Telegram Web Link
یه لشکر شکست‌خورده با من امروز از خواب بیدار شده.
دیگه به آدما تو نشون‌دادن علاقه‌ای که بهم دارن کمک نمی‌کنم.
اونی که با هیچی خیال‌پردازی می‌کرد ۱۹ سالش بود، این یکی ۲۹ سالشه و یه اشتباهو دوبار تکرار نمی‌کنه.
این روزا همه‌چی بیشتر از ظرفیت تحمل منه.
خسته‌‌تر از اونی‌ام که برای بقیۀ امروزم آدم باشم.
از لحاظ روحی نیاز دارم گل هدیه بگیرم و بهم یادآوری بشه که چقدر ناز و لطیفم.
من باز تو این تور ماهیگیری گیر کردم و دارم بالا و پایین می‌پرم
منو می‌بینی خدا؟
دستتو جلو میاری و منو ازش رها می‌کنی خدا؟
جای اونی که وقتی که باید نبوده رو
اونی می‌گیره که وقتی که باید هست.
خم میشم و این کلمه‌ها رو می‌بوسم.
من رنجامو فقط تو دستای تو میذارم خدا.
رنج می‌کشم
از چیزی که ازش لذت می‌برم.
می‌خوای تا آخرش همینجوری بهم سخت بگیری زندگی؟
2025/07/10 01:09:44
Back to Top
HTML Embed Code: