یک عصر زیبــا
با لحظاتی شیرین
همچون عـسل
و قلبی شــاد
و سرشار از امید
در کنار عزیزانتان
گوارای وجودتان باد
عصرتون دل انکیز

🌹

   
#عصـــرها
دلـم هـواے سفـر دارد
از سرزمیـن سـرد تنهـایی
بہ مـرزهاے ڪَرم آغـوشـت!



(مهرمینا_محمدپور)
🌹

تو ..
همان اتفاقِ همیشگے #عصرِ منی
به چاے #عصرانه نیاز نیست
حُضورت
دلم را گرم می‌کند
همیشگے بے تکرارے تو...


(سامیه_حسینی)

🌹

و آن لحظه ڪه تو
غرقی در دوست داشتنم
من مست از دوست داشته شدن
در حال پـروازم..



(فرزانه_طالبی_پور)
🌹

« دستهایَت ،
لبهایت ،
تمامِ مرا شوقِ جوانہ زدن می‌دهد ؛
نفس خواهم کشید
آن زمان کہ بہ تو برسم
و غرقِ در تو شوم »



(ملیح‌_شفیعی)
🌹

«کنار چشم تو بودن
چه خوب احوالی‌ست..




(رضا_قاسمی)
🌹

مےنوشم ؛
  در میخانه چشمانٺ
یڪ پیڪ از نگاه قشنگت را
چه ؏ـاشقانه ؛مسٺ مےڪنم
    همه خودم را
                 در نڪَاه ٺـو



(بهرام_دلداده)
🌹

محبت تنها چیزےست

ڪہ با بخشیدڹ زیادتر مي‌شود
همیشہ لازم نیست

چیزهاے با ارزش ببخشي
تا محبت ڪردہ باشي

ڪَاهي لبخند تو
بهتریڹ محبت است.
🌹

"مے نویسم براے تو"

براے تو ڪہ بودنت را
نہ چشمانم میبیند،

نہ گوش هایم مےشنود،
نہ دستانم لمس مے ڪند.

تنها،صادقانہ با دلم
احساست مے ڪنم
🌹

غـــــروبتون_بهـــترین
دراین غروب زیبا آرزومندم

دلتون آرام،تنتون سالم
و ساز دنیا کوک

خواستہ‌های قلبی‌تون باشہ
زندگیتون شاد

غروب_به_کام_دلت

‌
🌹

ترانه ڪه می خوانی
#غروب به خورشید برمی ڪَردد
و سڪوت صدا می دهد ...
قهوه هاے تلخ عصر شیرین
بن بست ها به خیابان می ریزند ...
ترانه ڪه می خوانی
تار هم روشن است ... رنڪَ دریا
درست مثل چشمانت ...


(رویا_زینلی)
🌹

من تو را آغوش در آغوش ، جان بر جان

نفس نفس ، نزدیک می خواهمت

(فرزانه‌_طالبی‌پور)



🌹

با لبت بازی نکن رقصش خزان سازد مرا
دیده بر لب چون نهم خوابم گران سازد مرا

رقص گیسویت کنار لب مرا دیوانه کرد
رقص لب با رقص گیسو لب گزان سازد مرا


(مولانا)
🌹

بی سبب نیسٺ ،
چنین ؛ دوسٺ دارمٺ
ٺو همان ماهی ڪه هر شب خواهمٺ

(فریبرز_م)


🌹

هرشب
دررویایی از تو
بیشترعاشقت می‌شوم
وشاعرماه چشمانت...


(لاله_دژکام)
🌹

بڪَو
چڪَونه نلرزد دلم
با هر مقیاس ریشٺـر نڪَاهٺ ...



(ظریف_صباد)
🌹