Forwarded from دوستداران استاد عبدالصمد قاضی زاده (سر فدای دین حق جان فدای آن جانان)
انا لله و انا الیه راجعون😪😭😰
با نهایت تأسف و تأثر .
این فاجعه وحشتناکی که در ولایات بغلان بدخشان وغور رخ داده هست
و بسیاری از هموطنان عزیز ما به شهادت رسیدهاند،.
ویا این که خانه های شان ویران شده
آرزو میکنیم خداوند به خانوادههای محترمشان صبر و شکیبایی عطا کند. همچنین، برای مجروحان این حادثه شفای عاجل عنایت فرماید
با ابراز همدردی و تسلیت عمیق،
با نهایت تأسف و تأثر .
این فاجعه وحشتناکی که در ولایات بغلان بدخشان وغور رخ داده هست
و بسیاری از هموطنان عزیز ما به شهادت رسیدهاند،.
ویا این که خانه های شان ویران شده
آرزو میکنیم خداوند به خانوادههای محترمشان صبر و شکیبایی عطا کند. همچنین، برای مجروحان این حادثه شفای عاجل عنایت فرماید
با ابراز همدردی و تسلیت عمیق،
هیچ اندوهی برطرف نمیشود...
مگر آن که، تو آن را از دل برانی!
✨الله✨
مگر آن که، تو آن را از دل برانی!
✨الله✨
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مَن خَسته اَز این جَماعت زِنده کُش مُرده دوست🖤
خداوند برکت بدهد به کسانی که از کودکی
به دخترانشان پوشاندن را می آموزنند! تا در
بزرگی نگینی شوند که خود و خانوادهشان
را حفظ کنند:))
به دخترانشان پوشاندن را می آموزنند! تا در
بزرگی نگینی شوند که خود و خانوادهشان
را حفظ کنند:))
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*تا توانستم، ندانستم چه سود؟*
*چون که دانستم، توانستن نبود!!!*
یک دکتر باتجربه نقل میکند ۴۸ سال است که با افتخار دکترای پزشکی گرفته ام.،
حالا پس از ٤٨ سال طبابت ،
*فهمیده ام که:*
دردسر، سردرد می آورد؛ و درددل از دل درد مهمتر است!
*فهمیدم*
عصای پیری و کوری با عصای تجویزی دکترها فرق می کند!
*فهمیدم*
بیماری ها یا ارثی است یا حرصی!
*فهمیدم*
هیچ متخصص قلبی، قلب شکسته را نمی تواند درمان کند و قلبِ سنگی و سخت را نمی شود پیوند زد و عمل کرد تا درمان شود.
*فهمیدم*
جراحی زیبایی برای لبخند بر روی صورتها امکانپذیر نیست؛ دلت باید شاد باشد.
*فهمیدم*
دلت اگر گرفت، هیچ دکتری نیست که خوبش کند.
*فهمیدم*
متخصصان چشم نمی توانند آدمهای بدبین، ظاهربین، خودخواه و متکبر را درمان کنند.
*فهمیدم*
تنفس مصنوعی، هوای تازه می خواهد نه چیز دیگری!
*فهمیدم*
هیچ متخصص داخلی ای نمی تواند به داخل وجود آدمها ورود کند و بفهمد در درون آنها چه می گذرد.
*فهمیدم*
تب عشق را هیچ تب بُری کنترل نمی کند.
*فهمیدم*
اگر قند در دلت آب شود، دیابت نمی گیری، بلکه به آرامش می رسی.
*فهمیدم*
متخصصهای گوش، شنواییِ تو را بهتر می کنند ولی خوب گوش دادن را به تو یاد نمی دهند.
*فهمیدم*
سرطان یعنی به یکجای زندگی آنقدر توجه کنی که بقیه زندگی از دستت برود.
*فهمیدم*
بیماران اعصاب و روان آنهایی نیستند که پیش روانپزشک می روند، بلکه آنهایی هستند که آدم را روانی می کنند.
*فهمیدم*
هیچ ارتوپدی نمی تواند استخوان لای زخم را بردارد یا درمان کند.
*فهمیدم*
زخم زبان؛ عفونتی دارد به عظمت کوه دماوند و کینه توزی و انتقامجویی با هیچ چرک خشک کن و آنتی بیوتیکی درمان نمی شود!
*فهمیدم*
خود بزرگ بینی ربطی به هورمون رشد ندارد و آدمها با فکرشان بزرگ می شوند نه با هورمون رشد!
*فهمیدم*
خون دل خوردن، بیماری خونی نمی آورد و دل پر خون هم باعث فشار خون نخواهد شد.
*فهمیدم، فهمیدم، فهمیدم و سرانجام فهمیدم،*
*که هیچ چیز نفهمیدم...*
بياييد طبيب واقعی هم باشیم،
امروزمان درحال گذشتن است،
فردایمان را با گذشته مان شیرین کنیم.
*ما به مهربانی هم محتاجیم*
*چون که دانستم، توانستن نبود!!!*
یک دکتر باتجربه نقل میکند ۴۸ سال است که با افتخار دکترای پزشکی گرفته ام.،
حالا پس از ٤٨ سال طبابت ،
*فهمیده ام که:*
دردسر، سردرد می آورد؛ و درددل از دل درد مهمتر است!
*فهمیدم*
عصای پیری و کوری با عصای تجویزی دکترها فرق می کند!
*فهمیدم*
بیماری ها یا ارثی است یا حرصی!
*فهمیدم*
هیچ متخصص قلبی، قلب شکسته را نمی تواند درمان کند و قلبِ سنگی و سخت را نمی شود پیوند زد و عمل کرد تا درمان شود.
*فهمیدم*
جراحی زیبایی برای لبخند بر روی صورتها امکانپذیر نیست؛ دلت باید شاد باشد.
*فهمیدم*
دلت اگر گرفت، هیچ دکتری نیست که خوبش کند.
*فهمیدم*
متخصصان چشم نمی توانند آدمهای بدبین، ظاهربین، خودخواه و متکبر را درمان کنند.
*فهمیدم*
تنفس مصنوعی، هوای تازه می خواهد نه چیز دیگری!
*فهمیدم*
هیچ متخصص داخلی ای نمی تواند به داخل وجود آدمها ورود کند و بفهمد در درون آنها چه می گذرد.
*فهمیدم*
تب عشق را هیچ تب بُری کنترل نمی کند.
*فهمیدم*
اگر قند در دلت آب شود، دیابت نمی گیری، بلکه به آرامش می رسی.
*فهمیدم*
متخصصهای گوش، شنواییِ تو را بهتر می کنند ولی خوب گوش دادن را به تو یاد نمی دهند.
*فهمیدم*
سرطان یعنی به یکجای زندگی آنقدر توجه کنی که بقیه زندگی از دستت برود.
*فهمیدم*
بیماران اعصاب و روان آنهایی نیستند که پیش روانپزشک می روند، بلکه آنهایی هستند که آدم را روانی می کنند.
*فهمیدم*
هیچ ارتوپدی نمی تواند استخوان لای زخم را بردارد یا درمان کند.
*فهمیدم*
زخم زبان؛ عفونتی دارد به عظمت کوه دماوند و کینه توزی و انتقامجویی با هیچ چرک خشک کن و آنتی بیوتیکی درمان نمی شود!
*فهمیدم*
خود بزرگ بینی ربطی به هورمون رشد ندارد و آدمها با فکرشان بزرگ می شوند نه با هورمون رشد!
*فهمیدم*
خون دل خوردن، بیماری خونی نمی آورد و دل پر خون هم باعث فشار خون نخواهد شد.
*فهمیدم، فهمیدم، فهمیدم و سرانجام فهمیدم،*
*که هیچ چیز نفهمیدم...*
بياييد طبيب واقعی هم باشیم،
امروزمان درحال گذشتن است،
فردایمان را با گذشته مان شیرین کنیم.
*ما به مهربانی هم محتاجیم*
Forwarded from مُخْلِصِينَ✨ (خدایا شکرت)
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
*🔰زیباست در هر باغی گل بنشانی*
*و*
*زیباتر این است که در هر لبی ذکری بنشانی*
*از ذاکرین باشیم*
*😊پس با من تکرار کن*
*🌻 سُبْحَانَ اللَّهِ *
*🌻 وَالْحَمْدُ لِلَّه*ِ
*🌻 وَلا إِلَهَ إِلا اللَّه*ُ
*🌻 وَاللَّهُ أَكْبر *
*🍃سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِه*ِ
*سُبْحَانَ اللهِ العَظِيم*ِ
*💫لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه*
*🍂 سُبْحَانَ اللَّهِ*
*🍂 وَالْحَمْدُ لِلَّه*ِ
*🍂وَلا إِلَهَ إِلا اللَّه*ُ
*🍂 وَاللَّهُ أَكْبر *
*🍃سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِه*ِ
*سُبْحَانَ اللهِ العَظِيم*ِ
*💫لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه*
*☘ سُبْحَانَ اللَّهِ *
*☘ وَالْحَمْدُ لِلَّه*ِ
*☘ وَلا إِلَهَ إِلا اللَّه*ُ
*☘ وَاللَّهُ أَكْبر*
*🍃سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِه*ِ
*سُبْحَانَ اللهِ العَظِيم*ِ
*💫لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه*🌸
💚←أسْتَغْفِرُاللهَ الْعَظِیمَ الَّذِي لاَإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ✨
🩵←سُبْحَانَ اللهِ وَ بِحَمْدِهِ عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ✨
💙←سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَلا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَکْبَرُ ولَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ✨
💜←لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنَّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ✨
❤️←لَا إلَه إلّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءِ قَدِيرِ✨
*👌فراموش نکنید:*
*روزها میگزرد و کارهای نیک باقی می ماند، و یکی از بهترین کارهای نیک، ذکر الله متعال می باشد*
#از_ذاکرین_باشین
*🔰زیباست در هر باغی گل بنشانی*
*و*
*زیباتر این است که در هر لبی ذکری بنشانی*
*از ذاکرین باشیم*
*😊پس با من تکرار کن*
*🌻 سُبْحَانَ اللَّهِ *
*🌻 وَالْحَمْدُ لِلَّه*ِ
*🌻 وَلا إِلَهَ إِلا اللَّه*ُ
*🌻 وَاللَّهُ أَكْبر *
*🍃سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِه*ِ
*سُبْحَانَ اللهِ العَظِيم*ِ
*💫لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه*
*🍂 سُبْحَانَ اللَّهِ*
*🍂 وَالْحَمْدُ لِلَّه*ِ
*🍂وَلا إِلَهَ إِلا اللَّه*ُ
*🍂 وَاللَّهُ أَكْبر *
*🍃سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِه*ِ
*سُبْحَانَ اللهِ العَظِيم*ِ
*💫لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه*
*☘ سُبْحَانَ اللَّهِ *
*☘ وَالْحَمْدُ لِلَّه*ِ
*☘ وَلا إِلَهَ إِلا اللَّه*ُ
*☘ وَاللَّهُ أَكْبر*
*🍃سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِه*ِ
*سُبْحَانَ اللهِ العَظِيم*ِ
*💫لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه*🌸
💚←أسْتَغْفِرُاللهَ الْعَظِیمَ الَّذِي لاَإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ✨
🩵←سُبْحَانَ اللهِ وَ بِحَمْدِهِ عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ✨
💙←سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَلا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَکْبَرُ ولَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ✨
💜←لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنَّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ✨
❤️←لَا إلَه إلّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءِ قَدِيرِ✨
*👌فراموش نکنید:*
*روزها میگزرد و کارهای نیک باقی می ماند، و یکی از بهترین کارهای نیک، ذکر الله متعال می باشد*
#از_ذاکرین_باشین
الصبر ضیاء
(صبر روشنایی هست )
در حدیث، پیامبر (ص) کلمه روشنایی را برگزیده ،زیرا بحران های دنیا ،ظلمت و تاریکی اند ، مثلا از دست دادن عزیز و یا عضوی از اعضای بدن، همه ی اینها ظلمت و تاریکی اند، که مانعِ بینایی انسان میشوند...اندوه و غصه هایی هستند که به سرحد تاریکی میرسد،،گناهان نیز تاریکی اند..و چه چه چیزی را از بین میبرد ؟! البته روشنایی را !
اما این روشنایی چگونه از دلِ تاریکی بیرون می آید ..صد البته که با صبر
سخنان رسول الله (ص) جامع ترینِ سخنان هست...🕊✨
(صبر روشنایی هست )
در حدیث، پیامبر (ص) کلمه روشنایی را برگزیده ،زیرا بحران های دنیا ،ظلمت و تاریکی اند ، مثلا از دست دادن عزیز و یا عضوی از اعضای بدن، همه ی اینها ظلمت و تاریکی اند، که مانعِ بینایی انسان میشوند...اندوه و غصه هایی هستند که به سرحد تاریکی میرسد،،گناهان نیز تاریکی اند..و چه چه چیزی را از بین میبرد ؟! البته روشنایی را !
اما این روشنایی چگونه از دلِ تاریکی بیرون می آید ..صد البته که با صبر
سخنان رسول الله (ص) جامع ترینِ سخنان هست...🕊✨
اگر دیدارهای سجده نبود
دلم ویران میشد.
دلم ویران میشد.
هنگامیکه از درون زلال باشیم
خداوند به ما نوری می بخشد ، آنچنان که ندانیم
و مردم ما را دوست می دارند از جایی که ندانیم
و نیازهایمان از جایی برآورده شود که ندانیم چه شد..!
این یعنی پاک نیتی ...
و پاک نیت کسی است که برای همه ، بدون استثناء ، خیر بخواهد
چون می داند ،سعادت دیگران از خوشی او نمی کاهد.
و بی نیازی آنها از ثروت او کم نمی کند.
و سلامت آنها عافیت و آرامش او را سلب نخواهد کرد
پس چه زیباست که همیشه نیک اندیش و خیر خواه باشیم ..
خداوند به ما نوری می بخشد ، آنچنان که ندانیم
و مردم ما را دوست می دارند از جایی که ندانیم
و نیازهایمان از جایی برآورده شود که ندانیم چه شد..!
این یعنی پاک نیتی ...
و پاک نیت کسی است که برای همه ، بدون استثناء ، خیر بخواهد
چون می داند ،سعادت دیگران از خوشی او نمی کاهد.
و بی نیازی آنها از ثروت او کم نمی کند.
و سلامت آنها عافیت و آرامش او را سلب نخواهد کرد
پس چه زیباست که همیشه نیک اندیش و خیر خواه باشیم ..
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داستان آموزنده......
پادشاهی خدمتکاری داشت که بسیار شاد بود، از او علت را پرسیدند. خدمتکار گفت: قربان همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و بدین سبب من راضی و شادم.
پادشاه موضوع را به وزیر گفت. وزیر هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است.پادشاه پرسید گروه ۹۹دیگر چیست؟! وزیر گفت قربان یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید. پادشاه چنین کرد.
خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه و سکه ها بسیار شاد شد و شروع به شمردن کرد. ۹۹ سکه ؟! و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا ۱۰۰ تا نیست، همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری از یک سکه نبود.
او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردابیشتر کار کند تا یک سکه طلای دیگر پس انداز کند ، او از صبح تا شب سخت کار میکرد، و دیگر خوشحال نبود. وزیر هم که با پادشاه او را زیر نظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گرو کسانیند که زیاد دارند اما شاد و راضی نیستند.
خوشبختی در سه جمله است:
تجربه از دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا.
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی را تباه میکنیم:
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
صبح همه بخیر ❣️
💞┈••✾•اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا םבםבﷺ┈••✾•💞
پادشاهی خدمتکاری داشت که بسیار شاد بود، از او علت را پرسیدند. خدمتکار گفت: قربان همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و بدین سبب من راضی و شادم.
پادشاه موضوع را به وزیر گفت. وزیر هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است.پادشاه پرسید گروه ۹۹دیگر چیست؟! وزیر گفت قربان یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید. پادشاه چنین کرد.
خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه و سکه ها بسیار شاد شد و شروع به شمردن کرد. ۹۹ سکه ؟! و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا ۱۰۰ تا نیست، همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری از یک سکه نبود.
او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردابیشتر کار کند تا یک سکه طلای دیگر پس انداز کند ، او از صبح تا شب سخت کار میکرد، و دیگر خوشحال نبود. وزیر هم که با پادشاه او را زیر نظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گرو کسانیند که زیاد دارند اما شاد و راضی نیستند.
خوشبختی در سه جمله است:
تجربه از دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا.
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی را تباه میکنیم:
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
صبح همه بخیر ❣️
💞┈••✾•اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا םבםבﷺ┈••✾•💞
عشق نامرئی
در اوج گرمای تابستان و زیر آن آفتاب داغ، کارگری کیسهٔ سیمانی را به دوش میکشد...
اینجا، در این سرزمین دور از وطن، با این غربت و تنهایی و شرایط سخت...
در پایان ماه، تقریبا هر آنچه در آورده را به زن و بچهاش در آن سوی دریاها میفرستد و شکم خود را با کمترین غذای ممکن سیر میکند... با دوستانش در اتاقکی کوچک و تنگ یکجا میخوابد و سالها یک لباس کهنهٔ پاره را میپوشد... همان را میشوید و میپوشد و رفو میکند...
با تلفن همراه با خانوادهاش تماس میگیرد اما چیز زیادی از کلمات عاشقانه نمیداند و بلد نیست غزل و قصیده بگوید... با لحنی جدی با همسرش حرف میزند و تماس را به پایان میرساند...
در دنیای پر از فریب و نمایش، این نه عشق است نه دوست داشتن...
در دوران گلهای سرخ و استیکرهای واتساپ و قلبهای تپنده و شعر و غزلهای عاریهای و کلیپهای ترانه، کاری که کارگر زحمتکش ما با پوست سوخته انجام میدهد رمانتیک نیست...
در خانههای بسیاری، عشقی عمیق هست. عشقی فراتر از همهٔ غزلها و پاکتر از هرچه ترانه و صادقانهتر از همهٔ داستانها... عشقی که چشمهای پوشیده از زرق و برقِ فریب، آن را نمیبینند...
بله، کلمات خیلی قشنگ و رسا هستند، هدیه خوب است، اما آدمهایی هم هستند که همهٔ زندگیشان غزل است، غزلی که هزینهاش عمر است و سلامتی و کمخوابی و زحمت...
عشقی با لکنت زبان که بلد نیست خودش را به خوبی عرضه کند...
عشقی که ما نمیبینیم، عمیقتر و صادقانهتر از آن است که بشود بیانش کرد...
هر غذایی که خانوادهات برایت میپزند ابراز عشق است...
هر لباسی که میپوشی... همین که جای زندگیات همیشه تمیز است...
تو ای خانم خانه...
هر روزی که همسرت از سر کار میآید، یک قصیدهٔ عاشقانه است...
گذر از این شهر شلوغ برای رساندن مایحتاج زندگی به شما، جنونی است عاشقانه، خوشتر از جنون مجنون برای لیلی...
نگاهتان را عوض کنید... در جستجوی عشقی باشید که خانههایتان را پر کرده اما آن را نمیبینید... چه رسد به آنکه روایتش کنید...
عبدالله بلقاسم
#ترجمه
در اوج گرمای تابستان و زیر آن آفتاب داغ، کارگری کیسهٔ سیمانی را به دوش میکشد...
اینجا، در این سرزمین دور از وطن، با این غربت و تنهایی و شرایط سخت...
در پایان ماه، تقریبا هر آنچه در آورده را به زن و بچهاش در آن سوی دریاها میفرستد و شکم خود را با کمترین غذای ممکن سیر میکند... با دوستانش در اتاقکی کوچک و تنگ یکجا میخوابد و سالها یک لباس کهنهٔ پاره را میپوشد... همان را میشوید و میپوشد و رفو میکند...
با تلفن همراه با خانوادهاش تماس میگیرد اما چیز زیادی از کلمات عاشقانه نمیداند و بلد نیست غزل و قصیده بگوید... با لحنی جدی با همسرش حرف میزند و تماس را به پایان میرساند...
در دنیای پر از فریب و نمایش، این نه عشق است نه دوست داشتن...
در دوران گلهای سرخ و استیکرهای واتساپ و قلبهای تپنده و شعر و غزلهای عاریهای و کلیپهای ترانه، کاری که کارگر زحمتکش ما با پوست سوخته انجام میدهد رمانتیک نیست...
در خانههای بسیاری، عشقی عمیق هست. عشقی فراتر از همهٔ غزلها و پاکتر از هرچه ترانه و صادقانهتر از همهٔ داستانها... عشقی که چشمهای پوشیده از زرق و برقِ فریب، آن را نمیبینند...
بله، کلمات خیلی قشنگ و رسا هستند، هدیه خوب است، اما آدمهایی هم هستند که همهٔ زندگیشان غزل است، غزلی که هزینهاش عمر است و سلامتی و کمخوابی و زحمت...
عشقی با لکنت زبان که بلد نیست خودش را به خوبی عرضه کند...
عشقی که ما نمیبینیم، عمیقتر و صادقانهتر از آن است که بشود بیانش کرد...
هر غذایی که خانوادهات برایت میپزند ابراز عشق است...
هر لباسی که میپوشی... همین که جای زندگیات همیشه تمیز است...
تو ای خانم خانه...
هر روزی که همسرت از سر کار میآید، یک قصیدهٔ عاشقانه است...
گذر از این شهر شلوغ برای رساندن مایحتاج زندگی به شما، جنونی است عاشقانه، خوشتر از جنون مجنون برای لیلی...
نگاهتان را عوض کنید... در جستجوی عشقی باشید که خانههایتان را پر کرده اما آن را نمیبینید... چه رسد به آنکه روایتش کنید...
عبدالله بلقاسم
#ترجمه