Audio
🎙نقش بافت و بافتار در ترجمه و تفسیر آیات قرآن (جلسهٔ سوم)
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ (۷ رمضان ۱۴۴۵)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📖 در این سه شب دربارهٔ نقش بافت غیرزبانی (context) و بافت زبانی یا بافتار (co-text) در ترجمهٔ آیات قرآن از منظر زبانشناسی صحبت کردهام و با نمونههایی از آیات قرآن نشان دادهام که چگونه توجه و التزام به بافت غیرزبانی و خاصه زبانی فهم ما را از آیات قرآن دگرگون میکند.
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ (۷ رمضان ۱۴۴۵)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📖 در این سه شب دربارهٔ نقش بافت غیرزبانی (context) و بافت زبانی یا بافتار (co-text) در ترجمهٔ آیات قرآن از منظر زبانشناسی صحبت کردهام و با نمونههایی از آیات قرآن نشان دادهام که چگونه توجه و التزام به بافت غیرزبانی و خاصه زبانی فهم ما را از آیات قرآن دگرگون میکند.
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
الهیاتیک | سجاد سرگلی
تمامیتهای ارضی
🔹ترامپ، که قرار است تا چند روز دیگر بر مسند قدرت بنشیند، در صفحهٔ خود نقشهٔ جدیدی از آمریکا منتشر کرده که در آن کانادا بخشی از خاک آمریکا شده است. همچنین، ترامپ بار دیگر پیشنهاد خرید گرینلند از پادشاهی دانمارک را نیز مطرح کرده است.
📣 تا ۱۵ سال آینده مرز بسیاری از کشورها تغییر خواهد کرد.
@elahiatik
📣 تا ۱۵ سال آینده مرز بسیاری از کشورها تغییر خواهد کرد.
@elahiatik
الهیاتیک | سجاد سرگلی
لیس کمثله شیء ✡مرا به کِه مانند میکنید و با که برابر میسازید؟ مرا با کِه قیاس میکنید تا همانند باشیم؟ (کتاب اشعیا، ۴۶: ۵) 🔹فعل תמשלוני (ṯamšilūnî/تمشیلونی) که با «مثل» و فعل תשוו (ṯaš·wū/تشوو) که با «سوی» همریشه است در این آیه به کار رفته. امور پیشین…
✡۲۶. اگر کسی به چشم غلام یا کنیز خود ضربه زند و آن چشم کور شود، باید او را به عوض چشمش آزاد کند.
۲۷. و اگر به دندان غلام یا کنیزش ضربه زند که از جای کنده شود، باید به عوض دندانش وی را آزاد کند. (سفر خروج، ۲۱: ۲۶ و ۲۷)
☪سَمِعْتُ رَسولَ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عليه وَسَلَّمَ يقولُ: «مَن لَطَمَ مَمْلُوكَهُ، أَوْ ضَرَبَهُ، فَكَفَّارَتُهُ أَنْ يُعْتِقَهُ».
از رسول خدا شنیدم که میفرمود: «کسی که به بردهٔ خود آسیبی برساند یا او را بزند کفارهاش این است که او را آزاد کند». (صحیح مسلم، ح ۱۶۵۷)
#تورات #روایت #فقه_تطبیقی
@elahiatik
۲۷. و اگر به دندان غلام یا کنیزش ضربه زند که از جای کنده شود، باید به عوض دندانش وی را آزاد کند. (سفر خروج، ۲۱: ۲۶ و ۲۷)
☪سَمِعْتُ رَسولَ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عليه وَسَلَّمَ يقولُ: «مَن لَطَمَ مَمْلُوكَهُ، أَوْ ضَرَبَهُ، فَكَفَّارَتُهُ أَنْ يُعْتِقَهُ».
از رسول خدا شنیدم که میفرمود: «کسی که به بردهٔ خود آسیبی برساند یا او را بزند کفارهاش این است که او را آزاد کند». (صحیح مسلم، ح ۱۶۵۷)
#تورات #روایت #فقه_تطبیقی
@elahiatik
🔹ابنبطوطه در سفرنامهٔ خود از ابنتیمیه میگوید. حکایت این واقعه را میتوانید در تصویر بالا، با ترجمهٔ دکتر محمدعلی موحد، بخوانید.
📜فحضرته يوم الجمعة وهو يعظ الناس على منبر الجامع ويذكّرهم فكان من جملة كلامه أن قال: إن الله ينزل إلى سماء الدنيا كنزولي هذا، ونزل درجة من درج المنبر. فعارضه فقيه مالكي يعرف بابن الزهراء وأنكر ما تكلم به، فقامت العامة إلى هذا الفقيه وضربوه بالأيدي والنعال ضربا كثيرا حتى سقطت عمامته وظهر على رأسه شاشية حرير، فأنكروا عليه لباسها واحتملوه إلى دار عز الدين بن مسلّم قاضي الحنابلة فأمر بسجنه وعزره بعد ذلك، فأنكر فقهاء المالكية والشافعية ما كان من تعزيره ورفعوا الأمر إلى ملك الأمراء سيف الدين تنكيز وكان من خيار الأمراء وصلحائهم، فكتب إلى الملك الناصر بذلك وكتب عقدا شرعيا على ابن تيمية بأمور منكرة منها: أن المطلّق بالثلاث في كلمة واحدة لا تلزمه إلا طلقة واحدة، ومنها أن المسافر الذي ينوي بسفره زيارة القبر الشريف زاده الله طيبا لا يقصر الصلاة، وسوى ذلك مما يشبهه، وبعث العقد إلى الملك الناصر فأمر بسجن ابن تيمية بالقلعة فسجن بها حتى مات في السجن.
📚رحلة ابن بطوطه، ج ۱، ص ۳۱۷.
@elahiatik
📜فحضرته يوم الجمعة وهو يعظ الناس على منبر الجامع ويذكّرهم فكان من جملة كلامه أن قال: إن الله ينزل إلى سماء الدنيا كنزولي هذا، ونزل درجة من درج المنبر. فعارضه فقيه مالكي يعرف بابن الزهراء وأنكر ما تكلم به، فقامت العامة إلى هذا الفقيه وضربوه بالأيدي والنعال ضربا كثيرا حتى سقطت عمامته وظهر على رأسه شاشية حرير، فأنكروا عليه لباسها واحتملوه إلى دار عز الدين بن مسلّم قاضي الحنابلة فأمر بسجنه وعزره بعد ذلك، فأنكر فقهاء المالكية والشافعية ما كان من تعزيره ورفعوا الأمر إلى ملك الأمراء سيف الدين تنكيز وكان من خيار الأمراء وصلحائهم، فكتب إلى الملك الناصر بذلك وكتب عقدا شرعيا على ابن تيمية بأمور منكرة منها: أن المطلّق بالثلاث في كلمة واحدة لا تلزمه إلا طلقة واحدة، ومنها أن المسافر الذي ينوي بسفره زيارة القبر الشريف زاده الله طيبا لا يقصر الصلاة، وسوى ذلك مما يشبهه، وبعث العقد إلى الملك الناصر فأمر بسجن ابن تيمية بالقلعة فسجن بها حتى مات في السجن.
📚رحلة ابن بطوطه، ج ۱، ص ۳۱۷.
@elahiatik
الهیاتیک | سجاد سرگلی
🔹ابنبطوطه در سفرنامهٔ خود از ابنتیمیه میگوید. حکایت این واقعه را میتوانید در تصویر بالا، با ترجمهٔ دکتر محمدعلی موحد، بخوانید. 📜فحضرته يوم الجمعة وهو يعظ الناس على منبر الجامع ويذكّرهم فكان من جملة كلامه أن قال: إن الله ينزل إلى سماء الدنيا كنزولي هذا،…
قال رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم: يَنْزِلُ رَبُّنَا کُلَّ لَيْلَةٍ إِلَی السَّمَاءِ الدُّنْيَا حِينَ يَبْقَی ثُلُثُ اللَّيْلِ الْآخِرُ يَقُوْلُ: مَنْ يَدْعُوْنِي فَأَسْتَجِيبَ لَهُ مَنْ يَسْأَلُنِي فَأُعْطِيَهُ مَنْ يَسْتَغْفِرُنِي فَأَغْفِرَ لَهُ.
پیامبر اسلام فرمود: پروردگار ما هر شب به آسمان دنیا فرود میآید، در یکسوم انتهایی شب، و میگوید: کیست که مرا بخواند تا اجابتش کنم؟ کیست از من بخواهد تا به او عطا کنم؟ کیست از من طلب بخشش کند تا او را ببخشم؟
📚صحیح بخاری، ح ۱۱۴۵؛ نیز: همان، ح ۶۳۲۱ و ۷۴۹۴؛ صحیح مسلم، ح ۷۵۸؛ مسند احمد بن حنبل، ح ۹۴۲۶؛ سنن ابنماجه، ح ۱۳۶۶؛ سنن ابیداود، ح ۱۳۱۵ و ۴۷۳۳؛ سنن نسائی، ح ۱۰۳۱۲؛ سنن ترمذی، ح ۴۴۶ و ۳۴۹۸.
#حدیث #روایت
@elahiatik
پیامبر اسلام فرمود: پروردگار ما هر شب به آسمان دنیا فرود میآید، در یکسوم انتهایی شب، و میگوید: کیست که مرا بخواند تا اجابتش کنم؟ کیست از من بخواهد تا به او عطا کنم؟ کیست از من طلب بخشش کند تا او را ببخشم؟
📚صحیح بخاری، ح ۱۱۴۵؛ نیز: همان، ح ۶۳۲۱ و ۷۴۹۴؛ صحیح مسلم، ح ۷۵۸؛ مسند احمد بن حنبل، ح ۹۴۲۶؛ سنن ابنماجه، ح ۱۳۶۶؛ سنن ابیداود، ح ۱۳۱۵ و ۴۷۳۳؛ سنن نسائی، ح ۱۰۳۱۲؛ سنن ترمذی، ح ۴۴۶ و ۳۴۹۸.
#حدیث #روایت
@elahiatik
الهیاتیک | سجاد سرگلی
✡۲۶. اگر کسی به چشم غلام یا کنیز خود ضربه زند و آن چشم کور شود، باید او را به عوض چشمش آزاد کند. ۲۷. و اگر به دندان غلام یا کنیزش ضربه زند که از جای کنده شود، باید به عوض دندانش وی را آزاد کند. (سفر خروج، ۲۱: ۲۶ و ۲۷) ☪سَمِعْتُ رَسولَ اللهِ صَلَّى اللَّهُ…
✡ روزی که خدا انسان را آفرید، او را شبیه خدا ساخت. (تورات، سفر پیدایش، ۵: ۱)
☪ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ.
پیامبر اسلام فرمود: خداوند آدم را به صورت خویش آفرید.
(صحیح بخاری، ح ۶۲۲۷؛ نیز: صحیح مسلم، ح ۲۸۴۱؛ مسند احمد بن حنبل، ح ۸۱۵۶ و ۸۲۷۴)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✡ هر که خون انسان ریزد خونش به دست انسان ریخته شود، زیرا خدا انسان را به صورت خود ساخت. (تورات، سفر پیدایش، ۹: ۶)
☪ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَالَ: إِذَا قَاتَلَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ فَلْيَجْتَنِبِ الْوَجْهَ فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ.
پیامبر اسلام فرمود: وقتی هر یک از شما با همنوع خود میجنگد، از آسیب زدن به صورتش پرهیز کند، زیرا خدا آدم را به صورت خود آفرید.
(صحیح مسلم، ح ۲۶۱۲؛ نیز: مسند احمد بن حنبل، ح ۷۳۱۹ و ۷۴۱۴)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎این حدیث در منابع شیعی مانند کافی شیخ کلینی، از قول امام پنجم، و توحید شیخ صدوق، از قول امام هشتم، نیز آمده است.
📎📎هر گونه استفاده از مطالب کانال بدون ذکر منبع جایز نیست.
#تورات #حدیث #روایت
@elahiatik
☪ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ.
پیامبر اسلام فرمود: خداوند آدم را به صورت خویش آفرید.
(صحیح بخاری، ح ۶۲۲۷؛ نیز: صحیح مسلم، ح ۲۸۴۱؛ مسند احمد بن حنبل، ح ۸۱۵۶ و ۸۲۷۴)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✡ هر که خون انسان ریزد خونش به دست انسان ریخته شود، زیرا خدا انسان را به صورت خود ساخت. (تورات، سفر پیدایش، ۹: ۶)
☪ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَالَ: إِذَا قَاتَلَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ فَلْيَجْتَنِبِ الْوَجْهَ فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ.
پیامبر اسلام فرمود: وقتی هر یک از شما با همنوع خود میجنگد، از آسیب زدن به صورتش پرهیز کند، زیرا خدا آدم را به صورت خود آفرید.
(صحیح مسلم، ح ۲۶۱۲؛ نیز: مسند احمد بن حنبل، ح ۷۳۱۹ و ۷۴۱۴)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎این حدیث در منابع شیعی مانند کافی شیخ کلینی، از قول امام پنجم، و توحید شیخ صدوق، از قول امام هشتم، نیز آمده است.
📎📎هر گونه استفاده از مطالب کانال بدون ذکر منبع جایز نیست.
#تورات #حدیث #روایت
@elahiatik
الهیاتیک | سجاد سرگلی
✡ روزی که خدا انسان را آفرید، او را شبیه خدا ساخت. (تورات، سفر پیدایش، ۵: ۱) ☪ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ. پیامبر اسلام فرمود: خداوند آدم را به صورت خویش آفرید. (صحیح بخاری، ح ۶۲۲۷؛ نیز: صحیح مسلم، ح…
✡ ۹. آنگاه موسی و هارون، ناداب و اَبیهو، و هفتاد شیخ اسرائیل بالا رفتند
۱۰. و خدای اسرائیل را دیدند. زیرِ پاهای او چیزی بود همچون سنگفرشی از یاقوت کبود، به صافی خودِ آسمان.
۱۱. اما خدا دست خویش را بر بزرگان بنیاسرائیل بلند نکرد. پس خدا را دیدند، و خوردند و نوشیدند. (تورات، سفر خروج، ۲۴: ۹ تا ۱۱)
۱۱. خداوند با موسی رودررو سخن میگفت، چنانکه کسی با دوست خود سخن بگوید. (همان، ۳۳: ۱۱)
☪ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿۲۲﴾
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿۲۳﴾
در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است
و به پروردگارش مىنگرد (قیامه: ۲۲ و ۲۳)
➖كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم إِذْ نَظَرَ إِلَى الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ قَالَ: إِنَّكُمْ سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ كَمَا تَرَوْنَ هَذَا الْقَمَرَ لاَ تُضَامُّونَ فِي رُؤْيَتِهِ.
➖شبی که ماه کامل بود نزد پیامبر نشسته بودیم. به ماه نگریست و فرمود: همانگونه که این ماه را میبینید، بهزودی پروردگارتان را بی هیچ مانع و مزاحمتی خواهید دید.
(صحیح بخاری، ح ۷۴۳۶؛ نیز: همان، ح ۵۵۴، ۵۷۳، ۴۸۵۱، ۷۴۳۴؛ صحیح مسلم، ح ۶۳۳؛ سنن ابنماجه، ح ۱۷۷؛ سنن ابیداود، ح ۴۷۲۹؛ سنن ترمذی، ح ۲۵۵۱ و ۲۵۵۴)
#قرآن #تورات #روایت #حدیث
@elahiatik
۱۰. و خدای اسرائیل را دیدند. زیرِ پاهای او چیزی بود همچون سنگفرشی از یاقوت کبود، به صافی خودِ آسمان.
۱۱. اما خدا دست خویش را بر بزرگان بنیاسرائیل بلند نکرد. پس خدا را دیدند، و خوردند و نوشیدند. (تورات، سفر خروج، ۲۴: ۹ تا ۱۱)
۱۱. خداوند با موسی رودررو سخن میگفت، چنانکه کسی با دوست خود سخن بگوید. (همان، ۳۳: ۱۱)
☪ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿۲۲﴾
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿۲۳﴾
در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است
و به پروردگارش مىنگرد (قیامه: ۲۲ و ۲۳)
➖كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم إِذْ نَظَرَ إِلَى الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ قَالَ: إِنَّكُمْ سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ كَمَا تَرَوْنَ هَذَا الْقَمَرَ لاَ تُضَامُّونَ فِي رُؤْيَتِهِ.
➖شبی که ماه کامل بود نزد پیامبر نشسته بودیم. به ماه نگریست و فرمود: همانگونه که این ماه را میبینید، بهزودی پروردگارتان را بی هیچ مانع و مزاحمتی خواهید دید.
(صحیح بخاری، ح ۷۴۳۶؛ نیز: همان، ح ۵۵۴، ۵۷۳، ۴۸۵۱، ۷۴۳۴؛ صحیح مسلم، ح ۶۳۳؛ سنن ابنماجه، ح ۱۷۷؛ سنن ابیداود، ح ۴۷۲۹؛ سنن ترمذی، ح ۲۵۵۱ و ۲۵۵۴)
#قرآن #تورات #روایت #حدیث
@elahiatik
خدا کجاست؟
دربارهٔ خدای متشخص در ادیان
🔹خدای بیشترِ ادیان البته که خدای متشخص و انسانوار است. خدای ادیان ابراهیمی، براساس منابع دستاولِ هر یک از این ادیان، متشخص و دارای صفات انسانی است. در قرآن، میتوانید مجموعهای از این صفات را مطالعه کنید. برای نمونه، خداوند گذشته و حال و آینده دارد، بر تخت خود تکیه میزند، میآید، استهزا میکند، غضبناک میشود، دارای دست و صورت است و الی آخر. این توصیفات، به ضمیمهٔ روایات، برخی مسلمانان را تا به امروز به این باور رسانده که خداوند کاملاً متشخص بل متجسم است.
🔹در تورات، این تشخص بسیار آشکارتر از قرآن بیان شده. برای نمونه، خداوند در باغ نزد آدم حضور دارد، خشمگین میشود، متأسف میشود، با نوح راه میرود، به شهر بابل فرود میآید، با ابراهیم مذاکره میکند، با یعقوب کشتی میگیرد، با موسی و بعضی از همراهانش دیدار میکند و قس علی هذا. خداوند در تورات به قدری حضور ملموس و متشخص دارد که گویی یکی در کنار آدمیان است.
🔹بهجز ادیان ابراهیمی، خدایان اقوام باستان نیز متشخص و بعضاً متجسدند. خدایان هندی، ایرانی، سومری، بابلی، کنعانی، مصری، یونانی و رومی عمدتاً ملموس و متمثلاند. این مرور بسیار فشرده نشان میدهد بخش عمده و اساسی تاریخ ادیان معطوف به خدایی متشخص است.
🔹در اینجا مایلم از «مردوک»، یکی از خدایان کهن بابلی، نام ببرم، خدایی که کوروش هخامنشی در منشور خود از او بسیار یاد کرده است. به نظر میرسد مطالعه دربارهٔ مردوک میتواند یکی از پلهایی باشد که ارتباط میان خدایان باستان و خدای ادیان ابراهیمی را آشکار کند و درک بهتری از خداشناسی برایمان فراهم گرداند. سؤالهایی را از باب نمونه در زیر میآورم:
۱. آیا مردوک از تبار آنوناکیها بوده است؟
۲. آیا خدایان، به باور مردم باستان، از سیارات دیگری به زمین آمده بودند؟
۳. آیا خدایان (برای نمونه، خدایان یونانی و رومی) با اجرام آسمانی قابل تطبیقاند؟
۴. چرا مردم باستان سیارات و ستارگان (مشتری، ماه، خورشید و...) را خدای خود میپنداشتهاند؟
۵. آیا مردوک صرفاً بت بوده؟ یا خدایی واقعی که مجسمهٔ آن نیز ساخته شده بوده؟
۶. چه ارتباطی میان مردوک و سیارهٔ مشتری وجود دارد؟
۷. اگر کوروش مردوک را میپرستیده (ر.ک: منشور کوروش) پس چرا کوروش، به نقل از تورات (ر.ک: عزرا، ۱: ۱ تا ۳ و اشعیا، ۴۵: ۱ تا ۴ و ۱۳)، خود را فرمانپذیر از یهوه میداند؟ آیا کوروش دین خود را تغییر داده بود؟ یا از هر دو خدا، مردوک و یهوه، فرمان میگرفت؟ یا کاتبان تورات ترجیح میدادند اسمی از خدای بابلی در کنار نام کوروش نیاورند و بهنوعی مردوک را به حاشیه ببرند؟
۸. چه ارتباطی میان مردوک و یهوه وجود دارد؟ چرا یهوه با مردوک دشمنی دارد؟ (ر.ک: ارمیا، ۵۰: ۲) آیا بغضی که یهودیان از بابلیان داشتهاند در اینکه خدای بابلی را در کتابشان تضعیف کنند نقش داشته است؟
۹. آیا خدایان را آدمیان تضعیف و تقویت میکنند؟ و اساساً خدا زاییده و دستپروردهٔ بشر است؟ یا در جهانِ خدایان وقایعی رخ میدهد که نتیجه و اثر آن بر روی زمینیان قابل ملاحظه است؟
۱۰. خدایی که عارفان از آن سخن میگویند چه نسبتی با خدای ادیان دارد؟ اگر خدا در دل آدمیان جای گرفته، ارتباط میان خدای درون با آن خدای بیرون چیست؟
۱۱. از چه زمان و بر پایهٔ چه عواملی آدمیان تصمیم گرفتند خدایی نامتشخص را بپرستند؟
۱۲. آیا خدا همچون آدمیان تکامل مییابد؟ انسانها چه تأثیری در فرایند این تکامل دارند؟
۱۳. آیا خدا جهان و آدمی را ساخته و آن را رها کرده است؟ یا همچنان ناظر بر احوالات انسان است؟
۱۴. آیا خدا بار دیگر به زمین باز خواهد گشت؟ و دیده خواهد شد؟ یا او را فقط پس از مرگ و فنا میتوان رؤیت کرد؟
🔹پاسخ به این قبیل پرسشها میتواند در درک ما از مفهوم خدا و تطورات آن یاریرسان باشد.
مطلب مرتبط:
– حرکت ادیان از چندخدایی به تکخدایی
#الهیات #ادیان #تاریخ_ادیان
@elahiatik
دربارهٔ خدای متشخص در ادیان
🔹خدای بیشترِ ادیان البته که خدای متشخص و انسانوار است. خدای ادیان ابراهیمی، براساس منابع دستاولِ هر یک از این ادیان، متشخص و دارای صفات انسانی است. در قرآن، میتوانید مجموعهای از این صفات را مطالعه کنید. برای نمونه، خداوند گذشته و حال و آینده دارد، بر تخت خود تکیه میزند، میآید، استهزا میکند، غضبناک میشود، دارای دست و صورت است و الی آخر. این توصیفات، به ضمیمهٔ روایات، برخی مسلمانان را تا به امروز به این باور رسانده که خداوند کاملاً متشخص بل متجسم است.
🔹در تورات، این تشخص بسیار آشکارتر از قرآن بیان شده. برای نمونه، خداوند در باغ نزد آدم حضور دارد، خشمگین میشود، متأسف میشود، با نوح راه میرود، به شهر بابل فرود میآید، با ابراهیم مذاکره میکند، با یعقوب کشتی میگیرد، با موسی و بعضی از همراهانش دیدار میکند و قس علی هذا. خداوند در تورات به قدری حضور ملموس و متشخص دارد که گویی یکی در کنار آدمیان است.
🔹بهجز ادیان ابراهیمی، خدایان اقوام باستان نیز متشخص و بعضاً متجسدند. خدایان هندی، ایرانی، سومری، بابلی، کنعانی، مصری، یونانی و رومی عمدتاً ملموس و متمثلاند. این مرور بسیار فشرده نشان میدهد بخش عمده و اساسی تاریخ ادیان معطوف به خدایی متشخص است.
🔹در اینجا مایلم از «مردوک»، یکی از خدایان کهن بابلی، نام ببرم، خدایی که کوروش هخامنشی در منشور خود از او بسیار یاد کرده است. به نظر میرسد مطالعه دربارهٔ مردوک میتواند یکی از پلهایی باشد که ارتباط میان خدایان باستان و خدای ادیان ابراهیمی را آشکار کند و درک بهتری از خداشناسی برایمان فراهم گرداند. سؤالهایی را از باب نمونه در زیر میآورم:
۱. آیا مردوک از تبار آنوناکیها بوده است؟
۲. آیا خدایان، به باور مردم باستان، از سیارات دیگری به زمین آمده بودند؟
۳. آیا خدایان (برای نمونه، خدایان یونانی و رومی) با اجرام آسمانی قابل تطبیقاند؟
۴. چرا مردم باستان سیارات و ستارگان (مشتری، ماه، خورشید و...) را خدای خود میپنداشتهاند؟
۵. آیا مردوک صرفاً بت بوده؟ یا خدایی واقعی که مجسمهٔ آن نیز ساخته شده بوده؟
۶. چه ارتباطی میان مردوک و سیارهٔ مشتری وجود دارد؟
۷. اگر کوروش مردوک را میپرستیده (ر.ک: منشور کوروش) پس چرا کوروش، به نقل از تورات (ر.ک: عزرا، ۱: ۱ تا ۳ و اشعیا، ۴۵: ۱ تا ۴ و ۱۳)، خود را فرمانپذیر از یهوه میداند؟ آیا کوروش دین خود را تغییر داده بود؟ یا از هر دو خدا، مردوک و یهوه، فرمان میگرفت؟ یا کاتبان تورات ترجیح میدادند اسمی از خدای بابلی در کنار نام کوروش نیاورند و بهنوعی مردوک را به حاشیه ببرند؟
۸. چه ارتباطی میان مردوک و یهوه وجود دارد؟ چرا یهوه با مردوک دشمنی دارد؟ (ر.ک: ارمیا، ۵۰: ۲) آیا بغضی که یهودیان از بابلیان داشتهاند در اینکه خدای بابلی را در کتابشان تضعیف کنند نقش داشته است؟
۹. آیا خدایان را آدمیان تضعیف و تقویت میکنند؟ و اساساً خدا زاییده و دستپروردهٔ بشر است؟ یا در جهانِ خدایان وقایعی رخ میدهد که نتیجه و اثر آن بر روی زمینیان قابل ملاحظه است؟
۱۰. خدایی که عارفان از آن سخن میگویند چه نسبتی با خدای ادیان دارد؟ اگر خدا در دل آدمیان جای گرفته، ارتباط میان خدای درون با آن خدای بیرون چیست؟
۱۱. از چه زمان و بر پایهٔ چه عواملی آدمیان تصمیم گرفتند خدایی نامتشخص را بپرستند؟
۱۲. آیا خدا همچون آدمیان تکامل مییابد؟ انسانها چه تأثیری در فرایند این تکامل دارند؟
۱۳. آیا خدا جهان و آدمی را ساخته و آن را رها کرده است؟ یا همچنان ناظر بر احوالات انسان است؟
۱۴. آیا خدا بار دیگر به زمین باز خواهد گشت؟ و دیده خواهد شد؟ یا او را فقط پس از مرگ و فنا میتوان رؤیت کرد؟
🔹پاسخ به این قبیل پرسشها میتواند در درک ما از مفهوم خدا و تطورات آن یاریرسان باشد.
مطلب مرتبط:
– حرکت ادیان از چندخدایی به تکخدایی
#الهیات #ادیان #تاریخ_ادیان
@elahiatik
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞در نقد ابنعربی
📎مصطفی ملکیان در این ویدیو نقدی به ابنعربی وارد میکند که به بسیاری از دینپژوهان و دینداران نیز وارد است. آیا تلاش میکنیم دین را آنگونه که هست و مینمایاند بشناسیمش؟ یا آنگونه که مطابق الگوها و استانداردهای ما باشد تفسیرش میکنیم؟ به نظر میرسد بسیاری از دینپژوهان قدیم و جدید، بهصورت حرفهای و روشمند، تفسیری از دین ارائه میدهند که با منافع شخصی، گروهی، صنفی، سازمانی و سیاسی یا الگوهای ازپیشتعیینشدهشان مطابقت داشته باشد.
#الهیات #تفسیر #عرفان
@elahiatik
📎مصطفی ملکیان در این ویدیو نقدی به ابنعربی وارد میکند که به بسیاری از دینپژوهان و دینداران نیز وارد است. آیا تلاش میکنیم دین را آنگونه که هست و مینمایاند بشناسیمش؟ یا آنگونه که مطابق الگوها و استانداردهای ما باشد تفسیرش میکنیم؟ به نظر میرسد بسیاری از دینپژوهان قدیم و جدید، بهصورت حرفهای و روشمند، تفسیری از دین ارائه میدهند که با منافع شخصی، گروهی، صنفی، سازمانی و سیاسی یا الگوهای ازپیشتعیینشدهشان مطابقت داشته باشد.
#الهیات #تفسیر #عرفان
@elahiatik
آیا قرآن از پیروانش میخواهد که به تورات ایمان داشته باشند؟
🔹پیشتر دربارهٔ نظر قرآن دربارهٔ تورات نوشتهام (اینجا). تورات از نگاه قرآن نور، هدایت، رحمت، تفصیل کل شیء، و امام (پیشوا) است. آیا قرآن از پیروان خود خواسته تا به این کتاب، که اینگونه آن را وصف کرده، هیچ کاری نداشته باشند؟ یا باید به چنین کتابی ایمان داشته باشند؟
▪️لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ
➖نيكوكارى آن نيست كه روى خود را بهسوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد. (بقره: ۱۷۷)
🔹در این آیه یکی از مصادیق نیکوکاری ایمان به تورات ذکر شده. شاید بلافاصله به ذهنتان بیاید که مخاطب این آیه یهودیان هستند و خدا از آنان خواسته که به کتاب خودشان ایمان داشته باشند. البته که این نکته جای تأمل دارد، اما آیهٔ زیر مسلّم است که دایرهاش همهٔ مؤمنان راستین را دربرمیگیرد:
▪️قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
➖بگوييد: «ما به خدا، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهيم و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده، و به آنچه به موسى و عيسى داده شده، و به آنچه به همهٔ پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده، ايمان آوردهايم؛ ميان هيچ يک از ايشان فرق نمىگذاريم، و در برابر او تسليم هستيم». (بقره: ۱۳۶)
🔹در آیهٔ فوق، سخن صرفاً دربارهٔ ایمان به موسی و عیسی بهسان دو نبی نیست، بلکه باید به آنچه به موسی (تورات) و عیسی (انجیل) و انبیا (نوییم و کتوویم) داده شده نیز ایمان آورد. مصداق بارز، یا دستکم یکی از مصادیق آنچه به موسی و عیسی و انبیا داده شده، «بایبل» یا کتاب مقدس است. در ادامه، تعبیر تکاندهندهتری آمده و بیان شده که اگر دیگران نیز بهمانند شما، یعنی اینچنین که از شما خواستیم، ایمان بیاورند هدایت شدهاند:
▪️فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا
➖پس اگر آنان [هم] به آنچه شما بدان ايمان آوردهايد ايمان آوردند، قطعاً هدايت شدهاند. (بقره: ۱۳۷)
🔹شاید این مطلب همچنان بر بعضی ذهنها سنگین جلوه کند و با خود بگویند مراد از آنچه به موسی و عیسی و انبیا داده شده معجزات آنان است، نه کتابشان. سؤالی که میکنیم این است که معجزات انبیا مهمتر است یا پیامشان؟ آیا قرآن در این آیه از ما میخواهد که به معجزات انبیا ایمان داشته باشیم؟ یا به معنایی که معجزات نیز برای آن میآید؟ هدف خداوند از ارسال پیامآورشان رساندن پیام خود بوده یا ایمان به معجزه؟ اصلاً کسی که به پیامآور ایمان داشته باشد دیگر چه نیازی به ایمان به معجزات دارد که این آیه از ما بخواهد به آن معجزات ایمان بیاوریم؟ اگر همچنان ابهاماتی در ذهن وجود داشته باشد، میتوانیم آیات دیگری از سورهٔ بقره را از نظر بگذرانیم:
▪️وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾ أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾
➖و آنان كه بدانچه بهسوى تو فرود آمده، و به آنچه پيش از تو نازل شده است، ايمان مىآورند؛ و آناناند كه به آخرت يقين دارند. (۴) آنان برخوردار از هدايتى از سوى پروردگار خويشاند؛ و آنان همان رستگاراناند. (۵) {فولادوند، تا به اینجا}
🔹آیات فوق وضوح بیشتری دارند. مطابق این آیات، یکی از الزامات دستیابی به هدایت و رستگاری حقیقی ایمان به آن چیزی است که پیش از قرآن «نازل شده است». در آیهای دیگر ایمان آوردن به تورات تصریح شده است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۱۳۶﴾
➖ای کسانی که (به زبان) ایمان آوردهاید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید به خدا و رسول او و کتابی که به رسول خود فرستاده و کتابی که پیش از او فرستاده (تورات و انجیل). و هر که به خدا و فرشتگان و کتابها(ی آسمانی) و رسولان او و روز قیامت کافر شود به گمراهی سخت و دور (از سعادت) درافتاده است. (نساء: ۱۳۶) {الهی قمشهای}
🔹مطابق این آیه، ایمان به تورات در کنار ایمان به قرآن از لوازم ایمان عمیق است.
#قرآن #تورات
@elahiatik
🔹پیشتر دربارهٔ نظر قرآن دربارهٔ تورات نوشتهام (اینجا). تورات از نگاه قرآن نور، هدایت، رحمت، تفصیل کل شیء، و امام (پیشوا) است. آیا قرآن از پیروان خود خواسته تا به این کتاب، که اینگونه آن را وصف کرده، هیچ کاری نداشته باشند؟ یا باید به چنین کتابی ایمان داشته باشند؟
▪️لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ
➖نيكوكارى آن نيست كه روى خود را بهسوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد. (بقره: ۱۷۷)
🔹در این آیه یکی از مصادیق نیکوکاری ایمان به تورات ذکر شده. شاید بلافاصله به ذهنتان بیاید که مخاطب این آیه یهودیان هستند و خدا از آنان خواسته که به کتاب خودشان ایمان داشته باشند. البته که این نکته جای تأمل دارد، اما آیهٔ زیر مسلّم است که دایرهاش همهٔ مؤمنان راستین را دربرمیگیرد:
▪️قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
➖بگوييد: «ما به خدا، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهيم و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده، و به آنچه به موسى و عيسى داده شده، و به آنچه به همهٔ پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده، ايمان آوردهايم؛ ميان هيچ يک از ايشان فرق نمىگذاريم، و در برابر او تسليم هستيم». (بقره: ۱۳۶)
🔹در آیهٔ فوق، سخن صرفاً دربارهٔ ایمان به موسی و عیسی بهسان دو نبی نیست، بلکه باید به آنچه به موسی (تورات) و عیسی (انجیل) و انبیا (نوییم و کتوویم) داده شده نیز ایمان آورد. مصداق بارز، یا دستکم یکی از مصادیق آنچه به موسی و عیسی و انبیا داده شده، «بایبل» یا کتاب مقدس است. در ادامه، تعبیر تکاندهندهتری آمده و بیان شده که اگر دیگران نیز بهمانند شما، یعنی اینچنین که از شما خواستیم، ایمان بیاورند هدایت شدهاند:
▪️فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا
➖پس اگر آنان [هم] به آنچه شما بدان ايمان آوردهايد ايمان آوردند، قطعاً هدايت شدهاند. (بقره: ۱۳۷)
🔹شاید این مطلب همچنان بر بعضی ذهنها سنگین جلوه کند و با خود بگویند مراد از آنچه به موسی و عیسی و انبیا داده شده معجزات آنان است، نه کتابشان. سؤالی که میکنیم این است که معجزات انبیا مهمتر است یا پیامشان؟ آیا قرآن در این آیه از ما میخواهد که به معجزات انبیا ایمان داشته باشیم؟ یا به معنایی که معجزات نیز برای آن میآید؟ هدف خداوند از ارسال پیامآورشان رساندن پیام خود بوده یا ایمان به معجزه؟ اصلاً کسی که به پیامآور ایمان داشته باشد دیگر چه نیازی به ایمان به معجزات دارد که این آیه از ما بخواهد به آن معجزات ایمان بیاوریم؟ اگر همچنان ابهاماتی در ذهن وجود داشته باشد، میتوانیم آیات دیگری از سورهٔ بقره را از نظر بگذرانیم:
▪️وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾ أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾
➖و آنان كه بدانچه بهسوى تو فرود آمده، و به آنچه پيش از تو نازل شده است، ايمان مىآورند؛ و آناناند كه به آخرت يقين دارند. (۴) آنان برخوردار از هدايتى از سوى پروردگار خويشاند؛ و آنان همان رستگاراناند. (۵) {فولادوند، تا به اینجا}
🔹آیات فوق وضوح بیشتری دارند. مطابق این آیات، یکی از الزامات دستیابی به هدایت و رستگاری حقیقی ایمان به آن چیزی است که پیش از قرآن «نازل شده است». در آیهای دیگر ایمان آوردن به تورات تصریح شده است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۱۳۶﴾
➖ای کسانی که (به زبان) ایمان آوردهاید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید به خدا و رسول او و کتابی که به رسول خود فرستاده و کتابی که پیش از او فرستاده (تورات و انجیل). و هر که به خدا و فرشتگان و کتابها(ی آسمانی) و رسولان او و روز قیامت کافر شود به گمراهی سخت و دور (از سعادت) درافتاده است. (نساء: ۱۳۶) {الهی قمشهای}
🔹مطابق این آیه، ایمان به تورات در کنار ایمان به قرآن از لوازم ایمان عمیق است.
#قرآن #تورات
@elahiatik
اصول دین در دیانت یهود و اسلام
🔹در تعلیمات دینی شیعی، مشهور است که اصول دین پنج تاست: ۱. توحید؛ ۲. نبوت؛ ۳. معاد؛ ۴. عدل؛ ۵. امامت. البته، در کتابهای کلامی، اصول دین اسلام سه تا ذکر شده: ۱. توحید؛ ۲. نبوت؛ ۳. معاد. دو اصل آخر را جزو اصول مذهب، یعنی مکتب امامیه، در نظر گرفتهاند.
🔹تعداد این اصول و نوع تقسیمبندی آنها محصول استنباط علمای دین و کاری بشری بوده. در هیچ آیه یا روایتی نیامده که اصول دین چه تعداد است. ممکن است عالم دیگری اصول دین را دو تا در نظر بگیرد: ۱. مبدأ (انسان)؛ ۲. مقصد (خدا). بنابراین، اصول دین امری تعبدی و تقلیدی نیست؛ همواره میتوانیم این اصول را با رویکردهای مختلف ارزیابی کنیم و به مدلهای تازهتری دست یابیم. بههرحال، علما این اصول را از یک زمان پذیرفتهاند و در کتابها آوردهاند.
🔹علمای یهودی نیز اصولی را برای دین خود تدوین کردهاند و در کتابهای اعتقادی خود آوردهاند که مورد قبول اکثریت جامعهٔ یهودی نیز واقع شده است. این اصول، که هارامبام (موسی بن ميمون) آنها را طبقهبندی کرده، ۱۳ تاست:
۱. خداوندِ متبارکْ موجود (حاضر) و ناظر است.
۲. او واحد و يكتاست.
۳. او جسم ندارد و شباهتی هم به جسم ندارد.
۴. او مقدم بر هر موجود قديمی در جهان است.
۵. عبادت موجودی به غير از او جايز نيست.
۶. او از نيت و افكار انسانها آگاه است.
۷. نبوت حضرت موسی سرور ما حقيقت دارد.
۸. حضرت موسی بهلحاظ نبوت از ديگر انبيای بنیاسرائيل برتر است.
۹. تورای مقدس از آسمان (از جانب خداوند) وحی شده است.
۱۰. تورا در هيچ زمانی تغيير نيافته و نخواهد يافت.
۱۱. خداوند شريران را مجازات خواهد كرد و پاداش و اجر نيكوكاران را خواهد پرداخت.
۱۲. ماشيَحِ پادشاه (منجی جهان) خواهد آمد.
۱۳. مردگان در آينده زنده خواهند شد.
(فرهنگ و بینش یهود، سال اول نظام جدید متوسطه، به نقل از وبگاه انجمن کلیمیان تهران)
🔹چهبسا بیراه نباشد اگر بگوییم شش اصل اول شامل «توحید» میشود. اصول هفت تا ده مربوط به «نبوت» و پیام نبی است. سه اصل آخر هم مربوط به فرجام و «معاد». ملاحظه میکنید که اصول دین یهود را نیز میتوان با رویکردهای مختلف طبقهبندی کرد.
🔹اکنون، اگر اصول هر دو دین را در کنار هم قرار دهیم، چه شباهتها و تفاوتهایی در آن مییابیم؟ آیا مسلمانان به اصول دیانت یهود باور دارند؟ اگر از اصل دهم صرفنظر کنیم، به نظر میرسد اصول دین یهود با اصول دین اسلام مطابقت میکند و اکثریت جامعهٔ مسلمانان این اصول را باور دارند. اگر اصول اعتقادی یهود را پذیرفته باشیم، درواقع بهلحاظ اعتقادی یهودی محسوب میشویم. به بیان دیگر، مسلمانان، با پذیرفتن اسلام، خواهناخواه دین یهود را نیز پذیرفتهاند، همچنانکه برای مسیحی بودن ابتدا باید به یهودیت ایمان داشت. در مقابل، اکثریت جامعهٔ مبلغان دینی، همراستا با سیاستمداران، خوانشی را ترویج کردهاند که پیروان این سه دین روزبهروز احساس کنند تفاوت و اختلاف و تباعد زیادی با یکدیگر دارند.
📎اگر تمایل داشتید دربارهٔ اصل دهم از اصول دیانت یهود بیشتر مطالعه کنید، میتوانید به فرستههای زیر مراجعه کنید:
۱. آیا تورات تحریف شده است؟ (۱)
۲. آیا تورات تحریف شده است؟ (۲)
۳. آیا تورات تحریف شده است؟ (۳)
۴. آیا حضرت عیسی کتابی به نام انجیل داشته؟
۵. 🎙 عدم تحریف تورات و انجیل
#اسلام #یهودیت #مسیحیت #کلام
@elahiatik
🔹در تعلیمات دینی شیعی، مشهور است که اصول دین پنج تاست: ۱. توحید؛ ۲. نبوت؛ ۳. معاد؛ ۴. عدل؛ ۵. امامت. البته، در کتابهای کلامی، اصول دین اسلام سه تا ذکر شده: ۱. توحید؛ ۲. نبوت؛ ۳. معاد. دو اصل آخر را جزو اصول مذهب، یعنی مکتب امامیه، در نظر گرفتهاند.
🔹تعداد این اصول و نوع تقسیمبندی آنها محصول استنباط علمای دین و کاری بشری بوده. در هیچ آیه یا روایتی نیامده که اصول دین چه تعداد است. ممکن است عالم دیگری اصول دین را دو تا در نظر بگیرد: ۱. مبدأ (انسان)؛ ۲. مقصد (خدا). بنابراین، اصول دین امری تعبدی و تقلیدی نیست؛ همواره میتوانیم این اصول را با رویکردهای مختلف ارزیابی کنیم و به مدلهای تازهتری دست یابیم. بههرحال، علما این اصول را از یک زمان پذیرفتهاند و در کتابها آوردهاند.
🔹علمای یهودی نیز اصولی را برای دین خود تدوین کردهاند و در کتابهای اعتقادی خود آوردهاند که مورد قبول اکثریت جامعهٔ یهودی نیز واقع شده است. این اصول، که هارامبام (موسی بن ميمون) آنها را طبقهبندی کرده، ۱۳ تاست:
۱. خداوندِ متبارکْ موجود (حاضر) و ناظر است.
۲. او واحد و يكتاست.
۳. او جسم ندارد و شباهتی هم به جسم ندارد.
۴. او مقدم بر هر موجود قديمی در جهان است.
۵. عبادت موجودی به غير از او جايز نيست.
۶. او از نيت و افكار انسانها آگاه است.
۷. نبوت حضرت موسی سرور ما حقيقت دارد.
۸. حضرت موسی بهلحاظ نبوت از ديگر انبيای بنیاسرائيل برتر است.
۹. تورای مقدس از آسمان (از جانب خداوند) وحی شده است.
۱۰. تورا در هيچ زمانی تغيير نيافته و نخواهد يافت.
۱۱. خداوند شريران را مجازات خواهد كرد و پاداش و اجر نيكوكاران را خواهد پرداخت.
۱۲. ماشيَحِ پادشاه (منجی جهان) خواهد آمد.
۱۳. مردگان در آينده زنده خواهند شد.
(فرهنگ و بینش یهود، سال اول نظام جدید متوسطه، به نقل از وبگاه انجمن کلیمیان تهران)
🔹چهبسا بیراه نباشد اگر بگوییم شش اصل اول شامل «توحید» میشود. اصول هفت تا ده مربوط به «نبوت» و پیام نبی است. سه اصل آخر هم مربوط به فرجام و «معاد». ملاحظه میکنید که اصول دین یهود را نیز میتوان با رویکردهای مختلف طبقهبندی کرد.
🔹اکنون، اگر اصول هر دو دین را در کنار هم قرار دهیم، چه شباهتها و تفاوتهایی در آن مییابیم؟ آیا مسلمانان به اصول دیانت یهود باور دارند؟ اگر از اصل دهم صرفنظر کنیم، به نظر میرسد اصول دین یهود با اصول دین اسلام مطابقت میکند و اکثریت جامعهٔ مسلمانان این اصول را باور دارند. اگر اصول اعتقادی یهود را پذیرفته باشیم، درواقع بهلحاظ اعتقادی یهودی محسوب میشویم. به بیان دیگر، مسلمانان، با پذیرفتن اسلام، خواهناخواه دین یهود را نیز پذیرفتهاند، همچنانکه برای مسیحی بودن ابتدا باید به یهودیت ایمان داشت. در مقابل، اکثریت جامعهٔ مبلغان دینی، همراستا با سیاستمداران، خوانشی را ترویج کردهاند که پیروان این سه دین روزبهروز احساس کنند تفاوت و اختلاف و تباعد زیادی با یکدیگر دارند.
📎اگر تمایل داشتید دربارهٔ اصل دهم از اصول دیانت یهود بیشتر مطالعه کنید، میتوانید به فرستههای زیر مراجعه کنید:
۱. آیا تورات تحریف شده است؟ (۱)
۲. آیا تورات تحریف شده است؟ (۲)
۳. آیا تورات تحریف شده است؟ (۳)
۴. آیا حضرت عیسی کتابی به نام انجیل داشته؟
۵. 🎙 عدم تحریف تورات و انجیل
#اسلام #یهودیت #مسیحیت #کلام
@elahiatik
Forwarded from الهیاتیک | سجاد سرگلی
📜سال ۶۱۰ میلادی محمد در غاری در کوهستان حرا بود. همین که نخستین تجربهٔ معنویاش را درک کرد از اینکه مبادا دیوانه یا شاعر شده باشد ترسید. پس با اضطراب به نزد همسرش رفت و با ترس گفت: اندوهی دارم. من شاعر یا جنزدهام؟ ... این حالت برای او مثل یک ضربهٔ روحی قوی، مثل نیروی بزرگی از عشق، بود. او بهمدت سه روز مدام در حال لرزیدن بود، طوری که انگار به تب عمیق و خطرناکی مبتلا شده بود.
او ترسیده بود و فکر میکرد که شاعر یا دیوانه شده است. در اثر این تجربهٔ محمد چشمهٔ صوفیگری جوشیدن میگیرد. همیشه هر دو حالت شاعری و دیوانگی با هم همراه بوده است. او هر دو بود. او هم شاعر بود و هم دیوانه. او دیوانه و عارف شده بود.
شاید حکایت زیبای صوفیانهٔ لیلی و مجنون را شنیده باشید. این یک داستان عاشقانهٔ معمولی نیست. معنای واژهٔ «مجنون» دیوانه است، دیوانهٔ خدا. «لیلی» نیز نماد خداست. صوفیان به خدا بهعنوان معشوق نظر میکنند. لیلی همان معشوق است. هر انسانی مجنون است و خدا معشوق اوست.
📚اوشو، آواز سکوت
@elahiatik
او ترسیده بود و فکر میکرد که شاعر یا دیوانه شده است. در اثر این تجربهٔ محمد چشمهٔ صوفیگری جوشیدن میگیرد. همیشه هر دو حالت شاعری و دیوانگی با هم همراه بوده است. او هر دو بود. او هم شاعر بود و هم دیوانه. او دیوانه و عارف شده بود.
شاید حکایت زیبای صوفیانهٔ لیلی و مجنون را شنیده باشید. این یک داستان عاشقانهٔ معمولی نیست. معنای واژهٔ «مجنون» دیوانه است، دیوانهٔ خدا. «لیلی» نیز نماد خداست. صوفیان به خدا بهعنوان معشوق نظر میکنند. لیلی همان معشوق است. هر انسانی مجنون است و خدا معشوق اوست.
📚اوشو، آواز سکوت
@elahiatik
فروع دین در دیانت یهود و اسلام
🔹فروع دین اصطلاحی است که در تناظر با اصول دین وضع شده. اصول دین به اعتقادات مربوط میشود و فروع دین به مسائل عملی و احکام. در کتابهای تعلیمات دینی امامیه، فروع دین ۱۰ تا ذکر شده: ۱. نماز؛ ۲. روزه؛ ۳. خمس؛ ۴. زکات؛ ۵. حج ۶. جهاد؛ ۷. امر به معروف؛ ۸. نهی از منکر؛ ۹. تولّی؛ ۱۰ تبرّی.
🔹موارد دهگانهٔ فوق صرفاً بخش عباداتِ واجب را پوشش میدهند. فروع دین (احکام عملی دین) محدود به عبادات نیستند. بخش معظم احکام غیرعبادی در سرفصلی با عنوان معاملات جای گرفتهاند. علاوهبر عبادات و معاملات، آداب و سنن مستحب و مکروه نیز میتوانند در فروع دین قرار بگیرند. این تقسیمبندیها نیز، همچون اصول دین، محصولی بشری است که علمای اسلام آنها را تدوین کردهاند و همیشه قابل بازنگری است.
🔹علمای یهود نیز احکام شریعت خود را، که به آن هلاخا میگویند، از مهمترین منبع این دین، یعنی تورات، استخراج کردهاند. تعداد این احکام براساس شمارش ربّی هارامبام (موسی بن میمون) ۶۱۳ دستور است، که شامل ۳۶۵ حکم ایجابی (اوامر) و ۲۴۸ حکم سلبی (نواهی) میشود. این احکام در تلمود و نوشتههای حاخامها شرح و بسط یافته است (برای مطالعهٔ احکام ۶۱۳گانه میتوانید به اینجا مراجعه کنید).
🔹آیا اسلام شریعت حضرت موسی را تأیید کرده است؟ به بیان دیگر، آیا قرآن این ۶۱۳ دستورِ تورات را پذیرفته است؟ پاسخ مثبت است. قرآن از پیروان خود میخواهد که به اهل کتاب بگویند ما به آنچه به امت ما و امت شما نازل شده ایمان داریم و تسلیم فرمان خدای یگانهای هستیم که هم خدای ماست و هم خدای شما.
▪️وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
➖و با اهل كتاب، جز به [شيوهاى] كه بهتر است، مجادله مكنيد -مگر [با] كسانى از آنان كه ستم كردهاند- و بگوييد: «به آنچه بهسوى ما نازل شده و [آنچه] بهسوى شما نازل گرديده، ايمان آورديم؛ و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم اوييم».
(عنکبوت: ۴۶) {فولادوند}
🔹قرآن از مسلمانان نمیخواهد که از روی جدل سخنی خلاف واقع بر زبان بیاورند و تظاهر به ایمان کنند، بلکه میخواهد همان سخنی را بگویند که حقیقتاً به آن ایمان دارند. در آیات ۴ و ۱۳۶ سورهٔ بقره و ۱۳۶ سورهٔ نساء نیز چنین ایمانی برایشان وصف میشود (مراجعه کنید به یادداشت «آیا قرآن از پیروان خود میخواهد که به تورات ایمان داشته باشند؟»).
🔹پیامبر اسلام، در روایتی، از مسلمانان میخواهد که اهل کتاب را نه تصدیق کنند و نه تکذیب، بلکه به اهل کتاب همان چیزی را بگویند که قرآن از آنان خواسته.
➖انَ أَهْلُ الْكِتَابِ يَقْرَءُونَ التَّوْرَاةَ بِالْعِبْرَانِيَّةِ وَيُفَسِّرُونَهَا بِالْعَرَبِيَّةِ لأَهْلِ الإِسْلاَمِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: «لاَ تُصَدِّقُوا أَهْلَ الْكِتَابِ، وَلاَ تُكَذِّبُوهُمْ وَقُولُوا {آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ}».
➖اهل کتاب برای مسلمانان تورات را به عبری میخواندند و به عربی تفسیر میکردند. پیامبر اسلام فرمود: «اهل کتاب را نه تصدیق کنید و نه تکذیب، بلکه بگویید: {به خدا و به آنچه بهسوی ما نازل شده و بهسوی شما نازل شده ایمان آوردیم}». (صحیح بخاری، ح ۷۳۶۲؛ نیز: همان، ح ۴۴۸۵ و ۷۵۴۲)
🔹از این روایت چنین فهمیده میشود که اهل کتاب صرفاً به روخوانی تورات در حضور مسلمانان اکتفا نمیکردهاند، بلکه علاوهبرآن تورات را برای مسلمانان تفسیر نیز میکردهاند. چهبسا دلیل اینکه پیامبر از مسلمانان خواسته تا گفتههای اهل کتاب را تصدیق و تکذیب نکنند این باشد که توراتخوانی آنان آغشته به تفسیر بوده، تفسیری که لزوماً نمیتوانسته درست بوده باشد. پس آن چیزی را که نمیتوان تأیید و تصدیق یا رد کرد «تفسیر» اهل کتاب از متن تورات است، نه خود «متن» تورات. شایسته است میان خود متن و تفاسیر آن تمایز قائل شویم.
🔹ایمان داشتن به قوانین تورات لزوماً به معنای پذیرفتنِ تمام و کمالِ تفسیر یهودیان از این کتاب نیست. همانطور که در فقه اسلامی آرای فقیهان متنوع و متکثر است، علمای یهود نیز در تفسیر شریعت اختلافنظرهای بسیاری با یکدیگر دارند. جزئیات و شرایط اجرای احکام همیشه در میان فقهای هر دو دین مورد بحث و بررسی و بازنگری بوده و هست. صرفنظر از اختلاف آرای فقیهانِ مسلمان و یهودی، آنچه اهمیت دارد این است که مسلمانان به دستورات تورات (هلاخا) یا همان شریعت حضرت موسی ایمان دارند. نتیجه آنکه مسلمانان، با پذیرفتن دین اسلام، نهتنها اصول بلکه فروع دیانت یهود را نیز پذیرفتهاند.
#اسلام #یهودیت #فقه_تطبیقی
@elahiatik
🔹فروع دین اصطلاحی است که در تناظر با اصول دین وضع شده. اصول دین به اعتقادات مربوط میشود و فروع دین به مسائل عملی و احکام. در کتابهای تعلیمات دینی امامیه، فروع دین ۱۰ تا ذکر شده: ۱. نماز؛ ۲. روزه؛ ۳. خمس؛ ۴. زکات؛ ۵. حج ۶. جهاد؛ ۷. امر به معروف؛ ۸. نهی از منکر؛ ۹. تولّی؛ ۱۰ تبرّی.
🔹موارد دهگانهٔ فوق صرفاً بخش عباداتِ واجب را پوشش میدهند. فروع دین (احکام عملی دین) محدود به عبادات نیستند. بخش معظم احکام غیرعبادی در سرفصلی با عنوان معاملات جای گرفتهاند. علاوهبر عبادات و معاملات، آداب و سنن مستحب و مکروه نیز میتوانند در فروع دین قرار بگیرند. این تقسیمبندیها نیز، همچون اصول دین، محصولی بشری است که علمای اسلام آنها را تدوین کردهاند و همیشه قابل بازنگری است.
🔹علمای یهود نیز احکام شریعت خود را، که به آن هلاخا میگویند، از مهمترین منبع این دین، یعنی تورات، استخراج کردهاند. تعداد این احکام براساس شمارش ربّی هارامبام (موسی بن میمون) ۶۱۳ دستور است، که شامل ۳۶۵ حکم ایجابی (اوامر) و ۲۴۸ حکم سلبی (نواهی) میشود. این احکام در تلمود و نوشتههای حاخامها شرح و بسط یافته است (برای مطالعهٔ احکام ۶۱۳گانه میتوانید به اینجا مراجعه کنید).
🔹آیا اسلام شریعت حضرت موسی را تأیید کرده است؟ به بیان دیگر، آیا قرآن این ۶۱۳ دستورِ تورات را پذیرفته است؟ پاسخ مثبت است. قرآن از پیروان خود میخواهد که به اهل کتاب بگویند ما به آنچه به امت ما و امت شما نازل شده ایمان داریم و تسلیم فرمان خدای یگانهای هستیم که هم خدای ماست و هم خدای شما.
▪️وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
➖و با اهل كتاب، جز به [شيوهاى] كه بهتر است، مجادله مكنيد -مگر [با] كسانى از آنان كه ستم كردهاند- و بگوييد: «به آنچه بهسوى ما نازل شده و [آنچه] بهسوى شما نازل گرديده، ايمان آورديم؛ و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم اوييم».
(عنکبوت: ۴۶) {فولادوند}
🔹قرآن از مسلمانان نمیخواهد که از روی جدل سخنی خلاف واقع بر زبان بیاورند و تظاهر به ایمان کنند، بلکه میخواهد همان سخنی را بگویند که حقیقتاً به آن ایمان دارند. در آیات ۴ و ۱۳۶ سورهٔ بقره و ۱۳۶ سورهٔ نساء نیز چنین ایمانی برایشان وصف میشود (مراجعه کنید به یادداشت «آیا قرآن از پیروان خود میخواهد که به تورات ایمان داشته باشند؟»).
🔹پیامبر اسلام، در روایتی، از مسلمانان میخواهد که اهل کتاب را نه تصدیق کنند و نه تکذیب، بلکه به اهل کتاب همان چیزی را بگویند که قرآن از آنان خواسته.
➖انَ أَهْلُ الْكِتَابِ يَقْرَءُونَ التَّوْرَاةَ بِالْعِبْرَانِيَّةِ وَيُفَسِّرُونَهَا بِالْعَرَبِيَّةِ لأَهْلِ الإِسْلاَمِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: «لاَ تُصَدِّقُوا أَهْلَ الْكِتَابِ، وَلاَ تُكَذِّبُوهُمْ وَقُولُوا {آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ}».
➖اهل کتاب برای مسلمانان تورات را به عبری میخواندند و به عربی تفسیر میکردند. پیامبر اسلام فرمود: «اهل کتاب را نه تصدیق کنید و نه تکذیب، بلکه بگویید: {به خدا و به آنچه بهسوی ما نازل شده و بهسوی شما نازل شده ایمان آوردیم}». (صحیح بخاری، ح ۷۳۶۲؛ نیز: همان، ح ۴۴۸۵ و ۷۵۴۲)
🔹از این روایت چنین فهمیده میشود که اهل کتاب صرفاً به روخوانی تورات در حضور مسلمانان اکتفا نمیکردهاند، بلکه علاوهبرآن تورات را برای مسلمانان تفسیر نیز میکردهاند. چهبسا دلیل اینکه پیامبر از مسلمانان خواسته تا گفتههای اهل کتاب را تصدیق و تکذیب نکنند این باشد که توراتخوانی آنان آغشته به تفسیر بوده، تفسیری که لزوماً نمیتوانسته درست بوده باشد. پس آن چیزی را که نمیتوان تأیید و تصدیق یا رد کرد «تفسیر» اهل کتاب از متن تورات است، نه خود «متن» تورات. شایسته است میان خود متن و تفاسیر آن تمایز قائل شویم.
🔹ایمان داشتن به قوانین تورات لزوماً به معنای پذیرفتنِ تمام و کمالِ تفسیر یهودیان از این کتاب نیست. همانطور که در فقه اسلامی آرای فقیهان متنوع و متکثر است، علمای یهود نیز در تفسیر شریعت اختلافنظرهای بسیاری با یکدیگر دارند. جزئیات و شرایط اجرای احکام همیشه در میان فقهای هر دو دین مورد بحث و بررسی و بازنگری بوده و هست. صرفنظر از اختلاف آرای فقیهانِ مسلمان و یهودی، آنچه اهمیت دارد این است که مسلمانان به دستورات تورات (هلاخا) یا همان شریعت حضرت موسی ایمان دارند. نتیجه آنکه مسلمانان، با پذیرفتن دین اسلام، نهتنها اصول بلکه فروع دیانت یهود را نیز پذیرفتهاند.
#اسلام #یهودیت #فقه_تطبیقی
@elahiatik
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞دیدار نتانیاهو با یکی از علمای یهود و صحبت دربارهٔ فراهم کردن مقدمات ظهور
مطالب مرتبط:
۱. ارض مقدس به چه کسانی میرسد؟
۲. کل زمین به بندگان صالح به ارث میرسد؟ یا فقط سرزمین موعود؟
۳. ارضک
۴. منجی ادیان کیست؟
۵. ده آواتار ایزد ویشنو
۶. سوشیانت
۷. مهدیِ امتها
۸. رستاخیز مسیح
۹. ماشیح
۱۰. ماشیح از نسل کیست؟
@elahiatik
مطالب مرتبط:
۱. ارض مقدس به چه کسانی میرسد؟
۲. کل زمین به بندگان صالح به ارث میرسد؟ یا فقط سرزمین موعود؟
۳. ارضک
۴. منجی ادیان کیست؟
۵. ده آواتار ایزد ویشنو
۶. سوشیانت
۷. مهدیِ امتها
۸. رستاخیز مسیح
۹. ماشیح
۱۰. ماشیح از نسل کیست؟
@elahiatik
✡وقتی خداوند فرمود: «پسرت»، ابراهیم گفت: «من دو پسر دارم». وقتی خداوند فرمود: «یگانهٔ تو»، ابراهیم گفت: «این پسر برای مادرش یگانه پسر است و آن پسر برای مادرش یگانه پسر». وقتی خداوند فرمود: «آن را که دوست داری»، ابراهیم گفت: «من هر دو را دوست دارم». سپس خداوند فرمود: «اسحاق». و چرا خداوند فرمانش را تا این حد طولانی کرد؟ چرا از همان ابتدا نام اسحاق را نگفت؟ خدا این کار را کرد، تا خاطر ابراهیم از این ضربهٔ روحی پریشان نشود.
(تلمود، سینهدرین ۸۹ ب) {الهیاتیک}
✡گفت: «پسرت را که یگانه پسر توست و او را دوست میداری، یعنی اسحاق، را برگیر و به سرزمین موریا برو، و او را در آنجا بر یکی از کوههایی که به تو خواهم گفت، چون قربانی تمامسوز تقدیم کن».
(سفر پیدایش، ۲۲: ۲) {هزارهٔ نو}
مطلب مرتبط:
– ابراهیم فرزندش اسماعیل را به قربانگاه برد؟ یا اسحاق را؟
#تورات #تلمود
@elahiatik
(تلمود، سینهدرین ۸۹ ب) {الهیاتیک}
✡گفت: «پسرت را که یگانه پسر توست و او را دوست میداری، یعنی اسحاق، را برگیر و به سرزمین موریا برو، و او را در آنجا بر یکی از کوههایی که به تو خواهم گفت، چون قربانی تمامسوز تقدیم کن».
(سفر پیدایش، ۲۲: ۲) {هزارهٔ نو}
مطلب مرتبط:
– ابراهیم فرزندش اسماعیل را به قربانگاه برد؟ یا اسحاق را؟
#تورات #تلمود
@elahiatik
فرزندکشی ابراهیم
طرح مسئله
🔹خداوند، مطابق آیهٔ «إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ»، امر به بدی و زشتی نمیکند، برخلاف شیطان که «إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ». اگر خداوند امر به بدی نمیکند، چرا به ابراهیم امر کرد که فرزند خود را بکشد؟
#کلام #نبوت
@elahiatik
طرح مسئله
🔹خداوند، مطابق آیهٔ «إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ»، امر به بدی و زشتی نمیکند، برخلاف شیطان که «إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ». اگر خداوند امر به بدی نمیکند، چرا به ابراهیم امر کرد که فرزند خود را بکشد؟
#کلام #نبوت
@elahiatik
آیا پیامبر اسلام از همهٔ انبیا برتر است؟
🔹«محمد برتر بود یا بایزید بسطام؟»، سؤالی که شمس در اولین دیدارش با مولانا از او پرسید و در تاریخ ماند. مقایسهٔ یک پیامبر با یک عارف شاید در نگاه اول نامتجانس باشد، اما اینگونه رتبهبندیها و مقامسنجیها نزد اهل معرفت، از جهاتی، اهمیت دارد. آنها میخواهند مقام معنوی هر عارف را بسته به گفتههایش بسنجند تا دریابند کدام یک در آسمان معرفت بالاتر پریده یا در بحر معانی عمیقتر غواصی کرده. برای مثال، تصور عارف الف از ملکوت در مقایسه با عارف ب، براساس گزارشها و گفتههای خودشان، چه تفاوتهایی با یکدیگر داشته است. شمس نیز، در ادامهٔ سؤالش، دو جمله از بایزید را با جملات پیامبر اسلام مقایسه کرد.
🔹در این یادداشت قرار نیست پیامبران را با عرفا مقایسه کنیم، بلکه میخواهیم بر روی انگارهٔ افضلیت و سروری و برتری پیامبر اسلام تمرکز کنیم. ما به موجب آیهٔ «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» میان هیچ یک از پیامبران فرق نمیگذاریم و به همهٔ آنان و تعالیمشان ایمان داریم، اما به موجب آیههای «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ» (بقره: ۲۵۳) و «وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ» (اسراء: ۵۵) معتقدیم بعضی رسولان بر بعضی دیگر و بعضی انبیا بر بعضی دیگر فضیلت و برتری دارند.
🔹رتبهبندی و مقامسنجی انبیا، بهویژه پیامبر اسلام، کار آسانی نیست. باور مشهور نزد مسلمانان این است که محمد افضل انبیا بوده است، اما آیا قرآن این موضوع را تأیید میکند؟ بعضی برای برتری پیامبر اسلام بر سایر انبیا به نظر مفسران ذیل آیهٔ زیر استناد میکنند:
▪️وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا
➖و [ياد كن] هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم، و از [همهٔ] آنان پيمانى استوار گرفتيم. (احزاب: ۷) {فولادوند}
🔹دیدگاه مفسران، برای نمونه، اینچنین است: «چهار نفر از ايشان را به ترتيب عصرشان ذكر كرد، ولى رسول خدا (ص) را بر آنان مقدم داشت، با اينكه آن جناب از لحاظ عصر آخرين ايشان بود، براى اينكه آن جناب برترى و شرافت و تقدم بر همهٔ آنان دارد» (ترجمهٔ تفسیر المیزان، ج ۱۶، ص ۴۱۵). اما به نظر میرسد تقدم نام دلیل کافی بر افضلیت و برتری نباشد. برای مثال، نام اسماعیل در آیهٔ ۴۸ سورهٔ ص پس از ابراهیم و اسحاق و یعقوب آمده و در بقره: ۱۳۶ و ۱۴۰، آلعمران: ۸۴، نساء: ۱۶۳ پیش از اسحاق و یعقوب. مثالهای نقض دیگری نیز در آیات قرآن وجود دارد، که نشان از سبک بیان ویژهٔ قرآن دارد، و به صرف مقدم آمدن نام پیامبر نمیتوان نتیجه گرفت که او افضل از انبیای پیش از خود است.
🔹قرآن، مطابق آیات ۸۳ تا ۸۹ انعام، محمد را پیرو و دنبالهروِ «الذین آتیناهم الکتاب و الحکم و النبوة» میداند، با این ترتیب: ابراهیم، اسحاق، یعقوب، نوح مِن قَبل، داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی، هارون، زکریا، یحیی، عیسی، الیاس، اسماعیل، یسع، یونس، لوط، و بعضی پدران و فرزندان و برادران هر کدام از آنها. خداوند در آیهٔ ۹۰ اینان را هدایتیافته میداند و به پیامبر اسلام امر میکند که به آنان اقتدا کن: «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ». پیامبر موظف است به آموزههای انبیای پیش از خود اقتدا کند و به پیش برود.
🔹موسی در بدایات راه شاگرد خضر بود و بعدها سرور انبیای بنیاسرائیل شد. مولانا، به گفتهٔ خود، از پی سنایی و عطار میرفت، اما بعدها عالمتاب شد. عارفان هر کدام از پی آن دیگری میرفتند. انبیا نیز هرچند جداگانه هدایت میشدند و سلوک میکردند، اما بعضی در متابعت و پیروی از بعضی دیگر بودند. تا پیش از آمدن ابراهیم از پی نوح میرفتند، و تا پیش از آمدن موسی دنبالهروِ ابوالانبیاء، ابراهیم، بودند. البته این بدان معنا نیست که هر کس دیرتر بیاید لزوماً بافضیلتتر است، زیرا انبیایی پس از موسی آمدند که به فضیلت او نرسیدند.
🔹پیامبر اسلام نیز، پس از بعثت، با اینکه به مقام والایی دست یافته بود، اما همچنان طی طریق میکرد. خداوند در قرآن گاه او را عتاب میکند، گاه تسلیاش میدهد، به او دستور سلوکی میدهد تا بلکه به مقام محمود دست یابد، و قس علی هذا. همهٔ اینها حکایت از آن دارد که سلوک پیامبر پس از پیامبر شدن نیز ادامه داشته است. او سرانجام، به باور اهل معرفت، همهٔ مراتب را طی میکند و به مقام ختمیمرتبت دست مییابد، اما همچنان برای تبیین برتری او بر سایر انبیای اولوالعزم نیازمند دلایلی قوی و معنوی هستیم.
#قرآن #کلام #نبوت
@elahiatik
🔹«محمد برتر بود یا بایزید بسطام؟»، سؤالی که شمس در اولین دیدارش با مولانا از او پرسید و در تاریخ ماند. مقایسهٔ یک پیامبر با یک عارف شاید در نگاه اول نامتجانس باشد، اما اینگونه رتبهبندیها و مقامسنجیها نزد اهل معرفت، از جهاتی، اهمیت دارد. آنها میخواهند مقام معنوی هر عارف را بسته به گفتههایش بسنجند تا دریابند کدام یک در آسمان معرفت بالاتر پریده یا در بحر معانی عمیقتر غواصی کرده. برای مثال، تصور عارف الف از ملکوت در مقایسه با عارف ب، براساس گزارشها و گفتههای خودشان، چه تفاوتهایی با یکدیگر داشته است. شمس نیز، در ادامهٔ سؤالش، دو جمله از بایزید را با جملات پیامبر اسلام مقایسه کرد.
🔹در این یادداشت قرار نیست پیامبران را با عرفا مقایسه کنیم، بلکه میخواهیم بر روی انگارهٔ افضلیت و سروری و برتری پیامبر اسلام تمرکز کنیم. ما به موجب آیهٔ «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» میان هیچ یک از پیامبران فرق نمیگذاریم و به همهٔ آنان و تعالیمشان ایمان داریم، اما به موجب آیههای «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ» (بقره: ۲۵۳) و «وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ» (اسراء: ۵۵) معتقدیم بعضی رسولان بر بعضی دیگر و بعضی انبیا بر بعضی دیگر فضیلت و برتری دارند.
🔹رتبهبندی و مقامسنجی انبیا، بهویژه پیامبر اسلام، کار آسانی نیست. باور مشهور نزد مسلمانان این است که محمد افضل انبیا بوده است، اما آیا قرآن این موضوع را تأیید میکند؟ بعضی برای برتری پیامبر اسلام بر سایر انبیا به نظر مفسران ذیل آیهٔ زیر استناد میکنند:
▪️وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا
➖و [ياد كن] هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم، و از [همهٔ] آنان پيمانى استوار گرفتيم. (احزاب: ۷) {فولادوند}
🔹دیدگاه مفسران، برای نمونه، اینچنین است: «چهار نفر از ايشان را به ترتيب عصرشان ذكر كرد، ولى رسول خدا (ص) را بر آنان مقدم داشت، با اينكه آن جناب از لحاظ عصر آخرين ايشان بود، براى اينكه آن جناب برترى و شرافت و تقدم بر همهٔ آنان دارد» (ترجمهٔ تفسیر المیزان، ج ۱۶، ص ۴۱۵). اما به نظر میرسد تقدم نام دلیل کافی بر افضلیت و برتری نباشد. برای مثال، نام اسماعیل در آیهٔ ۴۸ سورهٔ ص پس از ابراهیم و اسحاق و یعقوب آمده و در بقره: ۱۳۶ و ۱۴۰، آلعمران: ۸۴، نساء: ۱۶۳ پیش از اسحاق و یعقوب. مثالهای نقض دیگری نیز در آیات قرآن وجود دارد، که نشان از سبک بیان ویژهٔ قرآن دارد، و به صرف مقدم آمدن نام پیامبر نمیتوان نتیجه گرفت که او افضل از انبیای پیش از خود است.
🔹قرآن، مطابق آیات ۸۳ تا ۸۹ انعام، محمد را پیرو و دنبالهروِ «الذین آتیناهم الکتاب و الحکم و النبوة» میداند، با این ترتیب: ابراهیم، اسحاق، یعقوب، نوح مِن قَبل، داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی، هارون، زکریا، یحیی، عیسی، الیاس، اسماعیل، یسع، یونس، لوط، و بعضی پدران و فرزندان و برادران هر کدام از آنها. خداوند در آیهٔ ۹۰ اینان را هدایتیافته میداند و به پیامبر اسلام امر میکند که به آنان اقتدا کن: «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ». پیامبر موظف است به آموزههای انبیای پیش از خود اقتدا کند و به پیش برود.
🔹موسی در بدایات راه شاگرد خضر بود و بعدها سرور انبیای بنیاسرائیل شد. مولانا، به گفتهٔ خود، از پی سنایی و عطار میرفت، اما بعدها عالمتاب شد. عارفان هر کدام از پی آن دیگری میرفتند. انبیا نیز هرچند جداگانه هدایت میشدند و سلوک میکردند، اما بعضی در متابعت و پیروی از بعضی دیگر بودند. تا پیش از آمدن ابراهیم از پی نوح میرفتند، و تا پیش از آمدن موسی دنبالهروِ ابوالانبیاء، ابراهیم، بودند. البته این بدان معنا نیست که هر کس دیرتر بیاید لزوماً بافضیلتتر است، زیرا انبیایی پس از موسی آمدند که به فضیلت او نرسیدند.
🔹پیامبر اسلام نیز، پس از بعثت، با اینکه به مقام والایی دست یافته بود، اما همچنان طی طریق میکرد. خداوند در قرآن گاه او را عتاب میکند، گاه تسلیاش میدهد، به او دستور سلوکی میدهد تا بلکه به مقام محمود دست یابد، و قس علی هذا. همهٔ اینها حکایت از آن دارد که سلوک پیامبر پس از پیامبر شدن نیز ادامه داشته است. او سرانجام، به باور اهل معرفت، همهٔ مراتب را طی میکند و به مقام ختمیمرتبت دست مییابد، اما همچنان برای تبیین برتری او بر سایر انبیای اولوالعزم نیازمند دلایلی قوی و معنوی هستیم.
#قرآن #کلام #نبوت
@elahiatik
آیا پیامبر اسلام آخرین پیامبر است؟
🔹بعضی یهودیان مَلاکی را خاتمالانبیا میدانند. بعضی مسیحیان، مانند اعضای کلیسای ارتدکس شرقی، ملاکی را، و بعضی دیگر از آنان عیسی را، در کنار مسیحِ موعود بودن، آخرین نبی قلمداد میکنند. بعضی منداییان یا صابئین بر این باورند که یحیی آخرین پیامبر است. مانویان معتقدند مانی آخرین پیامبر است و مصداق فارقلیطی است که عیسی در انجیل دربارهاش سخن گفته. مسلمانان معتقدند محمد پیامبر آخر است و بعد از او پیامبری نخواهد آمد.
🔹باور پیروان ادیان اگر متکی به شواهد الهیاتی دستاول نباشد، اعتبار چندانی ندارد. اگر کتابها و مقالات کلامی و اعتقادی را دربارهٔ خاتمیت خواندهاید و قانع نشدهاید، هیچ اشکالی ندارد، چون هیچ دلیل عقلی بر اینکه باب نبوت بسته شده نمیتوان اقامه کرد. روایات اندکی دراینباره وجود دارد که عمدهٔ آنان از حیث دلالت و یا سند قابل مناقشهاند و لذا نمیتوان به آنها اعتنا کرد. نظر قرآن چیست؟ آیا در قرآن گفته شده که محمد واپسین پیامبر است؟ یک آیه در قرآن هست که محمد را «خاتمالنبیین» میداند.
▪️مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا
➖محمد پدر هيچ يک از مردان شما نيست، ولى فرستادهٔ خدا و خاتم پيامبران است. و خدا همواره بر هر چيزى داناست. (احزاب: ۴۰) {فولادوند}
🔹واژهٔ «خاتَم» به معنای «مُهر و انگشتر و نگین» است. در قدیم، مُهرها را در جایی که نگین انگشتر قرار میگیرد تعبیه میکردند. هر بزرگی ممکن بود مهر مخصوص به خود را داشته باشد. این مهرها معمولاً در انتهای نامه و یا روی نامه زده میشد بهمنزلهٔ امضا و تأیید محتویات نامه. از همین رو، خاتَم به هر سه معناست، چون هر سه معنا در یک مصداق با یکدیگر جمع شدهاند، هم انگشتر است، هم نگینِ انگشتر است و هم مُهر است. واژهٔ خاتَم با «خاتِم»، به معنای ختمکننده و پایانبخش، نیز قرابت معنایی یافته است، شاید به این دلیل که مُهرها عموماً در انتهای نامه درج میشدند. به نظر میرسد خاتَم در ترکیب خاتمالنبیین در آیهٔ بالا، هرچند معنای ختمکننده (خاتِم) و آخرین را به ذهن متبادر میکند، به این معناست که پیامبر اسلام مُهر تأییدی است بر همهٔ انبیای پیش از خود. بنابراین، این آیه نمیتواند دلالت کند بر اینکه پیامبر اسلام آخرین پیامبر است.
🔹علاوهبراین، اگر به تعریف و ماهیت و هدف نبوت در قرآن و همهنگام در تعالیم تلمودی توجه کنیم، درمییابیم که راه رسیدن به مقام نبوت نمیتواند بهکلی بسته شده باشد (برای مطالعهٔ بیشتر، بنگرید به یادداشت «نبوت؛ امری الهی یا اکتسابی؟»). به بیان دیگر، میتوان گفت منع عقلی و نقلی برای رسیدن به مقام نبوت وجود ندارد.
🔹شاید بپرسیم اگر نبوت دربارهٔ کس یا کسانی به وقوع پیوسته باشد، حتماً خبرش به ما میرسد؟ نه لزوماً. بعضی انبیا صاحب رسالت ویژهای نیستند و بعضی دیگر، علاوهبر نبوت، صاحب رسالت نیز میشوند. شاید دربارهٔ نبوت بتوانیم بگوییم تلاش فرد برای نبی شدن مؤثر است، اما دربارهٔ رسالتدار شدنِ انبیا همینقدر میتوانیم بگوییم که «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد» (انعام: ۱۲۴).
#قرآن #کلام #نبوت
@elahiatik
🔹بعضی یهودیان مَلاکی را خاتمالانبیا میدانند. بعضی مسیحیان، مانند اعضای کلیسای ارتدکس شرقی، ملاکی را، و بعضی دیگر از آنان عیسی را، در کنار مسیحِ موعود بودن، آخرین نبی قلمداد میکنند. بعضی منداییان یا صابئین بر این باورند که یحیی آخرین پیامبر است. مانویان معتقدند مانی آخرین پیامبر است و مصداق فارقلیطی است که عیسی در انجیل دربارهاش سخن گفته. مسلمانان معتقدند محمد پیامبر آخر است و بعد از او پیامبری نخواهد آمد.
🔹باور پیروان ادیان اگر متکی به شواهد الهیاتی دستاول نباشد، اعتبار چندانی ندارد. اگر کتابها و مقالات کلامی و اعتقادی را دربارهٔ خاتمیت خواندهاید و قانع نشدهاید، هیچ اشکالی ندارد، چون هیچ دلیل عقلی بر اینکه باب نبوت بسته شده نمیتوان اقامه کرد. روایات اندکی دراینباره وجود دارد که عمدهٔ آنان از حیث دلالت و یا سند قابل مناقشهاند و لذا نمیتوان به آنها اعتنا کرد. نظر قرآن چیست؟ آیا در قرآن گفته شده که محمد واپسین پیامبر است؟ یک آیه در قرآن هست که محمد را «خاتمالنبیین» میداند.
▪️مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا
➖محمد پدر هيچ يک از مردان شما نيست، ولى فرستادهٔ خدا و خاتم پيامبران است. و خدا همواره بر هر چيزى داناست. (احزاب: ۴۰) {فولادوند}
🔹واژهٔ «خاتَم» به معنای «مُهر و انگشتر و نگین» است. در قدیم، مُهرها را در جایی که نگین انگشتر قرار میگیرد تعبیه میکردند. هر بزرگی ممکن بود مهر مخصوص به خود را داشته باشد. این مهرها معمولاً در انتهای نامه و یا روی نامه زده میشد بهمنزلهٔ امضا و تأیید محتویات نامه. از همین رو، خاتَم به هر سه معناست، چون هر سه معنا در یک مصداق با یکدیگر جمع شدهاند، هم انگشتر است، هم نگینِ انگشتر است و هم مُهر است. واژهٔ خاتَم با «خاتِم»، به معنای ختمکننده و پایانبخش، نیز قرابت معنایی یافته است، شاید به این دلیل که مُهرها عموماً در انتهای نامه درج میشدند. به نظر میرسد خاتَم در ترکیب خاتمالنبیین در آیهٔ بالا، هرچند معنای ختمکننده (خاتِم) و آخرین را به ذهن متبادر میکند، به این معناست که پیامبر اسلام مُهر تأییدی است بر همهٔ انبیای پیش از خود. بنابراین، این آیه نمیتواند دلالت کند بر اینکه پیامبر اسلام آخرین پیامبر است.
🔹علاوهبراین، اگر به تعریف و ماهیت و هدف نبوت در قرآن و همهنگام در تعالیم تلمودی توجه کنیم، درمییابیم که راه رسیدن به مقام نبوت نمیتواند بهکلی بسته شده باشد (برای مطالعهٔ بیشتر، بنگرید به یادداشت «نبوت؛ امری الهی یا اکتسابی؟»). به بیان دیگر، میتوان گفت منع عقلی و نقلی برای رسیدن به مقام نبوت وجود ندارد.
🔹شاید بپرسیم اگر نبوت دربارهٔ کس یا کسانی به وقوع پیوسته باشد، حتماً خبرش به ما میرسد؟ نه لزوماً. بعضی انبیا صاحب رسالت ویژهای نیستند و بعضی دیگر، علاوهبر نبوت، صاحب رسالت نیز میشوند. شاید دربارهٔ نبوت بتوانیم بگوییم تلاش فرد برای نبی شدن مؤثر است، اما دربارهٔ رسالتدار شدنِ انبیا همینقدر میتوانیم بگوییم که «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد» (انعام: ۱۲۴).
#قرآن #کلام #نبوت
@elahiatik
مراد قرآن از واژهٔ «الکتاب» تورات است یا قرآن؟
سجاد سرگلی
پنجشنبه، ۱۶ اسفند (۵ رمضان)، ساعت: ۲۲:۰۰
چهارشنبه، ۲۲ اسفند (۱۱ رمضان)، ساعت: ۲۲:۰۰
پنجشنبه، ۲۳ اسفند (۱۲ رمضان)، ساعت ۲۲:۰۰
🔹در این سه شب، دربارهٔ واژهٔ «الکتاب» و معنای آن در قرآن صحبت خواهم کرد. آیاتی را که این واژه در آنها آمده مرور میکنم و برمیرسم که مراد قرآن از «الکتاب» در کدام یک از آنها تنخ/تورات است و در کدامشان قرآن. این مرور نتایج بسیار شگفتی در پی خواهد داشت و نگاه ما را به قرآن و محتویات آن تغییر خواهد داد.
📎پیشنهاد میکنم اگر فرصت کردید، جلسات سال گذشته را گوش کنید تا با روش بررسی آیات آشناتر شوید:
نقش بافت و بافتار در ترجمه و تفسیر آیات قرآن؛
اعلان جلسات،
جلسهٔ اول،
جلسهٔ دوم،
جلسهٔ سوم.
📍این سخنرانیها بهصورت مجازی و در بستر اسکایروم برگزار میشوند. پیوند ورود به جلسه (با زدن بر روی گزینهٔ میهمان):
https://www.skyroom.online/ch/12ht/ghadir-cultural-house
@elahiatik
سجاد سرگلی
پنجشنبه، ۱۶ اسفند (۵ رمضان)، ساعت: ۲۲:۰۰
چهارشنبه، ۲۲ اسفند (۱۱ رمضان)، ساعت: ۲۲:۰۰
پنجشنبه، ۲۳ اسفند (۱۲ رمضان)، ساعت ۲۲:۰۰
🔹در این سه شب، دربارهٔ واژهٔ «الکتاب» و معنای آن در قرآن صحبت خواهم کرد. آیاتی را که این واژه در آنها آمده مرور میکنم و برمیرسم که مراد قرآن از «الکتاب» در کدام یک از آنها تنخ/تورات است و در کدامشان قرآن. این مرور نتایج بسیار شگفتی در پی خواهد داشت و نگاه ما را به قرآن و محتویات آن تغییر خواهد داد.
📎پیشنهاد میکنم اگر فرصت کردید، جلسات سال گذشته را گوش کنید تا با روش بررسی آیات آشناتر شوید:
نقش بافت و بافتار در ترجمه و تفسیر آیات قرآن؛
اعلان جلسات،
جلسهٔ اول،
جلسهٔ دوم،
جلسهٔ سوم.
📍این سخنرانیها بهصورت مجازی و در بستر اسکایروم برگزار میشوند. پیوند ورود به جلسه (با زدن بر روی گزینهٔ میهمان):
https://www.skyroom.online/ch/12ht/ghadir-cultural-house
@elahiatik
