#خساپا
بعد از عبور از منطقه‌ی قرمز اول, راهی باند قرمز بالایی خواهد شد.
لطفا این تحلیل را به تنهایی مبنای تصمیم‌گیری قرار ندهید.
@emacoabbasi
وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور درست شبیه وقتی شده که دوشاخه‌ی رادیو رو از برق درآوردی و چند لحظه واسه خودش کار می‌کنه و در نهایت خاموش می‌شه!
انگار دوشاخه‌ی مملکتو از برق درآوردن! برق کل سیستم قطعه!
نه شور و هیجان و حوصله ای در مردم مانده و نه بازار شب عیدی برای کسبه و تقریبا همه جای سیاست و اقتصاد با بی برنامگی و سکون مطلق مواجه شده و بدتر اینکه از هیچ کس صدایی به گوش نمی‌رسه!
@emacoabbasi
محسن عباسی
حراج دولت به اموال خود! دولت به همه‌ی وزارت‌خانه ها و ارگان‌ها دستور داده تا اموال و دارایی‌های مازاد خود را بفروشند تا کسری بودجه به هر طریقی غیر از استقراض مستقیم از بانک مرکزی جبران شود ( که نمی‌شود) تا فعلا فشار رو به بالایی روی دلار نباشد! از طرفی،…
یک دوره تا می‌شد سهام شرکت‌ها را فروختند!
استقلال و پرسپولیس را دادند رفت!

اوراق ۳۰ درصدی را تا برگ آخر فروختند!
هر چی می‌توانند سکه ضرب می‌کنند و می‌فروشند!

دولت شبیه آن بابای معتادی شده که برای فرار از درد خماری دانه دانه وسایل خانه را می‌فروشد!

آقا!! شلخته بفروشید چیزی هم گیر نسل آینده بیاید!
@emacoabbasi
نوبت صعود بورس...

بازار کم کم آماده‌ی صعود می‌شود، دنبال پیچیدگی در بازار نباشید، نیازی به جستجو برای سهم‌های پروژه ای و زیرخاکی و ... نیست.
یک پورتفوی متعادل از گروه‌های خودرویی، پالایشی و بانکی و سهم‌های دلاری در شرایط فعلی بسیار کم ریسک است. شرایط تکنیکالی و بنیادین این گروه‌ها نشان از یک صعود قابل توجه دارد که نیاز به نگهداری و صبوری دارد.
@emacoabbasi
مرد چکسلواکیایی در حال ژست گرفتن کنار تکه نان!!! متن بنر پشت سر او: سیاست حزب کومونیست چکسلواکی ، ایجاد بهشت برای انسانهاست!
چه وعده آشنایی.
چکسلواکی دهه ۱۹۶۰ میلادی

@emacoabbasi
در طول تاریخ، هر قومی در این مملکت سر کار آمده نتوانسته نوروز را کمرنگ کند، نوروز پیام امید در دل دارد, نوروز که می‌شود طبیعت رنگ بر جان ما می‌پاشد و یادمان می‌دهد که هیچ دورانی ماندگار نیست.
سال ۱۴۰۲ سال سختی برای مردم و خصوصا اهالی بازار سرمایه بود اما همه به سال ۱۴۰۳ امیدواریم.
آرزو می‌کنم سال ۱۴۰۳ نیکوترین سال زندگیتان باشد و ایران وایرانی را شادتر از همیشه ببینیم.
نوروز مبارک❤️
ارادتمند تک تک شما عزیزانم
محسن عباسی
@emacoabbasi
محسن عباسی
نوبت صعود بورس... بازار کم کم آماده‌ی صعود می‌شود، دنبال پیچیدگی در بازار نباشید، نیازی به جستجو برای سهم‌های پروژه ای و زیرخاکی و ... نیست. یک پورتفوی متعادل از گروه‌های خودرویی، پالایشی و بانکی و سهم‌های دلاری در شرایط فعلی بسیار کم ریسک است. شرایط تکنیکالی…
امروز اولین روز کاری بورس در سال ۱۴۰۳ است و من بسیار به بازار امسال امیدوارم و فعلا تمرکزم روی بورس است و بازارهای دیگر را در این برهه زمانی جذاب نمی بینم.
به نظرم اولین موج صعودی از سهم‌های بزرگ شروع خواهد شد بنابراین می‌توانید یک استراتژی زمانی حرکتی برای خودتان تنظیم کنید که نوبتی گروه ها و سهم‌ها را زیر نظر داشته باشید و برای جا به جایی بین گروه های بزرگ و در ادامه سهم‌های کوچکتر آماده باشید!
با ارزوی موفقیت برای شما عزیزان❤️
@emacoabbasi
اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۳ در بمب ساعتی‌ترین حالت خودش قرار دارد. نرخ بهره موثر بالای ۴۰ درصد، نقدینگی افسارگسیخته، وضعیت نامطمئن جهانی، انتخابات آمریکا و از همه مهمتر اعتماد عمومی صفر!
تکانه‌های شدیدی در انتظار اقتصاد و بازارهاست.


@emacoabbasi
بازار از جنگ می‌ترسد/نمی‌ترسد؟

تاثیر جنگ و تهدید بر بورس‌هایی اثر ریزشی شدید دارد که این خبرها در آن بازارها تازگی داشته باشد، یک تهدید محسوب شود و به نوعی بازار را دچار پنیک و ترس کند! وقتی عاملی باعث ترس عمومی شود واکنش‌ها در بورس بیشتر می‌شود. آیا اوضاع در بازار ما متفاوت است؟

آیا بازار ما از جنگ می‌ترسد؟

حدود ۱۰-۱۲ سال پیش خبر یک تحریم معمولی هم بازار را می‌ترساند، فشار فروش قابل توجهی ایجاد می‌کرد و تا مدت‌ها بازار گیج بود.
خبر پیوستن یا نپیوستن ایران به FATF هم مدتی باعث نوسانات بازار می‌شد. توجه داشته باشید که تاثیر این اخبار وقتی برای بار اول اتفاق می‌افتد در بیشترین حالت است و به مرور با افزایش دفعات ارسال خبر در این زمینه، اثرات این خبرها به مرور کمتر و کمتر می‌شود تا اینکه دیگر تاثیری در بازار ندارند.
تنها اثری که می‌تواند بازار را دچار ریزش شدید کند جنگ واقعی و همه جانبه و مستقیم ایران و اسراییل است، چیزی که تا به حال بازار ما تجربه نکرده و اثراتش را بر بازار ندیده ایم.

در شرایط فعلی و در صورتی که دامنه‌ی جنگ محدود و نیابتی باشد و اثرات سنگینی بر بازار نخواهد داشت.
از منظر معاملاتی بازار ما در حال حاضر علاوه بر عقب ماندگی از سایر بازارها، از عملکرد تاریخی خود هم عقب مانده و بنابراین به نظر من حتی با جنگ‌های محدود حتی در میان مدت هم مستعد نزول نیست. در کوتاه مدت هم اخبار این‌چنینی در بازار فشار فروش موقتی و نوسان ایجاد می‌کند مگر اینکه دامنه‌ی اتفاقات به شکل غیرقابل پیش بینی افزایش یابد.
@emacoabbasi
در این شرایط چه کنیم؟
دست نامرئی اقتصاد به کمک بورس می آید؟

در سال های اخیر انواع و اقسام ریسک‌ها به سرمایه‌گذاران تحمیل شده است و اخیرا هم اخبار مربوط به جنگ داغ‌تر از هر زمان دیگری شده است به طوریکه باعث رشد حباب سکه و فشار بر بازار سهام شده است.
سوالی که پیش روی سرمایه‌گذاران است این است که چه استراتژی برای سرمایه‌هایشان در پیش بگیرند؟
به طور خلاصه آنچه استراتژی سرمایه‌گذاری شما را تعیین می‌کند افق سرمایه‌گذاری و میزان ریسک پذیری شماست.
ما در دوراهی ریسک مطلق قرار داریم. اگر درگیری ها تشدید شود بورس در کوتاه مدت باز هم تحت فشار قرار می‌گیرد و طلا و دلار باز هم رشد خواهند کرد و اگر واکنش‌های جنگی محدود باشد و آرامش به بازارها برگردد شاهد رشد سریع بورس و افت قابل توجه دلار و طلا خواهیم بود زیرا هر دو بازار در اثر "ترس سرمایه‌گذاران" این واکنش‌ها را نشان داده اند و طبیعیست با رفع عامل ترس تعادل به بازارها بازگردد.

بازار همواره در تلاطم است این تلاطمات از چند ساعت تا چند ماه و سال قابل طبقه بندی است. اگر سرمایه‌گذار کوتاه مدتی هستید و در فشار نقدینگی قرار دارید ماندن در شرایط فعلی در بورس برای شما مناسب نیست، اگر میان مدتی و بلند مدتی هستید ( بالای یک سال) احتمالا در پایان دوره‌ی سرمایه‌گذاریتان این نوسانات بر پورتفوی شما بی اثر خواهد بود.

اگر ریسک پذیری بالایی داشته باشید احتمالا منتظر کف‌های قیمتی هستید تا مجددا وارد شوید و اگر ریسک گریز باشید با نگرانی دنبال فروش سهامتان هستید!
همانطور که میبینید افق سرمایه‌گذاری و ریسک پذیری شما تعیین کننده‌ی اقدامات شماست.
توصیه‌ی یکسانی نمی‌توان به افراد کرد زیرا استراتژی من ممکن است برای برخی آزاردهنده باشد و یا به اصطلاح با شرایط آنها جور در نیاید!
اما من ریسک پذیری بالایی دارم و حتی با دخیل کردن عامل جنگ و درگیری سراغ سکه‌ی حباب‌دار نمی‌روم و کم کم به دنبال کف‌های مطمئن جهت چینش مجدد ترکیب پورتفوی سهام هستم و معتقدم هیچ بازاری در یک دوره‌ی ۴ الی ۵ ساله از بازارهای دیگر عقب نمانده است و گاهی با پرش‌های‌ بلند در زمان‌های نسبتا کوتاه خودش را به سطح نرمال بازدهی بین بازاری رسانده است. برای من بورس با در نظر گرفتن تمامی عوامل پتانسیل جبران عقب ماندگی از سایر بازارها را دارد و مثل همیشه منتظرم تا دست‌های نامرئی اقتصاد دوباره بازدهی بازارها را به تعادل برساند. چیزی که حداقل در طول ۳۰ سال گذشته همواره بین بازارها در جریان بوده است.
با آرزوی پیروزی و موفقیت برای شما همراهان عزیز
@emacoabbasi
محسن عباسی
در این شرایط چه کنیم؟ دست نامرئی اقتصاد به کمک بورس می آید؟ در سال های اخیر انواع و اقسام ریسک‌ها به سرمایه‌گذاران تحمیل شده است و اخیرا هم اخبار مربوط به جنگ داغ‌تر از هر زمان دیگری شده است به طوریکه باعث رشد حباب سکه و فشار بر بازار سهام شده است. سوالی…
نمودار ۱۳ ساله قیمت سکه از سایت انیگما که قیمت سکه را از سال ۸۹ تا ۱۴۰۲
نشان می‌دهد. البته قیمت الان بالاتر هم رفته است. توضیحاتی به نمودار اضافه کردم
در یک دوره‌ی ۶-۷ ساله از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ سکه بازدهی پایینی ثبت کرده است و در همین دوره هم شاهد سرکوب قیمت دلار بودیم. در این بررسی به علل رشد و عقب افتادگی این بازارها نمی‌پردازیم و تنها قصد دارم نتیجه‌ی سرکوب یک بازار و واکنش آن نسبت به عقب افتادگی آن بازار به سایر بازارها را بررسی کنم.
در واقع این سرکوب‌ها منجر به عقب افتادگی دلار و سکه از مسکن و بورس شد و فاز انباشت تقاضا در این بازارها کم کم شکل گرفت. در پست بعد واکنش دوره‌ی بعد از سرکوب قیمتی را مشاهده خواهیم کرد.
@emacoabbasi
محسن عباسی
نمودار ۱۳ ساله قیمت سکه از سایت انیگما که قیمت سکه را از سال ۸۹ تا ۱۴۰۲ نشان می‌دهد. البته قیمت الان بالاتر هم رفته است. توضیحاتی به نمودار اضافه کردم در یک دوره‌ی ۶-۷ ساله از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ سکه بازدهی پایینی ثبت کرده است و در همین دوره هم شاهد سرکوب قیمت…
واکنش بازار سکه در ۶-۷ سال بعد از سرکوب قیمتی با انفجار قیمت و برگشت بازدهی بازار به سطح نرمال در مقایسه با سایر بازارها همراه بود.
در بازار ارز هم دقیقا همین روند شکل گرفته است و هر دوره‌ی سرکوب قیمتی با یک دوره‌ی رشد انفجاری در سال‌های بعد همراه می‌شود. این همان اثر فنر فشرده در بازار است که باعث می‌شود هیچگاه عوامل بیرون از بازار با دخالت در آن نمی‌توانند بازار را ا ز نقطه تعادل دور کنند.

@emacoabbasi
#شاخص_کل بورس نمودار ۳۰ ساله
باکس‌های سفید نماینگر دوره‌های رکود بازار است که معمولا چندین سال طول کشیده است و باعث عقب افتادگی بازدهی بورس از سایر بازارها شده است. دلایل این رکود مهم نیست و ما فقط رفتار بازار را مشاهده می‌کنیم.
در پست بعدی واکنش بورس بعد از هر دوره‌ی رکود را مرور می‌کنیم

@emacoabbasi
محسن عباسی
#شاخص_کل بورس نمودار ۳۰ ساله باکس‌های سفید نماینگر دوره‌های رکود بازار است که معمولا چندین سال طول کشیده است و باعث عقب افتادگی بازدهی بورس از سایر بازارها شده است. دلایل این رکود مهم نیست و ما فقط رفتار بازار را مشاهده می‌کنیم. در پست بعدی واکنش بورس بعد…
واکنش #شاخص_کل بعد از هر دوره رکود با رشد‌های نسبتا شارپ پاسخ داده شده است.
بازار بورس از سال ۱۳۹۹ نزدیک به ۴ سال است که در رکود به سر می‌برد. شخصا منتظرم بورس به این فاز رکود با یک رشد شارپ پاسخ دهد و عقب افتادگی خود از بازار مسکن و طلا را جبران کند و به سطح نرمال بازدهی بین بازاری برسد.

@emacoabbasi
پایان اثرات جنگی بورس!

در طول یک هفته‌ی گذشته اثرات حمله‌ی موشکی ایران به اسراییل بر بورس نمایان شده بود و طبیعی است که صفوف فروش بازار حجم‌های بالایی نداشته باشند. در طول ماه‌های گذشته نیز خروج از بازار به صورت تدریجی و فرسایشی اتفاق افتاده بود.

معمولا "احساسِ یک پدیده" از "خودِ واقعیِ آن" قوی‌تر است. احساس ترس از جنگ از خود جنگ اثرات بدتری بر بازار داشت و به نظر من حمله‌ی موشکی این اثر را از بین برد و بازار را با سناریوی حمله روبرو کرد اما فشار فروش سهام در حد انتظار نیست. این حمله احتمالا آخرین فروشنده‌ها را هم راهی تابلو کرد.

به هر حال وقتی تاریخچه‌ی جنگ‌ها را مرور می‌کنیم اولین اصل جنگ واقعی، غافلگیری است که در حمله‌ی دیشب وجود نداشت و به نوعی یک زورآزمایی را تداعی کرد. با این اوصاف و تا اینجای کار احتمالا بازارهای طلا و ارز هم تا آمدن اطلاعات جدید غیر از یک واکنش هیجانی کوتاه مدت، واکنش بزرگی نشان ندهند زیرا شواهد نشان می‌دهد احتمالا طرفین به دنبال تشدید تنش‌ها نیستند.
نمی‌شود انتظار برگشت شارپ کوتاه مدت از بورس داشت اما به نظر من در آخرین فصل ریزشی بورس هستیم و در صورت برگشت آرامش به فضای سیاسی باید دنبال کف مطمئن در شاخص باشیم، در این صورت شاهد جبران ریزش‌ها در بورس خواهیم بود.
@emacoabbasi
بورس، تغییر نگاه حاکمیت؟

شاید بتوان گفت در هیچ دوره‌ای مانند امروز بورس ما به دولت و تصمیماتش وابسته نبوده است. در شرایطی هستیم که دولت قدرت بلامنازع اقتصاد است و با سیاست‌هایش به اقتصاد جهت می‌دهد.

حالا سرمایه‌گذاران عمده‌ی نگاهشان به سیاست‌های دولت است تا نرخ دلار و قیمت‌های جهانی و حتی سودآوری شرکت‌ها!

در حال حاضر سیاست‌های هدایت نقدینگی حرف اول را می‌زند و هر جایی که نقدینگی سرازیر شود شاهد رشد قیمت‌ها هستیم! و هر جایی هم که با خروج پول همراه بوده روند نزولی به خود گرفته است. اخیرا با هجوم نقدینگی شاهد حباب قابل توجه در بازار سکه بودیم، سال قبل بازار خودرو این وضعیت را داشت و مسکن و بورس هم از این قاعده مستثنی نبودند.
معمولا یک بسته‌ی سیاستی و نظارتی پولی- مالی در کنار افزایش یا کاهش سطح ریسک سیستماتیک باعث تغییر مسیر نقدینگی در اقتصاد ما می‌شود.

یک تغییر در نرخ سود بانکی، سیاستهای انقباضی مالیاتی بر یک بازار و ...منجر به تغییر مسیر نقدینگی در بازارها می‌شود یا افزایش ریسک سیاسی، سرمایه‌ها را به سمت بازارهای نقدشونده هدایت می‌کند.
در حالیکه توجه به عملکرد شرکت‌ها کمتر از گذشته شده است،سرمایه‌گذاران به دنبال یک " سیگنال" هستند تا مقصد بعدی نقدینگی را زودتر تشخیص دهند. به طور خلاصه اگر با این تئوری موافق باشیم برای ورود به بورس باید:
از رفع خطر جنگ مطمئن شویم.
جهت‌گیری ها و مصاحبه های دولت و مدیران و مسئولین را رصد کنیم.
تغییرات محسوس در متغیرهای واقعی نظیر نرخ بهره، نرخ مالیات، نرخ خوراک و سوخت صنایع و ... را رصد کنیم. جریان نقدینگی ورودی به بورس را دنبال کنیم و در نهایت اهداف تکنیکالی شاخص را دنبال کنیم.
اگر چه هنوز خطر جنگ به طور کامل رفع نشده است اما به نظر من از تب و تاب آن به شدت کاسته شده است که همین مورد ارامش نسبی را در بازار رقم زده است.
صحبت ‌های دیروز اقای دکتر عشقی را شنیدم و به نظرم صحبت‌های ایشان بسیار امیدوار کننده و درست بود‌ باور کنید گاهی اوقات وزرا و معاونین و مسئولین رده بالای مملکت هم نیاز به این گوشزد‌ها دارند و آنچه من از نزدیک دیدم اصلا درک صحیحی از اتفاق‌های بازار ندارند و اگر صحبت‌های رییس سازمان بورس به درستی منعکس شود شاهد توجه بیشتر به بازار هم خواهیم بود. اگرچه رییس سازمان از شرایط موجود اقتصاد که به ضرر بورس است گلایه داشت و حرف‌های بورسی‌ها را منعکس کردند اما اینکه رییس سازمان بورس بر ارزندگی قیمت تا این حد تاکید کردند می‌تواند نشانگر یک چراغ سبز به سرمایه‌گذاران در خصوص ارزندگی بورس و یک نوع نگاه جدید مثبت از حاکمیت به سمت بورس باشد.
من این صحبت‌ها را به عنوان یک سیگنال مثبت برای بازار قلمداد می‌کنم و به نظرم اگر روند توجه به بازار ادامه داشته باشد و تسهیلات بیشتری به نفع بازار در نظر گرفته شود می‌توان به برگشت اعتماد به بازار امیدوار بود.
در صورت از بین رفتن کامل ریسک جنگ، اقدام مهم بعدی که می‌تواند بورس را در صف اول سرمایه‌گذاری در کشور قرار دهد کاهش نرخ بهره است.

@emacoabbasi
کنار رفتن سایه‌ی جنگ، اولین محرک بورس!

با کنار رفتن تهدیدات مربوط به جنگ و ارامش سیاسی شاهد واکنش مثبت بازار به این خبر سیاسی هستیم.
سوال اصلی این است که تا چه زمانی بازار سبز خواهد بود؟ پاسخ به این سوال از دو منظر قابل بررسی است.
از منظر تکنیکالی، شاخص در کوتاه مدت توانایی رسیدن به محدوده‌ی ۲۵۰۰.۰۰۰ -۲۵۵۰۰۰۰ واحد را داراست و به نظر می‌رسد آرامش نسبی سیاسی بتواند شاخص را تا محدوده‌ی فوق به بالا پرتاب کند.

در کوتاه مدت برای عبور از این منطقه نیاز به حجم معاملات بالا داریم که خود نیاز به یک محرک بنیادین نظیر افزایش نرخ دلار نیمایی و یا کاهش نرخ سود بانکی و ..‌ دارد. یعنی برای افزایش p.e بازار نیازمند تغییر در متغیرهای بنیادین بازار هستیم.
در میان مدت اما با داستان متفاوتی روبرو هستیم.
از منظر بین بازاری، بازار بورس حرکتی را برای جبران عقب ماندگی خود از سایر بازارها آغاز کرده است و احتمالا به مرور با مشوق‌های بنیادین شاهد جذب بیشتر منابع به بازار خواهیم بود. دلار و سکه فعلا تا مدتی در حالت رِنج خواهند بود و این فرصت برای بورس پیش آمده است تا عقب ماندگی خود را جبران کند.

به نظر من کلید رشد بورس در دستان خود دولت است و با یک سیاست‌گذاری صحیح می‌تواند نقدینگی سرگردان را در سال ۱۴۰۳ و حتی ۱۴۰۴ به سمت بورس هدایت کند.
توصیه‌ام به سهامداران و همراهان عزیز نگه‌داری سهام و فرصت دادن به پورتفوی بورسی است زیرا p.e بازار بسیار پایین است و هرگونه تغییر در نرخ بهره و یا بهبود نرخ نیمایی دلار می‌تواند افزایش چشم‌گیری در قیمت سهام ایجاد کند، ضمنا رکود بازارهای موازی فعلا به نفع بورس است.
پیروز باشید❤️
@emacoabbasi
محسن عباسی
اقتصاد خاله زنکی- بخش اول ؛ خاله زنک را اینطور تعریف کرده اند؛ شخص دارای رفتار و گفتار مبتذل ، سخن چین و پیگیر موضوع های بی اهمیت و غیرجدی! خوب که به این تعریف نگاه می‌کنیم می‌بینیم چقدر شبیه گفتار و رفتار مدیران اقتصادی این مملکت است. چقدر اقتصاد خودمان…
تنزل سطح تفکر اجتماعی پیرامون موضوعات زرد
چرا لودگی طرفدار دارد؟

فضای مجازی و حقیقی ما این روزها به تبعیت از فضای فکریِ کلانِ اجتماع، درگیر مسائلِ به ظاهر بی اهمیت شده است. خیلی از متفکران گلایه می‌کنند که چرا افراد بی هنر و لوده اینقدر زود معروف می‌شوند و اصلا چرا جامعه پیرو این افراد است و تا این حد به مسائل حاشیه‌ای اهمیت می‌دهد. کار به جایی رسیده است که تا معلم کنکور حرکت عجیب وغریبی انجام ندهد و مثلا حین تدریس پشتک نزند و طنز نگوید مورد توجه عموم قرار نمی‌گیرد، اگر وزیر و وکیل و مدیر و ... حرف جنجالی نزنند به راحتی وایرال نمی‌شوند و ..

از طرفی جامعه نیز از شدت سرخوردگی و فشار اقتصادی و روانی به دنبال پناهی برای فرار از این فشار می گردد و هر مجالی را غنیمت می‌شمارد و این گونه است که فرصتی برای فرار از فشار، جایِ فرصتی برای تفکر را می گیرد و هر آنچه که زودتر و سریعتر این حس را منتقل کند سریعا وایرال می‌شود. اصولا (غیر از تعدادی محدود) جامعه حس می‌کند شرایط و زیرساختی برای بهبود وجود ندارد و در نتیجه ضرورتی و یا انگیزه‌ای برای تفکرات بنیادین نمی‌بیند. در همین بورس هم خوب ببینید دیگر تحلیل طرفداری ندارد و تحلیلگران خصوصا تحلیلگران بنیادین معتقدند به دلیل فضای متغیر اقتصادی، اقتصاد تحلیل پذیر نیست و پویایی بازار خیلی وقت است که از بین رفته است و نوعی رکود و رخوت حکمفرما شده است.
طنز همیشه به اندازه‌ی درستش در تمام لایه های اجتماعی ما دیده می‌شد و گاهی اثراتش بیش از بیان جدی آن بود. این بخش از طنز اتفاقا همیشه به دقت زیر نظر بود و با وسواس زیاد تولید می‌شد و اثرگذاری بالایی داشت. اما حالا اوضاع فرق می‌کند.

خوب که نگاه می‌کنیم سطح دغدغه های اجتماع به صورت عام تنزل کرده است و مختص بخش خاصی نیست خود ما هم به دفعات به راحتی درگیر این فضا شده ایم و سرخوشی موقتی را تجربه کرده ایم، اما اینکه چرا به اینجا رسیده ایم را به راحتی نمی‌شود تحلیل کرد! اما می‌توان مواردی را زیر ذره بین برد. در درجه‌ی اول اینکه شما نمی‌توانید مردم را مقصر جلوه بدهید و یا پیگیری و مشاهده‌ی این قبیل مطالب را به نوعی به بینش پایین فرد و یا جامعه ارتباط بدهید.

فصای مجازی حول دغدغه های روزمره می‌چرخد. باید دید این دغدغه های چیست که این رفتارها را در پی دارد و خود این دغدغه ها از کجا سرچشمه می‌گیرند؟ این در همه‌ جای دنیا جریان دارد.
فرض کنید ما یک اقتصادِ بازِ خصوصی داشتیم و جزو ۱۰ کشور اول دنیا بودیم. صنعت و تولید و توریسم ما در بهترین شرایط قرار داشت. دانشگاه‌های ما جزو برترین دانشگاه‌های جهان بود. تحریم نبودیم و کشور پیشرو در جذب سرمایه در خاورمیانه بودیم. نظام بیمه و درمانی ما سرآمد بود و نظام اموزشی و فرهنگی ما در سطح نخست دنیا و ورزشمان در سطح حرفه ای و بین المللی قرار داشت.
به نظر شما دغدغه‌هایمان چه بود؟
فضای فکری ما چطور بود؟
فضای مجازی چطور؟
احتمالا تولید کنندگانمان به جای پیدا کردن راهی برای فرار از مالیات و دردسرهای تامین اجتماعی در حال رزرو بلیط برای افتتاح شعبات خارج از کشور بودند یا در خصوص بهبود ماشین آلات و طرح‌های توسعه‌شان مشغول مذاکره با صاحبان تکنولوژی بودند.
بورسی‌ها مشغول رصد بورس‌های سایر جهان بودند و به راحتی در همه‌ی بورس‌ها مشغول خرید و فروش سهام شرکت‌ها بودند.
مدرسه ها در حال تربیت فرزندانی بودند که خانواده های آنها یا به دنبال استخدام فرزندانشان در شرکت‌های تراز اول دنیا در داخل ایران بودند و جوانان هم به دنبال راه اندازی استارت‌اپها و پیگیر رویای کاریشان بودند.
فضای مجازی هم تا این حد در اختیار لوده‌ها نبود و "طنزِ به اندازه" در بطن جامعه جریان داشت. جامعه به اندازه‌ی نیازش به طنز، به آن می‌پرداخت.
فضای فکری و حقیقی و مجازی ما حول آنچه ما را احاطه کرده می‌چرخد. رفتار ما و انتخاب هایمان در فضای حقیقی و مجازی، خود معلول شرایط دیگریست که الزاما جامعه آن را بوجود نیاورده است.
این فضای عمومی جامعه را می‌سازد و وقتی وارد ریزبخش‌ها می‌شویم ( مثلا صنعت، شرکت، دانشگاه، خانواده و ..) سطح دغدغه‌ها در اتمسفر فکری شاخص‌تری قرار می‌گرفت و احتمالا ما نه تنها انسان‌های دیگری بودیم بلکه خانواده، دانشگاه، شرکت، صنعت و جامعه‌ی دیگری را تجربه می‌‌کردیم. فضای مجازی بازتاب‌دهنده‌ی واقعیات موجود است و با محدودیت اصلاح نمی‌شود همانگونه که اقتصاد بازتاب‌دهنده‌ی واقعیات اقتصادی است و با دستور سامان نمی‌پذیرد.

به امید آن روز
@emacoabbasi
بورس؛ نزدیکم بمان!

مدتیست تمام تجربیاتم از بورس را مرور می‌کنم، بازدهی تاریخی بین بازارها را بررسی کردم، شرایط فعلی دلار و طلا و سکه و خودرو و نقدینگی را بازنگری کردم. وضعیت بنیادین و p.e بازار را دوباره نگاه کردم و با توجه به نزدیکی به فصل مجامع و امکان دریافت دو سود مجمع با یکسال نگهداری سهم و اصلاح بیشتر p.e، به این نتیجه رسیدم که بورس تحت هر شرایطی و هر قانونی راهی جز رشد ندارد.

نیک می‌دانم که همگی خسته و دلزده از اتفاقات این چند سال بازار هستید و روح ناامیدی در کالبد همه‌ی ما جا خوش کرده اما به نظرم استراتژی که الان می‌تواند کمک کننده باشد فرصت دادن به بازار و در عین حال عدم پیگیری روزانه‌ی سهام است. حداقل تصمیم بگیرید چند هفته از مانیتورینگ روزانه سهام فاصله بگیرید.

بورس بخشی از اقتصاد است و همانطور که اقتصاد قابل دستکاری و ویرایش نیست بورس هم به عنوان بخشی از آن در نهایت نه دستور می‌پذیرد و نه قابل دستکاری است.
در هیچ دوره ای نیست که بورس نتوانسته باشد عقب ماندگی‌اش را جبران کند و منطق اقتصادی می‌گوید باید پای این بازار ارزان ایستاد و کمی به ساز و کار اقتصادی فرصت داد تا ساختارهای بازارها را دوباره سامان‌دهی کند.
این خلاصه‌ی آن چیزی است که من از بازار درک می‌کنم و آن را مقدم بر هر نوع خبر سیاسی واقتصادی دیگر می‌دانم.
@emacoabbasi
2024/05/03 10:00:10
Back to Top
HTML Embed Code: