به نظر من یکی از مهم ترین راه های تبحر نظری در پزشکی ، مطالعه ی کیس ریپورت های NEJM است. سال ها بود که قصد داشتم در کانال جداگانه ای هر ماه یک یا دو کیس ریپورت از این مجله معتبر را برای استفاده ی پزشکان در قالب فایل های صوتی ارائه کنم. به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان ، کانالی را با همین نیت راه اندازی کرده ام. این کانال خصوصی و مختص پزشکان است و برای همیشه خصوصی باقی خواهد ماند. اگر تمایل دارید عضو کانال شوید تصویری از کارت نظام پزشکی خود را به آی دی زیر ارسال نمایید.


@Afshinaplato

همچنین در setting تلگرام خود در قسمت privacy and security گزینه ی کانال ها و گروه ها را به صورت everybody تنظیم کنید تا اضافه کردن نام شما به کانال مقدور باشد.

کیس هایی که در این کانال مطرح می شود به هیچ عنوان منحصر به رشته ی قلب و عروق نخواهد بود و کیس های مربوط به رشته های مختلف مطرح خواهد شد. قسمت نظرات هم برای تبادل نظر بین همکاران رشته های گوناگون باز خواهد بود.




👤 افشین احمدپور



❤️@elmdinkhorafeh
مناظره آيت الله قزوينی با استاد مصطفی حسینی طباطبایی - قسمت اول
@MHTabatabaie
مناظره ی «حسینی طباطبایی» و «حسبنی قزوینی» ، گفتگویی است ملال آور و بی ارزش ، زیرا در یک سوی میدان ، آخوندی تکفیری ، سرکه رو و گره بر ابرو نشسته که با هوچی گری و قطار کردن مشتی نام کتاب و شماره ی جلد و صفحه ، می خواهد اثبات کند که طرف مقابلش به علت عدم اعتقاد به برخی خرافات مذهبی ، مرتد است و در اسرع وقت بایستی کلکش را کند و در سوی دیگر ، رهبر «شیعیان قرآنی» که هنوز تکلیفش نه با خودش مشخص است و نه با حدیث و نه با قرآن و تلاش می کند یکی به میخ بزند و یکی به نعل تا گریبان خود را از دست «میرغضب معمم» رهایی بخشد!!!

اگر «حسینی قزوینی» موافق باشد حاضرم با وی درباره ی «مهدویت» مناظره کنم. البته شیخ بهتر است قبل از تصمیم گیری ، حتما این مناظره را ببیند تا مثل آن «ملای نگون بخت مدعی طبابت» ، چارچنگولی وسط زمین و آسمان معلق نشود!!


به کارهای گران مرد کاردیده فرست
که شیر شرزه در آرد به زیر خمّ کمند

نبرد ، پیش مصاف‌آزموده معلوم است
چنان که مسأله ی شرع ، پیش دانشمند


👤 افشین احمدپور



❤️@elmdinkhorafeh
ابوعطا خواندن قورباغه و سربالا رفتن آب ، برای من آن قدر عجیب نیست که دلسوزی سیاست باز ورشکسته و چندش و کپک زده ای به نام «باقری لنکرانی» برای خودکشی پزشکان جوان!

طرف تا جوان بود و جویای نام ، برای طی الارض مسیر سنگلاخ ترقی در سایه سار چنار ولایت ، لنگه ی در بیت «حائری شیرازی» را از لولا در آورده و از فرط دست‌بوسی ، پوست انگشتان آن نامرحوم را غلفتی کنده بود و به واسطه ی همین ابراز چاکری ، مثل کک تنبان ، در جهشی غیر متناسب با قامت خویش، وزیر بهداشت «محمود هگل» شد و چه جنایت ها در حق پزشکان که نکرد!! بعد هم به طمع خام پوشیدن ردای ریاست جمهوری ، با اعتصام به حبل متین موی خصیه ی قبله گاه جبهه ی پایداری ، بخت خود را آزمود اما به علت عشق «جنتی» به «جلیلی» ، به مقراض تیز رد صلاحیت شورای نگهبان گرفتار آمد و مثل احلیل بعد از نعوظ و باد فتق بعد از تابش آفتاب ، فس مبارکش در رفت و دست از پا درازتر به همان گلگشت مصلی برگشت تا یک دست جام پر از آب کلردار رکناباد و یک دست کولونسکوپ! در امعاء بیماران مبتلا به «کولیت اولسرو» ، آرزوهای به گه کشیده شده ی خویش را نظاره گر باشد!


👤 افشین احمدپور(کاردیولوژیست)


❤️@elmdinkhorafeh
سمفونی مردگان (چند جمله ای درباره ی خودکشی یک متخصص قلب طرحی و واکنش جامعه ی شهید پرور پزشکی)





👤 افشین احمدپور(متخصص قلب و عروق)



جامعه ی پزشکی ما هر چقدر هم بزدل و مبتذل و توسری خور باشد ، حقا و انصافا در برگزاری مراسم خاکسپاری و فاتحه خوانی و غسل و حنوط و تلقین و صدور بیانیه و چاپ اعلامیه و ارسال قلب مشکی و بوس قرمز و خیرات «حلوای زعفرانی» و «خرمای شاهانی» برای پزشکان مرحوم ، کم نمی گذارد!!! علی الخصوص در فضای مجازی و در گروه های پزشکی که این روده درازی های مکتوب ملال آور و افاضات آمیخته با اشک و آه و گل و سنبل ، نه تنها هزینه ای برای قائل ندارد بلکه یک جور پز روشنفکری هم هست!! حالا اگر این وسط و با این ادا و اطوار های مهوع بشود آمار بازدید را بالا برد و چند تایی شست زرد رنگ رو به بالا هم از مشتری ها گرفت که نور علی نور است!!

بگذریم که بقالی های پکیج فروش مجازی هم پس از خودکشی هر پزشکی در ماتحتشان عروسی است ، چرا که چپاندن اخبار مربوط به این وقایع در لا به لای تبلیغات ، هم برای دکوراسیون بقالی طبی ، یک جور فنگ شویی است و هم به صدقه ی سر اخبار مربوط به میت مربوطه می توان چهار پنج تا مشتری جدید جذب کرد و دو سه تا جزوه و پکیج بیشتر فروخت!!!

و پس از این معرکه گیری واتساپی و تلگرامی و اینستاگرامی ، نوبت به سیاه بازی و رو حوضی گروهبان قندلی های نظام پزشکی می رسد که طبق عادت معهود و سنت مألوف ، تا چند هفته ، میان دار این شلوغ کاری تکراری و بی معنی شوند و منبری بروند و نامه ای بپرانند و اثبات نمایند که دکان دو دهنه ی مربوطه غیر از اخذ حق عضویت ، خواص کشف نشده ی دیگری هم دارد! اما بروز و ظهور خواص مذکور منوط است به رو به قبله شدن عضوی از اعضاء!!!

بعد هم بر اثر حرکت وضعی و انتقالی زمین ، آب کفن میت مورد نظر خشک می شود و آرام آرام زندگی به روال عادی باز می گردد و قال قضیه می خوابد و همه ی این شامورتی بازی های تراژیکمدی به پایان می رسد و تا خودکشی پزشک بعدی رحم الله من یقرأ الفاتحه مع الصلوات....



و جالب این جاست که پس از مرگ ده ها دستیار و متخصص ، هنوز هم دعوا بر سر لحاف ملا است و همه در پی پاسخ به این پرسش فلسفی! هستند که بالأخره ، مقصر این بلبشوی مرگبار حاکم بر کشتی به گل نشسته ی پزشکی این سرزمین هفت هزار ساله ی باستانی کیست!؟


شاید هیچ کسی در دنیا به اندازه ی من با بلایی که بر سر «دکتر بخشی» آمده آشنا نباشد چون جنایتی که در دوران طرح در حق من شد هزاران برابر فراتر از چیزی بود که آن مرحوم می توانست حتی به خواب ببیند اما به هر صورت شیوه ی مقابله انسان ها با مشکلات یکسان نیست. طایفه ای در شرایط سخت و تبعیض آمیز تصمیم به مهاجرت می گیرند! دسته ای دست اهل قدرت را می بوسند و به تعبیر جلال ، «گه خوردم نامه» می نویسند! گروهی از ناز و عشوه و جذابیت های زنانه برای حل مشکل ، سود می برند! برخی آشنای گردن کلفتی در وزارت سراپا کثافت بهداشت پیدا می کنند! جماعتی مثل آن مرحوم ، زیر میز زندگی می زنند و برای فرار از این لجن زار به آغوش عفریت مرگ پناه می برند و عده ی بسیار کمی هم مثل من ، پیه همه چیز را به تن می مالند و وارد کارزاری می شوند که در یک سوی آن ، پزشکی طرحی و تنها است و در سوی دیگر دانشگاه و نماینده های مجلس و دادگستری و نهادهای امنیتی و ....

مطالب زیر بخشی از روند مبارزه ی من در بازه ای یک ساله از دوران سیاه طرح است. نوشته هایی که به علت ممنوع القلم شدن اینجانب در فضای مجازی هنوز ناتمام مانده و اگر عمری باشد و دل و دماغی به صورت کامل و در قالب کتابی الکترونیک منتشر خواهد شد. این مطالب ، حاوی نکات بسیار مهمی است که بازخوانی آن می تواند پرتوی باشد بر سیمای پلشت پزشکی در کشور ما...


قسمت اول لجن زارنامه

قسمت دوم لجن زارنامه

قسمت سوم لجن زارنامه

قسمت چهارم لجن زارنامه

قسمت پنجم لجن زارنامه

قسمت ششم لجن زارنامه

قسمت هفتم لجن زارنامه

قسمت هشتم لجن زارنامه

قسمت نهم لجن زارنامه

فیلم اعتراف ریاست گروه قلب دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به اعمال نفوذ مسؤولان دانشگاه برای محروم کردن یک پزشک طرحی از کلینیک و کت لب

شیوه ی عجیب انتخاب ریاست دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه

قسمت نخست خاطرات یک متخصص قلب از دادگستری کرمانشاه

قسمت دوم خاطرات یک متخصص قلب از دادگستری کرمانشاه

قسمت سوم خاطرات یک متخصص قلب از دادگستری کرمانشاه

قسمت چهارم خاطرات یک متخصص قلب از دادگستری کرمانشاه

قسمت پنجم خاطرات یک متخصص قلب از دادگستری کرمانشاه


قسمت ششم خاطرات یک متخصص قلب از دادگستری کرمانشاه








❤️@elmdinkhorafeh
🦋🦋🦋  سخنرانی  🦋🦋🦋

💌موضوع: نقش روحانیت در تخریب اسلام و سرزمین های اسلامی(بخش سوم)


🗣 سخنران: دکتر افشین احمدپور


🌴 مقدمه ی بحث نقد ولایت فقیه

🌴 غیر اسلامی بودن سقیفه

🌴عدم تعیین جانشین پیامبر(ص) از سوی خدا یا رسول خدا

🌴 دلیل اصلی قیام حسین بن علی(ع) علیه یزید

🌴همکاری علمای شیعه مانند سید رضی با حکومت عباسی

🌴 غیر اسلامی بودن مفهوم سیادت و بی ارزش بودن رسیدن نسب به پیامبر در اسلام

🌴همکاری علمای شیعه با خلفا و سلاطین

🌴آشنا شدن روحانیت با مفهوم دموکراسی از طریق روشنفکران در دوره ی قاجار

🌴بی ارزش بودن طرفداری آخوند خراسانی و نایینی از مشروطه


قسمت اول

قسمت دوم






❤️ @elmdinkhorafeh
خاطرات زندان از شهرنوش پارسی پور.pdf
16.2 MB
«خاطرات زندان» به قلم «شهرنوش پارسی پور» ، همسر اسبق «ناصر تقوایی» ، یکی از زیباترین و در عین حال ، غم انگیزترین خاطرات زندانیان سیاسی دهه ی شصت است. «پارسی پور» ، رمان نویس است و بر خلاف چهره های شاخص اپوزوسیون که برای یک لول تریاک و دو بطری عرق ، حاضرند از «آبسکون» تا «ابوموسی» را به ثمن بخس بفروشند ، حتی در اوج فقر ، هرگز وطن فروشی نکرده و همین امر موجب شده که خاطرات او ، آمیزه ای باشد از هنر ، صداقت و شرافت...


دهه ی شصت بی تردید یکی از سیاه ترین دوره های تاریخی این سرزمین است!! دوره ای مالامال از توحشی غیر قابل تصور در پوشش اسلام و فقه اموی.... دهه ی مرگ انسانیت و شرافت به نام دین...

خواندن این خاطرات ، آن هم در این روزهای تلخ ، اوقات آدمی را تلخ تر می کند اما چه باک...


دیدن ما تلخ کامان تلخ سازد کام را
دایه گویا داد از پستان حنظل شیر ما

مادر از فرزند ناهموار خجلت می کشد
خاک سر بالا نیارد کرد از تقصیر ما



👤 افشین احمدپور


❤️https://www.tg-me.com/elmdinkhorafeh
مرثیه ای برای داروسازی!(قسمت اول)



👤افشین احمدپور(متخصص قلب و عروق)



سال ها پیش در بین پشت کنکوری های دهه ی شصتی رشته ی پزشکی ، ضرب المثلی شایع بود که می گفت در دانشگاه های علوم پزشکی ، درسش را «داروسازها» می خوانند ، پزش را «پزشک ها» می دهند و پولش را هم «دندانپزشک ها» می برند!!

اما این روزها که آوار ویرانه های اقتصاد دستوری و نابودی تولید و ارزش پول ملی روی سر طبقه ی متوسط ریخته و ستون فقرات پزشک و دندانپزشک و داروساز را با هم شکسته دیگر نه از درس نشانی مانده و نه از پز و نه از پول!! علی الخصوص در بین «فارغ التحصیلان جدید التأسیس! داروسازی» که بخش عظیمی از آنان با چندرغاز پول مسؤولیت فنی ، در سال های آتی ،حتی برای سیر کردن شکمشان هم به دعای خیر مادران پیر دلشکسته و زکات فطره ی پدران پولدار بازنشسته محتاج خواهند شد!!

صد البته مصیبت داروسازان جوان فقط منحصر به عسر و حرج در تمهید اسباب معاش و انتعاش نیست!!
اشکال بزرگ تر آن است که به مرور زمان و بر اثر ورود سرمایه گذاران کاسب مآب و عدم توجه به جایگاه داروسازی به عنوان یک علم ریشه دار و کهن ، سطح علمی ، فرهنگی و اجتماعی داروخانه ها تا حد یک بقالی شیک و پیک ، پایین آمده و به علت آزمندی برخی مؤسسان ، از سرخاب و سفیداب و ریمل و ماتیک گرفته تا واجبی مورد سفارش رسول خدا و «کراتین» مورد تأیید «رونی کلمن» ، در آن به فروش می رسد!!


به علاوه ، اگر چه با جایگزینی رابطه ی «عبد و مولی» و «گروگان و گروگان گیر» به جای «ملت-دولت» ، همه ی طبقات شغلی و اجتماعی در سراشیبی اضمحلال افتاده اند اما داروسازان ایرانی ، از منظر کنش‌گری انتقادی ، سه سور به مومیایی های مصری دوران بطالمه زده و طوری سر در لاک سکوت و جبن و بی تفاوتی فرو برده اند که انگار نه انگار ، در قبال جامعه یا دست کم در برابر علم داروسازی و شرافت حرفه ای خویش ، رسالتی به عهده دارند!!

از این منظر بی تعارف باید گفت که جامعه ی پزشکی ، علی رغم تمام ضعف ها و کاستی ها ، هزاران فرسنگ جلوتر از داروسازی است!!

درست است که پزشکی هم پر شده از پزشک نمایان فرصت طلب و دستبوس و چاپلوس و بزدل و آدم فروش ، اما به کوری چشم «کچل های ته ریش دار پدرسوخته» ، جامعه ی پزشکی هنوز زنده است و زنده بودن خود را مدیون پزشکانی است که بی اعتنا به ترس و طمع و با چارتکبیر زدن بر دنیا و ما فیها ، خواب را از چشم «قلدرهای قرم پف» و چاکران کاسه لیس و خفیه نویس آنان ربوده اند! اما وضعیت جامعه ی داروسازی از این منظر بسیار اسف بار است!!..
 


ادامه دارد....




❤️@elmdinkhorafeh
امروز مجددا برای بازپرسی به اتهام «توهین به مقدسات» با شکایت «دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه» به دادسرا خواهم رفت! آن هم پس از گذشت ۶ ماه از جلسه ی نخست بازپرسی! احتمالا پس از هوا کردن چند تا قارقارک ، باز هم توهم ابر قدرت بودن به حضرات دست داده است! من هر وقت نام دادگاه و دادسرا می شنوم ، بی اختیار به یاد این جمله ی «زاپاتا(قدس سره)» می افتم که فرمود:

«جسارته قربان!ولی چه دادگاهی!؟»

دستگاه قضا در ایران از همان ابتدای تأسیس ، به علت سنجاق کردن پاره هایی نامتجانس از حقوق عرب جاهلی ، فرانسه ، سوئیس و... یک جور ترشی هفت لشکر و آش شله قلم کار بود اما فاجعه وقتی آغاز شد که آخوند شیعه زمام امور را به دست گرفت و جنایتکاری مثل «خلخالی» ، ستاره ی درخشان آسمان عدلیه شد!
اما علی رغم همه ی این اشکالات ، ساختار قضایی در ایران هیچ گاه تا این حد به ابتذال نیفتاده بود که آلت دست یک دانشگاه علوم پزشکی شود! دوستان اهل قضا ، بهتر است در هنگام بیماری اقوام و آشنایان ، از مقامات دانشگاهی استعانت نجویند تا نمک گیر نشوند! نوشیدن چای غلیظ با رفقای مذکور در شب های سرد زمستان هم ، حکم مشابهی دارد!


👤افشین احمدپور


❤️@elmdinkhorafeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قرآنیون شیعه با آن که تحت تأثیر «کسروی» ، به درستی از مذهب فاصله گرفته و به قرآن نزدیک شدند اما به علت ضعف نظریه پردازی و فقدان دانش کافی حدیثی و کلامی و تاریخی و عدم درک درست از تأثیر صف آرایی های سیاسی صدر اسلام بر شکل گیری مذاهب گوناگون ، هیچ گاه نتوانستند به عنوان اندیشمندانی تأثیرگذار در جهان اسلام و حتی جغرافیای ایران ، حرفی برای گفتن داشته باشند و لذا علی رغم آن که اسلام شناسی آنان از اسلام شناسی عهد بوقی و التقاطی «مطهری» و «شریعتی» ، فرسنگ ها جلوتر بود اما قافیه را در بحبوحه ی انقلاب به اسلام فقهی و عقب مانده ی آلوده به مارکسیسم باختند. در این سخنان نیز «برقعی» با آن که به درستی به عدم مشروعیت پرداخت خمس در ذیل عناوین جعلی سهم سادات و سهم امام اشاره می کند اما به علت ناآگاهی از جنبه های سیاسی و تاریخی شکل گیری مفهوم دروغین سیادت و غفلت از تحریف معنای قرآنی خمس در جامعه ی شیعه ی قرن دوم ، بحث را به ابتذال می کشاند.




👤 افشین احمدپور



❤️@elmdinkhorafeh
مدعیان کم مایه ی غلوپژوهی که در آخور مجازی «شیخ شیپور» گرد هم آمده اند چند باری است که با اشاره به مطالب من و ناتوان از نقد علمی، با استفاده از تعابیر چارواداری ، عقده گشایی می کنند!!

من هرگز از هیچ انتقادی رنجیده خاطر نخواهم شد کما آن که «روازاده» مرا عامل اسرائیل نامید و واکنشی نشان ندادم اما نقد تند یک چیز است و توهین کور و بی هدف چیز دیگر لذا عجالتا این چند بیت را تقدیم می کنم تا بعد!!




خواهم به وصالت رسم ای یار سمن بر
تا بو که کنم گلشن خوش بوی تو را تر!

رخصت دهی ام کاش که یک شب بچکانم
در کام تو مر جرعه ای از ماء مزعفر!

باشد که مداوا کنم آن نرگس بیمار
با محقنه ای ممتلی از آب مقطر!!

«کاظم» که نهاده است تو را نام ، «حسینی»؟
این نیست سزاوار تو ای باکره دختر !!

باید که بود نام تو «مه پاره!»ی شیرین
ای جان به فدای تو و آن لعل چو شکر

آواخ از این زاویه ی فک مربع!
هیهات از آن دایره ی دبر مدور!

شیرین دبرا ، سرخ لبا ، غالیه مویا!!
تا چند بود نره به هجران تو اندر

رشک آیدم از «مهدی سوری معاریض»



..............انتشار ابیات باقیمانده مقدور نیست!!...


👤افشین احمدپور



❤️@elmdinkhorafeh
از اولین و آخرین مناظره ای که با یک روحانی داشته ام سال ها می گذرد اما به همت یکی از مسؤولان حوزه ی فرهنگ کرمانشاه ، قرار است در اوایل خرداد ماه ، مناظره ای با حضور بنده و جناب کشوری برگزار شود. اگر اهل کرمانشاه هستید حضورتان در این محفل علمی مغتنم خواهد بود.


👤 افشین احمدپور


❤️@elmdinkhorafeh
2024/05/10 01:57:03
Back to Top
HTML Embed Code: