💥 آیا کوزه گر هم آخر در کوزه می افتد؟!
مدیرعامل انتروپیک: هوش مصنوعی تا یک سال دیگر کاملاً جایگزین برنامهنویسان میشود
«دارو آمودی»، مدیرعامل شرکت انتروپیک (Anthropic) و خالق چتبات Claude، پیشبینی جسورانهای درباره آینده دنیای مهندسی ارائه کرده است. او معتقد است که هوش مصنوعی تا ۶ ماه آینده قادر خواهد بود ۹۰ درصد از تمام کدهای برنامهنویسی را بنویسد و تا یک سال آینده ۱۰۰ درصد کدها توسط این فناوری نوشته خواهد شد.
آمودی با اشاره به پیشرفت سریع ابزارهایی مانند GitHub Copilot و Claude Code (محصول خود شرکت Anthropic)، ادعا کرده که این فناوریها به سرعت در حال پیشرفت هستند و به زودی قادر خواهند بود تا ۱۰۰ درصد کدنویسی را انجام دهند.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
مدیرعامل انتروپیک: هوش مصنوعی تا یک سال دیگر کاملاً جایگزین برنامهنویسان میشود
«دارو آمودی»، مدیرعامل شرکت انتروپیک (Anthropic) و خالق چتبات Claude، پیشبینی جسورانهای درباره آینده دنیای مهندسی ارائه کرده است. او معتقد است که هوش مصنوعی تا ۶ ماه آینده قادر خواهد بود ۹۰ درصد از تمام کدهای برنامهنویسی را بنویسد و تا یک سال آینده ۱۰۰ درصد کدها توسط این فناوری نوشته خواهد شد.
آمودی با اشاره به پیشرفت سریع ابزارهایی مانند GitHub Copilot و Claude Code (محصول خود شرکت Anthropic)، ادعا کرده که این فناوریها به سرعت در حال پیشرفت هستند و به زودی قادر خواهند بود تا ۱۰۰ درصد کدنویسی را انجام دهند.
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍12🤔3❤2🐳2👎1
💥هنر تصمیمگیری سریع!
گاهی اوقات تصمیمگیری میتواند سخت و وقتگیر باشد، به ویژه وقتی با گزینههای زیادی روبرو هستیم. اما با چند راهکار ساده میتوان این فرآیند را سریعتر و مؤثرتر کرد. در اینجا به بررسی چند نکته کاربردی برای تصمیمگیری سریعتر میپردازیم و با مثالهای عملی این نکات را بیشتر توضیح میدهیم.
۱. گزینههای خود را محدود کنید:
وقتی میخواهید فیلمی را انتخاب کنید، ساعتها وقت خود را صرف مرور نکنید. مثلا از بین سه فیلم اول که به نظرتان جالب میآید، یکی را انتخاب کنید. در سایر موارد هم میتوان به جای وقتگذرانی زیاد در انتخابها، فقط سه گزینه اولی که جلب توجه میکنند را در نظر بگیرید. این روش به شما کمک میکند تا وقت خود را بیهوده تلف نکنید و سریعتر تصمیم بگیرید.
۲. مرز بین انتخابهای خوب و بد را مشخص کنید:
هنگام انتخاب میانوعده، بدانید که میوهها انتخاب خوبی هستند و غذاهای ناسالم نیستند. با تعیین معیارهای مشخص برای خود، میتوانید تصمیمات سریعتری بگیرید.
۳. به احساس درونی خود گوش دهید:
اگر یک پیشنهاد شغلی احساس بدی به شما میدهد، به آن احساس اعتماد کنید. گاهی اوقات، تصمیمگیری براساس احساس درونی میتواند بهترین راه باشد، چون احتمالاً این احساسات دلیلی دارند. اعتماد به احساس درونی میتواند شما را از تصمیمات نادرست نجات دهد و به شما کمک کند که سریعتر تصمیم بگیرید.
۴. زمان خود را به مانند پول در نظر بگیرید:
همانطور که پول خود را هدر نمیدهید، زمان خود را نیز هدر ندهید. سریع تصمیم بگیرید. وقت شما ارزشمند است و نباید آن را بیرویه هدر دهید.
۵. بدانید که تصمیمگیری با تمرین بهتر میشود:
هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر میشوید. تصمیمگیری یک مهارت است که با تمرین و تکرار بهبود مییابد. هر بار که تصمیمی میگیرید، تجربه شما افزایش مییابد و در تصمیمگیریهای بعدی بهتر عمل خواهید کرد.
۶. به خود یادآوری کنید که تردید، سرعت پیشرفت را کاهش میدهد:
به فکر فرو رفتن و بیش از حد فکر کردن، پیشرفت را متوقف میکند. تصمیم بگیرید و پیش بروید. تردید و بیش از حد فکر کردن میتواند باعث توقف پیشرفت شود. با هر تصمیمی که میگیرید، یک قدم به جلو میروید و به هدف خود نزدیکتر میشوید.
۷. از تجربههای گذشته درس بگیرید:
از تجربیات قبلی خود استفاده کنید تا در تصمیمگیریهای آینده بهتر عمل کنید. تجربههای قبلی میتوانند راهنمای خوبی برای تصمیمگیریهای آینده باشند. مثلاً، اگر در گذشته تصمیمی گرفتهاید که نتیجه خوبی داشته است، میتوانید از همان روش برای تصمیمات مشابه استفاده کنید.
۸. از دیگران نظر بخواهید:
گاهی اوقات مشورت با دیگران میتواند به شما کمک کند تا سریعتر تصمیم بگیرید. برای مثال، اگر در مورد انتخاب یک دوره آموزشی شک دارید، از کسانی که آن دوره را گذراندهاند نظر بخواهید.
۹. تصمیمات خود را اولویتبندی کنید:
تصمیماتی که اهمیت بیشتری دارند را در اولویت قرار دهید. همه تصمیمات به یک اندازه مهم نیستند. با اولویتبندی تصمیمات میتوانید روی موارد مهمتر تمرکز کنید و سریعتر به نتیجه برسید.
۱۰. خود را برای اشتباهات آماده کنید:
همه ما ممکن است اشتباه کنیم و این بخشی از فرآیند یادگیری است. اشتباهات میتوانند به شما کمک کنند که در آینده تصمیمات بهتری بگیرید و از تجربیات خود بهره ببرید.
/هنر مدیریت
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
گاهی اوقات تصمیمگیری میتواند سخت و وقتگیر باشد، به ویژه وقتی با گزینههای زیادی روبرو هستیم. اما با چند راهکار ساده میتوان این فرآیند را سریعتر و مؤثرتر کرد. در اینجا به بررسی چند نکته کاربردی برای تصمیمگیری سریعتر میپردازیم و با مثالهای عملی این نکات را بیشتر توضیح میدهیم.
۱. گزینههای خود را محدود کنید:
وقتی میخواهید فیلمی را انتخاب کنید، ساعتها وقت خود را صرف مرور نکنید. مثلا از بین سه فیلم اول که به نظرتان جالب میآید، یکی را انتخاب کنید. در سایر موارد هم میتوان به جای وقتگذرانی زیاد در انتخابها، فقط سه گزینه اولی که جلب توجه میکنند را در نظر بگیرید. این روش به شما کمک میکند تا وقت خود را بیهوده تلف نکنید و سریعتر تصمیم بگیرید.
۲. مرز بین انتخابهای خوب و بد را مشخص کنید:
هنگام انتخاب میانوعده، بدانید که میوهها انتخاب خوبی هستند و غذاهای ناسالم نیستند. با تعیین معیارهای مشخص برای خود، میتوانید تصمیمات سریعتری بگیرید.
۳. به احساس درونی خود گوش دهید:
اگر یک پیشنهاد شغلی احساس بدی به شما میدهد، به آن احساس اعتماد کنید. گاهی اوقات، تصمیمگیری براساس احساس درونی میتواند بهترین راه باشد، چون احتمالاً این احساسات دلیلی دارند. اعتماد به احساس درونی میتواند شما را از تصمیمات نادرست نجات دهد و به شما کمک کند که سریعتر تصمیم بگیرید.
۴. زمان خود را به مانند پول در نظر بگیرید:
همانطور که پول خود را هدر نمیدهید، زمان خود را نیز هدر ندهید. سریع تصمیم بگیرید. وقت شما ارزشمند است و نباید آن را بیرویه هدر دهید.
۵. بدانید که تصمیمگیری با تمرین بهتر میشود:
هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر میشوید. تصمیمگیری یک مهارت است که با تمرین و تکرار بهبود مییابد. هر بار که تصمیمی میگیرید، تجربه شما افزایش مییابد و در تصمیمگیریهای بعدی بهتر عمل خواهید کرد.
۶. به خود یادآوری کنید که تردید، سرعت پیشرفت را کاهش میدهد:
به فکر فرو رفتن و بیش از حد فکر کردن، پیشرفت را متوقف میکند. تصمیم بگیرید و پیش بروید. تردید و بیش از حد فکر کردن میتواند باعث توقف پیشرفت شود. با هر تصمیمی که میگیرید، یک قدم به جلو میروید و به هدف خود نزدیکتر میشوید.
۷. از تجربههای گذشته درس بگیرید:
از تجربیات قبلی خود استفاده کنید تا در تصمیمگیریهای آینده بهتر عمل کنید. تجربههای قبلی میتوانند راهنمای خوبی برای تصمیمگیریهای آینده باشند. مثلاً، اگر در گذشته تصمیمی گرفتهاید که نتیجه خوبی داشته است، میتوانید از همان روش برای تصمیمات مشابه استفاده کنید.
۸. از دیگران نظر بخواهید:
گاهی اوقات مشورت با دیگران میتواند به شما کمک کند تا سریعتر تصمیم بگیرید. برای مثال، اگر در مورد انتخاب یک دوره آموزشی شک دارید، از کسانی که آن دوره را گذراندهاند نظر بخواهید.
۹. تصمیمات خود را اولویتبندی کنید:
تصمیماتی که اهمیت بیشتری دارند را در اولویت قرار دهید. همه تصمیمات به یک اندازه مهم نیستند. با اولویتبندی تصمیمات میتوانید روی موارد مهمتر تمرکز کنید و سریعتر به نتیجه برسید.
۱۰. خود را برای اشتباهات آماده کنید:
همه ما ممکن است اشتباه کنیم و این بخشی از فرآیند یادگیری است. اشتباهات میتوانند به شما کمک کنند که در آینده تصمیمات بهتری بگیرید و از تجربیات خود بهره ببرید.
/هنر مدیریت
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍18❤9🐳1
💥 فکر نکنید که شما متوقف نشدنی هستید،
فکر نکنید که از شکست و خطا و نقص در امان هستید،
فکر نکنید کسب و کار تنها از طریق کمال و بی عیب بودن به موفقیت می رسد،
هدف شما رسیدن به کمال مطلق نیست
بلکه هدف تان موفقیت است.
ایکی باتیستا
ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
فکر نکنید که از شکست و خطا و نقص در امان هستید،
فکر نکنید کسب و کار تنها از طریق کمال و بی عیب بودن به موفقیت می رسد،
هدف شما رسیدن به کمال مطلق نیست
بلکه هدف تان موفقیت است.
ایکی باتیستا
ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
👍27🤔2🐳2
💥 ما میمانیم
✍ محمدرضا شعبانعلی
آئینها عجیبند. معجزه میکنند.
آنها عرض جغرافیا و طول تاریخ را به هم پیوند میدهند. چنانکه ما هر جای کره خاکی که باشیم، مانند نیاکان نادیدهمان، سبزه بر سفره میگذاریم و نخستین روزهای بهار را به یکدیگر تبریک میگوییم.
نخی که تاریخ و جغرافیای ما را به هم میدوزد، به اندازهٔ ساقهٔ سبزه نازک است، اما هزاران سال، از سنگینترین زنجیرهای زور، محکمتر بوده است.
آیینها اغلب در توافقی ناگفته، نادیده و نانوشته، شکل میگیرند: یا برای حفظ داشتههای دوستداشتنی یک جمع، یا به امید دستیافتن به آرزوهای ارزشمندشان.
همین ناگفته و نانوشته بودن باعث میشود که شکلگیری بسیاری از آیینها، خصوصاً آنها که از عمق تاریخ میآیند، با خیالپردازی و گمانهزنی همراه باشد.
اما اینها اصلاً مهم نیست. چون آیینها، اگر واقعاً بخشی از فرهنگ جاری باشند، ریشه در خاک آیندهاند و نه گذشته. و از امیدی که اقوام و ملتها به آینده دارند، تغذیه میشوند.
از این منظر کاملاً واضح است که چرا ما ایرانیان، چنین شوق نوروز داریم و آن را، حتی در سختترین و تاریکترین سالهای تاریخمان، به هر شیوهٔ ممکن، گرامی داشتهایم.
💡ما میمانیم. و هزاران سال بعد هم سبزههایمان را گره خواهیم زد. تا فرزندانمان هم در سختیهایشان، مثل امروز ما، با غرور بگویند که ما بر خلاف زنجیرهایی که گاه به پایمان بوده، هرگز سست نبودهایم، ما مثل سبزه، استوار ماندهایم.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
✍ محمدرضا شعبانعلی
آئینها عجیبند. معجزه میکنند.
آنها عرض جغرافیا و طول تاریخ را به هم پیوند میدهند. چنانکه ما هر جای کره خاکی که باشیم، مانند نیاکان نادیدهمان، سبزه بر سفره میگذاریم و نخستین روزهای بهار را به یکدیگر تبریک میگوییم.
نخی که تاریخ و جغرافیای ما را به هم میدوزد، به اندازهٔ ساقهٔ سبزه نازک است، اما هزاران سال، از سنگینترین زنجیرهای زور، محکمتر بوده است.
آیینها اغلب در توافقی ناگفته، نادیده و نانوشته، شکل میگیرند: یا برای حفظ داشتههای دوستداشتنی یک جمع، یا به امید دستیافتن به آرزوهای ارزشمندشان.
همین ناگفته و نانوشته بودن باعث میشود که شکلگیری بسیاری از آیینها، خصوصاً آنها که از عمق تاریخ میآیند، با خیالپردازی و گمانهزنی همراه باشد.
اما اینها اصلاً مهم نیست. چون آیینها، اگر واقعاً بخشی از فرهنگ جاری باشند، ریشه در خاک آیندهاند و نه گذشته. و از امیدی که اقوام و ملتها به آینده دارند، تغذیه میشوند.
از این منظر کاملاً واضح است که چرا ما ایرانیان، چنین شوق نوروز داریم و آن را، حتی در سختترین و تاریکترین سالهای تاریخمان، به هر شیوهٔ ممکن، گرامی داشتهایم.
💡ما میمانیم. و هزاران سال بعد هم سبزههایمان را گره خواهیم زد. تا فرزندانمان هم در سختیهایشان، مثل امروز ما، با غرور بگویند که ما بر خلاف زنجیرهایی که گاه به پایمان بوده، هرگز سست نبودهایم، ما مثل سبزه، استوار ماندهایم.
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤49👍18👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 می گویند اگه از جایی که ایستادی راضی نیستی، جاتو عوض کن، تو درخت نیستی!
اما این درخت، آموزه فوق را به چالش کشیده است. درختی که آهسته و پیوسته و در طی چند دهه تغییر کرده است و بقای خود را تضمین کرده است...
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
اما این درخت، آموزه فوق را به چالش کشیده است. درختی که آهسته و پیوسته و در طی چند دهه تغییر کرده است و بقای خود را تضمین کرده است...
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍42❤22
ایستارتاپس | حسین مرادی
💥 کارآفرین 20 ساله، دروغ است ! اطلاعات بدست آمده از دایره سرشماری و اداره کل مالیات های درون مرزی ( IRS ) آمریکا , نشان می دهد که میانگین سن بنیاگذاران کسب و کارهای موفق ۴۲ سال می باشد. بر خلاف بسیاری از تبلیغات مجلات و مدارس کسب و کار که این سن را ۲۲ سالگی…
💥موفقیت معمولا مسئلهای است مربوط به بعد از چهل سالگی!
در فرهنگ امروزی جاافتاده است که آدمهای فوقالعاده موفق، از همان جوانی راهشان از بقیۀ معمولیها جداست. بسیاری از مشهورترین الگوهای موفقیت در دوران ما، کسانی مثل بیل گیتس، مارک زاکربرگ، ایلان ماسک یا تیلور سوئیفت، چنیناند. اما اگر دایرۀ دیدمان را بالاتر ببریم، تصویر دیگری میبینیم. واقعیت این است که نهتنها موفقیت، بلکه حتی نوآوری و نبوغ نیز چیزهایی هست که «عموماً» در سنین بالا به دست میآید.
پژوهشگران دانمارکی در مطالعهای در سال ۲۰۱۹ نشان دادند که اکتشافات مهم برندگان جایزۀ نوبل، بهطور متوسط، در ۴۴سالگیشان رخ داده است. به عبارت دیگر، حتی تیزهوشترین افراد هم باید چند دهه تلاش کنند تا به سطحی از خبرگی برسند که بتوانند اکتشافات مهم انجام دهند.
تحقیقات متعددی نشان دادهاند که موفقیتهای بزرگ، عموماً بعد از چهل سالگی رخ میدهند. هرجا که سر بچرخانید میتوانید نمونههایش را ببینید: کوپرنیک نظریۀ حرکت سیارات را در دهۀ ۶۰ حیات خود مطرح کرد؛ پل سزان اولین نقاشیهایش را وقتی فروخت که از پنجاهسالگی گذشته بود؛ ساموئل جانسون، یکی از بزرگترین نثرنویسان انگلیسی، قبل از چهلسالگی هیچ چیز مهمی ننوشته بود. این مثالها در دنیای کسبوکار چندین برابر است. ریچ کالگارد، نویسندۀ کتاب موفقیت دیرهنگام میگوید: گاهی برای رسیدن به خلاقیت باید راهی طولانی طی کنید.
آرتور بروکس میگوید در طول تاریخ سه نوع موفقیت وجود دارد:
1⃣ ژانر «کودکان نابغه» که از سنین پایین به موفقیتهای بزرگ میرسند، کسانی مثل پیکاسو یا فیتزجرالد.
2⃣ نوع دوم، ژانر «اهداف دوگانه» است. کسانی که در زمینهای متخصص میشوند، اما ناگهان همهچیز را رها میکنند و مسیر کاملاً متفاوتی را میآزمایند. کسی مثل آلبرت شوایتزر از این دست است. او که فیلسوف و موسیقیدان و پزشک بزرگی بود، ناگهان تصمیم گرفت زندگیاش در اروپا را رها کند و بقیۀ عمرش را صرفِ مداوای مردم در فقیرترین مناطق آفریقا کند.
3⃣ دستۀ سوم «استادان» هستند.
دیوید گالنسن، استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو، در کتاب خود با عنوان استادان پیر و نوابغ جوان مینویسد: استادان کسانی هستند مثل چارلز داروین، یا آلفرد هیچکاک که در ایام جوانی چندان موفق نیستند، اما خصوصیتی غریب دارند: هر چیزی را میآزمایند و میآموزند، سپس چیزی دیگر را مورد آزمایش قرار میدهند و نکات بیشتری میآموزند. آنها تمرکز اصلیشان بر خودِ روند یادگیری است.
💡بسیاری از کسانی که دیر به موفقیت میرسند در میانسالی از زمین بلند میشوند و کمکم لذت کار متمرکز را میچشند. ولی چون گرفتار بندها و پیوندهای کسانی که زود به موفقیت میرسند نیستند، میتوانند نظرشان را تغییر دهند و دست به آزمایش مدلهای خودشان بزنند. آنها فرزانههای جستجوگری هستند که تا پایان عمر آرام نمینشینند.
/ترجمان
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
در فرهنگ امروزی جاافتاده است که آدمهای فوقالعاده موفق، از همان جوانی راهشان از بقیۀ معمولیها جداست. بسیاری از مشهورترین الگوهای موفقیت در دوران ما، کسانی مثل بیل گیتس، مارک زاکربرگ، ایلان ماسک یا تیلور سوئیفت، چنیناند. اما اگر دایرۀ دیدمان را بالاتر ببریم، تصویر دیگری میبینیم. واقعیت این است که نهتنها موفقیت، بلکه حتی نوآوری و نبوغ نیز چیزهایی هست که «عموماً» در سنین بالا به دست میآید.
پژوهشگران دانمارکی در مطالعهای در سال ۲۰۱۹ نشان دادند که اکتشافات مهم برندگان جایزۀ نوبل، بهطور متوسط، در ۴۴سالگیشان رخ داده است. به عبارت دیگر، حتی تیزهوشترین افراد هم باید چند دهه تلاش کنند تا به سطحی از خبرگی برسند که بتوانند اکتشافات مهم انجام دهند.
تحقیقات متعددی نشان دادهاند که موفقیتهای بزرگ، عموماً بعد از چهل سالگی رخ میدهند. هرجا که سر بچرخانید میتوانید نمونههایش را ببینید: کوپرنیک نظریۀ حرکت سیارات را در دهۀ ۶۰ حیات خود مطرح کرد؛ پل سزان اولین نقاشیهایش را وقتی فروخت که از پنجاهسالگی گذشته بود؛ ساموئل جانسون، یکی از بزرگترین نثرنویسان انگلیسی، قبل از چهلسالگی هیچ چیز مهمی ننوشته بود. این مثالها در دنیای کسبوکار چندین برابر است. ریچ کالگارد، نویسندۀ کتاب موفقیت دیرهنگام میگوید: گاهی برای رسیدن به خلاقیت باید راهی طولانی طی کنید.
آرتور بروکس میگوید در طول تاریخ سه نوع موفقیت وجود دارد:
1⃣ ژانر «کودکان نابغه» که از سنین پایین به موفقیتهای بزرگ میرسند، کسانی مثل پیکاسو یا فیتزجرالد.
2⃣ نوع دوم، ژانر «اهداف دوگانه» است. کسانی که در زمینهای متخصص میشوند، اما ناگهان همهچیز را رها میکنند و مسیر کاملاً متفاوتی را میآزمایند. کسی مثل آلبرت شوایتزر از این دست است. او که فیلسوف و موسیقیدان و پزشک بزرگی بود، ناگهان تصمیم گرفت زندگیاش در اروپا را رها کند و بقیۀ عمرش را صرفِ مداوای مردم در فقیرترین مناطق آفریقا کند.
3⃣ دستۀ سوم «استادان» هستند.
دیوید گالنسن، استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو، در کتاب خود با عنوان استادان پیر و نوابغ جوان مینویسد: استادان کسانی هستند مثل چارلز داروین، یا آلفرد هیچکاک که در ایام جوانی چندان موفق نیستند، اما خصوصیتی غریب دارند: هر چیزی را میآزمایند و میآموزند، سپس چیزی دیگر را مورد آزمایش قرار میدهند و نکات بیشتری میآموزند. آنها تمرکز اصلیشان بر خودِ روند یادگیری است.
💡بسیاری از کسانی که دیر به موفقیت میرسند در میانسالی از زمین بلند میشوند و کمکم لذت کار متمرکز را میچشند. ولی چون گرفتار بندها و پیوندهای کسانی که زود به موفقیت میرسند نیستند، میتوانند نظرشان را تغییر دهند و دست به آزمایش مدلهای خودشان بزنند. آنها فرزانههای جستجوگری هستند که تا پایان عمر آرام نمینشینند.
/ترجمان
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍28👎1
💥 دور چهارم و انتقال تجربه بین نسلی!
ایده طرح شده در کتاب The Fourth Turning (دور چهارم) به انحاء مختلف مطرح شده؛ و هر کسی نسخه خودش از آن را دارد. اصل ایده، هرچند بطور تقریبی، قابل توجه است:
1️⃣ نسل اولی که با فقر آشنا است، و این را دریافته که برای نجات خود و اطرافیانش باید تلاش خارقالعاده کند، به تدریج بنیانهای موفقیت را با سختی میسازد. این نسل ممکن است برای رفتن سر کار وسیله نقلیه و یا حتی کفش درستی نداشته باشد.
2️⃣ نسل دوم، که زحمات نسل قبلی را دیده و قدردان آنها است، کار ساخت روی همان پایههای بنا شده توسط نسل قبل را ادامه داده؛ و هوس تلف کردن آنها را ندارد. مثلاً این نسل توان خرید وسیله نقلیه را دارد؛ و سختی کار نسل قبلی را تحمل نمیکند.
3️⃣ نسل سوم، از زحمات نسلهای قبل دیگر اطلاع ندارد؛ از روزی که چشم باز کرده رفاه و آسایش دیده؛ و دیگر نیازی به ساختن ندارد. دوره او فقط به لذت بردن از آسایش ایجاد شده می گذرد. اما هنوز تحت تاثیر اخلاقیات نسلهای گذشته هست. وسیله نقلیه این نسل دیگر یک خودروی ساده و حداقلی نیست.
4️⃣ نسل چهارم دیگر هیچ درکی از اخلاقیات و روحیاتی که موفقیت خانواده بر اساس آن بنا شده ندارد؛ هرچه دیده لذتطلبی و رفاه بوده؛ و هیچ تعهدی به حفظ میرات گذشتگان ندارد. لذا همه میراث را به باد داده؛ و به تدریج به فقر و فلاکت میافتد. این نسل خودروی لاکچری خود را برای کوبیدن به در و دیوار و دود کردن لاستیک آن مصرف میکند.
5️⃣ نسل پنجم دوباره خود را در موقعیت نسل اول مییابد؛ دیگر سرمایهای برای بازسازی ندارد. او در موقعیتی قرار میگیرد که باید برای مرگ و زندگی بجنگد؛ و دیگر فرصت غفلت و بازی ندارد. لذا یا مبارزه را یاد میگیرد و یا نابود میشود.
بعضی وقتها در عمل ممکن است این سیکل بجای ۴ نسل، در ۳ یا ۵ نسل به سر جای قبلی خود برگردد؛ اما اصل تکرار ثابت است.
در امور کلان اجتماعی هم تکرار این سیکل را میتوان مشاهده کرد: یک نسل مجبور به انقلاب و جنگ و ایجاد ساختارهای جدید اجتماعی میشود. نسل بعدی همان ساختارها را تکمیل کرده، و درختهای کاشته در نسل قبل در این دوره به ثمر میرسند. در نسل سوم فساد شروع به رسوخ در همه ارکان میکند. اما نسل چهارم دیگر نمیتواند هیچ ارزشی برای آن ساختارهای اجتماعی فاسد شده قائل باشد؛ به رفتارهای ضد ساختاری دست زده؛ و همه چیز در آن نسل فروپاشی میکند. نسل بعد از آن دوباره با فروپاشی ساختارها روبرو شده، و باید ساختارهای جدیدی بسازد. جنگ و انقلاب دوباره در چنین شرایطی رخ میدهند...
/زادالمسافر
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
ایده طرح شده در کتاب The Fourth Turning (دور چهارم) به انحاء مختلف مطرح شده؛ و هر کسی نسخه خودش از آن را دارد. اصل ایده، هرچند بطور تقریبی، قابل توجه است:
1️⃣ نسل اولی که با فقر آشنا است، و این را دریافته که برای نجات خود و اطرافیانش باید تلاش خارقالعاده کند، به تدریج بنیانهای موفقیت را با سختی میسازد. این نسل ممکن است برای رفتن سر کار وسیله نقلیه و یا حتی کفش درستی نداشته باشد.
2️⃣ نسل دوم، که زحمات نسل قبلی را دیده و قدردان آنها است، کار ساخت روی همان پایههای بنا شده توسط نسل قبل را ادامه داده؛ و هوس تلف کردن آنها را ندارد. مثلاً این نسل توان خرید وسیله نقلیه را دارد؛ و سختی کار نسل قبلی را تحمل نمیکند.
3️⃣ نسل سوم، از زحمات نسلهای قبل دیگر اطلاع ندارد؛ از روزی که چشم باز کرده رفاه و آسایش دیده؛ و دیگر نیازی به ساختن ندارد. دوره او فقط به لذت بردن از آسایش ایجاد شده می گذرد. اما هنوز تحت تاثیر اخلاقیات نسلهای گذشته هست. وسیله نقلیه این نسل دیگر یک خودروی ساده و حداقلی نیست.
4️⃣ نسل چهارم دیگر هیچ درکی از اخلاقیات و روحیاتی که موفقیت خانواده بر اساس آن بنا شده ندارد؛ هرچه دیده لذتطلبی و رفاه بوده؛ و هیچ تعهدی به حفظ میرات گذشتگان ندارد. لذا همه میراث را به باد داده؛ و به تدریج به فقر و فلاکت میافتد. این نسل خودروی لاکچری خود را برای کوبیدن به در و دیوار و دود کردن لاستیک آن مصرف میکند.
5️⃣ نسل پنجم دوباره خود را در موقعیت نسل اول مییابد؛ دیگر سرمایهای برای بازسازی ندارد. او در موقعیتی قرار میگیرد که باید برای مرگ و زندگی بجنگد؛ و دیگر فرصت غفلت و بازی ندارد. لذا یا مبارزه را یاد میگیرد و یا نابود میشود.
بعضی وقتها در عمل ممکن است این سیکل بجای ۴ نسل، در ۳ یا ۵ نسل به سر جای قبلی خود برگردد؛ اما اصل تکرار ثابت است.
در امور کلان اجتماعی هم تکرار این سیکل را میتوان مشاهده کرد: یک نسل مجبور به انقلاب و جنگ و ایجاد ساختارهای جدید اجتماعی میشود. نسل بعدی همان ساختارها را تکمیل کرده، و درختهای کاشته در نسل قبل در این دوره به ثمر میرسند. در نسل سوم فساد شروع به رسوخ در همه ارکان میکند. اما نسل چهارم دیگر نمیتواند هیچ ارزشی برای آن ساختارهای اجتماعی فاسد شده قائل باشد؛ به رفتارهای ضد ساختاری دست زده؛ و همه چیز در آن نسل فروپاشی میکند. نسل بعد از آن دوباره با فروپاشی ساختارها روبرو شده، و باید ساختارهای جدیدی بسازد. جنگ و انقلاب دوباره در چنین شرایطی رخ میدهند...
/زادالمسافر
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍29❤6👎4🐳3🤔1
💥 در باب اهمیت خونسردی برای رهبران!
یکی از بزرگترین مهارتهای رهبری، آرامش (خونسردی) در بحران است. هر زمان که در دنیا هر کاری انجام می دهید، انتقاد وجود دارد.
آریانا هافینگتون
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
یکی از بزرگترین مهارتهای رهبری، آرامش (خونسردی) در بحران است. هر زمان که در دنیا هر کاری انجام می دهید، انتقاد وجود دارد.
آریانا هافینگتون
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍19❤1
ایستارتاپس | حسین مرادی
💥 دورخیز هوش مصنوعی برای حذف برخی از مشاغل پزشکی! آیا ChatGPT یا نسلهای ارتقا یافته بعدی چت رباتها میتوانند جانشین پزشکان شوند؟ مطالعه در لینک زیر👇 https://www.1pezeshk.com/archives/2023/05/chatgpt-and-medicine.html 📚 ایستارتاپس 👇 🆔 @eastartups…
💥هوش مصنوعی K Health در مطالعه بالینی جدید از پزشکان انسانی بهتر عمل کرد
در پژوهش بالینی جدیدی، هوش مصنوعی دستیار پزشکی استارتاپ K Health در دوسوم موارد مانند پزشکان انسانی بیماری افراد را تشخیص داد و در یکسوم نیز نتایج بهتری نسبت به انسانها ارائه کرد.
محققان مرکز پزشکی سیدرز-ساینای و استارتاپ سلامت دیجیتال K Health توصیهها و تشخیصهای چتبات هوش مصنوعی K Health را با عملکرد پزشکان واقعی مقایسه کردند. بیشتر بیمارانی که در این تحقیق شرکت کردند، دارای علائم حاد تنفسی، ادراری، واژینال، چشمی یا دندانی بودند که به بخش اورژانس مجازی مراجعه کرده بودند. محققان دریافتند این هوش مصنوعی در دوسوم موارد تصمیماتی مشابه پزشکان میگیرد و در یکسوم دیگر عملکرد بهتری دارد.
البته K Health میگوید این هوش مصنوعی برای جایگزینی پزشکان طراحی نشده، بلکه هدف آن ارائه مراقبتهای بهداشتی بهتر است.
در این پژوهش، در ژوئن و ژوئیه ۲۰۲۴ محققان ۴۶۱ ویزیت بزرگسالان را بررسی و توصیههای هوش مصنوعی را با پزشکان مقایسه کردند. همچنین محققان از ۴ پزشک خواستند تصمیمات بالینی انسان و هوش مصنوعی را ارزیابی کنند.
در ۶۸ درصد موارد، توصیههای هوش مصنوعی و پزشکان نمرات برابری گرفتند و در بقیه موارد، داوران تصمیمات هوش مصنوعی را تقریباً دوبرابر بهتر ارزیابی کردند. همچنین این تحقیق نشان داد هوش مصنوعی در ۲.۸ درصد مواقع توصیه بالقوه مضر به بیماران کرده است، این رقم برای پزشکان ۴.۶ درصد بود.
/اقتصاد و تجارت
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
در پژوهش بالینی جدیدی، هوش مصنوعی دستیار پزشکی استارتاپ K Health در دوسوم موارد مانند پزشکان انسانی بیماری افراد را تشخیص داد و در یکسوم نیز نتایج بهتری نسبت به انسانها ارائه کرد.
محققان مرکز پزشکی سیدرز-ساینای و استارتاپ سلامت دیجیتال K Health توصیهها و تشخیصهای چتبات هوش مصنوعی K Health را با عملکرد پزشکان واقعی مقایسه کردند. بیشتر بیمارانی که در این تحقیق شرکت کردند، دارای علائم حاد تنفسی، ادراری، واژینال، چشمی یا دندانی بودند که به بخش اورژانس مجازی مراجعه کرده بودند. محققان دریافتند این هوش مصنوعی در دوسوم موارد تصمیماتی مشابه پزشکان میگیرد و در یکسوم دیگر عملکرد بهتری دارد.
البته K Health میگوید این هوش مصنوعی برای جایگزینی پزشکان طراحی نشده، بلکه هدف آن ارائه مراقبتهای بهداشتی بهتر است.
در این پژوهش، در ژوئن و ژوئیه ۲۰۲۴ محققان ۴۶۱ ویزیت بزرگسالان را بررسی و توصیههای هوش مصنوعی را با پزشکان مقایسه کردند. همچنین محققان از ۴ پزشک خواستند تصمیمات بالینی انسان و هوش مصنوعی را ارزیابی کنند.
در ۶۸ درصد موارد، توصیههای هوش مصنوعی و پزشکان نمرات برابری گرفتند و در بقیه موارد، داوران تصمیمات هوش مصنوعی را تقریباً دوبرابر بهتر ارزیابی کردند. همچنین این تحقیق نشان داد هوش مصنوعی در ۲.۸ درصد مواقع توصیه بالقوه مضر به بیماران کرده است، این رقم برای پزشکان ۴.۶ درصد بود.
/اقتصاد و تجارت
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍10🤔5
💥 هوش مصنوعی برای شغل های مختلف
▪️ برای حسابدار ها sheet Ai :
توی محاسبه مالی و مدیریت درآمد کمک میکنه
▪️ برای دانشجو ها Notion Ai :
توی خلاصه نویسی و مدیریت دروس کمک میکنه
▪️ برای وکلا Chat GPT :
توی نوشتن قرارداد و سوال های حقوقی کمک میکنه
▪️ برای معمار ها planner 5d :
طراحی سه بعدی میکنه و توی نقشه کشی کمک میکنه
▪️ برای پزشکان symptoma Ai :
تشخیص و کمک به درمان بیماری
▪️ برای طراحان داخلی Home styler :
که
توی چیدمان داخلی و مدل سازی خوبه
▪️ برای معلم ها kahoot :
ساخت آزمون و آموزش تعاملی
▪️ برای گرافیست ها photopea :
ظاهر حرفه ای و ساده
▪️ برای عکاس ها Luminar Ai :
افکت های نوری و زیبا سازی
منبع: IT_24
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
▪️ برای حسابدار ها sheet Ai :
توی محاسبه مالی و مدیریت درآمد کمک میکنه
▪️ برای دانشجو ها Notion Ai :
توی خلاصه نویسی و مدیریت دروس کمک میکنه
▪️ برای وکلا Chat GPT :
توی نوشتن قرارداد و سوال های حقوقی کمک میکنه
▪️ برای معمار ها planner 5d :
طراحی سه بعدی میکنه و توی نقشه کشی کمک میکنه
▪️ برای پزشکان symptoma Ai :
تشخیص و کمک به درمان بیماری
▪️ برای طراحان داخلی Home styler :
که
توی چیدمان داخلی و مدل سازی خوبه
▪️ برای معلم ها kahoot :
ساخت آزمون و آموزش تعاملی
▪️ برای گرافیست ها photopea :
ظاهر حرفه ای و ساده
▪️ برای عکاس ها Luminar Ai :
افکت های نوری و زیبا سازی
منبع: IT_24
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍19
💥 تاثیر گرمایش زمین بر گسترش فقر!
مطالعه جدیدی که توسط دانشمندان استرالیایی انجام شده نشان میدهد مدلهای اقتصادی موجود به طور سیستماتیک تأثیر گرمایش جهانی بر ثروت جهانی را دستکم گرفتهاند.
بر اساس این پژوهش که در مجله «پژوهشهای زیستمحیطی» منتشر شده، گرمایش ۴ درجه سانتیگرادی میتواند مردم را به طور متوسط ۴۰ درصد فقیرتر کند که تقریباً چهار برابر برآوردهای قبلی است.
دکتر تیموتی نیل از دانشگاه نیو ساوت ولز، نویسنده اصلی این مطالعه، اظهار داشت که مدلهای اقتصادی پیشین تنها به تغییرات آب و هوایی در سطح محلی توجه کرده و از تأثیر رویدادهای شدید اقلیمی بر زنجیرههای تأمین جهانی غافل ماندهاند.
در ژانویه ۲۰۲۵، میانگین دمای جهانی ۱٫۳۳ درجه سانتیگراد بالاتر از میانگین قرن بیستم بود که آن را به گرمترین ژانویه ثبتشده تبدیل کرد.
شرکت بیمه آلیانز هشدار داده که با افزایش دما بین ۲٫۲ تا ۳٫۴ درجه، خسارتهای ناشی از رویدادهای اقلیمی به سطحی میرسد که بیمهکردن آنها غیرممکن خواهد بود.
/آرین تی وی
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
مطالعه جدیدی که توسط دانشمندان استرالیایی انجام شده نشان میدهد مدلهای اقتصادی موجود به طور سیستماتیک تأثیر گرمایش جهانی بر ثروت جهانی را دستکم گرفتهاند.
بر اساس این پژوهش که در مجله «پژوهشهای زیستمحیطی» منتشر شده، گرمایش ۴ درجه سانتیگرادی میتواند مردم را به طور متوسط ۴۰ درصد فقیرتر کند که تقریباً چهار برابر برآوردهای قبلی است.
دکتر تیموتی نیل از دانشگاه نیو ساوت ولز، نویسنده اصلی این مطالعه، اظهار داشت که مدلهای اقتصادی پیشین تنها به تغییرات آب و هوایی در سطح محلی توجه کرده و از تأثیر رویدادهای شدید اقلیمی بر زنجیرههای تأمین جهانی غافل ماندهاند.
در ژانویه ۲۰۲۵، میانگین دمای جهانی ۱٫۳۳ درجه سانتیگراد بالاتر از میانگین قرن بیستم بود که آن را به گرمترین ژانویه ثبتشده تبدیل کرد.
شرکت بیمه آلیانز هشدار داده که با افزایش دما بین ۲٫۲ تا ۳٫۴ درجه، خسارتهای ناشی از رویدادهای اقلیمی به سطحی میرسد که بیمهکردن آنها غیرممکن خواهد بود.
/آرین تی وی
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍9❤1
💥 علم پشت پرده ویرال شدن محتوا چیست؟
یکی از عوامل کلیدی در وایرال شدن، جرقه احساسی است. مردم محتوایی را به اشتراک میگذارند که احساسات شدیدی مانند شگفتی، شادی یا غافلگیری در آنها ایجاد کند. احساسات، انگیزهای قوی برای اقدام هستند. زمانی که افراد چیزی را عمیقاً احساس میکنند، تمایل دارند آن احساس را با دیگران به اشتراک بگذارند.
💡 یکی از عوامل کلیدی در وایرال شدن محتوا، مفهوم “ارز اجتماعی” است. مردم تمایل دارند محتوایی را به اشتراک بگذارند که آنها را در نظر دیگران جذاب، آگاه، بامزه یا جالب توجه نشان دهد. وقتی محتوایی را به اشتراک میگذاریم، تنها اطلاعات را منتقل نمیکنیم، بلکه پیامی درباره شخصیت خودمان ارسال میکنیم.
محتوایی که نکات عملی و ترفندهای مفید ارائه میدهد، بهطور طبیعی تمایل افراد به اشتراکگذاری را افزایش میدهد. این نوع محتوا نهتنها به دیگران کمک میکند، بلکه به اشتراکگذارنده هم ارزش میبخشد، زیرا او را بهعنوان فردی آگاه و مفید معرفی میکند.
ادامه مقاله در ماهنامه پیوست
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
یکی از عوامل کلیدی در وایرال شدن، جرقه احساسی است. مردم محتوایی را به اشتراک میگذارند که احساسات شدیدی مانند شگفتی، شادی یا غافلگیری در آنها ایجاد کند. احساسات، انگیزهای قوی برای اقدام هستند. زمانی که افراد چیزی را عمیقاً احساس میکنند، تمایل دارند آن احساس را با دیگران به اشتراک بگذارند.
💡 یکی از عوامل کلیدی در وایرال شدن محتوا، مفهوم “ارز اجتماعی” است. مردم تمایل دارند محتوایی را به اشتراک بگذارند که آنها را در نظر دیگران جذاب، آگاه، بامزه یا جالب توجه نشان دهد. وقتی محتوایی را به اشتراک میگذاریم، تنها اطلاعات را منتقل نمیکنیم، بلکه پیامی درباره شخصیت خودمان ارسال میکنیم.
محتوایی که نکات عملی و ترفندهای مفید ارائه میدهد، بهطور طبیعی تمایل افراد به اشتراکگذاری را افزایش میدهد. این نوع محتوا نهتنها به دیگران کمک میکند، بلکه به اشتراکگذارنده هم ارزش میبخشد، زیرا او را بهعنوان فردی آگاه و مفید معرفی میکند.
ادامه مقاله در ماهنامه پیوست
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍22❤3
💥دولتها استارتآپ نیستند!
این عنوان یادداشتی است از ماریانا مازوکاتو (استاد اقتصاد نوآوری و ارزشهای عمومی در کالج دانشگاهی لندن) و راینر کتل (استاد نوآوری و حکمرانی عمومی در کالج دانشگاهی لندن) که در ۱۰ آپریل ۲۰۲۵ در پروجکت سندیکیت منتشر شده است. بخشهایی از یادداشت را در ادامه میخوانید:
در سراسر جهان دولتها در تلاشاند که تصویری استارتآپی از خود خلق کنند. نهضت کارایی دولت (DOGE) ایلان ماسک در آمریکا و اره برقی خاویر میلی در آرژانتین نمونههایی از این نوع است. اما مسئله این است که دولتها و کسبوکارها اهداف بسیار متفاوتی دارند. اگر سیاستگذاران عمومی از بنیانگذاران کسبوکارها تقلید کنند توانایی خود را برای مقابله با چالشهای پیچیدۀ اجتماعی از دست میدهند.
برای استارتآپها، بالاترین اولویت تکرار سریع، اختلال مبتنیبر فناوری، و بازدهی مالی برای سرمایهگذاران است. موفقیت آنها به حل یک مشکل معیّن با یک محصول واحد یا در یک سازمان بستگی دارد. اما دولتها باید با مسائل پیچیده و درهمتنیدهای مانند فقر، سلامت عمومی، و امنیت ملی مقابله کنند. هر چالش مستلزم همکاری در بخشهای مختلف و برنامهریزی بلندمدت دقیق است. ایدۀ تضمین منافع کوتاهمدت در هر یک از این زمینهها اساساً منطقی نیست.
برخلاف استارتآپها دولتها باید از دستورات قانونی حمایت کنند، ارائۀ خدمات ضروری را تضمین کنند، و مبتنیبر قانون عمل کنند. معیارهایی نظیر سهم بازار برای دولت بیمعنا است، زیرا دولت بهجای تلاش برای «برندهشدن» باید بر گسترش فرصتها تمرکز کند. باید بلندمدت فکر کند و به ساختارهای چابک و انعطافپذیر دست یابد. اعمال منطق استارتآپی برای خدمات عمومی میتواند به راهحلهای تکهتکهای منجر شود که به تشدید ناکارآمدیهای موجود منجر میشود.
فرآیندی که در چارچوب آن دولتها یاد میگیرند تا نتایج بهتری بهدست آورند بسیار متفاوت از یک استارتآپ است. بهجای پذیرش کورکورانۀ فرهنگ استارتآپی، دولتها باید تلاشهای پیشین برای مدرنسازی و اصلاح خدمات عمومی را واکاوی کنند. درسهای زیادی برای یادگیری وجود دارد:
اولاً، بخش دولتی به یک بنیان جدید در اقتصاد نیاز دارد. تأکید مدل غالب «کارایی» اغلب خروجیها (چند وعدۀ غذایی مدرسه یارانهای است؟) را با نتایج (غذاها چقدر مغذی و پایدار یا محلی بودند؟) اشتباه میگیرد و بر دوگانگی بسیار سادهشدۀ عمومی-خصوصی مبتنی است. نتیجه، اتکای بیشازحد به اکتشافهای سطحی مانند تجزیه و تحلیل هزینه-فایده است که لزوماً پیشرفت به سمت نتایج سیستمی مطلوب را اندازهگیری نمیکند.
درس دوم این است که «تنوع» یک دارایی است، نه تمرین درستی سیاسی. طی قرن گذشته، بخش عمومی برای همگانیبودن تلاش کرد: خدمات باید در شهرهای کوچک به همان اندازۀ شهرهای ثروتمندتر خوب و قابل دسترس باشند. اما نحوۀ ارائه این خدمات نیز مهم است. ایجاد یک بخش عمومی مطلوب به نیروی کار متنوعتر، آموزش مداوم، دیدگاههای تحلیلی متعدد، و مجموعهای از مداخلات نیاز دارد؛ هیچ گلولۀ جادویی وجود ندارد.
سوم، بخش عمومی باید بین تواناییهای سیاسی، سیاستگذاری، و اجرایی خود تعادل ایجاد کند. دولتها چیزی فراتر از ماشینهای اداری هستند. آنها به رهبری سیاسی، احساس هدف، و توانایی تنظیم سیاستها نیاز دارند. اغلب اوقات، اصلاحات بخش عمومی بر کارایی تکنوکراتیک تمرکز میکند، و ضرورت بیان و اجرای چشماندازی برای جلب حمایت عمومی را نادیده میگیرد.
برای تجهیز بخش عمومی به ظرفیت مورد نیاز برای مقابله با چالشهای معاصر، دولتها -و آنچه «دولتهای کارآفرین» نامیدهایم- باید شش قابلیت را پرورش دهند که آنها را قادر به یادگیری و سازگاری میکند. ۱. آگاهی استراتژیک یعنی توانایی شناسایی فعالانۀ چالشها و فرصتهای نوظهور، ۲. انعطافپذیری دستورکار بهطوریکه بتوان اولویتها را در هنگام مواجهه با بحرانها متعادل کرد. ۳. ائتلافسازی و مشارکت بهطوریکه بخش عمومی بتواند همکاری بین بخشها و جوامع را تقویت کند. ۴. تغییر خود یعنی بهروزرسانی مستمر مهارتهای سازمانهای دولتی، ساختارهای سازمانی، و مدلهای عملیاتی. این مستلزم قابلیت بعدی است. ۵. ارزیابی و حل مسئله در ارائۀ خدمات عمومی. و ۶. نیاز بخش عمومی به ابزارها و نهادهای نتیجهگرا.
دولتها نباید مانند استارتآپها اداره شوند، زیرا اهداف بسیار متفاوتی را دنبال میکنند، به حوزههای مختلف پاسخ میدهند، و در زمانبندیهای کاملاً متفاوتی عمل میکنند. سیاستگذاران بهجای تعقیب سراب درۀ سیلیکون باید بر ایجاد ساختارها و قابلیتهایی تمرکز کنند که دولتها را قادر میسازد پاسخگو، انعطافپذیر، و مؤثر باشند. اصلاحات باید ریشه در درک عمیق پویایی بخش عمومی داشته باشد، نه در تمایل به تقلید از یونیکورنهایی که بهدنبال اختلال (disruption) بزرگ بعدی هستند!
🆔 @eastartups 🎯
این عنوان یادداشتی است از ماریانا مازوکاتو (استاد اقتصاد نوآوری و ارزشهای عمومی در کالج دانشگاهی لندن) و راینر کتل (استاد نوآوری و حکمرانی عمومی در کالج دانشگاهی لندن) که در ۱۰ آپریل ۲۰۲۵ در پروجکت سندیکیت منتشر شده است. بخشهایی از یادداشت را در ادامه میخوانید:
در سراسر جهان دولتها در تلاشاند که تصویری استارتآپی از خود خلق کنند. نهضت کارایی دولت (DOGE) ایلان ماسک در آمریکا و اره برقی خاویر میلی در آرژانتین نمونههایی از این نوع است. اما مسئله این است که دولتها و کسبوکارها اهداف بسیار متفاوتی دارند. اگر سیاستگذاران عمومی از بنیانگذاران کسبوکارها تقلید کنند توانایی خود را برای مقابله با چالشهای پیچیدۀ اجتماعی از دست میدهند.
برای استارتآپها، بالاترین اولویت تکرار سریع، اختلال مبتنیبر فناوری، و بازدهی مالی برای سرمایهگذاران است. موفقیت آنها به حل یک مشکل معیّن با یک محصول واحد یا در یک سازمان بستگی دارد. اما دولتها باید با مسائل پیچیده و درهمتنیدهای مانند فقر، سلامت عمومی، و امنیت ملی مقابله کنند. هر چالش مستلزم همکاری در بخشهای مختلف و برنامهریزی بلندمدت دقیق است. ایدۀ تضمین منافع کوتاهمدت در هر یک از این زمینهها اساساً منطقی نیست.
برخلاف استارتآپها دولتها باید از دستورات قانونی حمایت کنند، ارائۀ خدمات ضروری را تضمین کنند، و مبتنیبر قانون عمل کنند. معیارهایی نظیر سهم بازار برای دولت بیمعنا است، زیرا دولت بهجای تلاش برای «برندهشدن» باید بر گسترش فرصتها تمرکز کند. باید بلندمدت فکر کند و به ساختارهای چابک و انعطافپذیر دست یابد. اعمال منطق استارتآپی برای خدمات عمومی میتواند به راهحلهای تکهتکهای منجر شود که به تشدید ناکارآمدیهای موجود منجر میشود.
فرآیندی که در چارچوب آن دولتها یاد میگیرند تا نتایج بهتری بهدست آورند بسیار متفاوت از یک استارتآپ است. بهجای پذیرش کورکورانۀ فرهنگ استارتآپی، دولتها باید تلاشهای پیشین برای مدرنسازی و اصلاح خدمات عمومی را واکاوی کنند. درسهای زیادی برای یادگیری وجود دارد:
اولاً، بخش دولتی به یک بنیان جدید در اقتصاد نیاز دارد. تأکید مدل غالب «کارایی» اغلب خروجیها (چند وعدۀ غذایی مدرسه یارانهای است؟) را با نتایج (غذاها چقدر مغذی و پایدار یا محلی بودند؟) اشتباه میگیرد و بر دوگانگی بسیار سادهشدۀ عمومی-خصوصی مبتنی است. نتیجه، اتکای بیشازحد به اکتشافهای سطحی مانند تجزیه و تحلیل هزینه-فایده است که لزوماً پیشرفت به سمت نتایج سیستمی مطلوب را اندازهگیری نمیکند.
درس دوم این است که «تنوع» یک دارایی است، نه تمرین درستی سیاسی. طی قرن گذشته، بخش عمومی برای همگانیبودن تلاش کرد: خدمات باید در شهرهای کوچک به همان اندازۀ شهرهای ثروتمندتر خوب و قابل دسترس باشند. اما نحوۀ ارائه این خدمات نیز مهم است. ایجاد یک بخش عمومی مطلوب به نیروی کار متنوعتر، آموزش مداوم، دیدگاههای تحلیلی متعدد، و مجموعهای از مداخلات نیاز دارد؛ هیچ گلولۀ جادویی وجود ندارد.
سوم، بخش عمومی باید بین تواناییهای سیاسی، سیاستگذاری، و اجرایی خود تعادل ایجاد کند. دولتها چیزی فراتر از ماشینهای اداری هستند. آنها به رهبری سیاسی، احساس هدف، و توانایی تنظیم سیاستها نیاز دارند. اغلب اوقات، اصلاحات بخش عمومی بر کارایی تکنوکراتیک تمرکز میکند، و ضرورت بیان و اجرای چشماندازی برای جلب حمایت عمومی را نادیده میگیرد.
برای تجهیز بخش عمومی به ظرفیت مورد نیاز برای مقابله با چالشهای معاصر، دولتها -و آنچه «دولتهای کارآفرین» نامیدهایم- باید شش قابلیت را پرورش دهند که آنها را قادر به یادگیری و سازگاری میکند. ۱. آگاهی استراتژیک یعنی توانایی شناسایی فعالانۀ چالشها و فرصتهای نوظهور، ۲. انعطافپذیری دستورکار بهطوریکه بتوان اولویتها را در هنگام مواجهه با بحرانها متعادل کرد. ۳. ائتلافسازی و مشارکت بهطوریکه بخش عمومی بتواند همکاری بین بخشها و جوامع را تقویت کند. ۴. تغییر خود یعنی بهروزرسانی مستمر مهارتهای سازمانهای دولتی، ساختارهای سازمانی، و مدلهای عملیاتی. این مستلزم قابلیت بعدی است. ۵. ارزیابی و حل مسئله در ارائۀ خدمات عمومی. و ۶. نیاز بخش عمومی به ابزارها و نهادهای نتیجهگرا.
دولتها نباید مانند استارتآپها اداره شوند، زیرا اهداف بسیار متفاوتی را دنبال میکنند، به حوزههای مختلف پاسخ میدهند، و در زمانبندیهای کاملاً متفاوتی عمل میکنند. سیاستگذاران بهجای تعقیب سراب درۀ سیلیکون باید بر ایجاد ساختارها و قابلیتهایی تمرکز کنند که دولتها را قادر میسازد پاسخگو، انعطافپذیر، و مؤثر باشند. اصلاحات باید ریشه در درک عمیق پویایی بخش عمومی داشته باشد، نه در تمایل به تقلید از یونیکورنهایی که بهدنبال اختلال (disruption) بزرگ بعدی هستند!
🆔 @eastartups 🎯
👍3👎3❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 اگر به مباحث سیاستگذاری علم و فناوری علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم این ویدئو را ببینید تا دلیل اصلی وضع تعرفههای وارداتی سنگین توسط آمریکا را بر تولیدات کشورهای دیگر را بهتر درک کنید...
رویکرد انتقادی جی دی ونس، معاون رئیس جمهور آمریکا به جهانیسازی به دلیل از دست رفتن قدرت اقتصادی آمریکا در برابر کشورهای دارای نیروی کار ارزان مانند چین، هند و غیره
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
رویکرد انتقادی جی دی ونس، معاون رئیس جمهور آمریکا به جهانیسازی به دلیل از دست رفتن قدرت اقتصادی آمریکا در برابر کشورهای دارای نیروی کار ارزان مانند چین، هند و غیره
🆔 @eastartups 🎯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍19🤔3👎2
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍28❤14🤔3🐳1
