Telegram Web Link
جغرافیا و تاریخ دو عامل اصلی بوده‌اند که در سیر جامعه ایرانی تأثیر گذارده‌اند. ما بر سر چهارراه جریان‌ها و برخوردها بوده‌ایم و ناگزیر گشته‌ایم که یک قوم دفاع‌گر، چاره‌گر و سازش‌گر بشویم. پرخاشگری ایران هم در دوره‌هایی از تاریخش با استثنائی چند، حالت پیشگیرانه و دفاعی داشته است. این موقع خاص جغرافیایی بر سر راه شرق و غرب، خواه و ناخواه حادثه‌آفرین می‌شده و ایران را به منزله حایل و دیواری می‌کرده که دو بخش عمده جهان در آن به هم می‌رسیدند. ایران در میان این فشارهای مداوم برای آنکه بتواند بر سر پا بماند محتاج چاره‌جویی دائم بوده است. هم زور بازو و هم اندیشه می‌بایست به کار افتد نیز شکیبایی‌، سخت‌جانی، ظرفیت رنج‌ کشیدن و حتی گاه شگردها و تعبیه‌های آشکار و پنهان.
_
@dr_eslaminodoushan
👍7❤‍🔥32
‎این تاریخ دراز که همراه با افتادن‌ها و برخاستن‌ها بوده است، تناوب نیرومندی و ضعف سروری و زیردستی، شکفتگی و انحطاط، تعرض و دفاع را با خود می‌آورده و مجموع آن مفهوم خاصی به ایران بخشیده و معجون خاصی از ایرانی ساخته که به هیچ ملت دیگری شبیه نیست.

‎همه این‌ها می‌نماید که ایران هرگز از تحرک باز نایستاده؛ سایه‌اش از صحنه حوادث جهان محو نگردیده چه برنده بوده و چه بازنده، در هر حال تپنده بوده؛ می‌رفته و باز می‌گشته حرکت مارپیچی می‌کرده، دم فرو می‌بسته و از نو به آوا می‌آمده، صبر بسیار کرده و تب و تاب بسیار. ولی اکنون در دنیای امروز مسائل ایران به درجه‌ای از پیچیدگی رسیده‌اند که برای حل آنها نه می‌شود صبر زیاد داشت و نه تب و تاب به کار می‌آید. تنها «خردمندی» و «ایثار» می‌تواند گره‌گشا باشد.

‎محمدعلی اسلامی ندوشن

‎ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایه همای
‎سخن‌ها را بشنویم⁩
_____________________
#ایران
_
@dr_eslaminodoushan
8❤‍🔥5
بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین گناه آن است که راه را بر جامعه‌ای ببندند و در جلو افق او پلاسی سیاه بکشند. همواره انقلاب و طغیان در جوامعی پدید آمده است که راه سیر بر آن‌ها بسته مانده. توجه به سیر معنوی و جسمانی هر ملت نخستین وظیفۀ حکومت است. هیچ کشوری را در حال پیشرفت نمی‌توان شمرد، مگر آنکه همۀ مردم آن هماهنگ رو به راه نهند.
گروهی که عیش خود را در آن می‌بینند که این مُلک ماتم‌سرایی باشد، محیط را به دلخواه خویش آراسته‌اند، مردم را پایبند گرفتاری‌های حقیر کرده‌اند تا هیچ کس را فرصت اندیشیدن باقی نماند، به امید آنکه چون فرصت اندیشیدن نبود، کسی از خود نخواهد پرسید «زندگی‌ای که جوهر و لطف را از دست داد، به چه درد می‌خورد؟ به چه درد می‌خورد زندگی بنده‌وار، تاریک، غرقه در سموم و تعفن؟»
در این میانه، تنها مایۀ تسلّی آن است که بشر به هر درجه از ذلّت فروافتد، نیروی امیدوار بودن را یکباره از دست نمی‌دهد.
متن کامل تر:
https://www.instagram.com/p/DLhqqC_qZmt/?igsh=b2ZzaHhtdWl4cng1

#اسلامی_ندوشن
---
@dr_eslaminodoushan
9❤‍🔥3💊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرخی طراوت و نشاطی داشت که از قرن پنجم به بعد دیگر هرگز در کشور ما به دست نیامده است. گفتی عالَم ازدست‌رفته‌ای بود؛ دوران جوانی ایران، که هنوز غلظت مصائب زمان، دامن کلمات را نگرفته بود. من که در جوّ سنگین زمان خود زندگی کرده بودم، در میان ذکر مصیبت و آه، و غیبت و گله‌گذاری و نکبت و کم‌آبی، و شعرهایی خوانده بودم که اکثراً مُشعر بر هجران و حرمان و ستایشِ مرگ بود، باورم نمی‌شد که سروده‌های فرخی از سرِ آب‌های همین خاک گذشته باشد. همان قصیدۀ: با کاروان حلّه برفتم ز سیستان... که نخستین سرودۀ او خوانده شده و در وصف سخن است، چقدر لبریز از حرکت و حیات و تلألؤ است
درست است که فرخی شاعر تردامنی بوده است، ولی بر او نگیریم، او و چند تن دیگر لطفی که در حق ما کرده‌اند، آن است که به شیرین‌ترین زبان به ما می‌گویند که سرزمین ما همواره غمکده و ماتم‌سرا نبوده است، آن‌گونه که بعد از هجوم مغول، در زمان صفویّه، و خلاصه هرچه جلوتر می‌آییم، آن را بازمی‌یابیم.
#اسلامی_ندوشن

@dr_eslaminidoushan
10🕊3
آن جان جهان مرا قلم بود قلم

خط استاد رضا جهانبانی

آن جان جهان مرا قلم بود قلم
وان روی نگارگون وان زلف به خم
در صبح امیدبخش و در شام دُژم
وین‌ها همه رفتند و عدم ماند عدم


من از همان سنّ نوجوانی سرنوشتِ خود را به قلم بستم. بزرگ‌ترین شادی و توفیقِ خود را در نوشتن یافتم، گمان می‌کنم که اگر قلم در دستم نبود، زندگی‌اَم بیهوده و تلخ می‌گذشت./ سیمای یک فرهنگمدار

ـــــ
۱۴ تیر روز قلم، بر اهالی اندیشه و قلم گرامی باد.
#اسلامی_ندوشن
__
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
__
پیج اینستاگرام دکتر اسلامی نُدوشن
http://instagram.com/eslaminodoushan
5
محرم ماه وصل‌کننده بود!
در زندگی یکنواخت ده، ماه محرم جنب‌وجوشی می‌نهاد که به‌کلّی با زمان‌‌های دیگر متفاوت بود. پررنگ‌ترین خاطره‌ها را از محرم آن سال‌ها دارم. نه‌تنها آن بود که برای مجالس روضه و تعزیه بروبیا آغاز گردد و ساعت‌ها پر شود، بلکه هدف و مفهومی در زندگی راه می‌یافت و همگی بر گرد ‌این مفهوم گرد می‌آمدند. وقتی انسان‌های یک جامعه به صورت دسته‌جمعی چیزی را دوست بدارند، یا چیزی را دشمن بدارند، و چه تفاهم خاصی در میان ‌آن‌ها پدید می‌آید که مایۀ تسلّای خاطر است. بنابراین محرم ماهِ وصل‌کننده بود، ماه گرمیّ حضور، تجدید دیدارها و بیدار کردن عواطف: دوست داشتن و گریستن و کینه‌ور شدن، و همۀ ‌این‌ها را با مصائب شخصی دنیوی آمیختن.
روزها، جلد اول و دوم
#دکتر_اسلامی_ندوشن
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
18👌4💊1
🔰هجدهم تیرماه سالروز درگذشت مهدی آذریزدی و روز ملّی ادبیات کودک و نوجوان

یکی از نامه‌های استاد مهدی آذریزدی، پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران به دکتر اسلامی نُدوشن:

آقای دکتر سلام و دست مريزاد!
خيلی دلم مي‌خواست اين نامه را بنويسم، اما نمی‌دانستم چه جور و چی بنويسم و می‌ترسيدم که مانند آخرين آن مغفّل باشد. آخر نتوانستم خودداری کنم زيرا که حالتی رفته بود که اين کاغذ خط‌دار و خودکار بيک، به فرياد آمده بودند. قضيه اين‌ست که قسمت اول سفر تاجيکستان را در اطلاعات خوانده بودم و کيف کرده بودم و لذت برده بودم. هميشه هم از آثار شما همين انتظار را داشتم که انتظار بر حق و مستند و مستدلی است اما شبی که قسمت دوم و پايانی آن گزارش چاپ شده بود، جواني که دانشجوی رشته فيزيک_کاربردی است و گاهگاه احوالی از من می‌پرسد، سر رسيد و اوّل چيزی که پرسيد اين بود که: سفر تاجيکستان دکتر را ديدی؟ گفتم: بله، ايناهاش، دارم آخرين سطرهايش را می‌خوانم، مگه چطور؟ گفت: خيلی عاليه، من و داداشم و خواهرم و پدرم آن را با هم خوانديم و پدر پنجاه و پنج ساله‌ام از شوق گريه می‌کرد و می‌گفت: "بارک‌الله و آفرين! مدّت‌ها بود که چنين چيزی نخوانده بوديم که از يک طرف سفرنامه ناصرخسرو را تداعی می‌کند با ريزه‌‌کاری‌ها و داوری‌هايش ...
و از طرفی حافظ را و مبارزه نهان و آشکارش را با رياکاری‌ها و دغلبازی‌ها و چقدر دلير است اين مرد که وقتی به خجند و اشروسنه می‌رسد بی‌پروا همه چيز را روی دايره می‌ريزد و می‌داند که کسانی برايش مضمون کوک می‌کنند."
گفتم: بله ... و هويّتی ما اين‌طورند که در دل مردم جا دارند و اسلامی ندوشن يعنی همين و همين ديگه و جای خوشوقتی است که مردم همه چيز را می‌فهمند و نه فلسفه‌خوان و اديب بلکه دانشجوی فيزيک کاربردی هم و بقيّه دل‌ها و جان‌های پاک هم.

و الحمدالله و خداوند شما را اقلّا 46 سال ديگر در نهايت سلامت و امن و آسايش نگهبان و ياری‌رسان باشد تا باز هم بنويسيد و مردم را زنده دل نگاه داريد تا ببينيم چه می‌شود و چگونه درست می‌شود.
___
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
8
🔰 در حجله كتاب

سال دوم من در متوسطه، مقارن بود با آزادی مجامع و مطبوعات که بر اثر رفتن رضاشاه در کشور ایجاد شده بود. کتاب‌های تازه‌ای به بازار می‌آمد و روزنامه‌هایی با اسامی عجیب و مطالبی عجیب‌تر، که تا آن روز به گوش مردم ایران نخورده بود.
از همین زمان بود که پای من به کتابفروشی «میر»باز شد که در بازار «میر» واقع بود، و جوان لق‌لقی لاغراندامی، با قبای بلند، ریش نودمیده، و سر نمره‌ی دوزده، متصدی آن بود. موجودی بود نه در زیّ طلبه، ولی چون چندی با کتابهای قدیمی درس خوانده بود، حالت طلبه‌وار داشت. این جوان که بعدها در نوشتن کتاب برای بچه‌ها شهرت نمایانی به دست آورد، مهدی آذر بود.
از این پس، از مشتری‌های پر و پا قرص او شدم، و گذشته از رابطه مشتری و کاسب، دوستی و انسی نیز در میان ما برقرار گشت. بسرعت این گوشه از شهر در نظر من مهم ترین نقطه «شارسان» گشت که لااقل هفته‌ای سه یا چهار بار عصرها به آن سر می‌زدم. تنها خرید کتاب نبود، بلکه محیط و محوطه را دوست می‌داشتم. ساعتی می‌ایستادم و با آذر صحبت می‌کردم. مشتری‌های آشنایی بودند که می‌آمدند . در واقع عصرها در آنجا «پاتقی» تشکیل می‌شد که برای من حکم یک باغ دلگشا را داشت.
📚روزها

*شارسان:شهر یزد
*بازار میر: بازار خان یزد
*مهدی آذر:استاد مهدی آذریزدی،نویسنده و پدر ادبیات کودک و نوجوان
___
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
12💔1
درگذشت سید مهدی بقایی‌پور؛
مدیر نشر یزدان درگذشت


 سید مهدی بقایی‌پور، مدیر انتشارات یزدان پس از مدتی بیماری درگذشت. او از ناشران باسابقۀ کشور بود و در زمان حیات خود آثار نویسندگان مهمی را منتشر کرد.
بقایی‌پور متولد ۱۴ اردیبهشت ۱۳۲۴ بود. او از اوایل دهه ۶۰ به‌همراه برادرش وارد حوزه نشر شد. شغل اصلی‌اش تجارت بود و هدفش از ورود به عرصه نشر، نه کسب درآمد بلکه کار فرهنگی بود.
اولین کتابی که وی منتشر کرد کتاب «کاغذ زر» نوشته غلامحسین یوسفی بود. سپس کتاب‌هایی از محمدعلی اسلامی ندوشن را انتشار داد و کم‌کم به ناشر انحصاری آثار دکتر اسلامی ندوشن مشهور شد.
از دیگر کتاب‌های این نشر می‌توان به آثاری از قدرت‌الله روشنی زعفرانلو و سیروس ذکاء اشاره کرد.
همچنین از جمله مهم‌ترین کارهایی که انتشارات یزدان انجام داده بود انتشار کتاب دوازده‌جلدی «تاریخ بزرگ جهان» بود که جزو معدود کتاب‌های دارای تأییدیه گروه تاریخ یک دانشگاه است. این تأییدیه به امضای هفت تن از اساتید وقت گروه تاریخ دانشگاه تهران، از جمله دکتر باستانی پاریزی، دکتر شیرین بیانی و… رسیده است.
دکتر اسلامی ندوشن در مقدمه این کتاب آورده است: «از انتشارات یزدان نیز با امتنان یاد کنم که با خوشرویی، ترجمه و نشر کتابی به این تفصیل را پذیرفت، افسوس که یکی از سهامداران و رئیس هیئت مدیرۀ آن مهندس محمد بقائی‌پور که با علاقه بسیار این مجموعه را پایه‌گذاری کرد، در جوانی روی در نقاب خاک کشید، و اکنون نیست که ثمره کوشش خود را ببیند. از همت ناشر نیز باید یاد کرد که در وضعی نه چندان آسان، این مجموعه را به سامان رساند. شوق و علاقه آقای سید مهدی بقائی پور، مدیر عامل انتشارات یزدان پشتوانه اطمینان‌بخشی برای به ثمر رسیدن کار بود
سلامت نفس، کار سالم، حساب و کتاب درست با نویسندگان از جمله ویژگی‌های برجسته بقایی‌پور در دوران کاری‌اش بود.
گفتنی‌ست که به‌زودی تمامی کتاب‌های نشر یزدان، به‌خصوص آثار #دکتر_اسلامی_ندوشن، توسط همین انتشارات بازنشر خواهد شد.
ibna.ir/x6zMX

_---------__
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
9💔6
شکاریم یک سر همه پیش مرگ

📝 دکتر علی اکبر جعفری ندوشن

این بیت حضرت فردوسی را روزی که دکتر اسلامی ندوشن درگذشته بود، ناشر آثارش مهدی بقایی‌پور برایم بازخواند تا خاطر غمگینمان را تسلی داده باشد. او نیز شکار نخجیرگاه عمر شد و با هفت هزار سالگانی به قول خیام سر به سر گشت که ما نیز به دنبال آنها روانیم.
آقای بقایی‌پور، مدیر انتشارات یزدان طی چند دهه گذشته عمده آثار دکتر اسلامی‌ندوشن را منتشر می‌کرد. او که از محافظه‌کاری یزدی کم بهره نبود چون در اوایل انقلاب زهرچشمی از نزاع‌های سیاسی دیده بود از انتشار برخی از کتاب‌های دکتر ندوشن که رنگ و بوی انتقادی و اجتماعی داشت درمی‌گذشت تا شرکت سهامی انتشار که با موسسانی چون طالقانی و بازرگان خاستگاه سیاسی داشت، آنها را منتشر کند
این وجود، پایگاه و پاتوق دکتر اسلامی و دوستدارانش دفتر انتشارات یزدان در بلوار کشاورز نبش خیابان قدس بود کمی بالاتر از خیابانی که اکنون به نام دکتر اسلامی ندوشن نامگذاری شده است.
دفتر یزدان به همت بقایی‌پور عصر سه‌شنبه هر هفته به روی بزرگان ادب و فرهنگ همچون زرین‌کوب، زریاب خویی، شفیعی و مشیری و سایر دوستداران دکتر اسلامی گشوده بود و بقایی‌پور نیز از هم صحبتی با این گعده فرهنگی مباهی و مبتهج بود.
از این رو چون در این جلسات که بیشتر سخن از کتاب و قلم بود. بقایی‌پور هم حسب علاقه‌ای که به کتاب‌های معرفی شده می‌یافت در تهیه و تورق آنها و تدوین کتابخانه ارزشمندی در منزلش توفیق یافت که آن‌را خیلی دوست می‌داشت. امیدوارم فرزندانش قدر آن را بدانند و آن‌را به کتابخانه دانشگاهی بسپارند که برکاتش همواره جاری بماند.
بقایی‌پور در این سال‌های اخیر با مشکلات تنفسی زیادی روبه‌رو شد و در پله رفتن و قدم زدن هم دشواری یافته بود. هوای آلوده تهران او را می‌آزرد. از این رو دست از کار کشید و انتشارات یزدان را به دوستان همشهری دکتر اسلامی واگذار کرد تا مشی پاکیزه یزدان در نشر میراث قلمی آن نویسنده بزرگ از نسیان و تطاول ایام محفوظ بماند و به دقت و قوت راه یزدان ادامه یابد.
در آخرین نوبتی که همدیگر را دیدیم در منزل حسین مسرت بود که به ذکر خاطرات حلقه سه‌شنبه‌ها و آخرین توصیه‌هایش در حفظ و نشر آثار دکتر اسلامی گذشت. او در زادگاهش یزد که آن را، خاک یزدان می‌دانست آرام گرفت.

https://www.ibna.ir/news/537292/شکاریم-یک-سر-همه-پیش-مرگ

--------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
21💔2
🔰 در ۱۱ مرداد (قلب‌الاسد) ۱۳۱۷ اولین فرزند دکتر خانبابا بیانی و ملک‌زاده بیانی و اولین نوه دکتر ملکزاده و خورشیدکلاه در تهران در خانه‌ای واقع در کوچه‌ای بدون نام در خیابان ویلای سابق (کامران نجات اللهی فعلی) چشم به جهان گشود. در گیرودار انتخاب اسم برای این کودک مرحوم علی اصغر حکمت به دیدن این خانواده رفته و با تعدادی اسامی پیشنهادی از جمله شیرین مواجه می‌شود و از او پرسیده می شود که کدام نام انتخاب شود. وی بی‌درنگ میگوید "شیرین" و سپس می‌گوید: و وقتی بزرگ شد می‌شود "شیرین بیانی که حتما نام بامسمایی خواهد بود". نام آن کوچه بی‌نام نیز پس از مدتی شیرین گذاشته شده است. این کوچه هنوز هم نام شیرین را بر خود دارد.
___
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
14
🔰 من در میان شکرهایی که گاه و بیگاه به درگاه پروردگار می‌گزارم، دو شکر از همه مهم‌تر است که همه جا و همه وقت نیز گفته‌ام: یکی اینکه ایرانی زاده شده‌ام و دیگر اینکه در خانواده‌ای چشم به جهان گشوده‌ام که از آنِ من است؛ زیرا هیچ یک به انتخاب من نبوده و دست سرنوشت برای من چنین رقم زده است و چه خوش اقبالی‌ای.
___
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
20🔥2❤‍🔥1💊1
🔰 به مناسبت سال‌روز صدور فرمان مشروطه
ایران در این صدساله آزمایشگاه بزرگی بوده که شخصیّت‌ها در آن در بوته قرار می‌گرفتند، عدّه‌ای تا پای جان پافشاری می‌کردند ولی عدّه‌ی بیشتری در نظام ذوب می‌شدند. وقتی نگاه بر این صدساله می‌افکنیم و می‌بینیم که چه تعداد مردمِ گمنام و با‌نام جان یا هستیِ خود را بر سرِ نوعی آرمان، بر سرِ نامِ ایران، بر سرِ آیین و شرفِ انسانی گذاردند به این نتیجه می‌رسیم که این مردم هیچ‌گاه از ابراز علایمِ زنده بودن باز نایستادند؛ ولی در مقابل عدّهٔ زیادی بودند که نتوانستند اخلاق را که به نظر آنها موهوم می‌آمد در پای جاه‌طلبیِ خود قربانی نکنند!
مسائل ایران در این صدساله به قدری پیچیده بوده که اکثریّت عظیم مردم ترجیح می‌دادند که تماشاگر باشند، بهترین تدبیر را آن می‌دانستند که قدرتِ حاکمه را نسبت به خود بدبین نکنند ولو به آن اعتقاد نداشته باشند. فتنه، خُفته‌اَش اوْلیٰ!
مشروطه آمد تا مردم را در کار حکومت مداخله دهد ولی این کار به نتیجه نرسید. مردم طیّ قرن‌ها عادت کرده بودند که رعیّت باشند و حکومت را به حکومتگران بسپارند. تبدیل شدن «رعیّت» به «شهروند» می‌بایست هیأت حاکمهٔ مسئول داشته باشد و یک دورانِ دردناک را بگذراند که هنوز هم در حالِ گذراندن است.
#اسلامی_ندوشن
----------------
#روزها
@sarv_e_sokhangoo
---------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
6💔1💊1
🔹️راه و بی‌راه

🔰دنیا لااقل از پنجاه سال پیش به این سو صحنه برخورد سه عامل متعارض بوده است:
۱_ بیداری مردم کشورهای محروم از طریق وسایل ارتباط جمعی چون ماهواره، رادیو، اینترنت و غیره.
۲_افزایش خواسته‌ها و توقع‌ها و رشد تعلقات زندگی در نزد همین مردم.
۳_سوء اداره، غفلت، تفرعن، فساد و خودکامگی بعضی از دستگاه‌های حاکمه و بی‌اعتنایی به خواست مشروع شهروندان.

برخورد این سه عامل موجب نارضایتی شد. مدتی صبر به کار رفت، ولی چون جوابی شنیده نشد،تبدیل به خشم گردید و به عصیان سربرآورد. سه کشور در این راه پیشقدم شدند تونس، مصر و لیبی‌. هر سه به ظاهر قیافه آرام داشتند.
تونس و مصر در خیزش خود بار دیگر یادآوری می‌کنند که مردم هم وجود دارند که نمی‌شود آن‌ها را به کلی نادیده گرفت. بیراهه آن است که گاه بیش از حد خوش‌بینی نسبت به سر‌به‌راهی مردم به خرج داده شود؛ تصور برود که تا زمانی که اعتراض نمایانی صورت نگرفته، همه چیز بر وفق مراد است.

تاریخ معاصر بارها نشان داده که قدرت‌هایی که با خیزش عمومی سرنگون می‌شوند، آن‌هایی هستند که به خواست بنیادی مردم اعتنا نداشتند. روش کار همه جا یکسان بوده است؛ آنان به مردم می‌فهمانند که شما صلاح کار خود را نمی‌دانید، ما می‌دانیم. بنشینید کنار و ما برای شما تصمیم می‌گیریم. بدیهی است که این نوع رفتار، مردم را به چشم شهروند نمی‌بیند، بلکه او را به آلت رای‌دهنده تبدیل می‌کند و رأی هم می‌دانیم که چه عالمی می‌تواند داشته باشد.

یکی از شعارهای مردم تونس در همین تجمع‌های اخیر این بوده است که آن‌ها(یعنی دستگاه حاکم) با تفرعن با ما رفتار می‌کردند؛ یعنی ما را به چیزی نمی‌گرفتند. یک چنین رفتاری وقتی با ناهنجاری اقتصادی هم همراه باشد، چه جوابی می‌تواند بگیرد، جز اعتراض؟
می‌توان تصور کرد که مردم قناعت و فقر را تحمل کنند، ولی بی‌عدالتی اقتصادی را نه و آن زمانی است که اختلافات طبقاتی فاحش، به صورت توجیه‌ناپذیری درآید.

📚گفتن نتوانیم نگفتن نتوانیم، چاپ اول: ۱۳۹۱، صفحات ۷۸،۵۸،۵۷،۵۶
_
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
6👏6👍4💔1
🔰 به مناسبت درگذشت استاد محمود فرشچیان (۱۸ مرداد ۱۴۰۴)
از کتاب آزادی مجسمه:
روز بعد، استاد محمود فرشچیان، هنرمند نام‌آور، لطف کرد و آمد که سراسر روز را در موزه‌‌ها با هم بگذرانیم. همان یک‌ روزی که در نیویورک بودیم، در میان آثار هنری غوطه زدیم. از موزۀ فریک که یک موزۀ اختصاصی است، شروع شد و به «متروپولیتن» ختم گردید، که یکی از بزرگترین در جهان است، از ده صبح تا پنج بعد‌ از ظهر.

* دکتر اسلامی نُدوشن و استاد فرشچیان در کتاب رباعیات خیام ترجمه پروفسور حسین صادقی با یکدیگر همکاری داشتند.
#اسلامی_ندوشن
عکس: حامد ملک‌پور
----------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
13
🔰 دکتر زریاب خوئی
🗓 بیستم امرداد زادروز زنده‌یاد دکتر زریاب خوئی
🟢 زریاب لذت بزرگش دریافتن و دانستن بود و درقبال آن نوعی فرزانگی خیّامی به هم زده بود.

📚 روزها، جلد چهارم
#اسلامی_ندوشن
----------
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
9🕊2
یادداشت آقای طاهری.pdf
2.8 MB
موسم گيلاس و رايحه شامه‌خارای چای
📝 فرهاد طاهری
روزنامه اعتماد، شماره ۶۰۹۸، ص ۱۲
جملاتی از متن:
نخستين‌ باری كه بقايی‌پور را ديدم، موسم رسيدن گيلاس بود. در ١٣٧٢ به اتفاق سه نفر از دوستانم در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران با دكتر اسلامی ندوشن در انتشارات يزدان قرار داشتيم.

🌱 بقايي‌پور از تاجران يزدي و كاملا معلوم بود كه فقط از سر شيفتگی به تاريخ و فرهنگ ايران و مواريث فرهنگي زادگاهش و ارادت بي‌حد به دكتر اسلامی ندوشن، انتشارات يزدان را بنيان نهاده بود. از ميان اين دغدغه‌ها، بي‌ترديد توجه تام و كمال او هم معطوف به قلم و آثار دكتر اسلامی ندوشن شده بود.
🍃 هر بار از حوالی يزدان مي‌گذشتم حتما سری هم به جناب بقايي‌پور مي‌زدم. آن انسان بسيار نازنين نيز هر بار مرا با دست پر از كتاب‌های مرحمتي‌اش از آثار دكتر اسلامی ندوشن تا آستانه آپارتمان يزدان بدرقه مي‌كرد. وقتی به كتابی از دكتر اسلامی نياز داشتم و در راسته انقلاب نمي‌يافتم به او زنگ مي‌زدم و بي‌دريغ خواسته‌ام را برآورده می‌كرد. بي‌آنكه ريالی از من بگيرد.

متن کامل را در فایل پیوست بخوانید.
----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
😢52
دکتر داوری اردکانی:
با روزگار جنگ نمی‌توان کرد.
جهان اکنون دربند روزگاریست که حیثیت انسان را هیچ و پوچ می‌انگارد ولی چه کنیم که از عهده غدر و مکر آن برنمی‌آییم.
---------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
5
دکتر اسلامی نُدوشن
دکتر داوری اردکانی: با روزگار جنگ نمی‌توان کرد. جهان اکنون دربند روزگاریست که حیثیت انسان را هیچ و پوچ می‌انگارد ولی چه کنیم که از عهده غدر و مکر آن برنمی‌آییم. --------- کانال دکتر اسلامی نُدوشن @dr_eslaminodoushan
🔰 متن کامل یادداشت استاد دکتر داوری اردکانی

بیست و هشت مرداد روز سیاهی در تاریخ معاصر ایران و آغاز صورت تازه‌ای از قهر و غلبه قدرت‌های جهانی بر کشورهای توسعه نیافته و در راه توسعه است. هفتاد و دو سال پیش در چنین روزی آمریکا و انگلیس با یک چشم‌بندی امنیتی سیاسی، دولت ملی دکتر مصدق را ساقط کردند. کودتای ۲۸ مرداد آغاز درهم کوبیدن همه نهضت‌های ملی و استقلال‌طلب در جهان بود.
از بدِ حادثه هم‌زمان با این اعمال قهر و خشونت، باد بی‌خردی نیز وزیدن گرفت تا اگر اندک خردی در جایی وجود داشت با خود ببرد. در پی این دو حادثه روزگاری فرا رسید که اساس همبستگی مردمان در آن سست است و عزم و اراده و امید به فردا چندان جایی ندارد. این روزگار را می‌توان روزگار بیخردی دانست. در این روزگار، نادانی و ناتوانی و توهم و سودا و تعصب، جای دانایی و امید و عزم و همت و دوستی را می‌گیرد و زندگی دشوار و دشوارتر می‌شود. مردمان آزرده از مشکلات ناله می کنند اما راه رفع آنها را کسی نمی‌داند و برای آن اهتمامی هم صورت نمی‌گیرد. اقتضای روزگار عسرت هم جز این نیست ولی این امر نباید توجیهی برای ناتوانی و قصور و اشتباه اشخاص و مخصوصاً حکومت‌ها شود. روزگار حدود اختیار و قدرت اشخاص و سازمان‌ها و حکومت‌ها را معین می‌کند اما آنها کمتر به این وضع آگاهی دارند و می‌پندارند که هر کاری بخواهند می‌توانند بکنند و این آشوب روزگار را بیشتر می‌کند.
با روزگار جنگ نمی‌توان کرد. گذشت از آن هم که همیشه میسر نیست، از راه خودآگاهی می‌گذرد و خودآگاهی نیز چندان با طبع و مزاج اهل روزگار سازگاری ندارد. جهان اکنون دربند روزگاریست که حیثیت انسان را هیچ‌وپوچ می‌انگارد ولی چه کنیم که از عهده غدر و مکر آن برنمی‌آییم.
چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز
از این حیل که در انبانه بهانه توست.
رضا داوری اردکانی
۲۷ مرداد ۱۴۰۴
--------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
8
🔰 به مناسبت ۲۸ مرداد
دکتر اسلامی نُدوشن، روزها، جلد سوم و چهارم:

کودتای ۲۸ مردادِ ۳۲ باب تازه‌ای را در تاریخ ایران گشود. ایران تکان خورد، و پس‌لرزه‌های آن به‌گونه‌های مختلف محسوس بود، تا سرانجام به انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ منجر گشت.

این را هم باید گفت که انقلاب بهمن نوعی انتقام از نظام بود. مردم ایران در ژرفای وجود خود، کودتای ۲۸ مرداد را نبخشیدند و در نزد خود شرمنده بودند که چرا در برابر چشم آنان این اتفاق افتاد.

در میان نسل روشن‌فکرنمای بعد از شهریور بیست، و به‌خصوص نسل مسندنشین بعد از بیست و هشت مرداد، کسانی بودند که چنان بدنامی‌ای برای این کشور مظلوم کهن‌سال ایجاد کردند، که به این آسانی‌ها از تاریخش زدوده نخواهد شد، و ایران را به یک «برهوت فکر و شخصیت» نزدیک نمودند که تا سال‌ها تاوانش باید پرداخت گردد.
#اسلامی_ندوشن
--------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
14👎1
2025/10/18 23:26:48
Back to Top
HTML Embed Code: