.
آفتاب، لبخند می زند!
من باز هم،
دست صبح را، گرفته ام!
کنار هم، چای می خوریم ...
حرف می زنیم ...
باز هم من مانده ام،
و خاطراتی، که تمام رویایش
روی صورت عشق ریخته!
باید کسی،
اشک های دلتنگی پنجره پاک کند!
می خواهم، به خورشید نگاه کنم ...
#عرفان_یزدانی
@donyayeaaramesh 👈
آفتاب، لبخند می زند!
من باز هم،
دست صبح را، گرفته ام!
کنار هم، چای می خوریم ...
حرف می زنیم ...
باز هم من مانده ام،
و خاطراتی، که تمام رویایش
روی صورت عشق ریخته!
باید کسی،
اشک های دلتنگی پنجره پاک کند!
می خواهم، به خورشید نگاه کنم ...
#عرفان_یزدانی
@donyayeaaramesh 👈
بزرگتر از احساساتت باش ...!
این رو من از تو نمیخوام ،
زندگی میخواد ...
وگرنه احساسات مثل سیل ،
تو رو از جا میکنه و میبره ...!
✍🏽 #فیلیپ_راث
📕 خشم
@donyeaaramesh👈🏼
این رو من از تو نمیخوام ،
زندگی میخواد ...
وگرنه احساسات مثل سیل ،
تو رو از جا میکنه و میبره ...!
✍🏽 #فیلیپ_راث
📕 خشم
@donyeaaramesh👈🏼