Telegram Web Link
علمني حبك كيف الليل يضخم احزان الغرباء...

عشقت به من آموخت که چگونه شب، غم غریبان را ضخیم می‌کند ...

از «قصیدة الحزن» #نزار_قبانی
Forwarded from احسان‌نامه
✍️ احسان رضایی: جشن شب یلدا، از قدیمی‌ترین مراسم ایرانی است و نشانه‌اش استفاده از تصویر شب یلدا در شعر قدیمی‌ترین گویندگان شعر فارسی، از قبیل عنصری و منوچهری و ناصر خسرو و دیگران است، تا به امروز.
@ehsanname
🍉در بین این تصاویر شاعرانۀ فراوان، معمولاً کمتر شاعری است که به خود شب یلدا روی خوش نشان بدهد و بیشترشان، از یلدا برای حرفهای دیگر استفاده می‌کنند. مثلاً ناصرخسرو در نکوهش افرادی که درونشان به زیبایی ظاهرشان نیست، می‌گوید:
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا

🍉سعدی هم که معلم زندگی است، اینطوری درس تلاش و کوشش و خسته نشدن در برابر مشکلات زندگی می‌دهد که سیاهی شب باید به اندازه یلدا طول بکشد تا سپیده بزند:
باد آسایش گیتی نزند بر دلِ ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود

🍉خواجه حافظ هم که حالا اسمش با شب یلدا گره خورده، از تشبیه این شب برای زدن حرفهای سیاسی استفاده کرده:
صحبت حکّام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید

🍉صائب برای ترساندن طرف از قدرت آه خودش، می‌گوید فکر نکن شب یلدا مثل باقی شبهاست:
آه ما رعناترست از آه ماتم‌دیدگان
آنچنان کز جملۀ شبها شب یلدا یکی است

🍉بعضی‌ها هم برای توصیف سیاهی و بلندیِ زلف یار از تشبیهِ شب یلدا استفاده کرده‌اند. یک نمونۀ بامزه‌اش را رضاقلی‌خان هدایت، جد بزرگ صادق هدایت، در وصف معشوقی که گیس‌هایش را از دو طرف می‌بسته، گفته:
در سالی اگر شبی است یلدا
در یک مَهِ آن صنم دو یلداست

🍉خلاصه که همۀ این شاعران بزرگ در شعرهایشان با موضوع شب یلدا، برای چیزهای دیگری جز شب یلدا شعر گفته‌اند. فقط یک بیت از قدسی مشهدی، شاعر قرن یازدهم را سراغ دارم که در آن شاعر با ذکر دلیلی ظریف، می‌گوید چشم انتظار رسیدن این شب است:
هرچه با زلف تو می‌مانَد دل از کف می‌برَد
روز عمرم در تمنای شب یلدا گذشت
@ehsanname
🍉قدسی مشهدی، به هندوستان مهاجرت کرده و در دربار شاه جهان (همان که برای مزار همسر ایرانی‌اش، تاج‌محل را ساخت) زندگی می‌کرد و عاقبت هم در کشمیر درگذشت. آیا دوری او از وطن، در سرودن این بیت با آن غم درونی تأثیر داشته؟ نمی‌دانیم.▫️
احسان‌نامه
📚رمان خواندن با بیل گیتس @ehsanname بیل گیتس، غول دنیای دیجیتال، از آن کتابخوان‌های حرفه‌ای است که از سال ۲۰۱۰ دارد هر تابستان و زمستان یک لیست کتاب پیشنهادی از بهترین خوانده‌های خودش ارایه می‌دهد و معمولاً این کتابها پرفروش هم می‌شوند. تعداد این کتابهای پیشنهادی…
📚در فهرست کتابهایی که بیل گیتس در پایان سال جاری میلادی پیشنهاد کرده (+) این دو عنوان به فارسی ترجمه شده است. گیتس در مورد «موج پیش رو» گفته «از بین تمام کتاب‌های مربوط به هوش مصنوعی، این یکی را من خیلی توصیه می‌کنم.» گیتس کتاب «نسل مضطرب» را هم «یک کتاب ترسناک» توصیف کرده، کتابی که در مورد تاثیرات روانی منفی محصولات دیجیتال روی بچه‌هاست @ehsanname
🔹... این مقدار شنودم که دوتن با یکدیگر می‌گفتند که «خواجه بوسهل را برین که آورد که آبِ (آبروی) خویش‌ ببَرد؟» ... و نصرِ خلف دوست من بود، از وی پرسیدم که چه رفت؟ گفت که چون حسنک بیامد، خواجه بر پای خاست، چون او این مکرمت‌ بکرد، همه اگر خواستند یا نه‌، بر پای خاستند. بوسهلِ زوزنی بر خشم خود طاقت نداشت، برخاست نه تمام‌ و بر خویشتن می‌ژکید. خواجه احمد او را گفت «در همه کارها ناتمامی!»
@ehsanname
این عبارتِ «در همه کارها ناتمامی» هم (که بیهقی در ماجرای بر دار کردن حسنک و در وصف رجالِ وقت آورده) چقدر زبان حال است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فرق این‌مجموعه با سایر کتاب‌های تاریخی ایران که توسط اساتید و پژوهشگران در بازار نشر عرضه شده، مصور بودن آن است و این‌که از ۶ نوع تصویر در این کتاب استفاده شده است. بعضی تصاویر عکاسی شده، برخی بازسازی شده و …

صحبت‌های #احسان_رضایی و ماجرای کتاب‌ #تاریخ_مصور_ایران_باستان را ببینید و بشنوید …

برنامه #کتاب_یک کاری مشترک از خانه شعر و ادبیات، شبکه یک و تلویزیون اینترنتی کتاب، این روزها به‌صورت میان‌برنامه از شبکه یک سیما پخش می‌شود.

#خانه_شعر_و_ادبیات
@khanehadabiat 📄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک نفر چقدر می‌تواند ایران را دوست داشته باشد؟ سخنان کوتاه خانم دکتر ژاله آموزگار، استاد برجستۀ ادبیات ایران باستان، در مراسم رونمایی از کتاب «از ستیز تا ستایش: فردوسی و شاهنامه به روایت شاعران ایران» (۱۶ دی ۱۴۰۳) @ehsanname
📰 زرین‌‏کوب از پاییز 1335 تا تابستان 1336، مدیریت بنگاه ترجمه و نشر کتاب را پذیرفت، زیرا احسان یارشاطر، مدیرعامل و ایرج افشار، قائم‏‌مقام آن در ایران نبودند. او هم‏چنین در نیمه‌دوم این دهه، در سال‏های 1336 و 1338، «دو قرن سکوت» و «نقد ادبی» را منتشر کرد. در آغاز دهه 40، به دعوت مجتبی مینوی، به موسسه فرانکلین رفت تا ایده‌‏ای را که همایون صنعتی‏‌زاده درسر می‏‌پروراند، عملی کنند و آن، راه‌‏اندازی موسسه لغت‏نامه فرانکلین بود که اگرچه پژوهش‌‏ها و سفرهای بسیاری مصروف آن شد اما هیچ‏‌وقت به اجرا نرسید. هرچند وقتی در همان موسسه، غلام‏حسین مصاحب، دایره‌المعارف فارسی را آغاز کرد، همکاری موثری با آن داشت و مقالات زیادی برای آن نوشت. در سال 1342، ایرج افشار به‌‏سبب سفر به خارج از کشور، اداره کلی مجله راهنمای کتاب را به او و البته، سردبیری‌‏اش را به قمر آریان سپرد. در سال‏های 1343 و 1344، «ارزش میراث صوفیه» و «با کاروان حله» را در انتشارات و کتاب‏فروشی‏ آریا در سه‏‌راه ژاله که به‏‌اتفاق برادرانش داشت، نشر داد...


🦉@goftemaann
آقای فریدون شهبازیان- که دیروز خبر درگذشتش آمد- یک کاستی هم داشت با دکلمۀ آقای شاملو و آواز عالیجناب شجریان به اسم «رباعیات خیام». جادوی خالص، هنر محض، ضیافت بی‌پایان برای گوش. بعدها جایی دیدم ایراد گرفته بود که فلان مصرع را شاملو اشتباه خوانده و قرائت درست اینطوری است و چه. تازه دیدم این‌همه وقت ما جزئیات را نمی فهمیدیم و مسحور آن ترکیب شگفت بودیم. گمانم خود آقای خیام هم اگر می‌شنید راضی بود @ehsanname
✉️ خدا به شما دلتنگی ندهد
امیرکبیر در یک نامه‌اش به ناصرالدین شاه هشدار داده بود: «خدا به شما دلتنگی ندهد زیرا خیال مثل درختی است که از خود کرم بیرون می‌آورد، و کم کم می‌پوساند، تا به جزئی صدمه‌ای تمام می‌شود».
@ehsanname
کتاب «امیرکبیر و ایران» فریدون آدمیت، صفحه ۴۸
Padesha khooban
Seyed khalil Alinejad
🎼 قطعه «پادشه خوبان»، ابیاتی از سعدی و حافظ با تنبور و آواز درویش خلیل عالی‌نژاد از آلبوم «ثنای علی (ع)» @ehsanname
Forwarded from احسان‌نامه
📖معروفترین پدرهای دنیای ادبیات
@ehsanname
برخلاف شخصیت مادرها، تصویر پدرها در دنیای ادبیات تنوع زیادی دارد و نویسندگان نگاه‌های متفاوتی به رابطه پدر و فرزندی دارند. این، فهرستی است که من (احسان رضایی) از پدرهای خیالی در داستان‌هایی که خوانده‌ام، در ذهن داشتم و آنها را طبق الگوهای متفاوت رابطه با فرزندان، در چند دسته تقسیم کردم. قاعدتا به این سیاهه می‌شود اسم‌های دیگر هم اضافه کرد و آن فهرست کاملتر را برای مطالعات بعدی استفاده کرد. فعلا همین را داشته باشید:
@ehsanname
😵پدرهای کشته به دست پسر
ادیپ، پدرش (لایوس) را می‌کشد/ ضحاک پدرش (مرداس) را می‌کشد/ «برادران کارامازوف» (جز آلیوشا) پدرشان را می‌کشند/ در «آتش بدون دود» یک مورد پدرکشی هست/ ولدمورت «هری پاتر» پدر ماگلش را کشته

😰پدرهایی که پسرشان را کشتند
اودیسه و تلگونوس/ رستم و سهراب (داستان دنباله‌هایی در مورد برزو، پسر سهراب و شهریار، پسر برزو هم دارد که با رستم می‌جنگند)/ گشتاسپ، اسفندیار را به جنگ رستم می‌فرستد و عملاً او را به کشتن می‌دهد/ پدر نیل در «انجمن شاعران مرده» (ن. اچ. کلاین‌بام) آن‌قدر فشار می‌آورد که نیل خودکشی می‌کند
@ehsanname
😔پدرهای ناکام و خیرندیده از فرزند
پریام، پادشاه تروا/ فریدون در «شاهنامه»/ «شاه لیر» و دخترهایش (شکسپیر)/ پدر مقتولِ «هملت» (شکسپیر)/ «باباگوریو» و دو دخترش (بالزاک)/ «پدر خانواده» (دنیس دیدرو)/ بابای بازاروفِ جوان در «پدران و پسران» (تورگنیف)/ پدر رمان «ماهی بزرگ» (دانیل والاس) که بچه‌ها هیچوقت حرفهایش را باور نمی‌کنند/ اغلب پدرهای «آتش بدون دود» (نادر ابراهیمی)

😎پدرهای قدرتمند
«پدرخوانده»های ماریو پوزو/ پدر سارا کرو (فرانسیس هادسن بارنت) که خیلی خرپول است/ بابای جسی در «خداحافظ گری کوپر» (رومن گاری)/ لرد عزریل در «نیروی اهریمنی اش» (فیلیپ پولمن)
@ehsanname
😡پدرهای زیادی گیر
پدر تام (گدا) در «شاهزاده و گدا» (مارک تواین)/ دنتور و پسرهایش در «ارباب حلقه‌ها» (تالکین)/ پدر «خانواده تیبو» (روژه مارتن دوگار)

😴پدرهای بی‌مسئولیت
تناردیه پدر در «بینوایان» (ویکتور هوگو)/ بابای اسکارلت «بربادرفته» (مارگارت میچل)/ هنچارد که «شهردار کاستربریج» هم می‌شود ولی فکر فروختن بچه‌اش رهایش نمی‌کند (تامس هاردی)/ دکتر هورنیکور «گهواره گربه» (کورت ونه‌گات)

🤕پدرهای بی‌عرضه
پدر مومو در «زندگی در پیش رو» (رومن گاری)/ پدر مخترع بوگیر کفش در «گودال‌ها» (لوییس ساکار)
@ehsanname
😇پدرهای مؤثر در تربیت بچه
بابای کیتی در «آنا کارنینا» و باقی کارهای تولستوی/ سروانِ «دختر سروان» (پوشکین)/ آتیکوس فینچ در «کشتن مرغ مینا» (هارپر لی) که خیلی از منتقدها او را بهترین تصویر پدر در دنیای ادبیات می‌دانند/ پدر راوی در «راستی آخرین بار پدرت را کی دیدی؟» (بلیک ماریسن)

🤔پدرهای با شخصیت پیچیده
پراپسرو در نمایشنامه «طوفان» (شکسپیر)/ پدر سونیا در «جنایت و مکافات» (داستایوسکی)/ پدر نیک در قصۀ «پدرها و پسرها» (همینگوی)/ قصه‌های دن چاون/ «گاوخونی» (جعفر مدرس صادقی)
@ehsanname
😜پدرهای بامزه
«قصه‌های بابام» (ارسکین کالدول)/ کمیک «قصه‌های من و بابام» (اریش اُزِر)/ داستان جراحی «زبان کوچک بابام» در «شلوارهای وصله‌دار» (رسول پرویزی)/ پدر سعید در «دایی‌جان ناپلئون» (پزشکزاد)/ پدر مهاجرت‌کردۀ «عطر سنبل، بوی کاج» (فیروزه جزایری دوما)

🤗پدرخوانده‌ها
پدر ژپتو در «پینوکیو» (کارلو کلودی)/ ژان والژان در «بینوایان» (ویکتور هوگو)/ «بابا لنگ‌دراز»ِ جودی ابوت (جین وبستر)
@ehsanname
😀پدربزرگ‌های حامی
بابابزرگ نل (قصه «جعبه جواهر» چارلز دیکنز)/بابابزرگ «هایدی» (جوانا اسپیری)/ پدربزرگ سوفی در «راز داوینچی» (دن براون)/ باباجونِ علی فتاح در «من او» (رضا امیرخانی)
یه روز عبید زاکانی به ایرج میرزا گفت: خوب شد ما به‌موقع مُردیم!
سیدابراهیم نبوی (۲۲ آبان ۱۳۳۷ – ۲۵ دی ۱۴۰۳) 
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺رودکی‌خوانی پزشکیان و امامعلی رحمان، رییس‌جمهورهای ایران و تاجیکستان در انتهای سخنرانی مشترک‌شان. اینجا که خودمانیم، امامعلی رحمان شعر مناسبتری برای این مجلس خواند @ehsanname
📝دعوت به جشن تولد اشتباهی!

🖌#احسان_رضایی نوشت:

🔹قضیه روز تولد از کجا آمده است؟ چند سالی است که باب شده بعضی از اهالی ادبیات، در شبکه‌های مجازی، روز اول بهمن را به عنوان زادروزِ فردوسی بزرگ گرامی می‌دارند و تبریک می‌گویند و طرح و عکس و تفصیلات به کار می‌برند. طبیعتاً هر گونه یادکردی از مفاخر ادبی و فرهنگی‌مان ارزشمند است و هر روزی که در آن به ادبیات و شعر و فرهنگ توجه شود روزی مبارک است، اما راستش این که این تعیین تاریخ روز تولد فردوسی، چندان هم دقیق و مستند نیست.

🔹تبریک زادروز و بزرگداشت شاعر خیلی خوب است، اما بهترین کار برای احترام یک شاعر توجه به اثرش است. کاش در روز اول بهمن، یا هر روز دیگری، با هم قرار بگذاریم تا یک داستان یا چند صفحه و بیت از این استاد همه شاعران را بخوانیم.

🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📚 امروز اختتامیه هفدهمین دورۀ جایزه ادبی جلال برگزار شد. اتفاقی که از این بابت اهمیت دارد که در چند دورۀ قبلی، این جایزه به سمت مستندنگاری و آن هم یک نوع خاص از مستندنگاری رفته بود ولی امسال، دوباره به داستان توجه شد و این تغییر رویکرد مسئولان فرهنگی جدید، جای امیدواری است. در بخش رمان، داستان «سنگ اقبال» مجید قیصری (نشر چشمه) برگزیده شد، «دختران قبیله جنگ» جواد افهمی (انتشارات خط مقدم) و «دم‌اسبی» رامبد خانلری (نشر بان) شایستۀ تقدیر. هر سه، خواندنی. بخش داستان کوتاه هم برگزیده داشت (اثر جناب صمد طاهری) درحالی‌که در اغلب سال‌های اخیر این دو بخش، برگزیده نداشتند @ehsanname
🔺 آیا طرفداران ترامپ علیه ویکیپدیا اقدام می‌کنند؟ ایلان ماسک، در توییتی با بازنشر آماری که مطالب افراط‌گرایان دست راستی بیشتر از چپ‌های افراطی در ویکی‌پدیا ویرایش و تعدیل می‌‌شود، خواستار قطع کمکهای نهادها و افراد به این دایره‌المعارف آنلاین شد. جیمی ویلز، بنیان‌گذار ویکی‌پدیا هم نوشت «فکر کنم ایلان ناراحت است که ویکی‌پدیا را نمی‌شود خرید.» در جریان تبلیغات انتخابات امریکا، جنجالی بر سر مدخل قدیمی «اظهارات نادرست یا گمراه‌کننده دونالد ترامپ» ویکیپدیا درگرفت. ایلان ماسک هم از اینکه در مدخل خودش در ویکیپدیا، ژستش در جریان سخنرانی در مراسم تحلیف ترامپ، شبیه سلام نازی‌ها تلقی شده بود، شاکی شده بود. @ehsanname
🔸اگر باستان‌شناس، زبان‌شناس، کُدنویس یا خوانندۀ پیگیر داستان‌های پلیسی هستید، بشتابید. ایالت تامیل نادو، در جنوبی‌ترین نقطۀ هندوستان برای هر کسی که بتواند کتیبه‌های ۵۳۰۰ ساله درۀ سِند، معروف به خط ایندوس، خط هاراپان یا خط سند را رمزگشایی کند، یک میلیون دلار جایزه تعیین کرد. (bbc) معلوم نیست مدعی برای این جایزه پیدا شود یا نه، اما به هر حال این خبر برای توجه دادن به این اسناد روزگار پیش از هندوآریایی‌ها، بسیار انگیزاننده خواهد بود. دلیل اینکه تاکنون این خطوط خوانده نشده، تعداد کم متون بازمانده، کوتاه بودن متن‌ها (مثل نوشته‌های روی مُهرها)، تعداد بالای علایم در همین متون اندک (تاکنون ۴۱۹ علامت شناسایی شده که ۶۷تایشان پرکاربردترند)، و نبود هیچ متن دوزبانه‌ای است. این وضعیت در مورد تعدادی دیگر از زبان‌های باستانی مثل خط پیشاعیلامی در کشور خودمان هم وجود دارد. برای شروع، می‌توانید مدخل ویکیپدیا خط ایندوس را ببینید @ehsanname
🔸پیکر سیدابراهیم نبوی را به ایران آورده و در قطعه ۷۶ بهشت‌زهرا به خاک سپرده‌اند. این خبر کوتاه حرفهای زیادی در خود دارد. منظورم نمادین بودن آن عدد و ماجراهای پشتش نیست، چیز دیگری می‌گویم. ابراهیم نبوی بارها خواسته بود به ایران برگردد و افراد مختلف را واسطه کرده بود (یکی از ایمیل‌های غم‌انگیز او را دوستی شاعر ده، دوازده سال پیش نشانم داد). تلاش‌های دوستان و آشنایانش که بی‌نتیجه ماند، آقای طنزنویس افسردگی گرفت و دست آخر خودش را از رنج غربت خلاص کرد. اما این هم آخر قصه نبود. در وصیتش خواسته بود او را در ایران دفن کنند. موضوع کجا مردن و خاک‌جای، برای انسان ایرانی همواره مسأله بوده است. افراد زیادی به این آخرین تماس با خاک فکر می‌کنند. یا خودشان از پیش مزارشان را جایی که دوست دارند آماده می‌کنند (قدیمی‌ترین نمونه‌اش گوردخمه‌های منسوب به مادها، مثل قیزقاپان) یا از بازماندگان می‌خواهند آنها را در خاکی که برایشان معنای خاصی دارد، راهی سفر آخر کنند. مورد ابراهیم نبوی از آن جهت اهمیت دارد که او یکی از نمایندگان دوران جدید بود، اما در نهایت او هم به این سنت کهن دلبستگی و اصرار داشت. خاک ایران بر او خوش باد @ehsanname
2025/10/22 16:30:15
Back to Top
HTML Embed Code: