Telegram Web Link
‏من سَرِت خیلی گریه کردم .
خیلی..
اولین و آخرین باری بودی که کسی رو معصومانه دوست داشتم .
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
من حوصله‌ی مکالمه‌های طولانی رو ندارم اما تو برام بگو‌ روزت چطور گذشت.
‏آدما جا میمونن، تو فرودگاه، تو خیابون، تو خاطرات:)
تو قرار بود بشی بابای پسرم.
نشسته بود تنها تو اتاقش، گریه قورت می‌داد.
پرتم کردی وسط کلی غریبه.
وقتی می‌فهمیم شناختمون راجب یکی غلط بوده، باید این قدرت و داشته باشیم از زندگیمون حذفش کنیم ،نه اینکه با توجیه کارش به زندگیمون وصله پینه کنیم :)
چو نیست چاره، ز بی‌چارگی صبور شدم!
آدم خوش قلبی بودم، اما زندگی مسئله‌اش قلب نبود..
تو اینو هیچوقت نفهمیدی:
من زمانی عاشقت شدم که نمیخواستم عاشق کسی باشم:)
بد هیچکسی رو نمیخوام ولی تو یکی رو امیدوارم یجا دهنت بد گاییده شه.
تموم شد و رفت .
اون‌قدر به تلاش برای درک‌کردنت ادامه می‌دم، که بالاخره یه‌روزی مجبور شم ترکت کنم.
‏من از این شب سیاه هم، تیره‌ترم.
‏اگر انسان بتواند در برابر دوست داشته نشدن دوام بیاورد، تقریبا هیچ چیزی دیگر نمی‌تواند او را بهم بریزد:)
نزار یاد بگیرم بدون تو چطوری زندگی کنم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/04 23:41:10
Back to Top
HTML Embed Code: