Telegram Web Link
خانم دکترها کجا هستند؟!
(درباره انتخابات انجمن پزشکان عمومی)
دکتر سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸تقریبا نیمی از پزشکان عمومی ایران زن هستند، اما در انتخابات هیات مدیره انجمن پزشکان عمومی که اواخر بهمن برگزار می شود، از پنجاه و دو نفر کاندیدا فقط سه نفر زن هستند. سطح ناچیز مشارکت پزشکان زن موضوعی نگران کننده و قابل تامل است.

🔸چند عامل برای این محوبودگی زنان در عرصه فعالیت های حرفه ای و صنفی و علمی می توان برشمرد:

اول جنسیت زدگی و مردانه بودن فضاهای کنش اجتماعی حوزه پزشکی است که موجب بی انگیزگی و عدم تمایل زنان به مشارکت می شود.

دوم، جامعه پذیری متفاوت زنان از مردان است، به طوری که میل و انگیزه زنان برای مشارکت و ورود به عرصه های مدیریتی و صنفی و انتخابات را نابود می کند. در طی فرایند جامعه پذیری از خانه تا مدرسه و دانشگاه و محل کار و جامعه این اصل در ذهن زنان نشانده می شود که مشارکت اجتماعی و مخصوصا ورود به عرصه هایی که با سهم بری از قدرت همراه است، امری مردانه است و زنان نباید به چنبن عرصه هایی وارد شوند. مشارکت و مطالبه گری و تمایل به تصرف قدرت حتی در سطح فعالیت های حرفه ای خلاف زنانگی تعبیر می شود و زنانی که برای کسب جایگاه های قدرت داوطلب می شوند، برچسب قدرت طلبی، میل به دیده شدن و خودنمایی دریافت می کنند و تقبیح می شوند. این بخشی از سرکوب زنان است که در فرهنگ مردسالاری عادی شده است.

عامل سوم، تقسیم کار جنسیتی و وظایف خانگی (مادری و همسری و کار خانگی) است که به زنان تحمیل شده و با مشارکت اجتماعی و ورود به فعالیت های صنفی و حرفه ای در تعارض است. در واقع وظایف خانگی برای پرداختن به فعالیت های اجتماعی زمانی باقی نمی گذارد.

🔸عدم حضور زنان در انجمن ها و تشکل های علمی و صنفی و حرفه ای موجب می شود که این انجمن ها یا تشکل ها همچنان شکل مردانه خود را حفظ کنند و دیدگاهها، توانمندی ها و مسائل و مطالبات زنان در آنها نادیده گرفته شود.

🔸 انجمن پزشکان عمومی لازم است به اهمیت این موضوع واقف باشد، و هیات مدیره بعدی جلب مشارکت پزشکان زن را در اهداف و برنامه های خود لحاظ کند.

۲۱ بهمن ۱۴۰۲
سلبریتی ها، کارگزاران منفعت جوی سرمایه داری
▪️سیمین کاظمی/ گفتگوی منتشر شده در ایسنا
@drsiminkazemi

♦️چهره های سرشناس یا سلبریتی ها، از گروه های مرجع در جامعه هستند که در شکل دادن به ارزش ها و هنجارهای معینی در جامعه نقش دارند و از نفوذ و اعتبار برخوردارند. سبک زندگی و علایق و کارهای آنها مورد توجه جامعه است. بخشی از جامعه از آنها تقلید می کند و ویژگی های خود را در مقایسه با این چهره ها ارزیابی می کند. به علت شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، امروزه مهمترین گروه های مرجع در جوامع هنرپیشه ها و ورزشکاران هستند و بعضا چهره های اینستاگرامی و... . در واقع سلبریتی ها کارگزاران نظام سرمایه داری هستند که به انباشت ثروت و حفظ نظم اجتماعی موجود کمک می کنند. آنها چه با سبک زندگی شان و چه با تبلیغات مروجان مصرف گرایی هستند و اذهان را به سمت خرید و مصرف  هدایت می کنند و در این راه منافع شخصی شان تامین می شود. 

♦️سلبریتی ها در رسانه ها مورد تحسین و ستایش قرار می گیرند و از آنها به مثابه افراد موفق تجلیل می شود . نشانه ها و نمادهای این موفقیت پول و سرمایه و لباس و مو و آرایش و سبک زندگی آنهاست که در رسانه های رسمی یا غیررسمی به نمایش در می آید. افراد و به ویژه جوانان با تفسیری که از موفقیت دارند، به همنوایی با چهره های سرشناس ترغیب می شوند و سعی می کنند مانند آنها بپوشند، بخورند و تفریح و مصرف و حتی فکر کنند.

♦️ بازنمایی مداوم سلبریتی ها در رسانه برای آنها سرمایه اجتماعی و اعتماد خلق می کند و به آنها اعتبار می دهد. این سلبریتی ها در شرایط اقتصادی و اجتماعی که پول معیار و محور و شکل دهنده تعاملات و کنش های انسانی و اجتماعی است، می توانند اعتبار اجتماعی شان  و سرمایه اجتماعی شان را به سرمایه اقتصادی تبدیل کنند، بنابراین وارد عرصه تبلیغات می شوند.

♦️محوریت پول چنان است که اخلاقیات در برابر آن رنگ می بازد. چهره سرشناس ممکن است ارزیابی اخلاقی موضوع مورد تبلیغ را فراتر از وظایف و مسوولیت اجتماعی خودش تلقی کند و کاری به درستی یا نادرستی آنچه به عنوان حقیقت به مخاطب تحویل می دهد نداشته باشد. او تبلیغ را به عنوان دروغ منفعت آمیز می پذیرد و اعتنایی به آسیب های احتمالی تبلیغاتی که در آن شرکت جُسته ندارد. او به واسطه سلبریتی بودن اعتبار اجتماعی کسب کرده که بر اساس منافعش از آن استفاده می کند. سوار بر اعتماد مخاطبان، راست و دروغ می بافد تا به آنکه اجیر یا استخدامش کرده سود برساند و خود نیز در این میان به منفعت برسد.

♦️در مشارکت سلبریتی ها در تبلیغات گاهی عوارض و آسیب هایی که به مصرف کننده می رسد کشف نمی شود یا زمان زیادی به طول می انجامد که مشخص شود، مثل عوارض و تبعات داروها و مواد آرایشی و زیبایی و... برای سلامت فرد که اساسا مورد توجه قرار نمی گیرد و فرد تبلیغ کننده هم مورد پرسش قرار نمی گیرد. گاهی [مثل مورد کلاهبرداری شرکت فروش موبایل] تبلیغات موجب ضرر و زیان مالی مصرف کنندگان یا خریداران شده، که مورد توجه قرار گرفته و به یک جنجال تبدیل شده. به هر حال در هر دو صورت ممکن است شخص سلبریتی از پذیرش مسوولیت امتناع کند و از خود سلب مسوولیت نماید. در واقع در تبلیغات، پول محور است و اخلاق یا مسوولیت اجتماعی محلی از اعراب ندارد.

♦️بدیهی است که نمی توان تمام مسوولیت کلاهبرداری و متضرر شدن شهروندان شده را به دوش سلبریتی ها و تبلیغاتچی ها انداخت. این پدیده علت های مهمتری هم دارد که باید در جای خود به آنها پرداخته شود.  اما، این نکته واضحی است که تبلیغات برای فروش بیشتر و سود است و محتوای آن ممکن است با اغراق و بزرگنمایی همراه باشد. بنابراین پیش از تصمیم گیری باید جوانب مختلف موضوع را سنجید و تحقیق کرد. البته در جامعه ما که با بحران بی اعتمادی روبه رو است، تعاملات اجتماعی و تبادل و تصمیم گیری به کاری دشواری تبدیل شده است، اعتماد به گروههای مرجع آخرین ریسمانی است که فرد رها شده در ورطه جعل و تقلب و فریب می تواند به آن چنگ بزند ولی حالا مشخص شده این ریسمان هم پوسیده و غیرقابل استفاده است.
https://www.isna.ir/news/1402120100208/%D8%B3%D9%84%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA
گفتمان توسعه نئولیبرالی و تاراج دستاوردهای زنان
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔻در روز جهانی زنان، شعار «سرمایه گذاری روی زنان: شتاب بخشیدن به پیشرفت» توسط دفتر زنان سازمان ملل متحد منتشر شده است. شعاری که منعکس کننده گفتمان توسعه نئولیبرالی درباره جنسیت و زنان است و شاید برای بسیاری منطقی و به حق به نظر برسد. در زمانه ی تسلط عقلانیت نئولیبرالی که برای هر عمل اجتماعی باید محاسبه هزینه و فایده انجام شود، طبیعی به نظر می رسد که توجه به زنان نیز باید با منافعی برای دولت و شرکت ها همراه باشد.

🔻 در عقلانیت نئولیبرال زنان هم باید در بازی شرکت داده شوند نه به این دلیل که حضور در همه عرصه های اجتماعی حق آنهاست بلکه به این دلیل که شرکت داشتن در بازی امتیازاتی به همراه خواهد داشت. دفتر زنان سازمان ملل زیر نفوذ چنین شکلی از عقلانیت، هم­ صدا با آژانس های توسعه به دولت ها و شرکت ها نوید مفید بودن زنان را می دهد و در واقع با پذیرفتن منطق اقتصاد بازار، بر ورود به مسأله نابرابری و ستم جنسیتی به عنوان عرصه ی دیگری برای سودآوری و بازنمایی زنان به عنوان ابژه های شایسته مداخله صحه می گذارد. بر اساس این منطق زنان باید برای توسعه مفید باشند و در خدمت آن قرار گیرند نه اینکه توسعه برای زنان کار کند.

🔻در عقلانیت نئولیبرال، حقانیت زنان برای ورود به برنامه توسعه تا زمانی است که مفید بودن آنها برای شرکت ها و حکومت ها اثبات شود و اگر پس از چرتکه انداختن به این نتیجه رسیدند که سرمایه گذاری روی زنان تفاوت معناداری در سودآوری ایجاد نمی کند، می توانند بر اساس همان منطق هزینه فایده آنها را کنار بگذارند.

🔻آژانس های توسعه اکنون بیش از فمینیست ها مفاهیمی همچون انتخاب، عاملیت و توانمندسازی را به کار می برند، اما بعد از حدود سه دهه این واقعیت روشن شده است که چه کلاه گشادی بر سر زنان گذاشته اند و چگونه مفاهیم فمینیستی مصادره و تاراج شده اند. اکنون مفهوم «انتخاب» به انتخاب های فردی بین انواع لباس، آرایش و خرید کالا تقلیل یافته، عاملیت به کسب دارایی و یک استراتژی برای بقا در نظم نئولیبرال تحریف شده و توانمندسازی به تطبیق زنان با نظم اجتماعی و جنسیتی موجود ترجمه می شود. در واقع کاربرد این مفاهیم در به چالش کشیدن روابط قدرت نابرابر و دگرگون کردن نظم اجتماعی موجود سلب شده، وجه رهایی بخشی شان زائل شده و خنثی و بی خاصیت شده اند. موضوع به همین جا ختم نمی شود و آژانس های توسعه مسیر کنشگری و فعالیت را نیز تغییر داده اند؛ چنانکه با غیر سیاسی کردن کنشگری و هدایت مطالبه گری زنان در کانال ان جی اوها، هدف خنثی کردن مقاومت مستقل زنان و اهلی کردن فمینیسم را پیش می برند و در این راه بسیاری را با خود همراه کرده و عملاً به خدمت گرفته اند.

🔻 مواجهه فعالان حقوق زنان به خصوص در کشورهای پیرامون سرمایه داری با روایت های غالب توسعه درباره جنسیت و زنان دشوار است. دیگر نمی توان شکایت کرد که زنان از روایت های توسعه غایبند یا نادیده گرفته شده اند، اما علم به اینکه چنین توجهی عملاً چیزی را تغییر نمی دهد و پیامد ناگواری چون حفظ نظم جنسیتی موجود خواهد داشت، سرآغاز پدیدار شدن تناقض است. فعال حقوق زنان در کشورهای پیرامون سرمابه داری گرفتار این تناقض است که با روایت های توسعه به عنوان یک امکان برای برکشیدن زنان از فرودستی در یک جامعه سنتی و مردسالار همنوا شود و پیامدهای بعدی آن را نادیده بگیرد یا اینکه مقاومت پیشه کند و با اتکاء به نیروی جمعی زنان به نتیجه بخش بودن تلاش برای برابری، امید و ایمان داشته باشد.
نشست بررسی نقش و جایگاه زنان در جامعه ایرانی
پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ صبح
آدرس: خ فرشته، خ فیاضی، بعد از چناران، پلاک ۵۰، مجموعه فرهنگان فرشته
تلفن هماهنگی برای شرکت در نشست:
09103309733
Audio
سیمین کاظمی
نشست جایگاه زنان در جامعه ایران
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
کتابفروشی فرهنگان فرشته
برگزار کننده: مرکز فرهنگی آرتمیس
@drsiminkazemi
تبعیضی که فقط علیه یکتا های سینما نیست

سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸هنرپیشه های زن نیز مانند همه زنان از نابرابری جنسیتی رنج می برند، اما آنها به منابع و امکاناتی دسترسی دارند که به طور فردی با این نابرابری ها مقابله کنند. مثل مورد یکتا ناصر و حضانت دخترش. او توانست با یک پست در اینستاگرام توجه مخاطبان را به مشکل حضانت دخترش جلب کند. بعد از آن دادگاه به طور فوق العاده در نوروز برگزار شد و او فعلا فرزندش را در کنارش دارد. مورد یکتا ناصر در صورتی به لحاظ اجتماعی ارزشمند است که بتواند پرسش گری، تأمل و مطالبه گری درباره قانون ناعادلانه حضانت را در جامعه برانگیزد و قانونگذار را ترغیب به بازنگری در چنین قانونی بنماید.
اما مورد یکتا ناصر در حال حاضر از حد فردی فراتر نرفته و به عنوان امر فردی مطرح شده و تلاش دستگاه قضایی هم این بود که این مورد به عنوان مشکل یک چهره سینمایی و همسرش فیصله پیدا کند. این در حالی است که حضانت فرزند مشکلی است که اکثر زنانی که در آستانه طلاق هستند یا طلاق گرفته اند با آن دست به گریبانند و به حکم قانون از دیدار فرزندان شان محرومند یا محدود شده اند.

🔸از این زنان در اطراف ما بسیارند. من زنی را می شناسم که دادگاه حضانت فرزند را به شوهرش داده و او تنها چند روز در ماه حق دیدار فرزندش را دارد اما همسر سابق به لطایف الحیل همین را هم از او دریغ می کند، حالا آرزوی این زن دیدن عکسی جدید از فرزندش است. ماه پیش بیمار زنی را دیدم که در آستانه طلاق بود و دچار اضطراب و افسردگی، اشک هایش سرازیر شد که می ترسد شوهرش بچه ای را که پاره ای از وجود اوست بگیرد. او نمی توانست زندگی بدون فرزندش را تصور کند.

🔸از این زنان و مادران فرزند از دست داده بسیارند اما مانند یکتا ناصر صدایشان به جایی نمی رسد و مشمول مرحمت ویژه قضات نمی شوند. از دست دادن فرزند کابوسی است که آسایش و آرامش را از زندگی زنان می گیرد و همین باعث شده که مردان از آن به عنوان ابزار فشار استفاده کنند. چنانکه بعضی مردان اعطای حضانت فرزند را به صرفنظر کردن زن از مهریه مشروط می کنند و برخی دیگر از حق حضانت استفاده می کنند تا زن در رابطه پرتنش و محیط خشونت بار بماند و فکر طلاق را از سر بیرون کند. این گروکشی از زنان و عاطفه شان به فرزند را قانون برای مردان ممکن کرده است.

🔸قانون مدنی فعلی بر مالکیت پدر بر فرزند استوار است، و برای حضانت هم از زنان سلب صلاحیت کرده  و این حق را به مردان اعطا کرده است. این در حالی است که با رویکردی منصفانه حضانت کودک می تواند به طور عادلانه به هر دو والد اعطا شود نه این که زنان از دیدار و زندگی با فرزند محروم یا محدود شوند.

🔸چنانکه گفته شد، بر خلاف هنرپیشه ها صدای توده های زنان به جایی نمی رسد ولی مورد یکتا ناصر می تواند شروعی باشد برای یک حرکت جمعی که در آن زنانی که از حق حضانت فرزندشان محروم شده اند، تجربه های شان را بازگو کنند. طرح این تجربه های سراسر اندوه می تواند تلنگری باشد بر وجدان جمعی و آگاهی از رنجی که زنان از قانون نابرابر خانواده می برند و شکل گیری مطالبه ی مساوات زن و مرد در برابر قانون.
ششم فروردین ۱۴۰۳
زن کشی ادامه دارد...
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸از قتل رومینا اشرفی به دست پدرش چهار سال می گذرد. حالا خبر آمده که دهم فروردین در یکی از روستاهای آبادان مردی دخترش را خفه کرده است، به همان دلیل که پدر رومینا دخترش را کشت.

🔸در این چهارسال زنان بسیاری در جای جای ایران تحت عنوان مشکلات خانوادگی، بخوانید برای پاسداری از ناموس توسط مردان خانواده به قتل رسیده اند، اما غیر از رومینا ‌و چند نفر دیگر بقیه نام و نشان شان مخفی ماند و افکار عمومی هم چندان به آن واکنشی نشان نداد.

🔸به نظر می رسد قتل ناموسی و زن کشی عادی شده است و دیگر واکنشی نسبت به آن دیده نمی شود. نه وجدان جمعی ناآرام و جریحه دار می شود و نه جامعه مدنی پیگیر قتل زنان است. لایحه رومینا هم که  متاثر از فشار افکار عمومی در دولت وقت تهیه شد، چون به مجلس رسید، بایگانی شد. قانون پیشگیری از خشونت علیه زنان پس از جرح و تعدیل های مکرر همچنان در رفت و آمد بین سه قوه و بلاتکلیف است. در عوض آنچه با موفقیت کنترل شده افکار عمومی آن هم از طریق مدیریت خبر است.

🔸وقتی خبری درباره قتل و خشونت منتشر می شود، دانستن نام و دیدن چهره قربانی و شنیدن داستان زندگی و مرگ او می تواند همدلی افکار عمومی را برانگیزد و موجب می شود که جامعه بی تفاوت از کنار واقعه نگذرد. در مورد رومینا اشرفی و دو یا سه قربانی بعد از او این اتفاق افتاد اما در قتل های بعدی به ندرت هویت قربانیان افشا شد یا درباره زندگی و قتل آنها اطلاعاتی توسط رسانه ها به افکار عمومی ارائه شد.

🔸 این شکل از خبررسانی به عادی شدن قتل زنان منجر شده، چنانکه چهارسال بعد از قتل رومینا به دست پدرش، دختر دیگری بدون نام و نشان در روستایی مجهول به قتل رسیده و این خبر تکان دهنده در میان انبوه اخبار گم می شود.

🔸 در متن خبر آمده است، "خانواده دختر به قتل رسیده اعلام رضایت به قاتل نموده واظهار داشتند که هیچگونه شکایتی از عامل این جنایت که پدر دختر بوده ندارند." به نظر می رسد، این رضایت به قتل دختر روستایی آبادانی فقط از طرف خانواده اعلام نشده، بلکه جامعه و رسانه ها نیز با سکوت و خبررسانی مبهم و ناکافی  ناخواسته به این قتل اعلام رضایت کرده اند، و به این ترتیب زن کشی ادامه دارد...
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
در نگاه سنتی خشونت علیه زنان امری خصوصی است
▪️سیمین کاظمی / روزنامه اعتماد
@drsiminkazemi

سکوت و تسلیم زنان در برابر خشونت می تواند چند علت داشته باشد.

🔸اولاً باید دید نگاه جامعه به خشونت علیه زنان چیست و در صورت مواجهه با روایت یک قربانی خشونت چه واکنشی نشان می دهد.

🔸 وقتی در جامعه خشونت علیه زنان امری عادی باشد و واکنش به آن هم نه همدلی یا حمایت از قربانی بلکه سرزنش او باشد، زن قربانی ممکن است اساساً گزارش خشونت را کاری بیهوده بداند و ترجیح بدهد، مسأله را شخصی تلقی کند و سعی کند با آن سازگار شود. 

🔸در جامعه ما زمینه های قانونی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خشونت علیه زنان فراهم است. خشونت علیه زنان به عنوان مسأله اجتماعی تلقی نمی شود و نگاه سنتی به این مسأله غالب است. یعنی خشونت به عنوان موضوعی خصوصی و در چاردیواری خانه و به عنوان عارضه ای موقت درنظر گرفته می شود که نه اهمیت دارد و نه باید در آن مداخله کرد. حتی گستردگی و عمومیت خشونت علیه زنان در ایران از این منظر به جای آنکه به عنوان دلیلی بر وخامت وضعیت درک شود، به عنوان گواهی بر عادی بودن خشونت به کار گرفته می شود؛ یعنی گفته می شود چون اکثر زنان خشونت را تجربه کرده اند، بنابراین مسأله ای عادی است و قربانیان جدید نیز باید تسلیم این واقعیت شوند.

🔸با این نگاه نه تنها تاکنون  قانونی برای حمایت از زنان به تصویب نهایی نرسیده است بلکه قوانین زمینه ساز خشونت نیز بدون تغییر باقی مانده اند. جالب توجه است که در حالیکه سایر انواع خشونت جرم انگاری شده اند، در مورد خشونت علیه زنان، تنها به توصیه و نصیحت به مردان اکتفا می شود که لطف بفرمایند و زن را به عنوان «جنس ضعیف» مورد خشونت قرار ندهند. یعنی گویا خشونت به عنوان حقی مردانه پذیرفته شده، منتها مردان با اتکا بر کلیشه های جوانمردی و رأفت و کرم مردانه بهتر است زن را کتک نزنند!

🔸همچنین در نگاه سنتی حمایت از زنان در برابر خشونت به عنوان تهدیدی برای موجودیت خانواده به حساب می آید و چون از این منظر خانواده بر جان و سلامت زن مقدم است، بنابراین برای مقابله با خشونت علیه زنان، اقدامی صورت نمی گیرد. با چنین وضعیتی که در جامعه ما وجود دارد، زن قربانی خشونت حتی اگر تسلیم خشونت نشود و سکوت نکند، عملاً راه به جایی نمی برد. 

🔸دوم اینکه باید دید زنی که مورد خشونت قرار می گیرد آیا راهی و امکانی برای خارج شدن از محیط خشونت و دور شدن از شخص خشونت گر دارد یا خیر؟ وقتی زن به لحاظ مالی وابسته به مرد باشد و عملاً برای گذران زندگی منبع دیگری نداشته باشد، راهی غیر از تحمل خشونت ندارد. در ایران بیشتر از هشتاد درصد زنان خانه دار هستند یعنی به طور رسمی از نظر اقتصادی به مردان وابسته اند. این وابستگی اقتصادی زنان را در برابر خشونت آسیب پذیر می کند و آنها را مجبور به تحمل خشونت می کند. وقتی زن سرپناه و مسکن و کار و درآمد مستقل نداشته باشد، ممکن مجبور شود مرد خشونت گر را به عنوان حامی مالی تحمل کنند.
ادامه در لینک:
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/216136/
تابوی مرگ آفرین
(امتناع وزارت بهداشت از واکسیناسیون عمومی علیه اچ پی وی)
▪️دکتر سیمین کاظمی/ جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔹واکسن گارداسیل برای پیشگیری از ابتلا به عفونت اچ پی وی (ویروس پاپیلومای انسانی) ساخته شده است. این عفونت زمینه ساز چند نوع سرطان است که مهم ترین آن سرطان دهانه رحم است. با تلقیح این واکسن می توان از ابتلا به سرطان دهانه رحم پیشگیری کرد. برای همین بسیاری از کشورها آن را در برنامه واکسیناسیون عمومی خود قرار داده اند. 

🔹در ایران سالهاست که پزشکان و صاحبنظران پزشکی به وزارت بهداشت پیشنهاد گنجاندن واکسن اچ پی وی در برنامه واکسناسیون عمومی را داده اند و هر از گاهی مجدداً مطرح می کنند اما وزارت بهداشت بنا به ملاحظات و محدودیت هایی که دارد، با رویکرد غیرعلمی که دقیقاً بر خلاف رسالتش در صیانت از سلامت عمومی است این پیشنهاد و تقاضا را نادیده گرفته است. اخیرا یکی از مسوولان در مورد واکسن به موضوع صرفه اقتصادی واکسن اشاره کرده و تردید درباره نیاز مردم به این واکسن را دلیل امتناع از گنجاندن آن در واکسیناسیون عمومی معرفی کرده و این امر  را به روشن شدن نتایج پژوهش ها موکول کرده است.

🔹سوال این است که اولا چرا تازه به فکر پژوهش افتاده اند و تا به حال چرا اقدام نکرده اند. ثانیاً مطالعاتی در این خصوص موجود است. چرا به نتایج آنها رجوع نمی شود. در ایران شیوع اچ پی وی در مطالعه ای در سال 2021 که روی 12000 زن انجام شده برابر با 36.8 درصد بوده که دربرگیرنده تایپ های پرخطر هم بوده است. این شیوع بالایی است. در یک ارزیابی دیگر در مورد ایران، مشخص شده سالانه 1056  زن با کنسر سرویکس تشخیص داده می شوند و 644 زن به علت این بیماری فوت می شوند. این آمار ممکن در صورت عدم مقابله و پشگیری در سالهای آینده بسیار بیشتر شود، چون شیوع اچ پی و وی در حال افزایش است و توجه داشته باشیم که بین ابتلا به عفونت اچ پی وی تا وقوع سرطان ممکن است دو تا سه دهه فاصله باشد. در حال حاضر تخمین زده شده که تقریبا سه درصد جمعیت عمومی  دارای عفونت اچ پی وی تایپ ۱۶ و ۱۸ یعنی انواع پرخطر هستند. این وضعیت ضرورت پیشگیری را روشن می سازد. اینکه با چنین وضعیتی وزارت بهداشت در حال محاسبه صرفه اقتصادی برای واکسیناسیون باشد، واقعا عجیب است.

🔹اطلاع و استفاده از واکسن اچ پی وی یا همان گارداسیل در حال حاضر کاملا وابسته به وضعیت اقتصادی و میزان آگاهی افراد است. کسانی که سرمایه اقتصادی و فرهنگی داشته باشند تهیه می کنند و بقیه هم به آن دسترسی ندارند. در مناطق محروم و در بین تهیدستان و حتی طبقه متوسط دسترسی به واکسن کم است و بخش بزرگی از جامعه بضاعت تهیه واکسن را ندارند. این وظیفه وزارت بهداشت است که برای دستیابی به عدالت در سلامت و تامین سلامت همگانی واکسن اچ پی وی را وارد برنامه واکسیناسیون عمومی کند.

🔹در مورد واکسن باید با دید علمی به موضوع نگاه کرد. راه اصلی انتقال این ویروس راه جنسی است اما حتی از طرق غیرجنسی و خودتلقیحی هم قابل انتقال است. مساله مهم این است که در حال حاضر شیوع اچ‌پی‌وی بالاست و اینکه ابتلا از راه ازدواج بوده یا خارج از ازدواج تاثیری در این واقعیت ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که برای پیشگیری، به جای توصیه‌های اخلاقی که معلوم نیست موثر باشد یا نه باید از روش‌های مطمئن‌تری مثل واکسیناسیون استفاده کرد.

🔹رویکرد فعلی به اچ‌پی‌وی قبلا در مورد ایدز هم اتخاذ شده است یعنی به جای انکه رویکرد نسبت به بیماری علمی و به‌منظور پیشگیری باشد، از این زاویه با آن برخورد شده که این بیماری نشان‌دهنده بی‌بندوباری جنسی است بنابراین باید آن را مسکوت گذاشت. چنین دیدگاهی نه‌تنها غیرعلمی است و نسبتی با واقعیت ندارد بلکه باعث می‌شود در فقدان برنامه‌های پیشگیرانه بیماری به‌طور خاموش گسترش یابد و سلامت جامعه به خطر بیفتد.

🔹 محدودیت واردات واکسن، منجر به این می‌شود که واکسن از راه‌های غیررسمی و غیرقانونی وارد کشور شود. نظارت بر آن وجود نداشته باشد و مثلا زنجیره سرما در نگهداری آن حفظ و رعایت نشود و اثربخشی‌اش از بین برود. یا نمونه تقلبی وارد بازار غیررسمی شود. اگر ایران بتواند تکنولوژی ساخت واکسن ایمن و موثر را داشته باشد. نیازی به واردات هم نخواهد بود و دسترسی به آن بیشتر خواهد شد ولی تا آن زمان لازم است از طریق واردات نیاز جامعه برطرف شود.

▪️لینک گزارش و گفتگو:
تابوی مرگ‌آفرین - روزنامه جهان صنعت
https://jahanesanat.ir/%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86/453620/
کتاب "صلح ایرانی: در جستجوی مسیرهای صلح در ایران امروز" مجموعه مقالاتی از نویسندگان مختلف ایرانی  است که توسط انتشارات همرخ منتشر شده است.  جُستار "نابرابری جنسیتی مانع تحقق رویای صلح" نوشته سیمین کاظمی نیز در این کتاب منتشر شده است.
@drsiminkazemi
سفارش و پیش خرید در لینک زیر:
https://hamrokh.com/kala/solh-e-irani/
🔆 گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه با همراهی انتشارات همرخ و انجمن مطالعات صلح ایران برگزار می کند:

امکان و امتناع صلح در ایران امروز

به همراه رونمایی از کتاب: صلح ایرانی؛ در جستجوی مسیرهای صلح در ایران امروز

🔆 با حضور و مباحثه:

▪️نعمت‌الله فاضلی / استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

▪️فرشاد مومنی / استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

▪️سیمین کاظمی/ پزشک و جامعه شناس

▪️محمد درویش/ پژوهشگر ارشد محیط‌زیست

▪️ماندانا تیشه یار/ عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس انجمن مطالعات صلح ایران

▪️مختار نوری/ پژوهشگر و مدیر گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه

زمان دو‌شنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ تا ۱۹

🏛️ مکان ؛ بلوار کشاورز ، خیابان نادری ، پلاک هشت ، پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه

حضور در این نشست برای همگان آزاد است.
@drsiminkazemi
به جای مقابله، انکار می کنند!
▪️سیمین کاظمی/گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔸در ایران آمار رسمی از میزان خشونت علیه زنان اعلام نمی شود. سال ۸۳ نتایج یک بررسی ملی نشان داده بود که حدود دو سوم زنان متاهل در طول زندگی مشترک تجربه خشونت داشته اند و یک سوم هم خشونت جسمانی را تجربه کرده اند. این آمار فقط در مورد زنان متاهل بود و تجربه زنان مجرد و خشونت هایی که توسط پدر، شوهر، پارتنر، برادر و پسر به زنان اعمال می شود را در بر نمی گرفت. شواهدی در دست نیست که از آن زمان آمار به روز شده باشد. اگر یک مقام رسمی ادعا می کند خشونت علیه زنان نگران کننده نیست، لازم است ادعایش مبتنی بر بررسی و پژوهش و پیمایش در سطح ملی باشد.

🔸ما آمار جدیدی از خشونت علیه زنان در مقیاس کلان در دست نداریم اما بعضی پژوهش های پراکنده نشان می دهد دست کم خشونت فیزیکی تقریبا مشابه متوسط جهانی (یک نفر از هر سه زن) است و نمی توان گفت نگران کننده نیست.

🔸خشونت علیه زنان و اشکال آن یکی از حادترین و مهم ترین مسایل و مشکلات زنان است که جدی گرفته نمی شود و مخصوصا برای پیشگیری از آن و حمایت از آسیب دیدگان اقدام موثری تاکنون انجام نشده است. حالا هم گویا بعضی مقامات مسوول به جای تلاش برای مقابله با خشونت علیه زنان تصمیم گرفته اند با تخفیف و کمرنگ کردن مساله خشونت منکر وجود چنین مساله ای شوند.

🔸علت [بی توجهی مسوولان به مساله خشونت علیه زنان] نگاه سنتی است که به این مساله دارند. در نگاه سنتی خشونت علیه زنان قابل توجیه است. علاوه بر این با توجه به اولویت خانواده بر سلامت و کرامت زنان در رویکرد رسمی، این نگرانی وجود دارد که اقدامات پیشگیرانه و حمایتی در مورد خشونت منجر به تزلزل و تهدید موجودیت خانواده و به خصوص خانواده تحت ریاست و قیمومت مرد شود. برای همین عموما از پیشگیری از خشونت و حمایت موثر از قربانیان امتناع می شود یا مسامحه صورت می گیرد.

🔸خشونت علیه زنان مساله مهمی است و هم حیات و سلامت جسمی و روانی و اجتماعی زنان را به خطر می اندازد و هم تبعات اجتماعی دارد، از این رو سازمان های بین المللی مثل سازمان بهداشت جهانی و دفتر زنان سازمان ملل برای پیشگیری از آن به دولت ها توصیه هایی می کنند که البته الزام آور نیست. دولت های مختلف و گروه های مدافع حقوق زنان نیز برنامه ها و راهکارهایی را برای پیشگیری از خشونت ارایه یا اجرا می کنند که امنیت زنان حفظ شود. اقدام حداقلی در این زمینه تصویب قانون است. در ایران این امر حداقلی نیز تاکنون محقق نشده است.

🔸 لایحه حمایت از زنان در برابر خشونت حدود یازده سال است که در حال بررسی و رفت و آمد در بین سه قوه است. آخرین خبر این است که در نهم اردیبهشت ۱۴۰۳ مجددا در مجلس ماده اول آن مورد بررسی قرار گرفت ولی تصویب نشد و به بعد موکول شد. البته آنچه از این لایحه باقی مانده قدرت و تاثیر معنی داری در کاهش خشونت نخواهد داشت ولی همین بقایای لایحه هم به خاطر ملاحظات و دلایل مختلف که پیشتر به بعضی از آنها اشاره کردم، تصویب نمی شود.
https://jahanesanat.ir/?p=459881
Audio
امکان یا امتناع صلح در ایران امروز، با تمرکز بر وضعیت زنان

▪️سیمین کاظمی

پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه
۷ خرداد ۱۴۰۳
@drsiminkazemi
درباره اعطای مرخصی دوره قاعدگی
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با شرق
@drsiminkazemi

🔸با توجه به اینکه شرایط کار و اشتغال زنان در ایران بسیار محدودتر و متزلزل‌تر از کشوهای دیگر است و نرخ مشارکت اقتصادی زنان ناچیز است، صحبت از مرخصی قاعدگی خود ممکن است به تهدیدی برای استخدام و اشتغال زنان و حتی تبعیض در میزان حقوق و دستمزد تبدیل شود. از این رو باید طرح این بحث‌ها با در نظر گرفتن همه جوانب و مزایا و معایب مرخصی قاعدگی برای زنان باشد.

🔸دردها و سایر علایم ناراحت کننده دوره قاعدگی در میان زنان شیوع بالایی دارند و حتی تا حدود ۹۰ درصد زنان ممکن است درد دوره پریود را تجربه کنند. اما از این میزان حدود ۵ تا ۱۰ درصد و در بعضی منابع گفته شده تا ۱۵ درصد درد شدید و ناتوان کننده را تحمل می کنند. بنابراین مرخصی قاعدگی برای همه زنان ضرورت ندارد و می توان با توجه به شرایط فرد در مورد آن تصمیم گیری کرد. برای حل مشکل زنانی که از دیسمنوره شدید رنج می برند، می توان شرایطی فراهم کرد که بتوانند برای استراحت و درمان مشمول مرخصی استعلاجی شوند.

🔸 برای این منظور باید به کمیسیون‌های پزشکی محل کار که متخصصان زنان و پزشکان زن نیز در آن عضویت داشته باشند این اختیار داده شود که در موارد دیسمنوره شدید به شخص مرخصی ماهانه اعطا شود. در موارد متوسط نیز امکان یک یا دو روز کار از منزل (دورکاری) یا کاهش ساعت کار در روزهای پریود در نظر گرفته شود یا دست کم اتاق‌های استراحت در محل کار وجود داشته که شخص بتواند استراحت کوتاهی در حین کار داشته باشد. بدیهی است که ماهیت و میزان سختی کار زنان در اعطای مرخصی و معافیت باید در نظر گرفته شود.
 
🔸علاوه بر این، از آنجا که شرم و ملاحظات فرهنگی به خصوص در محیط های کاری که مردانه تلقی می‌شوند، و نیز در برخی مناطق و شهرهای کوچک ممکن است مانع از طرح مساله شود، لازم است در این خصوص به مدیران و کارکنان اعم از مرد و زن درباره قاعدگی و مشکلات آن و نیز شرم زدایی از این وضعیت فیزیولوژیک آموزش داده شود. همچنین مراحل اداری طرح تقاضای مرخصی به گونه‌ای باید پیش بینی شود که زنان بدون شرم و ناراحتی وضعیت شان را بیان کنند. تعیین مسئول یا پرسنل زن برای ثبت و پیگیری مرخصی پریود می توانند کمک کننده باشد.
لینک گزارش و گفتگو:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-932401
قاعدگی زنان، وضعیتی رازگونه
▪️سیمین کاظمی/گفتگو با ...!
@drsiminkazemi

🔸قاعدگی به عنوان یک امر خصوصی و جنسی شده، تلقی می شود و به همین دلیل بروز آن در عرصه عمومی ممنوع است. مخصوصا که قاعدگی ویژگی فیزیولوژیک زنانه است و هر آنچه مربوط به بدن زنان است مشمول مقررات نانوشته اما محکم و ریشه دار شرم و خجالت می شود. برای همین در مورد آن درِگوشی و مخفیانه صحبت می شود و مثلا فروشنده ها نوار بهداشتی را به سرعت در کیسه سیاه می گذارند که عموم آن را نبینند.

🔸وقتی درباره مساله ای اطلاعات درست از منابع موثق و معتبر ارائه نشود و به عنوان موضوعی شرم آور مسکوت گذاشته شود، آن موضوع حالت رازگونه می گیرد و اطلاعات نادرست و شایعاتی پیرامون آن شکل می گیرد. این اطلاعات و فهم نادرست مبنای رفتار قرار می گیرد و به خصوص ممکن است تصورات جنسیت زده درباره زنان را تقویت کند یا موجب تنش در روابط بین مرد و زن شود.

🔸وقتی درباره قاعدگی آموزش و اطلاع رسانی صورت گیرد، این وضعیت دیگر رازگونه نخواهد بود و آگاهی ممکن است زمینه تغییر رفتار را فراهم کند. به طوری مردان بتوانند با فهم وضعیت زنان، انتظارات شان را به طور متناسب تنظیم کنند و به این ترتیب تنش و درگیری را کاهش دهند. علاوه بر این گفتگو و بحث در حوزه عمومی موجب شرم زدایی از قاعدگی می شود و از این طریق زنان در دسترسی به بهداشت قاعدگی و سلامت جسمی و روانی توفیق بیشتری خواهند داشت.

🔸ممکن است تصورات نادرستی در ذهن جامعه و بخصوص مردان شکل گرفته باشد که البته بعضی از آنها به تدریج کم رنگ و بعضی هم تقویت شده اند. مثلا اینکه همه زنان هنگام قاعدگی عصبی و پرخاشگرند و در نتیجه قاعدگی به عنوان نوعی جنون ادواری تفسیر می شود! در حالیکه موضوع این است که همیشه از زنان انتظار می رود مدارا و اطاعت کنند و سازگاری شان با شرایط دشوار بالا باشد، حال ممکن است بعضی از زنان در دوره قاعدگی تحمل کمتری نسبت به ناملایمات و فشارهای بیرونی داشته باشند. بنابراین رفتار زنان تا حدود زیادی تحت تاثیر شرایط بیرونی است، تا مشکل قاعدگی.
یکی دیگر از تصورات نادرست، تلقی کردن قاعدگی به عنوان ناپاکی زنان است،  که تحقیر و طرد زنان در دوره قاعدگی را به دنبال دارد.. یا اینکه برخی قاعدگی را به عنوان بیماری و مریضی می شناسند و زنان را ناتوان و ناکارآمد تصور می کنند. ممکن است تصور شود که زنان به علت قاعدگی شایستگی یا توانایی بعضی کارها یا مشاغل را ندارند.

🔸بهداشت قاعدگی شامل مجموعه ای از اقدامات است که توصیه می شود برای حفظ سلامت و راحتی زنان در دوره قاعدگی انجام شوند. برای این منظور لازم است زنان آگاهی و امکانات لازم را برای گذراندن دوره قاعدگی در اختیار داشته باشند. اینکه نوار بهداشتی یا وسایل مشابه، لباس مناسب و امکان شستشوی دست و اندام تناسلی را دسترس داشته باشند و برای معالجه مشکلات مثل اختلالات قاعدگی و عفونت ها بتوانند به پزشک و مراقبان سلامت مراجعه کنند.

🔸این امکانات را باید دولت ها برای زنان به طور رایگان یا دست کم ارزان فراهم کنند. چون با وجود نابرابری طبقاتی، این زنان تهیدست هستند که از بهداشت قاعدگی محروم هستند. وجود توالت عمومی بهداشتی و دارای آب و صابون در نقاط مختلف شهر و بین شهرها، توزیع رایگان نوار بهداشتی و موجود بودن آنها در توالت های عمومی، در مدارس دخترانه و دانشگاه ها و محل کار برای بهداشت قاعدگی ضرورت دارد. پوشش بیمه ای واقعی و امکانات درمانی رایگان برای زنان به ویژه زنان محروم و تهیدست فراهم باشد که بتوانند برای مشکلات شان به پزشک مراجعه کنند.

🔸در این موضوع نباید تنها روی شهرها متمرکز شد و لازم است وضعیت زنان روستایی و مناطق کمتر برخوردار بیشتر مورد توجه قرار گبرد.
♦️انتشار مقاله

مقاله مرور و بررسی کتاب "وقتی پزشکی به بیراهه می رود"، را به دعوت نشریه contemporary sociology یا جامعه شناسی معاصر (از نشریات انجمن جامعه شناسی آمریکا) نوشته ام که در شماره آوریل ۲۰۲۴ منتشر شده است. این کتاب نوشته جوآن کلارک نویسنده و جامعه شناس کانادایی است و موضوع آن قصور پزشکی و رنج و مرگ ناشی از اشتباهات پزشکی است.
@drsiminkazemi
سیمین کاظمی
خرداد ۱۴۰۳
روزنامه شرق
۱۲ خرداد ۱۴۰۳  ۰۰:۰۳ 
چشم‌ها به رفح یا ایران؟
@drsiminkazemi
فضای شبکه‌های اجتماعی ایران پس از یک روز همدردی با آوارگان سوخته و آتش‌گرفته «رفح» و جنایتی که در آن رخ داده بود، مدت‌ها بود دچار چنین تضاد عقیده‌ای نشده بود. فاصله عمیقی بین دو طیف وجود داشت و سبب شد تا برخی از جامعه‌شناسان و اهالی فرهنگ نسبت به آن واکنش نشان دهند. حمایت از رفح با انتشار یک استوری بود که ایرانیان بسیاری، از بازیگران تا شخصیت‌های سیاسی، به حمایت از آن پرداختند. ایرانیانی از انگلیس، آمریکا و آلمان تا کسانی که هرگز اعلام موضع نمی‌کردند و معتقد بودند‌ «سیاسی» نیستند.
‌سیمین کاظمی، جامعه‌شناس، درباره اختلافی که در شبکه‌های اجتماعی درباره حمایت از «رفح» رخ داده است، در متنی نوشت: «اینکه ما در کنار مردم فلسطین بایستیم و از قربانیان غزه و آوارگان در رفح دفاع کنیم، به معنی این است که ستم و توحش و زورگویی را در هر جای جهان باشد، می‌شناسیم و آن را تحمل نمی‌کنیم. این به‌هیچ‌وجه ربطی به بی‌توجهی به ایران ندارد. کسانی که در این مقطع، ایران ایران می‌کنند و حتی یک جمله همدلانه را مانند همه چشم‌ها به رفح است‌ تحمل نمی‌کنند و رفح را با ایران می‌پوشانند، من را یاد بچه‌های لوس خودخواهی می‌اندازند که در توجه به کودکان دیگر که نیازمند کمک و توجه‌اند، پا بر زمین می‌کوبند و با گریه من من می‌کنند. همین‌‌قدر کودکانه و احمقانه! البته بر بچه‌ها حرجی نیست چون بچه‌اند، ولی نژادپرست‌ها و فاشیست‌ها به‌شدت رقت‌آورند.
اینها که همبستگی و همدلی با ستم‌دیدگان را تحمل نمی‌کنند، راهکارشان یا انتظار برای هواپیماهای نظامی حامل بمب دموکراسی است که نتیجه‌اش در همین کشورهای اطراف سخت عبرت‌آموز است، یا اینکه صبح تا شب نوای ای خدا، ای فلک، ای طبیعت.... سر می‌دهند که کجا تغاری بشکند، ماستی بریزد و از ماست ریخته چیزی نصیب‌شان شود. از اینها بیش از این برنمی‌آید».
 https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-932751
Forwarded from خبرآنلاين
🗳 کاندیداتوری زنان اصولگرا امری بی‌سابقه است/ زهره الهیان مدیون تلاش‌های زنان ایرانی و کنشگران جنبش زنان است


#خبرآنلاین نوشت:

سیمین کاظمی، جامعه‌شناس و فعال حقوق زنان:
▪️اگر بخواهیم خیلی مثبت اندیشانه به موضوع کاندیداتوری زنان اصولگرا مثل الهیان نگاه کنیم، همین که جسارت و اعتماد به نفس ورود به عرصه انتخابات را پیدا کرده‌اند، امر بی‌سابقه‌ای است و این جسارت را با آنکه شاید خودشان هرگز تایید نکنند ولی مدیون تلاش‌های زنان ایرانی و کنشگران جنبش زنان از از دوره مشروطه تاکنون هستند.

▪️در حال حاضر قاطبه زنان از کاندیداتوری زنانی مثل الهیان حمایتی نکرده‌اند و در واقع بود و نبود کاندیدای زن برای زنان جامعه ما علی السویه است.

📌جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xmhG4

#انتخابات1403
@KhabarOnline_ir | Khabaronline.ir
نکاتی درباره نامزدی زنان در انتخابات ریاست جمهوری ایران
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با خبر آنلاین
@drsiminkazemi
🔹ثبت نام زنان در انتخابات ریاست جمهوری از دو جهت قابل بحث و بررسی است. اول اینکه آیا زنی که ثبت نام می کند به عنوان حق فردی می خواهد وارد صحنه رقابت انتخاباتی شود، یا برای نمایندگی زنان و احقاق حقوق زنان.

🔹سوابق زنانی که ثبت نام می کنند می تواند پاسخ به این سوال را امکان پذیر کند. اعظم طالقانی چندین بار در انتخابات ثبت نام کرد و این بحث را به فضای سیاسی ایران آورد که قانون حق زنان برای انتخاب شدن را نادیده گرفته است. او سعی کرد این شرط از رجل سیاسی که فقط شامل مردان می شود به شخصیت سیاسی تغییر کند تا بر زنان هم شمولیت داشته باشد.

🔹اعظم طالقانی درگذشت و هیچگاه اجازه نیافت وارد عرصه رقابت انتخابات ریاست جمهوری شود، ولی حال راهش را زنان دیگری ادامه می دهند که به نظر می رسد وجه شخصی این موضوع را برجسته می کنند. مثلا زهره الهیان بدون طرح این محدودیت که مشخصا برای زنان است خود را در ردیف بقیه داوطلبان قرار داده و گفته که همراه با بقیه بررسی می شود ببینند رجل سیاسی هستند یا نه. یعنی کلا نادیده گرفته یا خود را به بی خبری زده که طبق قانون زنان حق انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور را ندارند. حتی اگر سوابق او را در رابطه با وضعیت زنان در نظر نگیریم همین جواب نشان می دهد او قرار نیست، به عنوان زنی که دغدغه زنان دارد، وارد عرصه انتخاب شود.

🔹 به هر حال اگر بخواهیم خیلی مثبت اندیشانه به موضوع کاندیداتوری زنان اصولگرا مثل الهیان نگاه کنیم، همین که جسارت و اعتماد به نفس ورود به عرصه انتخابات را پیدا کرده اند، امر بی سابقه ای است و این جسارت را با آنکه شاید خودشان هرگز تایید نکنند ولی مدیون تلاش های زنان ایرانی و کنشگران جنبش زنان از از دوره مشروطه تاکنون هستند.

🔹از منظر دیگر نیز این موضوع قابل بحث است که در زمانه ای که مساله زنان یکی از مهمترین مسایل کنونی جامعه ایران است، آیا ورود یک زن به عنوان کاندیدا و به فرض محال رییس جمهور می تواند موجب گشایش در وضعیت زنان شود و آیا جامعه، به ویژه زنان، به این امر امیدوار است؟

🔹در حال حاضر قاطبه زنان استقبالی از کاتدیداتوری زنانی مثل الهیان حمایتی نکرده اند و در واقع بود و نبود کاندیدای زن برای زنان جامعه ما علی السویه است، چون به چگونگی انتخابات و مکانیسم های نظارتی و حدود کار رییس قوه مجریه آشنا هستند و می دانند که با این وضعیت حتی کاندیدای مترقی چندان موفقیتی در پیشبرد اهدافش کسب نخواهد کرد، چه رسد به کاندیدایی که نگرشش به مساله زن اساسا متفاوت از مطالبات زنان است و نه تنها صدای زنان نیست که کارگزار حاکمیت است.

متن گزارش و گقتگو:
http://khabaronline.ir/xmhG4
2024/06/06 00:33:02
Back to Top
HTML Embed Code: