انسان خوب در شاهنامه چگونه کسی است؟
انسانی است که به زحمت میشود گفت که با امروز مناسبت دارد. کما آنکه حتی در آن زمانها هم کسانی که در شاهنامه به خوبی شناخته شدهاند، جای محکمی در زندگی نیافتهاند. تقریبا همه آنها خیلی زود مردهاند و آن تعداد کسانی هم که زندگی کردهاند زندگی آنها با کشمکش و رنج همراه بوده است.
به هر حال برای ما که در کار وداع کردن با گذشته هستیم، خالی از فایده نیست که ببینیم گذشتگان نسبت به انسان خوب و انسان بد چه نظری داشتهاند، زیرا شاهنامه چکیده فرهنگ و فرزانگی ایران پیش از اسلام است و تنها در این کتاب است که ما میتوانیم به ذخیرهای از تجربهها و آموختههای پدران خود در طی سالیان دراز دست یابیم.
بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
۱- خردمندی: هیچ صفتی برای مرد و زن بالاتر از خردمندی نیست کسی که از خرد برخوردار است میداند که چگونه باید زندگی کند. هرگز زیان نمیبیند و به راه کژ نمیافتد، خرد، گوهر زندگی است، چون آن را یافتی رستگاری این جهان و آن جهان با تست.
۲- فرهنگ: پس از خرد فرهنگ میآید. در واقع این دو به هم وابستهاند. خردمند به فرهنگ روی میبرد، و با فرهنگ از خرد نصیب مییابد. خاصیت فرهنگ آن است که به ما راه و رسم زندگی میآموزد و انسانیت ما را میشکفاند. فرهنگ اکتسابی است، هر چند برای دست یافتن به آن، آمادگی ذاتی لازم است.
مرد با فرهنگ از اعتدال و آهستگی رفتار برخوردار است.
۳- صلحطلبی: با آنکه شاهنامه کتاب جنگها است، با اینحال مرد خوب کسی است که صلح طلب باشد. تنها در یک مورد جنگ رواست، و آن جنگ بر ضد بدی است. جنگهای کینخواهی نیز از این جهت واجب است که برای مجازات گناهکار است.
۴- بیآزاری: انسان خوب به کسی آزار نمیرساند. مصراع معروف «میازار موری که دانه کش است»، همه حکمت شاهنامه را در خود خلاصه کرده است. فریدون به پسرش ایرج میگوید:
نباید ز گیتی تو را یار جست
بیآزاری و راستی یار تست
بیآزاری جنبهٔ خودداری دارد، جنبه مثبت آن خدمتگزاری است، و همه مردان خوب شاهنامه سعی داشتهاند که خدمتگزار مردم باشند.
۵- نام نیک: این درست نیست که انسان به هر قیمتی شد زندگی کند، باید با نیکنامی و سربلندی عمر بسر برد. در نظر پهلوانان خوب شاهنامه، مرگ بهتر از بد نامی است، چنانکه در این بیت آمده است:
بنام ار بریزی مرا گفت خون
به از زندگانی به ننگ اندرون
کتاب نوشتههای بیسرنوشت، دکتر محمدعلی اسلامیندوشن، ص ۶۶-۵۴
✅کانال دکتر اسلامی ندوشن
@dr_eslaminodoushan
انسانی است که به زحمت میشود گفت که با امروز مناسبت دارد. کما آنکه حتی در آن زمانها هم کسانی که در شاهنامه به خوبی شناخته شدهاند، جای محکمی در زندگی نیافتهاند. تقریبا همه آنها خیلی زود مردهاند و آن تعداد کسانی هم که زندگی کردهاند زندگی آنها با کشمکش و رنج همراه بوده است.
به هر حال برای ما که در کار وداع کردن با گذشته هستیم، خالی از فایده نیست که ببینیم گذشتگان نسبت به انسان خوب و انسان بد چه نظری داشتهاند، زیرا شاهنامه چکیده فرهنگ و فرزانگی ایران پیش از اسلام است و تنها در این کتاب است که ما میتوانیم به ذخیرهای از تجربهها و آموختههای پدران خود در طی سالیان دراز دست یابیم.
بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:
۱- خردمندی: هیچ صفتی برای مرد و زن بالاتر از خردمندی نیست کسی که از خرد برخوردار است میداند که چگونه باید زندگی کند. هرگز زیان نمیبیند و به راه کژ نمیافتد، خرد، گوهر زندگی است، چون آن را یافتی رستگاری این جهان و آن جهان با تست.
۲- فرهنگ: پس از خرد فرهنگ میآید. در واقع این دو به هم وابستهاند. خردمند به فرهنگ روی میبرد، و با فرهنگ از خرد نصیب مییابد. خاصیت فرهنگ آن است که به ما راه و رسم زندگی میآموزد و انسانیت ما را میشکفاند. فرهنگ اکتسابی است، هر چند برای دست یافتن به آن، آمادگی ذاتی لازم است.
مرد با فرهنگ از اعتدال و آهستگی رفتار برخوردار است.
۳- صلحطلبی: با آنکه شاهنامه کتاب جنگها است، با اینحال مرد خوب کسی است که صلح طلب باشد. تنها در یک مورد جنگ رواست، و آن جنگ بر ضد بدی است. جنگهای کینخواهی نیز از این جهت واجب است که برای مجازات گناهکار است.
۴- بیآزاری: انسان خوب به کسی آزار نمیرساند. مصراع معروف «میازار موری که دانه کش است»، همه حکمت شاهنامه را در خود خلاصه کرده است. فریدون به پسرش ایرج میگوید:
نباید ز گیتی تو را یار جست
بیآزاری و راستی یار تست
بیآزاری جنبهٔ خودداری دارد، جنبه مثبت آن خدمتگزاری است، و همه مردان خوب شاهنامه سعی داشتهاند که خدمتگزار مردم باشند.
۵- نام نیک: این درست نیست که انسان به هر قیمتی شد زندگی کند، باید با نیکنامی و سربلندی عمر بسر برد. در نظر پهلوانان خوب شاهنامه، مرگ بهتر از بد نامی است، چنانکه در این بیت آمده است:
بنام ار بریزی مرا گفت خون
به از زندگانی به ننگ اندرون
کتاب نوشتههای بیسرنوشت، دکتر محمدعلی اسلامیندوشن، ص ۶۶-۵۴
✅کانال دکتر اسلامی ندوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from عکس نگار
🟢به مناسبت ۸مهر،روز بزرگداشت مولوی
#معرفی_کتاب
کتاب «دمساز دو صد کیش» یکی دیگر از تالیفات دکتر شیرین بیانی است که به بررسی زندگی جلالالدین بلخی معروف به مولانا میپردازد. این کتاب از آغاز مهاجرت مولانا به همراه پدرش به بغداد، آناتولی و قونیه آغاز شده و بعد از آن دوران تحصیل وی در دمشق، ملاقات با شمس تبریزی و تغییر از یک فقیه سجادهنشین به یک عارف دلسوخته که آتش به جهان زد و «مثنوی معنوی» و «فیه ما فیه» را نوشت، ترسیم شده است. مؤلف در این کتاب سعی کرده جنبههای گوناگون زندگی مولانا جلالالدین را «با پیروی از طرز اندیشه خود وی» مورد بررسی قرار دهد.
کتاب در دو بخش تدوین شده است. دکتر بیانی در بخش نخست به «خاندان و سرچشمههای فکری مولانا جلالالدین» میپردازد و تأثیر مکاتب مختلف تصوف و نیز اندیشه عرفانی شمسالدین تبریزی بر مولانا در این بخش مورد بحث قرار میدهد. بخش دوم کتاب به «اندیشههای عرفانی، علمی و سیاسی مولانا» اختصاص دارد. نکته جالب توجه اینکه در فصل پایانی کتاب به تبحر و توجه مولانا به امر نجوم توجه کرده است. در حالی که ظاهرا بعید به نظر میآید که یک عارف به نجوم نیز بپردازد. اما مولانا در کتاب «مثنوی معنوی» نیز به نجوم اشاره میکند. «دمساز دو صد کیش» پس از کتاب بدیعالزمان فروزانفر، پرویز ناتلخانلری و دکتر عبدالحسین زرینکوب یکی از کتابهای پرمایهای است که به شرح مولانا پرداخته است. اگرچه باید بگویم من هر کتابی که از این بانوی محقق مطالعه کردم برای خود وزن و مایه علمی داشته و حاکی از نکات بسیار پرمعنی است که بر دانستههای ما افزوده است.
✍🏻دکتر اللهیار خلعتبری|استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی تهران
_
@dr_eslaminodoushan
✅کانال دکتر اسلامی ندوشن
#معرفی_کتاب
کتاب «دمساز دو صد کیش» یکی دیگر از تالیفات دکتر شیرین بیانی است که به بررسی زندگی جلالالدین بلخی معروف به مولانا میپردازد. این کتاب از آغاز مهاجرت مولانا به همراه پدرش به بغداد، آناتولی و قونیه آغاز شده و بعد از آن دوران تحصیل وی در دمشق، ملاقات با شمس تبریزی و تغییر از یک فقیه سجادهنشین به یک عارف دلسوخته که آتش به جهان زد و «مثنوی معنوی» و «فیه ما فیه» را نوشت، ترسیم شده است. مؤلف در این کتاب سعی کرده جنبههای گوناگون زندگی مولانا جلالالدین را «با پیروی از طرز اندیشه خود وی» مورد بررسی قرار دهد.
کتاب در دو بخش تدوین شده است. دکتر بیانی در بخش نخست به «خاندان و سرچشمههای فکری مولانا جلالالدین» میپردازد و تأثیر مکاتب مختلف تصوف و نیز اندیشه عرفانی شمسالدین تبریزی بر مولانا در این بخش مورد بحث قرار میدهد. بخش دوم کتاب به «اندیشههای عرفانی، علمی و سیاسی مولانا» اختصاص دارد. نکته جالب توجه اینکه در فصل پایانی کتاب به تبحر و توجه مولانا به امر نجوم توجه کرده است. در حالی که ظاهرا بعید به نظر میآید که یک عارف به نجوم نیز بپردازد. اما مولانا در کتاب «مثنوی معنوی» نیز به نجوم اشاره میکند. «دمساز دو صد کیش» پس از کتاب بدیعالزمان فروزانفر، پرویز ناتلخانلری و دکتر عبدالحسین زرینکوب یکی از کتابهای پرمایهای است که به شرح مولانا پرداخته است. اگرچه باید بگویم من هر کتابی که از این بانوی محقق مطالعه کردم برای خود وزن و مایه علمی داشته و حاکی از نکات بسیار پرمعنی است که بر دانستههای ما افزوده است.
✍🏻دکتر اللهیار خلعتبری|استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی تهران
_
@dr_eslaminodoushan
✅کانال دکتر اسلامی ندوشن
Forwarded from عکس نگار
🟢به مناسبت۸مهر، روز بزرگداشت مولوی
#معرفی_کتاب
✅ کتاب باغ سبز عشق، نوشته دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
(تهران: نشر یزدان، چاپ دوم، 1384 ،وزیری، 952ص)
«باغ سبز عشق» حاوی گزيده مثنوی مولوی، همراه با بعضی توضيحات است. مقدّمه و توضيح، خود بالغ بر سيصد صفحه میشوند. كتاب دارای دو بدنه است: يكی داستانهای برجسته مثنوی، و ديگری مسائلِ اصلیِ مطرحشده در كتاب، چون عشق، علم، عقل، جبر و اختيار، اصل و فرع و بطور كلّی زندگی و مرگ...
در مقدّمه آن آمده است:
«اگر شاهنامه حماسه دوره باستانی اقوام ايرانی است، مثنوی مولوی را میتوان حماسه ايران بعد از اسلام خواند. با همه تفاوتهایی كه در اين ميان ديده میشود، اين دو كتاب از جهتی در كنار هم قرار میگيرند. منظور آن است كه هر دو در دو زمان متفاوت، و از دو زاويه، از موضوعی مشترک حرف میزنند و آن گوهر انسانی و آزادی است. شاهنامه میگويد كه بر روی زمين چگونه بايد سرشار، سرفراز و برومند زندگی كرد. مثنوی میگويد كه گرچه در اين جا اسباب تماميّت آدمی فراهم نيست، بايد به گونهای زيست كه بر عيار انسانيّت آدمی افزوده گردد.»
«مثنوی كتاب فضایی است، كتاب كهكشانی. هفتصد سال پيش از آنكه انسان بر كره ماه پای نهد، يا در بسيط آسمانها به جولان آيد، او او را از طريق انديشه و كلام به فضای نامنتها دعوت كرده است. در زبان فارسی كه نه، گمان نمی.كنم در زبان ديگری هم اثری به وجود آمده باشد كه مانند مثنوی آنهمه انسان را به پرواز وعده داده باشد.»
«از اين ژرفا كه نگاه كنيم، شاهنامه و مثنوی دو كتاب متكامل می شوند.»
انديشه مولانا البته اشراقی است، برهانی نيست، ولی از ديدگاه اشراقی هرچه تا زمان او از ساحت فكر عبور كرده يا در تصوّر گنجيده، و هرچه در پيوند دادن زمين و آسمان كوشایی به خرج داده بوده، در كتاب او جای گرفته.»
«مثنوی يک «آرمانشهر» است كه اگر بخواهند از روی طرح و توصيه آن جامعهای را پیريزی كنند، البته میسر نخواهد بود؛ اما هرچه بتواند در حيطه آرزو قرار گيرد در آن جای گرفته و آن خود خارج از فراخنای جهان بزرگ نيست؛ و «جهان بزرگ» در درون همين جهان است، دسترسناپذير، ولی گواهگر شأن انسان كه هرگز از طلبش باز نايستاده.»
«مثنوی در عين حال، يک كتاب زمينی هم هست. هيچ نكتهای از نيازهای زيستی بشر در آن به غفلت سپرده نشده است. مانند درخت، ريشه در خاک دارد و سر بر آسمان.»
«عشق ندای اوّل اوست، و اين عشق، مفهوم بسيار وسيعی دارد. از ديدار يار دلنواز و گرمای تن در «شهری كه در وی دلبر است»، تا برسد به مهر کل بشریّت، زيبایی و تازگی، گذشت و دريا دلی، خلاصه زندگی هميشه بهار.»
✅«باغ سبز عشق» در مجموع خود، «جانبينی» و «جهانبينی» مولوی را در بر میگيرد، و اين «گزينه» طوری ترتيب داده شده است كه در گزيده بودنش به «مجموعيّت» انديشه مولانا خدشهای وارد نيايد.
ديباچه كتاب به اين صورت خاتمه میيابد:
«...اميد من آن است كه زنان و مردان غوطه ور در زندگی روزمرّه، بخصوص جوانان، اندک فراغتی برای خود دست و پا كنند و گاه به گاه صفحهای از شاهنامه و مثنوی را بخوانند، و از اين طريق روح زنگار خورده را صيقل دهند، تا شايد به اين كور سوی تعيين برسند كه علی رغم دود و دم ها و هيمنه ماشين، رضايت خاطر انسانی زمانی روی مینمايد كه آن جوهرِ جوهرِ جوهرِ انسانی، هنوز آخرين رمق خود را از دست نداده باشد.»
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
#معرفی_کتاب
✅ کتاب باغ سبز عشق، نوشته دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
(تهران: نشر یزدان، چاپ دوم، 1384 ،وزیری، 952ص)
«باغ سبز عشق» حاوی گزيده مثنوی مولوی، همراه با بعضی توضيحات است. مقدّمه و توضيح، خود بالغ بر سيصد صفحه میشوند. كتاب دارای دو بدنه است: يكی داستانهای برجسته مثنوی، و ديگری مسائلِ اصلیِ مطرحشده در كتاب، چون عشق، علم، عقل، جبر و اختيار، اصل و فرع و بطور كلّی زندگی و مرگ...
در مقدّمه آن آمده است:
«اگر شاهنامه حماسه دوره باستانی اقوام ايرانی است، مثنوی مولوی را میتوان حماسه ايران بعد از اسلام خواند. با همه تفاوتهایی كه در اين ميان ديده میشود، اين دو كتاب از جهتی در كنار هم قرار میگيرند. منظور آن است كه هر دو در دو زمان متفاوت، و از دو زاويه، از موضوعی مشترک حرف میزنند و آن گوهر انسانی و آزادی است. شاهنامه میگويد كه بر روی زمين چگونه بايد سرشار، سرفراز و برومند زندگی كرد. مثنوی میگويد كه گرچه در اين جا اسباب تماميّت آدمی فراهم نيست، بايد به گونهای زيست كه بر عيار انسانيّت آدمی افزوده گردد.»
«مثنوی كتاب فضایی است، كتاب كهكشانی. هفتصد سال پيش از آنكه انسان بر كره ماه پای نهد، يا در بسيط آسمانها به جولان آيد، او او را از طريق انديشه و كلام به فضای نامنتها دعوت كرده است. در زبان فارسی كه نه، گمان نمی.كنم در زبان ديگری هم اثری به وجود آمده باشد كه مانند مثنوی آنهمه انسان را به پرواز وعده داده باشد.»
«از اين ژرفا كه نگاه كنيم، شاهنامه و مثنوی دو كتاب متكامل می شوند.»
انديشه مولانا البته اشراقی است، برهانی نيست، ولی از ديدگاه اشراقی هرچه تا زمان او از ساحت فكر عبور كرده يا در تصوّر گنجيده، و هرچه در پيوند دادن زمين و آسمان كوشایی به خرج داده بوده، در كتاب او جای گرفته.»
«مثنوی يک «آرمانشهر» است كه اگر بخواهند از روی طرح و توصيه آن جامعهای را پیريزی كنند، البته میسر نخواهد بود؛ اما هرچه بتواند در حيطه آرزو قرار گيرد در آن جای گرفته و آن خود خارج از فراخنای جهان بزرگ نيست؛ و «جهان بزرگ» در درون همين جهان است، دسترسناپذير، ولی گواهگر شأن انسان كه هرگز از طلبش باز نايستاده.»
«مثنوی در عين حال، يک كتاب زمينی هم هست. هيچ نكتهای از نيازهای زيستی بشر در آن به غفلت سپرده نشده است. مانند درخت، ريشه در خاک دارد و سر بر آسمان.»
«عشق ندای اوّل اوست، و اين عشق، مفهوم بسيار وسيعی دارد. از ديدار يار دلنواز و گرمای تن در «شهری كه در وی دلبر است»، تا برسد به مهر کل بشریّت، زيبایی و تازگی، گذشت و دريا دلی، خلاصه زندگی هميشه بهار.»
✅«باغ سبز عشق» در مجموع خود، «جانبينی» و «جهانبينی» مولوی را در بر میگيرد، و اين «گزينه» طوری ترتيب داده شده است كه در گزيده بودنش به «مجموعيّت» انديشه مولانا خدشهای وارد نيايد.
ديباچه كتاب به اين صورت خاتمه میيابد:
«...اميد من آن است كه زنان و مردان غوطه ور در زندگی روزمرّه، بخصوص جوانان، اندک فراغتی برای خود دست و پا كنند و گاه به گاه صفحهای از شاهنامه و مثنوی را بخوانند، و از اين طريق روح زنگار خورده را صيقل دهند، تا شايد به اين كور سوی تعيين برسند كه علی رغم دود و دم ها و هيمنه ماشين، رضايت خاطر انسانی زمانی روی مینمايد كه آن جوهرِ جوهرِ جوهرِ انسانی، هنوز آخرين رمق خود را از دست نداده باشد.»
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
📚از کتاب زندگی،عشق و دیگر هیچ(گفتوشنود با دکتر اسلامی نُدوشن،خرداد۱۳۸۹):
🔰 سؤال: ظاهر این است که دهه ۴۰ اوج شعر نو و دهه ۵۰ دهه تداوم و تحلیل آن است. از شاعران دهه ۴۰ تنها یک تن با دو تن در قید حیات اند که یکی از آنها محمدرضا شفیعی کدکنی است.. شما شعر شفیعی کدکنی را از منظر نوپردازی چگونه میبینید؟
✅ پاسخ دکتر اسلامی نُدوشن:
دکتر محمّدرضا شفیعیکدکنی در ایران به عنوانِ یک محقّق و یک استاد ادبیاتِ درجهی اوّل شناخته شده.
ایشان اندکی بعد از من به دانشکده آمدند، یادم است که مورد ایشان در گروه مطرح شد و چون صلاحیّتِ ایشان محرز بود، بیدرنگ پذیرفته گشت.مدّتی با هم همکار بودیم،تا اینکه ایشان چندی بعد به «پرینستون»رفت.
✅ عکس:از صفحه بخارا
✅ متن کامل پست بعد
✅ دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 سؤال: ظاهر این است که دهه ۴۰ اوج شعر نو و دهه ۵۰ دهه تداوم و تحلیل آن است. از شاعران دهه ۴۰ تنها یک تن با دو تن در قید حیات اند که یکی از آنها محمدرضا شفیعی کدکنی است.. شما شعر شفیعی کدکنی را از منظر نوپردازی چگونه میبینید؟
✅ پاسخ دکتر اسلامی نُدوشن:
دکتر محمّدرضا شفیعیکدکنی در ایران به عنوانِ یک محقّق و یک استاد ادبیاتِ درجهی اوّل شناخته شده.
ایشان اندکی بعد از من به دانشکده آمدند، یادم است که مورد ایشان در گروه مطرح شد و چون صلاحیّتِ ایشان محرز بود، بیدرنگ پذیرفته گشت.مدّتی با هم همکار بودیم،تا اینکه ایشان چندی بعد به «پرینستون»رفت.
✅ عکس:از صفحه بخارا
✅ متن کامل پست بعد
✅ دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
📚از کتاب زندگی،عشق و دیگر هیچ(گفتوشنود با دکتر اسلامی نُدوشن،خرداد۱۳۸۹):
🔰 سؤال: ظاهر این است که دهه ۴۰ اوج شعر نو و دهه ۵۰ دهه تداوم و تحلیل آن است. از شاعران دهه ۴۰ تنها یک تن با دو تن در قید حیات اند که یکی از آنها محمدرضا شفیعی کدکنی است.. شما شعر شفیعی کدکنی را از منظر نوپردازی چگونه میبینید؟
✅ پاسخ دکتر اسلامی نُدوشن:
دکتر محمّدرضا شفیعیکدکنی در ایران به عنوانِ یک محقّق و یک استاد ادبیاتِ درجهی اوّل شناخته شده.
ایشان اندکی بعد از من به دانشکده آمدند، یادم است که مورد ایشان در گروه مطرح شد و چون صلاحیّتِ ایشان محرز بود، بیدرنگ پذیرفته گشت.مدّتی با هم همکار بودیم،تا اینکه ایشان چندی بعد به «پرینستون»رفت.
✅ شفیعیکدکنی شاعر مهمّی است و از معدود کسانی است که ادبیاتِ گذشته را خوب میشناسد. این آشنایی با ادب فارسی حُسنی است برای کار، چون پایه و مایه به کار میبخشد.یک چیز در کنار شاعری او قرار گرفته است و آن جنبه تحقیق آکادمیکی او است که در سطح بالاست.
✅ چند قطعه از سرودههای ایشان در دهههای گذشته خیلی شهرت پیدا کرد، از جمله شعری که میگوید:
به کجا چنین شتابان؟ گَوَن از نسیم پرسید.
این «به کجا چنین شتابان...» هشدار به کسانی است که در «به راهِ بادیه رفتن» سر از پا نمیشناسند.
✅ *به بهانه قدردانی از وجودِ نازنینِ استاد بزرگ فرهنگ و ادبیات ایران،دکتر محمّدرضا شفیعی کدکنی
✅ *عکس از دیدار با دکتر شفیعی کدکنی،شبِ مرحوم دکتر محمدجعفر محجوب،دوازدهم بهمن ۱۳۹۴
✅ عکس:از صفحه بخارا
✅ دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_____
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 سؤال: ظاهر این است که دهه ۴۰ اوج شعر نو و دهه ۵۰ دهه تداوم و تحلیل آن است. از شاعران دهه ۴۰ تنها یک تن با دو تن در قید حیات اند که یکی از آنها محمدرضا شفیعی کدکنی است.. شما شعر شفیعی کدکنی را از منظر نوپردازی چگونه میبینید؟
✅ پاسخ دکتر اسلامی نُدوشن:
دکتر محمّدرضا شفیعیکدکنی در ایران به عنوانِ یک محقّق و یک استاد ادبیاتِ درجهی اوّل شناخته شده.
ایشان اندکی بعد از من به دانشکده آمدند، یادم است که مورد ایشان در گروه مطرح شد و چون صلاحیّتِ ایشان محرز بود، بیدرنگ پذیرفته گشت.مدّتی با هم همکار بودیم،تا اینکه ایشان چندی بعد به «پرینستون»رفت.
✅ شفیعیکدکنی شاعر مهمّی است و از معدود کسانی است که ادبیاتِ گذشته را خوب میشناسد. این آشنایی با ادب فارسی حُسنی است برای کار، چون پایه و مایه به کار میبخشد.یک چیز در کنار شاعری او قرار گرفته است و آن جنبه تحقیق آکادمیکی او است که در سطح بالاست.
✅ چند قطعه از سرودههای ایشان در دهههای گذشته خیلی شهرت پیدا کرد، از جمله شعری که میگوید:
به کجا چنین شتابان؟ گَوَن از نسیم پرسید.
این «به کجا چنین شتابان...» هشدار به کسانی است که در «به راهِ بادیه رفتن» سر از پا نمیشناسند.
✅ *به بهانه قدردانی از وجودِ نازنینِ استاد بزرگ فرهنگ و ادبیات ایران،دکتر محمّدرضا شفیعی کدکنی
✅ *عکس از دیدار با دکتر شفیعی کدکنی،شبِ مرحوم دکتر محمدجعفر محجوب،دوازدهم بهمن ۱۳۹۴
✅ عکس:از صفحه بخارا
✅ دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_____
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
🔰 محمدرضا شفیعی کدکنی
✅ به مناسبت 19 مهر ماه زادروز استاد شفیعی کدکنی
❇️ در این شب ها
که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر می ترسد
❇️ در این شب ها
که هر آیینه با تصویر بیگانه ست
و پنهان می کند هر چشمهای
سِـر و سرودش را
❇️ چنین بیدار و دریاوار
تویی تنها که می خوانی
تویی تنها که می خوانی
❇️ شفیعی کدکنی
________________
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
✅ به مناسبت 19 مهر ماه زادروز استاد شفیعی کدکنی
❇️ در این شب ها
که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر می ترسد
❇️ در این شب ها
که هر آیینه با تصویر بیگانه ست
و پنهان می کند هر چشمهای
سِـر و سرودش را
❇️ چنین بیدار و دریاوار
تویی تنها که می خوانی
تویی تنها که می خوانی
❇️ شفیعی کدکنی
________________
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
✅۲۵مهر سالروز کشتهشدن شاعر لبدوخته، فرخی یزدی
«زمانی که من هنوز نوآموز دبستانی بودم، داستان فرخی یزدی را میشنیدم که بر سرِ زبانها بود. میگفتند که چگونه به مناسبتِ شعری که در مدحِ آزادی گفته بود، ضیغمالدّوله بختیاری حاکم یزد داد دهانش را بدوزند، و او همانگونه با دهانِ دوخته بر دیوارِ زندان نوشته بود:
به زندان نگردد اگر عمر طی
من و ضیغمالدوله و ملک ری
آنگاه از شاعری و شهامت او حکایتها گفته میشد. دائیم که روزنامه «طوفان» را میدیده بود، بارها حرف او را به میان میآورد و بخصوص با آب و تاب تعریف میکرد که چگونه هر هفته یک رباعی راجع به موضوع روز میگفت و بالای روزنامه خود چاپ میکرد.
این تصور از فرخی در ذهنِ من بود تا آنکه شهریور بیست آمد و انتشار کتابهای ممنوع، آزاد گشت و از جمله دیوانِ فرّخی در دسترسِ مردم قرار گرفت.
همان زمان شعرهای فرخی را خواندم که به نظرم نه خوب آمد و نه بد. این روزها باز مروری بر آنها داشتم. بنظرم از شعر عشقی و عارف و حتی نسیم شمال، گیرایی کمتری دارد، ولی از لحاظ سیاسی و اجتماعی به همان درجه از اهمیت است. فرخی خود با زجری که در طی عمر کشید و زندگی پرتحرک دلیرانهای که داشت، باید قدرش به عنوان یک رهرو راه آزادی ایران محفوظ بماند.
تنوع شعرهای فرخی از همگنانش کمتر است. او غزلسرا و رباعیسراست و بیش از دیگران شعر را وسیله بیانِ مقصودِ سیاسی خود میداند، از این رو سبک روزنامهنگاری را با صنعت لفظی همراه میکند.
فرخی سوسیالیستمآب است و آرزوی استقرار حکومت کارگری از شعرهای او پیداست. با این حال، به هیچوجه نمیشود گفت که شعر سوسیالیستی میسراید. مضمونهای عمده شعر او همانهاست که نسیم و عشقی و عارف و بهار به کار بردهاند؛ یعنی فقدانِ آزادی، شیوعِ ظلم و تبعیض، استیلای سرمایهداری و جهلِ مردم. فرخی بیش از هر چیز از آزادی حرف میزند. فیالمثل :
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
📚روزها،ج۲،صص۳۳۲_۳۳۷
__
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
«زمانی که من هنوز نوآموز دبستانی بودم، داستان فرخی یزدی را میشنیدم که بر سرِ زبانها بود. میگفتند که چگونه به مناسبتِ شعری که در مدحِ آزادی گفته بود، ضیغمالدّوله بختیاری حاکم یزد داد دهانش را بدوزند، و او همانگونه با دهانِ دوخته بر دیوارِ زندان نوشته بود:
به زندان نگردد اگر عمر طی
من و ضیغمالدوله و ملک ری
آنگاه از شاعری و شهامت او حکایتها گفته میشد. دائیم که روزنامه «طوفان» را میدیده بود، بارها حرف او را به میان میآورد و بخصوص با آب و تاب تعریف میکرد که چگونه هر هفته یک رباعی راجع به موضوع روز میگفت و بالای روزنامه خود چاپ میکرد.
این تصور از فرخی در ذهنِ من بود تا آنکه شهریور بیست آمد و انتشار کتابهای ممنوع، آزاد گشت و از جمله دیوانِ فرّخی در دسترسِ مردم قرار گرفت.
همان زمان شعرهای فرخی را خواندم که به نظرم نه خوب آمد و نه بد. این روزها باز مروری بر آنها داشتم. بنظرم از شعر عشقی و عارف و حتی نسیم شمال، گیرایی کمتری دارد، ولی از لحاظ سیاسی و اجتماعی به همان درجه از اهمیت است. فرخی خود با زجری که در طی عمر کشید و زندگی پرتحرک دلیرانهای که داشت، باید قدرش به عنوان یک رهرو راه آزادی ایران محفوظ بماند.
تنوع شعرهای فرخی از همگنانش کمتر است. او غزلسرا و رباعیسراست و بیش از دیگران شعر را وسیله بیانِ مقصودِ سیاسی خود میداند، از این رو سبک روزنامهنگاری را با صنعت لفظی همراه میکند.
فرخی سوسیالیستمآب است و آرزوی استقرار حکومت کارگری از شعرهای او پیداست. با این حال، به هیچوجه نمیشود گفت که شعر سوسیالیستی میسراید. مضمونهای عمده شعر او همانهاست که نسیم و عشقی و عارف و بهار به کار بردهاند؛ یعنی فقدانِ آزادی، شیوعِ ظلم و تبعیض، استیلای سرمایهداری و جهلِ مردم. فرخی بیش از هر چیز از آزادی حرف میزند. فیالمثل :
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
📚روزها،ج۲،صص۳۳۲_۳۳۷
__
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت ۲۵ مهر روز شهادت فرخی یزدی شاعر آزادیخواه ایران
وطن نیز از آنجا مفهوم پیدا میکند که کانونِ «یادگارها» است، وگرنه خاکی بیش نیست، و یادگارها هم حاصلِ کوششِ انسانیاَند. ایران یعنی دستاوردهای انسانیاَش از گذشتههای دور.
@dr_eslaminodoushan
وطن نیز از آنجا مفهوم پیدا میکند که کانونِ «یادگارها» است، وگرنه خاکی بیش نیست، و یادگارها هم حاصلِ کوششِ انسانیاَند. ایران یعنی دستاوردهای انسانیاَش از گذشتههای دور.
@dr_eslaminodoushan
اگر ایران قدر خود را نداند، دیگران هم قدر او را نخواهند دانست. آنگاه کار به جایی میکشد که نورسیدگانِ سیاست به خود اجازه بدهند که مثلاً بر سر نام چند هزارسالهی خلیج فارس با او به مشاجره بپردازند...
📚برگریزان
--------
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
📚برگریزان
--------
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آب و سراب ایران
ایرانی چون بر سر چهار راه زندگی میکرده است، گویی همواره منتظر تحول و خبری است. امروز را به انتظار فردا به سر میبرده و آن را به امید فردای بهتر تحمل میکرده است. پیوسته چشم به راه پیک زندگی داشته است که از راه برسد، سواری که از میان گرد بیرون آید. اینکه ایرانی توانسته است تا امروز بر سر پا بماند و تاریخ مستمر خود را لنگانلنگان به جلو بکشاند، خود داستانی دارد که باید رمزهایش را جای دیگر به دقت شکافت.
واقع امر آن است که همه حوادث کم و بیش سختی که بر او گذشته، تاریخ او را منقطع نکرده است، تا نزدیک اضمحلال رسیده، ولی بریده نشده است.
در مجموع میتوان گفت که ملت ایران شبیه به آن بوتههای صحرایی چون قیچ و گز بوده است که زندگی در شدائد را میآموزند و ریشه خود را محکم میکنند و با کم آبی و سموم و داغی و سردی خو میگیرند و چون بادهای تند بوزد و یا شنهای انبوه روی آورد سر خود را خم میکنند و از نو پس از رفع خطر، برمیافرازند و عادت کردهاند که ذخیره حیاتی در خود داشته باشند که در خشکسالی و عسرت آن را به کار گیرند.
📚 کتاب برگریزان، ص۳۱
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
ایرانی چون بر سر چهار راه زندگی میکرده است، گویی همواره منتظر تحول و خبری است. امروز را به انتظار فردا به سر میبرده و آن را به امید فردای بهتر تحمل میکرده است. پیوسته چشم به راه پیک زندگی داشته است که از راه برسد، سواری که از میان گرد بیرون آید. اینکه ایرانی توانسته است تا امروز بر سر پا بماند و تاریخ مستمر خود را لنگانلنگان به جلو بکشاند، خود داستانی دارد که باید رمزهایش را جای دیگر به دقت شکافت.
واقع امر آن است که همه حوادث کم و بیش سختی که بر او گذشته، تاریخ او را منقطع نکرده است، تا نزدیک اضمحلال رسیده، ولی بریده نشده است.
در مجموع میتوان گفت که ملت ایران شبیه به آن بوتههای صحرایی چون قیچ و گز بوده است که زندگی در شدائد را میآموزند و ریشه خود را محکم میکنند و با کم آبی و سموم و داغی و سردی خو میگیرند و چون بادهای تند بوزد و یا شنهای انبوه روی آورد سر خود را خم میکنند و از نو پس از رفع خطر، برمیافرازند و عادت کردهاند که ذخیره حیاتی در خود داشته باشند که در خشکسالی و عسرت آن را به کار گیرند.
📚 کتاب برگریزان، ص۳۱
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
🔰 فریدون مشیری
✅ زاده : 30 شهریور 1305
❇️ درگذشت : 3 آبان 1379
✳️ مشیری در گفتارش به ندرت از خودش حرف میزد و بیشتر سخن از عشق میگفت.
✅ دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
________________
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
✅ زاده : 30 شهریور 1305
❇️ درگذشت : 3 آبان 1379
✳️ مشیری در گفتارش به ندرت از خودش حرف میزد و بیشتر سخن از عشق میگفت.
✅ دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
________________
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
کوروش یک نوآوریِ بینظیر کرد، و آن تساهل نسبت به اعتقاد و آیینِ دیگران بود. گواهیاَش در فتح بابِل و شکرگزاریِ یهودیان دیده میشود. این، نوعی آزاداندیشی بوده که هنوز هم پس از گذشت بیست و پنج قرن، دنیا در نیازِ آن به سر میبرد. کوروش و داریوش خوب میدانستند که چگونه قدرت را با مدارا همراه کنند. جمع کردن این دو متضاد، کار کوچکی نبوده، که این دو سردار به جهان آموختند.
📚 بازتابها
----------------
شرح عکس: یکی از قدیمیترین عکسها از مقبره کوروش است مربوط به دوره قاجار
----------------
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
📚 بازتابها
----------------
شرح عکس: یکی از قدیمیترین عکسها از مقبره کوروش است مربوط به دوره قاجار
----------------
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Iran DrEslamiNodoushan
DrJafariNodoushan
🎤 صوت جلسه هفتگی کتابخوانی دانشگاه یزد
با موضوع نقد و معرفی ایراننوشتههای دکتر اسلامی نُدوشن
با تأکید بر کتاب «ایران را از یاد نبریم»
با سخنرانی دکتر علی اکبر جعفری ندوشن
----------
سایر همراهان ارجمند و فرهنگدوست نیز اگر نشستهای تخصصی درخصوص آثار استاد دکتر اسلامی نُدوشن یا خانم دکتر شیرین بیانی برگزار کردهاند یا صوت، عکس و ویدئو از خودِ این اساتید دارند میتوانند جهت بارگزاری در صفحات تلگرام و اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن و دکتر شیرین بیانی به نشانی زیر در تلگرام ارسال دارند:
@lmamarezl
با سپاس
----------
کانال تلگرام دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
با موضوع نقد و معرفی ایراننوشتههای دکتر اسلامی نُدوشن
با تأکید بر کتاب «ایران را از یاد نبریم»
با سخنرانی دکتر علی اکبر جعفری ندوشن
----------
سایر همراهان ارجمند و فرهنگدوست نیز اگر نشستهای تخصصی درخصوص آثار استاد دکتر اسلامی نُدوشن یا خانم دکتر شیرین بیانی برگزار کردهاند یا صوت، عکس و ویدئو از خودِ این اساتید دارند میتوانند جهت بارگزاری در صفحات تلگرام و اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن و دکتر شیرین بیانی به نشانی زیر در تلگرام ارسال دارند:
@lmamarezl
با سپاس
----------
کانال تلگرام دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
سیمای فرهنگی در روزها.pdf
1.1 MB
مقاله سیمای فرهنگی ایران و یزد در «روزها»ی اسلامی نُدوشن
نویسنده: دکتر ابوالفضل مرشدی، عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد
بخشی از این مقاله:
محمدعلی اسلامی ندوشن در طول
زندگی خود بیشترین دغدغه را در مورد ایران داشته و برای بازشناسی این سرزمین تار یخی بسیار کوشیده است و همواره پیامش به همه ایرانیان این بوده که «ایران را از یاد نبریم». او آثار نوشتار ی متعددی از خود بر جای گذاشته است و کتابها و مقالههایش مخاطبان
بسیار ی یافته است، بهخصوص کتاب چهارجلدی خاطرات وی از سنین کودکی تا میانسالی با نام «روزها»، علاوهبر اینکه از نظر ادبی اثری برجسته و درخور تحلیل است، خواننده را با مقطعی مهم و پرچالش از تاریخ ایران، از ۱۳۰۸ تا ،۱۳۵۷ آشنا و بینشهای اجتماعی و سیاسی عمیقی را به او منتقل میکند.
-------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dreslaminodoushan
نویسنده: دکتر ابوالفضل مرشدی، عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد
بخشی از این مقاله:
محمدعلی اسلامی ندوشن در طول
زندگی خود بیشترین دغدغه را در مورد ایران داشته و برای بازشناسی این سرزمین تار یخی بسیار کوشیده است و همواره پیامش به همه ایرانیان این بوده که «ایران را از یاد نبریم». او آثار نوشتار ی متعددی از خود بر جای گذاشته است و کتابها و مقالههایش مخاطبان
بسیار ی یافته است، بهخصوص کتاب چهارجلدی خاطرات وی از سنین کودکی تا میانسالی با نام «روزها»، علاوهبر اینکه از نظر ادبی اثری برجسته و درخور تحلیل است، خواننده را با مقطعی مهم و پرچالش از تاریخ ایران، از ۱۳۰۸ تا ،۱۳۵۷ آشنا و بینشهای اجتماعی و سیاسی عمیقی را به او منتقل میکند.
-------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dreslaminodoushan
به چه میتوان امید بست؟
تنها با تکیه بر قابلیّت، اراده و دانش است که میتوان به نجات امید داشت. دانشِ تنها نیز کافی نیست، باید خردمندی با آن همراه گردد.
ما ناگزیریم دانش را از کشورهای پیشرفته بگیریم و خردمندی را از فرهنگ خود. دنیای امروز به گونهای پیش میرود که در آن هیچ منبع دیگری جز توانایی انسانی قابل اتکا نیست. اگر نسل جوان امروز مجهز به حداقل دانش و فرهنگ نشود، چرخ و پَرِکشور لنگ خواهد ماند.
📚از مقاله «جوانان، آموزش و فردا»، آبان ۱۳۷۱
_
☑️ کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
__
پیج اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
http://instagram.com/eslaminodoushan
تنها با تکیه بر قابلیّت، اراده و دانش است که میتوان به نجات امید داشت. دانشِ تنها نیز کافی نیست، باید خردمندی با آن همراه گردد.
ما ناگزیریم دانش را از کشورهای پیشرفته بگیریم و خردمندی را از فرهنگ خود. دنیای امروز به گونهای پیش میرود که در آن هیچ منبع دیگری جز توانایی انسانی قابل اتکا نیست. اگر نسل جوان امروز مجهز به حداقل دانش و فرهنگ نشود، چرخ و پَرِکشور لنگ خواهد ماند.
📚از مقاله «جوانان، آموزش و فردا»، آبان ۱۳۷۱
_
☑️ کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
__
پیج اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
http://instagram.com/eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
🔸به مناسبت هفدهم آبان ماه سالروز درگذشت استاد سید محمدعلی جمالزاده آغازگر سبک واقع گرایی در نثر معاصر فارسی و پدر داستان نویسی
#کلمهها
______________________
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
______________________
پیج اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
eslaminodoushan
#کلمهها
______________________
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
______________________
پیج اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
eslaminodoushan
Forwarded from عکس نگار
#معرفی_کتاب
📚کتاب ديدن دگرآموز، شنيدن دگرآموز
(گزيده شعرهای اقبال لاهوری؛
زاده: ۱۸ آبان ۱۲۵۶
درگذشته: ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷لاهور)
نوشته دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
محمّد اقبال، شاعر فارسی گوی پاكستانی، بنای شاعری خود را بر زبان فارسی نهاد. فارسی كه مدّت ها زبان فائق شرق بود، و تا بوسنی و آلبانی هم جلو رفته بود، بر اثر استيلای زبان انگليسی در شبه قاره هند، رو به نشيب نهاد؛ اما اقبال نشان داد كه هنوز میتوان به آن دل بست.
اینکه چرا به فکر اين (گزيده) افتادم موجبش کنگره هایی بود راجع به اقبال که در نوامبر 1977 (پائيز 56) در دهلی نو تشکیل گرديد، و از چند کشور جهان کسانی به آن دعوت شده بودند، از جمله من و سه چهار تن ديگر از ايران.
براي تهيّه سخنرانی ای كه تحت عنوان «انسان آرمانی شرق در شعر اقبال» داشتم، میبايست همه آثار فارسی او را مرور كنم. ضمن اين مرور پی بردم كه تهيّه گزيدهای از آن خالی از فايدهای نيست. ترتيب دادم و آن را همراه با متن سخنرانی خود به چاپ سپردم.
اين گزيده به معنای آن نيست كه با مجموع جهان بينی اقبال موافقت داشتهام. جهان بينی او كه زایيده شرايط زندگی و زمان اوست، مخلوطی است از شرق و غرب و دين و عرفان و تجدّد و كهنگی، كه قدری چاشنی سياسی دارد و هر گروه سياسی خواسته است بهره خود را از آن بگيرد. من به آن به ديد ديگری نگاه كردم. به اقبال به عنوان يک شاعر نگريستم، نه متفكّر.
بر كتاب سه مقدّمه گذارده شده است.
در مقاله «انسان آرمانی شرق در شعر اقبال» آمده است:
«چون شعرهای اقبال را میخوانيم اين سؤال به ذهن میآيد كه دنيای مطلوب او كدام است و انسان شرقی او كيست؟ انسان عجيبی است. آميخته قديم و جديد و عرفان و عمل.»
اين انسان دارای اين خصوصيات است:
1- از شور نيرو میگيرد. او نيز مانند عارفان ايران، راه اصلاح جامعه را در اصلاح فرد میداند.
2- انسانی است كه بايد «خود آگاه» باشد. انسان خودآگاه اهل دل است بيشتر تا عقل؛ آزاد است نه بنده، جدّی و كوشاست. فردی است وابسته به جمع، و در مجموع يک «مسلمان راستين» است.
3- اين انسان، خالی از تناقض نيست و درست روشن نيست كه چه راهی بايد در پيش گيرد.
«اقبال در ميان قديم و جديد و شرق و غرب در نوسان است. فرد را مركز وجود میگيرد كه از اين بابت ديد او شرقی است، ليكن او را در خدمت اجتماع سازمان يافته میبيند، كه از اين جا ديگر غربی میشود.»
«به نظر من مؤثّرترين جنبه شعر او در آنجاست كه حماسه شور و شوق را میسرايد.»
«مانند هر گوينده خوش طبع ديگر تعدادی شعر خوب دارد، مقداری شعر متوسّط و مقداری هم شعر بد، ولی در مجموع كه حساب كنيم شاعر گرانمايهای است.»
اقبال از لحاظ انديشه همان حرفهایی را می زند كه در عرفان ايران و بخصوص نزد مولانا جلال الدّين ديده میشود، اما تازگی و هنر او در آن است كه اين انديشههای كهن را با جلا و سيمای تازهای به بازار میآورد.
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
📚کتاب ديدن دگرآموز، شنيدن دگرآموز
(گزيده شعرهای اقبال لاهوری؛
زاده: ۱۸ آبان ۱۲۵۶
درگذشته: ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷لاهور)
نوشته دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
محمّد اقبال، شاعر فارسی گوی پاكستانی، بنای شاعری خود را بر زبان فارسی نهاد. فارسی كه مدّت ها زبان فائق شرق بود، و تا بوسنی و آلبانی هم جلو رفته بود، بر اثر استيلای زبان انگليسی در شبه قاره هند، رو به نشيب نهاد؛ اما اقبال نشان داد كه هنوز میتوان به آن دل بست.
اینکه چرا به فکر اين (گزيده) افتادم موجبش کنگره هایی بود راجع به اقبال که در نوامبر 1977 (پائيز 56) در دهلی نو تشکیل گرديد، و از چند کشور جهان کسانی به آن دعوت شده بودند، از جمله من و سه چهار تن ديگر از ايران.
براي تهيّه سخنرانی ای كه تحت عنوان «انسان آرمانی شرق در شعر اقبال» داشتم، میبايست همه آثار فارسی او را مرور كنم. ضمن اين مرور پی بردم كه تهيّه گزيدهای از آن خالی از فايدهای نيست. ترتيب دادم و آن را همراه با متن سخنرانی خود به چاپ سپردم.
اين گزيده به معنای آن نيست كه با مجموع جهان بينی اقبال موافقت داشتهام. جهان بينی او كه زایيده شرايط زندگی و زمان اوست، مخلوطی است از شرق و غرب و دين و عرفان و تجدّد و كهنگی، كه قدری چاشنی سياسی دارد و هر گروه سياسی خواسته است بهره خود را از آن بگيرد. من به آن به ديد ديگری نگاه كردم. به اقبال به عنوان يک شاعر نگريستم، نه متفكّر.
بر كتاب سه مقدّمه گذارده شده است.
در مقاله «انسان آرمانی شرق در شعر اقبال» آمده است:
«چون شعرهای اقبال را میخوانيم اين سؤال به ذهن میآيد كه دنيای مطلوب او كدام است و انسان شرقی او كيست؟ انسان عجيبی است. آميخته قديم و جديد و عرفان و عمل.»
اين انسان دارای اين خصوصيات است:
1- از شور نيرو میگيرد. او نيز مانند عارفان ايران، راه اصلاح جامعه را در اصلاح فرد میداند.
2- انسانی است كه بايد «خود آگاه» باشد. انسان خودآگاه اهل دل است بيشتر تا عقل؛ آزاد است نه بنده، جدّی و كوشاست. فردی است وابسته به جمع، و در مجموع يک «مسلمان راستين» است.
3- اين انسان، خالی از تناقض نيست و درست روشن نيست كه چه راهی بايد در پيش گيرد.
«اقبال در ميان قديم و جديد و شرق و غرب در نوسان است. فرد را مركز وجود میگيرد كه از اين بابت ديد او شرقی است، ليكن او را در خدمت اجتماع سازمان يافته میبيند، كه از اين جا ديگر غربی میشود.»
«به نظر من مؤثّرترين جنبه شعر او در آنجاست كه حماسه شور و شوق را میسرايد.»
«مانند هر گوينده خوش طبع ديگر تعدادی شعر خوب دارد، مقداری شعر متوسّط و مقداری هم شعر بد، ولی در مجموع كه حساب كنيم شاعر گرانمايهای است.»
اقبال از لحاظ انديشه همان حرفهایی را می زند كه در عرفان ايران و بخصوص نزد مولانا جلال الدّين ديده میشود، اما تازگی و هنر او در آن است كه اين انديشههای كهن را با جلا و سيمای تازهای به بازار میآورد.
✅کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
🔸به مناسبت بیست و یکم آبان ماه زادروز نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی (۱۳۳۸-۱۲۷۶)
#کلمهها
______________________
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
______________________
پیج اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
eslaminodoushan
#کلمهها
______________________
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
______________________
پیج اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
eslaminodoushan
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی
با همۀ ابزارهای صوتی و تصویری -از تلویزیون تا اینترنت- هنوز کتاب مهمترین و نجیبترین وسیلۀ ارتباط با دنیای معرفت است و شیوع «رسانه» نتوانسته است از اعتبار و برد آن بکاهد.
ادامه مطلب و دیدن اسلایدها:
👇👇👇
صفحه اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
https://www.instagram.com/p/DCWApL4KRX6/?igsh=MXBkYzRod2F3cDJscQ==
----------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
با همۀ ابزارهای صوتی و تصویری -از تلویزیون تا اینترنت- هنوز کتاب مهمترین و نجیبترین وسیلۀ ارتباط با دنیای معرفت است و شیوع «رسانه» نتوانسته است از اعتبار و برد آن بکاهد.
ادامه مطلب و دیدن اسلایدها:
👇👇👇
صفحه اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
https://www.instagram.com/p/DCWApL4KRX6/?igsh=MXBkYzRod2F3cDJscQ==
----------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مروری بر زندگی دکتر اسلامی نُدوشن
(فتوکلیپ)
به مناسبت سالروز بازگشت پیکر ایشان به وطن، ایران.
------------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
(فتوکلیپ)
به مناسبت سالروز بازگشت پیکر ایشان به وطن، ایران.
------------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan