Telegram Web Link
آنچه از هدایت آموخته‌ام:
- ایران و اجتماع ایران و زندگی را به حقیقتی که در وراء ظاهر دارند بشناسم.
زهر بدبینی‌ای را که در نوشته‌های هدایت هست با چشم تفاهم می‌نگریستم، ولی هرگز به آن ربوده نشدم. این بدبینی تا همان حد مرا کمک کرد که از بلای بلاهت خوشبینی تام در امان بمانم، و در فکر خود چاشنی‌ای از هر دو حالت را نگاه دارم.
زمستان ۱۳۵۵
گفته‌ها و ناگفته‌ها، ص ۲۰۱
#صادق_هدایت
___
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
آنچه از هدایت آموخته‌ام:
- ایرانی را که از دیدگاه «هدایت» شناختم، ایرانی ژرف و غم آلود و دوست‌داشتنی است.
- از طریق او به غنای زنده فرهنگ عامه پی بردم.
- مقام‌های دنیایی چشمم را نگیرد و برای هر کس به خاطر خود او ارزش قائل شوم و نه برای مقامی که دارد.
گفته‌ها و ناگفته‌ها، ص ۲۰۱
#صادق_هدایت
___
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
اگر پیروزی و شکست فردی را در زندگی بسنجیم، هدایت بر سر هم مرد فيروزمندی بود. فیروزمندی به مفهوم مردمان آزاده و سربلند، صریح و استوار که آرمان و دردی دارند و در تحقق آرمان خود پای می‌فشارند، و در طلب آنچه گمان می‌برند اصیل و شریف و انسانی است تلاش می‌کنند.
نوشته‌های بی‌سرنوشت، ص ۱۹۴
#صادق_هدایت
___
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
در چشمانِ "زن ایرانی" اگر دقّت کنید نوعی هجران و حسرت و حرمان و ژرفی دیده می‌شود که نظیرش در چشم زنِ هیچ قومِ کم تاريخ‌تری _یا با تاریخِ متفاوت_ مشهود نیست. بخصوص در نزد آن عدّه از زنان که هنوز عيارِ "ایرانیّتِ" دست نخورده‌تری دارند، این سایه‌ی حلقویِ تاریخ بهتر نمود می‌کند.

📚ایران و تنهاییش

کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
زن و عشق در شاهنامه

شاهنامه کتابی است که زن در سراسر آن حضور دارد؛ برعکس ایلیاد هُمر که در آن سیمای زن پریده‌رنگ و گذراست. زن در ایلیاد آتش فاجعه را برمی‌افروزد و خود کنار می‌نشیند. هلن که زیبایی شوم و تباه‌کننده‌اش موجد جنگ است. این‌گونه است کریزئیس که ناخواسته نزاع بین آگاممنون و اشیل را باعث می‌شود.
در دوران پهلوانی شاهنامه حضور زن لطف و گرمی و نازکی و رنگارنگی به ماجراها می‌بخشد و با آنکه قسمت عمدهٔ داستان‌ها شامل جنگ و کشتار و نزاع و خرابی است، وجود او موجب می‌شود که این کتاب در ردیف لطیف‌ترین آثار فکری بشر قرار گیرد.

این زن‌ها هستند که به داستان تراژیک آب و رنگ بخشیده‌اند. اگر تهمینه نبود مرگ سهراب آنقدر مؤثر و غم‌انگیز جلوه نمی‌کرد. همین‌گونه است مرگ فرود اگر جریره نبود، و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود، و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود، و مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود. سیمای تراژیک زن در شاهنامه به نجیب‌ترین و پاکیزه‌ترین نحو یعنی به عنوان مادر و همسر جلوه می‌کند، نه به عنوان معشوق.

در تمام داستان‌های شاهنامه حضور زن را می‌بینیم. در داستان ضحّاک خواهران جمشید هستند. در داستان فریدون باز خواهران جمشید را می‌بینیم که به همسری او درمی‌آیند، و نیز مادرش فرانک و دختران سرو که همسر پسران او می‌گردند. در داستان سام و زال سیندخت و رودابه هستند، و در داستان سهراب تهمینه و گرد‌آفرید؛ در داستان کاووس سودابه و مادر سیاوش، و در داستان سیاوش سودابه و فرنگیس و جریره و گلشهر زن پیران؛ و در داستان بیژن، منیژه؛ و در داستان گشتاسب و اسفندیار، کتایون دختر قیصر.

شاهنامه بر خلاف آنچه در نزد اشخاص نا‌آشنا معروف شده یک کتاب ضدّ زن نیست. در تمام دوران پهلوانی، از سودابه که بگذریم، یک زن پتیاره دیده نمی‌شود. اکثر زنان در شاهنامه نمونهٔ بارز زن تمام‌عیار هستند. در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگ‌منشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهره‌مندند. حتی زنانی که خارجی هستند چون با ایران می‌پیوندند، از صمیم قلب ایرانی می‌شوند و جانب نیکی را که جانب ایران است می‌گیرند.

عشق در شاهنامه در عین برهنگی پاک و نجیب است. رابطه زن و مرد بی‌آنکه به تکلّف و تصنّع گراییده باشد از تمدّن و فرهنگ برخوردار است.
ما تنها یک مورد می‌بینیم که عشق به کام نمی‌رسد و آن عشق ناگهانی سهراب به گُرد‌آفرید است.
تنها یک مورد عشق ناپاک و نارواست و آن عشق سودابه به سیاوش است. در چهار مورد از شش مورد، اظهار دلدادگی نخست از طرف زن می‌شود.
زن در شاهنامه برای ابراز عشق جسارت بیشتری دارد. این بی‌پروایی به استثنای سودابه به‌هیچ وجه مانع پاکدلی و پاکدامنی نیست.
چهار زنی که در اظهار عشق پیشقدم هستند:
تهمینه به رستم، سودابه به سیاوش، منیژه به بیژن و کتایون به گشتاسب. عشق زال و رودابه در یک زمان ابراز می‌شود. در یک مورد مرد در ابراز عشق پیشقدم می‌شود و آن سهراب است.

📚آواها و ایماها، صص ۱۸–۱۳

کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر فرهنگ رجایی استاد تمام علوم سیاسی و انسانی از دانشگاه کارلتون کانادا: « دهه هشتادی داره می‌گه من حقِ حقوق داشتن می‌خواهم، تو کی هستی که فکر می‌کنی گونی سیب‌زمینی به من بدهی، مگه من گِدام، "من ایرانم"، تو نمی‌دونم از کجا اومدی ... »
دکتر اسلامی نُدوشن: «در روزگاری که گویی ایران در ابری از فراموشی پیچیده شده است، اگر کار دیگری از دست ما برنیاید، لااقل خوب است بکوشیم تا فکر او و غم او را در دل خود زنده نگاهداریم و اعتقاد به زایندگی دوران را در سینه نپژمرانیم.»
---------------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
مهم‌ترین و اصلی‌ترین تجلی آزادی و اصل دموکراسی را در آزادی بیان باید جست. حکومتی که با نود و نه و نیم درصد آراء به قدرت رسیده، باز می‌شود در ماهیت آن حرف داشت، زیرا رأی را می‌توان تحت تأثیر گرفت: با تبلیغ، ایجاد هیجان، ارعاب یا پول (از تقلب حرفی نمی‌زنیم)، اما آزادی بیان ـ اگر خاص عده‌ای نباشد - جرقه‌های چون و چرا و برخورد عقاید می‌پراکند که اندیشۀ راکد را از رکود باز می‌دارد.
آزادی بیان، مادر آزادی‌هاست، این است که می‌ماند، در تاریخ سَیَران می‌کند، و آزادی‌های دیگر را که تجمع و مشاوره و رأی طبیعی باشد، به دنبال می‌آورد. از این رو به نظر می‌رسد که مشکل‌ترین آزادی‌ها نیز همین است. اما مشکل بودنش دلیل بر نیرومندیش است، زیرا حکومتی که از شنیدن حرف دیگران بیم داشته باشد، بی‌درنگ و به‌سادگی این دلیل را به دست داده است که ریگی به کفشش است و به بر حق بودن خود اطمینان ندارد.
سخن‌ها را بشنویم، ص ۱۹۴
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
این وضع، یعنی شبْه‌دموکراسی، که مردم رانده بشوند به جانب صندوق رأی، گناهش از استبداد بیشتر است؛ زیرا چه بسا که زیان مردم را به دست خود مردم بر کرسی می‌نشاند. در گذشته شخصیت مردم به حال خود گذارده می‌شد، ولی در «دموکراسی شبْه» در معرض بیع و شرا است.

حکومت می‌خواهد پوستۀ غربی کشورداری را برقرار دارد، و در باطن هم استبداد شرقی را از دست نگذارد و بدین گونه، مردم چون خود را از حکومت جدا ببینند هرگز آنگونه که باید دل به کار نمی‌دهند. وضع، خواه‌ناخواه به نوعی برگ‌زدن متقابل مردم و حکومت منجر می‌گردد، و حکومت که بر پایۀ مردمی نیست، برای پیشبرد کار خود، ناگزیر می‌شود که از کسانی که خدمت خود را در اختیار او میگذارند، استفاده کند، و اینان معمولاً افراد «استفاده‌چی» هستند، نه دلسوز و وظیفه‌شناس.

اگر این انتظار هست که کم‌کم افراد به حقوق خود آشنا شوند؛ این کار تنها از طریق آموزش همه جانبه میسر است هرچند ممکن است سال‌های سال طول بکشد. خطر آن است که یکی دوران سترون یا فشار ـ اگر طولانی شد ـ در مرحله نهایی از «انفجار» سربرآورد و «انفجار» خرابی‌های خاص خود را دارد. اصل واکنش یک اصل امتحان‌داده در تاریخ است.  

ایران چه حرفی برای گفتن دارد، صص۲۵۵،۲۵۴

کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 یادمان استاد دکتر اسلامی ندوشن در گیلان برگزار شد.

در این یادمان دکتر رنجبر ریاست پژوهشکده گیلان‌شناسی از زحمات دکتر روحی‌فر مدیر خردسرای فردوسی گیلان جهت تلاش برای برگزاری برنامه‌های ارزشمند و گرامیداشت بزرگان ادب ایران و جهان قدردانی و یاد سیمرغ ایران دکتر اسلامی ندوشن را گرامی داشت.

وی هسته مرکزی آثار اسلامی ندوشن را ایران دانست و گفت وی در نگاه به ایران سه نوع نگاه دارد: نخست نگاه اندوه و حسرت درباره ایران فرهنگی که به لحاظ جغرافیایی تا مرز تورفان چین کشیده شده است. نوع نگاه دوم نگاه مبتنی بر هویت است که گمگشته این روزهای سرزمین ماست و نگاه سوم نگاه اکنونی اوست که غالبا در سفرنامه هایش نمود داشت.

در ادامه استاد عزت‌الله زرندیان از شاگردان استاد محمدعلی اسلامی ندوشن خاطراتی از ایشان نقل کردند. دکتر علی صفایی، رئیس انجمن ترویج زبان و ادب فارسی گیلان، دیگر سخنران این یادمان با توضیح پیرامون آثار استاد گفت: اسلامی ندوشن سه مسئله را مورد توجه قرار داد: انسان، ایران، تاریخ.
شاهنامه‌خوانی توسط پهلواندخت نگین آقاجانی از خردسرای فردوسی گیلان از دگر برنامه‌های این یادمان ارزشمند بود.
----
@dr_eslaminodoushan
🍃 کاشت درخت به نام و یاد استاد دکتر اسلامی نُدوشن در ورودی خردسرای فردوسی
🌳🌲🌱
سپاسگزار دست‌اندرکاران خردسرای فردوسی هستیم.
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Harat.pdf
22.8 MB
🔰 انتشار ویژه‌نامه نوروزی نشریه نیم‌روز با عنوان"شکوه هرات"

هرات کنونی اگرچه با هرات تاریخی ما فاصله بسیاری دارد، اما هنوز از گذار قرن‌ها چپاول، ستم و دژخیمی سربلند بر پای خود ایستاده است. این فرزند جدایی‌ناپذیر از گستره ایران فرهنگی، هنوز زیبایی مسحور‌کننده خود را حفظ کرده‌است و به این گناه نابخشودنی به چشم زخم نامحرمان دچار مانده است.

نسخه الکترونیکی این نشریه به پیوست قابل مطالعه است.

با نوشته‌هایی از:
🔸 هرات از نگاه دکتر اسلامی نُدوشن
🔸 هرات در عهد ایلخانیان، آل کرت و تیموری/ دکتر شیرین بیانی
🔸 هرات و شاهنامه/ محمد آصف فکرت هروی
🔸 گزارش سفر محمود افشار یزدی به هرات
🔸 گفت‌وگو با دکتر رنگین دادفر سپنتا (وزیر امور خارجه سابق افغانستان)
🔸 گفت‌و‌گو با سفیر ایران در افغانستان
🔸 از تسبیح تا ترنم/ محمدکاظم کاظمی
و...
--------------------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
نوروز و مهرگان
جدیدترین کتاب استاد دکتر شیرین بیانی منتشر شد.
......
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 نوروز و مهرگان
متنی به قلم دکتر علی‌ اکبر جعفری نُدوشن به مناسبت چاپ کتاب «نوروز و مهرگان» جدیدترین کتاب استاد دکتر شیرین بیانی (اسلامی نُدوشن)

نوروز و مهرگان کتاب تازه‌ای است از مهربانوی تاریخ و فرهنگ ایران، دکتر شیرین بیانی، که توسط نشر جامی انتشار یافته است.
این کتاب را خانم دکتر بیانی‌ در سال‌های اخیر در حالی که سخت به پرستاری از همسر دانشور خود -دکتر اسلامی ندوشن- مشغول بود به پژوهش و نگارش در آورده است. هرازگاهی که از باب احوال‌پرسی جویای حال و کارشان می‌شدم در کنار حال و مقال زندگی، گریزی هم به تدوین این کتاب می‌زد و آرزو می‌کرد تا در زمان حیاتش صورت طبع و نشر یابد.
عشق و همت ستودنی این بانو دانشمند در خلق این اثر در حالی که با عوارض جسمی دهه نهم زندگی دست و پنجه نرم می‌کرد و هم‌چون همیشه بانوی سرا و تیماردار همسر خویش بود، بسیار در خور ستایش و درس‌آموز بود.
هویت ملی هر کشور ریشه در فرهنگ آن کشور دارد و فرهنگ نیز از آبشخور تاریخ مشروب می‌شود. خاندان بیانی همواره باغبان تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم بوده اند واین کتاب، نوبرانه دیگری از آن باغستان تاریخ‌پژوهشی آنهاست.
جلد کتاب با هنرآرایی استاد محمود رهبران به خط زیبای نستعلیق و طرح گل و مرغ که از روی نقاشی‌های بر جای‌مانده از سفالینه‌های ایران باستان و دیوار نگاره‌های دوره ساسانیان الهام گرفته، مزین شده است.
ایرانیان جشن‌ها و مراسم‌های خاص ملی را همواره به نیکی پاس داشته‌اند ... در میان آنها، دو جشن از همه مهم‌تر بوده که عبارتند از "نوروز و مهرگان". نوروز پیش درآمد بهار به همراه سرسبزی طبیعت و رخت بربستن سردی و رخوت زمستان بوده، در حالی که مهرگان در نیمه دوم سال است، یعنی هنگامی که گرمای سوزان تابستان سپری شده و هوای معتدل پاییزی آغاز می‌شود.
مهرگان که جشنی کمتر شناخته‌شده است، دومین جشن مهم ایران باستان بعد از عید نوروز است که از شانزدهمین روز ماه مهر آغاز می‌شود. مهرماه، ماهِ مخصوص فرشته فروغ و روشنایی است و ۱۶ مهر، به مهرروز نامیده می‌شود. این جشن که شروعش به فریدون نسبت داده شده معمولاً در ۵ تا ۶ روز برگزار می‌شده است و همانند نوروز دارای اعتدال کیهانی است. در دوره‌هایی از تاریخ ایران، این روز به ‌عنوان سال نو جشن گرفته می‌شده است و به ‌نوعی به‌ جای نوروز بهاری، نوروز پاییزی آغاز سال در نظر گرفته می‌شده است.
برای خانم دکتر بیانی آرزوی سلامتی و طول عمر داریم و تردید نداریم که خوانندگان این کتاب هم چون همیشه از متن تحقیق دکتر بیانی نهایت بهره را خواهند برد.
__
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
دکتر اسلامی نُدوشن
نوروز و مهرگان جدیدترین کتاب استاد دکتر شیرین بیانی منتشر شد. ...... کانال دکتر اسلامی نُدوشن @dr_eslaminodoushan
پیام خانم دکتر شیرین بیانی (اسلامی ندوشن)، به مناسبت جشن مهرگان و رونمایی از کتاب نوروز و مهرگان

🔰 بدون ایران، زنده نمی‌مانم

نوروز را افزون بر نمادهای شاد ظاهری‌اش باید بیشتر گرامی داشت؛ اوضاع کنونی زمانه مرا به سویی سوق داد که بیش از پیش در باب گرامیداشت سنن ایرانی جهت درک ژرف‌تر ایرانیان بگویم و بنویسم. با توجه به دیرینگی چهارهزار ساله نوروز، با اینهمه گرفتاریها، مصیبتها، فراز و نشیبهایی که آمده و رفته، چگونه ماندگار شده و پایدار بوده؟ پس بدانید که این ملت دارای نیرویی است که با سُنّت آشناست و آنرا نگه میدارد؛ این انگیزه من بود….

نوروز و مهرگان پیام‌آوران زایش و رویش هستند و اینجاست که ادبیات و شعر با قدرت به کار آمد؛ اگر ادبیات نبود نوروز نوشته نمی‌شد. منوچهری دامغانی، رودکی و … اگر نبودند نوروز درست نوشته نمی‌شد. این افراد به خوبی ریزه‌کاریها را با لُطف خوش نوشته‌اند. مهمترین منابع ما در مورد نوروز و مهرگان شعرا هستند به ویژه منوچهری.

من بدون کتاب و بدون ایران زنده نمی‌مانم و می‌بایستی بند ناف من با فرهنگ ایرانی مرتبط باشد در غیراینصورت خواهم مُرد. نگارش این کتاب مرا از فکر و خیال غربت، دوری از میهن و فرهنگ رها می‌کرد. هر ایرانی چنانچه به فرهنگ پناه ببرد برایش مانند دارویی شبیه مسکّن است.»/ أمرداد
___
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰 استاد دکتر شیرین بیانی:
من بی کتاب نمی‌توانم زندگی کنم. من بی ایران نمی‌توانم زندگی کنم. بند ناف من با فرهنگ ایرانی باید مرتبط باشد، اگر قیچی شود، می‌اُفتم و می‌میرم. در سخت‌ترین شرایط چه درونی چه بیرونی، باید به فرهنگ ایرانی پناه بُرد. فرهنگ یک دارو است، مثل مُسَکّن.

(پیام صوتی در گفت‌وگو با دکتر جواد عباسی به مناسبت جشن مهرگان و رونمایی از کتاب نوروز و مهرگان: پیام‌آوران زایش و رویش)
-----------------
استاد دکتر اسلامی نُدوشن:
  با فروتنی می‌توانم بگویم که طی این [شصت] سال کسی بوده‌ام که دو کلمه «ایران» و «فرهنگ» را بیش از هر کس بر قلم آورده است. دلیلش روشن است. زیرا بی‌ ایران و بی‌ فرهنگ ما نمی‌توانستیم شخصیت ملی داشته باشیم. ایران برای ما شبیه به هواست که انسان بی آن‌که به آن آگاهی داشته باشد، یا از آن قدردان باشد، آن را تنفس می‌کند و خود را زنده نگاه می‌دارد.
(راه و بی راه، ص ۵)

سر تا به قدم رنگ و نگاری جانا
من پایيزم، تو نوبهاری جانا
آن گوهر یک‌دانه که من می‌طلبم
دانم داری، نگو نداری جانا
(بهار در پاییز)
----------
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
افسانه بگو بهار افسانه بگو
شب می‌گذرد ز صبح جانانه بگو

----
گستره مرزهای فرهنگی ايران تا آنجايی است كه «نوروز» را پاس می‌دارند.

سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرّخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار
----
ایران بنا به خاصیت اقلیمی خود این موهبت را یافته است که سال نو خود را با بهار آغاز کند و ایرانی در هر موقعیتی، چه در غم و چه در شادی، از برگزاری آیین نوروز باز نمانده، همراه با این امید که سالی بهتر از سال پیش در برابر داشته باشد.
بهار، فصل زایش و رویش و سرسبزی است. در کمتر زبانی به اندازه زبان فارسی ستایش بهار بر زبان آمده باشد.
دیوان حافظ را می‌توان یک «بهارنامه» خواند:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی...
یا: رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید...

و سعدی نام کتاب خود را گلستان و بوستان گذارده و از دوست خود دعوت می‌کند که:
بیا که وقت بهار است تا من و تو به هم
به دیگران نگذاریم باغ و صحرا را

و فردوسی کشور ایران را به بهار تشبیه می‌کند:
که ایران چو باغی است خرم بهار
همیـــشه شکـــفته گل کامگار
@dr_eslaminodoushan
به‌منظور حق‌شناسی برای قهرمانان ایران که مدت‌هاست کمک حال مردم سیل‌زده سیستان و بلوچستان هستند و درخواست از مردم ایران برای کمک به این عزیزان

بیایید اعتقاد بیاوریم لذت‌هایی هست بسی پاینده‌تر و والاتر از لذت‌های مورد پسند فرومایگان، و آن لذت اندیشه به حال محرومان و از یاد رفتگان است، لذت دفاع از حقیقت و عدالت.
----
‍  مَــــرد بـــاش
من نگویم که چه‌سان عمر گذار ای دوست
یا چه ره بِسپُر زین راه و چه ره مَسپُر
من نگویم زِ کژ و راست کدامین بِـهْ
که گنه بهتر، یا بی‌گنهی بهتر
من نگویم که رهِ امن و سلامت گیر
یا به میدانِ نبرد آی و دلیری کن
من نگویم که به پیری، چو جوانان باش
یا به بُرنایی، فرتوتی و پیری کن

من نگویم که به نیرنگ و ستم بِگْرای
نیز خود با تو نگویم: به نکویی کوش
من نگویم که خطا آن و صواب این است
تو بدان سنّت مگْرای و بدین ره رو
دانش‌افروز و یا دشمنِ دانش باش
یا چنین بین و چنین گوی و چنین بِشنو

زین همه هیچ نمی‌گویم و می‌گویم
با تو این نکته که دانی که چه باید کرد:
هر که باشیّ و به هرگونه گذاری عمر
مرد باش ای دوست، ای دشمنِ دانا، مَــرد
____
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
2025/10/23 16:16:43
Back to Top
HTML Embed Code: