Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📚راه نجات ایران از گرداب شوکدرمانی و فساد ساختاری
📹 دکتر فرشاد مومنی
دادههای ملی و جهانی یک حقیقت هولناک را فریاد میزنند: هرچه شوک ارزی شدیدتر، فساد گستردهتر.
از نخستین شوک ۱۳۶۹ تا امروز، بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار از داراییهای بیننسلی ملت، به بازار سیاه ارز و جیب قاچاقچیان و دلالان ریخته شده است.
این رقم، چهار برابر کل بودجه ارزی هشت سال دفاع مقدس و بیش از سه برابر کل منابع صندوق توسعه ملی است! آیا این خیانت به آینده نیست؟...
🗓 ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴
📹 دکتر فرشاد مومنی
دادههای ملی و جهانی یک حقیقت هولناک را فریاد میزنند: هرچه شوک ارزی شدیدتر، فساد گستردهتر.
از نخستین شوک ۱۳۶۹ تا امروز، بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار از داراییهای بیننسلی ملت، به بازار سیاه ارز و جیب قاچاقچیان و دلالان ریخته شده است.
این رقم، چهار برابر کل بودجه ارزی هشت سال دفاع مقدس و بیش از سه برابر کل منابع صندوق توسعه ملی است! آیا این خیانت به آینده نیست؟...
🗓 ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴
👍5
📚راه نجات ایران از گرداب شوکدرمانی و فساد ساختاری
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
مقدمه: بانگ هشدار بر فراز وطن
💢 ایران امروز بر سر یک دو راهی تاریخی ایستاده است؛ یا با شجاعت به اصلاح توسعهگرای نظام بودجهریزی تن میدهد،
یا در گرداب ویرانگر فساد، تورم و بیعدالتی بیش از پیش فرو میرود.
راه سوم وجود ندارد.
بودجه، نه یک دفتر حسابداری سرد و بیروح، بلکه آیینهی سرنوشت ملت است. هر ریال آن باید بر اساس معیارهایی روشن و حیاتی سنجیده شود؛ معیارهایی که اگر نادیده گرفته شوند، بهجای آبادانی، خرابی و بهجای اعتماد، یأس میآفرینند.
📖 متغیرهای کنترلی:
معیارهای حیات یا مرگ ملی
1️⃣ نخستین معیار، اعتماد مردم است. تصمیمات بودجهای یا به اعتماد مردم میافزایند یا از آن میکاهند؛ راه میانهای نیست. در کشوری که نزدیک به ۹۰ درصد مردم، تورم را مرگبارترین تهدید زندگی خود میدانند، هر سیاست تورمزا خنجری است بر قلب ملت؛ اقدامی ضدملی، ضدتوسعهای و ضدعدالت.
2️⃣ معیار دوم، آیندهی سرمایههای انسانی و مادی کشور است.
تاریخ معاصر ما با صدای بلند هشدار میدهد: هر شوکدرمانی، هر جهش ارزی، هر آتشبازی بر سر قیمت انرژی، نخبگان را دو برابر بیش از پیش به مهاجرت وادار میسازد. کافی است به یاد آوریم: در یک شوک ارزی، خرید خانهی ایرانیان در ترکیه ده برابر شد. آیا این چیزی جز کوچِ امید و ناامنی برای نسل آینده است؟
3️⃣ نسبت سازوکار بودجه ریزی با توزیع عادلانه یا ناعادلانه قدرت
شوکدرمانی برآیند توزیع ناعادلانه قدرت به نفع مافیاهای غیرمولد و رباخوار و رانت خوار
هیچ سیاستی به اندازهی شوکدرمانی، ملت را تحقیر و دل دانایان و تولیدکنندگان را خالی نکرده است. اگر این سیاستهای نابخردانه کنار گذاشته شوند، همین ظرفیتهای انسانی و مادی کشور میتوانند ایران را آبرومندانه و کمهزینهتر اداره کنند. اما لازمهی آن، یک حقیقت بزرگ است: توجه به خرد و هشدار دانایان و منافع تولیدکنندگان باید بر منافع رباخواران، دلالان و وارداتچیها مقدم شمرده شود. و این، جز با توزیع عادلانهی قدرت امکانپذیر نیست.
4️⃣ ضرورت فهم ماهیت راه حل ها در بودجه ریزی
راه حل به نفع منافع ملی یا به نفع مافیاها و بیگانگان . به عنوان مثال، به گواهی تجارب موجود، راه حل یکسان سازی نرخ ارز بعد از مرحله شوک نرخ ارز، گام بعدی مقوم فساد و تهی سازی ذخیره ارزی کشور است.
فساد: همزاد شوکهای ارزی
دادههای ملی و جهانی یک حقیقت هولناک را فریاد میزنند: هرچه شوک ارزی شدیدتر، فساد گستردهتر.
از نخستین شوک ۱۳۶۹ تا امروز، بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار از داراییهای بیننسلی ملت، به بازار سیاه ارز و جیب قاچاقچیان و دلالان ریخته شده است.
این رقم، چهار برابر کل بودجه ارزی هشت سال دفاع مقدس و بیش از سه برابر کل منابع صندوق توسعه ملی است! آیا این خیانت به آینده نیست؟
دههی ۱۳۸۰، قلهی درآمدهای ارزی کشور، به جای شکوفایی، به دههی تاراج بدل شد. تنها در همان دهه، ۲۴۰ میلیارد دلار تحت نام فریبندهی «ثباتبخشی به ارز» به بازار قاچاق تزریق گردید. بازار سیاهی که نامش را با بیشرمی «بازار آزاد ارز» گذاشتند! نتیجه؟ قاچاق سالانه هیچگاه به کمتر از ۲۰ میلیارد دلار سقوط نکرد. این سیاستها، نه بیاحتیاطی، که آگاهانه حلیم قاچاقچیان را هم میزنند، آن هم بر ضد منافع ملی.
5️⃣ فقر و بی عدالتی فراگیر حاصل از سیاست های شوک درمانی و ضدتولید ملی
بی عدالتی و فقر: سیمای زخمی وطن
وقتی اولویتها، تقویت رانتجویان و قاچاقچیان باشد، سرنوشت ملت چیزی جز فقر و محرومیت نخواهد بود.
مرکز پژوهشهای مجلس گزارش میدهد: ۷۵ درصد سرزمین ایران در فهرست مناطق محروم است. و تکاندهندهتر از آن، بین ۶۵ تا ۷۰ درصد مردم، اگر یارانه و کمک معیشتی دریافت نکنند، بقا و زندگیشان دچار اختلال میشود. این آمارها نه فقط نشانهی فقر، بلکه آژیر خطری است برای امنیت ملی و آیندهی ایران.
💢 آخرین فرصت برای امید به نجات وطن
راه نجات ایران روشن است و بیابهام:
اصلاح توسعهگرای نظام بودجهریزی،
پرهیز مطلق از شوکدرمانی،
عادلانهسازی توزیع قدرت
و ترجیح منافع ملت و تولیدکنندگان بر دلالان و رباخواران.
هر روز تعلل، ما را یک گام به ورطهی سقوط نزدیکتر میکند.
اما هنوز فرصت باقی است. ملت ایران بارها در لحظات سخت تاریخ، با خرد و همبستگی، مسیر رهایی را گشوده است. امروز نیز اگر به دانایی ملی، سرمایههای انسانی، و ظرفیتهای مادی خود تکیه کنیم، میتوانیم بر چرخهی فساد و فقر غلبه کرده و کشوری آباد، مستقل و عدالتمحور بنا کنیم.
آینده ایران، اگر به راه خرد و عدالت بازگردیم، نه تاریکی، که سپیدهای روشن است.
📹 دکتر فرشاد مومنی
🗓 ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
مقدمه: بانگ هشدار بر فراز وطن
💢 ایران امروز بر سر یک دو راهی تاریخی ایستاده است؛ یا با شجاعت به اصلاح توسعهگرای نظام بودجهریزی تن میدهد،
یا در گرداب ویرانگر فساد، تورم و بیعدالتی بیش از پیش فرو میرود.
راه سوم وجود ندارد.
بودجه، نه یک دفتر حسابداری سرد و بیروح، بلکه آیینهی سرنوشت ملت است. هر ریال آن باید بر اساس معیارهایی روشن و حیاتی سنجیده شود؛ معیارهایی که اگر نادیده گرفته شوند، بهجای آبادانی، خرابی و بهجای اعتماد، یأس میآفرینند.
📖 متغیرهای کنترلی:
معیارهای حیات یا مرگ ملی
1️⃣ نخستین معیار، اعتماد مردم است. تصمیمات بودجهای یا به اعتماد مردم میافزایند یا از آن میکاهند؛ راه میانهای نیست. در کشوری که نزدیک به ۹۰ درصد مردم، تورم را مرگبارترین تهدید زندگی خود میدانند، هر سیاست تورمزا خنجری است بر قلب ملت؛ اقدامی ضدملی، ضدتوسعهای و ضدعدالت.
2️⃣ معیار دوم، آیندهی سرمایههای انسانی و مادی کشور است.
تاریخ معاصر ما با صدای بلند هشدار میدهد: هر شوکدرمانی، هر جهش ارزی، هر آتشبازی بر سر قیمت انرژی، نخبگان را دو برابر بیش از پیش به مهاجرت وادار میسازد. کافی است به یاد آوریم: در یک شوک ارزی، خرید خانهی ایرانیان در ترکیه ده برابر شد. آیا این چیزی جز کوچِ امید و ناامنی برای نسل آینده است؟
3️⃣ نسبت سازوکار بودجه ریزی با توزیع عادلانه یا ناعادلانه قدرت
شوکدرمانی برآیند توزیع ناعادلانه قدرت به نفع مافیاهای غیرمولد و رباخوار و رانت خوار
هیچ سیاستی به اندازهی شوکدرمانی، ملت را تحقیر و دل دانایان و تولیدکنندگان را خالی نکرده است. اگر این سیاستهای نابخردانه کنار گذاشته شوند، همین ظرفیتهای انسانی و مادی کشور میتوانند ایران را آبرومندانه و کمهزینهتر اداره کنند. اما لازمهی آن، یک حقیقت بزرگ است: توجه به خرد و هشدار دانایان و منافع تولیدکنندگان باید بر منافع رباخواران، دلالان و وارداتچیها مقدم شمرده شود. و این، جز با توزیع عادلانهی قدرت امکانپذیر نیست.
4️⃣ ضرورت فهم ماهیت راه حل ها در بودجه ریزی
راه حل به نفع منافع ملی یا به نفع مافیاها و بیگانگان . به عنوان مثال، به گواهی تجارب موجود، راه حل یکسان سازی نرخ ارز بعد از مرحله شوک نرخ ارز، گام بعدی مقوم فساد و تهی سازی ذخیره ارزی کشور است.
فساد: همزاد شوکهای ارزی
دادههای ملی و جهانی یک حقیقت هولناک را فریاد میزنند: هرچه شوک ارزی شدیدتر، فساد گستردهتر.
از نخستین شوک ۱۳۶۹ تا امروز، بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار از داراییهای بیننسلی ملت، به بازار سیاه ارز و جیب قاچاقچیان و دلالان ریخته شده است.
این رقم، چهار برابر کل بودجه ارزی هشت سال دفاع مقدس و بیش از سه برابر کل منابع صندوق توسعه ملی است! آیا این خیانت به آینده نیست؟
دههی ۱۳۸۰، قلهی درآمدهای ارزی کشور، به جای شکوفایی، به دههی تاراج بدل شد. تنها در همان دهه، ۲۴۰ میلیارد دلار تحت نام فریبندهی «ثباتبخشی به ارز» به بازار قاچاق تزریق گردید. بازار سیاهی که نامش را با بیشرمی «بازار آزاد ارز» گذاشتند! نتیجه؟ قاچاق سالانه هیچگاه به کمتر از ۲۰ میلیارد دلار سقوط نکرد. این سیاستها، نه بیاحتیاطی، که آگاهانه حلیم قاچاقچیان را هم میزنند، آن هم بر ضد منافع ملی.
5️⃣ فقر و بی عدالتی فراگیر حاصل از سیاست های شوک درمانی و ضدتولید ملی
بی عدالتی و فقر: سیمای زخمی وطن
وقتی اولویتها، تقویت رانتجویان و قاچاقچیان باشد، سرنوشت ملت چیزی جز فقر و محرومیت نخواهد بود.
مرکز پژوهشهای مجلس گزارش میدهد: ۷۵ درصد سرزمین ایران در فهرست مناطق محروم است. و تکاندهندهتر از آن، بین ۶۵ تا ۷۰ درصد مردم، اگر یارانه و کمک معیشتی دریافت نکنند، بقا و زندگیشان دچار اختلال میشود. این آمارها نه فقط نشانهی فقر، بلکه آژیر خطری است برای امنیت ملی و آیندهی ایران.
💢 آخرین فرصت برای امید به نجات وطن
راه نجات ایران روشن است و بیابهام:
اصلاح توسعهگرای نظام بودجهریزی،
پرهیز مطلق از شوکدرمانی،
عادلانهسازی توزیع قدرت
و ترجیح منافع ملت و تولیدکنندگان بر دلالان و رباخواران.
هر روز تعلل، ما را یک گام به ورطهی سقوط نزدیکتر میکند.
اما هنوز فرصت باقی است. ملت ایران بارها در لحظات سخت تاریخ، با خرد و همبستگی، مسیر رهایی را گشوده است. امروز نیز اگر به دانایی ملی، سرمایههای انسانی، و ظرفیتهای مادی خود تکیه کنیم، میتوانیم بر چرخهی فساد و فقر غلبه کرده و کشوری آباد، مستقل و عدالتمحور بنا کنیم.
آینده ایران، اگر به راه خرد و عدالت بازگردیم، نه تاریکی، که سپیدهای روشن است.
📹 دکتر فرشاد مومنی
🗓 ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴
👍5
🔹موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار میکند :
📌موضوع:
*نگاه به چشم انداز اقتصاد ایران از دریچه پیش نویس بخشنامه بودجه ۱۴۰۵*
🔹 سخنرانان:
*فرشاد مومنی*
*حمیدرضا قاسمی*
🟦 جلسه به صورت حضوری و آنلاین از فضای اسکای روم برگزار خواهد شد 🟦
لینک اسکایروم شرکت در جلسه :
https://www.skyroom.online/ch/moassesse/institute-of-religion-and-economic
🔹 زمان : پنج شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴ الی ۱۶
🔹 کانال تلگرام موسسه مطالعات دین و اقتصاد 🆔
https://www.tg-me.com/dinoeqtesad
🔹اینستاگرام موسسه
مطالعات دین و اقتصاد 🆔
https://instagram.com/dinoeqtesad_official
🔹اینستاگرام نشرنهادگرا 🆔
https://instagram.com/nahadgara_nashr?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🔹 تلگرام نشر نهادگرا 🆔
https://www.tg-me.com/Nahadgara
🔹 صفحه آپارات موسسه مطالعات دین و اقتصاد :
https://www.aparat.com/v/pBeR*
📌موضوع:
*نگاه به چشم انداز اقتصاد ایران از دریچه پیش نویس بخشنامه بودجه ۱۴۰۵*
🔹 سخنرانان:
*فرشاد مومنی*
*حمیدرضا قاسمی*
🟦 جلسه به صورت حضوری و آنلاین از فضای اسکای روم برگزار خواهد شد 🟦
لینک اسکایروم شرکت در جلسه :
https://www.skyroom.online/ch/moassesse/institute-of-religion-and-economic
🔹 زمان : پنج شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴ الی ۱۶
🔹 کانال تلگرام موسسه مطالعات دین و اقتصاد 🆔
https://www.tg-me.com/dinoeqtesad
🔹اینستاگرام موسسه
مطالعات دین و اقتصاد 🆔
https://instagram.com/dinoeqtesad_official
🔹اینستاگرام نشرنهادگرا 🆔
https://instagram.com/nahadgara_nashr?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🔹 تلگرام نشر نهادگرا 🆔
https://www.tg-me.com/Nahadgara
🔹 صفحه آپارات موسسه مطالعات دین و اقتصاد :
https://www.aparat.com/v/pBeR*
👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📚 «نوآوری نهادی و سرنوشت توسعه در ایران: از تجربه درخشان دهه اول انقلاب تا بازتولید وابستگی پس از جنگ»
📹 دکتر فرشاد مومنی
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
📹 دکتر فرشاد مومنی
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
👍5
📚 «نوآوری نهادی و سرنوشت توسعه در ایران: از تجربه درخشان دهه اول انقلاب تا بازتولید وابستگی پس از جنگ»
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
🔻۱. مقدمه
این گزارش با رویکرد نهادی به بررسی تجربه اقتصادی ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا دوره پس از جنگ میپردازد. هدف اصلی، تحلیل تفاوت بنیادین سیاستهای اقتصادی و جهتگیریهای نهادی در دهه نخست انقلاب اسلامی با دورههای بعدی است. چارچوب نظری این تحلیل بر پایه دیدگاههای برجسته اندیشه توسعه در ربع اول قرن بیست و یکم است که توسعه را بهمثابه تاریخ نوآوریهای نهادی کاهنده هزینه مبادله تعریف میکنند.
🔻۲. چارچوب نظری: نهادها و هزینه مبادله
به تعبیر متفکران بزرگ توسعه:
> «تاریخ توسعه، تاریخ نوآوریهای نهادی کاهنده هزینه مبادله است.»
از این دیدگاه، اگر یک ساختار تصمیمگیری نتواند این نوآوریهای نهادی را درک و بهکار گیرد، پیامدهای سهگانهای خواهد داشت:
۱. مشروعیتسوزی برای حاکمیت،
۲. گرفتار شدن مردم در فقر و فلاکت.
۳. بیآینده شدن کشور.
این اصل، بنیان تحلیل تحولات اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد.
🔻۳. دوران دفاع مقدس: ترکیب خردمندانه و زمانآگاهانه
در دوران دفاع مقدس، سیاستگذاری اقتصادی بر پایه ترکیبی خردمندانه و زمانآگاهانه شکل گرفت که سه عنصر اصلی در آن قابل تشخیص است:
استفاده از آخرین دستاوردهای اندیشه توسعه،
شناخت عمیق از تاریخ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران،
بهرهگیری روزآمد و باکیفیت از فهم اسلامی.
این جهتگیریها تجربهای بیبدیل و ذخایری استثنایی برای ایران فراهم آورد.
🔻۴. بهرهگیری از تجربههای تاریخی
یکی از مهمترین زمانآگاهیهای عالمانه در این دوره، درسآموزی از دو تجربه تاریخی کلیدی ایران بود:
انقلاب مشروطیت،
نهضت ملی شدن صنعت نفت.
سیاستگذاران انقلاب اسلامی نهتنها از این تجربیات استفاده کردند، بلکه آنها را روزآمدتر نیز ساختند.
🔻۵. تصمیم استراتژیک پس از پیروزی انقلاب
یکی از نخستین تصمیمات استراتژیک پس از پیروزی انقلاب، کاهش ۸۰ درصدی صادرات نفت خام بود. این تصمیم بر پایه صداقت حاکمان با خود و مردم اتخاذ شد و پیامدهای مهمی در اقتصاد ایران داشت.
🔻۶. دادههای مقایسهای: رانت منابع طبیعی
بر اساس دادههای سری زمانی بانک جهانی، نسبت رانت منابع طبیعی به تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران تغییرات چشمگیری داشته است:
دوره پهلوی (۱۰ سال پایانی): حدود ۳۵ درصد،
دهه اول پس از انقلاب: کاهش به کمتر از ۱۵ درصد،
دوره پس از جنگ: روند افزایشی مداوم،
دوره ریاستجمهوری احمدینژاد: عبور از ۴۱ درصد؛ رکوردی بالاتر از دوران پهلوی.
این دادهها نشان میدهد که در دهه نخست انقلاب، با تمهیدات توسعهگرایانه، سهم رانت کاهش یافت، اما پس از جنگ روندی معکوس پدید آمد.
🔻۷. تناقض شعار و عمل در دورههای پس از جنگ
با وجود شعارهای تند و رادیکال برخی دولتها، در عمل:
بنیه تولیدی کشور تضعیف شد،
خامفروشی افزایش یافت،
وابستگی ذلتآور به جهان خارج شدت گرفت.
نمونه بارز آن، دوره احمدینژاد بود که رکورد رانتگرایی حتی از رژیم پهلوی فراتر رفت.
🔻۸. تحلیل نهادی: چرا این تحولات تصادفی نیست؟
این تحولات نه در دهه نخست انقلاب و نه در دورههای بعد، تصادفی نبوده است. ریشه اصلی آن در تلقی حاکمان از «متحدان استراتژیک» خود نهفته است:
دهه اول انقلاب: بیش از ۸۵٪ توجه سیاستگذاران به تولیدکنندگان فناورانه و فرودستان بود. سیاستهای اقتصادی عمدتاً در جهت تقویت این گروهها تنظیم شد.
دوره پس از جنگ: هرچند شعارها مشابه دهه اول باقی ماند، اما در عمل توزیع منافع تغییر کرد. رباخواران، رانتخواران، واردکنندگان و سوداگران سهم بیشتری از اقتصاد بردند. تولیدکنندگان و عامه مردم، بهویژه فرودستان، تحت شدیدترین فشارهای معیشتی قرار گرفتند.
🔻۹. نتیجهگیری
بررسی نهادی تجربه اقتصادی ایران نشان میدهد که:
در دهه نخست انقلاب، سیاستگذاری با صداقت، زمانآگاهی و توجه به تولیدکنندگان فناورانه، به کاهش وابستگی رانتی منجر شد.
در دوره پس از جنگ، گرایش سیاستها به سوداگران و رانتخواران، اقتصاد را به سمت افزایش وابستگی و تضعیف تولید سوق داد.
این تحولات نه تصادفی بلکه ناشی از تغییر در رویکرد نهادی حاکمان نسبت به متحدان استراتژیک بوده است.
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
🔻۱. مقدمه
این گزارش با رویکرد نهادی به بررسی تجربه اقتصادی ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا دوره پس از جنگ میپردازد. هدف اصلی، تحلیل تفاوت بنیادین سیاستهای اقتصادی و جهتگیریهای نهادی در دهه نخست انقلاب اسلامی با دورههای بعدی است. چارچوب نظری این تحلیل بر پایه دیدگاههای برجسته اندیشه توسعه در ربع اول قرن بیست و یکم است که توسعه را بهمثابه تاریخ نوآوریهای نهادی کاهنده هزینه مبادله تعریف میکنند.
🔻۲. چارچوب نظری: نهادها و هزینه مبادله
به تعبیر متفکران بزرگ توسعه:
> «تاریخ توسعه، تاریخ نوآوریهای نهادی کاهنده هزینه مبادله است.»
از این دیدگاه، اگر یک ساختار تصمیمگیری نتواند این نوآوریهای نهادی را درک و بهکار گیرد، پیامدهای سهگانهای خواهد داشت:
۱. مشروعیتسوزی برای حاکمیت،
۲. گرفتار شدن مردم در فقر و فلاکت.
۳. بیآینده شدن کشور.
این اصل، بنیان تحلیل تحولات اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد.
🔻۳. دوران دفاع مقدس: ترکیب خردمندانه و زمانآگاهانه
در دوران دفاع مقدس، سیاستگذاری اقتصادی بر پایه ترکیبی خردمندانه و زمانآگاهانه شکل گرفت که سه عنصر اصلی در آن قابل تشخیص است:
استفاده از آخرین دستاوردهای اندیشه توسعه،
شناخت عمیق از تاریخ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران،
بهرهگیری روزآمد و باکیفیت از فهم اسلامی.
این جهتگیریها تجربهای بیبدیل و ذخایری استثنایی برای ایران فراهم آورد.
🔻۴. بهرهگیری از تجربههای تاریخی
یکی از مهمترین زمانآگاهیهای عالمانه در این دوره، درسآموزی از دو تجربه تاریخی کلیدی ایران بود:
انقلاب مشروطیت،
نهضت ملی شدن صنعت نفت.
سیاستگذاران انقلاب اسلامی نهتنها از این تجربیات استفاده کردند، بلکه آنها را روزآمدتر نیز ساختند.
🔻۵. تصمیم استراتژیک پس از پیروزی انقلاب
یکی از نخستین تصمیمات استراتژیک پس از پیروزی انقلاب، کاهش ۸۰ درصدی صادرات نفت خام بود. این تصمیم بر پایه صداقت حاکمان با خود و مردم اتخاذ شد و پیامدهای مهمی در اقتصاد ایران داشت.
🔻۶. دادههای مقایسهای: رانت منابع طبیعی
بر اساس دادههای سری زمانی بانک جهانی، نسبت رانت منابع طبیعی به تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران تغییرات چشمگیری داشته است:
دوره پهلوی (۱۰ سال پایانی): حدود ۳۵ درصد،
دهه اول پس از انقلاب: کاهش به کمتر از ۱۵ درصد،
دوره پس از جنگ: روند افزایشی مداوم،
دوره ریاستجمهوری احمدینژاد: عبور از ۴۱ درصد؛ رکوردی بالاتر از دوران پهلوی.
این دادهها نشان میدهد که در دهه نخست انقلاب، با تمهیدات توسعهگرایانه، سهم رانت کاهش یافت، اما پس از جنگ روندی معکوس پدید آمد.
🔻۷. تناقض شعار و عمل در دورههای پس از جنگ
با وجود شعارهای تند و رادیکال برخی دولتها، در عمل:
بنیه تولیدی کشور تضعیف شد،
خامفروشی افزایش یافت،
وابستگی ذلتآور به جهان خارج شدت گرفت.
نمونه بارز آن، دوره احمدینژاد بود که رکورد رانتگرایی حتی از رژیم پهلوی فراتر رفت.
🔻۸. تحلیل نهادی: چرا این تحولات تصادفی نیست؟
این تحولات نه در دهه نخست انقلاب و نه در دورههای بعد، تصادفی نبوده است. ریشه اصلی آن در تلقی حاکمان از «متحدان استراتژیک» خود نهفته است:
دهه اول انقلاب: بیش از ۸۵٪ توجه سیاستگذاران به تولیدکنندگان فناورانه و فرودستان بود. سیاستهای اقتصادی عمدتاً در جهت تقویت این گروهها تنظیم شد.
دوره پس از جنگ: هرچند شعارها مشابه دهه اول باقی ماند، اما در عمل توزیع منافع تغییر کرد. رباخواران، رانتخواران، واردکنندگان و سوداگران سهم بیشتری از اقتصاد بردند. تولیدکنندگان و عامه مردم، بهویژه فرودستان، تحت شدیدترین فشارهای معیشتی قرار گرفتند.
🔻۹. نتیجهگیری
بررسی نهادی تجربه اقتصادی ایران نشان میدهد که:
در دهه نخست انقلاب، سیاستگذاری با صداقت، زمانآگاهی و توجه به تولیدکنندگان فناورانه، به کاهش وابستگی رانتی منجر شد.
در دوره پس از جنگ، گرایش سیاستها به سوداگران و رانتخواران، اقتصاد را به سمت افزایش وابستگی و تضعیف تولید سوق داد.
این تحولات نه تصادفی بلکه ناشی از تغییر در رویکرد نهادی حاکمان نسبت به متحدان استراتژیک بوده است.
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
👍5
🔸 دکتر فرشاد مومنی: شفافیت، درسی از دوران دفاع مقدس است که فراموش شد
🔸 دادههای سیا از ایران به روزتر از آمارهای رسمی است
🔸 مداخله دولت در دوره جنگ ۴۰ درصد و در دوره تعدیل ساختاری ۸۰ درصد بود
🔸 شوک به نرخ ارز، جیببری از فقرا است
✅ در میزگرد تخصصی «درسهای دوران دفاع مقدس برای اقتصاد ایران»، دکتر فرشاد مومنی با تشریح عملکرد درخشان اقتصادی دوران جنگ، شفافیت را کلید اصلی مدیریت موفق آن دوره دانست و تاکید کرد: در شرایطی که امروز دادههای سیا درباره ایران از آمارهای رسمی کشورمان روزآمدتر و قابل اعتمادتر است، باید پرسید چرا شفافیت که بزرگترین درس دوران دفاع مقدس بود، به فراموشی سپرده شده؟
✅ دکتر مومنی با اشاره به رشد خیرهکننده ۸۵ درصدی سرمایهگذاری خصوصی در سال ۱۳۶۲ و افزایش سهم کشاورزی از ۷.۵ به ۱۲.۵ درصد در دوران جنگ، در مقابل از بحران عمیق سرمایهگذاری، رشد منفی اقتصادی و افزایش جمعیت فقیر از ۱۰ به ۲۵ میلیون نفر در دو دهه اخیر انتقاد کرد و دلیل اصلی این افول را در «تعدیل ساختاری»، «خصوصیسازی شکستخورده» و «قطع پیوند اعتماد بین مردم و حکومت» دانست.
متن کامل سخنرانی را اینجا بخوانید.
@dinoeqtesad
🔸 دادههای سیا از ایران به روزتر از آمارهای رسمی است
🔸 مداخله دولت در دوره جنگ ۴۰ درصد و در دوره تعدیل ساختاری ۸۰ درصد بود
🔸 شوک به نرخ ارز، جیببری از فقرا است
✅ در میزگرد تخصصی «درسهای دوران دفاع مقدس برای اقتصاد ایران»، دکتر فرشاد مومنی با تشریح عملکرد درخشان اقتصادی دوران جنگ، شفافیت را کلید اصلی مدیریت موفق آن دوره دانست و تاکید کرد: در شرایطی که امروز دادههای سیا درباره ایران از آمارهای رسمی کشورمان روزآمدتر و قابل اعتمادتر است، باید پرسید چرا شفافیت که بزرگترین درس دوران دفاع مقدس بود، به فراموشی سپرده شده؟
✅ دکتر مومنی با اشاره به رشد خیرهکننده ۸۵ درصدی سرمایهگذاری خصوصی در سال ۱۳۶۲ و افزایش سهم کشاورزی از ۷.۵ به ۱۲.۵ درصد در دوران جنگ، در مقابل از بحران عمیق سرمایهگذاری، رشد منفی اقتصادی و افزایش جمعیت فقیر از ۱۰ به ۲۵ میلیون نفر در دو دهه اخیر انتقاد کرد و دلیل اصلی این افول را در «تعدیل ساختاری»، «خصوصیسازی شکستخورده» و «قطع پیوند اعتماد بین مردم و حکومت» دانست.
متن کامل سخنرانی را اینجا بخوانید.
@dinoeqtesad
👍6
Audio
🔹 نسخه شنیداری
🔹 موضوع :
نگاه به چشم انداز اقتصادایران از دریچه پیشنویس بخشنامه بودجه ۱۴۰۵
🔹 سخنرانان؛
فرشاد مومنی
حمیدرضا قاسمی
📆 ۱۰ مهر ۱۴۰۴
🔹وبسایت
www.ires.ir
🔹 کانال موسسه مطالعات دین و اقتصاد
🆔 https://www.tg-me.com/dinoeqtesad
🔹اینستاگرام موسسه مطالعات دین و اقتصاد
🆔 https://instagram.com/dinoeqtesad_official
🔹 تلگرام نشر نهادگرا
🆔 https://www.tg-me.com/nahadgara
#صوت
🔹 موضوع :
نگاه به چشم انداز اقتصادایران از دریچه پیشنویس بخشنامه بودجه ۱۴۰۵
🔹 سخنرانان؛
فرشاد مومنی
حمیدرضا قاسمی
📆 ۱۰ مهر ۱۴۰۴
🔹وبسایت
www.ires.ir
🔹 کانال موسسه مطالعات دین و اقتصاد
🆔 https://www.tg-me.com/dinoeqtesad
🔹اینستاگرام موسسه مطالعات دین و اقتصاد
🆔 https://instagram.com/dinoeqtesad_official
🔹 تلگرام نشر نهادگرا
🆔 https://www.tg-me.com/nahadgara
#صوت
👍5
توصیه های مهم فرشاد مومنی برای بودجه ۱۴۰۵:
🔸 پیشنویس ارائه شده هیچ تمهید جدیدی برای بهبود زندگی مردم ارائه نمیکند
🔸 پیشنویس فاصله عمیقی با برنامه هفتم دارد
🔸 درشرایطی که بحرانهای گسترده وجود دارد، شرمآور است که گفته شود کارکنان دولت کاری انجام نمیدهند
✅ دکتر فرشاد مومنی، ضمن انتقاد از پیشنویس برنامه بودجه ۱۴۰۵، هشدار داد که این سند نه تنها چشمانداز روشنی برای مردم و تولید ملی ارائه نمیدهد، بلکه روندهای ناکارآمد و سیاستهای پیشین را تشدید میکند و میتواند فقر، فشار اقتصادی بر خانوارها و فروپاشی امنیت اجتماعی و ملی را عمیقتر کند.
✅ وی با استناد به آمارهای رسمی و گزارشهای معتبر، از رشد جمعیت فقیر، کاهش انگیزه سرمایهگذاری تولیدی، سقوط کیفیت اشتغال، فشار بر تولیدکنندگان و تبعات فاجعهبار سیاستهای شوکدرمانی سخن گفت و تاکید کرد که در شرایطی که کشور با بحرانهای اقتصادی، تورم شدید، تحریمهای هدفمند و فساد گسترده مواجه است، ادامه روند فعلی میتواند باعث فروپاشی از درون شود.
متن کامل سخنرانی را اینجا بخوانید
@dinoeqtesad
🔸 پیشنویس ارائه شده هیچ تمهید جدیدی برای بهبود زندگی مردم ارائه نمیکند
🔸 پیشنویس فاصله عمیقی با برنامه هفتم دارد
🔸 درشرایطی که بحرانهای گسترده وجود دارد، شرمآور است که گفته شود کارکنان دولت کاری انجام نمیدهند
✅ دکتر فرشاد مومنی، ضمن انتقاد از پیشنویس برنامه بودجه ۱۴۰۵، هشدار داد که این سند نه تنها چشمانداز روشنی برای مردم و تولید ملی ارائه نمیدهد، بلکه روندهای ناکارآمد و سیاستهای پیشین را تشدید میکند و میتواند فقر، فشار اقتصادی بر خانوارها و فروپاشی امنیت اجتماعی و ملی را عمیقتر کند.
✅ وی با استناد به آمارهای رسمی و گزارشهای معتبر، از رشد جمعیت فقیر، کاهش انگیزه سرمایهگذاری تولیدی، سقوط کیفیت اشتغال، فشار بر تولیدکنندگان و تبعات فاجعهبار سیاستهای شوکدرمانی سخن گفت و تاکید کرد که در شرایطی که کشور با بحرانهای اقتصادی، تورم شدید، تحریمهای هدفمند و فساد گسترده مواجه است، ادامه روند فعلی میتواند باعث فروپاشی از درون شود.
متن کامل سخنرانی را اینجا بخوانید
@dinoeqtesad
👍3
Forwarded from انتشارات نهادگرا
📚 تحلیل شومپیتر از همپایی اقتصادی: دانش، خلق مسیر و تله درآمد متوسط
✅ فهم چگونگی جبران عقبماندگی اقتصادی (همپایی) همواره سوال جذابی برای متفکران بودهاست. پروقسور کئون لی، استاد سئول اخیرا رویکردهای بدیع، ناب و بدیلی را در برابر نظرات موجود مطرح کردهاست که از زاویه دیگری از پدیده همپایی کره جنوبی و تایوان پرده برمیدارد. وی اینبار به سراغ نقش دانش و تکنولوژی رفتهاست و نشان میدهد که مبتنی بر آمار اختراعات ثبت شده در ایالات متحده، همپایی اقتصادی صرفا از طریق دنبالهروی تجربه کشورهای پیشرفته اتفاق نمیافتد، بلکه در برههای از زمان نیازمند خلق مسیر جدید است تا بتواند مسیر میانبری را برای رسیدن به کشورهایی که پیشگرفتهاند طی کند. این مسیر، نیازمند اندکی ریسک پذیری و درایت در شناخت پنجرههای فرصت و شجاعت در حرکت به آن سمت است. پنجرههای فرصتی عمدتاً ناشی از تغییرات فناوری هستند و در زمانی که فناوری در نقطه عطف تغییرات خود قرار دارد، پدیدار میشوند و این زمانی بوده است که کرهای ها و تایوانیها آن را کشف کرده و به خوبی شکار کردهاند.
🌐 لینک سفارش کتاب
@nahadgara
✅ فهم چگونگی جبران عقبماندگی اقتصادی (همپایی) همواره سوال جذابی برای متفکران بودهاست. پروقسور کئون لی، استاد سئول اخیرا رویکردهای بدیع، ناب و بدیلی را در برابر نظرات موجود مطرح کردهاست که از زاویه دیگری از پدیده همپایی کره جنوبی و تایوان پرده برمیدارد. وی اینبار به سراغ نقش دانش و تکنولوژی رفتهاست و نشان میدهد که مبتنی بر آمار اختراعات ثبت شده در ایالات متحده، همپایی اقتصادی صرفا از طریق دنبالهروی تجربه کشورهای پیشرفته اتفاق نمیافتد، بلکه در برههای از زمان نیازمند خلق مسیر جدید است تا بتواند مسیر میانبری را برای رسیدن به کشورهایی که پیشگرفتهاند طی کند. این مسیر، نیازمند اندکی ریسک پذیری و درایت در شناخت پنجرههای فرصت و شجاعت در حرکت به آن سمت است. پنجرههای فرصتی عمدتاً ناشی از تغییرات فناوری هستند و در زمانی که فناوری در نقطه عطف تغییرات خود قرار دارد، پدیدار میشوند و این زمانی بوده است که کرهای ها و تایوانیها آن را کشف کرده و به خوبی شکار کردهاند.
🌐 لینک سفارش کتاب
@nahadgara
Forwarded from انتشارات نهادگرا
📚 نظریه ارزش/ یک تحلیل اصل موضوعی از تعادل اقتصادی
✅ جرالد دوبرئو در سال ۱۹۵۹ تکنگاشت کلاسیک خود به نام نظریه ارزش را به رشته تحریر درآورد که یکی از مهمترین آثار در اقتصاد ریاضی است. مطالب این کتاب یکی از دلایل اصلی اعطای جایزه نوبل اقتصاد به او در سال ۱۹۸۳ است که در آن، چارچوب تحلیل مدرن اقتصاد خرد ارائه میشود. این کتاب یک تحلیل اصل موضوعی از تعادل اقتصادی است که اقتصاد نئوکلاسیک را در خالصترین شکل آن ارائه میکند.
✅ بدون تردید یکی از ویژگیهای این اثر، شیوایی بیان در معرفی مفاهیم غامض اقتصاد خرد مدرن است به نحوی که درک مفاهیم مشکل و پیچیده را تسهیل میکند. اکنون ترجمه این اثر مهم برای استفاده محققین و دانشجویان رشتههای اقتصاد در اختیار آنهاست. مطالعه این کتاب به عنوان مقدمهای برای آشنایی با مفاهیم پیشرفته اقتصاد خرد و به عنوان مکمل کتب درسی در سطح پیشرفته به دانشجویان توصیه میشود.
🌐 لینک سفارش کتاب
@nahadgara
✅ جرالد دوبرئو در سال ۱۹۵۹ تکنگاشت کلاسیک خود به نام نظریه ارزش را به رشته تحریر درآورد که یکی از مهمترین آثار در اقتصاد ریاضی است. مطالب این کتاب یکی از دلایل اصلی اعطای جایزه نوبل اقتصاد به او در سال ۱۹۸۳ است که در آن، چارچوب تحلیل مدرن اقتصاد خرد ارائه میشود. این کتاب یک تحلیل اصل موضوعی از تعادل اقتصادی است که اقتصاد نئوکلاسیک را در خالصترین شکل آن ارائه میکند.
✅ بدون تردید یکی از ویژگیهای این اثر، شیوایی بیان در معرفی مفاهیم غامض اقتصاد خرد مدرن است به نحوی که درک مفاهیم مشکل و پیچیده را تسهیل میکند. اکنون ترجمه این اثر مهم برای استفاده محققین و دانشجویان رشتههای اقتصاد در اختیار آنهاست. مطالعه این کتاب به عنوان مقدمهای برای آشنایی با مفاهیم پیشرفته اقتصاد خرد و به عنوان مکمل کتب درسی در سطح پیشرفته به دانشجویان توصیه میشود.
🌐 لینک سفارش کتاب
@nahadgara
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📚 «وقتی عدالت محور شد : روایت نهادی از شکوفایی توسعه انسانی ایران در دهه نخست انقلاب»
📹 دکتر فرشاد مومنی
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
📹 دکتر فرشاد مومنی
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
👍3
📚 «وقتی عدالت محور شد : روایت نهادی از شکوفایی توسعه انسانی ایران در دهه نخست انقلاب»
▫️بخش اول
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
🔻مقدمه:
این گزارش به تحلیل تجربه ایران در شاخصهای توسعه انسانی و کیفیت نهادهای توسعهگرا در دورههای مختلف تاریخی میپردازد. تمرکز اصلی بر فهم علمی از جایگاه انسان در فرآیند توسعه، ارزیابی تطبیقی شاخص امید به زندگی در ایران در فاصله سالهای 1960 تا 1988 میلادی (1339 تا 1367 شمسی)، و تبیین دلالتهای نهادی و ارزشی این تحولات است. یافتهها نشان میدهد که در دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همراستایی میان مبانی علمی توسعه و رهنمودهای دینی و عدالتمحور، سبب جهش بیسابقه در شاخصهای انسانی، همدلی اجتماعی و کارآمدی نهادی شده است.
🔻۱. مبانی نظری: انسان به مثابه هدف و ابزار توسعه
در ربع پایانی قرن بیستم، در ادبیات توسعه، اجماع فزایندهای پدید آمد مبنی بر اینکه انسانها – بدون تمایز، تبعیض یا حذف – هم هدف نهایی برنامههای توسعه هستند و هم مهمترین ابزار تحقق آن اهداف.
بر اساس این بینش، «توسعه انسانی» ایجاب میکند که انسانها گرامی داشته شوند و سیاستهای عمومی به گونهای طراحی گردد که مردم در فقر و فلاکت غوطهور نمانند.
از سال 1990 میلادی به بعد، شاخص «توسعه انسانی» (Human Development Index) توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) برای سنجش کیفیت نگاه حکومتها به انسان و ظرفیتهای انسانی به کار گرفته شد. در این شاخص، سه مؤلفه اصلی مورد توجه است:
۱. امید به زندگی در بدو تولد،
۲. سطح آموزش و سواد،
۳. درآمد سرانه بر اساس برابری قدرت خرید.
در این میان، امید به زندگی به عنوان یکی از اجزای کلیدی، نشاندهنده کیفیت عمومی زندگی، بهداشت، امنیت اجتماعی و میزان احساس امید در جامعه است.
🔻۲. روند تاریخی شاخص امید به زندگی در ایران بر اساس دادههای UNDP
بر اساس دادههای رسمی UNDP:
در سال 1960 میلادی (آستانه ورود به دهه 1340 شمسی)، شاخص امید به زندگی در ایران 49.5 سال بوده است.
در سال 1980 میلادی (پس از فروپاشی رژیم پهلوی و آغاز جمهوری اسلامی)، این شاخص به 51 سال رسید.
به بیان دیگر، در فاصله بیست ساله 1960 تا 1980 میلادی – یعنی در دورهای که ایران شاهد بیشترین جهشهای درآمدی نفتی، رشد اقتصادی دو رقمی و تورم یکرقمی بود – تنها یکونیم سال به امید به زندگی مردم افزوده شد. این در حالی است که:
در فاصله 1980 تا 1988 میلادی – یعنی دوره جنگ تحمیلی – شاخص امید به زندگی از 51.2 سال به 61.6 سال افزایش یافت.
به عبارت دیگر، در شرایط جنگی و در
مدت هشت سال، امید به زندگی در ایران بیش از ده سال افزایش پیدا کرد.
این واقعیت آماری، از منظر علمی و نهادی، حامل دلالتهای عمیق درباره نوع مدیریت، ساختار نهادی و اعتماد اجتماعی در دورههای مختلف است.
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
▫️بخش اول
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
🔻مقدمه:
این گزارش به تحلیل تجربه ایران در شاخصهای توسعه انسانی و کیفیت نهادهای توسعهگرا در دورههای مختلف تاریخی میپردازد. تمرکز اصلی بر فهم علمی از جایگاه انسان در فرآیند توسعه، ارزیابی تطبیقی شاخص امید به زندگی در ایران در فاصله سالهای 1960 تا 1988 میلادی (1339 تا 1367 شمسی)، و تبیین دلالتهای نهادی و ارزشی این تحولات است. یافتهها نشان میدهد که در دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همراستایی میان مبانی علمی توسعه و رهنمودهای دینی و عدالتمحور، سبب جهش بیسابقه در شاخصهای انسانی، همدلی اجتماعی و کارآمدی نهادی شده است.
🔻۱. مبانی نظری: انسان به مثابه هدف و ابزار توسعه
در ربع پایانی قرن بیستم، در ادبیات توسعه، اجماع فزایندهای پدید آمد مبنی بر اینکه انسانها – بدون تمایز، تبعیض یا حذف – هم هدف نهایی برنامههای توسعه هستند و هم مهمترین ابزار تحقق آن اهداف.
بر اساس این بینش، «توسعه انسانی» ایجاب میکند که انسانها گرامی داشته شوند و سیاستهای عمومی به گونهای طراحی گردد که مردم در فقر و فلاکت غوطهور نمانند.
از سال 1990 میلادی به بعد، شاخص «توسعه انسانی» (Human Development Index) توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) برای سنجش کیفیت نگاه حکومتها به انسان و ظرفیتهای انسانی به کار گرفته شد. در این شاخص، سه مؤلفه اصلی مورد توجه است:
۱. امید به زندگی در بدو تولد،
۲. سطح آموزش و سواد،
۳. درآمد سرانه بر اساس برابری قدرت خرید.
در این میان، امید به زندگی به عنوان یکی از اجزای کلیدی، نشاندهنده کیفیت عمومی زندگی، بهداشت، امنیت اجتماعی و میزان احساس امید در جامعه است.
🔻۲. روند تاریخی شاخص امید به زندگی در ایران بر اساس دادههای UNDP
بر اساس دادههای رسمی UNDP:
در سال 1960 میلادی (آستانه ورود به دهه 1340 شمسی)، شاخص امید به زندگی در ایران 49.5 سال بوده است.
در سال 1980 میلادی (پس از فروپاشی رژیم پهلوی و آغاز جمهوری اسلامی)، این شاخص به 51 سال رسید.
به بیان دیگر، در فاصله بیست ساله 1960 تا 1980 میلادی – یعنی در دورهای که ایران شاهد بیشترین جهشهای درآمدی نفتی، رشد اقتصادی دو رقمی و تورم یکرقمی بود – تنها یکونیم سال به امید به زندگی مردم افزوده شد. این در حالی است که:
در فاصله 1980 تا 1988 میلادی – یعنی دوره جنگ تحمیلی – شاخص امید به زندگی از 51.2 سال به 61.6 سال افزایش یافت.
به عبارت دیگر، در شرایط جنگی و در
مدت هشت سال، امید به زندگی در ایران بیش از ده سال افزایش پیدا کرد.
این واقعیت آماری، از منظر علمی و نهادی، حامل دلالتهای عمیق درباره نوع مدیریت، ساختار نهادی و اعتماد اجتماعی در دورههای مختلف است.
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
👍2
📚 «وقتی عدالت محور شد : روایت نهادی از شکوفایی توسعه انسانی ایران در دهه نخست انقلاب»
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
▫️بخش دوم
🔻۳. دلالتهای نهادی و تاریخی
در تحلیل این تفاوت چشمگیر، باید به ماهیت نهادی و عدالتمحور سیاستهای اقتصادی توجه کرد. بسیاری از تحلیلهای رایج که دهه 1340 را «دهه طلایی توسعه پهلوی» مینامند، از ابعاد اجتماعی و توزیعی توسعه غفلت کردهاند.
به روایت غلامرضا مقدم – استاد دانشگاه استنفورد و معاون اقتصادی وقت سازمان برنامه و بودجه – در سال 1349، گزارشی محرمانه در سازمان برنامه تهیه شد که نشان میداد اگر جهتگیریهای ناعادلانه توسعه در دهه 1340 تداوم یابد، رژیم پهلوی در معرض سقوط قرار خواهد گرفت.
این روایت در کتاب روایت یک فروپاشی تألیف دکتر رسول رئیسجعفری نیز نقل و تحلیل شده است. بر اساس دادههای تاریخی، رشد اقتصادی بدون عدالت اجتماعی، نه پایدار است و نه مشروعیتزا. در دهه 1350 شمسی، بهرغم جهش درآمد نفتی، نابرابریها افزایش یافت، کیفیت تولید سقوط کرد و نظام تولیدی کشور وابستهتر و ناکارآمدتر شد. نتیجه طبیعی این روند، فرسایش مشروعیت و فروپاشی نهادی رژیم بود.
🔻۴. دهه اول انقلاب: تجربه موفق توسعه عادلانه و انسانی
در مقابل، دهه نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1358–1368)، بهویژه تا پایان جنگ، شاهد نوآوریهای نهادی و عدالتمحور بود که کیفیت زندگی مردم و ظرفیتهای تولید فناورانه را بهطور همزمان ارتقا داد.
در این دوره، پایبندی عملی به علم، قانون، برنامهریزی و ارزشهای دینی – بر اساس قرائت شهید آیتالله دکتر بهشتی – مبنای سیاستگذاری عمومی قرار گرفت. نتیجه آن، رشد قابل ملاحظه شاخصهای انسانی، افزایش اعتماد اجتماعی و همدلی بیسابقه میان مردم و حکومت بود.
در شرایطی که تبلیغات رسمی محدود بود، بیش از 90 درصد بار انسانی دفاع مقدس را نیروهای داوطلب مردمی بر دوش داشتند. این پدیده، بدون وجود اعتماد متقابل میان مردم و حکومت و احساس امنیت معیشتی خانوادههای رزمندگان، ممکن نبود.
از سوی دیگر، بنیه تولیدی کشور در همان شرایط دشوار جنگی، توانست بخش بزرگی از نیازهای جامعه را تأمین کند. این موفقیت ناشی از نوآوریهای نهادی در تخصیص عایدات نفتی به سمت اهداف توسعهگرا و تحول عادلانه در الگوی مصرف جامعه بود.
🔻۵. نتیجهگیری و دلالتهای سیاستی
بر مبنای این تحلیل، تفاوت میان دورههای تاریخی مذکور را باید در کیفیت نهادها و نوع نگاه به انسان جستوجو کرد.
در دهه اول انقلاب، انسان به مثابه محور توسعه، مورد احترام و سرمایهگذاری نهادی قرار گرفت؛ در حالی که در دورههای پیشین، رشد اقتصادی کمیتمحور و فاقد بنیان عدالت اجتماعی بود.
نتیجه آن است که توسعه عادلانه، پایدارترین شکل توسعه است؛ و رشد مبتنی بر تولید فناورانه و عدالت توزیعی، ضامن پایداری اجتماعی و سیاسی جامعه محسوب میشود.
بازگشت به منطق نوآوریهای نهادی دهه نخست انقلاب اسلامی – که تلفیقی از دانش علمی، عدالت اجتماعی و فهم روزآمد رهنمودهای دین خدا (در اندیشه شهید بهشتی) بود.
_ شرایطی که در دهه نخست، بدون دستگاه های تبلیغات گسترده امروزی، مردم از سر اعتماد به عدالت محوری موجود، در توسعه ی جامعه و حکومت خود مشارکت می کردند و با نهادهای دینی همدلی داشتند.
– پیششرط احیای اعتماد عمومی، ارتقای کیفیت زندگی و نجات کشور از چرخه تکراری ناکارآمدی و نابرابری است.
.
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
✍🏻 بازخوانی سخنرانی دکتر فرشاد مومنی
▫️بخش دوم
🔻۳. دلالتهای نهادی و تاریخی
در تحلیل این تفاوت چشمگیر، باید به ماهیت نهادی و عدالتمحور سیاستهای اقتصادی توجه کرد. بسیاری از تحلیلهای رایج که دهه 1340 را «دهه طلایی توسعه پهلوی» مینامند، از ابعاد اجتماعی و توزیعی توسعه غفلت کردهاند.
به روایت غلامرضا مقدم – استاد دانشگاه استنفورد و معاون اقتصادی وقت سازمان برنامه و بودجه – در سال 1349، گزارشی محرمانه در سازمان برنامه تهیه شد که نشان میداد اگر جهتگیریهای ناعادلانه توسعه در دهه 1340 تداوم یابد، رژیم پهلوی در معرض سقوط قرار خواهد گرفت.
این روایت در کتاب روایت یک فروپاشی تألیف دکتر رسول رئیسجعفری نیز نقل و تحلیل شده است. بر اساس دادههای تاریخی، رشد اقتصادی بدون عدالت اجتماعی، نه پایدار است و نه مشروعیتزا. در دهه 1350 شمسی، بهرغم جهش درآمد نفتی، نابرابریها افزایش یافت، کیفیت تولید سقوط کرد و نظام تولیدی کشور وابستهتر و ناکارآمدتر شد. نتیجه طبیعی این روند، فرسایش مشروعیت و فروپاشی نهادی رژیم بود.
🔻۴. دهه اول انقلاب: تجربه موفق توسعه عادلانه و انسانی
در مقابل، دهه نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1358–1368)، بهویژه تا پایان جنگ، شاهد نوآوریهای نهادی و عدالتمحور بود که کیفیت زندگی مردم و ظرفیتهای تولید فناورانه را بهطور همزمان ارتقا داد.
در این دوره، پایبندی عملی به علم، قانون، برنامهریزی و ارزشهای دینی – بر اساس قرائت شهید آیتالله دکتر بهشتی – مبنای سیاستگذاری عمومی قرار گرفت. نتیجه آن، رشد قابل ملاحظه شاخصهای انسانی، افزایش اعتماد اجتماعی و همدلی بیسابقه میان مردم و حکومت بود.
در شرایطی که تبلیغات رسمی محدود بود، بیش از 90 درصد بار انسانی دفاع مقدس را نیروهای داوطلب مردمی بر دوش داشتند. این پدیده، بدون وجود اعتماد متقابل میان مردم و حکومت و احساس امنیت معیشتی خانوادههای رزمندگان، ممکن نبود.
از سوی دیگر، بنیه تولیدی کشور در همان شرایط دشوار جنگی، توانست بخش بزرگی از نیازهای جامعه را تأمین کند. این موفقیت ناشی از نوآوریهای نهادی در تخصیص عایدات نفتی به سمت اهداف توسعهگرا و تحول عادلانه در الگوی مصرف جامعه بود.
🔻۵. نتیجهگیری و دلالتهای سیاستی
بر مبنای این تحلیل، تفاوت میان دورههای تاریخی مذکور را باید در کیفیت نهادها و نوع نگاه به انسان جستوجو کرد.
در دهه اول انقلاب، انسان به مثابه محور توسعه، مورد احترام و سرمایهگذاری نهادی قرار گرفت؛ در حالی که در دورههای پیشین، رشد اقتصادی کمیتمحور و فاقد بنیان عدالت اجتماعی بود.
نتیجه آن است که توسعه عادلانه، پایدارترین شکل توسعه است؛ و رشد مبتنی بر تولید فناورانه و عدالت توزیعی، ضامن پایداری اجتماعی و سیاسی جامعه محسوب میشود.
بازگشت به منطق نوآوریهای نهادی دهه نخست انقلاب اسلامی – که تلفیقی از دانش علمی، عدالت اجتماعی و فهم روزآمد رهنمودهای دین خدا (در اندیشه شهید بهشتی) بود.
_ شرایطی که در دهه نخست، بدون دستگاه های تبلیغات گسترده امروزی، مردم از سر اعتماد به عدالت محوری موجود، در توسعه ی جامعه و حکومت خود مشارکت می کردند و با نهادهای دینی همدلی داشتند.
– پیششرط احیای اعتماد عمومی، ارتقای کیفیت زندگی و نجات کشور از چرخه تکراری ناکارآمدی و نابرابری است.
.
🗓 ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴
👍2