نتیجه انقلابی بودن ونه سیاستمدار بودن ...می شود هم مذاکره وهم جنگ و بد تر از آن هم مذاکره بی اثر می شود وهم مکانیزم ماشه فعال ؛
در مخیله حاکمیتی که انقلابی بودن با ارزش تر از سیاستمدار بودن است. وارونگی امریست طبیعی و شلختگی و نامنظمی در بطن جامعه جولان دار است و یاس و بیم چون بختک سایه افکنده و بازار متلاطم در انتظار طوفانی سهمگین ؛
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
در مخیله حاکمیتی که انقلابی بودن با ارزش تر از سیاستمدار بودن است. وارونگی امریست طبیعی و شلختگی و نامنظمی در بطن جامعه جولان دار است و یاس و بیم چون بختک سایه افکنده و بازار متلاطم در انتظار طوفانی سهمگین ؛
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍33❤3🤬2
♻️چرا پزشکیان در رفع تحریمها ناکام ماند؟!
عوامل بسیاری که دیگران نیز بدان پرداخته اند در این ناکامی نقش داشتند شاید بزرگترین آن خنثی کردن فعالیتهای پزشکیان توسط رهبری بود.
دو دهه گذشته رهبری به ویژه در بحث برجام با مواضعی که اتخاذ کردند برجام را بی اثر و عقیم گذاشتند.
موشکپراکنی در شب امضای توافق نامه تحت نظر فرماندهی کل قوا و عدم مجوز ورود آمریکا در اقتصاد ایران عملا برجام را با شکست و موجب خروج بازنده این توافق یعنی آمریکا شد.
مواضع ایشان یک روز پیش از سخنرانی پزشکیان در صحن عمومی سازمان ملل ریختن آب پاکی برای هرگونه مصالحه ومذاکره بود.
نشست عمومی سازمان ملل فرصت خوبی بود تا با یک چرخش نرم و قهرمانانه حاضران در مجمع را برای توافقی ارزنده در جلوگیری از بازگشت تحریم ها متقاعد سازد.
پزشکیان فقط در ابراز مواضع جنگ دوازده روزه توسط اسراییل و آمریکا خودش بود مابقی هیچ ؛
و اما دومین علت ناکامی پزشکیان در رفع تحریم ها ،نداشتن پشتوانه فکری منبعث از احزاب است.
ایشان بارها گفتند که حزبی نیستند و چند باری هم گفتند اصلاح طلبم.
حزبی نبودن بزرگترین نقطه ضعف یک سیاستمدار است سیاستمدار بدون حمایت فکری، بدون در بر داشتن پشتوانه خردجمعی قطعا در استیصال قرار خواهد گرفت.
اصلاح طلبی ویا اصولگرایی یک گرایش سیاسی است توان تغذیه راهبردی ندارند.
بنابراین شکست قاطبه روسای جمهور در ایران به دلیل عدم بیرون آمدن از احزاب کارآمد با ساختار شایسته و بایسته است.
نداشتن حزب و عدم تغذیه فکری و راهکارهای متناسب با زمان هر سیاست پیشه و هر رئیس جمهوری از جمله پزشکیان را در دامن اقتدارگرایی می اندازد.
حریف یا دشمن در آنسوی میز یا منطقه نبرد، برای پیروزی نشسته و یا آمده است.
از دشمن گله ای نیست. کار دشمن دشمنی کردن است.
اما چرا این موضوع ساده توسط سیاسیون درک نمی شود جای تعجب دارد!
پزشکیان طی ۱۵ ماه گذشته بجر دو سه مورد کارنامه موفقی نداشته است حال چگونه می تواند با قطعنامه های فعال شده مواجه گردد ؟ خدا داند!
آیا پزشکیان در ماههای پیش رو کاری از پیش خواهد برد ..آیا باز هم به حمایت رهبری تکیه و از آن به نیکی یاد خواهد کرد؟
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
عوامل بسیاری که دیگران نیز بدان پرداخته اند در این ناکامی نقش داشتند شاید بزرگترین آن خنثی کردن فعالیتهای پزشکیان توسط رهبری بود.
دو دهه گذشته رهبری به ویژه در بحث برجام با مواضعی که اتخاذ کردند برجام را بی اثر و عقیم گذاشتند.
موشکپراکنی در شب امضای توافق نامه تحت نظر فرماندهی کل قوا و عدم مجوز ورود آمریکا در اقتصاد ایران عملا برجام را با شکست و موجب خروج بازنده این توافق یعنی آمریکا شد.
مواضع ایشان یک روز پیش از سخنرانی پزشکیان در صحن عمومی سازمان ملل ریختن آب پاکی برای هرگونه مصالحه ومذاکره بود.
نشست عمومی سازمان ملل فرصت خوبی بود تا با یک چرخش نرم و قهرمانانه حاضران در مجمع را برای توافقی ارزنده در جلوگیری از بازگشت تحریم ها متقاعد سازد.
پزشکیان فقط در ابراز مواضع جنگ دوازده روزه توسط اسراییل و آمریکا خودش بود مابقی هیچ ؛
و اما دومین علت ناکامی پزشکیان در رفع تحریم ها ،نداشتن پشتوانه فکری منبعث از احزاب است.
ایشان بارها گفتند که حزبی نیستند و چند باری هم گفتند اصلاح طلبم.
حزبی نبودن بزرگترین نقطه ضعف یک سیاستمدار است سیاستمدار بدون حمایت فکری، بدون در بر داشتن پشتوانه خردجمعی قطعا در استیصال قرار خواهد گرفت.
اصلاح طلبی ویا اصولگرایی یک گرایش سیاسی است توان تغذیه راهبردی ندارند.
بنابراین شکست قاطبه روسای جمهور در ایران به دلیل عدم بیرون آمدن از احزاب کارآمد با ساختار شایسته و بایسته است.
نداشتن حزب و عدم تغذیه فکری و راهکارهای متناسب با زمان هر سیاست پیشه و هر رئیس جمهوری از جمله پزشکیان را در دامن اقتدارگرایی می اندازد.
حریف یا دشمن در آنسوی میز یا منطقه نبرد، برای پیروزی نشسته و یا آمده است.
از دشمن گله ای نیست. کار دشمن دشمنی کردن است.
اما چرا این موضوع ساده توسط سیاسیون درک نمی شود جای تعجب دارد!
پزشکیان طی ۱۵ ماه گذشته بجر دو سه مورد کارنامه موفقی نداشته است حال چگونه می تواند با قطعنامه های فعال شده مواجه گردد ؟ خدا داند!
آیا پزشکیان در ماههای پیش رو کاری از پیش خواهد برد ..آیا باز هم به حمایت رهبری تکیه و از آن به نیکی یاد خواهد کرد؟
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍22❤8👎2😢1
♻️کار از کجا خراب شد؟
(بخش سوم)
کسانی در پاسخ به این پرسش که کار از کجا خراب شد، چنین پاسخ میدهند: ساختار سیاسی از همان آغاز تاسیس و سپس استقرار، معیوب بوده و فاقد سازگاری درونی و کارآمدی لازم است. ساختاری که علاوه بر نقص، دچار ناهماهنگی درونی است و از این رو همواره تنشهای درون سیستمی او را به ضعف و ناکارآمدی کشانده است
❗️۳. ساختار سیاسی معیوب
قائلان به این پاسخ به موارد زیر اشاره میکنند و آنها را علل اصلی وضعیت موجود برمیشمرند:
✔️ الف) تضاد و دوپارهگی ساختاری، یا همان "حاکمیت دوگانه".
به این معنا که نظام سیاسی حاکم، نه یکپارچه و منسجم که برگرفته از دو شیوهی حکمرانی متضاد است. از یک سو حکمرانی مبتنی بر رای و نظر و رضایت مردم است و از سوی دیگر، حکمرانی مبتنی بر مشروعیت الهی و آسمانی که وظیفهی خود را برقراری حاکمیت الله میداند. حاکمیت دوگانهای که از منظر مشروعیت، "دوپایه" است. مشروعیت زمینی مبتنی برقرارداد اجتماعی و مشروعیت دینی مبتنی بر فقه و شریعت.
این دیدگاه، مصائب و مسایل چند دههی اخیر را نتیجهی نزاع و کشمکش میان دو الگوی حکمرانی مستقر در یک نظام سیاسی میداند.
✔️ ب) فقدان سازوکار پاسخگویی
قائلان به این رویکرد، بر این باورند که سیاستورزی در فضای تیره و تاریک، پنهانی و پشت صحنه، به حاکمان فرصت میدهد که بر تصمیمات غلط و راههای رفتهی اشتباه، پوششی از توجیهات بکشند و آنها را از چشم مردم دور نگه دارند.
شفافیت، یکی از شروط اصلی دموکراسی است. زیرا لازمه و مقدمهی پاسخگویی تصمیمگیران است. در هوای غبارآلود، هر کسی میتواند هر تصمیمی بگیرد و از تبعات آن تصمیم در امان باشد.
هنگامی که در فرهنگ سیاسی، کنش پاسخگویی درج نشده باشد، واضحا مشخص است که ساختار سیاسی معیوب است و همین عیب و نقص، سبب خواهد شد که دههها بگذرد و کشور به سمت هرچه ضعیفتر شدن حرکت کند.
✔️ ج) فقدان مکانیسم کارآمد در حل و فصل منازعات.
در ساختار سیاسی کارآمد، همواره مکانیسمهایی برای حل تنشها و منازعات تعبیه میشود. اما در ساختار نظام سیاسی مستقر در ایران، این مکانیسم یا به صورت کاملا معیوب و یا ناتوان عمل میکند. به نحوی که گویی اساسا تفاوت، اختلاف و منازعه را به رسمیت نمیشناسند و آن را غیرطبیعی تصور میکنند.
از میان چالشها و ناسازگاریها، جدال میان حاکمیت سیاسی و مردم در بارهی آنچه حکم شرعی و فقهی نامیده میشود، از اهمیت بالایی برخوردار است. "حجاب"، صرفا یک نمونه از این نزاع و چالش است.
✔️ د) فقدان مکانیسم "خودانتقادی"
نظامهای سیاسی پویا همچون یک ارگانیسم زنده، دست کم، واجد چهار مولفهی بنیادین هستند که این چهار مولفه، آنها را در برابر تنشها گارانتی میکند.
چهار ویژگی عبارت است از:
اول، نه تنها از نقد منتقدان نمیهراسد، بلکه به استقبال آن میرود، سازوکار قوی درون سیستی "خودانتقادی" دارد. و سامانهی هشداردهندهای دارد که به موقع، بحران را خبر میدهد. نظام هایی که نقد را برنمیتاببند و منتقد را یا نادیده می گیرند و یا او را سرکوب میکنند، در واقع، حسگرهای خود را در مقابل آسیبها از دست میدهد. مانند شخصی که حس لامسهی انگشتان خود را از دست داده باشد. هنگامی که انگشتانش در معرض خطر سوختگی قرار میگیرد، به علت فقدان حسگرهای لازم، دستش خواهد سوخت.
دوم، از انعطاف لازم برای تغییر برخوردارند.
نظامهای منعطف که از تغییر نمیهراسند و با تحولات زمانه سازگار و هماهنگ میشوند. به سخن دیگر، "تغییرپذیرند". زیرا میدانند که جامعه همواره حرکتی رو به جلو دارد و نمیتوان جلو اصلاح، تغییر و تحول آن را سد کرد. از این رو با فهم تحول اجتماعی با ان همسو میشوند.
سوم، دارای قدرت بالای جذب نخبگان هستند.
نظامهای سیاسی پویا، تلاش میکنند با جذب نخبگان به درون ساختار قدرت، دولت قوی داشته باشد. زیرا میدانند اولا، به توانایی های نوظهور جامعه، محتاج هستند و ثانیا، میدانند هرگاه تعداد و حجم نخبگان بیرون حکومت نسبت به نخبگان درون حکومت، افزایش یابد و توازن به هم بخورد، بتدریج حکومت لاغرتر و نحیفتر میشود و قدرتش را از دست میدهد. لازمهی جذب نخبگان، باز بودن مسیر گردش نخبگان در قدرت است.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه ⬇️⬇️⬇️
(بخش سوم)
کسانی در پاسخ به این پرسش که کار از کجا خراب شد، چنین پاسخ میدهند: ساختار سیاسی از همان آغاز تاسیس و سپس استقرار، معیوب بوده و فاقد سازگاری درونی و کارآمدی لازم است. ساختاری که علاوه بر نقص، دچار ناهماهنگی درونی است و از این رو همواره تنشهای درون سیستمی او را به ضعف و ناکارآمدی کشانده است
❗️۳. ساختار سیاسی معیوب
قائلان به این پاسخ به موارد زیر اشاره میکنند و آنها را علل اصلی وضعیت موجود برمیشمرند:
✔️ الف) تضاد و دوپارهگی ساختاری، یا همان "حاکمیت دوگانه".
به این معنا که نظام سیاسی حاکم، نه یکپارچه و منسجم که برگرفته از دو شیوهی حکمرانی متضاد است. از یک سو حکمرانی مبتنی بر رای و نظر و رضایت مردم است و از سوی دیگر، حکمرانی مبتنی بر مشروعیت الهی و آسمانی که وظیفهی خود را برقراری حاکمیت الله میداند. حاکمیت دوگانهای که از منظر مشروعیت، "دوپایه" است. مشروعیت زمینی مبتنی برقرارداد اجتماعی و مشروعیت دینی مبتنی بر فقه و شریعت.
این دیدگاه، مصائب و مسایل چند دههی اخیر را نتیجهی نزاع و کشمکش میان دو الگوی حکمرانی مستقر در یک نظام سیاسی میداند.
✔️ ب) فقدان سازوکار پاسخگویی
قائلان به این رویکرد، بر این باورند که سیاستورزی در فضای تیره و تاریک، پنهانی و پشت صحنه، به حاکمان فرصت میدهد که بر تصمیمات غلط و راههای رفتهی اشتباه، پوششی از توجیهات بکشند و آنها را از چشم مردم دور نگه دارند.
شفافیت، یکی از شروط اصلی دموکراسی است. زیرا لازمه و مقدمهی پاسخگویی تصمیمگیران است. در هوای غبارآلود، هر کسی میتواند هر تصمیمی بگیرد و از تبعات آن تصمیم در امان باشد.
هنگامی که در فرهنگ سیاسی، کنش پاسخگویی درج نشده باشد، واضحا مشخص است که ساختار سیاسی معیوب است و همین عیب و نقص، سبب خواهد شد که دههها بگذرد و کشور به سمت هرچه ضعیفتر شدن حرکت کند.
✔️ ج) فقدان مکانیسم کارآمد در حل و فصل منازعات.
در ساختار سیاسی کارآمد، همواره مکانیسمهایی برای حل تنشها و منازعات تعبیه میشود. اما در ساختار نظام سیاسی مستقر در ایران، این مکانیسم یا به صورت کاملا معیوب و یا ناتوان عمل میکند. به نحوی که گویی اساسا تفاوت، اختلاف و منازعه را به رسمیت نمیشناسند و آن را غیرطبیعی تصور میکنند.
از میان چالشها و ناسازگاریها، جدال میان حاکمیت سیاسی و مردم در بارهی آنچه حکم شرعی و فقهی نامیده میشود، از اهمیت بالایی برخوردار است. "حجاب"، صرفا یک نمونه از این نزاع و چالش است.
✔️ د) فقدان مکانیسم "خودانتقادی"
نظامهای سیاسی پویا همچون یک ارگانیسم زنده، دست کم، واجد چهار مولفهی بنیادین هستند که این چهار مولفه، آنها را در برابر تنشها گارانتی میکند.
چهار ویژگی عبارت است از:
اول، نه تنها از نقد منتقدان نمیهراسد، بلکه به استقبال آن میرود، سازوکار قوی درون سیستی "خودانتقادی" دارد. و سامانهی هشداردهندهای دارد که به موقع، بحران را خبر میدهد. نظام هایی که نقد را برنمیتاببند و منتقد را یا نادیده می گیرند و یا او را سرکوب میکنند، در واقع، حسگرهای خود را در مقابل آسیبها از دست میدهد. مانند شخصی که حس لامسهی انگشتان خود را از دست داده باشد. هنگامی که انگشتانش در معرض خطر سوختگی قرار میگیرد، به علت فقدان حسگرهای لازم، دستش خواهد سوخت.
دوم، از انعطاف لازم برای تغییر برخوردارند.
نظامهای منعطف که از تغییر نمیهراسند و با تحولات زمانه سازگار و هماهنگ میشوند. به سخن دیگر، "تغییرپذیرند". زیرا میدانند که جامعه همواره حرکتی رو به جلو دارد و نمیتوان جلو اصلاح، تغییر و تحول آن را سد کرد. از این رو با فهم تحول اجتماعی با ان همسو میشوند.
سوم، دارای قدرت بالای جذب نخبگان هستند.
نظامهای سیاسی پویا، تلاش میکنند با جذب نخبگان به درون ساختار قدرت، دولت قوی داشته باشد. زیرا میدانند اولا، به توانایی های نوظهور جامعه، محتاج هستند و ثانیا، میدانند هرگاه تعداد و حجم نخبگان بیرون حکومت نسبت به نخبگان درون حکومت، افزایش یابد و توازن به هم بخورد، بتدریج حکومت لاغرتر و نحیفتر میشود و قدرتش را از دست میدهد. لازمهی جذب نخبگان، باز بودن مسیر گردش نخبگان در قدرت است.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه ⬇️⬇️⬇️
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍9❤4👎1
ادامه از 👆(کار از کجا خراب شد ) بخش سوم
چهارم، عقلانیت استراتژیک قوی دارند.
"دنیل لیتل" در کتاب "تبیین در علوم اجتماعی" دو نوع "عقلانیت پارامتریک" و "عقلانیت استراتژیک" را از هم تفکیک میکند.
در نظر "لیتل"، "عقلانیت پارامتریک"، وقتی مطرح میشود که شخص، برای رسیدن به هدفش، مثلا ساختن یک پل و یا ساختن یک خانه، با رقیبی که کنش او را تحت تاثیر قرار دهد و توفیق و یا عدم توفیق او را مشروط کند، روبرو نیست. در این صورت، شخص، کافی است تلاشش را بر محاسبات ساخت پل و یا ساخت خانه، متمرکز کند. اما "عقلانیت استراتژیک" زمانی مطرح میشود که شخص، علاوه برمحاسبات کنش خود برای رسیدن به هدفی که دارد، لازم باشد کنش رقیب را نیز پیشبینی و محاسبه نماید و با توجه به بازی حریف، بازی خود را پیش ببرد. شبیه شطرنج، که بازیکن، هم حرکت خود را محاسبه میکند و هم لازم است حرکت رقیب را پیشبینی نماید. پس از محاسبهی امکانها و مسیرهای مهرهی خود، امکانها و مسیرهای احتمالی حرکت مهره.ی رقیب را نیز به حساب میآورد، آنگاه دست به مهره میشود.
در نظر باورمندان به این که ساختار سیاسی ایران معیوب است، حاکمیت سیاسی، نه تنها قدرت جذب نخبگان را ندارد، بلکه نخبگان را از خود میراند. فاقد انعطاف لازم در برابر تغییر و تحولات جامعه است، زیرا دچار "انجماد ساختاری" است. از نقد میهراسد، سامانهی موثر خودکاوی و خودانتقادی ندارد و خود را در یک "یقین ایدئولوژیک" غرق کرده است. به دیگر عبارت، دچار "انسداد ساختاری" است. هم چنین، گویی در میدان بدون رقیب، بازی میکند، زیرا فاقد عقلانیت استراتژیک موثر است. از این رو بدون محاسبهی تواناییها و امکانهای حریف، تصمیم میگیرد و دست به کنش میزند. به همین خاطر است که اکثر تصمیمات و سیاستهایش در صحنهی بین الملل ناکام میماند.
✅ نتیجهی آن چه از منظر "معیوب بودن ساختار سیاسی"، مطرح شد، این است که حاکمیت سیاسی ایران، دچار نقص و عیب درونی است. بنابراین بحرانها از دل خود این ساختار معیوب میجوشد و بالا میآید. و به علت همین عیوب است که نمیتواند تنشها و بحرانهای پیش روی خود را نه بفهمد و نه آن را حل و فصل نماید.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
چهارم، عقلانیت استراتژیک قوی دارند.
"دنیل لیتل" در کتاب "تبیین در علوم اجتماعی" دو نوع "عقلانیت پارامتریک" و "عقلانیت استراتژیک" را از هم تفکیک میکند.
در نظر "لیتل"، "عقلانیت پارامتریک"، وقتی مطرح میشود که شخص، برای رسیدن به هدفش، مثلا ساختن یک پل و یا ساختن یک خانه، با رقیبی که کنش او را تحت تاثیر قرار دهد و توفیق و یا عدم توفیق او را مشروط کند، روبرو نیست. در این صورت، شخص، کافی است تلاشش را بر محاسبات ساخت پل و یا ساخت خانه، متمرکز کند. اما "عقلانیت استراتژیک" زمانی مطرح میشود که شخص، علاوه برمحاسبات کنش خود برای رسیدن به هدفی که دارد، لازم باشد کنش رقیب را نیز پیشبینی و محاسبه نماید و با توجه به بازی حریف، بازی خود را پیش ببرد. شبیه شطرنج، که بازیکن، هم حرکت خود را محاسبه میکند و هم لازم است حرکت رقیب را پیشبینی نماید. پس از محاسبهی امکانها و مسیرهای مهرهی خود، امکانها و مسیرهای احتمالی حرکت مهره.ی رقیب را نیز به حساب میآورد، آنگاه دست به مهره میشود.
در نظر باورمندان به این که ساختار سیاسی ایران معیوب است، حاکمیت سیاسی، نه تنها قدرت جذب نخبگان را ندارد، بلکه نخبگان را از خود میراند. فاقد انعطاف لازم در برابر تغییر و تحولات جامعه است، زیرا دچار "انجماد ساختاری" است. از نقد میهراسد، سامانهی موثر خودکاوی و خودانتقادی ندارد و خود را در یک "یقین ایدئولوژیک" غرق کرده است. به دیگر عبارت، دچار "انسداد ساختاری" است. هم چنین، گویی در میدان بدون رقیب، بازی میکند، زیرا فاقد عقلانیت استراتژیک موثر است. از این رو بدون محاسبهی تواناییها و امکانهای حریف، تصمیم میگیرد و دست به کنش میزند. به همین خاطر است که اکثر تصمیمات و سیاستهایش در صحنهی بین الملل ناکام میماند.
✅ نتیجهی آن چه از منظر "معیوب بودن ساختار سیاسی"، مطرح شد، این است که حاکمیت سیاسی ایران، دچار نقص و عیب درونی است. بنابراین بحرانها از دل خود این ساختار معیوب میجوشد و بالا میآید. و به علت همین عیوب است که نمیتواند تنشها و بحرانهای پیش روی خود را نه بفهمد و نه آن را حل و فصل نماید.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤8👍5👎1
پیش از این بر سرما این همه آزار نبود/
جای گل در چمن و گلشن ما خار نبود/
گرچه مابین گل وسبزه گهی خاری داشت/
لای هر خار وخسی لانه کفتار نبود/
سوسن از شادی وآزادی خود می خندید /
چشم نرگس به دل دشت و دمن زار نبود/
غنچه با پرتوی خورشید شکوفا می شد/
ذوق پروانه گرفتار شب تار نبود/
دشت گل در قدم لاله رخان می رقصید/
دامن سرخ شقایق غم گلزار نبود/
نغمه بلبل بیدل همه جا بر پا بود /
جای زاغ و ذغن تشنه قار قار نبود/
رسم و آیین وطن حرمت ایرانی داشت/
جای گرگان دغل ، روبه مکار نبود /
دیو جهل آمد وشد خانه اندیشه خراب/
ظلمت و محنت افراد تبه کار نبود/
روح ایرانی گرفتار ریا کاران شد/
دزد و شیاد و ربا خوار جفاکار نبود/
رسم و آئین خدا شد سخن مدعیان /
میهنم جایگه قوم دغلکار نبود/
هرچه با نام علی از همه غارت کردند/
این همه جور وجفا راه علی وار نبود/
نه تورم نه گرانی ، همه ارزانی بود/
هیچ کس همچو " کریمی" که بدهکار نبود.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
جای گل در چمن و گلشن ما خار نبود/
گرچه مابین گل وسبزه گهی خاری داشت/
لای هر خار وخسی لانه کفتار نبود/
سوسن از شادی وآزادی خود می خندید /
چشم نرگس به دل دشت و دمن زار نبود/
غنچه با پرتوی خورشید شکوفا می شد/
ذوق پروانه گرفتار شب تار نبود/
دشت گل در قدم لاله رخان می رقصید/
دامن سرخ شقایق غم گلزار نبود/
نغمه بلبل بیدل همه جا بر پا بود /
جای زاغ و ذغن تشنه قار قار نبود/
رسم و آیین وطن حرمت ایرانی داشت/
جای گرگان دغل ، روبه مکار نبود /
دیو جهل آمد وشد خانه اندیشه خراب/
ظلمت و محنت افراد تبه کار نبود/
روح ایرانی گرفتار ریا کاران شد/
دزد و شیاد و ربا خوار جفاکار نبود/
رسم و آئین خدا شد سخن مدعیان /
میهنم جایگه قوم دغلکار نبود/
هرچه با نام علی از همه غارت کردند/
این همه جور وجفا راه علی وار نبود/
نه تورم نه گرانی ، همه ارزانی بود/
هیچ کس همچو " کریمی" که بدهکار نبود.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍11❤3👏2
♻️ قصه پرغصه خانهدار شدن در ایران/ دوره زمانی انتظار برای خانهدار شدن از ۱۰۰سال عبور کرد
حسن محتشم، کارشناس مسکن:
🔹بازار مسکن حدود دو سال است که در رکود نامتعارفی بهسر میبرد؛ رکودی تورمی که با گردش نقدینگی پایین و کاهش درآمد سرانه، شرایط خانهدار شدن را برای مردم بسیار ضعیف کرده است؛ مگر در مواردی که از محل ارث منابعی به دست آید.
🔹در کشورهای توسعهیافته افراد میتوانند طی ۱۰ تا ۱۲سال کار، بخشی از درآمد خود را پسانداز کرده و از این طریق به خانهدار شدن امیدوار باشند.
🔹️اما شرایط بیمارگونه اقتصاد ایران باعث شده این موضوع برای مردم به یک رویا و آرزو بدل شود و دوره زمانی انتظار برای خانهدار شدن در کشور از ۱۰۰سال عبور کرده است.
🔹تا زمانی که نرخ ارز تکنرخی و رانت ناشی از دونرخی بودن آن حذف نشود، وضعیت بازار مسکن و سرمایهگذاری در این بخش همچنان بحرانی باقی خواهد ماند.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
حسن محتشم، کارشناس مسکن:
🔹بازار مسکن حدود دو سال است که در رکود نامتعارفی بهسر میبرد؛ رکودی تورمی که با گردش نقدینگی پایین و کاهش درآمد سرانه، شرایط خانهدار شدن را برای مردم بسیار ضعیف کرده است؛ مگر در مواردی که از محل ارث منابعی به دست آید.
🔹در کشورهای توسعهیافته افراد میتوانند طی ۱۰ تا ۱۲سال کار، بخشی از درآمد خود را پسانداز کرده و از این طریق به خانهدار شدن امیدوار باشند.
🔹️اما شرایط بیمارگونه اقتصاد ایران باعث شده این موضوع برای مردم به یک رویا و آرزو بدل شود و دوره زمانی انتظار برای خانهدار شدن در کشور از ۱۰۰سال عبور کرده است.
🔹تا زمانی که نرخ ارز تکنرخی و رانت ناشی از دونرخی بودن آن حذف نشود، وضعیت بازار مسکن و سرمایهگذاری در این بخش همچنان بحرانی باقی خواهد ماند.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤6😢3👍2👌2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♻️اکر فکری نشود واقعه ای شبیه به وقایع آخرالزمانی تایلند، اصفهان و کشور را در بر خواهد گرفت.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
😢5👍3❤2👎2
♻️کار از کجا خراب شد؟
. (بخش چهارم)
در سه بخش پیشین اختصارا به سه پاسخ پرداخته شد.
پاسخ اول: حکومت دینی
پاسخ دوم : حکومت ایدئولوژیک
پاسخ سوم: ساختار سیاسی معیوب
و اکنون پاسخ چهارم به این پرسش که "کار از کجا خراب شد؟":
❗️۴. استکبار جهانی و سلطهی ابرقدرتها
گروهی در علتیابی شرایط موجود ایران، استکبار و سلطهی جهانی غرب را علتالعلل میدانند. از نظر آنان وضع نابسامان موجود، ناشی از دشمنی دشمنان و خوی استکبار کشورهایی است که جز به منافع خودشان، به هیچ نمیاندیشند. سلطهجویانی که با اساس انقلاب اسلامی و با دین اسلام مخالفاند و از همان آغاز خیزش انقلاب ۵۷، دشمنی خود را به نحو آشکار و نهان شروع کردند و بتدریج انواع مزاحمتها، محدودیتها و مشکلات بر سر راه حکومت نوپای ایران قرار دادند.
در حقیقت این گروه، علتالعلل را نه در داخل که در عملکرد نظاماتی میبینند که با ایران دشمنی کردند و در دشمنی خود از هیچ اقدامی هم فروگذار نکردند. بنابراین، گردابی که اکنون در آن دست و پا میزنیم، محصول زورگوییها و فشارهای نظام استکبار جهانی است.
✅ این گروه برای توجیه باورشان، به ویژه به تاریخ صد سالهی اخیر ایران مراجعه میکنند و با اشاره به شواهد مکرر تاریخی مانند کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مردمی مصدق، و نیز نفوذ و دخالت کشورهایی مانند امریکا، بریتانیا و.... در ایران، نشان میدهند که غرب، اساسا با پیشرفت، استقلال و عزت ایرانیان مخالف است. زیرا ایران مستقل و قوی، مانع چپاول سرمایههای کشور و سلطهی آنان بر اقتصاد و سیاست است.
در نظر این گروه، خصومت بنیادین امریکا با ایران ناشی از مقاومت ایران در برابر زیادهخواهیها و چپاول غارتگران و یا چیزی است که امپرالیسم مینامندش. به سخن دیگر، در این ایده، از آنجایی که ایران بر استقلال و عزت خویش پای میفشرد و میخواهد از کمند سلطهی غرب بگریزد، بنابراین کشورهای غربی با او سر سازش نداشته و از هر روشی که بتوانند دشمنی میکنند و با فشار آوردن به ایران، از طریق تحریمها و تهدیدها، باعث شدهاند که به شرایط سخت و حادی کشیده شویم.
✅ گروه اخیر، علاوه بر این که نظام سلطهجویانهی جهانی را عامل اصلی معرفی میکنند، به یک ایدهی دیگری نیز معتقدند. این که باید با نظام سلطه مبارزه کرد. با استکبار جنگید و مرگ او را فریاد زد.
به دیگر سخن، گویی در خود، وظیفهای احساس میکنند که واجد رسالت الهی و تاریخی هستند تا در مقابل ستم نظام سلطه به جهان اسلام بایستند و به جای همهی امت اسلامی هزینه بدهد. در حقیقت، حاکمیت ایران خود را در قامت و لباس نجاتبخش مستضعفان تصور میکند.
✔️ غربستیزی بنیادگرایانه
در مقابل این ایده که علت اصلی، تهاجم، توطئه و جنگ سلطهجویان علیه ایران است، کسانی دیگر بر این نکته انگشت تاکید میگذارند که غربستیزی بنیادگرایانه و سیاست مقابله و تهاجمی که از همان ابتدای پیروزی انقلاب ۵۷ شکل گرفت، سبب شد که غرب، ایران را به منزلهی یک تهدید بزرگ و حتی "محور شرارت"، معرفی کند. در نتیجه تخاصمی آشتیناپذیر میان ایران و کشورهای غربی به ویژه امریکا و سپس، اروپا آغاز گردید.
این گروه، نیز کلام رهبران و مسئولین در سخنرانیها، اشغال سفارت امریکا و تحلیلها و سیاستهای اعلامی در قبال غرب را به عنوان شواهد مدعایشان به میان میآورند و بر این باور هستند که سیاست بینالمللی ایران در کجراههای از ستیز و جدال پایانناپذیر قرار گرفته است که مسبب شرایط کنونی است.
سخن این گروه، نه برای تبرئهی غرب و نه برای پوشاندن ردای معصومیت براندام ناساز و بدقوارهی سلطهی جهانی است، که برای نشان دادن اشتباهاتی است که در رویکردها و سیاستهای کلی حاکمیت جاری میشود. رویکردی که بتدریج زمینهساز رویارویی گردیده است.
باورمندان به این گونه از علتیابی، تبار رویکرد غربستیزانه را در حرکات و سخنان افراطی جریان بزرگی مانند اخوانالمسلمین و جریانهای چپ مارکسیستی میبرند و به خصوص تاثیرات اندیشههای سید قطب را بر حاکمان ایران پررنگ میدانند. جریانی که غرب را "جاهلیت مدرن" و کفر و ظلمت مینامد.
بر اساس چنین تفکری، ستیز و مقابله در برابر "غرب مهاجم" و "جامعهی جاهلی"، امری بدیهی، اجتنابناپذیر و جبری است. زیرا کفر غرب، اساسا با دیانت و به ویژه با اسلام دشمنی دارد. لاجرم این رویارویی، رخدادنی بوده است..
➖ هر دو گروه، تقابل غرب و ایران را علتالعلل نابسامانی ایران تلقی میکنند، با این تفاوت که گروه اول، دشمنی غرب با ایران را ذاتی آن تمدن میبینند، اما گروه دوم، بر این باور است که غربستیزی و چند دهه، غرب را به عنوان دشمن دانستن و بر او مرگ فرستادن و .... سبب شلعهور شدن دشمنیها شد. به سخن دیگر رویکردها و سیاستهای اشتباه، کار را به تقابل کشاند.
✍️ علی زمانیان ... ۰۷ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
. (بخش چهارم)
در سه بخش پیشین اختصارا به سه پاسخ پرداخته شد.
پاسخ اول: حکومت دینی
پاسخ دوم : حکومت ایدئولوژیک
پاسخ سوم: ساختار سیاسی معیوب
و اکنون پاسخ چهارم به این پرسش که "کار از کجا خراب شد؟":
❗️۴. استکبار جهانی و سلطهی ابرقدرتها
گروهی در علتیابی شرایط موجود ایران، استکبار و سلطهی جهانی غرب را علتالعلل میدانند. از نظر آنان وضع نابسامان موجود، ناشی از دشمنی دشمنان و خوی استکبار کشورهایی است که جز به منافع خودشان، به هیچ نمیاندیشند. سلطهجویانی که با اساس انقلاب اسلامی و با دین اسلام مخالفاند و از همان آغاز خیزش انقلاب ۵۷، دشمنی خود را به نحو آشکار و نهان شروع کردند و بتدریج انواع مزاحمتها، محدودیتها و مشکلات بر سر راه حکومت نوپای ایران قرار دادند.
در حقیقت این گروه، علتالعلل را نه در داخل که در عملکرد نظاماتی میبینند که با ایران دشمنی کردند و در دشمنی خود از هیچ اقدامی هم فروگذار نکردند. بنابراین، گردابی که اکنون در آن دست و پا میزنیم، محصول زورگوییها و فشارهای نظام استکبار جهانی است.
✅ این گروه برای توجیه باورشان، به ویژه به تاریخ صد سالهی اخیر ایران مراجعه میکنند و با اشاره به شواهد مکرر تاریخی مانند کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مردمی مصدق، و نیز نفوذ و دخالت کشورهایی مانند امریکا، بریتانیا و.... در ایران، نشان میدهند که غرب، اساسا با پیشرفت، استقلال و عزت ایرانیان مخالف است. زیرا ایران مستقل و قوی، مانع چپاول سرمایههای کشور و سلطهی آنان بر اقتصاد و سیاست است.
در نظر این گروه، خصومت بنیادین امریکا با ایران ناشی از مقاومت ایران در برابر زیادهخواهیها و چپاول غارتگران و یا چیزی است که امپرالیسم مینامندش. به سخن دیگر، در این ایده، از آنجایی که ایران بر استقلال و عزت خویش پای میفشرد و میخواهد از کمند سلطهی غرب بگریزد، بنابراین کشورهای غربی با او سر سازش نداشته و از هر روشی که بتوانند دشمنی میکنند و با فشار آوردن به ایران، از طریق تحریمها و تهدیدها، باعث شدهاند که به شرایط سخت و حادی کشیده شویم.
✅ گروه اخیر، علاوه بر این که نظام سلطهجویانهی جهانی را عامل اصلی معرفی میکنند، به یک ایدهی دیگری نیز معتقدند. این که باید با نظام سلطه مبارزه کرد. با استکبار جنگید و مرگ او را فریاد زد.
به دیگر سخن، گویی در خود، وظیفهای احساس میکنند که واجد رسالت الهی و تاریخی هستند تا در مقابل ستم نظام سلطه به جهان اسلام بایستند و به جای همهی امت اسلامی هزینه بدهد. در حقیقت، حاکمیت ایران خود را در قامت و لباس نجاتبخش مستضعفان تصور میکند.
✔️ غربستیزی بنیادگرایانه
در مقابل این ایده که علت اصلی، تهاجم، توطئه و جنگ سلطهجویان علیه ایران است، کسانی دیگر بر این نکته انگشت تاکید میگذارند که غربستیزی بنیادگرایانه و سیاست مقابله و تهاجمی که از همان ابتدای پیروزی انقلاب ۵۷ شکل گرفت، سبب شد که غرب، ایران را به منزلهی یک تهدید بزرگ و حتی "محور شرارت"، معرفی کند. در نتیجه تخاصمی آشتیناپذیر میان ایران و کشورهای غربی به ویژه امریکا و سپس، اروپا آغاز گردید.
این گروه، نیز کلام رهبران و مسئولین در سخنرانیها، اشغال سفارت امریکا و تحلیلها و سیاستهای اعلامی در قبال غرب را به عنوان شواهد مدعایشان به میان میآورند و بر این باور هستند که سیاست بینالمللی ایران در کجراههای از ستیز و جدال پایانناپذیر قرار گرفته است که مسبب شرایط کنونی است.
سخن این گروه، نه برای تبرئهی غرب و نه برای پوشاندن ردای معصومیت براندام ناساز و بدقوارهی سلطهی جهانی است، که برای نشان دادن اشتباهاتی است که در رویکردها و سیاستهای کلی حاکمیت جاری میشود. رویکردی که بتدریج زمینهساز رویارویی گردیده است.
باورمندان به این گونه از علتیابی، تبار رویکرد غربستیزانه را در حرکات و سخنان افراطی جریان بزرگی مانند اخوانالمسلمین و جریانهای چپ مارکسیستی میبرند و به خصوص تاثیرات اندیشههای سید قطب را بر حاکمان ایران پررنگ میدانند. جریانی که غرب را "جاهلیت مدرن" و کفر و ظلمت مینامد.
بر اساس چنین تفکری، ستیز و مقابله در برابر "غرب مهاجم" و "جامعهی جاهلی"، امری بدیهی، اجتنابناپذیر و جبری است. زیرا کفر غرب، اساسا با دیانت و به ویژه با اسلام دشمنی دارد. لاجرم این رویارویی، رخدادنی بوده است..
➖ هر دو گروه، تقابل غرب و ایران را علتالعلل نابسامانی ایران تلقی میکنند، با این تفاوت که گروه اول، دشمنی غرب با ایران را ذاتی آن تمدن میبینند، اما گروه دوم، بر این باور است که غربستیزی و چند دهه، غرب را به عنوان دشمن دانستن و بر او مرگ فرستادن و .... سبب شلعهور شدن دشمنیها شد. به سخن دیگر رویکردها و سیاستهای اشتباه، کار را به تقابل کشاند.
✍️ علی زمانیان ... ۰۷ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤11👎2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥تحلیل کوتاه اما قابل تامل دکتر سریع القلم در خصوص جنگ۱۲ روزه و ...
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍18❤5👌2👎1
♻️این روزها به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع و جنگ هشت ساله و به لطف فضای مجازی تعارض در تاریخ شفاهی جنگ و روشن شدن برخی پنهان کاری ها و آدرس غلط دادن ها ، دریچه های بسیاری به روی مخاطب باز می شود.
نوشتارها و ویدئو هایی دست به دست می شود و نقاط تاریک هشت ساله تا حدودی واکاوی می گردد .
رسانه میلی نیز تلاش خود را برای به انحراف کشاندن اذهان عمومی از اهداف جنگ به کار می گیرد تا جایی که رویارویی با تمام دنیا و عملیات های موفق ونداشتن سلاح و تجهیزات و نفروختن حتی سیم خاردار به کشور، چماقی می شود تا بر سر منتقدین فرود آید
❗️جهت یادآوری عرض کنم که
نیمه اول جنگ تا سال ۶۲ که بزرگترین و موثرترین عملیاتها از جمله بیت المقدس. فتح المبین. طریق القدس ... که موجب باز پس گیری شهرها و روستاهای تحت تصرف عراق شد هم تجهیزات مدرن و دست اول داشتیم و هم نیروهای متخصص و کاردان هم آنچه موجب موفقیت پی درپی در این برهه از جنگ شد پس از وحدت فرماندهی انگیزه قوی در رسیدن به هدف مقدس دفاع از کیان میهن و اخراج نیروهای دشمن از مام وطن بود .
(اگر چه اگر آن ۱۲ هزار نفری که پس از انقلاب تا رده افسر ارشد و درجه دار از ارتش اخراج نشده بودند چه بسا بصره و بغداد در چنگال نیروهای ایران اسیر آمده بود.)
و اما نیمه دوم جنگ از سال ۶۲ دفاع از مام میهن جایش را به صدور انقلاب و عبور از کربلا تا قدس داد تا جایی که موجب شد تا دول عربی و غربی همه جانبه از رژیم صدام حمایت کنند.
نه تنها تحریم تسلیحاتی صورت گرفت بلکه در طول این سالها چندان عملیات موفقی بدست نیاوردیم.
بنابراین اگر سخن از تحریم تسلیحاتی ویا کمک همهجانبه همسایگان به عراق ویا حمایت غرب را می شنویم مربوط به دوره ایست که دفاع از میهن جای خود را به شعارهای ایدئولوژیک ، صدور انقلاب و ساقط نمودن حکومت های همسایگان داد.
#ح_درویشی✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
نوشتارها و ویدئو هایی دست به دست می شود و نقاط تاریک هشت ساله تا حدودی واکاوی می گردد .
رسانه میلی نیز تلاش خود را برای به انحراف کشاندن اذهان عمومی از اهداف جنگ به کار می گیرد تا جایی که رویارویی با تمام دنیا و عملیات های موفق ونداشتن سلاح و تجهیزات و نفروختن حتی سیم خاردار به کشور، چماقی می شود تا بر سر منتقدین فرود آید
❗️جهت یادآوری عرض کنم که
نیمه اول جنگ تا سال ۶۲ که بزرگترین و موثرترین عملیاتها از جمله بیت المقدس. فتح المبین. طریق القدس ... که موجب باز پس گیری شهرها و روستاهای تحت تصرف عراق شد هم تجهیزات مدرن و دست اول داشتیم و هم نیروهای متخصص و کاردان هم آنچه موجب موفقیت پی درپی در این برهه از جنگ شد پس از وحدت فرماندهی انگیزه قوی در رسیدن به هدف مقدس دفاع از کیان میهن و اخراج نیروهای دشمن از مام وطن بود .
(اگر چه اگر آن ۱۲ هزار نفری که پس از انقلاب تا رده افسر ارشد و درجه دار از ارتش اخراج نشده بودند چه بسا بصره و بغداد در چنگال نیروهای ایران اسیر آمده بود.)
و اما نیمه دوم جنگ از سال ۶۲ دفاع از مام میهن جایش را به صدور انقلاب و عبور از کربلا تا قدس داد تا جایی که موجب شد تا دول عربی و غربی همه جانبه از رژیم صدام حمایت کنند.
نه تنها تحریم تسلیحاتی صورت گرفت بلکه در طول این سالها چندان عملیات موفقی بدست نیاوردیم.
بنابراین اگر سخن از تحریم تسلیحاتی ویا کمک همهجانبه همسایگان به عراق ویا حمایت غرب را می شنویم مربوط به دوره ایست که دفاع از میهن جای خود را به شعارهای ایدئولوژیک ، صدور انقلاب و ساقط نمودن حکومت های همسایگان داد.
#ح_درویشی✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍23❤6
♻️زاهدان ۳ سال پس از واقعه
بررسی پرونده ۸ مهرماه ۱۴۰۱ و اقدامات اخیر دولت پزشکیان
🔹در آستانه سومین سالگرد حادثه «جمعه سیاه زاهدان» احکام دادگاه برای متهمین این پرونده صادر شد. به گفته رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان جانباختگان بیگناه این حادثه شهید شناخته شده و دیه آنها پرداخت شد و برای متهمین نیز تا 10 سال حبس تعیین شد.
🔹در روزهای اخیر و بر اساس اطلاعاتی که از سیستان و بلوچستان و سخنان چهرههای شاخص آن به دست میآید، به نظر میرسد در یک سال اخیر و در پی تغییر استاندار و پیگیری این پرونده از سوی استاندار جدید سیستان و بلوچستان شرایط تازهای در روند پیگیریها اتفاق افتاده و عذرخواهی از خانوادههای کشتهشدگان این حادثه رضایت علمای استان، افکار عمومی و خانوادهها را به دنبال داشت؛ البته هنوز نسبت به محتوای احکام اعتراضاتی وجود دارد.
🔹حاج علی اکبری، نماینده رهبری در سفر به سیستان و بلوچستان: آمدهایم اندوه و ناراحتی رهبر انقلاب را از حوادثی که اتفاق افتاده و تدابیر عالی که برای حل مشکلات داشتهاند و تدابیر تکمیلی را با بزرگان استان و گروههای مختلف در میان گذاشته و از عزیزانی که در این حوادث، شهید، جانباخته، جانباز و مجروح شدهاند دیدار خواهیم داشت و از آنها دلجویی خواهیم کرد.
🔹مولوی عبدالحمید: در برنامه اخیر مسئولان برای عذرخواهی آمدند و بعد از سه سال، مسئولان، این جنایت را محکوم کردند و عذرخواهی هم کردند. بههرحال در ایران اینکه کسی گناهی را بپذیرد، خیلی کم اتفاق میافتد و به نظر ما این اتفاق بزرگی است.
🔹منصور بیجار، استاندار سیستان و بلوچستان: هیچ چیز جای عزیزان شما را نمیگیرد اما به حرمت این مکان مقدس و چادر مادران، گذشت کنید. انتهای تمام جنگها صلح است، اجازه ندهیم دشمن از این موضوع سوءاستفاده کند.
🖌منصوره محمدی
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
مقاله کامل را در لینک زیر مطالعه فرمایید 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
بررسی پرونده ۸ مهرماه ۱۴۰۱ و اقدامات اخیر دولت پزشکیان
🔹در آستانه سومین سالگرد حادثه «جمعه سیاه زاهدان» احکام دادگاه برای متهمین این پرونده صادر شد. به گفته رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان جانباختگان بیگناه این حادثه شهید شناخته شده و دیه آنها پرداخت شد و برای متهمین نیز تا 10 سال حبس تعیین شد.
🔹در روزهای اخیر و بر اساس اطلاعاتی که از سیستان و بلوچستان و سخنان چهرههای شاخص آن به دست میآید، به نظر میرسد در یک سال اخیر و در پی تغییر استاندار و پیگیری این پرونده از سوی استاندار جدید سیستان و بلوچستان شرایط تازهای در روند پیگیریها اتفاق افتاده و عذرخواهی از خانوادههای کشتهشدگان این حادثه رضایت علمای استان، افکار عمومی و خانوادهها را به دنبال داشت؛ البته هنوز نسبت به محتوای احکام اعتراضاتی وجود دارد.
🔹حاج علی اکبری، نماینده رهبری در سفر به سیستان و بلوچستان: آمدهایم اندوه و ناراحتی رهبر انقلاب را از حوادثی که اتفاق افتاده و تدابیر عالی که برای حل مشکلات داشتهاند و تدابیر تکمیلی را با بزرگان استان و گروههای مختلف در میان گذاشته و از عزیزانی که در این حوادث، شهید، جانباخته، جانباز و مجروح شدهاند دیدار خواهیم داشت و از آنها دلجویی خواهیم کرد.
🔹مولوی عبدالحمید: در برنامه اخیر مسئولان برای عذرخواهی آمدند و بعد از سه سال، مسئولان، این جنایت را محکوم کردند و عذرخواهی هم کردند. بههرحال در ایران اینکه کسی گناهی را بپذیرد، خیلی کم اتفاق میافتد و به نظر ما این اتفاق بزرگی است.
🔹منصور بیجار، استاندار سیستان و بلوچستان: هیچ چیز جای عزیزان شما را نمیگیرد اما به حرمت این مکان مقدس و چادر مادران، گذشت کنید. انتهای تمام جنگها صلح است، اجازه ندهیم دشمن از این موضوع سوءاستفاده کند.
🖌منصوره محمدی
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
مقاله کامل را در لینک زیر مطالعه فرمایید 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤11👍2👏1
♻️پیش بینی های که به حقیقت نپیوست.
انتظار می رفت مواضع آیت الله خامنه ای در قبال نظم جهانی با آخرین موضع ایشان مبنی بر آنکه نه جنگ می شود و نه مذاکره می کنیم به پایان برسد .
🎥پیش بینی ایشان در رابطه با تحریم کردن اروپا بابت نیاز به گاز و اتمام نفت آمریکا درست از کار در نیامد.
و سعودی ها هم با اقتدار به بقا و توسعه خود ادامه می دهند.
اسد شکست خورد ، حزب الله برچیده شد و حماس نیز ناچار به تسلیم...
به نظر می رسد سه عامل در عدم درک معادلات جهانی توسط ایشان دخیل باشند.
۱- نفوذ نفوذی ها تا بیت رهبری با ایجاد وارونگی در دیدگاه ایشان ؛
۲- تجمیع مشاوران کوتوله ، آنان که وجودشان به وجود رهبر بایسته است و حضورشان جز به بله قربان گویی مثمر ثمر نیست.
۳- و سومی انقلابی گری به جای سیاستمدار بودن ...حس مبارزه با امپریالیسم به عنوان یک تکلیف نه یک راهبرد؛ (شاخ به شاخ شدن بجای جا خالی دادن)
این چنین مواضعی قطعا بر روی افکار عمومی و کشورهای مختلف اثر گذاشته و راهبرد متناسبی را اتخاذ خواهند کرد.
گاهی خاموشی بهتر از داد وقال هزینه ساز است
امروز نه تنها نتوانستیم تحریم کنیم تحریم شدیم
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
انتظار می رفت مواضع آیت الله خامنه ای در قبال نظم جهانی با آخرین موضع ایشان مبنی بر آنکه نه جنگ می شود و نه مذاکره می کنیم به پایان برسد .
🎥پیش بینی ایشان در رابطه با تحریم کردن اروپا بابت نیاز به گاز و اتمام نفت آمریکا درست از کار در نیامد.
و سعودی ها هم با اقتدار به بقا و توسعه خود ادامه می دهند.
اسد شکست خورد ، حزب الله برچیده شد و حماس نیز ناچار به تسلیم...
به نظر می رسد سه عامل در عدم درک معادلات جهانی توسط ایشان دخیل باشند.
۱- نفوذ نفوذی ها تا بیت رهبری با ایجاد وارونگی در دیدگاه ایشان ؛
۲- تجمیع مشاوران کوتوله ، آنان که وجودشان به وجود رهبر بایسته است و حضورشان جز به بله قربان گویی مثمر ثمر نیست.
۳- و سومی انقلابی گری به جای سیاستمدار بودن ...حس مبارزه با امپریالیسم به عنوان یک تکلیف نه یک راهبرد؛ (شاخ به شاخ شدن بجای جا خالی دادن)
این چنین مواضعی قطعا بر روی افکار عمومی و کشورهای مختلف اثر گذاشته و راهبرد متناسبی را اتخاذ خواهند کرد.
گاهی خاموشی بهتر از داد وقال هزینه ساز است
امروز نه تنها نتوانستیم تحریم کنیم تحریم شدیم
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍34❤9
♻️ پایان بازی با جمهوری اسلامی؟
🗒 طرح جدید «دونالد ترامپ» برای آتش بس در «غزه» و شاید صلح دائمی در خاورمیانه و استقبال بیسابقه کشورهای اسلامی به ویژه کشورهایی با بزرگترین جمعیت های مسلمان از آن، از جمله «اندونزی» و «پاکستان» که همیشه تظاهرات خیابانی ضد اسرائیلی در این کشورها چشمگیر است، بار دیگر می تواند یادآور این مهم باشد که خاورمیانه در آستانه یک تحول ژرف و تاریخی قرار دارد.
⬅️ یکی از عوامل کلیدی این تحول را می توان دیدارهای خصوصی ترامپ با رهبران و نمایندگان کشورهای اسلامی، از جمله ملاقات هفته گذشته وی با «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه ارزیابی کرد. اردوغان که «حماس» را یک گروه آزادیبخش می داند نه تروریستی و به ویژه این اواخر از واژههای تند علیه «اسرائیل» استفاده کرده است، به نظر می رسد پس از دیدار هفته گذشته اش با ترامپ، موضع خود را به وضوح، نرمتر کرده است. او با حمایت از طرح ترامپ و ضمن تمجید از وی، پذیرش خلع سلاح حماس و نابودی زیرساختهای نظامی این گروه را به عنوان بخشی غیرقابل چشمپوشی از راهحل صلح پذیرفته است. حتی به نظر میرسد که اردوغان دیگر آینده غزه را بدون حضور حماس تصور میکند.
⬅️ علاوه بر ترکیه، کشورهایی مانند اندونزی و پاکستان که همواره حامی فلسطین ظاهر شدند، با استقبال از این طرح، نشان دادند که رهبری آمریکا برای حل پایدار مسئله تاریخی اسرائیل و فلسطین را ارج می نهند و از آن استقبال می کنند. آنچه که مورد اجماع در جهان اسلامِ منهای جمهوری اسلامی ایران است. این امر میتواند نشانهای از تمایل گستردهتر به بازتعریف روابط و تمرکز بر امنیت و ثبات منطقه باشد.
⬅️ از سوی دیگر، چنین بر می آید که ایستادگی «جمهوری اسلامی» در عدم تحویل اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد، حتی با پذیرش هزینه سنگین بازگشت تحریمهای سازمان ملل، این نگرانی را در میان کشورهای منطقه و جامعه بینالملل تشدید کرده است که برنامه هستهای تهران ممکن است فراتر از اهداف صلحآمیز باشد و هدف واقعی آن ساخت تسلیحات اتمی است و می توان احتمال جدی داد این مسئله باعث شده است که بازیگران منطقهای به دنبال راهکاری جامع باشند تا تهدید احتمالی را مهار کنند و امنیت منطقه را تضمین نمایند؛ راهکاری که طرح ترامپ، ملزومات و پی آمد های آن سعی در ارائه آن دارد.
⬅️ اشارات اخیر ترامپ مبنی بر امکان پیوستن «ایران» به «پیمان ابراهیم»، نیز با این واقعیت که در شرایط فعلی نامحتمل به نظر میرسد، میتواند هشداری برای «تهران» باشد که جهان و منطقه دیگر تحمل وضعیت موجود را ندارند و به دنبال تحولات اساسی برای برقراری صلح دائمی هستند؛ لذا دیدارهای پشتپرده در حاشیه مجمع عمومی «سازمان ملل» و استقبال کشورهای عربی و اسلامی از طرح ترامپ، می تواند نشانههای یک اجماع نوظهور در منطقه باشد که حماس و محورهای نیابتی ایران را به عنوان موانع اصلی صلح و ثبات میشناسد و خواستار خلع سلاح موانع و بازسازی منطقه است و این ممکن است با بازیگر جایگزین در تهران مد نظر باشد.
⬅️ با این حال، برای فهم بهتر تحولات منطقه پرسشهای مهمی باقی است: آیا این تغییرات تاکتیکی است یا آغاز روندی واقعی و پایدار است؟ واکنش جمهوری اسلامی و گروه های هم پیمانش چگونه خواهد بود؟ و آینده خاورمیانه چه مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت؟ شاید زمان آن رسیده که همه بازیگران منطقهای و بینالمللی با نگاهی واقعبینانهتر، به دنبال راهحلی جامع برای پایان دادن به بحرانهای طولانی هستند؛ راهحلی که دیگر جایی برای بهانهها و بازیهای سیاسی باقی نگذارد و صلح و امنیت پایدار را به ارمغان آورد.
⬅️ آیا جهان و منطقه آمادهاند مسیر جدیدی را آغاز کنند؟ آیا جمهوری اسلامی میتواند در این معادله نوین جایی داشته باشد؟ آیا جنگی بزرگ برای تثبیت نظم نوین گریزناپذیر است؟ و آیا مذاکرات و تفاهامات پشت پرده حاکی از پایان بازی با جمهوری اسلامی است؟
✍ مرضیه حاجی هاشمی
https://www.tg-me.com/darvishane49
🗒 طرح جدید «دونالد ترامپ» برای آتش بس در «غزه» و شاید صلح دائمی در خاورمیانه و استقبال بیسابقه کشورهای اسلامی به ویژه کشورهایی با بزرگترین جمعیت های مسلمان از آن، از جمله «اندونزی» و «پاکستان» که همیشه تظاهرات خیابانی ضد اسرائیلی در این کشورها چشمگیر است، بار دیگر می تواند یادآور این مهم باشد که خاورمیانه در آستانه یک تحول ژرف و تاریخی قرار دارد.
⬅️ یکی از عوامل کلیدی این تحول را می توان دیدارهای خصوصی ترامپ با رهبران و نمایندگان کشورهای اسلامی، از جمله ملاقات هفته گذشته وی با «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه ارزیابی کرد. اردوغان که «حماس» را یک گروه آزادیبخش می داند نه تروریستی و به ویژه این اواخر از واژههای تند علیه «اسرائیل» استفاده کرده است، به نظر می رسد پس از دیدار هفته گذشته اش با ترامپ، موضع خود را به وضوح، نرمتر کرده است. او با حمایت از طرح ترامپ و ضمن تمجید از وی، پذیرش خلع سلاح حماس و نابودی زیرساختهای نظامی این گروه را به عنوان بخشی غیرقابل چشمپوشی از راهحل صلح پذیرفته است. حتی به نظر میرسد که اردوغان دیگر آینده غزه را بدون حضور حماس تصور میکند.
⬅️ علاوه بر ترکیه، کشورهایی مانند اندونزی و پاکستان که همواره حامی فلسطین ظاهر شدند، با استقبال از این طرح، نشان دادند که رهبری آمریکا برای حل پایدار مسئله تاریخی اسرائیل و فلسطین را ارج می نهند و از آن استقبال می کنند. آنچه که مورد اجماع در جهان اسلامِ منهای جمهوری اسلامی ایران است. این امر میتواند نشانهای از تمایل گستردهتر به بازتعریف روابط و تمرکز بر امنیت و ثبات منطقه باشد.
⬅️ از سوی دیگر، چنین بر می آید که ایستادگی «جمهوری اسلامی» در عدم تحویل اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد، حتی با پذیرش هزینه سنگین بازگشت تحریمهای سازمان ملل، این نگرانی را در میان کشورهای منطقه و جامعه بینالملل تشدید کرده است که برنامه هستهای تهران ممکن است فراتر از اهداف صلحآمیز باشد و هدف واقعی آن ساخت تسلیحات اتمی است و می توان احتمال جدی داد این مسئله باعث شده است که بازیگران منطقهای به دنبال راهکاری جامع باشند تا تهدید احتمالی را مهار کنند و امنیت منطقه را تضمین نمایند؛ راهکاری که طرح ترامپ، ملزومات و پی آمد های آن سعی در ارائه آن دارد.
⬅️ اشارات اخیر ترامپ مبنی بر امکان پیوستن «ایران» به «پیمان ابراهیم»، نیز با این واقعیت که در شرایط فعلی نامحتمل به نظر میرسد، میتواند هشداری برای «تهران» باشد که جهان و منطقه دیگر تحمل وضعیت موجود را ندارند و به دنبال تحولات اساسی برای برقراری صلح دائمی هستند؛ لذا دیدارهای پشتپرده در حاشیه مجمع عمومی «سازمان ملل» و استقبال کشورهای عربی و اسلامی از طرح ترامپ، می تواند نشانههای یک اجماع نوظهور در منطقه باشد که حماس و محورهای نیابتی ایران را به عنوان موانع اصلی صلح و ثبات میشناسد و خواستار خلع سلاح موانع و بازسازی منطقه است و این ممکن است با بازیگر جایگزین در تهران مد نظر باشد.
⬅️ با این حال، برای فهم بهتر تحولات منطقه پرسشهای مهمی باقی است: آیا این تغییرات تاکتیکی است یا آغاز روندی واقعی و پایدار است؟ واکنش جمهوری اسلامی و گروه های هم پیمانش چگونه خواهد بود؟ و آینده خاورمیانه چه مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت؟ شاید زمان آن رسیده که همه بازیگران منطقهای و بینالمللی با نگاهی واقعبینانهتر، به دنبال راهحلی جامع برای پایان دادن به بحرانهای طولانی هستند؛ راهحلی که دیگر جایی برای بهانهها و بازیهای سیاسی باقی نگذارد و صلح و امنیت پایدار را به ارمغان آورد.
⬅️ آیا جهان و منطقه آمادهاند مسیر جدیدی را آغاز کنند؟ آیا جمهوری اسلامی میتواند در این معادله نوین جایی داشته باشد؟ آیا جنگی بزرگ برای تثبیت نظم نوین گریزناپذیر است؟ و آیا مذاکرات و تفاهامات پشت پرده حاکی از پایان بازی با جمهوری اسلامی است؟
✍ مرضیه حاجی هاشمی
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍21❤10👌2
✅اجازه ندهیم رهبر به نام دفاع از هسته ای،هستی ایران را به مخاطره بیاندازد
شکستهای سنگین منطقهای، افزایش مستمر قیمت کالاها، بازگشت قطعنامههای شورای امنیت و الزامیشدن مجدد تحریمها برای همه دولتها و تهدیدهای رژیم اسرائیل، ایران را که از بحرانهای متعدد در عذاب است، به وضعیت "نه جنگ، نه صلح" کشانده که ضد تولید است و به رکود و بیکاری گسترده کنونی دامن میزند. در شرایطی که حاکمیت قادر به ترسیم افق روشنی نیست و یاس و استیصال فراگیر شده، آقای خامنهای که اغلب پیشبینیهای استراتژیکش اشتباه از آب درآمده، تنها دو راه پیش رو دارد.
اول: استمرار سیاستهای غلطی که فقر و جنگ و تحریم را برای ملت به ارمغان آورده است، با استبداد بیشتر، نظامیگری بیشتر و طلبکاری بیشتر. مسیری که فرجامش جز بیدولتی و هرجومرج نیست.
دوم: پذیرش خطاها، ناکامیها و ناکارآمدیها و دست استمداد به سوی مردم دراز کردن است با تجدیدنظر اساسی در هر سهزمینه ساختاری، سیاستی و مدیریتی.
اعدامهای غیرقانونی، عجولانه و مشکوک و احضار فعالان سیاسی قانونگرا و خشونتپرهیز ازیکسو و تاکید بر پایان دیپلماسی و ضرورت ساخت سلاح هستهای، آنهم در شرایطی که فردو، نطنز و اراک بمباران شدهاند ازسویدیگر، نشانگر آن است که گرایش رهبر و منصوبانش به طرف گزینه اول است.
به نظر من منظور رهبر از لزوم مقابله با "برهمزنندگان امنیت روانی جامعه"، ایجاد تنگناها و محدودیتهای جدید برای منتقدان است. به زبان و تعبیر بازجوها، رهبر "کد" تازهای برای بگیروببندها و اعدامها به ایشان داده است. امیدوارم سکوت ۱۲ روزه شهروندان در ایام جنگ، رهبر را دچار توهم نکرده باشد به اینکه میتواند همچنان براساس ایجاد ترس حکم براند و مردم منفعل بمانند.
در هرحال مسئله استراتژیک آن است که اجازه ندهیم آقای خامنهای که با راهبرد "نه جنگ، نه مذاکره" کشور را به حالت تعلیق درآورده، تحریمها را تداوم بخشیده، فرصت و امکان مهار جدی مشکلات را از جامعه گرفته است، مرتکب بزرگترین و شاید آخرین اشتباه خود شود و به نام دفاع از حقوق هستهای، هستی ایران را به مخاطره اندازد و مسیری را بپیماید که ممکن است نه از تاک نشان باقی گذارد و نه از تاکنشان.
بهزودی مستقلاً تحلیلی از اوضاع و احوال میهن، همراه با راههای خروج از مشکلات ارائه خواهم کرد تا با بحث و نقد آن، بتوان به اجماع نظر دست یافت و بحرانها را به سلامت پشت سر گذاشت.
مصطفی تاج زاده ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
شکستهای سنگین منطقهای، افزایش مستمر قیمت کالاها، بازگشت قطعنامههای شورای امنیت و الزامیشدن مجدد تحریمها برای همه دولتها و تهدیدهای رژیم اسرائیل، ایران را که از بحرانهای متعدد در عذاب است، به وضعیت "نه جنگ، نه صلح" کشانده که ضد تولید است و به رکود و بیکاری گسترده کنونی دامن میزند. در شرایطی که حاکمیت قادر به ترسیم افق روشنی نیست و یاس و استیصال فراگیر شده، آقای خامنهای که اغلب پیشبینیهای استراتژیکش اشتباه از آب درآمده، تنها دو راه پیش رو دارد.
اول: استمرار سیاستهای غلطی که فقر و جنگ و تحریم را برای ملت به ارمغان آورده است، با استبداد بیشتر، نظامیگری بیشتر و طلبکاری بیشتر. مسیری که فرجامش جز بیدولتی و هرجومرج نیست.
دوم: پذیرش خطاها، ناکامیها و ناکارآمدیها و دست استمداد به سوی مردم دراز کردن است با تجدیدنظر اساسی در هر سهزمینه ساختاری، سیاستی و مدیریتی.
اعدامهای غیرقانونی، عجولانه و مشکوک و احضار فعالان سیاسی قانونگرا و خشونتپرهیز ازیکسو و تاکید بر پایان دیپلماسی و ضرورت ساخت سلاح هستهای، آنهم در شرایطی که فردو، نطنز و اراک بمباران شدهاند ازسویدیگر، نشانگر آن است که گرایش رهبر و منصوبانش به طرف گزینه اول است.
به نظر من منظور رهبر از لزوم مقابله با "برهمزنندگان امنیت روانی جامعه"، ایجاد تنگناها و محدودیتهای جدید برای منتقدان است. به زبان و تعبیر بازجوها، رهبر "کد" تازهای برای بگیروببندها و اعدامها به ایشان داده است. امیدوارم سکوت ۱۲ روزه شهروندان در ایام جنگ، رهبر را دچار توهم نکرده باشد به اینکه میتواند همچنان براساس ایجاد ترس حکم براند و مردم منفعل بمانند.
در هرحال مسئله استراتژیک آن است که اجازه ندهیم آقای خامنهای که با راهبرد "نه جنگ، نه مذاکره" کشور را به حالت تعلیق درآورده، تحریمها را تداوم بخشیده، فرصت و امکان مهار جدی مشکلات را از جامعه گرفته است، مرتکب بزرگترین و شاید آخرین اشتباه خود شود و به نام دفاع از حقوق هستهای، هستی ایران را به مخاطره اندازد و مسیری را بپیماید که ممکن است نه از تاک نشان باقی گذارد و نه از تاکنشان.
بهزودی مستقلاً تحلیلی از اوضاع و احوال میهن، همراه با راههای خروج از مشکلات ارائه خواهم کرد تا با بحث و نقد آن، بتوان به اجماع نظر دست یافت و بحرانها را به سلامت پشت سر گذاشت.
مصطفی تاج زاده ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍45❤13👌4👎1
♻️پادزهر سه کودتای عربی
در جهانی که امارات از بیابان، سیلیکون میسازد، در منطقهای که قطر میزبان نخبگان جهانی است، و عربستان از نفت به هوش مصنوعی رسیده،
تنها یک حکومت هست که هنوز گمان میکند با روضه میشود وارد WTO شد: جمهوری اسلامی.
میان سه کودتای آرام عربی، که با سفر ترامپ به خاورمیانه رسمی میشود، یک چیز را فریاد میزند: ایران، از قطار قرن ۲۱ جامانده، نه بهخاطر تحریم، بلکه بهخاطر توهم.
🔹کودتای اول: از ناصریسم تا نئولیبرالیسم عربی
در حالیکه جمهوری اسلامی هنوز در توهم رهبری امت اسلامی دستوپا میزند، جهان عرب، پسا-ایدئولوژیک شده است.
دیگر نه جمال عبدالناصر اسطوره است، نه عرفات، نه قذافی. قهرمان امروز عربها، کسیست که قرارداد ببندد، نه قطعنامه آتشین صادر کند.
بنسلطان جای خطیب مسجد را گرفته. اما تهران هنوز فکر میکند «محور مقاومت» یک برند صادراتی است. واقعیت این است که حتی فلسطین امروز به ایران اعتماد ندارد، چون میبیند ایران فقط «پرچم» میدهد، نه پروژه.
این کودتای اول است: پایان خطابه، آغاز قرارداد.
🔹کودتای دوم: عبور از نفت به سمت فناوری
وقتی عربستان چشم به شهر نئوم و انرژی هیدروژنی دارد، جمهوری اسلامی هنوز نفت را مسئلهای «ناموسی» میداند.
عربها نفت را وسیله کردهاند برای رسیدن به پسانفت. ایران اما هنوز درگیر این است که آیا باید بنزین را آزاد کند یا نه. هر پروژهای در تهران یا در کمیسیون تلفیق مجلس گیر میکند، یا در نهادهای امنیتی که نمیدانند سرمایهگذاری یعنی چه.
این کودتای دوم است: فناوری جای نفت را گرفت، اما ما هنوز در صف کوپن ایستادهایم.
🔹کودتای سوم: از انقلاب به رفرم، از رفرم به رقابت
در دنیای عرب، دیگر هیچکس به فکر انقلاب نیست. انقلابها پیر شدهاند. ایدئولوژیها سوختهاند. اکنون رقابت است که سیاست را میسازد.
امارات با اسرائیل رقابت میکند نه بر سر «محو»، بلکه بر سر جذب سرمایه و دانش.
عربستان با ترکیه رقابت میکند نه در محوریت اسلام سیاسی، بلکه در توریسم، ترافیک هوایی، و هاب لجستیکی.
اما جمهوری اسلامی هنوز درگیر این است که: «اسرائیل چند سال دیگر میماند؟» سؤال درست این است: «شما چند سال دیگر میمانید؟»
این کودتای سوم است: جمهوری اسلامی هنوز به فکر انقلاب است، درحالیکه همه دارند آینده را میسازند.
*و حالا پادزهر: بازگشت به عقل،نه مقاومت!*
هیچ راهی برای مقابله با این سه کودتا وجود ندارد جز خروج از قالب ……. .
نه غنیسازی اورانیوم، نه خطبههای نماز جمعه، نه مصوبههای مجلس انقلابی، هیچکدام حریف این طوفان اقتصادی نیست.
راه عبور، نه تنها توافق با آمریکا، بلکه توافق با واقعیت است.
تا زمانی که حکومت با جهان حرف نمیزند،
تا زمانی که دیپلماسی، گروگان سیاست داخلی،
و سیاست داخلی گروگان سیاست خارجی،
تا وقتی قرارداد با اپل و مایکروسافت جرم محسوب میشود،
تا وقتی اعتراضات کارگران و معلمان را توطئه استکبار میداند، کارآفرین، مفسد، معترض و جاسوس است— هیچ کودتایی خطرناکتر از نادانی حاکمان نیست.
و ما؟
ما یا مسیر سه کودتای عربی را میفهمیم، یا با چفیه در صف دلار میمانیم.
راهحل «بازگشت به دوره طلایی امام» نیست.
راهحل، فهم یک توسعه متوازن ملی با«پیوستن به جهان» است.
اگر بخواهید هنوز «هلال شیعی» بسازید، در جهانی که دنبال هاب دیجیتال است، تنها خواهید ماند. اگر نخواهید با واقعیت آشتی کنید، تاریخ با شما آشتی نخواهد کرد.
و روزی فرزندان ما خواهند نوشت:
«ایرانیان میتوانستند شریک عصر آینده باشند، اما زندانیان یک پرچم شدند».
عربستان نفت میفروشد، پولش را تمام و کمال میگیرد و بخشی از آنرا در صنایع نوین غرب سرمایه گذاری میکند.
ایران بدلیل تحریم، نفت و گازش را کشورهای همسایه از مخازن مشترک برداشت میکنند، الباقی نفت را هم با تخفیف زیاد و در ازای جنس بنجل به چین میدهد!
با این حساب، کدام کشور گاو شیرده است؟
حمید آصفی✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
در جهانی که امارات از بیابان، سیلیکون میسازد، در منطقهای که قطر میزبان نخبگان جهانی است، و عربستان از نفت به هوش مصنوعی رسیده،
تنها یک حکومت هست که هنوز گمان میکند با روضه میشود وارد WTO شد: جمهوری اسلامی.
میان سه کودتای آرام عربی، که با سفر ترامپ به خاورمیانه رسمی میشود، یک چیز را فریاد میزند: ایران، از قطار قرن ۲۱ جامانده، نه بهخاطر تحریم، بلکه بهخاطر توهم.
🔹کودتای اول: از ناصریسم تا نئولیبرالیسم عربی
در حالیکه جمهوری اسلامی هنوز در توهم رهبری امت اسلامی دستوپا میزند، جهان عرب، پسا-ایدئولوژیک شده است.
دیگر نه جمال عبدالناصر اسطوره است، نه عرفات، نه قذافی. قهرمان امروز عربها، کسیست که قرارداد ببندد، نه قطعنامه آتشین صادر کند.
بنسلطان جای خطیب مسجد را گرفته. اما تهران هنوز فکر میکند «محور مقاومت» یک برند صادراتی است. واقعیت این است که حتی فلسطین امروز به ایران اعتماد ندارد، چون میبیند ایران فقط «پرچم» میدهد، نه پروژه.
این کودتای اول است: پایان خطابه، آغاز قرارداد.
🔹کودتای دوم: عبور از نفت به سمت فناوری
وقتی عربستان چشم به شهر نئوم و انرژی هیدروژنی دارد، جمهوری اسلامی هنوز نفت را مسئلهای «ناموسی» میداند.
عربها نفت را وسیله کردهاند برای رسیدن به پسانفت. ایران اما هنوز درگیر این است که آیا باید بنزین را آزاد کند یا نه. هر پروژهای در تهران یا در کمیسیون تلفیق مجلس گیر میکند، یا در نهادهای امنیتی که نمیدانند سرمایهگذاری یعنی چه.
این کودتای دوم است: فناوری جای نفت را گرفت، اما ما هنوز در صف کوپن ایستادهایم.
🔹کودتای سوم: از انقلاب به رفرم، از رفرم به رقابت
در دنیای عرب، دیگر هیچکس به فکر انقلاب نیست. انقلابها پیر شدهاند. ایدئولوژیها سوختهاند. اکنون رقابت است که سیاست را میسازد.
امارات با اسرائیل رقابت میکند نه بر سر «محو»، بلکه بر سر جذب سرمایه و دانش.
عربستان با ترکیه رقابت میکند نه در محوریت اسلام سیاسی، بلکه در توریسم، ترافیک هوایی، و هاب لجستیکی.
اما جمهوری اسلامی هنوز درگیر این است که: «اسرائیل چند سال دیگر میماند؟» سؤال درست این است: «شما چند سال دیگر میمانید؟»
این کودتای سوم است: جمهوری اسلامی هنوز به فکر انقلاب است، درحالیکه همه دارند آینده را میسازند.
*و حالا پادزهر: بازگشت به عقل،نه مقاومت!*
هیچ راهی برای مقابله با این سه کودتا وجود ندارد جز خروج از قالب ……. .
نه غنیسازی اورانیوم، نه خطبههای نماز جمعه، نه مصوبههای مجلس انقلابی، هیچکدام حریف این طوفان اقتصادی نیست.
راه عبور، نه تنها توافق با آمریکا، بلکه توافق با واقعیت است.
تا زمانی که حکومت با جهان حرف نمیزند،
تا زمانی که دیپلماسی، گروگان سیاست داخلی،
و سیاست داخلی گروگان سیاست خارجی،
تا وقتی قرارداد با اپل و مایکروسافت جرم محسوب میشود،
تا وقتی اعتراضات کارگران و معلمان را توطئه استکبار میداند، کارآفرین، مفسد، معترض و جاسوس است— هیچ کودتایی خطرناکتر از نادانی حاکمان نیست.
و ما؟
ما یا مسیر سه کودتای عربی را میفهمیم، یا با چفیه در صف دلار میمانیم.
راهحل «بازگشت به دوره طلایی امام» نیست.
راهحل، فهم یک توسعه متوازن ملی با«پیوستن به جهان» است.
اگر بخواهید هنوز «هلال شیعی» بسازید، در جهانی که دنبال هاب دیجیتال است، تنها خواهید ماند. اگر نخواهید با واقعیت آشتی کنید، تاریخ با شما آشتی نخواهد کرد.
و روزی فرزندان ما خواهند نوشت:
«ایرانیان میتوانستند شریک عصر آینده باشند، اما زندانیان یک پرچم شدند».
عربستان نفت میفروشد، پولش را تمام و کمال میگیرد و بخشی از آنرا در صنایع نوین غرب سرمایه گذاری میکند.
ایران بدلیل تحریم، نفت و گازش را کشورهای همسایه از مخازن مشترک برداشت میکنند، الباقی نفت را هم با تخفیف زیاد و در ازای جنس بنجل به چین میدهد!
با این حساب، کدام کشور گاو شیرده است؟
حمید آصفی✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍29❤7👎1😢1
♻️ریشه تبعیض در آموزش عالی را باید خشکاند.
اینکه حدود ۶۰ درصد ظرفیت پذیرش دانشجویان در دانشگاهها از طریق سهمیهها تکمیل میشود، فاجعه است.
اینکه در دانشگاههای علوم پزشکی بیش از ۴۸ هزار دانشجوی سهمیهای داریم و بهطور کلی میتوانیم بگوییم بیش از ۱۲ و نیم درصد دانشجویان علومپزشکی با سهمیه وارد دانشگاهها شدهاند، فاجعه است.
یکی از عوامل مهم احساس تبعیض در جوانان مستعد که منجر به کوچ ناخواسته و مهاجرت ناگزیرانه آنها از کشور میشود همین تبعیض حاکم بر ورودی آموزش عالی است.
سهمیهها باعث بیعدالتی است.
سهمیه باعث طبقاتی شدن نظام آموزش عالی است.
سهمیه موجب ایجاد نارضایتی عمیق و ریشهداری است که جامعه را چند قطبی میکند.
اگر میخواهیم عدالت برقرار شود، سهمیهها را در هر بخشی و خاصه آموزش عالی برداریم.
نباید ملاکی برای فیالمثل پزشک شدن جز استعداد، مرارت، و سعی و کوشش فردی باشد.
هیچ فیلتری برای ورود به دانشگاه جز نمرات کنکور نباید باشد.
سهمیه یعنی تبعیض؛ تبعیض یعنی رانت. و رانت یعنی تیشه به ریشه زدن.
برای افزایش همبستگی ملی و صیانت از اتحاد مقدس آحاد ملت، یکی از نخستین راهها و قدمها؛ شکستن تابوی سهمیههای تبعیضبرانگیز است.
و کاش اثر این سهمیهها تنها در تبعیض خلاصه میشد. سهمیهها باعث میشود سطح عمومی جامعه از نخبهها، شایستهها و استعدادها خالی شود و این درد اصلی است که سهمیه دامن میزند. اثری وضعی که خود را در آینده جامعه نشان میدهد.
آنجا که تصمیمات مهم را به افرادی میسپاریم که شایستهتر، بهتر و مستعدتر از آنها وجود داشته است.
پینوشت: فردی را میشناسم که با سهمیه وارد رشته پزشکی شد. شاید ۹ یا ۸ ترم برای قبولی یک درس، مدرکاش ناقص ماند و با کلی رایزنی مشروط نمیشد. دست آخر نماینده شد. و بالاخره از سد آن یک درس پس از نمایندگی عبور کرد. حالا آقای دکتر نخبه! طبابت هم میکند. یک مورد از هزاران.
محمد مالی
https://www.tg-me.com/darvishane49
اینکه حدود ۶۰ درصد ظرفیت پذیرش دانشجویان در دانشگاهها از طریق سهمیهها تکمیل میشود، فاجعه است.
اینکه در دانشگاههای علوم پزشکی بیش از ۴۸ هزار دانشجوی سهمیهای داریم و بهطور کلی میتوانیم بگوییم بیش از ۱۲ و نیم درصد دانشجویان علومپزشکی با سهمیه وارد دانشگاهها شدهاند، فاجعه است.
یکی از عوامل مهم احساس تبعیض در جوانان مستعد که منجر به کوچ ناخواسته و مهاجرت ناگزیرانه آنها از کشور میشود همین تبعیض حاکم بر ورودی آموزش عالی است.
سهمیهها باعث بیعدالتی است.
سهمیه باعث طبقاتی شدن نظام آموزش عالی است.
سهمیه موجب ایجاد نارضایتی عمیق و ریشهداری است که جامعه را چند قطبی میکند.
اگر میخواهیم عدالت برقرار شود، سهمیهها را در هر بخشی و خاصه آموزش عالی برداریم.
نباید ملاکی برای فیالمثل پزشک شدن جز استعداد، مرارت، و سعی و کوشش فردی باشد.
هیچ فیلتری برای ورود به دانشگاه جز نمرات کنکور نباید باشد.
سهمیه یعنی تبعیض؛ تبعیض یعنی رانت. و رانت یعنی تیشه به ریشه زدن.
برای افزایش همبستگی ملی و صیانت از اتحاد مقدس آحاد ملت، یکی از نخستین راهها و قدمها؛ شکستن تابوی سهمیههای تبعیضبرانگیز است.
و کاش اثر این سهمیهها تنها در تبعیض خلاصه میشد. سهمیهها باعث میشود سطح عمومی جامعه از نخبهها، شایستهها و استعدادها خالی شود و این درد اصلی است که سهمیه دامن میزند. اثری وضعی که خود را در آینده جامعه نشان میدهد.
آنجا که تصمیمات مهم را به افرادی میسپاریم که شایستهتر، بهتر و مستعدتر از آنها وجود داشته است.
پینوشت: فردی را میشناسم که با سهمیه وارد رشته پزشکی شد. شاید ۹ یا ۸ ترم برای قبولی یک درس، مدرکاش ناقص ماند و با کلی رایزنی مشروط نمیشد. دست آخر نماینده شد. و بالاخره از سد آن یک درس پس از نمایندگی عبور کرد. حالا آقای دکتر نخبه! طبابت هم میکند. یک مورد از هزاران.
محمد مالی
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍19👌11❤5👏1
♻️شناخت سازوکارهای درونی و اصول رفتاری مردم ژاپن، چرا مردم ژاپن «دین» ندارند؟
چرا ژاپن اینطور است؟
باید بدانیم که در ژاپن، این «مذهب» نیست که اخلاق و اصول اخلاقی را شکل میدهد. بلکه این مسئولیت برعهده
است که در طول تاریخ توانسته است دیگر ارزشها و هنجارها را بوجود آورد. ژاپن جامعهای است که در آن فرهنگ حمایت متقابل، اصل راهنمای رفتار روزمره است.
برای مردم ژاپن که در مناطق قابل سکونت محدود یک مجمعالجزایر زندگی میکنند و مرتباً در معرض بلایای طبیعی مختلفی (مانند زلزله، سونامی، طوفان، بارانهای شدید، سیل، رانش زمین، فورانهای آتشفشانی و برف سنگین - که اغلب سالانه، اگر نه ماهانه - رخ میدهند) ، قرار دارند، در این وضعیت و از نگاه کارکردگرایی،
"کمک به یکدیگر" بسیار مهم است.
در فرهنگ ژاپنی "دیگران"، افرادی غریبه به حساب نمیآیند،
بلکه همراهانی هستند که در مواقع نیاز برای کمک کردن حاضرند. بنابراین، مردم ژاپن تلاش میکنند مستقل زندگی کنند تا از ایجاد مشکل برای اطرافیان خود جلوگیری کنند.
آنها همچنین تلاش میکنند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و روابط خوبی را حفظ کنند.
ارزشهای اخلاقی و معنوی به طور طبیعی از طریق چنین تعاملات روزمره زندگی شکل میگیرند. اساساً شگفتانگیز است که یک موجود مقدس وارد صحن زندگی فردی یا اجتماعی اشان نشده تا دیگران را آموزش یا راهنمایی کند و یا توصیفی از کلیت هستی و آفرینش و آسمانها و خیر و شر و خوب و بد و درست و نادرست ارائه کند.
در ژاپن، اخلاق و آداب و رسوم در بین فقط مردم پرورش یافته است ، دیالوگی بین انسان و مردم و خدا شکل نگرفته است.
آیا این میتواند توجیهی از علل فقدان متافیزیک و دین وحیانی در ژاپن باشد؟
به نظر من، وضعیت ژاپن در رابطه با دین، منعکس کننده گرایش به «نیکی و کمک متقابل در وضعیت طبیعی انسانها» است، این همان چیزی است که ژان ژاک روسو در آثارش «امیل» و «قرارداد اجتماعی» مورد بحث قرار داده است.
روسو اظهار داشت که «انسانها در حالت طبیعی خود» اساساً خوب هستند، تمایل به کمک به یکدیگر دارند و با همدلی و شفقت عمل میکنند. او این ایده را از طریق مفهوم «ترحم طبیعی» توضیح داد.
به گفته روسو، انسانها ذاتاً یک حس طبیعی برای اجتناب از رنج دیگران دارند که اساس رفتار اخلاقی را تشکیل میدهد. ژاپن دقیقاً همینطور است.
به نظر میرسد طرز فکر کسانی که افراد غیرمذهبی را تهدید میدانند، مبتنی بر ایدههای توماس هابز، فیلسوف و نظریهپرداز سیاسی است که حدود ۱۰۰ سال قبل از روسو به شهرت رسید.
همانطور که مشهور است، هابز در اثر مشهور خود «لویاتان» (به معنی اژدها) وضعیت طبیعی را «جنگ همه علیه همه» توصیف کرد و اظهار داشت که انسانها ذاتاً خودخواه هستند و تمایل دارند برای حفظ خود از خشونت علیه دیگران استفاده کنند.
هابز استدلال کرد که در "وضعیت طبیعی" ، جایی که قانون و نظم وجود ندارد، افراد مجازند برای دفاع از خود به دیگران حمله کنند.
بنابراین، "وضعیت طبیعی" برای همه بسیار خطرناک و ناخوشایند است. برای جلوگیری از چنین هرج و مرج و بینظمی، مردم باید وارد یک "قرارداد اجتماعی" شوند و از یک حاکم مطلق پیروی کنند.
اینکه کسی وضعیت طبیعی انسانها را خوب یا بد بداند،
تا حد زیادی به محیط و تاریخ فرد یا به طور گستردهتر، به محیط و تاریخ گروههای قومی بستگی دارد.
بهروز رضایی منش✍
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه مطلب در لینک زیر 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
چرا ژاپن اینطور است؟
باید بدانیم که در ژاپن، این «مذهب» نیست که اخلاق و اصول اخلاقی را شکل میدهد. بلکه این مسئولیت برعهده
"فرهنگ حمایت متقابل"
است که در طول تاریخ توانسته است دیگر ارزشها و هنجارها را بوجود آورد. ژاپن جامعهای است که در آن فرهنگ حمایت متقابل، اصل راهنمای رفتار روزمره است.
برای مردم ژاپن که در مناطق قابل سکونت محدود یک مجمعالجزایر زندگی میکنند و مرتباً در معرض بلایای طبیعی مختلفی (مانند زلزله، سونامی، طوفان، بارانهای شدید، سیل، رانش زمین، فورانهای آتشفشانی و برف سنگین - که اغلب سالانه، اگر نه ماهانه - رخ میدهند) ، قرار دارند، در این وضعیت و از نگاه کارکردگرایی،
"کمک به یکدیگر" بسیار مهم است.
در فرهنگ ژاپنی "دیگران"، افرادی غریبه به حساب نمیآیند،
بلکه همراهانی هستند که در مواقع نیاز برای کمک کردن حاضرند. بنابراین، مردم ژاپن تلاش میکنند مستقل زندگی کنند تا از ایجاد مشکل برای اطرافیان خود جلوگیری کنند.
آنها همچنین تلاش میکنند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و روابط خوبی را حفظ کنند.
ارزشهای اخلاقی و معنوی به طور طبیعی از طریق چنین تعاملات روزمره زندگی شکل میگیرند. اساساً شگفتانگیز است که یک موجود مقدس وارد صحن زندگی فردی یا اجتماعی اشان نشده تا دیگران را آموزش یا راهنمایی کند و یا توصیفی از کلیت هستی و آفرینش و آسمانها و خیر و شر و خوب و بد و درست و نادرست ارائه کند.
در ژاپن، اخلاق و آداب و رسوم در بین فقط مردم پرورش یافته است ، دیالوگی بین انسان و مردم و خدا شکل نگرفته است.
آیا این میتواند توجیهی از علل فقدان متافیزیک و دین وحیانی در ژاپن باشد؟
به نظر من، وضعیت ژاپن در رابطه با دین، منعکس کننده گرایش به «نیکی و کمک متقابل در وضعیت طبیعی انسانها» است، این همان چیزی است که ژان ژاک روسو در آثارش «امیل» و «قرارداد اجتماعی» مورد بحث قرار داده است.
روسو اظهار داشت که «انسانها در حالت طبیعی خود» اساساً خوب هستند، تمایل به کمک به یکدیگر دارند و با همدلی و شفقت عمل میکنند. او این ایده را از طریق مفهوم «ترحم طبیعی» توضیح داد.
به گفته روسو، انسانها ذاتاً یک حس طبیعی برای اجتناب از رنج دیگران دارند که اساس رفتار اخلاقی را تشکیل میدهد. ژاپن دقیقاً همینطور است.
به نظر میرسد طرز فکر کسانی که افراد غیرمذهبی را تهدید میدانند، مبتنی بر ایدههای توماس هابز، فیلسوف و نظریهپرداز سیاسی است که حدود ۱۰۰ سال قبل از روسو به شهرت رسید.
همانطور که مشهور است، هابز در اثر مشهور خود «لویاتان» (به معنی اژدها) وضعیت طبیعی را «جنگ همه علیه همه» توصیف کرد و اظهار داشت که انسانها ذاتاً خودخواه هستند و تمایل دارند برای حفظ خود از خشونت علیه دیگران استفاده کنند.
هابز استدلال کرد که در "وضعیت طبیعی" ، جایی که قانون و نظم وجود ندارد، افراد مجازند برای دفاع از خود به دیگران حمله کنند.
بنابراین، "وضعیت طبیعی" برای همه بسیار خطرناک و ناخوشایند است. برای جلوگیری از چنین هرج و مرج و بینظمی، مردم باید وارد یک "قرارداد اجتماعی" شوند و از یک حاکم مطلق پیروی کنند.
اینکه کسی وضعیت طبیعی انسانها را خوب یا بد بداند،
تا حد زیادی به محیط و تاریخ فرد یا به طور گستردهتر، به محیط و تاریخ گروههای قومی بستگی دارد.
بهروز رضایی منش✍
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه مطلب در لینک زیر 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤17👍5