Telegram Web Link
🔰 گزارش «نورنیوز» از ایران و ایران‌دوستی استاد محمدعلی اسلامی ندوشن
قسمت اول/ از دو قسمت

آغوش بگشای ایران!

استاد اسلامی ندوشن در توضیح منظورش از ایران می‌نویسد: «ایران گذشته از آب و خاک یک "خزانۀ ماندگار" است و این یادگارها هستند که ما را پایبند می‌کنند. اگر بخواهم در یک کلمه ساده بگویم که منظور از ایران چیست خواهم گفت شهر یادگار و خزانه انس و دلبستگی‌ها.»

نورنیوز - گروه فرهنگ و جامعه: « پربار زندگی کرده‌ام؛ تاحدی شبیه به آن گیاهِ نوکِ تپه که باد، آن را از کمر درهم شکست ولی شادمان بود که در عوض، هردوسوی تپه را دیده است.» این تمثیل درخشان، سزاوارترین تصویری است که استادِ زنده یاد محمد علی اسلامی نُدوشن، از ۹۷ سال زندگیِ لبالب از آفرینشگری‌اش رسم کرده است. تپه‌ای که این مهرگیاهِ سرسخت روی آن رویید، تقاطعِ چهار اقلیم بود: قدیم و جدید؛ مغرب زمین و مشرق زمین.

او، نقطۀ مرکزی این تقاطع را سرزمین ایران می‌دانست، اقیانوس محتومی که انگار تمام رودهای جهانِ فرهنگ را از هرجا که جوشیده باشند، آخرالامر در خود به آرامش می‌رساند؛ از همین منظر می‌گفت: «ایران، شرق را شرق نگه داشت و غرب را غرب، و خودِ او در این میان نیمه شرقی – نیمه غربی شد و به طور کلی سرنوشتش آن گشت که بار دوگانه‌ای بر دوش داشته باشد.»

اسلامی ندوشن خود را «راه‌نشین چهارمرز» می‌خواند؛ ‌صفتی که هم خود را و هم نسل خود را برازنده آن می‌دانست. می‌گفت: نسل من،‌ یگانه نسلی بود که هم تجربۀ نشستن بر پشت شتر را داشت و هم شانس سوار شدن بر جمبوجت را. هم با خنیاگران شور و شهناز اخت بود و هم با نوازندگان آثار باخ و بتهوون جفت. هم بیهقی می‌خواند و هم بِرِشت.

از آن نسل رؤیایی و طلایی اکنون افرادی به عدد انگشتان یک دست باقی مانده‌اند. آنچه حلقه‌های این زنجیره‌ی زرین را به هم پیوند می‌داد، دل باختن به تاریخ ایران، پای فشردن بر فرهنگ ایران و عشق ورزیدن و شفقت داشتن به انسانِ ایرانی بود.

استاد ندوشن جایی با زبان آغشته به تفاخر گفته است «در ۵۰ سال اخیر، هیچ کس بیشتر از من نام ایران و فرهنگ را بر قلم نیاورده است». ایرانی که او از روزگار کودکی و بی‌نصیبی در بیابانهای یزد شناخته بود؛ ایرانی که هیچ‌کس از اهالی روستایش، تصوری از مرزهای فرهنگی و جغرافیایی‌اش نداشتند.

او با نثری نجیب که لبالب از زور الفاظ و نیروی کلمات است، قلمش را نذر ایران کرد و اسبش را در دو میدان هِی کرد . خودش می‌گفت: « قلم خود را در دو خط افقی و عمودی حرکت داده‌ام: افقی یعنی مسائل روز ایران که ما در یکی از حساس‌ترین دوره‌هایش زندگی کرده‌ایم. عمودی یعنی گذشتۀ این کشور که در تاریخ و ادب و فکرش مطرح بوده است»؛ گذشته‌ای که به گفته او، با شاهنامه ماندگار شد.

روانشاد محمد علی اسلامی ندوشن به اعتبار این تکاپوی بی‌پایان، سرزمین مادری و خانه پدری ایرانیان را دوباره کشف کرد. هرچند، سال‌ها در دانشگاه‌های معتبر درس گفت و دهه‌ها در فضای رسانه‌ای و مطبوعاتی میهن، جستارنویسی و روزنامه‌نگاری و رسانه‌داری کرد، اما چیزی که هیچگاه از سرش نیفتاد و از دلش نرفت، قلم و گفتار بود. خود در این باره گفته است: «چون کیمیاگری بودم که از حروف، چشمداشتِ جادو دارد. می‌دانستم که کردار، جنبه عملی دارد و سود می‌آورد، ولی من چیزی بیشتر از سود می‌طلبیدم و آن، گشایشِ وجود بود. آن را در قلم و گفتار می‌جستم.»

قوّت این قلمِ مقتدر و سحرانگیز از کجا بود که نثر او را از نمونه‌های رشک‌برانگیز و قابل تفاخر ایرانیان در گونه «نویسندگی خلاق» و نیز از مصادیق ممتاز و درخشان نثر معاصر فارسی کرد؟
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 گزارش «نورنیوز» از ایران و ایران‌دوستی استاد محمدعلی اسلامی ندوشن
قسمت دوم و پایانی

آغوش بگشای ایران!
اسلامی ندوشن طرز نگارش خود را به «بارانِ نم‌نم» تشبیه می کند. او پیش سعدی کلاه برمی‌دارد:« سعدی برای من به منزله شیر آغوز بود برای طفل که پایه عضله و استخوان‌بندی او را می‌نهد.» اکنون نثر بی‌رقیب و زلال اسلامی ندوشن خصوصاً در زندگینامه چهارجلدی خودنوشتش با نام «روزها» مثل مادیانی مغرور و خواستنی در گلّه اسب‌های سربه هوا، مادری و مِهتری می‌کند و در میان‌شان انگشت‌نما است. اما ایران که در چشم اسلامی ندوشن چنین محتشم و حرمت‌دار است آیا همین قطعه خاکی محصوری است که زیر پهنۀ خزر و فرازِ سر فرورفتگی خلیج فارس جای گرفته یا از ایران چیزی دیگر مراد می‌‎کرد؟

او زمین و مرز و جغرافیا را البته ناچیز و هیچ نمی‌انگاشت اما از خاک‌پرستی هم دور بود. انگار ماهیتی حریرگون در تعریف ایران سراغ می‌گرفت؛ چیزی که در ظاهر شباهت‌هایی به رمانتیسم قومی و نژادی دارد اما در واقع، نوعی اصیل از ناسیونالیسم فرهنگی است.

اسلامی ندوشن در توضیح منظورش از ایران می‌نویسد: «ایران گذشته از آب و خاک یک "خزانۀ ماندگار" است و این یادگارها هستند که ما را پایبند می‌کنند. اگر بخواهم در یک کلمه ساده بگویم که منظور از ایران چیست خواهم گفت شهر یادگار و خزانه انس و دلبستگی‌ها.»

اسلامی ندوشن گو اینکه عمر را یکسره نثار عشق‌بازی با فرهنگ ایران و ارادت‌ورزی به انسان ایرانی کرد و باوری راسخ داشت که ایران از پس هر ویرانی "ققنوس وار از خاکستر خود برخاسته و روزگار آبادش را مکرر کرده است" اما هیچگاه از نقد خُلقیات ایرانیان در سیاست و فرهنگ و آموزش و زندگی روزمره نیزغافل نماند. خود را یک «ناظر نگران» لقب می‌داد که زبانش در نقد فرهنگ ایران همان‌قدر می‌چرخید که در تمجید و ستایش آن. مثل سوزنبانی مسئول،‌ گوشش را روی خط آهن خوابانده بود تا صدای پیشرسِ قطارِ تحولات را بشنود و به ایرانیان نهیب بزند تا زیر سیلِ بنیان برافکنی که جهانِ آشوبناکِ کنونی به راه انداخته، غفلتا مدفون نشوند.

جالب اما این بود که در هیچ‌حالی امید و ارادتش به ایران کاستی نگرفت؛ چنانکه خود گفته است: «من این خوشباوری را داشته‌ام که در هیچ موقعیتی از این کشور امید برنگیرم. یک نیروی مرموز، یک هسته‌ی زایا که نگفتنی است در قعر فرهنگ این سرزمین و مردم آن می بینم که دلم را قرص نگاه می‌دارد.»

محمد علی اسلامی ندوشن جایی در یک تحلیل درخشان از معنای سعادتمندی، خوشبختی را «هنر ترک و طلب» دانسته بود. هنری که بر آدمی معلوم می‌کند چه باید بخواهد و چه نخواهد. او خود به نظر می‌رسد از این هنر بهره‌ای بی‌زوال داشت و می‌دانست چه را طلب کند و چه را ترک نماید.
https://nournews.ir/n/155583
---------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 نشانی صفحه اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
https://instagram.com/eslaminodoushan
به مناسبت ۱۲آذر، زادروز دکتر ژاله آموزگار، استاد برجسته اسطوره‌شناسی و ادبیات ایران

«با تمام وجود با او [دکتر اسلامی نُدوشن] هم‌داستان هستم که تاریخ ایران را منقطع نمی‌داند و به تداوم آن قائل است. حصاری به پیش از اسلام و پس از اسلام نمی‌کشد. از تمدن یک‌دست ایرانی سخن می‌گوید همان تمدنی که از درون کاخ‌های تخت جمشید سر می‌کشد و با وجود گزندهای زمان هنوز و همواره سربرافراشته است و در کتیبه بیستون در بلندای صخره‌ها با ما سخن می‌گوید. همین تمدن در ریزه‌کاری‌های کاشی‌های مسجد شیخ لطف‌الله، در بقعۀ شیخ صفی‌الدین اردبیلی و در ساعت‌های شنی و در لا‌به‌لابۀ کتاب‌های منظوم و منثور به جلوه در آمده است.»

بخسی از سخنرانی دکتر ژاله آموزگار در مراسم وداع با دکتر اسلامی نُدوشن در موسسه اطلاعات- آبان‌ماه ۱۴۰۲

مطالعه متن کامل سخنرانی:
B2n.ir/q97238
_
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
درگذشت کسینجر سیاستمدار آمریکایی
چند روز قبل کسینجر وزیر سابق امورخارجه آمریکا درگذشت.
مطلب دکتر اسلامی نُدوشن در خصوص وی را در لینک زیر بخوانید:
https://www.instagram.com/p/C0bjv7cKlgd/?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
گزارش تصویری از آیین یاد دکتر اسلامی نُدوشن در کارگروه ایران فرهنگی بنیاد فرهود در کلینیک دکتر داریوش فرهود
مشروح گزارش در امرداد
https://amordadnews.com/187081/
------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Dr Bayani @dr_eslaminodoushan
Dr Bayani
🔰 پیام سپاسگزاری دکتر شیرین بیانی به مناسبت برپایی آیین یاد دکتر اسلامی نُدوشن توسط کارگروه ایران فرهنگی بنیاد فرهود در کلینیک دکتر داریوش فرهود
-----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
دکتر اسلامی نُدوشن
Dr Bayani – Dr Bayani @dr_eslaminodoushan
🔰 پیام سپاسگزاری دکتر شیرین بیانی به مناسبت برپایی آیین یاد دکتر اسلامی نُدوشن توسط کارگروه ایران فرهنگی بنیاد فرهود در کلینیک دکتر داریوش فرهود:

«سلامی چو بوی خوش آشنایی
بر آن مردم دیدهٔ روشنایی
این روزها خانوادهٔ ما به علت فقدان همسرم دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن دلشکسته‌ایم، ولی چه می‌شود کرد، زیرا قضا را نمی‌توان تغییر داد.
دانشمندان فرهیخته‌ای که در این جمع حضور دارند همگی از اساتید محترم ایرانی هستند به ویژه ریاست محترم انجمن، جناب آقای دکتر فرهود که هم طبیب جسم‌اند هم طبیب روح.
آلام روحی را می‌توان با مداوای جسمی مقداری تسکین بخشید و در این میان فرهنگ پربار ایرانی همواره تسکین‌بخش دردها بوده است، به شرط آنکه آن را خوب بشناسند و به کارش گیرند. تاریخ و ادبیات ایران که توأمان‌اند، آکنده از این فراز و نشیب‌ها و در نتیجه مُسکّن هستند. چه‌بسا شاعرانی که از سوز دل از جفای روزگار نالیده‌اند و همراه با آن ناله‌ها، سوزها را از دل زدوده‌اند و چه بسا تاریخ‌نویسانی که زیر و بم‌های این کشور را یافته‌اند و آنگاه دریافته‌اند که سرانجام، “پایان شب سیه سپید” است. زیرا اگر چنین نبود در جنگ و جدال ارکان کشور از هم پاشیده می‌شد.
در این میان فرهیختگان دلسوز و دانشمند علاج کار کرده‌اند و امور را گاه بسیار سخت و گاه آسان‌تر فیصله بخشیده‌اند و ایرانیان را چون خود امیدوار ساخته‌اند و بار دیگر ایران بر سر پای خود ایستاده‌ است.
حافظ می‌فرماید:
چو غنچه گرچه فروبستگی‌ست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره‌گشا می‌باش»
---------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 در ایران همه چیز مسأله است!

پرسش و پاسخ با دکتر اسلامی ندوشن

⬛️ مسائل ایران؟
- نمی‌دانم منظور شما کدام مسائل است. در کشورِ ما همه چیز مسأله است، حتی میوه و سوار شدن تاکسی. جزئی‌ترین امور در این سرزمین به صورت «مسأله» در می‌آید. به نظر من باید محیطی ایجاد شود که مسأله‌ها چه کوچک و چه بزرگ امکان حل شدن بیابند.
⬛️ از فرهنگ صحیح و سالم چه خبر؟
- گویا منظور از فرهنگ «آموزش» است. مسأله آموزش را تنها به وسیله پول و تصویب‌نامه نمی‌شود حل کرد باید «ایمان» و «شوق» را در آن دخالت داد.
⬛️ کتاب‌های درسی؟
- کتاب‌های درسی برآورنده احتیاجات شاگردان امروز نیست‌.
⬛️ مشكل نسل جوان؟
زمینه مناسب برای صرف نیروی جوانان در راه سالم و ثمربخش نیست.
⬛️ از برنامه‌های جامع فرهنگی، علمی در کشور چه خبر؟
- گمان نمی‌کنم که چنین برنامه‌ای بوده است، به‌هر حال، برنامه به خودی خود دردی را دوا نمی‌کند آنچه مهم است «اجرا» است. بهترین برنامه‌ها وقتی امکان اجرا نیابد، کاغذ سیاه‌شده‌ای بیش نیست.
گفته‌ها و ناگفته‌ها، ص ۱۳۰
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Radio Noor
@Dr_eslaminodoushan
بشنوید
آغوش بگشای ایران!
«ایران» برای هرکدام از ایرانیان منظومه‌ای از تاریخ شخصی و جمعی است؛ «رادیو نور» در پادکستی که به مناسبت خاکسپاری استاد محمدعلی اسلامی ندوشن در ایران تقدیم می‌کند، از ایرانِ ندوشن می‌گوید؛ ایرانی که این نویسنده و پژوهشگر ایران‌شناس و ایران‌دوست را چنان شیفته کرد که حال پیکر به امانت‌مانده‌اش در کانادا برمی‌گردد تا طبق وصیت او در نیشابوری دفن شود که به گفته استاد ندوشن، «بلاکشیده‌ترین شهر» است. در تهیه این پادکست، بخشی از زندگی‌نامه استاد ندوشن را با صدای خود ایشان که قبلا منتشر شده، می‌شنوید./ سایت نورنیوز
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 یاد دکتر اسلامی نُدوشن در آرامگاه حکیم فردوسی و کتابخانه اهدایی وی گرامی داشته شد.
وی و دکتر شیرین بیانی، یک دهه قبل کتاب‌های خود را به آرامگاه فردوسی اهدا کردند. بخشی از پیامی که در این خصوص منتشر شد:
« دوست برِ دوست رفت و یار برِ یار
بهتر از این در جهان بگو چه بود کار؟
من و همسرم این توفیق را یافتیم که کتابخانه شخصی خود را که طی پنجاه سال مشتاقانه گردآوری شده و حاصل یک عمر بود، به آستان آرامگاه فردوسی در توس اهداء نماییم. منظور آن است که در جوار تربت سخن‌سرای بزرگ، کانونی برای آموزش و تفکر و تأمّل پدید آید، باشد که دیدارکنندگان و به‌خصوص جوانان، بتوانند از پیام شاهنامه که نبرد نیکی با بدی و پیروزی نهایی نیکی است، الهام گیرند.
جهان یادگار است و ما رفتنی
به گیتی نماند به جز گفتنی»
------------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
2025/10/26 08:26:02
Back to Top
HTML Embed Code: