📚 همه چیز در مورد سیوپنجمین نمایشگاه کتاب تهران
@ehsanname
🔹نمایشگاه کتاب امسال، از چهارشنبه ۱۹م تا شنبه ۲۹م اردیبهشت در مصلای تهران برگزار میشود. ساعت کاری نمایشگاه ۱۰ تا ۲۰ است که پنجشنبه و جمعه میشود ۱۰ تا ۲۱.
🔸نزدیکترین ایستگاههای مترو برای رفتن به نمایشگاه، ایستگاههای شهید بهشتی (خطهای ۱ و ۳ مترو) و مصلی (خط ۱) هستند.
🔹همزمان، نمایشگاه مجازی (در آدرس book.icfi.ir) هم برپاست که بُن کتاب را فقط میشود در بخش مجازی خرج کرد. (امسال بن کتاب دانشجویی ۷۰۰هزار تومان است که باید خود دانشجو ۴۲۰هزار تومان بدهد و دولت ۲۸۰هزار تومان میگذارد رویش.)
🔸اغلب ناشرانی که پارسال در نمایشگاه شرکت نکردند، به خاطر افت فروش پارسالشان، امسال حضور دارند. ناشران عمومی در شبستان اصلی و ناشران کودک و دانشگاهی در رواقهای جنبی مستقر هستند. (تجربه نشان داده اطلاعرسانی محل استقرار ناشرها، تا چند روز اول خیلی جواب نمیدهد و بهتر است خودتان به صفحات مجازی ناشر مورد نظرتان سر بزنید.)
🔹طبق آمار رسمی رشد متوسط قیمت کتاب در سالهای اخیر، اینطوری بوده: از ۳۶هزار و ۲۰۰ تومان (سال ۱۳۹۹)، ۵۴هزار و ۱۰۰ تومان (سال ۱۴۰۰)، ۸۳هزار و ۳۰۰ تومان (سال ۱۴۰۱)، ۱۲۲هزار و ۴۵۰ تومان (سال ۱۴۰۲) به ۱۷۴هزار و ۵۰۰ تومان (فروردین ۱۴۰۳). این اعداد یعنی که تا میتوانید در نمایشگاه بگردید و کتابهای چاپ سالهای قبل را پیدا کنید.
🔸اگر اهل کتابهای خارجی است، همان روزهای اول به این بخش سر بزنید که قرار است ۴۵ درصد تخفیف (۱۵ درصد ناشر و ۳۰درصد ارشاد) داشته باشد و اگر اینطوری بشود، با فرض محاسبه با ارز روز، قیمت تمامشده از سامانه سنا هم مناسبتر درمیآید.
@ehsanname
@ehsanname
🔹نمایشگاه کتاب امسال، از چهارشنبه ۱۹م تا شنبه ۲۹م اردیبهشت در مصلای تهران برگزار میشود. ساعت کاری نمایشگاه ۱۰ تا ۲۰ است که پنجشنبه و جمعه میشود ۱۰ تا ۲۱.
🔸نزدیکترین ایستگاههای مترو برای رفتن به نمایشگاه، ایستگاههای شهید بهشتی (خطهای ۱ و ۳ مترو) و مصلی (خط ۱) هستند.
🔹همزمان، نمایشگاه مجازی (در آدرس book.icfi.ir) هم برپاست که بُن کتاب را فقط میشود در بخش مجازی خرج کرد. (امسال بن کتاب دانشجویی ۷۰۰هزار تومان است که باید خود دانشجو ۴۲۰هزار تومان بدهد و دولت ۲۸۰هزار تومان میگذارد رویش.)
🔸اغلب ناشرانی که پارسال در نمایشگاه شرکت نکردند، به خاطر افت فروش پارسالشان، امسال حضور دارند. ناشران عمومی در شبستان اصلی و ناشران کودک و دانشگاهی در رواقهای جنبی مستقر هستند. (تجربه نشان داده اطلاعرسانی محل استقرار ناشرها، تا چند روز اول خیلی جواب نمیدهد و بهتر است خودتان به صفحات مجازی ناشر مورد نظرتان سر بزنید.)
🔹طبق آمار رسمی رشد متوسط قیمت کتاب در سالهای اخیر، اینطوری بوده: از ۳۶هزار و ۲۰۰ تومان (سال ۱۳۹۹)، ۵۴هزار و ۱۰۰ تومان (سال ۱۴۰۰)، ۸۳هزار و ۳۰۰ تومان (سال ۱۴۰۱)، ۱۲۲هزار و ۴۵۰ تومان (سال ۱۴۰۲) به ۱۷۴هزار و ۵۰۰ تومان (فروردین ۱۴۰۳). این اعداد یعنی که تا میتوانید در نمایشگاه بگردید و کتابهای چاپ سالهای قبل را پیدا کنید.
🔸اگر اهل کتابهای خارجی است، همان روزهای اول به این بخش سر بزنید که قرار است ۴۵ درصد تخفیف (۱۵ درصد ناشر و ۳۰درصد ارشاد) داشته باشد و اگر اینطوری بشود، با فرض محاسبه با ارز روز، قیمت تمامشده از سامانه سنا هم مناسبتر درمیآید.
@ehsanname
➖در خبرها بود که امروز در نماز جمعۀ شهر مشهد، دیار فردوسی، برای موضوع حجاب به شاهنامه استناد کرده و از قول منیژه «به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی» شاهد آوردهاند (+).
📗 بیت مورد اشاره چنین است: «منیژه منم دختِ افراسیاب/ برهنه ندیدی مرا آفتاب» (تصحیح خالقی مطلق، ج ۳، ص ۳۷۳، بیت ۹۴۰) که در تصحیح دیگری، حتی یک مرحله از این هم محجبهتر شده و به این شکل نقل شده است: ««منیژه منم دختِ افراسیاب/ برهنه ندیدی رُخَم آفتاب» (تصحیح دانشمندان روسی معروف به چاپ مسکو، ج ۵، ص ۶۵، بیت ۹۷۴). این را منیژه وقتی شکایت به پیش رستم برده گفته است. ولی چی شد که کار به گریه و زاری پیش رستم رسید؟
📖 داستان میگوید وقتی بیژن برای دفع آفت گرازهای وحشی از مزارع کشاورزان به حدود مرز ایران و توران رفته بود، سر از جشنگاه منیژه، دختر افراسیاب و شاهزادۀ سرزمین توران درآورد. بهار بود و جوانی، دختر و پسر به دیدار هم دل از دست دادند و سه روز و سه شب با هم گذراندند. منیژه که دیگر راضی به جدایی از بیژن نبود، داروی هوشبَر در جام بیژن ریخت و او را مخفیانه با خود به کاخش برد. بیژن در کاخ منیژه به هوش آمد و چارهای جز عشرت با منیژه به ذهنش نرسید. سر و صدای جشنهای این دو بزرگوار به حدی بود که عموی منیژه حساس شد و مامورها ریختند به خانۀ دختر و بیژن را برهنه دستگیر کردند. افراسیاب اول میخواست بیژن را بکشد، ولی از ترس راه افتادن جنگ، در نهایت بیژن را در قعر چاهی به بند کشیدند. منیژه هم از خاندانش طرد شد و روزها با گدایی لقمه نانی تهیه میکرد سر چاه میبرد. اینجاست که رستم وارد قصه میشود. پهلوان برای پیدا کردن بیژن، با جامۀ مبدل به توران میرود و منیژه که شنیده بازرگانی ایرانی آمده سراغش میرود. رستم از او نام و نشان میپرسد و منیژه میگوید حاجآقا! من را که به این وضع میبینید، زمانی برای خودم کسی بودم و آفتاب مهتابندیده بودم! ... خلاصه اینطوری.
@ehsanname
⬅️ لینک داستان بیژن و منیژه در گنجور که مطابق چاپ مسکو است.
📗 بیت مورد اشاره چنین است: «منیژه منم دختِ افراسیاب/ برهنه ندیدی مرا آفتاب» (تصحیح خالقی مطلق، ج ۳، ص ۳۷۳، بیت ۹۴۰) که در تصحیح دیگری، حتی یک مرحله از این هم محجبهتر شده و به این شکل نقل شده است: ««منیژه منم دختِ افراسیاب/ برهنه ندیدی رُخَم آفتاب» (تصحیح دانشمندان روسی معروف به چاپ مسکو، ج ۵، ص ۶۵، بیت ۹۷۴). این را منیژه وقتی شکایت به پیش رستم برده گفته است. ولی چی شد که کار به گریه و زاری پیش رستم رسید؟
📖 داستان میگوید وقتی بیژن برای دفع آفت گرازهای وحشی از مزارع کشاورزان به حدود مرز ایران و توران رفته بود، سر از جشنگاه منیژه، دختر افراسیاب و شاهزادۀ سرزمین توران درآورد. بهار بود و جوانی، دختر و پسر به دیدار هم دل از دست دادند و سه روز و سه شب با هم گذراندند. منیژه که دیگر راضی به جدایی از بیژن نبود، داروی هوشبَر در جام بیژن ریخت و او را مخفیانه با خود به کاخش برد. بیژن در کاخ منیژه به هوش آمد و چارهای جز عشرت با منیژه به ذهنش نرسید. سر و صدای جشنهای این دو بزرگوار به حدی بود که عموی منیژه حساس شد و مامورها ریختند به خانۀ دختر و بیژن را برهنه دستگیر کردند. افراسیاب اول میخواست بیژن را بکشد، ولی از ترس راه افتادن جنگ، در نهایت بیژن را در قعر چاهی به بند کشیدند. منیژه هم از خاندانش طرد شد و روزها با گدایی لقمه نانی تهیه میکرد سر چاه میبرد. اینجاست که رستم وارد قصه میشود. پهلوان برای پیدا کردن بیژن، با جامۀ مبدل به توران میرود و منیژه که شنیده بازرگانی ایرانی آمده سراغش میرود. رستم از او نام و نشان میپرسد و منیژه میگوید حاجآقا! من را که به این وضع میبینید، زمانی برای خودم کسی بودم و آفتاب مهتابندیده بودم! ... خلاصه اینطوری.
@ehsanname
⬅️ لینک داستان بیژن و منیژه در گنجور که مطابق چاپ مسکو است.
🔸ایندیپندنت - پلیس نیویورک پیدا کردن نسخهای از کتاب «تروریسم: مقدمهای کوتاه» (از مجموعۀ A Very Short Introduction آکسفورد) در دانشگاه کلمبیا را به عنوان سند آشوبگری دانشجویان حامی فلسطین معرفی کرده؛ ملت هم در مجازی ماجرا را دست گرفتهاند که ای وای، کتاب توی دانشگاه؟! آخ آخ آخ! @ehsanname
Khiale Khame Palange Man
Hosein Monzavi
🎧 شانزدهم اردیبهشت امسال، بیستمین سالگرد درگذشت #حسین_منزوی، غزلسرای بزرگ روزگار ماست. یکی از معروفترین غزلهای آقای شاعر را با صدای خودش بشنویم.
@ehsanname
خیالِ خامِ پلنگِ من، به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگِ من - دلِ مغرورم - پرید و پنجه به خالی زد
که عشق - ماهِ بلندِ من - ورای دست رسیدن بود ...
@ehsanname
خیالِ خامِ پلنگِ من، به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگِ من - دلِ مغرورم - پرید و پنجه به خالی زد
که عشق - ماهِ بلندِ من - ورای دست رسیدن بود ...
➖خانم شراره رضوی، نویسندۀ وبلاگ «ویولت» و یکی از چهرههای عصر طلایی وبلاگنویسی فارسی، درگذشت. او برای شانزده سال (دی ۱۳۸۲ تا دی ۱۳۹۷) در وبلاگش از گذران با بیماری ام.اس نوشت و ستایشگر پرشور زندگی ماند. این اواخر هم که دیگر نمیتوانست بنویسد، در تلگرام و اینستاگرام به همان سبک با مخاطبانش سخن میگفت. خاک بر او خوش باد که از مظاهر امید در روزگار ما بود @ehsanname
📚امروز نمایشگاه کتاب تهران شروع به کار میکند. دیدم ناشر معروفی اعلام کرده که در نمایشگاه شرکت نمیکند، چون «اگر به منافع بلندمدت و توسعۀ پایدار فرهنگی توجه نکنیم و آن را فدای سود کوتاهمدت خود کنیم» تخفیفهای نمایشگاهی باعث تضعیف یا حتی تعطیلی کتابفروشیها میشود. در ادامۀ همین متن، ناشر اعلام کرده که مخاطبانش هیچ نگران نباشند چون در ایام نمایشگاه خودش در سایتش، کتابهایش را با ۱۵ درصد تخفیف ارائه میکند! خلاصه که چنین روزگاری.
💵 قرار است نقاشی اصلیِ طرح جلد «هری پاتر و سنگ جادو» (اولین جلد از هری پاترها که ژوئن ۱۹۹۷ منتشر شد) در حراجی ساتبی فروش برود و حدس بزنید چقدر؟ با قیمت تخمینی ۶۰۰هزار دلار. این نقاشی قبلاً و در سال ۲۰۰۱ هم حراج شده بود که آن موقع ۱۰۶هزار دلار فروش رفت. رکورد فروش یک محصول هری پاتری، یکی از ۵۰۰ نسخۀ چاپ اول همین کتاب به ۴۲۱هزار دلار است. (+) @ehsanname
💵 حدس میزنید بالاترین رکورد یک تابلوی نقاشی در ایران چقدر است؟ اینجا نقاشیهای #سهراب_سپهری رکورددار هستند. در فروش بهمن ۱۴۰۲ حراج تهران، تابلوی بدون عنوانی از سری تنۀ درختان (بالایی) به قیمت ۲۲ میلیارد و ۴۴۰ میلیون تومان و در فروش تیر ۱۴۰۲ حراج تهران، تابلوی نقاشی ژاپنی (پایینی) سهراب ۲۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان چکش خوردند. (+ و +) @ehsanname
🔺صفهایی برای خرید کتاب با امضای دکتر ظریف (کتاب خاطرات «پایاب شکیبایی») و عادل فردوسیپور («هنر شفاف اندیشیدن» و «هنر خوب زندگی کردن») در نمایشگاه کتاب، جمعه ۲۱ اردیبهشت (از خبرآنلاین) @ehsanname
🗓 ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت عالیجناب فردوسی است. این جام سفالی از عصر سلجوقی که در کاشان ساخته شده و امروزه در گالری فریر (موزه اسمیتسونین) واشنگتن نگهداری میشود، یکی از نمونههای تاثیرات «شاهنامه» بر هنر ایران است. روی این جام تصاویری در سه ردیف، مثل یک کتاب کمیک، داستان بیژن و منیژه را روایت میکنند. در این نما، عشرت بیژن و منیژه و نیز به چاه افتادن بیژن پیداست @ehsanname
Forwarded from احساننامه
🗓احسان رضایی: روز ۲۵ اردیبهشت به نام شاعر بزرگ ما، فردوسی بزرگ است. کسی که فقط و فقط با یک کتاب، یعنی «شاهنامه» توانست به جایگاهی برسد که دیگران با آثار متعدد نتوانستهاند به آن نزدیک هم بشوند. شاعران بزرگ بعدی بارها و بارها از فردوسی و هنرش به نیکی و عظمت یاد کردهاند که شاید بهترینش این قطعۀ منسوب به انوری باشد:
آفرین بر روان فردوسی
آن سخنآفرین فرخنده
او نه استاد بود و ما شاگرد
او خداوند بود و ما بنده
اما فردوسی چطور توانست به این جایگاه یگانه برسد؟ استادان ادبیات در پاسخ به این سوال، جوابهای مختلفی دادهاند و از حکمت و هنر فردوسی گفتهاند. بگذارید من هم یک نکتۀ آماری بگویم. میدانیم که فردوسی سرودن «شاهنامه» را ظرف ۳۰ سال به انجام رساند. این عدد ۳۰ را هم خود شاعر گفته («بسی رنج بردم در این سال سی») و هم شواهد بیرونی تایید میکنند. سرودن «شاهنامه» و تبدیل قصههای ایران باستان به نظم را اول دقیقی، دوست فردوسی به عهده داشته. این وظیفه را دولت سامانی به او محول کرده بود. دقیقی حدود هزار بیت که دربارهٔ پادشاهی گشتاسپ و ظهور زرتشت و تاختن ارجاسپ به ایران است را میسراید، اما بعد در سال ۳۶۹ قمری، در حادثهای به قتل میرسد. فردوسی بعد از کشته شدن دقیقیِ شاعر انجام کار ناتمام او را برعهده میگیرد. فردوسی آخر «شاهنامه» که از ۷۱سالگی خود میگوید، تاریخ پایان کتاب را اینطور قید میکند:
سر آمد کنون قصهٔ یزدگرد
به ماهِ سفندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهانداورِ کردگار
از این پس نمیرم که من زندهام
که تخمِ سخن را پراگندهام
در ایران باستان، هر روز از ماه اسمی داشته که به جای عدد، آن روز را با اسمش میشناختند. مثلاً روز ۱۱ ماه به اسم خور (آفتاب) بوده و روز ۱۲ به اسم ماه. روز اِرد، ۲۵م ماه است. پس پایان کار بزرگ فردوسی، روز «اِرد» از ماه اسفند سال ۴۰۰ (پنج هشتاد بار) هجری است، که میشود همان ۳۰ سال کار. حالا حجم کار چقدر بوده؟
از قدیم معروف بود که «شاهنامه» ۶۰هزار بیت دارد و محمود غزنوی هم اول به فردوسی ۶۰هزار سکه نقره داد که باعث رنجش او شد، با این وجود قدیمیترین دستنویسهای کامل شاهنامه حدود ۵۰هزار بیت دارند (مثلاً شاهنامهٔ لندن، مورخ ۶۷۵ هجری ۴۹٬۶۱۸ بیت دارد) و تصحیح «شاهنامه» خالقی مطلق هم شامل ۴۹٬۵۳۰ بیت است. ما برای سهولت حساب و کتاب همان ۶۰هزار را فرض میگیریم. این عدد را اگر تقسیم به ۳۰ سال کنیم و نتیجه را هم به ۳۶۵ بخش کنیم، میانگین بیتهای سرودهشده در هر روز از این ۳۰سال کار به دست میآید: عدد حیرتانگیز روزی ۵ونیم بیت. آیا طبع استاد بزرگ، فقط روزی این قدر میتوانسته بسراید؟ طبیعی است که نه. این عدد، چیز دیگری به ما میگوید.
صرف ۳۰ سال از عمر برای ۵۰ یا ۶۰هزار بیت یعنی تلاش خستگیناپذیر برای ارتقای مداوم خود. طبق همان حساب و کتاب بالا، فردوسی برای هر یک بیت از «شاهنامه» به طور متوسط ۴ساعت و ۳۳ دقیقه زمان گذاشته و بیت به بیت کارش را بارها و بارها بازبینی و بررسی کرده. طبیعی است که چنین دقت و تعهدی برای کار، نتیجه هم میدهد. فرمول موفقیت، همان هزار سال پیش هم مداومت و پیشکار بوده.
@ehsanname
📌این یادداشت در روزنامه اعتماد منتشر شده است
آفرین بر روان فردوسی
آن سخنآفرین فرخنده
او نه استاد بود و ما شاگرد
او خداوند بود و ما بنده
اما فردوسی چطور توانست به این جایگاه یگانه برسد؟ استادان ادبیات در پاسخ به این سوال، جوابهای مختلفی دادهاند و از حکمت و هنر فردوسی گفتهاند. بگذارید من هم یک نکتۀ آماری بگویم. میدانیم که فردوسی سرودن «شاهنامه» را ظرف ۳۰ سال به انجام رساند. این عدد ۳۰ را هم خود شاعر گفته («بسی رنج بردم در این سال سی») و هم شواهد بیرونی تایید میکنند. سرودن «شاهنامه» و تبدیل قصههای ایران باستان به نظم را اول دقیقی، دوست فردوسی به عهده داشته. این وظیفه را دولت سامانی به او محول کرده بود. دقیقی حدود هزار بیت که دربارهٔ پادشاهی گشتاسپ و ظهور زرتشت و تاختن ارجاسپ به ایران است را میسراید، اما بعد در سال ۳۶۹ قمری، در حادثهای به قتل میرسد. فردوسی بعد از کشته شدن دقیقیِ شاعر انجام کار ناتمام او را برعهده میگیرد. فردوسی آخر «شاهنامه» که از ۷۱سالگی خود میگوید، تاریخ پایان کتاب را اینطور قید میکند:
سر آمد کنون قصهٔ یزدگرد
به ماهِ سفندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهانداورِ کردگار
از این پس نمیرم که من زندهام
که تخمِ سخن را پراگندهام
در ایران باستان، هر روز از ماه اسمی داشته که به جای عدد، آن روز را با اسمش میشناختند. مثلاً روز ۱۱ ماه به اسم خور (آفتاب) بوده و روز ۱۲ به اسم ماه. روز اِرد، ۲۵م ماه است. پس پایان کار بزرگ فردوسی، روز «اِرد» از ماه اسفند سال ۴۰۰ (پنج هشتاد بار) هجری است، که میشود همان ۳۰ سال کار. حالا حجم کار چقدر بوده؟
از قدیم معروف بود که «شاهنامه» ۶۰هزار بیت دارد و محمود غزنوی هم اول به فردوسی ۶۰هزار سکه نقره داد که باعث رنجش او شد، با این وجود قدیمیترین دستنویسهای کامل شاهنامه حدود ۵۰هزار بیت دارند (مثلاً شاهنامهٔ لندن، مورخ ۶۷۵ هجری ۴۹٬۶۱۸ بیت دارد) و تصحیح «شاهنامه» خالقی مطلق هم شامل ۴۹٬۵۳۰ بیت است. ما برای سهولت حساب و کتاب همان ۶۰هزار را فرض میگیریم. این عدد را اگر تقسیم به ۳۰ سال کنیم و نتیجه را هم به ۳۶۵ بخش کنیم، میانگین بیتهای سرودهشده در هر روز از این ۳۰سال کار به دست میآید: عدد حیرتانگیز روزی ۵ونیم بیت. آیا طبع استاد بزرگ، فقط روزی این قدر میتوانسته بسراید؟ طبیعی است که نه. این عدد، چیز دیگری به ما میگوید.
صرف ۳۰ سال از عمر برای ۵۰ یا ۶۰هزار بیت یعنی تلاش خستگیناپذیر برای ارتقای مداوم خود. طبق همان حساب و کتاب بالا، فردوسی برای هر یک بیت از «شاهنامه» به طور متوسط ۴ساعت و ۳۳ دقیقه زمان گذاشته و بیت به بیت کارش را بارها و بارها بازبینی و بررسی کرده. طبیعی است که چنین دقت و تعهدی برای کار، نتیجه هم میدهد. فرمول موفقیت، همان هزار سال پیش هم مداومت و پیشکار بوده.
@ehsanname
📌این یادداشت در روزنامه اعتماد منتشر شده است
اگر هنوز به نمایشگاه کتاب سر نزدید، فرصت باقی است. این هم کتابهای موجود از من، در نمایشگاه کتاب امسال:
📓آداب کتابخواری
📍شبستان، راهرو ۲۴، غرفه ۵۴۱، موسسه جامجم
🔗 لینک خرید در نمایشگاه کتاب مجازی
📔باغ وحش اساطیر
📍شبستان، انتهای راهرو ۲۱، انتشارات امیرکبیر
📕کتابهای تاریخساز
📍شبستان، راهرو ۱۰/۱ (روبروی راهرو ۱۴و۱۵)، غرفه ۲۰۸، نشر سایان
📍بخش کودک (رواق)، راهرو ۵، غرفه ۷۰، نشر سایان
🔗 لینک خرید در نمایشگاه کتاب مجازی
📗نویسندگان تاریخساز
📍شبستان، راهرو ۱۰/۱، غرفه ۲۰۸، نشر سایان
📍بخش کودک (رواق)، راهرو ۵، غرفه ۷۰، نشر سایان
🔗 لینک خرید در نمایشگاه کتاب مجازی
📚مجموعه ۴ جلدی تاریخ مصور ایران باستان
📍شبستان، راهرو ۱۰/۱، غرفه ۲۰۸، نشر سایان
📍بخش کودک (رواق)، راهرو ۵، غرفه ۷۰، نشر سایان
🔗 لینک خرید در نمایشگاه کتاب مجازی
@ehsanname
📓آداب کتابخواری
📍شبستان، راهرو ۲۴، غرفه ۵۴۱، موسسه جامجم
🔗 لینک خرید در نمایشگاه کتاب مجازی
📔باغ وحش اساطیر
📍شبستان، انتهای راهرو ۲۱، انتشارات امیرکبیر
📕کتابهای تاریخساز
📍شبستان، راهرو ۱۰/۱ (روبروی راهرو ۱۴و۱۵)، غرفه ۲۰۸، نشر سایان
📍بخش کودک (رواق)، راهرو ۵، غرفه ۷۰، نشر سایان
🔗 لینک خرید در نمایشگاه کتاب مجازی
📗نویسندگان تاریخساز
📍شبستان، راهرو ۱۰/۱، غرفه ۲۰۸، نشر سایان
📍بخش کودک (رواق)، راهرو ۵، غرفه ۷۰، نشر سایان
🔗 لینک خرید در نمایشگاه کتاب مجازی
📚مجموعه ۴ جلدی تاریخ مصور ایران باستان
📍شبستان، راهرو ۱۰/۱، غرفه ۲۰۸، نشر سایان
📍بخش کودک (رواق)، راهرو ۵، غرفه ۷۰، نشر سایان
🔗 لینک خرید در نمایشگاه کتاب مجازی
@ehsanname
📚 کتابدرمانی؛ یا چطور کتاب خواندن حالمان را بهتر میکند؟
@ehsanname
در نمایشگاه کتاب امسال، فرصتی شد تا در جوار دو دوست دانشورم، دکتر حمیدرضا نمازی و دکتر یاسر مالی در مورد تاثیرات روانی خواندن صحبت کنیم. به گمانم گفتگوی بسیار خوبی شد که از تاریخچۀ کتاب درمانی (بیبلیوتراپی) شروع شده، به بررسی مکانیسمهای مختلف آن پرداخته و در نهایت به جواب این سوال همیشگی رسید که: حالا چی بخوانیم؟ بحث جالبی است که پیشنهاد میکنم گوش دهید.
@ehsanname
در نمایشگاه کتاب امسال، فرصتی شد تا در جوار دو دوست دانشورم، دکتر حمیدرضا نمازی و دکتر یاسر مالی در مورد تاثیرات روانی خواندن صحبت کنیم. به گمانم گفتگوی بسیار خوبی شد که از تاریخچۀ کتاب درمانی (بیبلیوتراپی) شروع شده، به بررسی مکانیسمهای مختلف آن پرداخته و در نهایت به جواب این سوال همیشگی رسید که: حالا چی بخوانیم؟ بحث جالبی است که پیشنهاد میکنم گوش دهید.
Audio
🎧کتابدرمانی؛ یا چطور کتاب خواندن حالمان را بهتر میکند؟
@ehsanname
گفتگوی جمعی دکتر حمیدرضا نمازی، دکتر یاسر مالی و احسان رضایی در نمایشگاه کتاب تهران (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳)
@ehsanname
گفتگوی جمعی دکتر حمیدرضا نمازی، دکتر یاسر مالی و احسان رضایی در نمایشگاه کتاب تهران (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳)
🔶اخیراً فردی ناشناس، مجموعهای از تصاویر تاریخی کاخ گلستان را در فضای مجازی منتشر کرده که با توجه به سختی دسترسی به آرشیوهای این مجموعه، اتفاق بسیار مهمی است. در این فایلها (با کسر موارد تکراری و توضیحات آلبومها) ۳۱۰۰ عکس از ۷۶ آلبوم وجود دارد. البته که تعداد تصاویر آلبومخانۀ کاخ گلستان بسیار بیشتر از اینهاست. (به روایت کتاب «کاخ گلستان آلبومخانه»، محمدحسن سمسار و فاطمه سراییان، ۱۳۸۲، صفحه ۴۳۳ کاخ گلستان ۱۰۴۰ آلبوم قدیمی دارد با ۴۰۰۰ قطعه عکس منفرد که از آنها ۳۰۰ آلبوم جدید ساختهاند. در این کتاب تصاویری از چند آلبوم نظیر آلبوم ۳۶۲ از زنان حرمسرا هم آمده که در فایلهای آپلودی نیست. در واکنش کاخ گلستان هم که گفته شده خودمان قصد انتشار این تصاویر را داشتیم، حرف با اینکه این مجموعه «بخش کوچکی از آلبوم عکسهای تاریخی» است شروع شده.) کیفیت اسکن این تصاویر همگی یکدست نیست و در بسیاری از موارد، توضیحات پایین عکسها ناخواناست. با این حال همین مقدار هم بسیار بسیار مغتنم است: دریچهای گشوده بر چیزی دیگر.
بیشتر این تصاویر، پرترههای اشخاص و رجال قاجاری (بیشتر از همه ناصرالدین شاه) و در درجۀ بعدی، تصویر عمارتها و مناظر شهری است. از این جهت، این مجموعه کمک بزرگی برای پژوهشگران تاریخ معماری است، چون هم تصاویر بسیاری از بناهای باستانی در اواخر قاجار در این مجموعه است و هم جزئیات بسیاری از معماری قاجاری. (برای نمونه در آلبوم ۱۸۸ مراحل ساخت شمسالعماره و در آلبوم ۱۲۳۸ ساخت یک سد خاکی تصویر شده است). تصاویر فقط منحصر به تهران نیست و عکسهای زیادی از شهرستانهای ایران، عتبات عراق و حتی شهرهای اروپایی هم در این مجموعه دیده میشود (یادگار سفرهای خارجی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه). برای پژوهشگر تاریخ اجتماعی هم این مجموعه چیزهایی دارد و مناسک محرم، نوروز، نیمه شعبان، جشن آشپزان و ... را میتوان تماشا کرد، هرچند در این مورد توجه و دقت عکاسان به اندازۀ علاقه آنها به معماری نیست. یک نکتۀ جالب دیگر این مجموعه، داشتن تصاویری از تنوع زیستی ایران است که از علاقه ناصرالدین شاه به شکار میآید. در این مجموعه انواع قوچها و کلهای مناطق مختلف، چند نوع گربه، ببر مازندران، فیل و حتی یک نمونه از ماهیهای خزر (در آلبوم ۲۲۰) عکاسی شدهاند.
@ehsanname
🔻در این پایین، انتخابهای من از مجموعه عکسهای لو رفتۀ کاخ گلستان را ببینید.
بیشتر این تصاویر، پرترههای اشخاص و رجال قاجاری (بیشتر از همه ناصرالدین شاه) و در درجۀ بعدی، تصویر عمارتها و مناظر شهری است. از این جهت، این مجموعه کمک بزرگی برای پژوهشگران تاریخ معماری است، چون هم تصاویر بسیاری از بناهای باستانی در اواخر قاجار در این مجموعه است و هم جزئیات بسیاری از معماری قاجاری. (برای نمونه در آلبوم ۱۸۸ مراحل ساخت شمسالعماره و در آلبوم ۱۲۳۸ ساخت یک سد خاکی تصویر شده است). تصاویر فقط منحصر به تهران نیست و عکسهای زیادی از شهرستانهای ایران، عتبات عراق و حتی شهرهای اروپایی هم در این مجموعه دیده میشود (یادگار سفرهای خارجی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه). برای پژوهشگر تاریخ اجتماعی هم این مجموعه چیزهایی دارد و مناسک محرم، نوروز، نیمه شعبان، جشن آشپزان و ... را میتوان تماشا کرد، هرچند در این مورد توجه و دقت عکاسان به اندازۀ علاقه آنها به معماری نیست. یک نکتۀ جالب دیگر این مجموعه، داشتن تصاویری از تنوع زیستی ایران است که از علاقه ناصرالدین شاه به شکار میآید. در این مجموعه انواع قوچها و کلهای مناطق مختلف، چند نوع گربه، ببر مازندران، فیل و حتی یک نمونه از ماهیهای خزر (در آلبوم ۲۲۰) عکاسی شدهاند.
@ehsanname
🔻در این پایین، انتخابهای من از مجموعه عکسهای لو رفتۀ کاخ گلستان را ببینید.
📸 گروهی از بازیگرها و مقلدها در شهر ساری که سه نفر جلویی ماسک دیو دارند (از آلبوم ۱۷۶ کاخ گلستان) @ehsanname
📸 ازدحام کالسکههای سفرای خارجی در میدان توپخانه که برای مراسم سلام نوروز ۱۲۶۹ (۱۳۰۷ قمری) و تبریک عید به شاه آمدهاند (از آلبوم ۱۴۸ کاخ گلستان) @ehsanname
📸 صدراعظم و باقی دولتمردان در حال کمک برای آمادهسازی آش نذری ناصرالدین شاه (از آلبوم ۱۰۸ کاخ گلستان) @ehsanname
