در مرز تن و معنا: تأملی بر جداییِ انسان از پیکر خویش
در عصر سایبورگ، انسان در مرز باریکی میان بدن و ذهن ایستاده است؛ جایی که گوشت و استخوان دیگر مرکز هویت نیست، بلکه داده و سیگنال است. اگر روزی بدن از ما جدا شود، چه باقی میماند؟ ذهن، آزاد اما معلق، چون آینهای در خلأ که خود را بیپایان بازتاب میدهد. ذهن در شبکهها قدم میزند، بیآنکه خاکی زیر پا داشته باشد. ما از بدن فاصله میگیریم تا آزاد شویم، اما شاید همین فاصله، ما را از انسانیت جدا کند. چون انسانِ بیبدن، دیگر دردی نمیکشد، نمیلرزد، نمیفهمد. آری، اگر بدن رفت، ذهن تنها میماند؛ و ذهنِ تنها، شاید دیگر انسان نباشد؛ بلکه بازتابی سرد در آینهای دیجیتال، که هنوز نامش را من میگذارد.
مطالعه متن کامل یادداشت:
https://cyberpajooh.com/rw81
✅️@cyber_pajooh
در عصر سایبورگ، انسان در مرز باریکی میان بدن و ذهن ایستاده است؛ جایی که گوشت و استخوان دیگر مرکز هویت نیست، بلکه داده و سیگنال است. اگر روزی بدن از ما جدا شود، چه باقی میماند؟ ذهن، آزاد اما معلق، چون آینهای در خلأ که خود را بیپایان بازتاب میدهد. ذهن در شبکهها قدم میزند، بیآنکه خاکی زیر پا داشته باشد. ما از بدن فاصله میگیریم تا آزاد شویم، اما شاید همین فاصله، ما را از انسانیت جدا کند. چون انسانِ بیبدن، دیگر دردی نمیکشد، نمیلرزد، نمیفهمد. آری، اگر بدن رفت، ذهن تنها میماند؛ و ذهنِ تنها، شاید دیگر انسان نباشد؛ بلکه بازتابی سرد در آینهای دیجیتال، که هنوز نامش را من میگذارد.
مطالعه متن کامل یادداشت:
https://cyberpajooh.com/rw81
✅️@cyber_pajooh
