دنباله مقاله👈۱۲- اسید پاشی
۱۳- دائر کردن مرکز فساد و فحشاء.
۱۴- اختلاس و ارتشاء مگر آنکه تا پایان مهرماه ۱۴۰۴ رد مال و جزای نقدی را پرداخت نموده باشند.
۱۶- جرم کلاهبرداری در صورت عدم جلب رضایت شاکی خصوصی یا عدم رد مال
۱۶- جعل اسکناس و ضرب سکه تقلبی
۱۷- مباشرت مشارکت و یا معاونت در اخلال عمده یا کلان در نظام اقتصادی
۱۸- قاچاق مشروبات الکلی
۱۹- جرائم مستوجب مجازات حدى
بسیاری از این استثنائات ذکر شده منطقی و قابل قبول هستند و عفو چنین محکومانی به صلاح جامعه نیست اما بعضی از آنها میتوانست به نحوی تقریر شود که راهگشا باشد. برای مثال احکام اعدام خانم شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی که مورد حساسیت جامعه است. خوشبختانه خود رییس دیوانعالی کشوربرای رسیدگی به پرونده پیشقدم شده و امیدواری به نقض حکم زیاد است. با توجه به برخی نقدهای جدی حقوقی وارده به حکم این افراد که هم توسط وکلای انها و هم یادداشتهای نگارنده در مطبوعات داخلی منتشر شده و قطعاً با فرض وارد بودن اتهامات انتسابی نیز مستحق مجازات سلب حیات نیستند، به استناد همین بخشنامه عفو فرصتی برای گشایش ایجاد شده و میتوانستند مشمول یک درجه تخفیف بشوند به ویژه که فاقد سابقه کیفری هم بودند. معاون قضایی قوه قضاییه نیز در مصاحبه پیرامون همین بخشنامه عفو اعلام کردند کلیه کسانی که در جنگ ۱۲ روزه، تجاوز به ایران را محکوم کردند مشمول عفو و تخفیف قرار میگیرند. البته این سخن ایشان در بخشنامه نیامده ولی احتمالاً به دادستانها اعلام شده است. با توجه به اینکه اسناد متنی و صوتی مربوط به موضعگیری آنان علیه تجاوز آمریکا و اسرائیل را به درخواست وزیر کشور که گفتند میخواهیم به قوه قضاییه منعکس کنیم برای ایشان فرستادیم قاعدتاً باید شاهد اعمال این تخفیف باشیم اما هنگامی که در بخشنامه میگوید «به استثنای جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی»، این راه بسته میشود.
جرائم اقدام علیه امنیت از عفو استثنا شده اند در حالی که اکثر زندانیانی که مورد نظر احزاب و کنشگران داخلی هستند به استناد موادی از قانون محکوم شده اند که عنوان امنیتی دارد. حتی وکیل شریفی مانند اقای سید محمدرضا فقیهی، عنوان اتهامی اش اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و مدت محکومیتش ۵ سال حبس و دوسال محرومیت از وکالت و دو سال ممنوع الخروجی است در حالی که وی صرفاً به دلیل تجمعی که عدهای از وکلا جلوی کانون وکلای دادگستری یعنی نهاد قانونی معتبر و خانه صنفی خودشان داشتند وهیچ راهپیمایی و شعاری هم در کار نبوده محکوم شده است. او کار ویژهای متفاوت از آنچه ۳۰۰ نفر دیگر در این تجمع انجام دادند انجام نداده بود و فقط همین یک نفر بازداشت و بعد محکوم شده که از احکام عجیب و تاسف آور است.
بنابراین اگر بلافاصله بعد از جمله «به استثنای جرایم داخلی و خارجی» این عبارت افزوده میشد «مگر با نظر دادستان» آنگاه این امکان به وجود میآمد که پروندههایی مشابه پرونده آقای فقیهی، حمزه سواری، و خانمها، پخشان عزیزی، شریفه محمدی و وِریشه مرادی با بررسی موردی، از این استثنا خارج شوند هر چند که اگر هم طبق بخشنامه عمل شود و سه نفر اخیر از استثنائات خارج شوند فقط مشمول یک درجه تحفیف و نقض حکم اعدام خواهند شد و از زندان ازاد نمی شوند.
یکی دیگر از استثنائات ذکر شده« خرید فروش توزیع و قاچاق سلاح گرم جنگی و مهمات » است. از مواردی که در لیست ذکر شده آمده بود آقای مصطفی فرجی است. در دادنامه صادره، مجموعاً به ۷ سال حبس محکوم شده که ۵ سال حبس که حکم اشد است قابل اجراست. در دادنامه صادره تصریح شده که ۵ حبس به خاطر نگه داشتن دو عدد فشنگ ژسه است. این دو فشنگ متعلق به ۳۰ سال پیش و باروت فاسد بوده.
قانون گذار در بند ب ماده 6 مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیر مجاز میزان مجازات نگهداری سلاح گرم سبک غیر خودکار، قطعات موثر یا مهمات آن به حبس از 6 ماه تا دوسال یا جزای نقدی از ۲۰ تا ۸۰ میلیون ریال مقرر کرده ولی در مانحن فیه برای دو عدد فشنگ قدیمی و بدون سلاح 5سال مجازات تعیین شده و در دادنامه آن را مصداق ماده قانونی مربوط به نگهداری سلاح جنگی قرار داده. در حالی که طبق ردیف۲ بند ب بخشنامه «سه پنجم باقیمانده محکومیت محکومان به حبس بیش از دو ۲ تا پنج ۵ سال بخشیده می شود» او نیز از این تخفیف برخوردار شده و میتواند آزاد شود. وقتی"خرید فروش توزیع و قاچاق سلاح گرم جنگی و مهمات" جزو مستثنیات قرار میگیرد هرچند شامل آقای فرجی نمیشود چون اتهام او نگهداری این دوفشنگ بود و نه خرید و فروش و توزیع( لذا آقای فرجی از این بخشنامه بهرهمند ده و آزاد میشود) اما نکته اینجاست که اصل تبادر صحت یکی از اولین موضوعات در مباحث الفاظ اصول فقه است که هر دانشجوی حقوقی در آغاز با آن آشنا میشود. طبق این اصل، آنچه ازمعنای یک کلمه در عرف به ذهن متبادر میشود حجیت دارد.(ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
۱۳- دائر کردن مرکز فساد و فحشاء.
۱۴- اختلاس و ارتشاء مگر آنکه تا پایان مهرماه ۱۴۰۴ رد مال و جزای نقدی را پرداخت نموده باشند.
۱۶- جرم کلاهبرداری در صورت عدم جلب رضایت شاکی خصوصی یا عدم رد مال
۱۶- جعل اسکناس و ضرب سکه تقلبی
۱۷- مباشرت مشارکت و یا معاونت در اخلال عمده یا کلان در نظام اقتصادی
۱۸- قاچاق مشروبات الکلی
۱۹- جرائم مستوجب مجازات حدى
بسیاری از این استثنائات ذکر شده منطقی و قابل قبول هستند و عفو چنین محکومانی به صلاح جامعه نیست اما بعضی از آنها میتوانست به نحوی تقریر شود که راهگشا باشد. برای مثال احکام اعدام خانم شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی که مورد حساسیت جامعه است. خوشبختانه خود رییس دیوانعالی کشوربرای رسیدگی به پرونده پیشقدم شده و امیدواری به نقض حکم زیاد است. با توجه به برخی نقدهای جدی حقوقی وارده به حکم این افراد که هم توسط وکلای انها و هم یادداشتهای نگارنده در مطبوعات داخلی منتشر شده و قطعاً با فرض وارد بودن اتهامات انتسابی نیز مستحق مجازات سلب حیات نیستند، به استناد همین بخشنامه عفو فرصتی برای گشایش ایجاد شده و میتوانستند مشمول یک درجه تخفیف بشوند به ویژه که فاقد سابقه کیفری هم بودند. معاون قضایی قوه قضاییه نیز در مصاحبه پیرامون همین بخشنامه عفو اعلام کردند کلیه کسانی که در جنگ ۱۲ روزه، تجاوز به ایران را محکوم کردند مشمول عفو و تخفیف قرار میگیرند. البته این سخن ایشان در بخشنامه نیامده ولی احتمالاً به دادستانها اعلام شده است. با توجه به اینکه اسناد متنی و صوتی مربوط به موضعگیری آنان علیه تجاوز آمریکا و اسرائیل را به درخواست وزیر کشور که گفتند میخواهیم به قوه قضاییه منعکس کنیم برای ایشان فرستادیم قاعدتاً باید شاهد اعمال این تخفیف باشیم اما هنگامی که در بخشنامه میگوید «به استثنای جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی»، این راه بسته میشود.
جرائم اقدام علیه امنیت از عفو استثنا شده اند در حالی که اکثر زندانیانی که مورد نظر احزاب و کنشگران داخلی هستند به استناد موادی از قانون محکوم شده اند که عنوان امنیتی دارد. حتی وکیل شریفی مانند اقای سید محمدرضا فقیهی، عنوان اتهامی اش اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و مدت محکومیتش ۵ سال حبس و دوسال محرومیت از وکالت و دو سال ممنوع الخروجی است در حالی که وی صرفاً به دلیل تجمعی که عدهای از وکلا جلوی کانون وکلای دادگستری یعنی نهاد قانونی معتبر و خانه صنفی خودشان داشتند وهیچ راهپیمایی و شعاری هم در کار نبوده محکوم شده است. او کار ویژهای متفاوت از آنچه ۳۰۰ نفر دیگر در این تجمع انجام دادند انجام نداده بود و فقط همین یک نفر بازداشت و بعد محکوم شده که از احکام عجیب و تاسف آور است.
بنابراین اگر بلافاصله بعد از جمله «به استثنای جرایم داخلی و خارجی» این عبارت افزوده میشد «مگر با نظر دادستان» آنگاه این امکان به وجود میآمد که پروندههایی مشابه پرونده آقای فقیهی، حمزه سواری، و خانمها، پخشان عزیزی، شریفه محمدی و وِریشه مرادی با بررسی موردی، از این استثنا خارج شوند هر چند که اگر هم طبق بخشنامه عمل شود و سه نفر اخیر از استثنائات خارج شوند فقط مشمول یک درجه تحفیف و نقض حکم اعدام خواهند شد و از زندان ازاد نمی شوند.
یکی دیگر از استثنائات ذکر شده« خرید فروش توزیع و قاچاق سلاح گرم جنگی و مهمات » است. از مواردی که در لیست ذکر شده آمده بود آقای مصطفی فرجی است. در دادنامه صادره، مجموعاً به ۷ سال حبس محکوم شده که ۵ سال حبس که حکم اشد است قابل اجراست. در دادنامه صادره تصریح شده که ۵ حبس به خاطر نگه داشتن دو عدد فشنگ ژسه است. این دو فشنگ متعلق به ۳۰ سال پیش و باروت فاسد بوده.
قانون گذار در بند ب ماده 6 مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیر مجاز میزان مجازات نگهداری سلاح گرم سبک غیر خودکار، قطعات موثر یا مهمات آن به حبس از 6 ماه تا دوسال یا جزای نقدی از ۲۰ تا ۸۰ میلیون ریال مقرر کرده ولی در مانحن فیه برای دو عدد فشنگ قدیمی و بدون سلاح 5سال مجازات تعیین شده و در دادنامه آن را مصداق ماده قانونی مربوط به نگهداری سلاح جنگی قرار داده. در حالی که طبق ردیف۲ بند ب بخشنامه «سه پنجم باقیمانده محکومیت محکومان به حبس بیش از دو ۲ تا پنج ۵ سال بخشیده می شود» او نیز از این تخفیف برخوردار شده و میتواند آزاد شود. وقتی"خرید فروش توزیع و قاچاق سلاح گرم جنگی و مهمات" جزو مستثنیات قرار میگیرد هرچند شامل آقای فرجی نمیشود چون اتهام او نگهداری این دوفشنگ بود و نه خرید و فروش و توزیع( لذا آقای فرجی از این بخشنامه بهرهمند ده و آزاد میشود) اما نکته اینجاست که اصل تبادر صحت یکی از اولین موضوعات در مباحث الفاظ اصول فقه است که هر دانشجوی حقوقی در آغاز با آن آشنا میشود. طبق این اصل، آنچه ازمعنای یک کلمه در عرف به ذهن متبادر میشود حجیت دارد.(ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
دنباله یادداشت: در واقع وقتی گفته میشود "مهمات"باید ببینیم در عرف از کلمه مهمات چه مفهومی متبادر به ذهن میشود؟چنانکه در رای 9309984416000855 مورخ 1395/05/27 دیوانعالی کشور درباره پرونده یک متهم به نگهداری چند قبضه سلاح کمری و شکاری و مهمات انها مشاهده میشود وصف "انبوه بودن" در کنار "احتمال خطر داشتن" درباره آنها را شرط صدق عنوان اتهامی خرید و فروش و قاچاق اسلحه و مهمات می داند. همچنین با توجه به تعریف قانونگذار، فشنگ جزء مهمات محسوب نمی شود و طی استعلام صورت گرفته از اداره حقوقی قوه قضاییه، آن اداره طی نظریه مشورتی شماره 7/763 مورخ 1391/04/21 اعلام داشته که "نظر به اصل قانونی بودن جرم و مجازات، حمل و نگهداری باتوم، دستبند وفشنگ، جرم به حساب نمی آید و چون پوکه، مهمات جنگی اطلاق نمی شود لذا نگهداری آن هم جرم نمی باشد ..."
لذا با وجود مواردی مانند مثال های ذکر شده، نه تنها صرف اتهام نگهداری اسلحه یا فشنگ بلکه خرید وفروش آن هم برای محروم کردن افراد از عفو عادلانه نیست زیرا ممکن است مصداق ان فقط خرید و فروش یک اسلحه شکاری یا چند عدد فشنگ بوده و وصف انبوه و خطرساز نداشته باشد. از اینرو مطلوب آن بود که در این بند از بخشنامه تبصره ای گذاشته می شد که پرونده بررسی گردد و میان افراد قاچاقچی سلاح ومهمات با این موارد جزیی تفاوت گذاشته شود وبهتر بود در ادامه همین بند هم افزوده میشد «مگر با بررسی و تشخیص موردی توسط دادستان».با چنین قیدی برای زندانی و وکیل این فرصت فراهم می شود که با ارائه توضیحات وادله خود نشان دهند که مشمول این استثنا نمیشود.
بند «ب» بخشنامه درباره«محکومان به حبس که درحال تحمل حبس و در زندان به سر می برند» است. اولاً موارد ذکر شده در این بند منجر به کاهش حبس میشود نه آزادی، ثانیا استثنائات ذکر شده، افراد زیادی را از تخفیف یا آزادی محروم میکند. بدون شک برخی از استثنائات منطقی و قابل دفاع هستند اما در تطبیق با مصداق است که دچار مشکل میشویم. برای مثال یکی از استثنائات این است: «محکومینی که در زندان بر جرائم خود اصرار ورزیده و یا مرتکب جرم جدیدی در زندان شده اند».
این مورد قطعاً در خصوص بسیاری از جرائم صادق است و آزادی کسی که در زندان هم اصرار بر تکرار جرم دارد خطرناک است اما وقتی متهمان سیاسی و محکومان عادی در اینجا تفکیک نمیشوند مشکل به وجود میآید و به استناد همین بند افراد زیادی مانند دکتر مصطفی تاجزاده یا دکتر سعید مدنی یا اقای ابوالفضل قدیانی، محمد نوریزاد و حشمت الله طبرزدی از آن استثنا میشوند.
هرچند محکومیت حبس ناعادلانه دکتر مدنی تا چند ماه دیگر پایان مییابد یا به پایان محکومیت اقای مهدی محمودیان کمتر از سه ماه مانده، یا در میان زندانیان زن از سی نفری که در لیست ذکر شده بودند بسیاری شان نزدیک به نیمی از جبس را سپری کرده و مشمول قانون ازادی مشروط بودند، شکیلا منفرد ۵ سال حبس دارد و ۴ سال است در زندان است. فرزانه قره حسنلو( که همزمان همسرش هم زندانی است و فرزندان شان محروم از حضور پدر و مادرند) بیش از نیمی از حبس 5 ساله را گذرانده در حالی که با سپری شدن یک سوم حبس می توانست ازادی مشروط بگیرد. عقلانیت حکم می کرد کسانی که مدت کوتاهی از حبسشان باقی مانده به صورت مرخصی متصل به آزادی به طور کلی آزاد شوند.
استثناء کردن اصرار بر جرم درباره جرائم غیر سیاسی منطقی است ولی اشخاصی که به دلیل بعضی از نظرات انتقادی ولو تند و نادرست محکوم به زندان شده اند و چون خودشان این سخنان را مصداق حق آزادی بیان میدانند حتی در زندان هم به این کار ادامه دادهاند تحت عنوان اصرار بر جرم ز این بخشنامه محروم میشوند. بدیهی است که ماهیت اتهامات منتسب به آنها با محکومانی که اصرارشان بر جرم دلیل موجهی بر محرومیت از آزادی است بسیار متفاوت است. برای مثال همین افراد، نظراتی را که از درون زندان منتشر میکنند و مصداق اصرار بر جرم تلقی شده، اتفاقاً چون زندانی هستند برد و تاثیرش سخن شان بیشتر است در حالی که اگر بیرون از زندان بودند برد و تاثیر خیلی کمتری داشت. در حال حاضر خانم نرگس محمدی با وجود داشتن محکومیت(فارغ ازبحث های حقوقی ان) نزدیک به یکسال است به صورت مرخصی بلند مدت در بیرون از زندان به سر میبرد و بیانیهها و مصاحبههای متعدد و رادیکال از وی منتشر می شود اما خلل و اخلالی ایجاد نشده است و چه بسا همین مواضع از درون زندان تاثیرش بیشتر بود. به همین دلیل درباره آقایان تاج زاده و قدیانی و نوری زاد نیز حتی بر فرض اینکه مواضع و نظرات آنها را در زندان اصرار بر جرم بدانید اما اگر در بیرون از زندان ارائه میشد تاثیرش کمتر و نشانه بردباری و ظرفیت نظام بود ولی با بند «اصرار...» مستمسکی برای محروم کردن شان از ازادی فراهم می شود. این بند نیاز به توضیح وتفکیک محکومان دارد و در مقام اجرای بخشنامه باید این نکته لحاظ شود.(ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
لذا با وجود مواردی مانند مثال های ذکر شده، نه تنها صرف اتهام نگهداری اسلحه یا فشنگ بلکه خرید وفروش آن هم برای محروم کردن افراد از عفو عادلانه نیست زیرا ممکن است مصداق ان فقط خرید و فروش یک اسلحه شکاری یا چند عدد فشنگ بوده و وصف انبوه و خطرساز نداشته باشد. از اینرو مطلوب آن بود که در این بند از بخشنامه تبصره ای گذاشته می شد که پرونده بررسی گردد و میان افراد قاچاقچی سلاح ومهمات با این موارد جزیی تفاوت گذاشته شود وبهتر بود در ادامه همین بند هم افزوده میشد «مگر با بررسی و تشخیص موردی توسط دادستان».با چنین قیدی برای زندانی و وکیل این فرصت فراهم می شود که با ارائه توضیحات وادله خود نشان دهند که مشمول این استثنا نمیشود.
بند «ب» بخشنامه درباره«محکومان به حبس که درحال تحمل حبس و در زندان به سر می برند» است. اولاً موارد ذکر شده در این بند منجر به کاهش حبس میشود نه آزادی، ثانیا استثنائات ذکر شده، افراد زیادی را از تخفیف یا آزادی محروم میکند. بدون شک برخی از استثنائات منطقی و قابل دفاع هستند اما در تطبیق با مصداق است که دچار مشکل میشویم. برای مثال یکی از استثنائات این است: «محکومینی که در زندان بر جرائم خود اصرار ورزیده و یا مرتکب جرم جدیدی در زندان شده اند».
این مورد قطعاً در خصوص بسیاری از جرائم صادق است و آزادی کسی که در زندان هم اصرار بر تکرار جرم دارد خطرناک است اما وقتی متهمان سیاسی و محکومان عادی در اینجا تفکیک نمیشوند مشکل به وجود میآید و به استناد همین بند افراد زیادی مانند دکتر مصطفی تاجزاده یا دکتر سعید مدنی یا اقای ابوالفضل قدیانی، محمد نوریزاد و حشمت الله طبرزدی از آن استثنا میشوند.
هرچند محکومیت حبس ناعادلانه دکتر مدنی تا چند ماه دیگر پایان مییابد یا به پایان محکومیت اقای مهدی محمودیان کمتر از سه ماه مانده، یا در میان زندانیان زن از سی نفری که در لیست ذکر شده بودند بسیاری شان نزدیک به نیمی از جبس را سپری کرده و مشمول قانون ازادی مشروط بودند، شکیلا منفرد ۵ سال حبس دارد و ۴ سال است در زندان است. فرزانه قره حسنلو( که همزمان همسرش هم زندانی است و فرزندان شان محروم از حضور پدر و مادرند) بیش از نیمی از حبس 5 ساله را گذرانده در حالی که با سپری شدن یک سوم حبس می توانست ازادی مشروط بگیرد. عقلانیت حکم می کرد کسانی که مدت کوتاهی از حبسشان باقی مانده به صورت مرخصی متصل به آزادی به طور کلی آزاد شوند.
استثناء کردن اصرار بر جرم درباره جرائم غیر سیاسی منطقی است ولی اشخاصی که به دلیل بعضی از نظرات انتقادی ولو تند و نادرست محکوم به زندان شده اند و چون خودشان این سخنان را مصداق حق آزادی بیان میدانند حتی در زندان هم به این کار ادامه دادهاند تحت عنوان اصرار بر جرم ز این بخشنامه محروم میشوند. بدیهی است که ماهیت اتهامات منتسب به آنها با محکومانی که اصرارشان بر جرم دلیل موجهی بر محرومیت از آزادی است بسیار متفاوت است. برای مثال همین افراد، نظراتی را که از درون زندان منتشر میکنند و مصداق اصرار بر جرم تلقی شده، اتفاقاً چون زندانی هستند برد و تاثیرش سخن شان بیشتر است در حالی که اگر بیرون از زندان بودند برد و تاثیر خیلی کمتری داشت. در حال حاضر خانم نرگس محمدی با وجود داشتن محکومیت(فارغ ازبحث های حقوقی ان) نزدیک به یکسال است به صورت مرخصی بلند مدت در بیرون از زندان به سر میبرد و بیانیهها و مصاحبههای متعدد و رادیکال از وی منتشر می شود اما خلل و اخلالی ایجاد نشده است و چه بسا همین مواضع از درون زندان تاثیرش بیشتر بود. به همین دلیل درباره آقایان تاج زاده و قدیانی و نوری زاد نیز حتی بر فرض اینکه مواضع و نظرات آنها را در زندان اصرار بر جرم بدانید اما اگر در بیرون از زندان ارائه میشد تاثیرش کمتر و نشانه بردباری و ظرفیت نظام بود ولی با بند «اصرار...» مستمسکی برای محروم کردن شان از ازادی فراهم می شود. این بند نیاز به توضیح وتفکیک محکومان دارد و در مقام اجرای بخشنامه باید این نکته لحاظ شود.(ادامه مقاله در صفحه بعد👇)
قسمت پایانی مقاله: درباره بخشنامه عفو وقتی به طور مصداقی بررسی میکنیم با مشکلات مواجه میشویم برای مثال در بخشنامه از بخشودگی:"یک پنجم باقیمانده محکومیت محکومان به حبس بیش از ده / ۱۰ تا بیست / ۲۰ سال" گفته شده اما آقای حمید بیدار که نامش در لیست ارائه شده به قوه قضاییه آمده است و در ضمن ان شرح تاسف اوری از روند دادرسی ارائه شده که باید توسط نهادهای نظارتی درون قوه قضاییه مورد توجه قرار گیرد مجموعا محکوم به ۱۱ سال حبس شده که اشد ان که 5 سال است قابل اجراست و این محکومیت 5 ساله امنیتی نیست و قاعدتا مشمول عفو می شود ولی این نگرانی وجود دارد که موارد دیگرمانند یکسال حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام را که با اجرای حکم اشد نباید در بخشنامه مدنظر قرار دهند بهانه ای برای ایجاد مشکل شود.
نمونه دیگر خانم فریبا کمال آبادی با ۶۳ سال سن است. طبق بخشنامه که میگوید « باقیمانده حبس محکومان مرد بالای هفتاد ۷۰ سال تمام و بانوان بالای شصت ۶۰ سال تمام» بخشوده می شود باید خانم کمال ابادی هم مشمول این عفو قرار بگیرد اما شرط «نداشتن بیش از یک ۱ فقره سابقه محکومیت کیفری قطعی تا درجه شش» مانع آزادی او میشود در حالی که جدا از لزوم بررسی وجاهت حقوقی احکام صادره، شرط فقدان سابقه کیفری برای جرایمی مانند قتل، سرقت، آدم ربایی و دیگر موارد ذکر شده در بخشنامه، معنیدار و موجه است اما در مورد اتهامات عقیدتی و سیاسی ولو که متعلق به یک فرقه مورد انکار حکومت باشد موجه نیست. البته اگر جمله «نداشتن بیش از یک ۱ فقره سابقه محکومیت» تا قبل از محکومیت جاری تفسیر شود چنین زندانیانی هم مشمول عفو خواهند شد. او یک بار به خاطر انتساب به فرقه بهائیت و فعالیت هایش 10 سال در زندان بوده و مدتی بعد از آزادی، مجددا دستگیر و به ۱۰ سال دیگر محکوم شده و نزدیک به سه سال و نیم آن را پشت سر گذاشته است. اکنون با داشتن ۶۳ سال سن و ۱۳ سال و نیم در زندان بودن که یک خانواده را از حضور مادر محروم کرده و اینکه در طول مدت طولانی حبس نیز هیچ فعالیت و اقدام خاصی نداشته. البته من ملاحظات و انتقاداتی را درباره این دست از متهمان از طریق خانم وسمقی منتقل کرده ام اما هیچیک از این ملاحظات هم نمی تواند مانع ازادی چنین محکومانی باشد به ویژه وقتی که پای اهمیت خانواده و عواطف انسانی و انسانیت در میان باشد. برخی از عفوشدگان مرتکب اعمالی علیه جامعه بوده ولی عفو شده اند، چگونه درباره برخی دیگر می توان حساسیت های سیاسی را دخالت داد. افرادی مانند معصومه اکبری ۶۷ ساله که ۲ سال محکومیت داشته و ۱ سال و ۳ ماه را گذرانده بود، کبری بیگی ۷۰ ساله که ۳ سال محکومیت داشته و ۱ سال و ۳ ماه را متحمل شده، راحله راحمی پور با سن بالای هفتاد سال که بیماری تومور مغزی هم دارد، ۲ سال محکومیت داشته که یک سال و دوماه از حبسش را گذرانده از زندانیانی هستند که نام شان در لیست ارائه شده به قوه قضاییه ذکر شده بود و اساسا بدون بخشنامه عفو هم می توانستند آزادشان کنند.
این نوع زندانیان در کل کشور مگر چند نفر هستند؟ منظور من فقط چهار- پنج نفر زندانی شناخته شده نیست. آن قید جرائم امنیتی همه آنها را که گمنام هم هستند محروم از عفو میکند. البته دادستانی در مقام تطبیق معیارها با مصادیق میتواند بازتر عمل کند.
متذکر می شوم که متن بخشنامه مورد بحث، متن نامه ارسالی ریاست قوه قضاییه به مقام رهبری درباره معیارها و شروط عفو است و نمی دانیم متن برگشتی از دفتر رهبری که مهر محرمانه دارد چیست و طبعا متن برگشت داده شده از دفتر رهبری ملاک عمل است و امیدواریم ملاک ها و معیارهای بازتری داشته باشد ولی در هر صورت نامه رییس قوه وحی منزل نیست و می تواند پیوست داشته باشد یا از طریق الحاقیه دفتر رهبری، نواقص آن برطرف شود.
درباره تک تک نامبردگان در لیست هفتاد نفره ارائه شده به قوه قضاییه، بعلاوه لیست مکمل آماده تحویل شامل ستار هلیلی در زندان اصفهان، محمود دیهوری، سیامک ابراهیمی63 ساله، محمدحسن پوره، مهران رئوف، مرتضی صیدی فعال کارگری محکوم به دوسال که نیمی را گذرانده، و سارا گوهری دانشجوی 29 ساله افغانستانی و... می توان استدلال کرد که با این بخشنامه باید مشمول تخفیف می شدند و یا پرونده شان مختومه و ازاد می شدند اما شرایط و استثنائات ذکر شده مانع می شود.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
نمونه دیگر خانم فریبا کمال آبادی با ۶۳ سال سن است. طبق بخشنامه که میگوید « باقیمانده حبس محکومان مرد بالای هفتاد ۷۰ سال تمام و بانوان بالای شصت ۶۰ سال تمام» بخشوده می شود باید خانم کمال ابادی هم مشمول این عفو قرار بگیرد اما شرط «نداشتن بیش از یک ۱ فقره سابقه محکومیت کیفری قطعی تا درجه شش» مانع آزادی او میشود در حالی که جدا از لزوم بررسی وجاهت حقوقی احکام صادره، شرط فقدان سابقه کیفری برای جرایمی مانند قتل، سرقت، آدم ربایی و دیگر موارد ذکر شده در بخشنامه، معنیدار و موجه است اما در مورد اتهامات عقیدتی و سیاسی ولو که متعلق به یک فرقه مورد انکار حکومت باشد موجه نیست. البته اگر جمله «نداشتن بیش از یک ۱ فقره سابقه محکومیت» تا قبل از محکومیت جاری تفسیر شود چنین زندانیانی هم مشمول عفو خواهند شد. او یک بار به خاطر انتساب به فرقه بهائیت و فعالیت هایش 10 سال در زندان بوده و مدتی بعد از آزادی، مجددا دستگیر و به ۱۰ سال دیگر محکوم شده و نزدیک به سه سال و نیم آن را پشت سر گذاشته است. اکنون با داشتن ۶۳ سال سن و ۱۳ سال و نیم در زندان بودن که یک خانواده را از حضور مادر محروم کرده و اینکه در طول مدت طولانی حبس نیز هیچ فعالیت و اقدام خاصی نداشته. البته من ملاحظات و انتقاداتی را درباره این دست از متهمان از طریق خانم وسمقی منتقل کرده ام اما هیچیک از این ملاحظات هم نمی تواند مانع ازادی چنین محکومانی باشد به ویژه وقتی که پای اهمیت خانواده و عواطف انسانی و انسانیت در میان باشد. برخی از عفوشدگان مرتکب اعمالی علیه جامعه بوده ولی عفو شده اند، چگونه درباره برخی دیگر می توان حساسیت های سیاسی را دخالت داد. افرادی مانند معصومه اکبری ۶۷ ساله که ۲ سال محکومیت داشته و ۱ سال و ۳ ماه را گذرانده بود، کبری بیگی ۷۰ ساله که ۳ سال محکومیت داشته و ۱ سال و ۳ ماه را متحمل شده، راحله راحمی پور با سن بالای هفتاد سال که بیماری تومور مغزی هم دارد، ۲ سال محکومیت داشته که یک سال و دوماه از حبسش را گذرانده از زندانیانی هستند که نام شان در لیست ارائه شده به قوه قضاییه ذکر شده بود و اساسا بدون بخشنامه عفو هم می توانستند آزادشان کنند.
این نوع زندانیان در کل کشور مگر چند نفر هستند؟ منظور من فقط چهار- پنج نفر زندانی شناخته شده نیست. آن قید جرائم امنیتی همه آنها را که گمنام هم هستند محروم از عفو میکند. البته دادستانی در مقام تطبیق معیارها با مصادیق میتواند بازتر عمل کند.
متذکر می شوم که متن بخشنامه مورد بحث، متن نامه ارسالی ریاست قوه قضاییه به مقام رهبری درباره معیارها و شروط عفو است و نمی دانیم متن برگشتی از دفتر رهبری که مهر محرمانه دارد چیست و طبعا متن برگشت داده شده از دفتر رهبری ملاک عمل است و امیدواریم ملاک ها و معیارهای بازتری داشته باشد ولی در هر صورت نامه رییس قوه وحی منزل نیست و می تواند پیوست داشته باشد یا از طریق الحاقیه دفتر رهبری، نواقص آن برطرف شود.
درباره تک تک نامبردگان در لیست هفتاد نفره ارائه شده به قوه قضاییه، بعلاوه لیست مکمل آماده تحویل شامل ستار هلیلی در زندان اصفهان، محمود دیهوری، سیامک ابراهیمی63 ساله، محمدحسن پوره، مهران رئوف، مرتضی صیدی فعال کارگری محکوم به دوسال که نیمی را گذرانده، و سارا گوهری دانشجوی 29 ساله افغانستانی و... می توان استدلال کرد که با این بخشنامه باید مشمول تخفیف می شدند و یا پرونده شان مختومه و ازاد می شدند اما شرایط و استثنائات ذکر شده مانع می شود.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
⭕️حق آزادی بیان و تجمع مخالفان توافق با آژانس
#عمادالدین_باقی
📜سرمقاله روزنامه سازندگی شماره ۲۰۶۰ یکشنبه ۲۳ شهریور۱۴۰۴
✍️ یک روز پس از انتشار خبر توافق وزیر خارجه ایران با مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای در قاهره برای از سرگیری نظارت آژانس، روز پنجشنبه ۲۰ شهریور جمعی از دانشجویان در مقابل شورایعالی امنیت ملی تجمع کردند و با سر دادن شعارهایی، سیاستهای غیر مستقل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را محکوم کرده و نسبت به تهدید امنیت ملی از طریق اجازه دسترسی بازرسان هشدار دادند. در شبکههای اجتماعی و بعضی رسانهها و همچنین از سوی بعضی از سلبریتیها به شدت به این تجمع حمله شد و حتی با زوم کردن روی تصاویر افراد از اینکه خیلی کم سن و سال هستند و سیاست خارجی عرصه بازیهای کودکانه نیست سخن گفتند و یا اینکه این تطاهرات همصدایی با اسراییل است و در بین این افراد جاسوسان را بیابید و یا چون وزیر خارجه بدون اذن رهبری چنین توافقی را انجام نداده پس حق مخالفت ندارید و این کار تقابل با رهبری و نظام است و...
این نوع شیوهها به بازتولید و توجیه خفقان میانجامد. فارغ از اینکه در مواردی حتی از لحاظ سیاسی لازم است صدای مخالفی وجود داشته باشد تا امکان چانه زنی در مذاکرات با طرفهایی که جز به منطق زور و تحمیل اراده خود نمیاندیشند وجود داشته باشد و این واقعیت را نشان دهد که دیدگاههای مخالفی با آنان وجود دارد و آنها فکر نکنند که هیچ مشکل و مانعی برای تحمیل اراده شان نیست، اما از لحاظ حقوقی برخی واکنش ها به این تجمع حائز اهمیت است.
باید از هر فرصتی برای نهادینه کردن حق آزادی بیان و تجمع استفاده کرد. اگر هرگاه سخن یا تجمعی مخالف نظر ما بود از ممنوعیتش دفاع کنیم و هرجا موافق ما بود اگر ممنوع شد فریاد اعتراض به سلب آزادیها را سر بدهیم، تا قیامت هم به حقوق مدنی و شهروندی دست نخواهیم یافت. ما باید از آزادی بیان مخالف خود نیز دفاع کنیم و در مورد تجمع ذکر شده آنچه باید مورد سرزنش قرار بگیرد رفتار دوگانه نهادهای امنیتی و وزارت کشور است که در برابر بعضی از تجمعات تسامح کامل دارند و عده ای اجازه دارند هر زمان و هر مکان که خواستند اعتراض کنند ولی عده دیگری نه تنها حق تجمع ندارند بلکه در صورت تجمع مسالمت آمیز و حتی صنفی هم با آنان برخورد می شود مانند تجمع معلمان در اعتراض به عدم اجرای قانون رتبه بندی، که منجر به بازداشت و پرونده سازی و مجازات آنان شد.
بنابراین مخالفت وسیعی که در ایکس و برخی رسانه با تجمع شمار اندکی از دانشجویان جلوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، مشاهده شد به ویژه با استدلال هایی که نمونه اش ذکر شد، با رفتارهای دوگانه وزارت کشور تفاوتی ندارد و کمک به تثبیت هنجارهای ضد دموکراتیک است. باید این رفتار دوگانه را سرزنش کرد که چرا دیگران نمیتوانند بدون ریسک تجمع کنند، ولی شایسته نیست با حق اعتراض و آزادی بیان و تجمع دانشجویان در برابر شورایعالی امنیت ملی مخالفت شود ولو اینکه مورد قبول ما نباشد.
البته برخی به این دلیل که تجمع یاد شده، بدون مجوز بوده با آن مخالفت کرده اند. این موضع نیز فقط از باب رفتار دوگانه موجه است یعنی اینکه وزارت کشور بسیاری از تجمعات دیگر را به صرف نداشتن مجوز ممانعت میکند اما اگر بخواهیم طبق اصل ۲۷ قانون اساسی داوری کنیم برگزاری تجمعات اساساً نیاز به مجوز ندارد و برای برگزاری تجمعات صرفاً باید از قبل به نهادهای ذیربط اطلاع رسانی شود و افراد یا گروههای مشخصی مسئولیت آن را به عهده بگیرند. پیش کشیدن بحث ضرورت مجوز برای مخالفت با تجمعی مانند آنچه چندی پیش علیه توقف قانون حجاب اجباری انجام و منجر به برخورد پلیس با برگزارکنندگانش شد و یا اجتماع پنجشنبه در برابر شورایعالی امنیت ملی، ناخواسته به تایید و تثبیت کار نادرستی میانجامد که سالهاست انجام شده و مجوز را بهانهای برای اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی کردهاند.
همین که تجمعی مسالمت آمیز باشد و از قبل به نهادهای مسئول حفظ امنیت اطلاع داده شده باشد کافی است چه از سوی موافقان توافق با آژانس باشد چه از سوی مخالفان، چه از سوی موافقان با حجاب اجباری باشد چه از سوی مخالفانش.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
#عمادالدین_باقی
📜سرمقاله روزنامه سازندگی شماره ۲۰۶۰ یکشنبه ۲۳ شهریور۱۴۰۴
✍️ یک روز پس از انتشار خبر توافق وزیر خارجه ایران با مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای در قاهره برای از سرگیری نظارت آژانس، روز پنجشنبه ۲۰ شهریور جمعی از دانشجویان در مقابل شورایعالی امنیت ملی تجمع کردند و با سر دادن شعارهایی، سیاستهای غیر مستقل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را محکوم کرده و نسبت به تهدید امنیت ملی از طریق اجازه دسترسی بازرسان هشدار دادند. در شبکههای اجتماعی و بعضی رسانهها و همچنین از سوی بعضی از سلبریتیها به شدت به این تجمع حمله شد و حتی با زوم کردن روی تصاویر افراد از اینکه خیلی کم سن و سال هستند و سیاست خارجی عرصه بازیهای کودکانه نیست سخن گفتند و یا اینکه این تطاهرات همصدایی با اسراییل است و در بین این افراد جاسوسان را بیابید و یا چون وزیر خارجه بدون اذن رهبری چنین توافقی را انجام نداده پس حق مخالفت ندارید و این کار تقابل با رهبری و نظام است و...
این نوع شیوهها به بازتولید و توجیه خفقان میانجامد. فارغ از اینکه در مواردی حتی از لحاظ سیاسی لازم است صدای مخالفی وجود داشته باشد تا امکان چانه زنی در مذاکرات با طرفهایی که جز به منطق زور و تحمیل اراده خود نمیاندیشند وجود داشته باشد و این واقعیت را نشان دهد که دیدگاههای مخالفی با آنان وجود دارد و آنها فکر نکنند که هیچ مشکل و مانعی برای تحمیل اراده شان نیست، اما از لحاظ حقوقی برخی واکنش ها به این تجمع حائز اهمیت است.
باید از هر فرصتی برای نهادینه کردن حق آزادی بیان و تجمع استفاده کرد. اگر هرگاه سخن یا تجمعی مخالف نظر ما بود از ممنوعیتش دفاع کنیم و هرجا موافق ما بود اگر ممنوع شد فریاد اعتراض به سلب آزادیها را سر بدهیم، تا قیامت هم به حقوق مدنی و شهروندی دست نخواهیم یافت. ما باید از آزادی بیان مخالف خود نیز دفاع کنیم و در مورد تجمع ذکر شده آنچه باید مورد سرزنش قرار بگیرد رفتار دوگانه نهادهای امنیتی و وزارت کشور است که در برابر بعضی از تجمعات تسامح کامل دارند و عده ای اجازه دارند هر زمان و هر مکان که خواستند اعتراض کنند ولی عده دیگری نه تنها حق تجمع ندارند بلکه در صورت تجمع مسالمت آمیز و حتی صنفی هم با آنان برخورد می شود مانند تجمع معلمان در اعتراض به عدم اجرای قانون رتبه بندی، که منجر به بازداشت و پرونده سازی و مجازات آنان شد.
بنابراین مخالفت وسیعی که در ایکس و برخی رسانه با تجمع شمار اندکی از دانشجویان جلوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، مشاهده شد به ویژه با استدلال هایی که نمونه اش ذکر شد، با رفتارهای دوگانه وزارت کشور تفاوتی ندارد و کمک به تثبیت هنجارهای ضد دموکراتیک است. باید این رفتار دوگانه را سرزنش کرد که چرا دیگران نمیتوانند بدون ریسک تجمع کنند، ولی شایسته نیست با حق اعتراض و آزادی بیان و تجمع دانشجویان در برابر شورایعالی امنیت ملی مخالفت شود ولو اینکه مورد قبول ما نباشد.
البته برخی به این دلیل که تجمع یاد شده، بدون مجوز بوده با آن مخالفت کرده اند. این موضع نیز فقط از باب رفتار دوگانه موجه است یعنی اینکه وزارت کشور بسیاری از تجمعات دیگر را به صرف نداشتن مجوز ممانعت میکند اما اگر بخواهیم طبق اصل ۲۷ قانون اساسی داوری کنیم برگزاری تجمعات اساساً نیاز به مجوز ندارد و برای برگزاری تجمعات صرفاً باید از قبل به نهادهای ذیربط اطلاع رسانی شود و افراد یا گروههای مشخصی مسئولیت آن را به عهده بگیرند. پیش کشیدن بحث ضرورت مجوز برای مخالفت با تجمعی مانند آنچه چندی پیش علیه توقف قانون حجاب اجباری انجام و منجر به برخورد پلیس با برگزارکنندگانش شد و یا اجتماع پنجشنبه در برابر شورایعالی امنیت ملی، ناخواسته به تایید و تثبیت کار نادرستی میانجامد که سالهاست انجام شده و مجوز را بهانهای برای اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی کردهاند.
همین که تجمعی مسالمت آمیز باشد و از قبل به نهادهای مسئول حفظ امنیت اطلاع داده شده باشد کافی است چه از سوی موافقان توافق با آژانس باشد چه از سوی مخالفان، چه از سوی موافقان با حجاب اجباری باشد چه از سوی مخالفانش.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
🔴 مهدی کروبی: از آقای اژهای مصرانه میخواهم به دو پرونده «پخشان عزیزی» و «شریفه محمدی» توجه ویژه داشته و از اختیارات قانونیشان در ماده ۴۷۷ استفاده کنند
سایت جماران، کدخبر: 1681964 تاریخ ۱۴۰۴/۰۶/۲۳ ۱۶:۳۳:۳۶
🔸امروز یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ خانواده پخشان عزیزی زندانی محکوم به اعدام به ملاقات مهدی کروبی رفتند.
🔸به گزارش جماران، در این دیدار که پدر و مادر و برادر پخشان عزیزی حضور داشتند، امیر رییسیان وکیل پرونده شرحی از سیر پرونده بیان و اظهار امیدواری کرد تجدید نظر جدی در احکام صادره صورت گیرد.
🔸🔸پدر پخشان عزیزی ضمن گزارشی از جزئیات چگونگی بازگشت فرزندش به ایران و بازداشت او تأکید کرد: به شرفم قسم ما خانوادگی عاشق ایران هستیم و در حال حاضر دو غم بزرگ داریم، یکی اینکه دخترمان و پاره تنمان زیر حکم اعدامی است که از نظر ما و از نظر حقوقدانان ناعادلانه است و دوم سوء استفادههایی که دشمنان کشورمان از این حکم انجام میدهند. ما با وجود دلخوریها و نارضایتیهایی که داریم برایمان قابل تحمل نیست که خوراک تبلیغاتی برای مغرضان و دستگاههای تبلیغاتی آنها درست شود و کمترین آسیبی به حیثیت و اقتدار کشور عزیزمان وارد شود.
🔻#مهدى_کروبى در دیدار با خانواده پخشان عزیزی که چندی پیش درخواست اعاده دادرسی او در دیوانعالی کشور رد شده است، اسلام را دین رحمت دانست و پیامبر اکرم(ص) را به تعبیر قرآن «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»، رحمت للعالمین و مظهر سعه صدر خواند و افزود: سیره پیامبر اکرم(ص) هم مبتنی بر رحمت و بخشش برای تمام انسانها بوده و همین شیوه و رفتار موجب تسخیر قلوب شد.
🔻وی از مقامات قضایی و امنیتی خواست، در قبال مخالفین و منتقدین این شیوه و روش پیامبر اسلام(ص) را مورد توجه قرار دهند و شاهد نتایج مثبت آن در جامعه باشند.
🔻کروبی در ادامه با عنایت به احکام برخی از زنان زندانی گفت: حرمت و جایگاه زن در اسلام آنقدر مهم است که در نامه ۱۴ نهج البلاغه از قول امیر مومنان آمده که اگر زنان مشرکین در میدان جنگ بودند، اسلحه به دست داشتند و دستگیر شدند و همان موقع به امام مسلمین توهین کردند نه آنها را اسیر کنید و نه جسارت وتوهین.
🔻وی با توجه به پرونده خانمها پخشان عزیزی و شریفه محمدی گفت: من جزئیاتی از این دو پرونده را از مطلعین و «#انجمن_پاسداران_حق_حیات» که بدون کارهای نمایشی و تبلیغی تلاش می کنند، شنیدهام و نامه ۱۳۷ تن از شخصیت های برجسته کردستان که نام تعدادی از نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی هم در آنها هست و درخواست اعمال رافت و مدارا و تخفیف و نقض حکم اعدام را داشتهاند دیده و خوانده ام و الان هم که اظهارات مفصل خانواده محترم و وکیل گرامی شان را شنیدم. با توجه به همه این اطلاعات، اگر فرض را بر صحت کامل گزارش ضابطین هم بگذاریم باز نمیتوان بر اساس موازین شرع و قانون، مجازات سلب حیات برای امثال خانم پخشان عزیزی و شریفه محمدی صادر کرد.
🔻کروبی در ادامه گفت: خوشبختانه شنیدم که رئیس دیوان عالی کشور پیگیر پرونده خانمها بودهاند و با توجه به این نکته که آنها مرتکب جنایت و قتل نشدهاند، تصمیم به بازنگری پروندهها گرفتهاند که من امیدوارم در مورد خانم #شریفه_محمدی که مادر هستند و #پخشان_عزیزی، سیره رحمت و بخشش پیامبر مورد توجه قرار گیرد و شاهد خوشحالی خانواده آنها و مردم باشیم.
🔻در این دیدار که #فاطمه_کروبی نیز حضور داشت، مهدی کروبی با توجه به شرایط تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونی و لزوم اتحاد و همدلی میان همه کسانی که دل در گرو ایران دارند، گفت: من در عین حال از آقای اژهای مصرّانه میخواهم در پروندههای سلب حیات، به خصوص این دو پرونده، توجه ویژهای کنند و از اختیارات قانونیشان در ماده ۴۷۷ استفاده کنند و قطعا این رویکرد تأثیری مثبت و دلگرم کننده در مردم، به خصوص برادران و خواهران اهل سنت و مردم عزیز کردستان خواهد داشت./ جماران
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1681964
🇮🇷 @jamarannews
خبر آنلاین یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۵ کد خبر 2115310
khabaronline.ir/xnZ2C
بی بی سی یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ کروبی از اژه ا ی خواست جلوب حکم اعدام پخشان عزیزی و شریفه محمدی را بگیرد
اینستاگرام https://www.instagram.com/p/DOllQfIjT2C/
روزنامه هم میهن دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ صفحه 4
روزنامه اعتماد دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ صفحه 2
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
سایت جماران، کدخبر: 1681964 تاریخ ۱۴۰۴/۰۶/۲۳ ۱۶:۳۳:۳۶
🔸امروز یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ خانواده پخشان عزیزی زندانی محکوم به اعدام به ملاقات مهدی کروبی رفتند.
🔸به گزارش جماران، در این دیدار که پدر و مادر و برادر پخشان عزیزی حضور داشتند، امیر رییسیان وکیل پرونده شرحی از سیر پرونده بیان و اظهار امیدواری کرد تجدید نظر جدی در احکام صادره صورت گیرد.
🔸🔸پدر پخشان عزیزی ضمن گزارشی از جزئیات چگونگی بازگشت فرزندش به ایران و بازداشت او تأکید کرد: به شرفم قسم ما خانوادگی عاشق ایران هستیم و در حال حاضر دو غم بزرگ داریم، یکی اینکه دخترمان و پاره تنمان زیر حکم اعدامی است که از نظر ما و از نظر حقوقدانان ناعادلانه است و دوم سوء استفادههایی که دشمنان کشورمان از این حکم انجام میدهند. ما با وجود دلخوریها و نارضایتیهایی که داریم برایمان قابل تحمل نیست که خوراک تبلیغاتی برای مغرضان و دستگاههای تبلیغاتی آنها درست شود و کمترین آسیبی به حیثیت و اقتدار کشور عزیزمان وارد شود.
🔻#مهدى_کروبى در دیدار با خانواده پخشان عزیزی که چندی پیش درخواست اعاده دادرسی او در دیوانعالی کشور رد شده است، اسلام را دین رحمت دانست و پیامبر اکرم(ص) را به تعبیر قرآن «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»، رحمت للعالمین و مظهر سعه صدر خواند و افزود: سیره پیامبر اکرم(ص) هم مبتنی بر رحمت و بخشش برای تمام انسانها بوده و همین شیوه و رفتار موجب تسخیر قلوب شد.
🔻وی از مقامات قضایی و امنیتی خواست، در قبال مخالفین و منتقدین این شیوه و روش پیامبر اسلام(ص) را مورد توجه قرار دهند و شاهد نتایج مثبت آن در جامعه باشند.
🔻کروبی در ادامه با عنایت به احکام برخی از زنان زندانی گفت: حرمت و جایگاه زن در اسلام آنقدر مهم است که در نامه ۱۴ نهج البلاغه از قول امیر مومنان آمده که اگر زنان مشرکین در میدان جنگ بودند، اسلحه به دست داشتند و دستگیر شدند و همان موقع به امام مسلمین توهین کردند نه آنها را اسیر کنید و نه جسارت وتوهین.
🔻وی با توجه به پرونده خانمها پخشان عزیزی و شریفه محمدی گفت: من جزئیاتی از این دو پرونده را از مطلعین و «#انجمن_پاسداران_حق_حیات» که بدون کارهای نمایشی و تبلیغی تلاش می کنند، شنیدهام و نامه ۱۳۷ تن از شخصیت های برجسته کردستان که نام تعدادی از نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی هم در آنها هست و درخواست اعمال رافت و مدارا و تخفیف و نقض حکم اعدام را داشتهاند دیده و خوانده ام و الان هم که اظهارات مفصل خانواده محترم و وکیل گرامی شان را شنیدم. با توجه به همه این اطلاعات، اگر فرض را بر صحت کامل گزارش ضابطین هم بگذاریم باز نمیتوان بر اساس موازین شرع و قانون، مجازات سلب حیات برای امثال خانم پخشان عزیزی و شریفه محمدی صادر کرد.
🔻کروبی در ادامه گفت: خوشبختانه شنیدم که رئیس دیوان عالی کشور پیگیر پرونده خانمها بودهاند و با توجه به این نکته که آنها مرتکب جنایت و قتل نشدهاند، تصمیم به بازنگری پروندهها گرفتهاند که من امیدوارم در مورد خانم #شریفه_محمدی که مادر هستند و #پخشان_عزیزی، سیره رحمت و بخشش پیامبر مورد توجه قرار گیرد و شاهد خوشحالی خانواده آنها و مردم باشیم.
🔻در این دیدار که #فاطمه_کروبی نیز حضور داشت، مهدی کروبی با توجه به شرایط تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونی و لزوم اتحاد و همدلی میان همه کسانی که دل در گرو ایران دارند، گفت: من در عین حال از آقای اژهای مصرّانه میخواهم در پروندههای سلب حیات، به خصوص این دو پرونده، توجه ویژهای کنند و از اختیارات قانونیشان در ماده ۴۷۷ استفاده کنند و قطعا این رویکرد تأثیری مثبت و دلگرم کننده در مردم، به خصوص برادران و خواهران اهل سنت و مردم عزیز کردستان خواهد داشت./ جماران
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1681964
🇮🇷 @jamarannews
خبر آنلاین یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۵ کد خبر 2115310
khabaronline.ir/xnZ2C
بی بی سی یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ کروبی از اژه ا ی خواست جلوب حکم اعدام پخشان عزیزی و شریفه محمدی را بگیرد
اینستاگرام https://www.instagram.com/p/DOllQfIjT2C/
روزنامه هم میهن دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ صفحه 4
روزنامه اعتماد دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ صفحه 2
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
پایگاه خبری جماران
مهدی کروبی: از آقای اژهای مصرانه میخواهم به دو پرونده «پخشان عزیزی» و «شریفه محمدی» توجه ویژه داشته و از اختیارات قانونیشان…
مهدى کروبى در دیدار با خانواده پخشان عزیزی که چندی پیش درخواست اعاده دادرسی او در دیوانعالی کشور رد شده است، اسلام را دین رحمت دانست و پیامبر اکرم(ص) را به تعبیر قرآن «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»، رحمت للعالمین و مظهر سعه صدر خواند و افزود: سیره پیامبر…
✍️ یکی از کارهای خوب اداره ارشاد بلوچستان که در جهت تقویت همبستگی اقوام و مذاهب در ایران است. امیدوارم در دیگر شهرهای استانهای مرزی تکرار شود.
در سفرهایی که به شهرهای مختلف داشته ام با نخبگان فرهنگی و علمی بسیاری مواجه شدم که در مرکز گمنام بودند در حالی که جزو مفاخر و سرمایههای ایران به شمار میروند.
معرفی چهرههای فراوان و گمنام فرهنگی و هنری در سراسر ایران نشان میدهد که ایران، تهران نیست و همچنین نمایشگر وسعت غنای فرهنگی و سرمایههای اجتماعی و ملی ایران است.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
در سفرهایی که به شهرهای مختلف داشته ام با نخبگان فرهنگی و علمی بسیاری مواجه شدم که در مرکز گمنام بودند در حالی که جزو مفاخر و سرمایههای ایران به شمار میروند.
معرفی چهرههای فراوان و گمنام فرهنگی و هنری در سراسر ایران نشان میدهد که ایران، تهران نیست و همچنین نمایشگر وسعت غنای فرهنگی و سرمایههای اجتماعی و ملی ایران است.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
🔹️ استقبال از عفو معیاری
👆روزنامه هممیهن، پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ تیتر یک
گزارش از پریسا هاشمی
عمادالدین باقی، نویسنده و پژوهشگر حوزه حقوق بشر در ارزیابی عفو معیاری اخیر قوهقضائیه به هممیهن گفت: «عفو اخیر فینفسه حرکتی زیبا و در جهت همبستگی ملی است اگر در اجرا، دچار تنگنظری نشود. یکی از انتقادات به بخشنامه عفو این بود که معیارها و شاخصهای ارائهشده هزاران زندانی و از جمله بسیاری از زندانیان سیاسی را در بر میگیرد اما در بخش استثنائات جرائم امنیتی را از شمول بخشنامه عفو استثنا کرده است و چون در سیستم قضایی ما وجود زندانی سیاسی را نمیپذیرند و اتهامات آنها را در قانون اتهامات امنیتی قلمداد کردهاند، بنابراین بخشنامه شامل حال قریبالاتفاق آنها نخواهد شد اما آنچه در عمل رخ داده خوشبختانه متفاوت بوده زیرا به دادستان اختیار داده که مصادیق جرام امنیتی را تفکیک کنند و به عبارتی گرچه در تئوری، زندانی سیاسی را نمیپذیرند اما در عمل، آنهایی که زندانی سیاسی محسوب میشدند را از وابستگان به گروههای تروریستی و محکومان جاسوسی جدا کردند و در نتیجه در این روزها شاهد بودیم که تعدادی از زندانیان که از آنها به عنوان محکومان امنیتی نام میبردند مشمول بخشنامه عفو گردیده و آزاد شدند.
البته در همین جا هم به نظر میرسد تبعیضهایی روا شده چون تا آنجا که شنیدم هنوز فردی مثل خانم فریبا کمالآبادی که ۶۳ سال سن دارد و بیش از ۱۳ سال زندان بوده و بخشنامه عفو هم زنان بالای ۶۰ سال را مشمول بخشودگی قرار داده، هنوز در لیست عفو قرار نگرفته که امیدواریم مانند بقیه محکومان امنیتی ایشان هم از آزادی بهرهمند بشود. در مجموع در مورد زنان زندانی، ادله عقلی، شرعی، انسانی و حقوق بشری حکم میکند که بهخاطر زن بودنشان تبعیض مثبت روا داشته شود.»
او افزود: «بعضی از زندانیان با این عفو آزاد نمیشوند و فقط مشمول تخفیف حکم میشوند. گرچه کاهش حکم هم اقدامی مثبت است اما برای اینکه به کام خانوادهشان شیرین شود و این عفو اثر عینی مشخصتری داشته باشد شایسته آن است که همزمان با این کاهش، به زندانی مرخصی بدهند و یا وقتی که زندانی واجد شرایط تخفیف حکم بود پس میتواند از این جهت هم واجد شرایط باشد که ادامه محکومیت را با پابند و محدودیتهای ناشی از آن در بیرون بگذراند و کنار خانواده باشد.» باقی در پاسخ به این سوال که با این اقدام درخواست احزاب سیاسی درباره آزادی زندانیان سیاسی محقق میشود؟ تاکید کرد: «به نظر من آنچه در عمل در حال رخ دادن است اگر با ایجاد مانع و مزاحمت توسط بعضی از عوامل فشار روبهرو نشود و ادامه پیدا کند و خصومتهای شخصی دخالت نکند حتماً نتیجهاش شبیه یک عفو عمومی است و به آنچه گروهها و جریانهای مختلف سیاسی در نظر داشتند خیلی نزدیک است.»
این پژوهشگر حوزه حقوق بشر که در ادوار مختلف پیگیر پرونده زندانیان سیاسی بوده در پاسخ به این سوال که آقای جهانگیر اعلام کرده پیش از این دوبار این عفو معیاری شامل حال زندانیان شده است، در آن دوران هم زندانیان سیاسی و امنیتی مشمول عفو میشدند؟ گفت: «معمولاً در طول سال 11 مورد عفو (اعم از عفو مصداقی و عفو معیاری) داریم و البته بیشتر آنها عفو مصداقی است. عفوهای معیاری معمولاً گستردهتر هستند. در طول سالهای گذشته یک بار عفو گسترده بعد از اعتراضات مهسا داشتیم که شاید دلیلش عدم ظرفیت زندانها بود به علاوه تلاش برای مهار نارضایتیها.
اما در حال حاضر به نظر میرسد دومین عفو گسترده میتواند عفو میلاد پیامبر در هفته گذشته باشد؛ به شرطی که علاوه بر بخشنامه منتشرشده، پیوستی هم برای دادستانیها داشته باشد. البته آنچه منتشر شده نامهایست که رئیس قوه به رهبری داده ولی آنچه که ملاک است نامهای است که از دفتر رهبری برگشته و احتمالاً نکات متفاوتی هم دارد. بهتر بود در مورد بعضی از استثنائات، افزوده میشد «مگر با تشخیص دادستان» که اگر زندانیانی بودند که حتی جرایمشان مشمول مستثنیات عفو هست اما خودشان در زندان ثابت کردهاند که متنبه شدهاند و آزاد کردنشان خطرناک نیست به تشخیص دادستان آزاد شوند ولی به نظر میرسد در عمل همین اتفاق دستکم در مورد بند جرائم امنیتی رخ داده است.»
او درباره آزادی زندانیان امنیتی ۱۴۰۱ براساس این عفو معیاری تاکید کرد: «آن بند بخشنامه درباره آنهایی که محکومیتشان به عللی اجرا نشده شامل افراد زیادی میشود مانند دکتر حبیبالله پیمان و خانم مینو مرتاضی لنگرودی که حدود ۲۰ سال است با وجود اینکه حکم دادگاه مشمول مرور زمان شده و طبق قانون منسوخ است اما وثیقهشان را آزاد نمیکنند و هرازگاهی با احضار و تهدید به مصادره وثیقه آنها را در سنین بالا مورد آزار قرار میدهند و عجیب آن است که در طول این سالها مکرر برای رؤسای قوه قضائیه و رؤسای جمهور نامه نوشتهاند و هیچگاه به تظلمشان رسیدگی نشده است.»( ادامه گفتگو در صفحه بعد👇)
👆روزنامه هممیهن، پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ تیتر یک
گزارش از پریسا هاشمی
عمادالدین باقی، نویسنده و پژوهشگر حوزه حقوق بشر در ارزیابی عفو معیاری اخیر قوهقضائیه به هممیهن گفت: «عفو اخیر فینفسه حرکتی زیبا و در جهت همبستگی ملی است اگر در اجرا، دچار تنگنظری نشود. یکی از انتقادات به بخشنامه عفو این بود که معیارها و شاخصهای ارائهشده هزاران زندانی و از جمله بسیاری از زندانیان سیاسی را در بر میگیرد اما در بخش استثنائات جرائم امنیتی را از شمول بخشنامه عفو استثنا کرده است و چون در سیستم قضایی ما وجود زندانی سیاسی را نمیپذیرند و اتهامات آنها را در قانون اتهامات امنیتی قلمداد کردهاند، بنابراین بخشنامه شامل حال قریبالاتفاق آنها نخواهد شد اما آنچه در عمل رخ داده خوشبختانه متفاوت بوده زیرا به دادستان اختیار داده که مصادیق جرام امنیتی را تفکیک کنند و به عبارتی گرچه در تئوری، زندانی سیاسی را نمیپذیرند اما در عمل، آنهایی که زندانی سیاسی محسوب میشدند را از وابستگان به گروههای تروریستی و محکومان جاسوسی جدا کردند و در نتیجه در این روزها شاهد بودیم که تعدادی از زندانیان که از آنها به عنوان محکومان امنیتی نام میبردند مشمول بخشنامه عفو گردیده و آزاد شدند.
البته در همین جا هم به نظر میرسد تبعیضهایی روا شده چون تا آنجا که شنیدم هنوز فردی مثل خانم فریبا کمالآبادی که ۶۳ سال سن دارد و بیش از ۱۳ سال زندان بوده و بخشنامه عفو هم زنان بالای ۶۰ سال را مشمول بخشودگی قرار داده، هنوز در لیست عفو قرار نگرفته که امیدواریم مانند بقیه محکومان امنیتی ایشان هم از آزادی بهرهمند بشود. در مجموع در مورد زنان زندانی، ادله عقلی، شرعی، انسانی و حقوق بشری حکم میکند که بهخاطر زن بودنشان تبعیض مثبت روا داشته شود.»
او افزود: «بعضی از زندانیان با این عفو آزاد نمیشوند و فقط مشمول تخفیف حکم میشوند. گرچه کاهش حکم هم اقدامی مثبت است اما برای اینکه به کام خانوادهشان شیرین شود و این عفو اثر عینی مشخصتری داشته باشد شایسته آن است که همزمان با این کاهش، به زندانی مرخصی بدهند و یا وقتی که زندانی واجد شرایط تخفیف حکم بود پس میتواند از این جهت هم واجد شرایط باشد که ادامه محکومیت را با پابند و محدودیتهای ناشی از آن در بیرون بگذراند و کنار خانواده باشد.» باقی در پاسخ به این سوال که با این اقدام درخواست احزاب سیاسی درباره آزادی زندانیان سیاسی محقق میشود؟ تاکید کرد: «به نظر من آنچه در عمل در حال رخ دادن است اگر با ایجاد مانع و مزاحمت توسط بعضی از عوامل فشار روبهرو نشود و ادامه پیدا کند و خصومتهای شخصی دخالت نکند حتماً نتیجهاش شبیه یک عفو عمومی است و به آنچه گروهها و جریانهای مختلف سیاسی در نظر داشتند خیلی نزدیک است.»
این پژوهشگر حوزه حقوق بشر که در ادوار مختلف پیگیر پرونده زندانیان سیاسی بوده در پاسخ به این سوال که آقای جهانگیر اعلام کرده پیش از این دوبار این عفو معیاری شامل حال زندانیان شده است، در آن دوران هم زندانیان سیاسی و امنیتی مشمول عفو میشدند؟ گفت: «معمولاً در طول سال 11 مورد عفو (اعم از عفو مصداقی و عفو معیاری) داریم و البته بیشتر آنها عفو مصداقی است. عفوهای معیاری معمولاً گستردهتر هستند. در طول سالهای گذشته یک بار عفو گسترده بعد از اعتراضات مهسا داشتیم که شاید دلیلش عدم ظرفیت زندانها بود به علاوه تلاش برای مهار نارضایتیها.
اما در حال حاضر به نظر میرسد دومین عفو گسترده میتواند عفو میلاد پیامبر در هفته گذشته باشد؛ به شرطی که علاوه بر بخشنامه منتشرشده، پیوستی هم برای دادستانیها داشته باشد. البته آنچه منتشر شده نامهایست که رئیس قوه به رهبری داده ولی آنچه که ملاک است نامهای است که از دفتر رهبری برگشته و احتمالاً نکات متفاوتی هم دارد. بهتر بود در مورد بعضی از استثنائات، افزوده میشد «مگر با تشخیص دادستان» که اگر زندانیانی بودند که حتی جرایمشان مشمول مستثنیات عفو هست اما خودشان در زندان ثابت کردهاند که متنبه شدهاند و آزاد کردنشان خطرناک نیست به تشخیص دادستان آزاد شوند ولی به نظر میرسد در عمل همین اتفاق دستکم در مورد بند جرائم امنیتی رخ داده است.»
او درباره آزادی زندانیان امنیتی ۱۴۰۱ براساس این عفو معیاری تاکید کرد: «آن بند بخشنامه درباره آنهایی که محکومیتشان به عللی اجرا نشده شامل افراد زیادی میشود مانند دکتر حبیبالله پیمان و خانم مینو مرتاضی لنگرودی که حدود ۲۰ سال است با وجود اینکه حکم دادگاه مشمول مرور زمان شده و طبق قانون منسوخ است اما وثیقهشان را آزاد نمیکنند و هرازگاهی با احضار و تهدید به مصادره وثیقه آنها را در سنین بالا مورد آزار قرار میدهند و عجیب آن است که در طول این سالها مکرر برای رؤسای قوه قضائیه و رؤسای جمهور نامه نوشتهاند و هیچگاه به تظلمشان رسیدگی نشده است.»( ادامه گفتگو در صفحه بعد👇)
دنباله گفتگو: او افزود: «ملاک دیگری که در سخنان معاون قضایی قوه قضائیه هم مطرح شده بود و ملاک ارزشمند و مهمی است آن است که محکومانی که در جنگ تحمیلی اخیر در جهت مقابله با دشمنان و همسو با انسجام داخلی موضعگیری داشتهاند مشمول عفو یا تخفیف قرار میگیرند که نهتنها محکومان به حبس از متهمان اعتراضات ۱۴۰۱ مانند مهدی محمدی که در حال گذراندن محکومیت ۱۰ ساله خود در تبعید در زندان کرمان است و یا قره حسنلوها و همچنین محکومان بعد از ۱۴۰۱، بلکه حتی شامل بعضی محکومان به اعدام در جرایم سیاسی و امنیتی هم میشود. به طور مشخص خانم شریفه محمدی و پخشان عزیزی و وریشه مرادی که با اتهام امنیتی محکوم به اعدام شدهاند چون در بخشنامه عفو آمده است که محکومان به اعدام شامل یک درجه تخفیف میشوند با همین ملاک و با توجه به مواضع صریح آنان علیه تجاوز جنایتکارانه آمریکا و اسرائیل قاعدتاً مشمول تخفیف خواهند شد و حکم اعدام به حبس سنگین بدل میشود.»
باقی در پاسخ به این سوال که عفو معیاری اثرگذارتر است یا عفوهای عمومی مانند سال 1401؟ گفت: «اصطلاح عفو عمومی دارای بار معنایی خاص شده و نوعی جنبه تبلیغی دارد و در جوامع مختلف مطرح بوده و به این دلیل به عنوان یک امر عمومی مورد استفاده قرار میگیرد که فقط شامل زندانیان نیست ولی آن بخشی که در مورد زندانیان هست هم نمیتواند علیالاطلاق باشد زیرا آزادی بعضی از زندانیان جرایم خطرناک ظلم به جامعه و خلاف مصالح عمومی و حتی قواعد حقوق بشری است. بنابراین عفو عمومی در آن بخش که مربوط به زندانیان میشود قاعدتاً باید بر اساس معیارها و شاخصهایی باشد که نوعی تفکیک و تمایز میان زندانیان خطرناک و دیگران صورت بگیرد.»
لینک متنکامل گزارش هم میهن
https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-14/49845-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%81%D9%88-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D9%82%D9%88%D9%87-%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%87
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
باقی در پاسخ به این سوال که عفو معیاری اثرگذارتر است یا عفوهای عمومی مانند سال 1401؟ گفت: «اصطلاح عفو عمومی دارای بار معنایی خاص شده و نوعی جنبه تبلیغی دارد و در جوامع مختلف مطرح بوده و به این دلیل به عنوان یک امر عمومی مورد استفاده قرار میگیرد که فقط شامل زندانیان نیست ولی آن بخشی که در مورد زندانیان هست هم نمیتواند علیالاطلاق باشد زیرا آزادی بعضی از زندانیان جرایم خطرناک ظلم به جامعه و خلاف مصالح عمومی و حتی قواعد حقوق بشری است. بنابراین عفو عمومی در آن بخش که مربوط به زندانیان میشود قاعدتاً باید بر اساس معیارها و شاخصهایی باشد که نوعی تفکیک و تمایز میان زندانیان خطرناک و دیگران صورت بگیرد.»
لینک متنکامل گزارش هم میهن
https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-14/49845-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%81%D9%88-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D9%82%D9%88%D9%87-%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%87
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
هممیهن
استقبال از عفو معیاری/ارزیابی فعالان سیاسی و حقوقی از اقدام اخیر قوه قضائیه
ماه گذشته در نشست مدیران رسانه با محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه موضوع «زندانیان سیاسی» مطرح شد و الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی ریاستجمهوری اعلام کرد که کمتر از انگشتان دست زندانی سیاسی داریم. این اظهارنظر موجی از انتقادات را به راه انداخت. چراکه بسیاری…
📚 به مناسبت روز جهانی صلح، مادران صلح ایران، جمعه ۲۸ شهریور ۱۴۰۴ نشست هماندیشی نهادهای مدنی درباره صلح را در سالن شهرکتاب فرهنگان پاسداران برگزار کردند. من قرار بود درباره صلح و حقوق بشر در ایران صحبت کنم. دیگر سخنرانان عبارت بودند از: آقای احمد محیط طباطبایی (ایكوم)، ️خانم مژگان دستوری (پژوهشگر مطالعات صلح و مدیر انتشارات صلح)، آقای محمد درویش درباره صلح و محیطزیست در ایران صحبت کردند، خانم ثریا عزیزپناه از انجمن حمایت از حقوق کودکان) درباره صلح و کودک در ایران، ◻️آقای جواد رنجبر درخشیلر از مرکز مطالعات علمی صلح ایران درباره آموزش صلح و ️سرهنگ قاسم رحیمی از جمعیت کهنهسربازان صلح) درباره جنگ و صلح در ایران.
تصور نمی کردم از چنین نشست هایی استقبال شود.
متن سخنرانی پس از انتشار در اینجا نیز تقدیم عزیزان خواهد شد.
🔹️همه تصاویر از عکاس و مستند ساز گرامی آقای #ونداد_فلاح است. عکس کبوتر نیز توسط ایشان در کوچه محل اقامت ما گرفته شده است.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
تصور نمی کردم از چنین نشست هایی استقبال شود.
متن سخنرانی پس از انتشار در اینجا نیز تقدیم عزیزان خواهد شد.
🔹️همه تصاویر از عکاس و مستند ساز گرامی آقای #ونداد_فلاح است. عکس کبوتر نیز توسط ایشان در کوچه محل اقامت ما گرفته شده است.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
ایران، حقوق بشر و آشتی ملی
(متن سخنان عمادالدین باقی به مناسبت #روز_جهانی_صلح در کنفرانس مجازی بینالمللی عصر صلح، برگزار شده توسط #گروه_جامعه شناسی_حقوق انجمن جامعه شناسی ایران)
📜روزنامه شرق، ش ۵۲۰۸ یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۴ ص۱و۵
به نام خداوند صلح و سلام بر صلحجویان و سلام بر صلح؛ این زیبای خفته، آرزوی خیلی نزدیک و خیلی دور.
با سپاس از گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعه شناسی ایران که کنفرانس بین المللی مجازی عصر صلح را در این زمانه پرآشوب سامان دادند و تشکر از زحمات دکتر عباس نعیمی و دیگر همکاران مان.
🔹️اگر صلح را در سه سطح «صلح با خود»، «صلح با دیگری یا صلح با پیرامون» و «صلح با جهان» بدانیم، بحث آشتی ملی در سطح دوم به شمار می رود. یعنی بدون صلح با خود به صلح با دیگری نمی رسیم و بدون صلح با پیرامون، به صلح با جهان نمی رسیم. در این نگاه، حقوق بشر جنبه کلیدی پیدا می کند و هم بسترساز و هم ضامن صلح با دیگری است.
فهم رابطه صلح و حقوق بشر نیز در گرو فهم تفاوت صلح منفي و صلح مثبت است. صلح منفی صلحی است که از نفی جنگ حاصل می شود. صرفا مخالفت با جنگ است. به دو معنا منفی است: یکی اینکه نفی جنگ است، دوم اینکه گرچه بهتر از جنگ است اما از این نظر صلحِ خوبی نیست که موقت است و دوام ندارد.
صلح مثبت اما افزون بر فقدان مخاصمه، عبارتست از صلحی که دارای زمینه ها و ریشه های ماندگار است. اینهم به دو معنی مثبت است: یکی اینکه کار ایجابی درباره خود صلح می کند و مثبِت (یعنی اثبات کننده) صلح است یعنی فقط نفی جنگ نیست بلکه تلاش برای از بین بردن زمینه های جنگ و دوام صلح است. دوم اینکه صلح خوبی است چون به دلیل زیرساخت هایی که برای این صلح مهیا شده با دوام است. بعضی ها موازين حقوق بشر و قواعد دموكراسي را مصداق صلح مثبت می دانند ولی درست این است که آموزش و تثبیت حقوق بشر زیرساخت های محکمی برای صلح ایجابی و تثبیت آن است.
اما سوال بزرگ این است که مگر نه اینکه از تاسیس سازمان ملل تاکنون بیشترین بحث ها در زمینه حقوق بشر و صلح انجام شده؟ نهادسازی های فراوانی صورت گرفته، خود سازمان ملل برای جلوگیری از جنگ ایجاد شده و بیش از هر مقطعی در تاریخ، حقوق بشر و صلح در ۸۰ سال گذشته ترویج شده و سازمان یونسکو مسئولیت ترویج صلح و حقوق بشر را داشته وبسیاری از تلاش ها که در جهان صورت گرفته از تاسیس نهادهای مدنی و غیر دولتی و دانشگاهی تا نهادهای دولتی و انتشار هزاران کتاب و مقاله و کنفرانس و...؟ اما شاهد بوده ایم که جنگ های فراواني در همین چند دهه پس از تشکیل سازمان ملل متحد وجود داشته و اتفاقا بیشترین تجاوز و خون ریزی و جنگ از سوی همان کشورهایی بوده که سازمان ملل را تشکیل داده اند و در شورای امنیت وظیفه حفاظت از صلح را هم داشته اند. به همین روی این پرسش ایجاد می شود که چرا حقوق بشر، مثبِت آن(تثبیت کننده صلح) نبوده؟ آیا برای این نیست که اصلا این تفکر اشتباه است؟ و جنگ ذاتی بشر و جامعه انسانی است و ریشه در نهاد بشر دارد؟ آیا اصلا این حرفها خوش خیالی نیست؟ همین امروز غزه را و جهان را ببینید. دوسال است که وضعیت غزه وجدان بشریت را تکان داده. در همین سازمان ملل که برای حفظ صلح بوده رفتارهای دوگانه ای که مهلک صلح است دیده می شود مثلا همین چند روز پیش برای ایران کمیته حقیقت یاب درست می کنند اما غزه و عراق و لیبی و بمباران اخیر ایران که حرکتی ناجوانمردانه و برخلاف تمام قواعد بین الملل بود کمیته حقیقت یاب نمی خواهد.
خود حقوق بشر هم استاندارد دوگانه دارد. برای یک اعدام در ایران جنجال می کنند (و ما هم با اعتراض به هر اعدامی موافقیم و تا اینجا مشکلی نداریم) اما مسئله این است که همان ها کشتن ۱۱۰۰ نفر بیگناه در ایران در یک جنگ تجاوزارانه را حتی محکوم هم نمی کنند و بعضی شان حمایت هم می کنند.
من اما به جای این نتیجه گیری منفی که حقوق بشر خوش خیالی است چون منطق حاکم بر جهان منطق زور است، برعکس فکر می کنم اگر این بحث های صلح و حقوق بشر واین نهادهای حافظ صلح در چند دهه اخیر نبودند جنگ های بیشتر و شدیدتری را در دنیا شاهد بودیم. کافی است نگاهی به تاریخ ملت ها تا پیش از تشکیل سازمان ملل بیندازید. جهان یکسره غرق در جنگ بوده طوری که در طول تاریخ فقط لحظات کوتاهی شاهد صلح بوده ایم. دائما ملت ها و قبایل در حال ستیز بوده اند و همه برای بقای خود حمله می کردند. انکه قدرتش بیشتر بود حمله می کرد تا اقتدارش را تثبیت کند و انکه ضعیف بود برای بقا با دیگران متحد می شد تا از خود دفاع و بعد هم حمله کند. این وضعیت در درون خود ملت ها و کشورها و در میان کشورها و ملت ها همیشه وجود داشته. کاش تاریخ را بیشتر می خواندیم تا متوجه ابعاد این واقعیت می شدیم( ادامه گفتار در صفحه بعد👇)
(متن سخنان عمادالدین باقی به مناسبت #روز_جهانی_صلح در کنفرانس مجازی بینالمللی عصر صلح، برگزار شده توسط #گروه_جامعه شناسی_حقوق انجمن جامعه شناسی ایران)
📜روزنامه شرق، ش ۵۲۰۸ یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۴ ص۱و۵
به نام خداوند صلح و سلام بر صلحجویان و سلام بر صلح؛ این زیبای خفته، آرزوی خیلی نزدیک و خیلی دور.
با سپاس از گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعه شناسی ایران که کنفرانس بین المللی مجازی عصر صلح را در این زمانه پرآشوب سامان دادند و تشکر از زحمات دکتر عباس نعیمی و دیگر همکاران مان.
🔹️اگر صلح را در سه سطح «صلح با خود»، «صلح با دیگری یا صلح با پیرامون» و «صلح با جهان» بدانیم، بحث آشتی ملی در سطح دوم به شمار می رود. یعنی بدون صلح با خود به صلح با دیگری نمی رسیم و بدون صلح با پیرامون، به صلح با جهان نمی رسیم. در این نگاه، حقوق بشر جنبه کلیدی پیدا می کند و هم بسترساز و هم ضامن صلح با دیگری است.
فهم رابطه صلح و حقوق بشر نیز در گرو فهم تفاوت صلح منفي و صلح مثبت است. صلح منفی صلحی است که از نفی جنگ حاصل می شود. صرفا مخالفت با جنگ است. به دو معنا منفی است: یکی اینکه نفی جنگ است، دوم اینکه گرچه بهتر از جنگ است اما از این نظر صلحِ خوبی نیست که موقت است و دوام ندارد.
صلح مثبت اما افزون بر فقدان مخاصمه، عبارتست از صلحی که دارای زمینه ها و ریشه های ماندگار است. اینهم به دو معنی مثبت است: یکی اینکه کار ایجابی درباره خود صلح می کند و مثبِت (یعنی اثبات کننده) صلح است یعنی فقط نفی جنگ نیست بلکه تلاش برای از بین بردن زمینه های جنگ و دوام صلح است. دوم اینکه صلح خوبی است چون به دلیل زیرساخت هایی که برای این صلح مهیا شده با دوام است. بعضی ها موازين حقوق بشر و قواعد دموكراسي را مصداق صلح مثبت می دانند ولی درست این است که آموزش و تثبیت حقوق بشر زیرساخت های محکمی برای صلح ایجابی و تثبیت آن است.
اما سوال بزرگ این است که مگر نه اینکه از تاسیس سازمان ملل تاکنون بیشترین بحث ها در زمینه حقوق بشر و صلح انجام شده؟ نهادسازی های فراوانی صورت گرفته، خود سازمان ملل برای جلوگیری از جنگ ایجاد شده و بیش از هر مقطعی در تاریخ، حقوق بشر و صلح در ۸۰ سال گذشته ترویج شده و سازمان یونسکو مسئولیت ترویج صلح و حقوق بشر را داشته وبسیاری از تلاش ها که در جهان صورت گرفته از تاسیس نهادهای مدنی و غیر دولتی و دانشگاهی تا نهادهای دولتی و انتشار هزاران کتاب و مقاله و کنفرانس و...؟ اما شاهد بوده ایم که جنگ های فراواني در همین چند دهه پس از تشکیل سازمان ملل متحد وجود داشته و اتفاقا بیشترین تجاوز و خون ریزی و جنگ از سوی همان کشورهایی بوده که سازمان ملل را تشکیل داده اند و در شورای امنیت وظیفه حفاظت از صلح را هم داشته اند. به همین روی این پرسش ایجاد می شود که چرا حقوق بشر، مثبِت آن(تثبیت کننده صلح) نبوده؟ آیا برای این نیست که اصلا این تفکر اشتباه است؟ و جنگ ذاتی بشر و جامعه انسانی است و ریشه در نهاد بشر دارد؟ آیا اصلا این حرفها خوش خیالی نیست؟ همین امروز غزه را و جهان را ببینید. دوسال است که وضعیت غزه وجدان بشریت را تکان داده. در همین سازمان ملل که برای حفظ صلح بوده رفتارهای دوگانه ای که مهلک صلح است دیده می شود مثلا همین چند روز پیش برای ایران کمیته حقیقت یاب درست می کنند اما غزه و عراق و لیبی و بمباران اخیر ایران که حرکتی ناجوانمردانه و برخلاف تمام قواعد بین الملل بود کمیته حقیقت یاب نمی خواهد.
خود حقوق بشر هم استاندارد دوگانه دارد. برای یک اعدام در ایران جنجال می کنند (و ما هم با اعتراض به هر اعدامی موافقیم و تا اینجا مشکلی نداریم) اما مسئله این است که همان ها کشتن ۱۱۰۰ نفر بیگناه در ایران در یک جنگ تجاوزارانه را حتی محکوم هم نمی کنند و بعضی شان حمایت هم می کنند.
من اما به جای این نتیجه گیری منفی که حقوق بشر خوش خیالی است چون منطق حاکم بر جهان منطق زور است، برعکس فکر می کنم اگر این بحث های صلح و حقوق بشر واین نهادهای حافظ صلح در چند دهه اخیر نبودند جنگ های بیشتر و شدیدتری را در دنیا شاهد بودیم. کافی است نگاهی به تاریخ ملت ها تا پیش از تشکیل سازمان ملل بیندازید. جهان یکسره غرق در جنگ بوده طوری که در طول تاریخ فقط لحظات کوتاهی شاهد صلح بوده ایم. دائما ملت ها و قبایل در حال ستیز بوده اند و همه برای بقای خود حمله می کردند. انکه قدرتش بیشتر بود حمله می کرد تا اقتدارش را تثبیت کند و انکه ضعیف بود برای بقا با دیگران متحد می شد تا از خود دفاع و بعد هم حمله کند. این وضعیت در درون خود ملت ها و کشورها و در میان کشورها و ملت ها همیشه وجود داشته. کاش تاریخ را بیشتر می خواندیم تا متوجه ابعاد این واقعیت می شدیم( ادامه گفتار در صفحه بعد👇)
دنباله گفتار : 👈حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل در واقع ادامه همان منطق قدیمی جنگ و سلطه در جهان است که انقدر این رویه قدرت داشت که جهان جدید هم نتوانست خود را از ان رها کند و به نحوی در قوانین جهان جدید هم جایی برای خود باز کرد.
در چند دهه اخیر تحول فناوریهای انقدر شگفت انگیز بوده که میشود گفت در ۵۰ سال اخیر دانش فنی بشر بیش از ۵۰۰۰ سال گذشته پیشرفت داشته و یک جهش بزرگ بوده که تاثیر آن در جهان را امروزه جلوی چشم خود میبینیم. در همین جنگ ۱۲ روزه امریکا، ناتو و اسراییل علیه ایران شاهد به کارگیری هوش مصنوعی، ماهواره ها، هدایت موشکهای هوشمند، ریز پهپاده ها و پهبادها بودیم و اینکه این گوشیهای تلفن همراه که فکر میکردیم جانشین تلفنهای سیمی است تبدیل به یکی از عظیمترین ماشینهای جاسوسی میشود و تجربه پیجرها در لبنان هم نشان داد که اگر در گذشته حریم خصوصی میدان جنگ نبود، میدان جنک محیط مشخص و تعریف شده ای داشت، اما امروز حتی درون خانه ما و حتی موبایلی که در مشت ما است هم میدان جنگ و کشتار است و می تواند به وسیله ای علیه دارنده آن بدل شود. فقط کافی است یک لحظه تصور کنید آنچه در انفجار پیجرها در لبنان یا آنچه در این ۱۲ روز علیه ایران اتفاق افتاد در مقیاس جهانی رخ بدهد چه خواهد شد. آن وقت خواهید دید که با تمام جنگهای تاریخ بشر و جنگ جهانی اول و دوم هم قابل مقایسه نیست. حالا میشود تصور کنید که در صورت فقدان سازمانها، نهادها و ترویج صلح و حقوق بشر چه اتفاقی میافتاد.
علیرغم همه این تلاشها همچنان امروز منطق زور و جباریت بر جهان حاکم است و قواعد حقوق بشر دوستانه و حقوق بشر را به سخره گرفته است . تصور کنید اگر جریان صلح مثبت و تلاشهای حقوق بشری در این چند دهه نبود وضعیت از آنچه که هست بسیار دردناکتر بود.
بنابراین وجود نهادها و تلاش های حقوق بشر بیهوده نبوده و ترویج حقوق بشر اگر نمی تواند جنگ را از بین ببرد اما از تعدد و شدت جنگ ها می کاهد و ان را محدود می کند و هرچه جامعه مدنی و دموکراسی ها قدرتمند تر باشد بخت مهار جنگ ها (نه ازبین بردن جنگ) بیشتر است.
برمی گردم به سخن آغازینم که اگر صلح را در سه سطح «صلح با خود»، «صلح با دیگری یا صلح با پیرامون» و »صلح با جهان» بدانیم آشتی ملی در سطح دوم است. یعنی بدون صلح با خود به صلح با دیگری نمی رسیم. حقوق بشر زیر ساخت صلح است چه در سطح صلح با خود چه در سطح صلح با جهان.
اساسا ریشه گسست های موجود میان حاکمیت و مردم که موجب نگرانی عمیقی در جریان جنگ تجاوزکارانه ۱۲روزه علیه ایران بود عدم رعایت حقوق بشر و شهروند است.عدم رعاین حقوق بشر و شهروند بود که موجب انبوه نارضایتی ها و شکاف ها و شکایت ها بود. خوشبختانه مردم ایران با درایت و هوشیاری دربرابر دشمن غدار، این نارضایتی ها را دخالت نداند و فرش قرمز برای متجاوز پهن نکردند و خواب های شوم شان برای ایران عزیز را پریشان کردند ولی همین واقعه نشان داد که ایران برای ماندن و برای ایستادن در برابر تهدید و تجاوز، بیش از پیش به همبستگی ملی نیاز دارد و این همبستگی بدون اشتی ملی امکان پذیر نیست.
بعضی ها تحریف می کنند و می گویند مگر مردم با هم دشمنی دارند که دعوت به اشتی ملی می کنید؟ اینها می خواهند مقصود از ان را که اشتی حاکمیت و جامعه است ابهام الود کنند. منظور از آشتی ملی این نیست که مردم با هم جنگ دارند و حالا بیاییم آشتی شان بدهیم بلکه به معنای ترمیم گسست ها میان حاکمیت و مردم است. اشتی ملی به این معنا نیز فقط با التزام به فصل سوم قانون اساسی درباره حقوق ملت، میسر است که تماما اصولی هستند که در اعلامیه جهانی حقوق بشر هم آمده اما با تفسیرهای نادرست و تحریف کننده و با قوانین فرعی محدود کننده ان را از حیز انتفاع می اندازند.
تصور ما این است که حقوق بشر می تواند بهترین زمینه باشد برای تقویت همبستگی ملی و حفظ ایران. امیدوارم گوش شنوایی در بین مدیران و مسئولان وجود داشته باشد و بفهمند در زمانه ای بسر می برم که تصمیم و رفتار انها، فهمیدن و یا نفهمیدن آنها می تواند بر سرنوشت خودشان و بر سرنوشت ایران و مردم تاثیر گذار باشد و سعی کنند بدنام از این دنیا نروند و بیدار شوند و برای ابروی خودشان و کشورشان به این خیرخواهی ها بیشتر توجه کنند.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
در چند دهه اخیر تحول فناوریهای انقدر شگفت انگیز بوده که میشود گفت در ۵۰ سال اخیر دانش فنی بشر بیش از ۵۰۰۰ سال گذشته پیشرفت داشته و یک جهش بزرگ بوده که تاثیر آن در جهان را امروزه جلوی چشم خود میبینیم. در همین جنگ ۱۲ روزه امریکا، ناتو و اسراییل علیه ایران شاهد به کارگیری هوش مصنوعی، ماهواره ها، هدایت موشکهای هوشمند، ریز پهپاده ها و پهبادها بودیم و اینکه این گوشیهای تلفن همراه که فکر میکردیم جانشین تلفنهای سیمی است تبدیل به یکی از عظیمترین ماشینهای جاسوسی میشود و تجربه پیجرها در لبنان هم نشان داد که اگر در گذشته حریم خصوصی میدان جنگ نبود، میدان جنک محیط مشخص و تعریف شده ای داشت، اما امروز حتی درون خانه ما و حتی موبایلی که در مشت ما است هم میدان جنگ و کشتار است و می تواند به وسیله ای علیه دارنده آن بدل شود. فقط کافی است یک لحظه تصور کنید آنچه در انفجار پیجرها در لبنان یا آنچه در این ۱۲ روز علیه ایران اتفاق افتاد در مقیاس جهانی رخ بدهد چه خواهد شد. آن وقت خواهید دید که با تمام جنگهای تاریخ بشر و جنگ جهانی اول و دوم هم قابل مقایسه نیست. حالا میشود تصور کنید که در صورت فقدان سازمانها، نهادها و ترویج صلح و حقوق بشر چه اتفاقی میافتاد.
علیرغم همه این تلاشها همچنان امروز منطق زور و جباریت بر جهان حاکم است و قواعد حقوق بشر دوستانه و حقوق بشر را به سخره گرفته است . تصور کنید اگر جریان صلح مثبت و تلاشهای حقوق بشری در این چند دهه نبود وضعیت از آنچه که هست بسیار دردناکتر بود.
بنابراین وجود نهادها و تلاش های حقوق بشر بیهوده نبوده و ترویج حقوق بشر اگر نمی تواند جنگ را از بین ببرد اما از تعدد و شدت جنگ ها می کاهد و ان را محدود می کند و هرچه جامعه مدنی و دموکراسی ها قدرتمند تر باشد بخت مهار جنگ ها (نه ازبین بردن جنگ) بیشتر است.
برمی گردم به سخن آغازینم که اگر صلح را در سه سطح «صلح با خود»، «صلح با دیگری یا صلح با پیرامون» و »صلح با جهان» بدانیم آشتی ملی در سطح دوم است. یعنی بدون صلح با خود به صلح با دیگری نمی رسیم. حقوق بشر زیر ساخت صلح است چه در سطح صلح با خود چه در سطح صلح با جهان.
اساسا ریشه گسست های موجود میان حاکمیت و مردم که موجب نگرانی عمیقی در جریان جنگ تجاوزکارانه ۱۲روزه علیه ایران بود عدم رعایت حقوق بشر و شهروند است.عدم رعاین حقوق بشر و شهروند بود که موجب انبوه نارضایتی ها و شکاف ها و شکایت ها بود. خوشبختانه مردم ایران با درایت و هوشیاری دربرابر دشمن غدار، این نارضایتی ها را دخالت نداند و فرش قرمز برای متجاوز پهن نکردند و خواب های شوم شان برای ایران عزیز را پریشان کردند ولی همین واقعه نشان داد که ایران برای ماندن و برای ایستادن در برابر تهدید و تجاوز، بیش از پیش به همبستگی ملی نیاز دارد و این همبستگی بدون اشتی ملی امکان پذیر نیست.
بعضی ها تحریف می کنند و می گویند مگر مردم با هم دشمنی دارند که دعوت به اشتی ملی می کنید؟ اینها می خواهند مقصود از ان را که اشتی حاکمیت و جامعه است ابهام الود کنند. منظور از آشتی ملی این نیست که مردم با هم جنگ دارند و حالا بیاییم آشتی شان بدهیم بلکه به معنای ترمیم گسست ها میان حاکمیت و مردم است. اشتی ملی به این معنا نیز فقط با التزام به فصل سوم قانون اساسی درباره حقوق ملت، میسر است که تماما اصولی هستند که در اعلامیه جهانی حقوق بشر هم آمده اما با تفسیرهای نادرست و تحریف کننده و با قوانین فرعی محدود کننده ان را از حیز انتفاع می اندازند.
تصور ما این است که حقوق بشر می تواند بهترین زمینه باشد برای تقویت همبستگی ملی و حفظ ایران. امیدوارم گوش شنوایی در بین مدیران و مسئولان وجود داشته باشد و بفهمند در زمانه ای بسر می برم که تصمیم و رفتار انها، فهمیدن و یا نفهمیدن آنها می تواند بر سرنوشت خودشان و بر سرنوشت ایران و مردم تاثیر گذار باشد و سعی کنند بدنام از این دنیا نروند و بیدار شوند و برای ابروی خودشان و کشورشان به این خیرخواهی ها بیشتر توجه کنند.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
Audio
🔻 کنفرانس بینالمللی عصر صلح
▫️پنل چهارم
🎙 عمادالدین باقی
▪️حقوق بشر و آشتی ملی
📍مجله صوتی گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
➖۳۰ شهریور ۱۴۰۴ | ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۵
@sociologyoflaw
▫️پنل چهارم
🎙 عمادالدین باقی
▪️حقوق بشر و آشتی ملی
📍مجله صوتی گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
➖۳۰ شهریور ۱۴۰۴ | ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۵
@sociologyoflaw
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
✍️ من به عنوان یک مدافع حقوق بشر و صلح با پیشنهاد اروپاییها برای کاهش برد موشکی ایران به ۵۰۰ کیلومتر کاملاً موافقم زیرا جهان امنی ایجاد خواهد شد اگر همزمان، آمریکا و اروپا و سگ هارشان در منطقه هم برد موشکهایشان را به ۵۰۰ کیلومتر کاهش دهند.
As a defender of human rights and peace, I fully agree with the European proposal to reduce the range of Iran's missiles to 500 kilometers because a safer world will be created if, at the same time, the United States and Europe and their vicious dog in the region also reduce the range of their missiles to 500 kilometers.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
✍️ من به عنوان یک مدافع حقوق بشر و صلح با پیشنهاد اروپاییها برای کاهش برد موشکی ایران به ۵۰۰ کیلومتر کاملاً موافقم زیرا جهان امنی ایجاد خواهد شد اگر همزمان، آمریکا و اروپا و سگ هارشان در منطقه هم برد موشکهایشان را به ۵۰۰ کیلومتر کاهش دهند.
As a defender of human rights and peace, I fully agree with the European proposal to reduce the range of Iran's missiles to 500 kilometers because a safer world will be created if, at the same time, the United States and Europe and their vicious dog in the region also reduce the range of their missiles to 500 kilometers.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
♦️در بزرگداشت شیخ انور دهواری
(پیام به همایش برگزار شده توسط اداره کل ارشاد سیستان وبلوچستان)
✍️به نام آن که تن را نور جان داد
خرد را سوی دانایی عنان داد...
امیر خسرو دهلوی (گزیده از خسرو و شیرین)
🔹️گواراتر این بود که بخت و سعادت حضور در محفل شما گرامیان یارم باشد و افسوس از این نابختیاری را با پیشکش کردن سطور زیر جبران می کنم.
از اقدام وزارت ارشاد بلوچستان در بزرگداشت فرهیخته ارجمند شیخ انور دهواری سپاسمندم، کاری بایسته در جهت تقویت همبستگی اقوام و مذاهب در ایران که امیدوارم در دیگر شهرها و استانها تکرار شود.
در سفرهایی که به شهرهای مختلف داشته ام با نخبگان فرهنگی و علمی بسیاری مواجه شدم که در مرکز گمنام بودند در حالی که جزو مفاخر و سرمایههای ایران به شمار میروند.
معرفی چهرههای فراوان و گمنام فرهنگی و هنری در سراسر ایران نشان میدهد که ایران، تهران نیست و همچنین نمایشگر وسعت غنای فرهنگی و سرمایههای اجتماعی و ملی ایران است.
زیست نامه تحصیلی، تحقیقی و عملی خانواده دهواری موضوع این نوشتار کوتاه نیست و باید به منایع دیگری مراجعه کرد. در این مجال کوتاه میخواهم در حد شناخت و بضاعت خویش، دو ویژگی از شخصیت دوست عزیزم جناب دهواری را برشمارم.
ویژگی نخست با اولین آشناییم با ایشان ارتباط دارد. در دهه ۷۰ شمسی ایشان به همراه تنی چند از یارانشان در جمعیت اخوان المسلمینِ آن زمان، با یک پاپوش بازداشت شدند. همین جا متذکر میشوم که اخوان المسلمین ایران با دیگر شاخهها در کشورهای دیگر تفاوتهای بسیاری دارد که رواداری و شهروند مداری از ویژگیهای آنان است و به همین دلیل بعداً حتی نام خود را هم به «جماعت دعوت و اصلاح» تغییر داند تا شبهه یگانگی با شاخه های دیگر اخوان پیش نیاید وآقای دهواری نیز بعدها مستقل از این جمعیت به فعالیت هایش ادامه داد. افراد بازداشت شده به حبسهای سنگین محکوم شدند و در واقع قربانی یک سناریوسازی ناجوانمردانه بودند. من بدون اینکه هیچ یک از آنها را بشناسم بر اساس اطلاعات موثق دریافتی در روزنامه دربارهشان مقاله ای منتشر کردم. به روایت خود عزیزان زندانی، انعکاس وضعیت آنان در رسانههای قانونی داخلی در وضعیت شان بی تاثیر نبود و سرانجام پس از سالها تحمل رنجهای سخت زندان آزاد شدند. بعدعا سعادت دیدارهایی با ایشان در تهران از جمله در نمایشگاه بین المللی کتاب را یافتم.
سخن من دقیقاً در همین نکته است. در طول چند دهه که پیوسته با موضوع دفاع از حقوق زندانیان سر و کار داشتهام به وفور دیدهام افرادی را که به طمع نام و شهرت یا به سبب انتقام ناشی از ظلمی که بر آنها رفته، دست از دین، عقیده، میهن و انصاف و اعتدال شسته اند و بعضاً در خدمت دشمنان ایران قرار گرفته اند و خدمت به آن ظالمان را به هر نحوی توجیه میکنند اما شیخ انور دهواری از کسانی بود که به رغم تهمتها و رنجهای بیش از ۷ سال زندان و حتی مزاحمتهای بعد از آن هیچگاه از مسیر اعتدال خارج نشد، پشت به میهنش نکرد و همواره مرزبندیهایش را با دشمنان ایران و با بنیادگرایان وخشونت طلبان داخلی حفظ کرد.
دومین ویژگی او این بود که سنی بودنش را در تضاد با شیعه تعریف نکرد. تفاوت های عقیدتی نباید وحدت ما در انسانیت واحترام به کرامت انسان را بگسلد. دهواری ها هیچگاه برادری و هموطن بودن را تحت الشعاع تفاوتهای مذهبی و عقیدتی قرار ندادند. مانند بزرگترین جریان اهل سنت در تاریخ ایران که تحت تاثیر عارفان بزرگ، برجستهترین ویژگیشان محبت اهل بیت پیامبر(ص) بود همواره در صراط اخوت اسلامی و روابط مودت آمیز شیعه و سنی بودند. این هم دقیقاً از کانونهایی بود که در دو سده اخیر استعمار بعنوان یک گسل مذهبی روی آن سرمایهگذاریهای بسیاری میکرد تا از طریق تضادهای مذهبی، ایران عزیز را به بند بکشد اما جریان رواداری مذهبی در شیعه و سنی همواره این خواب استعماری را پریشان کرده است.
شیخ انور دهواری و برادر فرهیخته اش محمد صدیق دهواری که ترجمه و تالیف اثار فراوانی را در کارنامه دارند، درمنطقه به استضعاف کشیده شده بلوچستان در برابر بنیادگرایانی که به ترویج ترور و خشونت دست یازیدند و مردم شریف بلوچ را با ناامنی و فقر مضاعف روبرو می کردند در دو سنگر«خدمات اجتماعی» و «فرهنگ» به کوشش های شان ادامه دادند و کتابفروشی خالدبن ولید در سراوان را که در سال۱۳۶۱ راه اندازی شده بود به پایگاهی فکری در برابر جهل مقدس و جمود در بلوچستان بدل کردند تا کلمه را بر گلوله چیره نمایند. کتابفروشی آنان نیز از جنس دارالتقریب بود و هم کتب اهل سنت را و هم کتب شیعه را عرضه می کند. سرگذشت راه پر سنگلاخ انتشارات و کتابفروشی در ان منطقه خود حکایتی دارد که باید در خاطرات شان خواند. این دو برادر به خاطر بی رونقی کتاب با کارگری چراغ این خانه فرهنگی را روشن نگه داشتند و با وجود همه تنگناها دست از پژوهش و نگارش نکشیدند.(ادامه نوشتار در صفحه بعد)
(پیام به همایش برگزار شده توسط اداره کل ارشاد سیستان وبلوچستان)
✍️به نام آن که تن را نور جان داد
خرد را سوی دانایی عنان داد...
امیر خسرو دهلوی (گزیده از خسرو و شیرین)
🔹️گواراتر این بود که بخت و سعادت حضور در محفل شما گرامیان یارم باشد و افسوس از این نابختیاری را با پیشکش کردن سطور زیر جبران می کنم.
از اقدام وزارت ارشاد بلوچستان در بزرگداشت فرهیخته ارجمند شیخ انور دهواری سپاسمندم، کاری بایسته در جهت تقویت همبستگی اقوام و مذاهب در ایران که امیدوارم در دیگر شهرها و استانها تکرار شود.
در سفرهایی که به شهرهای مختلف داشته ام با نخبگان فرهنگی و علمی بسیاری مواجه شدم که در مرکز گمنام بودند در حالی که جزو مفاخر و سرمایههای ایران به شمار میروند.
معرفی چهرههای فراوان و گمنام فرهنگی و هنری در سراسر ایران نشان میدهد که ایران، تهران نیست و همچنین نمایشگر وسعت غنای فرهنگی و سرمایههای اجتماعی و ملی ایران است.
زیست نامه تحصیلی، تحقیقی و عملی خانواده دهواری موضوع این نوشتار کوتاه نیست و باید به منایع دیگری مراجعه کرد. در این مجال کوتاه میخواهم در حد شناخت و بضاعت خویش، دو ویژگی از شخصیت دوست عزیزم جناب دهواری را برشمارم.
ویژگی نخست با اولین آشناییم با ایشان ارتباط دارد. در دهه ۷۰ شمسی ایشان به همراه تنی چند از یارانشان در جمعیت اخوان المسلمینِ آن زمان، با یک پاپوش بازداشت شدند. همین جا متذکر میشوم که اخوان المسلمین ایران با دیگر شاخهها در کشورهای دیگر تفاوتهای بسیاری دارد که رواداری و شهروند مداری از ویژگیهای آنان است و به همین دلیل بعداً حتی نام خود را هم به «جماعت دعوت و اصلاح» تغییر داند تا شبهه یگانگی با شاخه های دیگر اخوان پیش نیاید وآقای دهواری نیز بعدها مستقل از این جمعیت به فعالیت هایش ادامه داد. افراد بازداشت شده به حبسهای سنگین محکوم شدند و در واقع قربانی یک سناریوسازی ناجوانمردانه بودند. من بدون اینکه هیچ یک از آنها را بشناسم بر اساس اطلاعات موثق دریافتی در روزنامه دربارهشان مقاله ای منتشر کردم. به روایت خود عزیزان زندانی، انعکاس وضعیت آنان در رسانههای قانونی داخلی در وضعیت شان بی تاثیر نبود و سرانجام پس از سالها تحمل رنجهای سخت زندان آزاد شدند. بعدعا سعادت دیدارهایی با ایشان در تهران از جمله در نمایشگاه بین المللی کتاب را یافتم.
سخن من دقیقاً در همین نکته است. در طول چند دهه که پیوسته با موضوع دفاع از حقوق زندانیان سر و کار داشتهام به وفور دیدهام افرادی را که به طمع نام و شهرت یا به سبب انتقام ناشی از ظلمی که بر آنها رفته، دست از دین، عقیده، میهن و انصاف و اعتدال شسته اند و بعضاً در خدمت دشمنان ایران قرار گرفته اند و خدمت به آن ظالمان را به هر نحوی توجیه میکنند اما شیخ انور دهواری از کسانی بود که به رغم تهمتها و رنجهای بیش از ۷ سال زندان و حتی مزاحمتهای بعد از آن هیچگاه از مسیر اعتدال خارج نشد، پشت به میهنش نکرد و همواره مرزبندیهایش را با دشمنان ایران و با بنیادگرایان وخشونت طلبان داخلی حفظ کرد.
دومین ویژگی او این بود که سنی بودنش را در تضاد با شیعه تعریف نکرد. تفاوت های عقیدتی نباید وحدت ما در انسانیت واحترام به کرامت انسان را بگسلد. دهواری ها هیچگاه برادری و هموطن بودن را تحت الشعاع تفاوتهای مذهبی و عقیدتی قرار ندادند. مانند بزرگترین جریان اهل سنت در تاریخ ایران که تحت تاثیر عارفان بزرگ، برجستهترین ویژگیشان محبت اهل بیت پیامبر(ص) بود همواره در صراط اخوت اسلامی و روابط مودت آمیز شیعه و سنی بودند. این هم دقیقاً از کانونهایی بود که در دو سده اخیر استعمار بعنوان یک گسل مذهبی روی آن سرمایهگذاریهای بسیاری میکرد تا از طریق تضادهای مذهبی، ایران عزیز را به بند بکشد اما جریان رواداری مذهبی در شیعه و سنی همواره این خواب استعماری را پریشان کرده است.
شیخ انور دهواری و برادر فرهیخته اش محمد صدیق دهواری که ترجمه و تالیف اثار فراوانی را در کارنامه دارند، درمنطقه به استضعاف کشیده شده بلوچستان در برابر بنیادگرایانی که به ترویج ترور و خشونت دست یازیدند و مردم شریف بلوچ را با ناامنی و فقر مضاعف روبرو می کردند در دو سنگر«خدمات اجتماعی» و «فرهنگ» به کوشش های شان ادامه دادند و کتابفروشی خالدبن ولید در سراوان را که در سال۱۳۶۱ راه اندازی شده بود به پایگاهی فکری در برابر جهل مقدس و جمود در بلوچستان بدل کردند تا کلمه را بر گلوله چیره نمایند. کتابفروشی آنان نیز از جنس دارالتقریب بود و هم کتب اهل سنت را و هم کتب شیعه را عرضه می کند. سرگذشت راه پر سنگلاخ انتشارات و کتابفروشی در ان منطقه خود حکایتی دارد که باید در خاطرات شان خواند. این دو برادر به خاطر بی رونقی کتاب با کارگری چراغ این خانه فرهنگی را روشن نگه داشتند و با وجود همه تنگناها دست از پژوهش و نگارش نکشیدند.(ادامه نوشتار در صفحه بعد)
دنباله مطلب: دو ویژگی یاد شده از فرهیخته گرانقدر شیخ انور دهواری، از مفاخر اهل سنت در بلوچستان ایران، از بهترین نمادها و نشانههای دین ورزی ایرانی، میهن دوستی و آیین مهرورزی است که هربالنده تر باد.
عمرش دراز و پر عزت
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴/ ۲۵ ربیع الاول ۱۴۴۷
عمادالدین باقی
📜مقاله زیر در روزنامه شرق پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴ ص ۱۲ به قلم فیضالله پیری درباره این همایش هم سودمند است.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1053709
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
عمرش دراز و پر عزت
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴/ ۲۵ ربیع الاول ۱۴۴۷
عمادالدین باقی
📜مقاله زیر در روزنامه شرق پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴ ص ۱۲ به قلم فیضالله پیری درباره این همایش هم سودمند است.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1053709
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
شرق
شیخ شورانگیز
گرچه دیرهنگام، اما در اقدامی درست و درخور توجه شیخ انور دهواری، از شخصیتهای فرهنگی و اهل کتاب بلوچستان، مورد توجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت و با مشارکت چهرههای محلی و ملی، برایش در شهر سراوان، زادگاه او، آیین بزرگداشت و تکریم برگزار کردند.
🔹️آیا باز هم به ایران حمله نظامی میشود؟
#عمادالدین_باقی
📜روزنامه شرق،ش ۵۲۱۵ دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ ص۱
✍️این روزها در کوچه و خیابان هر که میبینند و میشناسد تا محفلهای دوستانه، همه جا یک پرسش مطرح میشود: آیا به ایران حمله میکنند؟ بعضی هم حمله را مفروض گرفته و میپرسند کی حمله میشود؟ بر پایه دلایل زیادی باورم این است که آمریکا و اروپا تحت تاثیر حاکمیت لابی صهیونیستی در هر صورت دنبال فعال کردن مکانیسم ماشه و تشدید فشار علیه ایران بودند حتی جمهوری اسلامی در تمام دوران حیاتش برای اولین بار در ماههای گذشته انواع انعطافها و امتیازها را داده اما آنها(چه به دلیل بیاعتمادی به سیستم در ایران و چه به دلایل دیگر) با بهانههایی این فرصت ها را رد کردند و خواستههای زیاده طلبانه جدیدی را مطرح کردند.
تا اینجای کار عجیب و غیر منتظره نبود. آنچه عجیب است نحوه مواجهه حکومت ایران در برابر چنین سناریوی از پیش نوشته شده ای است که گام به گام اجرا شده و با حمله نظامی و بمباران و مذاکره فریبکارانه و جنگ روانی و تبلیغاتی پشتیبانی شده شده است.
در مقابل آنها، تنها کارتی که حکومت ایران- چه برای نجات خودش و چه برای نجات ایران- در دست داشته فقط مردم و پشتیبانی ملی است. من زیاد نگران حمله نظامی آمریکا و اسرائیل نیستم. در جنگ تبلیغاتی ای که راه انداخته اند میگویند آسمان ایران در اختیار آمریکا و اسرائیل است. این تبلیغات، نیاز روانی داخلی و منطقه ای اسرائیل برای اعاده جایگاه قبل از جنگ است زیرا از جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل که ارتش های عربی را شکست داده بود تاکنون کل اعراب ماست ها را کیسه کرده بودند و در جنگ ۱۲ روزه این هیمنه فرو ریخت و ثابت شد اسراییل را می توان کوبید. جنگ ۱۲ روزه نشان داد متقابلا آسمان اسرائیل هم در اختیار ایران است و هر روز و هر ساعتی که اراده کند میتواند موشک باران کند. اگر ایران علی رغم جنگ تجاوزکارانه و غافلگیرانه در ساعات اول، آسیبهای بزرگی دید اما به سرعت خودش را پیدا کرد و چنان آسمان اسرائیل را در اختیار گرفت که آنها خواستار آتش بس شدند و از آمریکا هم برای مداخله مستقیم و آشکار کمک گرفتند. به همین دلیل میدانند در حمله بعدی گرچه ایران باز هم آسیب خواهد دید اما آنها آسیبهایی بیش از جنگ ۱۲ روزه را متحمل خواهند شد به ویژه که آزمایش جدیدترین موشک مهیب ایران(رستاخیز) پیام نظامی مهمی را به آنها داده است.
بنابراین به هیچ وجه نگران حمله نظامی آنها نیستم مگر آنکه حمله نظامی به عنوان مکمل و پشتیبان یک رخداد داخلی باشد لذا مسئله اصلی، نه دفع خطر خارجی بلکه دفع تهدید داخلی است که با افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی میتوان چنین تهدیداتی را بلا اثر کرد.
آنچه حیرت انگیز است آنست که اگر بهبود وضعیت اقتصادی کشور و جلب رضایت اقتصادی مردم نیازمند هزینه است و یا مثلاً اصلاح شبکه برق برای حل مشکل قطعی برق نیازمند ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است اما اقدامات لازم برای افزایش سرمایه اجتماعی مطلقاً هزینهای ندارد بلکه با کارهایی مجانی و منافع بیشمار میسر است. چه سفاهتی بالاتر از آنکه چنین اتفاقی نمیافتد؟
بعد از جنگ ۱۲ روزه برای قدرشناسی از رفتار مردم، نه تغییری در صدا و سیمای فرقهای رخ داد، نه ائمه جمعهای که جز ایجاد دافعه در این سالها ثمری نداشتند کنار گذاشته شدند، نه لحن و سبک خطبههای آنها عوض شد، نه از آمار بالای اعدامها در قوه قضاییه کاسته شد، حتی قوه قضاییه صادر کنندگان یک بیانیه توسط نیروهای شناخته شده داخلی و معتقد به قانون اساسی و اصل نظام را (با فرض اینکه بیانیه قابل انتقاد بود) نباید تحت تعقیب قرار میداد اما نشان داد در بر همان پاشنه می چرخد. روسای جمهور پیشین که اکثریت آرای مردم را پشت خود داشتند و نخبگان برجسته کشور نیز همچنان در حاشیه ماندند و بعضاً مورد تهاجم و تخریب هم قرار گرفتند در حالی که رفتار درست در این زمینهها هزینه نداشت ولی سود داشت.
تردید نکنید اگر سرمایه اجتماعی حاکمیت رشد کند به همان میزان ضریب خطر کاهش مییابد و آثار آن را در بازار اقتصاد و حتی ارز و طلا هم مشاهده خواهید کرد. فراموش نکنید که بخشی از عوامل دخیل در وضعیت بازار جنبه روانی و سیاسی دارد.
نگرانی اصلی این است که اگر شیوه حکمرانی در ایران تغییر اساسی نکند و شهروندمداری واقعی رخ ندهد، با توجه به اسنپ بک و عمق مشکلات اقتصادی و وسعت تهدیدات خارجی و برتری تکنولوژیک آنها، شورش داخلی همراه با حمله خارجی بسیار محتمل است اما عدهای تا تیغ را لمس نکنند حقیقت را باور نمیکنند.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
#عمادالدین_باقی
📜روزنامه شرق،ش ۵۲۱۵ دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ ص۱
✍️این روزها در کوچه و خیابان هر که میبینند و میشناسد تا محفلهای دوستانه، همه جا یک پرسش مطرح میشود: آیا به ایران حمله میکنند؟ بعضی هم حمله را مفروض گرفته و میپرسند کی حمله میشود؟ بر پایه دلایل زیادی باورم این است که آمریکا و اروپا تحت تاثیر حاکمیت لابی صهیونیستی در هر صورت دنبال فعال کردن مکانیسم ماشه و تشدید فشار علیه ایران بودند حتی جمهوری اسلامی در تمام دوران حیاتش برای اولین بار در ماههای گذشته انواع انعطافها و امتیازها را داده اما آنها(چه به دلیل بیاعتمادی به سیستم در ایران و چه به دلایل دیگر) با بهانههایی این فرصت ها را رد کردند و خواستههای زیاده طلبانه جدیدی را مطرح کردند.
تا اینجای کار عجیب و غیر منتظره نبود. آنچه عجیب است نحوه مواجهه حکومت ایران در برابر چنین سناریوی از پیش نوشته شده ای است که گام به گام اجرا شده و با حمله نظامی و بمباران و مذاکره فریبکارانه و جنگ روانی و تبلیغاتی پشتیبانی شده شده است.
در مقابل آنها، تنها کارتی که حکومت ایران- چه برای نجات خودش و چه برای نجات ایران- در دست داشته فقط مردم و پشتیبانی ملی است. من زیاد نگران حمله نظامی آمریکا و اسرائیل نیستم. در جنگ تبلیغاتی ای که راه انداخته اند میگویند آسمان ایران در اختیار آمریکا و اسرائیل است. این تبلیغات، نیاز روانی داخلی و منطقه ای اسرائیل برای اعاده جایگاه قبل از جنگ است زیرا از جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل که ارتش های عربی را شکست داده بود تاکنون کل اعراب ماست ها را کیسه کرده بودند و در جنگ ۱۲ روزه این هیمنه فرو ریخت و ثابت شد اسراییل را می توان کوبید. جنگ ۱۲ روزه نشان داد متقابلا آسمان اسرائیل هم در اختیار ایران است و هر روز و هر ساعتی که اراده کند میتواند موشک باران کند. اگر ایران علی رغم جنگ تجاوزکارانه و غافلگیرانه در ساعات اول، آسیبهای بزرگی دید اما به سرعت خودش را پیدا کرد و چنان آسمان اسرائیل را در اختیار گرفت که آنها خواستار آتش بس شدند و از آمریکا هم برای مداخله مستقیم و آشکار کمک گرفتند. به همین دلیل میدانند در حمله بعدی گرچه ایران باز هم آسیب خواهد دید اما آنها آسیبهایی بیش از جنگ ۱۲ روزه را متحمل خواهند شد به ویژه که آزمایش جدیدترین موشک مهیب ایران(رستاخیز) پیام نظامی مهمی را به آنها داده است.
بنابراین به هیچ وجه نگران حمله نظامی آنها نیستم مگر آنکه حمله نظامی به عنوان مکمل و پشتیبان یک رخداد داخلی باشد لذا مسئله اصلی، نه دفع خطر خارجی بلکه دفع تهدید داخلی است که با افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی میتوان چنین تهدیداتی را بلا اثر کرد.
آنچه حیرت انگیز است آنست که اگر بهبود وضعیت اقتصادی کشور و جلب رضایت اقتصادی مردم نیازمند هزینه است و یا مثلاً اصلاح شبکه برق برای حل مشکل قطعی برق نیازمند ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است اما اقدامات لازم برای افزایش سرمایه اجتماعی مطلقاً هزینهای ندارد بلکه با کارهایی مجانی و منافع بیشمار میسر است. چه سفاهتی بالاتر از آنکه چنین اتفاقی نمیافتد؟
بعد از جنگ ۱۲ روزه برای قدرشناسی از رفتار مردم، نه تغییری در صدا و سیمای فرقهای رخ داد، نه ائمه جمعهای که جز ایجاد دافعه در این سالها ثمری نداشتند کنار گذاشته شدند، نه لحن و سبک خطبههای آنها عوض شد، نه از آمار بالای اعدامها در قوه قضاییه کاسته شد، حتی قوه قضاییه صادر کنندگان یک بیانیه توسط نیروهای شناخته شده داخلی و معتقد به قانون اساسی و اصل نظام را (با فرض اینکه بیانیه قابل انتقاد بود) نباید تحت تعقیب قرار میداد اما نشان داد در بر همان پاشنه می چرخد. روسای جمهور پیشین که اکثریت آرای مردم را پشت خود داشتند و نخبگان برجسته کشور نیز همچنان در حاشیه ماندند و بعضاً مورد تهاجم و تخریب هم قرار گرفتند در حالی که رفتار درست در این زمینهها هزینه نداشت ولی سود داشت.
تردید نکنید اگر سرمایه اجتماعی حاکمیت رشد کند به همان میزان ضریب خطر کاهش مییابد و آثار آن را در بازار اقتصاد و حتی ارز و طلا هم مشاهده خواهید کرد. فراموش نکنید که بخشی از عوامل دخیل در وضعیت بازار جنبه روانی و سیاسی دارد.
نگرانی اصلی این است که اگر شیوه حکمرانی در ایران تغییر اساسی نکند و شهروندمداری واقعی رخ ندهد، با توجه به اسنپ بک و عمق مشکلات اقتصادی و وسعت تهدیدات خارجی و برتری تکنولوژیک آنها، شورش داخلی همراه با حمله خارجی بسیار محتمل است اما عدهای تا تیغ را لمس نکنند حقیقت را باور نمیکنند.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
جنگ طلبی با نقاب صلح
✍️کسی که با وعده صلح، رای گرفت و چند تجاوز وجنگ را سامان داد یا حمایت کرد: غزه، یمن، ایران، ونزوئلا، تحقیر مکرر اروپا و کانادا و... و برای توجیه دروغ انتخاباتی، اسمش را گذاشتند"صلح از طریق قدرت".
ببینید چه جنگ طلبان و متوهمانی، سودای رهبری جهان را دارند👇
🔹️ترامپ: ما توان هستهای خود را ارتقا خواهیم داد و امیدواریم هرگز از آن استفاده نکنیم».
🔹️«من متعهد شدهام که در سال ۲۰۲۶ بیش از ۱ تریلیون دلار برای ارتش خود هزینه کنم، بیشترین مقدار در تاریخ کشورها.»
🔹️مقام آمریکایی: دولت ترامپ به زودی استقرار مجدد نیروهای آمریکایی در عراق را اعلام خواهد کرد.
🔹️وزیر جنگ آمریکا خطاب به تمام ژنرال های ارتش این کشور: باید برای جنگ آماده شویم؛زیرا صلح میخواهیم.
🔹️ترامپ: به زودی وارد خاک ونزوئلا خواهیم شد.
🔹️تعداد زیادی تانکر سوخترسان هوایی که دیروز به بریتانیا رسیدند اکنون به سمت خاورمیانه حرکت کردهاند. حداقل هفت تانکر به سمت خاورمیانه در حال حرکت هستند و همه آنها جنگندهها را همراه دارند.
🔹️ترامپ دربارهٔ ژنرالهای آمریکایی: «اگر فکر کنیم آنها جنگجوی ما نیستند یا خوب نیستند، به آنها خواهیم گفت: «تو را اخراج میکنیم؛ از اینجا برو.»
Warmongering with the mask of peace
✍️Someone who won votes by promising peace and organized or supported several aggressions and wars: Gaza, Yemen, Iran, Venezuela, repeated humiliation of Europe and Canada, etc. And to justify the electoral lie, they called it "peace through power". Look at what warmongers and delusional people aspire to lead the world👇
🔹️Trump: We will upgrade our nuclear capability and hope we never use it.”
🔹️“I have committed to spending more than $1 trillion on our military by 2026, the most in the history of any country.”
🔹️US official: Trump administration will soon announce redeployment of US troops in Iraq.
🔹️US Secretary of War to all generals of the country's army: We must prepare for war; Because we want peace.
🔹️Trump: We will enter Venezuela soon.
🔹️A large number of aerial refueling tankers that arrived in Britain yesterday are now heading towards the Middle East. At least seven tankers are heading towards the Middle East, all of them carrying fighter jets.
🔹️Trump on American generals: "If we think they're not our warriors or they're not good, we'll tell them, 'We're firing you; get out of here."
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
✍️کسی که با وعده صلح، رای گرفت و چند تجاوز وجنگ را سامان داد یا حمایت کرد: غزه، یمن، ایران، ونزوئلا، تحقیر مکرر اروپا و کانادا و... و برای توجیه دروغ انتخاباتی، اسمش را گذاشتند"صلح از طریق قدرت".
ببینید چه جنگ طلبان و متوهمانی، سودای رهبری جهان را دارند👇
🔹️ترامپ: ما توان هستهای خود را ارتقا خواهیم داد و امیدواریم هرگز از آن استفاده نکنیم».
🔹️«من متعهد شدهام که در سال ۲۰۲۶ بیش از ۱ تریلیون دلار برای ارتش خود هزینه کنم، بیشترین مقدار در تاریخ کشورها.»
🔹️مقام آمریکایی: دولت ترامپ به زودی استقرار مجدد نیروهای آمریکایی در عراق را اعلام خواهد کرد.
🔹️وزیر جنگ آمریکا خطاب به تمام ژنرال های ارتش این کشور: باید برای جنگ آماده شویم؛زیرا صلح میخواهیم.
🔹️ترامپ: به زودی وارد خاک ونزوئلا خواهیم شد.
🔹️تعداد زیادی تانکر سوخترسان هوایی که دیروز به بریتانیا رسیدند اکنون به سمت خاورمیانه حرکت کردهاند. حداقل هفت تانکر به سمت خاورمیانه در حال حرکت هستند و همه آنها جنگندهها را همراه دارند.
🔹️ترامپ دربارهٔ ژنرالهای آمریکایی: «اگر فکر کنیم آنها جنگجوی ما نیستند یا خوب نیستند، به آنها خواهیم گفت: «تو را اخراج میکنیم؛ از اینجا برو.»
Warmongering with the mask of peace
✍️Someone who won votes by promising peace and organized or supported several aggressions and wars: Gaza, Yemen, Iran, Venezuela, repeated humiliation of Europe and Canada, etc. And to justify the electoral lie, they called it "peace through power". Look at what warmongers and delusional people aspire to lead the world👇
🔹️Trump: We will upgrade our nuclear capability and hope we never use it.”
🔹️“I have committed to spending more than $1 trillion on our military by 2026, the most in the history of any country.”
🔹️US official: Trump administration will soon announce redeployment of US troops in Iraq.
🔹️US Secretary of War to all generals of the country's army: We must prepare for war; Because we want peace.
🔹️Trump: We will enter Venezuela soon.
🔹️A large number of aerial refueling tankers that arrived in Britain yesterday are now heading towards the Middle East. At least seven tankers are heading towards the Middle East, all of them carrying fighter jets.
🔹️Trump on American generals: "If we think they're not our warriors or they're not good, we'll tell them, 'We're firing you; get out of here."
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
✍️در کجای دنیا اگر یک متخصص غربالگری به استناد آمار معتبر بگوید: سختگیریهای جدید در زمینه تجویز و انجام تستهای غربالگری درقانون جوانی جمعیت و کاهش دسترسی زنان باردار به خدمات غربالگری سبب شده تولد نوزادان دارای اختلالات کروموزومی از ۱/۲ درصد پیش از قانون به ۲/۹ درصد پس از آن برسد، روزنامه وگزارش نویس تحت تعقیب قضایی قرار می گیرد؟
#آزادی_مطبوعات
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
#آزادی_مطبوعات
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
Audio
صدای پخشان عزیزی در واکنش به حمایت وزارت امور خارجه امریکا از وی
عمادالدین باقی
صدای پخشان عزیزی در واکنش به حمایت وزارت امور خارجه امریکا از وی
💥پخشان عزیزی زندانی محکوم به اعدام در واکنش به حمایت وزارت امور خارجه آمریکا:
شما فعلاً دست از جنگ و جنایت خودتان بردارید
✍️سه روز پیش وزارت امور خارجه امریکا بیانیهای در مورد پخشان عزیزی زندانی کرد محکوم به اعدام صادر کرد
پخشان عزیزی با انتشار پیامی از داخل زندان واکنش نشان داده است. رسانههای فارسی برون مرزی که بیانیه وزارت خارجه آمریکا را پوشش دادند به احتمال زیاد این خبر را بایکوت خواهند کرد.
🔹️در بیانیه رسمی وزارت امور خارجه ایالات متحده در حساب رسمی فارسی خود آمده است:
«ایالات متحده ادامه بازداشت خودسرانه و شکنجه فعال ایرانی کوردتبار، پخشان عزیزی، را که در اوت ۲۰۲۳ به همراه اعضای خانوادهاش دستگیر شد، محکوم میکند. پخشان که از داشتن وکیل محروم شده و در سلول انفرادی زندان اوین محبوس است، پس از محکومیت به اعدام در یک محاکمه ساختگی، اکنون با خطر جدی اجرای حکم اعدام روبهرو است. ما از رژیم ایران میخواهیم که اعدام او را متوقف کند، او و همه زندانیان سیاسی را فوراً آزاد کند و به کارزار ترور علیه مردم خود پایان دهد.»
♦️واکنش پخشان عزیزی
بسمه تعالی
اینجانب پخشان عزیزی زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام، ضمن ردّ اتهامات انتسابی بی اساس در پرونده و تقاضای تجدیدنظر در حکم کاملاً ناعادلانه اعدام، در خصوص بیانیه ی وزارت امور خارجه آمریکا که ظاهراً در دفاع از من منتشر شده خطاب به آنان اعلام میکنم که اگر دولت آمریکا واقعاً به مبانی حقوق بشری و انسانی پایبند است در مرحله نخست بایستی دست از جنگ طلبی، حمله و جنایت در منطقه برداشته و حمایت آشکار خود را از نسل کشی مردم بی گناه غزه قطع نموده و تحریمهای چندین ساله خود که منجر به فشار اقتصادی بی امان علیه مردمان مظلوم و دردمند این سرزمین شده را به پایان برساند تا ما نیز به این باور حقیقی برسیم که بیانیه های دولت شما از سر دلسوزی و احترام به حقوق انسانهاست و لاغیر!
بنده یک فرد عادی این اجتماع بوده ، یک مددکار اجتماعی ایم که حوزه کاریم اجتماعی و مردمی است نه با دولتها و نه در حوزه فعالیتها و بازیهای سیاسی شان نقشی داشته ام و نه میخواهم نقشی نیز ایفا نمایم . مردم خاورمیانه زیر فشار اقتصادی و اجتماعی حاصل از سیاستهای ناقص و ناقض غرب به سرکردگی آمریکا ، استعمار و استثمار صدساله و دولتهای منطقه ای له شده اند .
با آرزوی صلح و آشتی ، عدالت و کرامت حقیقی برای همه انسانها
تاریخ ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
شما فعلاً دست از جنگ و جنایت خودتان بردارید
✍️سه روز پیش وزارت امور خارجه امریکا بیانیهای در مورد پخشان عزیزی زندانی کرد محکوم به اعدام صادر کرد
پخشان عزیزی با انتشار پیامی از داخل زندان واکنش نشان داده است. رسانههای فارسی برون مرزی که بیانیه وزارت خارجه آمریکا را پوشش دادند به احتمال زیاد این خبر را بایکوت خواهند کرد.
🔹️در بیانیه رسمی وزارت امور خارجه ایالات متحده در حساب رسمی فارسی خود آمده است:
«ایالات متحده ادامه بازداشت خودسرانه و شکنجه فعال ایرانی کوردتبار، پخشان عزیزی، را که در اوت ۲۰۲۳ به همراه اعضای خانوادهاش دستگیر شد، محکوم میکند. پخشان که از داشتن وکیل محروم شده و در سلول انفرادی زندان اوین محبوس است، پس از محکومیت به اعدام در یک محاکمه ساختگی، اکنون با خطر جدی اجرای حکم اعدام روبهرو است. ما از رژیم ایران میخواهیم که اعدام او را متوقف کند، او و همه زندانیان سیاسی را فوراً آزاد کند و به کارزار ترور علیه مردم خود پایان دهد.»
♦️واکنش پخشان عزیزی
بسمه تعالی
اینجانب پخشان عزیزی زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام، ضمن ردّ اتهامات انتسابی بی اساس در پرونده و تقاضای تجدیدنظر در حکم کاملاً ناعادلانه اعدام، در خصوص بیانیه ی وزارت امور خارجه آمریکا که ظاهراً در دفاع از من منتشر شده خطاب به آنان اعلام میکنم که اگر دولت آمریکا واقعاً به مبانی حقوق بشری و انسانی پایبند است در مرحله نخست بایستی دست از جنگ طلبی، حمله و جنایت در منطقه برداشته و حمایت آشکار خود را از نسل کشی مردم بی گناه غزه قطع نموده و تحریمهای چندین ساله خود که منجر به فشار اقتصادی بی امان علیه مردمان مظلوم و دردمند این سرزمین شده را به پایان برساند تا ما نیز به این باور حقیقی برسیم که بیانیه های دولت شما از سر دلسوزی و احترام به حقوق انسانهاست و لاغیر!
بنده یک فرد عادی این اجتماع بوده ، یک مددکار اجتماعی ایم که حوزه کاریم اجتماعی و مردمی است نه با دولتها و نه در حوزه فعالیتها و بازیهای سیاسی شان نقشی داشته ام و نه میخواهم نقشی نیز ایفا نمایم . مردم خاورمیانه زیر فشار اقتصادی و اجتماعی حاصل از سیاستهای ناقص و ناقض غرب به سرکردگی آمریکا ، استعمار و استثمار صدساله و دولتهای منطقه ای له شده اند .
با آرزوی صلح و آشتی ، عدالت و کرامت حقیقی برای همه انسانها
تاریخ ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com