Telegram Web Link
ی روز می‌فهمی،
کسی که پل‌ها رو
پشت سرش خراب می‌کنه،
خودش راه برگشت رو از
دست می‌ده..

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👍36👏62
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه نفر اومد صدمیلیون پول که قرار بود بره #حج ر‌و بین ۵۶ کارگر تقسیم کرد و گفت گره گشایی مردم میهن مهمتر از حج و زیارته!

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👏13115👎5👍4🤬2😁1
#فیلترینگ مثل این است که شما هنگام شب و بجای روشنی، چراغ ها را خاموش کنید.
طبیعتاً این بهترین فرصت برای دزد( جاسوس و نفوذی)، است.
چون دیده نمیشود.

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👏55👍52
🔴«#مش_قاسمیسم»
 
بی شک یکی از برترین رمانهای فارسی «دایی جان ناپلئون» نوشته ایرج پزشکزاد است. این رمان دو نکته مهم را به جامعه ایران معرفی کرد: توهمات دایی جان ناپلئونی و توطئه انگلیسیها در هر موردی! هرچند باید اعتراف کرد که «مش قاسم» در بخش سیاسی ایرانیان مغفول مانده است!
*
«مش قاسم» سرایدار بی سواد دایی جان بود که چند سالی در خانه اش مشغول فعالیت بود و پس از آنکه متوجه شد دایی جان درگیر توهماتش است به تدریج خود را وارد دنیای ذهنی دایی جان کرد و اندکی بعد بدل به «مصدر» دایی جان در جنگ های مختلف شد و برای آنکه بیشتر خود را به دایی جان نزدیک کند، با جعل روایات مختلف از جنگ های خیالی مبدل به شخص مورد اعتماد و دست راست دایی جان شد که برای هرکاری از او مشورت می گرفت. «مش قاسم» توانست تفکرات خود را به آهستگی وارد ذهن دایی جان کرده و بسیاری از حرفهای دایی جان، حرفهای «مش قاسم» بود.
*
«مش قاسمیسم» مکتبی است که پس از انقلاب 57 در ایران رواج یافت. بعد از آنکه تسویه حسابها انجام شد و نیروهای انقلابی مشغول فعالیت شدند، «مش قاسم»هایی شکل گرفتند که بدون سواد و تخصص وارد حکومت داری شده و بسیاری از آنها عقده هایی که از حکومت قبل داشتند را سر مردم خالی کردند. مردمی که مستحق تر از آنها برای گرفتن پست و مقام بودند اما بلد نبودند چگونه به بدنه حاکمیت ورود کنند.
*
مصداق بارز «مش قاسمیسم» دنیای امروز را باید انجمن حجیته های سابق یا همان پایدارچی های امروز دانست. سیاسیونی که سالها در بخشهای پایین حکومت بودند و با ظهور معجزه هزاره سوم بدل به وزیر و نماینده مجلس شدند. آنها که پیش از این تنها در نقش «مش قاسم» در گوش روسا حرف زده و تفکرات به اصطلاح انقلابی خودشان را به دیگران دیکته می کردند، یکباره صاحب قدرت و حکومت شده و با همان تفکرات حکومتی ساختند که نتیجه اش را امروز از اقتصاد تا فرهنگ مشاهده می کنیم.
*
سعید جلیلی که کارمند ساده وزارت خارجه بود پس از ریاست جمهوری احمدی نژاد به خاطر انقلابی گری (!) به معاونت اروپا و آمریکای وزارت خارجه دست یافت و اندکی بعد بدون هیچ تجربه خاصی دبیر شورای امنیت ملی و رییس تیم مذاکره هسته ای ایران شد. قطعنامه هایی که اقتصاد ایران را فلج و صنعت کشور را قلع و قمع کرد در زمان او در سازمان ملل تصویب شد که هنوز هم پابرجاست. جلیلی دوبار کاندیدای انتخابات مجلس شد که رای نیاورد و بعدتر خود را شایسته ریاست جمهوری دانست چراکه خود «مش قاسم» دهه هفتاد و هشتاد، توسط «مش قاسم»های دهه نود محاصره شده بود و توهم نجات کشور داشت. در سال 92 و 1403 نیز در انتخابات ریاست جمهوری از رقبا شکست خورد و در مناظره ها مشخص شد سطح اندیشه و برنامه های کشورداری او شاید از یک فرماندار شهرستان کوچک هم پایین تر است.
*
امثال «مش قاسم»هایی مانند سعید جلیلی در عرصه سیاست ایران کم نیست. مداحی که مدیرعامل پتروشیمی شد، روحانی که به خاطر حضور در تلویزیون چهره و بعدتر نماینده مجلس شد. به قول عبدالرضا داوری وزیری که به خاطر «عقب ماندگی ذهنی» معافیت از سربازی گرفته بود. افراد فراوانی که به خاطر ارتباط فامیلی و «مش قاسم»گری قوی شان فرماندار و شهردار و استاندار شده و حتی محمود احمدی نژادی که در بهترین حالت ممکن می توانست شهردار قرچک ورامین شود بدل به رییس جمهور ایران شد.
*
«مش قاسم» خود را مذهبی و اهل دین می دانست و همیشه برای اثبات اینکه حرفش درست است می گفت:«دروغ چرا؟ تا قبر آ آ آ آ...» یعنی تا قبر چهار انگشت بیشتر فاصله نیست و نباید دروغ گفت اما به عنوان یک انسان مذهبی(نما) تمام قسم هایش دروغ بود و هرجایی که به نفعش بود به سادگی دروغ می گفت. اتفاقی که در جناح اصولگرایی (هنوز مشخص نیست به کدام اصول پایبند هستند) بسیار دیده شده و دروغگویی بدل به یک «اصل» برای این جناح شده است. «مش قاسم»های امروز به «ماکیاولی» ایمان داشته و حاضرند برای رسیدن به اهداف خود، همه چیز را فدا کنند.
*
اشکال از «مش قاسم»ها نیست بلکه مشکل اصلی از «دایی جان ناپلئون»هایی است که اجازه می دهند این افراد گرد آنها جمع شده و به توهماتشان دامن می زنند. اگر «دایی جان» های امروز کمی از توهم فاصله بگیرند و با واقعیت زندگی روبرو شده و دنبال دشمنان فرضی نباشند به طور حتم «مش قاسم»ها را دیگر در کشور نخواهیم دید و زندگی مردم دستخوش تغییر فراوان خواهد شد. هرچند تا بوده «مش قاسم»ها بودند و خواهند بود.
علی کیانی موحد

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👍77👏97💯4🤣1😭1
فهمیدید اما دیر فهمیدید
مهم این است که فهمیدید
که #ایران و #ایرانی باید در اولویت باشد
تمام جان و تنم فدای ایران و ایرانی


عزتی رستگار

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👍9216🙏3🤔2👎1
کسانی که
قول #بهشت را
در آن #دنیا به ما میدهند..

همین دنیا را برای ما #جهنم کرده اند.

#کارل_پوپر

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
.
👍642
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #اورانیوم رو با مردم کیلویی چند حساب کردند؟

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👏43😱6👎43👍2👌2🔥1
#عبرت

می‌گویند نادرشاه، پس از تصرف دهلی در هند، دستور داد اندیشمندان و خردمندان هند در کاخ پادشاهی جمع شوند.

پس از تجمع دانشمندان، محمدشاه پادشاه هند گفت: پیش از این هیچ‌گاه این همه اندیشمند و خردمند در کشورم ندیده بودم!

نادرشاه جواب داد: اگر دیده بودی، من اینجا نبودم؛ نابودی تو حاصل هم‌نشینی با نادان‌هاست!

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👍9012💯8👌5
🔴زنده‌یاد #ستارخان پس از سرکوب مجلس شورای ملی توسط قوای محمدعلی‌شاه و به توپ بستن مجلس گفت:

«اگر ما برای #آزادی نجنگیم، مردمی که بعد از ما می‌آیند چه خواهند گفت؟! خواهند گفت که چه آدم‌های ترسویی بودند، نام ‎#ایران را ننگ‌آلود کردند. زور شنیدند و دم نزدند. زیر بار #ظلم رفتند و به #بیچارگی تن در دادند. چقدر بدبخت بودند. روز تاسوعا و عاشورا برای شهادت امام حسین عزاداری می‌کردند، خاک و گِل به سر می‌ریختند، با قمه فرق سرشان را می‌شکافتند، سینه و زنجیر می‌زدند، اشک و خون را با هم قاطی می‌کردند و خودشان را پیروان سیدالشهدا می‌دانستند اما وقتی پای عمل به میان می‌آمد، #زور و #استبداد را قبول می‌کردند و آرام می‌نشستند.»


#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👏52👍139👌2💯2
وقتی از نویسنده روسی #آنتون_چخوف درباره ماهیت #جوامع_شکست_خورده سوال شد، او پاسخ داد:

در جوامع شکست خورده، به ازای هر فرد #عاقل، هزار #احمق وجود دارد، و به ازای هر کلمه #آگاهانه، هزار کلمه #احمقانه.

اکثریت همیشه احمق باقی می‌مانند و دائماً خردمندان را شکست می‌دهند.

🔻 اگر می‌بینید:

موضوعات بی‌اهمیت بر بحث‌ها غالب هستند،

و افراد سبکسر در مرکز صحنه قرار دارند...

پس شما درباره یک جامعه بسیار شکست خورده صحبت می‌کنید.

🎶 به آهنگ‌های بی‌معنی نگاه کنید!

میلیون‌ها نفر آنها را می‌خوانند، با آنها می‌رقصند، و خوانندگان آنها به ستاره‌های درخشانی تبدیل می‌شوند که نظراتشان در امور زندگی در نظر گرفته می‌شود!

📚 در مورد دانشمندان، نویسندگان و متفکران؟

هیچ کس آنها را نمی‌شناسد،
و هیچ کس به آنها ارزش یا وزنی نمی‌دهد.

🧠 مردم کسانی را دوست دارند که آنها را بی‌هوش می‌کنند، نه کسانی را که آنها را بیدار می‌کنند.

آنها کسانی را دوست دارند که با چیزهای بی‌اهمیت آنها را می‌خندانند، بیشتر از کسانی که با حقیقت به آنها آسیب می‌رسانند.

⚠️ خطر جهل در اینجاست:
دموکراسی برای جوامع جاهل مناسب نیست،
زیرا اکثریت جاهل سرنوشت شما را تعیین خواهند کرد.

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👍6310👏4🤷‍♂2👌2🤔1💊1
#دروغ_چرا؟؟

امروز یک بنده خدایی بالای #منبر وقایع روز #عاشورا رابیان میکرد و می گفت : کل واقعه عاشورا دو ونیم ساعت(۱۵۰ دقیقه ) طول کشید و امام حسین (ع) ۱۸۰۰ نفر از سپاهیان یزید را به درک واصل کرد.😳😳

یعنی هردقیقه۱۲ نفر و هر ۵ ثانیه ۱ نفر

میگن : اگه خود ‏امام حسین پای بعضی منبر این جور افراد بشینه از بس مطالب براش تازگی داره هر چند دقیقه یکبار می پرسه: کی؟ من؟😳😳

واقعا چرا این همه #غلو؟!چرا این همه دروغ؟!

چه اشکالی داره واقعیت تاریخی بدور از تعصب و جعل و تحریف و غلو بیان بشود؟!
آیا با گفتن واقعیات از ارزش امام و کارش کاسته میشه؟!


عزتی رستگار_ رزن

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👏55👍2213🤔4🙊3🤷‍♂1👌1🥱1
ماجرای شنیدنی #شمر_ارمنی محله #سیچان_پاچنار در #اصفهان👇


محله سیچان به دلیل دور بودن از رودخانه زاینده رود با نهر هایی که به «مادی» شهرت دارند تغذیه می شده و از این مادی ها در مراسم عاشورا به عنوان نهر علقمه استفاده می شده است.
از طرفی این محله با محله جلفا ارامنه مجاورت دارد.
معروف است که شمر سیچان در روز عاشورا ناگهان به هنگام شروع تعزیه و با هدف اخذ مبلغی گزاف «دبه» میکند که من دیگر شمر نمی شوم چون منفور اهل محل شده و دیگر از من جنسی نمیخرند.
یکی از بزرگان هیات فکر بکری به مغزش خطور می کند و با توجه به هم جواری محله سیچان و محله ارامنه جلفا به آنطرف خیابان حکیم نظامی می رود و به یکی از پیرمرد های ارمنی می گوید: موسیو میایی شمر بشی ما شمر نداریم!
موسیو در ابتدا مخالفت میکند و در نهایت با پاکتی سیگار و پول ناچیزی راضی میشود که شمر شود و تحت تعلیمات بزرگ هیات می بایست با پوشیدن لباس شمر و گرفتن شمشیر در دست هیچ کاری به جز ممانعت از برداشتن آب از نهر علقمه نداشته باشد و با توجه به لهجه ارمنی حرف دیگر و یا کار دیگری که منجر به ضایع شدن مراسم شود نکند. او این شرط را می پذیرد و تعزیه آغاز میشود.
در ابتدا یکی از یاران امام حسین برای برداشتن آب می آید و خطبه ای می خواند که «ای شمر بگذار ما آب ببریم»
شمر ارمنی در ابتدا دلش به حال یار امام حسین می سوزد. مردم هم همه گریه میکردند و او مردد بوده ولی النهایه با نهیب و اشارات بزرگان هیات مخالفت می کند و با همان لهجه ارمنی و با بی میلی می گوید: ««نه. نه نمیشه آب ببری».و موضوع این بار به خیر می گذرد.
اما این ماجرا تمامی نداشته و برای بار دوم و این بار حضرت ابوالفضل با خطبه ای غرا به سمت نهر علقمه آمده و شمر ارمنی را مخاطب قرار داده به صورتی که اشک در چشمان شمر حلقه زده و قصد اجازت به بردن آب را داشته که بزرگان کلاه از سر برداشته و موهای خود را میکنند که مبادا کوتاه بیایی و با اشارات و التماس این بار هم شمر بیچاره کوتاه نمیاید و باز هم و این بار در کمال بی میلی می گوید«نه. والله نمیشه آب ببری. والله نمیشه!!». گریه و ناله و شیون عزاداران رو به اوج میرود وقتی برای بار سوم امام حسین برای بردن آب میاید ناله ها و شیون ها این بار برخلاف دو بار دیگر بند دل شمر را پاره میکند و بدون توجه به اشارات مکرر بزرگان این بار شمر بدبخت هق هق کنان خطاب به امام حسین با همان لهجه ارمنی میگوید:
«بابا. والله من میخوام آب بدم. این مسلمونا نمیذارن!!!

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
😁9713👍6💊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز برای حسین علیه السلام باید یک #عزای_جدید گرفت و آن عزا عبارتست ...

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👍38👌5💊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️تهدید #ایرانیا توسط #امام_جمعه_افغانستان بعد از موج اخراج افغانی ها

🔹ما ایران رو آباد کردیم ولی اونا مارو انداختن بیرون، مطمئن باشین همین بلا سر خودشون میاد!


🔹این قوم چه پر توقع و نمک نشناسند؟چه زود مهر و محبت ایرانی ها را فراموش کردند! ایرانی ها سالها بهترین میزبانشان بودند!
الان که گفتند: برگردید به کشورتان!بهشان برخورده و تهدید می کنند!!

آقای #دولت_آبادی چه زیبا می گوید:

"مهربان باشید، اما
از آدمهای پرتوقع فاصله بگیرید
مقیاست رابه هم می‌زنند وحرمتِ مهرت را می شکنند. آنها حافظه ضعیفی دارند، خوبی‌ها را زود فراموش می‌کنند...

#اخراج_افغانی_مطالبه_ملی

عزتی رستگار

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
😡93👍1911😁4👎3😢2👌2👀1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این معلم تو #ترکیه به جای #فوتبال به شاگرداش #رقص کوردی یاد میده واقعا زیباست
😍😍😍


#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👌4726👍4👎3👏3
#تیپ_های_شخصیتی از دیدگاه اریک فروم

#اریک_فروم چند تیپ شخصیتی را مطرح کرد که زیربنای رفتار انسان هستند. شکل خالص این تیپ ها نادر است، اغلب شخصیت ها ترکیبی از چند تیپ هستند ولی معمولاً یکی غالب است. فروم جهت گیری های بی ثمر را از ثمربخش متمایز کرد. جهت گیری های بی ثمر، روش های ناسالم ارتباط برقرار کردن با دنیا هستند که عبارتند از : شخصیت گیرنده، بهره کش، محتکر و بازاری. تیپ یا جهت گیری ثمربخش حالت ایده آل رشد انسان است.

#شخصیت_گیرنده

افراد دارای شخصیت گیرنده انتظار دارند که چیزی را که می خواهند - عشق، دانش، یا لذت- از منبع بیرونی که معمولاً فردی دیگر است بگیرند. افراد این تیپ در روابط خود با دیگران گیرنده هستند، به جای اینکه دوست بدارند نیاز دارند که دوستشان بدارند، به جای اینکه بیافرینند، می گیرند. این افراد شدیداً به دیگران وابسته هستند و در صورتی که به حال خود رها شوند فلج می شوند؛ آنها بدون کمک دیگران از انجام دادن جزئی ترین کارها بر نمی آیند. شخصیت گیرنده فروم به تیپ شخصیت جذب دهانی فروید و شخصیت مطیع کارن هورنای شباهت دارد.

#شخصیت_بهره_کش

در تیپ شخصیت بهره کش نیز فرد برای چیزی که می خواهد به دیگران متوسل می شود. اما افراد این تیپ به جای اینکه انتظار داشته باشند از دیگران بگیرند، به زور یا با حیله گری می گیرند. اگر چیزی به آنها داده شود، آن را بی ارزش می دانند. آنها فقط چیزی را می خواهند که به دیگران تعلق داشته یا برای آنها با ارزش باشد، خواه این همسر باشد یا شیء یا ایده. برای افراد این تیپ، چیزی که دزدیده یا تصرف شده باشد از چیزی که آزادانه به آنها داده شده باشد ارزش بیشتری دارد. تیپ بهره کش شبیه تیپ پرخاشگر دهانی فروید است و با دهان گزنده که ویژگی بارز این افراد است مشخص می شود. اگر گفته شود که آنها اغلب در مورد دیگران اظهارات گزنده می کنند بازی با کلمات نیست. نمونه هایی از جهت گیری بهره کش، دسته های مهاجم و رهبران فاشیست هستند که آشکارا دوست دارند بر دیگران مسلط شوند.

#شخصیت_محتکر

در تیپ محتکر افراد امنیت را از آنچه بتوانند احتکار یا پس انداز کنند می گیرند. این رفتار گدامنشانه نه تنها در مورد پول و اموال مادی بلکه در مورد هیجانات و افکار نیز صدق می کند. این افراد دیوارهایی دورشان می شکند و خود را با تمام چیزهایی که انباشت کرده اند احاطه می کنند، از آنها در برابر مهاجمان محافظت کرده و تا حد امکان چیزی را بیرون نمی دهند. ویژگی آنها نظم وسواسی درباره اموال، افکار، و احساسات است. آنها نیز با رفتارشان خود را لو می دهند. این تیپ به شخصیت نگهدارنده مقعدی فروید و تیپ جدا/کناره گیر هورنای شباهت دارد.

#شخصیت_بازاری

در فرهنگ بازاری مبتنی بر کالا، موفقیت یا شکست بستگی دارد به اینکه خودمان را چقدر خوب بفروشیم. مجموعه ارزش ها برای شخصیت ها و کالاها یکی است. شخصیت فرد صرفا کالایی می شود که باید فروخته شود. بنابراین ویژگی های شخصی، مهارت ها، دانش یا انسجام ما اهمیتی ندارد. بلکه مهم این است که چه بستهء خوبی باشیم. ویژگی های سطحی مثل لبخند زدن، دلپذیر بودن، و خندیدن به جوک های رئیس از خصوصیات و توانایی های درونی مهم تر می شوند. چنین جهت گیری ای نمی تواند امنیت بوجود آورد زیرا در این حالت با مردم ارتباطی واقعی نداریم. اگر این بازی برای مدتی طولانی ادامه یابد، دیگر با خودمان ارتباط نخواهیم داشت و حتی از خودمان هم آگاه نخواهیم بود. نقش بسته ای که مجبور به ایفای آن می شویم شخصیت واقعی ما را از خودمان و از دیگران مخفی می کند. در نتیجه ما بیگانه می شویم، بدون جوهر شخصی و بدون روابط معنادار.

#شخصیت_ثمربخش

تیپ شخصیت ثمربخش ایده آل و بیانگر هدف اصلی رشد انسان است. این مفهوم بیانگر توانایی ما در به کارگیری تمام قابلیت ها برای تحقق بخشیدن به استعدادهایمان و پرورش دادن خود است. ثمربخش بودن به خلاقیت هنری یا اکتساب چیزهای مادی محدود نمی شود بلکه این جهت گیری نگرشی است که هریک می توانیم به آن دست یابیم.

#منبع: کتاب "نظریه های شخصیت"
نويسندگان:دوان شولتز وسيدني آلن شولتز
مترجم: یحیی سید محمدی


#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
14👍2
حکایت #خواندنی و #جذاب

#هیچوقت_نامید_نشوید

«۱۸ سالم بود که عمه ام متوجه شد شوهرش با یک زن دیگه رابطه داره آبروریزی به پا کرد بعد فهمید فقط رابطه نیست زنک را عقد هم کرده و حامله است. مدتی دعوا و جار و جنجال کرد. ۲۰ سالم که بود از هم جدا شدند. عمه ام ۵۶ ساله بود در آستانه بازنشستگی با سه بچه نوجوان و جوان.
۲۲ سالم بود که عمه ام بعد از بازنشستگی کلاس نقاشی ثبت نام کرد. نقاشی های که می کشید در حد بچه های دبستانی بود. در نظرم یک آدم داغون و شکست خورده بود به قول فرنگی ها یک لوزر به تمام معنا که حالا سر پیری یادش اومده بود با یک مشت بچه کم سن و سال همشاگردی بشه و نقاشی یاد بگیره
پدرم در نظرم قهرمان بود. یکسال اختلاف سنی داشتند. همه چیز زندگی پدرم مرتب و منظم بود. بچه هاش درس خون بودند. کار و بارش منظم بود و کار و زندگی مرتبی داشت و کم کم آماده میشد برای بازنشستگی و استراحت.
در مقابل عمه ام همه چیز زندگیش روی هوا بود و حالا تازه رفته بود نقاشی یاد بگیره
ده سال از اون زمان گذشت. ۳۲ ساله بودم. درسم تمام شده بود در شرکتی کار می کردم و داشتم زندگیم را کم کم می ساختم. اتفاقی با خواهرم تلفنی حرف می زدم گفت الان گالری هستیم رفتیم خونه بهت زنگ می زنیم. پرسیدم گالری چی؟ گفت نقاشی های عمه دیگه!
عمه؟ نقاشی؟
گفت آره دیگه الان خیلی وقته اینکار رو می کنه. نقاشی هاش رو می فروشه یکی دو جا هم تدریس می کنه. خیلی معروف شده.
داشتم شاخ در می آوردم.
حالا بعد از چند سال که نگاه می کنم می بینم آدم لوزر من بودم که چنین دیدگاهی به زندگی داشتم و فکر می کردم از یه جای به بعد پیر هستی و نمیشه چیز جدید یاد گرفت و زندگی را تغییر داد و بعضی کارها را باید از بچگی شروع کرد و گرنه دیگه خیلی دیره.
عمه ام را که مقایسه می کنم با پدرم می بینم عمه ام بعد از بازنشستگی زندگی جدید برای خودش شروع کرد و آدم متفاوتی شد. پدرم یاد گرفت چطور با کامپیوتر ورق بازی کنه و سرخودش را با ورق بازی کردن و شکستن رکوردهای پیاپی خودش گرم کنه که چیز بدی هم نیست و قابل مقایسه با کار عمه ام نیست.
عمه ام تبدیل شده به الگوی خانواده. دو تا از خواهر هام بعد از لیسانس رشته هاشون رو عوض کردند و رفتند سراغ چیزی که دوست داشتند. یکی شون کامپیوتر را ول کرد رفت مترجمی زبان یاد گرفت که کتاب ترجمه کنه. دومی علوم سیاسی را ول کرد رفت سراغ معماری که ازبچگی بهش علاقه داشت.
می خوام بگم زندگی مثل بازی والیبال می مونه مثل فوتبال نیست که اگر نیمه اول خیلی عقب باشید نیمه دوم کار خیلی سختی برای جبران دارید. مثل والیبال می مونه. هر ست که تمام میشه شروع ست جدید یک موقعیت تازه است و همه چیز از اول شروع میشه. مهم نیست تا حالا جلو بودی یا عقب. یه مسابقه جدیده.»


#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
👌7823👍5👏4💯2🤷‍♂1🤣1😎1
پیرمرد همسایه داشت #محسنات_جنگ دوازده روزه را بیان می کرد و می گفت : اتفاقا جنگ برا ما بد نشد تهران تعطیل شد بچه ها آمدند نخودها و آلبالوها را چیدیم ، پول کارگر ندادیم!!
نگاه ایشان به جنگ از دیدگاه فلسفه #سودگرایی #جرمی_بنتام بود!

تا بحال از این زاویه به جنگ نگاه نکرده بودم.

عزتی رستگار

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
😁559👍4🙊2🤯1
🔴 « #رضاشاه» به #انزلی مسافرت میکند و در
بالای بالکن شهرداری ایستاده و فضای بزرگی‌
را میبیند که خالیست

دستور میدهد
#پارکی‌ بزرگ بسازند برای مردم ،
به شکل
#تفنگ که بطرف شوروی نشانه گرفته است...

#دوست_داران_دانایی

@danaeeii
104👏37👍8😁3👌1
2025/07/13 20:58:16
Back to Top
HTML Embed Code: