.
کار و کارنامه ارجمند
یک سفیر فرهنگی ایران
۳۰ مهر ۱۴۰۴
#محمود_فاضلی_بیرجندی
سهیلا یوسفی، و نشر خردگان او نمونهای است راستین از آن آتش فروزان که حافظ در دل داشت و عزیز دیر مغانش کرد. آتش ایران و فرهنگ فارسی که به همت این خانم جوان ایرانی در تاجیکستان زبانه میکشد.
سالهایی است که او را میشناسم که استوار پا در راه نشر گذاشته نوشتههای نویسندگان و شاعران تاجیک را چاپ و منتشر میکند.
تاجیکان از بهتر دوستان ایرانیاناند و از روزی که پردههای آهنین دولت شوروی فروافتاد این مردم زمانی به دست آوردند تا به بنیاد ایرانی خویش بازگردند. بر ما ایرانیان است که برخی از این ملتها چون تاجیکان را دریابیم که زبان ایشان فارسی است و سخت دلبسته این زبان و این فرهنگ هستند.
کاری که بر مقامات بود و از پس آن برنیامدند، یکی چون سهیلا یوسفی پیدا شده که یکتنه انجام میدهد. انتشارات او پایگاه تاجیکان ایراندوست است و شاید که او را سفیر فرهنگی ایران در میان تاجیکان بشناسیم. پشتیبانی از او ارج نهادن به ایران و فرهنگ ایرانی است. ارج فرهنگ ایران و زبان فارسی چندان است که گر درست شناخته شود زورمندتر است از انرژی هستهای. با زبان فارسی کارها میشد در پیشرفت امر ایران کرد که بمب اتمی نتواند و نخواهد توانست کرد.
درست، کار اوست که آهسته و دور از غوغاها در راه گستردن فرهنگ ایران گام برمیدارد. و فرهنگ ایران آن چیزی است که واقعیت ماست و جای بالیدن و نازیدن دارد. حتی از پس نیم سده که خاک در این چشمه جوشان بیداری و آدمی ریختهاند، و میریزند!
بر راه حافظ رویم و گوییم: سهیلا یوسفی هم با آتشی نمیرا که برپا کرده از عزیزان دیر مغان است.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
کار و کارنامه ارجمند
یک سفیر فرهنگی ایران
۳۰ مهر ۱۴۰۴
#محمود_فاضلی_بیرجندی
سهیلا یوسفی، و نشر خردگان او نمونهای است راستین از آن آتش فروزان که حافظ در دل داشت و عزیز دیر مغانش کرد. آتش ایران و فرهنگ فارسی که به همت این خانم جوان ایرانی در تاجیکستان زبانه میکشد.
سالهایی است که او را میشناسم که استوار پا در راه نشر گذاشته نوشتههای نویسندگان و شاعران تاجیک را چاپ و منتشر میکند.
تاجیکان از بهتر دوستان ایرانیاناند و از روزی که پردههای آهنین دولت شوروی فروافتاد این مردم زمانی به دست آوردند تا به بنیاد ایرانی خویش بازگردند. بر ما ایرانیان است که برخی از این ملتها چون تاجیکان را دریابیم که زبان ایشان فارسی است و سخت دلبسته این زبان و این فرهنگ هستند.
کاری که بر مقامات بود و از پس آن برنیامدند، یکی چون سهیلا یوسفی پیدا شده که یکتنه انجام میدهد. انتشارات او پایگاه تاجیکان ایراندوست است و شاید که او را سفیر فرهنگی ایران در میان تاجیکان بشناسیم. پشتیبانی از او ارج نهادن به ایران و فرهنگ ایرانی است. ارج فرهنگ ایران و زبان فارسی چندان است که گر درست شناخته شود زورمندتر است از انرژی هستهای. با زبان فارسی کارها میشد در پیشرفت امر ایران کرد که بمب اتمی نتواند و نخواهد توانست کرد.
درست، کار اوست که آهسته و دور از غوغاها در راه گستردن فرهنگ ایران گام برمیدارد. و فرهنگ ایران آن چیزی است که واقعیت ماست و جای بالیدن و نازیدن دارد. حتی از پس نیم سده که خاک در این چشمه جوشان بیداری و آدمی ریختهاند، و میریزند!
بر راه حافظ رویم و گوییم: سهیلا یوسفی هم با آتشی نمیرا که برپا کرده از عزیزان دیر مغان است.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
Telegram
دژنپشت
دژنپشت،
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmoodfazelibirjandi
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmoodfazelibirjandi
.
میرزا عبدالوهاب خان شیرازی
آن که آرامگاه فردوسی را پیدا کرد
در نوشتار زیر ⬇️
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
میرزا عبدالوهاب خان شیرازی
آن که آرامگاه فردوسی را پیدا کرد
در نوشتار زیر ⬇️
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
میرزا عبدالوهاب خان شیرازی
آن که آرامگاه فردوسی را پیدا کرد
دوم آبان ۱۴۰۴
#محمود_فاضلی_بیرجندی
این عکس میرزا عبدالوهاب خان شیرازی است، با لقب آصفالدوله. میرزا عبدالوهاب از اندک کسان غیر قاجاری بود که در سلسله قاجار وزارت گرفت و یکبار هم استاندار خراسان شد. (در سالهای ۱۲۶۳ تا ۱۲۶۴ خ. به مدت ۱۸ ماه)
این میرزا عبدالوهاب خان شیرازی قدیمتر کسی بود در دوره حاضر، که آرامگاه فردوسی را پیدا کرد و بر سر تعمیر آن هم شد.
در گزارشهایی که از زندگی فردوسی و تاریخ آرامگاه او در دست است کسی چیزی از این باره ننوشته یا نگفته.
آصفالدوله از همان روی که از قجران نبود، خوی تنپروری نداشت. به وارون قاجاران، مردی عالم اجتماعی بود. نویسنده بود، و حاکمی بود معارفپرور؛ و به وارون آنان دلی داشت در گرو مهر ایران.
از این میرزا عبدالوهاب شیرازی دو مجلد کتاب نشر داده شده که اسناد و یادداشتهای اوست. یکجا در مجلد نخست نوشته است:
"شب ها قدری شاهنامه میخوانم. [فردوسی]، هزار بار از همه شاعران بالاتر است. عرب هم خاصه جاهلین، مغازلات خود را دارند. همه مغازلات اعراب به اعتقاد بنده با ده شعر این مرد برابر نیست.
قبر فردوسی را اگر به خیالش نیفتاده بودم معدوم میشد. فرستادم جای قبر را معین کردند. پارچه سنگی از قبر بود. گویا رباطی هم داشته و باغچهای به کلی خراب و منطمس. نذر کردم بهار، قبر را تجدید کرده رباط، حیاط و باغچه بسازند و خادم و باغبانی معین شود و یک ملک مختصر وقف آن کرده . . . حیف است قبر او در ایران معلوم نباشد. فردوسی است که میگوید: عجم زنده کردم بدین پارسی. و خدا گواه است راست میگوید."
(اسناد میرزا عبدالوهاب خان آصفالدوله. ص ۱۴۸ و ۱۴۹).
پس از میرزا عبدالوهاب خان، احمد قوام - قوامالسلطنه - آن سیاستمدار میهندوست فرزانه به دورهای که استاندار خراسان بود (۱۲۹۶ تا ۱۳۰۰ خ.) آرامگاه فردوسی را تعمیر کرد.
نوبت پادشاهی به رضا شاه بزرگ که رسید، آرامگاه به رای روشن جهانبین او، از بنا نو و دیگرگون شد که خبرهای آن را دانیم و داریم.
با این گزارش از تعیین جا و تعمیر آرامگاه فردوسی، تاریخچه آن دیگر میشود.
پیش از همه، نخست میرزا عبدالوهاب خان آصفالدوله شیرازی، آن مرد ایراندوست بود که نگذاشت آرامگاه فردوسی گم شود و از یادها برود.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
میرزا عبدالوهاب خان شیرازی
آن که آرامگاه فردوسی را پیدا کرد
دوم آبان ۱۴۰۴
#محمود_فاضلی_بیرجندی
این عکس میرزا عبدالوهاب خان شیرازی است، با لقب آصفالدوله. میرزا عبدالوهاب از اندک کسان غیر قاجاری بود که در سلسله قاجار وزارت گرفت و یکبار هم استاندار خراسان شد. (در سالهای ۱۲۶۳ تا ۱۲۶۴ خ. به مدت ۱۸ ماه)
این میرزا عبدالوهاب خان شیرازی قدیمتر کسی بود در دوره حاضر، که آرامگاه فردوسی را پیدا کرد و بر سر تعمیر آن هم شد.
در گزارشهایی که از زندگی فردوسی و تاریخ آرامگاه او در دست است کسی چیزی از این باره ننوشته یا نگفته.
آصفالدوله از همان روی که از قجران نبود، خوی تنپروری نداشت. به وارون قاجاران، مردی عالم اجتماعی بود. نویسنده بود، و حاکمی بود معارفپرور؛ و به وارون آنان دلی داشت در گرو مهر ایران.
از این میرزا عبدالوهاب شیرازی دو مجلد کتاب نشر داده شده که اسناد و یادداشتهای اوست. یکجا در مجلد نخست نوشته است:
"شب ها قدری شاهنامه میخوانم. [فردوسی]، هزار بار از همه شاعران بالاتر است. عرب هم خاصه جاهلین، مغازلات خود را دارند. همه مغازلات اعراب به اعتقاد بنده با ده شعر این مرد برابر نیست.
قبر فردوسی را اگر به خیالش نیفتاده بودم معدوم میشد. فرستادم جای قبر را معین کردند. پارچه سنگی از قبر بود. گویا رباطی هم داشته و باغچهای به کلی خراب و منطمس. نذر کردم بهار، قبر را تجدید کرده رباط، حیاط و باغچه بسازند و خادم و باغبانی معین شود و یک ملک مختصر وقف آن کرده . . . حیف است قبر او در ایران معلوم نباشد. فردوسی است که میگوید: عجم زنده کردم بدین پارسی. و خدا گواه است راست میگوید."
(اسناد میرزا عبدالوهاب خان آصفالدوله. ص ۱۴۸ و ۱۴۹).
پس از میرزا عبدالوهاب خان، احمد قوام - قوامالسلطنه - آن سیاستمدار میهندوست فرزانه به دورهای که استاندار خراسان بود (۱۲۹۶ تا ۱۳۰۰ خ.) آرامگاه فردوسی را تعمیر کرد.
نوبت پادشاهی به رضا شاه بزرگ که رسید، آرامگاه به رای روشن جهانبین او، از بنا نو و دیگرگون شد که خبرهای آن را دانیم و داریم.
با این گزارش از تعیین جا و تعمیر آرامگاه فردوسی، تاریخچه آن دیگر میشود.
پیش از همه، نخست میرزا عبدالوهاب خان آصفالدوله شیرازی، آن مرد ایراندوست بود که نگذاشت آرامگاه فردوسی گم شود و از یادها برود.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
Telegram
دژنپشت
دژنپشت،
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmoodfazelibirjandi
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmoodfazelibirjandi
