خانه‌ای خواستی ، به رویت آغوش گشودم...


(عبدالعظیم_فنجان)


🌹

میان هر رگم
از عشق جوی مِی جاریست
چنین که مست تو هستم
چه جای هشیاری‌ست ....



(سیمین‌_بهبهانی)
🌹

مرا آرام دوست بدار.
میان نفس کشیدن های مدامت
میان مرمرین بلور نگاهت
و رهایم کن در خویش
تا حضور مقدس آرامش
که تب کند وجودم
از تداوم لبخندت
بر سایه سار شکوفه زار دستانم
مرا آرام دوست بدار .
از هرم گرم نفس هایت
تا نهایت عشق .


( پارسا_آریان)
🌹

#عصر بود،
و هوا
میان عطر قهوه و آفتابِ کم‌رنگ،
دنبال دلی می‌گشت
که آرام بگیرد…

تو آمدی،
با نگاهی
که از هر فنجانِ تلخ،
شیرین‌تر بود.

قهوه را سر کشیدم
تو را نه
تو را
جرعه‌جرعه
نفس کشیدم...


(رویا_زینلی)

‌🌹

گذر کرد
گرمی تا بستان از من
عصر گَس  و ناب
اما گرمی وجودت
نمی رود از جان من



(نسیم_سرلک)
🌹

خلوت خیالم ࢪا
تصاحب ڪࢪدہ ای
و با امدنت
دقایقم ࢪا تماشایے ساختہ ای
لحظاتم بوۍ تو مے دهد
بوۍ عشق
و شیࢪینے دیداࢪت
تمام ثانیہ ها ࢪا بہ ڪامم قند مے داࢪد
توووو
همان لبخند دلپذیࢪۍ ڪه
بࢪاۍ همیشہ ࢪوۍ لبانم
بذࢪ عشق و شوࢪ و شادۍ مے ڪاࢪد...


(امیࢪ_عباس_خالق_وࢪدی)
🌹

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فراموش نڪن :

غروب هاے زیبا.....‌
        نیازمند دلهاے آرام هستند!...

غروبتون بے غم
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌
‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹

در برڪه‌ے
آغوشِ شب من
آن ماه همیشہ روشنی
#تــــــــــووو



(مهناز_نجفی)
🌹

و من از باده چشمانِ تو

نوشیدم و مست شدم



(سمیرا_همدانی)
🌹

مۍ پسندم زِ لبـت
هرچه برآید یــارا
نوش و نیشت همه
چـون شهدِ
عسـل می‌ماند ...



(درنـا_تشکری)
🌹

ز شعله گرمتر تویی
چه گرم #دوست #دارمت...

(سيمين_بهبهانی)


🌹

تا من بِدیدَم روی تو ای ماه و شَمعِ رُوشنم





هَر جا نشینم خُرَّمَم هر جا رَوَم در گُلشَنم


(مولانا )
🌹

به جانت
کز میانِ جان...
ز جانت #دوست #تر دارم...

(سعدی)


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹

از هر چه  هست و نیست
گذشتم ولی هنوز
در مرز چشم‌های تو گیرم...

(محمدعلی‌_بهمنی)


🌹

شب است وخیالت تن پوش
شریان های تشنه ی قلبم شده
با کدام مهر می‌آیی
که پشت پلکهای خسته ی شب
به امید فردایی روشن
ستاره ها را می‌شمارم



(ستاره_گلسرخ)
🌹

در خیابا‌ن‌های شب
جایی برای پرسه زدنم نمانده،
چشمانت همه‌ی مساحت شب را فراگرفته...



(نزار_قبانی)
🌹