احساننامه
💔لحظۀ انفجار بیروت از نگاه دوربین یک فیلمبردار مراسم عروسی. فضای کلی تصویر، ترکیب زیبایی و انهدام و اندوه، شبیه شعرهای #نزار_قبانی است. نزار قبانی خودش هم زخمخوردۀ یکی از این انفجارها بود. بلقیس الراوی، همسر و محبوبِ شعرهای عاشقانهاش، در حادثۀ بمبگذاری…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹یک فیلم کوتاه غمگین: دوربین از دخترکی که جارو به دست گرفته و به بزرگترها کمک میکند، به انفجار مهیب بمبها در ضاحیه میرود و صدای جیغ و وحشت. بیروت، دریغا که سالهاست همین است: مخلوطی از رنج و زیبایی. (ویدیو از اینجا)
📊سهم زبان فارسی از تولید محتوای شبکۀ جهانی اینترنت، باز هم آب رفت. سهسال پیش ۳.۴ درصد محتوای وب به فارسی بود و زبان ما (بعد از انگلیسی، روسی، ترکی و اسپانیولی) پنجمین زبان کاربران اینترنت به حساب میآمد. دوسال قبل این نسبت شد ۲.۶ درصد و آلمانی، فرانسوی و ژاپنی از فارسی جلو زدند. پارسال فقط ۱.۶ درصد از محتوای وب فارسی بود و بالاخره امسال سهم فارسی از شبکه جهانی اینترنت به ۱.۳ درصد رسیده است. در حال حاضر، فارسی زبان دهم وب و زبان نوزدهم ویکیپدیا است.
@ehsanname
کارشناسها دلیل این اتفاق را وضعیت فیلتر اینترنت، تحریمهای بیرونی و نیز سیاست محدود کردن دسترسی به بسیاری از سایتهای فارسی از داخل ایران (iran access) میدانند. جورج اورول در مقاله معروف «سیاست و زبان انگلیسی» نوشته بود: در نهایت مسایل سیاسی و
اقتصادی به زبان آسیب میرسانند، نه غلطنویسی.
@ehsanname
کارشناسها دلیل این اتفاق را وضعیت فیلتر اینترنت، تحریمهای بیرونی و نیز سیاست محدود کردن دسترسی به بسیاری از سایتهای فارسی از داخل ایران (iran access) میدانند. جورج اورول در مقاله معروف «سیاست و زبان انگلیسی» نوشته بود: در نهایت مسایل سیاسی و
اقتصادی به زبان آسیب میرسانند، نه غلطنویسی.
📚از خانم هان کانگ، داستاننویس اهل کره جنوبی که برندۀ نوبل ادبی ۲۰۲۴ شد سه رمان به فارسی ترجمه شده است (همگی با ترجمههای مکرر) که راستش بهشخصه خواندن هیچ کدام را نتوانستم به پایان ببرم. البته «گیاهخوار» ایدۀ جدید و خوبی دارد ولی به گمانم از اواخر متن، داستان رها شده است. این کتابها برای کسانی که طرفدار «قصه» و ماجرا هستند، جذابیت چندانی ندارد و مناسب کسانی است که از استعاره و بازی ذهنی و سفر بین صفحۀ سفید و شهر پوشیده در برف برای تأمل در معنای سفیدی و این قبیل روشنفکربازیها لذت میبرند. نوبل که در سالهای جدید سعی کرده دایره شمولش را گسترده کند و به داستان کوتاه، ترانه، گزارش و جستار هم جایزه داده، امسال به قول خودشان به «نثر شاعرانه» نوبل دادند @ehsanname
احساننامه
📚از خانم هان کانگ، داستاننویس اهل کره جنوبی که برندۀ نوبل ادبی ۲۰۲۴ شد سه رمان به فارسی ترجمه شده است (همگی با ترجمههای مکرر) که راستش بهشخصه خواندن هیچ کدام را نتوانستم به پایان ببرم. البته «گیاهخوار» ایدۀ جدید و خوبی دارد ولی به گمانم از اواخر متن، داستان…
⬆️⬆️⬆️ بازتاب: دوست بسیاردانم، دکتر یاسر مالی یادآور شدند که ماجرای برندۀ مشترک نوبل فیزیک امسال، جفری هینتون، به مراتب داستانیتر و جذابتر از نوبل ادبی امسال است و میشود از دلش یک (بلکه شاید هم چند) رمان جذاب درآورد:
هینتون نوه نوه نوۀ جورج بول (مبدع جبر بول) و از خاندان ریاضیدانها و دانشمندهای بزرگ است. و از طرف دیگر فامیل جورج اورست (نامگذار قله اورست) هم هست. همسر جورج بول، مری «اورست» بول (برادرزادۀ همان جورج اورستِ مذکور) بود که خودش هم ریاضیدان و از مثالهای محبوب فمینیستهاست. ظاهرا آن رسم شکلهایی که توی امتحانهای ریاضی بهمون میدادند، سرکار خانم جزء مبتکرانش بوده.
مری اورست و جورج بول پنج تا دختر داشتند که همگی معروف و برجسته هستند: یکیشان استاد هندسۀ چهاربعدی بوده، یکیشان همان اتل لیلیان ووینچ هست (به خاطر ازدواج با یک انقلابی لهستانی) که رمان «خرمگس» معروف را نوشت، یکی مادر جی آی تیلور ریاضیدان هست، یکی شیمیدان شد و اولین عضو زن هیات علمی موسسه شیمی انگلستان بود، و یکی با هینتونِ ریاضیدان که داستانهای علمی تخیلی هم مینوشت (بابای بابابزرگ بابابزرگ همین برنده نوبل امسال) ازدواج کرد.
در مورد جفری هینتون نوشتهاند که پدرخواندۀ هوش مصنوعی است. جالب است که خود «جبر بول» پایۀ علوم کامپیوتر محسوب میشود و حالا نوه نوه نوهاش شدهاست پدرخوانده هوش مصنوعی.
@ehsanname
هینتون نوه نوه نوۀ جورج بول (مبدع جبر بول) و از خاندان ریاضیدانها و دانشمندهای بزرگ است. و از طرف دیگر فامیل جورج اورست (نامگذار قله اورست) هم هست. همسر جورج بول، مری «اورست» بول (برادرزادۀ همان جورج اورستِ مذکور) بود که خودش هم ریاضیدان و از مثالهای محبوب فمینیستهاست. ظاهرا آن رسم شکلهایی که توی امتحانهای ریاضی بهمون میدادند، سرکار خانم جزء مبتکرانش بوده.
مری اورست و جورج بول پنج تا دختر داشتند که همگی معروف و برجسته هستند: یکیشان استاد هندسۀ چهاربعدی بوده، یکیشان همان اتل لیلیان ووینچ هست (به خاطر ازدواج با یک انقلابی لهستانی) که رمان «خرمگس» معروف را نوشت، یکی مادر جی آی تیلور ریاضیدان هست، یکی شیمیدان شد و اولین عضو زن هیات علمی موسسه شیمی انگلستان بود، و یکی با هینتونِ ریاضیدان که داستانهای علمی تخیلی هم مینوشت (بابای بابابزرگ بابابزرگ همین برنده نوبل امسال) ازدواج کرد.
در مورد جفری هینتون نوشتهاند که پدرخواندۀ هوش مصنوعی است. جالب است که خود «جبر بول» پایۀ علوم کامپیوتر محسوب میشود و حالا نوه نوه نوهاش شدهاست پدرخوانده هوش مصنوعی.
@ehsanname
📚 دارن عجماوغلو، جمیز ا. رابینسون و سیمون جانسون، برندگان نوبل اقتصاد ۲۰۲۴ به خاطر مطالعه دربارۀ چگونگی شکلگیری و تاثیر نهادها بر رفاه، در کشور ما جزو نویسندگان پرفروش هستند @ehsanname
📊 یککم آمار: نکات جالب گزارش سالانه طاقچه، یکی اینکه بیشترین مطالعه در روزهای (به ترتیب) دوشنبه، سهشنبه و یکشنبه است و جمعهها، کمترین مقدار. ساعتهای ۹ شب تا ۱ بامداد، بیشتر از هر وقت دیگری کتاب خوانده میشود. ماه فروردین پرمطالعهترین ماه است. پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی در این کتابخوان، مرحوم علی صفایی حائری، مرحوم نادر ابراهیمی و مهرداد صدقی هستند. و بالاخره اینکه یک کاربر طاقچه پارسال ۱۹۴۶ کتاب خریده است! @ehsanname
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
جزیرههای تمب
جزیرههای تمب بزرگ و کوچک را در لهجههای جنوب ایران «تمب گپ» و «تمب مار» مینامند. تمب با «تاء» مضموم و «م» و «ب» ساکن به معنی «تپه» و «تل» و «زمین برآمده» به کار رفته است. در زبان دریانوردان بومی این دو جزیره را «تمب گپ» به معنی «تمب بزرگ» و «تمب مار» مینامند. تمب مار را «تمب کوچک»، «تل مار»، «تنب مار»، «طنب کوچک»، «نابیو تنب»، «نبی تنب» نیز خواندهاند.
در سال ۱۸۳۵ میلادی، ۱۲۵۵ هجری قمری که دامنۀ فعالیت دزدان دریایی در کرانههای خلیج فارس به اوج رسیده بود و طرد دزدان دریایی و جلوگیری از اعمال آنها، بهانۀ مداخلات انگلستان در خلیج فارس گردید تا امپراتوری انگلستان بتواند این شاهراه دریایی را در دست خود گیرد، بنابه پیشنهاد حکومت هندوستان کاپیتان هنل انگلیسی، افسر بحریۀ انگلیس که از طرف دریاداری انگلیس عهدهدار امور خلیج فارس بود، یک خط فرضی به موازات ساحل رسم نمود که امتداد آن از جزیرههای بوموسی و سیری میگذشت. بعدها جانشین هنل، به نام ماژور موریسن، با شیوخ و رهبران امارات خلیج فارس مذاکراتی به عمل آورد و خط دیگری برای نشان دادن حدود آبهای ایران و سواحل جنوبی خلیج فارس روی نقشۀ خلیج فارس فرض و وضع نمود که از جزیرۀ سیر ابونعیر و شمال رأس رکن در شمال جزیرۀ قطر تا نزدیکی رأس الزور در کویت میگذشت.
این خط نسبت به خط قبلی که آن هم در جنوب جزیرههای تمب قرار داشت، جنوبیتر بود. این خطوط را خطوط محدودیت نامیدهاند و جزایر تمب و بوموسی در شمال هر دو خط قرار گرفتهاند و بر اساس خطوط فرضی وضعی هر دو مأمور دریاداری انگلستان، در آبهای ایران واقع شدهاند و بنابراین حکومت انگلستان که سالیان دراز مدعی مالکیت جزایر تمب بزرگ و تمب کوچک و بوموسی بوده است، با تأیید حکومت هندوستان، این جزایر را در محدودۀ آبهای ایران میشناخته و در روی نقشه، تأیید کرده است و مالکیت ایران بر این جزایر را بر اساس اصول علمی و سیاسی و تاریخی پذیرفتهاند و مالکیت ایران را تأیید نمودهاند.
در نقشۀ خلیج فارس که از طرف وزارت جنگ انگلیس به سال ۱۸۸۸ میلادی چاپ شده است، جزیرههای تمب بزرگ و تمب مار یا تمب کوچک همراه با جزیرههای «بوموسی» و «سیری» و «فرورو» به رنگ اصلی خاک ایران روی نقشه رنگ شدهاند، اما همین دولت انگلستان در اوائل قرن بیستم و در اولین سالهای بعد از جنگ جهانی اول با کمک نیروی دریایی گشتی خود در آبهای خلیج فارس و اقیانوس هند، مانع از فعالیت مأموران گمرکی و مالیاتی ایران در این جزیرهها گردید و در کتب و مآخذ و اسناد جدید خود آنها را به حکام رأس الخیمه و شارجه متعلق دانست.
در کتاب خطی مفاص اللئالی و منار اللیالی، تألیف محمدعلی سدیدالسلطنۀ کبابی بندرعباسی که به کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران اهدا شده و هماکنون در آن کتابخانه نگهداری میشود، رونوشت سندی به خط و زبان عربی ثبت شده است که پدران و بنی اعمام حکام حالیۀ رأس الخیمه و شارجه به اتفاق عدۀ دیگری از مردمان جزایر تمب و بوموسی و سیری حقانیت ایران را در مالکیت جزایر مذکور تأیید کرده و صریحاً اعلام کردهاند که بعضی از سنوات برای تعلیف احشام خود این جزایر یا بعضی از آنها را برای علفچر مواشی خود از حاکم ایرانی بندر لنگه اجاره مینمودهاند.»
احمد اقتداری
منتخب بیست و یکمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
[«سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، احمد اقتداری، یغما، آبان ۱۳۵۶، ش ۳۵۰، ص ۵۰۳-۵۰۴ و فروردین ۱۳۵۷، ش ۳۵۵، ص ۴۶-۴۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
جزیرههای تمب بزرگ و کوچک را در لهجههای جنوب ایران «تمب گپ» و «تمب مار» مینامند. تمب با «تاء» مضموم و «م» و «ب» ساکن به معنی «تپه» و «تل» و «زمین برآمده» به کار رفته است. در زبان دریانوردان بومی این دو جزیره را «تمب گپ» به معنی «تمب بزرگ» و «تمب مار» مینامند. تمب مار را «تمب کوچک»، «تل مار»، «تنب مار»، «طنب کوچک»، «نابیو تنب»، «نبی تنب» نیز خواندهاند.
در سال ۱۸۳۵ میلادی، ۱۲۵۵ هجری قمری که دامنۀ فعالیت دزدان دریایی در کرانههای خلیج فارس به اوج رسیده بود و طرد دزدان دریایی و جلوگیری از اعمال آنها، بهانۀ مداخلات انگلستان در خلیج فارس گردید تا امپراتوری انگلستان بتواند این شاهراه دریایی را در دست خود گیرد، بنابه پیشنهاد حکومت هندوستان کاپیتان هنل انگلیسی، افسر بحریۀ انگلیس که از طرف دریاداری انگلیس عهدهدار امور خلیج فارس بود، یک خط فرضی به موازات ساحل رسم نمود که امتداد آن از جزیرههای بوموسی و سیری میگذشت. بعدها جانشین هنل، به نام ماژور موریسن، با شیوخ و رهبران امارات خلیج فارس مذاکراتی به عمل آورد و خط دیگری برای نشان دادن حدود آبهای ایران و سواحل جنوبی خلیج فارس روی نقشۀ خلیج فارس فرض و وضع نمود که از جزیرۀ سیر ابونعیر و شمال رأس رکن در شمال جزیرۀ قطر تا نزدیکی رأس الزور در کویت میگذشت.
این خط نسبت به خط قبلی که آن هم در جنوب جزیرههای تمب قرار داشت، جنوبیتر بود. این خطوط را خطوط محدودیت نامیدهاند و جزایر تمب و بوموسی در شمال هر دو خط قرار گرفتهاند و بر اساس خطوط فرضی وضعی هر دو مأمور دریاداری انگلستان، در آبهای ایران واقع شدهاند و بنابراین حکومت انگلستان که سالیان دراز مدعی مالکیت جزایر تمب بزرگ و تمب کوچک و بوموسی بوده است، با تأیید حکومت هندوستان، این جزایر را در محدودۀ آبهای ایران میشناخته و در روی نقشه، تأیید کرده است و مالکیت ایران بر این جزایر را بر اساس اصول علمی و سیاسی و تاریخی پذیرفتهاند و مالکیت ایران را تأیید نمودهاند.
در نقشۀ خلیج فارس که از طرف وزارت جنگ انگلیس به سال ۱۸۸۸ میلادی چاپ شده است، جزیرههای تمب بزرگ و تمب مار یا تمب کوچک همراه با جزیرههای «بوموسی» و «سیری» و «فرورو» به رنگ اصلی خاک ایران روی نقشه رنگ شدهاند، اما همین دولت انگلستان در اوائل قرن بیستم و در اولین سالهای بعد از جنگ جهانی اول با کمک نیروی دریایی گشتی خود در آبهای خلیج فارس و اقیانوس هند، مانع از فعالیت مأموران گمرکی و مالیاتی ایران در این جزیرهها گردید و در کتب و مآخذ و اسناد جدید خود آنها را به حکام رأس الخیمه و شارجه متعلق دانست.
در کتاب خطی مفاص اللئالی و منار اللیالی، تألیف محمدعلی سدیدالسلطنۀ کبابی بندرعباسی که به کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران اهدا شده و هماکنون در آن کتابخانه نگهداری میشود، رونوشت سندی به خط و زبان عربی ثبت شده است که پدران و بنی اعمام حکام حالیۀ رأس الخیمه و شارجه به اتفاق عدۀ دیگری از مردمان جزایر تمب و بوموسی و سیری حقانیت ایران را در مالکیت جزایر مذکور تأیید کرده و صریحاً اعلام کردهاند که بعضی از سنوات برای تعلیف احشام خود این جزایر یا بعضی از آنها را برای علفچر مواشی خود از حاکم ایرانی بندر لنگه اجاره مینمودهاند.»
احمد اقتداری
منتخب بیست و یکمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
[«سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، احمد اقتداری، یغما، آبان ۱۳۵۶، ش ۳۵۰، ص ۵۰۳-۵۰۴ و فروردین ۱۳۵۷، ش ۳۵۵، ص ۴۶-۴۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
✅ با رای دیوان عدالت اداری، مصوبه دانشگاه شهید بهشتی (و رویۀ اغلب دانشگاهها) برای اجبار دانشجو به درج استاد راهنما به عنوان نویسندۀ مقاله لغو شد.
@ehsanname
🔸بخشی از رای: مقاله علمی پژوهشی مستخرج از پایاننامه، اثر حقوقی مستقلی است که پدیدآورنده آن دانشجو است و مالک فکری آن محسوب میشود و استاد راهنما صرفا وظیفه نظارت بر آن را دارد.
@ehsanname
🔸بخشی از رای: مقاله علمی پژوهشی مستخرج از پایاننامه، اثر حقوقی مستقلی است که پدیدآورنده آن دانشجو است و مالک فکری آن محسوب میشود و استاد راهنما صرفا وظیفه نظارت بر آن را دارد.
Vaziri Amir Hasanak
Mahmood DolatAbadi
🎧 بخشی از داستان بر دار کردن حسنک وزیر، با صدای محمود دولتآبادی، از کتاب صوتیِ «وزیری امیر حسنک» (انتشارات فیروزی) @ehsanname
Dastaane Bar Daar Kardane Hassanake Vazir
Ardalan Zargham
🎧 بخشی از داستان بر دار کردن حسنک وزیر، با صدای اردلان ضرغام و موسیقی بهزاد روشنپور، از کتاب صوتیِ «بر دار کردن حسنک وزیر» (نوین کتاب گویا) @ehsanname
🔹این روزها مشغول جلد مغول از تاریخ مصور ایران (نشر سایان) هستم. از جمله مطالب کتاب در مورد استاد سخن سعدی است. شهرت سعدی تا فرانسۀ عصر انقلاب هم امتداد داشته. اینطوری که لازار کارنو (۱۷۵۳-۱۸۲۳) ژنرال و ریاضیدانی بود که از روی یک ترجمۀ «گلستان» شیفته سعدی شد و نام میانی پسرش را سعدی گذاشت. نیکولا سعدی کارنو (۱۷۹۶-۱۸۳۲) فیزیکدانی شد که قانون دوم ترمودینامیک را فرمولبندی کرد و چرخۀ کارنو در ماشینهای گرمایی به اسم اوست. نام او را روی برادرزادهاش، ماری فرانسوا سعدی کارنو (۱۸۳۷-۱۸۹۴) گذاشتند که از ۱۸۸۷ تا زمان ترورش، رییسجمهور فرانسه بود. میتوانید نام زیبای سعدی (Sadi) را روی سنگ قبرهای سعدی کارنو فیزیکدان (در گورستان قدیمی شهر ایوری-سور-سن) و سعدی کارنو سیاستمدار (در پانتئون پاریس) ببینید. پیروزی واقعی، این شکلی است. @ehsanname
📗 عبدالکریم سمعانی (درگذشت ۵۶۲ ق) محدث، فقیه شافعی، ادیب و تاریخنگار برجستهٔ خراسانی در کتاب معروف «انساب» خود (جلد ۵، صفحه ۳۶۳ از چاپ دارالجنان بیروت) در ذکر نسبت «مقدسی» و تاریخچۀ بیتالمقدس بنای این شهر را به شاهان ایرانی، کورش تاریخی یا بهمن افسانهای نسبت میدهد و شعری عربی نقل میکند که در آن کورش «بانی المعالی» خوانده شده، عبارتی با دو معنا: بناکنندهی بناهای بلند یا بنیانگذار بزرگواریها @ehsanname
🔺روایت سعید سیمرغ، مترجم ادبیات علمی-تخیلی از وضعیت اقتصادی نویسندگان و مترجمان: حقالترجمۀ شش رمان برابر یک کنسول بازی @ehsanname
Forwarded from حرف حساب | دانشگاه شریف
#حرف_حساب_بخونید
☑️ مدت مطالعه ۱۲۰ ثانیه:
تابستان سال ۲۰۰۱ میلادی شب بود و در محله ی هاروارد بودم. جایی با تابلوی دانشگاه هاروارد روبه رو نشدم اما کافه هایی دیدم به اسم هاروارد بوتیک هایی به اسم هاروارد. ساعت از ده شب گذشته بود اما خیابانها همچنان شلوغ بود. مملو از جوانهایی که دور میزهای کافه های خیابانی نشسته بودند و گپ میزدند. دانشجوهایی که کف پیاده رو ولو شده بودند و زیر نور چراغ خیابان تکالیفشان را می نوشتند. عاقبت دل به دریا زدم و از جوانی که از کافه ای بیرون می آمد پرسیدم، این دانشگاه هاروارد کجاست؟ خندید و گفت همین جا که ایستاده ای طبقه ی بالای کافه را نشان داد؛ آپارتمانی که چراغ هایش روشن بود. گفت این کلاس فلسفه ی پروفسور مک آرتور است که با رضایت استاد و دانش جو این ساعتِ شب برگزار می شود آن در را نگاه کن کنار سالن بیلیارد آن دفتر دانشکده ی منطق است طبقه ی بالای آن رستوران دانشکدهی جامعه شناسی است. پروفسور فلانی در این خانه زنده گی میکند پروفسور بهمانی که حتماً اسمش را
شنیده ای همسایه ی من است....
چرا هاروارد این گونه است؟ مگر برای این جماعت با آن رفاه اقتصادی کاری داشت که یک شهردار با سبیل هیتلری بگذارند در شهرداری بوستون که دور تا دور هاروارد را سیخ سیخ نرده بزند طوری که حتا یک گربه هم نتواند از بین نردهها رد شود؟ مگر کاری داشت که یک حراست بعثی بگذارند دم دروازه ی دانشگاه تا بدون کارت حتی رییس جمهور را هم راه ندهد؟ هاروارد میخواست که به دانش جو بیاموزد که تو بایستی زنده گی کنی برای همین کلاس پروفسور مک آرتور طبقه ی بالای یک کافه تشکیل می شود...
***
حتی این محله پلیس هم دارد هاروارد پلیس... در همه ی دانشگاههای آمریکا، پلیس دانشگاه با پلیس شهری نامی متفاوت دارد. تجهیزات پلیس دانشگاه اسلحه و اتومبیلش تفاوت ظاهری چندانی با پلیس شهری ندارد، اما پلیس شهری حق دخالت در مسائل مربوط به دانشگاه را ندارد. به پلیس دانشگاه آموزش داده انـد کـه بـا شـورش دانش جویی - که در همه جای دنیا چیزی مرسوم است - چه گونه تا کند. به او آموخته اند که در شورش دانشجویی حتی المقدور حق استفاده از اسلحه را ندارد جالب این جاست که پلیسهای دانشگاه اگر چه یونیفرمهای پلیس شهری را میپوشند و همان تجهیزات را دارند ، معمولاً مسنتر و معتدل ترند و آن قیافه ی میرغضبی را به خود نمی گیرند. مقایسه اش کنید با مسأله ی حادثه ی کوی دانشگاه خودمان در سال ۱۳۷۸ اولین گروه نیروی انتظامی که وارد صحنه شد کلانتری یوسف آباد بود که تخصصش دیدن کارت ماشین و بو کردن دهان شهروندان بود. فتأمل!
📌کتاب "نشت نشا"
➕نویسنده: رضا امیرخانی| ۱۰۴ صفحه
🔖 لینک خرید از ایران کتاب
👁🗨اگه شما هم حرف حسابی خوندید از لینک ناشناس بفرستید که تو کانال قرار بدیم.
✔️ اینستا کانون | 🔖 عضویت خبرنامه
🔘 @yeharfehesaab
☑️ مدت مطالعه ۱۲۰ ثانیه:
تابستان سال ۲۰۰۱ میلادی شب بود و در محله ی هاروارد بودم. جایی با تابلوی دانشگاه هاروارد روبه رو نشدم اما کافه هایی دیدم به اسم هاروارد بوتیک هایی به اسم هاروارد. ساعت از ده شب گذشته بود اما خیابانها همچنان شلوغ بود. مملو از جوانهایی که دور میزهای کافه های خیابانی نشسته بودند و گپ میزدند. دانشجوهایی که کف پیاده رو ولو شده بودند و زیر نور چراغ خیابان تکالیفشان را می نوشتند. عاقبت دل به دریا زدم و از جوانی که از کافه ای بیرون می آمد پرسیدم، این دانشگاه هاروارد کجاست؟ خندید و گفت همین جا که ایستاده ای طبقه ی بالای کافه را نشان داد؛ آپارتمانی که چراغ هایش روشن بود. گفت این کلاس فلسفه ی پروفسور مک آرتور است که با رضایت استاد و دانش جو این ساعتِ شب برگزار می شود آن در را نگاه کن کنار سالن بیلیارد آن دفتر دانشکده ی منطق است طبقه ی بالای آن رستوران دانشکدهی جامعه شناسی است. پروفسور فلانی در این خانه زنده گی میکند پروفسور بهمانی که حتماً اسمش را
شنیده ای همسایه ی من است....
چرا هاروارد این گونه است؟ مگر برای این جماعت با آن رفاه اقتصادی کاری داشت که یک شهردار با سبیل هیتلری بگذارند در شهرداری بوستون که دور تا دور هاروارد را سیخ سیخ نرده بزند طوری که حتا یک گربه هم نتواند از بین نردهها رد شود؟ مگر کاری داشت که یک حراست بعثی بگذارند دم دروازه ی دانشگاه تا بدون کارت حتی رییس جمهور را هم راه ندهد؟ هاروارد میخواست که به دانش جو بیاموزد که تو بایستی زنده گی کنی برای همین کلاس پروفسور مک آرتور طبقه ی بالای یک کافه تشکیل می شود...
***
حتی این محله پلیس هم دارد هاروارد پلیس... در همه ی دانشگاههای آمریکا، پلیس دانشگاه با پلیس شهری نامی متفاوت دارد. تجهیزات پلیس دانشگاه اسلحه و اتومبیلش تفاوت ظاهری چندانی با پلیس شهری ندارد، اما پلیس شهری حق دخالت در مسائل مربوط به دانشگاه را ندارد. به پلیس دانشگاه آموزش داده انـد کـه بـا شـورش دانش جویی - که در همه جای دنیا چیزی مرسوم است - چه گونه تا کند. به او آموخته اند که در شورش دانشجویی حتی المقدور حق استفاده از اسلحه را ندارد جالب این جاست که پلیسهای دانشگاه اگر چه یونیفرمهای پلیس شهری را میپوشند و همان تجهیزات را دارند ، معمولاً مسنتر و معتدل ترند و آن قیافه ی میرغضبی را به خود نمی گیرند. مقایسه اش کنید با مسأله ی حادثه ی کوی دانشگاه خودمان در سال ۱۳۷۸ اولین گروه نیروی انتظامی که وارد صحنه شد کلانتری یوسف آباد بود که تخصصش دیدن کارت ماشین و بو کردن دهان شهروندان بود. فتأمل!
📌کتاب "نشت نشا"
➕نویسنده: رضا امیرخانی| ۱۰۴ صفحه
🔖 لینک خرید از ایران کتاب
👁🗨اگه شما هم حرف حسابی خوندید از لینک ناشناس بفرستید که تو کانال قرار بدیم.
✔️ اینستا کانون | 🔖 عضویت خبرنامه
🔘 @yeharfehesaab
📚 اردیبهشت امسال، طالبان به کتابفروشان و کتابخانهها دستور داد قفسههای خود را از ۱۰۰ عنوان کتاب خالی کنند و به ناشران اجازۀ شرکت در نمایشگاه کتاب تهران را نداد، حالا فهرست کتابهای ممنوع به ۴۰۰ عنوان رسیده است. «فرهیختگان» گزارشی از این وضعیت منتشر کرده که طبق آن، نام کتابهای شریعتی، مطهری، تفسیر «المیزان» علامه طباطبایی، «مقدمه علم حقوق» ناصر کاتوزیان، ... و «غرش طوفان» الکساندر دوما در میان ممنوعههای طالبان است. @ehsanname
🔺خلاصۀ دلیلی که برای توقیف «اکنون» (برنامۀ گفتگومحور جدید سروش صحت در فیلیمو) فرمودهاند این است: به «کتابباز» حتی اشاره هم نکنید! (از اینجا) @ehsanname
احساننامه
Photo
📊یک کم آمار: گزارشی از خریدهای بخش مجازی نمایشگاه کتاب تهران (اردیبهشت ۱۴۰۳) منتشر شده که البته تمام سلیقۀ کتابخوانها را شامل نمیشود (چون با بُن کتاب فقط از بخش مجازی میشد خرید کرد و اینطوری یکهو کتاب بیماریهای روانی DSM5 دهمین اثر پرفروش شده است). طبق این آمار ۱۸۵هزار نفر، یک میلیون و ۳۶۲هزار جلد کتاب به ارزش ۲۳۲ میلیارد تومان را در بخش مجازی خریداری کردند. پرفروشترین کتاب، مجموعه ۴جلدی «راه رشد» (آیتالله حائری شیرازی) و بعد، «تکههایی از یک کل منسجم» (پونه ابدالی) بوده. در بین آثار داستانی «شازده کوچولو» (اگزوپری)، «سمفونی مردگان» (عباس معروفی) و «شبهای روشن» (داستایوسکی) پرفروشترین بودند. ظاهراً تب «کتابخانۀ نیمهشب» (مت هیگ) فروکش کرده. کلا ۹ عنوان بیشتر از هزار نسخه فروختهاند. ۳۴ درصد خرید کتاب در استان تهران است و در عوض، پنج استانِ کمبرخوردار همگی با هم ۳درصد از مصرف کتاب کشور را دارند. کلا سرانۀ خرید استانهای مرکزی (بر اساس جمعیتشان) بیشتر از استانهای مرزی کشور است. نقشۀ توزیع اقتصاد کتاب، توجه و تحلیل بیشتری لازم دارد. @ehsanname
Forwarded from مهمات
طبق ماده ۳۸ قانون عفاف و حجاب حافظ شیرازی به دلیل سرودن بیت «تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو» به دو سال ممنوع الخروجی از ایران محکوم میشد.
🔗 Ali Nasri (@AliNasri90)
🔗 Ali Nasri (@AliNasri90)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔖 اعلانات: مدرسه تهران برگزار میکند:
📗 شاهنامهخوانی (قدم زدن در باغ شعر فردوسی)
📍۶ جلسه، شنبهها (از ۲۴ اذر) ساعت ۱۶، محل برگزاری: خیابان پورسینا (شمال دانشگاه تهران)
🔹طرح درس را از اینجا ببینید و برای ثبتنام و اطلاعات بیشتر به این آیدی پیام بدهید: @Pouya_teh_82
📗 شاهنامهخوانی (قدم زدن در باغ شعر فردوسی)
📍۶ جلسه، شنبهها (از ۲۴ اذر) ساعت ۱۶، محل برگزاری: خیابان پورسینا (شمال دانشگاه تهران)
🔹طرح درس را از اینجا ببینید و برای ثبتنام و اطلاعات بیشتر به این آیدی پیام بدهید: @Pouya_teh_82