Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎

امید وصل تو جانم به رقص می‌آرد
چو بادِ صبح که در گردش آورد ریحان

دو چیز حاصل عمرست، نام نیک و ثواب
وزین دو درگذری "کلُّ مَنْ عَلیها فَان"...

👤سعدی جانم 🌿

@delkadesher
1
🍎

چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخ او
باش که صد صبـح دمد زین شب امید مرا

پرتــو بی پیرهنم، جـــان رهـا کرده تنم
تا نشــوم سایه‌ی خــود بـــاز نبینید مرا

👤هوشنگ ابتهاج


@delkadesher 🌿
🍎

محبوبم!
جهانم آشفته است؛ جهانم میزان نیست.
جهانم پر از اضطراب است.
لحظات چموش اند.
تنها هنگامی که به شما میرسم،
رو به روی تو ام و به تو سلام میکنم،
آن زمان جهان به تعادل میرسد.
جواب بدهی یا نه،
تو جهان مرا متعادل میکنی.


👤محمد صالح‌علاء

@delkadesher🌿
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎

من نخواهم ایستاد روبه‌روی تو، جز برای بوسه دادن...

👤هوشنگ ابتهاج

@delkadesher 🌿
🥰5👍2
🍎

آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال

👤فروغ فرخزاد

@delkadesher 🌿
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎
بس که لبریزم از تو…
میخواهم بدوم در میان صحراها
سر بکوبم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها

👤فروغ فرخزاد

@delkadesher 🌿
🔥1
🍎

🌱
سوگ، بهای شهامتِ دوست داشتن دیگران است...

👤اروین دیالوم

@delkadesher
🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎

به هرکه می‌نگرم همچو غنچه دلتنگ است

مگر نسیم درین گلستان نمی‌باشد


👤صائب تبریزی


🍃 @delkadesher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎

غمت در نهانخانه‌ی دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل* نشیند

به دنبال محمل چنان زار گِریَم
که از گریه‌ام ناقه* در گِل نشیند

*محمل: کجاوه. اتاقکی بر پشت شتر برای نشستن.
*ناقه: شتر
@delkadesher
🔥1
🍎

گر عشق نبودی و غم عشق نبودی
چندین سخن نغز که گفتی، که شنودی؟

گر باد نبودی که سر زلف ربودی
رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟

👤شهاب‌الدین سهروردی

@delkadesher 🌿
👍4
🍎
به انتظار نبودی، ز انتظار چه دانی؟
تو بیقراری دلهای بیقرار، چه دانی؟
نه عاشقی که بسوزی، نه بیدلی که بسازی
تو مست باده نابی، از این دو کار، چه دانی؟

👤معینی کرمانشاهی

@delkadesher 🌿
4👍1
🍎

گر مرا ترک کنی من زغمت می سوزم
آسمان را به زمین جان خودت می دوزم

گرمراترک کنی ترک نفس خواهم کرد
بی وجود تو بدان خانه قفس خواهم کرد

بی تو یک لحظه رمق دردل و درجانم نیست
بیقرارم نکنی طاقت هجرانم نیست

بی تو با قافله ی غصه و غمها چه کنم
تار و پودم تو بگو با دل تنها چه کنم

شده ام مرثیه خوان دل سودا زده ام
از بد حادثه دلبسته و شیدا شده ام

این دل پر ز ترک اینهمه غم لایق نیست
دله چون سنگ تو را جز دله من عاشق نیست..

👤 شهریار


@delkadesher 🌿
🍎

بهار که بازگردد
شاید دیگر در دنیا نباشم.

امروز ای کاش می‌توانستم بهار را چو انسانی بینگارم
تا در عالمِ خیال ببینمش که بر مرگِ من مویه می‌کند
آن‌گاه که تنها دوست خود را از دست رفته می‌بیند.
بهار اما هیچ چیزی نیست:
نوعی نحوه‌ی گفتار است.
نه گل‌ها دگرباره بازمی‌گردند و نه برگ‌های سبز.
گل‌های دیگری می‌شکفند و برگ‌های سبز دیگری.
و روزهای دل‌چسب دیگری از پی می‌آیند.
هیچ‌چیز بازنمی‌گردد و نه هیچ‌چیز که تکرار شود،
چرا که همه‌چیز واقعی‌ست.‎

👤فرناندو پسوآ

@delkadesher  🌿
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎

دلم بهانه ی تو را دارد
تو می دانی بهانه چیست؟
بهانه همان است که شب ها
خواب از چشم من می دزدد..!

👤 عباس معروفی

@delkadesher 🌿
🍎



در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد

وقت است که همچون مه تابان به درآیی


👤حافظ

@delkadesher 🌿
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎

أنتِ بَيتِيَّ الآمِن الذّي أرميّ فيهِ كُلَّ تَعَبي.


تو خانه ی امن منی که تمام خستگی هایم
را در آن رها می کنم.


#ناشناس

ترجمه: 👤محمدرضا موسوی

@delkadesher 🌿
👍1
🍎

#گزیده_کتاب📕📙📒


پذیرفتن این باور که می‌توانید کاری را به‌خاطر خودتان انجام دهید،
حتی اگر هیچ‌کس دلیلتان را درک نکند،
قدرتمندترین و دلنشین‌ترین احساس دنیاست.

#شرمنده_نباش_دختر
👤ریچل هالیس

@delkadesher 🌿
1👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎

تنت را به شاخه‌های جوان گیلاس بسپار
از درختان بیاموز که چگونه در پاییز تسلیم باد هستند
و در تابستان تسلیم آفتاب
کاش چشمان، یارای اشک و شبنم داشتند
که بر زمین ببارند
مرا به سایه‌ی درختان مهمان کن...

👤احمدرضا احمدی

@delkadesher 🌿
👍2
🍎

برد آرام دلم ، یار دلارام کجاست ؟
آن دلارام که برد از دلم آرام کجاست ؟

👤رهی_معیری

@delkadesher 🌿
🍎

حالم از شرح غمت افسانه ایست
چشمم از عکس رخت بتخانه ایست
هر کجا بدگوهری در عالمست
در کنار آنچنان دردانه ایست
بر امید زلف چون زنجیر تو
ای بسا عاقل که چون دیوانه‌ایست
گفتم او را این چه زلف (ی پر خم است)
گفت هان فی‌الجمله در (آن شانه‌ایست)
از لبش یک نکته‌ای (بحری مراست)
وز خمش یک قطره‌ای پیمانه‌ایست
با فروغ آفتاب حسن او
شمع گردون کمتر از پروانه‌ایست
نازنینا رخ چه می‌پوشی ز من
آخر این مسکین کم از بیگانه‌ایست
از بت آزر حکایتها کنند
بت خود اینست از (برش بتخانه‌ایست)
دل نه جای تست آخر چون کنم
در جهانم خود همین ویرانه‌ایست
این نه دل خوانند کین (سان شرحه است)
این نه عشق است از (جفا الوانه‌ایست)

👤سعدی

@delkadesher 🌿
2025/10/22 07:56:46
Back to Top
HTML Embed Code: