Telegram Web Link
🔹دیروز طاقچه از دسترس خارج شد. امروز وزیر ارتباطات گفت هم خودش و هم رئیس‌جمهور مخالف توقیف بودند. سخنگوی قوه قضاییه گفت این اتفاق بدون اطلاع و دستور قوه قضاییه بوده. روابط عمومی وزارت ارشاد هم گفت اصلا خود ما رفتیم پادرمیانی کردیم که رفع مسدودسازی‌اش کنند. پیدا کنید پرتقال‌فروش را.
🗓هیچ چیز حال‌خوب‌کن‌تر از یک داستان عاشقانۀ خوب نیست. سالها پیش، راوی «دایی جان ناپلئون» در چنین روزی عاشق شد @ehsanname
📸 سر انتشار عکس‌های جدیدی از خانم باران کوثری در نقش #فروغ_فرخزاد (+) بحث راه افتاده و این، یعنی که شعر فروغ هنوز زنده است و علیرغم تغییرات اجتماعی وسیع باز هم زبان حال گروهی از ایرانیان است، آن‌قدر که بازنمایی تصویر شاعرش موضوع موافقت و مخالفت باشد. @ehsanname
🔹دنیا گذران و کار دنیا گذران ... چنین گفت هاروکی موراکامی @ehsanname
🔴 این دو نوشتۀ حیرت‌انگیز، یکی اطلاع‌رسانی بلکه شکایت مترجمی از یک نشر معروف که می‌گوید از حق‌الترجمۀ او حق ویراستار کم شده و حالا به ناشر بدهکار هم هست، دیگری توضیح و عذرخواهی ناشر بعد از کشاندن ماجرا به عرصۀ عمومی هم از آن چیزهایی است که جا دارد یک گوشه‌ای نگه داریم و به آیندگان نشان بدهیم و برایشان بگوییم که «چنین گذشت بر ما» @ehsanname
✍️کلاس درس آقای بیهقی

جناب دکتر عبدالرضا سیف، استاد و رییس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در مصاحبه با تسنیم پیرامون ادبیات عاشورایی، گریزی هم به تاریخ بیهقی می‌زنند و متن معروف داستان بر دار شدن حسنک وزیر را اشتباه نقل می‌کنند تا ما از این مطلب، درس بگیریم.

در متن نوشتۀ بیهقی آمده که بعد از به دار کشیدن خواجه حسن میکال، معروف به حسنک وزیر ... «و مادر حسنک زنی بود سخت جگرآور. چنان شنودم که دو سه ماه ازو این حدیث نهان داشتند، چون بشنید، جزعی‌ نکرد چنانکه زنان کنند، بلکه بگریست به درد، چنانکه حاضران از درد وی خون گریستند، پس گفت: بزرگا مردا که این پسرم بود! که پادشاهی چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی چون مسعود آن جهان. و ماتم پسر سخت نیکو بداشت، و هر خردمند که این بشنید، بپسندید. و جای آن بود.»

جناب آقای سیف اما داستان را با مادر وهب نصرانی مخلوط کرده، می‌فرماید وقتی سر حسنک را برای مادرش آوردند، او سر را پرت کرد و گفت سر فرزند من فدای حسین!

در تاریخ بیهقی البته سه‌جا از حسین بن علی یاد شده است، از جمله در همین ماجرای حسنک. داستان، یک ماجرایی سیاسی است که یک جناح بعد از غلبه دارد جناح دیگر را حذف می‌کند و به روش همیشگی تاریخ، برای این کار صورت قانونی هم جلوه می‌دهد و از جمله جلسۀ محاکمه‌ای برای حسنک ترتیب می‌دهند. حسنک هم که می‌داند کل ماجرا ظاهرسازی است، گردن‌فرازی می‌کند و قدرت و ثروتش را به رخ حریف می‌کشد و می‌گوید: «جهان خوردم و کارها راندم و عاقبت کار آدمی مرگ است. اگر امروز اجل رسیده است، کس بازنتواند داشت که بر دار کشند یا جز دار که بزرگتر از حسین علی نی‌ام.»

بعد از داستان حسنک هم بیهقی نمونه‌هایی از مظلومان و کشتگان به ناحق در طول تاریخ را ذکر کرده و به مواردی مثل سقوط خاندان برمکی، سرکوب آل‌زبیر و شهادت زید بن علی می‌پردازد و در دل همین گزارش‌ها، دو بار دیگر از امام حسین(ع) یاد کرده است. (این اشارۀ ضمنی به دلیل اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر است. اینجا مفصل توضیح داده‌ام.)

می‌بینید که روش ابوالفضل بیهقی در استفادۀ بجا از یاد امام حسین(ع) به عنوان یک تمثیل چقدر هنرمندانه است و در مقابل اشتباه‌خوانی آقای دکتر سیف از یک متن کهن و نسبت دادن یک درگیری سیاسی به مقصود خودشان، چقدر گل‌درشت و نچسب!
@ehsanname
احسان‌نامه
🔺بخش کوتاهی از فیلم «شبهای روشن» (فرزاد مؤتمن، ۸۱) با آهنگ همان فیلم به آهنگسازی پیمان یزدانیان و تدوین مجید جلیسه (+) که کتابفروشی «زمینه» را نشان می‌دهد. زمینه، کتابفروشی زنده‌یاد کریم امامی و همسرش خانم گلی امامی بود که در چهارراه دکتر حسابی، در ضلع جنوبی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺جای خالی کتابفروشی. تصویربرداری مجدد از لوکیشن‌های فیلم به یادماندنی «شبهای روشن» (فرزاد مؤتمن، ۸۱) و یاد کتابفروشی زمینه، کتابفروشی زنده‌یاد کریم امامی و همسرش خانم گلی امامی که در چهارراه دکتر حسابی، جنوب میدان تجریش برای دو دهه فعال و پاتوق دوستداران کتاب بود. (ویدیو از استودیو کالک)
@ehsanname
❗️اگر فکر کردید رزمندگان ایران، هرگز عاشق کسی جز مادربزرگشان می‌شدند، طبیعی است که اشتباه می‌کنید. خودتان بفرمایید صفحه ۱۰۳ کتاب فارسی هشتم دبیرستان را ملاحظه بفرمایید که چطور متن صفحات ۲۴۴ تا ۲۴۶ کتاب «حکایت زمستان» سعید عاکف (مجموعه خاطرات آزادگان) را راست و ریست کرده‌اند! @ehsanname
🔹حالا البته بردن جایزه، ملاک سنجش نیست و فضل و دانش کسانی که عرض می‌کنم ورای این حرفهاست، ولی همینجوری از باب اطلاعات عمومی خوب است بدانیم که جناب عبدالرضا سیف (رئیس فعلی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران) با صفر بار برنده شدن در جوایز ملی کتاب، برداشته جواد بشری، میلاد عظیمی و وحید عیدگاه طرقبه را از تدریس در دانشگاه تعلیق کرده که روی هم ۳ بار برگزیدۀ جایزه کتاب سال، ۲ بار برگزیده جشنواره شعر فجر و ۳ بار برگزیده جشنواره نقد کتاب شده‌اند. (همه این جوایز را هم وزارت ارشاد برگزار می‌کند.)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸دعوتتان می‌کنم به تماشای این کلیپ ۲۰ دقیقه‌ای. شرحی است که شاگردان یک «استاد» در موردش داده‌اند. کلیپ به مناسب بازنشستگی خانم دکتر پروین پاسالار در فروردین ۱۴۰۲ به همت دکتر فرساد نوری‌زاده و با تدوین بهزاد عزتی آماده شده است و به‌خوبی نشان می‌دهد که تفاوت حضور یا عدم حضور یک استاد واقعی در دانشگاه چیست. @ehsanname
🎞 «چطور زندگی می‌کنی؟» (در اکران جهانی: «پسر و مرغ ماهیخوار») آخرین فیلم هایائو میازاکی، کارگردان و انیمیشین‌ساز بزرگ است که در ۸۲ سالگی میازاکی ساخته شده و دیشب برای اولین بار (در جشنواره تورنتون) اکران شد. فیلم از منتقدان، میانگین نمره ۸۹% گرفت. (+) یک جشن باشکو برای رویاپرداز بزرگ عصر ما. فیلم از روی رمانی ژاپنی با همین نام ساخته شده که به فارسی هم ترجمه شده است @ehsanname
Tavalodi Digar
Forough Farrokhzad
🎧 «تولدی دیگر» شعری که #فروغ_فرخزاد به ابراهیم گلستان (در کتاب: ا. گ.) تقدیم کرده بود، با صدای خودش @ehsanname
احسان‌نامه
📗یکی از بهترین آثار استاد بهرام بیضایی، فیلمنامه «سیاوش‌خوانی» (چاپ اول ۱۳۷۵) است؛ ماجرای گروهی از بازیگران (به قول بیضایی: هنگامه‌سازان) که برای اجرای مراسم سنتی سیاوش‌خوانی به روستایی می‌روند. بین جوان‌های روستا سر سیاوش شدن و سودابه نشدن رقابتی درمی‌گیرد.…
📗 «از کسانی که این ستم برپا می‌کنند کسی سودی نخواهد برد. وگر پرسند این که برپا کرد؟، هر کسی گویند من نکردم. مگر جهانِ خونخوار را می‌رسد گلویی به خون تازه کند.»

▪️فیلمنامه «سیاوش‌خوانی» بهرام بیضایی
خانم اکرم امینی، خبرنگار حوزۀ کتاب و مترجم ادبیات کودک، بعد از دوسال مبارزه با بیماری درگذشت. تسلیت می‌گویم به دختر نازنینش آسمان و به همسرش، محمد آسیابانی عزیز که همین چند وقت پیش داشت از عمل پیوند مغز استخوان می‌گفت. و آخ از آن برق شادی که آن روز در چشمان محمد بود، آخ @ehsanname
بعد از گذشت سه هزار سال از زمان فیثاغورث که کروی بودن زمین همراه با اندازه گیری محیط آن و فاصله اش تا ماه معلوم شد، و بعد از گذشت بیش از چهار قرن از ظهور کپلر کوپرنیک و گالیله، بالاخره، از نظر شرعی هم کروی بودن و هم حرکت زمین، مورد تأیید دانشمندان اهل سنت قرار گرفت. در این کتاب فتوای چندین صفحه ای ناصرالدین البانی در اثبات این دو موضوع از نظر قرآن کریم و دست کم عدم مخالفت با آن و تفسیر برخی از آیات که قبلا ثابت بودن زمین را از آن برداشت می کردند ثابت شده است.
🔸درست است که اینجا همه در همۀ زمینه‌ها صاحبنظر هستند، ولی کافی بود به یکی از شرح‌های پرتعداد حافظ مراجعه می‌کردند و می‌دیدند که هر دو برداشت مطرح‌شده اشتباه و نارساست. برای نمونه از «گنجینه عرفان» دکتر محمد معین، صفحه ۳۶۱ و «حافظ‌نامه» استاد بهاءالدین خرمشاهی، جلد ۱ صفحه ۷۰۸ نقل می‌کنم که خواجه حافظ در این بیت می‌گوید همان‌طور که دیو از کلام حق فراری است، زاهد هم از فهم رندیِ حافظ ناتوان است‌. همین. @ehsanname
❗️این یکی از عجیبترین چیزهایی بود که دیدم. روی جلد شمارۀ جدید از دورۀ نمی‌دانم چندم «همشهری داستان» که انگار ویژه‌نامه‌ای باشد، از ۱۸ اسم دست‌کم نیمی از افراد داستان‌نویس نیستند (و فقط کتاب مصاحبه خاطراتشان را توانستم پیدا کنم). نیمی از اسامی (از جمله ۶ نفر اول، یعنی مهمترین نویسندگان این شماره) هم درگذشته‌اند. یعنی در نیمی از یک مجله داستانی، داستان در کار نیست، در نیم دیگر مطلب تازه. خب، چه اصراری به انتشار است؟ @ehsanname
Forwarded from مقدمه‌ (Amir H. Moghaddam)
حرف‌های «نا حسابی»
امیر هاشمی مقدم
کلیپ زیر را ببینید. ایرج حسابی مدعی است دلیل فتح نشدن قلعه بابک اینست که نگهبانان این قلعه می‌توانستند پرواز کرده و بر سر دشمنان تیر پرتاب کرده و سپس دوباره به قلعه باز گردند! جل‌الخالق! کسی که دارد این سخنان عجیب و غریب که نه تنها در هیچ کتاب معتبر تاریخی، بلکه در هیچ قوطی عطاری هم یافت نمی‌شود بیان می‌کند، هیچ سر رشته و تخصصی در تاریخ ندارد. اما درباره هر موضوعی صحبت می‌کند. شوربختانه در چند هفته گذشته این کلیپ را در چندین صفحه پر بازدید دیدم و برخی از آشنایان هم برایم فرستادند. شما در هیچ یک از منابع معتبر تاریخی (چه آنها که همچون طبری نزدیک به زمان سرخ‌جامگان و بابک خرم‌دین بودند و چه متخصصان تاریخ سرخ‌جامگان در دوره معاصر) چنین اراجیف و سخنان ناحسابی که از زبان آقای ایرج حسابی بیان می‌شود نمی‌یابید.
شوربختانه ایشان استاد بیان ادعاهای عجیب و غریب است. فرزند پروفسور محمود حسابی است و با نگارش کتابی پر از دروغ و جعل واقعیت به‌نام «استاد عشق» که متاسفانه بارها هم تجدید چاپ شد، تقریبا همه افتخارات و اقدامات مهم و مثبت یکصدسال اخیر را به نام پدرش سند زد. حالا هم همه باور کرده‌اند که مثلا بنیان‌گذار دانشگاه تهران پدر ایشان بوده. در حالی‌که در منابع مرتبط و متقن درباره تاریخچه دانشگاه تهران، چنین نقشی برای پروفسور حسابی بیان نشده. یا آنکه پدرش را شخصیت اصلی ملی شدن صنعت نفت می‌داند و در این راه از تخریب تقی‌زاده، مکی و... هم ابایی ندارد. این کتاب ظاهرا بر پایه گفتگوی میان او با پدرش (یعنی یک جور مصاحبه طولانی زندگی‌نامه‌ای) تدوین شده. اما نخست اینکه کسی نمی‌داند واقعا پروفسور حسابی چنین حرف‌های ناحسابی‌ای زده یا آنکه پسرش هر چه خواسته به نام سخنان پدر در این کتاب گنجانده. دوم اینکه چنانچه حتی پروفسور حسابی خودش هم چنین سخنانی گفته باشد، خلاف اسناد و واقعیات تاریخی است و ضمن احترام به جایگاه علمی ایشان، نمی‌توان هر سخنی از وی را پذیرفت.
همچنین است افسانه‌هایی که در این کتاب درباره نوع ارتباط (و نه اصل ارتباط) پدرش با انیشتین، یا درباره دسته چک سفید امضا درون کشوی میز و... آفریده که با ذات نظم و علم در دانشگاه‌های غربی ناهم‌خوان است.
پیشنهاد دوستانه‌ام اینست که هر کلیپ یا نوشتاری که به نظرتان جالب آمد، پیش از اطمینان از صحت و درستی‌اش، با دیگران به اشتراک نگذارید و خودتان هم به سادگی آنرا نپذیرید.
کانال مقدمه
https://www.tg-me.com/moghaddames
خبر آمد که مایکل گمبون، بازیگر ایرلندی، در سن ۸۲سالگی درگذشت. این خبر برای اهالی داستان از آن جهت اهمیت دارد که گمبون نقش پروفسور دامبلدور را در ۶ فیلم از سری هری پاتر (بعد از مرگ ریچارد هریس، بازیگر همین نقش در دو فیلم اول) بازی می‌کرد. مرور دیالوگ‌های مدیر محبوب هاگوارتز برای طرفداران این مجموعه همیشه لذتبخش است:
@ehsanname
🔸«این انتخاب‌های ماست که نشان می‌دهد ما واقعاً چی هستیم، نه توانایی‌های ما.» (هری پاتر و حفره اسرار)
🔹«بسیار مهم است که کسی بجنگد، و دوباره بجنگد و به جنگیدن ادامه بدهد زیرا فقط در این صورت است که می‌تواند پلیدی را دور نگه دارد.» (هری پاتر و شاهزاده دورگه)
🔸«اگر روزی در وضعیتی قرار گرفتید که مجبور بودید بین حقیقت و راحتی یکی را انتخاب کنید، سدریک دیگوری (یکی از دانش‌آموزهای مدرسه که کشته شد) را به خاطر بیاورید.» (هری پاتر و جام آتش)
🔹«شهامت انواع مختلفی دارد. همان‌طور که مقابله با دشمن نیازمند شهامت است، حمایت از دوستان هم نیازمند شهامت هست.» (هری پاتر و سنگ جادو)
🔸«من بیش از اندازه نگرانت بودم. به جای اینکه به آگاه شدن تو از حقیقت اهمیت بدم به خوشحالی تو اهمیت می‌دادم. به شادی تو بیشتر از نقشۀ خودم اهمیت می‌دادم. به جون تو بیشتر از جون همۀ آنهایی اهمیت می‌دادم که در صورت خراب شدن نقشه‌ام ممکن بود از بین برند. به عبارت دیگه، درست همون رفتاری رو در پیش گرفتم که دشمن از ما احمق‌هایی که عشق می‌ورزیم انتظار داره ...» (هری پاتر و محفل ققنوس)
2025/10/26 14:23:49
Back to Top
HTML Embed Code: