شروع فصل دو

نام این فصل :
چرا خدا به ما رنج مقدس داد ؟

dadashreza.com

(شاید بگی رضا ؟ خب چرا خدا رنج مقدس داد ؟ نمیشد در راحتی و امنیت خودمون رشد کنیم و چیزیمون نشه ؟ )

سلام دوستان خوبم.
به فصل دوم خوش اومدید...
امیدوارم رنج مقدس خودتونو پیدا کرده باشید...
چون بعضی ها نظر گذاشتن و گفتن رضا پیدا نکردیم...
اولا بذار یه چیزی بگم...
ببین...
اینکه تلاشی نکنی برای درست کردن رنج های زندگیت خب مشخصه نمیتونی رنج مقدس زندگیت رو پیدا کنی !
چون آدم زمانی میتونه رنج مقدس زندگیشو پیدا کنه که تموووووووووووووووووووم زور خودشو برای درست کردن رنج های زندگیش میزنه و اتفاقا خیلی هاشو هم درست میکنه...اما میبینه یکی رو نمیتونه درست کنه...و اون میشه رنج مقدس زندگیش...
وگرنه اینکه تنبلی کنی و کاری برای درست کردن رنجات نکنی خب مشخصه نمیتونی رنج مقدس زندگیتو پیدا کنی...
در واقع کسی میتونه بفهمه رنج مقدس زندگیش چیه که تلاش کرده و خیلی از رنج های زندگیشو درست کرده و در انتها فهمیده یکیش درست بشو نیست و تنها راهش پذیرشه !!!!!!!!!!!
خب...
بگذریم....
بپردازیم به موضوع این فصل...
که چرا خدا به ما رنج مقدس داد...
جواب :
خدا نداد !
خودمون خواستیم که خدا بهمون رنج مقدس بده!
بگم کی گفتیم ؟
برمیگرده به عالم ذر ...
خدا خیلی عاشق ما بود...
ما به خدا گفتیم خدایا به ما هم یه چالش بده تا عشقمونو بهت ثابت کنیم...خدا هم چالش دنیارو درست کرد و بهمون گفت واقعا میخوای ثابت کنی ؟ ما هم گفتیم آره...بعد خدا گفت اگه نتونستی چی ؟ ما هم گفتیم اگه نتونستیم مارو عذاب کن...انقدر مطمئن گفتیم که خدا قبول کرد...
بعدش خدا گفت :
دنیا جای پر رنجیه...ولی همه رنجات با تلاش و کمک من درست میشه به جز یه رنج که رنج مقدست هستش که باید بخاطر من تحملش کنی و بپذیریش...
ما هم گفتیم باشه.
بعد خدا یه حرف انگیزشی به ما زد...

خدا گفت من رفتارم با تو در دنیا و آخرت بر اساس رنج مقدس تو هستش ...نه صرفا اعمال و کارهای خوبت...چون کار خوب و رفتار خوب تو جایی که آسون باشه زیاد ارزش نداره...
رفتار و اعمال خوب تو زمانی ارزش داره که تو رنج مقدست باشه...
بچه ها...
دقیقا هم همینجوریه...
اگه تو به یه بدی کشش داشته باشی و این رنج مقدست باشه...خب ...تو اگه اون کارو نکنی...نسبت به کسی که رنج مقدسش این نیست و اون کارو نمیکنه...پاداش تو بیشتره !
و کار خوبی که برات ساده باشه زیاد با ارزش نیست...چون ساده انجام شده...
کار خوب زمانی با ارزشه که سخت باشه و تو دایره رنج مقدست باشه.
این خود خود عدالت خداست.

راستی یه سوال...
رنج مقدس زندگی تو از چه سنی شروع شد ؟
من نمیدونم از چه سنی شروع شده برات ...
ولی یه چیزی رو میخوام بهت بگم که دوست دارم نظرتو بهم بگی...
ببین...
شاید خیلی چیزا و خیلی ها باعث شدن که این رنج در زندگیت رخ بده...
ولی اینو بدون که اگه خدا نمیخواست این اتفاق تو زندگیت رخ نمیداد...پس حتما یه خیری توشه که رخ داده...یعنی این اتفاق بد این پتانسیل رو داره که کلی پیشرفت و رشدت بده...ببین ؟
هیچ اتفاقی خارج از دایره اراده و رحمت و حکمت خدا نیست...تو میتونی از این رنج مقدس یه سکوی پرتاب فوق العاده بسازی...

در واقع بزرگترین راه برای کنار اومدن با رنج مقدس همینه که بشینی به حکمت و برکتاش فکر کنی...
ببین ؟
هیچ رنج مقدسی بی حکمت و بی پاداش نیست...
من زندگی خیلی هارو بررسی کردم...
برکت تو زندگی همه یکسان نیست...
هر کسی یه جور زندگیش برکت میگیره...
میدونی چرا ؟
چون رنج مقدس زندگی هر کسی فرق داره...
اگه میخوای زندگیت برکت بگیره..پس تو رنج مقدسی که داری و توشی موفق شو...نه تو رنج مقدس زندگی بقیه !
ببین....
من خیلی به برکت و فزونی اعتقاد دارم...
بعضی ها واقعا زندگیشون برکت داره...ولی بعضی ها زندگیشون برکتی نداره...
میدونی چرا اینجوریه ؟
دلیلش همینه که طرف خوب یاد گرفته کجا موفق باشه...
من خودم حقیقتا با اختلاف خیلی زیاد زندگی پر برکتی دارم...اینو همه میدونن که دست به هر چی بزنم برکت میگیره...
میدونی دلیلش چیه ؟
دلیلش همینه که تو رنج مقدس زندگی خودم نسبتا موفق بودم که داره این نتایج میاد.
بچه ها ؟
اینایی که میگم خیلی خاصه...
اگه درکش کنی فوق العاده بهت کمک میکنه...
هر چقدر با پذیرش و تحملت رنج مقدس خودتو خنثی کنی از اونطرف زندگیت برکت میگیره...
ببین؟
تو هر چقدر هم کار خوب کنی...به گرد پای یه کار خوبت تو رنج مقدست نمیرسه...
چون تو باید تو رنج مقدست نمره خوب بگیری...نه صرفا جاهای دیگه...چون جاهای دیگه اگه نمره خوب بگیری سادست !

آره...
پذیرش رنج مقدس سخته...ولی وقتی به حکمتش فکر میکنی و اینکه چه دستاورد هایی برات داره و اینکه تو خودت گفتی خدا بیارت تو این دنیا که عشقتو در عمل نشون بدی...اون وقت اون رنجی که همه ازش گله میکنن...برای تو میشه رنج مقدس !
اگه میخوای برکت به کل زندگیت پمپاژ بشه...پس رنج مقدس خودتو بپذیر و دوستش داشته باش و تحملش کن...چون عجیب نمره تورو بالا میبره...

همین...
حرفم تو این فصل تموم شد...
خب...
نظر خودت چیه ؟
قبول داری بهترین راه برای اثبات عشقمون به خدا بودن همین رنج مقدس تو زندگیمونه ؟ قبول داری جایی که نه گفتن یا آره گفتن ساده باشه هیچ ارزشی نداره ؟ قبول داری کار سخت هستش که ارزش عملمونو بالا میبره ؟
پس دیدی رنج مقدس بودنش تو زندگیمون واجبه ؟
به حرفام فکر کن...
منتظر فصل سوم باش ...
فعلا 😊

شروع فصل سوم

نام این فصل :
اگه رنج مقدس بر اساس توان ماست چرا بعضی ها غر میزنن یا خودکشی میکنن ؟

dadashreza.com

( تو این فصل به بعضی از سوالای شما دوستان پاسخ داده میشه و بهتون میگم که چجوری رنج مقدس خودمونو درست کنیم.... )

سلام دوستای خوبم.
خب ...رسیدیم به فصل جذاب سوم..
تو این فصل میخوام به بعضی از شبهات و سوالات شما جواب بدم..
شاید بگی رضا ...
خب ...تو میگی رنج مقدس توش عدالتی برقراره که کسی بیشتر از توانش بهش رنج داده نشده و طرف میتونه از پسش بر بیاد...خب..اگه اینجوریه چرا بعضی ها هیییییییییی غر میزنن و هی نق میزنن و بعضی ها هم خودکشی میکنن ؟
جواب :
غر و نق زدن یه عادت رفتاری هستش..یعنی زیاد مهم نیست شرایط چجوری باشه...کسی که اهل نق و غر باشه تو بهترین وضعیت هم نق و غر میزنه...پس این مدل آدمارو کلا ولش کن.چون تنبل ها همیشه نق میزنن.
ولی درمورد خودکشی این مطلب یادت باشه که خودکشی فقط یه انتخابه.
به نظر من هر کسی تو زندگیش حداقل سه بار به خودکشی فکر کرده...
حتی من هم به خودکشی فکر کردم.
مطمئنم تو هم به خودکشی فکر کردی...
ولی این کارو نکردی...
چرا ؟
چون انتخاب نکردی...
در واقع خودکشی یه انتخابه.
هر کسی میتونه انتخاب کنه و خودشو بکشه.
خود تو هم تو برهه ای از زمان افکار خودکشی به سرت میزد.
فکرش میومد سمتت ولی انتخابش نکردی و گفتی بی خیال ...
منم اون شبی که افکار خودکشی به سرم میزد سعی میکردم امید رو تو دلم زنده کنم...در واقع انتخاب من داشتن امید و توکل بود نه خودکشی.
پس خودکشی یه انتخابه.
وگرنه هر رنجی هر کسی تو زندگیش داره دقیقا بر اساس توان اون شخص طراحی شده و اینو هرگززززززززززززززززززززززززززززززز یادت نره که رنجی که بالاتر از توانت باشه خدا و کائنات نمیذاره رخ بده.

چرا جای دوری بریم...
خود تو بارها نزدیک بود یه بلای خیلی خیلی خیلی بد برات رخ بده...ولی رخ نداد.
سوال : چرا این اتفاق بد برات رخ نداد ؟
جواب : چون طاقت و توانشو نداشتی..
مثلا حضرت زینب سلام الله داغ 18 تا از عزیزاشو دید...
خب اگه تو داغ سه نفر رو با هم ببینی شاید دیوانه بشی اصلا...
میبینی...
رنج بر اساس طاقت تقسیم بندی شده...
اگه رنج تورو من میداشتم شاید کم میاوردم و کارم به تیمارستان میکشید...
میدونی چرا ؟
چون ظرف وجودی تورو من ندارم...
اینا خیلی مهمه بچه ها...
درک این مسئله باعث میشه خیالت تخت بشه که هر مشکلی که الان تو زندگیته طاقتش رو داری و هر کسی هم هر بلایی سرش اومده طبق این قائده طاقتش رو داره .
خب...شاید بگی رضا ؟
به نظرت چجوری رنج مقدس خودمونو درست کنیم ؟

جواب :
ببین..
رنج مقدس با بقیه رنج ها فرق داره که درست بشه و تموم بشه.
رنج مقدس تموم نمیشه و باهات به عنوان یه یار تمرینی هست تا قویت کنه.
در واقع تنها راه درست کردن رنج مقدس پذیرفتنش هستش ...
ببین...
من نمیدونم رنج مقدس تو چیه...
ولی جنگیدن با رنج مقدس فایده ای نداره و اتفاقا روز به روز قوی تر میشه...
بهترین راه جنگیدن با رنج مقدس پذیرفتنش هستش...
که درکش کنی و با تموم سختی که داره به عنوان یه رنجی که مقدسه و کلی حکمت و برکت توش داره قبولش کنی و بدونی خدا در دو جهان بخاطر این پذیرفتنه کمکت میکنه.

قبول دارم سخته...قبول دارم اذیت میشی...
قبول دارم...
مدام نجواهای شیطون رو میشنوی که میخواد اذیتت کنه...
قبول دارم...این رنج قدرت داره که میتونه دنیا و آخرتت رو بگیره...
ولی اینو در نظر داشته باش که اولا تو زندگی همه هست و دوما ؟ قراره با این ایمانت تست بشه و سوما ؟ خیر و برکت در زندگی تو از همین ناحیه میاد که اگه بتونی خوب عمل کنی بعدش کلی خیر به سمت زندگیت سرازیر میشه و طبق یه قائده ای که تو فصل بعدی میگم این دنیاو اون دنیا تو بر اساس رنج مقدست تموم کارا و اعمالت سنجیده میشه...
یعنی هیچ اتفاقی برات نمیوفته که قبلش خدا رنج مقدست رو مورد بررسی قرار نده...
ولی خودمونیما..
چقدر رنج مقدس خوب طراحی شده...
میدونی از چه نظر میگم ؟
خب اگه آره گفتن راحت بود که ارزشی نداشت...اگرم نه گفتن سخت بود بازم ارزشی نداشت...
در واقع رنج مقدس یه جوری طراحی شده که بین دو راهی گیر میکنی و این همون چیزی هستش که من میگم کار خدا بی نظیره !
یعنی خدا جوری سناریو میچینه که تو دوراهی گیر کنی ...و این حالت هستش که آدم رشد میکنه...چون باید انتخاب کنی....
به نظرم کار خدا عالیه و باید همین الان براش یه کف مرتب زد و بگی خدایا تو دیگه کی هستی بابا.......

اما در کل تنها راه درمان و درست کردن رنج مقدس پذیرشه...وقتی میپذیری اولا دردش کمتر میشه و درکت بیشتر میشه و دوما در مقابلش قوی تری و اراده و زور بیشتری داری...
پذیرش و درک واقعیتی که تغییر نمیکنه خیلی زور آدمو زیاد میکنه...
تو کلاس های ترک اعتیاد یه جمله ای رو همون اول میگن که خیلی برام جالبه..
تو کلاس های ان ای میگن :

خداوندا....
به من آرامش بده
تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر بدهم
خدایا به من شهامت و دلیری و شجاعت بده
تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم
خدایا به من بینش بده
تا تفاوت این دو را بدانم...