Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📊قلعه حیوانات


داستان درباره گروهی از حیوانات است که در اقدامی آرمان گرایانه و انقلابی، صاحب مزرعه، آقای جونز را که به حیوانات ستم می کرد از مزرعه‌اش فراری می‌دهند تا خود اداره مزرعه را به دست گرفته و «برابری» و «رفاه» را در قلعه (جامعه) خود برقرار سازند.

حیوانات تحت وصایای روشنگرایانه یک خوک پیر و سالخورده دست به دستِ هم می دهند، ارباب و خانواده‌اش را از مزرعه بیرون می‌کنند و خود مدیریت مزرعه را به دست می‌گیرند. اولین کار آن‌ها تنظیم عهد نامه‌ایست که طبق آن همه‌ی حیوانات باهم برابرند و هیچ‌کس حق ندارد خود را ارباب و مالک دیگران بداند، و نیز هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد...

اما چیزی نمی‌گذرد، خوکی که مدیریت مزرعه را به دست گرفته است، آرام‌آرام عهدنامه را تغییر داده و برای خود و اطرافیانش حقوق و امتیازات ویژه‌ای وضع می‌کند.

قانون "همه با هم برابرند" اینگونه تغییر می یابد: "همه با هم برابرند، اما برخی برابرترند"...

این انیمیشن براساس اثر درخشان جورج اورول با همین نام ساخته شده است.
(دارای زیرنویس فارسی)


📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📊منحنی لورنز و ضریب جینی


این منحنی که در این تصویر متحرک می بینید به منحنی لورنز معروف است.
در این نمودار، محور افقی درصد جمعیت را نشان می دهد و محور عمودی سهم درآمدی جمعیت را.
خط °۴۵، برابرترین حالت ممکن توزیع درآمد است؛ هر نقطه ای از این خط را انتخاب کنید نسبت جمعیت و سهم درآمدی آنها یکسان است.


اما توزیع درآمد در هیچ جامعه ای کاملا برابر نیست و همیشه منحنیِ واقعی زیر خط °۴۵ است. هرچه فاصله منحنی لورنز از این خط بیشتر باشد، به معنای نابرابری درآمدی بیشتر است.


ضریب جینی در محاسبه جزئیات پیچیده تری دارد، اما با این منحنی به خوبی قابل تعریف است. با تقسیم کردن مساحت بین منحی لورنز و خط °۴۵ بر کل سطح زیر نمودار (a/a+b)، ضریب جینی (Gini coefficient) یا شاخص جینی (Gini index) بدست می آید که عددی بین صفر و یک است و هرچه به یک نزدیکتر باشد به معنای نابرابری درآمدی بالاتر است.


📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔳قانون علاقه به چرندیات


نورس‌کوت پارکینسون، مورخ و نویسنده انگلیسی در سال ۱۹۵۷ «اصل پیش‌ پا افتادگی» یا «قانون علاقه به چرندیات» را مطرح کرد. او متوجه شد مردم به موضوعات مبتذل و پیش‌ پا افتاده ارزشی بیشتر از موضوعات تخصصی می‌دهند. نظریه‌ی پارکینسون بر اساس مشاهداتش از کمیته مسئول تصویب طرح احداث یک نیروگاه اتمی بود.

ماجرا از این قرار بود افراد کمیته اکثر وقت جلسات را صرف بحث روی موضوعات بیهوده و پیش ‌پا افتاده و غیرمهم، ولی قابل فهم برای عوام کرده بودند. مثلاً مدت طولانی را صرف بحث درباره‌ی شکل و نوع سقف جایگاه دوچرخه‌ی کارمندان کرده بودند، در حالی ‌که به موضوعاتی چون طراحی ساختمان و تجهیزات اصلی خود نیروگاه اتمی کم ‌توجهی می‌شد؛ موضوعی که بسیار مهم ‌تر و پیچیده ‌تر بوده، و بررسی آن دشوار تر و تخصصی ‌تر بود.

او نشان داد که زمانی‌که صرف هر موضوع مرتبط با طرح می‌شد، نسبت معکوس با میزان بودجه‌اش داشت. درباره امضای قرارداد ده میلیون پوندی ساخت راکتور ظرف ۲.۵ دقیقه گفتگو تصمیم‌گیری شد، اما کمیته روی پارکینگ دوچرخه‌ ۴۵ دقیقه بحث کرد تا میان پارکینگ «بهتر و راحت‌تر» یا «ساده‌تر و ارزان‌تر» تصمیم بگیرد، حال آنکه فرق دو حالت حدود ۵۰ پوند بود.

یک راکتور بقدری پیچیده و گران‌ قیمت است که یک انسان معمولی قادر به درک آن نیست و تخصصی در مورد ساختار و تجهیزات آن ندارد، لذا به راحتی با جمع کنار می‌آید و برای اینکه احمق به نظر نرسد سکوت می‌کند. اما همه می‌توانند یک پارکینگ دوچرخه ارزان و ساده را در ذهنشان مجسم کنند و هرکسی می‌تواند یکی از آنها بسازد.

در نتیجه افراد عادی برای اینکه در بحث حضور داشته و در تصمیم‌سازی نقش داشته باشند وارد این بحث کم ‌اهمیت شده و برنامه‌ریزی برای این موضوع ساده منجر به بحث‌های چرند بی ‌پایان می‌شود و هرکسی می‌خواهد چیزی اضافه کند و سهم خودش را در تصمیم‌ گیری کلان نشان دهد.



📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳کالین کامِرِر: علوم اعصاب، نظریۀ بازی‎ها و میمون‎ها

وقتی که دو نفر دارند با هم معامله می کنند -- چه رقابت، چه همکاری-- درون ذهنشان واقعا چی می‎گذرد؟ کالین کامِرِر یک اقتصاددان رفتاری است که با تحقیقاتش نشان می‏دهد ما واقعا نسبت به اینکه بقیه چگونه فکر می کنند هیچی نمی‎دانیم. به علاوه آزمایشی را نشان می دهد که برخلاف تصور ما ثابت می‎کند شامپانزه ها در این موضوع (پیش بینی رفتار بقیه) از ما بهتر هستند. ( تهیه شده در TEDxCalTech )

📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇

@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳مدل رشد اقتصادی سولو


مدل رشد اقتصادی سولو، که به نام رابرت سولو، برنده جایزه نوبل، نامگذاری شده است. مدل سولو به ما کمک می‌کند تا پویایی‌های رشد را بهتر درک کنیم. مدل سولو همچنین به ما کمک می‌کند تا بین دو نوع رشد تمایز قائل شویم: رشد سریعی که جبران‌کننده عقب‌ماندگی‌هاست و رشد روی مرز و لبه فناوری.


همانطور که خواهیم دید، اولی می‌تواند بسیار سریعتر از دومی باشد. حال ممکن است بپرسید «مدل اقتصادی چیست؟» مدل اقتصادی یک چارچوب ساده‌شده است که به ما کمک می‌کند تا یک واقعیت پیچیده‌تر را درک کنیم. ما از یک نسخه فوق‌العاده ساده از مدل سولو استفاده خواهیم کرد که رشد اقتصادی را تنها به چند متغیر کلیدی و کمی ریاضیات پایه خلاصه می‌کند.


هر چند این مدل ساده است، اما می تواند بینش عمیقی در مورد علل رشد به ما ارائه دهد. بخش کلیدی مدل یک تابع تولید است؛ یک توصیف ساده‌شده از این که چطور منابع و ورودی‌ها به خروجی تولید تبدیل می‌شوند. اجازه دهید نگاهی به ورودی‌های تابع تولیدمان بیاندازیم.


اولین ورودی کلیدی ما مردم هستیم. اینجا از حرف "L" برای نشان دادن نیروی کار استفاده می‌کنیم. هرچه افراد تحصیلکرده‌تر باشند، کارکردنشان موثرتر است. بنابراین می توانیم L را در "e" به عنوان سطح تحصیلات ضرب کنیم.


این دو متغیر با هم نشان‌دهنده سرمایه انسانی هستند. بعدی سرمایه فیزیکی است که با حرف "K" نشان داده می‌شود. K همه کارخانه‌ها و ابزار و غیره است.


آخرین و البته نه کم اهمیت‌ترین، ایده‌ها هستند که با حرف "A" نشان داده می‌شوند. A نشان‌دهنده تمام دانش ما در مورد چگونگی ترکیب سرمایه و کار برای تولید محصول ارزشمند است؛ از نحوه حمل و نقل وسایل بدون نیاز به حمل بر روی کمر گرفته تا نحوه جلوگیری از گسترش بیماری‌ها، تا روش جمع‌زدن ۱۰۰۰ عدد در کسری از ثانیه. A به معنای ایده‌ها است و ایده‌های بهتر به این معناست که ما می‌توانیم خروجی بیشتری از همان مقدار مشخص ورودی‌ سرمایه و نیروی کار به دست آوریم.

می‌توانیم به سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و ایده‌ها فکر کنیم که با هم برای تولید خروجی استفاده می‌شوند. این همان ایده تابع تولید ما است.


📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳 معجزه اقتصادی ژاپن چگونه شروع شد و خاتمه یافت؟

از جغرافیای سیاسی ژاپن چه می‌توان آموخت؟




@eghtesaderooz
🔳قصۀ پول چیست؟



صدهاهزار سال قبل، انسان پیش از آنکه تولید را شروع کند مبادله را شروع کرد. انسان دریافت که برای بعضی کالاها به خاطر کمیابی بیشتر و استهلاک کمتر، تقاضای نسبی بیشتری وجود دارد: پوست، نمک، صدف، شاخ و غیره. انسان فهمید بهتر است برای روز مبادا چیزی ذخیره کند و فهمید مثلاً ذخیره کردن نمک از ذخیره کردن پیاز یا بزغاله عاقلانه تر است. چون به این زودیها نابود نمیشود، تقسیم پذیرتر است، و در ضمن مشتری بیشتری دارد و با داشتن آن خیلی چیزهای دیگر را که لازم شوند میتوان خرید. به این ترتیب مفهوم واسطۀ مبادله و وسیلۀ حفظ ارزش در ذهن بشر شکل گرفت. پول پدید آمد.  در حالی که هنوز هیچ حکومتی و هیچ اقتصاددانی وجود نداشت.

هزاران سال گذشت. همۀ انسانها فهمیدند طلا از همه چیز کمیاب تر است، تقریباً مستهلک نمی شود و همیشه مشتری دارد. بشر به این نتیجه رسید که قطعات طلا از هر پول دیگری بهتر است. و البته تقلبهایی هم در آن میشد، همانطور که همیشه در مورد هر کالای دیگری می شود.

در همین اثنا کسانی پیدا شدند که دیدند می توان به جای زحمت کشیدن و عرق ریختن، در سایه خوابید و از دسترنج دیگران حتی بیش از خود آنها سهم برداشت. همیشه زورمندانی بودند که از مردم باج میگرفتند. امّا از زمانی به بعد کارشان بالا گرفت به فکر ایجاد اعتبار و رسمیت افتادند. عدّه ای را مأمور کردند تا برایشان حمایت جلب کنند و افسانه بسرایند و مشروعیت بتراشند. و به این ترتیب باج گیری به شغل پیچیده تر و کم زحمت تری به نام حکومت تبدیل شد. و بعدها علم سیاست مُدُن پدید آمد تا باجگیری حکومت را مشروع و موجّه و اجتناب ناپذیر جلوه دهد. «سیاست مدن» جدّ اعلای اقتصاد کلان متعارف امروزی بود.

پایۀ حکومت که محکم شد، حکومتیان خیلی چیزها را حق ذاتی خود دانستند. یکی از آن ها انحصار انتشار پول بود. حکما شروع به نظریه پردازی کردند: «قوّۀ ابراء پول ناشی از اقتدار حاکمیت است ولاغیر». مردم کوچه و بازار که معنی این حرفهای های قلنبه سلنبه را نمیفهمیدند. آنها فقط پولی برای رواج دادن معاملاتشان میخواستند. پولی که تا آن زمان همیشه در بازار مثل همۀ کالاهای دیگر تولید و عرضه و معامله شده بود. امّا حالا حکومت میگفت فقط چیزی پول است که مُهر ضرّابخانۀ من بر آن باشد. چاره ای جز پذیرش نبود. حکومت پول را غصب کرد و به انحصار خود درآورد و این شاه بیت همۀ باجگیری های تاریخ بود. از طریق دستکاری پول میشود از مردم باج گرفت و قدرت خرید آنها را غصب کرد، بی آن که حتّی بفهمند: پایین آوردن عیار سکّه ها و تقلب در پول، در نتیجه تورم و بالا رفتن قیمتها. وقتی به دوران مدرن رسیدیم، قدرت حکومتها برای سوءاستفاده از بی خبری مردم به اوج رسید. به نحوی که نقش تاریخی طلا به عنوان پول را هم انکار کردند: پول کاغذی است که ما پشت آن را امضا کرده باشیم؛ پول عددی است که در حسابهای بانکی شما کم و زیاد شود و مورد تأیید ما باشد. به این ترتیب هزینۀ ایجاد تورم برای حکومتها تقریباً به صفر رسید.

تا روزی که پول در انحصار حکومت باشد، تورم وجود خواهد داشت و دسترنج مردم به مرور زمان غارت خواهد شد. تورم «غارت نرم» است. غارتی که ما آن را نمیبینیم چه رسد که بخواهیم یا بتوانیم به آن اعتراض کنیم. روش های مزوّرانۀ ایجاد تورم روش هایی هستند که اتفاقاً مردم را خوشحال و راضی میکنند؛ مثلاً افزایش یارانه یا کاهش نرخ سود وام ها. مردم شیرینی آنی یارانه و وام را خیر حکومت می بینند امّا تلخی زهر تورم را که بعداً آشکار خواهد شد شرّی می دانند که از آسمان نازل شده. تورم گاه می تواند تا دهها سال خود را پشت بدهی های دولت یا نرخ مصنوعی ارزان ارز خارجی پنهان کند (اوّلی ترفند دولتها در اقتصادهای صنعتی و دومی روش معمول اقتصادهای خام فروش است)، امّا بالاخره روزی از پشت سدهای پنهانکاری سر میرود و مثل سیل به راه می افتد و زندگی همه را به هم میریزد و تنها منتفع آن حکومت و نزدیکان حکومت خواهند بود.

پایان خوش قصّۀ پول می تواند خلع سلاح حکومتها از اسلحۀ غارت تورمی باشد. لغو انحصار دولتی پول. بازگرداندن پول به دست گره گشای رقابت و بازار. و بازگشتن جهان به یک اقتصاد کمابیش پایدارتر، زندگی های آرام تر، حکومتها و ارتشهای بسیار کوچک تر، انسانهای آزادتر. این همه به دانستن و خواستن مردم بستگی دارد و اینکه شکل گیری خِرَد جمعی ضدتورمی چقدر طول خواهد کشید.

پایان ناخوش قصّۀ پول طبق پیشبینی فردریش هایک می تواند حتّی تا سقوط کامل تمدن پیش برود.
هزاران سال قبل، تمدّن ابتدا از خاورمیانه رویید. دور از ذهن نیست که نجات تمدن از وحشیگری پولی دولتها نیز از همینجا آغاز شود. این آرزوست امّا با این وجود در مقایسه با راهکارهای این روزهای اقتصاددانان برای «هدایت نقدینگی!» کمتر تخیّلی به نظر می آید.



📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳اقتصاد استارباکس، بزرگترین قهوه فروشی زنجیره ای جهان چگونه کار می‌کند؟

▪️استارباکس، یکی از موفق‌ترین فروشگاههای زنجیره‌ای جهان است که در زمینه قهوه و انواع نوشیدنی سالهاست رکوردهای فروش را شکسته است.

▪️ اما اقتصاد این کمپانی موفق چگونه کار می کند؟ در ویدئو به این موضوع پرداخته شده است.


📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇

@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳چه چیزی باعث رکود اقتصادی می‌شود؟

هزاران سال پیش مردم بریتانیا از برنز برای ساختن ابزار و جواهرات و واحد پول برای داد و ستد استفاده می‌کردند. اما حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد، همه چیز تغییر کرد: ارزش برنز به خاطر تحولات اجتماعی و بحران اقتصادی کم شد -- چیزی که امروزه با عنوان رکود اقتصادی می‌شناسیم --. چه چیزی باعث رکود اقتصادی می‌شود؟ ریچارد کوفین درباره نوسانات اقتصادی که بر بازار مدرن ما تاثیر می‌گذارد تحقیق کرده است.

اقتصاد به زبان ساده

@eghtesaderooz
🔳هشت قانون اقتصاد (سیاسی)!



1️⃣ دولت ها از خود پولی ندارند؛ باید "آن را در قالب مالیات از شهروندان بگیرند" یا "منابع عمومی و ارزشمند مانند نفت را مصرف کنند" یا "از دیگر کشورها وام بگیرند" یا با "چاپ پول" به طور نامحسوس پول را از جیب شهروندان به خزانه دولت انتقال می دهند.

2️⃣ هیچ کاری در دنیا مجانی انجام نمی شود، اگر دولت ها چیزی به شهروندان می دهند و پولی دریافت نمی شود، کسی در جایی هزینه های آن را پرداخت کرده است.

3️⃣ کسی خودرو اجاره ای را نمی شوید و دایه مهربان تر از مادر نمی شود. دولت ها هم به اندازه کارآفرینان بخش خصوصی برای سودآوری و انجام کار مطلوب "انگیزه" ندارند ، بوروکرات دولتی حتی با نیت خیر به اندازه خود فرد نگران چگونگی مصرف پولش نیست.

4️⃣ دولت در بیشتر موارد از "دانش" لازم برای به انجام رساندن کارهای جدید بی بهره اند. در اقتصادهای پیچیده مبتنی بر تقسیم کار امروزی، حرف از تخصص گذشته و به فوق تخصص رسیده است، نمی توان انتظار داشت بوروکرات دولت دانشی بیشتر از کسی داشته باشد که عمری را در کارش گذرانده است.

5️⃣ منطق کار دولت سیاسی است، نه اقتصادی. دولتی ها به دنبال کسب سهم بیشتری از کیک قدرت اند و بازده اقتصادی خیلی اوقات در این میان فدا می شود. اهل سیاست حتی اگر بخواهند هم خیلی نمی توانند دنبال خیرخواهی باشند.

6️⃣ بسیاری از کارهایی که دولت ها انجام می دهند، بخش خصوصی می تواند به شکل بسیار موثر و شفاف تری به انجام رساند، افزون بر اینکه بازخواست و حساب کشی از آنها بسیار ساده تر از دولت است.

7️⃣ مجوزها و قانون و مقررات فراوان و غیرضروری به هدر رفتن منابع و زمان می انجامند و زمینه را برای فسادهای زیرمیزی و رومیزی فراهم می کنند، قانون های فراوان بسیار مخرب تر از بی قانونی است. 

8️⃣ حمایت های دولتی از اقتصاد در بیشتر موارد معنایی جز تغییر مسیر توزیع رانت ها ندارد و منابع عمومی را به جیب عده ای خاص می ریزد، بستر ساز به وجود آمدن نورچشمی ها و شبکه های پنهان و آشکار فسادآور است.


📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔳مالیات تورمی چیست؟


  ✏️برخی از دولتها، قسمتی از کسری بودجه خود را از محل درآمد حاصل از خلق پول پرقدرت تأمین مالی می‌کنند. به طوری که خلق پول پرقدرت به مثابه افزایش پایه پولی و در نتیجه افزایش حجم پول و نقدینگی در اقتصاد ملی ظاهر می‌شود. ورود این حجم نقدینگی اضافه شده به اقتصاد کشور از کانال مخارج دولت، موجب بالا رفتن سطح قیمتها و در نتیجه ایجاد تورم می‌شود. 

  ✏️تورم ناشی از افزایش حجم پول، موجب کاهش ارزش پول شده و این امر به مانند مالیاتی است که بر صاحبان پول در جامعه تحمیل می‌شود. به عبارت دیگر به تورم ناشی از خلق پول جدید به وسیله دولت، می‌توان به صورت مالیاتی بر روی پول موجود در دست مردم نگاه کرد.

   ✏️بدین‌صورت که مردم با درک تورم، سعی در تنظیم مقدار موجودی وجوه حقیقی خود نموده و به خاطر ثابت نگهداشتن مقدار وجوه حقیقی خود در سطح جدید، به ناچار بایستی بر مقدار موجودی پول خود بیفزایند که این کار به قیمت از دست دادن قسمتی از مصرف جاری آنان تمام خواهد شد. این مقدار کاهش در درآمد مصرفی را می‌توان به عنوان مالیاتی فرض نمود که بر روی دارندگان پول وضع می‌شود، در اصطلاح اقتصادی به این مالیات، «مالیات تورمی» می‌گویند.


@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳سود چیست و چرا برای همه بسیار مهم است؟

🔹آیا سود، چیز بدی است؟ آیا بدون وجود سود، جهان به جایی بهتر برای زندگی تبدیل می‌شود؟ یا برعکس، سود مشوق فعالیت‌هایی است که سبب شده زندگی بشر آسان‌تر و بهتر شود؟

🔹 والتر ویلیامز اقتصاددان درباره جنبه‌های مختلف سود و اثرات آن توضیحاتی ارائه می‌کند.


اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔳چرا حتی خودخواه‌ترین افراد هم، باید نسبت به گسترش «فقر» حساس باشند؟

✍️ فیلیپ کاتلر

✏️فقر، پدیده‌ای دردناک و وضعیتی ناعادلانه است که بشریت همواره با آن روبرو بوده است. صرف نظر از مسئولیت وجدانی و انسانی هر یک از ما در برابر سرنوشت هم‌نوعان خود، که ما را موظف می‌کند در حدّ توان برای کاهش و التیام دردهای فقرا تلاش کنیم، منافع دیگری نیز از ارتقاء و بهبود کیفیت زندگی فقیران نصیب غیرفقیران و به طور کلی، جامعه‌ بشری خواهد شد. در زیر برخی از این منافع را بر می‌شمریم:

✏️اول: زندگی‌های هدررفته

فقر به معنای هدر رفتن زندگی افرادی است که اگر قادر به بهره‌برداری کامل از توانمندی‌های بالقوه‌ی خود بودند، به شکوفایی می‌رسیدند و جامعه را نیز از میوه‌های استعداد خود بهره‌مند می‌کردند.

✏️دوم: ایفای نقش مخرب اجتماعی
فقرا، نه تنها از استعدادهای نهفته‌ی خویش برای ارتقاء زندگی خود، خانواده، و جامعه استفاده نمی‌کنند، بلکه بالاجبار و از سر ناچاری، بعضا با درگیر شدن در فعالیت‌های مخربی چون تکدی‌گری سازمان‌یافته، اعتیاد، فحشاء، سرقت، و سایر فعالیت‌های مجرمانه به سلامت جامعه آسیب می‌زنند.

✏️سوم: گسترش بیماری‌ها
افراد فقیر مستعد انواع بیماری‌ها هستند که علاوه بر خود و اطرافیان، می‌توانند تمام جامعه را نیز تحت تأثیر قرار دهند. مثلا بیماری‌هایی چون ایدز و مالاریا در کشورهای فقیر آفریقایی شیوع بیشتری دارد و عدم آگاهی و توجه فقرا نسبت به سلامتی خود، باعث تهدید سلامت در سطح جهانی می‌شود.

✏️چهارم: سوء استفاده‌ سیاسی
شرایط سخت زندگی و ناامیدی موجود در جوامع فقیر، راه را برای مدعیان حمایت و نجات باز می‌کند. بنابراین، جوامع فقیر بستر مناسبی برای گسترش عقاید افراطی سیاسی همچون کمونیزم، فاشیزیم، و افراط‌گرایی مذهبی هستند. به عنوان نمونه، مشاهده می‌کنیم که القاعده و طالبان پیروان خود را در فقیرنشین‌ترین مناطق مناطق اسلامی جستجو می‌کنند و بسیاری از بمب‌گذاران انتحاری، با امید به وعده‌ی کمک مالی به سایر اعضای خانواده، خود را قربانی می‌کنند.

✏️پنجم: منافع کسب‌وکارها از توسعه مناطق فقیرنشین
کمک به رشد اقتصادی مناطق فقیرنشین، در واقع به معنای گسترش بازار برای انواع کسب‌وکارها در سایر کشورهاست. افزایش تولید هم به نوبه‌ی خود، باعث کاهش قیمت تمام‌شده محصولات و ارزان‌تر تمام شدن محصولات صنعتی خواهد شد که امکان برخورداری از آنها را برای تعداد بیشتری از مردم جهان، به ویژه در مناطق محروم فراهم خواهد کرد.

✏️ششم: بحران مهاجرت
امروزه، در بسیاری از کشورهای دنیا، ساکنان شهرهای بزرگ با معضل هجوم گسترده افراد کم‌درآمد از روستاها و شهرهای کوچک مواجه هستند؛ پدیده‌ای که تبعات منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را ایجاد نموده است. همچنین بسیاری از ساکنان کشورهای پیشرفته، از هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی مهاجرانی که به امید یافتن زندگی بهتر، به طور قانونی یا غیرقانونی از مناطق فقیرنشین به این کشورها کوچ کرده‌اند رنج می‌برند.

✏️بنابراین واقعیت آن است که عوارض ناشی از گسترش فقر، می‌تواند به افراد غیرفقیر نیز آسیب وارد کند. در نتیجه علاوه بر مسؤولیت‌های اخلاقی و انسانی در قبال فقر، حتی با در نظر گرفتن خودخواهانه‌ترین نگرش‌ها نیز، همه‌ ما موظف به تلاش برای ریشه‌کن کردن پدیده‌ی شوم «فقر» هستیم.

◀️این متن، خلاصه‌ای‌ست از فصل اول کتاب:
Up & Out of poverty; The social marketing solution


📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳 زندگینامه بنجامین فرانکلین

رئیس جمهور آمریکا و مخترع

4:00 مخترع برقگیر



📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇

@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔳 ارزش پول یک کشور، چشم اسفندیار آن کشور است.



اگر پول سقوط کند، همه چیز با آن سقوط خواهد کرد. اگرچه امروزه بازارهای مختلف از طریق استراتژی های پیچیده معامله گری به هم متصل شده اند، اما هنوز بیشترشان تا حدی گسسته و جدای از هم باقی مانده اند.


مثلا ممکن است بازار سهام، سقوط شدیدی را تجربه کند، اما همزمان بازار اوراق قرضه رشد داشته باشد. ممکن است بازار اوراق قرضه، به دلیل افزایش نرخ بهره سقوط کند، اما بازار کالاهایی مانند نفت و طلا رکوردشکنی کنند. وقتی بازاری از ریل خارج می شود، همیشه راهی برای پول در آوردن در بازار دیگری هست.



اما سهام، اوراق قرضه، کالاها، مشتقات و دیگر سرمایه گذاری ها همه با پول ملی کشورها قیمت گذاری شده اند. اگر پول کشوری تباه شود، آن کشور و بازارهایش نابود می شوند. به همین دلیل است که خود پول یک کشور هدف غایی هر جنگ‌مالی است.

📖جنگ های ارزی،
اثر جیمز ریکاردز




📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◀️این تحلیل به طرز شگفت انگیزی دقیق است.

🔹ساخته شده در سال 1875 توسط ساموئل بنر، دوره های وحشت، زمان مناسب برای فروش دارایی ها و زمان های خوب برای خرید را نشان می دهد.

🔹در واقع رکود بزرگ، WW2، حباب دات کام و سقوط کووید را که اخیراً از آن عبور کردیم، پیش‌بینی کرد.


@eghtesaderooz
◀️اقتصاد کینزی چیست؟


✏️اقتصاد کینزی نظریه ای مبتنی بر مجموع مخارج در اقتصاد (موسوم به تقاضای کل) و اثرات آن بر تولید و تورم است. اگرچه از این واژه برای تشریح موارد متعددی طی سالیان متمادی استفاده (و سوء استفاده) شده است، اما شش اصل بنیادین از اهمیتی اساسی در مکتب کینزی برخوردار هستند.

✏️۱) یک فرد معتقد به مکتب کینزی بر این باور است که تقاضای کل تحت تاثیر انبوهی از تصمیمات اقتصادی  قرار دارد و برخی اوقات رفتاری نامنظم از خود به نمایش می گذارد. تصمیمات عمومی عمدتا شامل تصمیمات مربوط به سیاست های پولی و مالی (یعنی هزینه ها و مالیات ها) می شوند.

✏️۲) بنا بر نظریه کینزی تغییر در تقاضای کل، چه پیش بینی شده باشد و چه غیر منتظره، در کوتاه مدت بیشترین تاثیر را بر تولید واقعی و اشتغال می گذارد و نه بر قیمت ها.

✏️۳) کینزی ها معتقدند که قیمت ها و به ویژه دستمزدها به آهستگی به تغییر در عرضه و تقاضا واکنش می دهند و در نتیجه کمبود و مازادهای موقتی را به ویژه در نیروی کار به بار می آورند.

✏️۴) کینزی ها بر این باور نیستند که میزان معمول بیکاری ایده آل است. این امر تا حدودی به این دلیل است که کینزی ها معتقدند بیکاری، به تغییر تقاضای کل به شدت وابسته است و تا حدودی به این خاطر است که این عده از اقتصاددان ها معتقدند قیمت ها به آهستگی تغییر پیدا می کنند.

✏️۵) بسیاری از افراد معتقد به مکتب کینزی (البته نه همه آنها) از سیاست تثبیت فعال برای کاهش دامنه چرخه های کسب و کار که از نظر آنها مهم ترین مشکل اقتصادی است، حمایت می کنند.

✏️۶) بالاخره و حتی با اتفاق نظر کمتر، بعضی از کینزی ها بیشتر از آنکه به غلبه بر تورم بیندیشند، به فکر از بین بردن بیکاری هستند. آنها از شواهد گذشته چنین نتیجه گرفته اند که هزینه تورم پایین، اندک است. با این وجود، کینزی های ضدتورم بسیار زیادی وجود دارند.کینزی ها نوعا بیشتر از غیرکینزی ها از سیاست های جسورانه انبساطی طرفداری می کنند.

@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳آیا در نظام سرمایه داری ثروتمندان به قیمت فقیرتر شدن فقرا ثروتمند می شوند؟
و یا هر دو گروه مرفه تر می‌شوند؟





📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◀️اقتصاد کلاسیک چیست؟


✏️اقتصاد کلاسیک غالباً نخستین مکتب اقتصادی مدرن  شناخته می‌شود. توسعه دهندگان اصلی آن عبارت اند از آدام اسمیت, ژان بتیست سه, دیوید ریکاردو، رابرت مالتوس و جان استوارت‌میل.

✏️اقتصاددانان کلاسیک مدعی بودند که بازارهای آزاد، وقتی در آنها مداخله‌ای صورت نگیرد، خود را تنظیم می‌کنند. آدام اسمیت به کنایهٔ "دست نامرئی،" که بدون نیاز به هرگونه مداخله خارجی بازارها را به سوی تعادل طبیعی حرکت می‌دهد، اشاره کرد.

✏️اقتصاد کلاسیک، برخلاف اقتصاد کینزی، چه در خصوص کالاها و چه در خصوص دستمزدها قیمت‌ها را انعطاف‌پذیر فرض می‌کند.

✏️ دیگر فرضیه اصلی این مکتب آن است که عرضه تقاضای خود را ایجاد می‌کند. یعنی، کل تولید, درامدی ایجاد می‌کند که برای خرید همه تولید کافیست.

✏️دیگر اصل اقتصاد کلاسیک برابری پس اندازها و سرمایه‌گذاری است، با این فرض که نرخ‌های بهرهٔ انعطاف‌پذیر همواره در تعادل خواهند ماند.

@eghtesaderooz
◀️منحنی لافر به چه معنی است؟

✏️منحنی لافر یا Laffer curve به منحنی گویند که توسط آرتر لافر ابداع شده و نمایانگر رابطه بین نرخ مالیاتی و درآمد دولت از جمع آوری مالیات است.

✏️منحنی لافر حاکی این حقیقت است که با افزایش نرخ مالیاتی درآمد دولت از محل جمع‌آوری مالیات افزایش می‌یابد. هرچند این افزایش درآمد دارای محدودیتی است و چنانچه نرخ‌های مالیاتی از نقطه خاصی تجاوز کنند، درآمدهای مالیاتی تنزل خواهد نمود، چراکه با وجود نرخ‌های مالیاتی بالا مردم انگیزه کار کردن را از دست خواهند داد.

✏️به نمودار زیر توجه کنید: برای مثال در صورت افزایش نرخ مالیاتی به 100 درصد (منتهی الیه راست) و آگاهی از این حقیقت که فرد باید تمام درآمد خود را به اداره مالیات بپردازد، بدیهی است که وی دست از کار کشیده و درآمد مالیاتی دولت نیز از بین خواهد رفت.

✏️دولت ها همیشه بر آنند تا نرخ مالیاتی خود را در نقطه *T تعیین کنند تا حداکثر درآمد مالیاتی را کسب نمایند.

@eghtesaderooz
2025/06/26 22:07:53
Back to Top
HTML Embed Code: