Forwarded from اکبر گنجی
🎥عبرتهای پسا تجاوز اسرائیلِ شرور و آمریکای شرور به ایران: پنج پرسش، چند انتقاد و یک هشدار👇👇
👈 عمادالدین باقی، #اختصاصی_صفحه_اکبر_گنجی (۲۹)
✅در بیانیه فرموردین ماه علیه تجاوز خارجی گفتیم که اگر آمریکا و اسرائیل به ایران تجاوز کنند، موقتاً اختلافاتمان با حکومت را به تعلیق در می آوریم و علیه متجاوز متحد می شویم. چون اولویت اصلی ما حفظ ایران است، اگر حکومت بعداً از این موضع ما سوء استفاده کند، ما فقط زیان شخصی کرده ایم. در عین حال پرسش های مهمی وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود:
🔹اول- آیا تجاوز آمریکا و اسرائیل به ایران قابل پیشگیری بود یا نبود؟
🔹دوم- حکومت چه کرد که مرجعیت رسانه ای از ایران به تلویزیون های دولت های بیگانه منتقل شد؟
🔺این رسانه های بیگانه نقش آتش تهیه دشمن را در تجاوز ۱۲ روزه به ایران انجام دادند.
🔺 کسانی که در داخل مرجعیت رسانه ای را به خارج منتقل کردند، مسئول خون های مردمی هستند که در جنگ به شهادت رسیدند.
🔹سوم- اسرائیل در تجاوز ۱۲ روزه ، ۹۰ درصد عملیاتش اطلاعاتی و فقط ۱۰ درصدش نظامی بود. اما ایران درست برعکس، ۹۰ درصد عملیاتش نظامی و فقط ۱۰ درصد اطلاعاتی بود. چرا؟
🔺اگر عملیات اطلاعاتی ایران هم درصد بالایی داشت، قطعاً چنین آسیبی به ایران وارد نمی شود.
🔹چهارم- چرا همه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و دوربین هایشان سال ها به دنبال تار می زنان در خودروها بودند ، اما ورود چند هزار پهپاد از مناطق مختلف مرزی را که از آنها برای به خاک خون کشیدن مردم ایران استفاده شد، ندیدند؟ چرا شبکه سازی آنها و نفوذشان در حکومت را ندیدند؟
🔺آیا گیر دادن به حجاب و موی زنان بخشی از طراحی و برنامه ریزی موساد اسرائیل برای تجاوز به ایران نبود؟
🔺بی شک بعضی از افرادی که اینکارها را کردند از موضع اعتقادی بود، اما با شواهد جدید می توان نشان داد که بخش مهم دیگری رکنی از ارکان ۹۰ درصد عملیات اطلاعاتی و نفوذ موساد در ایران بودند.
🔺دستگاه های گسترده و بزرگ گزینش ها را برای این راه انداختند تا مانع نفوذ دشمنان و موساد شوند، اما فقط افراد متخصص و توانمند و مستقل و خیرخواه را حذف کردند و به جای آنها فاسدان و نفوذی ها را بر سر کار آوردند.
🔹پنجم- چه تغییراتی رخ داد که ایرانی که ۱۵۰ کشور در دوران إصلاحات از طرح گفت و گوی تمدنهای خاتمی حمایت کردند و به رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل لوح تقدیر دادند، وقتی دولتهای شرور آمریکا و اسرائیل به ایران تجاوز کردند، حتی متحدان ایران مثل چین و روسیه هیچ کمکی به ایران نکردند و فقط محکومیت لفظی اتکتفا کردند؟ چرا کشورهای مسلمان هیچ کاری نکردند؟
🔺اگر تهران را هم بمباران اتمی هم کرده بودند، آنان هیچ کاری نمی کردند. ایران فقط با اتکا به نیروهای دفاعی خودش سرافرازانه متجاوزان را عقب راند.
🔺برای تداوم ایستادگی در برابر متجاوزان، نیازمند به همبستگی ملی هستیم. روش حکمرانی باید تغییر کند و اصلاح شود.
🔺اگر سیاست های قبلی ادامه یابد، در گام بعدی با انهدام مواجه خواهیم شد.
🔺پس از آتش بس، هیچ تغییری نشد و حتی در صدا و سیما هم اجازه نداد آسیب شناسی صورت گیرد.
🔺باید به أحزاب آزادی فعالیت داده شود.
🔺آزادی های اجتماعی باید جدی گرفته شوند و این مسئله باید حتماً حل شود.
✍هشدار:
🔺ایران صدمات زیادی خورد و اسرائیل هم صدمات زیادی خورد و درخواست آتش بس توسط اسرائیل صورت گرفت.
🔺دیدگاه های غلو آمیز درباره توان نظامی کشور از بین رفت و اینک همه فهمیده اند که توان دفاعی کشور باید به شدت تقویت شود.
🔺ملیت و ایران محوریت یافت. اما نباید این حس مقدس را به ناسیونالیسم نژادپرستانه تبدیل کرد و آن را وسیله ای برای حذف مخالفان قرار داد.
https://www.tg-me.com/ganji_akbar
👈 عمادالدین باقی، #اختصاصی_صفحه_اکبر_گنجی (۲۹)
✅در بیانیه فرموردین ماه علیه تجاوز خارجی گفتیم که اگر آمریکا و اسرائیل به ایران تجاوز کنند، موقتاً اختلافاتمان با حکومت را به تعلیق در می آوریم و علیه متجاوز متحد می شویم. چون اولویت اصلی ما حفظ ایران است، اگر حکومت بعداً از این موضع ما سوء استفاده کند، ما فقط زیان شخصی کرده ایم. در عین حال پرسش های مهمی وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود:
🔹اول- آیا تجاوز آمریکا و اسرائیل به ایران قابل پیشگیری بود یا نبود؟
🔹دوم- حکومت چه کرد که مرجعیت رسانه ای از ایران به تلویزیون های دولت های بیگانه منتقل شد؟
🔺این رسانه های بیگانه نقش آتش تهیه دشمن را در تجاوز ۱۲ روزه به ایران انجام دادند.
🔺 کسانی که در داخل مرجعیت رسانه ای را به خارج منتقل کردند، مسئول خون های مردمی هستند که در جنگ به شهادت رسیدند.
🔹سوم- اسرائیل در تجاوز ۱۲ روزه ، ۹۰ درصد عملیاتش اطلاعاتی و فقط ۱۰ درصدش نظامی بود. اما ایران درست برعکس، ۹۰ درصد عملیاتش نظامی و فقط ۱۰ درصد اطلاعاتی بود. چرا؟
🔺اگر عملیات اطلاعاتی ایران هم درصد بالایی داشت، قطعاً چنین آسیبی به ایران وارد نمی شود.
🔹چهارم- چرا همه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و دوربین هایشان سال ها به دنبال تار می زنان در خودروها بودند ، اما ورود چند هزار پهپاد از مناطق مختلف مرزی را که از آنها برای به خاک خون کشیدن مردم ایران استفاده شد، ندیدند؟ چرا شبکه سازی آنها و نفوذشان در حکومت را ندیدند؟
🔺آیا گیر دادن به حجاب و موی زنان بخشی از طراحی و برنامه ریزی موساد اسرائیل برای تجاوز به ایران نبود؟
🔺بی شک بعضی از افرادی که اینکارها را کردند از موضع اعتقادی بود، اما با شواهد جدید می توان نشان داد که بخش مهم دیگری رکنی از ارکان ۹۰ درصد عملیات اطلاعاتی و نفوذ موساد در ایران بودند.
🔺دستگاه های گسترده و بزرگ گزینش ها را برای این راه انداختند تا مانع نفوذ دشمنان و موساد شوند، اما فقط افراد متخصص و توانمند و مستقل و خیرخواه را حذف کردند و به جای آنها فاسدان و نفوذی ها را بر سر کار آوردند.
🔹پنجم- چه تغییراتی رخ داد که ایرانی که ۱۵۰ کشور در دوران إصلاحات از طرح گفت و گوی تمدنهای خاتمی حمایت کردند و به رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل لوح تقدیر دادند، وقتی دولتهای شرور آمریکا و اسرائیل به ایران تجاوز کردند، حتی متحدان ایران مثل چین و روسیه هیچ کمکی به ایران نکردند و فقط محکومیت لفظی اتکتفا کردند؟ چرا کشورهای مسلمان هیچ کاری نکردند؟
🔺اگر تهران را هم بمباران اتمی هم کرده بودند، آنان هیچ کاری نمی کردند. ایران فقط با اتکا به نیروهای دفاعی خودش سرافرازانه متجاوزان را عقب راند.
🔺برای تداوم ایستادگی در برابر متجاوزان، نیازمند به همبستگی ملی هستیم. روش حکمرانی باید تغییر کند و اصلاح شود.
🔺اگر سیاست های قبلی ادامه یابد، در گام بعدی با انهدام مواجه خواهیم شد.
🔺پس از آتش بس، هیچ تغییری نشد و حتی در صدا و سیما هم اجازه نداد آسیب شناسی صورت گیرد.
🔺باید به أحزاب آزادی فعالیت داده شود.
🔺آزادی های اجتماعی باید جدی گرفته شوند و این مسئله باید حتماً حل شود.
✍هشدار:
🔺ایران صدمات زیادی خورد و اسرائیل هم صدمات زیادی خورد و درخواست آتش بس توسط اسرائیل صورت گرفت.
🔺دیدگاه های غلو آمیز درباره توان نظامی کشور از بین رفت و اینک همه فهمیده اند که توان دفاعی کشور باید به شدت تقویت شود.
🔺ملیت و ایران محوریت یافت. اما نباید این حس مقدس را به ناسیونالیسم نژادپرستانه تبدیل کرد و آن را وسیله ای برای حذف مخالفان قرار داد.
https://www.tg-me.com/ganji_akbar
📜روزنامه هم میهن شماره ۸۵۷ سهشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ ص۱و۵
عمادالدین باقی نویسنده و فعال حقوق بشر: لیست هفتاد نفره تحویل داده شده است
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
عمادالدین باقی نویسنده و فعال حقوق بشر: لیست هفتاد نفره تحویل داده شده است
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
⭕️ گفتگویی درباره جزئیات تهیه لیست تعدادی از زندانیان سیاسی برای آزادی
عمادالدین باقی نویسنده و فعال حقوق بشر: لیست هفتاد نفره تحویل داده شده است
📜روزنامه هم میهن شماره ۸۵۷ سهشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ ص۱و۵
🔹️فرهاد فخرآبادی، خبرنگار گروه سیاست: عمادالدین باقی، پژوهشگر و فعال حوزه حقوق بشر، در گفتوگویی که با هممیهن داشت، معتقد است که اراده آزادی زندانیان سیاسی وجود دارد. او میگوید پیش از اینکه رئیس قوه قضائیه از لیست سهنفره نام ببرد، لیستی 70 نفره از زندانیان سیاسی را آماده کرده و تحویل عزتالله ضرغامی داده تا سهشنبه [امروز] تحویل رئیس دستگاه دهد.
✔️رئیس قوه قضائیه در دیدار با مدیران مسئول رسانهها گفته است فقط نام سه زندانی سیاسی به او اعلام شده، نظرتان درباره درخواست لیستی که رئیس قوه قضائیه مطرح کرده چیست؟ شما در واکنش به سخنان رئیس قوه قضائیه در توئیتی اشاره کرده بودید که اطلاع دارید لیستهایی داده شده است.
♦️ من بهرغم اینکه خیلی اکراه دارم که درباره این نوع فعالیتها صحبت کنم و یا کار رسانهای و تبلیغی بشود اما چون موضوع لیست، تبدیل به یک مسئله شده و در رسانهها درباره آن حرفهایی زده میشود و در این دو روز هم بسیار مورد سوال قرار گرفتهام به ناچار در پاسخ شما این توضیحات را عرض میکنم. قطعاً خود قوه قضائیه اگر بخواهد لیست کاملتر و دقیقتری را در مورد زندانیان فراهم کند، نیازی به درخواست لیست از دیگران نیست اما شاید به دلیل اینکه اگر بخواهند خودشان تهیه کنند احتمالاً باید نهاد امنیتی یا دادستانی این کار انجام بدهند و احتمال اعمال نظر از سوی آنها زیاد است و یا به دلیل اینکه میخواهند از طریق نوعی تعامل با جامعه مدنی باشد یا به دلایل دیگر که من نمیدانم، درخواست لیست میکنند.
اگر نهادهای مدنی مستقل مانند «انجمن دفاع از حقوق زندانیان» با محدودیتها و ممنوعیتها مواجه نبودند میتوانستند اطلاعات دقیق و بهروزتری را داشته باشند و در صورت لزوم در اختیار رسانهها، افکار عمومی و قوه قضائیه قرار دهند. لیست گرفتن هم سابقه دارد. یک بار در زمان ریاست آقای رئیسی بر قوه قضائیه درخواست کردند و لیستی داده شد که اکثر آنها مشمول بخشودگی و آزادی شدند.
در دوره ریاست آقای اژهای هم سابقه داشته از جمله پس از اعتراضات ۱۴۰۱. پیش از حمله تجاوزکارانه آمریکا و اسرائیل به کرات در مصاحبهها و مقالات درخواست کردیم که زندانیان سیاسی و عقیدتی را آزاد کنند اما توجهی نشد تا اینکه از طرف خانم آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات درخواست لیستی شد که به ایشان توصیه کردم به جای لیست دادن، معیارهایی را ارائه کنند چون اگر از طرف فعالان یا نهادهای حقوق بشر لیستی داده شود در چهارچوب وظیفه آنان بوده و محل شبهه نخواهد بود اما اگر ایشان لیستی بدهند وجود نام بعضی از زندانیها در لیست ایشان موجب سوءتفاهم از سوی حکومت میشود، اگر کسانی از لیست جا افتاده باشند موجب سوءتفاهم و تصور عمدی بودن از سوی مخالفان میشود، و یا اگر بعضی از زندانیها پس از آزادی دست به اقدامات غیرقابل دفاعی بزنند آن را بهانه برای تحت فشار قرار دادن یک جریان و جبهه میکنند اما میتوانند معیارهایی را ارائه کرده و روی آن پافشاری کنند مانند اینکه
۱- کلیه کسانی که صراحتاً حمله تجاوزکارانه اسرائیل و آمریکا را محکوم کردهاند مشمول بخشش یا تخفیف حکم قرار بگیرند.
۲- زندانیهایی که مدت کوتاهی به پایان دوره محکومیتشان مانده در اولویت آزادی قرار بگیرند (برای مثال آقای سعید مدنی که هفت ماه و آقای محمودیان که سه ماه و آقای ضیا نبوی که ۶ ماه به پایان محکومیتشان مانده و یا تعدادی از خانمها که در چند ماه آینده مدت محکومیتشان تمام میشود)
۳- کسانی که نوع اتهام و محکومیتشان هیچ تناسبی ندارد مانند آقای فقیهی وکیل دادگستری که به اتهام تجمع آرام و صنفی جلوی کانون وکلا به ۵ سال حبس محکوم شده است.
۴- طبق قانون، کسانی که یکسوم محکومیتشان را سپری کرده باشند میتوانند از آزادی مشروط برخوردار شوند. تعداد زیادی از زندانیان سیاسی نیمی از محکومیتشان هم سپری شده و میتوانند از این حق قانونی بهرهمند شوند.
۵- در مورد بعضی از زندانیان که مشکل قانونی برای آزادیشان وجود دارد از طرف دیگر آزادیشان هم خطری در پی نخواهد داشت از ساز و کار عفو و یا استفاده از قانون گذراندن محکومیت با پابند در بیرون زندان استفاده شود و در مرحله بعد در صورت عدم بروز مشکل از عفو برخوردار شوند.
افزون بر آن حدود دو هفته پیش آقای عزتالله ضرغامی تماس گرفتند و گفتند دیدار دوساعتهای با رئیس قوه قضائیه در مورد زندانیان داشتهاند و نهایتاً آقای اژهای درخواست لیستی کردهاند. آقای ضرغامی از من خواستند که این کار را انجام بدهم.
عمادالدین باقی نویسنده و فعال حقوق بشر: لیست هفتاد نفره تحویل داده شده است
📜روزنامه هم میهن شماره ۸۵۷ سهشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ ص۱و۵
🔹️فرهاد فخرآبادی، خبرنگار گروه سیاست: عمادالدین باقی، پژوهشگر و فعال حوزه حقوق بشر، در گفتوگویی که با هممیهن داشت، معتقد است که اراده آزادی زندانیان سیاسی وجود دارد. او میگوید پیش از اینکه رئیس قوه قضائیه از لیست سهنفره نام ببرد، لیستی 70 نفره از زندانیان سیاسی را آماده کرده و تحویل عزتالله ضرغامی داده تا سهشنبه [امروز] تحویل رئیس دستگاه دهد.
✔️رئیس قوه قضائیه در دیدار با مدیران مسئول رسانهها گفته است فقط نام سه زندانی سیاسی به او اعلام شده، نظرتان درباره درخواست لیستی که رئیس قوه قضائیه مطرح کرده چیست؟ شما در واکنش به سخنان رئیس قوه قضائیه در توئیتی اشاره کرده بودید که اطلاع دارید لیستهایی داده شده است.
♦️ من بهرغم اینکه خیلی اکراه دارم که درباره این نوع فعالیتها صحبت کنم و یا کار رسانهای و تبلیغی بشود اما چون موضوع لیست، تبدیل به یک مسئله شده و در رسانهها درباره آن حرفهایی زده میشود و در این دو روز هم بسیار مورد سوال قرار گرفتهام به ناچار در پاسخ شما این توضیحات را عرض میکنم. قطعاً خود قوه قضائیه اگر بخواهد لیست کاملتر و دقیقتری را در مورد زندانیان فراهم کند، نیازی به درخواست لیست از دیگران نیست اما شاید به دلیل اینکه اگر بخواهند خودشان تهیه کنند احتمالاً باید نهاد امنیتی یا دادستانی این کار انجام بدهند و احتمال اعمال نظر از سوی آنها زیاد است و یا به دلیل اینکه میخواهند از طریق نوعی تعامل با جامعه مدنی باشد یا به دلایل دیگر که من نمیدانم، درخواست لیست میکنند.
اگر نهادهای مدنی مستقل مانند «انجمن دفاع از حقوق زندانیان» با محدودیتها و ممنوعیتها مواجه نبودند میتوانستند اطلاعات دقیق و بهروزتری را داشته باشند و در صورت لزوم در اختیار رسانهها، افکار عمومی و قوه قضائیه قرار دهند. لیست گرفتن هم سابقه دارد. یک بار در زمان ریاست آقای رئیسی بر قوه قضائیه درخواست کردند و لیستی داده شد که اکثر آنها مشمول بخشودگی و آزادی شدند.
در دوره ریاست آقای اژهای هم سابقه داشته از جمله پس از اعتراضات ۱۴۰۱. پیش از حمله تجاوزکارانه آمریکا و اسرائیل به کرات در مصاحبهها و مقالات درخواست کردیم که زندانیان سیاسی و عقیدتی را آزاد کنند اما توجهی نشد تا اینکه از طرف خانم آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات درخواست لیستی شد که به ایشان توصیه کردم به جای لیست دادن، معیارهایی را ارائه کنند چون اگر از طرف فعالان یا نهادهای حقوق بشر لیستی داده شود در چهارچوب وظیفه آنان بوده و محل شبهه نخواهد بود اما اگر ایشان لیستی بدهند وجود نام بعضی از زندانیها در لیست ایشان موجب سوءتفاهم از سوی حکومت میشود، اگر کسانی از لیست جا افتاده باشند موجب سوءتفاهم و تصور عمدی بودن از سوی مخالفان میشود، و یا اگر بعضی از زندانیها پس از آزادی دست به اقدامات غیرقابل دفاعی بزنند آن را بهانه برای تحت فشار قرار دادن یک جریان و جبهه میکنند اما میتوانند معیارهایی را ارائه کرده و روی آن پافشاری کنند مانند اینکه
۱- کلیه کسانی که صراحتاً حمله تجاوزکارانه اسرائیل و آمریکا را محکوم کردهاند مشمول بخشش یا تخفیف حکم قرار بگیرند.
۲- زندانیهایی که مدت کوتاهی به پایان دوره محکومیتشان مانده در اولویت آزادی قرار بگیرند (برای مثال آقای سعید مدنی که هفت ماه و آقای محمودیان که سه ماه و آقای ضیا نبوی که ۶ ماه به پایان محکومیتشان مانده و یا تعدادی از خانمها که در چند ماه آینده مدت محکومیتشان تمام میشود)
۳- کسانی که نوع اتهام و محکومیتشان هیچ تناسبی ندارد مانند آقای فقیهی وکیل دادگستری که به اتهام تجمع آرام و صنفی جلوی کانون وکلا به ۵ سال حبس محکوم شده است.
۴- طبق قانون، کسانی که یکسوم محکومیتشان را سپری کرده باشند میتوانند از آزادی مشروط برخوردار شوند. تعداد زیادی از زندانیان سیاسی نیمی از محکومیتشان هم سپری شده و میتوانند از این حق قانونی بهرهمند شوند.
۵- در مورد بعضی از زندانیان که مشکل قانونی برای آزادیشان وجود دارد از طرف دیگر آزادیشان هم خطری در پی نخواهد داشت از ساز و کار عفو و یا استفاده از قانون گذراندن محکومیت با پابند در بیرون زندان استفاده شود و در مرحله بعد در صورت عدم بروز مشکل از عفو برخوردار شوند.
افزون بر آن حدود دو هفته پیش آقای عزتالله ضرغامی تماس گرفتند و گفتند دیدار دوساعتهای با رئیس قوه قضائیه در مورد زندانیان داشتهاند و نهایتاً آقای اژهای درخواست لیستی کردهاند. آقای ضرغامی از من خواستند که این کار را انجام بدهم.
هممیهن
عمادالدین باقی نویسنده و فعال حقوق بشر: لیست هفتاد نفره تحویل داده میشود
عمادالدین باقی، پژوهشگر و فعال حوزه حقوق بشر، در گفتوگویی که با هممیهن داشت، معتقد است که اراده آزادی زندانیان سیاسی وجود دارد.
این تماس درست در زمانی بود که من به دلایل مختلفی که فعلاً جای توضیح آن نیست، تصمیم داشتم در حوزه حقوق بشر فقط به کارهای پژوهشی و نویسندگی بسنده کنم و از درگیر شدن در کارهای عملی حقوق بشری کناره بگیرم با این حال چند روزی طول کشید تا لیست ۷۰ نفرهای از زندانیان زن و مرد همراه با توضیحاتی در مورد وضعیت افراد تهیه شد. هرچند میل باطنی من این است که شرایطی ایجاد شود تا همه زندانیان بتوانند آزاد شوند اما در هر جای دنیا که بروید قوانین و خط قرمزهایی وجود دارند لذا یکی از معیارها این بود که حتیالامکان لیستی باشد که با سیاستها و موانع امنیتی کمتری روبهرو باشد.
به همین دلیل افراد وابسته به گروههای تروریستی، کسانی که اقدامات مسلحانه انجام داده بودند، کسانی که اقدامات عملی برای براندازی یا ارتباط با گروههای انحلالطلب و مدافع حمله نظامی به کشور داشتند و همچنین محکومان به جاسوسی در این لیست نبودند و فقط کسانی که اتهامات سیاسی داشتند و معمولاً تحت عنوان تبلیغ علیه نظام یا اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت محکوم شدهاند، باشند. البته در این لیست چند نفر به دلایل خاصی استثنائاً اضافه شده بودند که دلایل آن در نامه آمده بود. برای مثال خانم پخشان عزیزی، شریفه محمدی و ریشه مرادی که هر سه حکم اعدام دارند.
گرچه در پرونده یک نفرشان اتهام ارتباط با پژاک و یکی با کومله مطرح است اما توضیح داده شد که این سه نفر مرتکب قتل نشدهاند، ارتباط خانم عزیزی و مرادی با گروههای کردی در ایران نبوده و در سوریه بودهاند، فایل صوتی و متنی از هر دوی آنها در اختیار داریم که در بحبوحه جنگ حمله آمریکا و اسرائیل را سریعاً محکوم کردند، خانم عزیزی هم در حوزه مددکاری فعالیت داشته، و هر سه زن هستند، دو نفرشان کُرد و از اهل سنت و طبق اطلاع از پروندهشان هیچکدام مستحق چنین مجازات سنگینی نیستند؛ خصوصاً در مورد خانم شریفه محمدی که اساساً اصل اتهامش هم محل مناقشه است و درخواست شده، اعمال ماده ۴۷۷ توسط ریاست محترم قوه پذیرفته شود و حکم اعدام آنها نقض شود که طبعاً آزاد نخواهند شد چون محکومیتشان تبدیل به حبس میشود اما نقض حکم اعدام آنها علاوه بر اینکه عادلانه است با توجه به ویژگیهای ذکرشده (بهویژه زن بودنشان)، آثار مثبتی خواهد داشت. یکی دیگر از استثنائات از محکومان به جاسوسی بود که از خانواده شهدا هم هست و متن دادنامه هم ثابتکننده اتهام او نیست و حداکثر یک سهلانگاری صورت گرفته که مجازاتش بسیار سبکتر است و یا چند نفر از زندانیان اهل سنت در بلوچستان که اتهامشان سیاسی است و آزادی آنها پیام مثبتی برای تقویت همبستگی اجتماعی دارد، ذکر شده است.
حکم بعضی از زندانیها هم بسیار عجیب است؛ مانند حکم زندان آقای حمید بیدار یا آقای امانالله جلالی که معلم است و شرحی درباره وضعیت این دو زندانی داده شده یا آقای مصطفی فرجی کارمند بازنشسته وزارت دفاع که به طرزی باورنکردنی و به تصریح دادنامه به جرم داشتن دو عدد فشنگ ژسه باروت فاسد متعلق به ۳۰ سال پیش که به صورت دکوری در خانهاش بوده به ۵ سال حبس و به خاطر داشتن یک چاقوی سرنیزه که در میدان گمرک هم بدتر از آن را میشود آزادانه خرید، به ۶ ماه حبس محکوم شده البته یک تبلیغ علیه نظام هم چاشنی پرونده او کردهاند و درخواست کرده که محکومیتش را با پابند در بیرون زندان بگذراند، بسیاری از زندانیان دیگر مانند آقای قشقایی، باقر بختیار، مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی، سعید مدنی، محمد نجفی، محمدرضا فقیهی، محمودیان، دوشنبهزاده، محمد نوریزاد، داوود رضوی از اعضای سندیکای اتوبوسرانی، احمدرضا حائری، رضا خندان، سیروس فتحی، حمید قرهحسنلو خصوصاً همسرش فرزانه قرهحسنلو که این خانم حقیقتاً به ناحق زندان است و عدهای دیگر که ۳۰ نفرشان از زنان زندانی هستند و تعدادی از آنها یا مدت کوتاهی به آزادیشان مانده یا میتوانند مشمول آزادی مشروط شوند هم در این لیست بودند.
واقعیت این است که آنها نه مرتکب اختلاس و نه قتل و نه جرایم خشن نبودهاند و فقط دیدگاههای سیاسی خودشان را بیان کردهاند که چهبسا خیلیها هم موافق آن نباشند یا بعضاً ممکن است از نظر حقوقی هم قابل دفاع نباشد ولی یک دیدگاه سیاسی است و از نوع مواضع گروههای برانداز طرفدار حمله تجاوزکارانه آمریکا و اسرائیل هم نیستند و با توجه به شخصیت و دیدگاهشان نمیتوان منکر این شد که آنها زندانی سیاسی و عقیدتیاند.
✔️ پس چرا آقای اژهای اعلام کردند ما درخواست کردیم و هیچ لیستی به ما داده نشده است؟
♦️من هم از این حرف ابتدا شگفتزده شدم و بعد که پیگیری کردم متوجه شدم آقای ضرغامی برای سهشنبه با ایشان قرار دارند و هنوز لیست را تحویل ندادهاند؛ هرچند بخشی از این لیست را در بحبوحه جنگ به یکی دیگر از متصدیان قوه قضائیه داده بودیم که توضیحات کوتاهتری در مورد وضعیت زندانیان داشت(ادامه گفتگو در صفحه بعد)
به همین دلیل افراد وابسته به گروههای تروریستی، کسانی که اقدامات مسلحانه انجام داده بودند، کسانی که اقدامات عملی برای براندازی یا ارتباط با گروههای انحلالطلب و مدافع حمله نظامی به کشور داشتند و همچنین محکومان به جاسوسی در این لیست نبودند و فقط کسانی که اتهامات سیاسی داشتند و معمولاً تحت عنوان تبلیغ علیه نظام یا اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت محکوم شدهاند، باشند. البته در این لیست چند نفر به دلایل خاصی استثنائاً اضافه شده بودند که دلایل آن در نامه آمده بود. برای مثال خانم پخشان عزیزی، شریفه محمدی و ریشه مرادی که هر سه حکم اعدام دارند.
گرچه در پرونده یک نفرشان اتهام ارتباط با پژاک و یکی با کومله مطرح است اما توضیح داده شد که این سه نفر مرتکب قتل نشدهاند، ارتباط خانم عزیزی و مرادی با گروههای کردی در ایران نبوده و در سوریه بودهاند، فایل صوتی و متنی از هر دوی آنها در اختیار داریم که در بحبوحه جنگ حمله آمریکا و اسرائیل را سریعاً محکوم کردند، خانم عزیزی هم در حوزه مددکاری فعالیت داشته، و هر سه زن هستند، دو نفرشان کُرد و از اهل سنت و طبق اطلاع از پروندهشان هیچکدام مستحق چنین مجازات سنگینی نیستند؛ خصوصاً در مورد خانم شریفه محمدی که اساساً اصل اتهامش هم محل مناقشه است و درخواست شده، اعمال ماده ۴۷۷ توسط ریاست محترم قوه پذیرفته شود و حکم اعدام آنها نقض شود که طبعاً آزاد نخواهند شد چون محکومیتشان تبدیل به حبس میشود اما نقض حکم اعدام آنها علاوه بر اینکه عادلانه است با توجه به ویژگیهای ذکرشده (بهویژه زن بودنشان)، آثار مثبتی خواهد داشت. یکی دیگر از استثنائات از محکومان به جاسوسی بود که از خانواده شهدا هم هست و متن دادنامه هم ثابتکننده اتهام او نیست و حداکثر یک سهلانگاری صورت گرفته که مجازاتش بسیار سبکتر است و یا چند نفر از زندانیان اهل سنت در بلوچستان که اتهامشان سیاسی است و آزادی آنها پیام مثبتی برای تقویت همبستگی اجتماعی دارد، ذکر شده است.
حکم بعضی از زندانیها هم بسیار عجیب است؛ مانند حکم زندان آقای حمید بیدار یا آقای امانالله جلالی که معلم است و شرحی درباره وضعیت این دو زندانی داده شده یا آقای مصطفی فرجی کارمند بازنشسته وزارت دفاع که به طرزی باورنکردنی و به تصریح دادنامه به جرم داشتن دو عدد فشنگ ژسه باروت فاسد متعلق به ۳۰ سال پیش که به صورت دکوری در خانهاش بوده به ۵ سال حبس و به خاطر داشتن یک چاقوی سرنیزه که در میدان گمرک هم بدتر از آن را میشود آزادانه خرید، به ۶ ماه حبس محکوم شده البته یک تبلیغ علیه نظام هم چاشنی پرونده او کردهاند و درخواست کرده که محکومیتش را با پابند در بیرون زندان بگذراند، بسیاری از زندانیان دیگر مانند آقای قشقایی، باقر بختیار، مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی، سعید مدنی، محمد نجفی، محمدرضا فقیهی، محمودیان، دوشنبهزاده، محمد نوریزاد، داوود رضوی از اعضای سندیکای اتوبوسرانی، احمدرضا حائری، رضا خندان، سیروس فتحی، حمید قرهحسنلو خصوصاً همسرش فرزانه قرهحسنلو که این خانم حقیقتاً به ناحق زندان است و عدهای دیگر که ۳۰ نفرشان از زنان زندانی هستند و تعدادی از آنها یا مدت کوتاهی به آزادیشان مانده یا میتوانند مشمول آزادی مشروط شوند هم در این لیست بودند.
واقعیت این است که آنها نه مرتکب اختلاس و نه قتل و نه جرایم خشن نبودهاند و فقط دیدگاههای سیاسی خودشان را بیان کردهاند که چهبسا خیلیها هم موافق آن نباشند یا بعضاً ممکن است از نظر حقوقی هم قابل دفاع نباشد ولی یک دیدگاه سیاسی است و از نوع مواضع گروههای برانداز طرفدار حمله تجاوزکارانه آمریکا و اسرائیل هم نیستند و با توجه به شخصیت و دیدگاهشان نمیتوان منکر این شد که آنها زندانی سیاسی و عقیدتیاند.
✔️ پس چرا آقای اژهای اعلام کردند ما درخواست کردیم و هیچ لیستی به ما داده نشده است؟
♦️من هم از این حرف ابتدا شگفتزده شدم و بعد که پیگیری کردم متوجه شدم آقای ضرغامی برای سهشنبه با ایشان قرار دارند و هنوز لیست را تحویل ندادهاند؛ هرچند بخشی از این لیست را در بحبوحه جنگ به یکی دیگر از متصدیان قوه قضائیه داده بودیم که توضیحات کوتاهتری در مورد وضعیت زندانیان داشت(ادامه گفتگو در صفحه بعد)
دنباله گفتگو: من تصور میکنم اراده آزاد کردن زندانیان وجود دارد اما بعضی از اتفاقات و موضعگیریها این روند را کُند میکند و به دست بعضی از مخالفان این روند بهانه برای سنگاندازی میدهد.
مطمئن هستم زندانیان زیادی وجود دارند که در لیست ما از قلم افتادهاند؛ برای مثال ۱۲ نفر از گردانندگان صفحات اینستاگرامی در رشت که به اتهام انتشار تصاویری از رقص و پایکوبی در معابر عمومی، بازار رشت و پیادهراه فرهنگی شهر بازداشت شده بودند ولی ما اطلاعی از پروندهشان و جزئیات آن را نداشتیم و نمیدانیم چه تعدادشان همچنان در زندان هستند، یا در شهرهای مختلف افرادی به دلیل بعضی از پستها یا پیامکها و مواضعی که به نظر ما هم نادرست بوده بازداشت شدهاند و خود قوه قضائیه میتواند لیست کاملتری را فراهم کند که آنها را هم شامل بشود و با آزادی آنها نوعی همدلی ایجاد و فضای عمومی تلطیف شود.
البته بعضی افراد مانند دکتر حبیبالله پیمان و همسرشان خانم مینو مرتاضی لنگرودی که شخصیتهای فرهیخته و خوشنامی هستند و زندانی نیستند اما بیش از ۲۰ سال است که به خاطر یک حکم زندان، خانهشان در وثیقه است و مدام از اجرای احکام ابلاغیه برای اجرای حکم یا ضبط وثیقه که خانه محل سکونتشان است میرود و آنها را در سن بالا تحت آزار و اضطراب قرار میدهد در حالی که اساساً این حکم مشمول مرور زمان و منسوخ شده و باید فک قرار شود.
عجیب این است که در این چند سال نامههای متعددی به رؤسای قوه قضائیه و دیگر مسئولان قضایی و حتی رئیسجمهور فرستادهاند و هیچ پاسخی به آنها داده نشده و مشکلشان هم حل نشده است و عملاً دست عدهای را برای اذیت و آزار مداوم آنها باز گذاشتهاند که باید این نوع رفتارها هم خاتمه پیدا کند.
لینک روزنامه هم میهن
https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-18/46147-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B4%D8%B1-%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D9%81%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
مطمئن هستم زندانیان زیادی وجود دارند که در لیست ما از قلم افتادهاند؛ برای مثال ۱۲ نفر از گردانندگان صفحات اینستاگرامی در رشت که به اتهام انتشار تصاویری از رقص و پایکوبی در معابر عمومی، بازار رشت و پیادهراه فرهنگی شهر بازداشت شده بودند ولی ما اطلاعی از پروندهشان و جزئیات آن را نداشتیم و نمیدانیم چه تعدادشان همچنان در زندان هستند، یا در شهرهای مختلف افرادی به دلیل بعضی از پستها یا پیامکها و مواضعی که به نظر ما هم نادرست بوده بازداشت شدهاند و خود قوه قضائیه میتواند لیست کاملتری را فراهم کند که آنها را هم شامل بشود و با آزادی آنها نوعی همدلی ایجاد و فضای عمومی تلطیف شود.
البته بعضی افراد مانند دکتر حبیبالله پیمان و همسرشان خانم مینو مرتاضی لنگرودی که شخصیتهای فرهیخته و خوشنامی هستند و زندانی نیستند اما بیش از ۲۰ سال است که به خاطر یک حکم زندان، خانهشان در وثیقه است و مدام از اجرای احکام ابلاغیه برای اجرای حکم یا ضبط وثیقه که خانه محل سکونتشان است میرود و آنها را در سن بالا تحت آزار و اضطراب قرار میدهد در حالی که اساساً این حکم مشمول مرور زمان و منسوخ شده و باید فک قرار شود.
عجیب این است که در این چند سال نامههای متعددی به رؤسای قوه قضائیه و دیگر مسئولان قضایی و حتی رئیسجمهور فرستادهاند و هیچ پاسخی به آنها داده نشده و مشکلشان هم حل نشده است و عملاً دست عدهای را برای اذیت و آزار مداوم آنها باز گذاشتهاند که باید این نوع رفتارها هم خاتمه پیدا کند.
لینک روزنامه هم میهن
https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-18/46147-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B4%D8%B1-%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D9%81%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
هممیهن
عمادالدین باقی نویسنده و فعال حقوق بشر: لیست هفتاد نفره تحویل داده میشود
عمادالدین باقی، پژوهشگر و فعال حوزه حقوق بشر، در گفتوگویی که با هممیهن داشت، معتقد است که اراده آزادی زندانیان سیاسی وجود دارد.
💥 چند روز پیش: "کشف یکی از غولپیکرترین سیاهچالههای جهان؛ ۳۵ میلیارد برابر خورشید".
✍️خود خورشید از نظر حجم یک میلیون و سیصد هزار برابر زمین است.
در بین ۲۰۰ میلیارد تا ۲ تریلیون کهکشان تخمینی که این سیاهچاله، هیچ هیچ است ما انسانها چه هستیم؟ ما چه میگوییم؟ در کجا ایستادهایم؟ اینهمه غرور و جاه طلبی که مرگ و خشونت میآورد و زندگی کوتاه را جهنمی میکند چقدر توخالی است!!
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
✍️خود خورشید از نظر حجم یک میلیون و سیصد هزار برابر زمین است.
در بین ۲۰۰ میلیارد تا ۲ تریلیون کهکشان تخمینی که این سیاهچاله، هیچ هیچ است ما انسانها چه هستیم؟ ما چه میگوییم؟ در کجا ایستادهایم؟ اینهمه غرور و جاه طلبی که مرگ و خشونت میآورد و زندگی کوتاه را جهنمی میکند چقدر توخالی است!!
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
💢 کاظم بجنوردی و شریفه محمدی
#عمادالدین_باقی
📜روزنامه شرق، ش۵۱۸۴ دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ص۱و۸
✍️این مقاله در مقام مقایسه شخصیت و ویژگیهای این دو نفر نیست. آقای سید کاظم بجنوردی یکی از اندیشمندان برجسته و رئیس یکی از بزرگترین نهادهای پژوهشی و علمی کشور است اما هر دو به عنوان نمادی از دو رخداد در دو زمانه متفاوت مورد توجه این مقاله هستند.
در یک سال اخیر چند بار در مورد خانم شریفه محمدی گفته و نوشتهام. در جلسهای که چندی پیش در وزارت کشور با حضور عدهای از مسئولان و دبیران کل احزاب و دو-سه فعال مدنی برگزار شد درباره موضوع زندانیان و اعدامیها از جمله خانم «پخشان عزیزی» و «وِریشه مرادی» سخن گفتم که در برخی از رسانههای داخل کشور انتشار یافت. در گفتگوی مفصلی با روزنامه هم میهن درباره لیست ارائه شده به رئیس قوه قضاییه نیز درباره آنان توضیحاتی داده شد از قبیل: عدم استحقاق حکم اعدام (حتی با فرض پذیرش ادله مطرح در دادنامه صادره)، همچنین زن بودن آنان و حساسیت روی موضوع زنان، موضعگیری آنها در محکومیت تجاوز جنایتکارانه آمریکا و اسرائیل، کرد بودن و اهل سنت بودن خانوادهشان و تاثیر مثبتی که نقض حکم اعدام بر جای خواهد گذاشت و در شرایط پساجنگ به فضای همدلی ملی به ویژه در مناطق کردی و اهل سنت کمک می کند.
اما وقتی دیروز از قول آقای امیر رئیسیان یکی از وکلای خانم شریفه محمدی خبر تایید حکم وی در شعبه ۳۹دیوانعالی کشور آمد، در اندیشه نوشتن مقالهای در این زمینه بودم تا اینکه امروز(یکشنبه۲۶مرداد۱۴۰۴) طبق روال کاری ام به مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی رفتم که جزو نویسندگان مقالات آن و عضو شورای علمی دانشنامه فرهنگ مردم هستم. با دیدن آقای کاظم بجنوردی سوژه خود را برای نگارش مقاله یافتم.
آقای کاظم بجنوردی در سنین جوانی و قبل از اینکه گروههای چریکی مانند مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق به وجود بیایند در سال۱۳۴۱ اولین تشکل مسلحانه مبارزه با رژیم شاه را تشکیل داده بود که در سال ۱۳۴۴ شناسایی و دستگیر شدند. او که امروز از منتقدین سرسخت دیدگاههای خود در آن زمان است که منجر به تشکیل حزب ملل اسلامی به عنوان یک گروه چریکی شد پس از دستگیری به ۲۳ سال حبس و اعدام محکوم شد (۳ سال برای توهین به مقام سلطنت، ۴ سال به جرم قاچاق اسلحه، ۶ سال به جرم مقاومت مسلحانه هنگام دستگیری و ۱۰ سال برای تشکیل جمعیت با مرام ضد سلطنتی و یکبار اعدام برای برهم زدن اساس سلطنت). محکومین به اعدام ۱۰ روز فرصت فرجامخواهی داشتند. چنانکه در خاطرات ایشان انتشار یافته، او خود را برای اعدام آماده میکند. از روز هشتم غذا نمیخورد تا روده هایش در هنگام اصابت گلوله، خالی و تمیز باشد اما روز دهم به او اعلام میشود که مورد بخشش اعلیحضرت قرار گرفته و اعدام او به حبس ابد تبدیل میشود.
اکنون ما با پروندههایی مواجه هستیم که هیچکدام جرائمی مشابه و در حد آقای بجنوردی نداشته اند. برای مثال وریشه مرادی و پخشان عزیزی با گروههای کردی در سوریه همکاری داشتند که ربطی به ایران نداشته و اگر عضویت درآنها جرم بوده، در قلمرو جزایی ایران مرتکب جرم نشدهاند، هیچ قتلی از جانب آنان رخ نداده و فعالیتهای شان به ویژه پخشان عزیزی بیشتر در حوزه مددکاری بوده است. اگر دادنامه صادره خود آنها را مبنا قرار بدهیم بر اساس مستندات همین دادنامه نیز طبق قوانین ایران مستحق مجازات اعدام نیستند و حداکثر چند سال محکومیت حبس دریافت میکنند اما متاسفانه حکم اعدام صادر میشود و در مرجع عالی قضایی یعنی دیوان عالی کشور که باید آراء صادره در شعب دانی با دقت و ظرافت بیشتری مورد بررسی قرار گیرد تایید می شود. گویی پیش فرضهایی موجب تایید شده اند.
در پرونده شریفه محمدی به یکی از مسئولان عرض کردم اساساً نیازی به هیچ مطالعه حقوقی و حتی مطالعه لوایح مفید و موثر وکلای مدافع و خود متهم نیست و کافی است رئیس قوه قضاییه فقط متن دادنامه صادره دادگاه بدوی را مطالعه کند. تردیدی ندارم که ایشان به عنوان یک قاضی با تجربه و پرسابقه از صدور حکم اعدام با چنین دادنامهای شگفت زده میشود و وقتی بیشتر متحیر خواهند شد که این دادنامه در دیوان هم تایید شده است.
طبق قوانین متعدد ایران، انتشار آرای محاکم بلامانع است. در اصل ۱۶۵ قانون اساسی، این اصل اطلاق دارد که: «محاکمات، علنی انجام میشود و حضور افراد بلامانع است» در واقع منع انتشار عمومی یک استثا است نه قاعده. در اصل۱۶۸ قانون اساسی درخصوص دادرسی های مطبوعاتی و سیاسی هم بر این اصل تاکید شده است. طبق ماده ۶۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری:«قوه قضائیه موظف است اطلاعات زیر را از طریق «درگاه ملی قوه قضائیه» ارائه کند و آنها را روز آمد نگه دارد( ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
#عمادالدین_باقی
📜روزنامه شرق، ش۵۱۸۴ دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ ص۱و۸
✍️این مقاله در مقام مقایسه شخصیت و ویژگیهای این دو نفر نیست. آقای سید کاظم بجنوردی یکی از اندیشمندان برجسته و رئیس یکی از بزرگترین نهادهای پژوهشی و علمی کشور است اما هر دو به عنوان نمادی از دو رخداد در دو زمانه متفاوت مورد توجه این مقاله هستند.
در یک سال اخیر چند بار در مورد خانم شریفه محمدی گفته و نوشتهام. در جلسهای که چندی پیش در وزارت کشور با حضور عدهای از مسئولان و دبیران کل احزاب و دو-سه فعال مدنی برگزار شد درباره موضوع زندانیان و اعدامیها از جمله خانم «پخشان عزیزی» و «وِریشه مرادی» سخن گفتم که در برخی از رسانههای داخل کشور انتشار یافت. در گفتگوی مفصلی با روزنامه هم میهن درباره لیست ارائه شده به رئیس قوه قضاییه نیز درباره آنان توضیحاتی داده شد از قبیل: عدم استحقاق حکم اعدام (حتی با فرض پذیرش ادله مطرح در دادنامه صادره)، همچنین زن بودن آنان و حساسیت روی موضوع زنان، موضعگیری آنها در محکومیت تجاوز جنایتکارانه آمریکا و اسرائیل، کرد بودن و اهل سنت بودن خانوادهشان و تاثیر مثبتی که نقض حکم اعدام بر جای خواهد گذاشت و در شرایط پساجنگ به فضای همدلی ملی به ویژه در مناطق کردی و اهل سنت کمک می کند.
اما وقتی دیروز از قول آقای امیر رئیسیان یکی از وکلای خانم شریفه محمدی خبر تایید حکم وی در شعبه ۳۹دیوانعالی کشور آمد، در اندیشه نوشتن مقالهای در این زمینه بودم تا اینکه امروز(یکشنبه۲۶مرداد۱۴۰۴) طبق روال کاری ام به مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی رفتم که جزو نویسندگان مقالات آن و عضو شورای علمی دانشنامه فرهنگ مردم هستم. با دیدن آقای کاظم بجنوردی سوژه خود را برای نگارش مقاله یافتم.
آقای کاظم بجنوردی در سنین جوانی و قبل از اینکه گروههای چریکی مانند مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق به وجود بیایند در سال۱۳۴۱ اولین تشکل مسلحانه مبارزه با رژیم شاه را تشکیل داده بود که در سال ۱۳۴۴ شناسایی و دستگیر شدند. او که امروز از منتقدین سرسخت دیدگاههای خود در آن زمان است که منجر به تشکیل حزب ملل اسلامی به عنوان یک گروه چریکی شد پس از دستگیری به ۲۳ سال حبس و اعدام محکوم شد (۳ سال برای توهین به مقام سلطنت، ۴ سال به جرم قاچاق اسلحه، ۶ سال به جرم مقاومت مسلحانه هنگام دستگیری و ۱۰ سال برای تشکیل جمعیت با مرام ضد سلطنتی و یکبار اعدام برای برهم زدن اساس سلطنت). محکومین به اعدام ۱۰ روز فرصت فرجامخواهی داشتند. چنانکه در خاطرات ایشان انتشار یافته، او خود را برای اعدام آماده میکند. از روز هشتم غذا نمیخورد تا روده هایش در هنگام اصابت گلوله، خالی و تمیز باشد اما روز دهم به او اعلام میشود که مورد بخشش اعلیحضرت قرار گرفته و اعدام او به حبس ابد تبدیل میشود.
اکنون ما با پروندههایی مواجه هستیم که هیچکدام جرائمی مشابه و در حد آقای بجنوردی نداشته اند. برای مثال وریشه مرادی و پخشان عزیزی با گروههای کردی در سوریه همکاری داشتند که ربطی به ایران نداشته و اگر عضویت درآنها جرم بوده، در قلمرو جزایی ایران مرتکب جرم نشدهاند، هیچ قتلی از جانب آنان رخ نداده و فعالیتهای شان به ویژه پخشان عزیزی بیشتر در حوزه مددکاری بوده است. اگر دادنامه صادره خود آنها را مبنا قرار بدهیم بر اساس مستندات همین دادنامه نیز طبق قوانین ایران مستحق مجازات اعدام نیستند و حداکثر چند سال محکومیت حبس دریافت میکنند اما متاسفانه حکم اعدام صادر میشود و در مرجع عالی قضایی یعنی دیوان عالی کشور که باید آراء صادره در شعب دانی با دقت و ظرافت بیشتری مورد بررسی قرار گیرد تایید می شود. گویی پیش فرضهایی موجب تایید شده اند.
در پرونده شریفه محمدی به یکی از مسئولان عرض کردم اساساً نیازی به هیچ مطالعه حقوقی و حتی مطالعه لوایح مفید و موثر وکلای مدافع و خود متهم نیست و کافی است رئیس قوه قضاییه فقط متن دادنامه صادره دادگاه بدوی را مطالعه کند. تردیدی ندارم که ایشان به عنوان یک قاضی با تجربه و پرسابقه از صدور حکم اعدام با چنین دادنامهای شگفت زده میشود و وقتی بیشتر متحیر خواهند شد که این دادنامه در دیوان هم تایید شده است.
طبق قوانین متعدد ایران، انتشار آرای محاکم بلامانع است. در اصل ۱۶۵ قانون اساسی، این اصل اطلاق دارد که: «محاکمات، علنی انجام میشود و حضور افراد بلامانع است» در واقع منع انتشار عمومی یک استثا است نه قاعده. در اصل۱۶۸ قانون اساسی درخصوص دادرسی های مطبوعاتی و سیاسی هم بر این اصل تاکید شده است. طبق ماده ۶۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری:«قوه قضائیه موظف است اطلاعات زیر را از طریق «درگاه ملی قوه قضائیه» ارائه کند و آنها را روز آمد نگه دارد( ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
دنباله مقاله: بند ت: آرای صادره از محاکم درصورتی که به تشخیص قاضی اجرای احکام خلاف عفت عمومی یا امنیت ملی نباشد به صورت برخط (آنلاین) برای تحلیل و نقد صاحبنظران ومتخصصان با حفظ حریم خصوصی اشخاص».
قانون شفافیت قوای سه گانه، دستگاههای اجرائی و سایر نهادها، نیز همه دستگاهها از جمله قوه قضاییه را موظف کرده که داده ها و اطلاعات ذیل را که مربوط به آن دستگاه می باشد، از طریق سامانه های مربوط به خود منتشر کرده و در دسترس عموم قرار دهند و بطور مشخص درباره قوه قضاییه می گوید«کلیه آرای قطعی مراجع قضائی و شبه قضائی با رعایت موازین امنیتی و شرعی و حفظ اطلاعات شخصی».
در «قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» نه تنها نهادها را موظف به در دسترس قرار دادن اطلاعات کرده بلکه در ماده ۲۲ ممانعت یا خودداری از ارائه اطلاعات به درخواست شهروندان را جرم انگاری کرده است. در بندپ ماده۵ سند امنیت قضایی نیز می گوید:«آراء قطعی دادگاه ها با هدف تحلیل و نقد صاحب نظران و متخصصان به صورت کامل ضمن حفظ حریم خصوصی اشخاص در تارنمای قوه قضاییه منتشر و در دسترس عموم قرار می گیرد». بنابراین قوه قضاییه بنابر نص قوانین باید احکام را انتشار عمومی بدهد به ویژه وقتی موجب آثار اجتماعی و سیاسی است و لایههایی از جامعه نسبت به موضوع حساسیت دارد.
از اینرو درخواست می کنم متن دادنامه شریفه محمدی طبق قوانین مذکور، انتشار عمومی بیابد. من معتقدم دادنامه شریفه محمدی حتی نیازی به نقد حقوقی هم ندارد و انتشار متن خام آن به اندازه کافی برای آشکار ساختن درجه سستی یا استحکام رای کفایت می کند. شریفه محمدی به اتهام عضویت در گروه کومله محکوم به اعدام شده در حالی که طبق ماده ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، صرف «بغی» کافی نیست و « در صورت استفاده از سلاح، اعضای گروه باغی به مجازات اعدام محکوم میگردند». او نه تنها مسلح نبوده و هیچ سلامی نداشته بلکه عضو کومله هم نبوده و عضو «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» بوده که این کمیته هیچگونه فعالیت مسلحانه نداشته و در سال ۱۳۸۴ با امضای ۴۰۰۰ نفر کارگر از وزارت کشور درخواست صدور مجوز فعالیت کردهاند. هرچند با درخواست آنان موافقت نشده و به گزارش خود ضابطین این تشکل از سال ۱۳۹۰ به بعد رو به افول بوده و فعالیت چندانی نداشته و ده ها عضو این گروه در این سالها آزادانه زندگی میکنند و بعضی از آنها که به اتهام عضویت در این تشکل محکوم شده بودند تبرئه شدهاند.
من هم تردیدی ندارم که کومله یک گروه تروریستی است و در حملات جنایتکارانه اخیر به ایران عزیزمان بخشی از ستون پنجم دشمن بوده و عضویت در آن جرم است اما خانم محمدی عضو کومله نبوده و طبق دادنامه، بعضی از اعضای تشکل هماهنگی گرایش به کومله داشته اند که بر فرض صحت آن، دلیلی بر وابستگی کمیته هماهنگی به گروه تروریستی کومله نیست و عضویت شریفه محمدی و یا ارتباط با یکی از اعضای ان که گرایش به کومله داشته به تنهایی دلیل بر مجرمیت نیست و بر فرض هم که دلیل بر مجرمیت باشد، دلیل بر حکم اعدام نیست. چه بسا سه زن نامبرده، مخالف وضع موجود یا حتی مخالف حکومت هم باشند اما این مخالفت هم دلیل بر مجازات اعدام نیست. شریفه محمدی زنی است دارای همسر و فرزند و نمی توان یک خانواده را با چنین حکمی در معرض فروپاشی قرار داد. اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی راه حل قانونی و موجهی است که ریاست قوه قضاییه می تواند حکمی که خلاف بین شرع و قانون است را مورد اعاده دادرسی قرار دهد و چه «خلاف بین شرع»ی بالاتر از سلب حیات برای کسی که مستحق ان نیست؟ ( بعدا در فرصت دیگری بحث فقهی و حقوقی مستقلی درباره بغی و عدم انطباق برخی از احکام صادره با ان خواهم داشت)
امروز در پایان دیداری که با آقای بجنوردی داشتم وقتی گفتم دیدارمان الهام بخش یک مقایسه و یادداشتی در مورد این موضوع شد و توضیحی درباره پرونده آنها و راهکار قانونی اعمال ماده ۴۷۷ توسط رئیس قوه قضاییه برای نقض حکم اعدام را مطرح کردم که فقط حکم اعدام نقض خواهد شد اما آنان را با احکام حبس طولانی روبرو میکند که پیگیری حقوقی آن فرایند دیگری میطلبد، آقای بجنوردی میگفتند من هم با توجه به تجربههای متعدد در دوران رژیم شاه و آگاهی که از منابع دینی و فقهی دارم، صدور حکم اعدام برای این موارد را ناموجه میدانم و میتوانید این حرف را از قول من هم منعکس کنید.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
قانون شفافیت قوای سه گانه، دستگاههای اجرائی و سایر نهادها، نیز همه دستگاهها از جمله قوه قضاییه را موظف کرده که داده ها و اطلاعات ذیل را که مربوط به آن دستگاه می باشد، از طریق سامانه های مربوط به خود منتشر کرده و در دسترس عموم قرار دهند و بطور مشخص درباره قوه قضاییه می گوید«کلیه آرای قطعی مراجع قضائی و شبه قضائی با رعایت موازین امنیتی و شرعی و حفظ اطلاعات شخصی».
در «قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» نه تنها نهادها را موظف به در دسترس قرار دادن اطلاعات کرده بلکه در ماده ۲۲ ممانعت یا خودداری از ارائه اطلاعات به درخواست شهروندان را جرم انگاری کرده است. در بندپ ماده۵ سند امنیت قضایی نیز می گوید:«آراء قطعی دادگاه ها با هدف تحلیل و نقد صاحب نظران و متخصصان به صورت کامل ضمن حفظ حریم خصوصی اشخاص در تارنمای قوه قضاییه منتشر و در دسترس عموم قرار می گیرد». بنابراین قوه قضاییه بنابر نص قوانین باید احکام را انتشار عمومی بدهد به ویژه وقتی موجب آثار اجتماعی و سیاسی است و لایههایی از جامعه نسبت به موضوع حساسیت دارد.
از اینرو درخواست می کنم متن دادنامه شریفه محمدی طبق قوانین مذکور، انتشار عمومی بیابد. من معتقدم دادنامه شریفه محمدی حتی نیازی به نقد حقوقی هم ندارد و انتشار متن خام آن به اندازه کافی برای آشکار ساختن درجه سستی یا استحکام رای کفایت می کند. شریفه محمدی به اتهام عضویت در گروه کومله محکوم به اعدام شده در حالی که طبق ماده ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، صرف «بغی» کافی نیست و « در صورت استفاده از سلاح، اعضای گروه باغی به مجازات اعدام محکوم میگردند». او نه تنها مسلح نبوده و هیچ سلامی نداشته بلکه عضو کومله هم نبوده و عضو «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» بوده که این کمیته هیچگونه فعالیت مسلحانه نداشته و در سال ۱۳۸۴ با امضای ۴۰۰۰ نفر کارگر از وزارت کشور درخواست صدور مجوز فعالیت کردهاند. هرچند با درخواست آنان موافقت نشده و به گزارش خود ضابطین این تشکل از سال ۱۳۹۰ به بعد رو به افول بوده و فعالیت چندانی نداشته و ده ها عضو این گروه در این سالها آزادانه زندگی میکنند و بعضی از آنها که به اتهام عضویت در این تشکل محکوم شده بودند تبرئه شدهاند.
من هم تردیدی ندارم که کومله یک گروه تروریستی است و در حملات جنایتکارانه اخیر به ایران عزیزمان بخشی از ستون پنجم دشمن بوده و عضویت در آن جرم است اما خانم محمدی عضو کومله نبوده و طبق دادنامه، بعضی از اعضای تشکل هماهنگی گرایش به کومله داشته اند که بر فرض صحت آن، دلیلی بر وابستگی کمیته هماهنگی به گروه تروریستی کومله نیست و عضویت شریفه محمدی و یا ارتباط با یکی از اعضای ان که گرایش به کومله داشته به تنهایی دلیل بر مجرمیت نیست و بر فرض هم که دلیل بر مجرمیت باشد، دلیل بر حکم اعدام نیست. چه بسا سه زن نامبرده، مخالف وضع موجود یا حتی مخالف حکومت هم باشند اما این مخالفت هم دلیل بر مجازات اعدام نیست. شریفه محمدی زنی است دارای همسر و فرزند و نمی توان یک خانواده را با چنین حکمی در معرض فروپاشی قرار داد. اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی راه حل قانونی و موجهی است که ریاست قوه قضاییه می تواند حکمی که خلاف بین شرع و قانون است را مورد اعاده دادرسی قرار دهد و چه «خلاف بین شرع»ی بالاتر از سلب حیات برای کسی که مستحق ان نیست؟ ( بعدا در فرصت دیگری بحث فقهی و حقوقی مستقلی درباره بغی و عدم انطباق برخی از احکام صادره با ان خواهم داشت)
امروز در پایان دیداری که با آقای بجنوردی داشتم وقتی گفتم دیدارمان الهام بخش یک مقایسه و یادداشتی در مورد این موضوع شد و توضیحی درباره پرونده آنها و راهکار قانونی اعمال ماده ۴۷۷ توسط رئیس قوه قضاییه برای نقض حکم اعدام را مطرح کردم که فقط حکم اعدام نقض خواهد شد اما آنان را با احکام حبس طولانی روبرو میکند که پیگیری حقوقی آن فرایند دیگری میطلبد، آقای بجنوردی میگفتند من هم با توجه به تجربههای متعدد در دوران رژیم شاه و آگاهی که از منابع دینی و فقهی دارم، صدور حکم اعدام برای این موارد را ناموجه میدانم و میتوانید این حرف را از قول من هم منعکس کنید.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
📢جروزالم پست روزنامه اسراییلی: ۱۰۰ % کارگران کشاورزی خارجی مورد تعرض جنسی قرار گرفتهاند.
از ۶۵۴ کارگر خارجی در مزارع اسراییل که مورد پرسش قرار گرفته اند، همه آنها (۱۰۰ % ) گفته اند که در شرایط تعرض جنسی قرار گرفتهاند. اگر شکایت کنند شغل و اقامت خود را از دست می دهند.
100% of foreign agriculture workers were sexually assaulted, expert says
Out of 654 Thai foreign workers questioned, all of them said they had been exposed to sexual assault.
اینهم لینک روزنامه
https://www.jpost.com/israel-news/100-percent-of-foreign-agriculture-workers-were-sexually-assaulted-expert-says-682532
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
از ۶۵۴ کارگر خارجی در مزارع اسراییل که مورد پرسش قرار گرفته اند، همه آنها (۱۰۰ % ) گفته اند که در شرایط تعرض جنسی قرار گرفتهاند. اگر شکایت کنند شغل و اقامت خود را از دست می دهند.
100% of foreign agriculture workers were sexually assaulted, expert says
Out of 654 Thai foreign workers questioned, all of them said they had been exposed to sexual assault.
اینهم لینک روزنامه
https://www.jpost.com/israel-news/100-percent-of-foreign-agriculture-workers-were-sexually-assaulted-expert-says-682532
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
The Jerusalem Post | JPost.com
Female foreign agriculture workers suffer gender-based violence, expert says
Most Thai female foreign workers who work in Israeli agriculture are liable to experience some form of gender-based violence at their jobs.
⭕️ خاوران: چالشی که باید از ان عبور کرد
#عمادالدین_باقی
📜 روزنامه اعتماد، شماره ۶۱۲۲ پنج شنبه۳۰ مرداد۱۴۰۴ ص۱و۲
✍️ پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و پایان جنگ ایران و عراق، در سال ۱۳۶۷ که ایران وارد صلح شد به تصور اینکه حکومت ایران ضعیف شده و اکنون وقت سرنگون کردن ان است ناگهان ارتش سازمان مجاهدین خلق حمله نظامی خنجری و گسترده ای با پشتیبانی توپخانه ای و لجستیکی ارتش صدام به ایران انجام دادند. نام عملیات آنها «فروغ جاویدان» و هدف آن تصرف تهران و فرمانده عملیات نیزمسعود رجوی بود. اما با بسیج خودجوش مردمی در مقابله با انها در غرب کشور زمینگیر شدند و بی درنگ نیروهای مسلح به فرماندهی شهید صیاد شیرازی وارد عمل شده و با عملیات«مرصاد» هزاران نفر از انان کشته و دستگیر شدند. #صیاد_شیرازی بعدها توسط گروه رجوی ترور شد.
و اینگونه بود که در تابستان ۶۷ واقعه دردناکی رخ داد که یکی از بلندپایهترین شخصیتها، قائم مقام رهبری #آیت_الله_منتظری در آن زمان درباره آن موضع گرفت. او در این نامه تصریح کرده بود:« اعدام بازداشت شدگان حادثه اخیر را ملت و جامعه پذیرا است و ظاهراً اثر سویی ندارد ولی اعدام موجودین از سابق در زندان آنهم در شرایط فعلی حمل بر کینهتوزی و انتقام جویی میشود و...». این نامه به یکی از موضوعات جنجالی و مهم تبدیل شد که اکنون مجال بحث درباره آن نیست ولی نکتهای که از همان آغاز محل بحث بود اینکه زندانیان وابسته به گروههای چپ اساساً هیچ نقشی در عملیات فروغ جاویدان همراه با ارتش صدام علیه ایران نداشتند و نوعا مخالف این جنایت بودند اما آنها نیز قربانی شدند.
طبق خاطرات آیت الله منتظری و همچنین فایل صوتی تازه منتشر شده از آیت الله منتظری، رئیس جمهور وقت آیت الله خامنهای هم از این موضوع بیاطلاع بوده و پس از آگاهی یافتن، اقدام به جلوگیری از آن کرد. گرچه عدهای نجات یافتند اما آنها که #اعدام شدند غم از دست دادن شان تا سالیان سال بر قلب خانواده ها سنگینی میکرد زیرا هیچگاه مشخص نشد که آنها در کجا مدفونند. اعدام شدگان وابسته به گروه رجوی کم و بیش معلوم بود در کجا مدفون هستند و به خانواده های شان نشان داده شد اما اعدامیان وابسته به گروه های چپها در تهران در #گورستان_خاوران(که در حاشیه جادهٔ خاوران است) گویا به صورت جمعی دفن شدهاند. در دفن هم احکام فقهی سنتی به جای قاعده شهروندی اعمال شد و اعدام شدگان گروه مجاهدین را جزو مسلمان ها به شمار اورده و در بهشت زهرا دفن کردند اما اعدام شدگان گروه های چپ را به عنوان اینکه مسلمان نیستند و باید در گورستان غیرمسلمان ها دفن شوند به خاوران بردند.
روز گذشته (سه شنبه ۲۸ مرداد۱۴۰۴) معاون شهردار تهران اعلام کرد:«قبور منافقین در بهشت زهرا را تبدیل به پارکینگ برای استفاده مردم کردیم». البته در ایران از قدیم معمول بوده، در شهرهایی که توسعه پیدا میکرد گورستانهای قدیمی بعد از ۵۰ سال و در جاهایی که توسعه سریعتر بود بعد از ۳۰ سال محو و تبدیل به پارک میشد. قبل از انقلاب اسلامی گورستان شهرضا که در کنار امامزاده شاهرضا بود بعد از گذشت ۵۰ سال تبدیل به پارک شد و هنوز همان پارک دایر است و بسیاری نمی دانند گورستان بوده. درسالهای اخیر مقررات جدید احیای مقابر بعد از ۳۰ سال و قابلیت استفاده مجدد وجود دارد که به بستگان درجه یک متوفی اجازه میدهد با مراجعه به سازمان بهشت زهرا و انجام مراحل قانونی، اموات شان را در همان جا دفن کنند. درباره گورستان اعدام شدگان مذکور گرچه ۳۷سال گذشته اما هنوز در دل بهشت زهرا که فعالترین گورستان تهران است قرار دارد، از اینرو این عمل بیشتر جنبه سیاسی داشته و باید از منظر سیاسی، شرعی و حقوقی مورد بحث قرار گیرد به ویژه که هنوز بازماندگانی از آنها مراجعه میکنند.
اما در مورد خاوران بازماندگان انها هر سال به خاوران رفتند تا برای فرزندان خویش سوگواری کنند ولی نمیدانستند بر سر کدام قبر باید به سوگ نشست. گاهی هم از ورود آنها ممانعت یا حتی بازداشت شدند. افزون بر این در طول ۳۷ سال گذشته بارها مسائل رخ داده مانند خاکبرداری یا کاشت درخت یا ساماندهی گورستان و غیره به رسانه ها کشیده شده و از سوی نهادهای حقوق بشری بیانیه هایی صادر شده و گرهی که می شد با دست بازکرد را با دندان باز کرده اند. جنگ ۱۲ روزه اخیر در پی حمله جنایتکارانه اسراییل و امریکا به ایران مانند آزمونی بود که بسیاری از خطوط و مرزها را روشن کرد. در زمانی که معتقد بودیم در برابر تجاوز دشمن خارجی باید اختلافات را کنار گذاشت و در برابر دشمن متجاوز متحد شد چهرههای زیادی از منتقدین یا حتی اپوزیسیون با چنین دیدگاهی همراه بودند اما نامنتظرهترین آنها بیانیه «مادران خاوران» بود که این عنوان برای دستگاه های سیاسی و امنیتی شناخته شده بود و دقیقا می دانستند آنها چه کسانی هستند.(ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
#عمادالدین_باقی
📜 روزنامه اعتماد، شماره ۶۱۲۲ پنج شنبه۳۰ مرداد۱۴۰۴ ص۱و۲
✍️ پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و پایان جنگ ایران و عراق، در سال ۱۳۶۷ که ایران وارد صلح شد به تصور اینکه حکومت ایران ضعیف شده و اکنون وقت سرنگون کردن ان است ناگهان ارتش سازمان مجاهدین خلق حمله نظامی خنجری و گسترده ای با پشتیبانی توپخانه ای و لجستیکی ارتش صدام به ایران انجام دادند. نام عملیات آنها «فروغ جاویدان» و هدف آن تصرف تهران و فرمانده عملیات نیزمسعود رجوی بود. اما با بسیج خودجوش مردمی در مقابله با انها در غرب کشور زمینگیر شدند و بی درنگ نیروهای مسلح به فرماندهی شهید صیاد شیرازی وارد عمل شده و با عملیات«مرصاد» هزاران نفر از انان کشته و دستگیر شدند. #صیاد_شیرازی بعدها توسط گروه رجوی ترور شد.
و اینگونه بود که در تابستان ۶۷ واقعه دردناکی رخ داد که یکی از بلندپایهترین شخصیتها، قائم مقام رهبری #آیت_الله_منتظری در آن زمان درباره آن موضع گرفت. او در این نامه تصریح کرده بود:« اعدام بازداشت شدگان حادثه اخیر را ملت و جامعه پذیرا است و ظاهراً اثر سویی ندارد ولی اعدام موجودین از سابق در زندان آنهم در شرایط فعلی حمل بر کینهتوزی و انتقام جویی میشود و...». این نامه به یکی از موضوعات جنجالی و مهم تبدیل شد که اکنون مجال بحث درباره آن نیست ولی نکتهای که از همان آغاز محل بحث بود اینکه زندانیان وابسته به گروههای چپ اساساً هیچ نقشی در عملیات فروغ جاویدان همراه با ارتش صدام علیه ایران نداشتند و نوعا مخالف این جنایت بودند اما آنها نیز قربانی شدند.
طبق خاطرات آیت الله منتظری و همچنین فایل صوتی تازه منتشر شده از آیت الله منتظری، رئیس جمهور وقت آیت الله خامنهای هم از این موضوع بیاطلاع بوده و پس از آگاهی یافتن، اقدام به جلوگیری از آن کرد. گرچه عدهای نجات یافتند اما آنها که #اعدام شدند غم از دست دادن شان تا سالیان سال بر قلب خانواده ها سنگینی میکرد زیرا هیچگاه مشخص نشد که آنها در کجا مدفونند. اعدام شدگان وابسته به گروه رجوی کم و بیش معلوم بود در کجا مدفون هستند و به خانواده های شان نشان داده شد اما اعدامیان وابسته به گروه های چپها در تهران در #گورستان_خاوران(که در حاشیه جادهٔ خاوران است) گویا به صورت جمعی دفن شدهاند. در دفن هم احکام فقهی سنتی به جای قاعده شهروندی اعمال شد و اعدام شدگان گروه مجاهدین را جزو مسلمان ها به شمار اورده و در بهشت زهرا دفن کردند اما اعدام شدگان گروه های چپ را به عنوان اینکه مسلمان نیستند و باید در گورستان غیرمسلمان ها دفن شوند به خاوران بردند.
روز گذشته (سه شنبه ۲۸ مرداد۱۴۰۴) معاون شهردار تهران اعلام کرد:«قبور منافقین در بهشت زهرا را تبدیل به پارکینگ برای استفاده مردم کردیم». البته در ایران از قدیم معمول بوده، در شهرهایی که توسعه پیدا میکرد گورستانهای قدیمی بعد از ۵۰ سال و در جاهایی که توسعه سریعتر بود بعد از ۳۰ سال محو و تبدیل به پارک میشد. قبل از انقلاب اسلامی گورستان شهرضا که در کنار امامزاده شاهرضا بود بعد از گذشت ۵۰ سال تبدیل به پارک شد و هنوز همان پارک دایر است و بسیاری نمی دانند گورستان بوده. درسالهای اخیر مقررات جدید احیای مقابر بعد از ۳۰ سال و قابلیت استفاده مجدد وجود دارد که به بستگان درجه یک متوفی اجازه میدهد با مراجعه به سازمان بهشت زهرا و انجام مراحل قانونی، اموات شان را در همان جا دفن کنند. درباره گورستان اعدام شدگان مذکور گرچه ۳۷سال گذشته اما هنوز در دل بهشت زهرا که فعالترین گورستان تهران است قرار دارد، از اینرو این عمل بیشتر جنبه سیاسی داشته و باید از منظر سیاسی، شرعی و حقوقی مورد بحث قرار گیرد به ویژه که هنوز بازماندگانی از آنها مراجعه میکنند.
اما در مورد خاوران بازماندگان انها هر سال به خاوران رفتند تا برای فرزندان خویش سوگواری کنند ولی نمیدانستند بر سر کدام قبر باید به سوگ نشست. گاهی هم از ورود آنها ممانعت یا حتی بازداشت شدند. افزون بر این در طول ۳۷ سال گذشته بارها مسائل رخ داده مانند خاکبرداری یا کاشت درخت یا ساماندهی گورستان و غیره به رسانه ها کشیده شده و از سوی نهادهای حقوق بشری بیانیه هایی صادر شده و گرهی که می شد با دست بازکرد را با دندان باز کرده اند. جنگ ۱۲ روزه اخیر در پی حمله جنایتکارانه اسراییل و امریکا به ایران مانند آزمونی بود که بسیاری از خطوط و مرزها را روشن کرد. در زمانی که معتقد بودیم در برابر تجاوز دشمن خارجی باید اختلافات را کنار گذاشت و در برابر دشمن متجاوز متحد شد چهرههای زیادی از منتقدین یا حتی اپوزیسیون با چنین دیدگاهی همراه بودند اما نامنتظرهترین آنها بیانیه «مادران خاوران» بود که این عنوان برای دستگاه های سیاسی و امنیتی شناخته شده بود و دقیقا می دانستند آنها چه کسانی هستند.(ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
دنباله مقاله: آنهایی که بیش از سه دهه است غم بزرگی را به دوش میکشند و نکته بسیار قابل توجه اینکه برخلاف برخی مواضع دوپهلویی که ضمن محکوم کردن تجاوز امریکا و اسراییل، ناسزایی را هم متوجه حکومت می کردند اما مادران خاوران به رغم زخم و اندوهی که داشتند از این شیوه دوپهلو هم پرهیز کرده و فقط تجاوز را قاطعانه محکوم کردند.
بیانیه این خانوادهها در هیچ یک از رسانههای فارسی زبان برون مرزی که در خدمت مهاجمان قرار گرفته بود انعکاس پیدا نکرد. این در حالی بود که بعضی از این رسانهها که بلندگوی قدرتهای متجاوزبودند موضعگیریهای به مراتب کم اهمیتتر اما همسو با جنگ طلبان و متجاوزان را بزرگنمایی میکردند. رسانه های داخلی و حکومتی هم یا بخاطر رعایت حساسیت های سیاسی و تقیه و یا به تصور اینکه به این جمع نباید رسمیت ببخشند هیچ اعتنایی نکردند. در نتیجه نه تنها بیانیه مادران خاوران بایکوت شد حتی در فضای مجازی از سوی لشکر سایبری اپوزیسیون وابسته به اسراییل بدون توجه به اینکه این خانوادهها در طول این سالیان، رنجهای بزرگی را تحمل کردهاند مورد حمله و دشنام فراوان قرار گرفتند و حتی متهم به ماله کشی برای جمهوری اسلامی شدند.
با توجه به اینکه بسیاری از مسئولان کشور گفتهاند نسبت به کسانی که در جریان تجاوز از ایران دفاع کردهاند نگاه متفاوتی دارند و با توجه به اینکه خانوادههای بازماندگان خاوران از آزمون ملی سربلند بیرون آمدهاند، وقت آن است که به خواسته طبیعی، انسانی، عاطفی و قدیمی این خانوادهها رسیدگی شود. بازگشایی درب خاوران برای حضور این خانواده ها بر مزار عزیزان شان کمترین حق و انتظاری است که باید براورده شود. نه قرار است حکومتی سرنگون شود و نه آشوبی صورت گیرد و این حق خانوادههاست که پس از ۳۷ سال اجازه حضور آزادانه بر مزار عزیزان مفقود الجسدشان داشته باشند. «وقت آن است که مستان طرب از سر گیرند». این یکی از چالشهایی است که بالاخره باید از آن عبور کرد و اجازه نداد که هزینههای ضد ملی آن بیشتر به مردم و کشور تحمیل شود و کاسبان حقوق بشر بتوانند از آن سوء استفاده نمایند.
با توجه به اینکه آنچه به ایران در برابر تجاوز مصونیت میدهد و خطر خارجی را دفع میکند قدرت بازدارندگی است و قدرت نرم به مراتب موثرتر از قدرت سخت است و اگر قدرت سخت بسیار پرهزینه است اما بازسازی قدرت نرم هیچ هزینهای ندارد و در تولید سرمایه اجتماعی با کمترین هزینه بیشترین منافع ایجاد میشود، برآورده کردن این خواسته خانواده خاوران بدون شک گامی در جهت تقویت همدلی و جبران دردها و رنجهای کهنه و به سود ایران است.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
بیانیه این خانوادهها در هیچ یک از رسانههای فارسی زبان برون مرزی که در خدمت مهاجمان قرار گرفته بود انعکاس پیدا نکرد. این در حالی بود که بعضی از این رسانهها که بلندگوی قدرتهای متجاوزبودند موضعگیریهای به مراتب کم اهمیتتر اما همسو با جنگ طلبان و متجاوزان را بزرگنمایی میکردند. رسانه های داخلی و حکومتی هم یا بخاطر رعایت حساسیت های سیاسی و تقیه و یا به تصور اینکه به این جمع نباید رسمیت ببخشند هیچ اعتنایی نکردند. در نتیجه نه تنها بیانیه مادران خاوران بایکوت شد حتی در فضای مجازی از سوی لشکر سایبری اپوزیسیون وابسته به اسراییل بدون توجه به اینکه این خانوادهها در طول این سالیان، رنجهای بزرگی را تحمل کردهاند مورد حمله و دشنام فراوان قرار گرفتند و حتی متهم به ماله کشی برای جمهوری اسلامی شدند.
با توجه به اینکه بسیاری از مسئولان کشور گفتهاند نسبت به کسانی که در جریان تجاوز از ایران دفاع کردهاند نگاه متفاوتی دارند و با توجه به اینکه خانوادههای بازماندگان خاوران از آزمون ملی سربلند بیرون آمدهاند، وقت آن است که به خواسته طبیعی، انسانی، عاطفی و قدیمی این خانوادهها رسیدگی شود. بازگشایی درب خاوران برای حضور این خانواده ها بر مزار عزیزان شان کمترین حق و انتظاری است که باید براورده شود. نه قرار است حکومتی سرنگون شود و نه آشوبی صورت گیرد و این حق خانوادههاست که پس از ۳۷ سال اجازه حضور آزادانه بر مزار عزیزان مفقود الجسدشان داشته باشند. «وقت آن است که مستان طرب از سر گیرند». این یکی از چالشهایی است که بالاخره باید از آن عبور کرد و اجازه نداد که هزینههای ضد ملی آن بیشتر به مردم و کشور تحمیل شود و کاسبان حقوق بشر بتوانند از آن سوء استفاده نمایند.
با توجه به اینکه آنچه به ایران در برابر تجاوز مصونیت میدهد و خطر خارجی را دفع میکند قدرت بازدارندگی است و قدرت نرم به مراتب موثرتر از قدرت سخت است و اگر قدرت سخت بسیار پرهزینه است اما بازسازی قدرت نرم هیچ هزینهای ندارد و در تولید سرمایه اجتماعی با کمترین هزینه بیشترین منافع ایجاد میشود، برآورده کردن این خواسته خانواده خاوران بدون شک گامی در جهت تقویت همدلی و جبران دردها و رنجهای کهنه و به سود ایران است.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
✍️ بخاطر رعایت مرزهای کار سیاسی و حقوق بشری، ورود ماهوی به بیانیه جبهه اصلاحات نمیکنم، اما اگر از زمان نامناسب(خطرجنگ)، برای جدالهای سیاسی بگذریم، فی نفسه مباحثات جاری را مثبت و دلیل نشاط و زنده بودن جامعه سیاسی ایران میدانم.
با چماق وفاق و نفاق، نباید نشاط آزادی بیان و نقد دوجانبه را سرکوب کرد.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
✍️ بخاطر رعایت مرزهای کار سیاسی و حقوق بشری، ورود ماهوی به بیانیه جبهه اصلاحات نمیکنم، اما اگر از زمان نامناسب(خطرجنگ)، برای جدالهای سیاسی بگذریم، فی نفسه مباحثات جاری را مثبت و دلیل نشاط و زنده بودن جامعه سیاسی ایران میدانم.
با چماق وفاق و نفاق، نباید نشاط آزادی بیان و نقد دوجانبه را سرکوب کرد.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
✍️سریال "تاج توخالی"، زندگی هِنری چهارم و پنجم و ششم از پادشاهان انگلیس بر مبنای نوشته شکسپیر و جنگ های شان با فرانسه و جنگ های داخلی خودشان را از فیلیمو دیدم. شبیه تاریخ دیگر ملت ها و بلکه خونین تر است و مانند وایکینگ ها، واقعیت تاریخ غرب را روایت می کند. تاج توخالی نشان می دهد چقدر انسان ها برای توهمات و جاه طلبی های عده ای سیاست باز و حاکم کشته و آواره و بدبخت شده اند و می شوند.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
۱-چرا رئیس قوه قضائیه وارد این مناقشات سیاسی می شود؟
۲- توجه کنید که اختلاف درباره راه مقابله با تهدیدها و خطرات علیه کشور است.
۳-چرا یک اختلاف نظر سیاسی میان طیف گسترده ای از نیروهای درون حاکمیت که همگی مخالفت قاطعی با تجاوز آمریکا و اسرائیل دارند را قضایی و امنیتی می کنید؟
۴- بالاخره آزادی بیان چه می شود؟
۵- مگر هر دیدگاهی که مخالف دیدگاه ما بود باید منکوب شود؟
اضافه می کنم که اظهارات آقای اژهای با این سخن روز قبل آیت الله خامنهای هم معارض است: 《بعضی ممکن است در مسائل گوناگون نظرات مختلفی داشته باشند؛ هیچ اشکالی ندارد[امّا] اهل فکر توجّه کنند که ارائهی یک فکر نو که مکمّل موجودیِ ملّت ایران باشد،فرق دارد با تخریب کردن، با اهانت کردن》.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
۱-چرا رئیس قوه قضائیه وارد این مناقشات سیاسی می شود؟
۲- توجه کنید که اختلاف درباره راه مقابله با تهدیدها و خطرات علیه کشور است.
۳-چرا یک اختلاف نظر سیاسی میان طیف گسترده ای از نیروهای درون حاکمیت که همگی مخالفت قاطعی با تجاوز آمریکا و اسرائیل دارند را قضایی و امنیتی می کنید؟
۴- بالاخره آزادی بیان چه می شود؟
۵- مگر هر دیدگاهی که مخالف دیدگاه ما بود باید منکوب شود؟
اضافه می کنم که اظهارات آقای اژهای با این سخن روز قبل آیت الله خامنهای هم معارض است: 《بعضی ممکن است در مسائل گوناگون نظرات مختلفی داشته باشند؛ هیچ اشکالی ندارد[امّا] اهل فکر توجّه کنند که ارائهی یک فکر نو که مکمّل موجودیِ ملّت ایران باشد،فرق دارد با تخریب کردن، با اهانت کردن》.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
💥سوت ماراتن 《اصلاح مبانی نظام》؟
✍️درسخنان اخیر مقام رهبری نکته ای کلیدی بود که مغفول ماند: اصلاح وتکمیل مبانی نظام بلااشکال است.
من دقیقا نمی دانم منظور از ان، کدام مبانی است ولی اگر خوش بینی نباشد گمان می کنم تفسیر کلام آن است که سال گذشته در گفتگوی دیدار نیوز درباره کارکرد ولایت فقیه در گذشته و اکنون و گزینه های جانشینی گفتم. برای پرهیز از تکرار ۱۴ دقیقه آخر از قسمت اول گفتگوی منتشر شده دیدار نیوز
https://www.tg-me.com/emadbaghi/1956
و ادامه آن در ده دقیقه اول از قسمت دوم اینگفتگو
https://www.tg-me.com/emadbaghi/1964
را ببینید. شاید توضیح و مصداقی از اصلاح و تکمیل مبانی ( نه تخریب) باشد.
در هر صورت این نکته هرچند دیر هنگام اما اتفاقی گریز ناپذیر است و اگر جدی باشد و جامه عمل بپوشد
سخن بسیار مهمی است که برای نخستین بار و انهم در حساس ترین شرایط کشور و تهدیدات تروریستی جنایتکاران بین المللی بیان شده است و هنوز می تواند فرصت ساز و راهگشا باشد. به نظر می رسد در اصل اصلاح و تکمیل مبانی نظام اکنون توافق وجود دارد و اختلاف بر سر روش است، روش انکار مطلق همه چیز و تخریب و روش تکمیلی و درونزا.
اگر شخص دیگری از اصلاح مبانی نظام گفته بود متهم به تبلیغ علیه نظام واخلال درمبانی نظام می شد.لذا اگر کسی به اتهام نقد مبانی نظام(نه اهانت)محکوم شده باید آزاد شود چه رسد که حرف او علیه مبانی نظام نباشد و اشخاص یا نهادها را نقد کرده باشد.
🔹️متن سخنان آیت الله خامنه ای ۲شهریور۱۴۰۴:
《 اهل فکر توجّه کنند که ارائهی یک فکر نو که مکمّل موجودیِ ملّت ایران باشد، فرق دارد با تخریب کردن، با اهانت کردن؛ مبانی جمهوری اسلامی را تخریب نکنند.
همین مبانی است که این ملّت را اینجور رشد داده، این کشور را اینجور بالا آورده، این قدرت را به این ملّت بخشیده؛ همین مبانی است. [اگر] این مبانی را می خواهند تکمیل کنند، اضافه کنند، اصلاح کنند، اشکالی ندارد، لکن تخریب نباید کرد》.
دو تذکر:
۱- با گذشت ۴ روز از سخنان آیت الله خامنه ای، در کمال شگفتی تنها رسانهای که دیدم به این موضوع مهم پرداخته است انصاف نیوز بود.
۲- در نقل قول از ایشان در گفتگویم با دیدار نیوز، یک لغزش زبانی داشتم. سخن ایشان در جلسه خبرگان رهبری در پی رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، این بود: "باید خون گریست به حال جامعه اسلامی که حتی احتمال رهبر شدن کسی مثل بنده در آن مطرح بشود".
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
✍️درسخنان اخیر مقام رهبری نکته ای کلیدی بود که مغفول ماند: اصلاح وتکمیل مبانی نظام بلااشکال است.
من دقیقا نمی دانم منظور از ان، کدام مبانی است ولی اگر خوش بینی نباشد گمان می کنم تفسیر کلام آن است که سال گذشته در گفتگوی دیدار نیوز درباره کارکرد ولایت فقیه در گذشته و اکنون و گزینه های جانشینی گفتم. برای پرهیز از تکرار ۱۴ دقیقه آخر از قسمت اول گفتگوی منتشر شده دیدار نیوز
https://www.tg-me.com/emadbaghi/1956
و ادامه آن در ده دقیقه اول از قسمت دوم اینگفتگو
https://www.tg-me.com/emadbaghi/1964
را ببینید. شاید توضیح و مصداقی از اصلاح و تکمیل مبانی ( نه تخریب) باشد.
در هر صورت این نکته هرچند دیر هنگام اما اتفاقی گریز ناپذیر است و اگر جدی باشد و جامه عمل بپوشد
سخن بسیار مهمی است که برای نخستین بار و انهم در حساس ترین شرایط کشور و تهدیدات تروریستی جنایتکاران بین المللی بیان شده است و هنوز می تواند فرصت ساز و راهگشا باشد. به نظر می رسد در اصل اصلاح و تکمیل مبانی نظام اکنون توافق وجود دارد و اختلاف بر سر روش است، روش انکار مطلق همه چیز و تخریب و روش تکمیلی و درونزا.
اگر شخص دیگری از اصلاح مبانی نظام گفته بود متهم به تبلیغ علیه نظام واخلال درمبانی نظام می شد.لذا اگر کسی به اتهام نقد مبانی نظام(نه اهانت)محکوم شده باید آزاد شود چه رسد که حرف او علیه مبانی نظام نباشد و اشخاص یا نهادها را نقد کرده باشد.
🔹️متن سخنان آیت الله خامنه ای ۲شهریور۱۴۰۴:
《 اهل فکر توجّه کنند که ارائهی یک فکر نو که مکمّل موجودیِ ملّت ایران باشد، فرق دارد با تخریب کردن، با اهانت کردن؛ مبانی جمهوری اسلامی را تخریب نکنند.
همین مبانی است که این ملّت را اینجور رشد داده، این کشور را اینجور بالا آورده، این قدرت را به این ملّت بخشیده؛ همین مبانی است. [اگر] این مبانی را می خواهند تکمیل کنند، اضافه کنند، اصلاح کنند، اشکالی ندارد، لکن تخریب نباید کرد》.
دو تذکر:
۱- با گذشت ۴ روز از سخنان آیت الله خامنه ای، در کمال شگفتی تنها رسانهای که دیدم به این موضوع مهم پرداخته است انصاف نیوز بود.
۲- در نقل قول از ایشان در گفتگویم با دیدار نیوز، یک لغزش زبانی داشتم. سخن ایشان در جلسه خبرگان رهبری در پی رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، این بود: "باید خون گریست به حال جامعه اسلامی که حتی احتمال رهبر شدن کسی مثل بنده در آن مطرح بشود".
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
Telegram
عمادالدین باقی
بخش اول گفتگوی تصویری دیگری از سوی دیدار نیوز درباره موضوعات مهم و جاری زیر:
۱- مسیر تحول ما و جابجایی راه دین به آزادی با عزیمت از آزادی به دین.
۲- سیر تحول دیدگاه های ایت الله منتظری درباره ولایت فقیه
۳- اینکه حکومت دینی هیچ مبنای دینی ندارد بلکه…
۱- مسیر تحول ما و جابجایی راه دین به آزادی با عزیمت از آزادی به دین.
۲- سیر تحول دیدگاه های ایت الله منتظری درباره ولایت فقیه
۳- اینکه حکومت دینی هیچ مبنای دینی ندارد بلکه…
💥 گفتگوی قابل توجه همسر شریفه محمدی
مصاحبه زیر را بازنشر میکنم تا اتمام حجتی باشد برای دستاندرکاران قضایی. اگر اهتمام به انصاف، عدالت، مردمداری و مصالح ملی وجود داشته باشد همین مصاحبه همسر شریفه محمدی دلیل کافی برای تردید در حکم سنگین صادر شده و لزوم بازنگری در رای است.
با کمال تاسف رویه بعضی از شعبات خاص دیوان عالی کشور این شده است که اعاده دادرسی بعضی پروندهها را به صرف مهر امنیتی روی جلد پرونده بدون مطالعه و بررسی، رد می کنند و در مواردی حتی کمتر از ۴۸ ساعت اداری یک پرونده رد شده است. هرچند خبرهایی دال بر بازنگری مجدد دیوان با نگاهی دقیقتر وجود دارد اما این مصاحبه می تواند کمکی به شناخت صحیح تر از محکوم علیها بنماید.👇👇
شرق۴ شهریور ۱۴۰۴ :
فیروز فتحی، همسر شریفه محمدی، در گفتوگو با «شرق» مطرح کرد:
من و همسرم هیچ نیازی به حمایتهای افراد و جریانات فاشیست و جنگطلب نداریم
فیروز فتحی میگوید پس از صدور دوباره حکم، پرونده دوباره به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارجاع داده شد اما اینبار، دیوان حکم را تایید کرد: «پرونده شریفه بار دیگر به همان شعبهای از دیوان ارجاع داده میشد که همین چندی پیش، آن را به لحاظ محتوایی نقض کرده بود. این موضوع امیدواری برای نقض مجدد حکم اعدام را در دلهایمان زنده کرد. دیوان همچنین از دادگاه صادرکننده حکم اعدام در رشت خواسته بود ابهامات و ایرادات پرونده را برطرف نموده و به سوالهایش در رابطه با این پرونده پاسخ دهد. اما بنا به گفته آقای رئیسیان وکیل پرونده «هیچ یک از ایراداتی که پیشتر شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور بر مبنای آنها حکم را نقض کرده بود، برطرف نشد» و پرونده عینا با همان ایرادات ماهوی و شکلی به شعبه ۳۹ دیوان ارجاع داده شد، اما در کمال ناباوری حکم در همان شعبه عینا تایید شد.»
«تایید حکم اعدام همسرم شریفه محمدی، ما را سخت به هم ریخت و زندگی را یکسره بر ما سیاه کرد. تا قبل از تایید این حکم توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور، خیلی امیدوار بودیم که این حکم بار دیگر نقض شود و پرونده مسیر دیگری را برای ادامه دادرسی طی نماید و با آزادی او خاتمه یابد. چرا که در پرونده شریفه حقیقتا چیزی وجود نداشت و ندارد که مصداق اتهام «بغی» باشد و به چنین حکم سنگینی منجر گردد.» این صحبتهای فیروز فتحی، همسر شریفه محمدی، فعال اجتماعی ساکن رشت است که این روزها با حکم «اعدام» دستوپنجه نرم میکند. حکمی که با وجود مسائل متعدد قانونی در پرونده، برای او صادر و مدتی پیش نیز تایید شد تا در میان بهت و حیرت همگان، این فعال مدنی در معرض خطر اجرای حکم قرار بگیرد.
فتحی میگوید هیچ سند و مدرکی برای ارتباط شریفه محمدی با یک جریان برانداز و خارج از کشور وجود ندارد: «ما وقتی به قضات میگفتیم که برای این اتهامات سندی وجود ندارد، به ما میگفتند که علم و آگاهی ما درباره پرونده از طریق ضابط قضایی کامل میشود.»
فیروز فتحی از نگرانیشان درباره سوءاستفاده جریانات معاند و دشمنان میگوید: «در این دوره خطرناک که جنایتکارانی مثل آمریکا و اسرائیل در حال دشمنی با کشورمان هستند صدور چنین حکمی برای همسر من تبدیل به زمینهای برای سوءاستفاده دشمنان شده. ما هیچ قرابتی با این قبیل جریانات ضدمردمی نداشته و به هیچوجه فرصت هیچگونه سوءاستفادهای را به آنها نخواهیم داد. ما هیچ نیازی به حمایتهای این قبیل افراد و جریانات فاشیست و جنگطلب که منافع مردم ایران برایشان ذرهای اهمیت نداشته و ندارد نخواهیم داشت.»
او تاکید کرد که شریفه محمدی و خانوادهاش هیچ نسبتی با جریانات فریبکار و فرصتطلبی که به بهانه این پرونده میخواهند از آب گلآلود برای خود ماهی بگیرند، ندارند: «جریانات ریاکار و منفعتطلبی هستند که مجوز و اعتبار نداشته خود را از دولت اسرائیل و بمباران شهرها و روستاهای ایران میگیرند و از آن دولت جنایتکار میخواهند که به شهرهای کشور ما ایران حمله کند و آن را آنقدر بزند، تا مردم به خیابان بیایند این افراد گماشتگان فاسد و جنگطلبی هستند که به پرچم اسرائیل و آمریکا سوگند یاد میکنند و نهایت آمال و آرزوهایشان این است که از طریق بمباران مردم، وجود منحوسشان را به مردم ایران تحمیل نمایند. ما نیازی به آنها نداریم.»
بخش هایی از این گفتگو در خبرگزاری دولتی ایرنا نیز منتشر شده است
https://irannewspaper.ir/8822/2/131939
متن کامل گفتگو را در لینک زیر بخوانید
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1044823
مصاحبه زیر را بازنشر میکنم تا اتمام حجتی باشد برای دستاندرکاران قضایی. اگر اهتمام به انصاف، عدالت، مردمداری و مصالح ملی وجود داشته باشد همین مصاحبه همسر شریفه محمدی دلیل کافی برای تردید در حکم سنگین صادر شده و لزوم بازنگری در رای است.
با کمال تاسف رویه بعضی از شعبات خاص دیوان عالی کشور این شده است که اعاده دادرسی بعضی پروندهها را به صرف مهر امنیتی روی جلد پرونده بدون مطالعه و بررسی، رد می کنند و در مواردی حتی کمتر از ۴۸ ساعت اداری یک پرونده رد شده است. هرچند خبرهایی دال بر بازنگری مجدد دیوان با نگاهی دقیقتر وجود دارد اما این مصاحبه می تواند کمکی به شناخت صحیح تر از محکوم علیها بنماید.👇👇
شرق۴ شهریور ۱۴۰۴ :
فیروز فتحی، همسر شریفه محمدی، در گفتوگو با «شرق» مطرح کرد:
من و همسرم هیچ نیازی به حمایتهای افراد و جریانات فاشیست و جنگطلب نداریم
فیروز فتحی میگوید پس از صدور دوباره حکم، پرونده دوباره به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارجاع داده شد اما اینبار، دیوان حکم را تایید کرد: «پرونده شریفه بار دیگر به همان شعبهای از دیوان ارجاع داده میشد که همین چندی پیش، آن را به لحاظ محتوایی نقض کرده بود. این موضوع امیدواری برای نقض مجدد حکم اعدام را در دلهایمان زنده کرد. دیوان همچنین از دادگاه صادرکننده حکم اعدام در رشت خواسته بود ابهامات و ایرادات پرونده را برطرف نموده و به سوالهایش در رابطه با این پرونده پاسخ دهد. اما بنا به گفته آقای رئیسیان وکیل پرونده «هیچ یک از ایراداتی که پیشتر شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور بر مبنای آنها حکم را نقض کرده بود، برطرف نشد» و پرونده عینا با همان ایرادات ماهوی و شکلی به شعبه ۳۹ دیوان ارجاع داده شد، اما در کمال ناباوری حکم در همان شعبه عینا تایید شد.»
«تایید حکم اعدام همسرم شریفه محمدی، ما را سخت به هم ریخت و زندگی را یکسره بر ما سیاه کرد. تا قبل از تایید این حکم توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور، خیلی امیدوار بودیم که این حکم بار دیگر نقض شود و پرونده مسیر دیگری را برای ادامه دادرسی طی نماید و با آزادی او خاتمه یابد. چرا که در پرونده شریفه حقیقتا چیزی وجود نداشت و ندارد که مصداق اتهام «بغی» باشد و به چنین حکم سنگینی منجر گردد.» این صحبتهای فیروز فتحی، همسر شریفه محمدی، فعال اجتماعی ساکن رشت است که این روزها با حکم «اعدام» دستوپنجه نرم میکند. حکمی که با وجود مسائل متعدد قانونی در پرونده، برای او صادر و مدتی پیش نیز تایید شد تا در میان بهت و حیرت همگان، این فعال مدنی در معرض خطر اجرای حکم قرار بگیرد.
فتحی میگوید هیچ سند و مدرکی برای ارتباط شریفه محمدی با یک جریان برانداز و خارج از کشور وجود ندارد: «ما وقتی به قضات میگفتیم که برای این اتهامات سندی وجود ندارد، به ما میگفتند که علم و آگاهی ما درباره پرونده از طریق ضابط قضایی کامل میشود.»
فیروز فتحی از نگرانیشان درباره سوءاستفاده جریانات معاند و دشمنان میگوید: «در این دوره خطرناک که جنایتکارانی مثل آمریکا و اسرائیل در حال دشمنی با کشورمان هستند صدور چنین حکمی برای همسر من تبدیل به زمینهای برای سوءاستفاده دشمنان شده. ما هیچ قرابتی با این قبیل جریانات ضدمردمی نداشته و به هیچوجه فرصت هیچگونه سوءاستفادهای را به آنها نخواهیم داد. ما هیچ نیازی به حمایتهای این قبیل افراد و جریانات فاشیست و جنگطلب که منافع مردم ایران برایشان ذرهای اهمیت نداشته و ندارد نخواهیم داشت.»
او تاکید کرد که شریفه محمدی و خانوادهاش هیچ نسبتی با جریانات فریبکار و فرصتطلبی که به بهانه این پرونده میخواهند از آب گلآلود برای خود ماهی بگیرند، ندارند: «جریانات ریاکار و منفعتطلبی هستند که مجوز و اعتبار نداشته خود را از دولت اسرائیل و بمباران شهرها و روستاهای ایران میگیرند و از آن دولت جنایتکار میخواهند که به شهرهای کشور ما ایران حمله کند و آن را آنقدر بزند، تا مردم به خیابان بیایند این افراد گماشتگان فاسد و جنگطلبی هستند که به پرچم اسرائیل و آمریکا سوگند یاد میکنند و نهایت آمال و آرزوهایشان این است که از طریق بمباران مردم، وجود منحوسشان را به مردم ایران تحمیل نمایند. ما نیازی به آنها نداریم.»
بخش هایی از این گفتگو در خبرگزاری دولتی ایرنا نیز منتشر شده است
https://irannewspaper.ir/8822/2/131939
متن کامل گفتگو را در لینک زیر بخوانید
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1044823
روزنامه ایران
اخبار
🔹️ نژاد پرستی تا ۲۰۲۵
#عمادالدین باقی
📜سرمقاله روزنامه سازندگی چهارشنبه۵ شهریور۱۴۰۴
✍️ میخواهم در مورد سالها تلاش برای تغییر نام یک خیابان در آلمان بنویسم اما مطمئناً بیدرنگ برخی خواهند گفت اینها چه ربطی به آب و برق و معیشت مردم دارد؟ در اینکه معیشت و آب و برق مردم اولویت اول و بی کفایتی مدیران و مسئولان قبلی و اکنون ملامت کردنی است، تردیدی نیست اما آیا به این عنوان باید هر بحث دیگری را تعطیل کرد؟ نتیجه چنان منطق نادرست و عوام فریبانه ای، این خواهد بود که باید بسیاری از کارها و مشاغل در کشور تعطیل شود و همه کلاسهای مدارس و دانشگاهها را هم باید تعطیل کنند چون بسیاری از درسهای آنها هیچ ربطی به آب و برق و معیشت مردم ندارد. اما دو نکته ربط دارد یکی اینکه نشان میدهد در جامعه توسعه یافته هم گاهی برای تغییرات جزئی تلاشهای طولانی لازم است. دوم اینکه برای عدهای در ایران، کشورهای اروپایی قطب نمای تغییرات مطلوب هستند ولازم است واقعیت این قطبنما و الگوی هدف را بهتر بشناسیم. سالها بود غرب را مهد ارزشهای حقوق بشر و دموکراسی میدانستیم و ۲سال نسل کشی در غزه روی دیگر سکه را نشان داد ومعلوم شد ارزشهای حقوق بشر و دموکراسی در میان اندیشمندان و نظریه پردازان غربی جریان داشت نه در دولتها و دولتها به سادگی این ارزشها را به پای قصابیهای صهیونیسم حراج کردند و این ارزشها برایشان جنبه ابزاری داشته نه ارزش ذاتی.
به ندرت پیدا می شوند اشخاصی مانند جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا(همانکه کاپ جام جهانی را به ترامپ داد)که آخیرا در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی درمنطقه گفت:ما اروپاییها قاتل مردمان جهان هستیم. «من یک اروپایی هستم و معتقدم ما اروپاییها باید بخاطر اقداماتی که در سه هزار سال گذشته در جهان انجام دادهایم به اندازه سه هزار سال بعد از آن عذرخواهی کنیم قبل از آنکه درصدد برآییم به دیگران درس اخلاق بدهیم. او سپس
جنگهای جهانی اول ودوم و هولوکاست و بردگی حدود ۱۸۰میلیون آفریقایی وکشتن ۸۸ درصد آنها در اقیانوس اطلس،کشتن حدود ۲۰میلیون استرالیایی وبیش از ۱۰۰میلیون نفر از بومیان شمال آمریکا و ۵۰میلیون نفر از بومیان آمریکای جنوبی را مثال زد وگفت مرتکبان این جنایات مسلمانان نبودند غربیها بودند.
درباره نژادپرستی نیز هر روز اخبار تلخی در آمریکا و اروپا منتشر میشود که میتواند ما را در مورد انجا واقع بینتر کند ونشان دهد اگرچه آنها در برخی از شیوههای حکمرانی موفقتر و پیشروتر از ما هستند اما با ارزشهای حقوق بشر هنوز بسیار فاصله دارند.اگر نگویم در بعضی موارد از برخی جوامع شرقی هم عقبترند. ما بجای الگو گرفتن از آنها باید بکوشیم ارزشهای انسانی و دموکراتیک را در جامعه خود بپرورانیم و نهادینه کنیم. واقعیت اینست که برخلاف تصور خودکم بینان، درتاریخ جوامع اسلامی هیچ وقت نژادپرستی به قدرت و شدتی که در آمریکا واروپا جریان داشت وجود نداشته است(که اثبات آن و شواهد و مستندات فراوانش نیازمند مقاله ای دیگر است).تازهترین نمونهاش خبر تغییر نام یک خیابان در آلمان است.
خانم اسپیلبرگ در تحقیق ارزنده اش می نویسد: یکی از اصطلاحات مسئله ساز در مورد مسلمانان و قرآن که آمریکاییان از اروپا به ارث بردند این بود که در سده شانزدهم اصطلاح مور که به معنی فردی از اهالی موریتانی بود به معنی بربر یا عربی بود چون در سده۸ میلادی آنان شبه جزیره ایبریا را تسخیر کرده و تا ۱۴۹۲ بر آن حکمرانی میکردند.بعد از بازپسگیری این شبه جزیره توسط مسیحیان برخی از آنها تا ۱۶۱۴ همچنان مانند جمعیتی تابع باقی مانده بودند اطلاق میشد. معنی دیگر مور فرد مسلمان بود گرچه مسلمانان این اصطلاح را برای خود به کار نمیبردند. بارزترین مثال مورmoor در ادبیات انگلیسی شخصیت آتللو قهرمان نمایشنامه شکسپیر است(قرآن جفرسن،ص ۳۹و۴۰).
در واقع اصطلاح مور برای بردگان سیاه مسلمان به کار می رفت که غربیان به عنوان نژاد پست انها را از آفریقا شکار می کردند ولی آثار زبانی و کلامی این نژادپرستی تا امروز ماندگار بوده است.
دویچه وله آلمان تیتر زد: پایان سالها کشمکش حقوقی بر سر تغییر نام یک خیابان در برلین. بی بی سی(۲۴ اوت ۲۰۲۵)گزارش دادند: نام خیابانی درشهر برلین آلمان پس از آنکه فعالان مدنی با موفقیت استدلال کردند که نام اصلی آن نژادپرستانه است، رسما تغییر کرد. این خیابان که تا پیش از این«موهرن» به معنای «مور» نام داشت، اصطلاحی است که در ابتدا توسط اروپاییها برای توصیف مردم شمال آفریقا استفاده میشد. آلمانیها همچنین از این کلمه برای توصیف بردگان آفریقایی که در قرن هجدهم به این کشور آورده شده بودند، استفاده میکردند.
این خیابان پس از کارزار موفق فعالان مدنی از این پس به نام خیابان آنتون ویلهلم آمو، اولین فیلسوف سیاهپوستی که در یک دانشگاه آلمانی تدریس میکرد، تغییر کرد.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
#عمادالدین باقی
📜سرمقاله روزنامه سازندگی چهارشنبه۵ شهریور۱۴۰۴
✍️ میخواهم در مورد سالها تلاش برای تغییر نام یک خیابان در آلمان بنویسم اما مطمئناً بیدرنگ برخی خواهند گفت اینها چه ربطی به آب و برق و معیشت مردم دارد؟ در اینکه معیشت و آب و برق مردم اولویت اول و بی کفایتی مدیران و مسئولان قبلی و اکنون ملامت کردنی است، تردیدی نیست اما آیا به این عنوان باید هر بحث دیگری را تعطیل کرد؟ نتیجه چنان منطق نادرست و عوام فریبانه ای، این خواهد بود که باید بسیاری از کارها و مشاغل در کشور تعطیل شود و همه کلاسهای مدارس و دانشگاهها را هم باید تعطیل کنند چون بسیاری از درسهای آنها هیچ ربطی به آب و برق و معیشت مردم ندارد. اما دو نکته ربط دارد یکی اینکه نشان میدهد در جامعه توسعه یافته هم گاهی برای تغییرات جزئی تلاشهای طولانی لازم است. دوم اینکه برای عدهای در ایران، کشورهای اروپایی قطب نمای تغییرات مطلوب هستند ولازم است واقعیت این قطبنما و الگوی هدف را بهتر بشناسیم. سالها بود غرب را مهد ارزشهای حقوق بشر و دموکراسی میدانستیم و ۲سال نسل کشی در غزه روی دیگر سکه را نشان داد ومعلوم شد ارزشهای حقوق بشر و دموکراسی در میان اندیشمندان و نظریه پردازان غربی جریان داشت نه در دولتها و دولتها به سادگی این ارزشها را به پای قصابیهای صهیونیسم حراج کردند و این ارزشها برایشان جنبه ابزاری داشته نه ارزش ذاتی.
به ندرت پیدا می شوند اشخاصی مانند جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا(همانکه کاپ جام جهانی را به ترامپ داد)که آخیرا در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی درمنطقه گفت:ما اروپاییها قاتل مردمان جهان هستیم. «من یک اروپایی هستم و معتقدم ما اروپاییها باید بخاطر اقداماتی که در سه هزار سال گذشته در جهان انجام دادهایم به اندازه سه هزار سال بعد از آن عذرخواهی کنیم قبل از آنکه درصدد برآییم به دیگران درس اخلاق بدهیم. او سپس
جنگهای جهانی اول ودوم و هولوکاست و بردگی حدود ۱۸۰میلیون آفریقایی وکشتن ۸۸ درصد آنها در اقیانوس اطلس،کشتن حدود ۲۰میلیون استرالیایی وبیش از ۱۰۰میلیون نفر از بومیان شمال آمریکا و ۵۰میلیون نفر از بومیان آمریکای جنوبی را مثال زد وگفت مرتکبان این جنایات مسلمانان نبودند غربیها بودند.
درباره نژادپرستی نیز هر روز اخبار تلخی در آمریکا و اروپا منتشر میشود که میتواند ما را در مورد انجا واقع بینتر کند ونشان دهد اگرچه آنها در برخی از شیوههای حکمرانی موفقتر و پیشروتر از ما هستند اما با ارزشهای حقوق بشر هنوز بسیار فاصله دارند.اگر نگویم در بعضی موارد از برخی جوامع شرقی هم عقبترند. ما بجای الگو گرفتن از آنها باید بکوشیم ارزشهای انسانی و دموکراتیک را در جامعه خود بپرورانیم و نهادینه کنیم. واقعیت اینست که برخلاف تصور خودکم بینان، درتاریخ جوامع اسلامی هیچ وقت نژادپرستی به قدرت و شدتی که در آمریکا واروپا جریان داشت وجود نداشته است(که اثبات آن و شواهد و مستندات فراوانش نیازمند مقاله ای دیگر است).تازهترین نمونهاش خبر تغییر نام یک خیابان در آلمان است.
خانم اسپیلبرگ در تحقیق ارزنده اش می نویسد: یکی از اصطلاحات مسئله ساز در مورد مسلمانان و قرآن که آمریکاییان از اروپا به ارث بردند این بود که در سده شانزدهم اصطلاح مور که به معنی فردی از اهالی موریتانی بود به معنی بربر یا عربی بود چون در سده۸ میلادی آنان شبه جزیره ایبریا را تسخیر کرده و تا ۱۴۹۲ بر آن حکمرانی میکردند.بعد از بازپسگیری این شبه جزیره توسط مسیحیان برخی از آنها تا ۱۶۱۴ همچنان مانند جمعیتی تابع باقی مانده بودند اطلاق میشد. معنی دیگر مور فرد مسلمان بود گرچه مسلمانان این اصطلاح را برای خود به کار نمیبردند. بارزترین مثال مورmoor در ادبیات انگلیسی شخصیت آتللو قهرمان نمایشنامه شکسپیر است(قرآن جفرسن،ص ۳۹و۴۰).
در واقع اصطلاح مور برای بردگان سیاه مسلمان به کار می رفت که غربیان به عنوان نژاد پست انها را از آفریقا شکار می کردند ولی آثار زبانی و کلامی این نژادپرستی تا امروز ماندگار بوده است.
دویچه وله آلمان تیتر زد: پایان سالها کشمکش حقوقی بر سر تغییر نام یک خیابان در برلین. بی بی سی(۲۴ اوت ۲۰۲۵)گزارش دادند: نام خیابانی درشهر برلین آلمان پس از آنکه فعالان مدنی با موفقیت استدلال کردند که نام اصلی آن نژادپرستانه است، رسما تغییر کرد. این خیابان که تا پیش از این«موهرن» به معنای «مور» نام داشت، اصطلاحی است که در ابتدا توسط اروپاییها برای توصیف مردم شمال آفریقا استفاده میشد. آلمانیها همچنین از این کلمه برای توصیف بردگان آفریقایی که در قرن هجدهم به این کشور آورده شده بودند، استفاده میکردند.
این خیابان پس از کارزار موفق فعالان مدنی از این پس به نام خیابان آنتون ویلهلم آمو، اولین فیلسوف سیاهپوستی که در یک دانشگاه آلمانی تدریس میکرد، تغییر کرد.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نقدی بر قانون مطبوعات و ایرادات اساسی آن
❇️به مناسبت فراخوان برای اصلاح قانون مطبوعات
بنیاد حقوقی بهمن کشاورز برگزار کرد:
قانون مطبوعات «گذشته، حال، آینده»
سخنرانان های دیگر برنامه اقایان کامبیز نوروزی، هوشنگ پوربابایی، سید مهدی حجتی، محمدصالح نقره کار، ابراهیم ایوبی و سرکار خانم بدرالسادات مفیدی بودند.
✳️زمان: چهارشنبه، پنجم شهریور ۱۴۰۴
✳️مکان: تهران، خیابان کریم خان، خیابان عضدی جنوبی(آبان)، نبش کوچه کیوان، پلاک ۲
https://www.tg-me.com/keshavarzbahman
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
❇️به مناسبت فراخوان برای اصلاح قانون مطبوعات
بنیاد حقوقی بهمن کشاورز برگزار کرد:
قانون مطبوعات «گذشته، حال، آینده»
سخنرانان های دیگر برنامه اقایان کامبیز نوروزی، هوشنگ پوربابایی، سید مهدی حجتی، محمدصالح نقره کار، ابراهیم ایوبی و سرکار خانم بدرالسادات مفیدی بودند.
✳️زمان: چهارشنبه، پنجم شهریور ۱۴۰۴
✳️مکان: تهران، خیابان کریم خان، خیابان عضدی جنوبی(آبان)، نبش کوچه کیوان، پلاک ۲
https://www.tg-me.com/keshavarzbahman
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com