ غربی_بورژوایی" داشته باشد، در سلسله مراتب پایینتر قرار داده میشود:
👈مثلا اگر در غرب رابطه بدین نحو برقرار است:

سفید انگساکسون مسیحیِ بورژوا vs سیاه افریقایی/مسلمان کارگر/برده

👈در اسرائیل چنین است:
اسرائیلی یهودیِ اروپا تبارِ ( در برابر یهودیان شرقی!) بورژوا Vs فلسطینیِ مسلمان شرقی_عرب تبارِ کارگر_استعمارشده
ادامه👇
تاریخ فرهنگی و جهان اسلام: تفکر استراتژیک (His.myth.theo) middle east studies
باگِ موضع‌گیری چپ‌/محورمقاومتی فلسطینی‌گرای ایرانی بخش اول ۱. انتقاداتی که توسطِ یک چند، بر مواضع مدافعان فلسطین از موضع چپ (و البته محور مقاومت) مطرح شده، وارد است! گرچه این انتقادات غالبا با نیت و انگیزه‌ی پروامپریالیستی و  بی‌اعتبار کردن مقاومتِ‌ مردمِ…
باگ موضع‌گیری چپ/ محورمقاومتی فلسطینی‌گرای ایرانی(بر اساس رئال پلیتیک)
بخش۲

👈در روسیه
روسِ بخش روسیه مرکزی_اروپایی مسیحیِ ارتدوکسِ بورژوا VS روس یا روس زبانِ حاشیه‌ای یا سابقا بخشی از روسیه مسلمان یا اوکراینی و... (همه کشورهای اِستان: داغستان و گرجستان و...)

👈 در ایران:
ایرانیِ شیعه_سکولار فارس_زبان تهرانی بورژوا VS ایرانیِ سُنی (یا سایر مذاهب غیر از شیعه) کرد و عرب و ترک و افغانی و بلوچِ کارگر
و قس علیهذا!
این منطق، منطق و مکانیسمِ اصلیِ سلطه و استعمار/امپریالیسم در تمام جهان فعلی است، گرچه در شاخه‌ها و جزئیات آن، حتما هر موردی، زمینه‌ها و عوامل و شرایط جغرافیایی_فرهنگی-تاریخی خاص خودش را دارد.

۵. نتیجه نهایی:
ما برای موضع‌گیری، علیه ستم و سلطه باید علیه تمام اشکال آن موضع‌گیری کنیم، اما در مقام عمل، تنها میتوانیم در برابرِ ستم‌های نزدیک و البته بزرگ_مقیاس ترین آنها وارد عمل شویم!

تاکتیک و دستور کار  این پروبلماتیک، البته در هر دوره، محل بحث یک کتاب/ document ِ چندصدصفحه‌ای است.

اما باز در یک نمونه کوچک اینجا نشان داده ایم که کسانی که در زیست روزمره خود نسبت به رنج دیگران حتی حیوانات، بی تفاوتند، نمیتوان " ستم ستیزی" آنان را در مقیاس جهانی، باور کرد! 👈https://www.tg-me.com/cultureforhumiliated/3773


کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود» 🇾🇪 🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
👎1
👇👇👇

بازنمایی و واقعیت میلِ شورش


👈امپراتوری میخواهد که ما در برابرش شورش کنیم...

چرا امپراتوری/ امپریالیسم، بازنمایی شورش در برابر خودش را با بهترین تکنیک‌ها منتشر می‌کنه؟

👈در میان انواع و اقسام هنرِ " شورشی" هالیوودی، که ذهنیت ما رو نسبت به شورش شکل داده...ماتریکس، یک آرکی‌تایپ‌ حساب میشه...

شورشی همزمان واقعی/مجازی actual/virtual در برابر سیستم...
در این سیستم، معدود خودآگاهانِ پارتیزانی در برابر سیستم به پا می‌خیزند... و در جامعه‌ای توده‌ای که توسط سیستمی دیجیتال اداره می‌شود دست به مبارزاتی می‌زنند... در این جامعه " mass society /das man : عوام توده‌ای" ، مادامیکه ذهنشان آزاد نشده باشد، یک مأمور اسمیت /Agent Smithِ برای سیستم یا به بیانی دیگر: مزدور بی جیره و مواجب به نفع منافع صاحبان سیستم اند...

البته در برابر مأمور اسمیت‌ها، همیشه کسانی هستند : احرار ( آزادگان) ، که آنان چشم خدا هستند که نگهبان مردم اند و آن‌ها گوش شنوای خدا هستند در بین مردم و زبان خدا هستند که در بین مردم به اذن خداوند سخن‌می‌گویند ( الإمامه و التبصره من الحیره ص ۱۳۲، از مقاله فیرحی، داوود، عاشورا و فرهنگ مقاومت در حسین بن علی در افق معاصرت ، بازتفسیر سنت عاشورایی به منزله تبلور روح اسلام ایرانی ۱۴۰۰ به کوشش بیژن عبدالکریمی و معصومه بوذری ، نقد فرهنگ)


👈کتاب ماتریکس و فلسفه

👈اما با این وجود، خود سیستم امکان مقاومت را هم فراهم کرده است...

👈شورش به این معنا یک میل است.

امپراتوری ، وقتی نمیتونه این میل رو از بین ببره، روی آن سرمایه گذاری میکنه

حالا یک نقب بزنیم به وضعیت سیاسی فعلی خودمان:
👈حتما نسل مبارزین حماس و القاعده، حزب الله و الجبهة الشعبیة لتحریر فلسطین(جورج حبش) و... که در این ۱۰ سال اخیر ، فعال بوده اند؛
و هم نسل های ما بوده اند؛
ماتریکس و فایت کلاب و کال آو دیوتی رو دیده بودند و بازی کرده بودند.

👈کافی ست فیلم مستند ۷ اکتبر الجزیره رو ببینید، برای ما که شخصا تداعی کال او دیوتی و بتل فیلد بود.

ادامه این تخیل‌ورزی سیاسی دیجیتال با شما...

می‌توان به سوالات زیر اندیشید:
چه مقدار، ما بر اساس الگوریتمهای پیش موجود درون سیستم، شورش می‌کنیم؟
چه مقدار این الگوریتم‌ها شورش‌های ما را پیش‌بینی‌پذیر و سرکوب‌پذیر می‌کند؟
چه مقدار این الگوریتم‌هاو تخیلات سیاسی درون سیستم، به ما در " شورش‌کردن" یاری می‌رسانند؟
همه‌ این‌ها تا چه مقدار آگاهانه و تا چه مقدار ضروری است؟

👈پست مدرن ها و پساساختارگراها اینجاها به ما در درک واقعیت یا hyper reality کمک میکنند...
👈

کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
هیچ نجات‌ی بیرون از سازمان نیست؛ یا هست؟

extra Ecclesiam nulla salus؛
outside Organization there is no political Salvation
إنّ الدین عندالله الإسلام

برای مجاهدین و حنیف ...خارج از سازمان چیزی نبود که با استناد به آن بشود گفت که پیغمبر این طوری گفته، یا شیوخ اسلامی این طوری گفته اند، آنها معتقد بودند این ها ظاهر است، باطن قضیه چیز دیگری است که فقط امام می‌داند . مجاهدین به گمان من یک جریان باطنی بودند، باطن آن چیزی است که تشکیلات و رهبری می گوید»( _افتخاری راد، امیر هوشنگ، 1397، زمان بازیافته خاطرات سیاسی بهمن بازرگانی ، نشر اختران تهران ص 96)

بیرون از حزب/سازمان/تشکیلات هیچ چیز نیست؛
این امر را فقط کسی که در تاریخ مبارزات و امر سیاسی قرن پیش سیری " تاریخی هرمنوتیکی " کرده باشد متوجه میشود.
همان طور که بیرون از کلیسا، هیچ نوعی از ایمان معنا نداشت و ندارد...

کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
تاریخ فرهنگی و جهان اسلام: تفکر استراتژیک (His.myth.theo) middle east studies
هیچ نجات‌ی بیرون از سازمان نیست؛ یا هست؟ extra Ecclesiam nulla salus؛ outside Organization there is no political Salvation إنّ الدین عندالله الإسلام برای مجاهدین و حنیف ...خارج از سازمان چیزی نبود که با استناد به آن بشود گفت که پیغمبر این طوری گفته، یا شیوخ…
لیکن، باری تئولوجین بزرگ، کارل رانر، karl rhaner گفت؛ بعضی، مسیحیان گمنام اند... آنان که زندگیشان در راستای عشق مسیحی است.
یا همان طور که شریعتی گفت، چه‌گوارا گرچه مسلمان نبود اما برای ما پیروی حسین بن علی محسوب می شود( و همان‌وقت مرتضی مطهری و سیدحسین‌نصر،  توأمان جلسه حسینیه ارشاد را ترک کردند و کارشکنی‌ها را علیه شریعتی شروع کردند...)
باز فهم این امر ناشی می شود از آشنایی با تحول الهیاتی_سیاسی درون نهضت‌آزادی_مجاهدین: باری " آخوند‌ها و حزب‌اللهی‌های فقاهتی از مجاهدین پرسیده بودند ، شما که مدعی اسلام هستید چرا با فداییان هم‌کاری میکنید، آنان که "کمونیست‌اند"!
مجاهدین مبتنی بر " راه انبیاء راه بشر" در ادامه‌ تفسیر مرحوم بازرگان، و البته برداشتِ رادیکال خودشان گفته بودند:
إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلصَّـٰبِـِٔينَ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحࣰا فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ 
البته كسانى كه ايمان آوردند وآنان كه يهودى شدند، ونصارى (مسيحيان) وصابئان ، هر كه به خدا و روز قيامت ايمان آورد و عمل شايسته نمود پس پاداش آنها نزد پروردگارشان [محفوظ] خواهد بود و نه ترسى بر آنان است و نه اندوهگين مى‌شوند بقره/۶۲

و آیات مشابه، از جمله تفسیر محمدحسین طباطبایی از " ان الدین عندالله الاسلام" (اسلام یعنی تسلیم به حقیقت)
که شرط ایمان را عمل صالح می‌دانند!

👈به این معنا، خط نهضت آزادی_مجاهدین، امکان‌ی در " الهیات سیاسی"ِ جنبش‌های سیاسی چپ ایرانی باز کرد که بعد‌ها، باز به نحوی نگری و هارت از آن به " ائتلاف غیریکپارچه" یاد کردند...

یعنی می شود با کسانی که بیرون از حزب/سازمان/ تشکیلات ما هستند اما در حزب/سازمان/ تشکیلات دیگری، " صادقانه" و مجدانه در راه حقیقت و عدالت و رهایی می‌کوشند، ائتلاف بر قرار کرد و آنان نیز رستگار خواهند شد.

آری،  به یک معنا بیرون از سازمان " چیزی" نیست، جز حیوانات ناطقِ بی‌عار و بی‌کار و غیرسیاسی ، توده mass society یا " افراد اتمیزه" و یک سازمان/ تشکیلات/ حزب اگر به نحو صادقانه‌ای بازنمایی اعضای خودش باشد، حتما " بیرون" از آن اهمیت تعیین کننده‌ای ندارد...
با این تبصره که بعضی ظاهرا از " حزب/ کلیسا/ تشکیلات/ سازمان" ما خارج هستند اما "مبارزان گمنامی" باشند که در راه حقیقت‌، صادقانه گام بر می‌دارند؛
این تبصره، آن قاعده را از حالتی " استالینی/انحصارگرایی کاتولیکی" خارج می‌کند.

👈شاید این همان رابطه‌ای باشد که جنبش‌های ضدصهیونیستی چپ با جنبش‌های اسلامی ضدصهیونیستی در اروپا و آمریکا تا خود فلسطین برقرار کرده‌اند.

چند گروه تفسیر بالا را  نمی‌فهمند و بلکه با آن دشمنی می‌ورزند:
👈شیعیان فقاهت‌محورِ برائتی
👈نئولیبرال‌های پروناتو و سلطنت طلبان
👈مارکسیست‌های استالینیست/سویتیست

وجه مشترک هر سه، هویت‌گرایی و تقلیدگرایی و البته منافع ارتجاعی‌شان است، عده‌ای گرفتار روابط " مقلدانه" فقها و مقلدین اند،
عده‌ای گرفتار تقلید از " غربِ امپریالیست" اند،
و عده‌ای هم مقلد کلیسای شوروی...
و هر سه از " ائتلاف های دیگر"، ضربه می‌بینند.


نکته: دوستانی که الهیات و  تاریخ تحولات فکری چپ را نمیشناسند، اول بروند بشناسند بعدا دوباره بخوانند...


#الهیات_سیاسی_چپ
#الهیات_سیاسی_شمول‌گرا
#کارل_رانر
#ائتلاف_غیریکپارچه
#تشکیلات_باطنی
کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
تاریخ فرهنگی و جهان اسلام: تفکر استراتژیک (His.myth.theo) middle east studies
لیکن، باری تئولوجین بزرگ، کارل رانر، karl rhaner گفت؛ بعضی، مسیحیان گمنام اند... آنان که زندگیشان در راستای عشق مسیحی است.
یا همان طور که شریعتی گفت، چه‌گوارا گرچه مسلمان نبود اما برای ما پیروی حسین بن علی محسوب می شود( و همان‌وقت مرتضی مطهری و سیدحسین‌نصر،  توأمان جلسه حسینیه ارشاد را ترک کردند و کارشکنی‌ها را علیه شریعتی شروع کردند...)
باز فهم این امر ناشی می شود از آشنایی با تحول الهیاتی_سیاسی درون نهضت‌آزادی_مجاهدین: باری " آخوند‌ها و حزب‌اللهی‌های فقاهتی از مجاهدین پرسیده بودند ، شما که مدعی اسلام هستید چرا با فداییان هم‌کاری میکنید، آنان که "کمونیست‌اند"!
مجاهدین مبتنی بر " راه انبیاء راه بشر" در ادامه‌ تفسیر مرحوم بازرگان، و البته برداشتِ رادیکال خودشان گفته بودند:
إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلصَّـٰبِـِٔينَ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحࣰا فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ 
البته كسانى كه ايمان آوردند وآنان كه يهودى شدند، ونصارى (مسيحيان) وصابئان ، هر كه به خدا و روز قيامت ايمان آورد و عمل شايسته نمود پس پاداش آنها نزد پروردگارشان [م
Oceans (Where Feet May Fail)
Hillsong UNITED
در باب کارل رانر ، تئوریسین مسیحیان گمنام

به همراه " اقیانوس‌ها" ی ِ گروهِ مسیحیِ " هیل سانگ یونایتد"


what Karl Rahner meant by his term "anonymous Christians," a kind of common ground between believers and non-believers that enables dialogue, developing a preparation for the Gospel and even a soteriology for the non-baptized.

The horizon of thought of this transcendental pole is infinite. The subject is pure openness to everything, to being in general. The human is defined as this openness to all reality. 



https://eitw.nd.edu/articles/the-anonymous-christian-and-the-current-evangelization-task-a-study-on-karl-rahner/
تاریخ فرهنگی و جهان اسلام: تفکر استراتژیک (His.myth.theo) middle east studies
راه انبیاء راه بشر"
کتاب " راه انبیا ، راه بشر "


گشودگی و تولد الهیات سیاسی چپ ایرانی...
یا چه‌طور مسلمانانِ مترقی ( ضداستعمار، عدالت‌خواه و آزادی‌خواه) با نیروهای مترقی سکولار، ائتلاف کنند؟

کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
تاریخ فرهنگی و جهان اسلام: تفکر استراتژیک (His.myth.theo) middle east studies
تفسیر مرحوم بازرگان،
راه طی شده، بنیادی که مهندس مهدی بازرگان در الهیات و معرفت‌شناسی نوگرایان دینی گذاشت...


کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
تعصب ملی
محمدرضا نیکفر
کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
1
به بهانه‌ی جنگ هشت‌ساله‌ی ایران و عراق

روابط پنهانی ایران و اسرائیل در سایه‌ی جنگ و ماجرای مک‌فارلین

در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران با قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل، این رژیم را به‌عنوان دشمن اصلی خود معرفی کرد. شعارهای ضدصهیونیستی به یکی از ارکان گفتمان رسمی نظام تبدیل شد. با این حال، در جریان جنگ هشت‌ساله‌ی ایران و عراق، روابطی پنهانی میان ایران و اسرائیل شکل گرفت که بعدها در قالب ماجرای مک‌فارلین افشا شد و پیامدهای سیاسی گسترده‌ای در پی داشت.

ماجرای مک‌فارلین که در رسانه‌های غربی با عنوان «ایران-کنترا» شناخته می‌شود، یکی از رسوایی‌های بزرگ سیاسی دولت ایالات متحده در دهه‌ی ۱۹۸۰ بود. در این پرونده، دولت وقت آمریکا به رهبری رونالد ریگان به‌طور مخفیانه اقدام به فروش تسلیحات به ایران کرد. هدف از این معامله، آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان و تأمین مالی شورشیان کنترا در نیکاراگوئه بود.

در این میان، اسرائیل نقش واسطه را ایفا کرد. تسلیحات آمریکایی و اسرائیلی ابتدا از انبارهای اسرائیل به ایران منتقل می‌شد و سپس آمریکا این انبارها را مجدداً پر می‌کرد. این همکاری نشان‌دهنده‌ی نوعی واقع‌گرایی بود که در آن، منافع مشترک بر دشمنی‌های علنی غلبه یافت. برخلاف آنچه جمهوری اسلامی می‌خواهد نشان دهد، می‌توان عمق روابط پنهانی میان سران دو رژیم را سنجید.

در سال ۱۳۶۵، رابرت مک‌فارلین، مشاور امنیت ملی ریگان، به‌طور مخفیانه با پاسپورت ایرلندی وارد تهران شد. او حامل یک اسلحه‌ی نمادین بود که به‌عنوان هدیه برای مقامات ایرانی در نظر گرفته شده بود. هدف از این سفر، مذاکره برای ادامه‌ی معاملات تسلیحاتی و آزادی گروگان‌ها بود. اما این سفر مخفیانه با افشاگری یک روزنامه‌ی لبنانی به بحرانی سیاسی در آمریکا تبدیل شد و کمیته‌ی تحقیقاتی تاور برای بررسی ابعاد آن تشکیل شد.

افشای این روابط پنهانی، تبعات گسترده‌ای برای ایران نیز داشت. نخستین پیامد، تضاد آشکار میان شعارهای ضداسرائیلی و اقدامات پشت‌پرده بود که موجب بی‌اعتمادی در میان نیروهای انقلابی و افکار عمومی شد. این تضاد، گفتمان واقع‌گرایی در سیاست خارجی را در برابر ایدئولوژی‌گرایی تقویت کرد.

دومین پیامد، افشای شکاف‌های درون‌ساختاری در نظام تصمیم‌گیری ایران بود. ماجرای مک‌فارلین نشان داد که لایه‌هایی در ساختار قدرت (رهبری و ولایت فقیه آیت‌‌اله‌ خمینی) وجود دارند که برخلاف مواضع رسمی عمل می‌کنند. این شکاف‌ها بعدها در پرونده‌های امنیتی دیگر نیز نمود یافتند.

سومین پیامد، تأثیر منفی بر وجهه‌ی بین‌المللی ایران بود. در حالی که ایران خود را رهبر جبهه‌ی مقاومت در برابر اسرائیل معرفی می‌کرد، افشای این رسوایی و همکاری‌های پنهانی با این رژیم، اعتبار آن را در میان برخی کشورهای اسلامی و گروه‌های مقاومت تضعیف کرد.

چهارمین پیامد، تشدید بی‌اعتمادی داخلی بود. افکار عمومی با شنیدن خبر سفر مک‌فارلین و معامله با آمریکا دچار شوک شد و این بی‌اعتمادی در سال‌های بعد در مواجهه با دیگر بحران‌ها تشدید شد.

در نهایت، این تجربه موجب تغییر مسیر سیاست خارجی ایران شد. پس از ماجرای مک‌فارلین، ایران روابط خود با قدرت‌های شرقی مانند چین و روسیه را تقویت کرد و در تعامل با قدرت‌های جهانی، محتاطانه‌تر عمل نمود.

ماجرای مک‌فارلین و روابط پنهانی ایران و اسرائیل، نمونه‌ای بارز از پیچیدگی سیاست در خاورمیانه است؛ جایی که شعارها و واقعیت‌ها گاه در تضاد کامل با یکدیگر قرار می‌گیرند.


بازنویسی شده از /ماجرای مک فارلین محسن هاشمی/ معارف انقلاب/ 1393

#انقلاب_اسلامی
#جنگ

کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
2👍1👎1
زندگی_برهنه‌ی_مهاجر_افغانستانی‌_1.pdf
225.2 KB
«زندگی‌ برهنه‌ی مهاجر افغانستانی در پرتو تبار فاشیسم ایرانی ما»

📝به قلم اصغر منتظری


🔖بخشی از متن «از خیلی وقت پیش شروع شد و آرام آرام کنار گوش‌مان در حال بالیدن بود، اما هر بار چون نسیمی گذرا می‌پنداشتیمش و نام‌های مختلفی رویش می‌گذاشتیم تا اسم اصلی‌اش را که مصداق مواجهه با وحشت حقیقی بود، صدا نزنیم. از «فاشیسم» با شما سخن می‌گوییم. فاشیسمی که پُشت دروازه‌ها نیست، فاشیسمی که وسط آن در حال زندگی کردنیم. فاشیسمی که قابل محدودسازی به حاکمیت نیست و تا مرفق اعضای جامعه‌ی ایران را دربر گرفته است. فهم تاریخی این حقیقت تلخ و وحشتناک به میانجی جنایاتی که این روزها نه صرفا توسط دولت، که توسط شهروندان ایران نیز دارد بر سر مهاجران افغانستانی می‌آید...»

#فاشیسم
#افغانستانی
#ایرانشهری
#لیبرالیسم
#محافظه_کاری

کانال تاریخ_فرهنگی و جهان_اسلام: تفکر استراتژیک
«مستضعفان وارثان زمین خواهند بود»  🇾🇪  🇵🇰 🇵🇸🇮🇷
══
🆔 @Cultureforhumiliated
👍1
2025/10/16 05:21:54
Back to Top
HTML Embed Code: