⏪ دو قطبی سازیهای اشتباه
اختلاف بین نیروهای مسلح و سیاستمداران در هر کشوری یک امرای طبیعی و البته مناقشه برانگیز است.
علت آن هم برداشت و تحلیل متفاوتیست که آنها از حوادث و رویدادها دارند.
البته همیشه کسانی در نیروهای مسلح جهان حضور دارند که علاوه بر زاویه دید نظامیگری و اهمیت دادن به توازن قدرت نظامی، در سیاست و تحولات سیاسی دستی داشته و همه جنبههای تهدید و مولفههای قدرت را در نظر دارند.
در ایران با توجه به اختلافاتی که بین سیاستمداران و نظامیان مطرح میگردد، نگاه کارشناسانه به آن ضرورت دارد لذا در این رابطه چند نکته ذیل قابل تامل میباشد؛
۱ - اصولا مولفههای قدرت و بازدارندگی یک کشور توانائیهای نظامی، اقتصادی، فرهنگی، یکپارچگی مذهب، استحکام پیوند دولتمردان و مردم، دیپلماسی فعال و روابط حسنه با دیگر کشورها و حضور موثر در ائتلافهای بینالمللی، خردورزی در حاکمیت بعنوان اساسیترین عوامل میباشند.
البته بعضی عوامل فرعی دیگر هم موثر هستند.
روشن است انفکاک این عوامل و نفی یکی به نفع دیگری امری اشتباه و حاکی از دیدگاه سطحی و یا عدم اشراف به مسائل و شناخت ناقص از تاریخ و سرنوشت ملتهاست.
بدیهیست در بررسی توازن قدرت در یک کشور مشاهده میشود که گاهی اقتصاد نقش پر رنگتری داشته و یا زمانی فرهنگ عامل مهمتری در تعیین سرنوشت کشور و ملتی بوده و یا در یک مقطعی توانایی نظامی تنها عامل پیروزی و یا شکست یک ملت در یک شرایط خاص بودهاست اما همیشه مولفههای دیگر در کنار مولفه اصلی و تعیینکننده قرارداشته و ذیاثر بودهاند.
در مواردی علیرغم وجود بعضی مولفههای قدرت، عدم خردورزی سبب شکست شده است بعنوان مثال سلطان محمد خوارزمشاه که از نظر نظامی و تواناییهای اقتصادی ظرفیت کافی برای دفاع از کشور را داشت، بعلت اشتباه بزرگ وجود عناصر تصمیم گیرنده بیخرد و غیرصالح و ضد مردمی قبچاقیان در حاکمیت در برابر مغولان شکست را پذیرا شد.
ایران کنونی نیز به دلیل انتخاب سیاستهای راهبردی غلط، ظرفیتهای بزرگی که در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده بود را به آسانی از دست داد در حالیکه هر یک از آنها برگ برنده کشور برای کسب امتیازات قابل توجه در برابر دشمنان بودند.
گاهی نیروی نظامی و نبوغ نظامیگری وجه غالب پیروزی بوده است.
نادر شاه سردار بزرگ و نابغه نظامی و یا تیمور گورکانی جنایتکار، دو نمونه از این دست هستند.
البته همیشه عوامل عقلانیت و خردورزی در پس زمینهٔ پیروزیهای نظامی وجود داشته است.
بعنوان مثال چنگیزخان با خردورزی در حاکمیت و اتحاد بین همه قبایل و سامان بخشی امور اقتصادی و کسب وفاداری اکثریت افراد، توانست نیروی نظامی بزرگ را برای غلبه بر چین و ایران فراهم آورد.
این مثالها نشان میدهد که همه مولفههای قدرت با همافزایی در پیروزیها و بقای حاکمیتها و ملتها نقش ضروری دارند اگرچه ممکن است در یک مقطع و در یک شرایط خاص یکی از این عوامل نقش موثرتری داشته باشد.
۲ - در اول انقلاب بعلت اختلاف بنیصدر و انقلابیون، تقابل تخصص و تعهد مطرح گردید.
این دو قطبیسازی یک امر انحرافی و از اساس باطل بود چرا که یک فرد متخصص اگر تعهد و مسئولیت پذیری نداشته باشد و یا غارتگر و فاسد باشد برای کشور مفید و سودمند نیست، همچنین یک فرد مسئولیتپذیر که تخصصی در اداره کشور نداشته باشد نیز مضر بحال مملکت خواهد بود.
در واقع رقابت بنیصدر و روحانیت برای کسب قدرت این بحثهای بیاساس را سبب میگردید.
اکنون نیز دوقطبی کردن قدرت *نظامی و مردم* از بنیان و اساس اشتباه و یک بحث کاملا انحرافیست.
چه تضادی بین تقویت بنیه نظامی و مردم وجود دارد؟
آیا یک ملت میتواند بدون قدرت بازدارندگی نظامی زنده بماند؟
در مقابل بدیهیست حاکمیتهای بدون پشتیبان مردمی از بنیان سست و متزلزل برخوردارند.
در واقع مردم و توانائیهای نظامی دو مولفه قدرت بوده و لازم و ملزوم یکدیگرند و روشن است که تقویت هر یک از مولفههای قدرت در راستای منافع کشور و امنیت مردم میباشد.
سید محمود صدری ✍
۱۴۰۴/۷/۲۷
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه در 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
اختلاف بین نیروهای مسلح و سیاستمداران در هر کشوری یک امرای طبیعی و البته مناقشه برانگیز است.
علت آن هم برداشت و تحلیل متفاوتیست که آنها از حوادث و رویدادها دارند.
البته همیشه کسانی در نیروهای مسلح جهان حضور دارند که علاوه بر زاویه دید نظامیگری و اهمیت دادن به توازن قدرت نظامی، در سیاست و تحولات سیاسی دستی داشته و همه جنبههای تهدید و مولفههای قدرت را در نظر دارند.
در ایران با توجه به اختلافاتی که بین سیاستمداران و نظامیان مطرح میگردد، نگاه کارشناسانه به آن ضرورت دارد لذا در این رابطه چند نکته ذیل قابل تامل میباشد؛
۱ - اصولا مولفههای قدرت و بازدارندگی یک کشور توانائیهای نظامی، اقتصادی، فرهنگی، یکپارچگی مذهب، استحکام پیوند دولتمردان و مردم، دیپلماسی فعال و روابط حسنه با دیگر کشورها و حضور موثر در ائتلافهای بینالمللی، خردورزی در حاکمیت بعنوان اساسیترین عوامل میباشند.
البته بعضی عوامل فرعی دیگر هم موثر هستند.
روشن است انفکاک این عوامل و نفی یکی به نفع دیگری امری اشتباه و حاکی از دیدگاه سطحی و یا عدم اشراف به مسائل و شناخت ناقص از تاریخ و سرنوشت ملتهاست.
بدیهیست در بررسی توازن قدرت در یک کشور مشاهده میشود که گاهی اقتصاد نقش پر رنگتری داشته و یا زمانی فرهنگ عامل مهمتری در تعیین سرنوشت کشور و ملتی بوده و یا در یک مقطعی توانایی نظامی تنها عامل پیروزی و یا شکست یک ملت در یک شرایط خاص بودهاست اما همیشه مولفههای دیگر در کنار مولفه اصلی و تعیینکننده قرارداشته و ذیاثر بودهاند.
در مواردی علیرغم وجود بعضی مولفههای قدرت، عدم خردورزی سبب شکست شده است بعنوان مثال سلطان محمد خوارزمشاه که از نظر نظامی و تواناییهای اقتصادی ظرفیت کافی برای دفاع از کشور را داشت، بعلت اشتباه بزرگ وجود عناصر تصمیم گیرنده بیخرد و غیرصالح و ضد مردمی قبچاقیان در حاکمیت در برابر مغولان شکست را پذیرا شد.
ایران کنونی نیز به دلیل انتخاب سیاستهای راهبردی غلط، ظرفیتهای بزرگی که در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده بود را به آسانی از دست داد در حالیکه هر یک از آنها برگ برنده کشور برای کسب امتیازات قابل توجه در برابر دشمنان بودند.
گاهی نیروی نظامی و نبوغ نظامیگری وجه غالب پیروزی بوده است.
نادر شاه سردار بزرگ و نابغه نظامی و یا تیمور گورکانی جنایتکار، دو نمونه از این دست هستند.
البته همیشه عوامل عقلانیت و خردورزی در پس زمینهٔ پیروزیهای نظامی وجود داشته است.
بعنوان مثال چنگیزخان با خردورزی در حاکمیت و اتحاد بین همه قبایل و سامان بخشی امور اقتصادی و کسب وفاداری اکثریت افراد، توانست نیروی نظامی بزرگ را برای غلبه بر چین و ایران فراهم آورد.
این مثالها نشان میدهد که همه مولفههای قدرت با همافزایی در پیروزیها و بقای حاکمیتها و ملتها نقش ضروری دارند اگرچه ممکن است در یک مقطع و در یک شرایط خاص یکی از این عوامل نقش موثرتری داشته باشد.
۲ - در اول انقلاب بعلت اختلاف بنیصدر و انقلابیون، تقابل تخصص و تعهد مطرح گردید.
این دو قطبیسازی یک امر انحرافی و از اساس باطل بود چرا که یک فرد متخصص اگر تعهد و مسئولیت پذیری نداشته باشد و یا غارتگر و فاسد باشد برای کشور مفید و سودمند نیست، همچنین یک فرد مسئولیتپذیر که تخصصی در اداره کشور نداشته باشد نیز مضر بحال مملکت خواهد بود.
در واقع رقابت بنیصدر و روحانیت برای کسب قدرت این بحثهای بیاساس را سبب میگردید.
اکنون نیز دوقطبی کردن قدرت *نظامی و مردم* از بنیان و اساس اشتباه و یک بحث کاملا انحرافیست.
چه تضادی بین تقویت بنیه نظامی و مردم وجود دارد؟
آیا یک ملت میتواند بدون قدرت بازدارندگی نظامی زنده بماند؟
در مقابل بدیهیست حاکمیتهای بدون پشتیبان مردمی از بنیان سست و متزلزل برخوردارند.
در واقع مردم و توانائیهای نظامی دو مولفه قدرت بوده و لازم و ملزوم یکدیگرند و روشن است که تقویت هر یک از مولفههای قدرت در راستای منافع کشور و امنیت مردم میباشد.
سید محمود صدری ✍
۱۴۰۴/۷/۲۷
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه در 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍5❤2
♻️10 فرض درباره اینکه چرا مسئولان مقصرند.
دوگانه مردم و مسئولان در ایران همیشه مطرح بوده است. این دوگانه برای فهم و درک مسائل و چالشهای جامعه، نهتنها بین مردم عادی، بلکه بر زبان رئیسجمهور نیز جاری است.
رئیسجمهور محترم بارها بر این نکته تأکید کردهاند که در به وجود آمدن مسائل و مشکلات کشور، مسئولان و مدیران مقصر هستند و مردم تقصیری ندارند. ایشان گفتهاند روی گنج خوابیدهایم ولی گرسنه، مسئولان مقصرند. حق با ایشان است؛ اینکه دولت بیش از 40 میلیون برای ثبت و فعالسازی یک گوشی از جیب مردم برمیدارد و بیش از سود تولیدکننده، بهره میبرد، مسئولان مقصر هستند.
اما چرا و چگونه مسئولان مقصرند؟ بیایید فرضیاتی را مرور کنیم. نخست، مسئولان مقصرند چون شجاعت لازم برای مواجهشدن با چالشها و حل مسائل را ندارند. حل مسائل و مشکلات نیازمند شجاعت مواجهه با گروههای پرنفوذ اقتصادی و سیاسی است و مسئولان ما توان چنین کاری را ندارند، پس مقصر هستند. رئیسجمهور میگوید نگران کشورهای قدرتمند خارجی برای مانعتراشی بر سر پیشرفت کشور نیست، نگران گروههای داخلی قدرتمند است.
فرض دوم، مسئولان پس از به قدرت رسیدن، افرادی در اطراف خود گرد میآورند که بیشتر بادمجان دور قاب چین و سالوس هستند. چنین افرادی هنگام تصمیمگیری مسئولان به تعریف و تمجید روی میآورند به جای اینکه بانگ برآورند و زنهار دهند. مسئولان مقصرند چون افراد منتقد و زنهاردهنده در اطراف خود ندارند و نیاز به تعریف و تملق دارند. در نتیجه ریا، تظاهر، دوریی و عدم صداقت در سازمانهای اداری زیاد میشود.
فرض سوم، مسئولان میدانند که پستهای بهدستآمده کوتاه است، پس باید با قدرتمندان و صاحبان نفوذ، شرکتهای بزرگ شبهدولتی، بنگاههای اقتصادی و... همراه شوند و منابع ارزشمند را به اشکال مختلف در اختیار آنها قرار دهند ولو به ضرر جامعه، چون بعدها بتوانند همعرض آن را دریافت کنند. آنها مقصرند چون منافع عمومی را فدای منافع شخصی و گروهی کرده و بعد آن را توجیه میکنند.
فرض چهارم، مسئولان مقصر هستند، چون نمیدانند و نمیتوانند، اما حاضر نیستند مسئولیت را واگذار کنند و استعفا بدهند. مقصرند نه به این خاطر که از نادانی و ناتوانی خویش ناآگاه هستند، بلکه پس از آگاهی نیز خود را به کوچه نا آشنا میزنند. این کوچه پر از مسئولان است.
فرض پنجم، چیزی که برای مسئولان مهم است، شبکه روابط گستردهای است که در زمان مسئولیت برایشان ایجاد میشود. این شبکه روابط، فرصتها و منابع زیادی برای آنها ایجاد میکند. مسئولان مقصرند، چون به جای حل مسائل جامعه به دنبال شبکه روابط هستند.
فرض ششم، مسئولان مقصرند، چون بیش از آنکه بشنوند، در حال سخنرانی هستند.
جایی حضور نمییابند مگر آنکه سخنرانی کنند و دیگران را از سخنان خویش بهرهمند کنند. حوصله شنیدین ندارند؛ شنیدن نقدها و یافتههای پژوهشی در حوزه کاری برایشان زجرآور است.
فرض هفتم، برنامه عملیاتی برای حل مسائل ندارند یا نمیتوانند از کارشناسان برای طراحی و تدوین برنامه عملیاتی مناسب، کارآمد و دارای عقلانیت فنی، اقتصادی و اجتماعی کمک بگیرند.
قانون و دستورالعملها بهگونهای تنظیم شده که مسئول نمیتواند کاری از پیش ببرد و دستش برای حل مسائل بسته است.
مقصر هستند، چون پیشنهادی برای اصلاح قوانین و دستورالعملها نمیدهند یا اگر میدانند که دستشان بسته است، با دستهای بسته به مسئولیت ادامه میدهند.
فرض هشتم، مسئولان در چنبره نهادهای تودرتو، ناشفاف و غیرپاسخگو گرفتارند و هر گامی که برمیدارند باید با آنها هماهنگ کنند و آنها نیز مانع ایجاد میکنند. مسئولان مقصرند، چون آن را برای جامعه بیان نمیکنند.
فرض نهم، مسئولان تصور میکنند برای هدایت و کنترل جامعه آمدهاند و نه برای زیست بهتر افراد جامعه، پس آنها در جایگاه متعالیتری هستند و افراد جامعه باید با مسئولان هماهنگ شوند و تابع اراده و تصمیم آنها باشند.
فرض دهم، مسئولان مقصرند چون خود را غرق در روزمرگیهای اداری کردهاند. آیندهنگر نیستند و نمیدانند چگونه باید آیندهنگری داشته باشند یا اینکه تصور میکنند آینده به ما چه ربطی دارد. ممکن است همه یا برخی از این فرضها نادرست یا درست باشد. شما چه فکر میکنید؟
حمزه نوذری✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
دوگانه مردم و مسئولان در ایران همیشه مطرح بوده است. این دوگانه برای فهم و درک مسائل و چالشهای جامعه، نهتنها بین مردم عادی، بلکه بر زبان رئیسجمهور نیز جاری است.
رئیسجمهور محترم بارها بر این نکته تأکید کردهاند که در به وجود آمدن مسائل و مشکلات کشور، مسئولان و مدیران مقصر هستند و مردم تقصیری ندارند. ایشان گفتهاند روی گنج خوابیدهایم ولی گرسنه، مسئولان مقصرند. حق با ایشان است؛ اینکه دولت بیش از 40 میلیون برای ثبت و فعالسازی یک گوشی از جیب مردم برمیدارد و بیش از سود تولیدکننده، بهره میبرد، مسئولان مقصر هستند.
اما چرا و چگونه مسئولان مقصرند؟ بیایید فرضیاتی را مرور کنیم. نخست، مسئولان مقصرند چون شجاعت لازم برای مواجهشدن با چالشها و حل مسائل را ندارند. حل مسائل و مشکلات نیازمند شجاعت مواجهه با گروههای پرنفوذ اقتصادی و سیاسی است و مسئولان ما توان چنین کاری را ندارند، پس مقصر هستند. رئیسجمهور میگوید نگران کشورهای قدرتمند خارجی برای مانعتراشی بر سر پیشرفت کشور نیست، نگران گروههای داخلی قدرتمند است.
فرض دوم، مسئولان پس از به قدرت رسیدن، افرادی در اطراف خود گرد میآورند که بیشتر بادمجان دور قاب چین و سالوس هستند. چنین افرادی هنگام تصمیمگیری مسئولان به تعریف و تمجید روی میآورند به جای اینکه بانگ برآورند و زنهار دهند. مسئولان مقصرند چون افراد منتقد و زنهاردهنده در اطراف خود ندارند و نیاز به تعریف و تملق دارند. در نتیجه ریا، تظاهر، دوریی و عدم صداقت در سازمانهای اداری زیاد میشود.
فرض سوم، مسئولان میدانند که پستهای بهدستآمده کوتاه است، پس باید با قدرتمندان و صاحبان نفوذ، شرکتهای بزرگ شبهدولتی، بنگاههای اقتصادی و... همراه شوند و منابع ارزشمند را به اشکال مختلف در اختیار آنها قرار دهند ولو به ضرر جامعه، چون بعدها بتوانند همعرض آن را دریافت کنند. آنها مقصرند چون منافع عمومی را فدای منافع شخصی و گروهی کرده و بعد آن را توجیه میکنند.
فرض چهارم، مسئولان مقصر هستند، چون نمیدانند و نمیتوانند، اما حاضر نیستند مسئولیت را واگذار کنند و استعفا بدهند. مقصرند نه به این خاطر که از نادانی و ناتوانی خویش ناآگاه هستند، بلکه پس از آگاهی نیز خود را به کوچه نا آشنا میزنند. این کوچه پر از مسئولان است.
فرض پنجم، چیزی که برای مسئولان مهم است، شبکه روابط گستردهای است که در زمان مسئولیت برایشان ایجاد میشود. این شبکه روابط، فرصتها و منابع زیادی برای آنها ایجاد میکند. مسئولان مقصرند، چون به جای حل مسائل جامعه به دنبال شبکه روابط هستند.
فرض ششم، مسئولان مقصرند، چون بیش از آنکه بشنوند، در حال سخنرانی هستند.
جایی حضور نمییابند مگر آنکه سخنرانی کنند و دیگران را از سخنان خویش بهرهمند کنند. حوصله شنیدین ندارند؛ شنیدن نقدها و یافتههای پژوهشی در حوزه کاری برایشان زجرآور است.
فرض هفتم، برنامه عملیاتی برای حل مسائل ندارند یا نمیتوانند از کارشناسان برای طراحی و تدوین برنامه عملیاتی مناسب، کارآمد و دارای عقلانیت فنی، اقتصادی و اجتماعی کمک بگیرند.
قانون و دستورالعملها بهگونهای تنظیم شده که مسئول نمیتواند کاری از پیش ببرد و دستش برای حل مسائل بسته است.
مقصر هستند، چون پیشنهادی برای اصلاح قوانین و دستورالعملها نمیدهند یا اگر میدانند که دستشان بسته است، با دستهای بسته به مسئولیت ادامه میدهند.
فرض هشتم، مسئولان در چنبره نهادهای تودرتو، ناشفاف و غیرپاسخگو گرفتارند و هر گامی که برمیدارند باید با آنها هماهنگ کنند و آنها نیز مانع ایجاد میکنند. مسئولان مقصرند، چون آن را برای جامعه بیان نمیکنند.
فرض نهم، مسئولان تصور میکنند برای هدایت و کنترل جامعه آمدهاند و نه برای زیست بهتر افراد جامعه، پس آنها در جایگاه متعالیتری هستند و افراد جامعه باید با مسئولان هماهنگ شوند و تابع اراده و تصمیم آنها باشند.
فرض دهم، مسئولان مقصرند چون خود را غرق در روزمرگیهای اداری کردهاند. آیندهنگر نیستند و نمیدانند چگونه باید آیندهنگری داشته باشند یا اینکه تصور میکنند آینده به ما چه ربطی دارد. ممکن است همه یا برخی از این فرضها نادرست یا درست باشد. شما چه فکر میکنید؟
حمزه نوذری✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍5👏2❤1
کرباسچی: بودجه کلانی برای آمران به معروف تصویب شده است
غلامحسین کرباسچی مدیر مسئول روزنامه هممیهن:
🔹حرکتهایی مثل تشکیل اتاق عفاف و حجاب و به کارگیری 80 هزار آمر به معروف، به جز دامن زدن به مسائل اختلافی، نتیجه دیگری ندارد.
🔹ریشه اصلی تشکیل اتاق عفاف و حجاب و آمران به معروف، بودجهای است که در لایحه بودجه برای آنها تصویب شده است.
🔹اصل این موضوع به دولت برمیگردد که این بودجههای کلان را در اختیار آنها قرار ندهد.
🔹دولت اگر بودجه ندهد، آنها کاری نمیتوانند بکنند./هم میهن
پ ن : تا واکنش دولت چه باشد ، کرنش یا مقابله؟!
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
غلامحسین کرباسچی مدیر مسئول روزنامه هممیهن:
🔹حرکتهایی مثل تشکیل اتاق عفاف و حجاب و به کارگیری 80 هزار آمر به معروف، به جز دامن زدن به مسائل اختلافی، نتیجه دیگری ندارد.
🔹ریشه اصلی تشکیل اتاق عفاف و حجاب و آمران به معروف، بودجهای است که در لایحه بودجه برای آنها تصویب شده است.
🔹اصل این موضوع به دولت برمیگردد که این بودجههای کلان را در اختیار آنها قرار ندهد.
🔹دولت اگر بودجه ندهد، آنها کاری نمیتوانند بکنند./هم میهن
پ ن : تا واکنش دولت چه باشد ، کرنش یا مقابله؟!
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍20❤8🤬6
*👆این تصویر خانم مـری بـرانـکـو، یکی از سه برنده جایزه نـوبـل پزشکی ۲۰۲۵م را پس از اعلام نتایج، نشان میدهـد. پژوهش های این دانشمند علوم پزشکی در زمینه تحمل ایمنی محیطی اسـت. مکانیسمی که به سیستم ایمنی بدن کمک میکنـد، میان سلولهای خـودی و سلولهای مُهاجـم تمایز قائل شـود. این کشف مهم، گامی بزرگ در درک و درمان بیماریهای خـودایمنی و همچنین در علم پیوند اعضاء بشمـار میآیـد .*
*به خانهٔ خیلی سـادهٔ خانم دکتر برانکو نگاه کنید، استیکرهای چسبیده روی کابینت چوبی و صفحه تـرَکخـورده تلفـن همراهـش.. انسانهایی که قـادرنـد زندگی میلیونها نفر را تغییر دهنـد، معمولاً درگیر ظواهر نیستند! آنان معنـای واقعـی زندگی را در خلوص، کنجکاوی و خدمت به دیگران میجوینـد..*
*سـادگـی در عین فرهیختگی اش، سبـب شـده اسـت که لـبخندش سـرشـار از زیبایی عمیق باشـد ؛ شـایـد این تصویر ، تلَنگـری باشـد برای همه ما ؛ برای کسانی که گاه زیر بار قـرض میرونـد تا ظاهـرِ زنـدگـیشان، تحسین کسانی را جلب کنـد کـه نـه آنـها را میشناسنـد و نـه دوست شان دارنـد..!؟*
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
*به خانهٔ خیلی سـادهٔ خانم دکتر برانکو نگاه کنید، استیکرهای چسبیده روی کابینت چوبی و صفحه تـرَکخـورده تلفـن همراهـش.. انسانهایی که قـادرنـد زندگی میلیونها نفر را تغییر دهنـد، معمولاً درگیر ظواهر نیستند! آنان معنـای واقعـی زندگی را در خلوص، کنجکاوی و خدمت به دیگران میجوینـد..*
*سـادگـی در عین فرهیختگی اش، سبـب شـده اسـت که لـبخندش سـرشـار از زیبایی عمیق باشـد ؛ شـایـد این تصویر ، تلَنگـری باشـد برای همه ما ؛ برای کسانی که گاه زیر بار قـرض میرونـد تا ظاهـرِ زنـدگـیشان، تحسین کسانی را جلب کنـد کـه نـه آنـها را میشناسنـد و نـه دوست شان دارنـد..!؟*
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍35❤12
♻️ظلم ظالم
ظلم ظالم جمعیت را می پراکند .
جنگل را آتش می زند دریا را می خشکاند و سواحل و رودخانه ها را به کثافت می کشاند .
ظلم ظالم، جمعیت را بی اخلاق می کند هویتش را می ستاند.
ظلم ظالم جمعیت را سوق می دهد برای بی تفاوتی در مقابل اتفاقات روزمره. داخلی و خارجی ؛
ظلم ظالم آزادی را را لگدکوب می کند وجدان عمومی را می میراند.
ناقوس مرگ حتی جمعیت خفته را بیدار نمی کند .
ظلم ظالم جمعیت را متفرق ، خانواده را بی اساس و روابط را سالوس وار می سازد اقتصاد را به فساد کشانده. حرص و طمع و اختلاس را تقویت می کند .
ظلم ظالم. وجدان عمومی را می میراند نه تنها وجدان عمومی از کشتار زنان و کودکان به درد نمی آید. بلکه معرکه ای می شود برای رویاروییها و صف بندی ها ؛
ظلم ظالم، جمعیت را به ستوه می آورد لحبازش می کند یاغی می شود درست در نقطه مقابل می ایستد .
ظلم ظالم از دوست دشمن می سازد و از خودی، ناخودی ؛
ظلم ظالم ازجمعیت قبیله و از قبیله بادیگارد می سازد.
#ح_درویشی ✍️
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
ظلم ظالم جمعیت را می پراکند .
جنگل را آتش می زند دریا را می خشکاند و سواحل و رودخانه ها را به کثافت می کشاند .
ظلم ظالم، جمعیت را بی اخلاق می کند هویتش را می ستاند.
ظلم ظالم جمعیت را سوق می دهد برای بی تفاوتی در مقابل اتفاقات روزمره. داخلی و خارجی ؛
ظلم ظالم آزادی را را لگدکوب می کند وجدان عمومی را می میراند.
ناقوس مرگ حتی جمعیت خفته را بیدار نمی کند .
ظلم ظالم جمعیت را متفرق ، خانواده را بی اساس و روابط را سالوس وار می سازد اقتصاد را به فساد کشانده. حرص و طمع و اختلاس را تقویت می کند .
ظلم ظالم. وجدان عمومی را می میراند نه تنها وجدان عمومی از کشتار زنان و کودکان به درد نمی آید. بلکه معرکه ای می شود برای رویاروییها و صف بندی ها ؛
ظلم ظالم، جمعیت را به ستوه می آورد لحبازش می کند یاغی می شود درست در نقطه مقابل می ایستد .
ظلم ظالم از دوست دشمن می سازد و از خودی، ناخودی ؛
ظلم ظالم ازجمعیت قبیله و از قبیله بادیگارد می سازد.
#ح_درویشی ✍️
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍18❤6😱1
♻️آمریکا چگونه آمریکا شد ؟
در چنین روزی ۲۱ اکتبر،سنای امريكا بر معامله خريد لوييزيانا از فرانسه به مبلغ ۱۵ ميليون دلار صحه گذارد و با اين معامله، وسعت ايالات متحده تقريبا دوبرابر شد. (1803 م)
📖 اين معامله در پی مذاكرات نمايندگان توماس جفرسون رئيس جمهوری وقت آمريكا با ناپلئون بناپارت انجام گرفت.
جفرسون سومين رئيس جمهور آمريکا، فيلسوف و تاريخدان و نويسنده اعلاميه استقلال ايالات متحده بود که به دليل اقامت طولانی در فرانسه میدانست "ناپلئون" سياست "تايلران" را كه می خواست يك امپراتوری فرانسوی در قاره آمريكا به وجود آورد را رها ساخته و علاقمند به توسعه فرانسه در اروپاست. لذا مذاكرات خريد را آغاز كرد. چون در اين ميان ناپلئون برای تامين نياز مالی جنگهای خود به پول نيازمند شد، معامله انجام يافت. اگر این اتفاق نیفتاده بود، امروز قدرتی به نام آمریکا وجود نداشت.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
در چنین روزی ۲۱ اکتبر،سنای امريكا بر معامله خريد لوييزيانا از فرانسه به مبلغ ۱۵ ميليون دلار صحه گذارد و با اين معامله، وسعت ايالات متحده تقريبا دوبرابر شد. (1803 م)
📖 اين معامله در پی مذاكرات نمايندگان توماس جفرسون رئيس جمهوری وقت آمريكا با ناپلئون بناپارت انجام گرفت.
جفرسون سومين رئيس جمهور آمريکا، فيلسوف و تاريخدان و نويسنده اعلاميه استقلال ايالات متحده بود که به دليل اقامت طولانی در فرانسه میدانست "ناپلئون" سياست "تايلران" را كه می خواست يك امپراتوری فرانسوی در قاره آمريكا به وجود آورد را رها ساخته و علاقمند به توسعه فرانسه در اروپاست. لذا مذاكرات خريد را آغاز كرد. چون در اين ميان ناپلئون برای تامين نياز مالی جنگهای خود به پول نيازمند شد، معامله انجام يافت. اگر این اتفاق نیفتاده بود، امروز قدرتی به نام آمریکا وجود نداشت.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤8👍7👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥امروز ۲۹ مهرماه روز ملی کوهنوردی روز مهر و مهرورزی با هم نوردان و روز ستودن کوهیاران گرامی باد.
و چه خوش یمن و چه مبارک روزی است ایستادن بر فراز چهاردهمین قله بالای ۸ هزار متری و قرار گرفتن در کنار اسطورههای کوهنوردی جهان توسط خانم دکتر حسامی فر عزیز ؛
حسامی فر نمونه زنی است از تبار اندیشیدن ، استقلال و اراده های پولادین ؛
صعود به ۱۴ قله بالای ۸هزارمتری برای میلیاردها انسان یک رویاست.
رویایی که او بدان جامه عمل پوشید تا نخستین بانوی ایرانی باشد که فعل خواستن را بدین گونه صرف کرده باشد.
اسطورها در تحولات جامعه نقش بهسزایی دارند اما آنچه امروز می تواند به عنوان یک اسطوره جامعه زنان را به حرکت درآورد باور خویش ، خود ارزش پنداری و نگاه ملی به خود و سرزمینی است که در آن بالنده شده اند.
بانو دکتر حسامی فر عزیز نمونه ای از این خود باوری ، خود ارزش پنداری و نگاه ملی و فراملی است.
روز ملی کوهنوردی را بر این بانوی اسطوره و همه کوه یاران و کوهنوردان گرامی شادباش می گویم .
به امید ایرانی آباد و متمدن با به رقص درآمدن اندیشه های نیک و رفتارهای نکو ؛
#ح_درویشی ✍ ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
https://www.tg-me.com/darvishane49
و چه خوش یمن و چه مبارک روزی است ایستادن بر فراز چهاردهمین قله بالای ۸ هزار متری و قرار گرفتن در کنار اسطورههای کوهنوردی جهان توسط خانم دکتر حسامی فر عزیز ؛
حسامی فر نمونه زنی است از تبار اندیشیدن ، استقلال و اراده های پولادین ؛
صعود به ۱۴ قله بالای ۸هزارمتری برای میلیاردها انسان یک رویاست.
رویایی که او بدان جامه عمل پوشید تا نخستین بانوی ایرانی باشد که فعل خواستن را بدین گونه صرف کرده باشد.
اسطورها در تحولات جامعه نقش بهسزایی دارند اما آنچه امروز می تواند به عنوان یک اسطوره جامعه زنان را به حرکت درآورد باور خویش ، خود ارزش پنداری و نگاه ملی به خود و سرزمینی است که در آن بالنده شده اند.
بانو دکتر حسامی فر عزیز نمونه ای از این خود باوری ، خود ارزش پنداری و نگاه ملی و فراملی است.
روز ملی کوهنوردی را بر این بانوی اسطوره و همه کوه یاران و کوهنوردان گرامی شادباش می گویم .
به امید ایرانی آباد و متمدن با به رقص درآمدن اندیشه های نیک و رفتارهای نکو ؛
#ح_درویشی ✍ ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
https://www.tg-me.com/darvishane49
❤14👍10👏7
♻️تبریک مدیران همدانی به خود بابت یک رضایت خیالی
*خود فریبی اداری*
وزارت کشور اخیراً در گزارشی اعلام کرده که مردم استان همدان از عملکرد دستگاههای اجرایی رضایت دارند.
در پی انتشار این گزارش، یکی دو ادارهکل در همدان، بنرهایی با مضمون تبریک به استاندار و مدیران پر تلاش استان نصب کردند و یکی از نمایندگان مجلس هم با پیام رسمی، این «افتخار» را به استاندار و مدیران استان تبریک گفت.
گویی در این استان، رضایت مردم نه از کف خیابان، بلکه از پشت میزها سنجیده میشود!
این رفتار شاید در ظاهر تبلیغاتی ساده به نظر برسد، اما در واقع نشانهای است از نوعی *خودفریبی اداری؛*
جایی که بهجای شنیدن نقد مردم، مدیران به خود تبریک میگویند و در اتاقهای اداری برای موفقیتهای آماری جشن میگیرند.
در میان بنرهای تبریک، نام اداره کل ورزش و جوانان هم به چشم میخورد؛
ادارهای که بهگفتهی مسئولان خودش، *بیش از ۱۷۰ پروژه نیمهتمام ورزشی* در استان دارد و برای تکمیل آنها *۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار* نیاز دارد.
وقتی چنین کارنامهای پیش روی مردم است، نصب بنر تبریک برای «رضایتمندی مردمی» بیشتر شبیه شوخی با واقعیت است تا اعلام موفقیت.
آقای حاجیبابایی نیز در این موج تبریکات سهمی داشت.
نمایندهای که بارها در نطقهای علنی از نارضایتی عمومی و فشار اقتصادی سخن گفته، اینبار ترجیح داد بر اساس گزارش وزارت کشور، همان مردمی را که از فقر و رکود مینالند، «راضی» بداند و رضایتشان را تبریک بگوید.
چنین تناقضی شاید دقیقترین تصویر از وضعیت سیاستورزی ما باشد؛
جایی که مسئولان بهجای حل مسئله، از آمارهای خوشرنگ برای آرامش وجدان خود استفاده میکنند.
واقعیت این است که مردم همدان در سالهای اخیر نه از خدمات شهری رضایت دارند، نه از بروکراسی اداری.
در پنج سال گذشته حتی یک پروژه بزرگ عمرانی شهری آغاز نشده و بسیاری از طرحهای عمرانی در وضعیت تعلیق ماندهاند.
رضایت، نه در گزارشها، بلکه در چهرهی مردم و خیابانهای شهر پیدا میشود — و آنچه امروز در چهرهها پیداست، رضایت نیست؛ خستگی و فرسودگی است.
مدیران اگر بهجای بنر تبریک، به گفتوگو با مردم روی آورند،
اگر بهجای آمار، واقعیت را ببینند،
و اگر بهجای رضایت خیالی، مسئولیت واقعی را احساس کنند،
شاید روزی این تبریکها معنای حقیقی پیدا کند.
اما تا آن روز، *تبریک برای رضایت خیالی، تنها یادگار مدیریت نمایشی* در این استان خواهد بود.
✍️ پرویز محمدی
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
*خود فریبی اداری*
وزارت کشور اخیراً در گزارشی اعلام کرده که مردم استان همدان از عملکرد دستگاههای اجرایی رضایت دارند.
در پی انتشار این گزارش، یکی دو ادارهکل در همدان، بنرهایی با مضمون تبریک به استاندار و مدیران پر تلاش استان نصب کردند و یکی از نمایندگان مجلس هم با پیام رسمی، این «افتخار» را به استاندار و مدیران استان تبریک گفت.
گویی در این استان، رضایت مردم نه از کف خیابان، بلکه از پشت میزها سنجیده میشود!
این رفتار شاید در ظاهر تبلیغاتی ساده به نظر برسد، اما در واقع نشانهای است از نوعی *خودفریبی اداری؛*
جایی که بهجای شنیدن نقد مردم، مدیران به خود تبریک میگویند و در اتاقهای اداری برای موفقیتهای آماری جشن میگیرند.
در میان بنرهای تبریک، نام اداره کل ورزش و جوانان هم به چشم میخورد؛
ادارهای که بهگفتهی مسئولان خودش، *بیش از ۱۷۰ پروژه نیمهتمام ورزشی* در استان دارد و برای تکمیل آنها *۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار* نیاز دارد.
وقتی چنین کارنامهای پیش روی مردم است، نصب بنر تبریک برای «رضایتمندی مردمی» بیشتر شبیه شوخی با واقعیت است تا اعلام موفقیت.
آقای حاجیبابایی نیز در این موج تبریکات سهمی داشت.
نمایندهای که بارها در نطقهای علنی از نارضایتی عمومی و فشار اقتصادی سخن گفته، اینبار ترجیح داد بر اساس گزارش وزارت کشور، همان مردمی را که از فقر و رکود مینالند، «راضی» بداند و رضایتشان را تبریک بگوید.
چنین تناقضی شاید دقیقترین تصویر از وضعیت سیاستورزی ما باشد؛
جایی که مسئولان بهجای حل مسئله، از آمارهای خوشرنگ برای آرامش وجدان خود استفاده میکنند.
واقعیت این است که مردم همدان در سالهای اخیر نه از خدمات شهری رضایت دارند، نه از بروکراسی اداری.
در پنج سال گذشته حتی یک پروژه بزرگ عمرانی شهری آغاز نشده و بسیاری از طرحهای عمرانی در وضعیت تعلیق ماندهاند.
رضایت، نه در گزارشها، بلکه در چهرهی مردم و خیابانهای شهر پیدا میشود — و آنچه امروز در چهرهها پیداست، رضایت نیست؛ خستگی و فرسودگی است.
مدیران اگر بهجای بنر تبریک، به گفتوگو با مردم روی آورند،
اگر بهجای آمار، واقعیت را ببینند،
و اگر بهجای رضایت خیالی، مسئولیت واقعی را احساس کنند،
شاید روزی این تبریکها معنای حقیقی پیدا کند.
اما تا آن روز، *تبریک برای رضایت خیالی، تنها یادگار مدیریت نمایشی* در این استان خواهد بود.
✍️ پرویز محمدی
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤14👍4🔥3
♻️ در عصر جدید و برپایی حکومت های مدرن ، مردم از حکومت ها و دولت هایشان چه می خواهند ؟
۱- در گام نخست ملت ها برای زندگی
و ادامه حیات بی دغدغه و برای پیشرفت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود به #امنیت_عمومی و آرامش اجتماعی نیاز دارند. بدون امنیت هیچ توسعه ای اعم از اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی امکان پذیر نیست .
۲ -اشتغال و کار شرافتمندانه حق هر شهروند در جامعه مدرن است . بیکاری مولد بسیاری از ناهنجاری ها و مفاسد اجتماعی است. حکومت ها باید اشتعال ویا زمینه های آن را فراهم سازند و به زندگی و مشکلات مالی و اقتصادی مردم حساس باشند.
۳- حکومت ها باید بستر لازم برای مشارکت سیاسی و اجتماعی تمامی مردم از هر جنسیت ، دین و مذهب و قوم و طبقه اجتماعی را فراهم سازد و خود را قیم مردم و مالک مادام العمر کشور ندانند . درجامعه دمکراتیک و قانونگرا ،حکومت مال وحق مردم و برخاسته از اراده آنان است و نه متعلق به دسته ای که پول و زور و تفنگ در دست دارد .
۴- در جامعه مدرن ما دیگر رعیت ، اهالی و نظایر آن را نداریم . ما در عصر شهروندی به سر می بریم و نه در عصر اطاعت و فرمانبرداری کور کورانه .
۵- نکته آخر اینکه حکومت ها و دولت ها مسئول بهشت و جهنم بردن مردم و سئوال و جواب شب اول قبر و حق مداخله گری در جهان بینی و اعتقادات مردم را ندارند . اگر خیلی دلسوز هستند ، سعی کنند به دنیای مردم برسند تا زمینه ارتکاب جرایم از بین برود و اینگونه می شود که هم دنیای مردم آباد می گردد و هم آخرت آنان ؛
#ح_درویشی ✍️
https://www.tg-me.com/darvishane49
۱- در گام نخست ملت ها برای زندگی
و ادامه حیات بی دغدغه و برای پیشرفت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود به #امنیت_عمومی و آرامش اجتماعی نیاز دارند. بدون امنیت هیچ توسعه ای اعم از اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی امکان پذیر نیست .
۲ -اشتغال و کار شرافتمندانه حق هر شهروند در جامعه مدرن است . بیکاری مولد بسیاری از ناهنجاری ها و مفاسد اجتماعی است. حکومت ها باید اشتعال ویا زمینه های آن را فراهم سازند و به زندگی و مشکلات مالی و اقتصادی مردم حساس باشند.
۳- حکومت ها باید بستر لازم برای مشارکت سیاسی و اجتماعی تمامی مردم از هر جنسیت ، دین و مذهب و قوم و طبقه اجتماعی را فراهم سازد و خود را قیم مردم و مالک مادام العمر کشور ندانند . درجامعه دمکراتیک و قانونگرا ،حکومت مال وحق مردم و برخاسته از اراده آنان است و نه متعلق به دسته ای که پول و زور و تفنگ در دست دارد .
۴- در جامعه مدرن ما دیگر رعیت ، اهالی و نظایر آن را نداریم . ما در عصر شهروندی به سر می بریم و نه در عصر اطاعت و فرمانبرداری کور کورانه .
۵- نکته آخر اینکه حکومت ها و دولت ها مسئول بهشت و جهنم بردن مردم و سئوال و جواب شب اول قبر و حق مداخله گری در جهان بینی و اعتقادات مردم را ندارند . اگر خیلی دلسوز هستند ، سعی کنند به دنیای مردم برسند تا زمینه ارتکاب جرایم از بین برود و اینگونه می شود که هم دنیای مردم آباد می گردد و هم آخرت آنان ؛
#ح_درویشی ✍️
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍13❤2👌2👏1
♻️جناب آقای دکتر پزشکیان
با سلام و آرزوی سلامت،
در پی جنگ دوازدهروزه اخیر و اظهارات سخنگوی محترم دولت مبنی بر بهتعویقافتادن رفع فیلتر برخی پلتفرمها «به دلیل جنگ»، مایلم نکتهای را از منظر امنیت ملی و منافع بلندمدت کشور یادآور شوم.
جناب آقای دکتر پزشکیان،
سیاست فیلترینگ در شکل کنونی خود نه پاسدار امنیت ملی است و نه حافظ اخلاق یا نظم اجتماعی؛ بلکه در عمل به یکی از منابع اصلی تهدید و فرسایش حاکمیت دیجیتال ایران بدل شده است.
اکنون میلیونها ایرانی برای انجام کارهای روزمره ـ از ارتباط شغلی گرفته تا دسترسی علمی ـ ناچارند از فیلترشکنهایی استفاده کنند که مالک، مسیر و مقصد آنها روشن نیست. نتیجه روشن است:
اطلاعات و دادههای مردم ایران، از جمله موقعیت جغرافیایی، پیامها، رمزها و تراکنشهای مالی، هر روز از مسیر سرورهایی در کشورهای دیگر عبور میکند. در عمل، بخش بزرگی از فضای داده کشور از قلمرو نظارت و حاکمیت ملی خارج شده است.
در کنار این، ترافیک رمزگذاریشده ناشی از VPNها به پوششی برای انواع بدافزارها، جاسوسافزارها و حملات سایبری تبدیل شده است. هیچ سامانه داخلی توان تشخیص منشأ واقعی این ترافیک را ندارد. فیلترینگ، امنیت را حفظ نکرده؛ فقط آن را از چشم ما پنهان کرده است.
از سوی دیگر، بازار سیاه فیلترشکنها به یکی از پرسودترین تجارتهای زیرزمینی کشور تبدیل شده است؛ بازاری بیصاحب و بینظارت که نه مالیات میدهد و نه مسئولیتی میپذیرد، اما از نیاز روزمره میلیونها شهروند تغذیه میکند. این وضعیت، اقتصاد سایبری ایران را آلوده به رانت و مافیا کرده است.
بدتر از همه، قانون در نگاه مردم بیاعتبار شده است. وقتی شهروند برای ارتباط، آموزش یا کسبوکار خود ناچار است قانون را دور بزند، بهتدریج به قانونی بیاعتماد میشود که او را دروغگو میخواهد تا زندگی کند. این شکاف میان مردم و حاکمیت، خطرناکتر از هر حمله سایبری است.
آقای دکتر پزشکیان،
فیلترینگ کنونی نه اعمال حاکمیت است و نه صیانت از جامعه؛ بلکه شکلی از اعمال قدرت بیپشتوانه است که عملاً به سود دشمن تمام میشود. این شیوه، حاکمیت را از درون تضعیف میکند، زیرا به جای اعتماد، بر اجبار تکیه دارد و به جای آگاهی، بر انسداد.
تداوم این وضعیت از نبود فیلترینگ خطرناکتر است. فیلترینگ را میتوان برداشت، اما بیاعتمادی را نه.
وقتی میلیونها ایرانی هر روز قانون را دور میزنند، در حقیقت حاکمیت از درون فرسوده میشود.
در این میان، شورای عالی فضای مجازی که باید بازوی عقلانی و ملی سیاستگذاری باشد، به نهادی بسته و غیرانتخابی تبدیل شده است؛ محفلی که در غیاب مردم و نخبگان، درباره حیات دیجیتال ملت تصمیم میگیرد. تصمیمهایی که نه پاسخگو هستند و نه حتی در معرض نقد عمومی قرار میگیرند. نتیجهی این تمرکز بدون پاسخگویی، همین وضعی است که همه میبینیم: آشفتگی، انزوا و فرار مغزها.
آقای رئیسجمهور،
اعمال حاکمیت آری، اما نه به بهای از دست دادن ملت. اقتدار ملی در عصر دیجیتال با انسداد بهدست نمیآید، بلکه با اعتماد، شفافیت و دانش ساخته میشود. ادامهی سیاست فعلی، بهجای حفظ امنیت، آن را از بنیان سست میکند.
فیلترینگ امروز، شاید دیواری کوتاه در برابر جهان باشد، اما در درون، شکافی عمیق در میان مردم و حکومت ایجاد کرده است. #تمامش_کنید.
با احترام
حسین قتیب
https://www.tg-me.com/darvishane49
با سلام و آرزوی سلامت،
در پی جنگ دوازدهروزه اخیر و اظهارات سخنگوی محترم دولت مبنی بر بهتعویقافتادن رفع فیلتر برخی پلتفرمها «به دلیل جنگ»، مایلم نکتهای را از منظر امنیت ملی و منافع بلندمدت کشور یادآور شوم.
جناب آقای دکتر پزشکیان،
سیاست فیلترینگ در شکل کنونی خود نه پاسدار امنیت ملی است و نه حافظ اخلاق یا نظم اجتماعی؛ بلکه در عمل به یکی از منابع اصلی تهدید و فرسایش حاکمیت دیجیتال ایران بدل شده است.
اکنون میلیونها ایرانی برای انجام کارهای روزمره ـ از ارتباط شغلی گرفته تا دسترسی علمی ـ ناچارند از فیلترشکنهایی استفاده کنند که مالک، مسیر و مقصد آنها روشن نیست. نتیجه روشن است:
اطلاعات و دادههای مردم ایران، از جمله موقعیت جغرافیایی، پیامها، رمزها و تراکنشهای مالی، هر روز از مسیر سرورهایی در کشورهای دیگر عبور میکند. در عمل، بخش بزرگی از فضای داده کشور از قلمرو نظارت و حاکمیت ملی خارج شده است.
در کنار این، ترافیک رمزگذاریشده ناشی از VPNها به پوششی برای انواع بدافزارها، جاسوسافزارها و حملات سایبری تبدیل شده است. هیچ سامانه داخلی توان تشخیص منشأ واقعی این ترافیک را ندارد. فیلترینگ، امنیت را حفظ نکرده؛ فقط آن را از چشم ما پنهان کرده است.
از سوی دیگر، بازار سیاه فیلترشکنها به یکی از پرسودترین تجارتهای زیرزمینی کشور تبدیل شده است؛ بازاری بیصاحب و بینظارت که نه مالیات میدهد و نه مسئولیتی میپذیرد، اما از نیاز روزمره میلیونها شهروند تغذیه میکند. این وضعیت، اقتصاد سایبری ایران را آلوده به رانت و مافیا کرده است.
بدتر از همه، قانون در نگاه مردم بیاعتبار شده است. وقتی شهروند برای ارتباط، آموزش یا کسبوکار خود ناچار است قانون را دور بزند، بهتدریج به قانونی بیاعتماد میشود که او را دروغگو میخواهد تا زندگی کند. این شکاف میان مردم و حاکمیت، خطرناکتر از هر حمله سایبری است.
آقای دکتر پزشکیان،
فیلترینگ کنونی نه اعمال حاکمیت است و نه صیانت از جامعه؛ بلکه شکلی از اعمال قدرت بیپشتوانه است که عملاً به سود دشمن تمام میشود. این شیوه، حاکمیت را از درون تضعیف میکند، زیرا به جای اعتماد، بر اجبار تکیه دارد و به جای آگاهی، بر انسداد.
تداوم این وضعیت از نبود فیلترینگ خطرناکتر است. فیلترینگ را میتوان برداشت، اما بیاعتمادی را نه.
وقتی میلیونها ایرانی هر روز قانون را دور میزنند، در حقیقت حاکمیت از درون فرسوده میشود.
در این میان، شورای عالی فضای مجازی که باید بازوی عقلانی و ملی سیاستگذاری باشد، به نهادی بسته و غیرانتخابی تبدیل شده است؛ محفلی که در غیاب مردم و نخبگان، درباره حیات دیجیتال ملت تصمیم میگیرد. تصمیمهایی که نه پاسخگو هستند و نه حتی در معرض نقد عمومی قرار میگیرند. نتیجهی این تمرکز بدون پاسخگویی، همین وضعی است که همه میبینیم: آشفتگی، انزوا و فرار مغزها.
آقای رئیسجمهور،
اعمال حاکمیت آری، اما نه به بهای از دست دادن ملت. اقتدار ملی در عصر دیجیتال با انسداد بهدست نمیآید، بلکه با اعتماد، شفافیت و دانش ساخته میشود. ادامهی سیاست فعلی، بهجای حفظ امنیت، آن را از بنیان سست میکند.
فیلترینگ امروز، شاید دیواری کوتاه در برابر جهان باشد، اما در درون، شکافی عمیق در میان مردم و حکومت ایجاد کرده است. #تمامش_کنید.
با احترام
حسین قتیب
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤8👌4👎1
♻️شما جزئ کدام دسته هستی؟
از آنهایی هستی که افسار دنیا را در دست گرفتی و بکامت می چرخانی .
یا از آنهایی هستی که بنده دنیایی و دنیا هر طور بخواهد تو را می چرخاند؟
اگر رسانه ها کالایی را تبلیغ می کنند و تو خود را به در و دیوار می زنی تا آنرا بخری .
اگر هنگام تکان دادن دستت. النگوهات چرق و چرق صدا می کنه اما دندانهایت خراب است و ناراحتی گوارشی و قلبی عروقی داری .
اگر زمانت را برای خرید خوراکی در صف های طولانی سپری می کنی !
اگر روزهای پی در پی برای خرید لباس از این بازار به آن بازار در رفت و آمدی !
اگر تعداد زیادی از لباسهایت بدون استفاده در کمد آویزان مانده !
اگر فرش لول کرده داری و رختخواب بلا استفاده وظروف غیر قابل استفاده !
اگر ماه ها و سالها در گیرودار خرید خودرو هستی و ماه ها ماشینت در پارکینگ مانده ...!
اگر بی چون و چرا از هر کسی پیروی کردی
.
اگر مارک و برند برایت اهمیت ویژه ای داشت
بدان که بنده دنیایی ... و دنیا تو را به بند کرده است !!
و اما اگر زمانت را مدیریت کردی
آنچه از خوراکی ها که تو را سودی نیست پرهیز کردی.
پول را بابت رفاه و آسایش خود به خدمت گرفتی.
اگر کمتر در معرض تیرباران رسانه ها قرار گرفتی. و بیشتر به مطالعه پرداختی
و هر آنچه شرایط سخت را برای خود آسان کردی و به میل خود در آوردی
آویزان کس و ناکس نشدی
خود را معطل دیگران و نظرات و سخنان پوچشان نکردی .
ورزش ، مطالعه ، هم نشینی با رفیقان و بزرگان ، شرکت در اجتماعات علمی و فرهنگی را جز برنامه ات داشتی
محیطزیست و اجتماع بشری و جانوری را دوست داشتی و برایش قدمی برداشتی
بدان که افسار دنیا در دست توست .
و توسن چموش دنیا را مهار نموده ای
بهوش باشیم به رسانه ها ، برندها ، چشم و هم چشمی ها ، زرق و برق ها و گرداب مدرنیته سواری ندهیم .
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
از آنهایی هستی که افسار دنیا را در دست گرفتی و بکامت می چرخانی .
یا از آنهایی هستی که بنده دنیایی و دنیا هر طور بخواهد تو را می چرخاند؟
اگر رسانه ها کالایی را تبلیغ می کنند و تو خود را به در و دیوار می زنی تا آنرا بخری .
اگر هنگام تکان دادن دستت. النگوهات چرق و چرق صدا می کنه اما دندانهایت خراب است و ناراحتی گوارشی و قلبی عروقی داری .
اگر زمانت را برای خرید خوراکی در صف های طولانی سپری می کنی !
اگر روزهای پی در پی برای خرید لباس از این بازار به آن بازار در رفت و آمدی !
اگر تعداد زیادی از لباسهایت بدون استفاده در کمد آویزان مانده !
اگر فرش لول کرده داری و رختخواب بلا استفاده وظروف غیر قابل استفاده !
اگر ماه ها و سالها در گیرودار خرید خودرو هستی و ماه ها ماشینت در پارکینگ مانده ...!
اگر بی چون و چرا از هر کسی پیروی کردی
.
اگر مارک و برند برایت اهمیت ویژه ای داشت
بدان که بنده دنیایی ... و دنیا تو را به بند کرده است !!
و اما اگر زمانت را مدیریت کردی
آنچه از خوراکی ها که تو را سودی نیست پرهیز کردی.
پول را بابت رفاه و آسایش خود به خدمت گرفتی.
اگر کمتر در معرض تیرباران رسانه ها قرار گرفتی. و بیشتر به مطالعه پرداختی
و هر آنچه شرایط سخت را برای خود آسان کردی و به میل خود در آوردی
آویزان کس و ناکس نشدی
خود را معطل دیگران و نظرات و سخنان پوچشان نکردی .
ورزش ، مطالعه ، هم نشینی با رفیقان و بزرگان ، شرکت در اجتماعات علمی و فرهنگی را جز برنامه ات داشتی
محیطزیست و اجتماع بشری و جانوری را دوست داشتی و برایش قدمی برداشتی
بدان که افسار دنیا در دست توست .
و توسن چموش دنیا را مهار نموده ای
بهوش باشیم به رسانه ها ، برندها ، چشم و هم چشمی ها ، زرق و برق ها و گرداب مدرنیته سواری ندهیم .
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍17❤3👏3👌1