Telegram Web Link
عمادالدین باقی
Photo
☀️بخششی فراتر از تصور
#عمادالدین_باقی
📜روزنامه اعتماد ش ۶۱۶۶ شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴ ص۱

🔹️️خلق همه یکسره نهال خدای‌اند
هیچ نه برکن تو زین نهال و نه بشکن
دست خداوند باغ و خلق دراز است
بر حسک و خار همچو بر گل و سوسن
گر نپسندی هم که خونت بریزند
خون دگر کس چرا کنی تو به گردن؟
✍️این ابیات طلایی از ناصر خسرو قبادیانی بلخی از شاعران بزرگ فارسی‌زبان در قرن پنجم (۳۹۴–۴۸۱ ه‍.ق) درباره حرمت جان و خون است که امروز نیز همچون آب حیات مورد نیاز ماست.
سحرگاه چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ لحظه قصاص رسید و طناب دار را هم لمس کرد. احمدرضا محمدی نوجوان ۱۷ ساله‌ای بود که به دلیل فقدان کنترل و تربیت شایسته در وادی خطرناکی افتاده بود. شامگاه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ به همراه دوستش برای ربایش موبایل و کامپیوتر دانشجوی ممتاز دانشگاه تهران امیر محمد خالقی در خیابان منتهی به خوابگاه دانشجویی که چند سال بود دانشگاه درخواست تامین امنیت و روشنایی اش را می‌کرد وارد عمل شدند. آنها بدون هیچ درکی از اهمیت این اشیا برای آن دانشجو، برای شکستن مقاومتش ضربه چاقویی زدند که گرچه قصد قتل نداشتند اما منجر به قتلی دردناک شد. بازتاب خبر آن در شبکه‌های اجتماعی، احساسات عمومی را عمیقاً جریحه‌دار کرد. با این حال خانواده شادروان امیر محمد خالقی در لحظه قصاص، او را از چوبه دار پایین آوردند.
این بخشش با بسیاری از بخشش‌های دیگر تفاوت هایی دارد. در شرایطی که قتل یک دانشجوی نخبه، آرام و دوست داشتنی در جامعه بازتاب منفی بسیاری داشت و جو غالب اجتماعی تاثری از اعدام قاتل پیدا نمی‌کرد و با خانواده مقتول همدل بود، این حرکت، ارزش و عظمت خود را بیشتر نشان می‌دهد و اثر الگو بخشی دارد. پدر امیر محمد ماموستای اهل سنت و وطن دوست در روستای درمیان بیرجند، عالی‌ترین مکارم اخلاقی مورد انتظار از یک روحانی را به نمایش گذاشت، آنچه که در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران از نرم خویی پیامبر(ص) با دیگران بیان شده و آثار از آن را نه در میان مسلمانان نه حکمرانان آنها نمی‌بینیم.
بحث و نقد ما در مورد واگذاری تصمیم سلب حیات به سلطه مطلق اولیای دم در قانون، به هیچ وجه نمی‌تواند مانع از بیان بزرگی این بخشش شود.
خانواده مرحوم خالقی با این عمل خود تجلی بخش دعوت قرآن به عفو در قتل‌های عمد بودند، دعوتی که گرچه حق اولیای دم را برای انتقام نفی نمی‌کند اما اصل اخلاقی برای انسان‌های بلند مرتبه اخلاقی را مرجح می‌داند. حتی ۱۴ قرن بعد و در عصر پیشرفت فرهنگ و تمدن، پذیرش این دعوت برای آدمیان بسیار دشوار است مگر آنکه به حدی بالایی از اعتلای اخلاقی رسیده باشند زیرا حتی در جوامعی که مجازات اعدام وجود ندارد مجرم عفو نمی‌شود بلکه به مجازات حبس‌های سنگین محکوم می‌شود که دردناک‌تر از اعدام است.
گرچه گروه صلح و سازش قوه قضاییه و همچنین برخی دوستان اهل سنت و فعالان حقوق بشر در این زمینه تلاش کردند اما این خانواده می‌توانستند نپذیرند. باید توجه شود که اگر بعضی از فرزندان ناخلف، اسباب رنجش خانواده‌ها هستند خانواده نسبت به سرنوشت او بی‌تفاوت می‌شود اما امیرمحمدخالقی، عزیز دردانه‌ای بود که مایه افتخار خانواده بود و به او مباهات می‌کردند و به آینده‌اش چشم دوخته بودند.
می‌خواهم اعتراف کنم که چنین گذشتی در مورد یک مجرم و در شرایطی که جو غالب نیز حامی اولیای دم است آنقدر شجاعت می‌خواهد که شاید به عدد انگشتان دست پیدا شوند کسانی که چنین قدرت و شجاعتی را داشته باشند. این کار در توان هرکس نیست و فوق توانایی انسان‌های عادی است.
خانواده امیر محمد خالقی با قصاص کردن، نمی‌توانستند جان عزیز دردانه خود را بازگردانند اما با بخشش شان، الگویی را تقویت کردند که هزاران امیر محمد خالقی را زنده نگاه می دارد زیرا فرهنگ مدارا، نوع دوستی و پرهیز از توسل به قتل و خشونت را نهادینه می‌کند. آنها نه فقط با ترویج الگوی بخشش بلکه با ترویج احترام به انسانیت موجب می‌شوند حتی ارتکاب جرم و جنایت هم کاسته شود. شاید در آینده بسیاری از انسان‌ها که تحت تاثیر این الگوسازی نجات می‌یابند ندانند که زندگی شان چگونه وامدار بخشش‌های بزرگ و بی‌نظیری است که در گذشته توسط کسانی مانند خانواده امیر محمد اتفاق افتاده و جامعه را به نقطه ای رسانده که آنها بتوانند بدون خشونت زندگی کنند.
نکته دیگر اینکه اگر این همه قدرت، شجاعت انسانیت می‌تواند الگوی سرآمدی برای دیگران باشد اما بیش از همه، حکومت است که باید از آن درس بیاموزد. وقتی که خانواده ای محروم از بسط ید و قدرت سیاسی و حکومتی چنین قدرت بزرگ اخلاقی ای دارد به طریق اولی باید حکومت که بزرگترین قدرت سخت و ابزارها را در اختیار دارد، نسبت به شهروندان و حتی مجرمان با گذشت و مدارا رفتار کند و سیاست "مشت آهنین" و "النصر باالرعب و "بازدارندگی از طریق القای ترس" و غیره در تضاد با این الگوست.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
💥ترس کاذب

#عمادالدین_باقی
📜سرمقاله روزنامه سازندگی، ش۲۰۹۰ یکشنبه۲۷ مهر ۱۴۰۴
✍️ در روزهای اخیر دو جریان متضاد دست در دست هم داده‌اند تا موضوع حجاب را دوباره تبدیل به بحران کنند آن هم در شرایطی که همه می‌دانیم بعد از جنگ ۱۲ روزه، سیاست تولید بحران به عنوان مقدمه یک عملیات ترکیبی داخلی و خارجی برای فروپاشی ایران در دستور کار است و مسئله حجاب اجباری چون در اعتراضات مهسا که بیش از ۱۰۰ شهر را در بحران و درگیری برد هر دو جریان گمان می‌کنند هنوز ظرفیت تکرار را دارد.
یک جریان بنیادگرای قدرت طلب داخلی است که می‌خواهد به هر قیمتی مخالفان خود را به شکست بکشاند تا قدرت را تصرف کند و بهترین خوراک را از گروه متضاد خود می‌گیرد. نمونه اش آن نماینده پایداری در مجلس است که گفت: «رئیس جمهور و رئیس مجلس و کسانی که این روزها در مجمع تشخیص برای بی‌حجابی فلسفه می‌بافند بدانند که گناه همه بی‌حجاب‌ها به گردن آنها نیز خواهد بود». مسئول دیگری می‌گوید:«مسئول بی‌هنر (اشاره اش به محمدرضا باهنر است) واقعا نمی‌داند که با نظرات خطا و بیجا درباره حجاب و پوشش اجتماعی، فضا را برای هنجار شکنی بیشتر باز می‌کند؟» جمله جدید و جالب توجه در صحبت او تعبیر« پوشش اجتماعی» است نه فردی. دو نفر اخیرالذکرعمامه سفیدهم  بر سر دارند. آخرینش جوان مشکل دار و مشکل سازی است که از بسیج ۸۰ هزار مامور امر به معروف و نهی از منکر سخن می‌گوید.
در مورد ستاد امر به معروف و نهی از منکر در فرصت مناسبی گزارشی از یک گفتگوی جدی و انتقادی با رئیس جدید ستاد امر به معروف و ایده های مثبت او ارائه خواهد شد اما فعلاً می‌خواهم به نکات دیگری بپردازم، اینکه اگر ۸۰ هزار نفر موافق چنین اقداماتی را در اختیار داشتند بهتر بود مساجد را از وضعیت سوت و کور نجات بدهند. بگذریم همه خوراک این گروه برای آتش تهیه را گروه دیگری از اپوزیسیون انحلال طلب تهیه می‌کنند برای مثال یک سایت گزارشی می‌دهد تحت عنوان «فیلمی از وضعیت بی‌سابقه نادیده گرفتن حجاب اجباری در ایران» یکی دیگر تصاویری را پخش می‌کند که پوشش دختری به نحوی است که شکم و عریان و در معرض دید عموم است و دهها مطلب تحریک امیز دیگر.
به قول آقای عزت الله ضرغامی موضوع حجاب اجباری و قانون حجاب هم مانند قانون ماهواره متروکه شده و جامعه هم از آن گذشته است لذا دیگر نیازی به تکرار انبوه استدلال‌های فقهی، حقوقی و حقوق بشری در این زمینه نمی‌بینم و فقط به یکی از آنها تحت عنوان «گفتارهای حجابیه» منتشر شده در مجله صدا ارجاع می‌دهم که در وبسایت و کانال تلگرام نگارنده نیز در دسترس است.
اکنون و اینجا تنها نکته‌ای که به عنوان یک گزاره عینی، تجربی و اثباتی مد نظر دارم این است که در گذشته، بنیادگرایان سیاسی و برخی سنتگرایان، دائما جامعه را می‌ترساندند از اینکه اگر حجاب اجباری برداشته شود بسیاری به صورت برهنه بیرون خواهند آمد. از طرفی یکی دو نفر هم برهنه در خیابان راه می‌افتادند و ویدئویشان را پخش می‌کردند که هم مظنون بودند به پرستو بودن و هم اینکه ماموریت تولید آتش تهیه برای بنیادگرایان را از طرف براندازان خارج نشین دارند. امروز اما به تجربه، بطلان آن ادعاها ثابت شده است.
✔️واقعیت های آماری ابطال کننده کذب وحشت افرینی های حجابی:
خوشحالم که پیش‌بینی‌های کارشناسان در طول بیش از دو دهه در جریان اعتراض به حجاب اجباری درست درآمد. نداشتن روسری چون پدیده تازه‌ای در صحنه عمومی است اکنون بیشتر به چشم می‌آید. رسانه‌هایی که مسائل اجتماعی را در چارچوب پروژه‌های سیاسی خود کانالیزه و ترسیم و بزرگنمایی می کنند نیز بیشتر آن را برجسته می کنند ولی نگارنده در چندین سفر در مترو و پارک‌ها و مکان‌های عمومیِ طبیعی وخودجوش(تجمعات رسمی و برنامه ریزی شده را شامل  نمی شود)، با شمارشی که انجام داده، برخلاف وحشت آفرینی‌های مخالفان حجاب اختیاری؛ افراد بدون روسری و افراد دارای حجاب کامل تقریباً برابری می‌کنند ولی اکثریت با کسانی است که حجاب متوسط را رعایت می‌کنند. من در برخی از روزها مشاهدات خود را ثبت کرده ام. بدون شک نمی تواند ازنظر اماری معرف و قابل تعمیم باشد اما با مشاهده بیطرفانه و آماری ثبت شده دیگران می تواند تکمیل شود. میانگین مشاهدات نشان می داد اکثریت بانوان (حدود 80 درصد) بطور کاملا اختیاری دارای حجاب معمولی (روسری که بطور کامل سر را نپوشانده) یا حجاب کامل هستند. از این 80 درصد بطور تقریبی حدود 30 درصد دارای حجاب کامل ( چادر یا پوشش کامل روسری) و بقیه حجاب معمولی دارند که همیشه متداول بوده و در ادارات و مکان های مختلف مشکلی ایجاد نکرده است. در بقیه موارد بانوان با اختیار خودشان بدون روسری ولی پوشش کامل اندام هستند و جامعه هم هیچ مشکلی با ان ندارد برایش عادی است( ادامه مقاله در صفحه بعد)
دنباله مقاله : طبیعی است مکان‌هایی که بر حسب مقتضیات خاص خود نسبت‌های شان بسیار متفاوت می‌شود ملاک نیستند مثلاً در مکان‌های زیارتی و مذهبی طبیعی است که اکثریت مطلق یا قریب به اتفاق دارای پوشش کامل هستند و در برخی محیط ها اکثریت با کسانی باشد که حجاب کامل سر ندارند.
البته انگشت شماری هم در گوشه و کنار ظاهر به برهنگی می‌کنند و آنقدر نادر هستند که در امار نمی ایند. این افراد به نحوی حضور پیدا می‌کنند که به نظر می رسد در ادامه همان دو جریان پرستو و برانداز است برای اینکه دوباره عده‌ای را تحریک به مقابله با روسری و بحران افرینی کنند. اینجا باید حکومت، دستگاه قضایی و امنیتی و آحاد جامعه به مقابله با هر دو جریان فتنه‌گر برخیزد که می‌خواهند وضع طبیعی جامعه را بهم بریزند و جامعه را به سوی تقابل، سلب آزادی‌ها و حقوق شهروندی و سرکوبگری هدایت کند.
مسئله اصلی نگارنده در اینجا حجاب نیست بلکه جنبه نمادین آن در شناخت گرایشات اجتماعی است و اینکه به خاطر آنچه نه در صدر اسلام و نه در طول تاریخ جوامع اسلامی و نه در کشورهای اسلامی دیگر، هیچگاه به عنوان یک معضل اصلی و بحرانی مطرح نبود، سال‌ها هزینه گزافی به کشور تحمیل شد و هنوز عده ای در پی هزینه سازی هستند.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️ در انتخابات ایران، احمدی نژاد یک کلمه "خس وخاشاک" درباره مخالفان خود به کار برد، ایران شورید، حالا ببینیم امریکایی ها انقدر برای خود و کشورشان شخصیت قائل هستند که در برابر #بمباران_مدفوع توسط ترامپ(در پاسخ به اعتراضات میلیونی دیروز شنبه ۲۶ مهر، علیه ترامپ با شعار نه به پادشاهی و دیکتاتور) واکنش مناسب نشان بدهند.
In the Iranian elections, Ahmadinejad used the word "khashak"(Straw mixed with soil)about his opponents. The Iranian people revolted. Now let's see if Americans have enough Dignity for themselves and their country to respond appropriately to the #shit_bombs unleashed by #Trump؟

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
🔻 جنگ بی‌پایان
🖊طارق علی
منتشر شده در New Left Review – Sidecar، ۱۶ اکتبر ۲۰۲۵
برگردان: چشم انداز ایران

گالری‌ای از چهره‌های کریه‌المنظر که ترامپ گرد آورده بود – تنها کمبودِ یک تُنیک رومی در بازسازیِ او از امپراتور نرون احساس می‌شد – در شهر تفریحی شرم‌الشیخ، که نامش مترادف تجمل و استبداد است، با خضوع و خرسندی «صلح در خاورمیانه» را جشن گرفتند.
اما چه صلحی؟ همان روز، در اورشلیم، نرون اعلام «پیروزی» کرد و در برابرِ سربازان کمکی و اهداکنندگان پولش در کنِست فریاد زد:

ما بهترین سلاح‌های دنیا را می‌سازیم و تعداد زیادی از آن‌ها را داریم. و صادقانه بگویم، مقدار زیادی از آن‌ها را به اسرائیل داده‌ایم. بی‌بی همیشه به من زنگ می‌زد: «می‌شود این سلاح را برایم بگیری؟ آن یکی را چطور؟» بعضی‌هایشان را اصلاً تا آن روز نشنیده بودم، بی‌بی! اما ساختمشان! [خندهٔ حضار] و ما آن‌ها را اینجا آوردیم، نه؟ و بهترین‌اند. بهترین. و شما هم خوب ازشان استفاده کردید. البته استفاده‌کردن بلد هم می‌خواهد – و شما واقعاً خوب بلد بودید.


نرون با شگفتی گفت.
«این‌ها فقط چند دلیل‌اند که باعث می‌شوند من به این‌که بهترین دوست اسرائیل در تمام تاریخ هستم، افتخار کنم.»

پیش از پایان نمایش، فریادی هم نثار مریم ادلسون شد که در جایگاه تماشاگران نشسته بود: «درسته، مریم؟»
ترامپ با لحنی خاطره‌گویانه ادامه داد:


مریم و شِلدون به دفتر بیضی می‌آمدند… فکر می‌کنم بیش از هر کسی به کاخ سفید سفر کردند… نگاهش کنید، چقدر بی‌گناه نشسته. شصت میلیارد دلار در بانک دارد! [خنده] فکر کنم گفت: نه، بیشتر! و او عاشق اسرائیل است… شوهرش مردی پرخاشگر بود، ولی من دوستش داشتم… خیلی از من حمایت می‌کرد. آن دو مسئولِ خیلی چیزها بودند، از جمله اینکه مرا به فکرِ بلندی‌های جولان انداختند.


این رشته افکار – و رشته‌هایِ متصل به کمک‌های مالیِ ادلسون‌ها – او را به این پرسش کشاند که آیا وفاداری اصلی مریم به آمریکاست یا اسرائیل.
«می‌دانم با این حرف برایش دردسر درست می‌کنم، اما یک بار ازش پرسیدم: “خب، مریم، می‌دانم عاشق اسرائیلی. اما بیشتر کدام را دوست داری – ایالات متحده یا اسرائیل؟” او پاسخ نداد. یعنی شاید اسرائیل را بیشتر دوست دارد!»


چنین پرسشی طبق تعریف «اتحادیه بین‌المللی یادبود هولوکاست» مصداق یهودی‌ستیزی است؛ در حالی‌که در خاک آمریکا، دانشگاه‌ها از سوی دولت نرون به خاطر رفتارهایی کمتر از این تهدید یا مجازات می‌شوند.
او بار دیگر بخش پنهان را بلند فریاد می‌زند: نقش شرم‌آور پول لابی اسرائیل در حمایت بی‌قید و شرط نخبگان سیاسی و فرهنگی آمریکا از ویران‌سازی غزه را عریان می‌کند.

در همین حال، تنها پنجاه مایل آن‌طرف‌تر از ضیافت شادی در کنِست، نزدیک به دو میلیون فلسطینیِ گرسنه و بی‌خانمان در جستجوی سرپناه، غذا و آب بودند.
چه خواهد شد؟

وقفه‌ای جزئی حاصل شده – خبری خوب – اما اسرائیل صراحتاً اعلام کرده که اشغال استعماری هرگز پایان نخواهد یافت.
افزون بر شاید صد هزار کشته، اسرائیل موفق به تصاحب گسترده زمین شده است.

پیش از «توافق صلح» نرون، نیروهای دفاعی اسرائیل بیش از ۸۰ درصد از ۱۴۰ مایل مربع نوار غزه را در اختیار داشتند؛ پس از عقب‌نشینی تا «خط زرد اولیه»، به گفته الجزیره، هنوز ۵۸ درصد غزه را در دست دارند.

نتیجه این توافق آن است که نوار غزه عملاً پاره‌پاره شده، و اکثریت مردم فلسطین به زاغه‌های چادری رانده شده‌اند.

با این همه، اسرائیل هنوز به اهداف جنگی خود نرسیده است. حماس نه تنها نابود نشده، بلکه به گفته وزیر خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن، با سرعت بیشتری نیرو جذب می‌کند.

آنان از موشک‌ها، بمب‌ها و گلوله‌های منفجرنشده آمریکایی و اسرائیلی برای ساخت مواد منفجره دست‌ساز استفاده می‌کنند.

رهبران آن – از سوسیال‌دموکرات‌هایی چون بن‌گوریون و گلدا مئیر در دهه‌های پنجاه و شصت تا افراطیون راست کابینه کنونی نتانیاهو – هرگز پنهان نکرده‌اند که هدف نهایی‌شان «ارض اسرائیل» است.

از سال ۲۰۲۳، هدف آشکارشان پایان‌دادن به داستان فلسطین برای همیشه بوده است.

اما این هم، با پشتیبانی بایدن، ترامپ و بیشتر اقمار اروپایی – با بریتانیا در پیشاپیش آن – هنوز به ثمر ننشسته است.

پیام برای جنبش‌های شگفت‌انگیز همبستگی با فلسطین که در بسیاری از نقاط جهان شکل گرفته‌اند، روشن است:
اعتصاب سراسری ایتالیا برای غزه بار دیگر سیاست رادیکال را در آن کشور زنده کرده است.
اکثریت قاطع مردم آلمان، فرانسه و بریتانیا علیه دولت‌های فاسدشان ایستاده‌اند.


پیام روشن است:
فراموش نکنید. رها نکنید. خشمگین بمانید.


#طارق_علی
#غزه
#اسرائیل

متن کامل این مقاله را در سایت چشم‌انداز ایران بخوانید

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
@cheshmandaz_iran
✍️ افسار گسیختگی اقتصادی یعنی اینکه برای مثال شرکت کاله در طول یکماه گذشته سه بار افزایش قیمت داده و دیروز فروشنده می‌گفت شیر بادامی را که ۲۱۵ هزار تومان خریدم قرار است در فاکتور بعدی ۳۲۰ هزار تومان بدهند. نرخ مرغ و‌گوشت و بقیه خوراکی ها نیز همین افسارگسیختگی را دارند. بی مروت ها آخر چند درصد افزایش؟ این وضعیت از حمله دشمن خارجی بدتر است.
آقایان به میزان که ‌قیمت ها بالا می‌رود شما پایین‌تر می‌آیید.
وقتی حتی شرکت‌ها و واحدهای اقتصادی نورچشمی حاضر نیستند به خاطر رعایت مصالح ملی در شرایط تحریم و تشدید فشار برای عصبی کردن مردم، کمی از منافع نجومی خود بگذرند و قیمت‌ها را روزانه افزایش ندهند تا مردم را منفجر کنند، چطور می‌خواهید در کشور مدیریت کنید.
در جنگ ۸ ساله هم وضعیت چنین نبود. اینگونه افزایش و جهش قیمت‌ها نشانه فقدان حاکمیت و مدیریت است.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
2025/10/24 10:33:55
Back to Top
HTML Embed Code: