ای صنم در دلبری هم دست و هم دستان تو راست

بر دل و جان پادشاهی هم دل و هم جان تو راست

#سـنـایی_غزنوی

هر ڪسی در حرم #عشق نشد محرم راز

عاشقی سوخته دل باید و اخلاص و نیاز

#همایون_کرمانی

فریب #معرفت باغبان مخور ای گل

اگرچه آب می دهد #گلاب می گیرد

#صائب_تبريزى

پنهان ز چشمِ غیر به ڪنجی گریستیم

اشکِ به رخ دویده‌ی ما را ڪسی ندید

#محمد_قهرمان

‌
از شراب لطف او هرگز نخوردم جرعه‌ای

دیده‌ام این باده را اما به #جام_دیگران

#رفیع_مشهدی

دست غم اندر جیبِ جان، پای نشاط اندر چمن

پیراهنم سد چاک و من، گل در گریبان می‌کنم

#وحشی_بافقی

آن وفایی ڪه ز من دیده اگر هم برود

چشم #دل در عقبِ سر نگران دارد یار

#استاد_شهریار

‌
حال طوفان‌دیدگانِ غرقۀ #غم را چه داند؟

آن‌ڪه از دریا و از دلبر نخواهد جز ڪناری

#رفعت_سمنانی

ما دگر کس نگرفتیم به جای تـو ندیم
الله الله تو فراموش مکن #عهد_قدیم

هر یک از دایره جمع به راهی رفتند
ما بماندیم و خیال تو به یک جای مقیم

#حضرت_سعدی

به سرت گر همه آفاق به هم جمع شوند

نتوان بُرد #هوای_تـو بُرون از «سر ما»

#حضرت_حافظ

آن وفایی ڪه ز من دیده اگر هم برود

#چشم_دل در عقبِ سر نگران دارد یار

#استاد_شهریار

توانم آن زمان در عشق لاف دردمندی زد

ڪه از #درمان گریزم تا بمیرم در تمنایت

#محتشم_ڪاشانى

یک اشارت ز تـو بر #قتل جهان بسیاراست

در ڪمینی ڪه تـویی تیروکمان بیکاراست

#فروغی_بسطامی.

آیا شک داری ڪه ورودت به قلبم،
باشڪوه‌ ترين روز تاریخ
و بهترين خبر جهان بود؟♥️🍂✌️🏻

#نزار_قبانی

با ما سر چه داشتی ای تیره شب ڪه باز

چون #سرگذشت_عشق به پایان نیامدی

#استاد_شهريار

من ز خود گم می‌شدم چون می‌شنیدم نام تـو

خویش را گم کرده‌تر می‌خواستم، دیدم تـو را

#حزین_لاهیجی

درمان درد عاشقان صبر است و من دیوانه‌ام

نه درد ساڪن می‌شود نه ره به درمان می‌برم

#حضرت_سعدی

اگر به جان و جهانم دهد رضای تو دست

به ترکِ هر دو به دست آورم رضای تو را

#سیف_فرغانی