♻️نظریه پنجره شکسته چيست؟
ساختمان خالی از سکنهای را در کنار یک خیابان پر رفت و آمد، در حالی که شیشه یکی از پنجرههایش شکسته است تصور کنید. مشاهدههای علمی نشان میدهد که اگر پنجره شکسته ظرف مدت کوتاهی، تعمیر نشود، عابران این پیام را از ساختمان میگیرند که کسی نگران ساختمان نیست و نظارتی وجود ندارد.
پس شیطنت شروع میشود و پنجرههای سالم ساختمان مورد هدف قرار میگیرند و ساختمان تغییر شکل میدهد و البته ادامه این روند میتواند منجر به ورود میهمانان ناخوانده به ساختمان بیصاحب شود و آثارش از سطح به عمق نفوذ کند. اتفاقی که در اشکال مختلف شاهد آن بودهایم.
توصیف فوق، خلاصهای است از یک نظریه جرم شناسی به نام «پنجره شکسته».
نظریهای که در دهه هشتاد و نود میلادی به کمک شهردار نیویورک آمد تا جرمخیزترین مترو جهان را که شهر زیرزمینی خلافکاران و اشرار به حساب میآمد سر و سامان بدهد.
شهرداری نیویورک، در اولین اقدام خود به بازسازی واگنهای مترو پرداخت و دستور داد تا واگنهایی که طی روز با اسپری رنگ، نوشتن یادگاری و... آسیب میبینند، شبانه از خط خارج شوند و تاصبح روز بعد رنگآمیزی و تعمیرشده
به خط برگردند.
در واقع همه اینکارها یک پیغام داشت:
حواسمان به همه چیز هست و هیچ خلافی رو تحمل نمیکنیم واین چنین شد مترو ناامن نیویورک تبدیل به یکی از امن ترین متروهای جهان شد .
از این پنجره ها در نهادها و سازمانها و در کل ساختار حکمرانی کشور بسیار دیده شد اما به حال خود رها و یا از دیده شدن صرف نظر شد.
پنجرههای شکسته به چشم نیامد تا ساختار دچار آسیب های جدی شود آسیب هایی که امروز پیامدهای آن در تثبیت بحران ها و فساد سلولی غلیان کرده است.
بی توجهی به پنجره های شکسته ساختار را فرسوده و بدنام کرد.
امروز دیگر نمی توان با این مدیریت مترو را بازسازی و در راه بهره برداری قرار داد.
امروز دیگر مترو در خطر نیست شهر و کشور در سراشیبی فرسودگی و از هم پاشیدگی است.
وقت تغییر است تغییر از نوع مشروطه بدون خونریزی مفرط ؛
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
ساختمان خالی از سکنهای را در کنار یک خیابان پر رفت و آمد، در حالی که شیشه یکی از پنجرههایش شکسته است تصور کنید. مشاهدههای علمی نشان میدهد که اگر پنجره شکسته ظرف مدت کوتاهی، تعمیر نشود، عابران این پیام را از ساختمان میگیرند که کسی نگران ساختمان نیست و نظارتی وجود ندارد.
پس شیطنت شروع میشود و پنجرههای سالم ساختمان مورد هدف قرار میگیرند و ساختمان تغییر شکل میدهد و البته ادامه این روند میتواند منجر به ورود میهمانان ناخوانده به ساختمان بیصاحب شود و آثارش از سطح به عمق نفوذ کند. اتفاقی که در اشکال مختلف شاهد آن بودهایم.
توصیف فوق، خلاصهای است از یک نظریه جرم شناسی به نام «پنجره شکسته».
نظریهای که در دهه هشتاد و نود میلادی به کمک شهردار نیویورک آمد تا جرمخیزترین مترو جهان را که شهر زیرزمینی خلافکاران و اشرار به حساب میآمد سر و سامان بدهد.
شهرداری نیویورک، در اولین اقدام خود به بازسازی واگنهای مترو پرداخت و دستور داد تا واگنهایی که طی روز با اسپری رنگ، نوشتن یادگاری و... آسیب میبینند، شبانه از خط خارج شوند و تاصبح روز بعد رنگآمیزی و تعمیرشده
به خط برگردند.
در واقع همه اینکارها یک پیغام داشت:
حواسمان به همه چیز هست و هیچ خلافی رو تحمل نمیکنیم واین چنین شد مترو ناامن نیویورک تبدیل به یکی از امن ترین متروهای جهان شد .
از این پنجره ها در نهادها و سازمانها و در کل ساختار حکمرانی کشور بسیار دیده شد اما به حال خود رها و یا از دیده شدن صرف نظر شد.
پنجرههای شکسته به چشم نیامد تا ساختار دچار آسیب های جدی شود آسیب هایی که امروز پیامدهای آن در تثبیت بحران ها و فساد سلولی غلیان کرده است.
بی توجهی به پنجره های شکسته ساختار را فرسوده و بدنام کرد.
امروز دیگر نمی توان با این مدیریت مترو را بازسازی و در راه بهره برداری قرار داد.
امروز دیگر مترو در خطر نیست شهر و کشور در سراشیبی فرسودگی و از هم پاشیدگی است.
وقت تغییر است تغییر از نوع مشروطه بدون خونریزی مفرط ؛
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👌14❤6👍3👎1
♻️صد روز گذشت
وقتی اسرائیل حمله کرد، همه غافلگیر شدیم.
غافلگیر شدن ما مردم عادی، طبیعی بود، اما هنوز نفهمیدیم آن همه دستگاههای اطلاعاتی کشور، چرا غافلگیر شدند!
دوست عزیزم آفای حائری شیرازی برایم تعریف میکرد وسط آن بمبارانهای اسرائیل مامورانی به خانه آنها ریخته و علاوه بر ضبط تمام وسائل الکترونیکی او و خانوادهاش، خانهاش را با دقت تفتیش کرده بودند.
او با همان لحن همیشگی آراماش، خطاب به آنها میگوید؛ الان که اسرائیل دارد یکی یکی فرماندهان را هدف قرار میدهد، ریزپرندههایش از داخل کشور به پرواز درمیآیند و اهداف مهم و حساس نظامی ما را با دقت میزنند، بهتر نبود وقت و انرژیتان را صرف خنثی کردن آن تهدیدها میکردید؟
به رئیس ماموران مهاجم برخورده و گفته بود؛ نگران نباش، آنها را هم میگیریم!
حالا که آقای حائری را به زندان بردهاید، آقای اکبرنژاد را هم، تمام آنها را هم که گفته بودید آزاد میکنیم، که نکردید.
لااقل با گذشت صد روز بیایید و بگویید اسرائیل آدرس دقیق دانشمندان و فرماندهان ما را از کجا پیدا کرده بود؟
از کجا متوجه شده بود فرماندهان ما به کجا میهمانی رفته بودند؟ از کجا فرماندهانی را که موبایل هم نداشتند پیدا کرده بود.
آن مقامی را که در مسافرت موبایل خودش را دور انداخته بود، چطور به همسرش زنگ زده و گفته بودند فکر نکنید همسرت موبایل ندارد ما نمیدانیم الان کجا هستید!!
آنهمه اطلاعات را افراد عادی در اختیار اسرائیل گذاشته بودند!؟
همه معترفند مهمترین ضربه را در جنگ ۱۲ روزه ما از داخل خوردیم نه از اسرائیل، نه حتی از آمریکا.. منظورم از داخل، آن بخت برگشتگانی نیست که فیلمی از محل اصابت موشکی گرفته بودند و همچنان در زندانند.
کدام مقامات مهمی، اطلاعات حیاتی کشور را فروخته بودند؟ کدام مسئولان، اطلاعات دقیق خانهها و اتاقهای فرماندهان را در اختیار اسرائیل قرار داده بودند؟
با گذشت صد روز مردم حق ندارند بدانند ریشه فروش یا درز اطلاعات مهم کشور کجا بوده؟
هیچ مقامی مقصر نبوده؟
اگر دوباره جنگی شروع شد مردم عادی چه باید بکنند؟ کجا باید پناه ببرند؟
دلار شده ۱۱۰ هزار تومان، اگر بشود ۱۵۰ هزار تومان باز هم باید مردم همدیگر را نگاه کنند و بگویند در شرایط جنگی عادی است؟
آن وقت که سکه پنجاه هزار تومان بود ما هزارها زندانی بدهی مهریه داشتیم. امروز که سکه شده ۱۱۰ میلیون تومان آن بدهکاران چه باید بکنند؟ چه کسی را باید ببینند؟
با افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت بسیاری از اقلام مصرفی ضروری خانوادهها، در همین چند ماه، مردم چه باید بکنند؟
قرار بود بعد از خاتمه حمله اسرائیل اقدامات مهمی بشود. قرار بود برای ایجاد وحدت ملی به مردم فرصتهایی داده شود. قرار بود برای نزدیک شدن قلوب زندانیهایی که با مردم همصدا تجاوز را محکوم کرده بودند آزاد شوند، شدند؟
قرار بود به مردم اطمینان داده شود دیگر تهدیدی متوجه آنها نیست. این از وظایف اولیه هر حاکمیتی است، اطمینانی داده شد؟
ما هر صبح در رختخواب موبایلهایمان را چک میکنیم تا مطمئن شویم حملهای نشده. ما زندگی نداریم!
هر روز قیمتها را چک میکنیم شاید کمی اقلام اصلی مصرفیمان متعادل شده باشند. نمیشوند!
صد روز از حمله اسرائیل گذشت.
مقامات جز سخنرانی چه کردند؟
چه دلگرمی، چه دلخوشی به مردم دادند؟
ما نمیخواهیم فقط برد موشکها را بیشتر کنید. آرامش را به بچهها و به خانوادههایمان برگردانید.
لطفاً بگویید کاری کردیم جرئت نکنند حمله کنند
بگویید قیمتها را کنترل کردیم
بگویید گفتیم دیگر منتقدان را نگیرند
بگویید زندانیهای سیاسی را آزاد کردیم
بگویید گفتیم حصر را بردارند
بگویید جاسوسهای اصلی و بزرگ را گرفتیم
بگویید تحریمها کم شدند
ما تشنه اخبار خوشیم
اگر خبر خوبی ندارید
لااقل سکوت کنید...
رحیم قمیشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
وقتی اسرائیل حمله کرد، همه غافلگیر شدیم.
غافلگیر شدن ما مردم عادی، طبیعی بود، اما هنوز نفهمیدیم آن همه دستگاههای اطلاعاتی کشور، چرا غافلگیر شدند!
دوست عزیزم آفای حائری شیرازی برایم تعریف میکرد وسط آن بمبارانهای اسرائیل مامورانی به خانه آنها ریخته و علاوه بر ضبط تمام وسائل الکترونیکی او و خانوادهاش، خانهاش را با دقت تفتیش کرده بودند.
او با همان لحن همیشگی آراماش، خطاب به آنها میگوید؛ الان که اسرائیل دارد یکی یکی فرماندهان را هدف قرار میدهد، ریزپرندههایش از داخل کشور به پرواز درمیآیند و اهداف مهم و حساس نظامی ما را با دقت میزنند، بهتر نبود وقت و انرژیتان را صرف خنثی کردن آن تهدیدها میکردید؟
به رئیس ماموران مهاجم برخورده و گفته بود؛ نگران نباش، آنها را هم میگیریم!
حالا که آقای حائری را به زندان بردهاید، آقای اکبرنژاد را هم، تمام آنها را هم که گفته بودید آزاد میکنیم، که نکردید.
لااقل با گذشت صد روز بیایید و بگویید اسرائیل آدرس دقیق دانشمندان و فرماندهان ما را از کجا پیدا کرده بود؟
از کجا متوجه شده بود فرماندهان ما به کجا میهمانی رفته بودند؟ از کجا فرماندهانی را که موبایل هم نداشتند پیدا کرده بود.
آن مقامی را که در مسافرت موبایل خودش را دور انداخته بود، چطور به همسرش زنگ زده و گفته بودند فکر نکنید همسرت موبایل ندارد ما نمیدانیم الان کجا هستید!!
آنهمه اطلاعات را افراد عادی در اختیار اسرائیل گذاشته بودند!؟
همه معترفند مهمترین ضربه را در جنگ ۱۲ روزه ما از داخل خوردیم نه از اسرائیل، نه حتی از آمریکا.. منظورم از داخل، آن بخت برگشتگانی نیست که فیلمی از محل اصابت موشکی گرفته بودند و همچنان در زندانند.
کدام مقامات مهمی، اطلاعات حیاتی کشور را فروخته بودند؟ کدام مسئولان، اطلاعات دقیق خانهها و اتاقهای فرماندهان را در اختیار اسرائیل قرار داده بودند؟
با گذشت صد روز مردم حق ندارند بدانند ریشه فروش یا درز اطلاعات مهم کشور کجا بوده؟
هیچ مقامی مقصر نبوده؟
اگر دوباره جنگی شروع شد مردم عادی چه باید بکنند؟ کجا باید پناه ببرند؟
دلار شده ۱۱۰ هزار تومان، اگر بشود ۱۵۰ هزار تومان باز هم باید مردم همدیگر را نگاه کنند و بگویند در شرایط جنگی عادی است؟
آن وقت که سکه پنجاه هزار تومان بود ما هزارها زندانی بدهی مهریه داشتیم. امروز که سکه شده ۱۱۰ میلیون تومان آن بدهکاران چه باید بکنند؟ چه کسی را باید ببینند؟
با افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت بسیاری از اقلام مصرفی ضروری خانوادهها، در همین چند ماه، مردم چه باید بکنند؟
قرار بود بعد از خاتمه حمله اسرائیل اقدامات مهمی بشود. قرار بود برای ایجاد وحدت ملی به مردم فرصتهایی داده شود. قرار بود برای نزدیک شدن قلوب زندانیهایی که با مردم همصدا تجاوز را محکوم کرده بودند آزاد شوند، شدند؟
قرار بود به مردم اطمینان داده شود دیگر تهدیدی متوجه آنها نیست. این از وظایف اولیه هر حاکمیتی است، اطمینانی داده شد؟
ما هر صبح در رختخواب موبایلهایمان را چک میکنیم تا مطمئن شویم حملهای نشده. ما زندگی نداریم!
هر روز قیمتها را چک میکنیم شاید کمی اقلام اصلی مصرفیمان متعادل شده باشند. نمیشوند!
صد روز از حمله اسرائیل گذشت.
مقامات جز سخنرانی چه کردند؟
چه دلگرمی، چه دلخوشی به مردم دادند؟
ما نمیخواهیم فقط برد موشکها را بیشتر کنید. آرامش را به بچهها و به خانوادههایمان برگردانید.
لطفاً بگویید کاری کردیم جرئت نکنند حمله کنند
بگویید قیمتها را کنترل کردیم
بگویید گفتیم دیگر منتقدان را نگیرند
بگویید زندانیهای سیاسی را آزاد کردیم
بگویید گفتیم حصر را بردارند
بگویید جاسوسهای اصلی و بزرگ را گرفتیم
بگویید تحریمها کم شدند
ما تشنه اخبار خوشیم
اگر خبر خوبی ندارید
لااقل سکوت کنید...
رحیم قمیشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤29👍23
در فرهنگ ما کشاندن تصمیم گیری به وقت اضافه امریست عادی؛
هنگامی که برد و باخت را شانس و اگر و اما رقم می زند.
مکانیزم ماشه هم از یکشنبه شب ساعت ۸ فعال خواهد شد.
مکانیزمی که نتیجه تناقضات رفتاری و گفتاری و تصمیم سازی های متوهمانه است.
برجامی که دستمایه کاسبان تحریم و نفوذی ها و دشمن غدار قرار گرفت و از حیز انتفاع خارج شد.
فشارها تشدید و قطعنامههای پیش از قطعنامه ۲۲۳۱ باز خواهند گشت.
فرصت سوزی ها در چند سال به ویژه سه ماهه گذشته اوضاع را پیچیده و بغرنج نموده است.
حال نظام می خواهد با تهدیدات و رفتار غربی ها با پشتوانه سازمان ملل چکار کند ؟!
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
هنگامی که برد و باخت را شانس و اگر و اما رقم می زند.
مکانیزم ماشه هم از یکشنبه شب ساعت ۸ فعال خواهد شد.
مکانیزمی که نتیجه تناقضات رفتاری و گفتاری و تصمیم سازی های متوهمانه است.
برجامی که دستمایه کاسبان تحریم و نفوذی ها و دشمن غدار قرار گرفت و از حیز انتفاع خارج شد.
فشارها تشدید و قطعنامههای پیش از قطعنامه ۲۲۳۱ باز خواهند گشت.
فرصت سوزی ها در چند سال به ویژه سه ماهه گذشته اوضاع را پیچیده و بغرنج نموده است.
حال نظام می خواهد با تهدیدات و رفتار غربی ها با پشتوانه سازمان ملل چکار کند ؟!
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍11😢3
♻️رئیسجمهور واقعی، مقام رهبری است!
سعید حجاریان گفت:
از گذشته تا امروز، بارها این پرسش مطرح شده است که دو کلمه رئیسجمهور و رئیسجمهوری به چه معنا هستند؛
چرا که در قانون اساسی جمهوری اسلامی در بعضی موارد مانند اصول ۱۱۳ تا ۱۱۵ از لفظ رئیسجمهور استفاده شده و در بعضی دیگر مانند اصل ۱۱۶، لفظ رئیسجمهوری به کار رفته است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «رئیس جمهور یا رئیس جمهوری» در سالنامه شرق نوشت:
پرسش مشخص این بود که این دو واژه در لفظ و در معنی به چه کسی دلالت دارند؟
رئیسجمهور یعنی رئیس قاطبه مردم و طبعاً سیدالقوم یا رئیس مردم در نظارم جمهوری اسلامی، رهبری است.
رئیسجمهوری نیز یعنی رئیس نظام جمهوری که این واژه نیز دلالت تام به رهبری دارد.
پس در واقع در ایران مطابق قانون اساسی، رئیسجمهور واقعی مقام رهبری است، چرا که هم فرمانده کل قواست هم رئیس قوه قضائیه را نصب میکند، هم حکم رئیسجمهور را تنفیذ میکند و هم از طریق شورای نگهبان صلاحیت کاندیداهای قوه مقننه را احراز میکند.
وی در ادامه نوشته است:
پس چه در لفظ و چه در معنا، رئیسجمهور واقعی در کشور ما مقام رهبری است و حذف پست رئیس کابینه که مرسوم شده است و به او رئیسجمهور میگوییم، نقصی از لحاظ نظام ریاستی بر قانون اساسی وارد نمی آورد و آن را تبدیل به نظام پارلمانی نمی کند.
حجاریان با بیان اینکه «پروژه بازگرداندن نظام ریاستی به نظام پارلمانی که به طور کلی معنای محصلی ندارد، از زمان دولت احمدینژاد مطرح شد»، ادامه داده است:
در آن دوره این شبهه به وجود آمد که شاید در قانون اساسی نقیصهای وجود دارد که براساس آن، همواره رؤسای جمهور و رهبری تصادم پیدا میکنند و به همین دلیل بود که تشخیص دادند برای رفع این تزاحم، لازم است پست ریاستجمهوری را حذف و نخستوزیری را احیا کنند./ دنیای اقتصاد
#قلمـبیداری ۱۳۹۷/۰۱/۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
سعید حجاریان گفت:
از گذشته تا امروز، بارها این پرسش مطرح شده است که دو کلمه رئیسجمهور و رئیسجمهوری به چه معنا هستند؛
چرا که در قانون اساسی جمهوری اسلامی در بعضی موارد مانند اصول ۱۱۳ تا ۱۱۵ از لفظ رئیسجمهور استفاده شده و در بعضی دیگر مانند اصل ۱۱۶، لفظ رئیسجمهوری به کار رفته است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «رئیس جمهور یا رئیس جمهوری» در سالنامه شرق نوشت:
پرسش مشخص این بود که این دو واژه در لفظ و در معنی به چه کسی دلالت دارند؟
رئیسجمهور یعنی رئیس قاطبه مردم و طبعاً سیدالقوم یا رئیس مردم در نظارم جمهوری اسلامی، رهبری است.
رئیسجمهوری نیز یعنی رئیس نظام جمهوری که این واژه نیز دلالت تام به رهبری دارد.
پس در واقع در ایران مطابق قانون اساسی، رئیسجمهور واقعی مقام رهبری است، چرا که هم فرمانده کل قواست هم رئیس قوه قضائیه را نصب میکند، هم حکم رئیسجمهور را تنفیذ میکند و هم از طریق شورای نگهبان صلاحیت کاندیداهای قوه مقننه را احراز میکند.
وی در ادامه نوشته است:
پس چه در لفظ و چه در معنا، رئیسجمهور واقعی در کشور ما مقام رهبری است و حذف پست رئیس کابینه که مرسوم شده است و به او رئیسجمهور میگوییم، نقصی از لحاظ نظام ریاستی بر قانون اساسی وارد نمی آورد و آن را تبدیل به نظام پارلمانی نمی کند.
حجاریان با بیان اینکه «پروژه بازگرداندن نظام ریاستی به نظام پارلمانی که به طور کلی معنای محصلی ندارد، از زمان دولت احمدینژاد مطرح شد»، ادامه داده است:
در آن دوره این شبهه به وجود آمد که شاید در قانون اساسی نقیصهای وجود دارد که براساس آن، همواره رؤسای جمهور و رهبری تصادم پیدا میکنند و به همین دلیل بود که تشخیص دادند برای رفع این تزاحم، لازم است پست ریاستجمهوری را حذف و نخستوزیری را احیا کنند./ دنیای اقتصاد
#قلمـبیداری ۱۳۹۷/۰۱/۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤14👍6
♻️ کار از کجا خراب شد؟
(بخش اول)
چرا به اینجا رسیدیم؟ چه شد که اوضاع کشور چنین تباه شد؟ فقر، تبعیض، بیکاری، فساد، "فروبستگی اجتماعی" و در نتیجه، جامعهی ضعیف و حکومت ضعیف از کجا آمد؟
❓چه علل و عواملی سبب شد دچار فرسایش و التهابات شویم؟
افراد، گروهها و متفکرین، چند دهه است تلاش میکنند پاسخی قانعکننده به چرایی وضع موجود بدهند و معلوم کنند کار از کجا خراب شد. پاسخهایی با رویکردهای مختلف و بعضا متضاد که قصد تبیین و علتیابی دارند و میخواهند به ما گویند که چه شد که اینگونه شد و چرا به اینجا رسیدیم که اکنون رسیدیم.
اگر از این مسئله بگذریم که چه کسانی و چه گروهایی، چه پاسخی دادهاند، و فارغ از داوری در باره پاسخها، در استقرایی ناقص، میتوان پاسخها را در شش دسته تفسیر و تبیین از شرایط موجود، دستهبندی و از یکدیگر تفکیک کرد.
گرچه تعداد معتقدان و باورمندان در هر یک از این گروهها، یکسان نیست، و اهمیت اجتماعی و قدرت تبیینگریشان برابر نیست، اما به هر حال، هر پاسخی، گروهی را گرداگرد خود جمع کرده است.
🔻 در اینجا بدون آنکه قدرت تبیینگری و یا وزن و اهمیت اجتماعی هر پاسخ را در نظر بگیریم، شش پاسخ مورد نظر، به نحو کاملا مختصر چنین است:
❗️۱. دینی بودن حکومت
در نظر قائلان به این رویکرد، منشا و ریشهی اصلی وضع موجود، تالیف و همنشینی دین و دولت است. در این دیدگاه دین مبنائا در پی اهداف و مقاصد آسمانی است ولی دولت، وظایف زمینی دارد. نیز، شیوهها و کارکردهای دین متفاوت است از دولتی که پدیدهای "انسانساخته"، است، که نه مقدس است و نه دغدغهی رستگاری آدمیان را دارد. دین، امر ایمانی است و دولت، امر قراردادی و بسیاری دیگر از این تفاوتها.
در این دیدگاه، هنگامی که دین و دولت، یکی میشوند، از درون این اتحاد، لاجرم فساد و ناکارآمدی شکل میگیرد. به نحوی که حتی خود دین، ابزار قدرت شده، و از این رهگذر دچار خسران و زیان میگردد.
✅ در این دیدگاه، بنیان و اساس مشکلات و بنبستها در شکلگیری "حکومت دینی" است. زیرا با یک چالشی عمیق، بدون راه حل، و یک "ناممکن بزرگ"، کشور را به بنبست میکشاند.
در نظر این گروه، حکومت دینی، به مسئلههایی میپردازد که ماهیتا ارتباطی با حکومت پیدا نمیکند و اساسا ساختار دولت مدرن برای حل مسئلهها و انجام وظایف، مناسب نیست. هم چنین حکومت دینی، راهحلهایی را پیش میگیرد که نه براساس رضایت جامعه و قرارداد اجتماعی که مبتنی بر متونی پیشینی است که تفسیربردار و محل برداشتهای متفاوت است.
✅ اخلاق حاکم بر حکومتگران دینی، "اخلاقِ وظیفه" است نه "اخلاقِ مسئولیت". به این معنا که حکومت در پی انجام وظایفی است که احساس میکند از سوی شارع به او محول شده است. در این رویکرد، "حکومت" مبنائا برای احقاق حقوق خداوند و اجرای فرامین او تشکیل شده است.. این نکته، مهمترین نقطه ی جداسازی حکومت دینی از سایر حکومت هاست.
➖"اخلاق وظیفهگرایانه":
حاکم صرفا به انجام تکالیفی اهتمام میورزد که از سوی خداوند واگذار شده است. و بنابراین مسئلهشناسی حکومت، بر اساس نیازها و مصلحتها و یا مصالح جمع و منافع ملی نیست. بنابراین رضایت و عدم رضایت مردم، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. در برابر، برای او رضایت خداوند ملاک است و مسئولیتی در قبال جامعه ندارد، بنابراین پاسخگو نیست.
➖ اخلاق مسئولیت،
اولا، در این نوع اخلاق، توجه حاکمان بر اساس تبعات و پیامدها است.
ثانیا، مسئولیت کنش خود را میپذیرند.
✅ در این دیدگاه، از آنجایی که حکومت دینی، میخواهد بر موازین دینی حرکت نماید، نمیتواند پاسخ پرسشهای زیر را بدهد و از این رو همواره در بنبست باقی میماند:
❓حکومت بر مبنای کدام قرائت از دین؟
❓حکومت در مقابل تمرد جامعه در برابر آنچه احکام دینی میداند، چه خواهد کرد؟
❓چگونه میتواند با تغییر و تحول سکولاریستی جامعه همسو شود و همچنان دینی بماند؟
❓در نزاع و تضاد بین مصلحت عرفی و احکام فقهی، جانب کدام را (به مثابهی یک روش)، خواهد گرفت؟
به عنوان مثال،
طبق خوانش رسمی از دین، رعایت حجاب توسط بانوان ضروری دین است. از این رو حفظ حجاب را الزام میکند. حکومت با این کنش، خود را وارد تنشی بیپایان و نزاعی بیانتها با جامعه میکند. نه میتواند چشم بر جامعه ببندد و نه میتواند حکم خدا را نادیده بگیرد.
در نهایت حاکمیت دینی در چالش میان امور عرفی و امور دینی، مجبور است یکی از این دو راه را انتخاب کند:
یا مسیر بنیادگرایی دینی را پیش گیرد و بیتوجه به خواست و رضایت جامعه، با روشی مبتنی بر تحکم حکومت کند.
و یا مسیر عرفی شدن را بپذیرد که در پایان، به حکومت سکولار منجر میگردد.
✔️ در واقع، یکی از محلهای اصلی نزاع کنونی پیشاروی حاکمیت، بنیادگرایی در برابر سکولاریسم است.
ادامه دارد...
علی زمانیان✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
(بخش اول)
چرا به اینجا رسیدیم؟ چه شد که اوضاع کشور چنین تباه شد؟ فقر، تبعیض، بیکاری، فساد، "فروبستگی اجتماعی" و در نتیجه، جامعهی ضعیف و حکومت ضعیف از کجا آمد؟
❓چه علل و عواملی سبب شد دچار فرسایش و التهابات شویم؟
افراد، گروهها و متفکرین، چند دهه است تلاش میکنند پاسخی قانعکننده به چرایی وضع موجود بدهند و معلوم کنند کار از کجا خراب شد. پاسخهایی با رویکردهای مختلف و بعضا متضاد که قصد تبیین و علتیابی دارند و میخواهند به ما گویند که چه شد که اینگونه شد و چرا به اینجا رسیدیم که اکنون رسیدیم.
اگر از این مسئله بگذریم که چه کسانی و چه گروهایی، چه پاسخی دادهاند، و فارغ از داوری در باره پاسخها، در استقرایی ناقص، میتوان پاسخها را در شش دسته تفسیر و تبیین از شرایط موجود، دستهبندی و از یکدیگر تفکیک کرد.
گرچه تعداد معتقدان و باورمندان در هر یک از این گروهها، یکسان نیست، و اهمیت اجتماعی و قدرت تبیینگریشان برابر نیست، اما به هر حال، هر پاسخی، گروهی را گرداگرد خود جمع کرده است.
🔻 در اینجا بدون آنکه قدرت تبیینگری و یا وزن و اهمیت اجتماعی هر پاسخ را در نظر بگیریم، شش پاسخ مورد نظر، به نحو کاملا مختصر چنین است:
❗️۱. دینی بودن حکومت
در نظر قائلان به این رویکرد، منشا و ریشهی اصلی وضع موجود، تالیف و همنشینی دین و دولت است. در این دیدگاه دین مبنائا در پی اهداف و مقاصد آسمانی است ولی دولت، وظایف زمینی دارد. نیز، شیوهها و کارکردهای دین متفاوت است از دولتی که پدیدهای "انسانساخته"، است، که نه مقدس است و نه دغدغهی رستگاری آدمیان را دارد. دین، امر ایمانی است و دولت، امر قراردادی و بسیاری دیگر از این تفاوتها.
در این دیدگاه، هنگامی که دین و دولت، یکی میشوند، از درون این اتحاد، لاجرم فساد و ناکارآمدی شکل میگیرد. به نحوی که حتی خود دین، ابزار قدرت شده، و از این رهگذر دچار خسران و زیان میگردد.
✅ در این دیدگاه، بنیان و اساس مشکلات و بنبستها در شکلگیری "حکومت دینی" است. زیرا با یک چالشی عمیق، بدون راه حل، و یک "ناممکن بزرگ"، کشور را به بنبست میکشاند.
در نظر این گروه، حکومت دینی، به مسئلههایی میپردازد که ماهیتا ارتباطی با حکومت پیدا نمیکند و اساسا ساختار دولت مدرن برای حل مسئلهها و انجام وظایف، مناسب نیست. هم چنین حکومت دینی، راهحلهایی را پیش میگیرد که نه براساس رضایت جامعه و قرارداد اجتماعی که مبتنی بر متونی پیشینی است که تفسیربردار و محل برداشتهای متفاوت است.
✅ اخلاق حاکم بر حکومتگران دینی، "اخلاقِ وظیفه" است نه "اخلاقِ مسئولیت". به این معنا که حکومت در پی انجام وظایفی است که احساس میکند از سوی شارع به او محول شده است. در این رویکرد، "حکومت" مبنائا برای احقاق حقوق خداوند و اجرای فرامین او تشکیل شده است.. این نکته، مهمترین نقطه ی جداسازی حکومت دینی از سایر حکومت هاست.
➖"اخلاق وظیفهگرایانه":
حاکم صرفا به انجام تکالیفی اهتمام میورزد که از سوی خداوند واگذار شده است. و بنابراین مسئلهشناسی حکومت، بر اساس نیازها و مصلحتها و یا مصالح جمع و منافع ملی نیست. بنابراین رضایت و عدم رضایت مردم، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. در برابر، برای او رضایت خداوند ملاک است و مسئولیتی در قبال جامعه ندارد، بنابراین پاسخگو نیست.
➖ اخلاق مسئولیت،
اولا، در این نوع اخلاق، توجه حاکمان بر اساس تبعات و پیامدها است.
ثانیا، مسئولیت کنش خود را میپذیرند.
✅ در این دیدگاه، از آنجایی که حکومت دینی، میخواهد بر موازین دینی حرکت نماید، نمیتواند پاسخ پرسشهای زیر را بدهد و از این رو همواره در بنبست باقی میماند:
❓حکومت بر مبنای کدام قرائت از دین؟
❓حکومت در مقابل تمرد جامعه در برابر آنچه احکام دینی میداند، چه خواهد کرد؟
❓چگونه میتواند با تغییر و تحول سکولاریستی جامعه همسو شود و همچنان دینی بماند؟
❓در نزاع و تضاد بین مصلحت عرفی و احکام فقهی، جانب کدام را (به مثابهی یک روش)، خواهد گرفت؟
به عنوان مثال،
طبق خوانش رسمی از دین، رعایت حجاب توسط بانوان ضروری دین است. از این رو حفظ حجاب را الزام میکند. حکومت با این کنش، خود را وارد تنشی بیپایان و نزاعی بیانتها با جامعه میکند. نه میتواند چشم بر جامعه ببندد و نه میتواند حکم خدا را نادیده بگیرد.
در نهایت حاکمیت دینی در چالش میان امور عرفی و امور دینی، مجبور است یکی از این دو راه را انتخاب کند:
یا مسیر بنیادگرایی دینی را پیش گیرد و بیتوجه به خواست و رضایت جامعه، با روشی مبتنی بر تحکم حکومت کند.
و یا مسیر عرفی شدن را بپذیرد که در پایان، به حکومت سکولار منجر میگردد.
✔️ در واقع، یکی از محلهای اصلی نزاع کنونی پیشاروی حاکمیت، بنیادگرایی در برابر سکولاریسم است.
ادامه دارد...
علی زمانیان✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍20❤16
♻️ بفرمایید گاو آمده!
در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم. روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی باظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد.
گفت: «با خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم. میخواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم.»
از او خواستم خودش رامعرفی کند.
گفت: «من گاو هستم! خانم دبیر بنده را میشناسند! بفرمایید گاو آمده! ایشان متوجه میشوند چه کسی آمده!»
تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیر کلاس دوم گفتم. او هم تعجب کرد و گفت: «ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمیفهمم!»
ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود. با اکراه پذیرفت و رفت. مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد:
«من گاو هستم!»
معلم جواب سلام داد و گفت:
«خواهش میکنم، ولی ...»
مرد ادامه داد:
«شما بنده را بخوبی میشناسید. من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر ۱۳ سالهای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید ...»
دبیر ما به لکنت افتاد و گفت:
«آخه، میدونید ...»
مرد گفت:
«بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق میدهم. ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان میگذاشتید. قطعاً من هم میتوانستم اندکی به شما کمک کنم.»
خانم دبیر و پدر دانشآموز مدتی با هم گفتگو کردند ...
آن آقا در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت. وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم. روی آن نوشته شده بود: دکتر فلانی، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه.....
چند روز بعد از ایشان خواستم یک جلسه برای معلمان صحبت کنند. در کمال تواضع خواستهام را قبول کردند، سخنرانی دلپذیری داشتند ...
ایشان میگفت:
«خشونت آن گونه كه ما فکر می کنیم فقط محدود به خشونت فيزيكی بدنی نيست. عموماً ما درگيریهای فيزيكی یا تعرض جنسی را خشونت میدانیم. ولی واقعیت آنست که دامنه خشونت، حوزههای گستردهتری دارد از جمله خشونت زبانی.
وقتی توهین میکنیم،
قومی را مسخره میکنیم،
صاحبان یک عقیده را تحقیر میکنیم. وقتی تهمت یا برچسب میزنیم یا تهدید میکنیم،
همه اینها خشونت است؛
منتها خشونت زبانی. بدون خون و خونریزی است.
خشونت زبانی #از_درون میکُشد.
تا حالا هیچ کس را دیدهاید به دلیل اینکه مسخره شده و یا فحش خورده باشد به اورژانس مراجعه کند؟
یا به پلیس شکایت کند؟
قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند.
خشونت ابتدا در ذهن شكل میگيرد،
بعد خود را در زبان نشان میدهد
و سپس زمینهساز خشونت فیزیکی میشود.
وقتی رهبر یک گروه سیاسی در جامعه، افراد طرف مقابل ر ااحمق، مغرض و فاسد معرفی میکند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا میکنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آنها رد شویم.
چرا؟
چون دیگر آنها را شایسته زندگی نمیدانیم!
وقتی در یک ورزشگاه صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با دهها فحش آبدار و ناموسی مینوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم میکنیم.
وقتی دختر همسایه را قرتی خطاب میکنیم،
راننده کناری را یابو،
مشتری را گاو،
دانشآموز را خنگ
و فرد قانونمدار را اُسکُل،
و قانون را در کلام زیر پا میگذاریم، همه اینها خشونتهای زبانی است. یعنی آمادگی برای خشونت رفتاری در آینده؛ از تعرض جنسی بگیرید تا صدمه فیزیکی.»
اما چه باید کرد؟
اولین کار این است که #مهارت_گفتگو را بیاموزیم. فقدان مهارتهای گفتوگو باعث میشود افراد نتوانند آنچه که مدنظر دارند را به زبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه میکنند. تمرین گفتگو، تمرین تخلیه ذهن و قلب، به شیوهای غیرخشونتآمیز است.
دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم کشتن آدمها فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست. دختر یا پسر، زن یا مردی کهگیلویه شخصیتش تخریب شده، شرافتش لکهدار شده، عزت نفسش لگدمال شده، دیگر زندگی نرمال نخواهد داشت.
آنگاه یاد خواهم گرفت کلمه گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار ببرم ...
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم. روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی باظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد.
گفت: «با خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم. میخواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم.»
از او خواستم خودش رامعرفی کند.
گفت: «من گاو هستم! خانم دبیر بنده را میشناسند! بفرمایید گاو آمده! ایشان متوجه میشوند چه کسی آمده!»
تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیر کلاس دوم گفتم. او هم تعجب کرد و گفت: «ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمیفهمم!»
ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود. با اکراه پذیرفت و رفت. مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد:
«من گاو هستم!»
معلم جواب سلام داد و گفت:
«خواهش میکنم، ولی ...»
مرد ادامه داد:
«شما بنده را بخوبی میشناسید. من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر ۱۳ سالهای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید ...»
دبیر ما به لکنت افتاد و گفت:
«آخه، میدونید ...»
مرد گفت:
«بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق میدهم. ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان میگذاشتید. قطعاً من هم میتوانستم اندکی به شما کمک کنم.»
خانم دبیر و پدر دانشآموز مدتی با هم گفتگو کردند ...
آن آقا در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت. وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم. روی آن نوشته شده بود: دکتر فلانی، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه.....
چند روز بعد از ایشان خواستم یک جلسه برای معلمان صحبت کنند. در کمال تواضع خواستهام را قبول کردند، سخنرانی دلپذیری داشتند ...
ایشان میگفت:
«خشونت آن گونه كه ما فکر می کنیم فقط محدود به خشونت فيزيكی بدنی نيست. عموماً ما درگيریهای فيزيكی یا تعرض جنسی را خشونت میدانیم. ولی واقعیت آنست که دامنه خشونت، حوزههای گستردهتری دارد از جمله خشونت زبانی.
وقتی توهین میکنیم،
قومی را مسخره میکنیم،
صاحبان یک عقیده را تحقیر میکنیم. وقتی تهمت یا برچسب میزنیم یا تهدید میکنیم،
همه اینها خشونت است؛
منتها خشونت زبانی. بدون خون و خونریزی است.
خشونت زبانی #از_درون میکُشد.
تا حالا هیچ کس را دیدهاید به دلیل اینکه مسخره شده و یا فحش خورده باشد به اورژانس مراجعه کند؟
یا به پلیس شکایت کند؟
قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند.
خشونت ابتدا در ذهن شكل میگيرد،
بعد خود را در زبان نشان میدهد
و سپس زمینهساز خشونت فیزیکی میشود.
وقتی رهبر یک گروه سیاسی در جامعه، افراد طرف مقابل ر ااحمق، مغرض و فاسد معرفی میکند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا میکنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آنها رد شویم.
چرا؟
چون دیگر آنها را شایسته زندگی نمیدانیم!
وقتی در یک ورزشگاه صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با دهها فحش آبدار و ناموسی مینوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم میکنیم.
وقتی دختر همسایه را قرتی خطاب میکنیم،
راننده کناری را یابو،
مشتری را گاو،
دانشآموز را خنگ
و فرد قانونمدار را اُسکُل،
و قانون را در کلام زیر پا میگذاریم، همه اینها خشونتهای زبانی است. یعنی آمادگی برای خشونت رفتاری در آینده؛ از تعرض جنسی بگیرید تا صدمه فیزیکی.»
اما چه باید کرد؟
اولین کار این است که #مهارت_گفتگو را بیاموزیم. فقدان مهارتهای گفتوگو باعث میشود افراد نتوانند آنچه که مدنظر دارند را به زبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه میکنند. تمرین گفتگو، تمرین تخلیه ذهن و قلب، به شیوهای غیرخشونتآمیز است.
دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم کشتن آدمها فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست. دختر یا پسر، زن یا مردی کهگیلویه شخصیتش تخریب شده، شرافتش لکهدار شده، عزت نفسش لگدمال شده، دیگر زندگی نرمال نخواهد داشت.
آنگاه یاد خواهم گرفت کلمه گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار ببرم ...
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍40❤15👎1😢1
♻️ کار از کجا خراب شد؟
(بخش دوم)
همانگونه که در بخش اول اشاره شد، در پاسخ به این پرسش که "کار از کجا خراب شد؟" لازم است چهارچوبها و رویکردهای تفسیری را از هم تفکیک کرده و در استقرایی هر چند ناقص، انواع پاسخها را صورتبندی نمود.
در نوبت نخست،
ابتدا پاسخ کسانی مورد وارسی مختصر قرار گرفت که علتالعلل را در "دینی بودن" حکومت خلاصه میکنند و معتقدند که در جهان مدرن امروزین و سلطهی ارزشهای مدرنیته، حکومت دینی، امتناع عملی دارد و اصرار به این شیوه از حکمرانی، کشور را به بنبست عملی کشانده است جایی که اکنون رسیدهایم و دردمندانه چارهای برای آن نمییابیم.
در این نوبت، پاسخ دیگری مورد واکاوی قرار میگیرد:
❗️۲. ایدئولوژیک بودن حکومت
برخی دیگر در علتیابی وضع موجود، ایدئولوژیک بودن نظام سیاسی را علتالعلل به شمار میآورند. از نظر آنان ویژگیهای ایدئولوژیک حکومت، سبب فرسایش جامعه شده و منابع و سرمایههایی که میتوانست در خدمت رشد و آبادانی کشور باشد، پای آرمانگراییهای ایدئولوژیک قربانی کرد.
✅ در این دیدگاه قرابتی است میان حکومت دینی و حکومت ایدئولوژیک. اما با همهی تشابهاتشان، دو سنخ متفاوت نظام حکمرانی محسوب میشوند. به نحوی که میتوان نظام ایدئولوژیک را به دینی و غیر دینی بودن تفکیک کرد:
نظامهای ایدئولوژیک غیر دینی یا سکولار. مانند نظامهای مبتنی بر ایدئولوژی ناسیونالیسم
و نظامهای ایدئولوژیک دینی مانند ایران
🔻 مهمترین ویرگی نظامهای ایدئولوژیک:
تقریر یک "رژیم حقیقت" و تحمیل آن به جامعه
تقدم ایدئولوژی بر مصلحت و منافع ملی
فقدان انعطافپذيري عقلانی
طلب اطاعت بیچون و چرا از قدرت
مهندسی اجتماعی بر مبنای آرمانشهرگرایی
نقدناپذیری سیستم
ترجیح آرزواندیشی بر واقعبینی
دوقطبیسازی جهان به خیر و شر
نظام ایدئولوژیک، ساختاری بریده از خواست و رضایت مردم دارد و یک سویه و از منظر بالا به پایین، سیاستگذاری میکند و از مردم، فقط تبعیت و وفاداری میخواهد.
در چنین چهارچوبی است که بنبستها و شکستها رو به فزونی خواهد گذاشت.
در این افق تحلیلی، نظام ایدلوژیک، عمدتا مبتنی بر طرحوارهای از آرمانشهر ذهنی است. به این معنا که "آرمانگرایی ایدئولوژیک" به جای "عقلانیت واقعگرایانه" عمل میکند. در این حالت و وضعیت است که حکمرانان نه براساس واقعیت جهان بشری، و نه براساس امکانها و تواناییهای واقعا موجود و....، که با تکیه بر آرمانهای ذهنی و ارزشهای ایدئولوژیک خویش، حرکت میکنند.
✅ کسانی که نظام را ایدئولوژیک میدانند، مهمترین اشکال بنیادین حکمرانی حاکم را سه چیز میدانند:
➖اولا، تقدم و ترجیح "ایدئولوژی" بر "انسان" است. در نتیجهی چنین الویتی است که درد و رنج مردمان نادیده گرفته میشود. و هر درد و رنجی در مقابل آرمان ایدئولوژیک، رنگ میبازد.
➖ثانیا، واقعگریزی" است که سبب گشته است واقعیت، در سایهی آرزوهای شیرین، اما ناممکن، کم ارزش شناخته شده و دیده نشود. این در حالی است که سیاست، اساسا مبتنی بر فهم و شناخت واقعیت و نیز در محاسبه گرفتن واقعیت در هنگام سیاستگذاری در روند حکمرانی است.
نظامهای ایدئولوژیک، با تنظیم یک "رژیم حقیقت" مبتنی بر ارزشهای ذهنی، "آزادی" را در تنگنای نفسگیر گرفتار میکنند تا واقعیتها بیان نشود و خدشهای بر باورهای خیالی و آرزوهای شیرین ایدئولوژیک وارد نگردد.
➖ثالثا، با تکیه بر "رژیم حقیقت" خودساخته، تلاش میکند تکثر و تفاوت جامعه را بزداید. به تعبیر دیگر، جامعه را در تراز ارزشهای ایدئولوژیک خود مهندسی نماید.
خلاصهی کلام کسانی که ایدئولوژیک بودن نظام را علتالعلل وضع نابسامان موجود میدانند، این است که نظام سیاسی ایران، با روشی غیرمنعطف، در پی اجرا کردن نقشهای غیرواقعبینانه است که از جهان ارزشی ایدئولوژیک خود استخراج کرده و در نتیجه، مداوما، کشور را با بحرانهای متوالی مواجه کرده است. از این منظر، کشور و ساکناناش، زندانی چهارچوب آرمانی و قفسی از ارزشهای ایدئولوژی آرمانشهرگرایی گرفتار شده است. زیرا حاکمیت، میخواهد جامعه را درون آرزوهای خویش تثبیت و تحکیم کند تا بتواند آن را "مهندسی" نماید.
✅ از آنجایی که استانداردسازی جامعه، منطبق بر چهارچوب از پیش تعیین شده ممکن نیست، چالش اصلی این شیوه از حکمرانی، نزاع میان تغییر و تحولات اجتماعی با انتظارات ایدئولوژیک حکمرانان است.
به سخن دیگر، جامعه در جنبوجوش خود، دچار دگرگونی و تحول شده و دایما سایز جامعه و فرهنگ تغییر میکند، اما حاکمیت تلاش میکند قبایی معین و برساخته از ارزشهای خود را بر قامت جامعه و فرهنگ بپوشاند. قبایی که با سایز جامعه هماهنگ نیست. و این، محل اصلی نزاع و تنشی است که سبب ایستایی و بلکه پسرفت جامعه شده است.
ادامه دارد....
✍️ علی زمانیان ... ۰۵ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
(بخش دوم)
همانگونه که در بخش اول اشاره شد، در پاسخ به این پرسش که "کار از کجا خراب شد؟" لازم است چهارچوبها و رویکردهای تفسیری را از هم تفکیک کرده و در استقرایی هر چند ناقص، انواع پاسخها را صورتبندی نمود.
در نوبت نخست،
ابتدا پاسخ کسانی مورد وارسی مختصر قرار گرفت که علتالعلل را در "دینی بودن" حکومت خلاصه میکنند و معتقدند که در جهان مدرن امروزین و سلطهی ارزشهای مدرنیته، حکومت دینی، امتناع عملی دارد و اصرار به این شیوه از حکمرانی، کشور را به بنبست عملی کشانده است جایی که اکنون رسیدهایم و دردمندانه چارهای برای آن نمییابیم.
در این نوبت، پاسخ دیگری مورد واکاوی قرار میگیرد:
❗️۲. ایدئولوژیک بودن حکومت
برخی دیگر در علتیابی وضع موجود، ایدئولوژیک بودن نظام سیاسی را علتالعلل به شمار میآورند. از نظر آنان ویژگیهای ایدئولوژیک حکومت، سبب فرسایش جامعه شده و منابع و سرمایههایی که میتوانست در خدمت رشد و آبادانی کشور باشد، پای آرمانگراییهای ایدئولوژیک قربانی کرد.
✅ در این دیدگاه قرابتی است میان حکومت دینی و حکومت ایدئولوژیک. اما با همهی تشابهاتشان، دو سنخ متفاوت نظام حکمرانی محسوب میشوند. به نحوی که میتوان نظام ایدئولوژیک را به دینی و غیر دینی بودن تفکیک کرد:
نظامهای ایدئولوژیک غیر دینی یا سکولار. مانند نظامهای مبتنی بر ایدئولوژی ناسیونالیسم
و نظامهای ایدئولوژیک دینی مانند ایران
🔻 مهمترین ویرگی نظامهای ایدئولوژیک:
تقریر یک "رژیم حقیقت" و تحمیل آن به جامعه
تقدم ایدئولوژی بر مصلحت و منافع ملی
فقدان انعطافپذيري عقلانی
طلب اطاعت بیچون و چرا از قدرت
مهندسی اجتماعی بر مبنای آرمانشهرگرایی
نقدناپذیری سیستم
ترجیح آرزواندیشی بر واقعبینی
دوقطبیسازی جهان به خیر و شر
نظام ایدئولوژیک، ساختاری بریده از خواست و رضایت مردم دارد و یک سویه و از منظر بالا به پایین، سیاستگذاری میکند و از مردم، فقط تبعیت و وفاداری میخواهد.
در چنین چهارچوبی است که بنبستها و شکستها رو به فزونی خواهد گذاشت.
در این افق تحلیلی، نظام ایدلوژیک، عمدتا مبتنی بر طرحوارهای از آرمانشهر ذهنی است. به این معنا که "آرمانگرایی ایدئولوژیک" به جای "عقلانیت واقعگرایانه" عمل میکند. در این حالت و وضعیت است که حکمرانان نه براساس واقعیت جهان بشری، و نه براساس امکانها و تواناییهای واقعا موجود و....، که با تکیه بر آرمانهای ذهنی و ارزشهای ایدئولوژیک خویش، حرکت میکنند.
✅ کسانی که نظام را ایدئولوژیک میدانند، مهمترین اشکال بنیادین حکمرانی حاکم را سه چیز میدانند:
➖اولا، تقدم و ترجیح "ایدئولوژی" بر "انسان" است. در نتیجهی چنین الویتی است که درد و رنج مردمان نادیده گرفته میشود. و هر درد و رنجی در مقابل آرمان ایدئولوژیک، رنگ میبازد.
➖ثانیا، واقعگریزی" است که سبب گشته است واقعیت، در سایهی آرزوهای شیرین، اما ناممکن، کم ارزش شناخته شده و دیده نشود. این در حالی است که سیاست، اساسا مبتنی بر فهم و شناخت واقعیت و نیز در محاسبه گرفتن واقعیت در هنگام سیاستگذاری در روند حکمرانی است.
نظامهای ایدئولوژیک، با تنظیم یک "رژیم حقیقت" مبتنی بر ارزشهای ذهنی، "آزادی" را در تنگنای نفسگیر گرفتار میکنند تا واقعیتها بیان نشود و خدشهای بر باورهای خیالی و آرزوهای شیرین ایدئولوژیک وارد نگردد.
➖ثالثا، با تکیه بر "رژیم حقیقت" خودساخته، تلاش میکند تکثر و تفاوت جامعه را بزداید. به تعبیر دیگر، جامعه را در تراز ارزشهای ایدئولوژیک خود مهندسی نماید.
خلاصهی کلام کسانی که ایدئولوژیک بودن نظام را علتالعلل وضع نابسامان موجود میدانند، این است که نظام سیاسی ایران، با روشی غیرمنعطف، در پی اجرا کردن نقشهای غیرواقعبینانه است که از جهان ارزشی ایدئولوژیک خود استخراج کرده و در نتیجه، مداوما، کشور را با بحرانهای متوالی مواجه کرده است. از این منظر، کشور و ساکناناش، زندانی چهارچوب آرمانی و قفسی از ارزشهای ایدئولوژی آرمانشهرگرایی گرفتار شده است. زیرا حاکمیت، میخواهد جامعه را درون آرزوهای خویش تثبیت و تحکیم کند تا بتواند آن را "مهندسی" نماید.
✅ از آنجایی که استانداردسازی جامعه، منطبق بر چهارچوب از پیش تعیین شده ممکن نیست، چالش اصلی این شیوه از حکمرانی، نزاع میان تغییر و تحولات اجتماعی با انتظارات ایدئولوژیک حکمرانان است.
به سخن دیگر، جامعه در جنبوجوش خود، دچار دگرگونی و تحول شده و دایما سایز جامعه و فرهنگ تغییر میکند، اما حاکمیت تلاش میکند قبایی معین و برساخته از ارزشهای خود را بر قامت جامعه و فرهنگ بپوشاند. قبایی که با سایز جامعه هماهنگ نیست. و این، محل اصلی نزاع و تنشی است که سبب ایستایی و بلکه پسرفت جامعه شده است.
ادامه دارد....
✍️ علی زمانیان ... ۰۵ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤9👍7
.
♻️بر اساس اسناد ارائهشده در کتاب «جنگ ایران و عراق»، نوشته «پیر رازو »، که توسط «انتشارات دانشگاه هاروارد» منتشر شده است.
مجموع کمکهای نظامی خارجی در دوره جنگ هشتساله به عراق ارزشی در حدود ۸۰ میلیارد دلار و مجموع کمکهای نظامی خارجی به جمهوری اسلامی در حدود ۲۴ میلیارد دلار بوده است.
اتحاد جماهیر شوروی در راس کشورهای کمککننده به عراق در جنگ با ایران بوده است. ارزش مجموع کمکهای نظامی شوروی به عراق دست کم ۳۰ میلیارد دلار بوده است که در برخی از منابع تا ۴۰ میلیارد هم تخمین زده شده است. این رقم نشان میدهد نیمی از همه کمکهای خارجی که صدام برای جنگیدن با ایران دریافت کرده، از سوی شوروی تامین شده است.
🔹پس از شوروی، فرانسه با ۱۷ میلیارد دلار، چین ۶ میلیارد، ایتالیا نزدیک به ۴ میلیارد، مصر ۳ میلیارد، برزیل ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار و یوگسلاوی ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار، در ردیفهای بعدی کمک نظامی به عراق هستند.
🔹کشورهایی که کمتر از یکمیلیارد دلار به صدام در زمان جنگ با ایران کمک کردند عبارتند از رومانی، لهستان، چکسلواکی، اتریش، مجارستان، آفریقای جنوبی، آلمان غربی، اسپانیا، سوییس و سوئد. بر اساس کتاب جنگ ایران و عراق، نوشته رازوو، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی، کویت، امارات، بحرین، قطر و عمان کمکهای بسیار ناچیزی به صدام کردند که رقم آنها کمتر از ۵۰ میلیون دلار بوده است.
🔹در تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی، کشورهای حوزه خلیج فارس، خصوصا عربستان سعودی یکی از تامینکنندگان مالی عراق در جنگ با ایران معرفی میشوند. این در حالیست که اسناد بهدستآمده از آرشیو اسناد ملی عراق پس از سقوط صدام حسین در تطبیق با اسناد وزارت دفاع آمریکا نشان میدهند، کمکهای مالی کشورهای خلیج فارس به صدام در حدی است که در مقایسه با کمک عظیم شوروی، میتوان از آنها صرف نظر کرد.
🔹اما در ۲۴ میلیارد کمک خارجی به ایران در زمان جنگ چه کشورهایی نقش اصلی را داشتهاند؟ چین و کره شمالی با کمک مالی هر یک به ارزش تخمینی ۳ میلیارد دلار (در مجموع ۶ میلیارد) در بالای فهرست کمککنندگان به جمهوری اسلامی قرار داشتهاند. لیبی با ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار، شوروی ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار، کره جنوبی ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیارد دلار، دیگر کمککنندگان اصلی به ایران بودهاند.
🔹بلغارستان، سوریه، پرتغال، اسپانیا، بریتانیا، سوند، ایتالیا، فرانسه، اتریش، برزیل، سوییس، یونان، آفریقای جنوبی و اتیوپی، در ردیف کشورهایی هستند که کمتر از یک میلیارد در طول جنگ هشت ساله به ایران کمک کردهاند. سوریه مهمترین همپیمان جمهوری اسلامی در این جنگ معادل ۸۰۰ میلیون دلار کمک کرد که کمتر از کمک کره جنوبی محسوب میشود که رابطه نزدیکی هم با جمهوری اسلامی ندارد.
🔹ارزش مالی کمکهای ایالات متحده به ایران در این جنگ هشتساله معادل ۶۵۰ میلیون دلار بوده است. در مقابل کمک آمریکا به عراق ۲۵۰ میلیون دلار بوده است؛ یعنی ارزش مساعدتهای نظامی آمریکا به ایران، تقریبا سه برابر ارزش کمک به عراق بوده است. بر خلاف آنچه تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی میگوید ارزش کمکهای نظامی ایالات متحده به ایران بیش از عراق بوده است و اتحاد جماهیر شوروی که جمهوری اسلامی وارث آن؛ یعنی روسیه را، «متحد استراتژیک» خود میداند، بیشترین مساعدتهای نظامی به عراق را بر عهده داشته است؛ مساعدتهایی که به معنی نیمی از کمک های خارجی به عراق بودهاند.
اروپا نزدیک به ۳۶ میلیارد دلار سلاح در جنگ ایران و عراق به فروش رسانده است .
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
♻️بر اساس اسناد ارائهشده در کتاب «جنگ ایران و عراق»، نوشته «پیر رازو »، که توسط «انتشارات دانشگاه هاروارد» منتشر شده است.
مجموع کمکهای نظامی خارجی در دوره جنگ هشتساله به عراق ارزشی در حدود ۸۰ میلیارد دلار و مجموع کمکهای نظامی خارجی به جمهوری اسلامی در حدود ۲۴ میلیارد دلار بوده است.
اتحاد جماهیر شوروی در راس کشورهای کمککننده به عراق در جنگ با ایران بوده است. ارزش مجموع کمکهای نظامی شوروی به عراق دست کم ۳۰ میلیارد دلار بوده است که در برخی از منابع تا ۴۰ میلیارد هم تخمین زده شده است. این رقم نشان میدهد نیمی از همه کمکهای خارجی که صدام برای جنگیدن با ایران دریافت کرده، از سوی شوروی تامین شده است.
🔹پس از شوروی، فرانسه با ۱۷ میلیارد دلار، چین ۶ میلیارد، ایتالیا نزدیک به ۴ میلیارد، مصر ۳ میلیارد، برزیل ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار و یوگسلاوی ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار، در ردیفهای بعدی کمک نظامی به عراق هستند.
🔹کشورهایی که کمتر از یکمیلیارد دلار به صدام در زمان جنگ با ایران کمک کردند عبارتند از رومانی، لهستان، چکسلواکی، اتریش، مجارستان، آفریقای جنوبی، آلمان غربی، اسپانیا، سوییس و سوئد. بر اساس کتاب جنگ ایران و عراق، نوشته رازوو، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی، کویت، امارات، بحرین، قطر و عمان کمکهای بسیار ناچیزی به صدام کردند که رقم آنها کمتر از ۵۰ میلیون دلار بوده است.
🔹در تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی، کشورهای حوزه خلیج فارس، خصوصا عربستان سعودی یکی از تامینکنندگان مالی عراق در جنگ با ایران معرفی میشوند. این در حالیست که اسناد بهدستآمده از آرشیو اسناد ملی عراق پس از سقوط صدام حسین در تطبیق با اسناد وزارت دفاع آمریکا نشان میدهند، کمکهای مالی کشورهای خلیج فارس به صدام در حدی است که در مقایسه با کمک عظیم شوروی، میتوان از آنها صرف نظر کرد.
🔹اما در ۲۴ میلیارد کمک خارجی به ایران در زمان جنگ چه کشورهایی نقش اصلی را داشتهاند؟ چین و کره شمالی با کمک مالی هر یک به ارزش تخمینی ۳ میلیارد دلار (در مجموع ۶ میلیارد) در بالای فهرست کمککنندگان به جمهوری اسلامی قرار داشتهاند. لیبی با ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار، شوروی ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار، کره جنوبی ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیارد دلار، دیگر کمککنندگان اصلی به ایران بودهاند.
🔹بلغارستان، سوریه، پرتغال، اسپانیا، بریتانیا، سوند، ایتالیا، فرانسه، اتریش، برزیل، سوییس، یونان، آفریقای جنوبی و اتیوپی، در ردیف کشورهایی هستند که کمتر از یک میلیارد در طول جنگ هشت ساله به ایران کمک کردهاند. سوریه مهمترین همپیمان جمهوری اسلامی در این جنگ معادل ۸۰۰ میلیون دلار کمک کرد که کمتر از کمک کره جنوبی محسوب میشود که رابطه نزدیکی هم با جمهوری اسلامی ندارد.
🔹ارزش مالی کمکهای ایالات متحده به ایران در این جنگ هشتساله معادل ۶۵۰ میلیون دلار بوده است. در مقابل کمک آمریکا به عراق ۲۵۰ میلیون دلار بوده است؛ یعنی ارزش مساعدتهای نظامی آمریکا به ایران، تقریبا سه برابر ارزش کمک به عراق بوده است. بر خلاف آنچه تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی میگوید ارزش کمکهای نظامی ایالات متحده به ایران بیش از عراق بوده است و اتحاد جماهیر شوروی که جمهوری اسلامی وارث آن؛ یعنی روسیه را، «متحد استراتژیک» خود میداند، بیشترین مساعدتهای نظامی به عراق را بر عهده داشته است؛ مساعدتهایی که به معنی نیمی از کمک های خارجی به عراق بودهاند.
اروپا نزدیک به ۳۶ میلیارد دلار سلاح در جنگ ایران و عراق به فروش رسانده است .
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤15👍6
نتیجه انقلابی بودن ونه سیاستمدار بودن ...می شود هم مذاکره وهم جنگ و بد تر از آن هم مذاکره بی اثر می شود وهم مکانیزم ماشه فعال ؛
در مخیله حاکمیتی که انقلابی بودن با ارزش تر از سیاستمدار بودن است. وارونگی امریست طبیعی و شلختگی و نامنظمی در بطن جامعه جولان دار است و یاس و بیم چون بختک سایه افکنده و بازار متلاطم در انتظار طوفانی سهمگین ؛
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
در مخیله حاکمیتی که انقلابی بودن با ارزش تر از سیاستمدار بودن است. وارونگی امریست طبیعی و شلختگی و نامنظمی در بطن جامعه جولان دار است و یاس و بیم چون بختک سایه افکنده و بازار متلاطم در انتظار طوفانی سهمگین ؛
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍33❤3🤬2
♻️چرا پزشکیان در رفع تحریمها ناکام ماند؟!
عوامل بسیاری که دیگران نیز بدان پرداخته اند در این ناکامی نقش داشتند شاید بزرگترین آن خنثی کردن فعالیتهای پزشکیان توسط رهبری بود.
دو دهه گذشته رهبری به ویژه در بحث برجام با مواضعی که اتخاذ کردند برجام را بی اثر و عقیم گذاشتند.
موشکپراکنی در شب امضای توافق نامه تحت نظر فرماندهی کل قوا و عدم مجوز ورود آمریکا در اقتصاد ایران عملا برجام را با شکست و موجب خروج بازنده این توافق یعنی آمریکا شد.
مواضع ایشان یک روز پیش از سخنرانی پزشکیان در صحن عمومی سازمان ملل ریختن آب پاکی برای هرگونه مصالحه ومذاکره بود.
نشست عمومی سازمان ملل فرصت خوبی بود تا با یک چرخش نرم و قهرمانانه حاضران در مجمع را برای توافقی ارزنده در جلوگیری از بازگشت تحریم ها متقاعد سازد.
پزشکیان فقط در ابراز مواضع جنگ دوازده روزه توسط اسراییل و آمریکا خودش بود مابقی هیچ ؛
و اما دومین علت ناکامی پزشکیان در رفع تحریم ها ،نداشتن پشتوانه فکری منبعث از احزاب است.
ایشان بارها گفتند که حزبی نیستند و چند باری هم گفتند اصلاح طلبم.
حزبی نبودن بزرگترین نقطه ضعف یک سیاستمدار است سیاستمدار بدون حمایت فکری، بدون در بر داشتن پشتوانه خردجمعی قطعا در استیصال قرار خواهد گرفت.
اصلاح طلبی ویا اصولگرایی یک گرایش سیاسی است توان تغذیه راهبردی ندارند.
بنابراین شکست قاطبه روسای جمهور در ایران به دلیل عدم بیرون آمدن از احزاب کارآمد با ساختار شایسته و بایسته است.
نداشتن حزب و عدم تغذیه فکری و راهکارهای متناسب با زمان هر سیاست پیشه و هر رئیس جمهوری از جمله پزشکیان را در دامن اقتدارگرایی می اندازد.
حریف یا دشمن در آنسوی میز یا منطقه نبرد، برای پیروزی نشسته و یا آمده است.
از دشمن گله ای نیست. کار دشمن دشمنی کردن است.
اما چرا این موضوع ساده توسط سیاسیون درک نمی شود جای تعجب دارد!
پزشکیان طی ۱۵ ماه گذشته بجر دو سه مورد کارنامه موفقی نداشته است حال چگونه می تواند با قطعنامه های فعال شده مواجه گردد ؟ خدا داند!
آیا پزشکیان در ماههای پیش رو کاری از پیش خواهد برد ..آیا باز هم به حمایت رهبری تکیه و از آن به نیکی یاد خواهد کرد؟
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
عوامل بسیاری که دیگران نیز بدان پرداخته اند در این ناکامی نقش داشتند شاید بزرگترین آن خنثی کردن فعالیتهای پزشکیان توسط رهبری بود.
دو دهه گذشته رهبری به ویژه در بحث برجام با مواضعی که اتخاذ کردند برجام را بی اثر و عقیم گذاشتند.
موشکپراکنی در شب امضای توافق نامه تحت نظر فرماندهی کل قوا و عدم مجوز ورود آمریکا در اقتصاد ایران عملا برجام را با شکست و موجب خروج بازنده این توافق یعنی آمریکا شد.
مواضع ایشان یک روز پیش از سخنرانی پزشکیان در صحن عمومی سازمان ملل ریختن آب پاکی برای هرگونه مصالحه ومذاکره بود.
نشست عمومی سازمان ملل فرصت خوبی بود تا با یک چرخش نرم و قهرمانانه حاضران در مجمع را برای توافقی ارزنده در جلوگیری از بازگشت تحریم ها متقاعد سازد.
پزشکیان فقط در ابراز مواضع جنگ دوازده روزه توسط اسراییل و آمریکا خودش بود مابقی هیچ ؛
و اما دومین علت ناکامی پزشکیان در رفع تحریم ها ،نداشتن پشتوانه فکری منبعث از احزاب است.
ایشان بارها گفتند که حزبی نیستند و چند باری هم گفتند اصلاح طلبم.
حزبی نبودن بزرگترین نقطه ضعف یک سیاستمدار است سیاستمدار بدون حمایت فکری، بدون در بر داشتن پشتوانه خردجمعی قطعا در استیصال قرار خواهد گرفت.
اصلاح طلبی ویا اصولگرایی یک گرایش سیاسی است توان تغذیه راهبردی ندارند.
بنابراین شکست قاطبه روسای جمهور در ایران به دلیل عدم بیرون آمدن از احزاب کارآمد با ساختار شایسته و بایسته است.
نداشتن حزب و عدم تغذیه فکری و راهکارهای متناسب با زمان هر سیاست پیشه و هر رئیس جمهوری از جمله پزشکیان را در دامن اقتدارگرایی می اندازد.
حریف یا دشمن در آنسوی میز یا منطقه نبرد، برای پیروزی نشسته و یا آمده است.
از دشمن گله ای نیست. کار دشمن دشمنی کردن است.
اما چرا این موضوع ساده توسط سیاسیون درک نمی شود جای تعجب دارد!
پزشکیان طی ۱۵ ماه گذشته بجر دو سه مورد کارنامه موفقی نداشته است حال چگونه می تواند با قطعنامه های فعال شده مواجه گردد ؟ خدا داند!
آیا پزشکیان در ماههای پیش رو کاری از پیش خواهد برد ..آیا باز هم به حمایت رهبری تکیه و از آن به نیکی یاد خواهد کرد؟
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍22❤8👎2😢1
♻️کار از کجا خراب شد؟
(بخش سوم)
کسانی در پاسخ به این پرسش که کار از کجا خراب شد، چنین پاسخ میدهند: ساختار سیاسی از همان آغاز تاسیس و سپس استقرار، معیوب بوده و فاقد سازگاری درونی و کارآمدی لازم است. ساختاری که علاوه بر نقص، دچار ناهماهنگی درونی است و از این رو همواره تنشهای درون سیستمی او را به ضعف و ناکارآمدی کشانده است
❗️۳. ساختار سیاسی معیوب
قائلان به این پاسخ به موارد زیر اشاره میکنند و آنها را علل اصلی وضعیت موجود برمیشمرند:
✔️ الف) تضاد و دوپارهگی ساختاری، یا همان "حاکمیت دوگانه".
به این معنا که نظام سیاسی حاکم، نه یکپارچه و منسجم که برگرفته از دو شیوهی حکمرانی متضاد است. از یک سو حکمرانی مبتنی بر رای و نظر و رضایت مردم است و از سوی دیگر، حکمرانی مبتنی بر مشروعیت الهی و آسمانی که وظیفهی خود را برقراری حاکمیت الله میداند. حاکمیت دوگانهای که از منظر مشروعیت، "دوپایه" است. مشروعیت زمینی مبتنی برقرارداد اجتماعی و مشروعیت دینی مبتنی بر فقه و شریعت.
این دیدگاه، مصائب و مسایل چند دههی اخیر را نتیجهی نزاع و کشمکش میان دو الگوی حکمرانی مستقر در یک نظام سیاسی میداند.
✔️ ب) فقدان سازوکار پاسخگویی
قائلان به این رویکرد، بر این باورند که سیاستورزی در فضای تیره و تاریک، پنهانی و پشت صحنه، به حاکمان فرصت میدهد که بر تصمیمات غلط و راههای رفتهی اشتباه، پوششی از توجیهات بکشند و آنها را از چشم مردم دور نگه دارند.
شفافیت، یکی از شروط اصلی دموکراسی است. زیرا لازمه و مقدمهی پاسخگویی تصمیمگیران است. در هوای غبارآلود، هر کسی میتواند هر تصمیمی بگیرد و از تبعات آن تصمیم در امان باشد.
هنگامی که در فرهنگ سیاسی، کنش پاسخگویی درج نشده باشد، واضحا مشخص است که ساختار سیاسی معیوب است و همین عیب و نقص، سبب خواهد شد که دههها بگذرد و کشور به سمت هرچه ضعیفتر شدن حرکت کند.
✔️ ج) فقدان مکانیسم کارآمد در حل و فصل منازعات.
در ساختار سیاسی کارآمد، همواره مکانیسمهایی برای حل تنشها و منازعات تعبیه میشود. اما در ساختار نظام سیاسی مستقر در ایران، این مکانیسم یا به صورت کاملا معیوب و یا ناتوان عمل میکند. به نحوی که گویی اساسا تفاوت، اختلاف و منازعه را به رسمیت نمیشناسند و آن را غیرطبیعی تصور میکنند.
از میان چالشها و ناسازگاریها، جدال میان حاکمیت سیاسی و مردم در بارهی آنچه حکم شرعی و فقهی نامیده میشود، از اهمیت بالایی برخوردار است. "حجاب"، صرفا یک نمونه از این نزاع و چالش است.
✔️ د) فقدان مکانیسم "خودانتقادی"
نظامهای سیاسی پویا همچون یک ارگانیسم زنده، دست کم، واجد چهار مولفهی بنیادین هستند که این چهار مولفه، آنها را در برابر تنشها گارانتی میکند.
چهار ویژگی عبارت است از:
اول، نه تنها از نقد منتقدان نمیهراسد، بلکه به استقبال آن میرود، سازوکار قوی درون سیستی "خودانتقادی" دارد. و سامانهی هشداردهندهای دارد که به موقع، بحران را خبر میدهد. نظام هایی که نقد را برنمیتاببند و منتقد را یا نادیده می گیرند و یا او را سرکوب میکنند، در واقع، حسگرهای خود را در مقابل آسیبها از دست میدهد. مانند شخصی که حس لامسهی انگشتان خود را از دست داده باشد. هنگامی که انگشتانش در معرض خطر سوختگی قرار میگیرد، به علت فقدان حسگرهای لازم، دستش خواهد سوخت.
دوم، از انعطاف لازم برای تغییر برخوردارند.
نظامهای منعطف که از تغییر نمیهراسند و با تحولات زمانه سازگار و هماهنگ میشوند. به سخن دیگر، "تغییرپذیرند". زیرا میدانند که جامعه همواره حرکتی رو به جلو دارد و نمیتوان جلو اصلاح، تغییر و تحول آن را سد کرد. از این رو با فهم تحول اجتماعی با ان همسو میشوند.
سوم، دارای قدرت بالای جذب نخبگان هستند.
نظامهای سیاسی پویا، تلاش میکنند با جذب نخبگان به درون ساختار قدرت، دولت قوی داشته باشد. زیرا میدانند اولا، به توانایی های نوظهور جامعه، محتاج هستند و ثانیا، میدانند هرگاه تعداد و حجم نخبگان بیرون حکومت نسبت به نخبگان درون حکومت، افزایش یابد و توازن به هم بخورد، بتدریج حکومت لاغرتر و نحیفتر میشود و قدرتش را از دست میدهد. لازمهی جذب نخبگان، باز بودن مسیر گردش نخبگان در قدرت است.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه ⬇️⬇️⬇️
(بخش سوم)
کسانی در پاسخ به این پرسش که کار از کجا خراب شد، چنین پاسخ میدهند: ساختار سیاسی از همان آغاز تاسیس و سپس استقرار، معیوب بوده و فاقد سازگاری درونی و کارآمدی لازم است. ساختاری که علاوه بر نقص، دچار ناهماهنگی درونی است و از این رو همواره تنشهای درون سیستمی او را به ضعف و ناکارآمدی کشانده است
❗️۳. ساختار سیاسی معیوب
قائلان به این پاسخ به موارد زیر اشاره میکنند و آنها را علل اصلی وضعیت موجود برمیشمرند:
✔️ الف) تضاد و دوپارهگی ساختاری، یا همان "حاکمیت دوگانه".
به این معنا که نظام سیاسی حاکم، نه یکپارچه و منسجم که برگرفته از دو شیوهی حکمرانی متضاد است. از یک سو حکمرانی مبتنی بر رای و نظر و رضایت مردم است و از سوی دیگر، حکمرانی مبتنی بر مشروعیت الهی و آسمانی که وظیفهی خود را برقراری حاکمیت الله میداند. حاکمیت دوگانهای که از منظر مشروعیت، "دوپایه" است. مشروعیت زمینی مبتنی برقرارداد اجتماعی و مشروعیت دینی مبتنی بر فقه و شریعت.
این دیدگاه، مصائب و مسایل چند دههی اخیر را نتیجهی نزاع و کشمکش میان دو الگوی حکمرانی مستقر در یک نظام سیاسی میداند.
✔️ ب) فقدان سازوکار پاسخگویی
قائلان به این رویکرد، بر این باورند که سیاستورزی در فضای تیره و تاریک، پنهانی و پشت صحنه، به حاکمان فرصت میدهد که بر تصمیمات غلط و راههای رفتهی اشتباه، پوششی از توجیهات بکشند و آنها را از چشم مردم دور نگه دارند.
شفافیت، یکی از شروط اصلی دموکراسی است. زیرا لازمه و مقدمهی پاسخگویی تصمیمگیران است. در هوای غبارآلود، هر کسی میتواند هر تصمیمی بگیرد و از تبعات آن تصمیم در امان باشد.
هنگامی که در فرهنگ سیاسی، کنش پاسخگویی درج نشده باشد، واضحا مشخص است که ساختار سیاسی معیوب است و همین عیب و نقص، سبب خواهد شد که دههها بگذرد و کشور به سمت هرچه ضعیفتر شدن حرکت کند.
✔️ ج) فقدان مکانیسم کارآمد در حل و فصل منازعات.
در ساختار سیاسی کارآمد، همواره مکانیسمهایی برای حل تنشها و منازعات تعبیه میشود. اما در ساختار نظام سیاسی مستقر در ایران، این مکانیسم یا به صورت کاملا معیوب و یا ناتوان عمل میکند. به نحوی که گویی اساسا تفاوت، اختلاف و منازعه را به رسمیت نمیشناسند و آن را غیرطبیعی تصور میکنند.
از میان چالشها و ناسازگاریها، جدال میان حاکمیت سیاسی و مردم در بارهی آنچه حکم شرعی و فقهی نامیده میشود، از اهمیت بالایی برخوردار است. "حجاب"، صرفا یک نمونه از این نزاع و چالش است.
✔️ د) فقدان مکانیسم "خودانتقادی"
نظامهای سیاسی پویا همچون یک ارگانیسم زنده، دست کم، واجد چهار مولفهی بنیادین هستند که این چهار مولفه، آنها را در برابر تنشها گارانتی میکند.
چهار ویژگی عبارت است از:
اول، نه تنها از نقد منتقدان نمیهراسد، بلکه به استقبال آن میرود، سازوکار قوی درون سیستی "خودانتقادی" دارد. و سامانهی هشداردهندهای دارد که به موقع، بحران را خبر میدهد. نظام هایی که نقد را برنمیتاببند و منتقد را یا نادیده می گیرند و یا او را سرکوب میکنند، در واقع، حسگرهای خود را در مقابل آسیبها از دست میدهد. مانند شخصی که حس لامسهی انگشتان خود را از دست داده باشد. هنگامی که انگشتانش در معرض خطر سوختگی قرار میگیرد، به علت فقدان حسگرهای لازم، دستش خواهد سوخت.
دوم، از انعطاف لازم برای تغییر برخوردارند.
نظامهای منعطف که از تغییر نمیهراسند و با تحولات زمانه سازگار و هماهنگ میشوند. به سخن دیگر، "تغییرپذیرند". زیرا میدانند که جامعه همواره حرکتی رو به جلو دارد و نمیتوان جلو اصلاح، تغییر و تحول آن را سد کرد. از این رو با فهم تحول اجتماعی با ان همسو میشوند.
سوم، دارای قدرت بالای جذب نخبگان هستند.
نظامهای سیاسی پویا، تلاش میکنند با جذب نخبگان به درون ساختار قدرت، دولت قوی داشته باشد. زیرا میدانند اولا، به توانایی های نوظهور جامعه، محتاج هستند و ثانیا، میدانند هرگاه تعداد و حجم نخبگان بیرون حکومت نسبت به نخبگان درون حکومت، افزایش یابد و توازن به هم بخورد، بتدریج حکومت لاغرتر و نحیفتر میشود و قدرتش را از دست میدهد. لازمهی جذب نخبگان، باز بودن مسیر گردش نخبگان در قدرت است.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه ⬇️⬇️⬇️
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍9❤4👎1
ادامه از 👆(کار از کجا خراب شد ) بخش سوم
چهارم، عقلانیت استراتژیک قوی دارند.
"دنیل لیتل" در کتاب "تبیین در علوم اجتماعی" دو نوع "عقلانیت پارامتریک" و "عقلانیت استراتژیک" را از هم تفکیک میکند.
در نظر "لیتل"، "عقلانیت پارامتریک"، وقتی مطرح میشود که شخص، برای رسیدن به هدفش، مثلا ساختن یک پل و یا ساختن یک خانه، با رقیبی که کنش او را تحت تاثیر قرار دهد و توفیق و یا عدم توفیق او را مشروط کند، روبرو نیست. در این صورت، شخص، کافی است تلاشش را بر محاسبات ساخت پل و یا ساخت خانه، متمرکز کند. اما "عقلانیت استراتژیک" زمانی مطرح میشود که شخص، علاوه برمحاسبات کنش خود برای رسیدن به هدفی که دارد، لازم باشد کنش رقیب را نیز پیشبینی و محاسبه نماید و با توجه به بازی حریف، بازی خود را پیش ببرد. شبیه شطرنج، که بازیکن، هم حرکت خود را محاسبه میکند و هم لازم است حرکت رقیب را پیشبینی نماید. پس از محاسبهی امکانها و مسیرهای مهرهی خود، امکانها و مسیرهای احتمالی حرکت مهره.ی رقیب را نیز به حساب میآورد، آنگاه دست به مهره میشود.
در نظر باورمندان به این که ساختار سیاسی ایران معیوب است، حاکمیت سیاسی، نه تنها قدرت جذب نخبگان را ندارد، بلکه نخبگان را از خود میراند. فاقد انعطاف لازم در برابر تغییر و تحولات جامعه است، زیرا دچار "انجماد ساختاری" است. از نقد میهراسد، سامانهی موثر خودکاوی و خودانتقادی ندارد و خود را در یک "یقین ایدئولوژیک" غرق کرده است. به دیگر عبارت، دچار "انسداد ساختاری" است. هم چنین، گویی در میدان بدون رقیب، بازی میکند، زیرا فاقد عقلانیت استراتژیک موثر است. از این رو بدون محاسبهی تواناییها و امکانهای حریف، تصمیم میگیرد و دست به کنش میزند. به همین خاطر است که اکثر تصمیمات و سیاستهایش در صحنهی بین الملل ناکام میماند.
✅ نتیجهی آن چه از منظر "معیوب بودن ساختار سیاسی"، مطرح شد، این است که حاکمیت سیاسی ایران، دچار نقص و عیب درونی است. بنابراین بحرانها از دل خود این ساختار معیوب میجوشد و بالا میآید. و به علت همین عیوب است که نمیتواند تنشها و بحرانهای پیش روی خود را نه بفهمد و نه آن را حل و فصل نماید.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
چهارم، عقلانیت استراتژیک قوی دارند.
"دنیل لیتل" در کتاب "تبیین در علوم اجتماعی" دو نوع "عقلانیت پارامتریک" و "عقلانیت استراتژیک" را از هم تفکیک میکند.
در نظر "لیتل"، "عقلانیت پارامتریک"، وقتی مطرح میشود که شخص، برای رسیدن به هدفش، مثلا ساختن یک پل و یا ساختن یک خانه، با رقیبی که کنش او را تحت تاثیر قرار دهد و توفیق و یا عدم توفیق او را مشروط کند، روبرو نیست. در این صورت، شخص، کافی است تلاشش را بر محاسبات ساخت پل و یا ساخت خانه، متمرکز کند. اما "عقلانیت استراتژیک" زمانی مطرح میشود که شخص، علاوه برمحاسبات کنش خود برای رسیدن به هدفی که دارد، لازم باشد کنش رقیب را نیز پیشبینی و محاسبه نماید و با توجه به بازی حریف، بازی خود را پیش ببرد. شبیه شطرنج، که بازیکن، هم حرکت خود را محاسبه میکند و هم لازم است حرکت رقیب را پیشبینی نماید. پس از محاسبهی امکانها و مسیرهای مهرهی خود، امکانها و مسیرهای احتمالی حرکت مهره.ی رقیب را نیز به حساب میآورد، آنگاه دست به مهره میشود.
در نظر باورمندان به این که ساختار سیاسی ایران معیوب است، حاکمیت سیاسی، نه تنها قدرت جذب نخبگان را ندارد، بلکه نخبگان را از خود میراند. فاقد انعطاف لازم در برابر تغییر و تحولات جامعه است، زیرا دچار "انجماد ساختاری" است. از نقد میهراسد، سامانهی موثر خودکاوی و خودانتقادی ندارد و خود را در یک "یقین ایدئولوژیک" غرق کرده است. به دیگر عبارت، دچار "انسداد ساختاری" است. هم چنین، گویی در میدان بدون رقیب، بازی میکند، زیرا فاقد عقلانیت استراتژیک موثر است. از این رو بدون محاسبهی تواناییها و امکانهای حریف، تصمیم میگیرد و دست به کنش میزند. به همین خاطر است که اکثر تصمیمات و سیاستهایش در صحنهی بین الملل ناکام میماند.
✅ نتیجهی آن چه از منظر "معیوب بودن ساختار سیاسی"، مطرح شد، این است که حاکمیت سیاسی ایران، دچار نقص و عیب درونی است. بنابراین بحرانها از دل خود این ساختار معیوب میجوشد و بالا میآید. و به علت همین عیوب است که نمیتواند تنشها و بحرانهای پیش روی خود را نه بفهمد و نه آن را حل و فصل نماید.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤8👍5👎1
پیش از این بر سرما این همه آزار نبود/
جای گل در چمن و گلشن ما خار نبود/
گرچه مابین گل وسبزه گهی خاری داشت/
لای هر خار وخسی لانه کفتار نبود/
سوسن از شادی وآزادی خود می خندید /
چشم نرگس به دل دشت و دمن زار نبود/
غنچه با پرتوی خورشید شکوفا می شد/
ذوق پروانه گرفتار شب تار نبود/
دشت گل در قدم لاله رخان می رقصید/
دامن سرخ شقایق غم گلزار نبود/
نغمه بلبل بیدل همه جا بر پا بود /
جای زاغ و ذغن تشنه قار قار نبود/
رسم و آیین وطن حرمت ایرانی داشت/
جای گرگان دغل ، روبه مکار نبود /
دیو جهل آمد وشد خانه اندیشه خراب/
ظلمت و محنت افراد تبه کار نبود/
روح ایرانی گرفتار ریا کاران شد/
دزد و شیاد و ربا خوار جفاکار نبود/
رسم و آئین خدا شد سخن مدعیان /
میهنم جایگه قوم دغلکار نبود/
هرچه با نام علی از همه غارت کردند/
این همه جور وجفا راه علی وار نبود/
نه تورم نه گرانی ، همه ارزانی بود/
هیچ کس همچو " کریمی" که بدهکار نبود.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
جای گل در چمن و گلشن ما خار نبود/
گرچه مابین گل وسبزه گهی خاری داشت/
لای هر خار وخسی لانه کفتار نبود/
سوسن از شادی وآزادی خود می خندید /
چشم نرگس به دل دشت و دمن زار نبود/
غنچه با پرتوی خورشید شکوفا می شد/
ذوق پروانه گرفتار شب تار نبود/
دشت گل در قدم لاله رخان می رقصید/
دامن سرخ شقایق غم گلزار نبود/
نغمه بلبل بیدل همه جا بر پا بود /
جای زاغ و ذغن تشنه قار قار نبود/
رسم و آیین وطن حرمت ایرانی داشت/
جای گرگان دغل ، روبه مکار نبود /
دیو جهل آمد وشد خانه اندیشه خراب/
ظلمت و محنت افراد تبه کار نبود/
روح ایرانی گرفتار ریا کاران شد/
دزد و شیاد و ربا خوار جفاکار نبود/
رسم و آئین خدا شد سخن مدعیان /
میهنم جایگه قوم دغلکار نبود/
هرچه با نام علی از همه غارت کردند/
این همه جور وجفا راه علی وار نبود/
نه تورم نه گرانی ، همه ارزانی بود/
هیچ کس همچو " کریمی" که بدهکار نبود.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍11❤3👏2
♻️ قصه پرغصه خانهدار شدن در ایران/ دوره زمانی انتظار برای خانهدار شدن از ۱۰۰سال عبور کرد
حسن محتشم، کارشناس مسکن:
🔹بازار مسکن حدود دو سال است که در رکود نامتعارفی بهسر میبرد؛ رکودی تورمی که با گردش نقدینگی پایین و کاهش درآمد سرانه، شرایط خانهدار شدن را برای مردم بسیار ضعیف کرده است؛ مگر در مواردی که از محل ارث منابعی به دست آید.
🔹در کشورهای توسعهیافته افراد میتوانند طی ۱۰ تا ۱۲سال کار، بخشی از درآمد خود را پسانداز کرده و از این طریق به خانهدار شدن امیدوار باشند.
🔹️اما شرایط بیمارگونه اقتصاد ایران باعث شده این موضوع برای مردم به یک رویا و آرزو بدل شود و دوره زمانی انتظار برای خانهدار شدن در کشور از ۱۰۰سال عبور کرده است.
🔹تا زمانی که نرخ ارز تکنرخی و رانت ناشی از دونرخی بودن آن حذف نشود، وضعیت بازار مسکن و سرمایهگذاری در این بخش همچنان بحرانی باقی خواهد ماند.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
حسن محتشم، کارشناس مسکن:
🔹بازار مسکن حدود دو سال است که در رکود نامتعارفی بهسر میبرد؛ رکودی تورمی که با گردش نقدینگی پایین و کاهش درآمد سرانه، شرایط خانهدار شدن را برای مردم بسیار ضعیف کرده است؛ مگر در مواردی که از محل ارث منابعی به دست آید.
🔹در کشورهای توسعهیافته افراد میتوانند طی ۱۰ تا ۱۲سال کار، بخشی از درآمد خود را پسانداز کرده و از این طریق به خانهدار شدن امیدوار باشند.
🔹️اما شرایط بیمارگونه اقتصاد ایران باعث شده این موضوع برای مردم به یک رویا و آرزو بدل شود و دوره زمانی انتظار برای خانهدار شدن در کشور از ۱۰۰سال عبور کرده است.
🔹تا زمانی که نرخ ارز تکنرخی و رانت ناشی از دونرخی بودن آن حذف نشود، وضعیت بازار مسکن و سرمایهگذاری در این بخش همچنان بحرانی باقی خواهد ماند.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤6😢3👍2👌2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♻️اکر فکری نشود واقعه ای شبیه به وقایع آخرالزمانی تایلند، اصفهان و کشور را در بر خواهد گرفت.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
😢5👍3❤2👎2
♻️کار از کجا خراب شد؟
. (بخش چهارم)
در سه بخش پیشین اختصارا به سه پاسخ پرداخته شد.
پاسخ اول: حکومت دینی
پاسخ دوم : حکومت ایدئولوژیک
پاسخ سوم: ساختار سیاسی معیوب
و اکنون پاسخ چهارم به این پرسش که "کار از کجا خراب شد؟":
❗️۴. استکبار جهانی و سلطهی ابرقدرتها
گروهی در علتیابی شرایط موجود ایران، استکبار و سلطهی جهانی غرب را علتالعلل میدانند. از نظر آنان وضع نابسامان موجود، ناشی از دشمنی دشمنان و خوی استکبار کشورهایی است که جز به منافع خودشان، به هیچ نمیاندیشند. سلطهجویانی که با اساس انقلاب اسلامی و با دین اسلام مخالفاند و از همان آغاز خیزش انقلاب ۵۷، دشمنی خود را به نحو آشکار و نهان شروع کردند و بتدریج انواع مزاحمتها، محدودیتها و مشکلات بر سر راه حکومت نوپای ایران قرار دادند.
در حقیقت این گروه، علتالعلل را نه در داخل که در عملکرد نظاماتی میبینند که با ایران دشمنی کردند و در دشمنی خود از هیچ اقدامی هم فروگذار نکردند. بنابراین، گردابی که اکنون در آن دست و پا میزنیم، محصول زورگوییها و فشارهای نظام استکبار جهانی است.
✅ این گروه برای توجیه باورشان، به ویژه به تاریخ صد سالهی اخیر ایران مراجعه میکنند و با اشاره به شواهد مکرر تاریخی مانند کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مردمی مصدق، و نیز نفوذ و دخالت کشورهایی مانند امریکا، بریتانیا و.... در ایران، نشان میدهند که غرب، اساسا با پیشرفت، استقلال و عزت ایرانیان مخالف است. زیرا ایران مستقل و قوی، مانع چپاول سرمایههای کشور و سلطهی آنان بر اقتصاد و سیاست است.
در نظر این گروه، خصومت بنیادین امریکا با ایران ناشی از مقاومت ایران در برابر زیادهخواهیها و چپاول غارتگران و یا چیزی است که امپرالیسم مینامندش. به سخن دیگر، در این ایده، از آنجایی که ایران بر استقلال و عزت خویش پای میفشرد و میخواهد از کمند سلطهی غرب بگریزد، بنابراین کشورهای غربی با او سر سازش نداشته و از هر روشی که بتوانند دشمنی میکنند و با فشار آوردن به ایران، از طریق تحریمها و تهدیدها، باعث شدهاند که به شرایط سخت و حادی کشیده شویم.
✅ گروه اخیر، علاوه بر این که نظام سلطهجویانهی جهانی را عامل اصلی معرفی میکنند، به یک ایدهی دیگری نیز معتقدند. این که باید با نظام سلطه مبارزه کرد. با استکبار جنگید و مرگ او را فریاد زد.
به دیگر سخن، گویی در خود، وظیفهای احساس میکنند که واجد رسالت الهی و تاریخی هستند تا در مقابل ستم نظام سلطه به جهان اسلام بایستند و به جای همهی امت اسلامی هزینه بدهد. در حقیقت، حاکمیت ایران خود را در قامت و لباس نجاتبخش مستضعفان تصور میکند.
✔️ غربستیزی بنیادگرایانه
در مقابل این ایده که علت اصلی، تهاجم، توطئه و جنگ سلطهجویان علیه ایران است، کسانی دیگر بر این نکته انگشت تاکید میگذارند که غربستیزی بنیادگرایانه و سیاست مقابله و تهاجمی که از همان ابتدای پیروزی انقلاب ۵۷ شکل گرفت، سبب شد که غرب، ایران را به منزلهی یک تهدید بزرگ و حتی "محور شرارت"، معرفی کند. در نتیجه تخاصمی آشتیناپذیر میان ایران و کشورهای غربی به ویژه امریکا و سپس، اروپا آغاز گردید.
این گروه، نیز کلام رهبران و مسئولین در سخنرانیها، اشغال سفارت امریکا و تحلیلها و سیاستهای اعلامی در قبال غرب را به عنوان شواهد مدعایشان به میان میآورند و بر این باور هستند که سیاست بینالمللی ایران در کجراههای از ستیز و جدال پایانناپذیر قرار گرفته است که مسبب شرایط کنونی است.
سخن این گروه، نه برای تبرئهی غرب و نه برای پوشاندن ردای معصومیت براندام ناساز و بدقوارهی سلطهی جهانی است، که برای نشان دادن اشتباهاتی است که در رویکردها و سیاستهای کلی حاکمیت جاری میشود. رویکردی که بتدریج زمینهساز رویارویی گردیده است.
باورمندان به این گونه از علتیابی، تبار رویکرد غربستیزانه را در حرکات و سخنان افراطی جریان بزرگی مانند اخوانالمسلمین و جریانهای چپ مارکسیستی میبرند و به خصوص تاثیرات اندیشههای سید قطب را بر حاکمان ایران پررنگ میدانند. جریانی که غرب را "جاهلیت مدرن" و کفر و ظلمت مینامد.
بر اساس چنین تفکری، ستیز و مقابله در برابر "غرب مهاجم" و "جامعهی جاهلی"، امری بدیهی، اجتنابناپذیر و جبری است. زیرا کفر غرب، اساسا با دیانت و به ویژه با اسلام دشمنی دارد. لاجرم این رویارویی، رخدادنی بوده است..
➖ هر دو گروه، تقابل غرب و ایران را علتالعلل نابسامانی ایران تلقی میکنند، با این تفاوت که گروه اول، دشمنی غرب با ایران را ذاتی آن تمدن میبینند، اما گروه دوم، بر این باور است که غربستیزی و چند دهه، غرب را به عنوان دشمن دانستن و بر او مرگ فرستادن و .... سبب شلعهور شدن دشمنیها شد. به سخن دیگر رویکردها و سیاستهای اشتباه، کار را به تقابل کشاند.
✍️ علی زمانیان ... ۰۷ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
. (بخش چهارم)
در سه بخش پیشین اختصارا به سه پاسخ پرداخته شد.
پاسخ اول: حکومت دینی
پاسخ دوم : حکومت ایدئولوژیک
پاسخ سوم: ساختار سیاسی معیوب
و اکنون پاسخ چهارم به این پرسش که "کار از کجا خراب شد؟":
❗️۴. استکبار جهانی و سلطهی ابرقدرتها
گروهی در علتیابی شرایط موجود ایران، استکبار و سلطهی جهانی غرب را علتالعلل میدانند. از نظر آنان وضع نابسامان موجود، ناشی از دشمنی دشمنان و خوی استکبار کشورهایی است که جز به منافع خودشان، به هیچ نمیاندیشند. سلطهجویانی که با اساس انقلاب اسلامی و با دین اسلام مخالفاند و از همان آغاز خیزش انقلاب ۵۷، دشمنی خود را به نحو آشکار و نهان شروع کردند و بتدریج انواع مزاحمتها، محدودیتها و مشکلات بر سر راه حکومت نوپای ایران قرار دادند.
در حقیقت این گروه، علتالعلل را نه در داخل که در عملکرد نظاماتی میبینند که با ایران دشمنی کردند و در دشمنی خود از هیچ اقدامی هم فروگذار نکردند. بنابراین، گردابی که اکنون در آن دست و پا میزنیم، محصول زورگوییها و فشارهای نظام استکبار جهانی است.
✅ این گروه برای توجیه باورشان، به ویژه به تاریخ صد سالهی اخیر ایران مراجعه میکنند و با اشاره به شواهد مکرر تاریخی مانند کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مردمی مصدق، و نیز نفوذ و دخالت کشورهایی مانند امریکا، بریتانیا و.... در ایران، نشان میدهند که غرب، اساسا با پیشرفت، استقلال و عزت ایرانیان مخالف است. زیرا ایران مستقل و قوی، مانع چپاول سرمایههای کشور و سلطهی آنان بر اقتصاد و سیاست است.
در نظر این گروه، خصومت بنیادین امریکا با ایران ناشی از مقاومت ایران در برابر زیادهخواهیها و چپاول غارتگران و یا چیزی است که امپرالیسم مینامندش. به سخن دیگر، در این ایده، از آنجایی که ایران بر استقلال و عزت خویش پای میفشرد و میخواهد از کمند سلطهی غرب بگریزد، بنابراین کشورهای غربی با او سر سازش نداشته و از هر روشی که بتوانند دشمنی میکنند و با فشار آوردن به ایران، از طریق تحریمها و تهدیدها، باعث شدهاند که به شرایط سخت و حادی کشیده شویم.
✅ گروه اخیر، علاوه بر این که نظام سلطهجویانهی جهانی را عامل اصلی معرفی میکنند، به یک ایدهی دیگری نیز معتقدند. این که باید با نظام سلطه مبارزه کرد. با استکبار جنگید و مرگ او را فریاد زد.
به دیگر سخن، گویی در خود، وظیفهای احساس میکنند که واجد رسالت الهی و تاریخی هستند تا در مقابل ستم نظام سلطه به جهان اسلام بایستند و به جای همهی امت اسلامی هزینه بدهد. در حقیقت، حاکمیت ایران خود را در قامت و لباس نجاتبخش مستضعفان تصور میکند.
✔️ غربستیزی بنیادگرایانه
در مقابل این ایده که علت اصلی، تهاجم، توطئه و جنگ سلطهجویان علیه ایران است، کسانی دیگر بر این نکته انگشت تاکید میگذارند که غربستیزی بنیادگرایانه و سیاست مقابله و تهاجمی که از همان ابتدای پیروزی انقلاب ۵۷ شکل گرفت، سبب شد که غرب، ایران را به منزلهی یک تهدید بزرگ و حتی "محور شرارت"، معرفی کند. در نتیجه تخاصمی آشتیناپذیر میان ایران و کشورهای غربی به ویژه امریکا و سپس، اروپا آغاز گردید.
این گروه، نیز کلام رهبران و مسئولین در سخنرانیها، اشغال سفارت امریکا و تحلیلها و سیاستهای اعلامی در قبال غرب را به عنوان شواهد مدعایشان به میان میآورند و بر این باور هستند که سیاست بینالمللی ایران در کجراههای از ستیز و جدال پایانناپذیر قرار گرفته است که مسبب شرایط کنونی است.
سخن این گروه، نه برای تبرئهی غرب و نه برای پوشاندن ردای معصومیت براندام ناساز و بدقوارهی سلطهی جهانی است، که برای نشان دادن اشتباهاتی است که در رویکردها و سیاستهای کلی حاکمیت جاری میشود. رویکردی که بتدریج زمینهساز رویارویی گردیده است.
باورمندان به این گونه از علتیابی، تبار رویکرد غربستیزانه را در حرکات و سخنان افراطی جریان بزرگی مانند اخوانالمسلمین و جریانهای چپ مارکسیستی میبرند و به خصوص تاثیرات اندیشههای سید قطب را بر حاکمان ایران پررنگ میدانند. جریانی که غرب را "جاهلیت مدرن" و کفر و ظلمت مینامد.
بر اساس چنین تفکری، ستیز و مقابله در برابر "غرب مهاجم" و "جامعهی جاهلی"، امری بدیهی، اجتنابناپذیر و جبری است. زیرا کفر غرب، اساسا با دیانت و به ویژه با اسلام دشمنی دارد. لاجرم این رویارویی، رخدادنی بوده است..
➖ هر دو گروه، تقابل غرب و ایران را علتالعلل نابسامانی ایران تلقی میکنند، با این تفاوت که گروه اول، دشمنی غرب با ایران را ذاتی آن تمدن میبینند، اما گروه دوم، بر این باور است که غربستیزی و چند دهه، غرب را به عنوان دشمن دانستن و بر او مرگ فرستادن و .... سبب شلعهور شدن دشمنیها شد. به سخن دیگر رویکردها و سیاستهای اشتباه، کار را به تقابل کشاند.
✍️ علی زمانیان ... ۰۷ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤11👎2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥تحلیل کوتاه اما قابل تامل دکتر سریع القلم در خصوص جنگ۱۲ روزه و ...
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍18❤5👌2👎1
♻️این روزها به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع و جنگ هشت ساله و به لطف فضای مجازی تعارض در تاریخ شفاهی جنگ و روشن شدن برخی پنهان کاری ها و آدرس غلط دادن ها ، دریچه های بسیاری به روی مخاطب باز می شود.
نوشتارها و ویدئو هایی دست به دست می شود و نقاط تاریک هشت ساله تا حدودی واکاوی می گردد .
رسانه میلی نیز تلاش خود را برای به انحراف کشاندن اذهان عمومی از اهداف جنگ به کار می گیرد تا جایی که رویارویی با تمام دنیا و عملیات های موفق ونداشتن سلاح و تجهیزات و نفروختن حتی سیم خاردار به کشور، چماقی می شود تا بر سر منتقدین فرود آید
❗️جهت یادآوری عرض کنم که
نیمه اول جنگ تا سال ۶۲ که بزرگترین و موثرترین عملیاتها از جمله بیت المقدس. فتح المبین. طریق القدس ... که موجب باز پس گیری شهرها و روستاهای تحت تصرف عراق شد هم تجهیزات مدرن و دست اول داشتیم و هم نیروهای متخصص و کاردان هم آنچه موجب موفقیت پی درپی در این برهه از جنگ شد پس از وحدت فرماندهی انگیزه قوی در رسیدن به هدف مقدس دفاع از کیان میهن و اخراج نیروهای دشمن از مام وطن بود .
(اگر چه اگر آن ۱۲ هزار نفری که پس از انقلاب تا رده افسر ارشد و درجه دار از ارتش اخراج نشده بودند چه بسا بصره و بغداد در چنگال نیروهای ایران اسیر آمده بود.)
و اما نیمه دوم جنگ از سال ۶۲ دفاع از مام میهن جایش را به صدور انقلاب و عبور از کربلا تا قدس داد تا جایی که موجب شد تا دول عربی و غربی همه جانبه از رژیم صدام حمایت کنند.
نه تنها تحریم تسلیحاتی صورت گرفت بلکه در طول این سالها چندان عملیات موفقی بدست نیاوردیم.
بنابراین اگر سخن از تحریم تسلیحاتی ویا کمک همهجانبه همسایگان به عراق ویا حمایت غرب را می شنویم مربوط به دوره ایست که دفاع از میهن جای خود را به شعارهای ایدئولوژیک ، صدور انقلاب و ساقط نمودن حکومت های همسایگان داد.
#ح_درویشی✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
نوشتارها و ویدئو هایی دست به دست می شود و نقاط تاریک هشت ساله تا حدودی واکاوی می گردد .
رسانه میلی نیز تلاش خود را برای به انحراف کشاندن اذهان عمومی از اهداف جنگ به کار می گیرد تا جایی که رویارویی با تمام دنیا و عملیات های موفق ونداشتن سلاح و تجهیزات و نفروختن حتی سیم خاردار به کشور، چماقی می شود تا بر سر منتقدین فرود آید
❗️جهت یادآوری عرض کنم که
نیمه اول جنگ تا سال ۶۲ که بزرگترین و موثرترین عملیاتها از جمله بیت المقدس. فتح المبین. طریق القدس ... که موجب باز پس گیری شهرها و روستاهای تحت تصرف عراق شد هم تجهیزات مدرن و دست اول داشتیم و هم نیروهای متخصص و کاردان هم آنچه موجب موفقیت پی درپی در این برهه از جنگ شد پس از وحدت فرماندهی انگیزه قوی در رسیدن به هدف مقدس دفاع از کیان میهن و اخراج نیروهای دشمن از مام وطن بود .
(اگر چه اگر آن ۱۲ هزار نفری که پس از انقلاب تا رده افسر ارشد و درجه دار از ارتش اخراج نشده بودند چه بسا بصره و بغداد در چنگال نیروهای ایران اسیر آمده بود.)
و اما نیمه دوم جنگ از سال ۶۲ دفاع از مام میهن جایش را به صدور انقلاب و عبور از کربلا تا قدس داد تا جایی که موجب شد تا دول عربی و غربی همه جانبه از رژیم صدام حمایت کنند.
نه تنها تحریم تسلیحاتی صورت گرفت بلکه در طول این سالها چندان عملیات موفقی بدست نیاوردیم.
بنابراین اگر سخن از تحریم تسلیحاتی ویا کمک همهجانبه همسایگان به عراق ویا حمایت غرب را می شنویم مربوط به دوره ایست که دفاع از میهن جای خود را به شعارهای ایدئولوژیک ، صدور انقلاب و ساقط نمودن حکومت های همسایگان داد.
#ح_درویشی✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍23❤6
♻️زاهدان ۳ سال پس از واقعه
بررسی پرونده ۸ مهرماه ۱۴۰۱ و اقدامات اخیر دولت پزشکیان
🔹در آستانه سومین سالگرد حادثه «جمعه سیاه زاهدان» احکام دادگاه برای متهمین این پرونده صادر شد. به گفته رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان جانباختگان بیگناه این حادثه شهید شناخته شده و دیه آنها پرداخت شد و برای متهمین نیز تا 10 سال حبس تعیین شد.
🔹در روزهای اخیر و بر اساس اطلاعاتی که از سیستان و بلوچستان و سخنان چهرههای شاخص آن به دست میآید، به نظر میرسد در یک سال اخیر و در پی تغییر استاندار و پیگیری این پرونده از سوی استاندار جدید سیستان و بلوچستان شرایط تازهای در روند پیگیریها اتفاق افتاده و عذرخواهی از خانوادههای کشتهشدگان این حادثه رضایت علمای استان، افکار عمومی و خانوادهها را به دنبال داشت؛ البته هنوز نسبت به محتوای احکام اعتراضاتی وجود دارد.
🔹حاج علی اکبری، نماینده رهبری در سفر به سیستان و بلوچستان: آمدهایم اندوه و ناراحتی رهبر انقلاب را از حوادثی که اتفاق افتاده و تدابیر عالی که برای حل مشکلات داشتهاند و تدابیر تکمیلی را با بزرگان استان و گروههای مختلف در میان گذاشته و از عزیزانی که در این حوادث، شهید، جانباخته، جانباز و مجروح شدهاند دیدار خواهیم داشت و از آنها دلجویی خواهیم کرد.
🔹مولوی عبدالحمید: در برنامه اخیر مسئولان برای عذرخواهی آمدند و بعد از سه سال، مسئولان، این جنایت را محکوم کردند و عذرخواهی هم کردند. بههرحال در ایران اینکه کسی گناهی را بپذیرد، خیلی کم اتفاق میافتد و به نظر ما این اتفاق بزرگی است.
🔹منصور بیجار، استاندار سیستان و بلوچستان: هیچ چیز جای عزیزان شما را نمیگیرد اما به حرمت این مکان مقدس و چادر مادران، گذشت کنید. انتهای تمام جنگها صلح است، اجازه ندهیم دشمن از این موضوع سوءاستفاده کند.
🖌منصوره محمدی
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
مقاله کامل را در لینک زیر مطالعه فرمایید 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
بررسی پرونده ۸ مهرماه ۱۴۰۱ و اقدامات اخیر دولت پزشکیان
🔹در آستانه سومین سالگرد حادثه «جمعه سیاه زاهدان» احکام دادگاه برای متهمین این پرونده صادر شد. به گفته رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان جانباختگان بیگناه این حادثه شهید شناخته شده و دیه آنها پرداخت شد و برای متهمین نیز تا 10 سال حبس تعیین شد.
🔹در روزهای اخیر و بر اساس اطلاعاتی که از سیستان و بلوچستان و سخنان چهرههای شاخص آن به دست میآید، به نظر میرسد در یک سال اخیر و در پی تغییر استاندار و پیگیری این پرونده از سوی استاندار جدید سیستان و بلوچستان شرایط تازهای در روند پیگیریها اتفاق افتاده و عذرخواهی از خانوادههای کشتهشدگان این حادثه رضایت علمای استان، افکار عمومی و خانوادهها را به دنبال داشت؛ البته هنوز نسبت به محتوای احکام اعتراضاتی وجود دارد.
🔹حاج علی اکبری، نماینده رهبری در سفر به سیستان و بلوچستان: آمدهایم اندوه و ناراحتی رهبر انقلاب را از حوادثی که اتفاق افتاده و تدابیر عالی که برای حل مشکلات داشتهاند و تدابیر تکمیلی را با بزرگان استان و گروههای مختلف در میان گذاشته و از عزیزانی که در این حوادث، شهید، جانباخته، جانباز و مجروح شدهاند دیدار خواهیم داشت و از آنها دلجویی خواهیم کرد.
🔹مولوی عبدالحمید: در برنامه اخیر مسئولان برای عذرخواهی آمدند و بعد از سه سال، مسئولان، این جنایت را محکوم کردند و عذرخواهی هم کردند. بههرحال در ایران اینکه کسی گناهی را بپذیرد، خیلی کم اتفاق میافتد و به نظر ما این اتفاق بزرگی است.
🔹منصور بیجار، استاندار سیستان و بلوچستان: هیچ چیز جای عزیزان شما را نمیگیرد اما به حرمت این مکان مقدس و چادر مادران، گذشت کنید. انتهای تمام جنگها صلح است، اجازه ندهیم دشمن از این موضوع سوءاستفاده کند.
🖌منصوره محمدی
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
مقاله کامل را در لینک زیر مطالعه فرمایید 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤12👍2👏1
