در نامهای به دوستش نوشت:
«زخمِ روی تنِ تو، چنان مرا از ریشه غمگین کرد که احساس کردم زخم روی تنِ خودم است.»
@dlemoammar1
«زخمِ روی تنِ تو، چنان مرا از ریشه غمگین کرد که احساس کردم زخم روی تنِ خودم است.»
@dlemoammar1
احمد خالد توفیق میگه:«بعضیها فارغ از آبوهوا، آسمان را دوست میدارند، شاید روزی کسی را یافتی که تو را همینطور دوست بدارد.»
@dlemoammar1
@dlemoammar1
اما ذات انسان همینه. ما همیشه آخرش میخندیم. روزها بعد از اون فوت، بعد از اون فاجعه، بعد از اون خبر خیلی خیلی خیلی بد.
@dlemoammar1
@dlemoammar1
خدا رو شکر تابستونم داره تموم میشه. حالا میتونم تو هوای خوب غصه بخورم.
@dlemoammar1
@dlemoammar1
نشستم حسابوکتاب کردم. دخلم رو. خرجم رو. جمهوری اسلامی رو. هدف رو. زندگی غیرقابلپیشبینی رو. سواد مالیم رو. مسئولیتهام رو. فرزند آیندهم رو. آرزوهامون رو. آزادی رو. ماشه رو. نمیصرفِد!
سرم درد گرفته. سرم خیلی درد گرفته.
ولی من قوی ترم.
@dlemoammar1
سرم درد گرفته. سرم خیلی درد گرفته.
ولی من قوی ترم.
@dlemoammar1
من که تلاشم رو میکنم، ولی امیدوارم ته این صبوری کردنها، جنگیدنها، تحمل کردنها، خودم رو قانع کردنها، ناامید شدن و دوباره یه شکلی امیدوار شدنها، اون چیزی باشه که دلم رو گرم کنه.
@dlemoammar1
@dlemoammar1
خدا یه کاری کرد کوچیکتر از سن واقعیم به نظر برسم، تا تمام اون سالهایی که بخاطر غم و رنج از دست دادم جبران شه.
@dlemoammar1
@dlemoammar1
نوشته:«من نمیخوام با هوش مصنوعی عکس بسازم. من میخوام اونجا باشم، من میخوام واقعی باشه، من میخوام اون احساس کوفتی رو واقعا تجربه کنم.»
@dlemoammar1
@dlemoammar1
سلام بر کسانی که دلگرمی برای دیگرانند، با اینکه خود غرق در غم هستند.
@dlemoammar1
@dlemoammar1
باورم نمیشه که اینقدر سختجون باشم. زندگی هر بار با یه چالش جدید مقابلم قرار میگیره، هربار زخمیم میکنه، باز من به نحوی زنده میمونم. گاهی خودم هم از مقاومت خودم شگفتزده میشم.
@dlemoammar1
@dlemoammar1
این چرخه که یه روز امیدواری، یه روز ناامیدی، یه روز پر از انگیزهای، یه روز دلسردی و اون بین هزار جور فکر و خیال هم از تو سرت رد میشه، فکر کنم تا ابد قراره ادامهدار باشه.
@dlemoammar1
@dlemoammar1