Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 مولدسازی به سبک باغ آلبالوی چخوف

باغ آلبالو یک نمایشنامه معروف به قلم آنتون چخوف است که در سال 1903 نوشته شده.

نمایش‌نامه داستان یک زن اشراف‌زادهٔ روس و خانواده‌اش است که به‌علت قرض، رو به ورشکستگی هستند و باغ آلبالوی خاطره‌انگیزشان در گرو بانک است، و چون خانواده غیر از قرض عایداتی ندارد، قرار است در موعد معینی باغ و ملکشان حراج شود. اما این خانواده به طرز عجیبی هیچ تلاشی برای زنده کردن این باغ و جلوگیری از حراج آن نمی‌کنند. در آخر هم این باغ به دست یک دهقان زاده تازه به ثروت رسیده می‌افتد.

فرهاد نیلی، اقتصاددان مسیر مولدسازی یا همان خصوصی‌سازی در ایران را بسیار شبیه به این نمایشنامه می‌داند.
👈کاری از اکوایران
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰کدام پیش گویی ها خود به خود محقق می شوند؟


ضرب‌المثلی قدیمی می‌گوید از هر چه بترسی سرت می‌آید. آیا این اندرز کهن ریشه در واقعیت دارد؟ در نگاه نخست احتمالا با عقل سلیم جور در‌نمی‌آید. مگر همه عوامل دنیا دست ماست؟ دنیا همان جوریست که هست و ربطی ندارد به اینکه ما چطور فکر می‌کنیم. این پاسخ صادق است یعنی واقعا دنیا خارج از تصورات ما وجود دارد و اتفاقاتی در آن می‌افتد.

اما ظاهرا قضیه به این سادگی‌ها نیست. دنیای ذهن کجای ماجراست؟ مگر نه این که احساسات، قضاوت‌ها و حتی رفتارهایمان همه از عالم ذهن نشات می‌گیرند؟ مگر دنیای هرکس چیزی است بجز تک تک لحظات زندگی؛ آمیخته با خوشی و رنج‌ و در یک کلام کیفیت ذهنی تجربه‌هایش؟

ویلیام ایزاک تامِس جامعه‌شناسی بود که سال‌ها پیش به پرسش‌هایی از این دست فکر می‌کرد. یکی از دستاوردهای اندیشه‌ تامس مفهومی است بنیادی که در جامعه‌شناسی معروف است به قضیه تامِس. قضیه تامِس می‌گوید "اگر فردی وضعیتی را واقعی فرض کند، پیامد‌های آن وضعیت بدل به واقعیت می‌شوند." به بیان دیگر، کنش‌های فرد تحت‌تاثیر تصورات ذهنی‌اش قرار می‌گیرد. طبق این قانون، تفسیری که فرد از امور در خیالش می‌بافد، نتایجش از مرز خیال گذر خواهد کرد و بدل به واقعیت می‌شود.

بگذارید با ذکر دو مثال خیالی قضیه تامِس را روشن کنم.

مثال اول: فرض کنید کودکی باور دارد که شب‌هنگام جن‌ها در اتاقش در رفت و آمدند. نتیجه چنان تصوری این است که وی بیشتر شب‌ها بیدار می‌ماند با اینکه جن‌ها در جهان خارج وجود ندارند.

مثال دوم: فرض کنید بهمن به هر دلیلی متقاعد شده که مجتبی از وی متنفر است. او از همان وقت طوری با مجتبی رفتار می‌کند که رفته رفته رابطه‌شان شکر‌آب می‌شود فارغ از این که آیا تنفر مجتبی از بهمن از همان آغاز واقعی بوده یا توهمی ساخته و پرداخته ذهن بهمن؟

اثرگذاری تامس به دوران خودش محدود نماند. رابرت مِرتون - یکی از چهره‌های برجسته جامعه‌شناسی قرن بیستم - بشدت تحت تاثیر آراء تامس قرار گرفت. پس از مطالعه دقیق قضیه تامس، مرتون یک مفهوم مهم‌ و تا به امروز تاثیرگذار را به دنیای علم وارد کرد: پیشگویی خود‌محقق (self fulfilling prophecy)‌. مرتون این مفهوم را این گونه تعریف می‌کند: "پیش‌گویی خودمحقق‌ در آغاز تعریفی است غلط از وضعیتی که رفتاری جدید را برمی‌انگیزد و [همان رفتار] باعث می‌شود تصور غلط اولیه به واقعیت بپیوندد."

به زبانی ساده پیش‌گویی خود‌محقق یک جور غیب‌گویی است که با ایجاد خطاهای پی در پی به خود واقعیت می‌بخشد. مرتون از این مفهوم برای توضیح پدیده‌های اجتماعی استفاده می‌کرد؛ مثلا سناریوی زیر را در نظر بگیرید:

عده‌ای چو می‌اندازند که فلان بانک با تغییر مدیریت به آشفتگی و ورشکستگی می‌افتد. مسئولان بانک یا شایعه به گوششان نمی‌رسد یا آن را جدی‌ نمی‌گیرند. درست همان روزی که مدیر بانک عوض می‌شود، مشتریان بسیاری به بانک مراجعه می‌کنند و پول‌های خود را از بیم ورشکستگی از حساب‌ها بیرون می‌کشند. همین اتفاق باعث می‌شود شایعه رنگی واقعی‌تر بگیرد و مشتریان بیشتری از همین رفتار پیروی ‌کنند تا در نهایت به ورشکستگی بانک منجر ‌شود.

رابرت رُزِنتال، استاد برجسته روان‌شناسی در دانشگاه کالیفرنیا، شکلی از پیش‌گویی خودمحقق‌ را در آموزش و پرورش شناسایی و معرفی کرد که معروف است به 'اثر رُزِنتال' یا 'اثر پیگمالیون'. در اساطیر یونان، پیگمالیون نام مجسمه‌سازی است که عاشق تندیسی شد که خود ساخته بود. او به نزد الهه عشق، آفرودیت، دعا کرد که همسری نصیبش شود که نمونه زنده تندیسش باشد. در بازگشت به خانه دریافت دعایش مستحاب شده و تندیسش جان یافته، سپس با او ازدواج کرد.

اثر پیگمالیون به پدیده‌ای اشاره می‌کند که بالا بودن سطح توقع معلم‌ها به عملکرد بهتر دانش‌آموزان منجر می‌شود. در پژوهش رُزِنتال، آموزگاران یک مدرسه ابتدایی فهرستی از دانش‌آموزانی را که نمی‌شناختند دریافت کردند. در این فهرست نمرات غیرواقعی ضریب‌هوشی دانش‌آموزان ثبت شده بود و تعدادی به صورت کاملا تصادفی باهوش معرفی شده بودند.

پس از بررسی عملکرد آموزگاران و نمرات دانش‌آموزان در یک بازه زمانی مشخص شد وقتی معلم یکی را 'باهوش' می‌پندارد، رفتار و توقعش را بر اساس همان پندار پیش می‌برد. نتیجه آنکه پس از مدتی دانش‌آموز نیز خودش را با توقعات آموزگار تطبیق می‌دهد و عملکردش بر همان اساس پیشرفت می‌کند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰رنج ملت‌ها
چگونه تغییرات اجتماعی- اقتصادی ناشی از تحریم‌ها می‌تواند به تشدید آن منجر شود؟


✍️نوید رئیسی
طی چهار دهه گذشته، تحریم‌های اقتصادی یکی از مشخصه‌های سیاست ایران و آمریکا بوده است. ایالات‌متحده تحریم‌های یک‌جانبه و چندجانبه متعددی را برای تغییر سیاست، انزوا و در دوره کمپین فشار حداکثری، برای تغییر ساختار سیاسی علیه ایران اعمال کرده است. فرض اساسی تحریم‌های اقتصادی این است که فشار اقتصادی خارجی، با قدرت مخرب ذاتی خود، فشار سیاسی در کشورهای هدف ایجاد می‌کند و دولت‌ها را وادار می‌کند تا از خواسته‌های قدرت‌های خارجی تحریم‌کننده تبعیت کنند.

استدلال اشاره شده بر این منطق استوار است که مشکلات اقتصادی به‌طور همزمان منابع دولت را محدود کرده و رفاه اجتماعی شهروندان را تضعیف می‌کند. بنابراین، ترکیبی از مسوولیت اخلاقی احتمالی در قبال مردم و فشار بودجه می‌تواند تحلیل هزینه و فایده تصمیم‌گیرندگان دولتی را تغییر دهد و به تبعیت سیاسی منجر شود. از این منظر، تحریم‌های اقتصادی به عنوان ابزار موثر اجبار «منفعت سیاسی» با تحمیل «درد غیرنظامی» تلقی می‌شود.

بررسی دقیق‌تر مورد ایران نشان می‌دهد که به‌رغم رنج قابل‌توجه مردم، تحریم‌های اقتصادی نتوانسته‌اند فشار سیاسی داخلی کافی را بر حکمرانان ایران اعمال کنند. در نقطه مقابل، بسیاری از پژوهشگران بر این نکته پافشاری می‌کنند که تحریم‌های اقتصادی با تخریب طبقه متوسط به عنوان حامیان اصلی تغییر و نیز با شکل‌دهی و تقویت گروه‌های ذی‌نفع که از آنها با عنوان «کاسبان تحریم» یاد می‌شود، احتمال حل مسالمت‌جویانه مناقشه خارجی ایران را تضعیف کرده است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰اقتصاددانان و تحلیلگران در داووس 2024 چه گفتند؟


✍️ رضا طهماسبی
اقتصاددانان حاضر در پنجاه و چهارمین نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس، شرایط اقتصاد جهانی در سال جاری میلادی را محتاطانه تحلیل کردند چرا که سال 2024 می‌تواند سالی پر از اتفاق‌های پیش‌بینی‌نشده، تغییرات ناگهانی و رویدادهایی با نتایج کاملاً متفاوت باشد. در سال 2024 در کشورهای مختلف انتخابات برگزار می‌شود که بدون تردید مهم‌ترین آن، انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکاست که اثرگذاری زیادی در سیاست و اقتصاد جهان دارد. به همین دلیل بود که در اغلب نشست‌های داووس مسئله احتمال ریاست‌جمهوری ترامپ مطرح شد و دولتمردان اقتصادی و اقتصاددانان در مورد آن صحبت کردند و از ضرورت آمادگی برای حضور او در کاخ سفید گفتند.

موضوعات مهمی مانند هوش مصنوعی، بی‌ثباتی در خاورمیانه، احتمال بروز جنگ در برخی مناطق جهان، تنش در دریای سرخ و از بین رفتن امنیت در یک مسیر مهم تجارت جهانی، بحران بدهی کشورها و... مسائلی بود که توسط شرکت‌کنندگان در اجلاس داووس مطرح شد. محیط زیست و تغییرات اقلیمی نیز مانند یک دهه گذشته یکی از مهم‌ترین مباحث داووس بود و نشست‌های زیادی حول آن برگزار شد، با این تفاوت که امسال مسئله کربن‌زدایی از صنایع نیز مطرح بود و هم مدیران غول‌های نفتی و هم مدیران صنعتی و هم سیاستمداران در مورد آن سخن گفتند، گرچه هنوز به نظر می‌رسد روندی برای پایان سوخت‌های فسیلی مانند نفت شکل نگرفته است.

در نخستین روز اجلاس داووس، گزارش چشم‌انداز اقتصاددانان ارشد از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر شد که نشان می‌داد شرایط اقتصاد جهانی از جمله ناآرامی‌های منطقه‌ای، «تضعیف رشد اقتصادی» را در سال جاری به دنبال داشته و «نااطمینانی» بر چشم‌انداز اقتصاد دنیا مسلط شده است. «تنگنای مالی» و «شکاف‌های ژئوپولیتیکی» در حالی رخ داده که «هوش مصنوعی مولد» با سرعت بالایی در حال رشد است.

اگرچه چشم‌انداز اقتصاد جهانی در سال 2024 با چند رخدادی همراه بوده است که می‌توان به آنها محتاطانه خوش‌بین بود، از جمله کاهش فشارهای تورمی و افزایش بهره‌وری تولید با هوش مصنوعی؛ اما در نهایت همچنان شتاب رشد اقتصادی ضعیف باقی مانده و اکثر تحلیلگران معتقدند اختلافات ژئواکونومیکی در سال جاری بیشتر و عمیق‌تر خواهد شد.
اقتصاددانان ریسک افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی را در اغلب نقاط دنیا بالا می‌دانند. حدود 56 درصد اقتصاددانان ارشد مجمع جهانی اقتصاد معتقدند اقتصاد جهانی در سال 2024 تضعیف خواهد شد. و دلایل عمده آن به شرایط بازار کار و بازار مالی برمی‌گردد.

جالب است که 77 درصد اقتصاددانان ارشد بر این باورند که رشد اقتصادی اروپا تضعیف خواهد شد و این بالاترین اجماع برای کاهش نرخ رشد در سراسر دنیاست. 43 درصد این اقتصاددانان انتظار مشابهی هم برای آمریکا دارند و معتقدند رشد اقتصادی ایالات‌متحده نیز نسبت به سال قبل کمتر خواهد بود.

بعد از این دو منطقه، خاورمیانه و شمال آفریقا احتمال بیشتری برای تضعیف رشد دارد و 39 درصد اقتصاددانان بر این باورند کشورهای این منطقه نمی‌توانند رشد سال 2023 را تکرار کنند. بعد از آن هم کشورهای پایین صحرای آفریقا قرار دارند که 35 درصد اقتصاددانان چنین پیش‌بینی‌ای برای آنها دارند. این منطقه البته از نظر احتمال رشد تورم در جایگاه نخست قرار دارد و 36 درصد اقتصاددانان به رشد تورم در این منطقه رای داده‌اند.

همچنین 35 درصد از اقتصاددانان هم گفته‌اند نرخ تورم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا افزایشی خواهد بود. این در حالی است که درصد پیش‌بینی برای افزایش تورم در دیگر نقاط معمولاً پایین است و اقتصاددانان احتمال می‌دهند سال جاری، تورم چندان مسئله مهمی برای اقتصادها نباشد، جز در دو منطقه‌ای که گفته شد.
به هر حال تحلیلگران، عصر کنونی را عصر بی‌اعتمادی نامیده‌اند. عصری که نظم‌های سیاسی در شکننده‌ترین وضعیت خود قرار دارند و اعتماد عمومی به «دولت‌ها»، «سازمان‌های بین‌المللی» و «رسانه‌ها» به شدت کاهش یافته است.
در چنین شرایطی خطر بازگشت ترامپ، تغییرات بی‌سابقه اقلیمی، گسترش جنگ در اروپا و خاورمیانه و مخاطرات هوش مصنوعی، سال 2024 را آبستن بی‌ثباتی و ناامنی کرده است.
تجارت فردا
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰 وقتي مي گوييم سناد اجرايي، از چقدر دارايي صحبت مي كنيم؟


ستاد اجرایی فرمان امام، یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های اقتصادی ایران است که نه در فهرست شرکت‌های خصوصی جا می‌شود و نه زیرمجموعه نهادهای دولتی. این مجموعه مالک چند ده شرکت بزرگ و بنیاد مهم اقتصادی است.

ستاد اجرایی به صورت ویژه در حوزه نفت مالک نزدیک به 10 شرکت نفتی است. از جمله همین شرکت توسعه صنعت نفت و گاز پرشیا که ستاد اجرایی مالک صددرصد سهام آن محسوب می‌شود.

این شرکت در زمینه اکتشاف و توسعه میادین نفت و گاز، ارائه خدمات حفاری، فنی، مهندسی و جانبی نفت و گاز، همچنین احداث خطوط لوله انتقال فعالیت می‌کند و عمر چندان بلندی ندارد. پرشیا فعالیتش را از سال ۸۹ شروع کرده و زیرمجموعه گروه توسعه انرژی تدبیر به حساب می‌آید.

شرکت‌های زیرمجموعه ستاد اجرایی
«گروه اقتصادی تدبیر» یکی از مهمترین زیرمجموعه‌های ستاد اجرایی است. گروه «توسعه انرژی تدبیر» یکی از هلدینگ‌های تخصصی زیرمجموعه «گروه توسعه اقتصادی تدبیر» است. گروه «توسعه انرژی تدبیر»، سهامدار بسیاری از شرکتهای مهم حوزه انرژی است که از میان آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

«نفت پارس» (75 درصد)، «بازرگانی نفت پارس» (100درصد)، «نفت و گاز پرشیا» (100 درصد)، «حفاری شمال» (10درصد)، «شیمیایی مدیران شیمی» (100درصد)، «پالایش نفت هرمز» (80درصد)، «پتروشیمی قائد بصیر» (80درصد)، «حفاری تدبیر» (صددرصد)، «ری نیرو» (100درصد).

هلدینگ دیگر «گروه توسعه اقتصادی تدبیر»، شرکت «گسترش الکترونیک مبین ایران» است که بخشی از سهام مخابرات را خرید و شرکت «مبین وان» را در زیر مجموعه اش دارد. شرکت تخصصی «توسعه صنعت و معدن تدبیر»، «شرکت سرمایه گذاری تدبیر»، «شرکت دارویی برکت»، و «گروه توسعه ساختمان تدبیر» از دیگر هلدینگ های تخصصی زیرمجموعه «گروه توسعه اقتصادی تدبیر» است.

شرکت های بورسی وابسته به ستاد اجرایی
یکی دیگر از شرکت‌های زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد برکت است .این بنیاد یکی از بزرگترین بازیگران صنعت داروی کشور تلقی می‌شود. شرکت‌های البرز دارو، سبحان دارو، سبحان انکولوژی، تولیددارو، ایران دارو و کی بی سی، 6 شرکت بورسی فعال در گروه دارویی هستند که زیرمجموعه گروه دارویی برکت به شمار می‌روند.

گروه توسعه ساختمان تدبیر از زیرمجموعه‌های ستاد اجرایی است و دارای چندین زیرمجموعه است که دو شرکت توسعه و عمران امید و ساختمانی بهساز کاشانه تهران از شرکت های بورسی وابسته به ستاد اجرایی محسوب می‌شوند.

ستاد اجرایی در صنعت انبوه سازی نیز فعال است مثلا شرکت سرمایه گذاری پردیس با نماد ثپردیس از شرکت های بورسی زیرمجموعه گروه توسعه ساختمان تدبیر، وابسته به ستاد اجرایی است.

در صنعت ارتباطات نیز شرکت «گسترش الکترونیک مبین ایران» یکی از یرمجموعه‌های ستاد اجرایی است که دو شرکت بورسی مخابرات ایران و مبین وان کیش را در دل خود دارد.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰 فساد مسری است

✍️ امیررضا انگجی
مطالعات اقتصادی در حوزه فساد شواهد آماری جالبی را نشان می‌دهد مبنی بر اینکه پس از هر رسوایی مالی یا اختلاس که در روزنامه‌ها منتشر می‌شود، احتمال دزدی در فروشگاه‌های مواد غذایی به میزان ۱۶درصد افزایش پیدا می‌کند.

سیاستگذاران و محققان نگران هستند که اثرات مخرب فساد، شامل آسیب‌های اجتماعی گسترده‌ای باشد که فراتر از هزینه‌های مستقیم اقتصادی هنگفت آن است. این فرضیه با شواهد تجربی که نشان می‌دهد فساد در یک کشور ممکن است بر رفتار ضداجتماعی مردم آن تاثیر بگذارد، تقویت می‌شود.

در این مطالعه که تاثیر فساد بر رفتار مردم در سوپرمارکت‌ها را بررسی می‌کند، ثابت می‌شود قرار گرفتن در معرض اخبار مربوط به فساد باعث می‌شود افراد رفتاری غیرصادقانه داشته باشند.

افراد ممکن است از قوانین رفتاری پیروی کنند که دزدی نکردن را تجویز می‌کند. اما قرار گرفتن در معرض یک رسوایی مالی یا فساد ممکن است این قوانین درونی رفتار را تغییر دهد...
🔗متن کامل یادداشت

دنیای اقتصاد
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/Eghte
🔰ماشین تخریب
آفرودسواران چگونه طبیعت ایران را به صحنه جنگ تبدیل کرده‌اند؟

✍️جواد حیدریان
لاستیک‌های غول‌پیکر خودروهای آفرود، یکی از عوامل تخریب طبیعت ایران محسوب می‌شوند. مثل هر عامل تخریب دیگری، آفرود از خلأهای قانونی، بی‌انضباطی ساختاری و هوس‌های شخصی افراد برای لذت بیشتر سود می‌برد و دشت‌ها، کویرها، جنگل‌ها و عرصه‌های طبیعی ایران را زیر چرخ‌های بزرگ و بی‌ریختش تخریب می‌کند.

شاید تصاویر حضور خودروهای شاسی‌بلند آفرود را در سواحل جنوب ایران و دقیقاً لب دریا دیده باشید. خودروها تمام ساحل را اشغال کرده و بستر نرم و شنی ساحل را تخریب کرده‌اند. حتماً تا رسیدن به دریا هر چه را بر سر راه خود دیده‌اند، زیر گرفته‌اند. بدتر از آن رد لاستیک‌های زمخت آفرودسواران به ظاهر طبیعت‌دوستی است که، زمین کشاورزی را در جاده پاوه به جوانرود چنان شخم زده‌اند که دیگر امسال هیچ محصولی نمی‌دهد. زمینی که زیر کشت پاییزه نخود بود ولی آفرودسواران کم‌خرد لذت‌جو، عملاً برداشت محصول آن را در سال جاری از بین بردند و دسترنج کشاورز را به باد دادند.

بر اساس مطالعات صورت‌گرفته در برخی از استان‌های کشور که کانون‌های تولید گردوغبار در آنجا فعال است، آفرودسوارها یکی از عوامل اصلی تخریب خاک، فرسودگی و بلند شدن ریزگردهای کمتر از 5 /2 میکرون هستند. دشت‌های خراسان جنوبی که با بحران فرونشست دشت‌ها ناشی از کاهش منابع آب زیرزمینی دست‌وپنجه نرم می‌کند، یکی از مقاصد آفرودسوارهاست. البته در همه جای ایران از جنگل‌های سبز هیرکانی، تا کوهستان‌های زاگرسی و سواحل دریای خلیج‌فارس و چشم‌اندازهای کویری و بیابانی ایران رد تخریب لاستیک‌های آفرود خودنمایی می‌کند.
تجارت فردا
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰 پسران هاروارد
هارواردی‌ها چگونه توانستند ایران ورشکسته را به سوی توسعه پیش ببرند؟


شادی معرفتی
روز 11 خرداد 1339 اقتصاددانان سازمان برنامه برای رساندن اخبار بد، خود را به دفتر شاه رساندند. خسرو هدایت، وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه، در راس آنها قرار داشت و در کنارش دکتر خداداد فرمانفرمائیان و دکتر غلامرضا مقدم، روسای دفتر اقتصادی سازمان برنامه. تکنوکرات‌ها با بانک جهانی، خزانه‌داری ایالات‌متحده و صندوق بین‌المللی پول دیدار کرده بودند. گزارش آنها تلخ بود: ایران ورشکسته بود.

بودجه عمومی، متورم‌شده از سال‌ها هزینه‌های بیش از حد، به شدت از تعادل خارج شده بود. فساد و سوءمدیریت، میلیاردها دلار درآمد نفتی و وام‌ها را از بین برده بود. بحران تراز پرداخت‌ها، تورم، و فاجعه اقتصادی پیش‌رو بود. اقتصاددانان به شاه گفتند که به دنبال یک بسته تثبیت اضطراری از صندوق بین‌المللی پول هستند، یک برنامه ریاضت اقتصادی که آژانس بین‌المللی طی دهه‌های بعد به آن مشهور شد. این حرکت بودجه را متعادل می‌کرد، اما به‌طور قطع باعث رکود می‌شد. هیچ گزینه دیگری وجود نداشت.

چهار سال بعد، به جای هرج‌ومرج اقتصادی، ایران در حال شکوفایی بود. امینی رفته بود، کندی مرده بود، و مقامات ایالات‌متحده از دولت خود می‌خواستند که از فشار مستقیم بر شاه بکاهد. شاه حکومت خود را از طریق انقلاب سفید تحکیم کرده، تکنوکرات‌های ایرانی آموزش‌دیده غرب جایگزین توسعه‌گرایان خارجی شده و نگاه آمریکایی‌ها به ایران تغییر کرده بود. زمانی که کشور گرفتار مشکلات داخلی بود و توسط دولتی ناتوان اداره می‌شد، ایران اواخر دهه 40 به یک پوستر تبلیغاتی برای تئوری مدرنیزاسیون و متحد کلیدی ایالات‌متحده در خاورمیانه تبدیل شد. اما این تحولات چگونه رخ داد؟ هارواردی‌ها چگونه توانستند ایران ورشکسته را به سوی توسعه پیش ببرند؟

بین سال‌های 1333 تا 1339، دولت آمریکا با کمک‌های گسترده اقتصادی و نظامی از ایران حمایت کرد. سیاست ایالات‌متحده برای تقویت حکومت ایران به گونه‌ای طراحی شده بود تا بتواند پایگاه حمایتی خود را در عین سرکوب گروه‌های کمونیستی یا انقلابی گسترش دهد. این امر ایران را در اردوگاه غرب نگه می‌داشت، پیروزی کودتای 28 مرداد را استمرار می‌بخشید و کنترل غرب بر میادین نفتی خاورمیانه را حفظ می‌کرد. با وجود این، نتایج ناامیدکننده بود و طی چند سال، آشکار شد که رژیم شاه در مبارزه با فساد، خویشاوندسالاری، ناکارآمدی و اتلاف منابع ناتوان عمل کرده است.

بر اساس گزارش شورای امنیت ملی در بهمن 1335، «آشوب اداری، سوء‌مدیریت، رقابت‌های سیاسی، رکود و فقدان مهارت»، تلاش‌های این طرح را تحت تاثیر قرار داد. بسیاری از ایرانیان به چشم‌انداز این طرح بدبین بودند و آن را به چشم برنامه‌ای با حمایت خارجی می‌دیدند که عمدتاً به نفع طبقات بالا بود. به‌رغم وعده‌های مکرر و گسترده، این طرح دستاوردهای واقعی کمی داشت و به عنوان نقطه کانونی برای نارضایتی طبقات سیاسی ایران عمل کرد.

فرمانفرمائیان از دوران حضورش در دفتر به خوبی یاد می‌کند، اما مطبوعات تهران، اقتصاددانان این دفتر را «جوجه‌های آمریکایی» خطاب می‌کردند، در حالی که در محافل دولتی به آنها برچسب «پسران هاروارد»، «مردان ماساچوست» یا «مافیای فورد» زده می‌شد. بسیاری از سیاستمداران و روشنفکران ایرانی نیز، با هارواردی‌ها مخالف بودند و معتقد بودند که آنان فرهنگ ایرانی را نمی‌شناسند. سیدحسین نصر در کتاب «حکمت و سیاست» می‌گوید: یک روز در حضور شاه صحبتی پیش آمد، من گفتم که این خیلی اسباب تاسف است که این افراد واقعاً فرهنگ ایران را نمی‌شناسند، حتی اگر نیت درست هم دارند، تصمیم‌گیری درست نیست و به طعنه می‌گوید: ماساچوستی‌ها دارند پدر ایران را درمی‌آورند.

دفتر اقتصادی و گروه مشاوران هاروارد، موقعیت خود را مدیون حمایت ابتهاج بودند، اما با سقوط او در سال 1337، فرماندهی بودجه به وزارت دارایی سپرده شد. فرمانفرمائیان در مصاحبه‌ای خاطرنشان می‌کند: این در حالی بود که این دفتر یک دستگاه اجرایی نبود و تنها وظیفه مشاوره را داشت و موظف بود درخواست وام‌های خارجی را تنظیم کند، طرح‌های پیشنهادی بزرگ را بررسی نماید و برای تهیه پیش‌نویس اقدام کند.

اگرچه برنامه دوم نتایج ناامیدکننده‌ای داشت، اما تلاش‌های دفتر اقتصادی به ثمر نشست. ادوارد میسون از دانشگاه هاروارد خاطرنشان کرد که دولت ایران «در حال یادگیری این است که چگونه می‌توان و باید از اقتصاددانان استفاده کرد». فعالیت‌های اقتصاددانان جوان زمانی که نارضایتی‌ها از شاه به اوج خود می‌رسید، شور و شوق واقعی را در اقتصاد کشور برانگیخت.
تجارت فردا
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰در ۵ سال آینده گاز، برق، نفت، بنزین و گازوئیل نخواهیم داشت!


✍️ هاشم اورعی
رئیس اتحادیه انجمن های انرژی ایران،

در سال‌جاری ۴ میلیارد دلار بنزین و گازوئیل وارد شده و این رقم در سال آینده به دو برابر افزایش خواهد یافت.

فاجعه اینجاست که ما باید درآمد دو ماه یا یک‌ششم کل درآمد صادرات نفت سال آینده را به واردات بنزین و گازوئیل اختصاص دهیم.

ما با «ناترازی فزاینده» روبه‌رو هستیم. یکی از مهم‌ترین دلایل، قیمت دستوری یا به اصطلاح تثبیت نرخ است.

با اینکه نرخ تورم اقتصاد ۵۰‌درصد است، ۱۰ سال قیمت گازوئیل و همین‌طور ۴.۵ سال قیمت بنزین ثابت نگه داشته شده یعنی عملا آنها را مجانی کرده‌ایم.

دولت اصرار بر دلالی انرژی
دارد.

وزارت نیرو و نفت ما در صحنه انرژی، بنگاه‌داری می‌کنند.

ما چیزی به نام حکمرانی انرژی یا برنامه‌ریزی نداریم.

وزارتخانه‌ها دنبال استخراج، انتقال و فروش نفت و گاز و درآمدزایی از آنها هستند.

ارزش انرژی مصرفی سالانه کشور به عدد نجومی بین ۱۷۰ تا ۱۸۰ میلیارد دلار رسیده؛ یعنی بیش از ۴۰‌درصد تولید ناخالص داخلی انرژی مصرف می‌کنیم که واقعا یک فاجعه است.

از سوی دیگر پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد ما در سال ۱۴۰۸ در تمام بخش‌های حامل‌های انرژی با ناترازی مواجه خواهیم بود یعنی در ۵ سال آینده گاز، برق، نفت، بنزین، گازوئیل نخواهیم داشت. این آمارها وجود دارد و این روند شروع شده است.

در تمام دنیا خودرو ارزان و سوخت گران است ولی در کشور ما برعکس خودرو گران و سوخت ارزان است. اینها اتفاقی نیست و بوی فساد از آن به مشام می‌رسد.

از نظر من گران بودن خودرو حاصل پیوند نامیمون زر و زور یا صاحبان قدرت سیاسی با صاحبان قدرت اقتصادی است ولی چرا قیمت بنزین ارزان است یا چه فایده‌ای دارد؟

فایده‌اش این است که روزانه حداقل ۱۰ میلیون لیتر بنزین از کشور قاچاق می‌شود که معادل ‌هزار تانکر یا‌ هزار تریلی است.

ارزش این مقدار بنزین بسیار عظیم است و این نمی‌تواند توسط چهار تا سوخت‌‌بر در استان سیستان و بلوچستان یا دوتا لنج در بندرعباس صورت گیرد.

اسم این قاچاق سازماندهی شده است و ارزش آن به حدی بالاست که از واقعی شدن قیمت جلوگیری می‌کند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰برای قوهای سیاه شمع بخرید!


مجتبی لشکربلوکی
بگذارید با یک سوال چالشی شروع کنم صادقانه جواب دهید: برگردید به سی سال پیش، آیا آن موقع می توانستیم رییس جمهور شدن ترامپ را پیش بینی کنیم؟ ظهور بیت کوین را چی؟ ۱۱ سپتامبر را چی؟

می توانستیم پیش بینی کنیم یک چیزی وارد زندگی مان می شود که صبح را با آن آغاز می کنیم، شب با آن به رخت خواب می رویم. مونس همیشگی ماست؛ داخل مترو، تاکسی، کلاس، اداره، مدرسه حتی دستشویی و حمام، موقع غذا خوردن و ... هم آن را چک می کنیم (موبایل را می گویم).

قطعا نه! رای آوردن خاتمی سال ۷۶؛ احمدی نژاد ۸۴ و روحانی ۹۲ را چه؟ ممکن است الان بگویید قابل پیش بینی بود. این همان خطای رایجی است که به آن می گویند پس بینی! شما کرونا را هم پیش بینی می کردید که در طول دو سال ۹ هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهان ضربه بزند؟ احتمالا این را دیگر نمی توانستید!

به این ها می گویند قوی سیاه! داستان قوی سیاه چیست؟ قبل از اینکه استرالیا کشف شود، همه ما فکر می کردیم که قوها سفیدند تا اینکه فهمیدیم در استرالیا قوهایی هستند که سفید نیستند اتفاقا برعکس، سیاه هستند! میلیون ها بار دیدن قوهای سفید باعث نمی شود که قوهای سیاه وجود نداشته باشند.  

قوهای سیاه نماد، رخدادهای مبهوت کننده هستند. از آن جهت مبهوت کننده اند که کسی آن را پیش بینی نمی کرد و برای آن هم آماده نبود. چرا؟ به این دلیل که ما آدم ها با نگاه کردن به تجربه گذشته (تاریخ)، می خواهیم آینده را پیش‌بینی کنیم. و خوب بدیهی است که در گذشته موبایل اختراع نشده بود. داعش وجود نداشت. هیتلر به دنیا نیامده بود. اتحاد جماهیر شوروی فرو نپاشیده بود و جنگ روسیه و اوکراین پیش نیامده بود و یا اگر آمده بود ما اکنون فراموش کردیم.

قوهای سیاه سه ويژگی را دارند:
▫️اول؛ دور از انتظار هستند. بنابراین ما احتمال رخداد آن را بسیار پایین ارزیابی می کنیم.
▫️دوم؛ اگر رخ بدهند تأثیرات خیلی مهم و یا وحشتناکی دارند.
▫️سوم؛ بعد از وقوع، انسان‌ها ادعا می‌کنند که چنین رویدادی قابل پیش‌بینی بود!

دقت کنید که قوهای سیاه همیشه منفی نیستند بلکه می توانند تاثیرات مثبت داشته باشند: متاورس، اینترنت ماهواره ای، موبایل، هوش مصنوعی، رمزارزها و رای آوردن مهاجرین و اقلیت ها در انتخابات کشورهای پیشرفته؛ همه قوهای سیاه مثبت هستند.

تجویز راهبردی:
اولین کار این است که بپذیریم که تعیین احتمال رخداد کشف قوهای سیاه با استفاده از روش‌های علمی قابل محاسبه نیست. متاسفانه خبرگان هم در این زمینه به اندازه عوام قدرت پیش بینی دارند. پیش فرضهای ما باعث می شود که نسبت به دیدن قوهای سیاه کور باشیم.

یک جمله بامزه از نسیم نیکلاس طالب (نظریه پرداز قوی سیاه) است که می گوید: مشکل خبرگان این است که نمی دانند که چه چیزهایی را نمی دانند.

دومین کار این است که علاوه بر توجه به پارامترهای قطعی (آینده قطعی) و سناریوهای احتمالی (آینده های محتمل)، قوهای سیاه (آیندهای نامحتمل) را هم در نظر بگیریم. چگونه؟ به آینده های نامحتمل فکر کنیم. از بین آینده های نامحتمل آنهایی که تاثیرات خیلی اساسی روی ما دارند را شناسایی کنیم و سپس از خود بپرسیم که اثرات آن چیست و سپس چگونه می توان از اثرات منفی آن آسیب ندید؟

مثلا ما فکر می کنیم تاکنون هیچ بانکی در ایران ورشکست نشده، اگر هم ورشکست شود بانک مرکزی جبران می کند. چرا؟ چون در گذشته چنین چیزی رخ نداده. اما شاید یک دفعه فهمیدیم یک قوی سیاه لعنتی وجود دارد و دقیقا همان بانکی که ۱۰۰٪ سپرده ما در آن است ورشکست شد و...  

ما شاید نتوانیم جلوی سیل، زلزله، جنگ، تورم هزار درصدی را بگیریم. اما می توانیم در معرض یک رخداد باشیم یا نباشیم و یا می توانیم اقدامات جبرانی- پوششی برای آن ها داشته باشیم یا خیر. کسی که روی گسل خانه‌ دارد، نسبت به زلزله بسیار آسیب‌پذیرتر از دیگران است. ما نمی توانیم جلوی زلزله را بگیریم، حتی نمی‌توانیم بگوییم چه زمانی زلزله می آید؟ اما می توانیم در منطقه خطر زندگی نکنیم.

چند روزی میهمان خانواده ای در اروپا بودم. دیدم ۴۰۰ شمع کوچک خریداری کرده اند و نگهداری می کنند. از آنان پرسیدم داستان چیست؟ گفتند دولت الزام کرده برای سه ماه غذا و گرما و روشنایی باید برای خود تامین کنید که در صورت جنگ های داخلی! از سرما و تاریکی و گرسنگی در امان باشید. با خودم فکر کردم چقدر احتمال دارد که آن کشور درگیر جنگ شود، احتمال= صفر. از خودم پرسیدم اگر رخ دهد، تاثیر آن چقدر است؟ تاثیر=بی نهایت. دقیقا این همان قوی سیاه بود.

تجربه تاریخی نشان داده، ایران سرزمین قوهای سیاه است (از بلایای طبیعی گرفته تا غیرطبیعی)، قوهای سیاه هم تاثیرات مثبت هم تاثیرات منفی بالایی دارند. نمی توانیم قوهای سیاه را
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰رکود اقتصادی چین همچنان ادامه دارد


چین در بحبوحه بحران اقتصادی عمیقی قرار دارد و با انباشته شدن کوهی ناپایدار از بدهی، نرخ رشد اقتصادی در حال کاهش است.

نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی چین در سال 2023 به رکورد 288 درصد رسید، اما حتی این رقم چشمگیر این واقعیت ناراحت کننده را نشان نمی‌دهد که بیشتر آن برای خرید دارایی‌هایی قرض گرفته شده که دیگر درآمد کافی برای بازپرداخت بدهی ندارند.

این امر به ویژه در بخش مسکن صدق می‌کند، جایی که فروش از زمان اوج و قبل از همه‌گیری به یک سوم کاهش یافته است و ساخت و سازهای جدید نیز 60 درصد کاهش یافته‌اند.

این یکی از بدترین بحران‌های مسکن در جهان و طی سه دهه گذشته است و بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران غربی این بحران را نشانه‌ای از ورشکستگی رهبری و سیستم اقتصادی چین می‌دانند.

بحران املاک باعث کاهش تقاضای مصرف‌کنندگان شده است، به ویژه جوانانی که امیدوارند اولین خانه خود را بخرند. این یکی از دلایل کاهش شدید ازدواج و نرخ تولد در چین نیز می‌باشد.

از سوی دیگر، کاهش قیمت‌ها همه کسانی را که املاک و مستغلات را با بدهی‌های رهنی خریداری کرده‌اند، رنج داده و حتی غرق خواهد کرد، چراكه ارزش دارایی آنها کمتر از بدهی معوق آنها خواهد شد.

چالش بزرگی هم در مورد چین وجود دارد؛ اکثر دولت‌های استانی و محلی با تامین مالی توسعه املاک و مستغلات در مقیاس گسترده سود می‌برند و اعتبار کسب می‌کنند.

اقتصاددانان گلدمن ساکس این رقم را 8.4 تریلیون دلار یا نزدیک به 50 درصد تولید ناخالص داخلی کشور عنوان کرده‌اند که با بحران مسکن، باعث بحران شدیدی در چین شده است.

اما این‌ها بیشتر شبیه بحران‌های دوره‌ای بدهی هستند که در طول تاریخ گریبان‌گیر کشورهای سرمایه‌داری شده است. یک مقایسه مناسب، بحران ژاپن در سال 1989 است که به دهه‌ها رشد بالا و افزایش قیمت دارایی‌ها در این کشور پایان داد که توسط حباب بدهی در حال افزایش بود.

شاخص سهام نیکی ژاپن در اواخر سال 1989 به اوج خود رسید و طی 13 سال بعد، تقريبا 80 درصد سقوط کرد و قیمت املاک و مستغلات از سال 1991 به مدت دو دهه کاهش یافت.

ژاپن از سریع‌ترین رشد اقتصاد بزرگ در طول سال‌های 1954-1973، که معمولا بیش از 10 درصد در سال رشد می‌کرد، به کندترین رشد اقتصادی با میانگین رشد تنها 1.75 درصد در سال از سال 1981 تا 2023 تبدیل شد. چین نیز ممکن است با مشکلات طولانی‌مدت مشابهی مواجه باشد.

رشد حیرت‌انگیز چین به دنبال ایده‌های بازار محور دنگ شیائوپینگ و در اواخر دهه 1970 انجام شد، مانند ژاپن در دوران معجزه اقتصادی و در دوران پس از جنگ.

رشد چین با رونق صادرات و املاک هدایت شد و در کمتر از نیم قرن، چین از یک اقتصاد فقیر با برنامه‌ریزی متمرکز و با حداقل تجارت بین‌المللی به صادرکننده پیشرو در جهان تبدیل شد.

فروپاشی نهایی حباب چین اما همیشه اجتناب‌ناپذیر بوده است و تمام چرخه‌های تجاری رونق و رکود باید پایان یابد، زیرا گسترش سریع بدهی، منافع متضادی ایجاد می‌کند و حباب در حال ترکیدن است.

بسیاری از کارشناسان هر زمان که اقتصادها سقوط می‌کنند، دولت‌ها را مقصر می‌دانند، اما علت واقعی رکود چین، دوره طولانی رشد سریع است که بدهی‌های آسيب‌پذير و ناپایدار را روی هم جمع کرده است و هرچه بالاتر پرواز کنند، سخت تر سقوط می‌کنند.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
Forwarded from عکس نگار
🔰عربستان یکی از دلایل وقوع انقلاب ۵۷ بود. اما چطور؟

رابطه محمدرضاشاه پهلوی و آمریکا به‌عنوان مهم‌ترین متحد ایران در دوره زمامداری‌اش رابطه پر فراز و نشیبی بود. شاه قصد داشت ایران را به سرعت در فرآیند مدرن‌شدن به پیش ببرد و تبدیل به قدرت اول خاورمیانه کند و در این بین بر روی حمایت‌های آمریکا حساب باز کرده بود. کوپر در «پادشاهان نفت» نشان می‌دهد که شاه توانست رابطه خود با آمریکا را در دوره ریاست‌جمهوری نیکسون یک گام رو به جلو ببرد و نوعی چک سفیدامضا در زمینه خرید انواع تسلیحات بگیرد. با این حال نفت عاملی بود که در نهایت گرمای دوستی میان دو کشور را از بین برد.

شاه برای مدرنیزاسیون کشور اتکای بسیار بر درآمد نفتی داشت اما وقوع جنگ اعراب و اسرائیل در دهه ۱۹۷۰ و وقوع بحران انرژی باعث شد تا آمریکا هم حساسیت‌های خود را در زمینه امنیت انرژی پیدا کند‌.

اینجا ایران و آمریکا به مشکل برخوردند. ایران با اعمال رهبری بر اوپک در چند نوبت قیمت‌ نفت را افزایش داد و به بحران اقتصادی و مالی غرب دامن زد؛ به صورتی که خطر افتادن اسپانیا و ایتالیا و فرانسه به دامان کمونیسم و فروپاشی نظام مالی بریتانیا پدیدار شد. در اینجا بود که آمریکا ستون دیگر متحدان خود در خاورمیانه، عربستان سعودی، را بر ایران ترجیح داد به مصالحه‌ای با آن در انتهای دوره جرالد فورد دست پیدا کرد.

عربستان با کنش‌گری شیخ احمد زکی یمانی، وزیر نفت خود، پذیرفت که تولید را افزایش داده و از بالابردن قیمت خودداری کند. ایران سال بعد از آن را با تورم ۴۰ درصدی، متوقف‌شدن پروژه‌های عمرانی و اعتراضات خشونت‌بار گذراند و در نهایت قدرت نصیب اسلام‌گرایان شد؛ انتقال قدرتی که نباید نقش تحولات بازار جهانی نفت را در آن نادیده گرفت و تلاش کوپر هم در «پادشاهان نفت» جلب توجه مخاطب به آن است.
محمدرضا دادگستر
فرصت ویژه برای علاقمندان و فعالان حوزه تجارت بین‌الملل

آیا شما هم از جذابیت های بازاریابی بین‌المللی مطلع هستید؟

آیا می‌خواهید در دنیای رقابتی امروزی، مهارت‌های لازم برای رشد و توسعه کسب و کار خود را بهبود بخشید؟

آیا می‌خواهید در دنیای رقابتی امروز، با اطلاعات لازم در توسعه شرکت خود در نقش آفرینی در بازهای صادراتی برنامه توسعه گرا تدوین کنید؟

‼️اگر پاسخ شما بله است، "دوره آنلاین توسعه بازار و بازاریابی بین‌المللی" را به شما توصیه می‌کنیم!


🌍در این دوره، شما با استفاده از مطالب آموزشی جذاب و کاربردی، تحت راهنمایی اساتید مجرب و متخصص، به رشد و پیشرفت خود در عرصه بازاریابی بین‌المللی خواهید پرداخت.

ظرفیت باقی مانده محدود

📩برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام، به ادمین @mundoadmiin پیام بدید.

🆔@farshidfarzanegan
🔰بهترین کشور برای کسب‌وکار کجاست؟

سنگاپور توانست برای شانزدهمین سال متوالی، حائز عنوان بهترین کشور جهان برای تجارت شود. طبق رده‌بندی محیط‌وکار کسب‌ واحد اطلاعات اکونومیست، دانمارک، ایالات متحده، آلمان، سوئیس، کانادا، سوئد، نیوزلند، هنگ‌کنگ و فنلاند در رتبه‌های بعدی قرار دارند. علت اینکه سنگاپور رتبه نخست را به دست آورده، ثبات سیاسی و تمرکز حکومت بر کمک به شرکت‌های خصوصی داخلی برای ارتقای فناوری دانسته می‌شود. همچنین گزارش واحد اطلاعات اکونومیست کشورهایی مانند یونان، قطر، هند و آرژانتین را به دلیل پیشرفت‌های خوبی که در زمینه اصلاحات اقتصادی داشتند می‌ستاید.
محمدرضا دادگستر
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰من شایسته این تدریس نیستم


✍️دکتر محمدرضا اسلامی
قرار بر این شد که یکی از دروس مقدماتی رشته مهندسی عمران را برای دانشجویانِ سال اول تدریس کنم. عنوان درس این بود:

CE 1210: Introduction to Smart Infrastructure

همچنان که از عنوان مشخص است هدف از این درس ایجاد یک «آشنایی اولیه» برای دانشجوی سال اول است تا که بداند این رشته مهندسی که انتخاب کرده اساسا چیست؟ و چه افق‌های کار و اشتغال در آینده دارا خواهد بود؟ و در احداث زیربناهای کشور چه نقشی خواهد داشت؟

مدیر گروه گفت: لطفا خیلی روی بحث سازه مانور نده (!) و درباره گرایشهای دیگر عمران مثل ژئوتکنیک هم برای بچه ها به قدر کافی صحبت کن.
توضیح دادم که مدتهاست درگیر پروژه یا کار ژئوتکنیکی نبوده ام و لذا برای یکی از جلسات کلاس از یک مهندس با «تجربه در صنعت» (و با سابقه ژئوتکنیک) دعوت خواهم کرد.

بدین منظور ایمیلی زدم به خانم دکتر Jennie Watson-Lamprey که مدیرعامل شرکت مهندسین مشاور مطرح SLATE در سانفرانسیسکو است. این شرکت SLATE پروژه های بزرگی در این حوزه دارد. از جمله پروژه های آنها برج ملنیوم است که اخیرا در سانفرانسیسکو کج شده و به خاطر مشکلات ژئوتکنیک، ترکهایی در دیوار و سقف برخی آپارتمانها شکل‌گرفته و صدها پرونده حقوقی در دادگاه دارد. اکنون شرکت خانم Jennie در حال بررسی اشکالات طراحیِ مشاور قبلی این پروژه است که ببینند در‌کجا اشتباه شده و چطور می شود راهکاری برای تقویت فونداسیون برج داد. عملا شرکت ایشان درگیر کارهایی در این سطح و تراز است.

وقتی ایمیل دعوتنامه را فرستادم بلافاصله با پاسخ جالب خانم Jennie مواجه شدم. نوشته بود:

«سلام محمدرضا؛ وای که چقدر خوشحال شدم از اینکه دیدم به یاد من بوده ای. باورم نمیشه که من رو در خاطر داشتی. راستش خیلی مشتاقم که در این کلاس، تدریس درباره ژئوتکنیک داشته باشم ولی من شایسته این تدریس نیستم چون که چندسالی هست که عمدتا درگیر امور مدیریتِ شرکت مهندسی مشاور هستم و عملا من دیگه چندان آدم فنی ای محسوب نمی شوم. بنابراین پیشنها می کنم که مدیر فنی شرکت ما (آقای Nathaniel Wagner) این تدریس را انجام دهد.»

جمله ای که نوشته بود دقیقا این بود:
I would do a disservice to your students to accept.

قدری جا خوردم.
کنجکاو شدم و مجددا رفتم و رزومه خانم Jennie را بررسی کردم. بله درست است! ایشان لیسانس را در دانشگاه کلومبیا بوده، و سپس کارشناسی ارشد و دکترای ژئوتکنیک را از دانشگاه برکلی گرفته (یکی از بهترین دپارتمانهای ژئوتکنیک دنیا) ولی با وجود این سابقه، به دلیل اینکه مدتی است که عمدتا درگیر کارهای مدیریتی است خودش را «شایسته» تدریس (آنهم فقط یک جلسه!) در کلاس درس نمی داند.
واقعا به فکر فرو رفتم. آیا من هم با خودم همین قدر صادق هستم؟ آیا من هم اگر فردی متخصص تر/شایسته تر از خودم وجود داشته باشد، از پذیرفتنِ کار امتناع خواهم کرد؟
آیا من هم جرأت دارم اینقدر به صراحت و مکتوب بنویسم که شایسته ی فلان کار نیستم؟
یا اینکه بلافاصله چنگ می اندازم که کار را روی هوا بگیرم؟ و از هر فرصتی برای مطرح شدن استفاده خواهم کرد؟…

این فکر ها آمد و رفت.
گفتم: پرینت ایمیل Jennie را می گیرم و یادگاری برای پسرم نگه می دارم. اینکه بداند در دنیا اینگونه انسانهایی هم هستند. فقط آدمهای «شکارگر» در این دنیا نیستند. بلکه حضور دارند آدمهایی که اصول رفتار حرفه ای برایشان مهمتر از بیزینس و شکارگری است.

سه هفته بعد، آن جلسه ی کلاس برگزار شد و مدیر فنی شرکت (یعنی آقای Nathaniel) آمد و به بچه ها درباره مبانی ژئوتکنیک حرف زد. درباره زندگی حرفه ای یک مهندس ژئوتکنیک سخن گفت و توضیح داد که چرا به سمت این حرفه آمده ‌و درآمدش چقدر است و …

رفتارهای توسعه یافته در افراد باعث توسعه یک کشور می شود. وقتی که کسی خودش ، خودش را متخصص و واجد صلاحیت نداند «مسئولیت» قبول نمی کند. از نشانه های توسعه یافتگی‌ این است که برای «علم و تجربه» احترام قائل باشیم. آن کسی که بدون هیچ تجربه فنی سکان مدیریت یک مجموعه عظیم خودروسازی را به عهده می گیرد، شخصیت توسعه نیافته ای دارد. با خودش صادق نیست. او نمی تواند باعث توسعه کشورش شود.
آن استاد دانشگاهی که همزمان با وظایف دانشگاهی (و بجای تمرکز بر تربیت دانشجو و پژوهش) همزمان در چندین شرکت مهاب قدس و سابیر و توانیر و پتروپارس و نظام مهندسی و … سمَت مدیریتی دارد و دائم خارج دانشگاه رفت و آمد دارد، شخصیت توسعه نیافته دارد. او نمی تواند «دانشجویان توسعه آفرین» تربیت کند.
توسعه یک کشور، محصول شخصیتهای توسعه یافته است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰کآرام جانم می‌رود!
حکایت تلخ مهاجرت در ابعاد گسترده


✍️ امیر ناظمی
مواجهه با واقعیت: مواجهه با چالش‌ها در ایران امروز، اغلب به انکار واقعیت می‌انجامد. چشم بستن بر مساله‌ها و پنهان کردن چالش‌ها، اگرچه برای کوتاه‌مدت احساس آرامش می‌دهد، اما منافع بلندمدت را به همان اندازه تخریب می‌کند.

انکار واقعیت هم در میان سیاست‌گذاران و هم بنگاه‌ها تبدیل به یک تیپ رفتاری شده است. گویی با حرف نزدن یا کاری نکردن، در خصوص مشکل می‌توان مشکل را حل کرد. اما برای حل مساله، ابتدا باید واقعیت را، هرچند تلخ باشد، پذیرفت تا حل آن امکان‌پذیر شود.

یکی از چالش‌های این روزهای بخش خصوصی و از جمله اکوسیستم استارت‌آپی ایران، موضوع مهاجرت است. مهاجرت در ایران ابعاد گسترده‌ای یافته است و به نظر می‌رسد این چالش برای دهه‌ها گریبانگیر ایران خواهد بود، صرف نظر از این‌که نظام حکمرانی چه تغییراتی پیدا کند. به همین دلیل شرکت‌ها باید این مساله را به عنوان یک پیش‌فرض بپذیرند و برای کاهش آسیب‌های آن سازوکارهایی طراحی نمایند.

در ادامه دو سازوکار به بنگاه‌ها در خصوص مهاجرت پیشنهاد شده است.

مهاجرت آونگی
تجربه کشورهای بلوک شرق پس از فروپاشی شوروی و به طور خاص روسیه، نشان داد که مهاجرت میان نیروهای علمی و فناوری را باید به عنوان یک اصل پذیرفت و کمتر سیاستی می‌تواند مانع از آن شود. با پذیرش این واقعیت، راه‌حل اصلی بهره‌گیری از منافع این واقعیت و کاهش آسیب‌های آن است.
شرکت‌ها و مراکز علمی، بر این اساس تلاش داشتند تا مهاجرت را تبدیل به «مهاجرت آونگی» کنند به نحوی که فرد مهاجر، تمایل به حفظ ارتباط با کشور و شرکت خود داشته باشد و تلاش کنند تا او را در «چرخه خدمت و تولید» کشور یا بنگاه خود حفظ کنند.
بر اساس این دیدگاه نیروی مهاجر هر استارت‌آپ می‌تواند به عنوان یک نیروی فریلنسر یا مشاور یا پاره‌وقت، نوعی از همکاری با داخل را تجربه کند. به این ترتیب سازوکارهایی برای شکل‌دهی به همکاری می‌تواند منافع زیر را ایجاد کند:

▪️انتقال تجربه‌ها و دانش به‌روز: شامل دانش فنی و مدیریتی
▪️پایش محیط: فرد مهاجر بیش از هر کسی به کسب‌وکار شما آشناست و می‌تواند بهتر از هر کسی در خصوص گسترش و بین‌المللی‌شدن استارت‌آپ شما ارزیابی داشته باشد.
▪️بین‌المللی‌شدن: نیروی مهاجر شما می‌تواند به ثبت و ایجاد شاخه بین‌المللی شما کمک کند.
▪️کمک به سایر مهاجران: مهاجرت برای مهاجر نیز تجربه سختی است. ایجاد گروه‌های حمایتی (برای مهاجران کسانی که تمایل به مهاجرت دارند) خود یک کنش اجتماعی ارزشمند است. شرکت یا استارت‌آپ شما می‌تواند پشتیبان همان چیزی باشد که از آن می‌ترسد!

باید در چشمان ترس‌هایتان زل برنید، تا موفق شوید. بپذیرید تصمیم دیگران برای مهاجرت، دست شما نیست.

همزاد جهانی شما
شرکت‌ها و استارت‌آپ‌ها اغلب این پیش‌فرض را دارند که ابتدا در جامعه خود موفق شوند و سپس به سمت بین‌المللی‌شدن حرکت کنند. اما واقعیت آن است که آن‌ها می‌توانید از همان ابتدا نیز به صورت موازی نسخه‌ی دیگری از خود را به صورت جهانی خلق کنند، که آن را «همزاد جهانی» می‌نامیم.

همزاد جهانی دقیقا مشابه با کسب‌وکاری نیست که در ایران ایجاد شده است، بلکه مدل کسب‌وکار (BM) همزاد جهانی، بر اساس ویژگی‌های بازار هدفش، نیاز به تغییراتی دارد. البته این تغییرات و هزینه‌ای که دارند، نسبت به ارزشی که ایجاد می‌کنند، بسیار اندک نیست. این که تا چه حد یک کسب‌وکار بتواند BM مناسبی برای «همزاد جهانی» خود تدوین کنند، میزان موفقیت‌اش را تعیین می‌کند. تدوین یک مدل کسب‌وکار مناسب که بتواند با کمترین تغییراتی نسبت به مدل فعلی کسب‌وکار، در بازاری بین‌المللی موفق باشد، البته سخت است، و وابسته به خلاقیت. اما امکان‌پذیر نیز هست.

به این منظور لازم است تا در معماری محصولات و خدمات نیز ملاحظاتی در نظر گرفته شود، از جمله معماری مدولار. مدولار بودن استفاده از هر ماژول را در هر دو محصول اصلی و همزاد جهانی امکان‌پذیر می‌کند.

تجویز راهبردی: چالش‌های سخت، راه‌حل‌های سخت
این‌که در برابر یک چالش هیچ کاری نکنیم و صرف به غرزدن بسنده کنیم، یعنی ما هم تبدیل به بخشی از انکار واقعیت شده‌ایم. به جای غر زدن و افسوس خوردن در برابر شرایط باید به دنبال راه‌هایی برای رشد خود و توانمندسازی دیگران باشیم. هر دو راه‌حل پیشنهادشده سخت و پرزحمت است. اما اگر راه‌حل ساده‌تری برای این چالش بزرگ ندارید، پس باید دست به کار شوید. پس به جای نادیده‌انگاری یا مرثیه‌سرایی بهتر است راهی بسازید، که ویژگی بنگاه‌های موفق، همین ساختن‌هاست.
شاید باید در پس هر سفر خداحافظی به فرودگاه، زیر لب خواند: ای کاروان آهسته ران/کآرام جانم می‌رود. هر مهاجری آرام جان این سرزمین است و شاید شعر ما،
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"امروز اینجا هستم تا به شما بگویم که دنیای غرب در خطر است"

🔰 سخنرانی خاویر میلی، رئیس‌جمهور آرژانتین در اجلاس داووس

"نئومارکسیست ها توانسته اند عقل سلیم دنیای غرب را به خدمت بگیرند و این را با تصاحب رسانه‌ها، فرهنگ و دانشگاه‌ها به دست آورده اند"
...
"مورد آرژانتین یک اثبات تجربی است از این‌ که مهم نیست چقدر ثروتمند باشید یا از نظر منابع طبیعی چقدر داشته باشید، یا جمعیت شما چقدر ماهر یا تحصیل کرده باشد، یا چقدر طلا در بانک مرکزی داشته باشید.
اگر تدابیری اتخاذ شود که مانع کارکرد آزاد بازارها، رقابت آزاد و نظام آزاد قیمت شود، اگر مانع تجارت شوید، اگر به دارایی‌های شخصی حمله‌ور شوید، تنها سرنوشت ممکن فقر است.

امروزه، دولت‌ها برای کنترل هر جنبه‌ای از زندگی افراد، نیازی به کنترل مستقیم ابزار تولید ندارند، [بلکه] با ابزارهایی مانند چاپ پول، بدهی، یارانه، کنترل نرخ بهره، کنترل قیمت و وضع مقررات برای اصلاحِ -به اصطلاح- شکست بازار، آنها می‌توانند زندگی و سرنوشت میلیون‌ها نفر را کنترل کنند..."
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازا…
🔰واقعیت ناممکن
افسانه دلارزدایی از اقتصاد ایران واقعیت دارد؟

✍️سیاوش نقشینه
چهره ماندگار نظام بانکی

پیشنهاد زدودن دلار آمریکا از اقتصاد کشور که هدف از آن کنترل روند افزایشی نرخ دلار و جلوگیری از رشد تورم از طریق بریدن بند ناف اقتصاد کشور از دلار عنوان می‌شود، خارج از ادبیات پولی و اقتصادی کنونی است و حذف دلار با چنین بهانه‌هایی تنها یک رفتار سیاسی پرهزینه برای کشور به همراه خواهد داشت؛ چراکه افزایش نرخ ارز منحصر به دلار آمریکا نیست و همه ارزهای قابل معامله در کشور را دربر می‌گیرد.

چنانچه این پیشنهاد از جانب مطرح‌کنندگان خود جنبه اجرایی کارآمد و مبانی منطقی پولی-اقتصادی داشته باشد، با توجه به روند همیشگی افزایش نرخ تمامی ارزها در برابر ریال ایران طی چهار دهه گذشته، می‌بایست براساس همان مبنا که رای بر حذف دلار می‌دهد، ارززدایی کامل (شامل یورو، درهم، یوآن، روبل و...) از اقتصاد ایران صورت بگیرد که نتیجه واضح آن چیزی جز مسدود کردن همین امکانات محدود و در دسترس کشور نیست.

از سوی دیگر، با همان دلایل پیش‌گفته، نمی‌توان انتظار داشت تورم کشور را با دلارزدایی تحت کنترل قرار داد و از روند رو‌به رشد آن جلوگیری کرد. نرخ کالاها و خدمات مختلف، همچون نرخ ارزها تحت ‌تاثیر عواملی دیگر و همگی تابع عوامل پولی و انتظارات تورمی جامعه هستند. کشوری که در طول چند دهه تورم دورقمی را تجربه کرده است و این امر موجب کاهش ارزش پول ملی کشور و کاهش قدرت خرید مردم شده است، به‌هیچ وجه با اعمال سیاست دلارزدایی در مهار تورم موفق نخواهد بود.
تجارت فردا
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰مقایسه دستمزد ایران با دنیا


نتایج بررسی های جاب ویژن که یک سایت استخدام و کاریابی است، نشان می‌دهد که در سال 2021، ایران با میانگین حقوق دریافتی 5هزار دلار در سال و قدرت برابری خرید 20هزار دلاری در سال، رتبه 75 در دنیا را دارد.

در این سال قدرت خرید متوسط حقوق ایران از برخی کشورهای منطقه مانند عربستان و ترکیه پایین‌تر بوده و از کشورهای پرجمعیت مانند هند و چین بالاتر است.

این محاسبه بر اساس سهم حقوق از تولید ناخالص ملی به جمعیت شاغلان هر کشور انجام شده است.

همچنین برای مقایسه قدرت خرید حقوق بین کشورهای مختلف، از شاخص PPP استفاده شده که این شاخص هزینه خرید یک سبد کالایی مشخص در هر کشور را نسبت به هزینه خرید آن سبد در آمریکا نشان می‌دهد.

علاوه بر این گفته شده است که 75درصد از افراد جهان در کشورهایی زندگی می‌کنند که قدرت خرید متوسط حقوق در آنها کمتر از ایران است.

علاوه بر این، 4درصد از جمعیت دنیا در کشورهای با قدرت خرید متوسط حقوق نزدیک به ایران (تا 10درصد بالاتر از ایران) زندگی می‌کنند و در نهایت قدرت خرید متوسط حقوق 21درصد از جمعیت دنیا از ایران بیشتر است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
🔰 چطور یک مکتب اقتصادی کل علم اقتصاد را تسخیر کرد؟


وقتی هاجون چانگ در سال ۱۹۸۶ برای خواندن اقتصاد از کرۀ جنوبی به بریتانیا رفت، مهم‌ترین چیزی که آزارش می‌داد، فرهنگ غذایی به‌شدت بسته و محافظه‌کارانۀ انگلیسی‌ها بود. غذاهای انگلیسی کم‌تنوع و بدمزه بودند و به سختی می‌شد رستورانی پیدا کرد که سبک دیگری از غذا را ارائه دهد. در عوض در دانشگاه با معرکۀ آرای جالب‌توجهی بین مکاتب اقتصادی مختلف مواجه بود که دربارۀ هر موضوعی با هم وارد کارزارهای فکری می‌شدند و به علم اقتصادی پویایی می‌دادند.

چانگ که طی این سال‌ها به استاد اقتصاد برجسته‌ای تبدیل شده است، گمان می‌کند امروز داستان برعکس شده. فرهنگ غذایی انگلستان متنوع و رنگارنگ شده است، ولی علم اقتصاد تقریباً به‌طور کامل به انحصار یک شیوۀ فکری درآمده است.

تا دهۀ ۱۹۷۰، علم اقتصاد را طیف متنوعی از «مکاتب» فرا گرفته بود. اگر بخواهیم فقط مهم‌ترین‌ها را نام ببریم، عبارت‌اند از کلاسیک، نئوکلاسیک، کِینزی، توسعه‌گرا، اتریشی، شومپیتری، نهادگرا، و رفتارگرا که هر یک حاوی دیدگاه‌ها و روش‌های پژوهشِ متفاوتی بودند. این مکاتب اقتصادی -یا رویکردهای گوناگون به اقتصاد- دیدگاه‌های متمایزی داشتند؛ به این معنی که دارای ارزش‌های اخلاقی و جهت‌گیری‌های سیاسی مغایر با هم بودند، و در همان حال نحوۀ عملکرد اقتصاد را نیز به شیوه‌های متفاوت می‌فهمیدند.

گاهی، مکاتب اقتصادی متعارض در «تقابل‌های مرگ‌بار» روبه‌روی هم قرار می‌گرفتند. مثلاً اتریشی‌ها در مقابل مارکسیست‌ها در دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، یا کِینزی‌ها در مقابل نئوکلاسیک‌ها در دهۀ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰. در مواقع دیگر، روابط متقابلشان صلح‌جویانه‌تر بود و طی گفتگوها و آزمایش‌های علمی استدلال‌هایشان را قوی‌تر می‌کردند.

اما، از دهۀ ۱۹۸۰، اقتصاد وضعیت غذای بریتانیایِ قبل از دهۀ ۱۹۹۰ را پیدا کرده است. یک سنت، یعنی اقتصاد نئوکلاسیک، تنها گزینۀ موجود در منو است. مانند سایر مکاتب، این مکتب هم نقاط قوت خود را دارد؛ همچنین دارای محدودیت‌هایی جدی است. غلبۀ اقتصاد نئوکلاسیک دلایل مختلفی دارد. بخشی از آن‌ها به عواملی آکادمیک مثل سیطرۀ روزافزون ریاضیات در اقتصاد برمی‌گردد، اما برخی هم غیرآکادمیک است. در واقع «سیاست زور» نیز به‌طور جدی در شکل‌گیری این پیشرفت نقش داشته است.

بی‌میلی ذاتی مکتب نئوکلاسیک به زیر سؤال بردنِ توزیع درآمد، ثروت و قدرت، که زیربنای همۀ نظم‌های اجتماعی و اقتصادی موجود هستند، آن را مقبولِ نخبگان حاکم کرده است.

اقتصاد نئوکلاسیک امروزه چنان مسلط است که اصطلاح «اقتصاد» مترادف با آن شده است. طوری که امروزه تعداد اندکی از اقتصاددانان نئوکلاسیک، حتی وجود مکاتب دیگر را به رسمیت می‌شناسند، تصدیق شایستگی‌های فکری آن‌ها که جای خود دارد. آن‌ها می‌گویند برخی ایده‌ها، مانند اقتصاد مارکسیستی، «اصلاً اقتصاد محسوب نمی‌شوند». و اندک دیدگاه‌های مفیدِ دیگر مکاتب نیز قبلاً در همین اقتصاد نئوکلاسیک، ادغام شده‌اند. حرف این نیست که اقتصاد نئوکلاسیک بد است، مسئله این است که تسلط صرفاً یک مکتب اقتصادی بد است.

سیطرۀ کامل یک نوع مکتب اقتصادی، نه‌تنها تأثیر بدی روی علم اقتصاد می‌گذارد، بلکه برای زندگی ما نیز مضر است، چرا که نظریۀ اقتصادی حاکم هنجارهای فرهنگی را نیز شکل می‌دهد. مثلاً با تسلط اقتصاد نئوکلاسیک که تصور می‌کند انسان‌ها خودخواه هستند، رفتار خودخواهانه عادی شده است و افرادی که به شیوه‌ای نوع‌دوستانه عمل می‌کنند به‌عنوان «آدم‌های ساده‌لوح» مورد تمسخر قرار می‌گیرند، اما اگر نظریه‌های اقتصادی رفتارگرا یا نهادگرا حاکم بودند، معتقد می‌شدیم که انسان‌ها انگیزه‌های پیچیده‌ای دارند که خودخواهی فقط یکی از آن‌هاست.


آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «چرا رستوران علم اقتصاد اين روزها فقط يک غذا دارد؟» که در شمارۀ بیست‌وهشتم فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱۳ آبان۱۴۰۲ در وب‌سایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ هاجون چانگ است و شهریار سرفلاح آن را ترجمه کرده است.
.
نشانی "اقتصادبازار" در شبکه‌های اجتماعی:

🔗https://instagram.com/EghtesadBazar


📊 کانال اقتصادبازار
🔗www.tg-me.com/EghtesadBazar
2024/05/29 10:27:22
Back to Top
HTML Embed Code: