https://youtu.be/TnHyZBVsYtI
🔹 کمیل سهیلی تهیه کننده مستندساز و نویسنده است. او کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی از دانشگاه تهران دارد و همچنین در اندونزی و کره جنوبی دوره پیشرفته فیلمسازی گذرانده است. او تاکنون تهیه کنندگی و کارگردانی چندین مستند را برعهده داشته و تجربه داوری در جشنواره های متعدیی از جمله جشنواره فیلم کوتاه بوسان را در کارنامه خود دارد. از کمیل کتاب "پرسه گردی با قانون دینامیت" چاپ شده است که حاصل پنج سال سفر او در جهان است.
@drsargolzaei
🔹 تنها صفحهی یوتیوب رسمی دکتر محمدرضا سرگلزایی:
https://youtube.com/@sargolzaei
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
YouTube
Cyberbullying
گفتوگوی دکتر محمدرضا سرگلزایی و کمیل سهیلی دربارهی زورگویی اینترنتی
تاریخ: ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴
⭕️ مستند "رنگ درد" ساختهٔ کمیل سهیلی فیلمساز مشهدی جایزهٔ نقرهای جشنوارهی فیلم های مستند صدای آمریکا را دریافت کرد.
⭕️ موضوع مستند Painting Through Pain مواجههی…
تاریخ: ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴
⭕️ مستند "رنگ درد" ساختهٔ کمیل سهیلی فیلمساز مشهدی جایزهٔ نقرهای جشنوارهی فیلم های مستند صدای آمریکا را دریافت کرد.
⭕️ موضوع مستند Painting Through Pain مواجههی…
Forwarded from دکتر محمدرضا سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ دورهی عملی (مشاهدهای) رواندرمانگری تلفیقی (تحلیلی-رفتاری)، برای دانشآموختگان رشتههای روانشناسی، مشاوره و کوچینگ
⭕️ شروع دوره:
چهارشنبه یازدهم ژوئن ۲۰۲۵= ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
ساعت ۸ صبح غرب آمریکای شمالی
ساعت ۱۱ صبح شرق آمریکای شمالی
ساعت ۵ عصر اروپای مرکزی
ساعت ۱۸:۳۰ تهران
طول دوره: ۵ جلسهی ۲ ساعته
⭕️ هزینه دوره:
۵ میلیون تومان برای درمانگران ساکن ایران
۲۸۰ دلار کانادا برای درمانگران خارج از ایران
⭕️ در این دوره که فصل اول از دورههای آموزشی دکتر سرگلزایی برای درمانگران/مشاوران در باشگاه پریفرونتال است، یک جلسه به مرور مباحث تئوری و ۴ جلسه برای تحلیل (بر اساس روانشناسی تحلیلی و تحلیل رفتار متقابل) و ارائهی تکنیکهای شناختی-رفتاری نسل سوم با کار روی یک مراجع داوطلب، خواهد بود.
⭕️ انتخاب مراجع دورههای درمانگران:
مراجعینی که برای شرکت در دوره معرفی میشوند باید توسط درمانگرشان بهطور کامل از شرایط شرکت در دوره آگاه شده و مطلع باشند که مواردی که توسط آنها یا درمانگرشان در جلسه مطرح میشوند، توسط شرکتکنندگان دوره شنیده یا مشاهده میشود و با اعلام رضایت قبلی در جلسات حضور پیدا کنند. شرکت در جلسات برای مراجع رایگان است.
🔹 برای دریافت اطلاعات بیشتر و ثبتنام به شمارهی زیر در واتساپ پیام متنی ارسال بفرمایید:
+17788585719
https://wa.me/17788585719
@drsargolzaei
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from حسن باقرینیا
🔹 چهاردهم خرداد ۱۴۰۴ – یک سال پس از نخستین شب در زندان وکیلآباد
✍حسن باقرینیا
امروز چهاردهم خرداد است. دقیقاً یک سال پیش، در چنین روزی، در بند ۶.۱ زندان وکیلآباد مشهد بودم؛ بندی که دیگر برای من صرفاً یک عدد نیست، بلکه کابوسی است حکشده در حافظه، مثل زخمی که هنوز بسته نشده.
عصر سیزدهم خرداد ۱۴۰۳ وارد زندان شدم. اولین شب… شبی بود که هیچگاه از یادم نمیرود. نه به خواب رفتم، نه حتی برای لحظهای از فشار ذهنی و روانیاش رها شدم. همهچیز تازه، بیگانه، خشن و بیرحم بود.
لحظه ورودم به اتاق هنوز جلوی چشمانم است. زندانبان در را باز کرد، صدای تهویه مثل غرش حیوانی زخمی در گوشم پیچید. فضای اتاق خفه و سنگین بود، چراغها با نوری سرد و بیروح روشن. چشمها با کنجکاوی نگاهم میکردند.
نمایندهی اتاق جلو آمد و با لحنی خشک و عادی گفت:
«خوش اومدی برادر. خودتو معرفی کن و بگو جرمت چیه.»
کمی مکث کردم و گفتم:
«من معلمم. ظاهراً جرمم اینه که علیه نظام تبلیغ نموده و به آقای خامنهای توهین کردم.»
لحظهای سکوت شد. بعد ناگهان همه خندیدند.
یکی از میان جمع، با طعنه گفت:
«مگه نونت کم بود، آبت کم بود؟ چی کار داشتی خب؟ درستو میدادی و حقوقتو میگرفتی. اینجا همه یا موبایل بالا کشیدن، یا طلا سرقت کردن... آخه اینم شد جرم؟»
در همان لحظه، با وجود خستگی و گیجی، فهمیدم وارد چه دنیای وارونهای شدهام. دنیایی که در آن دزدی عادیست، اما گفتن حقیقت جرم است.
شب اول، در اتاقی با ۲۱ زندانی دیگر گذشت. آدمهایی با پروندههایی گوناگون: قتل عمد، سرقت، جرایم مالی و... اما در نهایت، همه ما در یک چیز مشترک بودیم: رنج.
چراغها هرگز خاموش نمیشدند. نور سفید و بیروح، مثل تازیانهای دائمی بر چشم و جان. تهویهی هوا صدایی داشت که انگار از اعماق جهنم میآمد؛ بلند، خشدار، بیوقفه. خوابیدن در آن وضعیت؟ محال بود.
تمام شب را بیدار ماندم. با چشمانی خسته، سپیدهدم را دیدم. باورم نمیشد شب تمام شده، چون برایم تمام نشده بود.
در آن شب طولانی، برای نجات از فروپاشی درونی، تصمیم گرفتم بنویسم. اما خودکار و کاغذ نداشتم. یکی از همبندها، که به جرم چک برگشتی بازداشت شده بود، خودکاری ته کیفش داشت. بیهیچ توقعی آن را به من داد. صفحهای از دفترش را کند و گفت:
«بگیر بنویس. اینجا اگه ننویسی، دیوونه میشی.»
نخستین جملهای که نوشتم، یادآوری حرف بازجو بود:
«قول بده جز حقیقت چیزی نگویی، وگرنه کارت زار است.»
به او گفتم:
«مگر شما دنبال حقیقتید؟ شما، در بهترین حالت، عملهی یک نظام سرکوبگر هستید. اگر واقعاً دنبال حقیقت بودید، هزار بار این شغل رو رها کرده بودید.»
و حالا، یک سال بعد، هنوز گاهی نیمهشبها از خواب میپرم، با صدای تهویهای که دیگر نیست. هنوز خاطرهی آن شب نخست، آن نور سرد، آن نگاههای کنجکاو، و آن خندههای تلخ، با من است.
و تنها چیزی که هنوز ذهنم را رها نمیکند، این پرسش است:
اگر یک بند عمومی، با همهی رفتوآمد، سر و صدا، و حضور آدمها، میتواند اینچنین خردکننده و بیرحم باشد، پس در سلولهای انفرادی چه میگذرد؟
بر سر آن هموطنانی که هفتهها و ماهها در انفرادی محبوس بودهاند چه آمده است؟
در سکوتی مطلق یا نوری همیشگی، بدون همصحبت، بدون هوا، بدون امید...
فقط با صدای قدمهای بازجو و قفل در.
تصورش هم جانکاه است.
تحملش، از تصورش هم سختتر.
https://www.tg-me.com/h_bagherinia
✍حسن باقرینیا
امروز چهاردهم خرداد است. دقیقاً یک سال پیش، در چنین روزی، در بند ۶.۱ زندان وکیلآباد مشهد بودم؛ بندی که دیگر برای من صرفاً یک عدد نیست، بلکه کابوسی است حکشده در حافظه، مثل زخمی که هنوز بسته نشده.
عصر سیزدهم خرداد ۱۴۰۳ وارد زندان شدم. اولین شب… شبی بود که هیچگاه از یادم نمیرود. نه به خواب رفتم، نه حتی برای لحظهای از فشار ذهنی و روانیاش رها شدم. همهچیز تازه، بیگانه، خشن و بیرحم بود.
لحظه ورودم به اتاق هنوز جلوی چشمانم است. زندانبان در را باز کرد، صدای تهویه مثل غرش حیوانی زخمی در گوشم پیچید. فضای اتاق خفه و سنگین بود، چراغها با نوری سرد و بیروح روشن. چشمها با کنجکاوی نگاهم میکردند.
نمایندهی اتاق جلو آمد و با لحنی خشک و عادی گفت:
«خوش اومدی برادر. خودتو معرفی کن و بگو جرمت چیه.»
کمی مکث کردم و گفتم:
«من معلمم. ظاهراً جرمم اینه که علیه نظام تبلیغ نموده و به آقای خامنهای توهین کردم.»
لحظهای سکوت شد. بعد ناگهان همه خندیدند.
یکی از میان جمع، با طعنه گفت:
«مگه نونت کم بود، آبت کم بود؟ چی کار داشتی خب؟ درستو میدادی و حقوقتو میگرفتی. اینجا همه یا موبایل بالا کشیدن، یا طلا سرقت کردن... آخه اینم شد جرم؟»
در همان لحظه، با وجود خستگی و گیجی، فهمیدم وارد چه دنیای وارونهای شدهام. دنیایی که در آن دزدی عادیست، اما گفتن حقیقت جرم است.
شب اول، در اتاقی با ۲۱ زندانی دیگر گذشت. آدمهایی با پروندههایی گوناگون: قتل عمد، سرقت، جرایم مالی و... اما در نهایت، همه ما در یک چیز مشترک بودیم: رنج.
چراغها هرگز خاموش نمیشدند. نور سفید و بیروح، مثل تازیانهای دائمی بر چشم و جان. تهویهی هوا صدایی داشت که انگار از اعماق جهنم میآمد؛ بلند، خشدار، بیوقفه. خوابیدن در آن وضعیت؟ محال بود.
تمام شب را بیدار ماندم. با چشمانی خسته، سپیدهدم را دیدم. باورم نمیشد شب تمام شده، چون برایم تمام نشده بود.
در آن شب طولانی، برای نجات از فروپاشی درونی، تصمیم گرفتم بنویسم. اما خودکار و کاغذ نداشتم. یکی از همبندها، که به جرم چک برگشتی بازداشت شده بود، خودکاری ته کیفش داشت. بیهیچ توقعی آن را به من داد. صفحهای از دفترش را کند و گفت:
«بگیر بنویس. اینجا اگه ننویسی، دیوونه میشی.»
نخستین جملهای که نوشتم، یادآوری حرف بازجو بود:
«قول بده جز حقیقت چیزی نگویی، وگرنه کارت زار است.»
به او گفتم:
«مگر شما دنبال حقیقتید؟ شما، در بهترین حالت، عملهی یک نظام سرکوبگر هستید. اگر واقعاً دنبال حقیقت بودید، هزار بار این شغل رو رها کرده بودید.»
و حالا، یک سال بعد، هنوز گاهی نیمهشبها از خواب میپرم، با صدای تهویهای که دیگر نیست. هنوز خاطرهی آن شب نخست، آن نور سرد، آن نگاههای کنجکاو، و آن خندههای تلخ، با من است.
و تنها چیزی که هنوز ذهنم را رها نمیکند، این پرسش است:
اگر یک بند عمومی، با همهی رفتوآمد، سر و صدا، و حضور آدمها، میتواند اینچنین خردکننده و بیرحم باشد، پس در سلولهای انفرادی چه میگذرد؟
بر سر آن هموطنانی که هفتهها و ماهها در انفرادی محبوس بودهاند چه آمده است؟
در سکوتی مطلق یا نوری همیشگی، بدون همصحبت، بدون هوا، بدون امید...
فقط با صدای قدمهای بازجو و قفل در.
تصورش هم جانکاه است.
تحملش، از تصورش هم سختتر.
https://www.tg-me.com/h_bagherinia
Forwarded from کارزار جهانی نه به اعدام در ایران
اعدام، فقط گرفتن جان یک انسان نیست.
بهروز اسدی
پس از هر اعدام، خانوادهای فرو میپاشد، جامعهای زخم میخورد، و ترسی تازه در تار و پود اجتماع مینشیند.
اعدام، ابزار عدالت نیست؛ سلاحی است برای سرکوب.
اعدام در ایران دیگر «مجازات» نیست، بلکه «ابزار قدرت» است. با آماری نگرانکننده از ۵۱۱ مورد اعدام طی پنج ماه نخست سال ۲۰۲۵ – و تنها بخشی از آنها رسانهای شده – حاکمیت نه عدالت، که خشونت ساختاری را بازتولید کرده است و بدون وقفه ادامه میدهد .
اعدامهای امروز، پیامآور عدالت نیستند؛ آنها بذر ترس میکارند، و وجدانها را هدف میگیرند و جامعه را ویران میسازند. اعدامها دیگر «پایان یک پرونده» نیستند؛ بلکه آغاز زنجیرهای از رنجاند.
دادگاههای بیداد، سرکوب کارگران و اعترافهای اجباری
از کارگران کامیوندار تا معترضان بیسلاح؛ سرکوب با تهدید، بازداشت، شکنجه و اعترافات اجباری ادامه دارد. رأیها در بیدادگاههایی صادر میشود که نه قانون، بلکه ترس بر آنها حاکم است.
آماری که هشدار میدهد
تنها در ماه مه ۲۰۲۵، دستکم ۱۵۲ اعدام انجام شده است:
۴ زن
۵ شهروند افغان
۱۹ شهروند بلوچ
بسیاری بدون وکیل مستقل، بدون دادگاه شفاف، و حتی بدون حق اعتراض اعدام شدهاند. اینها جنایتهایی است که باید جهان ببیند و واکنش نشان دهد.
اعتصاب زندانیان: پژواکی از درون سیاهچالها این رژیم تبهکار است .
اکنون بیش از ۷۱ هفته است که زندانیان ۴۴ زندان در ایران، سهشنبهها اعتصاب غذا میکنند. آنها از درون زندان، صدای خاموششدهی همبندیهایشان را میشنوند. این مبارزه خاموش، باید تبدیل به فریادی جهانی نه به اعدام شود.
قصاص: عدالت یا انتقام؟
یکی از تراژیکترین ابعاد اعدام در ایران، تحمیل اجرای حکم به خانواده قربانیان است. مشارکت اجباری در مرگ، خانوادهها را به بخشی از چرخه خشونت تبدیل میکند. این عدالت نیست؛ عدالت انتقاممحور است که وجدان عمومی را جریحهدار و جامعه را آلوده و مسموم میکند.
وظیفه ما: فرهنگسازی، اعتراض و اقدام
فرهنگ «نه به اعدام، نه به قصاص» باید به مدرسهها، دانشگاهها، خانهها و رسانهها راه یابد. معلمان متعهد، روشنفکران، هنرمندان و فعالان اجتماعی باید آن را وظیفهای اخلاقی بدانند. در جامعهای که حاکمیت سیاسی-مذهبی فردیت را نفی میکند، ایستادن در برابر اعدام، ایستادن برای کرامت انسانی است.
برای بالابردن هزینه جمهوریاسلامی
باید از نهادهای بینالمللی خواستار اعمال فشار های عملی شد
۱. بیانیههای رسمی، قوی و مداوم از سوی پارلمانها علیه اعدام در ایران.
۲.ایجاد کارزار های کفالت های سیاسی از سیاستمداران ،هنرمندان و شخصیت های با نفوذ جامعه در
پذیرش کفالت افراد در معرض خطر اعدام
۳. فشار دیپلماتیک برای توقف فوری احکام اعدام، بهویژه در پروندههای فاقد شفافیت
۴. تحریم هدفمند مقاماتی که در صدور یا اجرای احکام اعدام نقش دارند.
۵. ارجاع پرونده ایران به دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) برای بررسی «جنایت علیه بشریت» تحت ماده ۷ اساسنامه رم
اعدام، بحران داخلی نیست؛ تهدید نظم بینالمللی است
اعدامهای جاری در ایران تنها نقض حقوق بشر نیستند، بلکه حملهای به اصول بنیادین حقوق بینالمللاند. هر روز تأخیر، جان بیگناهی را میگیرد.
اکنون زمان اقدام است
امروز، صدای خاموششدهی صدها انسان، به پژواک جهانی نیاز دارد.
بیایید این صدا باشیم، پیش از آنکه دیرشود.
بهروز اسدی
پس از هر اعدام، خانوادهای فرو میپاشد، جامعهای زخم میخورد، و ترسی تازه در تار و پود اجتماع مینشیند.
اعدام، ابزار عدالت نیست؛ سلاحی است برای سرکوب.
اعدام در ایران دیگر «مجازات» نیست، بلکه «ابزار قدرت» است. با آماری نگرانکننده از ۵۱۱ مورد اعدام طی پنج ماه نخست سال ۲۰۲۵ – و تنها بخشی از آنها رسانهای شده – حاکمیت نه عدالت، که خشونت ساختاری را بازتولید کرده است و بدون وقفه ادامه میدهد .
اعدامهای امروز، پیامآور عدالت نیستند؛ آنها بذر ترس میکارند، و وجدانها را هدف میگیرند و جامعه را ویران میسازند. اعدامها دیگر «پایان یک پرونده» نیستند؛ بلکه آغاز زنجیرهای از رنجاند.
دادگاههای بیداد، سرکوب کارگران و اعترافهای اجباری
از کارگران کامیوندار تا معترضان بیسلاح؛ سرکوب با تهدید، بازداشت، شکنجه و اعترافات اجباری ادامه دارد. رأیها در بیدادگاههایی صادر میشود که نه قانون، بلکه ترس بر آنها حاکم است.
آماری که هشدار میدهد
تنها در ماه مه ۲۰۲۵، دستکم ۱۵۲ اعدام انجام شده است:
۴ زن
۵ شهروند افغان
۱۹ شهروند بلوچ
بسیاری بدون وکیل مستقل، بدون دادگاه شفاف، و حتی بدون حق اعتراض اعدام شدهاند. اینها جنایتهایی است که باید جهان ببیند و واکنش نشان دهد.
اعتصاب زندانیان: پژواکی از درون سیاهچالها این رژیم تبهکار است .
اکنون بیش از ۷۱ هفته است که زندانیان ۴۴ زندان در ایران، سهشنبهها اعتصاب غذا میکنند. آنها از درون زندان، صدای خاموششدهی همبندیهایشان را میشنوند. این مبارزه خاموش، باید تبدیل به فریادی جهانی نه به اعدام شود.
قصاص: عدالت یا انتقام؟
یکی از تراژیکترین ابعاد اعدام در ایران، تحمیل اجرای حکم به خانواده قربانیان است. مشارکت اجباری در مرگ، خانوادهها را به بخشی از چرخه خشونت تبدیل میکند. این عدالت نیست؛ عدالت انتقاممحور است که وجدان عمومی را جریحهدار و جامعه را آلوده و مسموم میکند.
وظیفه ما: فرهنگسازی، اعتراض و اقدام
فرهنگ «نه به اعدام، نه به قصاص» باید به مدرسهها، دانشگاهها، خانهها و رسانهها راه یابد. معلمان متعهد، روشنفکران، هنرمندان و فعالان اجتماعی باید آن را وظیفهای اخلاقی بدانند. در جامعهای که حاکمیت سیاسی-مذهبی فردیت را نفی میکند، ایستادن در برابر اعدام، ایستادن برای کرامت انسانی است.
برای بالابردن هزینه جمهوریاسلامی
باید از نهادهای بینالمللی خواستار اعمال فشار های عملی شد
۱. بیانیههای رسمی، قوی و مداوم از سوی پارلمانها علیه اعدام در ایران.
۲.ایجاد کارزار های کفالت های سیاسی از سیاستمداران ،هنرمندان و شخصیت های با نفوذ جامعه در
پذیرش کفالت افراد در معرض خطر اعدام
۳. فشار دیپلماتیک برای توقف فوری احکام اعدام، بهویژه در پروندههای فاقد شفافیت
۴. تحریم هدفمند مقاماتی که در صدور یا اجرای احکام اعدام نقش دارند.
۵. ارجاع پرونده ایران به دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) برای بررسی «جنایت علیه بشریت» تحت ماده ۷ اساسنامه رم
اعدام، بحران داخلی نیست؛ تهدید نظم بینالمللی است
اعدامهای جاری در ایران تنها نقض حقوق بشر نیستند، بلکه حملهای به اصول بنیادین حقوق بینالمللاند. هر روز تأخیر، جان بیگناهی را میگیرد.
اکنون زمان اقدام است
امروز، صدای خاموششدهی صدها انسان، به پژواک جهانی نیاز دارد.
بیایید این صدا باشیم، پیش از آنکه دیرشود.
Forwarded from کارزار جهانی نه به اعدام در ایران
فراخوان ۸۴ سازمان و نهاد حقوق بشری برای اعتراض به اعدام شهروندان افغانستانی در ایران
سازمان حقوق بشر ایران همراه با ۸۳ سازمان و نهاد ایرانی و بینالمللی در بیانیهای خواستار تلاش جامعه جهانی برای توقف اعدام شهروندان افغانستانی در ایران شدند.
اعدام شهروندان افغانستانی در ایران به طرز کمسابقهای افزایش یافته است. این اعدامها بلافاصله پس از سلطه مجدد طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ با اعدام پنج شهروند افغانستانی آغاز شد.
این روند با ۱۶ اعدام در سال ۲۰۲۲ ادامه یافت، در سال ۲۰۲۳ به ۲۵ اعدام رسید و در سال ۲۰۲۴ آمار چشمگیر ۸۰ اعدام در سال ۲۰۲۴ ثبت شد. اکنون که پنج ماه از سال ۲۰۲۵ میلادی میگذرد، دستکم ۳۲ شهروند افغانستانی اعدام شدهاند.
برای خواندن متن کامل این فراخوان بر روی لینک زیر کلیک کنید:
https://iranhr.net/fa/statement/73/
سازمان حقوق بشر ایران همراه با ۸۳ سازمان و نهاد ایرانی و بینالمللی در بیانیهای خواستار تلاش جامعه جهانی برای توقف اعدام شهروندان افغانستانی در ایران شدند.
اعدام شهروندان افغانستانی در ایران به طرز کمسابقهای افزایش یافته است. این اعدامها بلافاصله پس از سلطه مجدد طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ با اعدام پنج شهروند افغانستانی آغاز شد.
این روند با ۱۶ اعدام در سال ۲۰۲۲ ادامه یافت، در سال ۲۰۲۳ به ۲۵ اعدام رسید و در سال ۲۰۲۴ آمار چشمگیر ۸۰ اعدام در سال ۲۰۲۴ ثبت شد. اکنون که پنج ماه از سال ۲۰۲۵ میلادی میگذرد، دستکم ۳۲ شهروند افغانستانی اعدام شدهاند.
برای خواندن متن کامل این فراخوان بر روی لینک زیر کلیک کنید:
https://iranhr.net/fa/statement/73/
iranhr.net
فراخوان ۸۴ سازمان و نهاد حقوق بشری برای اعتراض به اعدام شهروندان افغانستانی در ایران
Forwarded from دکتر محمدرضا سرگلزایی drsargolzaei
✅ مجموعهٔ شش جلدی مهارتهای زندگی
نوشتهٔ دکتر محمدرضا سرگلزایی
تجدید چاپ شد:
🔹 خودت را دوست داری؟ (خودآگاهی)
🔹 من این سرنوشت را نمیخواهم (حل مسأله)
🔹 زندگی، فکر و دیگر هیچ (تفکر نقاد و تفکر خلاق(
🔹 ماجراهای عاشقانه (روابط عمیق بین فردی)
🔹 نامههایی به آسمان (معنویت)
🔹 ده سؤال بیجواب (تفکر نقاد)
🔹 فایلهای صوتی این کتابها قبلا در کانال تلگرامی پادکستهای دکتر سرگلزایی منتشر شدهاند:
https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1337
🔹 تلفن ناشر- انتشارات همنشین:
۰۹۱۵۵۶۸۹۱۰۵ - آقای رضا دلقندی
🔹 قیمت ۶ جلد ۳۰۰ هزار تومان
هزینهی ارسال در ایران: رایگان
@drsargolzaei
نوشتهٔ دکتر محمدرضا سرگلزایی
تجدید چاپ شد:
🔹 خودت را دوست داری؟ (خودآگاهی)
🔹 من این سرنوشت را نمیخواهم (حل مسأله)
🔹 زندگی، فکر و دیگر هیچ (تفکر نقاد و تفکر خلاق(
🔹 ماجراهای عاشقانه (روابط عمیق بین فردی)
🔹 نامههایی به آسمان (معنویت)
🔹 ده سؤال بیجواب (تفکر نقاد)
🔹 فایلهای صوتی این کتابها قبلا در کانال تلگرامی پادکستهای دکتر سرگلزایی منتشر شدهاند:
https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1337
🔹 تلفن ناشر- انتشارات همنشین:
۰۹۱۵۵۶۸۹۱۰۵ - آقای رضا دلقندی
🔹 قیمت ۶ جلد ۳۰۰ هزار تومان
هزینهی ارسال در ایران: رایگان
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر محمدرضا سرگلزایی drsargolzaei
🔴 کتاب جزیرهٔ هواداران
بیست روایت از خاطرات هواداری
نوشتهٔ گروه نویسندگان
🔹 ما با هر انتخاب کوچک خود (از انتخاب روزنامهای که میخوانیم و شبکۀ تلویزیونی که تماشا میکنیم گرفته تا انتخاب تیم فوتبالی که طرفدار آن هستیم و لباسی که میپوشیم) مشغول انتخاب جامعۀ مرجعمان هستیم و در نهایت نحوۀ تفکر ما تابع «اجماع این گروه مرجع» است.
🔹 «جزیره هواداران» اولین کتاب از مجموعهای است که در جهت فرهنگسازی، با تلاش گروهی از روانشناسان و هنرمندان خلاق و مستقل، آماده شده است تا کلیشهها، روالها و رفتارهای روزمره را به چالش بکشد و بر اهمیت تفکر انتقادی تأکید کند.
ناشر: انتشارات طرحواره
چاپ اول: ۱۴۰۱
http://www.tarhvareh.ir/
🔴 نسخهی الکترونیک کتاب با موافقت تولیدکنندگان این کتاب در اختیار شما قرار گرفته است و دانلود و فوروارد آن بلامانع است:
https://www.tg-me.com/drsargolzaei/6713
🔴 نسخهی صوتی کتاب نیز در کانال تلگرامی پادکستهای دکتر سرگلزایی قرار گرفت:
https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1360
@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast
بیست روایت از خاطرات هواداری
نوشتهٔ گروه نویسندگان
🔹 ما با هر انتخاب کوچک خود (از انتخاب روزنامهای که میخوانیم و شبکۀ تلویزیونی که تماشا میکنیم گرفته تا انتخاب تیم فوتبالی که طرفدار آن هستیم و لباسی که میپوشیم) مشغول انتخاب جامعۀ مرجعمان هستیم و در نهایت نحوۀ تفکر ما تابع «اجماع این گروه مرجع» است.
🔹 «جزیره هواداران» اولین کتاب از مجموعهای است که در جهت فرهنگسازی، با تلاش گروهی از روانشناسان و هنرمندان خلاق و مستقل، آماده شده است تا کلیشهها، روالها و رفتارهای روزمره را به چالش بکشد و بر اهمیت تفکر انتقادی تأکید کند.
ناشر: انتشارات طرحواره
چاپ اول: ۱۴۰۱
http://www.tarhvareh.ir/
🔴 نسخهی الکترونیک کتاب با موافقت تولیدکنندگان این کتاب در اختیار شما قرار گرفته است و دانلود و فوروارد آن بلامانع است:
https://www.tg-me.com/drsargolzaei/6713
🔴 نسخهی صوتی کتاب نیز در کانال تلگرامی پادکستهای دکتر سرگلزایی قرار گرفت:
https://www.tg-me.com/drsargolzaeipodcast/1360
@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast
Forwarded from یک سیزیف خوشحال (Mahsa Moeen)
هیولا نباشیم.
مهسا معین
متاسفانه رفتار بیشتر افراد جامعه ایرانی واکنشی و ناشی از تروماهای عمیق، مطالعات کم، و فقدان تفکر انتقادی است. مخالفت عمیق با اسلام و تمام ظواهر آن، در کنار حمایت شدید و افراطی از دیگر ادیان ابراهیمی بدون درک عمیق و شناخت آن ادیان، حمایت افراطی از اسراییل بدلیل نفرت از اسلام، اعراب، و ج ا بدون در نظر گرفتن جنایتهای جنگی، تبعیض طولانیمدت علیه مردم فلسطین و نسلکشی، و حمایت بیپرده از شکنجه، آزار، و فقدان آزادیهای سیاسی در زمان شاه که در حمایت از دیکتاتوری، حتی پرویز ثابتی، و شعارهای جنسیتی و غیرجنسیتی علیه به اصطلاح پنجاه و هفتیها و بسیاری رفتارهای دیگر در عرض دو سه سال گذشته نمود پیدا کرد.
جمع این فرافکنی تروماهای ما، ایرانیان امروز را به یک جمعیت فاشیست دیکتاتور طلب تبدیل کرده است. اینکه فردی که برای جمعی کعبه آمال است با اسراییل دست دوستی داده، دلیل بر این نیست که از این به بعد هر کاری که اسراییل بکند درست است! اینکه وضعیت کنونی ایران خیلی وحشتناک است، دلیل بر این نیست که هر شکنجه و آزاری در زمان شاه درست بوده یا رفتارهای شاه بیایراد بوده و نباید نقدش کرد. نوستالژی بدون تفکر انتقادی پایه و اساس فاشیسم است. اینکه ما حجاب اجباری داشتیم و تحقیر شدیم و کشته شدیم، هر زن باحجابی را بد و چندشآور و عامل تمام مصیبتهای جهان نمیکند، و یا اینکه چون اسلام عامل بسیاری از آزارهای روانی و جسمی و جمعی ما بوده، باعث نمیشود که به دامن ادیان و فرقههای دیگر بغلتیم و از آنها بت بسازیم.
کلا بت نسازیم!!!
تبدیل ایرانیان به جمعی که هیولاوار از جنگ غزه دفاع میکنند، کشتهشدن هزاران کودک را نادیده میگیرند، حتی به آن میخندد و اظهار خوشحالی میکنند، حکومت های دیکتاتوری و پدرسالارانه را باعث پیشرفت و آرزوی نهایی میدانند، به مخالفانشان توهینهای جنسی و جنسیتی میکنند، از فاشیست ها و پوپولیستها دفاع میکنند و به نوعی خود هیولا شدهاند، باید موجب غصه جمعی و نگرانی ما باشد. باید عامل شب نخوابیهایمان باشد. باید برایش گریه کنیم و به سوگ بنشینیم. ما که به دنبال تغییر برای بهتر شدن هستیم، کماکان در افکار پنجاه سال پیش خودمان غرقیم و پیشرفتی نداشتهایم. چهارده میلیون فالوئر آیسان اسلامی از مریخ نیامدهاند و از همین مردم ما هستند که با افتخار از فرهنگ مردسالاری، پدرسالاری، و تجاوز دفاع میکنند، زنکشی را مجاز میدانند، و دختر و خواهرشان را ناموس میخوانند، زن را برده و ملک خود میدانند، و فارغ از جنسیت در عمق جانشان همه هیولاهایی کوچک هستند که به ابتذال شر تن دادهاند. این در واقع همان است که به نوعی نیچه هم میگوید که وقتی به چشمان هیولا نگاه کنی، خودت را میبینی. در جنگ با هیولا میتوان هیولا شد.
هیولا نباشیم. آزاده باشیم. سدی باشیم در برابر فاشیسم. بگوییم نه!
مهسا معین
متاسفانه رفتار بیشتر افراد جامعه ایرانی واکنشی و ناشی از تروماهای عمیق، مطالعات کم، و فقدان تفکر انتقادی است. مخالفت عمیق با اسلام و تمام ظواهر آن، در کنار حمایت شدید و افراطی از دیگر ادیان ابراهیمی بدون درک عمیق و شناخت آن ادیان، حمایت افراطی از اسراییل بدلیل نفرت از اسلام، اعراب، و ج ا بدون در نظر گرفتن جنایتهای جنگی، تبعیض طولانیمدت علیه مردم فلسطین و نسلکشی، و حمایت بیپرده از شکنجه، آزار، و فقدان آزادیهای سیاسی در زمان شاه که در حمایت از دیکتاتوری، حتی پرویز ثابتی، و شعارهای جنسیتی و غیرجنسیتی علیه به اصطلاح پنجاه و هفتیها و بسیاری رفتارهای دیگر در عرض دو سه سال گذشته نمود پیدا کرد.
جمع این فرافکنی تروماهای ما، ایرانیان امروز را به یک جمعیت فاشیست دیکتاتور طلب تبدیل کرده است. اینکه فردی که برای جمعی کعبه آمال است با اسراییل دست دوستی داده، دلیل بر این نیست که از این به بعد هر کاری که اسراییل بکند درست است! اینکه وضعیت کنونی ایران خیلی وحشتناک است، دلیل بر این نیست که هر شکنجه و آزاری در زمان شاه درست بوده یا رفتارهای شاه بیایراد بوده و نباید نقدش کرد. نوستالژی بدون تفکر انتقادی پایه و اساس فاشیسم است. اینکه ما حجاب اجباری داشتیم و تحقیر شدیم و کشته شدیم، هر زن باحجابی را بد و چندشآور و عامل تمام مصیبتهای جهان نمیکند، و یا اینکه چون اسلام عامل بسیاری از آزارهای روانی و جسمی و جمعی ما بوده، باعث نمیشود که به دامن ادیان و فرقههای دیگر بغلتیم و از آنها بت بسازیم.
کلا بت نسازیم!!!
تبدیل ایرانیان به جمعی که هیولاوار از جنگ غزه دفاع میکنند، کشتهشدن هزاران کودک را نادیده میگیرند، حتی به آن میخندد و اظهار خوشحالی میکنند، حکومت های دیکتاتوری و پدرسالارانه را باعث پیشرفت و آرزوی نهایی میدانند، به مخالفانشان توهینهای جنسی و جنسیتی میکنند، از فاشیست ها و پوپولیستها دفاع میکنند و به نوعی خود هیولا شدهاند، باید موجب غصه جمعی و نگرانی ما باشد. باید عامل شب نخوابیهایمان باشد. باید برایش گریه کنیم و به سوگ بنشینیم. ما که به دنبال تغییر برای بهتر شدن هستیم، کماکان در افکار پنجاه سال پیش خودمان غرقیم و پیشرفتی نداشتهایم. چهارده میلیون فالوئر آیسان اسلامی از مریخ نیامدهاند و از همین مردم ما هستند که با افتخار از فرهنگ مردسالاری، پدرسالاری، و تجاوز دفاع میکنند، زنکشی را مجاز میدانند، و دختر و خواهرشان را ناموس میخوانند، زن را برده و ملک خود میدانند، و فارغ از جنسیت در عمق جانشان همه هیولاهایی کوچک هستند که به ابتذال شر تن دادهاند. این در واقع همان است که به نوعی نیچه هم میگوید که وقتی به چشمان هیولا نگاه کنی، خودت را میبینی. در جنگ با هیولا میتوان هیولا شد.
هیولا نباشیم. آزاده باشیم. سدی باشیم در برابر فاشیسم. بگوییم نه!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 سخنرانی محسن مخملباف هنگام دریافت جایزه فدریکو فلینی (برای فیلم سفر قندهار) در مرکز سازمان جهانی یونسکو در سال ۲۰۰۱
🔹 متأسفانه محتوای این سخنرانی همچنان دربارهٔ افغانستان صادق است.
@drsargolzaei
🔹 متأسفانه محتوای این سخنرانی همچنان دربارهٔ افغانستان صادق است.
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر محمدرضا سرگلزایی drsargolzaei
🔴 کتابهای صوتی
⭕️ کتابهای نوشتهٔ دکتر محمدرضا سرگلزایی که تاکنون صوتی شدهاند:
🔹 کتاب اخلاق و آزادی: مبارزهی
اخلاقی برای آزادی
🔹 کتاب ما دوباره سبز میشویم
🔹 کتاب نا-ناخودآگاه آقای روانپزشک
🔹 کتاب ماجراهای عاشقانه
🔹 کتاب من این سرنوشت را نمیخواهم
🔹 کتاب زندگی، فکر و دیگر هیچ
🔹 کتاب بفرمایید نوبت شماست
🔹 کتاب کوزهای از آب بحر
🔹 کتاب ده سؤال بیجواب
🔹 کتاب نامههایی به آسمان
🔹 کتاب خودت را دوست داری؟
🔴 لطفا به اشتراک بگذارید.
@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast
⭕️ کتابهای نوشتهٔ دکتر محمدرضا سرگلزایی که تاکنون صوتی شدهاند:
🔹 کتاب اخلاق و آزادی: مبارزهی
اخلاقی برای آزادی
🔹 کتاب ما دوباره سبز میشویم
🔹 کتاب نا-ناخودآگاه آقای روانپزشک
🔹 کتاب ماجراهای عاشقانه
🔹 کتاب من این سرنوشت را نمیخواهم
🔹 کتاب زندگی، فکر و دیگر هیچ
🔹 کتاب بفرمایید نوبت شماست
🔹 کتاب کوزهای از آب بحر
🔹 کتاب ده سؤال بیجواب
🔹 کتاب نامههایی به آسمان
🔹 کتاب خودت را دوست داری؟
🔴 لطفا به اشتراک بگذارید.
@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast
۱- (۶ ساعت) رابطهی جنسی: مرزهای باریک سلامت و اخلاق (۱۰۵ دلار کانادا)
۲- (۴۰ ساعت) بستهی عشق و تنآمیزی - درسگفتارهایی درباره عشق و سکس از منظر مدرسین دوره در فلسفه، روانپزشکی، ادبیات و جامعهشناسی (۱۹۰ دلار کانادا)
۳- (۶۰ ساعت) سایکومیتولوژی (رواناسطورهشناسی) (۲۸۰ دلار کانادا)
۱- کارگاه تربیت رواندرمانگر شروع دوره: June 11, 2025
۲۱ خرداد ۱۴۰۴، چهارشنبهها
۲- باشگاه فیلم پریفرونتال - فصل تابستان (آنلاین) - شروع دوره: June 21, 2025 (شنبهها)
- جلسات گروهدرمانی تحلیل رفتار متقابل (آنلاین) - شروع دوره: May 4th, 2025
+17788585719
https://wa.me/17788585719
@prefrontalclub
@drsargolzaei
@drsargolzaeivancouveree
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
دکتر محمدرضا سرگلزایی drsargolzaei pinned «🔴 فهرست بستههای آموزشی آفلاین (فایل صوتی) برای فروش: ۱- (۶ ساعت) رابطهی جنسی: مرزهای باریک سلامت و اخلاق (۱۰۵ دلار کانادا) ۲- (۴۰ ساعت) بستهی عشق و تنآمیزی - درسگفتارهایی درباره عشق و سکس از منظر مدرسین دوره در فلسفه، روانپزشکی، ادبیات و جامعهشناسی…»
🔹 Here Children Do Not Play Together
*Director:* Mohsen Makhmalbaf
🔹 اینجا بچهها با هم بازی نمیکنند
🔹 فیلمی درباره اورشلیم از محسن مخملباف
*Private screener:* https://vimeopro.com/makhmalbaf/here-children-do-no-play-together
*Password: Festival24
@drsargolzaei
*Director:* Mohsen Makhmalbaf
🔹 اینجا بچهها با هم بازی نمیکنند
🔹 فیلمی درباره اورشلیم از محسن مخملباف
*Private screener:* https://vimeopro.com/makhmalbaf/here-children-do-no-play-together
*Password: Festival24
@drsargolzaei
Forwarded from مدرسه روانشناسی لندن
بچهها با هم بازی نمیکنند copy.pdf
330.1 KB
Forwarded from کارزار جهانی نه به اعدام در ایران
تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم در ۴۷ زندان مختلف همراه با پیوستن زندان اهر
حکومت اعدامی در ایران، همچون گذشته، هر هفته در مسیر افزایش اجرای احکام اعدام با سرعت پیش میرود. متأسفانه از ابتدای خردادماه تاکنون بیش از ۹۵ نفر اعدام شدهاند؛ تنها در روز ۱۲ خرداد، ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند که ۸ نفر از آنان در زندان قزلحصار بودند.
از سوی دیگر، حاکمان خودکامه که از پاسخگویی به بحرانهای کلان اقتصادی و معیشتی ناتواناند، در یک سال گذشته کوشیدهاند تا با سرکوب و اجرای احکام اعدام، بر مطالبات عمومی سرپوش بگذارند. این سرکوبها، متأسفانه دامن اتباع افغانستانی مقیم ایران را نیز گرفته است. در ماههای گذشته، احکام اعدام علیه شماری از شهروندان افغانستانی بیش از پیش به اجرا درآمده است؛ محکومان بیپناهی که صدایی برای دفاع از خود ندارند و ماشین اعدام در ایران، حق حیات را از آنان نیز سلب میکند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» این موج تازهی سرکوب و اعدام را بهشدت محکوم میکند و خواستار واکنش جدی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی در برابر این جنایات است.
در این هفته از کارزار، ما بار دیگر بر مخالفت اصولی، حقوقی و اخلاقی خود با مجازات اعدام تأکید میکنیم. این مخالفت بر مبانی شناختهشدهی حقوق بینالملل، تعهدات دولتها در قبال حقوق بشر، و ضرورت حفظ کرامت ذاتی انسان استوار است.
«مجازات اعدام ناقض حق حیات است»؛ حقی بنیادین که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) به آن تصریح شدهاست. هیچ شرایط اضطراری یا توجیه فرهنگی، سیاسی یا امنیتی نمیتواند مشروعیت چنین مجازاتی را توجیه کند.
بر اساس استانداردهای حقوق بینالملل، از جمله تفسیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، مجازات اعدام حتی در کشورهایی که آن را لغو نکردهاند، باید به شدیدترین جرایم محدود شود و با رعایت کامل اصول دادرسی منصفانه همراه باشد. با این حال، در حکومت مستبد ولایت فقیه، اغلب متهمان بدون دسترسی به وکیل مستقل، تحت فشار برای اعتراف، و در روندهای قضایی فاقد شفافیت محاکمه میشوند؛ وضعیتی که مصداق بارز «اعدام فراقانونی» است.
اعدام، بهویژه هنگامی که ابزاری برای سرکوب اعتراضات، ارعاب جامعه یا کنترل سیاسی باشد، نهتنها با اصل تناسب جرم و مجازات در تعارض است، بلکه نشانهای از نقض کامل عدالت به شمار میآید.
در پرتو این واقعیات، ما اعضای این کارزار، ضمن ابراز نگرانی عمیق از تداوم و گسترش احکام ظالمانه اعدام در ایران، خواهان توقف فوری صدور و اجرای این احکام هستیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم که به هر شکل ممکن، در جهت مقابله با آن، اقدامات عملی بهکار گیرند و به کارزار «نه به اعدام» بپیوندند.
ما بر این باوریم که دفاع از حق حیات، مسئولیتی است جمعی و فراملی؛ و تا زمانی که طناب اعدام از نظام قضایی ایران برداشته نشود، بستر آزادی و عدالت فراهم نخواهد شد و بسیاری از جرایم نیز پایان نخواهد یافت.
لازم بذکر است طبق اخبار منتشر شده جمعی از زندانیان زندان اهر در اعتراض به موج فزاینده اعدامها، اعلام کردهاند که از هفته پیش به کارزار" سهشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند و از این به بعد هر سهشنبه همراه با اعضای کارزار در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم، سهشنبه ۲۰ خرداد، در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبد کاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج ، زندان کامیاران و زندان اهر
هفته هفتاد و دوم
سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
🔻اعدام ، هرگز و برای هیچ کس
#نه_به_اعدام
#اعدام_نکنید
#اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
حکومت اعدامی در ایران، همچون گذشته، هر هفته در مسیر افزایش اجرای احکام اعدام با سرعت پیش میرود. متأسفانه از ابتدای خردادماه تاکنون بیش از ۹۵ نفر اعدام شدهاند؛ تنها در روز ۱۲ خرداد، ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند که ۸ نفر از آنان در زندان قزلحصار بودند.
از سوی دیگر، حاکمان خودکامه که از پاسخگویی به بحرانهای کلان اقتصادی و معیشتی ناتواناند، در یک سال گذشته کوشیدهاند تا با سرکوب و اجرای احکام اعدام، بر مطالبات عمومی سرپوش بگذارند. این سرکوبها، متأسفانه دامن اتباع افغانستانی مقیم ایران را نیز گرفته است. در ماههای گذشته، احکام اعدام علیه شماری از شهروندان افغانستانی بیش از پیش به اجرا درآمده است؛ محکومان بیپناهی که صدایی برای دفاع از خود ندارند و ماشین اعدام در ایران، حق حیات را از آنان نیز سلب میکند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» این موج تازهی سرکوب و اعدام را بهشدت محکوم میکند و خواستار واکنش جدی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی در برابر این جنایات است.
در این هفته از کارزار، ما بار دیگر بر مخالفت اصولی، حقوقی و اخلاقی خود با مجازات اعدام تأکید میکنیم. این مخالفت بر مبانی شناختهشدهی حقوق بینالملل، تعهدات دولتها در قبال حقوق بشر، و ضرورت حفظ کرامت ذاتی انسان استوار است.
«مجازات اعدام ناقض حق حیات است»؛ حقی بنیادین که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) به آن تصریح شدهاست. هیچ شرایط اضطراری یا توجیه فرهنگی، سیاسی یا امنیتی نمیتواند مشروعیت چنین مجازاتی را توجیه کند.
بر اساس استانداردهای حقوق بینالملل، از جمله تفسیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، مجازات اعدام حتی در کشورهایی که آن را لغو نکردهاند، باید به شدیدترین جرایم محدود شود و با رعایت کامل اصول دادرسی منصفانه همراه باشد. با این حال، در حکومت مستبد ولایت فقیه، اغلب متهمان بدون دسترسی به وکیل مستقل، تحت فشار برای اعتراف، و در روندهای قضایی فاقد شفافیت محاکمه میشوند؛ وضعیتی که مصداق بارز «اعدام فراقانونی» است.
اعدام، بهویژه هنگامی که ابزاری برای سرکوب اعتراضات، ارعاب جامعه یا کنترل سیاسی باشد، نهتنها با اصل تناسب جرم و مجازات در تعارض است، بلکه نشانهای از نقض کامل عدالت به شمار میآید.
در پرتو این واقعیات، ما اعضای این کارزار، ضمن ابراز نگرانی عمیق از تداوم و گسترش احکام ظالمانه اعدام در ایران، خواهان توقف فوری صدور و اجرای این احکام هستیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم که به هر شکل ممکن، در جهت مقابله با آن، اقدامات عملی بهکار گیرند و به کارزار «نه به اعدام» بپیوندند.
ما بر این باوریم که دفاع از حق حیات، مسئولیتی است جمعی و فراملی؛ و تا زمانی که طناب اعدام از نظام قضایی ایران برداشته نشود، بستر آزادی و عدالت فراهم نخواهد شد و بسیاری از جرایم نیز پایان نخواهد یافت.
لازم بذکر است طبق اخبار منتشر شده جمعی از زندانیان زندان اهر در اعتراض به موج فزاینده اعدامها، اعلام کردهاند که از هفته پیش به کارزار" سهشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند و از این به بعد هر سهشنبه همراه با اعضای کارزار در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم، سهشنبه ۲۰ خرداد، در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبد کاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج ، زندان کامیاران و زندان اهر
هفته هفتاد و دوم
سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
🔻اعدام ، هرگز و برای هیچ کس
#نه_به_اعدام
#اعدام_نکنید
#اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
🔹 سحرگاه
در این شهر
کسی ساعت نمیبندد
هر سحر
یک تن
رقصان بر دار
سنگین ترین ثانیههای سکوت را
بر رخوت شهر میکوبد
🔹 شعر: مازیار کریم
#مجاهد_کورکور
@drsargolzaei
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from حسن باقرینیا
۲۱ خرداد: کیان چشم به دنیا گشود، جمهوری اسلامی چشم بر حقیقت بست!
✍حسن باقرینیا
با اذان صبح روز بیست و یکم خرداد، مجاهد کورکور، جوان معترض خوزستانی، اعدام شد. در سرزمینی که بارها سحرگاه به صحنهی مرگ بدل شده، «صدای اذان» دیگر نوید بیداری نیست؛ بلکه به «ناقوس مرگ» تبدیل شده است.
این اعدام اما تنها یک جنایت قضایی نبود؛ یک نماد تمامعیار از لجاجت سیاسی و بیرحمی حاکمیتی بود که از حقیقت وحشت دارد.
مجاهد کورکور دقیقاً در روز تولد کیان پیرفلک، کودک بیگناهی که در جریان اعتراضات خیزش زن، زندگی، آزادی کشته شد، به دار آویخته شد.
۲۱ خرداد، روز تولد کیان بود—و جمهوری اسلامی، با اجرای حکم اعدام در همین روز، تلاش کرد پیامی عمیقتر به جامعه بدهد:
نه فقط "من تصمیم میگیرم که چه کسی قاتل است"، بلکه "من تصمیم میگیرم که این کودک چگونه باید به یاد آورده شود".
جمهوری اسلامی، بار دیگر، در برابر خواست خانوادهی کیان پیرفلک ایستاد؛ خانوادهای که با صداقت و شجاعت بارها اعلام کردند مجاهد قاتل فرزندشان نیست. اما حکومت، با بیاعتنایی به حقیقت و اصرار بر اجرای نمایشی از عدالت، او را اعدام کرد تا یک پیام روشن به جامعه بفرستد: «فقط روایت من باید غالب باشد.»
در برابر این خشونت عریان، طبیعیست که ما دچار غم، خشم، و گاه احساس درماندگی شویم. اما این احساسات اگر تنها بمانند، فرسودهمان میکنند. آنچه امروز نیاز داریم، تبدیل این اندوه به اقدام است. تبدیل خشم به کنش جمعی. و تبدیل درماندگی به امید، از مسیر پیوند، آگاهی و همدلی.
حکومتی که برای تثبیت روایت خود، به کشتن انسانها نیاز دارد، نه قدرتمند است و نه مشروع. قدرت واقعی در دست کسانی است که فراموش نمیکنند. که روایتهای بدیل را زنده نگه میدارند. که بهجای خاموشی، به یادآوری پناه میبرند.
اذانهایی که به ناقوس مرگ بدل شدهاند، روزی دوباره نوای زندگی خواهند شد—اگر ما بمانیم، اگر صدایمان را پس نگیریم، اگر حقیقت را به رسمیت بشناسیم و از آن محافظت کنیم.
https://www.tg-me.com/h_bagherinia
✍حسن باقرینیا
با اذان صبح روز بیست و یکم خرداد، مجاهد کورکور، جوان معترض خوزستانی، اعدام شد. در سرزمینی که بارها سحرگاه به صحنهی مرگ بدل شده، «صدای اذان» دیگر نوید بیداری نیست؛ بلکه به «ناقوس مرگ» تبدیل شده است.
این اعدام اما تنها یک جنایت قضایی نبود؛ یک نماد تمامعیار از لجاجت سیاسی و بیرحمی حاکمیتی بود که از حقیقت وحشت دارد.
مجاهد کورکور دقیقاً در روز تولد کیان پیرفلک، کودک بیگناهی که در جریان اعتراضات خیزش زن، زندگی، آزادی کشته شد، به دار آویخته شد.
۲۱ خرداد، روز تولد کیان بود—و جمهوری اسلامی، با اجرای حکم اعدام در همین روز، تلاش کرد پیامی عمیقتر به جامعه بدهد:
نه فقط "من تصمیم میگیرم که چه کسی قاتل است"، بلکه "من تصمیم میگیرم که این کودک چگونه باید به یاد آورده شود".
جمهوری اسلامی، بار دیگر، در برابر خواست خانوادهی کیان پیرفلک ایستاد؛ خانوادهای که با صداقت و شجاعت بارها اعلام کردند مجاهد قاتل فرزندشان نیست. اما حکومت، با بیاعتنایی به حقیقت و اصرار بر اجرای نمایشی از عدالت، او را اعدام کرد تا یک پیام روشن به جامعه بفرستد: «فقط روایت من باید غالب باشد.»
در برابر این خشونت عریان، طبیعیست که ما دچار غم، خشم، و گاه احساس درماندگی شویم. اما این احساسات اگر تنها بمانند، فرسودهمان میکنند. آنچه امروز نیاز داریم، تبدیل این اندوه به اقدام است. تبدیل خشم به کنش جمعی. و تبدیل درماندگی به امید، از مسیر پیوند، آگاهی و همدلی.
حکومتی که برای تثبیت روایت خود، به کشتن انسانها نیاز دارد، نه قدرتمند است و نه مشروع. قدرت واقعی در دست کسانی است که فراموش نمیکنند. که روایتهای بدیل را زنده نگه میدارند. که بهجای خاموشی، به یادآوری پناه میبرند.
اذانهایی که به ناقوس مرگ بدل شدهاند، روزی دوباره نوای زندگی خواهند شد—اگر ما بمانیم، اگر صدایمان را پس نگیریم، اگر حقیقت را به رسمیت بشناسیم و از آن محافظت کنیم.
https://www.tg-me.com/h_bagherinia
Forwarded from Sarvayebaran
🎞 تحلیل و نقد فیلم " نـــزدیک C L O S E "
🎬 اثری از لوکاس دونت
فیلم درام بلژیکی به زبان فرانسوی محصول سال ۲۰۲۲ به کارگردانی لوکاس دونت بر پایهٔ فیلمنامهای از دونت و آنجلو تیجسن است. این فیلم برای نخستین بار در هفتاد و پنجمین دورهٔ جشنواره فیلم کن در ۲۶ مهٔ ۲۰۲۲ نمایش داده شد، و جایزه جشنواره را دریافت کرد. علاوه بر آن در جشنواره فیلم سیدنی در ژوئن ۲۰۲۲ جایزهٔ فیلم سیدنی را دریافت کرد.
🔶 تحلیلگران:
● دکتر محمدرضا سرگلزایی | روانپزشک
● دکتر حسین محمودی | پژوهشگرفلسفه
● استاد داوود رئیسی | رواندرمانگر، سایکودراماتیست
🔷 عناوین مورد بررسی در نشست:
● کلیشههای جنسیتی
● از نگاه تا غیاب:
خوانشی اگزیستانسیالیستی از تجربه فقدان در CLOSE
● انسان در آئینه دیگری
● انسان- نیاز- آسیب
🔔 تاریخ نشست: جمعه ۲۳ خرداد / ساعت ۱۹:۳۰ به وقت تهران
🔶 این نشست در محیط گوگل مییت برگزار خواهد شد.
🔷 شرکت در نشست رایگان و ظرفیت جلسه محدود میباشد.
🔶جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با ما در تلگرام سروای باران در ارتباط باشید.
Instagram.com/sarvayebaran
Instagram.com/mitraosanloo
T.me/sarvayebaran
0998 130 72 70
🎬 اثری از لوکاس دونت
فیلم درام بلژیکی به زبان فرانسوی محصول سال ۲۰۲۲ به کارگردانی لوکاس دونت بر پایهٔ فیلمنامهای از دونت و آنجلو تیجسن است. این فیلم برای نخستین بار در هفتاد و پنجمین دورهٔ جشنواره فیلم کن در ۲۶ مهٔ ۲۰۲۲ نمایش داده شد، و جایزه جشنواره را دریافت کرد. علاوه بر آن در جشنواره فیلم سیدنی در ژوئن ۲۰۲۲ جایزهٔ فیلم سیدنی را دریافت کرد.
🔶 تحلیلگران:
● دکتر محمدرضا سرگلزایی | روانپزشک
● دکتر حسین محمودی | پژوهشگرفلسفه
● استاد داوود رئیسی | رواندرمانگر، سایکودراماتیست
🔷 عناوین مورد بررسی در نشست:
● کلیشههای جنسیتی
● از نگاه تا غیاب:
خوانشی اگزیستانسیالیستی از تجربه فقدان در CLOSE
● انسان در آئینه دیگری
● انسان- نیاز- آسیب
🔔 تاریخ نشست: جمعه ۲۳ خرداد / ساعت ۱۹:۳۰ به وقت تهران
🔶 این نشست در محیط گوگل مییت برگزار خواهد شد.
🔷 شرکت در نشست رایگان و ظرفیت جلسه محدود میباشد.
🔶جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با ما در تلگرام سروای باران در ارتباط باشید.
Instagram.com/sarvayebaran
Instagram.com/mitraosanloo
T.me/sarvayebaran
0998 130 72 70
به دلیل ناپایدار بودن اینترنت ایران جلسهی تحلیل فیلم سینمایی "نزدیک" کنسل شد.
@drsargolzaei
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from دکتر محمدرضا سرگلزایی drsargolzaei
🟢 پرسش یک مخاطب:
ترس از جنگ در بین کودکان خیلی پررنگ شده است. دیروز دوستی میگفت ماجرای ترومای جمعی بین بچهها دارد شکل میگیرد، همه از موشک اسراییل میترسند و دچار اضطراب جدایی شدهاند.
به نظرتان راهکاری هست؟ متأسفانه اکثر معلمان و مدیران مدارس ابتدایی همچنان روش سنتی دارند و با بعضی حرفها و پند و اندرزها بیشتر باعث ترس بچه ها میشوند.
🔴 پاسخ دکتر الهام سالاری
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان را در فایل صوتی بشنوید.
لینک فایل صوتی:
https://www.tg-me.com/prefrontalclub/172
بهطور خلاصه:
اولین قسمت، پیشگیری از در معرض قرار گرفتن زیاد کودکان با اخبار جنگ و نیز کنترل واکنشهای هیجانی خودمان در این زمان است.
دوم- انتظار درجاتی از اضطراب را داشتن و طبیعی دانستن آن و پذیرا بودن و رویکرد باز نسبت به هیجانات منفی و اضطراب فرزندانمان
سوم- همدلی داشتن با ترس کودک، طبیعیسازی آن و توانایی شنیدن ترسها و نگرانیهای کودکان و حتی تشویق برای ابراز بیشتر هیجانات مثلا از راههای غیر کلامی مثل نقاشی
بعد تلاش برای واقعبینانه کردن نگرانیها متناسب با سن رشد عقلی کودک و سطح اطلاعات قبلی کودک و اطمینان بخشی کلامی به کودک و در نهایت پس از طی تمام این مراحل و نه قبل از ان، تلاش برای تغییر شرایط روانی و آرام کردن کودک با بازی ( بازی در کودک معادل ریلکسیشن در بزرگسالان است) و به نظرم کودکی که تحت تأثیر این اخبار، اضطرابش به حد اضطراب جدایی رسیده، مشکلات زمینهای دیگری هم ممکن است داشته باشد که نیاز به ارزیابی تخصصی دارد و گرچه انجام این توصیههای کلی مثل سایر کودکان میتواند مفید باشد ولی نیاز به ارزیابی و مداخلات اختصاصی بر حسب شرایط هر کودک است.
#فایل_صوتی
#باشگاه_پریفرونتال
#ترس #جنگ
@prefrontalclub
@drsargolzaei
ترس از جنگ در بین کودکان خیلی پررنگ شده است. دیروز دوستی میگفت ماجرای ترومای جمعی بین بچهها دارد شکل میگیرد، همه از موشک اسراییل میترسند و دچار اضطراب جدایی شدهاند.
به نظرتان راهکاری هست؟ متأسفانه اکثر معلمان و مدیران مدارس ابتدایی همچنان روش سنتی دارند و با بعضی حرفها و پند و اندرزها بیشتر باعث ترس بچه ها میشوند.
🔴 پاسخ دکتر الهام سالاری
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان را در فایل صوتی بشنوید.
لینک فایل صوتی:
https://www.tg-me.com/prefrontalclub/172
بهطور خلاصه:
اولین قسمت، پیشگیری از در معرض قرار گرفتن زیاد کودکان با اخبار جنگ و نیز کنترل واکنشهای هیجانی خودمان در این زمان است.
دوم- انتظار درجاتی از اضطراب را داشتن و طبیعی دانستن آن و پذیرا بودن و رویکرد باز نسبت به هیجانات منفی و اضطراب فرزندانمان
سوم- همدلی داشتن با ترس کودک، طبیعیسازی آن و توانایی شنیدن ترسها و نگرانیهای کودکان و حتی تشویق برای ابراز بیشتر هیجانات مثلا از راههای غیر کلامی مثل نقاشی
بعد تلاش برای واقعبینانه کردن نگرانیها متناسب با سن رشد عقلی کودک و سطح اطلاعات قبلی کودک و اطمینان بخشی کلامی به کودک و در نهایت پس از طی تمام این مراحل و نه قبل از ان، تلاش برای تغییر شرایط روانی و آرام کردن کودک با بازی ( بازی در کودک معادل ریلکسیشن در بزرگسالان است) و به نظرم کودکی که تحت تأثیر این اخبار، اضطرابش به حد اضطراب جدایی رسیده، مشکلات زمینهای دیگری هم ممکن است داشته باشد که نیاز به ارزیابی تخصصی دارد و گرچه انجام این توصیههای کلی مثل سایر کودکان میتواند مفید باشد ولی نیاز به ارزیابی و مداخلات اختصاصی بر حسب شرایط هر کودک است.
#فایل_صوتی
#باشگاه_پریفرونتال
#ترس #جنگ
@prefrontalclub
@drsargolzaei